دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 16
نقش مدیردرروابط انسانی
مقدمه
انسان موجودی مدنی الطبع و اجتماعی خلق شده است او را گریزی جز زندگی کردن با دیگران و بر قراری ارتباط با آنها نیست . این ارتباط دامنه وسیعی دارد .تربیت فرزندان و اداره خانواده نیاز به برقراری ارتباط صمیمی و نزدیک دارد . کار کردن در مدارس ، بیمارستانها ، کارخانه ها و ... مستلزم برقراری رابطه با همکاران و ارباب رجوع است . تفکر و زبان دو مزیت انسان است که سبب پیدایش عقیده و فرهنگ و تمدن می شود و انتقال هر یک از آنها فقط با برقراری ارتباط امکان پذیر است .
انسان تنها موجودی است که با روش ساختار یافته به عبادت می پردازد و با زبانی فصیح مانند دعا، نماز با خالق خود رابطه بر قرار می کند و نیازهای خود را با او در میان می گذارد . کار و زندگی در سازمان های جدید افق های جدیدی از ارتباط را برای انسان گشوده است . مدیران و کارکنان ناگزیرند برای تصمیم گیری دور هم بنشینند و با تبادل نظر راه حل های مختلف را مورد بررسی قرار دهند در نهایت بهترین راه حل را انتخاب کنند . ابلاغ تصمیمات و سیاست های سازمانی از سلسله مراتب بالاتر سازمان به سطوح پایین اجرایی نیاز به پیمودن مجاری ارتباطی گوناگون دارد و همواره هر روز دهها و صد ها نامه و دستورالعمل به بخش های مختلف سازمان ارسال می شود .
تغییر سبب پیدایش مقاومتهای شدیدی در مقابل تغییرات پیشنهاد می شود . اگر همه کارها و وظایف مدیریت را در کنار هم بگذاریم و آنها را از نظر حجم ، تکرار و فراگیر بودن مورد برسی قرار دهیم هیچ یک از کار کرد ها به اندازه ی ارتباط تکراری ،فراگیر و پر حجم نیست . اگر چه ارتباط همیشه خود به خود یک هدف نیست ، ولی به عنوان ابزار مدیریت در همه کارهای مدیریت دخالت دارد .
تصمیم گیری ، برنامه ریزی ،سازماندهی ، انگیزش نظارت و کنترل ، ارزشیابی و رهبری بدون برقراری ارتباط ممکن و اثر بخش نخواهد بود . سرعت دستیابی به اطلاعات و همکاری با دیگران به منظور سازگاری یا مقابله با عوامل نا مساعد خارجی فقط با ارتباط و روابط سریع و اثر بخش امکان پذیر می باشد به همین دلیل علوم مربوط به رفتار و روابط بین ا نسان ها و ارتباط جایگاهی خاص پیدا کرده است .
ضرورت رفتار و روابط
در طول تاریخ ،انسان همواره مجبور به برقرار کردن ارتباط با دیگران بوده است هرگاه دو انسان در جایی می زیسته اند بین آنها روابط انسانی نیز وجود داشته است. این رفتار و روابط، تنها به روابط مطلوب و مثبت مربوط نمی شود بلکه روابط غیر مطلوب ناخواسته منفی را نیز در بر می گیرد. اجتماعات، گروه ها، شهر ها، فرهنگ ها، آداب و رسوم جنگ ها و صد ها موضوع دیگر در زندگی انسان، اشکال مختلف رفتار و روابط بین افراد است و دلیلی بر اجتناب ناپذیر بودن روابط بین آنهاست. قدمت رفتار و روابط بین انسانها به کهنگی سابقه حیات انسان هاست.
روابط انسانی از رابطه یا روابطی که بین دو یا چند انسان وجود دارد ، صحبت می کند روابط انسانی مظهر وجود و ارزش انسان ها می باشد روابط انسانی پدیده ی رفتاری اجتماعی گروه های انسانی است که شکل و نوع ان به عنوان وجه تمایز انسان و سایر موجودات به شمار می رود . بقول ارنولد جی توین بی ـ مورخ و فیلسوف مشهور انگلیسی: قدرت برقراری روابط با دیگران و داشتن رفتار مطلوب و چگونگی ارتباطی که یک انسان با دیگران دارد از تمام دانش و مهارت های او مهمتر و ارزشمند تر است انسان ها ناگزیر به ارتباط با دیگران هستند . در صورتی که ابن ارتباط بتواند سبب همدلی و درک متقابل شود باعث رضــایت خاطر و لذت و در غیر این صورت موجب ناخشنــودی و رنج می گردد .
برقراری روابط انسانی عمده ترین عامل خوشبختی و موفقیت هر کس در زندگی او می باشد . رابطه یک معلم با شاگردانش رابطه مدیر با همکاران و زیردستانش در میزان موفقیت آنها امری سرنوشت ساز است . همه انسان ها به داشتن توانایی ارتباط با سایر انسان ها نیاز دارند که این توانایی اصطلاحاً مدیریت برقراری روابط انسانی می نامیم.
انسان همواره از دیر باز به اهمیت روابط و رفتار انسانی پی برده است . برقراری روابط آنقدر مهم و سرنوشت ساز است که موفقیت هر انسانی را از روی نوع رابطه او با دیگران ارزیابی کرد .
به عقیده ( دکتر میر کمالی ) موفقیت هر مدیر بستگی به کار او با سایر افراد دارد کار با افراد منوط به برقراری رابطه ی مناسب با آنهاست به عقیده ی وی مدیریت معین کار کردن با انسان ها ،میان انسان ها و برای انسان هاست و مهم ترین جنبه کارهای انسان ها برقراری روابط انسانی با آنهاست . اهمیت و حساسیت ایجاد روابط انسانی آنرا به عنوان یک دانش مطرح می سازد . اما به عقیده دکتر میر کمالی ( علاوه بر قبول اطلاق دانش برای روابط انسانی باید آنرا هنر و مهارت دانست )ایجاد روابط انسانی به ظرافت ها و شیوه های خاصی نیاز دارد که علاوه بر طلب دانش ، هنر مهارت های ویژهای را در شرایط زمانی و مکانی می طلبد .
تاریخچه رفتار و روابط در سازمان
(مری پارکر فالت) یکی از پیشاهنگان توجه به رفتار و روابط انسانی است که نوشتــه های زیادی درباره ی جنبه ی انسانی مدیریت دارد . تحصیلات او در رشته های اقتصاد و فلسفه بود و می توان او را در زمره ی فیلسوفان اجتماعی و روانشناسان قرار داد او که کار خود را به عنوان مدد کار اجتماعی آغاز کرد ، در مسائل مدیریت نیز به مطالعه و بررسی پرداخت . فالت مدیریت را فرایندی اجتماعی دانست و با اینکه دستورات صرفا" از طرف سلسله مراتب بالاتر صادر می شود و به تمام سطوح پایین تر جریان یابد مخالف بود . فالت معتقد بود که باید همه ی افراد در سر تا سر سازمان بتوانند بر حسب موقعیت خودشان تصمیم بگیرند . ایده ها و افکار او راه گشای انتقال از تفکر کلاسیک به جنبش روابط انسانی بود و حتی رمی توان او را به عنوان یک پیشاهنگ در انچه امروز به آن نظریه ی اقتضایی نامیده می شود به حساب آورد .
فالت در کتاب ( تجربه ی خلاق ) (Creative Experience ) مشکل اساسی در سازمان ها در تمام سطوح و انواع ،اعم از سازمان های بازرگانی ، آموزشی و غیره را ساخت و نگهداری روابط انسانی پویا و هماهنگ می داند از نظر او رابطه با زیر دستان از وظایف مدیر است و معتقد بود بیان ایده ها و نظرات حق مسلم هر زیر دستی می باشد . او برقراری هماهنگی بین مدیریت و سایر عوامل سازمان را بسیار پر اهمیت می شمرد او چهار اصل را تحت اصطلاح در هماهنگی برای ایجاد روابط انسانی در سازمان ها لازم اجرا میداند که عبارتند از :
1ـ هماهنگی به وسیله ارتباط مستقیم با افراد مسئول مربوط .
2ـ هماهنگی در مراحل اولیه تشکیل سلزمان .
3ـ هماهنگی از طریق ارتباط متقابل بین عوامل موجود در هر موقعیت و شرایط که به آن اصطلاحا" رابطه دو جانبه می گوییم
4ـ هماهنگی به عنوان یک فرایند مداوم و مستمر .