لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 10 صفحه
قسمتی از متن .doc :
برگرفته از تارنمای آذرپادگان
قفقاز و دیرینه سیاسی و تاریخی آن و نقش عوامل پانترکسیم و مارکسیسم در تحریف تـاریخ
دکتر جعفرزاده افشین
پیشینه تاریخی آذربایجان و ناحیهای که اکنون به نام آذربایجان شوروی سابق یا جمهوری آذربایجان در قفقاز نامیده میشود ، برای کارشناسان و دانشمندان ژئوپولتیک به روشنی آشکار بوده و اهل خرد و پژوهش را در این مقوله اختلاف چندانی نیست .
سرچشمههای ادبی و متنهای معتبر تاریخی و نقشههای جغرافیای بجا مانده از گذر سالها ، چنان فراوانند که محافل آکادمیک و نظریهپردازان برجسته در کلیات قضیه اختلاف چندانی نداشته و فقط پارهای از تفاوتها در آرای دانشمندان در مسایل جزیی یافت میشود .
بـا بررسی و پژوهش ، درصدها ، کتاب و مقاله و نقشه و نظریه ، به سهولت میتوان یافتههای زیر را به گونهی سرخطوار و مجمل ارائه کرد :
1ـ سرزمینی که پس از انقلاب اکتبر 1917 شوروی و تشکیل دولت به دست حزب مساوات در باکو ، به رهبری محمد امینرسولزاده « جمهوری مستقل آذربایجان» نامیده شد ، به گواهی منابع معتبر ادبی و تاریخی و . . هرگز در گذشته بدیننام از آن یاد نشده و تـا آن زمان در روزگار باستان « آلبانیا و یا آلبان» و پس از حمله اعراب « اران یا البران» و نیز پس از پذیرش اسلام ، بخش مسلماننشین ماورا( قفقاز نامیده میشد .
محمد امین رسولزاده خود یکی از اندیشه ورزان مشرب دموکراسی اجتماعی یا « سوسیال دمکراسی» در اثنای خیزش مشروطه بود که پس از پیروزی جنبش مشروطیت ایـران در کنار تلاشهای اجتماعی و سیاسی و هموندی « حزب دمکرات ایـران» روزنامه « ایـران نو» را در تهـران منتشر مینمود . وی پس از شرایطی که به انحلال حزب دموکرات ایـران در آن زمان انجامید ، تلاشهای فکری و عملی خود را در راستای اتحاد ترک زبانها در شمال رود ارس و بخش مسلماننشین قفقاز متمرکز نمود واین در شرایطی بود که سران جنبش ترکهای جوان یا « ژون ترکها» بـا یک روند شبه کودتایی به رهبری انور پاشا در عثمانی به قدرت رسیده بودند .
تلاشهای پان تورانسیتی که پایهی فکری آن را میتوان در عبارت « همه ترک زبانان جهان در ملی واحد» خلاصه نمود ، در سالهای 1908 که دومین جنبش مشروطه عثمانی قوت یافت و به دنبال ارتباطهای پیگیر مابین پان تورانیستهای عثمانی و قفقاز ، در سال 1911 « حزب دمکراتیک اسلامی» ، « مساوات» در شهر باکو پیریزی شد . حزب مزبور که سرانجام به « حزب مساوات» موسوم گشت ، کوششهای درخوری را در سیر جنبشهای ضد امپراتوری روسیه تزاری انجام داد و بـا توجه به این که بـا شروع جنگ جهانگیر یکم در سال 1914 امپراتوریهای عثمانی و روسیه تزاری در دو جبهه مخالف قرار داشتند ، سرزمین قفقاز پس از سقوط دولت امپراتوری تزاری در اکتبر 1917 ، مقارن سپتامبر سال 1918 به اشغال سپاهیان عثمانی درآمد .
در همین زمان « حزب مساوات» بـا حمایت تلویحی سپاه عثمانی در ژوئن 1918 استقلال بخش مسلماننشین قفقاز را زیر عنوان « جمهوری آذربایجان» اعلام نمود . و محمد امین رسولزاده خود عهدهدار پست ریاست جمهوری شد . بـا پیروزی بلشویکها در نبردهای داخلی و اشغال این سرزمین در 28 آوریل 1920 ، دولت مساواتیها ساقط گشته و حکومت وقت اتحاد شـوروی نـام آذربـایجان را کماکـان بـا عنوان « جمهوری شوروی سوسیالیستی آذربایجان» نگاه داشت .
این دگرگونیها و جایگزینی نام این سرزمین از اسامی پیشین به آذربایجان ، گفتوگو و انحرافهای گروه زیادی از ایرانیان را به ویژه در آذربایجان ] ایـران[ برانگیخت و مبارزان مشهوری همچون شیخ محمد خیابانی و اسماعیل امیرخیزی برای آن که ناخشنودی خود را از این اقدام نشان دهند ، بر آن شدند تا نام آذربایجان واقعی در ایـران را با « آزادی ستان» جایگزین سازند .
اکنون شاید این نکته بر کمتر کسی آشکار است که سرزمین ترکی زبانان قفقاز پیش از سال 1918 نامی جز آذربایجان داشته و هرگز در هیچ سند و نوشتار و نقشه معتبری پیش از آن به این نام ، از آن یاد نمیشده است .
با مرسوم شدن نام آذربایجان بر بخش مسلماننشین قفقاز ، پندار تازهای رشد یافت که گویا « آذربایجان سرزمینی است که دو نیم گشته و بخشی در شمال و بخش دیگر در جنوب رود ارس نهاده شده است و از آنجا واژههای مجعولی همچون « آذربایجان جنوبی» برای آذربایجان واقعی و تاریخی واقع در ایـران و « آذربایجان شمالی» یعنی جمهوری آذربایجان شوروی به کار رفت .
پندار فوق که از سوی منابع مجعول تاریخساز و اندیشه پردازان سیاست باز مسکو و آنکارا و استانبول ، حمایت میشد سعی داشت تا با نفی پیشینه ایرانی آذربایجان و نقش آفرینی آن در رویدادهای تاریخی ایـران ، همه را به فراموشی سپرده و تلاشهای مردمان این سرزمین را از زمان آتروپات سردار ایرانی این ناحیه در زمان حمله اسکندر مقدونی تا خیزش بابک خرمدین نفی نماید و تلاشهای مشروطه خواهی را فقط در قفس تنگ تفکرات قومی و زبانی محصور سازد .
بر این اساس ، کار به جایی رسید که ادیبان و شاعرانی همچون مولوی و
تحقیق در مورد قفقاز و دیرینه تاریخی آن 10 ص