سورنا فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

سورنا فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

پایان نامه تعیین رابطه هوش عاطفی و مهارت های ارتباطی

اختصاصی از سورنا فایل پایان نامه تعیین رابطه هوش عاطفی و مهارت های ارتباطی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه تعیین رابطه هوش عاطفی و مهارت های ارتباطی


پایان نامه تعیین رابطه هوش عاطفی و مهارت های ارتباطی

دانلود متن کامل این پایان نامه با فرمت ورد word

 

مقدمه

دانشگاه به عنوان یک عامل اجرایی در آموزش و تربیت فرد وهدایت وی به سمت شهروندی موثر و مفید به حال جامعه ، دارای نقش موثر بوده و بدون تردید تامین کننده ی نیروی انسانی مورد نیاز جامعه درآ‌ینده خواهد بود . به همین دلیل امروزه در جوامع مختلف , دانشگاه ها از نظر کمی و کیفی رشد و گسترش یافته و تقاضا برای راهیابی روز به روز زیادتر می شود و تعداد کثیری دانشجو برای تحصیل و برخورداری از مزایای آن به این مراکز روی می آورند .

دانشگاه بعنوان یک نهاد تعلیم و تربیت از همه نهادهای اجتماعی پیچیده تر است . دانشگاه همانند سایر سازمان های رسـمی بایستی با وظایف ساخت ، اداره و جهت دادن به ترکیب پیچیده ای از منابع انسانی درگیر گردد . بر خلاف اغلب سازمانهای رسمی تولید دانشگاه انسان است و این امر موجب پیدایش مسائل ویژه در مدیریت دانشگاه می گردد .

از جمله مسائلی که دانشـگاه به عـنوان یک سـازمان با آن روبرو اسـت مساله تعارض و عدم موافقت هاست. فعالیت های سازمانی مستلزم تعامل بین افراد وگروه های سازمان می باشد . در سازمان ها افراد مختلفی در رده های گوناگون مشغول انجام فعالیت ها و وظایف خود می باشند . لازمه انجام این فعالیت ها ارتباط دو جانبه یا چند جانبه افراد با همدیگر بوده که می توانند زمینه ساز ایجاد تعارض باشند

بنابراین یکی از عمده ترین و در عین حال غیر قابل اجتناب ترین مسائل در سازمان ها تعارض بین افراد و گروه های موجود در آنها می باشد .دانشگاه نیز از این امر مستثنا نیست . « اصولا خمیر مایه مدیریت نظام های آموزشی با تعارض عجین است » (لی فام وهووئه، 1974، ترجمه نائلی، 1370 ).

باید به خاطر داشت، این وجود تعارض نیست که باعث اختلال و از هم پاشیدگی روابط در سازمان می شود؛ بلکه مدیریت غیر اثر بخش تعارض ها است که سبب نتایج نامطلوب می شود . تعارض در حد معقول یک جنبه طبیعی و مطلوب در هر رابطه ای است و اگر مدیریت تعارض به شکل سازنده صورت گیرد بسیار ارزشمند خواهد بود ( کتزلز 3 و همکاران ، ترجمه کریمی ، 1378 ).

بنابراین سازمان های ورزشی بخصوص دانشکده های تربیت بدنی برای اینکه بتوانند برنامه های اصولی تربیت بدنی را در جهت تأمین سلامت جسمانی و روانی دانشجویان ارائه دهند و زمینه های مساعدی را برای رشد و پرورش استعدادهای ورزشی دانشجویان ایجاد نمایند و از حداکثر توان جسمانی و روانی و فکری کارکنان خود بهره گیرند، باید اختلافات ، کشمکش ها و تعارضات را به گونه ای موثر و سودمند اداره کنند . از کسانی که نقش مهمی در شـناسایی ، هدایت و حل تعارضـات در سـازمان ها دارند ، مدیران آن سـازمان ها می باشند . توانایی برخورد مدیران با تعارض و اداره آن در موفقیت و اثر بخشی کارکنان و سازمان های آنها اثر بسزایی دارد .

یکی از مهمترین عواملی که تعیین کننده توانایی مدیر در حل موثر تعارض است، برخورداری او از هوش عاطفی است. برخلاف آنچه که درگذشته تصـور می شد و هوش شناختی را تنها عامل موفقیت افراد می دانستند امروزه هوش عاطفی را از عوامل تعیین کننده موفقـیت افراد در کار و زندگی می دانند  (گلمن ، 1995 ) .آنچه که امروزه هوش عاطفی نامیده می شود، در اصل منبع اصلی انرژی ، قدرت ، آرزو و اشتیاق انسان است و درونی ترین ارزش ها و اهداف فرد را در زندگی فعال می سازد. با توسعه عاطفی فرد می آموزد که احساسات خود و دیگران را تایید کند و برای آنها ارزش قائل شود و بطور مناسب به آنها پاسخ گوید و در می یابد که عواطف در هر لحظه از روز اطلاعات حیاتی و سودمندی در اختیار او می گذارند . این واکنش قلبی است که نبوغ خلاق و شهود را شعله ور می سازد . فرد را با خود صادق می گرداند ، روابط اطمینان بخش برقرار می کند ، تصمیمات مهم را روشن می کند ، قطب نمای درونی برای زندگی و کار فراهم می آورد و شخص را به پیشآمدهای غیرمترقبه و راه حل های موفقیت آمیز رهنمون می سازد ( کوپر ، 1980 ، به نقل از عزیزی ،1377 ) .

تحقیقات نشان می دهند که حل تعارض در سازمان ها نیاز به ایجاد یک محیط مسالمت آمیز ، کاهش تبعیض وبرقراری عــدالت ، یادگیری مشارکتی ، پیــشگیری از خــشونت و تفــکر انتقـادی دارد ( کاترین ، 1995 ) . مدیرانی می توانند چنین محیط هایی را خلق کنند که از هوش عاطفی بالایی برخوردار باشند .

مدیر با داشتن شعور عاطفی بالا می تواند نسبت به تعارض آگاهی بیشتری کسب نماید و بدین وسیله سریع تر و صحیح تر تعارض را شناسایی کند و با همدلی و اطمینان به هدایت سودمند آن بپردازد و از این طریق محیطی فراهم آورد که کارکنان از سلامت روانی بیشتری در آن برخوردار شوند . چرا که افراد با داشتن یک رابطه سالم ، احساس پذیرش ، درک حمایت ، ارزش ، اعتماد و اهمیت می کنند و این تامین کننده سلامت روانی و افزایش کارایی و سودمندی افراد است . در چنین فضایی است که مدیریت تعارض به شکل سازنده آن امکان پذیر می شود .

همچنین از دیگر عوامل مؤثر در حل تعارضات در سازمان علاوه بر جلوگیری از دخالت ذهنیت در ارتباطات سازمانی و پذیرش نظرات دیگران و …. برخورداری مدیر از مهارت های ارتباطی می باشد (سلطانی، 1380).

یک مدیر چنانچه بتواند گوینده خوب و فرستنده خوب ، شنونده خوب و گیرنده خوب باشد ، مشارکت افراد درون و بیرون سازمان را از طریق جلب اعتماد فراگیر تامین خواهد کرد و این امر موفقیت او را در دستیابی به اهداف سازمان تضمین خواهد کرد .

دستیابی اهداف آموزش و پرورش در دانشگاه ها منوط به استفاده بهینه از منابع انسانی ، مالی و تجهیزاتی است . اما پویایی نظام آموزشی به عوامل مختلفی از جمله وجود روابط سالم و به دور از هرگونه تیرگی و همکاری و همدلی بین کارکنان دارد تا افراد بتوانند در محیطی پویا و سالم در جهت تحقق اهداف شخصی و سازمانی گام بردارند .

بنابراین مدیران باید این حقیقت را بپذیرند که تعارض جزء انکار ناپذیر زندگی سازمانی است و مدیریت سازمان چاره ای جز پذیرش آن ندارد .آنها می بایست از تعارض برای افزایـش اثـر بـخشی سـازمان بهره جویند .برای مدیـریت تعارض در سـازمان ها تکنـیک های متـعددی وجـود دارد .همـکاری، مصـالحه، رقـابت، سازش و اجتـناب از روش هـای برخورد با تعـارض است که در این تحـقیق از آنها در قالب سـه راهبـرد راه حل گرا، عدم مقابله و کنترل نام برده شده است .

پژوهش حاضر سعی بر آن دارد که نگاهی موشکافانه به مدیران تربیت بدنی و ورزش که وظایف گوناگونی در محیط دانشگاهی بر عهده دارند ، داشته باشد . از طرفی باید متذکر شد که بین مدیران آموزشی و اجرایی از نظر نوع کاری که انجام می دهند ماهیتاً تفاوت هایی وجود دارد . زیرا بخش عمده کار مدیر آموزشی در ارتباط با مسائل آموزشی ، دانشجو و استادان که صرفا ً مشغول به تحصیل و کار در یک رشته خاصی هستند می باشد . ولی مدیران اجرایی با تمام دانشجویان سر و کار دارند، که هریک در رشته های خاصی مشغول به تحصیل می باشند .

پژوهش حاضر در نظر دارد که میزان هوش عاطفی، مهارت های ارتباطی و راهبردهای مدیریت تعارض را در مدیران آموزشی و اجرایی دانشکده ها و گـروه های تربیـت بدنی دانشـگاه های دولتی و دانشگاه های آزاد اسلامی کشور مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار دهد. همچنین ارتباط هوش عاطفی ومهارت های ارتباطی را با راهبـردهای مدیریت تعـارض مورد بررسـی قرار داده و در نـهایت با توجـه به یافته های حاصل از این تحقیق و همچنین مطالعات انجام شده در این زمینه الگوی مناسبی ارائه دهد که بتواند مدیران را در حل موفقیت آمیز تعارضات کمک نماید.

زیر بنای نظری تحقیق″اجتناب ترین مسائل در سازمان ها تعارض بین افراد و گروه های موجود در آنها می باشد. مدیران معمولاً نسبت به تعارض نگرشی منفی داشته و از آن هراسان و گریزان هستند و سعی در از بین بردن و سرکوب کردن یا نادیده انگاشتن آن دارند. علت اساسی این امر، عدم اطلاع از ماهیت و ویژگی های تعارض است.

مفـید و قابل استفـاده بودن تـعـارض، بـسـتگی به شناخت مدیر از ویژگـی های تعـارض، علـل شکل گیری و همچنین توانایی و آمادگی مدیر در حل تعارض دارد. مدیر برای آنکه بتواند اثربخشی سازمان را افزایش دهد به مشارکت و همکاری اعضاء سازمان نیاز دارد؛ در این راستا او باید کارکنان را برانگیزد و به ارتباطات آزاد و دو طرفه معتقد باشد و توانایی حل تعارض میان افراد، گروه ها یا میان دو یا چند دیدگاه را به شیوه ای که پیامد آنها به دستیابی هدف های سازمان رهنمون شود، داشته باشد.

یکی از مهم ترین عواملی که تعیین کننده توانایی مدیر در حل مؤثر تعارض است، برخورداری او از هوش عاطفی و مهارت های ارتباطی است. در این فصل ابتدا به بررسی مبانی نظری تعارض و سپس مبانی نظری هوش عاطفی و مهارت های ارتباطی پرداخته می شود و در پایان فصل نظریه های الگو سازی و طرح تحقیق مورد بررسی قرار خواهد گرفت.

 تعارض

اگر همکاری و رفتارهای خوب اجتماعی در یک طرف پیوستاری که چگونگیِ کار کردن افراد وگروهها را با یکدیگر در سازمان ها توصیف می کند، قـرار گیرد؛ در طـرف دیگر آن مطـمئنا ً تعـارض قـرار می گیرد . این واژه معانی زیادی دارد و برای اشاره به رویدادهایی با دامنه وسیع نظیر اضطراب های درونی ناشی از نیازها و خواسته های رقابتی ( تعارض درونی ) تا خشونت باز بین کشورها ( جنگ ) مورد استفاده قرار می گیرد ( بارون وگرین برگ ، 1990 ) . در حوزه رفتار سازمانی تعارض عمدتا‌ً به مواردی اشاره دارد که در آن واحدها یا افراد در درون یک سازمان به جای کار کردن با همدیگر در مقابل یکدیگر کار مـی کنند. فرهنگ لغت وبستر، تعارض را به صورت (نبرد و اختلاف نیروهای متـضاد و تضـاد موجـود بین غرایز یا اخـلاقیات و ایده آل های دینی و اخلاقی) تعریف می کند.. (فیاضی، 1382). رابینز (1990) معتقد است که تعارض فرایندی است که در آن شخص اول به طور عمدی می کوشد تا به گونه ای باز دارنده سبب ناکامی شخص دوم در رسیدن به علایق و اهدافش گردد.

 

متن کامل را می توانید دانلود نمائید چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)

ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه

همراه با تمام ضمائم (پیوست ها) با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند

موجود است

 


دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه تعیین رابطه هوش عاطفی و مهارت های ارتباطی

پایان نامه مطالعه عوامل مؤثر در افزایش مهارت نوشتن خلاق در دانش آموزان متوسطه

اختصاصی از سورنا فایل پایان نامه مطالعه عوامل مؤثر در افزایش مهارت نوشتن خلاق در دانش آموزان متوسطه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه مطالعه عوامل مؤثر در افزایش مهارت نوشتن خلاق در دانش آموزان متوسطه


پایان نامه مطالعه عوامل مؤثر در افزایش مهارت نوشتن خلاق در دانش آموزان متوسطه

تعداد صفحات پایان نامه: 200 صفحه

دانلود متن کامل پایان نامه مقطع کارشناسی با فرمت ورد word

 

دانشکده علوم انسانی

گروه علوم تربیتی

 پایان نامه:

برای دریافت درجه کارشناسی ارشد

در رشته برنامه‌ریزی درسی

 عنوان پایان نامه:

مطالعه عوامل مؤثر در افزایش مهارت نوشتن خلاق در دانش آموزان متوسطه استان بوشهر

 استاد راهنما :

دکتر علی پولادی ریشهری

 دانشجو :

یعقوب مقاتلی

فصل اول

کلیات

1ـ1 مقدمه  

 جامعه‌ی پویا و پرتلاش امروزی یک لحظه درنگ نمی کند تا بتواند به فنون جدید و قدرت والای علمی دست پیدا کند . در چنین عصری که عصر شکوفایی و بهره جستن از نبوغ بزرگان علمی، پژوهندگان ،مخترعین ، مبتکرین، صنعتگران و… است برای اداره سازمان‌های اجتماعی ـ فرهنگی ـ اقتصادی و آموزش جامعه به فکر و ذهن افراد خلاق  نیاز است ، تا بتوان همگام و همپای پیشرفت جامعه به پرورش افراد خلاق اقدام نمود.

     بسیاری بر این عقیده‌اند که خلاقیت امری ذاتی است و فقط خداوند این ودیعه خود را به عده‌ای از انسانها بخشیده و قابل آموزش و آموختنی نیست . عده‌ای با این عقیده مخالفند و ابراز می دارند خداوند به همه انسانها یکسان نعمت بخشیده این افراد (خلاقان) از این نبوغ خدادادی خود ، بیشترین بهره را برده‌اند و نیز معتقدند که خلاقیت صفت مشترک تمامی انسانها است که با پرورش آن می توان آن را از حالت رکود درآورد و از حالت بالقوه به بالفعل تبدیل کرد و بالعکس می‌توان خلاقیت را با آموزش ناصحیح و غلط از ریشه خشکاند. تحقیقات ادعای گروه دوم را تصدیق کرده و خلاقیت را صفت مشترک تمام انسانها دانسته ، اما مقدار و نوع خلاقیت از فردی به فرد دیگر متفاوت می‌دانند و هر انسانی به نوعی از خلاقیت خود بهره می‌برد یکی زیاد یکی کم(پیرخایفی،1376). این تحقیقات نشان داده است که رشد و پرورش خلاقیت از همان بدو تولد و دوران کودکی آغاز می‌شود و در دوران دبیرستان به مرحله شکوفائی خود نزدیک می‌شود. البته اگر این توانایی در انسان پرورش یابد تا پایان عمر به غنای والای علمی آن افزوده می‌شود.

     پیرخایفی (1376) آموزش خلاقیت را امری حیاتی می‌داند که باید در سطوح مختلف تحصیلی به صورت همگانی انجام گیرد و این آموزش همگانی متضمن انعطاف پذیری ذهن ، توانمندی شخصیت انسان (پرورش روحیه‌ی استقلال و اعتماد به نفس) و ایجاد زمینه و بسترهای مناسب اجتماعی فردی و خانوادگی است. جدای از آموزش همگانی و عمومی آموزش ویژه نیز از ضروریات است . با آموزش ویژه، فکر به طور خاص در یک زمینه ، مهارت مطلوب و مناسب را کسب می‌کندو به اصطلاح اهل علم تخصص می‌یابد. تفاوت اساسی موجود میان آموزش همگانی و آموزش ویژه این است که در آموزش همگانی فرد یاد می‌گیرد که چگونه در خدمت خود باشد و قابلیت‌های خود را بشناسد و به استعدادهایش در زمینه‌های مختلف پی ببرد، امّا در پرورش ویژه فرد علاوه بر شناخت قابلیت‌های خود به خدمات اجتماعی نیز توجه می‌کند و یاد می‌گیرد که چگونه در خدمت جامعه باشد و خود را وقف اجتماع نماید . فرد به صرف داشتن اندیشه‌های خلاق به ما تضمین نمی‌دهد که حتماً این اندیشه را در هر سطحی از خلاقیت که می‌خواهد باشد می‌تواند به مرحله بازدهی و تولید برساند قطعاً در این راه عوامل شخصیتی بسیاری وجود دارند که مانع از به نتیجه رسیدن اندیشه خلاق افراد می‌شوند. عواملی چون ـ اعتماد به نفس پایین ـ نبود اراده و پشتکار ـ اضطراب ـ تشویش خاطر ـ دل نگرانی ـ وسواس ـ خود کم بینی ـ حساس نبودن نسبت به پدیده‌ها ـ تمایل به همرنگی و یکنواختی فکر از عواملی به شمار می‌‌روند که راه را بر اندیشه خلاق می‌بندد . از این رو تدارک دیدن زمینه‌ای که باعث برطرف ساختن عوامل شخصیتی ذکر شده می‌شود ، مهمترین قدم برای رشد اندیشه به شمار می‌رود. در این میان تأکید ویژه بر نقش خانواده و در مرحله‌ی دوم مدرسه است .

     ادیسون (به نقل از میرزا آقایی ، 1382) اظهار می‌دارد که : تمام پیشرفتهای عالم گیرش من جمله اختراع برق را مدیون تفکر منظم و یادداشت برداری دقیق است . این گفته ادیسون نقش نوشتن را واضح و روشن بیان می‌کند.

     انسان با نوشتن باعث می‌شود که کلمات بر روی کاغذ نقش بگیرند و جاودانه شوند و چشمان آدمی را بار دیگر وادار به تحریک کنند و به دنبال آن ، نگاه‌ها به حرکت در می‌آیند و چرخه‌ای از نگاه ها ـ سکوت ـ تفکر و نوشتن شکل بگیرند . اگر انسان بخواهد به افکار نو برسد باید بنویسد و لحظاتی از عمر خویش را (چه روز و چه شب) به نوشتن اختصاص دهد. او با نوشتن ، درست فکر می‌کند و با ظهور افکار جدید، چرخی را به حرکت وا می‌دارد که انتهایش رسیدن به کلمات جدید است انسان با نوشتن تلاش می‌کندبا خود صحبت کند. زمانی را که آدمی صادقانه با خود شروع به صحبت کردن می‌کند و ارتباطی با درون خود بر قرار می‌کند، سبب بیداری درونش می‌شود. تکامل بشر از طریق کشف و ثبت تجربیات صورت پذیرفته است. زمانی که انسان با نوشتن به افکار خویش وسعت می‌دهد این اقدام زمینه ساز جهت وجود دیگری در انسان می‌شود. در چرخه نگاه ـ سکوت ـ تفکر محصول زیبایی بنام هنر نوشتن نهفته است . نوشتن می‌تواند زمینه ساز شکو‌فایی افکار نو در انسان شود (میرزا آقایی ، 1382).

     واقعیتی که نمی‌توان از آن فرار کرد این است که توفیق در نوشتن شباهت زیادی به توفیق در هر کار مشکل دارد. این توفیق مستلزم گذراندن یک دوره طولانی کار آموزی است که طی آن، شخص مبانی هنر نوشتن می‌آموزد و با اصول پر رمز و راز آن آشنا می‌گردد. انسان برای التیام درون خود می‌نویسد اگر چه در عالم رؤیا سیر می‌کند . او بدون توجه به پاداش به تلاش می‌پردازد تا بتواند خود را باور کند و ذهن خود را بارور سازد. البته نقش قریحه و استعداد فردی در کسب این مهارت بسیار مهم است.با نویسندگی می‌توان به صورت چشمگیری قدرت تصور را پرورش داد و آزمایش‌های علمی ، سیال بودن در نویسندگی را به عنوان شاخص اساسی استعداد خلاقیت ارزیابی نموده است (اسبورن ، 1966 ، ص44).

     نوشتن به انسان گشادگی فکر و وسعت دید می‌دهد . انسان هر گاه به بازی با کلمات می‌پردازد از میان حصار درون خارج شده و به کاوش در درون دیگران می‌پردازد و از دسترنج آنها استفاده می‌برد و به توسعه فکردیگران می‌پردازد.

     بارها شاهد بوده‌ایم که نویسنده‌ای به دلایلی نتوانسته کتابی را به پایان برساند ولی دیگری به نحوی شاید مطلوب‌تر ادامه می‌دهد یا نویسنده‌ای به زبان شیرین‌تر داستانی را به زبان خود با بهره گیری از کتاب دیگری نقل می‌کند.این نمونه‌ای از گشادگی فکر است.

     اسبورن (1966) معتقد است : « گشادگی فکر برای خلاقیت آنقدر مهم است که باید عواملی را که ممکن است راه نفوذ مغز را در جستجوی ایده‌ها ببندد از خود دور کنیم . برای پاستور وقتی که به جنوب فرانسه برای نجات مردم رفت آسان بود که علت بیماری کرم ابریشم را کشف شده تلقی کند پرورش دهندگان کرم ابریشم کوشیدند که نظریات خود را در زمینه این بیماری که چه بود و چه چیز‌هایی باعث آن می‌شوند به او بقبولانند اگر وی تئوریهای آنان را در این مورد قبول می‌کرد هرگز قادر به یافتن پاسخی که برای کشورش آنقدر با ارزش بود نمی‌شد» (ص68) .

     عده‌ای معتقدند کوشش فکری کار آسانی است اما با وجود این اعتقاد کمتر به کوشش فکری حساب شده دست می‌زنند . شاهد این مدعا این است که بارها دیده‌ایم همزمان با پخش آهنگ یا تصنیفی شنونده به همنوایی با خواننده می‌پردازد ولی به محض خاموش گشتن صدا ـ صدای زبان همراه از حرکت می‌افتد حتی اگر بارها آهنگ را زمزمه کرده باشد . این سکوت و سقوط نتیجه‌ی عدم کوشش فکر و تفکر عمیق است (اسبورن ، 1966 ، ص165).

     اگر به جمع دانشجویان سال آخر دانشگاه‌ها بروید و از سختی دوران تحصیل از ایشان سوال کنید اکثر آنها از مشقت و سختی نوشتن پایان نامه یاد می کنند . آیا آنها از جمع‌آوری اطلاعات و پیشینه تحقیق عاجزند؟ آیا از انجام کارهای آماری رایج و یا از نوشتن و شروع آن ؟ تمام جواب آن است که یقیناً از شروع نوشتن.

 ویلیام جیمز  (به نقل از اسبورن ، 1966)گفته است : «در نهان خانه تاریک مغزمان می‌دانیم که چه باید بکنیم لیکن به نحوی نمی‌توانیم (نمی‌دانیم) از کجا شروع کنیم. هر لحظه در انتظار طلسم شدن هستیم. لیکن لحظه‌ای بعد این انتظار تمام شده و در مسیر آن غوطه وریم» . (ص 120)

     گر چه نوشتن و انشاء جملات برای ما پرورش یافتگان نظام آموزشی ، کاری سخت و طاقت فرسا است اما بیان عواطف، احساسات درونی و مکنونات قلبی تسکین بخش آلام و آمال انسان‌هاست .

     در این عصری که جوان غرق در ماهواره و سخت افزار گشته و نوشتن را به فراموشی سپرده است به سختی می‌توان از خلاقیت در نوشتن آن هم به این نرمی و آسودگی خاطر ، سخن راند چرا که دل‌های رایانه‌ای و چشم‌های ماهواره‌ای زبان محاوره‌ای و ذهن پویا و خلاق نوشتاری را از مردمان گرفته است و راه را بر پویندگان راه دانش بسته و اجازه ورود به اندک طالبان هنر‌مند نداده و نمی‌دهد.جهان با سیر شتابنده و صعودی خود راه را می‌پیماید و ما با تکیه به دانسته‌ها ؛ داشته‌ها و نوشته‌های گذشتگانمان سیر نزولی را طی می‌کنیم . هدف از بیان این سطور این نیست که ما خاطرات جاوید گذشتگانمان را به فراموشی بسپاریم و پیشینه شگرفمان را هیچ پنداریم یا بالعکس دست به کار شگرفی بزنیم و تک تک دانش‌آموزان را نویسندگان و اندیشمندان نظریه پردازآینده بکنیم ؛ هدف آن است که فاصله نوشتن و گفتن را کم کنیم و دلهره و هراس از نوشتن را کاهش دهیم.

 1ـ2 بیان مسئله تحقیق

     تردیدی نیست که دوام و بقای کشور‌های مترقی مدیون نوآوری نیروهای خلاق آن کشورهاست تقلید و استفاده و کپی کردن از کشفیات دیگران واماندگی و وابستگی علمی فرهنگی را به دنبال دارد امروز زمین و زمان در سلطه‌ی اندیشه‌های مبتکران و مخترعان نوین است. « در کشورهای پیشرفته اعتقاد بر این است که امروزه به جای تولید کالا باید به تولید دانش فنی و به جای اندیشه‌های مصرفی، به تولید اندیشه‌های بدیع و ناب و جدید اقدام کرد. اولین شرط اجرای چنین سیاستی ، ایجاد زمینه مناسب برای پرورش خلاقیت‌هاست برای انجام این مهم ، باید هدفهای آموزشی یک جامعه حامل پیامهای خلاق باشد» (کیامنش و شهرآراء ، 1378) .

     آمابلی (1989) خلاقیت را سه جزئی می‌داند : کسب مهارت در یک زمینه علمی و مهارت‌های تفکر و رفتار و عملکرد خلاق و انگیزه درونی از اجزاء تشکیل دهنده خلاقیت است. در این پژوهش ، مهارت نوشتن خلاق که یکی از اجزاء تشکیل دهنده خلاقیت است را انتخاب نموده‌ایم . پس در اولین گام باید مهارت نوشتن خلاق را با تعریفی روشن تبیین نماییم . می‌توان مهارت نوشتن خلاق را بدین گونه تعریف کرد: مهارت بکارگیری حواس، استفاده از صوت و لفظ برای بیان مفاهیم و حقایق و انعکاس احساسات و عواطف ؛ خلق و آفرینش اثر هنری نوشتاری.

     تعریف یاد شده از عناصری چون : حواس ـ خلق اثر هنری و انعکاس احساس تشکیل شده برای تبیین تعریف فوق تعریف عناصر ذیل ضروری است:

     مهارت : مجموعه‌ای از آموزش‌های نظری و عملی که به تدریج انسان را قادر می‌سازد حقایقی را که به خوبی نمی‌شناسد یا نمی‌تواند انجام دهد به نحو مطلوبی انجام دهد (عطار، 1375).

     حواس : انجام هر گونه مهارتی چه یدی و چه ذهنی که نیاز به بکارگیری قوای حس شنیداری ـ دیداری و گویایی دارد . همچنین حواس چشایی و لامسه در ارتباط آدمی با جهان خارج از محیط طبیعی کاری کمتر از سه حس ذکر شده انجام نمی‌دهند (عطار، 1375).

 

 متن کامل را می توانید دانلود نمائید چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)

ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه

همراه با تمام ضمائم (پیوست ها) با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند

موجود است

 


دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه مطالعه عوامل مؤثر در افزایش مهارت نوشتن خلاق در دانش آموزان متوسطه

پایان نامه مدیریت - بررسی مهارت مذاکره مدیران بازرگانی با فروش شرکت با فرمت word

اختصاصی از سورنا فایل پایان نامه مدیریت - بررسی مهارت مذاکره مدیران بازرگانی با فروش شرکت با فرمت word دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه مدیریت - بررسی مهارت مذاکره مدیران بازرگانی با فروش شرکت با فرمت word


پایان نامه مدیریت - بررسی مهارت مذاکره مدیران بازرگانی با فروش شرکت با فرمت word

عنوان :

بررسی رابطه بین مهارت مذاکره مدیران بازرگانی با فروش شرکت

 

 به همراه پرسش نامه

با فرمت قابل ویرایش word

تعداد صفحات:  135 صفحه

 

فهرست مطالب

فصل اول :کلیات تحقیق 1

مقدمه 2

تعریف موضوع تحقیق 3

تاریخچه و سابقه موضوع تحقیق 4

اهمیت و ضرورت تحقیق 5

اهداف تحقیق 6

چهارچوب نظری تحقیق 6

ارکان اساسی مذاکره 8

فرضیات تحقیق 9

نوع تحقیق بر اساس هدف 10

نوع تحقیق بر اساس ماهیت و روش 10

قلمرو مکانی 10

قلمرو زمانی 11

ابزارهای گرد آوری اطلاعات 11

روش تجزیه و تحلیل داده ها 11

محدودیت های تحقیق 11

تعریف واژگان و اصطلاحات به کار رفته در تحقیق 12

فصل دوم :ادبیات تحقیق 13

تعاریف مذاکره 14

ارکان اصلی مذاکره 19

مراحل اصلی در فرآیند مذاکره عبارتند از 20

آمادگی 20

اقدامات و مراحل انجام کار قبل از مذاکره 22

شناسایی اهداف 23

این اولویت ها به 3 دسته تقسیم می شوند 24

هدف ها و نتایج مذاکره 24

پیش بینی جهت احتمالی مذاکرات 26

ارزیابی طرف مقابل 27

انتخاب استراتژی 27

تهیه و پیش نویس دستور جلسه 28

دستور جلسه باید 28

تعیین محل مذاکره 28

تعیین محل مذاکره 28

فواید تشکیل جلسات در دفتر حریف 30

محل استقرار 30

ارائه پیشنهاد 31

زمان بندی 32

ترغیب و تشویق جهت ارائه پیشنهاد 32

دفاع از اصول اولیه مذاکرات و رفع عوامل بازدارنده 33

پاسخ به پیشنهاد 34

چانه زنی 35

در مرحله چانه زنی باید 36

قالب های شناختی در چانه زنی 37

مذاکره کنندگان از طریق گوناگون می توانند منافع مشترک ایجاد کنند 38

ختم مذاکره 39

پایان گفتگو ممکن است به یکی از صورت های زیر تحقق یابد 39

برای پایان مذاکره راه های مختلفی وجود دارد باید راهی که انتخاب می کنید مناسب گروه باشد 40

به هم خوردن مذاکره و نحوه اداره ی آن 40

استفاده از میانجی 41

وظایف این نقش شامل موارد زیر است 42

توافق های آشکار و نهان 42

روش های مذاکرات بازاریابی 44

اجبار و قدرت خصمانه 46

تغییر نگرش همراه احساس 47

تلاش برای توافق میانه 47

توافقات مساعد متقابل تجاری 47

متقاعد کردن منطقی 48

اهداف تجاری واقعی 48

انواع اساسی مذاکره 49

مذاکره توزیعی 49

مذاکره تلفیقی 49

ساخت دهی مبتنی برگرایش 50

مذاکره درون سازمانی 51

مذاکره اصولی 51

نکته 51

به کار گیری نیروهای فردی در مذاکره 56

مهارت های مذاکره و نفوذ 59

بعد نفوذ به شرح زیر است 60

همکار جنگجو 61

هدایت امواج موزون مذاکره 63

تاکتیک های اساسی در مذاکره 64

ایجاد وقفه در مذاکره 65

حفظ آبرو در مذاکرات غیر رسمی 65

اقدام به حمله 66

حمله غافلگیرانه 67

عبور از موانع با یک پرش 69

در اختیار گرفتن کنترل دستور جلسه 70

نقض مفاد قرارداد 71

گوش دادن 72

محدود کردن زمینه 72

بالا بردن ریسک 72

بلوف زدن 73

آینده را گرانتر جلوه دادن 73

چیز حواس پرت کن را ایجاد کند 73

صبر 73

سؤال پرسیدن 74

پاره ای از تاکتیک های خدعه آمیز رایج 74

اول فریبکاری آگاهانه 74

دوم جنگ روانی 75

سوم تاکتیک های فشار روی مواضع 76

شش عامل مهمی که مذاکره کننده باید بداند 78

شش اصل کلیدی موفقیت در مذاکره 79

مذاکره معطوف به عاقبت 80

اصول مذاکرات فروش 83

سو گیری های تصمیم گیری که مانع مذاکرات اثر بخش می شود 84

مسائل میان فرهنگی در مذاکره 86

بررسی تطبیقی سبک های مذاکره در جهان 90

جنبه های اخلاقی مذاکره 95

انگیزه ی رفتارهای غیر اخلاقی 95

سی نکته و رهنمود اساسی در مذاکره 95

فصل سوم :روش تحقیق 98

مقدمه 99

روش تحقیق 100

طبقه بندی بر اساس روش 100

طبقه بندی بر اساس اهداف 101

جامعه و نمونه آماری مورد تحقیق 101

جامعه آماری 101

نحوة گزینش نمونه 102

روش‌ها و ابزار گردآوری اطلاعات 102

روش بررسی اسناد و مدارک 103

روش میدانی 103

پرسشنامه 103

قابلیت اعتماد پرسشنامه 104

روش‌ها و فنون آماری مورد استفاده برای تجزیه و تحلیل مشاهدات 105

فصل چهارم تجزیه و تحلیل آماری اطلاعات تحقیق 106

بررسی فرضیه تحقیق 107

فصل پنجم :نتیجه گیری و پیشنهادات 115

نتیجه گیری از فرضیه 116

پیشنهادات 117

فهرست منابع فارسی 119

فهرست منابع انگلیسی 121

پیوست 124

پرسشنامه125

سئوالات126

 

مقدمه :

دنیایی که در آن زندگی می کنیم شاهد تحولات شگرفی است . سرعت این تحولات روز به روز بیشتر می شود به طوری که به هیچ وجه با گذشته های دور قابل قیاس نیست . اگر بخواهیم آمادگی همراهی و توان لازم برای همگامی با این تحولات داشته باشیم به ناچار باید اطلاعات ، دانش ، ابزارها و توانمندی های مناسب و ضروری را در خود ایجاد و شکوفا کنیم . در این میان هم مدیر علاوه بر توانایی های فنی نیاز به داشتن مهارت هایی در برقراری ارتباط مؤثر با دیگران را باید لازمه ی کار خود قرار دهد چون کار مدیر دستیابی و رسیدن به اهداف سازمانی است حال برای رسیدن به این اهداف سازمانی از مهارتهای ارتباطی که بنحوی برطرف مورد نظر خود بتواند نفوذ پیدا کند باید استفاده کند . هر روز که می گذرد همه ما چه به عنوان یک فرد ، مدیر ، سازمان و شرکت در محدودة گسترده تر و پیچیده تری از ارتباط با دیگران قرار می گیریم .

مهارت ایجاد ارتباط مؤثر و کارآمد یکی از مهمترین مهارت های لازم برای هر مدیر به شمار می رود زیرا موفقیت یک مدیر بیش از آنکه به تواناییهای تکنیکی اش مربوط باشد به توانایی او در برقراری ارتباط مؤثر با دیگران بستگی دارد نتایج تحقیقی که توسط نشریه Fortune بر روی 200 مدیر از شش شرکت انجام شده حاکی از آن بوده که بزرگترین عامل شکست مدیران ، ضعف مهارت های ارتباطی آنان بوده است . ( Ertel , 1999 , 23 )

 

یکی از مهمترین مهارت های ارتباطی ، مهارت در مذاکره1 است[1] ، مذاکره یعنی راه نفوذ در دیگران به منظور مبادله ی افکار یا اشیاء مادی است، مذاکره مهم ترین و رایج ترین وسیله برقراری ارتباط بین انسان هاست . و چون تمام نیازها ، ادامه زندگی ، امنیت ، آسایش زندگی ، رفاه اقتصادی ، افزایش آگاهی ، بالابردن سطح زندگی و پیشرفته ترین سطح این است که ، با دیگران برای تأمین نیازهای خود به توافق برسند.

روابط به دلیل وجود اهداف مشترک وجود دارد ، و بر این دلالت دارد که ابزار دستیابی به این اهداف توسط طرف های در حال مذاکره تقسیم می شوند ، بنا بر این فرآیند مذاکره خریدار و فروشنده به طور همزمان با عناصر همکاری و تعارض روبرو می شوند . همکاری ،‌اهداف متقابل و فردی را تأمین می کند در حالی که تعارض محیط رقابتی را برای دو طرف فراهم می کند برای اطمینان از این که این توافق از نفع شخصی شان حمایت می کند . ( wimsaatt and Gassenheimer , 1996 , 21 )

برای حداقل کردن این تعارض و برای رسیدن به راه حل های مصالحه ، استفاده و کاربرد
مهارت های مذاکره و انتخاب تاکتیک های مناسب مفید است .

یکی از نقش های مدیر از نظر مینتز برگ نقش مذاکره کننده است.(رضائیان1380، 19)

یکی از عوامل اساسی و بسیار مهم بر موفقیت و پیشرفت شرکت ها برخورداری مدیران این سازمان ها از مهارت ها و فنون مذاکره می باشد که این خود یک عامل بسیار مهم در موفقیت و انجام مذاکرات و عقد قراردادها می باشد پس یکی از توانمندی های مهارتهایی که برای مدیر لازم است فراگیری و کسب مهارت مذاکره است .........

 

 

و............

 


 

دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه مدیریت - بررسی مهارت مذاکره مدیران بازرگانی با فروش شرکت با فرمت word

دانلود متن کامل پایان نامه بررسی تاثیر آموزش مهارت های زندگی بر عزت نفس، سازگاری اجتماعی، پیشرفت تحصیلی

اختصاصی از سورنا فایل دانلود متن کامل پایان نامه بررسی تاثیر آموزش مهارت های زندگی بر عزت نفس، سازگاری اجتماعی، پیشرفت تحصیلی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود متن کامل پایان نامه بررسی تاثیر آموزش مهارت های زندگی بر عزت نفس، سازگاری اجتماعی، پیشرفت تحصیلی


دانلود متن کامل پایان نامه بررسی تاثیر آموزش مهارت های زندگی بر عزت نفس، سازگاری اجتماعی، پیشرفت تحصیلی

در این پست می توانید متن کامل پایان نامه بررسی تاثیر آموزش مهارت های زندگی بر عزت نفس، سازگاری اجتماعی، پیشرفت تحصیلی را  با فرمت ورد word دانلود نمائید:

 

 چکیده:

هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی تاثیر آموزش مهارت های زندگی بر عزت نفس، سازگاری اجتماعی، پیشرفت تحصیلی، اضطراب حالت و اضطراب صفت دانش آموزان دختر سال اول دوره دبیرستان است.

فرضیات پژوهش عبارتند از:

  • گذراندن درس مهارت های زندگی، عزت نفس دانش آموزان را افزایش می دهد.
  • گذراندن درس مهارت های زندگی، سازگاری اجتماعی دانش آموزان را سبب می‌شود.
  • گذراندن درس مهارت های زندگی، موجب پیشرفت تحصیلی دانش آموزان می‌شود.
  • گذراندن درس مهارت های زندگی، سطح اضطراب حالت دانش آموزان را کاهش می دهد.
  • گذراندن درس مهارت های زندگی، سطح اضطراب صفت دانش آموزان را کاهش می دهد.

به همین منظور از بین 360 نفر دانش آموز دختر سال اول دوره دبیرستان، 60 نفر دانش آموز، بطور تصادفی، انتخاب شدند. سپس با آرایش تصادفی به دو گروه آزمایشی و کنترل تقسیم شدند.

پس از این که، پیش در گروه آزمایشی و کنترل اجراء شد. گروه آزمایشی، آموزش مهارت های زندگی را به مدت 16 هفته و هفته ای یک جلسه دریافت نمود. پس از اتمام دوره آموزش، پس آزمون در دو گروه آزمایشی و کنترل اجرا گردید.

نتایج پژوهش حاضر به شرح زیر است:

  • پس از گذراندن درس مهارت های زندگی، عزت نفس دانش آموزان، بطور معنادار افزایش پیدا کرده است.
  • پس از گذراندن درس مهارت های زندگی، سازگاری اجتماعی دانش آموزان بطور معنادار افزایش پیدا کرده است.
  • پس از گذراندن درس مهارت های زندگی، پیشرفت تحصیلی دانش آموزان بطور معنادار بیشتر شده است.
  • پس از گذراندن درس مهارت های زندگی، سطح اضطراب حالت دانش آموزان بطور معنادار کاهش پیدا کرده است.
  • پس از گذراندن درس مهارت های زندگی، سطح اضطراب صفت دانش آموزان بطور معنادار کاهش پیدا کرده است.
  • بین وضعیت اشتغال پدران با اضطراب حالت و عزت نفس دانش آموزان ارتباط معنادار وجود دارد.
  • بین سطح تحصیلات والدین با عزت نفس دانش آموزان ارتباط معنادار وجود دارد.
  • بین ترتیب تولد دانش ، اضطراب حالت، اضطراب صفت و عزت نفس دانش آموزان ارتباط معنادار وجود دارد.

مقدمه:

زندگی بشر تحت تاثیر تغییرات وسیع صنعتی، اجتماعی، فرهنگی، دچار تحول شده است. شمار زیادی از افراد قادر نیستند بین محرکهای متنوع بیرونی ونیروهای متعارض درونی توازون ایجادکنند ودر فرایند رشد موزون و همه جانبه که همانا هدف اصلی تعالی انسان است، دچار مشکل می شوند. بدیهی است که کودکان ونوجوانان به سبب بی تجربگی و نا آگاهی از مهارتهای بازدارنده و تسهیل کننده، اصلاحی، بیشتر در معرض آسیبهای جدی درونی و اجتماعی هستند. دانش آموزانی که مهارتهای مقابله با موقعیتهای تنش زا را ندارند، به نوعی مقهور آنها خواهند شد و بدین ترتیب مستعد اختلالات روانی، عاطفی، افسردگی، اضطراب و احتمالاً مصرف مواد مخدر و رفتارهای ضد اجتماعی خواهند شد این دانش آموزان در فرایند تصمیم گیری نیز دچار مشکل می‌شوند.

بنابراین با توجه به نقش مهم مدارس در تامین بهداشت روانی دانش آموزان، برنامه آموزش مهارتهای زندگی، روش موثری در جهت رشد شخصیت سالم دانش آموزان و تامین بهداشت روانی دانش آموزان است.

آموزش مهارتهای زندگی، نوعی کوشش است که در سایه آن نوجوانان ترغیب می شوند تا خلاقیت خود را به کار گیرند و به طور خود جوش راههای موثر را برای حل تعارضات و مشکلات زندگی خود بیابند.

به نظر می رسد آموزش مهارت‌های زندگی گام موثری در این جهت باشد که استعدادها و توانمندیهای دانش آموزان بکار گرفته شود تا خود فعالانه سر نوشت خویش را بدست گیرند و انتخاب گر باشند. ضمناً فرایند خود باوری در نوجوانان مسیر درست خود را طی کرده و نوجوان ضمن استفادة درست از مهارت ها، مسئولیت اعمال و احساسات خود را می پذیرد و مهارتهای لازم را برای اتخاذ تصمیم های مهم زندگی کسب می کند.

بیان مسئله

کودکان و نوجوانان به دلیل تجربه ناکافی وعدم آگاهی از مهارتهای لازم از جمله آسیب پذیرترین قشر از اقشار اجتماعی هستند و به رغم انرژی واستعدادهای بالقوه و سرشار، آنها از چگونگی بکار بردن توانمندیهای خود در مواجهه با مسائل و مشکلات زندگی آگاه نیستند.

آموزش و پرورش بهترین بستر برای ارائه این آگاهی به نوجوانان است. بنظر می رسد آموزش مهارتهای زندگی می تواند توانمندی افراد را برای مقابله موفق با چالشهای زندگی، افزایش دهد. عزت نفس آنها را بالا ببرد و به آنها یاد بدهد که چطور بتوانند خشم خود را مهار نموده و برای برخورد با ناکامیها روش درستی را اتخاذ نمایند دانش آموزان می توانند با استفاده از مهارت حل مساله تصمیمات مهم زندگی را بگیرند ومشکلات خود را درست تحلیل نمایند.

به همین جهت با توجه به اهمیت موضوع، سازمان بهداشت جهانی (WHO) به منظور افزاش سطح بهداشت روانی و پیشگیری از آسیبهای روانی – اجتماعی، برنامه‏ای تحت عنوان آموزش مهارتهای زندگی تدارک دیده و در سال (1993) در یونیسف «صندوق کودکان سازمان ملل متحد» پیشنهاد کرد. از آن سال به بعد، این برنامه در بسیاری از کشورها مورد آزمایش واجرا قرار گرفته است (سازمان بهداشت جهانی، ترجمه نوری قاسم آبادی، محمد خانی،1377). در این ارتباط تحقیقات نشان داده اند که فشارهای ناشی از مسائل روز مره، برای افرادی که دارای عزت نفس بالا هستند و از سیستم حمایتی خوبی برخوردارند کمتر است. بنابراین به نظر می رسد با استفاده از آموزش مهارتهای لازم میتوان حس کنترل درونی را فعال نموده و حالت خود کار آمدی و عزت نفس را تقویت نمود. با آموزش همین مهارت و در نتیجه افزایش سطح عزت نفس و کاهش تاثیرات منفی استرسهای روزمره، می توان به سلامت روان فرد کمک کرد.

کودکان در فرآیند رشد و بالندگی خود، مهارتهای ارتباطی و نحوه مقابله با چالشهای زندگی را یاد می گیرند. این آموزش بصورت الگو برداری از طریق خانواده، مدرسه، جامعه و حتی دوستان، به شکل غیر منظم و اتفاقی فرا گرفته می‌شود. به نظر می رسد فرزندان خانواده های توانمند (از نظر بکارگیری مهارتهای مقابله ای) در بکارگیری مهارتهای مقابله ای مثبت، موفق ترند و بر عکس فرزندان فاقد و والدین توانمند از این امر محروم می‌باشند. بدیهی است که نهاد آموزش و پرورش بعنوان یکی از نهادهای زیربنایی جامعه می تواند در این خصوص نقش مهم و ارزنده ای را ایفا نماید. کشورهای توسعه یافته مدتها است در این ارتباط اقدام موثر داشته اند و به دنبال تحقیقات گسترده آموزش مهارت‌های زندگی به صورت رسمی و مدون در برنامه ریزی آموزشی آنان گنجانیده شده است. در کشور ایران نیز در سالهای اخیر آموزش مهارتهای زندگی در برخی مدارس به صورت مقدماتی (ضعیف از نظر محتوی) به اجرا درآمده است.

  • همچنین به نظر می رسد که انجام پژوهشهای متعدد به ویژه به صورت آزمایشی توجه مسئولین را بدین امر مهم معطوف می‌کند.

اهمیت و ضرورت پژوهش

با شیوع روز افزون ابتلا به انواع اختلالات روانی در سطح جهان از یک طرف و اهمیت جهانی مفهوم بهداشت روانی از طرف دیگر، روز به روز لزوم انجام تحقیقات گسترده و متنوع و اهمیت و نقش آن در زندگی فردی و اجتماعی آشکارتر می شود. اساس پیشگیری اولیه همانا آموزش است. مطالعات نشانگر این امر است که آموزش مهارت های مقابله ای، سطح بهداشت روانی کودکان و نوجوانان را ارتقاء می بخشد.

سه عامل مرتبط با مصرف مشروبات الکلی و مواد مخدر عبارتند از عزت نفس ضعیف، ناتوانی در بیان احساسات و فقدان مهارتهای ارتباطی، همچنین پژوهش ها نشان داده‌اند که بین خود کار آمدی ضعیف و مصرف سیگار و الکل، مصرف مواد مخدر، رفتارهای مخاطره آمیز و ضعف عملکرد شناختی رابطه معناداری وجود دارد. مطالعان نشان داده اند که ارتقا مهارت های مقابله‌ای و توانایی های روانی اجتماعی در بهبود زندگی بسیار موثر است. توانایی های روانی- اجتماعی عبارتند از آن گروه توانایی هایی که فرد را برای مقابله موثر و پرداختن به کشمکش ها و موقعیت های زندگی یاری می کنند. این تواناییها فرد را قادر می سازند تا در رابطه با سایر انسانها، جامعه و فرهنگ مثبت و سازگارانه عمل کند و سلامت روانی فرد را تأمین می‌کنند.‌(کلینکه، ترجمه محمدخانی،1380)

براساس تحیقیات مهمترین و موثرترین دوره سنی جهت آموزش پیشگیرانه دوره نوجوانی است، لذا با توجه به مطالب فوق و اهمیت و نقش ارزنده آموزش مهارتهای زندگی بر عزت نفس افراد بخصوص نوجوانان و با توجه به تاثیر مثبت برنامه های پیشگیرانه در مدارس، پژوهش حاضر به بررسی تاثیر آموزش مهارت های زندگی، بر عزت نفس، سازگاری اجتماعی، پیشرفت تحصیلی، اضطراب حالت و اضطراب صفت دانش آموزان سال اول دوری دبیرستان می پردازد. و همچنین رابطه اشتغال پدران، سطح تحصیلات والدین و ترتیب تولد دانش آموزان با عزت نفس، سازگاری اجتماعی، پیشرفت تحصیلی، اضطراب حالت و اضطراب صفت آنها نیز در این پژوهش مورد بررسی قرار می گیرند.

اهداف تحقیق

هدف کلی این تحقیق، گردآوری اطلاعات در مورد اثرات آموزش مهارتهای زندگی بر عزت نفس و وضعیت رفتاری نوجوانان است. همچنین نشان دادن درستی این نظریه است که استفاده از آموزش مهارت‌های زندگی سبب پرورش مهارت‌های روانی، اجتماعی و رفتاری می گردد، زیرا افراد بالغ برای حضور در صحنه روابط بین فردی، مدرسه، محل کار و به طور کلی اجتماع به این مهارتها نیاز دارند.

فرضیه‌های اصلی تحقیق:

در جامعه دانش آموزان دختر در سال اول دوره دبیرستان در شهرستان کرج:

  • گذراندن درس مهارت های زندگی، عزت نفس دانش آموزان را افزایش می دهد.
  • گذراندن درس مهارت های زندگی، سازگاری اجتماعی دانش آموزان را سبب می شود.
  • گذران درس مهارت های زندگی، موجب پیشرفت تحصیلی دانش آموزان می شود.
  • گذراندن درس مهارت های زندگی سطح اضطراب حالت دانش آموزان را کاهش می دهد.
  • گذراندن درس مهارت های زندگی، سطح اضطراب صفت دانش آموزان را کاهش می دهد.

 فرضیه های فرعی پژوهش:

در جامعه دانش آموزان دختر سال اول دوره دبیرستان در شهرستان کرج

  • بین وضعیت اشتغال پدران و عزت نفس دانش آموزان، رابطه وجود دارد.
  • بین وضعیت اشتغال پدران و سازگاری اجتماعی دانش آموزان، رابطه وجود دارد.
  • بین وضعیت اشتغال پدران و پیشرفت تحصیل دانش آموزان رابطه وجود دارد.
  • بین وضعیت اشتغال پدران و اضطراب حالت دانش آموزان، رابطه وجود دارد.
  • بین وضعیت اشتغال پدران و اضطراب صفت دانش آموزان، رابطه وجود دارد.
  • بین سطح تحصیلات والدین و عزت نفس دانش آموزان، رابطه وجود دارد.
  • بین سطح تحصیلات والدین و سازگاری اجتماعی دانش آموزان، رابطه وجود دارد.
  • بین سطح تحصیلات والدین و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان رابطه وجود دارد.
  • بین سطح تحصیلات والدین و سطح اضطراب حالت دانش آموزان رابطه وجود دارد.

10-بین سطح تحصیلات والدین و سطح اضطراب صفت دانش آموزان رابطه وجود دارد.

11-بین ترتیب تولد و عزت نفس دانش آموزان، رابطه وجود دارد.

12-بین ترتیب تولد و سازگاری اجتماعی دانش آموزان، رابطه وجود دارد.

13-بین ترتیب تولد و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان، رابطه وجود دارد.

14-بین ترتیب تولد و سطح اضطراب حالت دانش آموزان، رابطه وجود دارد.

15-بین ترتیب تولد و سطح اضطراب صفت دانش آموزان، رابطه وجود دارد.

متغیرهای پژوهش

پژوهش حاضر به بررسی تاثیر آموزش مهارت های زندگی بر عزت نفس، سازگاری اجتماعی، پیشرفت تحصیلی با اضطراب حالت و اضطراب صفت دانش آموزان دختر سال اول دوره دبیرستان شهر کرج می پردازد، بنابراین متغیرهای پژوهش عبارتند از:

1- متغیر مستقل:

در این پژوهش، آموزش مهارت های زندگی متغیر، مستقل است که تاثیر آن بر متغیرهای وابسته‌ی پژوهش مورد بررسی قرار گرفته است.

2- متغیرهای وابسته:

در این پژوهش متغیرهای وابسته عبارتند از عزت نفس، سازگاری اجتماعی، پیشرفت تحصیلی، اضطراب حالت و اضطراب صفت که تاثیر مستقل بر آنها مورد بررسی قرار گرفته است.

3- متغیرهای مداخله گر (تعدیل کننده):

سطح تحصیلات والدین، وضعیت اشتغال پدران و ترتیب تولد دانش آموزان به عنوان متغیرهای مداخله گر پژوهش هستند که در بررسی یافته های جانبی پژوهش، ارتباط متغیرهای مذکور یا متغیرهای وابسته مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.

 

(ممکن است هنگام انتقال از فایل ورد به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)

متن کامل را می توانید دانلود نمائید

چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)


دانلود با لینک مستقیم


دانلود متن کامل پایان نامه بررسی تاثیر آموزش مهارت های زندگی بر عزت نفس، سازگاری اجتماعی، پیشرفت تحصیلی

تعیین اثربخشی دو شیوه آموزشی (سنتی، مدرن) در یادگیری مهارت شنا دردانشجویان دختر دانشگاه بوعلی-- دو فصل اول 28 ص

اختصاصی از سورنا فایل تعیین اثربخشی دو شیوه آموزشی (سنتی، مدرن) در یادگیری مهارت شنا دردانشجویان دختر دانشگاه بوعلی-- دو فصل اول 28 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تعیین اثربخشی دو شیوه آموزشی (سنتی، مدرن) در یادگیری مهارت شنا دردانشجویان دختر دانشگاه بوعلی-- دو فصل اول 28 ص


تعیین اثربخشی دو شیوه آموزشی (سنتی، مدرن) در یادگیری مهارت شنا دردانشجویان دختر دانشگاه بوعلی-- دو فصل اول 28 ص

مقدمه

یادگیری حرکتی حیطه ای از یادگیری انسان است که مطالعه آن راهبردهای تازه ای را برای زندگی بهتر ارائه می دهد. یادگیری به عنوان یک پیشرفت دائمی در ظرفیت انجام یک مهارت است که در نتیجه تمرین بدست می آید(مگیل 2004)

مطالعه یادگیری مهارت های حرکتی شامل شناخت فرایندهای زیر بنایی در اکتساب و یادگیری مهارت­ها و همچنین کاربرد آنها در موقعیت های آموزشی است. یکی از اهداف اصلی تربیت بدنی، تسهیل فراگیری مهارت از طریق آموزش مناسب است. پژوهشگران علوم تربیت بدنی همواره در تلاشند تا با معرفی روشهای جدید، توانایی معلمان و مربیان را در آموزش افزایش دهند. بدین منظور دانشمندان رفتار حرکتی سالها تحقیق و مطالعه کرده­اند تا عوامل اثرگذار بر اجرا و یادگیری مهارت ها را شناسایی کنند.

بدون تردید مهمترین عامل در یادگیری، به ویژه یادگیری حرکتی، تمرین است. در گذشته های دور برای یادگیری بهتر، کمیت تمرین را بسیار  مهم می­دانستند و قانون تمرین که یکی از سه قانون مهم یادگیری (طبق نظریه ثوراندیک قبل  از سال 1930) است، تأیید کننده این مطلب است. اما حتی خود ثوراندیک نیز پس از سال (1930) قانون تمرین را مردود اعلام کرد و عنوان نمود که تکرار و تمرین به تنهایی نمی­تواند پیوند بین محرک و پاسخ را نیرومند سازد. به عبارت دیـگر تمرین محض، یادگیری مطلوب را تضمین نمی­کند بلکه برای اینکه یادگیری مؤثر صورت گیرد تمرین باید در شرایط مناسب و با برنامه مطلوب ارائه گردد. به این ترتیب مسأله مهمی به نام کیفیت تمرین مطرح  شد کیفیت تمرین تا حدود زیادی به سازماندهی تمرینات وابسته است. سازماندهی تمرین نیز به روش­های بی­شماری امکان پذیر است. گرچه فهمیدن طریقه تأثیر متقابل این روشها بر یکدیگر و اثرشان بر یادگیری، امر پیچیده­ای است اما بسیار قابل توجه است؛ چرا که یکی از دغدغه­های اصلی مربیان سازماندهی تمریناتی است که باید در یک جلسه توسط فـــراگیران انـجام پذیرد. به عبارت دیــگر معلمان ومربیان می­خواهند بدانند، در یک جلسه، مهارت­های مختلف را چگونه و با چه نظمی تمرین دهند تا به یادگیری مطلوب و بیشینه دست یابند. و در راستای رفع این نیاز، محققان سعی در روشن کردن زوایای مختلف نحوه سازماندهی تمرین و میزان کارآیی روش های مختلف تمرینی در هر شرایط دارند. مهمترین مسأله ای که این روش ها را از هم متمایز می کند، تداخل ضمنی است که حوزه مورد توجه مطالعه حاضر است.

 

بیان مسأله

نحوه آموزش مهارت ها تأثیر بسزایی در یادگیری مهارت ها دارد، یادگیری حرکتی حیطه­ای از یادگیری انسان است که مطالعه آن راهبردهای تازه­ای را برای زندگی بهتر و مؤثرتر ارائه می­دهد. مهارت های حرکتی بخش بزرگی از زندگی انسان را تشکیل می­دهد، سالها تلاش مربیان و دانشمندان بر این بوده است که فاکتورهایی که بر اجرا و یادگیری مهارت اثر می­گذارند، را در یابند. برنامه­ریزی جلسات تمرین یکی از متغیرهایی است که مربیان و معلمان تحت کنترل خود دارند. اثر تداخل ضمنی که توسط بتیگ(1966)مطرح شد و توسط شیا و مورگان (1979) در یادگیری حرکتی معرفی شد, یکی از عوامل تأثیرگذار بر اجرا و یادگیری مهارت های حرکتی است که به برنامه­ریزی جلسات تمرین مربوط است. تداخل ضمنی عبارت از تداخل ناشی از تمرین چند تکلیف مختلف در یک جلسه تمرین می­باشد. مهمترین عامل تعیین کننده در میزان این تداخل، شیوه آرایش تکالیف مختلف است که ممکن است به صورت قالبی، زنجیره­ای یا تصادفی باشد که به ترتیب سطوح کم، متوسط و زیاد تداخل ضمنی را ایجاد می­کند. همچنین طبق نظر مگیل و هال(1990) اثر تداخل زمینه­ای شامل همه گونه تغییر در مهارت ها نیست، و تنها با تغییر در برنامه حرکتی پارامتر­ها حاصل می­شود(مگیل و هال، 1990؛ لاندین و هربرت، 1998) از سوی دیگر برادی (1998) در بررسی تحقیقاتی که فرضیه مگیل و هال (1990) را مورد آزمون قرار داده بودند، به این نتیجه رسیدند که بیشتر تحقیقات آزمایشگاهی از این فرضیه حمایت می­کنند ( پیگوت و شاپیرو، 1984 و ترنبال و دیکنسون1986 و لی، ولف و اشمیت 1992)، اما در شرایط خارج از آزمایشگاه شواهد کم و بسیار مبهمی در مورد اثر تداخل ضمنی وجود دارد. و حتی برادی (1998) در ادامه تحقیقات انجام شده در زمینه فرضیه مگیل و هال(1990) اشاره کرد که نتایج اکثر تحقیقات میدانی از این فرضیه حمایت نمی­کنند، زیرا که در شرایط میدانی، هنگام تمرین چند تکلیف مشابه( برنامه حرکتی تعمیم یافته مشابه و یا تعدیل در پارامتر) در مقایسه با تمــرین تکالیف متفاوت( برنامه حرکتی تعمیم یافته متفاوت) تداخــل ضمنی بیشتری ایجاد می­شود(فرنچ و همکاران، 1990و میرا و تانی،2001 و کوفوو همکاران،2003 و جونز، 2006 و زتو و همکاران، 2007). واز این رو. برادی معتقد است که تعمیم پذیری این اثر به شرایط میدانی به دلیل پیچیدگی مهارت های حرکتی در مقایسه با تکالیف آزمایشگاهی امکان پذیر نیست. علاوه بر این نتایج یک تحقیق مروری انجام شده توسط گیلبر(2005) در تأیید نتایج برادی(2008) حاکی از تفاوت کم و بعضاً متوسط بین نتایج تمرین مسدود و تصادفی در شرایط میدانی بوده­است. اگر چه گیلبر اثر تداخل ضمنی را در شرایط میدانی حمایت کرده و معتقد است که اثر تداخل ضمنی در شرایط میدانی بدون توجه به ماهیت یا ویژگی­های تکلیف به وجود می­آید.

بر این اساس یکی از چالش های پیش روی محققان، تناقض نتایج تحقیقات انجام شده در این زمینه است که سبب شده است که تعمیم نتایج در یک موقعیت به موقیت های دیگر امکان پذیر نباشد در این راستا در تحقیق حاضر سعی شده است تا با استفاده از یک چهار چوب هدفمند، متغیرهای اثرگذار بر تداخل ضمنی در حوزه تکالیف و مهارت مداوم شنا مورد مطالعه قرار گیرند.


دانلود با لینک مستقیم


تعیین اثربخشی دو شیوه آموزشی (سنتی، مدرن) در یادگیری مهارت شنا دردانشجویان دختر دانشگاه بوعلی-- دو فصل اول 28 ص