دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 15
وقایع و مقاطع تحولساز قرن بیستم تاثیر گذار بر برنامهریزی و شهر
برای ادامة بحث و گشودن دریچهها و مسیرهای نیل به هدف اصلی وب که امکانپذیری و چگونگی برنامهریزی شهر هست لازمه که اشارهای به وقایع و مقاطع تحولساز قرن بیستم - در مقیاس جهانی- که ناظر بر شکلگیری روابط جهانی و پیریزی خطوط سرنوشتساز برای انسانهای ساکن در این کرة خاکی (جهان اول، دوم، سوم؛ فقیر و محروم، متوسط جدید و قدیم، غنی و ثروتمند؛ جنوب و شمال؛ محروم و ستمدیده، برخوردار و مرفه) است داشته باشیم. از دوستان عزیز هم جهت تکمیل بحث دعوت به عمل میاد.
برای چارچوببندی بحث این تحولات را به 6 دسته تقسیم میکنیم:
1- شناختی- ایدئولوژیک (فکری در حوزة روش و جهانبینی)
2- فنی - تکنولوژیک
3- اقتصادی
4- اجتماعی
5- زیستمحیطی- پایداری
6- امنیتی- نظامی
البته لازم به ذکر است که این تقسیمبندی جهت سهولت کاره چراکه همة تحولات در عرصههای مختلف بصورت درهمبافته شکل میگیره و عمل میکنه و با توجه به تقدم و تاخری که دارند تاثیرات متقابلی بر روی هم دارند. در واقع امر اینها عناصر متداخل و همبستهای هستند که در کل بصورت سیستماتیک عمل میکنند و در کل تغییر و تحول در هر یک، دیگری را هم تحت تاثیر قرار داده و برمیانگیزاند.
بدین منظور در صفحات بعد به ترتیب یک یا چند مورد از این موارد را بصورت اشارهای بیان خواهم کرد.
این بحت برمبنای تفکر سیستمی به شهر هست. چراکه در دنیای امروز، شهر واحد و سیستمی مجرد از سایر شهرها و جهان در کل نیست و هر اتفاق و رویدادی در مقیاس جهانی، عملکردی در مقیاس محلی نیز دارد و بالعکس. بنابراین علاوه بر عوامل محلی، منطقهای و ملی، عوامل و فرایندهای فرا ملی و جهانی تاثیرات تعیین کنندهای دارند. عوامل موثر بر سرنوشت مکانها، امروزه متعدد، پیچیده و متداخل هستند که در این بین عوامل تعیین کننده، اصلی و مسلط نقش بسزایی بازی میکنند.
زندگی شهری و برنامه ریزی
واقعاً امروزه شرایط زندگی و محیط زیست آدمی از هر لحاظ تغییر و تحول پیدا کرده و در عین اینکه بر رفاه و آسایش بشر افزوده شده در عین حال دقدقهها و همچنین مشکلات و ناامنیها هم بیشتر شده. از یکطرف اوج رفاه و ثروتمندی رو میشه به تماشا نشست و از طرف دیگه اوج فقر و به قولی بدبختی رو. از یکطرف اوج امنیت و آسایش و از طرف دیگه اوج ناامنی و استرس.
و در دنیای امروزی، در قرن ۲۱، قرنی که همه چیز شهری شده، شهرها محل زندگی، کار، تفریح و اسکان شدن و این شهرها در عین پدید آوردن امکانات و شرایط زیست و زندگی، تناقضات و مسائل و مشکلات زیادی رو هم در خود دارن. چه بسا شهری آباد و سرزنده در فردای اون به خاطر حادثهای طبیعی (مثل زلزله) یا ساخت انسان و تکنولوژی (مثل حملة اتمی) تبدیل تپهای خاکستر بشه. در کنار این، گذران زندگی روزمره نیز اغلب در شهرهای جهان سوم یا به خاطر خلوتی زیاد و فقدان امکانات (خدماتی، شغلی و ... ) و یا شلوغی و ازدحام و فشردگی زیاد با مشکلات زیادی روبرو بشه. کمبود امکانات مالی، انحصارات بزرگ، ناامنی سیاسی، هزینههای سرسام آور نظامی، هدفگزینیهای نادرست، مدیران نالایق و شرایط اجتماعی- اقتصادی بینالمللی، همه و همه محدودیتهای بسیار بزرگی رو برای فراهم کردن زمینهها و شرایط یک زندگی خوب برای عامة مردم بوجود بیاره. کیفیت مناسب زندگی و یا حداقل فراهم بودن زمینههای رفع نیازهای اساسی که این انسان خستة امروزی کمی هم بتونه به سلسله مراتب بالاتر نیازهای خودش از جمله خودشکوفایی برسه و تنها در پیچ و خم روزمرهگی و رفع احتیاجات اولیة خودش اونم با استرسها، فشارها و ناملایمات زیادش غرق نشه، واقعا چطور باید حاصل بشه؟
واقعا آیا میشه که شرایط قابل قبولی رو برای زندگی فراهم کرد؟
آیا شهر رو به عنوان سکونتگاه انسان مدرن میتوان برنامهریزی کرد؟
زمینهها و شرایط لازم برای برنامهریزی مناسب چیست؟
و برنامهریزی باید توسط چه کسانی انجام گیرد؟
شهر نشینی معاصر
خوب در ادامة مطلب قبل و مسیریابی شهرنشینی فعلی غرب باید اشاره کنیم که در بررسی عوامل بوجود آورندة رشد شهر امروزی و به قولی شهرنشینی امروزی، باید بین نیروهای محرک توسعة شهرهای مدرن به وسعت بیسابقة امروزی و آنهاییکه موجب ایجاد و گسترش شهر قبل از انقلاب صنعتی گشتهاند تمایز قائل شویم. تضاد بین اندازة شهرها در این دو مقطع (قبل و بعد از انقلاب صنعتی و ادامة آن، بویژه بعد از جنگ جهانی دوم)، دلیل بر وجود دو تکنولوژی متفاوت است. در واقع تحولات پیچیدة اقتصادی-فنی که اساس انقلاب صنعتی بودند موجبات تغییرات عمیقی در اندازة شهرها، نسبت جمعیت ساکن در آنها و آهنگ رشد شهرنشینی گردید. به نوعی که امروزه، توسعة شهری چه در کشورهای پیشرفتة صنعتی و چه در کشورهای در حال توسعه، بارزترین نوع تکامل جوامع انسانی است.
در واقع تحولات فرهنگی- اجتماعی و اقتصادی قرن 19 و 20، متاثر از مدرنیسم، گسترش سریع شهرها و پیدایش کلانشهرها، شهرمنطقه ها را موجب شده و تغییرات بنیادی را در ساختار و سازمان فضایی-کالبدی آنها بوجود آورده است. پیدایش نظامهای سیاسی و اقتصادی جدید، ظهور کارتلها و تراستها و شرکتهای چند ملیتی، تقسیم کار، تحول در نظامهای فرهنگی و علمی، تحول در ایدئولوژی، تحول رسانهای و ارتباطات الکترونیکی، ازبین رفتن فاصلة زمانی- مکانی، ایجاد بزرگراهها و شبکههای هوایی- زمینی و ... بطور کلی تمام عرصههای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی را متاثر ساخته است. در حقیقت چهار رخداد شامل رنسانس (تجدید حیات علمی-فرهنگی)، اصلاحگرایی مذهبی، روشنگری(جنبش فکری و نهضت فرهنگی، سیاسی و اجتماعی عقل محور) و انقلاب صنعتی، ارکان مدرنیسم را در اروپا و به نوعی غرب آفریدند. در این بین شبهمدرنیسم، ثمرة مدرنیسم اروپایی یا مدرنیسم جهان سومی، روابط و فرایند استعماری، نواستعماری و تقسیم جدید بینالمللی کار، فراشهرنشینی، شهرنشینی کاذب یا شبهشهرنشینی را در کشورهای جهان سوم که نشان دهندة عمق بیماری ساختهای اجتماعی-اقتصادی آنهاست بوجود آورده است.
در کل، فرایندهای ذکر شده در بالا با حرکت خود در طول قرون 19 و 20 و شدت یابی آنها و همچنین همراهی تکنولوژی ارتباطات و اطلاعات و شکلگیری جامعة شبکهای و فشردگی زمان و مکان در اثر اون، در کنار تحولات اقتصادی و سیاسی بعد از جنگ جهانی دوم و الزامات پست مدرنیسم، نظم نوین جهانی را حاکم ساخته و توسعة شهری و شهرنشینی غرب را باید در درون این فرایند دید. پروسة نظم نوین جهانی و پروژة جهانی شدن شکل خاصی از شهرنشینی و شبکة و سلسله مراتب خاصی از شهرها را با مرکزیت جهانشهرهای واقع در کشورهای توسعه یافته در سطح اول و کوچکترین شهرها و سکونتگاههای کشورهای جهان سوم که توسط پل مادرشهرهای بزرگ سر خود به این شبکه وارد میگردند در سطح آخر، بوجود آورده است.
همانگونه که قدرت برتر و تکنولوژی برتر به نوعی بقیه را به فرمانبری فرا میخواند، شهرهای برتر و مسلط نیز که همان جهانشهرها هستند به نوعی به رهبری شبکة شهری جهانی میپردازند و نهایتا این نیروها و نظامهای اقتصادی و سیاسی برتر هستند که با بهرهگیری از این شرایط، حداکثر استفاده را خواهند برد. قطعا کشورهای صاحب شهرهای جهانی، رهبری اقتصادی و سیاسی جهان را از آن خود کرده و میکنند. چنین است که شهرها همیشه در طول تاریخ نقش آفرین بوده اند و