اختصاصی از
سورنا فایل دانلود مقاله انتظار ظهور «منجى» در بین یهود و نصارى دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
نویسنده آمریکایى کتاب «قاموس مقدّس»، درباره شیوع اعتقاد به ظهور، و انتظار پیدایش یک «منجى بزرگ جهانى» در میان قوم «یهود» چنین مى نویسد:
«عبرانیان منتظر قدوم مبارک «مسیح» نسلاً بعد نسل بودند، و وعده آن وجود مبارک . . . مکرّراً در «زبور» و کتب انبیا، على الخصوص، در کتاب «اشعیا» داده شده است. تا وقتى که «یحیاى تعمید دهنده» آمده، به قدوم مبارک وى بشارت داد، لیکن «یهود» آن نبوآت (پیشگوییها) را نفهمیده با خود همى اندیشیدند که «مسیح» (سلطان زمان) خواهد شد، و ایشان را از دست جور پیشگان و ظالمان رهایى خواهد داد، و به اعلا درجه مجد و جلال ترقّى خواهد کرد».([3])
نویسنده کتاب «قاموس کتاب مقدّس» در کتاب خود ازیهودیان، زبان به شکایت مى گشاید که دعوت عیساى مسیح را بعد از آن همه اشتیاق و انتظار، سرانجام نپذیرفتند و او را مسیح واقعى نپنداشتند و او را با مسیح موعودى که سلطان زمان خواهد بود و منجى واپسین و مژده اش را کتاب مقدّسشان داده بود و سالها در انتظارش در التهاب سوزان لحظه شمارى مى کردند، مطابق نیافتند. از این رو، با او به دشمنى برخاستند، حتّى وى را جنایتکار به ملّت اسرائیل، و تعالیمش را، ضدّ آرمان اساسى کتب مقدّس «عهد عتیق» (تورات و ملحقات آن) دانستند، ناچار به محاکمه اش فراخواندند و به اعدام محکومش کردند، و همچنان با احساس غبنى جانکاه مجدداً در انتظار «مسیح موعود» و رهایى بخش از رنج و ستم، نشستند.
مسیحیان، با این که حضرت عیسى(علیه السلام) را «مسیح موعود» یهودیان مى دانستند، چون نسبت به پیروى او احساس ناتمامى کردند، یکباره امیدشان از «زمان حال» برکنده شد؛ حماسه انتظار را از سرگرفتند و در انتظار «مسیح» و بازگشت وى از آسمان، در پایان جهان نشستند.
طبق نوشته «مستر هاکس» آمریکایى، در کتاب خود «قاموس کتاب مقدس» کلمه «پسر انسان» 80 بار در «انجیل» و ملحقات آن (عهد جدید) به کار رفته که فقط 30 مورد آن با حضرت عیسى(علیه السلام) قابل تطبیق است، و 50 مورد دیگر از «مصلح» و نجات دهنده اى سخن مى گوید که در آخر زمان ظهور خواهد کرد
دیدگاه یهود در مورد شخص منجی و ویژگیهای او چیست؟
اعتقاد کلی یهود بر این است که ماشیح فردی است که در هر دوره ای وجود دارد و قابلیت مسیح شدن را دارد و اگر شرایط که عموما از آن به توبه جامعه یهودی تعبیر می شود، محقق شود او اعلام موجودیت میکند و خداوند ماشیح بودن را به او اعلام می کند و اگر شرایط آماده نباشد کس دیگری که او هم در زمان خود لایقترین فرد است مستعد این مساله است و بالطبع نظرها بیشتر به سوی مراجع مذهبی یا عالمترین فرد است.
این معمول بوده که وقتی یکی از عالمان یهود فوت می کرده است چه بسا مردم با تاسف می گفتند که اگر شرایط مهیا میشد، او ماشیح می بود و این قضیه تا آنجا پیش رفت که گروهی فکری از یهود به نام حسیدیم ها که به تعبیر خودشان پارسایان و زهاد یهود هستند و به اجرای احکام توجه بیشتری دارند، در این دوران اخیر رسما اعلام کردند که رهبر دینی شان همان ماشیح است. آن رهبر اعلام کرده بود که دوران تبعید
دارد تمام می شود و ما وارد دوران مسیحایی می شویم و این تعبیر شد که پس خود او مسیح است و علی رغم این که او چند سال پیش فوت کرد هم چنان پیروانش عقیده دارند که این مرگ ظاهری است و روزی او دوباره قیام می کند و بنی اسرائیل را نجات می دهد.
برخی دیگر نیز مثل یهودیت مدرن و رفرم ها و برخی از صهیمونیست ها، ساختار را شکسته و اصلا عقیده شخص ماشیح را کنار گذاشتند و بر این باورند که نیازی به انتظار او نیست. جایگزین این باور در اعتقاد آنها دوران مسیحایی است یعنی ما به جای منتظر بودن شخص مسیح منتظر دوران هستیم و این دورا ن هم از طریق اعمال خودمان به دست می آید یعنی وقتی گروهی تلاش کنند و فضای بهتری را درست کنند ما به آن هدف که دوران مسیحایی است نه شخص مسیح نزدیک می شویم.
حتی یهودیت سکولار یعنی یهودیت کاملا غیر مذهبی هم مثل کارل مارکس که اصلا کمونیست شدند و احکام و شرایع یهود را به طور کامل کنار گذاشتند، این ها هم حتی معتقد بودند که می شود رسوم و سنتهای دینی را به طور کامل از یهود گرفت اما اعتقاد و امید به مسیح و ماشیح و منجی هم چنان در یهود باقی خواهد ماند.
یعنی حتی آنها هم به مسیح اعتقاد داشتند ولی راههای رسیدن فرق دارد. یهودیان سنتی معتقد به لزوم پایبندی اجرای دقیق تر احکام و اخلاقیات یهود هستند برای ظهور ماشیح. اما یهودیان سکولار و مدرن از تلاش مذهبی بیرون می آیند و به سوی تلاش اجتماعی می روند. با این تفاوت که این تلاش اجتماعی را یهودیان رفرم به صورت نیکوکاری و کارهای خیریه و نظم بخشیدن به جامعه و جهان می دانند و یهودیان سیاسی یا صهیونیستهای سیاسی آن را به جو سیاسی می برند یعنی می گویند ما با
اقدامات خود برای تصرف سرزمینی موعود و پابرجا کردن دولت سیاسی به همان دوران طلایی خواهیم رسید.
اینها تقریبا طیفی از عقاید و باورهای یهودیان بود در مورد منجی.
اندیشه موعود باوری به لحاظ حساسیت موضوع همواره درگیر آسیبهایی بوده است. همچنان که شما هم اشاره فرمودید در تاریخ یهود و به طور خاص با تلقی سنتی از این آموزه ، این آسیبها وجود داشته است.
بزرگترین موردی که البته نمی توان آن را به عنوان آسیب یاد کرد ولی نکته ای است که یهود را در برابر اندیشه ماشیح محافظه کارتر کرد، ظهور حضرت عیسی بود. این قضیه نقطه اختلاف میان یهودیت و مسیحیت است. یعنی وعده هایی که در کتابهای پیامبران بنی اسرائیل در
مورد ظهور منجی آمده بود باعث شد به هنگام ظهور عیسی مسیح، خیلی ها به این باور رسیدند که این همان منجی موعود یهود است و از همین جا نقطه اختلاف یهودیت و مسیحیت آغاز شد و اتفاقا همین افتراق و اینکه یهودیان آن انتظاراتی که از مسیح موعود داشتند را در مسیحیت ندیدند، باعث شد که یهودیان بیشتر مراقب اوضاع باشند.
قبلا گفتیم که در قضیه برکوخبا در سال 130 میلادی، یهودیان فریب خوردند و از احساسات آنها سوءاستفاده شد و بعد از این هم برخی مدعیان دروغین مسیح بودن وجود داشته اند که با باور مردم مواجه شدند ولی معمولا آنقدر ها فراگیر نبوده است. یعنی بعد از آن اتفاقات اولیه حضرت عیسی و برکوخبا اگر هم کسی این ادعا را کرده است، آنقدرها موفق نبوده است.
ولی بر اساس اطلاعی که من دارم امروزه برخی گروههای افراطی یهودی که معتقد به دوران بهشتی زمان ماشیح هستند، یعنی می گویند در آن دوران انسان به دوران قبل از حضرت آدم برمی گردد و
شامل 13 صفحه فایل word قابل ویرایش
دانلود با لینک مستقیم
دانلود مقاله انتظار ظهور «منجى» در بین یهود و نصارى