توضیحات : ای شاهد قدسی که کشد بند نقابتو ای مرغ بهشتی که دهد دانه و آبتخوابم بشد از دیده در این فکر جگرسوزکاغوش که شد منزل آسایش و خوابتدرویش نمیپرسی و ترسم که نباشداندیشه آمرزش و پروای ثوابتراه دل عشاق زد آن چشم خماریپیداست از این شیوه که مست است شرابت
کتاب غزل های حافظ