این پرسشنامه انگیزه فرد را برای بکارگیری ابتکار و نوآوری در شغلش مورد ارزیابی قرار می دهد. فرمت فایل PDF غیرقابل تبدیل به word
پرسشنامه: ابتکار و نوآوری
این پرسشنامه انگیزه فرد را برای بکارگیری ابتکار و نوآوری در شغلش مورد ارزیابی قرار می دهد. فرمت فایل PDF غیرقابل تبدیل به word
این پاورپوینت قابل ویرایش می باشد
مقدمه
نظریهها و سبکهای مدیریت در مسیر تحول خویش، سازمانها و منابع انسانی و مادی را دستخوش تغییرات و تحولات بسیاری کردهاند. مهمترین این نظریهها و سبکها، نظریههای کلاسیک، نئوکلاسیک (مکتب روابط انسانی)، سیستمی، اقتضایی و سبکهای دستوری، متقاعدکننده، مشارکتی و تفویضی هستند. نظریهی کلاسیک به نظریهی مدیریت علمی، اداری و بوروکراتیک (دیوانسالاری) معروف است و با نگرش عقلایی – اقتصادی وارد عرصه اقتصاد، صنعت و خدمات شده است. رشد اقتصادی و افزایش درآمد، از نتایج اولیهی نظریهی کلاسیک است. اگرچه این نظریه، انسان را به مثابه ابزار اقتصادی و تولیدی مینگرد، اما با مطرح کردن اصولی مانند آموزش کارکنان، تقسیم کار، ایجاد واحد کار، هماهنگی و هدایت، موجبات رشد نسبی افراد و بهبود مسیر شغلی آنان را فراهم میسازد. سبک رایج مدیریت در این نظریه، دستوری و سلسله مراتبی است.
بیان مسئله
تلاش برای سازگاری سازمانها با تغییرات پیچیدهی اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی و لزوم برخورداری از نظریهها و سبکهای اثربخش و مفید در مدیریت و رهبری، ایجاب میکند که مدیران از مقام کارمند ساده و مسئول امور اداری و کارپردازی خارج و به مهمترین عاملِ نوسازی، اصلاح و بهبود سازمان و موفقیت کارکنان مبدل شوند. پژوهشهای بسیاری در زمینهی اثربخشی سازمانها، از جمله مدارس، انجام گرفته است که نقش مدیر و شیوهی مدیریت او را در کارایی و اثربخشی سازمان مورد تاکید قرار میدهند .[Sergiovanni, 1989; Murphy and Hallinger, 1982] مدیریت و رهبری قوی و با انگیزهی سازمان، سبب گسترش بیشتر مهارتها، دانش و معلومات کارکنان و ارتقای هویت حرفهای آنان میشود. مدیران سازمانها، باید بتوانند همهی افراد و حتی جامعهی پیرامونی را به همکاری و همیاری بطلبند و سازمان خود را به صورت مشارکتی رهبری کنند، میانجیگر تنشها و برانگیزاننده و مشوق رشد حرفهای کارکنان و از همه مهمتر، عامل تغییر و نوآوری در سازمان باشند (بازرگان، 1382) تغییر موقعیت و انتظارات سازمانهای امروزی اقتضا میکند که به نظریات و سبکهای مدیریت و نقش مدیران به عنوان مهمترین عامل تغییر و تحول و بروز خلاقیت و نوآوری، بیشتر توجه شود. برای مثال، سازمانی که ساختار ارگانیک دارد و از سبک مدیریت مشارکتی ونظریهی سیستمی بهره میبرد، نسبت به سازمان دارای ساختار مکانیکی و بوروکراتیک، و سبک دستوری و نظریهی کلاسیک، تاکید بیشتری بر نوآوری و بهتر شدن کیفیت کالاها و خدمات و تناسب بیشتر آنها با نیازهای مصرف کننده و مشتری دارد(محمد زاده ، 1374) برای نوآوری در سازمان، تنها داشتن مدیر و کارکنان خلاق و نوآور کافی نیست؛ زیرا اندیشهی خلاق و نوآور، در سازمان بورکراتیک با ساختار مکانیکی تأثیر چندانی ندارد. حتی میشود گفت بیتأثیر است. لابیچ (1996) معتقد است که علاوه بر لزوم وجود مدیر و کارکنان خلاق و نوآور در سازمان، باید ساختار، استراتژی، محیط، فناوری، اندازه و چرخهی حیات سازمان و توان کنترل منابع انسانی آن، ونیز فرهنگ و صاحبان قدرت از نوآوری حمایت کنند. در سازمانهای بسیار نوآور، ساختار سازمانی مشوق نوآوری است. اینگونه سازمانها از ساختاری منعطف برخوردارند (دروکر،1992).
فرمت ورد قابل ویرایش
تعداد صفحات 36
خلاقیت و نوآوری تعریف، مفاهیم و مدیریت آن
این مقاله به تشریح مفاهیم و مبانی خلاقیت و نوآوری میپردازد. تعاریف مختلفی از خلاقیت ارائه میشوند و از دیدگاه روانشناسی و سازمانی مورد بررسی قرار می گیرند. سپس موضوع نوآوری و ارتباط آن با خلاقیت شرح داده میشود. ارتباط خلاقیت و نوآوری، تأثیر ساختار بر نوآوری، تأثیر فرهنگ سازمانی بر نوآوری، تأثیر متغیرهای منابع انسانی بر نوآوری از دیگر مباحث این بخش هستند. ویژگیهای افراد خلاق، فرصتهای خلاقیت، نقش و اهمیت خلاقیت و نوآوری از جنبه فردی و سازمانی، ویژگیهای سازمانهای خلاق، مدیریت خلاقیت، تکنیکهای توسعه خلاقیت گروهی شامل طوفان فکری، شش کلاه تفکر، گردش تخیلی، تفکر موازی و ارتباط اجباری از دیگر مطالب این مقاله هستند.
منبع : روزنامه همشهری، پنجشنبه 2 تیر 1384، سال سیزدهم، شماره 3730، صفحه 10
کلیدواژه : خلاقیت ؛ نوآوری ؛ مدیریت خلاقیت ؛ سازمان های خلاق ؛ افراد خلاق ؛ تکنیک های خلاقیت ؛ طوفان فکری ؛ شش کلاه تفکر ؛ تفکر موازی ؛ گردش تخیلی ؛ ارتباط اجباری
1- مقدمه
با پیشرفت روز افزون دانش و تکنولوژی و جریان گسترده اطلاعات، امروزه جامعه ما نیازمند آموزش مهارتهایی است که با کمک آن بتواند همگام با توسعه علم و فناوری به پیش برود. هدف باید پرورش انسانهایی باشد که بتوانند با مغزی خلاق با مشکلات روبرو شده و به حل آنها بپردازند. به گونهای که انسانها بتوانند به خوبی با یکدیگر ارتباط برقرار کرده و با بهره گیری از دانش جمعی و تولید افکار نو مشکلات را از میان بردارند. امروزه مردم ما نیازمند آموزش خلاقیت هستند که با خلق افکار نو به سوی یک جامعه سعادتمند قدم بردارند. رشد فزاینده اطلاعات، سبب شده است که هر انسانی از تجربه و علم و دانشی برخوردار باشد که دیگری فرصت کسب آنها را نداشته باشد، لذا به جریان انداختن اطلاعات حاوی علم و دانش و تجربه در بین انسانها یکی از رموز موفقیت در دنیای امروز است. هیچ کس قادر نیست به میزان اطلاعات واقعی هر کس که در گوشه ذهن او نهفته است پی ببرد. این اطلاعات زمانی به حرکت در میآید که انگیزهای قوی سبب رها شدن آن به بیرون ذهن میشود. در این مرحله انسانها به سرنوشت یکدیگر حساسند و در جهت رشد یکدیگر میکوشند و در نهایت سبب میشود جریانی از علم و دانش و تجربیات میان آنها جاری شود که همین امر زمینهساز نوآوری و خلاقیت خواهد بود.
یکی از عوامل مؤثر در بروز خلاقیت در یک جامعه، زمینهسازی و بسترسازی در بین انسانها جهت ایجاد فرهنگی است که در آن همگان در تلاش برای رشد دادن دیگری هستند و با تأثیر بر روی یکدیگر به پیشرفت جامعه کمک میکنند.
مقدمه
امروزه، سرعت تغییرات در حوزه های تکنولوژی، فن آوری نرم افزاری و سخت افزاری، دانش بازار و حتی اقتصاد سیاسی کشورها از یک طرف و همچنین ابتکار عمل همراه با سرعت عمل در حوزه های کسب و کار باعث گردیده تا شرکت های کوچک و متوسط با چالش روبرو شوند. صنایع کوچک و متوسط استخوان بندی اقتصاد و صنعت هر کشوری را تشکیل می دهند. در اکثر کشورهای جهان توسعه صنایع کوچک و متوسط جزء سیاست های اصلی و اولویت دار دولت ها به شمار می رود و رویکرد ویژه ای به منظور حمایت از ایجاد، رشد و بقای این گونه واحدها اتخاذ می شود. پنجره واحد بنگاه های کوچک و متوسط بعنوان یک پل ارتباطی بین بنگاه ها از یک سو و دستگاه های تامین کننده خدمات بنگاه ها از سوی دیگر عمل می کند (سادات رسول , 1388). هر چند بحث صنایع کوچک و متوسط در جهان سابقه زیادی دارد ولی متأسفانه در کشورمان در حوزه های علمی و سیاست گذاری چندان به اهمیت و جایگاه این بخش پرداخته نشده است. با بررسی عملکرد شرکت های ایرانی می توان شاهد روند پر نوسان و بحث برانگیز رشد و نرخ بازده سرمایه گذاری طی ده سال گذشته بود و این در حالی است که کارشناسان پتانسیل شرکت های حاضر در بازار سرمایه¬ی ایران را از لحاظ عملکرد بهتر، بیشتر از این می دانند. برای بهبود و ارتقای عملکرد شرکت ها، استراتژی های فراوان و گوناگونی پیشنهاد شده که با توجه به شرایط، طراحی و اجرا می شوند و در حقیقت آن چه که بهبود عملکرد شرکت ها را مشکل نموده، انتخاب مؤثرترین و بهترین استراتژی با توجه به ویژگی های سازمان ها است که البته این استراتژی ها باید انعکاس دهنده¬ی پویایی های بازار رقابتی نیز باشد. به طوری که مشکل عدم پویایی استراتژی ها، بزرگ ترین چالش در بررسی ها و مطالعات اخیر گزارش شده است (سایمونز , 1385)
مروری بر پیشینه تحقیق
در سال های اخیر توجه ویژه ای به موضوع عملکرد بازار شرکت ها در مباحث بازاریابی شده است. بررسی ادبیات موضوع نشان می دهد که: 1) کشین در سال 2006 با بررسی 157 شرکت تولیدی کوچک در ترکیه به رابطه مثبت بین استراتژی های نوآوری و بازارگرایی با عملکرد بازرگانی این شرکت ها تأکید نمود 2) لی و تسی در سال 2005 ضمن مطالعه¬ی عملکرد شرکت های خدماتی در تایوان دریافتند که استراتژی های بازارمحوری و یادگیری محوری با عملکرد بازرگانی رابطه¬ی مستقیم دارند 3) رهی و همکارانش در سال 2010 ضمن بررسی شرکت های کره¬ی جنوبی به رابطه¬ی مستقیم بین نوآوری و عملکرد بازرگانی تأکید نموده اند 4) گرینستین در سال 2008 با روش متا آنالیز به رابطه¬ی مثبت بین بازارمحوری و نوآوری تاکید نمود 5) لایو و ویو در سال 2010 ضمن بررسی بازار اقتصادی تایوان به رابطه¬ی مثبت بین یادگیری سازمانی و نوآوری سازمانی تأکید نموده اند 6) لین و همکارانش در سال 2008 با بررسی 333 شرکت خلاق و نوآور در تایوان به رابطه¬ی مثبت بین بازارمحوری و یادگیری محوری اشاره نموده اند در ادامه مهم ترین یافته های صاحب نظران در قالب جدول 1 آورده شده است.
فرمت ورد تعداد صفحات 17