فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت) تعداد صفحه:31
مقاله بررسی عوامل تاثیر گذار بر اقتصاد خانواده و روش های کم نمودن هزینه های خانوار
مقدمه
بخشی از نگرانی مالی خانواده ها، به این برمی گردد که آخر ماه، وقتی که حساب و کتاب می کنند و دخل و خرج را به چرتکه می سپارند، تازه متوجه می شوند که خرجشان، با دخلشان مساوی نبوده و احتمالا خرج، کمی تا قسمت قابل توجهی بیشتر بوده است. همین بیشتر بودن نیز، باعث می شود این فکر به ذهن برسد که بله، ما چقدر فقیریم و در نتیجه، احساس و باوری از فقر، به فرد منتقل شود.
این، دردصورتی است که ما می دانیم عادت های غلطی در حوزه فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی داریم که با شناسایی و رفع آنها، می توانیم از این بی تعادلی دخل و خرج، جلوگیری کنیم؛ و در نتیجه، از بروز این احساس فقر و ناامنی مالی. قسمتی از عادت های غلط مالی و اقتصادی ای را که در حوزه خانواده ها وجود دارد، باد هم مرور می کنیم؛ عادت هایی که شاید، از وجود برخی از آنها، آگاهی لازم را نداشته باشیم و چون از قبل بوده اند، ما هم زیاد به آنها توجه نکرده ایم.هر عادتی را، با پرسیدن کلمه چرا، می توان به چالش کشید؛ و اگر علت هایی که برای این کلمه چرا می آوریم، قابل قبول باشد، در آن صورت عادتی خوب و در غیر این صورت، عادتی است که از دیگران به ما رسیده و می توانیم و گاهی باید، کنارشان بگذاریم.
تجمل، گاهی به خاطر دیگران است و گاهی به خاطر تجمل دوستی خود آدم. مثلا کار شما با یک واحد آپارتمانی 90 متری راه می افتد، اما خودتان را به زحمت افکنده و واحدی 120 متری خریداری می کنید. در نتیجه پولی که بابت 30 متر اضافه پرداخت می کنید، شما را دچار زحمت مالی می کند. این اتفاق، گاهی به صورت عادت در ما شکل می گیرد و اصلا فکر نمی کنیم که چرا باید این اتفاق بیفتد. ما، می توانیم از هر چیزی، خوبش را داشته باشیم، اما درگیر زندگی تجملاتی نشویم. سادگی نیز برای خودش، فلسفه و زیبایی هایی دارد. و البته سادگی، مترادف با بد زندگی کردن نیست. باید تعریف هرکدام از این واژه ها را، در ذهنمان تغییر دهیم.حالا این ماه، کمی درآمدتان کمتر شده، یا خدای ناکرده، عضوی از خانواده بیمار شده و هزینه ای اضافه را روی دوشتان گذاشته است. اصلا جدا از همه اینها، قانع بودن خودش یک فضیلت حساب می شود. حالا تا درآمد آدم زیاد شد، چرا باید برای خودش خرج بتراشد و دنبال امکانات بیشتر برود؟
آدمی بنده طمع است و حرص؛ هرچقدر بیشتر خرج کند برای رسیدن به آرامش، نه تنها به آرامش نمی رسد، که همین جور توی مرداب هزینه ها فروتر خواهد رفت. لطفا تعریف ها را تمیز کرده و دوباره از اول میزانشان کنید: قانع بودن، به معنای بد زندگی کردن نیست؛ به معنای این است که شما تحمل تان بالاست و در بدترین شرایط هم، می توانید دوام بیاورید و البته اگر پول اضافه هم رسید، با برنامه ریزی خرجش خواهید کرد.
سوابق تحقیق
آنتونی ایشاد (2012) بر این باور است که یکی از نگرانی ها و ترس های بزرگ خانواده ها، مشکلات اقتصادی است. این که در پایان ماه دخل و خرج خانواده همخوانی نداشته باشد، برای بسیاری از افراد استرس زاست و باعث ایجاد حس فقر و بحران در خانواده خواهد شد. این عدم همخوانی هزینه ها و درآمدها اغلب از چند اشتباه و عادت غلط مالی سرچشمه می گیرد که آگاهی از آنها می تواند ما را در مواجهه با چنین مشکلاتی یاری کند.
کریمی (1383) می گوید: هر خانواده ای واقعا باید مثل سازمان های دولتی در پایان هر سال به محاسبه هزینه های خود بپردازد و براساس هزینه های سال های قبل و درآمد خود، بودجه سال بعد را تنظیم نماید تا بداند که تکلیفش برای سال بعد چیست و چقدر درآمد و هزینه خواهد داشت. در واقع هم باید بودجه بندی به صورت سالانه صورت بگیرد و هم ماهانه؛ در غیر این صورت، بدون اینکه متوجه شوید، دچار کسر بودجه خواهید شد.
در تحقیقی که توسط حسینی و همکاران (1378) انجام شد به این نتیجه رسیدند که :خیلی اوقات افراد با خوش خیالی بیش از حد و عدم محاسبه توان بازپرداخت خود، اقدام به اخذ وام هایی در حجم بالا می کنند. زمانی که در طول سالیان بر حجم بدهی ها افزوده شود، بازگرداندن آنها دشوار خواهد بود. به علاوه بالا رفتن سن افراد و کاهش توانایی کاری و درآمدی آنها نیز بازگشت بدهی ها را کندتر می کند. در چنین شرایطی ممکن است خانواده، بحرانی جدی را تجربه نماید.
مقاله بررسی عوامل تاثیر گذار بر اقتصاد خانواده و روش های کم نمودن هزینه های خانوار