سورنا فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

سورنا فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود تحقیق پرورش ملکه زنبور عسل

اختصاصی از سورنا فایل دانلود تحقیق پرورش ملکه زنبور عسل دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دسته بندی : صنایع غذایی و کشاورزی و دامپروری

فرمت فایل :  Doc ( قابلیت ویرایش و آماده چاپ ) Word


قسمتی از محتوی متن ...

 

تعداد صفحات : 15 صفحه

مقدمه.
زنبور عسل شاید تنها حشره اهلی جهان باشد که انسان نتواسته است در نوع زندگی آن تغییری ایجاد کند زنبور عسل به صورت اجتماعی زندگی می کند.
هر یک از اجتماعات زنبور عسل در محیطی بسته به نام کندو به سر می برند و افراد ساکن در هر کندو همچون جوامع بشری به طبقاتی تقسیم می شوند و هر طبقه انجام وظایف خاصی را به عهده دارد.
کارگران زنبوران ماده ای هستند که در اثر تغذیه خاص در مراحل نوزادی و شفیره ای که به وسیله کارگران بالغ اعمال می شود دارای دستگاه تولید مثل با رشد ناقص هستند.
کارگران تمامی کارهای داخل و خارج کندو را بر عهده دارند از قبیل جمع آوری غذا، پرورش نوزاد، محافظت و نگهبانی کندو در مقابل مهاجمین، نظافت، ساختن شان و .
.
.
زنبوران نر تنها افراد ذکور کلنی هستند وکاری جز بارور کردن ملکه ندارند.
غذای این زنبوران بوسیله کارگران داده می شود.
ملکه زنبور ماده ای است با دستگاه تناسی کاملا تکامل یافته که به عنوان یک ماشین تخم گذاری انجام وظیفه می کند و ژنوتیپ او ژنوتیپ همه افراد کلنی را تا حد زیادی مشخص می کند.
ملکه ها به تنهایی قادر به تشکیل کلنی و حتی تغذیه خود نیستند.
زنبوران عسل در تغلیظ شهد مهارت زیادی دارند و این عمل را به قدری دقیق انجام می دهند که شهد تغلیظ شده (عسل) غیر قابل فساد می شود، زنبوران عسل حجره های پر شده از شهد تغلیظ شده را بالایه ای از موم می پوشانند تا از هر نوع آلودگی درامان بمانند و در زمان نیاز بتوانند ازعسل ذخیره شده استفاده کنند.


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق پرورش ملکه زنبور عسل

تحقیق درمورد فصل در بیان ملکه قناعت

اختصاصی از سورنا فایل تحقیق درمورد فصل در بیان ملکه قناعت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دسته بندی : علوم انسانی _ تاریخ و ادبیات

فرمت فایل :  Doc ( قابلیت ویرایش و آماده چاپ ) Word

 

 


قسمتی از محتوی متن ...

 

 

 

تعداد صفحات : 11 صفحه

فصل در بیان ملکه قناعت قناعت سرافرازد ای مرد هوش سریر طمع بر نیاید ز دوش ضد صفت حرص ملکه ی قناعت است و این حالتی است از برای نفس که باعث اکتفا کردن آدمی است بقدر حاجت و ضرورت و زحمت نکشیدن در تحصیل فضول از مال و این از جمله ی صفات فاضله و اخلاق حسنه است و همه ی فضائل به آن منوط بلکه راحت در دنیا و آخرت به آن مربوط است وصفت قناعت مرکبی است که آدمی را به مقصد می رساند و وسیله ایست که سعادت ابدی را به جانب آدمی می کشاند زیرا که هر که بقدر ضرورت قناعت نمود و دل را مشغول قدر زیاد نکرد همیشه فارغ البال و مطمئن خاطر است و حواس او جمع و تحصیل آخرت بر او سهل و آسان می گردد و هر که از این صفت محروم و آلوده حرص و طمع و طول امل گشت به دنیا فرو می رود و خاطر او پریشان و کار او متفرق می گردد و با وجود این چگونه می تواند تحصیل آخرت نماید و به درجات اخیار و ابرار رسد.
از حضرت رسول (ص) مرویست که فرمود خوشا به حال کسی که هدایت به دین اسلام یابد و بقدر کفاف به او برسد و قناعت کند و فرمود ای مردمان چندان سعی در طلب دنیا نمی رود مگر اینکه روزی که از برای او مقدر است به وی رسد و در حدیث قدسی وارد است که ای فرزند آدم اگر همه ی دنیا از تو باشد زیاده از قوت تو عاید تو نخواهد شد پس هرگاه من بقدر قوت تو به تو برسانم و حساب او را از دیگری جویم به تو احسان کرده خواهم بود- مرویست که موسی از حق تعالی سئوال کرد که کدام یک از بندگان غنی ترند فرمود هرکدام قانع ترند- حضرت امیرالمؤمنین(ع) فرمود که ای فرزند آدم اگر از دنیا آنقدر می خواهی که کفایت تراکند اندک چیز از آن ترا سیر می کندو اگر زیادتر از کفایت می طلبی تمام آنچه در دنیا هست تو را سیر نخواهد کرد و کفایت ترا نخواهد نمود.
کاسه چشم حریصان پر نشد تا صدف قانع نشد پر در نشد (حضرت امام محمد باقر(ع) فرمود که زنهار چشم نینداز به بالاتر از خود و نگاه به آن مکن و به معیشت پیغمبر خدا نظر کن که خوراک او جو بود و شیرینی او تمر بود و هیزم او پوست درخت خرما اگر به دست او می آمد- و از آن حضرت مرویست که هر که قناعت کند به آنچه خدا به او می دهد غنی ترین مردم است- و حضرت امام جعفرصادق(ع) فرمود که هر که از خدا به اندک معیشتی راضی شود خدا نیز به اندک عملی از او راضی می شود- و از آن حضرت مرویست که خدای تعالی می فرماید من چون بر بنده ی مؤمن تنگ می گیرم محزون می شود و حال اینکه او را به من نزدیکتر می کند و هرگاه او را معیشت می دهم فرحناک می گردد و حال اینکه آن او را از من دورتر می کند فرمود هر چه ایمان بنده زیادتر می شود تنگی معاش او بیشتر می گردد و اخباری که در فضیلت قناعت رسیده است از حد حصر متجاوز و همین خبر مشهور کافی است که عز من قنع و ذل من طمع هر که قانع شد بر مسند عزت پا نهاد و هر که را خار طمع در دامن آویخت به چاه مذلت افتاد.
فصل در معالجه ی حرص طریقه ی معالجه حرص تحصیل صفت قناعت و ازاله ی مرض حرص است و تحصیل صفت قناعت آن است که ابتدا تأمل کند در زحمت جمع مال و تصدیع آن و آفات دنیویه که از برای مال است و حوادثی که در پی دارد.
و ببیند که زیادتر از قدر ضرورت دنیا را چه ثمر و چه فایده است اگر از برای اولاد ذخیره می کنی بدان که خدای تو اولاد یکی است آنکه روزی به تو داد به او نیز خواهد داد تو غم فرزندی را می خوری که از نطفه ی تو حاصل شده چگونه آنکه او را آفریده غم او را نمی خورد بعزت خودش قسم که او از تو مهربان تر است و قدرت او بیشتر و اگر فرزند تو کسی است که باید به تنگی بگذراند اگر عالم را از برای او ذخیره بگذاری از دست او بیرون می رود جان من احتیاج فرزند به مال در وقت حیات اوست تو که چاره ی عمر او را نتوانی کرد و قدر زندگانی از برای او نتوانی نهاد چرا در فکر روزی زحمت می کشی.
نگارنده ی کودک اندر شکم نگارنده ی عمر و روزیست هم خداوندگاریکه عبدی خرید بدارد فکیف آنکه عبد آفرید ترا نیست آن تکیه بر کردگار که مملوک را بر خداوندگار ساعتی سر به زانوی تفکر نه و به اطراف ولایات نظری کن دور و نزدیک را سیری نما و ببین کسانی که در عهد تو هستند چقدر کسانی هستند صاحب ثروت و جاه و حشمتند و پدر ایشان از برای ایشان ذخیره نگذاشت و چه اشخاص یافت می شوند که به فقر و فاقه مبتلا و اموال بسیار از پدر ایشان مانده بود بسی پدران خانه در شهری ساختند و اولاد ایشان در ولایتی دیگر در خرابه مردند و بسا ده و مزرعه و کشوری از برای ایشان گذاردند و ایشان به جهت قرص نانی در کشوری دیگر جان دادند تو را از حوادث روزگار چه خبر و از گردش افلاک چه اطلاع چه می دانی که تا چند روز دیگر عالم چه وضع خواهد بود و اگر از برای خود جمع مال می کنی تو اول قدر عمر خود را معین کن و به اندازه ی آن جمع کن تو چه می دانی که نام تو در سال دیگر در دفتر مردگان ثبت خواهد بود یا در صحیفه ی زندگانی و چون قوت سال خود را داری کفایت کن و حساب خود را زیاده مکن علاوه بر اینها آنکه تأملی کن و ببین وقتی هست که سیر شوی و دیگر در صدد جمع مال نباشی و هرچه اندوزی باز در فکر زیادتر خود را می سوزی پس یک مرتبه قانع شو و از همه زحمت ها فارغ شو.
آن شنیدستی که وقتی تاجری در بیابانی بیفتاد از ستور گفت چشم مرد دینا دار را یا قناعت پر کند یا خاک گور و چون در اینها تأمل نمودی دیده بگشا و در احوال مردمان نظری کن و ببین در سیرت و طریقه ی اعاظم افراد بنی آدم واعزه ی مخلوقات عالم از پیغمبران مرسل و اولیای کمل و محرمان حرم عزت و بار یافتگان خلوت قرب رب العزه که چگونه به قلیلی از دنیا اکتفا نمودند و به قناعت گذرانیدند و زاید از قدر ضرورت را نگاه نداشتند و نگاه کن به شیوه ی مشترکین و کفار از هنود و یهود و نصاری و اراذل افراد بشر که چگونه در صدد جمع مال و تنعم التذاذ و زیاد کردن مایه و املاک و ضیاع و عقارند می دانم که شک نخواهی کرد در اینکه اقتدا با عزه و اجلاء خلایق بهتر است از پیروی اراذل بلکه هر که اندک شعوری داشته باشد می فهمد که کسی که حریص بر لذت های دنیویه است و حرص بر اکل و شرب و جماع و وقاع دارد از افق انسان خارج و در خیل بهایم داخل است زیرا که اینها از لوازم بهایم و چهارپایان است و هر چند کسی در اینها به مرتبه ی اعلی برسد لذت او بیشتر از چهارپایان نخواهد بود و هیچ حریص شکم پرست نیست مگر اینکه گاو و خر از آن بیشتر می خورند و هیچ حریصی بر جماع نیست مگر آنکه خروس از آن بیشتر جماع می کند و خود ظاهر است که از چنین صفتی چه اثری خواهد دید.
از خواب و خورش ثمر نیابی کاین در همه گاو و خر بیابی و تأمل کن در عزت قناعت و فراغ بال و اطمینان خاطر قانع و چون در اینها تأمل نمودی در معالجه ی آن بکوش و طریقه ی آن این است که در امر معیشت خود میانه روی و اقتصاد را پیشنهاد خود کنی و راه مخارج را بقدر امکان سد کنی و ملاحظه ی جزئی و کلی مخارج خود را بکنی و هر چه ضروریه نیست پس اگر تنها و منفرد باشی اکتفا کن به جامه ی سبکی و قناعت کن به هر غذائی که هم رسد و نانخورش را کم بخورد چون بخوری از یک نان خورش تجاوز مکن و همچنین در سایر چیزهائی که به آن احتیاج است و خود را برین بدار تا عادت کنی و ملکه ی تو شود و اگر صاحب عیال باشی هر یک را بر این حد بدار و جزئی خرجی که می خواهی بکنی تأمل کن و ببین اگر زندگانی موقوف به آن نیست دست بدار و هرگاه کسی به این نوع رفتار کند و بنای امر خود را بر این گذارد و قناعت و اقتصاد را پیشه ی خود سازد از برای گذران به زحمت نمی افتد هر چند عیالمند باشد و محتاج به خلق نمی شود همچنانکه ظاهر و بین و اخبار در آن صریح است حضرت پیغمبر(ص) فرمود که محتاج نشد هر که میانه روی کرد و فرمودند تدبیر کار خود نصف معیشت است و فرمود هر که قناعت کند خدا او را بی نیاز می کند و هر که اسراف می کند خدا او را فقیر می نماید و شک نیست که هر که بنای قناعت گذارد از احتیاج به مردم خلاص می شود و از چاپلوسی و تملق ناکسان فراغت می یابد و در نزد خالق و خلق عزیز می گردد.
قناعت توانگر کند مرد را خبر کن حریص جهانگرد را قناعت کن ای نفس بر اندکی که سلطان و درویش بینی یکی چو سیراب خواهی شدن زآب جوی چرا ریزی از بهر برف آبروی و از آن حضرت مرویست که میانه روی و خاموشی بجا و راهنمائی نیکو یک جزأند از اجزای نبوت و از حضرت امام صادق(ع) مرویست که میانه روی امریست که خدا آن را دوست دارد و اسراف چیزیست که خدا آن را دشمن دارد حتی دور انداختن استخوان خرما چه آنهم به کار می آید حتی ریختن زیادتی شربت آبی و فرمود که من ضامنم از برای کسی که میانه روی کند هرگز فقیر نشود و بعد از آنکه امر معیشت او بالفعل درست شد دیگر از برای بعد مضطرب و مشوش نباشد و اعتماد بر فضل و کرم خدا کند و بداند که روزی از برای او مقرر شده و به او خواهد رسید اگر چه حرص نورزد و راهی از برای مداخل خود نداند.
ما آبروی فقر و قناعت نمی بریم با پادشه بگو که روزی مقرر است چگونه چنین نباشد و حال آنکه حق تعالی می فرماید و ما من دابه فی الارض الا علی الله رزقها یعنی هیچ جانداری نیست مگر اینکه روزی او بر خداست و نیز می فرماید و من یتق الله یجعل له مخرجاً و یرزقه من حیث لایحتسب یعنی هر که پرهیزکاری کند خدا او را از هر غمی راه نجات بخشد و روزی او را می رساند از جائی که گمان نداشته باشد و باید هر کسی در امر زندگانی و گذران خود نگاه به بالاتر از خود نکند بلکه نظر به پست تر از خود نماید و اطلاعت شیطان را نکند زیرا که آن لعین نظر هر کسی را در امر دنیا به بالاتر از خود می اندازد و به او می گوید که هان فلان و فلان را ببین چگونه تنعم می کنند و چه طعام های لذیذی می خورند و چه لباس های نیکو می پوشند خود را از آنها پست تر مکن و در طلب دنیا سستی منمای و در کار دین چشم آدمی را به پست تر از خود می گشاید و می گوید چرا خود را زحمت می دهی و تعب می کشی و چندین از خدا می ترسی فلان و فلان از تو عالمترند و اینقدر نمی ترسند.
1550- القناعه 1550- قناعت 5366- عدّه الداعی: أوحَی اللهُ تعالی إلی داودَ(ع): وَضَعتُ الغِنی فِی القَناعَهِ و هُم یَطلُبُونَهُ فی کَثرَهِ المالِ فلایَجِدُونَهُ.
5366- عدّه الداعی: خداوند متعال به داود(ع) وحی کرد: من توانگری را در قناعت نهاده ام، اما مردم آن را در فراوانی مال می جویند، از این رو نمی یابندش.
5367- رسولُ اللهِِ(ص): القَناعَهُ مالُ لایَنفَدُ.
5367- پیامبر خدا(ص): قناعت، ثروتی است تمام نشدنی.
5368- الإمامُ علیُّ(ع): لمّا سُئلَ عن قولِهِ تعالی «فَلَنُحیَّنَهُ حَیاهً طَیِّبه» هی القَناعهُ.
5368- امام علی(ع): در پاسخ به پرسش از آیه ی «فلنحیینّه حیاه طیّبه»-: مقصود، قناعت است.
5369- الإمامُ علیُّ(ع): أشکَرُ الناسِ أقنَعُهُم، و أکفَرُهُم للنَّعَمِ أجشَعُهُم.
5369- امام علی(ع): شاکرترین مردم، قانع ترین آن هاست وناسپاس ترین آنان از نعمت ها، حریص ترین آن ها.
5370- الإمامُ علیُّ(ع): طَلَبتُ الغِنی فما وَجَدتُ ألاّ بالقَناعَهِ، عَلیکمُ بالقَناعَهِ تَستَغنُوا.
5370- امام علی(ع): توانگری جوییدم و آن را جز در قناعت، نیافتم.
قانع باشید تا توانگر شوید.
5371- الإمامُ علیُّ(ع): لاکَنزَ أغنی مِن القَناعَهِ.
5371- امام علی(ع): هیچ گنجی سرشارتر از قناعت نیست.
5372- الإمامُ الحسنُ(ع): اعلم أنَّ مُروَّهَ القَناعَهِ و الرِّضا أکثرُ مِن مُرُوّهِ الإعطاء.
5372- امام حسن(ع): بدان، که مردانگی قناعت و خرسندی، بیش از جوانمردی بخشش است.
1551- ما یُورِثُ القناعَه.
1551- آنچه باعث قناعت می شود.
5373- الإمامُ علیُّ(ع): علی قَدرِ العِفَّهِ تکونُ القَناعَهُ.
5373- امام علی(ع): قناعت، به اندازه ی خویشتن داری و عزت نفس بستگی دارد.
5374- الإمامُ علیُّ(ع): مَن عَقلَ قَنِعَ.
5374- امام علی(ع): کسی که عاقل باشد، قانع است.
5375- الإمامُ الصّادقُ(ع): اُنظُر إلی مَن هُودُونَکَ فی المَقدُرَهِ و لا تَنظُر إلی مَن هو فَوقَکَ فی المَقدُرَهِ، فإنَّ ذلکَ أقنَعُ لکَ بما قُسِمَ لکَ.
5375- امام صادق(ع): به ناتوانتر از خود، بنگر و به توانگر از خویش منگر؛ زیرا که این کار، تو را به آنچه قسمت تو شده است قانع تر می سازد.
1552- ثَمَرهُ القَناعهِ.
1552- میوه ی قناعت.
5376- رسولُ اللهِ(ص): اِقنَع اُوتِینَهُ یَخِفَّ عَلیکَ الحِسابُ.
5376- پیامبر خدا(ص): به آنچه داده شده ای قانع باش، تا حسابت بر تو سبک شود.
5377- الإمامُ علیُّ(ع): أعوَنُ شیءٍ علی صَلاحِ النَّفسِ القَناعَهُ.
5377- امام علی(ع): بهترین یاور برای خودسازی، قناعت است.
5378- الإمامُ علیُّ(ع): مَن قَنِعَ ام یَغتَمَّ.
5378- امام علی(ع): کسی که قانع باشد، اندوهگین نشود.
5379- الإمامُ علیُّ(ع): بالقَناعَهِ یکونُ العِزُّ.
5379- امام علی(ع): با قناعت است که عزت به دست می آید.
5380- الإمامُ علیُّ(ع): أنعَمُ الناسِ عَیشاً مَن مَنَحَهُ اللهُ سُبحانَهُ القَناعَهَ و أصلَحَ لَهُ زَوجَهُ.
5380- امام علی(ع): خوشترین زندگی را کسی دارد، که خداوند سبحان قناعت ارزانیش کرد و همسری پاک و شایسته نصیبش گرداند.
5381- الإمامُ الحسینُ(ع): القُنوعُ راحَهُ الأبدانِ.
5381- امام حسین(ع): قناعت، آسایش تن است.
5382- الإمامُ الصّادقُ(ع): مَن رَضِیَ مِن اللهِ بِالیَسیرِ مِن المَعاشِ رَضِیَ اللهُ مِنهُ بِالیَسیرِ مِن العَمَلِ.
5382- امام صادق(ع): کسی که به معاش (روزی) اندک خدا خرسند باشد، خداوند به عمل اندک او خرسند شود.
1553- مَن لم یُقنِعهُ الیَسیرُ.
1553- کسی که به اندک قانع نباشد.
5383- الإمامُ علیُّ(ع): مَن لم یُقنِعهُ الیَسیرُ لم یَنفَعهُ الکَثیرُ.
5383- امام علی(ع): کسی که مال اندک قانعش نکند، مال بسیار سودش ندهد.
5384- الإمامُ الصّادقُ(ع): اقنَع بما قَسَمَ اللهُ لکَ و لا تنظُر إلی ما عِندَ غَیرِکَ و لا تَتَمَنَّ ما لَستَ نائلَهُ؛ فإنّهُ مَن قَنِعَ شَبعَ و مَن لم یَقنَع لم یَشبَع، و خُذ حَظَّکَ مِن آخِرَتِکَ.
5384- امام صادق(ع): به آنچه خداوند قسمت تو کرده قانع باش و به آنچه دیگران دارند چشم مدوز و آنچه را که بدان نمی رسی، آرزو مکن؛ زیرا کسی که قانع باشد، سیر می شود و کسی که قانع نباشد، سیر نمی شود و بهره ی آخرتت را دریاب.
.
متن بالا فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است.شما بعد از پرداخت آنلاین فایل را فورا دانلود نمایید

 

بعد از پرداخت ، لینک دانلود را دریافت می کنید و ۱ لینک هم برای ایمیل شما به صورت اتوماتیک ارسال خواهد شد.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورد فصل در بیان ملکه قناعت

پرورش ملکه زنبور عسل 15 ص

اختصاصی از سورنا فایل پرورش ملکه زنبور عسل 15 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 15

 

مقدمه

زنبور عسل شاید تنها حشره اهلی جهان باشد که انسان نتواسته است در نوع زندگی آن تغییری ایجاد کند زنبور عسل به صورت اجتماعی زندگی می کند. هر یک از اجتماعات زنبور عسل در محیطی بسته به نام کندو به سر می برند و افراد ساکن در هر کندو همچون جوامع بشری به طبقاتی تقسیم می شوند و هر طبقه انجام وظایف خاصی را به عهده دارد.

کارگران زنبوران ماده ای هستند که در اثر تغذیه خاص در مراحل نوزادی و شفیره ای که به وسیله کارگران بالغ اعمال می شود دارای دستگاه تولید مثل با رشد ناقص هستند. کارگران تمامی کارهای داخل و خارج کندو را بر عهده دارند از قبیل جمع آوری غذا، پرورش نوزاد، محافظت و نگهبانی کندو در مقابل مهاجمین، نظافت، ساختن شان و ...

زنبوران نر تنها افراد ذکور کلنی هستند وکاری جز بارور کردن ملکه ندارند. غذای این زنبوران بوسیله کارگران داده می شود.

ملکه زنبور ماده ای است با دستگاه تناسی کاملا تکامل یافته که به عنوان یک ماشین تخم گذاری انجام وظیفه می کند و ژنوتیپ او ژنوتیپ همه افراد کلنی را تا حد زیادی مشخص می کند. ملکه ها به تنهایی قادر به تشکیل کلنی و حتی تغذیه خود نیستند. زنبوران عسل در تغلیظ شهد مهارت زیادی دارند و این عمل را به قدری دقیق انجام می دهند که شهد تغلیظ شده (عسل) غیر قابل فساد می شود، زنبوران عسل حجره های پر شده از شهد تغلیظ شده را بالایه ای از موم می پوشانند تا از هر نوع آلودگی درامان بمانند و در زمان نیاز بتوانند ازعسل ذخیره شده استفاده کنند. البته برخلاف تصور عموم که سودآوری اقتصادی زنبور عسل را فقط در تولیدات مستقیم آ ن جستجو می کنند، باید اذعان نمود که تولیداتی نظیر عسل، موم، ژله شاهانه و گرده در مقایسه باسود آوری زنبور عسل از جنبه گرده افشانی قابل مقایسه نبوده و تولیدات ذکر شده حداکثر 20% ارزش اقتصادی زنبور را شامل می شوند و 80% درصد سودآوری زنبور عسل مربوط به گرده افشانی گیاهان گلدار برای بدست آوردن محصولی خوب و مرغوب از محصولاتی نظیر درختان میوه، آفتابگردان، سویا، کلزا و ... است. همچنین در بذرگیری از گیاهان علوفه ای دگرگشن مانند یونجه، اسپرس وانواع شبدرها وجود زنبور عسل کاملا ضروری است.

بالاخره ضروری است که بدانیم پرداختن به زنبور عسل بدون توجه به اعضای زیادی آن یعنی مادرهای خوب و متناسب با شرایط محیطی و اب و هوایی آن، کار بیهوده ای خواهد بود. اصلاح نژاد زنبور عسل از قدم های مهم در اقتصادی کردن این ضعف می باشد. برای اصلاح نژاد هر توده زنبور عسل داشتن برنامه های به نژادی بر اساس پارامترهای ژنتیکی از مهمترین ابزار می باشد.

معرفی ملکه زنبور عسل و خصوصیات رفتاری آن

ملکه قلب کلنی است زنبورداران حرفه ای معتقدند که تهیه ملکه های خوب و نگهداری از آنها کار مشکلی است. این موضوع به ویژه به دلیل ضرورت داشتن کلنی های پرجمعیت و قوی و کوتاه بودن فصل استحصال عسل اهمیت دارد. همچنین زنبورداران معتقدند که ملکه های پرورش یافته محلی بهتر از ملکه های وارداتی هستند.

ملکه انواع مختلفی دارد و اختلاف بین انها از چگونگی تغذیه و رفتار با آنها در دوره لاروی ناشی می شود. در حالیکه زنبورداران تفاوت اندازه ملکه را مد نظر قرار می دهند، محققین تعداد تخم های یک ملکه را ملاک قرار می دهند. در کلنی زنبور عسل ملکه علاوه بر وظیفه تخم گذاری، ترشح فرمون هایی را به عهده دارد که با پخش این مواد نظم اجتماعی در کندو را سبب می شود. دانش ما هنوز از ماهیت و نوع مواد مترشحه از ملکه که باعث ایجاد یک سلسله رفتارهای خاص در بین زنبورهای یک کلنی می شود، ناقص است و در این مورد نیاز به تحقیقات بیشتری است. اما می دانیم که ترشح برخی مواد شیمیایی توسط ملکه عامل نظم اجتماعی در درون کندو می باشد. هر کلنی زنبور عسل دارای یک ملکه است وغیر از این حالت، یعنی حالات دو ملکه ای و سه ملکه ای حالت استثنا هستند. ملکه معمولا عمری طولانی تر نسبت به سایر اعضای کلنی دارد و می تواند دو تا پنج سال زندگی کند ولی طول عمر ملکه بیشتر از پنج سال نادر است.

در زنبورداری تجارتی معمولا ملکه ها هر یک تا دو سال یکبار عوض می شوند. طولانی تر بودن عمر ملکه در مقایسه با زنبوران کارگر مزرعه رو، به احتمال بسیار قوی به دلیل تغذیه ملکه از مواد مغذی تر کندو، داشتن یک زندگی آرام و پراستراحت در مقایسه با فعالیت شدید زنبوران کارگر است.

نکته دیگر اینکه زنبوران کارگر و ملکه از لحاظ جنسی همگی ماده اند واز لحاظ ژنتیکی بین آنها هیچ تفاوتی وجود ندارد. قرارگرفتن هر یک از لاروهای ماده در حجره مخصوص ملکه و پرورش خاص آن لارو با غذای مخصوص (ژله شاهانه یا ژله سلطنتی) سبب تبدیل آن لارو به ملکه می شود. این وضعیت به زنبورداران اجازه می دهد تا با انتقال لارو یا تخم هایی که در حجره های کارگری وجود دارند به حجره ای که مصنوعا برای ملکه می سازند و بعدا در کندوهای بدون ملکه قرار می دهند، ملکه های زیادی پرورش دهند.

در عمل پیوند زدن Grafting ، از لاروهای ماده باسن کمتر از 3 روز استفاده می شود. هر چه سن نوزادی که برای ملکه شدن انتخاب می شود کمتر باشد بهتر است. معمولا نوزادانی که سن آنها بیشتر است، وقتی تبدیل به ملکه شدند، ممکن است صفات کارگری بروز دهند و پس از یکی دو ماه تخم گذاری آن ها قطع شود.

تاریخچه پرورش ملکه

در حدود دو قرن پیش در سال 1761 شیراچ اعلام کرد که زنبوران عسل می توانند از نوزاد کارگر، ملکه بوجود آورند. یک قرن بعد، دو زنبور دار دیگردیویس در 1874 و لارچ در 1876هر کدام اعلام کردند که در پیوندزدن حجرات ملکه موفق شده اند. لارچ کلمه پیوند را به معنی جابجا کردن نوزاد کارگر به حجره های فنجانی شکل ملکه به کار برد.

مدتی بعد در 1887 هنری الی و دولتیل اولین روش تجاری تکثیر و پرورش ملکه را ابداع نمودند. این دو محقق اولین کسانی بودند که تکنیک های پرورش و ابزار کار را توسعه دادند و زنبوران کارگر را بر آن داشتند که حجرات کارگری را بزرگ کرده و تعدادی از نوزادان کارگر منتخب را با دادن غذای کافی به ملکه تبدیل کنند. بعدها پرورش ملکه توسط افراد دیگر مورد تجدید نظر کلی قرار گرفت و تکمیل شد.


دانلود با لینک مستقیم


پرورش ملکه زنبور عسل 15 ص

دانلود تحقیق فصل در بیان ملکه قناعت

اختصاصی از سورنا فایل دانلود تحقیق فصل در بیان ملکه قناعت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق فصل در بیان ملکه قناعت


دانلود تحقیق فصل در بیان ملکه قناعت

دسته بندی : علوم انسانی _ تاریخ و ادبیات، تحقیق

فرمت فایل:  Image result for word ( قابلیت ویرایش و آماده چاپ

فروشگاه کتاب : مرجع فایل 

 


 قسمتی از محتوای متن ...

 

تعداد صفحات : 14 صفحه

فصل در بیان ملکه قناعت قناعت سرافرازد ای مرد هوش سریر طمع بر نیاید ز دوش ضد صفت حرص ملکه ی قناعت است و این حالتی است از برای نفس که باعث اکتفا کردن آدمی است بقدر حاجت و ضرورت و زحمت نکشیدن در تحصیل فضول از مال و این از جمله ی صفات فاضله و اخلاق حسنه است و همه ی فضائل به آن منوط بلکه راحت در دنیا و آخرت به آن مربوط است وصفت قناعت مرکبی است که آدمی را به مقصد می رساند و وسیله ایست که سعادت ابدی را به جانب آدمی می کشاند زیرا که هر که بقدر ضرورت قناعت نمود و دل را مشغول قدر زیاد نکرد همیشه فارغ البال و مطمئن خاطر است و حواس او جمع و تحصیل آخرت بر او سهل و آسان می گردد و هر که از این صفت محروم و آلوده حرص و طمع و طول امل گشت به دنیا فرو می رود و خاطر او پریشان و کار او متفرق می گردد و با وجود این چگونه می تواند تحصیل آخرت نماید و به درجات اخیار و ابرار رسد.
از حضرت رسول (ص) مرویست که فرمود خوشا به حال کسی که هدایت به دین اسلام یابد و بقدر کفاف به او برسد و قناعت کند و فرمود ای مردمان چندان سعی در طلب دنیا نمی رود مگر اینکه روزی که از برای او مقدر است به وی رسد و در حدیث قدسی وارد است که ای فرزند آدم اگر همه ی دنیا از تو باشد زیاده از قوت تو عاید تو نخواهد شد پس هرگاه من بقدر قوت تو به تو برسانم و حساب او را از دیگری جویم به تو احسان کرده خواهم بود- مرویست که موسی از حق تعالی سئوال کرد که کدام یک از بندگان غنی ترند فرمود هرکدام قانع ترند- حضرت امیرالمؤمنین(ع) فرمود که ای فرزند آدم اگر از دنیا آنقدر می خواهی که کفایت تراکند اندک چیز از آن ترا سیر می کندو اگر زیادتر از کفایت می طلبی تمام آنچه در دنیا هست تو را سیر نخواهد کرد و کفایت ترا نخواهد نمود.
کاسه چشم حریصان پر نشد تا صدف قانع نشد پر در نشد (حضرت امام محمد باقر(ع) فرمود که زنهار چشم نینداز به بالاتر از خود و نگاه به آن مکن و به معیشت پیغمبر خدا نظر کن که خوراک او جو بود و شیرینی او تمر بود و هیزم او پوست درخت خرما اگر به دست او می آمد- و از آن حضرت مرویست که هر که قناعت کند به آنچه خدا به او می دهد غنی ترین مردم است- و حضرت امام جعفرصادق(ع) فرمود که هر که از خدا به اندک معیشتی راضی شود خدا نیز به اندک عملی از او راضی می شود- و از آن حضرت مرویست که خدای تعالی می فرماید من چون بر بنده ی مؤمن تنگ می گیرم محزون می شود و حال اینکه او را به من نزدیکتر می کند و هرگاه او را معیشت می دهم فرحناک می گردد و حال اینکه آن او را از من دورتر می کند فرمود هر چه ایمان بنده زیادتر می شود تنگی معاش او بیشتر می گردد و اخباری که در فضیلت قناعت رسیده است از حد حصر متجاوز و همین خبر مشهور کافی است که عز من قنع و ذل من طمع هر که قانع شد بر مسند عزت پا نهاد و هر که را خار طمع در دامن آویخت به چاه مذلت افتاد.
فصل در معالجه ی حرص طریقه ی معالجه حرص تحصیل صفت قناعت و ازاله ی مرض حرص است و تحصیل صفت قناعت آن است که ابتدا تأمل کند در زحمت جمع مال و تصدیع آن و آفات دنیویه که از برای مال است و حوادثی که در پی دارد.
و ببیند که زیادتر از قدر ضرورت دنیا را چه ثمر و چه فایده است اگر از برای اولاد ذخیره می کنی بدان که خدای تو اولاد یکی است آنکه روزی به تو داد به او نیز خواهد داد تو غم فرزندی را می خوری که از نطفه ی تو حاصل شده چگونه آنکه او را آفریده غم او را نمی خورد بعزت خودش قسم که او از تو مهربان تر است و قدرت او بیشتر و اگر فرزند تو کسی است که باید به تنگی بگذراند اگر عالم را از برای او ذخیره بگذاری از دست او بیرون می رود جان من احتیاج فرزند به مال در وقت حیات اوست تو که چاره ی عمر او را نتوانی کرد و قدر زندگانی از برای او نتوانی نهاد چرا در فکر روزی زحمت می کشی.
نگارنده ی کودک اندر شکم نگارنده ی عمر و روزیست هم خداوندگاریکه عبدی خرید بدارد فکیف آنکه عبد آفرید ترا نیست آن تکیه بر کردگار که مملوک را بر خداوندگار ساعتی سر به زانوی تفکر نه و به اطراف ولایات نظری کن دور و نزدیک را سیری نما و ببین کسانی که در عهد تو هستند چقدر کسانی هستند صاحب ثروت و جاه و حشمتند و پدر ایشان از برای ایشان ذخیره نگذاشت و چه اشخاص یافت می شوند که به فقر و فاقه مبتلا و اموال بسیار از پدر ایشان مانده بود بسی پدران خانه در شهری ساختند و اولاد ایشان در ولایتی دیگر در خرابه مردند و بسا ده و مزرعه و کشوری از برای ایشان گذاردند و ایشان به جهت قرص نانی در کشوری دیگر جان دادند تو را از حوادث روزگار چه خبر و از گردش افلاک چه اطلاع چه می دانی که تا چند روز دیگر عالم چه وضع خواهد بود و اگر از برای خود جمع مال می کنی تو اول قدر عمر خود را معین کن و به اندازه ی آن جمع کن تو چه می دانی که نام تو در سال دیگر در دفتر مردگان ثبت خواهد بود یا در صحیفه ی زندگانی و چون قوت سال خود را داری کفایت کن و حساب خود را زیاده مکن علاوه بر اینها آنکه تأملی کن و ببین وقتی هست که سیر شوی و دیگر در صدد جمع مال نباشی و هرچه اندوزی باز در فکر زیادتر خود را می سوزی پس یک مرتبه قانع شو و از همه زحمت ها فارغ شو.
آن شنیدستی که وقتی تاجری در بیابانی بیفتاد از ستور گفت چشم مرد دینا دار را یا قناعت پر کند یا خاک گور و چون در اینها تأمل نمودی دیده بگشا و در احوال مردمان نظری کن و ببین در سیرت و طریقه ی اعاظم افراد بنی آدم واعزه ی مخلوقات عالم از پیغمبران مرسل و اولیای کمل و محرمان حرم عزت و بار یافتگان خلوت قرب رب العزه که چگونه به قلیلی از دنیا اکتفا نمودند و به قناعت گذرانیدند و زاید از قدر ضرورت را نگاه نداشتند و نگاه کن به شیوه ی مشترکین و کفار از هنود و یهود و نصاری و اراذل افراد بشر که چگونه در صدد جمع مال و تنعم التذاذ و زیاد کردن مایه و املاک و ضیاع و عقارند می دانم که شک نخواهی کرد در اینکه اقتدا با عزه و اجلاء خلایق بهتر است از پیروی اراذل بلکه هر که اندک شعوری داشته باشد می فهمد که کسی که حریص بر لذت های دنیویه است و حرص بر اکل و شرب و جماع و وقاع دارد از افق انسان خارج و در خیل بهایم داخل است زیرا که اینها از لوازم بهایم و چهارپایان است و هر چند کسی در اینها به مرتبه ی اعلی برسد لذت او بیشتر از چهارپایان نخواهد بود و هیچ حریص شکم پرست نیست مگر اینکه گاو و خر از آن بیشتر می خورند و هیچ حریصی بر جماع نیست مگر آنکه خروس از آن بیشتر جماع می کند و خود ظاهر است که از چنین صفتی چه اثری خواهد دید.
از خواب و خورش ثمر نیابی کاین در همه گاو و خر بیابی و تأمل کن در عزت قناعت و فراغ بال و اطمینان خاطر قانع و چون در اینها تأمل نمودی در معالجه ی آن بکوش و طریقه ی آن این است که در امر معیشت خود میانه روی و اقتصاد را پیشنهاد خود کنی و راه مخارج را بقدر امکان سد کنی و ملاحظه ی جزئی و کلی مخارج خود را بکنی و هر چه ضروریه نیست پس اگر تنها و منفرد باشی اکتفا کن به جامه ی سبکی و قناعت کن به هر غذائی که هم رسد و نانخورش را کم بخورد چون بخوری از یک نان خورش تجاوز مکن و همچنین در سایر چیزهائی که به آن احتیاج است و خود را برین بدار تا عادت کنی و ملکه ی تو شود و اگر صاحب عیال باشی هر یک را بر این حد بدار و جزئی خرجی که می خواهی بکنی تأمل کن و ببین اگر زندگانی موقوف به آن نیست دست بدار و هرگاه کسی به این نوع رفتار کند و بنای امر خود را بر این گذارد و قناعت و اقتصاد را پیشه ی خود سازد از برای گذران به زحمت نمی افتد هر چند عیالمند باشد و محتاج به خلق نمی شود همچنانکه ظاهر و بین و اخبار در آن صریح است حضرت پیغمبر(ص) فرمود که محتاج نشد هر که میانه روی کرد و فرمودند تدبیر کار خود نصف معیشت است و فرمود هر که قناعت کند خدا او را بی نیاز می کند و هر که اسراف می کند خدا او را فقیر می نماید و شک نیست که هر که بنای قناعت گذارد از احتیاج به مردم خلاص می شود و از چاپلوسی و تملق ناکسان فراغت می یابد و در نزد خالق و خلق عزیز می گردد.
قناعت توانگر کند مرد را خبر کن حریص جهانگرد را قناعت کن ای نفس بر اندکی که سلطان و درویش بینی یکی چو سیراب خواهی شدن زآب جوی چرا ریزی از بهر برف آبروی و از آن حضرت مرویست که میانه روی و خاموشی بجا و راهنمائی نیکو یک جزأند از اجزای نبوت و از حضرت امام صادق(ع) مرویست که میانه روی امریست که خدا آن را دوست دارد و اسراف چیزیست که خدا آن را دشمن دارد حتی دور انداختن استخوان خرما چه آنهم به کار می آید حتی ریختن زیادتی شربت آبی و فرمود که من ضامنم از برای کسی که میانه روی کند هرگز فقیر نشود و بعد از آنکه امر معیشت او بالفعل درست شد دیگر از برای بعد مضطرب و مشوش نباشد و اعتماد بر فضل و کرم خدا کند و بداند که روزی از برای او مقرر شده و به او خواهد رسید اگر چه حرص نورزد و راهی از برای مداخل خود نداند.
ما آبروی فقر و قناعت نمی بریم با پادشه بگو که روزی مقرر است چگونه چنین نباشد و حال آنکه حق تعالی می فرماید و ما من دابه فی الارض الا علی الله رزقها یعنی هیچ جانداری نیست مگر اینکه روزی او بر خداست و نیز می فرماید و من یتق الله یجعل له مخرجاً و یرزقه من حیث لایحتسب یعنی هر که پرهیزکاری کند خدا او را از هر غمی راه نجات بخشد و روزی او را می رساند از جائی که گمان نداشته باشد و باید هر کسی در امر زندگانی و گذران خود نگاه به بالاتر از خود نکند بلکه نظر به پست تر از خود نماید و اطلاعت شیطان را نکند زیرا که آن لعین نظر هر کسی را در امر دنیا به بالاتر از خود می اندازد و به او می گوید که هان فلان و فلان را ببین چگونه تنعم می کنند و چه طعام های لذیذی می خورند و چه لباس های نیکو می پوشند خود را از آنها پست تر مکن و در طلب دنیا سستی منمای و در کار دین چشم آدمی را به پست تر از خود می گشاید و می گوید چرا خود را زحمت می دهی و تعب می کشی و چندین از خدا می ترسی فلان و فلان از تو عالمترند و اینقدر نمی ترسند.
1550- القناعه 1550- قناعت 5366- عدّه الداعی: أوحَی اللهُ تعالی إلی داودَ(ع): وَضَعتُ الغِنی فِی القَناعَهِ و هُم یَطلُبُونَهُ فی کَثرَهِ المالِ فلایَجِدُونَهُ.
5366- عدّه الداعی: خداوند متعال به داود(ع) وحی کرد: من توانگری را در قناعت نهاده ام، اما مردم آن را در فراوانی مال می جویند، از این رو نمی یابندش.

  متن بالا فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است.شما بعد از پرداخت آنلاین فایل را فورا دانلود نمایید

بعد از پرداخت ، لینک دانلود را دریافت می کنید و ۱ لینک هم برای ایمیل شما به صورت اتوماتیک ارسال خواهد شد.

 

«پشتیبانی فایل به شما این امکان را فراهم میکند تا فایل خود را با خیال راحت و آسوده دریافت نمایید »


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق فصل در بیان ملکه قناعت

تحقیق در مورد ملکه تومروس:کسی که سر کوروش هخامنشی را برید؟

اختصاصی از سورنا فایل تحقیق در مورد ملکه تومروس:کسی که سر کوروش هخامنشی را برید؟ دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد ملکه تومروس:کسی که سر کوروش هخامنشی را برید؟


تحقیق در مورد ملکه تومروس:کسی که سر کوروش هخامنشی را برید؟

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 تعداد صفحه62

بخشی از فهرست مطالب

ملکه تومروس کسی که سر کوروش هخامنشی را برید !

 

کوروش پس از فتح بابل ، بر آن شد با توسل به نیروی نظامی اش که فوق العاده نیرومند بود و تاکنون شکستی را تجربه نکرده بود، ماساژت را نیز مغلوب کند. ماساژت ها در شمال شرق ایران(آذربایجان) در کرانه رود آراکس(آراز) در همسایگی قوم ایسه دونر زندگی می کردند. ماساژت ها(آذربایجانیها) بسیار ماجراجو بودند. کوروش به دلائل متعدد به سرزمین ماساژت ها لشکر کشی کرد او انگیزه های گوناگونی برای سرکوب این قوم داشته است . یکی پیشینه او بود.او باور داشت که بیش از یک انسان است . و بیش از همه شانس با او بوده است و در همه جنگ ها با موفقیت به اهداف خود دست یافته است . گفتی است که کوروش علیه هر ملتی اراده به لشکر کشی می کرد ، انصراف او از چنین تصمیی ناممکن بود و کسی نمی توانست او را از انجام این تصمیم باز دارد .

 

حمله به ماساژت ها(آذربایجان)زمانی صورت گرفت که فرمانروای ماساژتها (آذربایجانیها) فوت کرده بود و همسر او که زنی به نام مومی ریس (تومروس) بود بر آنها حکومت می کرد به روایت هرودوت کوروش فرستاده ای را نزد این زن فرستاد و از او خواستگاری کرده ، تومروس گمان می کرد که کوروش از او خواستگاری نکرده است ، بلکه می خواهد سرزمین آذربایجان را تصاحب کند و بر این اساس به کوروش پاسخ منفی داد. وقتی درخواست کوروش توسط تومروس پذیرفته نشد ، علیه ماساژت ها لشکر کشی کرد.تومروس برای کوروش پیغام فرستاد که به سرزمین خود باز گردد و فکر حمله به سرزمین آنها رااز سر خود بیرون کند . کوروش پس از مذاکره با صاحب منصبان به این نتیچه رسید که در سرزمین ماساژت ها یعنی سرزمین تومروس با آنان روبه رو شود.

 

در جنگی که صورت گرفت پسر تومروس اسیر شد و تومرس از کوروش درخواست کرد که پسرش را آزاد کند و به محض اینکه کوروش او را آزاد کرد ، پسرش خود کشی کرد.و تومرس همه ی نیروهای جنگجوی آذربایجانی راگرد آورد و به مقابله با کوروش فرستاد.مانند این کشتار تاکنون در میان بربرها(غیریونانی)سابقه نداشته است . جریان این کشتار به این صورت بود که نخست طرفین از دور با کمان به سوی یکدیگر به نبرد پرداختند و کاملا به یکدیگر نزدیک شدند.با این که طرفین زمان درازی با یکدیگر جنگیدند، هیچ کدام از طرفین فرار اختیار نکردند،در پایان این جنگ ماساژت(آذربایجانی)ها پیروز شدند.

 

در این جنگ بخش عظیمی از سپاه پارسیان نابود شدند ودر حین این جنگ کوروش نیز کشته شد؛ پس از آن که بیست و نه سال پادشاه بود. تومروس مشکی را پر ازخون انسان ها کرد و از میان اجساد کشته شدگان پارسی،جسد کوروش را یافت و سر اورا در این مشک فرو برد و با لحنی سرزنش آمیز چنین گفت: تو پسر مرا از من گرفتی ،از من که هنوز زنده ام و بر تو پیروز شدم .من دستور دادم که تو را با خون سیراب کنند . مرگ کوروش را طبق مدرکی که در دست است ؛ در سال 529 پیش از میلاد می دانند . پیکر او را به پاسارگاد بردند و به دخمه سپردند و مقبره او تا این زمان در آنجا برپاست.

 

قوم ماد،راه‌اندازی نخستین فرمانروایی آریایی

مادها قوم ایرانی زبان و آریایی تباری هستند که دست کم 1100 سال پیش از زایش مسیح یا بیشتر به بخش های غربی سرزمین بزرگ ایران کهن رفته و به صورت جدی در آنجا ساکن شدند. سرزمین ماد به دو بخش «ماد بزرگ» و «ماد خُرد» یا کوچک بخش بندی می‌شد. ماد کوچک سرزمین کنونی آذربایجان را شمال می‌شد(تنها سرزمین های پایین رود ارس) و ماد بزرگ بخش‌های ری, کردستان (ایران, عراق ترکیه), بخشی از لرستان, همدان, اسپهان و کرمانشاه را شامل می‌شد.



دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد ملکه تومروس:کسی که سر کوروش هخامنشی را برید؟