سورنا فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

سورنا فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله مخاطره و بازده(مدیریت مالی)

اختصاصی از سورنا فایل دانلود مقاله مخاطره و بازده(مدیریت مالی) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

مدیریت مالی
شرح وظایف مدیر مالی بطور استاندارد در کتابهای مدیریت مالی با شرح وظایف مدیر مالی در بخش خصوصی متفاوت است وحتی از شرکت به شرکت هم این تفاوت چشمگیر است .
در بیشتر شرکتهای خصوصی مدیرمالی وظایف یک رئیس حسابداری مالی رو دارد ونیز بحث کنترل حسابها و مالیات و بیمه ومحاسبه وپرداخت حقوق.
این وظایف بر گرفته از کتاب مدیریت مالی است اما مطمئن باشید که شما برای تشریح شرح وظایف مدیر مالی در بخش خصوصی باید به تفکرات مدیریت آن شرکت از مالی وانتظارات آنان مراجعه کنید:
-تامین مالی وسرمایه گذاری
-حسابداری وکنترل
-پیش بینی و طرح ریزی بلند مدت
-قیمت گذاری محصولات
-سایر وظایف:سیاستهای اعتباری و وصول مطالبات.بیمه نامه ها.طرح ریزی مزایا به منظور ایجاد انگیزه بهتر در کارکنان
چنانچه ملاحظه میفرمائید فقط بخش حسابداری و کنترل در ایران بعنوان وظیفه مدیر مالی شناخته شده و مابقی وظایف توسط مدیریت عامل یا سایر رده ها انجام میشود.
هدف مدیریت مالی:
هدف اصلی مدیریت مالی، بکارگیری مهارتهائی است که با استفاده از آن مهارتها هدف اصلی بنگاههای اقتصادی، که همانا حداکثر کردن ثروت صاحبان بنگاه است، محقق گردد.
هدف اصلی بنگاههای اقتصادی:
برخی افراد هدف اصلی بنگاههای اقتصادی را حداکثر کردن سود می دانند. اما این دیدگاه به دلایل زیر اشکال دارد:
کلمه سود دارای تعاریف مختلفی است.سودی که در حسابداری تعریف می شود، ارزش زمانی پول را در نظر نمی گیرد.کیفیت فعالیت را در نظر نمی گیرد و همچنین سایر اهداف واحدهای تجاری از جمله اهداف اجتماعی را در بر نمی گیرد.
هدف اصلی یک واحد تجاری را می توان حد اکثر کردن ارزش بنگاه در بلندمدت دانست. این هدف را می توان به شکل حداکثر کردن ثروت بیان نمود. با این دیدگاه، بجای تمرکز مستقیم بر روی سود، ارزش جاری بنگاه مورد تاکید قرار می گیرد. طبیعتا بین ارزش فعلی بنگاه و ارزش آن در بلند مدت ارتباط وجود دارد. اگر پیش بینی شود که ارزش آینده بنگاه بالاست، ارزش جاری آن نیز بالا خواهد بود زیرا در مدیریت مالی ارزش هر دارائی سرمایه ای برابر ارزش فعلی وجوهی است که آن دارائی نصیب صاحبش خواهد کرد.بنا براین هدف اصلی مدیریت مالی حداکثر کردن ثروت صاحبان سهام است.
وظایف مدیر مالی:
مدیران مالی در راستای هدف اصلی مدیریت مالی، آن هدف را به هدفهای آنی تر و سهل الوصول تر ترجمه می کنند. بر این اساس وظایف مدیران مالی از دو دیدگاه قابل بررسی است:
الف) وظایف مدیر مالی از دیدگاه نقدینگی و سود آوری
ب) وظایف مدیر مالی از دیدگاه آنچه که باید اداره گردد.
وظایف مدیر مالی از بعد نقدینگی شامل موارد زیر است:
1 – پیش بینی جریان نقدی
2- تامین منابع مالی
3- اداره جریان منابع مالی داخلی.
وظایف مدیر مالی از بعد سودآوری شامل موارد زیر است:
1- کنترل هزینه
2- قیمت گذاری
3- پیش بینی سود
4- اندازه گیری بازده مورد نظر.
وظایف مدیر مالی از دیدگاه آنچه که باید اداره گردد شامل موارد زیر است:
1 ـ مدیریت دارائیها
2 ـ مدیریت منابع مالی
به طور کلی، مدیر مالی اولا به عنوان یکی از تصمیم گیرندگان واحدهای اقتصادی در گروه مدیران شرکت برای حداکثر ساختن سود مشارکت دارد و ثانیا به عنوان کارشناس مسائل مالی مدیریت مالی واحد تجاری را بعهده می گیرد.

 

روشهای تحلیل گری قیمت سهام در بورس اوراق بهادارو مخاطره بازده در بورس
یکی از عواملی که در توسعه و رشد بازار سرمایه نقش موثری دارد آشنایی سرمایه گذاران و معامله گران بازار سرمایه با روشهای تجزیه و تحلیل اوراق بهادار و افزایش توان تحلیل گیری آنها است . بی شک از طریق تجزیه و تحلیل دقیق و هوشیارانه می توان ریسک بازار سرمایه یا مخاطره سرمایه گذاران را تقلیل داد و جلوی ضرر و زیان افراطی و ناشی گری حاصل از برآیند سرمایه گذاری را خنثی نمود . با توجه به سیاست های اخیر بورس اوراق بهادار در خصوص گسترش جغرافیایی و موضوعی بورس که در پی آن تالارهای متعدد منطقه ای در اقصی نقاط کشور ایجاد شده است یقیناً می طلبد که فرهنگ عامه سرمایه گذاری در بازار سرمایه تقویت گردد .
یکی از این عوامل موثر و تقویت کننده که به نوبه خود می تواند سبب تداوم رشد و توسعه بورس اوراق بهادار گردد و سر منشاء گفتمان بهتری در مدیریت نقدینگی جامعه و مبحث فاینانس شرکتها باشد، بدون تردید گسترش آموزش های مورد نیاز جهت انجام معاملات سودمند و در وهله بعد آموزشهای لازم در خصوص مهارت تحلیل گری و تجزیه و تحلیل اوراق بهادار است. زیرا هر اندازه که بینش و درک سرمایه گذاران و معامله گران در این زمینه ها افزایش یابد از رکودهای لحظه ای ، ترقی قیمت ها بصورت حبابی و واکنش های نابهنگام در معاملات جلوگیری می کند و نه تنها شفافیت و روشنگری در معاملات را تقویت می کند بلکه بازار را به سمت و سوی کارا بودن سوق خواهد داد . بدیهی است که این امر با افزایش انگیزش سهامداران ، رقم معاملات در بورس را نیز ترقی داده و از نظر حجم معاملاتی فاصله بورس ایران را با کشور های همردیف خود کاهش خواهد داد . با این مقدمه کوتاه مقاله حاضر بیان می دارد که در خصوص آنالیز قیمت سهام و سرمایه گذاری در دارائیهای مالی در ادبیات مالی سه دیدگاه کلی وجود دارد که شامل روش بنیادین (Fundamental) روش چارتیست یا تکنیکال (Technical) و روش تئوری مدرن پرتفولیو (MPT) است که در ادامه این مبحث به آنها پرداخته می شود .
1- روش بنیادین
در بازار سرمایه ارزش سهام بر اساس میزان منافع آتی و اطمینان از تحقق آنها تعیین می گردد و هر اندازه اطمینان نسبت به کسب بازده بیشتر باشد مخاطره از دست دادن اصل سرمایه و سود آن کمتر می رسد .
عوامل و متغیرهای متعددی در بازار سرمایه و در سطح کلان کشور بر روی قطعیت یا عدم قطعیت سود و نیز تغییرات قیمت دارائیهای مالی اثر می گذارد . به همین خاطر روش بنیادین به بررسی دقیق عوامل محیطی که ممکن است بر روند حرکت قیمت سهام و به تبع آن بر بازده دارائیهای مالی تاثیر گذارد می پردازد . در این روش به منظور تحلیل گزینه های سرمایه گذاری در بورس اوراق بهادار قاعدتاً بایستی به سه مرحله اساسی ذیل که ارکان اصلی تحلیل بنیادین است توجه نمود .
الف- بررسی و تحلیل اوضاع اقتصادی کشور :
در نظام کنونی اقتصاد جهانی ، بورس اوراق بهادار نقش دماسنج اقتصادی را ایفاء می کند و وضعیت اقتصادی و حتی سیاسی و اجتماعی کشور در حال و آینده تاثیر بسزایی بر میزان سود آوری شرکتها خواهد گذاشت . بنابراین در تحلیل بنیادین ابتداً بایستی تغییر و تحولات اوضاع اقتصادی حال و جهت گیری های آتی بدقت مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد .
این تجزیه و تحلیل شامل بررسی شاخص های کلان اقتصادی از قبیل نرخ تورم ، تولیدات ملی ، نرخ بهره ، نرخ ارز ، میزان بیکاری ، نرخهای رشد اقتصادی و سیاستهای پولی و مالی دولت و سایر نهادهای تاثیر گذار است که تحلیل گر با بررسی آنها پیش بینی های دقیق تری از وضعیت بازار سهام و صنعت خاص بعمل می آورد و از دور نمای آتی سهام موجود در بازار و بالحض سهام شرکت مورد نظر مطلع می گردد .
ب – بررسی صنعت مورد نظر : دومین مرحله از تحلیل بنیادین بررسی وضعیت و موقعیت فعلی صنعت مورد نظر و روند رشد آتی آن است . سهامداران و معامله گران برای شرکتهایی که در صنایع روبه رشد و سود آور فعالیت می کند ارزش بیشتری قایل هستند . عوامل مطلوب صنعت در این تحلیل عبارتند از :
ب – 1- تقاضای رو به رشد و فزاینده برای محصولات یا خدمات آن صنعت
ب – 2- برخورداری از ویژگی ممتاز به گونه ای که محصولات مشابه خارجی یا رقیب تهدید جدی برای نفوذ در بازار داخلی نباشند . ویژگی ممتاز می تواند از نیروی کار ماهر و متخصص ، اسم و رسم تجاری مناسب ، فناوری پیشرفته تولید و سهم بازار در خور توجه ناشی شود
ب – 3- محدود بودن کالاهای جانشین برای محصولات آن صنعت که در این حالت هر چقدر تعداد کالاهای جانشین محدودتر باشد موقعیت بازاری آن صنعت ، مطلوبتر خواهد بود .
ب-4- دخالت محدود ارگانهای تصمیم گیرنده دولتی در تعیین قیمت محصولات صنعت و کم و کیف فعالیت آنها یک عامل مثبت تلقی می گردد زیرا مداخله نهادهای دولتی در فعالیت شرکتها و اتخاذ تصمیمات اثرگذار توسط آنها موجبات تضعیف حیطه عملکرد مدیریت و نوسانات حاد قیمت سهام و بازده شرکت را فراهم می آورد .
ب-5- استراتژیک بودن محصولات صنعت و نیز گاهاً فشردگی بازار صنعت مورد نظر باعث می گردد که رقباء جدید به آسانی وارد آن صنعت نگردند و بازار صنعت دستخوش نوسانات ناشی از ورود آنها قرار نگیرد .

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   42 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله مخاطره و بازده(مدیریت مالی)

پاورپوینت نگرشی مدیریتی به کنترل عوامل مخاطره آمیز در محیط کار,

اختصاصی از سورنا فایل پاورپوینت نگرشی مدیریتی به کنترل عوامل مخاطره آمیز در محیط کار, دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پاورپوینت نگرشی مدیریتی به کنترل عوامل مخاطره آمیز در محیط کار,


 پاورپوینت نگرشی مدیریتی به کنترل عوامل مخاطره آمیز در محیط کار,

 در کشورهای صنعتی جهان :‌

 

  میزان صدمات و حوادث ناشی از کار علیرغم

کاهش مشخص در 50 سال گذشته،  در طی دهه

 گذشته ثابت مانده است.

 

این پایورپوینت موارد زیر را در 58اسلاید شرح میدهد

تعاریف

طرح ریزی

بررسی و اقدام اصلاحی

 بازنگری مدیریت     Management Review 

خط مشی زیست محیطی

و..

 


دانلود با لینک مستقیم


پاورپوینت نگرشی مدیریتی به کنترل عوامل مخاطره آمیز در محیط کار,

دانلود مقاله تجزیه و تحلیل مخاطره و بودجه بندی سرمایه

اختصاصی از سورنا فایل دانلود مقاله تجزیه و تحلیل مخاطره و بودجه بندی سرمایه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  39  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 

 

تجزیه و تحلیل مخاطره و بودجه بندی سرمایه

 


خالص ارزش فعلی طرح
برای به کار گیری این روش ، ارذزش فعلی جریان نقدینه ی هر دوره باید محاسبه شود. چون مخاطره ی جریان نقدینه ی جدول 7-3 در هر دوره با دوره ی دیگر تفاوت دارد، نرخهای تنزیل مورد استفاده برای هر دوره نیز باید تغییر کنند. فرمول کلی ارزش فعلی جریان نقدینه ی آتی با نرخهای تنزیل متفاوت به شکل زیر است:

در این فرمول =F1جریان نقدینه ی مورد انتظار در دوره ی 1؛= K1 نرخ تنزیل متناسب با مخاطره ی جریان نقدینه ی دوره ی 1؛=CF2 جریان نقدینه ی مورد انتظار در دوره ی
2؛= K2 نرخ تنزیل متناسب با مخاطره ی جریان نقدینه ی دوره ی 2 و غیره است. در این صورت خالص ارزش فعلی طرح عبارت است از:
( سرمایه گذاری اولیه) – PV =NPV
برای محاسبه ی خالص ارزش فعلی طرح باید جریان نقدینه ی مورد انتظار را با استفاده از توزیع احتمالی جریان نقدینه محاسبه و سپس نرخهای تنزیل مناسب را تعیین کرد.
پیش بینی نرخهای تنزیل
روشهای متفاوتی برای پیش بینی نرخهای تنزیل مورد استفاده در ارزیابی طرحها وجود دارد. در این قسمت دو روش را بررسی و روش مبتنی بر الگوی قیمتگذاری داراییهای سرمایه ای (CAPM) را در قسمت بعد ارائه می کنیم.
در روش اول مدیر مالی می تواند از قضاوت و دانش خود در مورد وضعیت جاری بازار سرمایه برای تعیین نرخ تنزیل مناسب استفاده کند. مدیر مالی تحلیل آماری انجام نمی دهد بلکه تنها حدس می زند که سرمایه گذاران برای ارزشیابی داراییهای متشمن مخاطره ی ماشابه با طرح مورد نظر از چه نرخ تنزیلی استفاده می کنند، به جای استفاده از نرخهای تنزیل متفاوت برای دوره ی آتی، می توان از یک نرخ تنزیل واحد که معرف متوسط مخاطره ی جریان نقدینه ی دوره هاست، استفاده کرد. برای تعیین نرخ تنزیل می توان از نرخ بهره بدون مخاطره ( نرخ بهره اوراق قرضه ی دولتی ) به علاوه ی جایزه ی پذیرش مخاطره استفاده کرد. مدیر مالی باید به استفاده از تجزیه خود جایزه ی پذیرش مخاطره ای برای جریان نقدینه ی دوره های آتی تعیین کند.
روش دیگری که در مقایسه با روش مذکور وقتگیر است یافتن دارایی با جریان نقدینه و مخاطره ی مشابه با طرح مورد نظر است. سپس باید نرخ بازده این دارایی تخمین زده شود. از این نرخ می توان به عنوان نرخ تنزیل مناسب برای طرح استفاده کرد. برای مثال فرض کنید که شرکت شما در نظر دارد شرکتی را خریداری کند. اگر شرکت دیگری مشابه با شرکت مورد نظر در بازار وجود داشته باشد که مخاطره و الگوی رشد آن مشابه با شرکت مورد نظر است و اگر سهام دو شرکت در بورس مبادله می شود، می توانیم نرخ تنزیل که جریان نقدینه ی شرکت را با ارزش جاری آن در بازار برابر می سازد، محاسبه کنیم، از این نرخ تنزیل می توانیم برای محاسبه ی ارزش فعلی جریان نقدینه ی شرکت نامزد خریداری استفاده کنیم. اگر شرکتی دارای جریان نقدینه مورد انتظار CF1 ,CF2 … CFn باشد و ارزش فعلی آن در بازار ( سهام به علاوه ی اوراق قرضه) V0 باشد، نرخ تنزیل تعدیل شده ی مخاطره ی شرکت، برابر با K در معادله زیر است:

K نرخ تنزیل مورد استفاده ی سرمایه گذاران برای تنزیل جریان نقدینه ی آتی شرکت مزبور و برابر ساختن آن با ارزش جاری بازار شرکت است. می توانیم از این روش برای تخمین K چند شرکت مشابه استفاده و متوسط این نرخهای تنزیل تعدیل شده را برای ارزیابی جریان نقدینه ی شرکت مورد نظر به کار گیریم.
استفاده از الگوی قیمتگذاری داراییهای سرمایه ای برای تحلیل طرح
قبلا نشان دادیم که نرخهای بازده مورد انتظار سرمایه گذاران در بازار سرمایه را می توانیم به عنوان تابعی از بتای اوراق بهادار موجود در بازار نشان دهیم. معادله ی نرخ بازده اوراق بهادار، در صورت استفاده الگوی قیمتگذاری داراییهای سرمایه ای عبارت است از:
Beta j (Km – I ) + i = Kj
در این معادله Kj نرخ بازده مورد انتظار اوراق بهادار j با مخاطره Beta j است؛ نرخ بهره ی بدون مخاطره و Km نرخ بازده مورد انتظار مجموعه ی داراییهای بازار است. بنابراین اگر بتای جریان نقدینه را پیش بینی کنیم، می توانیم نرخ بازده یا نرخ تنزیل جریان نقدینه ی مورد نظر را در صورت مبادله ی دارایی مربوط در بازار تعیین کنیم، از این نرخها یم توان برای محاسبه ی ارزش بازار جریان نقدینه ی ناشی از یک سرمایه گذاری استفاده کرد. با داشتن نرخهای تنزیل می توانیم خالص ارزش فعلی هر طرح را محاسبه کنیم. اگر خالص ارزش فعلی طرح مثبت باشد، سرمایه گذاری مطلوب و اگر منفی باشد سرمایه گذاری نامطلوب است.
برای مثال فرض کنید 14%= 1(6%) + 8% = K1
اگر جریان نقدینه دوره ی 2دارای بتای 2/1 باشد، K2 برابر خواهد بود با:
2/15% = 2/1(6%) + 8% = K2
و خالص ارزش فعلی طرح عبارت است از:

 

چون NPV طرح مثبت است، بنابراین باید پذیرفته شود.
پرسش

 

1- شرکتی خرید یک ماشین جدید با هزینه ی 11000واحدپولی و عمر مفید 3 سال را در نظر دارد. قیمت مستعمل این ماشین در بازار و خالص دریافتی نقدی آن در آخر هر یک از سه سال در جدول زیر آمده است:
سال قیمت بازار خالص دریافت نقدی
1
2
3 7000
3000
0 6000
5000
4000

 

با فرض نرخ تنزیل 10 درصد، بهترین زمان جایگزینی ماشین چه زمانی است؟ توجه کنید که شرکت خرید ماشین مستعمل را بررسی نمی کند.)
منبع پیام نور (مدیریت مالی1 ،رشته بازرگانی ص212)

 

2- طرح سرمایه گذاری را در نظر بگیرید که هزینه ی اولیه ی آن 100 واحد و توزیع احتمالی جریان نقدینه ی آن عبارت است از :
احتمال CF1
5/0
5/0 50
150
عمر مفید این طرح 10 سال است. اگر نرخ بهره ی بدون مخاطره 5درصد و جایزه ی پذیرش مخاطره نیز 5 درصد باشد، ارزشی فعلی سرمایه گذاری مزبور با نرخ تنزیل تعدیل نشده برای مخاطره و نرخ تنزیل تعدیل شده برای مخاطره چه مقدار است؟ اگر جایزه ی پذیرش مخاطره به علنی به15 درصد افزایش یابد خالص ارزش فعلی طرح چقدر خواهد بود؟
منبع پیام نور (مدیریت مالی1 ،رشته بازرگانی ص213)

 

3- شرکتی دو طرح سرمایه گذاری را که هزینه ی اولیه هر دو 100000 واحد پولی است. در نظر دارد جریان نقدینه طرح اول برای مدت 8 سال سالیانه 20000 واحد پولی و برای طرح دوم 22000 واحد پولی است، اما طرح دوم پر مخاطره تر از سرح اول است، شرکت برای طرح اول نرخ تنزیل 10 درصد و برای طرح دوم نرخ تنزیل 14 درصد را انتخاب کرده است. کدام طرح باید انتخاب شود؟
منبع پیام نور (مدیریت مالی1 ،رشته بازرگانی ص213)

 

جواب تمرینهای تجزیه و تحلیل مخاطره و بودجه بندی سرمایه

 

1- خالص ارزش فعلی ماشینی که بعد از n سال فروخته می شود به شکل زیر محاسبه می گردد:
قیمت مستعمل ماشین+PV دریافتهای نقدی NPVn=-1+PV
اگر ماشین در آخر سال اول فروخته شود، خواهیم داشت:

اگر ماشین در آخر سال دوم فروخته شود، خواهیم داشت:

 

اگر ماشین در آخر سال سوم فروخته شود، خواهیم داشت:
اما شرکت بعد از عمر مفید ماشین می خواهد به کار خود ادامه دهد. بدین منظور برای مقایسه، باید NPV آنها را به یک سری دریافتهای یکنواخت سالانه تبدیل کنیم،(USA).USA را قسط یا دریافت سالانه ای تعریف می کنیم که ارزش فعلی آن برابر NPV سرح است. با استفاده از عامل ارزش فعلی برای یک قسط خواهیم داشت:
(عامل تنزیل)NPV=USA
عامل تنزیل USA=NPV/
بدین ترتیبUSA مربوط به سهNPV مذکور عبارت است از:

 

چونUSA1 بیشتر است،بهترین زمان جانشینی ماشین خریداری شده ، آخر سال اول است.

 

2- جریان نقدینه ی مورد انتظار طرح برابر اس با:

عامل ارزش فعلی برای 10 سال با نرخ تنزیل10 درصد(5 درصد نرخ تنزیل بدون مخاطره +5% جایزه پذیرش مخاطره) 145و6 است بنابراینNPV طرح عبارت خواهد بود از:

3- برای دو طرح NPV را محاسبه می کنیم،
100000-( عامل ارزش فعلی 10درصد برای 8 سال)20000= اول NPV
6700= 100000 – (335 و5)20000 = اول NPV
100000 – (عامل ارزش فعلی14 درصد برای 8 سال)22000 = دوم NPV
2058 = 100000 – (639و4)22000 = دوم NPV

 

پس طرح اول باید پذیرفته شود.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

فصل تجزیه و تحلیل صورتهای مالی

مثال
نسبت جاری
نسبت جاری از تقسیم داراییهای جاری بر بدهیهای جاری حاصل می شود. داراییهای جاری، داراییهای هستند که به سرعت و به سهولت به وجه نقد تبدیل می شوند. بدهیهای جاری، بدهیهای با سر رسید کمتر از یک سال اند. اگر نسبت جاری بسیار پایین باشد، شرکت ممکن است در پاسخگویی به تعهدات کوتاه مدت خود با مشکل روبه رو شود. اگر نسبت مزبور بسیار بالا باشد، نشانگر آن اس که سرمایه گذاری زیادی در داراییهای جاری صورت گرفته است یا اینکه اعتبارات کوتاه مدت به شکلی نامناسب مورد استفاده قرار گیرد. برای شرکت M نسبت جاری عبارت است از:
2 = 450000 / 900000 = بدهیهای جاری / داراییهای جاری = نسبت جاری

 

نسبتهای سریع (آنی)
نسبت سریع(آنی) توانایی انجام تعهدات کوتاه مدت، با استفاده از داراییهای با نقدینگی بسیار زیاد را اندازه گیری می کند، در این مورد، موجودیها در زمره ی داراییهای دارای نقدینگی محسوب نمی شود، زیرا در مقایسه با سایر داراییها جاری، از نقدینگی کمتری برخوردارند. نسبت سریع از تقسیم داراییهای جاری منهای موجودیها بر بدهیها ی جاری به دست می آید.

 

بدهیهای جاری / موجودیها – داراییهای جاری = نسبت سریع(آنی)

 

برای شرکتM، نسبت سریع عبارت است از:

 

22/1 = 45000/ 350000 – 900000 = نسبت سریع( آنی)

 

نسبت بدهی به کل دارییها
این نسبت از تقسیم کل بدهیها بر کل دارییها به دست می آید. برای شرکت M، با استفاده از جدول 10-1( ترازنامه شرکت) نسبت مزبور عبارت است از:
4/0 = 2500000 / 1000000 = کل داراییها / کل بدهی = نسبت بدهی به کل داراییها

 

 

 

نسبتب دهی به حقوق صاحبان سهام
این نسبت از تقسیم بدهیا بر حقوق صاحبان سهام به دست می آید. در این مورد، می توان بدهی را به صورت کل بدهی یا بدهیهای بلند مدت تعریف کرد. از آجا که غالبا از بدهیهای بلند مدت برای محاسبه ی نسبت مزبور استفاده می شود، نسبت مزبور اطلاعات بیشتری در مقایسه با نسبت بدهی به دست می دهد، در تعریف بدهی، بدهیهای بلند مدت را در نظر می گیریم، با استفاده از اطلاعات جدول 10- 1 ( ترازنامه) نسبت مزبور برای شرکت M عبارت است از:

 

37/0 = 1500000 / 550000 = حقوق صاحبان سهام / بدهی بلند مدت = نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام

 

نسبت توان پرداخت بهره
نسبت توان پرداخت بهره از تقسیم سود قبل از مالیات و بهره(EBIT) بر بهره به دست می آید. سود قبل از مالیات و بهره را می توان با افزودن هزینه ی بهره(53000 واحد پولی) به سود قبل از مالیات (400000 واحد پولی) محاسبه کرد. در جدول 10-2، نسبت توان پرداخت بهره، از تقسیم سود خالص قبل از مالیات به علاوه ی هزینه ی بهره بر هزینه بهره بر هزینه بهره به دست آمده است:
55/8 = 53000 / 53000+ 400000 = هزینه بهره / سود قبل از بهره و مالیات = توان پرداخت بهره
نسبت پوشش هزینه های ثابت
نسبت پوشش هزینه های ثابت از تقسیم سود در دسترس برای پرداخت هزینه های ثابت بر پرداخت هزینه های ثابت به دست می آید. هزینه های ثابت ثابت شامل تمامی مخارج ثابت از جمله هزینه ی بهره ی وامها، پرداخت اجاره و غیره است. هزینه ی ثابت جریان نقدینه خروجی است که شرکت بدون خدشه دار کردن توافقهای قراردادی خود، نمی تواند از پرداخت آن خودداری کند. ملا شرکت در دوره های مختلف ذخیره ای برای بازپرداخت وامهای بلند مدت کنار می گذارد یا به مالک ماشین آلات و تجهیزات اجاره پرداخت نماید. اینها هزینه های ثابت هستند. بنابراین نسبت پوشش هزینه های ثابت عبارت است از:

 

هزینه های ثابت / سود در دسترس برای پرداخت هزینه های ثابت = نسبت پوشش هزینه های ثابت
بهره+ پرداخت اجاره + ذخیره ی قبل از کسر مالیات / درآمد(سود) عملیاتی + پرداخت اجاره + سایر درآمدها =
برای شرکت M این نسبت عبارت خواهد بود از:

 

= نسبت پوشش هزینه های ثابت

 

نسبت مزبور از این نظر حائز اهمیت است که میزان سود در دسترس برای پرداخت هزینه های ثابت را نشان می دهد. وضعیت شرکت M مطلوب است، زیرا نسبت 19/4 شرکت بیشتر از حداقل قابل قبول برای شرکت، یعنی 5/3 است.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

پرسش

 

1- ترازنامه و صورت زیادو زیان شرکتی در زیر آمده است. علاوه بر این، نسبتهای استاندارد با هدف نیزدرج شده است. نسبتهای مالی شرکت مزبور را محاسبه و با استاندارد مقایسه کنید.
منبع پیام نور (مدیریت مالی1 ،رشته بازرگانی ص328)
ترازنامه شرکت R در آخر سال مالی 1371
داراییها
وجه نقد
اوراق بهادارا قابل فروش
خالص حسابهای دریافتی
موجودیها
ناخالص ماشین آلات و تجهیزات
ذخیره استهلاک 120000 واحد پولی
80000
800000
1000000
2000000
(800000)
3200000
بدهیها و حقوق صاحبان سهام
حاسبهای پرداختی
اسناد پرداختی
بدهیهای معرق
بدهیهای بلند مدت
سهام عادی
سود انباشته 300000
500000
40000
860000
500000
100000
3200000

 

نسبتهای مالی استاندارد برای مقایسه
نسبت جاری
نسبت سریع
نسبت بدهی
تعداد دفعات پوشش بهره( توان پرداخت بهره)
پوشش هزینه ثابت
گردش موجودیها
متوسط دوره وصول مطالبات
گردش دارایی ثابت
گردش کل داراییها
سود عملیاتی خالص
حاشیه سود فروش
بازده کل داراییها
بازده حقوق صاحبان سهام 1/2
1/1
5/1
4
2/3
7
34 روز
4
2
12 درصد
5 درصد
16 درصد
20 درصد

 

صورت سود و زیان برای سال مالی منتهی به آخر سال 1372
فروش خالص
بهای کامل کالای فروش رفته
سود ناخالص فروش
هزینه عملیاتی
فروش
اداری و عمومی
کل هزینه های عملیاتی
سود عملیاتی
سایر درآمدها
سود ناخالص
کسر می شود:
بهره ی بدهیهای بلند مدت
بهره اسناد پرداختی
کل هزینه ی بهره
سود قبل از پرداخت مالیات
مالیات
سود خالص

 

 

 

525000
375000

 

 

 

 

 

110000
86000 6000000
4500000
1500000

 

 

 

900000
600000
26000
626000

 

 

 

196000
430000
145000
285000

 

2- ترازنامه و صورت سود و زیان شرکتی در زیر منعکس شده است و اطلاعات زیر نیز در مورد شرکت مزبور در دسترس است:
فروش × 25/0 = هزینه های عملیاتی
2 = نسبت گردش داراییهای ثابت
6/0 = نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام
درصد 24 = نرخ بازده حقوق صاحبان سهام

 

ترازنامه آخر سال مالی 1374
داراییها:
داراییهای جاری
ماشین آلات و تجهیزات
بدهیها:
جاری
بلند مدت
حقوق صاحبان سهام
200
؟

 

100
؟
؟

 

صورت سود و زیان برای سال مالی منتهی به 29/12/1374
فروش
بهای تمام شده کالای فروش رفته
سود ناخلص فروش
هزینه های عملیاتی
سود عملیاتی
مالیاتها
سود ناخالص ؟
700
؟
؟
200
؟
؟

 

با استفاده از اطلاعات فوق نسبتهای زیر را محاسبه کنید:
1) نسبت جاری 2) حاشیه سود عملیاتی خالص 3) حاشیه ی سود فروش
منبع پیام نور (مدیریت مالی1 ،رشته بازرگانی ص330)

 

3- ترازنامه شرکتی برای دو سال 1373 – 1374 به صورت زیر آمده است:
ترازنامه مقایسه ای ( ارقام به1000 واحد پولی)
1373 1374
داراییها:
نقد
اوراق بهادار قابل فروش
خالص حسابهای دریافتی
موجودیها
ناخالص داراییهای ثابت
ذخیره استهلاک
کل داراییها

 

بدهیها و حقوق صاحبان سهام:
حسابهای پرداختی
اسناد پرداختی
بدهیهای معرق
(بدهیها) وامهای بلند مدت
سهام عادی
سود انباشته
کل بدهیها و حقوق صاحبان سهام
80
70
300
200
700
250
1100

 


100
200
50
200
100
450
1100
180
60
380
360
920
300
1600

 


130
150
70
250
500
500
1600

 

الف) صورت منابع و مصارف را با استفاده از روش ترازنامه مقایسه ای تهیه کنید:
ب) فرض کنید که شرکت در سال 1374، 20000 واحد پولی سود سهام پرداخته است. علت تغییر در سود انباشته از 450000 به 500000 را توضیح دهید.
ج) چه معاملاتی باعث تغییر در داراییهای ثابت ناخالص و ذخیره استهلاک شده اند.
منبع پیام نور (مدیریت مالی1 ،رشته بازرگانی ص330)

 

 

 

 

 


جواب تمرینهای تجزیه و تحلیل صورتها مالی

 

1-
38/2 = 840000/2000000=بدهیهای جاری/داراییهای جاری = نسبت جاری
19/1 = 840000/1000000 = بدهیهای جاری / داراییهای جاری- موجودیها =نسبت سریع
53/0= 3200000 / 1700000 = کل داراییها / کل بدهیها = نسبت بدهی
19/3 = 196000 / 626000 = هزینه بهره / سود قبل از کسر بهره و مالیات = تعداد دفعات پوشش بهره
متوسط موجودی کالا / بهای تمام شده ی کالای فروش رفته = نسبت گردش موجودیها
چون موجودی اول و آخر دوره در دست نیست به جای متوسط موجودی، رقم موجودی از ترازنامه را مورد استفاده قرار می دهیم، بنابراین نسبت به گردش موجودیها برای شرکت عبارت است از:

 

 

 


برای محاسبه ی متوسط دوره وصول مطالبات باید فروش نسیه دی روزانه را حساب کنیم با فرض اینکه تمامی فروش شرکت اعتباری و نسیه است، فروش نسیه ی روزانه با تقسیم فروش بر 360 روز بدست می آید، خواهیم داشت:

 

واحد پولی در روز

 


48 روز=16667 / 800000= متوسط فروش نسیه رزوانه/خالص حسابهای دریافتی = متوسط دوره ی وصول طلب
5 = 1200000/6000000 = داراییهای ثابت /فروش =نسبت گردش داراییهای ثابت
87/1= 3200000/6000000 = کل داراییها/فروش = گردش کل داراییها
درصد10 = 6000000/600000 = فروش/سود عملیاتی = حاشیه سود عملیاتی خالص
درصد75/4=6000000/285000= فروش/سود خالص = حاشیه سود فروش
درصد15 = 3200000/481000 = کل داراییها/سود خالص + بهره = بازده کل داراییها
درصد19 = 1500000/285000 = حقوق صاحبان سهام/سود خالص سهامداران عادی = بازده حقوق صاحبان سهام

 


در جدول زیر نسبتهای مذکور و نسبتهای استاندارد برای شرکت مزبور، جهت مقایسه آمده اند:
نسبت نسبت شرکت نسبت استاندارد
نسبت جاری
نسبت سریع
نسبت بدهی
تعداد دفعات پوشش بهره
(توان پرداخت بهره) 38/2
19/1
53/0
19/3 1/2
1/1
5/0
4
گردش موجودیها
متوسط دوره ی وصول مطالبات(روز)
گردش داراییهای ثابت
گردش کل داراییها
حاشیه سود عملیاتی خالص(درصد)
حاشیه سود فروش(درصد)
بازده کل داراییها(درصد)
بازده حقوق صاحبان سهام(درصد) 5/4
48
5
87/1
10
75/4
15
19 7
34
4
2
12
5
16
20

 

2-
الف) نسبت جاری که برابر با دارایی جاری تقسیم بر بدهی جاری است عبارت است از:

ب) برای بدست آوردن حاشیه سود خالص عملیاتی که برابر با سود عملیاتی تقسیم بر فروش است ابتدا سود عملیاتی را به شکل زیر بدست آوریم:
700- هزینه های عملیاتی – فروش = سود عملیاتی
چون 700-فروش × 25/0 = هزینه های عملیاتی
است با جایگزینی در معادله ی بالا خواهیم داشت:
700 – فروش 25/0 – فروش = سود عملیاتی
یا 700- فروش 75/0 = سود عملیاتی
اما می دانیم که سود عملیاتی برابر 200 واحد است، پس:

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 39   صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله تجزیه و تحلیل مخاطره و بودجه بندی سرمایه