سورنا فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

سورنا فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق در مورد فلسفه حقوق کیفرى

اختصاصی از سورنا فایل تحقیق در مورد فلسفه حقوق کیفرى دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد فلسفه حقوق کیفرى


تحقیق در مورد فلسفه حقوق کیفرى

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه146

 

نتیجه

 


پرداختن به مسئله مهم فلسفه حقوق کیفرى از دیدگاه اسلام، به پیش فرض‏هایى نیاز دارد که ما در این رساله در حدّ ضرورت به آن‏ها پرداختیم، اگرچه این موضوع به بحث‏هاى بسیار عمیق و
دامنه‏دارى نیاز دارد که باید مستقلاً طرح و تحقیق شوند. تلاش ما در این بحث‏هاى مقدماتى بر این بود که ثابت کنیم بحث از فلسفه احکام نه تنها ممکن است، بلکه در روزگار ما انکارناپذیرى یافته است که شاید در گذشته چنین نبوده و به همین دلیل نیز کار تحقیقى چندانى در این زمینه صورت نگرفته است‏ضرورت‏
سپس براى تعیین فلسفه مجازات از دیدگاه اسلام، به ناچار تئورى‏هاى مهم مربوط به این موضوع را مورد بررسى قرار دادیم و ضمن تبیین دقیق آن‏ها به نقد و بررسى آن‏ها پرداختیم و کاستى‏هاى هر کدام را متذکر شدیم و در مجموع تئورى‏هاى مختلط را براى تبیین فلسفه مجازات کارآمدتر و دقیق‏تر دانستیم و به همین دلیل تئورى پیش‏نهادى ما براى تبیین فلسفه مجازات از دیدگاه اسلام، یک تئورى مختلط و دوگانه بود که مى‏تواند کلّ سیستم کیفرى اسلام را تحت پوشش خود قرار دهد و دلایل و شواهدى نیز براى اثبات این تئورى ارائه نمودیم.
از ویژگى‏هاى این تئورى، جامعیّت آن نسبت به آثار مادّى و معنوى مجازات، توجه به خصوصیّات و ویژگى‏هاى فطرى و ذاتى انسان و هم‏چنین نسبیّت و عدم مطلق گرایى آن را مى‏توان نام برد.
با ارائه این تئورى، جاى‏گاه قصاص به عنوان یکى از انواع سه گانه مجازات، در تحقّق فلسفه‏مجازات روشن مى‏شود و به‏آسانى مى‏توان فلسفه‏قصاص راتبیین‏نمود.
از دیدگاه اسلام، قصاص، نه فقط به دلیل استحقاق مجرم و تحقّق عدالت کیفرى تشریع شده است و نه صرفاً براى تحقّق آثار و نتایج فردى و اجتماعى، بلکه قصاص در عین حال که به گذشته، یعنى به جرم و استحقاق مجرم و تحقّق عدالت توجه دارد، آینده را نیز کاملاً مورد توجه قرار مى‏دهد و به عنوان کارآمدترین شیوه براى جلوگیرى از وقوع جرایم علیه تمامیّت جسمانى افراد عمل مى‏کند.
بر اساس منابع اسلامى، مهم‏ترین کارکرد قصاص، پیش‏گیرى از وقوع جرم و حفظ نظم و امنیت اجتماعى است، اگرچه کارکردهاى دیگرى، مانند عدالت، تشفّى مجنى‏علیه یا اولیاى او و تهذیب مجرم نیز در کنار آن تحقّق مى‏یابد و هیچ مجازات دیگرى نمى‏تواند مانند قصاص موجب کاهش جرایم جسمانى بشود. البته با وجود این مجازات نیز ممکن است کسانى مرتکب جرایم جسمانى بشوند، ولى نسبت این جرایم در جوامعى که مجازات قصاص در آن‏ها وجود دارد، نسبت به جوامع دیگر بسیار پایین‏تر است و تنها با حذف این مجازات از جوامعى که با وجود این مجازات جرایم جسمانى در آن‏ها وجود دارد مى‏توان کارآیى این مجازات را اندازه‏گیرى کرد.
اما آن‏چه به اعتقاد ما، ثمره این تحقیق به حساب مى‏آید، این است که تحقّق این کارکرد مهم و اصلى لزوماً در گرو اجراى مجازات قصاص نیست، بلکه وجود یک نهاد قانونى به عنوان قصاص در جامعه به تنهایى مى‏تواند چنین آثارى را به دنبال داشته باشد. به همین دلیل، نهاد قصاص از دیدگاه اسلام، یک نهاد خصوصى است؛ به این معنا که بدون خواست و اراده کسانى که حق قصاص براى آن‏ها قرار داده شده است، قابل اجرا نیست، به ویژه که تأکید قانون‏گذار اسلام بر عدم انتخاب این مجازات مى‏باشد و حتى الامکان سعى بر عدم اجراى آن دارد. در صورتى که اگر تحقّق فلسفه قصاص در گرو اجراى این مجازات بود، باید تأکید بر اجراى این مجازات بشود، نه بر عدم اجرا.
البته تحقّق عدالت کیفرى نیز که در گرو اجراى این مجازات است و با عدم اجراى آن منتفى مى‏گردد، به این دلیل است که اوّلاً: عدالت مورد نظر از دیدگاه اسلام در مورد مجازات، عدالت مطلق نیست و ثانیاً: از دیدگاه اسلام، تنها راه مقابله با مجرم برخورد عدالت‏خواهانه نیست، بلکه راه دیگرى نیز وجود دارد که همان برخورد از روى احسان و خیرخواهى و پاسخ‏گویى بدى به نیکى است‏(1).
مجازات از دیدگاه اسلام و یکى دانستن آن با آن‏چه در تاریخ حقوق کیفرى به عنوان قصاص شناخته مى‏شود، بوده است، اگرچه‏بعضى از آن‏ها نیز به‏قصاص از دیدگاه اسلام وارد شده بود که مورد بررسى قرارگرفت.

 

 

 

1 (ادفع بالّتى هى احسن السیئة) مؤمنون(23) آیه 96.

 

 

 

 

 

 

 

 

فصل چهارم :تئورى اسلام در مورد فلسفه مجازات با توجه به مهم‏ترین تئورى‏هایى که تاکنون در مورد فلسفه مجازات ارائه شده است، در این قسمت سعى بر این است که دیدگاه اسلام را در این مورد بررسى نماییم و ببینیم که آیا اسلام بر چه اساسى مجازات مجرمین را توجیه مى‏کند و براى مجازات چه کارکردى از نظر فردى و اجتماعى تعیین نموده است.
آیا از نظر اسلام، مجازات صرفاً براى برقرارى عدالت و سزادادن به مجرم در قبال منافعى که از طریق ارتکاب جرم به‏دست آورده است، مى‏باشد و ملاک مجازات، استحقاق مجرم و میزان بدى حاصل از عمل او است؟ و به عبارت روشن‏تر، آیا از نظر اسلام، مجازات به سوى گذشته جهت گیرى دارد و باید دقیقاً متناسب با جرم ارتکابى باشد؟ یا این‏که دیدگاه اسلام در مورد مجازات، یک دیدگاه کارکردى و غایت‏گرا است و صرفاً براى رسیدن به آثار و نتایج اجتماعى است که مجازات مجرمین روا دانسته مى‏شود، به گونه‏اى که اگر مجازات نتواند آثار و نتایج مفید به دنبال داشته باشد یا در شرایط خاصّى حتى آثار نامطلوب اجتماعى هم به دنبال داشته باشد، در این صورت مجازات هیچ‏گونه توجیهى ندارد و اسلام اعمال چنین مجازاتى را تجویز نمى‏کند؟ یا این‏که اصولاً فلسفه مجازات از دیدگاه اسلام، یک فلسفه ترکیبى و دوگانه است که خود مى‏تواند اشکال مختلفى داشته باشد؛ مثلاً مى‏توان تصوّر کرد که دیدگاه اسلام در مورد فلسفه مجازات، به گونه‏اى است که در کلیّه مجازات‏ها اعمّ از حدود، قصاص و تعزیرات اجراى عدالت و عقوبت مجرم مورد نظر است، ولى مجازات‏ها به گونه‏اى طراحى شده‏اند که در عین حال که این هدف را تأمین مى‏کنند، داراى نتایج مطلوب اجتماعى نیز هستند و موجب اصلاح و تربیت مجرم و بازداشتن او و دیگران از ارتکاب جرم نیز مى‏شوند.
شکل دیگر این تئورىِ ترکیبى مى‏تواند چنین باشد که در مورد بعضى از مجازات‏ها، مانند قصاص، هدف اصلى، تأمین عدالت و سزادهى و عقوبت مجرم است و به همین دلیل مجازات دقیقاً متناسب با جرم طرّاحى شده است و با مجرم باید همان گونه عمل شود که او با مجنى علیه برخورد نموده است، ولى در مورد بعضى دیگر از مجازات‏ها، مانند حدود و تعزیرات، هدف اصلى، اصلاح و تربیت مجرمین و بازداشتن آن‏ها و سایر مردم از نزدیک شدن به جرم و حفظ بنیان‏هاى اخلاقى و دینى در جامعه مى‏باشد و به همین دلیل، این‏گونه مجازات‏ها به گونه‏اى طرح‏ریزى شده‏اند که بتوانند این نتایج را به خوبى تأمین نمایند؛ مثلاً در مجازات زنا، علاوه بر خود مجازات، کیفیت اجرا نیز معلوم گردیده و حضور مردم لازم دانسته شده است‏(1) و این حضور جز براى این‏که هدف بازدارندگى بهتر تأمین شود، ظاهراً دلیل دیگرى ندارد.
با توجه به خطوط کلى معارف اسلامى و خصوصیّات سیستم کیفرى اسلام که به آن‏ها اشاره خواهد شد، به نظر مى‏رسد که دیدگاه اسلام در مورد توجیه عقلانى و اخلاقى مجازات، یک دیدگاه دوگانه و ترکیبى است و این دیدگاه بر کل نظام کیفرى اسلام حاکم است و همه مجازات‏ها اعم از حدود، قصاص و تعزیرات بر اساس این تئورى قابل توجیه هستند. البته ممکن است شناخت و اثبات این تئورى در مورد همه مجازات‏ها به صورت یک‏سان امکان‏پذیر نباشد، ولى در مقام ثبوت، همه مجازات‏ها بر اساس این دیدگاه تشریع شده‏اند.
این دیدگاه از تمامى تئورى‏هاى ترکیبى که تاکنون مورد مطالعه قرار گرفتند، متمایز است و ویژگى‏هاى آن را در هیچ تئورى دیگر نمى‏توان پیدا کرد. این تئورى توجه به عدالت و استحقاق را از یک طرف و رسیدن به آثار و نتایج مطلوب فردى و اجتماعى را از طرف دیگر، در سطح بسیار عمیق و گسترده مورد نظر قرار مى‏دهد و این دو را به گونه‏اى اعجاز آمیز به هم پیوند مى‏زند و شاه‏کارى از قانون‏گذارى کیفرى را در مقابل انسان ترسیم مى‏نماید.
توجه به عدالت و استحقاق در این تئورى با آن‏چه در تئورى «سزادهى» مورد توجه بود، بسیار متفاوت است. در آن تئورى، عدالت، یک شمشیر برنده‏اى است که در انتظار وقوع جرم است تا بلافاصله بر پیکر مجرم فرود آید و او را به سزاى عمل خود برساند. عدم اجراى مجازات در تئورى «سزادهى» یعنى ظلم، بى‏عدالتى و کمک کردن و شریک بودن در جرم است، ولى در تئورى اسلام، عدالت به معناى واقعى کلمه، یعنى تناسب بین جرم و مجازات، در آن حدّى که در این عالم قابل تحقّق است دقیقاً رعایت شده است و هیچ‏گونه شائبه ظلم و بى‏عدالتى در وضع مقرّرات کیفرى راه ندارد، زیرا واضع قوانین کیفرى اسلام، خداوند است که به هیچ کس ظلم نمى‏کند و عادل، بلکه عدل محض است. برخلاف واضعان قوانین موضوعه که عدالت را از دیدگاه محدود و مادّى خود ارزیابى مى‏کنند و داراى هیچ معیار و ضابطه دقیقى براى ایجاد تناسب بین جرم و مجازات نیستند.
براى اثبات عدالت‏گرایى سیستم کیفرى اسلام، دلایل زیادى وجود دارداز جمله این‏که:
مجازات قتل در مرحله آخر اجرا شود تا اِعمال همه مجازات‏هایى که مجرم مستحق آن‏ها است امکان‏پذیر باشد(2). با توجه به این‏که مجازات چنین فردى، صرف نظر از این‏که براى خود او نتایج دنیوى نخواهد داشت، از نظر اجتماعى نیز قتل مى‏تواند کلیّه نتایج مورد نظر را تأمین نماید، بنابراین، تحمیل سایر مجازات ها را صرفاً باید بر اساس عدالت و استحقاق توجیه نمود.
2 - عدالت در دیدگاه اسلامى، تنها راه برخورد و مقابله با مجرمین نیست، بلکه در کنار این ضابطه، یک روش دیگر نیز براى برخورد و مقابله با هر نوع بدى و از جمله پدیده مجرمانه وجود دارد که روش احسان و خوش‏رفتارى است‏(3) و در بسیارى از موارد، امکان برخورد با مجرمین بر اساس این شیوه متعالى وجود دارد که به آن‏ها اشاره خواهد شد.
البته توجه به این نکته لازم است که عادلانه بودن کیفرهاى اسلامى، اگرچه در مقام ثبوت غیر قابل تردید است، ولى در مقام اثبات جز در خصوص مجازات قصاص، بسیار مشکل مى‏توان آن را به صورت عینى ثابت کرد؛ مثلاً این‏که مجازات زنا، صد ضربه تازیانه است یا مجازات شرب خمر هشتاد ضربه، چیزى نیست که بتوان با دلایل فلسفى یا ریاضى، تناسب بین جرم
لب


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد فلسفه حقوق کیفرى