لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 12
مختار ثقفی
ابن ابی عبیده ثقفی (۶۷ هـ . ق) ملقب به کیسان؛ وی از مردم طائف است. در خلافت عمر همراه پدر خود به مدینه رفت. پدر او در جنگ یوم الحجر در عراق به قتل رسید. مختار به بنی هاشم پیوست و در خلافت علی (ع) با آن حضرت در عراق بسر می برد و پس از شهادت علی (ع) در بصره سکونت جست .... پس از شهادت حسین بن علی (ع) مختار ، با عبیدالله به مخالفت برخاست .
عبیدالله ابن زیاد او را تازیانه زد و به جبس افکند. سپس به شفاعت عبدالله عمر او را به طائف تبعید کرد چون در سال ۶۴ یزید بن معاویه بمرد و عبدالله بن زیبر درمدینه به طلب خلافت برخاست مختار نزد او رفت و با او بیعت کرد. و در بعضی جنگهای او حضور داشت. سپس از وی رخصت خواست که به کوفه برود و مردم را به اطاعت او بخواند ابن زیبر پذیرفت و او را به کوفه روانه ساخت. مختار چون به کوفه آمد مردم را به خونخواهی حسین بن علی (ع) و امامت محمدبن حنفیه فرزند آن حضرت خواند. به سال (۶ ۶ هـ . ق) عامل ابن زیبر را از کوفه بیرون کرد و از قاتلان حسین (ع) هر که را به دست آورد کشت و قلمرو کوفه را تا موصل به حیطه تصرف درآورد. عبیدالله ابن زیاد از شام مأمور دفع مختار و تصرف کوفه شد و با لشکری به موصل فرود آمد لشکر ابن زیاد در موصل شکست خورد و خود او کشته شد و سرش را به کوفه آوردند. مختار آن سر را به مدینه نزد حضرت علی بن الحسین (ع) و محمد حنفیه فرستاد و گفتهاند امام علی بن الحسین (ع) مختار را به خاطر خون خواهی امام حسین (ع) رحمت فرستاد. در همین موقع کار عبدالله بن زیبر در مکه بالا گرفت، مصعب برادرش را به جنگ مختار فرستاد. مصعب با لشکری گران به کوفه آمد مختار را کشت و سپاهش را تار و مار کرد .
نوروز و سی روز – حدیث معلی بن خنیس
پیش از آغاز مطلب می بایستی به دو مقدمه توجه داشت:
1- بر طبق نظر فقیهان بزرگ دین مقدس ما اسلام ، احکام متداول میان امت بر دو گونه است:
اول احکام تاسیسی است و شامل حکم هایی می شود که قانون گزاران اسلام وضع کرده و سابقه زمانی نداشته اند.
دوم : احکام امضایی و آن حکم ها و آداب و رسومی است که پیش از اسلام نیز در میان مردمانی اجرا می شده است ، پس قانون گزار مقدس ما آنها را تایید و امضا و بر جای خود ابقا فرموده آنها را داخل قوانین منزه اسلام کرده اند. نمونه احکام امضایی را می توان از احکام حج و عمره، زیارت خانه خدا در مکاه معظمه برشمرد، که پیش از ظهور دین مبین اسلام نیز در میان بسیاری از قبایل عرب، به چندین گونه و در چندین بتخانه در حجاز و نجد و یمن اجرا می گردیده است و پیامبر مقدس ما آنها را با جرح و تعدیل بهبود بخشیده و ابقاء فرموده است.
2- مقدمه دیگر آنکه طرح مسائل اجتماعی از طرف موالی برای حاکمان قدرتمند و متکبر عرب بسیار دشوار یا اصولا" غیر ممکن بود. از این رو دانشمندان موالی، ایرانی، دست به دامان امامان مقدس و مظلوم اهل بیت می زدند و ایشان که خود در خاندان علم و نبوت بودند مسائل طرح شده را با گشاده رویی مناسب تلقی کرده امضا می نموده در شمار احادیث فقهی در می آوردند.
اینک، نظری به فعالیت های علمی موالی ایرانی در دو سده آغازین حکومت عرب بر ایران می اندازیم البته خواست من از فعالیت علمی، علم امروزین نیست، بلکه کوشش است که مردم ایران برای نگهبانی از آداب و سنن و رسوم نیاکان خودشان انجام می دادند. در این دوران برتری فرهنگی محکومان بر حاکمان آشکار بود پس اجازت دادند تا هر یک از موالی، دانش خود را به نام ارباب عرب خود پخش کنند. می توان از عکرمه بربری ( 25-105 هـ. ق ) نام برد که بنده ابن عباس ( 3-68 هـ . ق ) بود، نیز از کیسان ایرانی ( 100 هـ. ق ) که در خانه مختار ثقفی ( 1-67 هـ. ق ) بود و کنگر کابلی ( قرن اول ) که از یاران محمد حنیفه ( 21 – 81 هـ. ق ) بود یاد کرد ( ن، ک : مقالت " جبر الامه " ا زمنزوی مجله کاوه مونیخ شماره 55 ص 23-25 سال 1353 خ )
معلی بن خنیس کیست؟
کشی م .( 328 هـ.ق ) او را از یاران امام جعفر صادق ( ع ) یاد می کند. او گوید : سراقی رئیس شرطه مدینه زیر فرمان داوود بن علی والی نخستین حکومت عباسیان معلی را در مدینه کشته است.
و چون به گفته طبری داود بن علی پس از سه ماه حکومت بر مدینه در ربیع یک سال 133 ق در گذشته است، پس باید معلی در همین سه ماه کشته شده باشد. او بنده بنی اسد و سپس بنده امام صادق ( ع ) شده و در مدینه دور از زن و فرزندش زندگی می کرد و بزاز بود. وی از دوری خانواده ناله داشت
اینک حدیث نوروز و سی روز :
علامه مجلسی ( 1037 –1110 هـ.ق) محمد باقر پسر محمد تقی شیخ الاسلام رسمی و در حقیقت رئیس دانشگاه روحانی اصفهان، در باب 22 از کتاب ( سماء و عالم ) از ( بحار الانوار) مجلد 59 ص 91-143 چ آخوندی تهران 1386 ق 1967 م، حدیث را چنین می آورد: روایت با زنجیره پیوسته از معلی پسر خنیس است که گفت: روز نوروز من به خدمت امام صادق ( ع ) در آمدم، او فرمود: آیا این روز را می شناسی؟ من عرض کردم: این روزی است که ایرانیانش بزرگ می دارند و برای یکدیگر پیش کش برند. فرمود: به خانه کهن سال مکه سوگند که این رسمی دیرپا است که من تو را از آن آگاه می کنم. گفتم : ... ای بزرگوار،دانستن این رسم نزد من با ارزش تر از زندگی دوستان و مرگ دشمنان است ... فرمود: امروز روزی است که خداوند ( عهد ازل = پیمان جاودانه ) را با مردم ببست، روزی است کخ نخستین بار خورشید بدرخشید و با بوزید، و زمین لرزه پدپد آمد ، روزی است که کشتی نوح بر کوه جودی نشست روزی است که جبرئیل بر پیامبر فرود آمد... روزی است که حضرت پیامبر علی را بر شانه بلند کرد تا بت های کعبه را سرنگون ساخت ... روزی است که دستور داد مردم با علی بیعت کنند ( غدیر خم ) روزی است که مردم برای بار دوم پس از مرگ عثمان با علی بیعت کردند .. هیچ نوروزی نیست که ما منتظر فرج نباشیم ... این روز را شما ( عرب ها ) فراموش کردید و ایرانیان آن را نگاه داشته اند من گفتم : بزرگوارا آیا شود که نام فارسی روزهای ماه را به من بیاموزی؟
مختار ثقفی 11ص