سورنا فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

سورنا فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق درمورد ریزش های کیهانی

اختصاصی از سورنا فایل تحقیق درمورد ریزش های کیهانی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 8

 

ریزش های کیهانی"بسم الله الرحمن الرحیم"انواع ریزش های کیهانی1) ریزش های هادرونیک (Hadronic Cascades):این ریزش ها بیشتر از ذراتی مانند پروتون ها تشکیل شده اند و پرتوزایی خود آنها باعث تجزیه ی آنها بر فراز جو می شود.می توانیم این عمل متقابل را به صورت زیر نیز بنویسیم:Cosmic Ray (CR) + Atmospheric Nuclei (AN) CR' + AN' + n + m + other mesonsکه در این معادله CR' باقیمانده ی اصلی پرتوهای کیهانی می باشد که می تواند باعث ایجاد واکنش های بیشتری با هسته های اتمسفری شود.اگر اصل پرتوهای کیهانی انرژی کافی را داشته باشند حتی پرتوها می توانند به سطح زمین نیز برسند.AN' باقیمانده ی هسته های اتمسفری می باشد که دارای انرژی بالایی هستند.همچنین مقدار تولیدی ار تجزیه ی هسته ها نیز همان(مزون ها) می باشند که می توانند در دنباله ی مادون تولید مزونی پرتوزا کنند.پرتوزاییدر دو مرحله از انرژی پرتوهای گاما می تواند سرچشمه ی جز اصلی الکترومغناطیس ریزش باشد زیرا از این به بعد الکترون ها و پرتوهای گامای تولید شده می توانند دارای جز اصلی ساخته شده از الکترون ها و یا گاماهایی باشند که در پدیده ی بزامشتراهلونگ (Bremsstrahlung) {تابش ترمزی} یا در ترکیب دوتایی تولید شده اند.شکل: مدل هندسی پرتوزایی تشعشعات چرنکوف برای اشعه ی گاما و ریزش هادرونیکهمچنین فرآیندی که در آن این مادون ریزش ها توسعه می یابند (مانند فرآیند الکترومغناطیس) خالص است.2) ریزش های الکترومغناطیسی (Electromagnetic Cascades):ریزش های الکترومغناطیس هنگامیکه انرژی ها در این فرآیند سهیم باشند (بر فراز اتمسفر) پرتوهای گاما را در جو غوطه ور می کنند.در واقع این پدیده ها تولید ترکیبی همان اثرات غالب (Dominant Effect) هستند که البته این تنها در مورد ریزشهای پهناور جوی (Extensive Air Showers) صادق است. (این نوع از ریزش ها را در بخش بعدی بررسی می کنیم).فرآیند تولید ترکیبی در زمینه ای از هسته های اتمسفری و یا الکترون ها به منظور حفظ نیروی حرکت صورت می گیرد.طی این فرآیند یک فوتون با انرژی بالا (حداقل 1.022 مگا الکترون ولت) در ماده به یک جفت الکترون – پوزیترون تبدیل می شود.اگر انرژی کافی باشد جفت الکترون نهایی انرژی خود را به سرعت بوسیله ی واکنش یونی از دست نخواهد داد. در مقابل یک الکترون در زمینه ای از ذرات بنیادین هسته می تواند اشعه ی گامای ثانویه را تولید کند. این تولید همان اثر بزامشتراهلونگ نامیده می شود.این اشعه ی گاما (اگر انرژی هنوز از 1.022 مگا الکترون ولت بیشتر باشد) می تواند جفت الکترونی دیگری را تولید کند که آنها می توانند واکنش های بزامشتراهلونگ بیشتری را تحمل کنند.که در نهایت نتیجه ی آن یک ریزش فوتونی – الکترونی و پوزیترونی خواهد بود که می توانند در مسیر قبلی حرکت اشعه های گاما حرکت کرده و در انرژی کل سهیم باشند.3) ریزش های فراگیر جوی (Extensive Air Showers [EAS]):ریزش های فراگیر جوی تا قبل از واضح شدن ابهامات در مورد پرتوهای کیهانی در سال 1927 وجود نداشت.همچنین تمامی فرضیه ها در مقابل توضیح پرتوهای کیهانی به صورت فوتونیک (با قالب نوری) از خواص ذره ای دفاع می کردند.اما امروزه با درک کامل پرتوهای کیهانی توانسته ایم منشا تمام ذرات و پرتوهای پر انرژی را که از فضای خارجی وارد زمین می شوند بفهمیم.در حقیقیت پرتوهای کیهانی از هسته ی اتم (96 درصد هیدروژن – 3 درصد هلیم – 1 درصد کربن – نیتروژن – اکسیژن – فلئور) + پرتوهای گاما - الکترون ها - پوزیترون ها – نوترینو ها و انواع دیگر ذرات بنیادی تشکیل شده اند.پرتوهای کیهانی تا قبل از اینکه به زمین برسند از منابع پرتوزا نشات می گیرند که البته بعضی از مواد متشکل آنها طی فرآیند گذر از کهشکان ها به دلیل انجام واکنش های میان ستاره ای (از قبیل: تجزیه و یونیزه شدن) بوجود می آیند.در واقع مواد متشکل نام برده چیزی است که به زمین می رسد. به همین دلیل ترکیب اصلی دیگری را برای پرتوهای کیهانی پیش بینی می کنیم.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورد ریزش های کیهانی

دانلود تحقیق درمورد میراثی از فلسفه باستان - موسیقی کیهانی

اختصاصی از سورنا فایل دانلود تحقیق درمورد میراثی از فلسفه باستان - موسیقی کیهانی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق درمورد میراثی از فلسفه باستان - موسیقی کیهانی


دانلود تحقیق درمورد میراثی از فلسفه باستان - موسیقی کیهانی

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 9

 

میراثی از فلسفه باستان - موسیقی کیهانی

هنرها رکن مهمی از حیات و فرهنگ آدمی هستند و از زمانی که نوع انسان خود را شناخت این واژه با تمام دلالت هایش در زندگی او به طور اساسی نقش آفرینی کرده است. هر کدام از این هنرها در طول حیات بشر بنا به ماهیتش یعنی این که توسط کدامیک از حواس ره به تجربه می برد، مسیر تکاملی خاص خود را پیموده و در نتیجه دارای زیباشناسی و فلسفه ی منحصر به خود شده است به طوری که در فلسفه ی مدرن هنر، هنرها به دلیل دریافت شدن از حس های مختلف، در ساحت های متفاوتی از هم تحلیل و هر کدام به نحوی جدا از دیگری درفهم و شعور ذاتی اثر دخیل دانسته می شوند. اما از گذشته های دور همواره کسانی بوده اند که با افکار و عقایدی خاص سعی در از بین بردن مرزها داشته اند و آرزوی تبدیل سطوح نامتجانس هستی به یکدیگر را جهت دستیابی به «جسم متعالی» و یا «کمال مطلوب» در سر می پرورانند به طوری که این تفکر در صورت اولیه ی خود آرزوی دانشی هم چون کیمیا را برای بشر به ارمغان آورد. این پدیده در وادی هنر نیز که در قرون گذشته پیوندی ناگسستنی با اعتقادات سنتی داشت به صورت دیگری رخ نمود که باعث به وجود آمدن سنتی غنی به نام رنگ – موسیقی شد. اما دادن جواب قطعی به این که آیا براستی می توان بین موسیقی و هنرهای بصری ارتباط خاصی برقرار کرد یا نه، دشواری خاصی ایجاد می کند و ما تنها در صورتی می توانیم به نحوی معنادار درباره این ارتباط سخن بگوییم که به جد تمام، بدانیم فرهنگ های گوناگون به چه صورت به این هم آمیختگی و یا دگردیسی هنری واکنش نشان داده اند، که البته در این مقاله سعی بر ریشه یابی این سنت و تاثیر فلسفه ی باستان در شکل گیری آن شده است.

 

سرچشمه ی اولیه این سنت مانند بسیاری از علوم و سنن دیگر، برگرفته از دنیای باستان و افکار حکیمان گذشته بود. اما به طور کلی، از ابتدا تا زوال، با وجود دارا بودن فلسفه ای عظیم، وابسته به فلسفه ای بزرگتر به شمار می آمد؛ فلسفه ای هستی شناختی که در آن همه ی چیزها و همه ی حس ها به یک، تبدیل، و برای رسیدن به کمال مطلوب، تفکر عرفانی «وحدت» در پیش گرفته می شد به طوری که این تفکر در پی یکی کردن تجربه های ذاتا متفاوت دیداری و شنیداری که درگاه های نخستین شعور انسانی دانسته می شدند بر آمد.در دنیای باستان نظریه فیثاغورس مبتنی بر فلسفه ی انتظام گیتی که اعتقاد به نظام موسیقیایی هفت سیاره بود راه را برای ارتباط بین کرات و نت ها و بعدها به دنبال آن رنگ ها و روزهای هفته که خود در تمدن های باستانی معلول کرات دانسته می شدند گشود. نکته ای که در ابتدا به عنوان سرچشمه ی ارتباط این عناصر ناهمگون بیان می شود عدد هفت است که برای ریشه یابی سنت رنگ – موسیقی ملزم به بررسی آن در دنیای باستان هستیم. اهمیت عدد هفت به واسطه ی نقل قولی که برای آشکار ساختن چیزی از سرچشمه های اهمیت آن مطرح شده، به بقراط در قرن پنجم پیش از میلاد نسبت داده می شود. او معتقد بود که عدد هفت، به دلیل فضایل اسرارآمیز خود، گرایش به موجود کردن تمام چیزها دارد، و آن را داروی زندگی و منشاءِ تمام تغییرات می دانست زیرا معتقد بود که ماه (moon)، مراحل اش را در هر هفت روز تغییر می دهد و این عدد بر تمام چیزهای زمینی اثر می گذارد. در کنار ربع های ماه، می شد سایر پدیده های طبیعی را نیز در دسته های هفت تایی طبقه بندی نمود. علاوه بر آن، این موضوع در وابستگیِ شباهت های ثانویه نیز در بسیاری از حوزه های ناهمگن همچون سطح های وجود، سیارات، عنصرها، مراحل زندگی انسان و درجات شناخت دیده می شد. هفت کره روشن، یعنی خورشید، ماه و پنج سیاره ای که با چشم غیرمسلح قابل مشاهده اند به این نظم های هفت تایی، یک اعتبار کیهانی آشکار می دادند. این اعتبار تا حدی، از منابع و متون هرمسی مشتق می شد که دربرگیرنده ی اسطوره ای از آفرینش بودند و یک نظام هستی نمادین را به تصویر می کشیدند. بر اساس این متون، انسان توسط یک ذهن یا خرد برتر آفریده شده بود و خصوصیات هفت سیاره را به منظور کنترل سرنوشت خود، بر روی زمین دریافت می کرد. هبوط انسان به واسطه ی سقوط او به درون تاریکی و قلمرو مادی صورت گرفت. این قلمرو از نیروهای طبیعت تبعیت می کرد و به وسیله سرنوشتی اداره می شد که در ستارگان نوشته شده بود. انسان برای فرار از حلقه ی فانی مجبور بود “به قلمرو سیارات نفوذ کند”. تنها به وسیله ی تشخیص این مساله، که بخشی از خرد الهی که در هر فرد گنجانده شده است، می شد تقدیر را تغییر داد و از رنج رهایی یافت و جان غیرفانی را آزاد نمود.

موسیقی سیارات، دارای یک زمینه ی باستانی بود. افلاطون تحت تاثیر فیثاغورس، در کتابش «تیمائوس» به شرح اسطوره ی آفرینش مهیجی در مورد روح جهان که طبق اصول موسیقایی آفریده شده بود، پرداخت. او هارمونی کیهانی خود را به صورت نسبت های ریاضیاتی مشابه بیان نمود که توجیه گر سبکی دیاتونیک بود و تار و پود جهان را از پایین به بالا پشتیبانی می کرد. قرن ها بعد یعنی قرن سوم میلادی سنت هیپولیتوس این جهان موزون را برای تایید برگزید و فاصله های موجود تا سیارات را طبق نسبت های موسیقایی محاسبه کرد و نماد دنیایی برساخته از ملودی را ایجاد نمود و روزهای آفرینش را با یک چنگ هفت زهی نشان داد. با این حال، علی رغم این که ارسطو به این طرحواره به عنوان یاوه ی فیثاغورثی می نگریست و بیان می کرد که در آسمان ها هیچ موسیقی کیهانی این چنینی را نمی توان شنید زیرا ارتعاشات صدا از کره های سیارات به قدری عظیم هستند که می توانند صخره های روی زمین را قطعه قطعه کنند، آن از هند تا دنیای اسلام و تا غرب اروپا گسترش یافت و مانند بسیاری از علوم دیگر که تفکر جادویی پیش زمینه ی تفکر عقلی به حساب می آید زمینه ساز تحولات بعد از خود به خصوص ارتباط صدا و رنگ، یا به طور کلی تر ارتباط موسیقی و نقاشی شد.

 

منابع:

[1] گاتری، ویلیام کیت چمبرز. فیثاغورس و فیثاغورسیان، ترجمه مهدی قوام صفری، تهران: انتشارات فکر روز، 1378.

[2] فرک، تیموتی و پیتر گندی. هرمتیکا، ترجمه فریدالدین رادمهر، تهران: نشر مرکز، 1384.

[3] سپهری، پریدخت. هنوز در سفرم (شعرها و یاداشت های منتشر نشده از سهراب سپهری)، تهران: نشر و پژوهش فرزان روز، 1385.

[4] نقیب زاده، میر عبدالحسین. در آمدی به فلسفه، تهران: انتشارات طهوری، پاییز 1388.

[5] Ibragimov, okilkhan. »Colour and music«, Academy of Arts of Uzbekistan ,2010.

[6] Hutchison, Niels. »COLOUR MUSIC IN THE NEW AGE«, Melbourne, 2009.

<Home.vicnet.net.au>

[7] JEWANSKI, JÖRG. »Colour and music«.

<www.grovemusic.com>

[8] Kennedy, Michael. The Oxford Dictionary of Music, London: Oxford University Press, 2007.

[9] Hutchison, Niels. »COLOUR MUSIC IN AUSTRALIA: De-mystifying De Maistre«, Melbourne, 2008.

این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق درمورد میراثی از فلسفه باستان - موسیقی کیهانی