
مقاله مدیریت با عنوان مدیرعامل موفق در فرمت ورد و شامل مطالب زیر می باشد:
* چکیده
* جهش های مثبت در سازمان
* ایجاد تیم مدیریت
* اجرای طرحها
* تفهیم کامل سیاستها و ایجاد وفاق
* روشهای اجرایی و تحلیلی اطلاعات
* منابع
مدیرعامل موفق
مقاله مدیریت با عنوان مدیرعامل موفق در فرمت ورد و شامل مطالب زیر می باشد:
* چکیده
* جهش های مثبت در سازمان
* ایجاد تیم مدیریت
* اجرای طرحها
* تفهیم کامل سیاستها و ایجاد وفاق
* روشهای اجرایی و تحلیلی اطلاعات
* منابع
یک عدد فایل PDF شامل 100 خصوصیت لازم برای فردی که مسئولیت رهبری یک گروه را به عهده می گیرد.
آموزش ،تمرین و پشتکار در این زمینه بسیار راهگشاست.
مهارت به اعتماد به نفس تبدیل می شود
الگوی خوبی برای افرادتان باشید . هدفمند و مطمئن نشان دهید اگر حالت عصبی و نگرانی در چهره تان معلوم باشدکارمندان ضعف شما را پیدا می کنند و از آن استفاده می کنند .آدمهایی که بیشتر از همه از حوادث خیابانی می ترسند اغلب طعمه اینگونه حوادث می شوند
چگونگی رهبری و ایجاد انگیزه در افراد
تمام رهبران خوب از توانایی اظهار وجود و جرات برخوردارند .
چگونگی تربیت ما در خانه و مدرسه باعث می شود که ما خود را یک مدیر و رهبر تلقی کنیم و یا کسی که تابع و فرمانبردار است . وقتی قدرت رهبری را درک کنید می توانید بر عادتهای تربیتی نا صحیح غلبه کنید .
به افراد کم تجربه توجه خاصی داشته باشید وقتی با تجربه تر و ورزیده تر می شوند شیوه خود را تغییر دهید و کمی دست آنها را باز بگذارید. همین که کارکنان یاد می گیرند کمتر به شما وابسته باشند آنها را مورد حمایت و تشویق قرار دهید .
افراد با تجربه نیاز به آزادی عمل دارند و از نظارت شدید،ناراحت می شوند .
سلامتی خود را حفظ کنید برای سلامتی خود ورزش کنید، خوب لباس بپوشیدو…
مودب باشید از کلماتی مثل بفرمائید و متشکرم در صحبتهایتان استفاده کنید اما نه زیاد
به کارایی توجه داشته نه به محبوبیت و پرطرفدار بودن ، گاهی لازم است خشم خود را نشان دهید اما خویشتنداری خود را از دست ندهید
ابتدا برای خود معلوم کنید چه احساسی دارید بعد تصمیم بگیرید که چه وقت با فرد مورد نظر صحبت کنید و مطلب خود را با آرامش مطرح کنید مثلا " من خیلی از اتفاقی که …… عصبانی هستم " .
به طرز خوشایند با نظرات آنها مخالفت کنید . آرام باشید اجازه دهید که آن شخص هم حرفهایش را مطرح کند . با دقت به حرفهای او توجه کنید و بعد راه حلی برای آنها پیدا کنید .
اگر از چیزی ناراضی هستید صریح ابراز کنید. آه نکشید یا اخم نکنید و با بداخلاقی و بی حوصلگی رفتار نکنید .
عزت نفس و نتایج حاصل آن را در سازمان ترویج کنید کاری کنید که همه ، اهمیت کار خود را درک کنند و این که هر کدام آنها تا چه حد در موفقیت سازمان موثر بوده است .
بر معیارهای بالا تکیه کنید ، همه افراد باید بفهمند ، همبن قدر که فقط کارها را بدون اشکال انجام بدهند کافی نیست .
تحت رهبری شما ، یگان ، هویتی یگانه پیدا می کند .
با ابراز بلند نظری و مصمم و راه هدفدار، عزت نفس را در یگان خود ترغیب کنید .
وقتی با کارکنان صحبت می کنید از ضمیر ما به جای من استفاده شود
هر وقت ممکن بود ارتباط رودر رو با کارمندان برقرار کنید وقتی با آنها ملاقات می کنید تعارف ها و احوال پرسی ها را به یک دقیقه محدود کنید و با تلفن بیشتر از 10 دقیقه با کسی صحبت نکنید ، سعی کنید از سوء تفاهم جلوگیری کنید .
رهبری کارکنان
کارکنان را با عطف توجه آنان به هدف های سازمان دور هم جمع کنید با یادآوری به کامندان خود در عین حالی که کار خود را انجام می دهند باید همدیگر را حمایت و کمک کنند .
کار گروهی را در بین آنها تقویت کنید .
کاری کنید که افراد سازمان به هم احساس وابستگی و همبستگی کنند ، کمک کنید که آنها از مسئولیت های هم درک روشنی داشته باشند .
هر چند وقت یک بار برای توضیح کارهای یگان، افرادتان را دور هم جمع کنید. پیشرفت کار را بررسی کنید و برنامه های آینده را تعیین کنید. در مورد کسانی که در جلسات برخورد منفی دارند ، علت را بررسی کنید .
افراد را در کارها مشارکت بدهید و کاری را به گروه تحمیل نکنید ، با آنها حرف بزنید ، آنها را تشویق کنید واجازه پیشنهاد بدهید .
افرادی که خوب کار کرده اند در جلسات تشویق کنید.
به پایین دستها اعتماد نکنید یا رازی را با آنها در میان نگذارید
وقتی مشکلاتی بین اعضای گروه وجود دارد سریع اقدام کنید قبل از آنکه اوضاع بحرانی شود افراد را جمع کنید و با صحبت کردن مسائل را حل و فصل کنید .
با ایجاد جوی مناسب ،محیط کاری دلپذیری به وجود آورید . سختکوش باشید اما افراط نکنید و به کارکنان فشار نیاورید . نگرانی و اضطراب از خود نشان ندهید . با روشی مطمئن و راحت ، گروهتان بیشتر سر شوق می آید .
ضعفهای گروه را بشناسید و به سرعت و قاطعیت اقدام به حل آنها کنید افراد را راهنمایی کنید و بطور جدی آموزش بدهید .
وقتی کارکنان تحت فشار قرار می گیرند کمک کنید که از بحران خارج شوند اما حتماً بحران هایی راکه در اثر بی کفایتی یا عدم تلاش پیش می آیند شناسایی کنید .
انگیزه
ایجاد انگیزه در کارکنان
انگیزه بخشی ، یعنی کمک به افراد برای دستیابی به موفقیت های فردی . کمک کنیم هر یک از افراد گروه بفهمند از کار خود چه نتیجه ای می خواهد بگیرد
وقت بگذارید و با تک تک کارکنانتان صحبت کنید .
از هیچ کدام از کارمندانتان دوری نکنید و یا به آنها بی اعتنا نباشید و با همه آنها در هر مقام و مرتبه ای که هستند با احترام رفتار کنید . اعضای سازمان باید در حضور شما آسوده باشند و طبیعی رفتار کنند .
نگرانی ها را به اطمینان بدل کنید و شور و هیجان آن اعضای گروه را که شهامت بیشتری دارند مهار کنید ، توانایی های افراد را به آنها یاد آوری کنید و به آنها از راه آموزش و واگذاری مسئولیت کمک کنید . استعدادهایشان را پرورش دهید و اساس پیشرفت آینده خود سازید . زمانی که به حق و سزاوار است تحسین کنید.
با فشار ضوابط و کنترل بیرونی بر روی کارکنانی که فاقد انگیزه باشند نتیجه مطلوبی حاصل نخواهد شد
ایجاد انگیزه در سازمانی که بدنه آنرا افراد مومن، ایثارگر و فداکار تشکیل می دهند کار آسانی است
1. بهره گیری از آیات قرآن
2. بهره گیری از متون اصلی سخنان پیشوایان بزرگ
3. بهره گیری از سنت رسول خدا و سیره ائمه طاهرین
4. بهره گیری از دعاها و مناجات پر محتوا
توجه کنید:
در کارکنان میل به کار کردن را به وجود آورید باید سعی کنید تا کارکنان با رضایت و رغبت و خودکارانه به دنبال کارها بروند
به زیردستان بپردازید (توجه به نیاز های کارکنان ……)
شنونده خوبی باشید با انگشت گذاشتن روی نقاط ضعف و قوت اشخاص و با توجه به شخصیت آنان می توانید آنها را تشویق کنید تا آزادانه گفتگو کنند و سپس با کمال علاقه شنونده با حوصله و علاقه مندی برای سخنان ایشان باشید .
وقتی انتقاد می کنید پیشنهاد سازنده ای را هم آماده داشته باشید
به طور خصوصی انتقاد کنید در نزد زیردستان و حضور دیگران انتقاد نکنید زیرا انتقاد در حضور دیگران حکم سرزنش دارد .
نزد همکاران، زیردستان را تحسین کنید (فرد را خشنود کرده و در دیگران ایجاد انگیزه می کند )
ملاحظه کار باشید (با درایت جوانب کار را بسنجید و آگاهانه تصمیم بگیرید)
تفویض اختیار کنید
از زور گویی و تحمیل نظر خود جداً خودداری کنید نباید زیردستان را بله قربان گو بار آورید
علاقه مندی خود را به کار زیردستان با برخورد گرم ،خواندن اشخاص به اسم کوچک ،پرس و جو از طرز کار ایشان نشان دهید
نظریه های دیگران را در طرحها و نقشه هایتان دخالت دهید . با زیر دستان مشورت کنید و به آنها نشان دهیم که در طرحهای ما نظرات آنها نقش عمده دارد .
نمونه زنده و الگوی خوبی برای زیر دستان باشید . نحوه رفتار و کردار زیردستان بستگی مستقیم با رفتار رهبران دارد
نشان دهید که به زیردستان اعتماد کامل دارید
از زیردستان بخواهید تا در صورت نیاز بدون هیچ بیم و تردیدی برای مشورت خواهی و کمک به شما مراجعه کنند در نتیجه تعلق خاطر زیردستان به شما زیاد خواهد شد و با آزادی کامل نظر ها و پیشنهادهای خود را ابراز خواهند کرد.
به زیردستان احترام بگذارید.
در کردار و رفتارتان پایدار باشید. رهبری که روحیه زیردستان راخدشه دار می کند موجب می گردد تا در لاک خود فرو روند و از هر نوع اظهار نظری خودداری کنند و هرگز نمی تواند از پشتیبانی زیردستان برخوردار شده و مورد اعتماد آنها باشد .
فقط در صورتیکی راه دیگری وجود نداشت با منزل کارمندان تماس بگیرید .
برنامه های جذابی ترتیب دهید که اعضای گروه را بیشتر با هم پیوند دهد تا اینکه بین آنها جدایی اندازد .
افراد را ترغیب کنید که انتقادهای سازنده را بپذیرند.
در جلسات اجازه ندهید که افراد پر شور و هیجان وقت شما را تلف کنند .
به کارکنان خود دلگرمی بدهید ، باید توقعات بالایی از خود داشته باشند و به مشکلات به چشم یک فرصت و موقعیت نگاه کنند نه معضل و گرفتاری . بر مزایایی که این موقعیت ها برای آنها دارد تاکید کنید.
قبل از آنکه به خاطر عملکرد نامطلوب کسی را سرزنش کنید شاید بهتر باشد که ابتدا خشنودی و رضایت خود را از جنبه های دیگر کار فرد ، مطرح کنید و بعد ضعفها را ذکر کنید .
با رفتارهای ناپسند قاطعانه برخورد کنید نه پرخاشگرانه . وقتی یکی از افراد گروهتان را توبیخ یا راهنمایی می کنید نشان بدهید که از او بدتان نمی آید. هیچ وقت طعنه و کنایه نزنید . انتقادهایتان نباید شخصی باشد بلکه باید باعث بهبود عملکرد فرد شود.
شیوه رهبری گروه
قاطعیت را با خشونت و استبداد اشتباه نگیرید اگر حقوق و نیاز های خود را به قیمت لطمه خوردن اطرافیان خود تحمیل کنید مدیری مستبد هستید. مدیران قاطع، همه را سخت به کار وا میدارند تا به هدفها دست پیدا کنند اما بدون نقض حقوق و نیاز های کارکنان . اگر به سوی فرمانبرداری محض گرایش دارید و زیاد از حد در برابر هم رده های خود ، زیردستان خود یا مدیر خود تسلیم می شوید می توانید سعی کنید که قاطع تر و جسورتر باشید.
شروع کنید به قاطعانه عمل کردن و از خود شهامت و جسارت نشان دادن .
فضای کار خود را کنترل کنید و یاد بگیرید در قلمرو کار بقیه افراد هم احساس راحتی داشته باشید . راحت و آرام در اداره حرکت کنید .
وقتی اشتباهی می کنید تظاهر نکنید که خالی از اشتباهید ، اشتباه خود را بپذیرید . با انتقاد ها درست برخورد کنید ، وقتی انتقاد می شود -برخورد خصوصی یا شخصی نیست- پس به همه حرفهای افراد گوش دهید و به آنها قول بهبود مشکل را بدهید
وقتی مشکلی پیش می آید خونسردی خود را حفظ کنید کنترل اوضاع را در دست بگیرید و مشکل را به شکلی منظم و اصولی بر طرف کنید و سراسیمه و دستپاچه نشوید.
تشنج ایجاد نکنید باید تمام توجه خود را به نگرشهای مثبت معطوف کنید . عادتهای عصبی ،کارکنان را مایوس می کند ، مراقب رفتارهای عصبی خود باشید . اگر دوستان صمیمی به شما می گویند که حرف خود را مرتب تکرار می کنید ویا …… از نظرات آنها استقبال کنید و سعی کنید این عادتها را کنار بگذارید . نشانه های اضطراب و نگرانی به تمام افراد منتقل می شود.
چگونگی برقراری ارتباط با افراد
با افراد مافوق و همکاران خود ، در تمام مواقع در ارتباط باشید .
ارتباط یعنی فرستادن و دریافت پیام ، درک طرف مقابل از آنچه شما در ذهن دارید و درک شما از آنچه او در سر دارد.
صادق باشید و صریح ، کنایه پرانی یا طعنه زدن خلاف اصل صراحت گویی و قاطعیت است . واضح و روشن آنچه را که می خواهید مطرح کنید .
یک فرهنگ لغت خوب در اختیار داشته باشید. با پیدا کردن لغاتی که برایتان جدید است دامنه لغات خود را افزایش دهید
سعی کنید با نگاه کردن به شرایط از دیدگاه فرد مقابل و با توضیح مزایایی که پذیرفتن نظرات شما برای وی دارد اورا متقاعد کنید
موقع عصبانیت صدای خود را بلند نکنید زور و خشونت باعث نمی شود که نظرات شما متقاعدتر شود
هیچ گاه به قصد لطمه زدن به دیگران چیزی نگویید و یا ننویسید . وقتی چنین کاری کردید دیگر نمی توانید حرف خود را پس بگیرید . هر چند بعد از آن بسیار اظهار پشیمانی و تاسف کنید . لزومی ندارد برای کار کردن با کسی حتماً از آن شخص خوشتان بیاید اما سعی کنید به جای دشمنی ، بین خود پله های دوستی ایجاد کنید .
برای آنکه حرفتان تاثیرگذار باشد مبالغه نکنید دیگران تصور می کنند که شما همیشه مسائل را بزرگ می کنید و کوچک جلوه دادن مسایل بسیار موثرتر است .
ارتباط رو در رو
بهترین راه ارتباط ، ارتباط رو در رو است
سعی نکنید لهجه خود را پنهان کنید . اما واضح صحبت کنید ، آرام تر صحبت کنید و در نگاه آنها دقیق شوید
فنون مکالمه را تمرین کنید . افراد را با نامشان صدا کنید . سوال کنید ، علاقه نشان دهید ، با دقت گوش کنید و شیوه هایی برای پایان دادن گفتگو پیدا کنید .
حرف طرف مقابل را قطع نکنید مگر آنکه از موضوع بحث خارج شده باشد .
به یاد داشته باشید که فقط گفته شما نیست که در خاطر می ماند بلکه نحوه بیان شما هم در ذهن ثبت می شود، پس از لحن تند و خشن اجتناب کنید هرگز با زیر دستان خود با لحنی تحقیرآمیزوتند و بلند صحبت نکنید .
صدای خود را ضبط کنید ومنتقدانه به آن گوش کنید .
سعی کنید با نگاه ارتباط برقرار کنید اما به افراد خیره نشوید . اغلب آن فردی که از توانایی ابراز وجود بیشتری برخوردار است اول تماس چشمی خود را قطع نمی کند بلکه بعد از 2 الی 3 ثانیه و آنگاه آرام آرام این کار را می کند .
صحبت سریع حاکی از عدم اعتماد به نفس است .
در آخر جملات صدایتان پایین نیاید .
اکثر مدیران حرفها را می شنوند اما شما باید حرفها راگوش کنید .
سعی کنید بی طرف باشید هر چه گوینده به حرف خود مطمئن تر است شما باید در جواب خود محتاط تر باشید مراقب کسانی باشید که مواضع افراطی می گیرند .
افراد را تشویق کنید درباره خودشان حرف بزنند مهارتهای آنها را ارج بگذارید و از آن استفاده کنید
مدام در فکر مساله خاصی فرو نروید چون به نظر می رسد که قدرت تصمیم گیری ندارید
همه اوقات جدی نباشید و گرنه همراهی و مصاحبت شما بسیار کسالت آور خواهد بود (دیگران را مسخره نکنید)
سعی کنید با رازداری و قابل اعتماد بودن در بین کارکنان اعتماد کسب کنید
تقویت مهارتهای شنیداری
با دقت به حرفهای دیگران گوش بدهید به خصوص به نوسانات صدای آنها دقت کنید که اغلب کمک می کند بهتر طرز فکری را که در پس گفتار آنان است درک کنید .
از علائم غیر کلامی برای نشان دادن علاقه و توجه خود استفاده کنید . (لبخند ، تکان دادن سر به نشانه تایید و …)
اگر مطلبی را نمی فهمید توضیح بخواهید تا مطلب برایتان روشن شود
سعه صدر داشته باشید وقتی کسی به شما حرف می زند به حرفهای او گوش کنید اگر شخصی یا موضوعی خیلی برای شما جالب توجه نیست اجازه ندهید تمرکزتان بهم بخورد و نگذارید حواستان متوجه موضوعی شود که بعد از آن می خواهید بگویید. تمام توجه تان به گفتگو باشد .
تحت تاثیر کلمات احساس برانگیز قرار نگیرید ، مراقب و گوش به زنگ استدلا ل های غیر منطقی باشید که میان حرفهایتان به گوش میخورد.
فوت کوزه گری در مدیریت
بجای یافتن مقصر و سرزنش او ، مشکل را حل کنید . مدیرانی که سعی می کنند تا مشکل به وجود آمده را حل کنند به مراتب کم هزینه تر و موثرتر از آن است که تلاش کنند تا مقصر را پیدا کنند و او را تنبیه نمایند .
به کارکنان بگویید نتیجه مورد نظر شما از انجام کار چیست ؟ نه اینکه چگونه کار را انجام دهند . افراد مسئولیت پذیرند اگر آنها را راهنمایی کنید کمتر حالت دفاعی به خود می گیرند تا اینکه روش کار را به آنها دیکته کنید .
همه کارها را خودتان انجام ندهید ولو اینکه به لحاظ تجربه قبلا آنها را به بهترین نحو ممکن انجام داده اید .
انتظار نداشته باشید کاری را که بد شروع کرده اید بتوانید به سادگی بهبود ببخشید.
از دفتر کار خود خارج شوید. با خروج از دفتر کار مدیریت شما کارایی بیشتری خواهد داشت در خارج از دفتر کار بیشتر در دسترس خواهید بود . اطلاعات دست اول بدست خواهید آورد و خواهید دید که در واقع چه رویداد هایی در حال وقوع است .
در رهبری کارکنان خود کارمندی نمونه باشید اگر می خواهید بیش از وظیفه کار کنند خود هم این چنین باشید.
رهبر گروه شدن به مراتب موثرتر و ارزشمندتر است تا مدیر واحد شدن .
کارهای ساده را به دیگران واگذارید، تفویض اختیار کنید .
تظاهر به خوبی نکنید . سعی کنید از کار خود لذت ببرید و تظاهر به بزرگ منشی و انجام کارهای بزرگ نکنید . محیط امنی به وجود آورید کار را چنان انجام دهید که دیگران در شما صداقت و پاکی ببینند و به شما اعتماد کنند .
از اشتباهات دیگران درس بگیرید و به روشهای مختلف از تجربیات دیگران استفاده کنید .
الگو باشید . یکی از مهمترین کارهای مدیریت آن است که الگو را ایفا کنید .
به مدیران خود آموزش دهید کلید موفقیت شما در بهره وری کارکنان شماست و کلید بهره وری کارکنان درک بالای مدیران مستقیم آنهاست.
با دهان باز نمی توانید شنونده خوبی باشید همکاران شما حرف های با ارزشی برای گفتن دارند پس به سخنان آنان گوش دهید . ارتباط خوب یعنی خوب گوش دادن و توجه کردن است . به خاطر داشته باشید تنها چیزهایی از دهان شما بیرون می آید که قبلا یاد گرفته اید بنابراین دهان خود را ببندید تا مطالبی جدید فرا گیرید
هدایت کشتی در آبهای آرام بر همه آسان است آنچه شما را از دیگران متمایز می سازد اقداماتی است که در شرایط دشوار و پیچیده انجام می دهید . موقعی که کارها خوب پیش می رود آرام بنشینید و برای آینده برنامه ریزی کنید .
ترفیع یعنی مسئولیت بیشتر و مشکلات بزرگتر
اگر مدیری صادق و قاطع و داور خوبی باشید احترام کارمندان خود و همکارانتان را جلب خواهید کرد و آنها حتی در مورد مشکلاتی که مربوط به کار نیست از شما راهنمایی خواهند خواست .
یکی از سنن الهی این است که در زندگی بشر حوادث تلخ و شیرین رخ می دهد که هیچکدام پایدار نیست . شکستها ، پیروزی ها ، قدرت ، عظمت ، ناتوانی همه در حال دگرگونی هستند. بنابراین نباید شکست در یک میدان و آثار آن را پایدار فرض کرد بلکه باید با بررسی عوامل و انگیزه های شکست از سنت تحول استفاده نمود و آنرا به پیروزی تبدیل کرد. دنیا فراز و نشیب دارد و زندگی در حال دگرگونی است و خداوند این ایام را در میان مردم به طور مداوم گردش می دهد یا سنت تکامل از لا به لای این حوادث آشکار شده
پیروزی ها ، خواب آور و اغفال کننده است در حالی که شکستها برای افراد آماده ، بیدار کننده و نشان دهنده ارزشهاست .
آیه 147 آل عمران . مجاهدین واقعی به جای اینکه شکست خود را به دیگران نسبت دهند و یا به عوامل موهوم و مرموز مربوط دانند سرچشمه آن را در خودشان جستجو می کنند و به فکر جبران اشتباهات خویش هستند . حتی آنها کلمه شکست را بر زبان نمی آورند و بجای آن اسراف و تندروی بیجا ذکر می کنند . به عکس ما که امروز سعی می کنیم نقاط ضعفی که سر چشمه ناکامی ها و شکست ها است نادیده بگیریم و همه آنها را به عوامل خارجی و بیگانه مربوط بدانیم و در نتیجه به هیچ وجه به فکر جبران اشتباهات و برطرف ساختن نقاط ضعف خود نباشیم .
عملکرد نامطلوب
در نظر مدیران کلمه انضباط تداعی کننده مجازات و تنبیه است اما برای شما باید کمک به پیشرفت و رشد افرادی باشد که عملکرد ضعیفی دارند .
سر و کله زدن با مشکلات گر چه سخت و آزار دهنده است اما بخشی از کار شماست
درباره مسائل خصوصی کنجکاوی نکنید اما اگر کار کسی غیر قابل تحمل است حق دارید اقدام کنید .
رازهایی را که با شما در میان می گذارند محترم بشمارید .
راجع به مسائلی که در مورد آنها مهارت و آشنایی ندارید راهنمایی نکنید .
کمک کنید که افراد درباره مشکلاتشان با شما صحبت کنند .
رسیدگی به شکایات
اگر یکی از افراد گروهتان با گله و شکایت پیش شما می آید آمادگی داشته باشید که مساله را با صحبت رفع و رجوع کنید.
بیشتر نارضایتیها نتیجه عدم موفقیت در برقراری ارتباط یا تبعیض و ناعدالتی است که احساس می شود .
با کارمندان خود ارتباط نزدیک داشته باشید اما نه به آن شکل که آنها را تحت فشار قرار دهید و ناراحت کنید .
جلسات منظمی را در اداره خود برگزار کنید و افراد را تشویق کنید هر شکایتی دارند مطرح کنند و برای آنها راه و حلهای واقع بینانه پیشنهاد کنید . نگذارید که افراد فقط شکایت کنند این شکایتها باید سازنده باشد.
همه مدیران قدرتمند را دوست دارند و افتخار میکنند که برای آنان کار می کنند .
باید بیش از پیش به موضوع مهم تحول فرهنگ اداری و مدیریت پرداخت
افراد غیر منطقی را می توان رئیس نامید اما مدیر نمی توان خطاب کرد روسای غیر منطقی اکثرا همیشه بداخلاق ، تندخو و غیر قابل اطمینان هستند .
تا آنجا که ممکن است کارمندان را در جریان کارها قرار دهید که افراد برای کسب اطلاع بر شایعات تکیه نکنند و سوءتفاهم پیش نیاید.
صبور باشید اگر شخصی عصبانی باشد وقتی شما به او فرصت صحبت کردن بدهید آرام خواهد شد
اگر هیچ یک از افرادتان به هدفهای شما نمی رسند احتمالا شما بیش از اندازه توقع دارید .
کاملا رو راست باشید و نارضایتی خود را به طور واضح توضیح دهید .
اتهاماتی نزنید که نتوانید آنها را با دلیل و مدرک ثابت کنید .
از عملکرد آنها اظهار نا امیدی کنید نه عصبانیت و خشم . حفظ آرامش و خونسردی بسیار موثرتر از عصبانیت و از دست دادن کنترل است
هدف از مصاحبه انضباطی
علل نامطلوب بودن رفتار یا عملکرد فرد را پیدا کنید .
به بهبود و پیشرفت آنها کمک کنید .
مشخص کنید عملکرد ضعیف به خاطر عدم تلاش است یا به خاطر عدم انگیزه یا عدم آموزش و یا تلفیقی از اینها .
قاطع و جدی باشید کارکنان از این که مدیری مقتدر داشته باشند خشنود خواهند بود . اگر سست اراده وضعیف باشید دیگران از این مساله سوء استفاده می کنند و آن افرادتان هم که به موفقیتهای بالایی دست پیدا می کنند شوق و علاقه خود را از دست خواهند داد .
منصف باشید و ثبات رای داشته باشید . مقتدر بودن با مستبد و زورگو بودن فرق دارد.
بهترین کارمند همیشه بهترین مدیر نخواهد بود و انتخاب مدیران بر این اساس کاری درست نیست یعنی عملکرد خوب و موفقیت آمیز گذشته هر فرد بهترین شاخص معیار برای تضمین موفقیت آینده فرد نمی تواند تلقی شود .
مدیر و رهبر کسی است که بتواند آینده را به خوبی ببیند و نتیجه تصمیم های خود را از قبل مجسم سازد .
مدیر خوب کسی است که بر اساس واقعیت تصمیم گیری کند . اگر افرادی به سمت مدیریت گمارده می شوند بر مبنای درستی انتخاب شوند ، بهتر مورد پذیرش زیر دستان هستند .
تشویق و تنبیه
((یا ایها النبی انا ارسلناک شاهداً ومبشراً و تذیراً و داعیاً الی الله باذنه و سراجاً ومنیراً))
ای رسول، تو را به رسالت فرستادیم تا بر نیک و بد خلق گواه باشی و خوبان را به رحمت خدا مژده دهی و بدان را از عذابش بترسانی و به اذن حق ، خلق را به سوی خدا دعوت کنی و چراغ فروزان عالم باشی .
علی (ع) می فرماید : تحسین و حق شناسی ، مردان شجاع را در راه نیکوکاری تشویق می کند و مسامحه کاران را به خواست خدا به جنبش و حرکت وا می دارد.
علی (ع) می فرماید : زیاده روی درملامت و سرزنش ، آتش عناد و لجاجت را مشتعل می کند .
از توبیخ مکرر پرهیز کن چه آنکه سرزنش ، گناهکار را در اعمال ناپسندش جری و جسور می کند . به علاوه ملامت را بی اثر می سازد
در قرآن حدود 140 آیه در باب بشارت و مژده بیش از 120 آیه هم حاوی انذار و بیم دادن آمده است . انذار عاملی بازدارنده و برای کاستن میل به بدی هاست .
تشویق منفی
1- بر اساس رابطه باشد
2- نباید مفهوم مخالفی برای دیگران باشد و مایه تحقیر و توهین آنان گردد .
3- اساس تشویق باید بر جنبه های معنوی باشد تا به افراد شخصیت والا دهد .
4- نباید مایه غرور و غفلت تشویق شونده شود و موجب خاموش شدن فعالیتها و نظم او شود .
شرایط تنبیه
1- تنبیه باید مقطعی باشد (راه را به روی افراد متخلف برای اصلاح خویشتن نبندد)
2- مجازات نباید حس کینه توزی افراد را برانگیزد
3- رعایت تناسب میان جرم و جریمه
جذب نیروهای صالح
فرمانده باید سعه صدر داشته و انتقاد و چون و چرا افراد را تحمل وحتی از آن استقبال کند ، البته مشروط بر اینکه انضباطی را که برای مدیریت لازم است محترم بشمارند
افراد متملق رابطه فرمانده را از واقعیتهای عینی قطع می کند . اینان پرده بر گوش و چشم مدیران می افکنند . عقلشان را می دزدند و حسن تشخیص آنان را به غارت می برند. آنان بلایی هستند مانند صاعقه و زلزله ویرانگر .
(خیال نکنند که او یک پادشاه است و به سبب آن خوف و رعب بر آنها مسلط شود و نتوانند حرفشان را بزنند )
آن ملاحظه کاری ها و موافقتهای مصلحتی که برابر مستبدان اظهار می دارید در برابر من به ظاهر سازی انجام ندهید .
درباره من گمان نبرید که شنیدن سخن حق بر من سنگین باشد یا بخواهید مرا به بزرگی تعظیم کنید . هر کس که گفتن حق یا پیشنهاد عدل بر او سنگین باشد عمل به آن بر او سنگین تر است بنابراین از سخن حق یا مشورت به عدل برابر من هیچگاه خودداری نکنید.
مدیران و فرماندهان فضایی ایجاد نکنند که مردم در برخورد با آنان خیال کنند پادشاهند و خوف و رعبی بر آنان مسلط شده که نتوانند حرفشان را بزنند .
فرماندهان اجازه ندهند با ظاهر سازی با آنان رفتار کنند
به گونه ای رفتار کنند که کارکنان تصور نکنند که پذیرای حرف حق نیستند
مدیران فضایی را ایجاد کنند که زیردستان حرف حق را صریحاً و بی پرده بگویند و کسی از عرضه عدل و انصاف بر آنان خودداری نکنند .
با هیچ کس در هر مرتبه ای که باشد عقد اخوت نبسته ام . چارچوب دوستی من در درستی راه هر فرد نهفته است دفاع از اسلام و حزب الله اصل خدشه ناپذیر سیاست جمهوری اسلامی است .( امام خمینی ره )
فرماندهان در یک نظام اسلامی از یک سو نمایندگان امت مسلمان و از سوی دیگر بازوی اجرایی ولایت فقیهند. و طبعاً باید نمونه ای از همان صفاتی که نزد رهبر بزرگ اسلامی معتبر است داشته باشند (با تقوا ، شجاع ، مدیر و …)
سعی نکنید همه کارها را یکباره انجام دهید 20 تا از بهترین کارها را که سزاوار توجه خاصی هستند در ابتدای فهرست خود بنویسید . هر روز به فهرست خود مراجعه کنید زمانی که هر کار را به انجام می رسانید روی آن خط کشیده و نکته دیگری را اضافه کنید .(به شرح دفتر فعالیت های در دست اقدام ارسالی مراجعه شود)
افرادی که در سر کار احساس رضایت و راحتی نمی کنند کارشان را خوب انجام نمی دهند اغلب غایب می شوند احتمال آنکه شرکت را ترک کنند زیاد است پس رضایت شغلی ایجاد کنید . سعی کنید در محیط کار راضی و راحت باشند و انگیزه بالایی داشته باشند .
محیط مناسبی ایجاد کنید . اول فکر کنید چگونه و تا چه حد نیاز های افراد سازمان خودتان را برآورده می کنید
1. مشارکت در تصمیم گیری
2. تفویض اختیار
3. آزادی عمل بدهیم تا ابتکار عمل خود را بروز دهند .
4. کمک کنیم که کارکنان اهمیت شغل خود را درک کنند.
5. همیشه زبان ما زبان نق زدن ، گله مندی و شکوه نباشد اگر اشتباهی، افراد داشتند وضع را به حالت عادی بازگردانید .
6. به افرادی که تلاش بیشتری می کنند پاداش بیشتری بدهید. مرتب برنامه های جدید و پاداشهای جدیدی را به کار بگیرید و گر نه افراد کم کم پاداش ها را حق خود می دانند و پاداش حساب نمی کنند .
7. بهترین شرایط کاری را ایجاد کنید فراهم نمودن ابزار تولید،وسیله رفت و برگشت مناسب
8. با تشکیل جلسات در خصوص پیشرفت تک تک افراد بحث و گفتگو شود و توانایی ها و مهارت های آنها را بهبود بخشید.
9. طبق هدفهای مشخص شده سازمان را اداره کنید
10. میزان مشارکت همه افراد را بسنجید (در ژاپن نتیجه کار هر فرد مشخص است که چند ماشین تولید نموده اند اما در کشور های ضعیف حتی مدیر هم نمی داند که چند خودرو تولید شده )
توجه کنید:
خیلی راحت تحت تاثیر قرار نگیرید
هیچ گاه قولی ندهید که نتوانید به آن عمل کنید
باعث نشوید که افرادتان احساس ناامنی کنند. اگر سخت و خشن باشید افرادتان اشتباهای زیادی می کنند لذا مدیریت خشن رو به زوال است . هیچ وقت افراد را نترسانید و تهدید نکنید. در مورد خبرهای بد صادق باشید و به آنها بگویید که برای عادی شدن وضع چه باید کرد .
هیچ چیز را از کارکنان خود مخفی نکنید اگر اطلاعات لازم را در اختیار آنها بگذارید باعث جلب احترام و اعتماد آنها می شوید .
مودب باشید و سعی کنید الگوی خوبی برای کارکنان خود باشید. همانطور رفتار کنید که دوست دارید آنها رفتار کنند
50 الی 60 درصد غیبت ، ناشی از بیماری مربوط به اعصاب و حاصل فشار روحی است. پس راههایی پیدا کنید که از تنش و فشار کار بکاهید.
رابطه شما با افراد گروه
افراد گروه و سازمان باید برای شما احترام قائل باشند و با شما احساس راحتی کنند وقتی وارد اتاق می شوید از دیدار شما خشنود شوند .
هیچ گاه طوری رفتار نکنید که انگار مالک کارکنان خود هستید. هر کس زندگی خارج از محل کار برایش مهم است. با ایجاد کارایی و بازده بیشتر کمتر نیاز به اضافه کاری خواهد بود .
همیشه افراد را به کارهای گروهی و همکاری تشویق کنید . اعضا را ترغیب کنید کارهای یکدیگر را انجام دهند تا هم انعطاف پذیری آنها زیاد شود و هم حس مشارکت و همیاری در آنها بوجود آید.
محکم و ثابت قدم باشید نور چشمی نداشته باشید .
چند نکته مهم:
1. خداوند در روی زمین فرماندهانی را برای ما قرار داده است که اگر آنها را خوب بشناسیم و سیره و روش آنها را مطالعه کنیم و در مدیریت و فرماندهی از آنها الهام بگیریم هیچ نیازی نخواهیم داشت که پایبند مدیریت های جاری روی زمین مخصوصاً علم مدیریت برآمده از غرب باشیم .
2. سرچشمه مدیریت الهی و اسلامی،زلال ترین ، پاک ترین ، کارآمدترین ، پر ذخیره ترین و مناسب ترین نوع مدیریت برای زندگی اجتماعی انسانهاست.
3. در جلسات باید قاطع و جدی باشیم.
4. مدیریت، الهام بخش اعتماد به نفس و صداقت است ، بر معیارهای عالی تاکید دارد ، در کار انسجام دارد ، منصف است، هدفها را تعیین می کند . کارکنان را مطلع می کند و کارکنان را برای خود نگه می دارد.
5. هنر مدیریت در این است که احساس زیر دستان را از اجبار داشتن به تمایل داشتن تغییر دهیم.
6. یکی از بزرگترین نقاط فوت مدیر عبارت است از : توانایی او برای انجام کارها بدون استفاده از قدرت ناشی از منصب مدیریتی
7. از برنامه های تشویقی برای متحد کردن گروه استفاده کنید
8. صریح و بی پرده با افراد صحبت کنید در مورد کاستیها و اشکالات با کنایه و اشاره تذکر ندهید به شکلی سازنده و سودمند انتقاد کنید
9. با افراد در هر مقام و موقعیتی که باشند با احترام رفتار کنید . به سادگی و بیش از حد از آنها تقدبر و تمجید نکنید.
10. وقتی با مقامات بالاتر از خود صحبت می کنید خیلی عادی رفتار کنید در مورد افرادی که کارشان را خوب انجام میدهند صحبت کنید سعی نکنید به واسطه کار دیگران اعتبار کسب کنید و مورد تحسین و تشویق قرار بگیرید . ایده های خوبی که در سازمان مطرح می شود به مقامات بالاتر منتقل کنید ولی طوری نشان ندهید که این ایده ها مال خود شماست چون مدیرانی که افتخار می دزدند سرچشمه ایده های خوب را خشک می کنند و دیگر افراد شان این ایده ها را به آنها مطرح نمی کنند .
11. کارکنان را تشویق به غیبت دیگران در نزد خودتان نکنید و اجازه ندهید که راجع به دیگران در پیش شما حرف بزنند
12. اگر مشکل یا اختلافی وجود دارد افراد را جمع کنید و مشکل را میان خود حل کنید . شما بیش از همکارانتان خوب نیستید و آنها را کوچک نکنید .رئیس مأب نباشید . شما نیاز به همیاری و مشارکت دارید . بدخلق و عبوس نباشید.
عزت نفس
افراد با عزت نفس پایین ، بیشتر به همنوائی در موقعیتهای اجتماعی تن در می دهند .
نشان عزت نفس بالا وظیفه شناسی ، صادق ، درستکار و کمتر مرتکب اعمال اخلاقی می شوند در موقعیتهای تهدیدآمیزدارای دیدگاه واقع گرایانه تری می باشند . علاقه بیشتری به درگیر شدن با مسائل دارند و با شجاعت در مقابل شکستها و تهدیدها ایستادگی می کنند . بیشتر اثرگذاری دارند تا اثرپذیری و همرنگ جماعت شدن .
عوامل ازدیاد عزت نفس : امید به خدا داشتن و خواسته خود را از خدا خواستن
آثار عزت نفس
طرز تفکر ما درباره خودمان تأثیرات شگرفی بر تمام جوانب زندگیمان دارد . افرادی که برای خویشتن ارزش مثبتی قائلند عموماً از جنبه رضایت درونی حالت توازنی را نشان می دهند و احساس امنیت و آرامش خاطر را منتشر می سازند . چنین افرادی به تقویت کننده های اجتماعی و ستایش های دیگران وابستگی ندارند ، در زیر فشار انتقاد خرد نمی شوند . بواسطه طرد شدن احساس نابودی نمی کنند . کمتر به احساسات منفی و افکار آزار دهنده تن می دهد و بین اعمال خویش و باورها و اعتقادات خود هماهنگی ایجاد می کند . در مقابل مشکلات اجتماعی مقاوم تر هستند ، دارای منابع کنترل درونی هستند .
ایستادگی حضرت امام در برابر سختیها خیلی مهم بوده و همیشه در مقابل مشکلات بسیار محکم و قاطع بودند و ایشان بنا به اظهارنظر نزدیکان هیچگاه مسأله ای را مشکل ندیدند و همه مشکلات به نظرشان آسان می آمد .
امام صادق (ع) : عزت انسان مؤمن از عزت کعبه بالاتر است . به علت اینکه اگر پلیدی عارض خانه خدا شود با آب می توان آنرا زدود و پاک کرد . اما وقتی عزت مسلمانی خدشه دار می شود یا حرمت و حریم انسانی شکسته می شود با هیچ وسیله ای قابل ترمیم و اصلاح و بازگشت نیست . لذا باید از خدا ترسید که همه ما فردای قیامت و در برابر خداوند برای اعمال ، افکار حتی نیات خویش پاسخگو باید باشیم .
اسلام انسان را اشرف مخلوقات می خواند و به او سفارش می کند که خود را بشناسد و بر قدر و منزلت خویش واقف گردد و چون این شناخت وقوف بر منزلت،آدمی را به سر منزل عزت رهنمون می سازد. آدم منفی قیمت همه چیز را میداند و لیکن ارزش هیچ چیز را نمی داند .
انتقاد پذیری:خود شکن،آینه شکستن خطاست. کسیکه از شنیدن انتقاد ناراحت می شود و نمی خواهد واقعیات را آنچنان که هست ببیند و از دیدن آینه تمام نمای اوضاع خود که افکار مردم است سخت ناراحت می شود.
نشانه های عزت نفس پایین : رنجورتر ، منفعل تر ،فکر می کنند انتقاد آنها را خرد میکند ، کمرو هستند ، از خود متنفرند، نسبت به خودشان شک دارند ،زود دلسرد و ناامید می شوند،عدم پیروی از اصول اخلاقی ،به انتقاد حساس هستند دارای منافع بیرونی کنترل هستند . دارای اختلالات روانی (افسردگی ، اضطراب،دل پریشانی، احساس حقارت)
اوج تلاش هر فرمانده رسیدن به رهبری است
حضرت علی (ع) :وقتی که از دیگران بی نیاز باشی از همه مردم بلند مرتبه تری
امام سجاد:دست حاجت نزد مردم دراز کردن زندگی را پست و خوار می سازد و حیا و شرم را از بین می برد و وقار و سنگینی را کم می نماید.
عوامل موثر بر عزت نفس : ترک گناه ، نیکو خصال شدن
اطاعت از خداوند ،سبب احساس بی نیازی فرد می شود و در نتیجه تن به ذلت و خواری نمی دهد.
امید نبستن به مردم : وقتی فردی بندگی خدا پیشه کند و فقط از او کمک بخواهد چشم انتظار از دیگران فرو می بندد
خوشایند سازی محیط خدمتی
با خونسردی و زبان خوش با مافوق صحبت کنید نه از او بترسید و نه او را تهدید کنید .
هنگامی که فرد از شغل خود احساس رضایت کند ناخودآگاه مسئولیت خود را با دقت بیشتری انجام می دهد و نه تنها از کار خسته نمی شود بلکه از انجام دادن آن احساس مسرت هم خواهد کرد .
خوشایند سازی را تغییر عوامل محیط کار در جهت رضایت فرد شاغل می نامند
افراد نه خوبند و نه بد هستند آنها برای کار معینی خوب یا بد می شوند.
عدم پاسخگویی به نیازهای مادی و معنوی کارکنان درحد امکان به نحوی که با وضعیت روانی و شغلی آنان مطابقت داشته باشد موجب می شود که کارکنان نابالغ و رشد نیافته باقی بمانند .
تفویض اختیار و مسئولیت و اجازه دادن به افراد در تصمیم گیری موجب افزایش رضایت شغلی است . پذیرفتن سبک مدیریتی مدیران. عدم ابهام در مسئولیت ، داشتن عزت نفس ، داشتن ارتباط مثبت و دوستانه با همکاران و مدیران ، فرصت ارتقاء و پیشرفت، مبنای دستمزد چون پول می تواند مبنا و نماد موفقیت و احترام باشد ، ایجاد مشارکت با کارکنان ، حذف سیستم بورکراتیک ، داشتن همکاران صمیمی و کمک کننده . ( ما از همکاران خود ابزاری برای بیان مشکلات و یک منبع برای آسایش و راحتی استفاده می کنیم . ) انتخاب و انتصاب مناسب ، وضوح شغلی ( نداشتن ابهام و روشن بودن نقش و وجود باز خورد که نشان دهنده نتایج کار می باشد).
شرایط فیزیکی محیط کار نقش مهمی در رضایت شغلی دارد ( نور ، درجه حرارت ، بهداشت ، محل کار ، ابزار و ... )
یکنواختی موجب نارضایتی شغلی ( افراد می خواهند مشاغلی داشته باشند که به آنها فرصت بکارگیری مهارتها و توانائی و انجام وظایف متنوع و آزادی عمل را بدهد . )
حالتهای روانی احساس :
1) افراد باید کارشان را با معنی تلقی نمایند و نتایج کارش محسوس باشد . 2)کارکنان باید نسبت به کار و نتایج آن احساس مسئولیت نمایند .3)آگاهی از نتایج کار
با بدگمانی و بدبینی شدیداً مبارزه کنید :
بدگمانی اعتماد و انگیزه را در کارکنان از بین می برد . همیشه افکار خود را تحت کنترل داشته. نگذارید که بدگمانی شما به دیگران سرایت کند . اگر به کسی بدگمان هستید فوراً قضیه را بطور کامل روشن کنید و به بدگمانی خود خاتمه دهید
هنگام برخورد با یک مشکل جدید مسائل گذشته را دوباره مطرح نکنید چون اینکار مشکل جدید را سخت و پیچیده می کند . تا آنجا که می توانید با قضایا واقع بینانه برخورد نمائید .
نحوه برخورد با فرد عصبانی و خشمگین
بدون حرکت و آرام بمانید (فرد عصبانی دستانش را در هوا تکان می دهد)
دست شما آرام و حاکی از خونسردی (صورت او با خشم عصبانیت )
دست شما به نشان پذیرش ،باز (او دستانش را به علامت عصبانیت مشت کرده )
با آرامی و متانت صحبت کنید (او داد می زند )
هنگام برخورد با فرد عصبانی به هیچ وجه به او نخندید. متناسب با شرایط ،از یکی از عبارتهای زیر استفاده کنید :
شما راست می گویید – حق با شماست – من نمی توانم شما را مقصر بدانم- من هم مثل شما فکر می کنم
شخص عصبانی نیاز به یک نفر دارد که حرفهایش را بشنود و شما می توانید یکی از دوستان او باشید
به کارکنان ابواب جمعی بفهمانید که می توانیدفرماندهی لایق ،مدیری پرتوان و قابل اعتماد باشید و توانایی آن را دارید که خشم و عصبانیت خود را از بین ببرید و آرامش را به محیط کار خود برگردانید و سازمان را به سوی موفقیت سوق دهید .
نکته مهم:
نکته مهم و قابل بررسی این است که شخص عصبانی مشکل داشته و به کمک شما نیازمند است او می تواند دوست شما باشد و یا به دوست شما تبدیل شود و چنانچه نتوانیم او را قانع کنیم یا کمکی به وی نمائیم به دشمن ما تبدیل می گردد
هنگام مواجه شدن بافرد خشمگین و عصبانی نباید از خود ضعف نشان داده و بترسید و یا مقابله به مثل کنید یعنی نباید بر عصبانیت او بیفزاید چون در این صورت به اعتبار شما لطمه خواهد خورد و کارائی شما کم خواهد شد .
اگر در برخورد با کارکنان تحت امر مرتکب اشتباه شده اید و افراد تحت امر به خاطر آن از شما عصبانی شده اند اشتباه خود را پذیرفته و درصدد جبران آن باشید و اگر مقصر نیستید سعی در آرامش خویش داشته باشید .
نکاتی برای بهتر زیستن
1) بخشندگی را از گل بیاموز زیرا گل ته کفشی که لگد مالش می کند را هم خوشبو می کند .
2) اینکه من دست خالی به سوی مردم دراز کنم و کسی چیزی در آن نگذارد بدبختی نیست . بدبختی این است که من دست پر به سمت مردم دراز کنم و کسی چیزی از آن بر نگیرد .
3) ممکن است کسی را که با او خندیده ای را فراموش کنی ولی کسی را با او گریسته ای را هرگز از یاد نخواهی برد
4) بیاد داشته باش که خوشبختی این نیست که تو چه داری یا چه هستی خوشبختی صرفاً آن چیزی است که که در درون تو می گذرد.
5) هرگز نباخته ای ، مادامیکه از شکست خود چیزی آموخته باشی
6) ریشه ،گلی است بی اعتنا به شهرت و آوازه
7) آن کسی که در حال تولد نباشد در حال مرگ است .
8) لاک پشت ها راه را بهتر از خرگوش ها می شناسند .
9) اشخاص را مانند چای کیسه ای در نظر بگیرید تا در آب داغ نیفتند متوجه جوهر وجودی خود نمی شوند .
10) هرگز تسلیم نشو هر روز معجزه تازه ای اتفاق می افتد
11) دیگران را ملامت نکن مسئولیت های زندگیت را خود بپذیر
12) گوش کردن را یاد بگیر ، فرصتها گاه با صدای آهسته در می زنند .
13) هرگز امید را از کسی سلب نکن شاید این تنها چیزی باشد که دارد
14) وقتت را تلف ماتم گرفتن برای اشتباهات گذشته نکن از آنها درس بگیر و بگذر
15) مردم دار باش هرگز کسی را از خود نرنجانی
16) از زمان یا کلمات با بی توجهی استفاده نکن هیچکدام قابل بازگشت نیستند .
17) هیچ فرصتی را برای ابراز محبت از دست نده
18) نگو وقت نداری تو دقیقاً همان تعداد ساعت در روز را دراختیار داری که پاستور و میکل آنژ و … در اختیار داشتند
19) حال و هوای بچگی رافراموش نکن .
20) به افکار بزرگ فکر کن اما از شادی های کوچک لذت ببر .
21) شریک زندگیت را با دقت انتخاب کن. 95 درصد خوشبختی ها و بدبختی های زندگی ات از همین یک تصمیم خواهد بود
22) علی (ع) : چون از کاری ترسیدی خود را در آن انداز زیرا ترس از آن دشوارتر است از سختی حذر کردن از آن
23) اگر می خواهیم احساساتمان تغییر کند کافی است افکارمان را تغییر دهیم تا احساسات ما از آن تبعیت کند
تصمیم گیری
ارزشهائی را که براساس دیدگاه اسلام
در این تحقیق تلاش شده است راه های روابط زناشویی موفق را نشان دهیم و دستورالعملی برای ایجاد یک رابطه ی مبتنی بر عشق و علاقه را بازگو گردانیم. این تحقیق نشان میدهد که زن و مرد چگونه در همه زمینه ها تفاوت دارند. زن و مرد نه تنها متفاوت از یکدیگر با هم ارتباط برقرار می سازند، بلکه در احساس، اندیشه، درک، واکنش و عشق با هم تفاوتهایی اصولی دارند. و شاید بتوان گفت که زن و مرد حتی از دو سیاره متفاوتند. با درک تفاوتهای اصولی زن و مرد در موقعیتی قرار می گیریم که بسیاری از ناراحتی ها موجود میان خود و همسرانمان را از میان برداریم و می توان سوء تفاهم را تخفیف داد و یا حتی از آن به طور کلی اجتناب کرد. یا با استفاده از روش های مختلف، تنشها را تخفیف داد و در مقابل در روابط زناشویی عشق و مهر را بیشتر کرد.
تنش های موجود در روابط زناشویی اغلب مردم از آن روست که یکدیگر را درک نمیکنند به همین علت بسیاری از زوج ها از مناسبات زناشویی خود ناراحتند. بسیاری از افراد صادقانه به شرکای زندگی خود عشق می ورزند ولی با این حال چون تنش از راه می رسد نمی دانند که برای رفع آن چه باید بکنند. غالب اختلاف های زندگی از عدم اطلاع افراد از نیروهای روحی سرچشمه می گیرد و اگر هر دو به هدف والای زندگی مشترک زناشویی به دیده احترام بنگرند و قدر زندگی خویش را بدانند و از جوانی هم لدت ببرند هرگز غبار کدورت آیینه پیونده مقدسشان را تیره و تار نخواهد کرد و باید تفاوت ها را شناخت و به آنها احترام گذاشت و این سبب کاسته شدن اختلاف ها می شود البته باید متذکر شد که این تحقیق به مدت تقریبی چهار ماه برای جمع آوری و تکمیل پرسشنامه و تهیه نهایی آن وقت صرف شده و بیش از بیست پرسشنامه تهیه گردید که هر دو پرسشنامه توسط یک زوج تکمیل شد و فقط دو پرسشنامه تکمیل نشده برگشت. نمودارهای آماری بر اساس اطلاعات همین پرسشنامه بوده که از اسفند سال هشتاد و چهار تا اول خرداد هشتاد و پنج بوده با امید اینکه مجموعه ایی از این اطلاعات راهنمای کوچکی به تحقق بهتر شدن زندگی افراد باشد.
و در طول تحقیق از چندین کتاب و مجله نیز استفاده شده که به اختصار اسامی آنها را در فهرست مأخذ و منابع آمده است.
این مقاله به صورت ورد (docx ) می باشد و تعداد صفحات آن 31صفحه آماده پرینت می باشد
چیزی که این مقالات را متمایز کرده است آماده پرینت بودن مقالات می باشد تا خریدار از خرید خود راضی باشد
مقالات را با ورژن office2010 به بالا بازکنید
ازدواج موفق بستگی به عوامل مختلفی دارد که خیلی از آنها را باید در دوران نامزدی ارزیابی کرد. عوامل دیگری نیز در موفقیت زندگی زناشویی مؤثر است که می توان آنها را بعد از ازدواج شناخت. در ازدواج، سازش دایمی و از خودگذشتگی فراوان لازم است، ولی اگر زن و مرد قبل از ازدواج با یکدیگر در برخی زمینه ها توافق داشته باشند، امکان سازش بعدی بیشتر خواهد بود.
مهمترین عوامل مؤثر در ازدواج موفق عبارتند از:
رشد عاطفی و فکری
درجه رشد عاطفی و فکری فقط بستگی به سن ندارد چون افرادی پیدا می شوند که در سنین ۲۵ سالگی از نظر رشد عاطفی، فکری و اجتماعی کاملاً رسیده و بالغ هستند و برعکس اشخاصی وجود دارند که در سنین خیلی بالاتر هنوز به رشد عاطفی اجتماعی نرسیده اند. از آنجایی که رشد عاطفی، فکری با رشد هوشی رابطه مستقیم دارد لذا اختلاف زیاد بین هوش و معلومات زن و مرد ممکن است باعث بروز اختلاف زناشویی بشود. آنچه به نظر لازم و ضروری می رسد این است که زن و مرد فرق زیادی از نظر طرز تفکر و سلیقه نداشته باشند چون در این صورت با هم توافق نخواهند کرد. البته ممکن است در ازدواجی که زن خیلی با هوش تر از شوهر خود باشد مسأله ای پیش آمد نکند ولی اکثراً خطر از هم پاشیدگی وجود دارد. رشد اجتماعی با رشد فکری عاطفی رابطه دارد چون فردی که از نظر اجتماعی رشد کرده طرز سازش و همکاری را با افراد بهتر می داند و به محدودیتهای خود واقف است، انتظارات اجتماعی را درک می کند و از بحران های دائمی زندگی جلوگیری می کند. به عبارت دیگر پختگی روانی و رشد اجتماعی عاطفی باعث می شود که همسران معایب یکدیگر را بپذیرند، نقایص یکدیگر را بپذیرند، نقایص یکدیگر را به رخ هم نکشند و در حالات مختلف انعطاف پذیری داشته و واکنش مناسب نشان دهند.
تشابه علائق و طرز تفکر
باید قبل از وارد شدن به زندگی زناشویی مخصوصاً در دوران نامزدی در موضوعات مهم زندگی توافق نظر وجود داشته باشد. ثابت شده است که توافقهای زیاد قبل از ازدواج روابط بعد از ازدواج را نیز محکم تر کرده و معنی و مفهوم بهتری به زندگی زناشویی می دهد. مثلاً چقدر در مورد سیاست، اختلاف نظر یا توافق وجود دارد یا هر دو به یک اندازه اجتماعی و معاشرتی هستند یا هر دو راحت طلبند و میل دارند هر شب شام را بیرون بخورند و یا اهل کتاب، مطالعه و بحث هستند. واقع بین بودن طرفین در حد لازم، خسیس و محافظه کار بودن یا ولخرج بودن هم مواردی است که باید در نظر گرفته شود. البته باید خاطر نشان شود که همیشه انتظار نمی رود که زن و شوهر در همه موارد با یکدیگر توافق کامل داشته باشند ولی برای این که خانواده سعادتمند و مستحکم شود توافق کلی در بیشتر قسمتهای زندگی لازم و ضروری است.
عقاید مذهبی
امروزه عقاید مذهبی به قدری در سعادت کانون خانوادگی اهمیت دارد که روانشناسان و متخصصین علوم تربیتی ازدواج افراد از مذاهب مختلف را غیرعاقلانه می دانند به خصوص اگر زن و مرد هر دو به عقاید مذهبی خود ایمان کامل داشته و انعطاف ناپذیر باشند. صرف نظر از اختلاف نظر در موازین و عقاید مختلف که در مذاهب وجود دارد تربیت کودکان بر حسب عقاید موضوعی است که اکثراً اختلاف زناشویی را باعث می شود. دخالت اولیای زن و شوهر و این که کودکشان کدام عقاید مذهبی را انتخاب نمایند باعث شدت اختلاف می شود. ثابت شده است اعتقادات و نگرش های زن و مرد، اکثراً پس از ازدواج ادامه می یابد و حتی اگر زن و شوهر از یک مذهب ولی دارای اعتقادات و دید فلسفی متفاوت نسبت به اصول و موازین مذهبی خود باشند مثلاً یکی از آنها متعصب و به اصطلاح معتقد به اصول و فروع دین بوده و دیگری بی اعتقاد به موازین فوق باشد باز هم منجر به اختلاف عدیده شده و مسائل دیگر زندگی را تحت الشعاع قرار داده و اکثراً باعث مراجعه به کلینیک اعصاب و روان می شود. به هر صورت بهتر است که قبل از وارد شدن به زندگی زناشویی، زن و مرد این مطلب را مورد تعمق قرار دهند و مشکلات حاصله از آن را در نظر بگیرند.
تشابه تحصیلی و طبقاتی
چنانچه زوجین از لحاظ سطح تحصیلات و طبقه اجتماعی با یکدیگر فاصله زیادی داشته باشند احتمال زیادی برای فراهم شدن شرایط ناسازگاری و همچنین درگیری بین آنان وجود دارد.
دختری از طبقه بالا، دارای تحصیلات دانشگاهی و برخوردار از تعلیم و تربیت و شخصیت مطلوب اگر با جوانی از طبقه پایین ازدواج کند که از فهم مسائل اجتماعی عاجز است، آداب معاشرت نمی داند، تحصیلات اندکی دارد، از حیث لباس پوشیدن و آداب معاشرت و صحبت کردن اشکال دارد، دیر یا زود ناآرامی و تنش بر زندگی آنان سایه خواهد افکند. زن از رفتار و گفتار و کردار همسر خود احساس خشم و نفرت می کند و در حضور دیگران حقارت و شرمندگی بر او عارض می گردد. هنگامی که در صدد اصلاح رفتار همسر برمی آِید ممکن است شوهر از تذکر زن خود آزرده و یا عصبانی شود و بر تیرگی روابط افزوده گردد.امکان دارد که در عین اختلاف تحصیلی، زناشویی سعادتمندانه ای در اثر مدیریت و درایت طرفین پدید آید ولی بهتر است از ازدواجی که در آن اختلاف تحصیلی و طبقاتی خیلی زیاد است اجتناب کرد. زیرا هر چه زوجین از جهات مختلف با هم شباهت بیشتری داشته باشند امکان خوشبختی و سعادتمندی آنان، افزایش خواهد یافت.
تشابه علاقه به زندگی زن و شوهر بایستی به زندگی و به ویژه ادامه زندگی زناشویی خود علاقه مند باشند. لازم است در جهان بینی طرفین، تمایل به بقا و لذت بردن از زندگی وجود داشته باشد. چنانچه یکی از زوجین علاقه زیادی به زندگی نداشته باشد و زیر بار مشکلات عاطفی، اقتصادی، اجتماعی، خانوادگی و شغلی قد خم کرده باشد و در گفت وگوهای خود از پوچی زندگی و رهسپاری به دیار نیستی نام ببرد در وضعیت روانی طرف مقابل خود نیز خلل وارد می سازد.شور و شوق زندگی، انجام فعالیتهای روزمره، امید به آینده و پیشرفتهای آن، پرورش فرزندان و بزرگ کردن آنان و لذت بردن از دیدار فرزند و نوه، شادی آفرین و امیدبخش است و زندگی و گذر عمر را بر کام زوجین گوارا می سازد.
اسرار ازدواج موفق
اغلب خانم ها معتقدند که همواره نیاز به دوست های هم جنس خودشان دارند تا با آنها اموری که همسرانشان نمی توانند و یا دوست ندارند.
اغلب خانم ها معتقدند که همواره نیاز به دوست های هم جنس خودشان دارند تا با آنها اموری که همسرانشان نمی توانند و یا دوست ندارند.
چه کسانی گوش شنوای بهتری دارند؟ چند روز پیش از برگزاری مراسم جشن عروسی، یکی از دوستانم به من نصیحتی کرد که تا آخر عمر قدردان او خواهم بود. او به من گفت: "من با علی ازدواج نکردم که بهترین دوستم باشد، چرا که من یک دوست صمیمی داشتم!" شاید باورتان نشود، اما این گفته او تاثیر شگرفی بر روی من گذاشت و سبب شد تا احساس آرامش و آسایش پیدا کنم. من هم یک دوست صمیمی داشتم که از سه سالگی در تمام مراحل زندگی با هم بودیم. همیشه نگران بودم که آیا دوستی ما می تواند بدون مشکل در کنار زندگی مشترکم دوام داشته باشد، و درست زمانیکه دوستم به من این حرف را زد، فهمیدم که: "بله؛ می شود." اغلب خانم ها معتقدند که همواره نیاز به دوست های هم جنس خودشان دارند تا با آنها اموری که همسرانشان نمی توانند و یا دوست ندارند در آن شرکت کنند را انجام دهند - - شرکت در گپ های ماراتون، تاسف خوردن بر روی ناعدالتی های جزئی، حل مشکلات عدیده خود بر سر خرید کیف کتان یا شال پوست تمساح و امثال اینها - - معلوم نیست که این طبیعت خانم ها است با تربیت آنها، اما به هر حال خانم ها خیلی بیشتر از آقایون تمایل دارند تا زندگی خود را زیر میکروسکوپ قرار دهند.
این بدان معنا نیست که آقایون هیچ تمایلی به در میان گذاشتن زندگی خود با دیگران ندارند، بلکه فقط به اندازه خانم ها دوست ندارند وارد جزئیات شوند. اگر تا کنون به نقشه های کامپیـوتری نـگاه کـرده بـاشید، متوجه خواهید شد که تـمـامی آنـها هـم شـامل کـلـیـد "zoom in " (درشت نمایی) و هم "zoom out " (کوچک نمایی) می باشند. خوب همسر من هر چند یک انسان فوق العاده است، اما ترجیح می دهد تصاویر را بدون بزرگ نمایی نگاه کند. اگر به خاطر دوست صمیمی ام "سارا" نبود، آنوقت او مجبور می شد تا هر روز به خاطر تصاویر درشت نمایی شده من از هر اتفاق خوب یا بد، و پیروزی یا شکست رنج بکشد. اگر بگویم که او مجبور نیست دست کم ۹۸% از این چیزها تحمل کند، بیراهه حرف نزده ام. بر طبق مطالعات و بررسی های فزاینده، اکثریت غریب به اتفاق خانم ها نیاز دارند حداقل یک دوست دختر داشته باشند تا به او تکیه کنند و این امر حقیقتاً زندگی مشترک آنها با همسرانشان را بهبود خواهد بخشید. با استناد به یک تحقیق دانشگاهی که بر روی خانم های ۲۰ تا ۴۰ ساله انجام شده است، می توان گفت که تقریبا ۹۰% از کل افراد تحت آزمایش اذعان داشتند که به طور کلی در مورد مشکلات روابط نامزدی با دوست های دختر خود صحبت می کنند.
۷۵% از خانم هایی که متاهل بودند نیز اظهار داشتند که زمانیکه به یک مشکل در زندگی مشترک برخورد می کنند، پیش از آنکه آنرا با همسر خود در میان بگذارند با دوستان صمیمی خود پیرامون آن مشکل بخصوص بحث می کنند. دکتر "استیسی الیکر" (جامعه شناس) که هدایت تحقیق فوق را به عهده داشت، اظهار می دارد که : "خانم ها معمولا شیوه های متفاوتی را برای کنار آمدن با مشکلات زناشویی امتحان می کنند.
یکی از این تکنیک های فردی از این قرار است که با برشمردن خصوصیات مثبت همسر خود سعی در پوشاندن عیوب و اشتباهات آنها می کنند تا حتی الامکان از بروز هر گونه مشاجره و درگیری جلوگیری نمایند." خانم ها همچنین معتقدند که همدلی و انتقال فکر با دوستان صمیمی می تواند به آنها کمک کند تا با مواردی که به نظرشان در زندگی مشترک غیر قابل قبول است، بهتر کنار بیایند. یکی از دلایلی که موجب می شود تا خانم ها برای رفع مشکلات خود به دوست های دختر خود روی آورند این است که دیدگاه آقایون پیرامون مبحث "حل مشکل"، به طور کلی با دیدگاه خانم ها متفاوت است و تاکتیک های مردها عملا با شیوه های خانم ها در تضاد می باشد.
خانم ها به راحتی می توانند با اندکی گفتگو به آرامش دست پیدا می کنند، اما اولین عکس العمل آقایون در خصوص رفع مشکل، پیدا کردن راه حل است. آنها پس از یافتن راه حل، سریعا بر طبق آن عمل می کنند. "سندی شیهی" متخصص ارتباطات و نویسنده معتقد است که "اگر شما به شوهرتان بگویید که با مادر خود دچار مشکل شده اید، او می خواهد بلافاصله مشکل شما را حل نماید، به همین دلیل شروع می کند به نصیحت کردن و شما هم اصلاً به او گوش نمی دهید و بالطبع او حق دارد که ناراحت شود.
" در حقیقت می توان گفت که رفتار و واکنش های او تا حدی قابل درک است: او می بایست با شما و در کنار مشکلات شما زندگی کند، اما دوست های دخترتان مجبور نیستند با شما و در کنار مشکلات خصوصی تان زندگی کنند؛ اما به هر حال راه و روش حل مشکل توسط یک دوست دختر، کاملا متفاوت است و مسلماً برای خانم ها نتیجه بهتری را در بر دارد. "شیهی" معتقد است: "دوست دختر از شما دلجویی کرده و با شما اظهار همدردی می نماید و می گوید: " آره متوجه می شوم. من خودم هم یک چنین مشکلی را با مادرم داشتم." با این گفتگوها شما فرصت لازم را به دست می آورید و می توانید با فراخ بال بر روی مشکل خود تمرکز کرده و بالاخره خودتان راه حل مناسب را پیدا کنید و مشکل را همانطور که می خواهید حل کنید." به نفع ما اما دوستی میان بانوان تنها به ایجاد آرامش و دلجویی محدود نمی شود. این امر همچنین سلامت ذهنی و جسمی خانم ها را نیز تامین می کند.
دکتر "شیلی تیلور" روانشناس و استاد دانشگاه کالیفرنیا در لوس آنجلس تحقیق جامعی را در سال ۲۰۰۰ بر روی استرس انجام داده است. او در طی مطالعات خود، تئوری پردازی کرده است که خانم ها زمانیکه خودشان و یا دوستانشان در درد سر می افتند، گرایش ذاتی به "مراقبت و همراهی" دارند؛ اما آقایون درست بر عکس آنها هستند و یکی از گزینه های "جنگیدن یا فرار کردن" را انتخاب می کنند. این واکنش خانم ها در نتیجه آزاد شدن هورمن "آکس توسین" ایجاد می شود که ماهیت آرام بخش دارد. یکی از دلایل دیگری که سن خانم ها نسبت به آقایون بیشتر است، همین میل به دوست یابی و درد دل کردن و نهایتاً تجربه استرس کمتر می باشد. بر اساس تحقیقات در دست اجرای پرستاران دانشگاه هاروارد، هر چه تعداد دوست های یک خانم بیشتر باشد، ناراحتی های فیزیکی او در زمان کهولت کمتر می شود.
به طور مستدل می توان گفت که خانم ها به وضوح قدرت "دوستی" را کشف کرده اند. به همین دلیل است که در هر کجا از اداره، و جلسه های مدرسه گرفته تا مسجد و پارک به سمت هم کشیده می شوند و با یکدیگر طرح دوستی می ریزند. خانم ها در مورد همه چیز با هم تبادل اطلاعات می کنند؛ چه در مورد سطحی ترین مسائل (کدام آرایشگاه می تواند زیباترین مانیکور را انجام دهد) و چه در مورد مسائل جدی تر(تجهیزات پزشکی کدام بیمارستان پیشرفته تر است ). آقایون به اندازه ما خانم ها نیازمند ارتباطات اجتماعی نیستند. دکتر "الیکر" می گوید: "آنها به اندازه خانم ها تمایل ندارند در مورد زندگی خصوصی شان با دیگران صحبت کنند و احساسات خود را با کسی در میان بگذارند." و از آنجایی که به اندازه خانم ها نیاز به پرستاری و مراقبت ندارند به همین دلیل زماینکه از آنها یک چنین درخواست هایی داشته باشید ممکن است گیج شده و احساس آزردگی نمایند، و یا اینکه تصور کنند خانم ها بیش از اندازه نیازمند و محتاج هستند. دکتر "الیکر" در ادامه صحبت های خود اضافه می کند که نه تنها آقایون بدشان نمی آید خانم ها برای درد دل و دلجویی به دوستان دختر خود اتکا کنند؛ بلکه ای امر موجبات خوشحالی آنها را نیز فراهم می آورد. در این قسمت مثالی مشابه از جمیله و شوهرش نیما را برایتان بازگو می کنیم. نیما از موقعی که موقیت شغلی اش در خطر افتاده بود به شدت عصبی و عبوس شده بود. او برای ۳۰ سال متخصص بازدید از سرویس های پستی بود و ناگهان از کار بی کار میشود. جمیله می گوید: "زمانیکه او به سن ۴۵ سالگی رسید، شرکت شخص دیگری را به جای او جایگزین کرد و او به جایی رسیده بود که باید بسته های پستی را در حیاط خلوت خاک می کرد." آنها به نیما پیشنهاد بازنشستگی زودتر از موعد دادند، او اگر میتوانست ۱۰ سال دیگر نیز کار کند، حقوق بازنشستگی بیشتری دریافت می کرد. وی تصور می کرد که درست زمانیکه مشکلات اقتصادی خانواده اش بیش از اندازه شدید شده از کار بی کار شده، اما جمیله مخالف او بود: "خودم در یک شرکت بیمه کار میکردم، اما یک دختر هم داشتیم که به مدرسه غیر انتفاعی می رفت و در کنار آن خرج و مخارج زندگی را نیز باید پرداخت می کردیم که کار را برای مشکل تر می کرد." در همین زمان جمیله با یکی از دوستان صمیمی خود قرار ملاقات نهار گذاشت. در این روند او به خوبی توانست خود را از نظر روحی تخلیه کامل نماید. بدینوسیله او به خوبی درک کرد که نیما در این شرایط تا چه حد ناراحت بوده و دچار احساس پستی و پوچی شده است. دوستش به او پیشنهاد کرد که بر روی یک کاغذ بنویسد که اگر به طور مثال نیما ۱۰ سال دیگر هم در آن شرکت کار می کرد چه اتفاقی ممکن بود بیفتد.
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 17 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید