دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 17
امتیازات منجی در باور شیعه
خدارحم مرادی
کمال خواهی، از ابعاد مهم فطری انسان است و آدمی میکوشد موانع رسیدن به این هدف بزرگ را از سر راه بردارد. از آن روی که همواره انسان در راه رسیدن به کمال با مشکلات رو در روی میشود و خود همیشه توانا به گذر از این مشکلات نیست، میل فطری به منجی و یاور بیرونی، خود را در او مینماید.
بنابراین، منجیگرایی یا منجی خواهی در آدمی، میلی فطری است که از آغاز خلقت بشر در نهاد او بوده است. وجود این چنین میل فطری در انسان نمیتواند لغو باشد، زیرا میل فطریای در غیر این صورت، خدای حکیم خلقتی لغو کرده است. افزون بر این، نجات خواهی فطری در بشر، بر وجود همیشگی نجاتدهنده برای او دلالت میکند. خدای سبحان، اصلیترین منجی انسان از هلاکت و بدبختی است، زیرا او پیامبران و پیشوایان بزرگی را به سوی مردم فرستاد تا نجات حقیقی را به آنان بفهمانند و منجی واقعی را نشانشان دهند و بگویند چه کسی و چگونه آنان را نجات میدهد. بنابراین، هدف اساسی پیشوایان آسمانی نجات انسان از ظلمت به نور و از شیطان به خداوند بوده است. البته کسانی نیز در مقابل آنان، جاهلانه یا غرضورزانه، میل فطری انسان به منجی را به انحراف کشاندهاند و او را از آب حیات و نجات به سراب هلاکت رساندهاند و از منجیان واقعی دور نمودهاند و به دام خود یا دیگر منجیان دروغین افکندهاند. از این روی، میدان زندگی آدمی همیشه جولانگاه نبرد حقخواهان و باطلگرایان بوده است.
در این عرصه، پیامبران و رهبران الهی برای نجات بشر از چنگال ستمگران و جاهلان بسیار کوشیدهاند و کامیابیها و ناکامیهای فراوانی دیدهاند. با وجود این، آنان به مردم وعده دادهاند که سرانجام کسی خواهد آمد و جامعة انسانی را به گونة کامل از همة بدبختیها نجات میدهد.
گفتنی است، هر چند به علتهای گوناگون ادیان و مذاهب متعددی در جوامع بشری پدید آمده، منجیگرایی از جمله آموزههای مشترک آنها به شمار میآید. ادیان و مذاهب، دربارة شخصیت منجی و اینکه او کیست و کی خواهد آمد و چه خواهد کرد، نیز نظر واحدی ندارند. بنابراین ، شایسته است فرهنگ منجیگرایی در هر یک از ادیان و مذاهب بررسی گردد تا حقیقت برای همگان آشکار شود. این کار در حجم یک مقاله نمیگنجد بلکه باید در مقالات متعددی در قالب پایاننامه یا کتاب به آن پرداخت. از این روی، در مقالة حاضر امتیازهای منجی در باور شیعة امامیه بیان میشود تا مجالی پدید آید برای کسانی که میخواهند دربارة منجی حقیقی و ویژگیهای آن تحقیق کنند.
در این مقاله، علاوه بر یادآوری کلیاتی دربارة اصطلاحشناسی نجات و پیشینه بحث نجات، منجیگرایی شیعی (شیعه امامیه) و خاستگاه آن بیان میشود، سپس امتیازهای منجی در باور شیعه، در بخشهای اصلی مقاله بیان میگردد. این ویژگیها عبارتاند از وجود عنصری و بالفعل، امامت، عصمت، افضلیت، فایده بخشی، ارتباط با مردم، عدالتگستری کمال محور و کامل کردن رشد عقلانی و علمی بشر. گفتنی است، ویژگیهای مذکور در سه بخش تنظیم شده است:
1. ویژگیهای شخصیتی منجی؛
2. ویژگیهای منجی در عصر انتظار؛
3. ویژگیهای منجی در عصر ظهور.
اصطلاحشناسی نجات
«النجاء» جدا شدن چیزی از شیء دیگر معنا میشود. «نجوة» به معنای زمین بلند است؛ زمینی که سیل آن را نمیگیرد. به دلیل اینکه مکان بلند نجات دهندة از سیل است، آن را نجات میگویند.
معنای مشترک در ماده «ن، ج، و» کنار زدن و خلاص کردن است و خلاص کردن شخص از هلاکت و کنار زدن او از محیطی که در آن قرار دارد از مصادیق آن به شمار میرود.
نجات امری عدمی و سلبی است، ولی سعادت، امری وجودی به شمار میآید، زیرا نجات به معنای برکناری از رنجهاست، ولی سعادت، همة بهرههای انسانی، لذتها و نیز برکناری از درد و رنجها به شمار میرود. سعادت، شکوفا شدن همة استعدادها و رسیدن انسان به عالیترین قلههای وجود است. به عبارت دیگر، سعادت در انسان، با رسیدن به خیرات جسمانی و روحانی و متنعم شدن به آنها پدید میآید بنابراین، میتوان گفت انسان سعادتمند، نجات یافته نیز به شمار میرود، اما ممکن است کسی نجات یابد، ولی به سعادت نرسد.
پیشینه بحث نجات
بحث نجات در عهدین بیان شده است. برای نمونه، یهودیان در اشعیا نبی و مزامیر، خداوند را نجات دهندة اصلی انسان میدانند. مسئله نجات در مسیحیت نیز از نخستین قرن میلاد مسیح مطرح شد. نجاتشناسی مسیح که بر الوهیت مسیح مبتنی است، میراث به جا مانده از پولس، مهمترین شخصیت تأثیرگذار در تاریخ و الهیّات مسیحیت فعلی یاد میشود. بنابر باور او، جهان تحت سلطة نیروهای شیطانی است که باید یک منجی الهی بیاید و آن را نجات دهد.
با اینکه در قرآن کریم و احادیث اسلامی، انواع نجات مانند نجات از گناه، نجات از ظلمت، نجات مظلومان و... مطرح شده، متکلمان و فیلسوفان مسلمان نیز با الهام از آیات الهی و سخنان پیشوایان معصوم( ذیل مباحث خیر و شر به آن پرداختهاند.
در ادیان غیر الهی نیز به گونة مشترک مطرح شده که انسان، روزی از تمام سختیها نجات مییابد. البته هندوها میگویند نجات انسان پس از مرگ تحقق مییابد ولی بیشتر ادیان غیر آسمانی و از جمله بودا بر این باور است که انسان باید در این دنیا نجات پیدا کند.
منجیگرایی شیعی و خاستگاه آن
همه ادیان غیر اسلامی و نیز تمام مذاهب و فرق اسلامی، ظهور منجی یعنی حضرت مهدی( را قبول دارند، اما برخی از نظریات آنها دربارة ویژگیهای او مختلف است. از این روی، منجیگرایی در هر مذهب و فرقهای گونة خاصی مییابد که با دیگری متفاوت است. منجی در مذهب شیعه امامیه نیز تفاوتها و ویژگیهایی دارد که به لحاظ آنها میتوان نوعی منجیگرایی به نام منجیگرایی شیعی را معرفی نمود و امتیازهای آن را بیان کرد.
گفتنی است، خاستگاه و سرچشمه منجیگرایی شیعی، کتاب و سنت است؛ یعنی شیعه براساس قرآن کریم و احادیث پیشوایان معصوم( برای منجی ویژگیهایی ذکر میکند که در ادیان، مذاهب و فرقههای دیگر یا اصلاً وجود ندارد و یا به گونة ناقص بیان شده است. بنابراین، در مقالة حاضر بحث امتیازهای منجی در باور شیعه، در سه بخش بیان میشود:
1. ویژگیهای شخصیتی منجی
الف) وجود عنصری (مادی) و بالفعل: به باور شیعه، منجی بشر کسی است که الان در این دنیا وجود دارد. این مطلب، با دلیل عقلی و نقلی اثباتنشدنی است.
از جمله ادلّة عقلی اثبات وجود منجی در این عالم، قاعدةلطف ، امکان اشرف و نیز واسطة فیض بودن اوست. بنابر گفته فیلسوفان، وجود، حیات، علم، قدرت، رحمت و دیگر کمالات از مبدأ فیاض به موجودات پایین نمیرسد، مگر آنکه در مرتبة سابق به موجودات اشرف رسیده باشد.
علامه طباطبایی(، معنای قاعده امکان اشرف را چنین میداند که ممکن اشرف باید در مراتب وجود از ممکن اخسّ، جلوتر باشد؛ چنانکه بنابر گفته مرحوم ملاصدرا، اگر ممکن اخسّ وجود بیابد، باید ممکن اشرف پیش از آن موجود شده باشد. در غیر این صورت، باید ممکن اشرف و ممکن اخسّ با هم وجود بیابند. لازمة چنین چیزی، صادر شدن دو چیز در یک مرتبه، برای ذاتِ واحدی از واجب لِذاته است که محال و باطل است.
چنانچه بگوییم موجود اشرف پس از تحقق موجود اخسّ، و به واسطه او وجود مییابد، معلول از علتش اشرف و اقدم خواهد بود که محال و باطل است. بنابراین، برهان امکان اشرف بر دو مطلب اساسی دلالت دارد: نخست اینکه سلسلة مخلوقات از عالم مادی محض به بالا یکسان نیست، یعنی آنها در یک رتبه قرار ندارند بلکه برخی به لحاظ وجودی از دیگری برتر، شریفتر و مقدمترند و شریفترین آنها در رأس هرم خلقت جای دارد؛ دوم اینکه استمرار و بقای عالم امکان از ماده محض به بالا به هستی موجود اشرف بستگی دارد، زیرا ممکن نیست مخلوقات پایینتر موجود باشند ولی موجود اشرف وجود نداشته باشد بلکه به عکس، موجودیت مخلوقات اخسّ، دلیل بر وجود مخلوق اشرف است، زیرا گفتیم هیچ کمالی از مبدأ فیض به موجود اخس نمیرسد، مگر اینکه پیش از آن به موجود اشرف رسیده باشد. با وجود این، میتوان پرسید که موجود اشرف کیست؟
فیلسوفان، عالم هستی را دارای چهار مرحله میدانند: عالم ربوبی، عالم عقل، عالم مثال و عالم طبیعت. از آن روی که بین عالم ربوبی و عالم ماده سنخیت وجود ندارد، عوالم دیگری، یعنی عالم عقل و عالم مثال، برای ایجاد سنخیت عالم ربوبی با