دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 5
حکومت اسلامی ، الگوی حکومت مهدوی
شاید در اذهان بسیاری ازمردم این پرسش مطرح باشد که اماممهدی، علیهالسلام، چگونه حکومتخواهد کرد و نظام سیاسی - اداری کهاو برپا میکند چه ویژگیهایی خواهدداشت؟
شاید در اذهان بسیاری ازمردم این پرسش مطرح باشد که اماممهدی، علیهالسلام، چگونه حکومتخواهد کرد و نظام سیاسی - اداری کهاو برپا میکند چه ویژگیهایی خواهدداشت؟
در پاسخ این پرسش باید گفت کهویژگیهای حکومت مهدوی همانویژگیهای حکومت علوی است; با اینتفاوت که حکومت علوی تنها درگسترهای محدود از کره خاک و در مدتزمانی ناچیز برقرار شد و آن حضرتهم به دلیل درگیری در جنگهای داخلی،نتوانستبه همه آنچه که در نظرداشت جامه عمل پوشد; اما امام مهدی، علیهالسلام، با پیش گرفتن سیرهجدش امیرالمؤمنان، علی،علیهالسلام، تا آستانه برپایی قیامتاز دالتبرمیسازد و به همه اهدافخود دست مییابد.
با توجه به فرارسیدن ماه شعبان،ماه تولد امام عدالت و ماه رمضان،ماه شهادت امام عدالت، بی مناسبتندیدیم که برای آشنایی بیشترخوانندگان عزیز موعود مروریداشته باشیم بر سیرهحکومتی امامعلی، علیهالسلام، در مدت زمانمحدود حکومتخویش. امید که مقبولافتد. با پیروزیهای بزرگ اعراب مسلماندر نقاط مختلف جهان، سیل اموال ودرآمد به بیت المال سرازیر شد و درزمان خلیفه دوم، بر خلاف سنت پیامبرسبقت در اسلام یا شرکت در جنگهایصدر اسلام ملاک برتری در دریافتبیت المال شد. خلیفه هر چند بعدا از اینتبعیض مالی اظهار پشیمانی کرد وسختگیریهایی به عمل آورد اما هرگزنتوانست اوضاع و احوال را به وضعپیشین بازگرداند (۱) .
عثمان در دوران زمامداریاش برخلاف وعدهای که هنگام قبول خلافتکرده بود نه به سنت پیامبر عمل کرد ونه سیره شیخین را مد نظر قرار داد،بلکه دستیاران و اقوام خویش را درتصاحب بیت المال باز نگه داشت و بهبهانه صله رحم، اموال هنگفتی را بهآنان اعطا کرد و همان تبعیضات دورانعمر را با شدت بیشتری گسترش داد ودر نتیجه زمینداران و مالداران بزرگپدید آمدند.
خود وی خانهای از سنگ و آهک بناکرد که درهایش از چوب عاج و عرعرساخته شده بود. وقتی کشته شد صد وپنجاه هزار دینار و یک میلیون درهم نقداز خود باقی گذاشت و ارزش املاکشدر «وادی القری» و دیگر جاها بیش ازصد هزار دینار برآورد شد. او اسب وشتران فراوان داشت (۲) گوهرهایی کهدخترانش بر سینه میآویختند چونآفتاب میدرخشید (۳) .
تمام خمس گرفته شده از افریقا رایکجا به مروان بخشید و فدک را بهقطاع (۴) وی درآورد. همه غنایمافریقا - ازطرابلس تا طنجه - را به عبدالله بن ابیسرح اهدا کرد.
زید بن ارقم - کلید دار بیت المال درزمان عثمان - که از جایزه دویست هزاردرهمی به ابوسفیان و رداختیکصدهزار (درهم) به مروان با سفارشعثمان به خشم آمده بود. کلیدها را جلوعثمان گذارد و گریست. عثمان گفت:چون صله رحم کردهام میگریی؟
گفت: نه اما گمان دارم این مالها رابه عوض انفاقهایی که در راه خدا،هنگام حیات رسول الله کردیبرمیداری، اگر صد درهم به مروانمیدادی باز هم زیاد بود (تا چه رسد بههزار درهم).
عثمان گفت: پسر ارقم، کلیدها رابگذار و برو! فرد دیگری را مسؤول بیتالمال خواهم کرد (۵)
از عطاهای بی حساب عثمان، زبیردارای چهار هزار دینار نقد، یک هزاراسب و یک هزار کنیز شده بود. طلحهاملاک فراوان و خانههای مجلل داشت.عبدالرحمن بن عوف دارای هزار اسب،هزار شتر و ده هزار گوسفند بود و دراسکندریه، بصره و کوفه خانههای باشکوه بنا کرده بود. (۶) امیرالمؤمنین کهرابط میان مردم معترض وخلیفه بود،بادلسوزی تمام به وی پیشنهاد کرد جهتبرآوردن خواستههای مردم سریعا بهحقوق از دست رفته آنان رسیدگینماید و خطر قریب الوقوع را به وییادآور شد. عثمان برای این امر مهلتخواست، حضرت در پاسخ فرمود:
آنچه به مدینه مربوط است، در آنمهلتی نیست و آنچه بیرون از مدینهاست مهلتش رسیدن دستور تو بهآنهاست. (۷)
اما عثمان نخواستیا نتوانستبهقول خود وفا کند و بدین ترتیبموجبات قتل خویش را فراهم آورد.
وجود این تبعیضها، مسالهایزودگذر و موقتی نبود که با رفتنعثمان از میان برود بلکه در میانخواص جامعه آن روز به صورت یکفرهنگ و عادت درآمده بود. اطرافیان و وابستگان خلیفه بهصرف همین وابستگی و قرابت، از مالو مقام بسیار برخوردار میشدند وباتوجیهات هوس پسندانه آن را حق خودمیشمردند و تحت عنوان صله رحمسوسوی وجدان خویش را نیزخاموش ساخته با خیال راحت اموالمردم را به غارت میبردند. امیر المؤمنین، علیهالسلام، درتوصیف این دوران میفرماید:
او (عثمان) همانند شتر پر خوار وشکم برآمده همی جز جمعآوری وخوردن بیت المال نداشت. او باهمکاری بستگان پدریاش، همچونشتر گرسنه در بهار بر روی علف بیتالمال افتاده به خوردن مشغول شدنداما کارشان به نتیجه نرسید». (۸) بعد از قتل عثمان، مردم برای بیعتبا امام علی، علیهالسلام، به در خانه اوهجوم آوردند اما او بخوبی میدانستتغییر این فرهنگ وخارج ساختن اینعادت زشت از سر بزرگان قوم کاریبس دشوار است و به یک عمل جراحیبزرگ نیاز دارد که پیکره سرطانی آنروز اجتماع تحمل آن را نخواهد داشت. ولی، به دلیل مسؤولیت الهی علما وحضور و اعلام آمادگی مردم برایتحقق این تحول اجتماعی، اصلاحاتبزرگ خود را آغاز کرد و خطاب بهمردم، اوضاع آن دوران را به دورانقبل از اسلام و عمل خویش را بهاقدامات رسول خدا تشبیه کرد و ازامتحانی سختخبر داد (۹) و اصولخللناپذیر حکومتخود را اعلام نمودو تا آخر نیز بدان پای فشرد.
امام، علیهالسلام، دستور داد همهاسبها و شترها و اسلحههای موجود درخانه عثمان - جز سلاح و مرکبشخصی او - را به بیت المال بازگردانند. عمروعاص چون از این ماجرااطلاع یافت، در نامهای به معاویه نوشتهرچه میخواهی بکن که پسر ابوطالبهمه اموال تو را خواهد گرفت، آنچنانکهچوبی را پوست کنند. (۱۰)