فرمت فایل: ورد ( قابلیت ویرایش و آماده چاپ )
قسمتی از محتوای متن
تعداد صفحات : 12 صفحه
((مـؤمـنـان بـه غیب )) عقیده دارند سازنده این عالم آفرینش , علم و قدرتى بى انتها, و عظمت و ادارکـى بـى نـهایت دارد, او ازلى و ابدى است , و مرگ به معنى فنا و نابودى نیست بلکه دریچه اى اسـت بـه جـهان وسیعتر و پهناورتر, در حالى که یک فرد مادى معتقد است جهان هستى محدود اسـت بـه آنـچـه ما مى بینیم و قوانین طبیعت بدون هیچ گونه نقشه و برنامه اى پدید آورنده این جهان است , و پس از مرگ همه چیز پایان مى گیرد.
آیـا ایـن دو انـسان با هم قابل مقایسه اند؟
! اولى نمى تواند از حق و عدالت وخیرخواهى و کمک به دیـگـران صـرف نظر کند, و دومى دلیلى براى هیچ گونه از این امور نمى بیند, به همین دلیل در دنـیـاى مؤمنان راستین برادرى است و تفاهم , پاکى است و تعاون , اما در دنیاى مادیگرى استعمار اسـت و اسـتثمار, خونریزى است وغارت و چپاول و این سیر قهقهرائى را تمدن و پیشرفت و ترقى نام مى نهند!.
و اگر مى بینیم قرآن نقطه شروع تقوى را در آیه فوق , ایمان به غیب دانسته دلیلش همین است .
((غـیـب )) در این جا داراى مفهوم وسیع کلمه مى باشد و اگر در بعضى روایات غیبت در آیه فوق تفسیر به امام غائب حضرت مهدى (عج ) شده در حقیقت مى خواهد وسعت معنى ایمان به غیب را حتى نسبت به امام غائب (عج ) مجسم کند بى آنکه به آن مصداق محدود باشد.
مهرنهادن بر دلها!.
در آیـات فـوق و بـسیارى دیگر از آیات قرآن براى بیان سلب حس تشخیص ودرک واقعى از افراد, تـعـبیر به ((ختم )) شده است , و احیانا تعبیر به ((طبع )) و ((رین )) این معنى از آنجا گرفته شده اسـت کـه در مـیان مردم رسم بر این بوده هنگامى که اشیائى رادر کیسه ها یا ظرفهاى مخصوصى قـرار مـى دادنـد, و یا نامه هاى مهمى را در پاکت مى گذاردند, براى آنکه کسى سرآن را نگشاید و دست به آن نزند آن را مى بستند وگره مى کردند و بر گره مهر مى نهادند, امروز نیز معمول است کـیـسـه هـاى پـسـتـى را لاک و مهر مى کنند در لغت عرب براى این معنى کلمه ((ختم )) به کار مـى رود, الـبـتـه ایـن تعبیر در باره افراد بى ایمان و لجوجى است که بر اثر گناهان بسیار در برابر عـوامـل هـدایت نفوذ ناپذیر شده اند, و لجاجت و عناد در برابر مردان حق در دل آنان چنان رسوخ کـرده که درست همانند همان بسته و کیسه سر به مهر هستند که دیگرهیچ گونه تصرفى در آن نـمـى توان کرد, و به اصطلاح قلب آنها لاک و مهر شده است ((طبع )) نیز در لغت به همین معنى آمـده اسـت اما ((رین )) به معنى زنگار یا غبار یالایه کثیفى است که بر اشیا گرانقیمت مى نشیند ایـن تعبیر در قرآن نیز براى کسانى که بر اثر خیره سرى و گناه زیاد قلبشان نفوذ ناپذیر شده بکار رفـتـه اسـت و مهم آن است که انسان مراقب باشد اگر خداى ناکرده گناهى از او سر مى زند در فـاصله نزدیک آن را با آب توبه و عمل صالح بشوید, تامبادا به صورت رنگ ثابتى براى قلب در آید و برآن مهر نهد.
3ـ مقصود از ((قلب )) در قرآن :.
((قلب )) در قرآن به معانى گوناگونى آمده است از جمله :1ـ به معنى عقل ودرک چنانکه در آیه 37 سـوره ((ق )) مـى خـوانـیـم : ((ان فى ذلک لذکرى لمن کان له قلب :((در این مطالب تذکر و یـادآورى است براى آنان که نیروى عقل و درک داشته باشند))2ـ به معنى روح و جان چنانکه در سـوره احـزاب آیـه 10 آمـده است : ((هنگامى که چشمها از وحشت فرومانده و جانها به لب رسیده بـود)) 3ـ به معنى مرکز عواطف ,آیه 12 سوره انفال شاهد این معنى است : ((بزودى در دل کافران ترس ایجاد مى کنم )).
توضیح اینکه : در وجود انسان دو مرکز نیرومند به چشم مى خورد: 1ـ مرکزادراکات که همان ((مغز و دستگاه اعصاب است )) 2ـ مرکز عواطف که عبارت است از همان قلب صنوبرى که در بخش چپ سـیـنـه قـرار دارد و مـسائل عاطفى در مرحله اول روى همین مرکز اثر مى گذارد, ما بالوجدان هـنـگامى که با مصیبتى روبرومى شویم فشار آن را روى همین قلب صنوبرى احساس مى کنیم , و هـمـچـنـان وقـتـى کـه بـه مـطـلـب سرورانگیزى برمى خوریم فرح و انبساط را در همین مرکز احـسـاس مـى کـنـیـم , نتیجه اینکه اگر در قرآن مسائل عاطفى به قلب (همین عضو مخصوص ) ومسائل عقلى به قلب (به معنى عقل یا مغز) نسبت داده شده , دلیل آن همان است که گفته شد و سخنى به گزاف نرفته است .
( آیه 8) ـ.
گروه سوم (منافقان ).
اسـلام در یـک مقطع خاص تاریخى خود با گروهى روبرو شد که نه اخلاص وشهامت براى ایمان آوردن داشـتـنـد و نـه قـدرت و جـرات بـر مـخـالفت صریح , این گروه که قرآن از آنها به عنوان ((منافقین ))((3)) یاد مى کند و ما در فارسى از آن تعبیر به ((دورو)) یا ((دو چهره )) مى کنیم , در صـفـوف مـسلمانان واقعى نفوذ کرده بودند, و ازآنجا که ظاهر اسلامى داشتند, غالبا شناخت آنها مـشـکـل بـود ولـى قـرآن نشانه هاى دقیق و زنده اى براى آنها بیان مى کند که خط باطنى آنها را مـشـخـص مـى سـازد والگوئى در این زمینه به دست مسلمانان براى همه قرون و اعصار مى دهد نـخست تفسیرى از خود نفاق دارد مى گوید: ((بعضى از مردم هستند که مى گویند به خدا وروز قـیامت ایمان آورده ایم در حالى که ایمان ندارند)) (ومن الناس من یقول آمناباللّه و بالیوم الا خر و ماهم بمؤمنین ).
دانلود مـؤمـنـان بـه غیب