سورنا فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

سورنا فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

مقاله گاه شماری یهود

اختصاصی از سورنا فایل مقاله گاه شماری یهود دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله گاه شماری یهود


مقاله گاه شماری یهود

لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"

فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحات 19

, تشرین اول تشرین آخر نام چند ماه پاییزی نزد اقوام گوناگون بین النهرین و آسیای صغیر از روزگار باستان تا امروز این نام در گاه شماری مذهبی یهود به صورت تشری ضبط شده است .
تشری از واژة آرامی شری به معنای آغاز کردن گرفته شده است (نیلسون ص 23) و لانگدون (ص 29) در حالت فعلی آن را به صورت شرو ضبط کرده است . نام این ماه در اسناد بابلی به صورت تشری / تشریت و در دورة کاسیها به صورت تشریتو در اسناد آشوری ـ بابلی ضبط شده است (لانگدون همانجا). نام تشرین دوم یا تشرین ثانی در گاه شماریهای رایج در بعلبک و شهرهای یونانی آسیای صغیر نیز به کار می رفته و برای نخستین بار در کتیبه های پالمیرا آمده است (ایدلر ج 2 ص 43). به کار بردن نام ماهها به صورت جفتی (دوگانه مزدوج ) که با واژگان بزرگ و کوچک اول و دوم و قدیم و ثانی توصیف می شده اند مربوط به زمانی دانسته شده که سال به تقسیماتی کوچکتر از چهار فصل تقسیم می شده است (نیلسون ص 224). به رغم آنکه آغاز و پایان ماههای سال در گاه شماریهای مختلف این مناطق با ررجوع کنید بهیت هلال مشخص می شده است موضع ماهها با اضافه کردن یک ماه در هر دو یا سه سال در فصول تثبیت می شده است (فادرینگهام 1908ـ1909 ص 20 همو 1931 ص 735 پارکر و دوبراشتاین ص 1ـ3). با توجه به معنای واژة شری ظاهرا پیش از آنکه در تقویمهای بابلی ـ سریانی ماه نیسان (مقارن اعتدال بهاری یا نزدیک به آن ) نخستین ماه سال دانسته شود ماه تشری نخستین ماه سال بوده است . با انتقال آغاز سال از نخستین روز ماه تشری به نخستین روز ماه نیسان در زمانی نامعلوم ( رجوع کنید بهتقی زاده ص 65 پانویس ) ولی پیش از اسارت یهود در بابل (لانگدون ص 24) تشری هفتمین ماه سال در گاه شماری مذهبی یهود و نخستین ماه در گاه شماری عرفی آنان به شمار می آمده است . بررسی لوحه های تاریخدار بابلی و نیز بعضی شواهد در بارة شروع سال در ماهها و فصول مختلف (مورگن استرن ص 112) این نظر را تقویت می کند که در نواحی و شهرهای گوناگون بین النهرین و هلال خصیب در روزگار باستان زیر نفوذ تمدنهای اکدی کنعانی سومری و عیلامی سال در آغاز فصول مختلف و با نام ماههای «آرامی » آغاز می شده است که در دوره های بعد به نامهای «سریانی » مشهور شدند. قوم یهود نخستین روز ماه تشری نیسان ایلول و آغاز یا نیمة ماه شباط را به منظورهای متفاوت آغاز سال نو به شمار می آورد (نیلسون ص 274).


دانلود با لینک مستقیم


مقاله گاه شماری یهود

دانلود تحقیق سیماى یهود در ادب منظوم پارسى 10 ص

اختصاصی از سورنا فایل دانلود تحقیق سیماى یهود در ادب منظوم پارسى 10 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق سیماى یهود در ادب منظوم پارسى 10 ص


دانلود تحقیق سیماى یهود در ادب منظوم پارسى 10 ص

دسته بندی : علوم انسانی _ تاریخ و ادبیات، تحقیق

فرمت فایل:  Image result for word ( قابلیت ویرایش و آماده چاپ

فروشگاه کتاب : مرجع فایل 

 


 قسمتی از محتوای متن ...

 

تعداد صفحات : 9 صفحه

سیماى یهود در ادب منظوم پارسى (از سده سوم تا سده هفتم ه.
ق) عباس نادرى شیخ(1) بررسى آثار منظوم ادب پارسى در ارتباط با یهودیان، گذشته از این که ما را با نحوه‏ى تفکر شعرا و سخنوران در مورد یک گروه اقلیت فکرى و مذهبى آشنا مى‏کند، مى‏تواند ما را به درک بهتر اوضاع زندگى یهودیان آن دوره‏ها رهنمون سازد.
آثار این بزرگان که در واقع، بخش مهمى از هویت ملى و فرهنگى ما را تشکیل مى‏دهد، ارزش زیادى در درک صحیح الگوهاى رفتارى دارند.
داشتن تساهل و تسامح در برخورد با افکار و عقاید مخالف فکرى و مذهبى، پرهیز از جزم‏اندیشى و اختلافات فرقه‏اى و عقیدتى و هم‏چنین پرهیز از ظاهربینى و درک حقیقت موجود در هر دین و آیینى اساس فکر و اندیشه‏ى پدیدآورندگان این آثار است.
واژه‏هاى کلیدى: ایران، یهودیان، ادب پارسى، مذهب، بنى اسرائیل، جهود.
بازتاب سیماى یهود در ادب منظوم پارسى در سده‏ى سوم تا سده‏ى هشتم هجرى قمرى از دو لحاظ قابل توجه است.
نخست این که شاعران و سخنوران این دوره‏ها به لحاظ فکرى، نسبت به یهود چگونه مى‏اندیشیدند و چه عواملى بر نحوه‏ى نگرش آنها تأثیر مى‏گذاشت و دیگر این که، کدام بخش از زندگى اجتماعى این قوم در آثار منظوم این دوره بازتاب یافته است.
اخبار مربوط به یهودیّت و یهودیان در این گونه آثار به دو شکل جلوه‏گر شده است.
بخشى از این اخبار در واقع، بازتاب همان روایات و حکایاتى است که در قرآن آمده است.
کمتر سخنورى را مى‏توان یافت که از قصص بنى‏اسرائیل و انبیاى این قوم سخنى به میان نیاورده باشد.
برخى از ویژگى‏هاى مربوط به انبیا، سمبلى است براى بیان احساسات درونى شاعر، على‏الخصوص هنگامى که پیامبر اسلام صلى‏الله‏علیه‏و‏آله نعت مى‏شود، جامع تمام صفات برگزیده‏ى پیامبران پیشین خود معرفى مى‏گردد، پیامبرى که حُسن یوسف، هیبت موسى، شکوه سلیمان و حلم عیسى را به همراه دارد.
نه تنها سخنوران و مورّخان اسلامى، بلکه تمام اقشار جامعه به پیروى از قرآن با احترام و تقدس خاصى از پیامبران بنى‏اسرائیل سخن مى‏گویند، اصلى که شاید خود یهودیان به پیروى از تورات، چندان آن را مراعات نمى‏کنند.

  متن بالا فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است.شما بعد از پرداخت آنلاین فایل را فورا دانلود نمایید

بعد از پرداخت ، لینک دانلود را دریافت می کنید و ۱ لینک هم برای ایمیل شما به صورت اتوماتیک ارسال خواهد شد.

( برای پیگیری مراحل پشتیبانی حتما ایمیل یا شماره خود را به صورت صحیح وارد نمایید )

«پشتیبانی فایل به شما این امکان را فراهم میکند تا فایل خود را با خیال راحت و آسوده دریافت نمایید »


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق سیماى یهود در ادب منظوم پارسى 10 ص

مقاله تاریخچه یهود

اختصاصی از سورنا فایل مقاله تاریخچه یهود دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله تاریخچه یهود


مقاله تاریخچه یهود

دانلود مقاله تاریخچه یهود
نوع فایل : WORD
تعداد صفحات : 90
 پیشگفتار

یعقوب فرزند إسحاق، که او را اسرائیل (بنده خدا) می‏گویند دوازده فرزند داشت که چهارمین فرزند او (یهوذا) بود.
یهوذا و برادرانش با پدر خود یعقوب، در کنعان (فلسطین) سکونت داشتند و پس از واقعه مشهور حضرت یوسف که یهوذا هم در آن شرکت داشت، در سال1740 قبل از میلاد، کنعان را به عزم مصر ترک گفتند.
آن روزها مصر مملکت پر جمعیّت و با ثروتی بود و هرکس بر آن حکومت می‏کرد، چنان بود که بر جهان حکومت می‏کند.
هنگامی که برادران یوسف وارد این سرزمین شدند حضرت یوسف پادشاه آن بود، از این جهت آنها زندگی بسیار با شکوهی بهم زدند. و کم‏کم تعدادشان از هزار تجاوز کرده و قبائل متعددی را تشکیل دادند.
این قبیله‏ها سالهای درازی را در أمن و أمان بسر بردند، تا آنکه زمان (فرعون) فرا رسید و چون میان او و قبیله‏های بنی اسرائیل دشمنی هائی از گذشته بود، آنها را ذلیل کرده و به گفته قرآن (مردهایشان را کشته و زنانشان را به اسیری برد
پیش از آنکه حضرت موسی(ع) به پیامبری مبعوث گردد، بنی اسرائیل سخت‏ترین روزهای خود را زیر شکنجه‏های طاقت فرسا و فشارهای گوناگون فرعون بسر
می‏بردند.
ولی چون موسی(ع) در حوالی سال1213 قبل از میلاد مبعوث شد، روحهای پژمرده آنها را جوان کرده و به جانهای دربند شده آزادی بخشید.
امّا این پیامبر بزرگ، در برابر این خدمات از آن‏ها چه دید و آنها چه پاداشی باو دادند؟
برای مثال یکی از آن پاداشهای ننگین را تاریخ چنین می‏نویسد: شبانگاه حضرت موسی(ع) باتفاق بنی اسرائیل، مصر را مخفیانه ترک گفتند و به رود نیل رسیدند، موسی(ع) با عصای خود آب‏ها را فرمان داد تا اینکه در میان رود راهی نمایان شد.
موسی(ع) أمر کرد تا همگی آن راه را در پیش گرفته و از نیل عبور کنند ولی آنها یک صدا گفتند: ما از دوازده قبیله‏ایم و هر قبیله‏ای عادات و رسوم خاص خود را دارد، بایداین راه به دوازده قسمت تقسیم شود یعنی برای هریک از قبائل یک راه و یک مسیر خصوصی باشد، تا فرمانت را اجرا کنیم.
موسی(ع) به دریا ندا داد: تا دوازده مسیر باز کند و به فرمان خداوند چنین شد.
ولی آنها یک قدم بجلو نرفتند و عذرشان این بود:
ممکن است که در میان راه ما را با یکدیگر احتیاجی افتد، پس دریا را بگو تا چون پنجره‏ها سوراخ‏هائی در میان دیوارهای آب باز کند، تا هر قبیله‏ای بتواند قبائل دیگر را ببیند و با آنها گفتگو کند، و چنین شد.
ولی باز هم برجای خود ایستاده حرکت نکرده و فریاد زدند:
پاهای ما برهنه است و زمین دریا رطوبت دارد و تا امر نکنی زمین خشک شود ما از آنجا عبور نخواهیم کرد.
خداوند امر کرد... زمین خشک شد ولی باز هم برجای خود ایستادند و این بار بی‏ادبی و وقاحت را به منتهی درجه رساندند و با یکدیگر چنین گفتند:
موسی ما را از شهر آواره کرده و اینک می‏خواهد که در دریا نابودمان کند تا ثروت و اندوخته‏های ما را بتصرّف خویش در آورد.
موسی(ع) با یک دنیا دهشت، در حالیکه لبخند تلخی بر لبانش نقش بسته بود پا به رود نهاده و پیشاپیش آنها به راه افتاد.
این نخستین تجربه و آزمایش تلخی بود که بنی اسرائیل به موسی(ع) نشان دادند.
باز تاریخ می‏نویسد: چون بنی اسرائیل، از رود نیل خارج شده و به صحرای سینا رسیدند، به موسی(ع) گفتند: ما را از آشیانه خود بیرون آورده و در صحرائی شن زار، سکونت دادی؟ این چه رفتاری است که با ما می‏کنی؟ مگر ما سنگ هستیم، مگر ما احتیاج به آب و غذا نداریم؟
خدا امر کرد تا از آسمان برای آنها طعام فرستاده و ابری بر آنها سایه افکند و سنگی را امر فرمود تا به آنها آب دهد.
زمانی به همین منوال گذشت تا آنکه روزی به موسی(ع) گفتند: ما طعامهای آسمانی نمی‏خواهیم به خدایت بگو، همان پیاز و عدس را برای ما بفرستد زیرا ما آنها را بهتر دوست می‏داریم.
موسی(ع) گفت: به نزدیکترین قریه‏ها که رسیدید: آنچه می‏خواهید، خود بکارید و خداوند دیگر برای شما طعامی نخواهد فرستاد.
نافرمانی آنها آنقدر زیاد شد، که خدا عذابی بر آنها نازل کرد و آن این بود که مدّت چهل سال در صحراها و بیابانها سرگردان بودند و آنها که با موسی(ع) از مصر بیرون آمدند، آرزوی شهر را بگور بردند و نوه‏ها و نواده‏هایشان با یوشع بن نون سال1500 قبل از میلاد وارد شهر کنعان شدند(2).
نخستین دولت یهودی هنگامی تشکیل شد که (طالوت) یا (شأوول) در بین سالهای 1095 ـ 1055 قبل از میلاد پادشاه گشت، و پایتخت را در سال1049 قبل از میلاد به یبوس (بیت‏المقدّس) تغییر داد.
سلیمان فرزند داود، که پس از پدرش به مقام پادشاهی و نبوّت رسید، از بزرگترین پادشاهان آنها شناخته شد، در زمان او همه از آرامش و سعادت برخوردار بودند، می‏گویند که بنای هیکل سلیمان را او ساخت و مدّت هفت سال مهندسین مصر، الجزیره و فینیقیا در آن ساختمان کار می‏کردند(3).
پس از مرگ سلیمان (بین سال932 قبل از میلاد) دولت آنها به دو قسمت تقسیم شد، یکی در شمال که پایتختش سامره (نابلس) بود و دیگری در جنوب که پایتختش اورشلیم (بیت‏المقدّس) بوده است(4).
این دو دولت مدّت200 سال باهم جنگیدند تا آنکه (سرجون) امپراطور آشوریها 722( قبل از میلاد) بر آنها پیروز گشت و فرمان داد تا همه یهود را از آن منطقه خارج سازند(5).
پس از آنکه نینوی بدست کلدانیها سقوط کرد (614 قبل از میلاد) یهود برای بهم زدن میان آنها و مصریها که بر کنعان حکومت داشتند سخت مشغول فعالیّت شدند، در اثر آن جنگ دامنه‏داری میان آنها واقع شد بالاخره (نبوخذ نصر) پادشاه بابل در سال (562 قبل از میلاد) پیروز شد و برای انتقام از یهود اورشلیم را خراب کرد و هیکل‏ها را نابود نمود و همه را دست بسته به بابل حرکت داد (586 قبل از میلاد).
مدّت زیادی را در اسیری گذراندند، تا آنکه (کورش) پادشاه ایران، آنها را که به (اُسرای بابل) مشهور بودند، نجات داده و دوباره هیکل را بنا کرد (516 قبل از میلاد)(6).
در ایّام (هیلین) یهود مورد حمله‏های بسیاری قرار گرفتند و آخرین آنها وقتی بود که رهبر معروف رومانی (قیطس) اورشلیم را خراب کرده، هرچه یهودی بود اسیر کرد و به (رم) فرستاد، این حادثه در سال70 میلادی واقع شد.
و در سال125م (ادریانوس) امپراطور رومانی بر آنها حمله کرد اورشلیم را خراب نمود و تعداد پانصد هزار یهودی را کشته و پنجاه هزار نفر از آنها را اسیر کرد(7).

در عهد (تراجان ـ 106م) تعداد زیادی از یهود مخفیانه وارد اورشلیم شده و بنای خرابکاری را گذاردند و چون (ادریانوس) پادشاه روم شد. (117 ـ 138م) اورشلیم را به تصرف در آورد و انجام دادن مراسم مذهبی را بر یهود آزاد کرد.
یهود به رهبری بارکوخیا (135م) شورش کردند، ولی پیروز نشدند، در این واقعه بیش از580 هزار یهودی بقتل رسید و آنها که جان سالم بدر بردند، شهر را ترک کرده ادریانوس مجددا اورشلیم را خراب کرده و به جای آن شهر (ایلیا) بنا کرد(8).
پس از این تاریخ، یهود خرابکاری‏های زیادی کردند و بدنبال آن چندین بار قتل عام شدند که خود مسبب همه آنها بودند(9).
1 ـ سوره بقره، آیه49.
2 ـ (موقف علماء الاسلام من‏الیهود)، چاپ کربلا، صفحه10.
3 ـ مجله العربی چاپ کویت7، شماره 109، سال1967.
4 ـ فلسطین والضمیر الانسانی، صفحه54.
5 ـ مجله العربی شماره109 صفحه54.
6 ـ تاریخ الاسرائیلین ـ تألیف شاهین مقاریوس، چاپ المقتطف1904.
7 ـ مجله العربی109، صفحه55.
8 ـ تاریخ القدس، تألیف عارف المعارف، چاپ دارالمعارف1951.
9 ـ برای توضیح بیشتر به کتاب (خطرالیهودیة العالمیة)، تألیف عبدالله التل مراجعه شود.

گوستاولوبون فرانسوی می‏گوید: اگر ما بخواهیم صفات یهود را در چند کلمه خلاصه کنیم، باید بگوئیم: یهود مانند انسانهائی هستند که تازه از جنگل وارد شهر شده‏اند و همیشه از صفات انسانی بی‏بهره بودند، چرا که همچون پست‏ترین مردم روی زمین زندگی می‏کنند بنی اسرائیل همیشه مردمی وحشی، سفاک و بی‏غیرت بوده، حتّی در زمانی که خود آنها بر کشورهای خود حکومت می‏کردند، باز هم از سفاکی خود دست بر نداشته‏اند، بی‏پروا وارد جنگ شده و چون از پای در می‏آمدند، به یک مشت خیالات غیر انسانی و بی‏اساس پناه می‏بردند. خلاصه آنکه هیچ فرقی میان یهود و حیوانات نمی‏توان گذاشت(2).
برجسته‏ترین صفات یهود، چنانچه قرآن بیان می‏کند از قرار ذیل است.
1 ـ قساوت و توحش:
چنانچه خداوند متعال می‏فرماید: (ثُمَّ قَسَتْ قُلُوبُکُمْ مِنْ بَعْدِ ذلکْ فَهِی کَالْحِجَارَةِ اَوْ أشَدُّ قَسْوَةً وَ إنَّ مِنَ‏الحِجَارةِ لَما یَتَفَجَّرُ مِنْهُ الأنْهارُ وَ اِنَّ مِنْها لَما یَشَّقَّقُ فَیَخْرُجُ مِنْهُ الْماءُ وَ اِنَّ مِنْها لَما یَهْبِطُ مِنْ خَشْیَةِ اللَّهِ وَ مَا اللَّهُ بِغافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ)(3) پس با این معجزه بزرگ باز چنان سخت دل شدند که دلهایشان چون سنگ یا سخت‏تر از آن شد چه آنکه از پاره سنگها نهرها بجوشد و برخی دیگر سنگ‏ها بشکافد و باز آبی از آن بیرون آید و پاره‏ای از ترس خدا فرود آیند (ای سنگدلان بترسید که) خدا از کردار شما غافل نیست. و در جای دیگر می‏فرماید:
(فَبِما نَقْضِهِمْ میثاقَهُمْ لَعَنّاهُمْ وَ جَعَلْنَا قُلُوبَهُم قَاسِیَةً یُحَرِّفُونَ الْکَلِمَ عَنْ مَواضِعِهِ وَ نَسُوا حَظّا مِمّا ذُکِّرُوا بِهِ وَلا تَزالُ تَطّلِعُ عَلی خائِنَةٍ مِنْهُمْ اِلاّ قَلیلاً مِنْهُم)(4) پس چون بنی اسرائیل پیمان شکستند آنان را لعنت کردیم ودلهایشان را سخت گردانیدیم (که موعظه در آنها اثر نکرد) کلمات خدا را از جای خود تغییر می‏دادند و از بهره آن کلمات که به آنها داده شد در (تورات) نصیب بزرگی را از دست دادند و دائم بر خیانتکاری و نادرستی آن قوم مطّلع می‏شوی جز قلیلی از آنها که با ایمان و نیکوکارند.
قساوت قلب و سنگدلی آنها را تاریخ در تمام اعصار و قرون خود روشن کرده است...


دانلود با لینک مستقیم


مقاله تاریخچه یهود

دانلود مقاله انتظار ظهور «منجى» در بین یهود و نصارى

اختصاصی از سورنا فایل دانلود مقاله انتظار ظهور «منجى» در بین یهود و نصارى دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله انتظار ظهور «منجى» در بین یهود و نصارى


دانلود مقاله انتظار ظهور «منجى» در بین یهود و نصارى

نویسنده آمریکایى کتاب «قاموس مقدّس»، درباره شیوع اعتقاد به ظهور، و انتظار پیدایش یک «منجى بزرگ جهانى» در میان قوم «یهود» چنین مى نویسد:

«عبرانیان منتظر قدوم مبارک «مسیح» نسلاً بعد نسل بودند، و وعده آن وجود مبارک . . . مکرّراً در «زبور» و کتب انبیا، على الخصوص، در کتاب «اشعیا» داده شده است. تا وقتى که «یحیاى تعمید دهنده» آمده، به قدوم مبارک وى بشارت داد، لیکن «یهود» آن نبوآت (پیشگوییها) را نفهمیده با خود همى اندیشیدند که «مسیح» (سلطان زمان) خواهد شد، و ایشان را از دست جور پیشگان و ظالمان رهایى خواهد داد، و به اعلا درجه مجد و جلال ترقّى خواهد کرد».([3])

نویسنده کتاب «قاموس کتاب مقدّس» در کتاب خود ازیهودیان، زبان به شکایت مى گشاید که دعوت عیساى مسیح را بعد از آن همه اشتیاق و انتظار، سرانجام نپذیرفتند و او را مسیح واقعى نپنداشتند و او را با مسیح موعودى که سلطان زمان خواهد بود و منجى واپسین و مژده اش را کتاب مقدّسشان داده بود و سالها در انتظارش در التهاب سوزان لحظه شمارى مى کردند، مطابق نیافتند. از این رو، با او به دشمنى برخاستند، حتّى وى را جنایتکار به ملّت اسرائیل، و تعالیمش را، ضدّ آرمان اساسى کتب مقدّس «عهد عتیق» (تورات و ملحقات آن) دانستند، ناچار به محاکمه اش فراخواندند و به اعدام محکومش کردند، و همچنان با احساس غبنى جانکاه مجدداً در انتظار «مسیح موعود» و رهایى بخش از رنج و ستم، نشستند.

مسیحیان، با این که حضرت عیسى(علیه السلام) را «مسیح موعود» یهودیان مى دانستند، چون نسبت به پیروى او احساس ناتمامى کردند، یکباره امیدشان از «زمان حال» برکنده شد؛ حماسه انتظار را از سرگرفتند و در انتظار «مسیح» و بازگشت وى از آسمان، در پایان جهان نشستند.

طبق نوشته «مستر هاکس» آمریکایى، در کتاب خود «قاموس کتاب مقدس» کلمه «پسر انسان» 80 بار در «انجیل» و ملحقات آن (عهد جدید) به کار رفته که فقط 30 مورد آن با حضرت عیسى(علیه السلام) قابل تطبیق است، و 50 مورد دیگر از «مصلح» و نجات دهنده اى سخن مى گوید که در آخر زمان ظهور خواهد کرد

دیدگاه یهود در مورد شخص منجی و ویژگیهای او چیست؟
اعتقاد کلی یهود بر این است که ماشیح فردی است که در هر دوره ای وجود دارد و قابلیت مسیح شدن را دارد و اگر شرایط که عموما از آن به توبه جامعه یهودی تعبیر می شود، محقق شود او اعلام موجودیت میکند و خداوند ماشیح بودن را به او اعلام می کند و اگر شرایط آماده نباشد کس دیگری که او هم در زمان خود لایقترین فرد است مستعد این مساله است و بالطبع نظرها بیشتر به سوی مراجع مذهبی یا عالمترین فرد است.
این معمول بوده که وقتی یکی از عالمان یهود فوت می کرده است چه بسا مردم با تاسف می گفتند که اگر شرایط مهیا میشد، او ماشیح می بود و این قضیه تا آنجا پیش رفت که گروهی فکری از یهود به نام حسیدیم ها که به تعبیر خودشان پارسایان و زهاد یهود هستند و به اجرای احکام توجه بیشتری دارند، در این دوران اخیر رسما اعلام کردند که رهبر دینی شان همان ماشیح است. آن رهبر اعلام کرده بود که دوران تبعید

دارد تمام می شود و ما وارد دوران مسیحایی می شویم و این تعبیر شد که پس خود او مسیح است و علی رغم این که او چند سال پیش فوت کرد هم چنان پیروانش عقیده دارند که این مرگ ظاهری است و روزی او دوباره قیام می کند و بنی اسرائیل را نجات می دهد.
برخی دیگر نیز مثل یهودیت مدرن و رفرم ها و برخی از صهیمونیست ها، ساختار را شکسته و اصلا عقیده شخص ماشیح را کنار گذاشتند و بر این باورند که نیازی به انتظار او نیست. جایگزین این باور در اعتقاد آنها دوران مسیحایی است یعنی ما به جای منتظر بودن شخص مسیح منتظر دوران هستیم و این دورا ن هم از طریق اعمال خودمان به دست می آید یعنی وقتی گروهی تلاش کنند و فضای بهتری را درست کنند ما به آن هدف که دوران مسیحایی است نه شخص مسیح نزدیک می شویم.
حتی یهودیت سکولار یعنی یهودیت کاملا غیر مذهبی هم مثل کارل مارکس که اصلا کمونیست شدند و احکام و شرایع یهود را به طور کامل کنار گذاشتند، این ها هم حتی معتقد بودند که می شود رسوم و سنتهای دینی را به طور کامل از یهود گرفت اما اعتقاد و امید به مسیح و ماشیح و منجی هم چنان در یهود باقی خواهد ماند.
یعنی حتی آنها هم به مسیح اعتقاد داشتند ولی راههای رسیدن فرق دارد. یهودیان سنتی معتقد به لزوم پایبندی اجرای دقیق تر احکام و اخلاقیات یهود هستند برای ظهور ماشیح. اما یهودیان سکولار و مدرن از تلاش مذهبی بیرون می آیند و به سوی تلاش اجتماعی می روند. با این تفاوت که این تلاش اجتماعی را یهودیان رفرم به صورت نیکوکاری و کارهای خیریه و نظم بخشیدن به جامعه و جهان می دانند و یهودیان سیاسی یا صهیونیستهای سیاسی آن را به جو سیاسی می برند یعنی می گویند ما با

اقدامات خود برای تصرف سرزمینی موعود و پابرجا کردن دولت سیاسی به همان دوران طلایی خواهیم رسید.
اینها تقریبا طیفی از عقاید و باورهای یهودیان بود در مورد منجی.
اندیشه موعود باوری به لحاظ حساسیت موضوع همواره درگیر آسیبهایی بوده است. همچنان که شما هم اشاره فرمودید در تاریخ یهود و به طور خاص با تلقی سنتی از این آموزه ، این آسیبها وجود داشته است.
بزرگترین موردی که البته نمی توان آن را به عنوان آسیب یاد کرد ولی نکته ای است که یهود را در برابر اندیشه ماشیح محافظه کارتر کرد، ظهور حضرت عیسی بود. این قضیه نقطه اختلاف میان یهودیت و مسیحیت است. یعنی وعده هایی که در کتابهای پیامبران بنی اسرائیل در

مورد ظهور منجی آمده بود باعث شد به هنگام ظهور عیسی مسیح، خیلی ها به این باور رسیدند که این همان منجی موعود یهود است و از همین جا نقطه اختلاف یهودیت و مسیحیت آغاز شد و اتفاقا همین افتراق و اینکه یهودیان آن انتظاراتی که از مسیح موعود داشتند را در مسیحیت ندیدند، باعث شد که یهودیان بیشتر مراقب اوضاع باشند.
قبلا گفتیم که در قضیه برکوخبا در سال 130 میلادی، یهودیان فریب خوردند و از احساسات آنها سوءاستفاده شد و بعد از این هم برخی مدعیان دروغین مسیح بودن وجود داشته اند که با باور مردم مواجه شدند ولی معمولا آنقدر ها فراگیر نبوده است. یعنی بعد از آن اتفاقات اولیه حضرت عیسی و برکوخبا اگر هم کسی این ادعا را کرده است، آنقدرها موفق نبوده است.
ولی بر اساس اطلاعی که من دارم امروزه برخی گروههای افراطی یهودی که معتقد به دوران بهشتی زمان ماشیح هستند، یعنی می گویند در آن دوران انسان به دوران قبل از حضرت آدم برمی گردد و

شامل 13 صفحه فایل word قابل ویرایش


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله انتظار ظهور «منجى» در بین یهود و نصارى

دانلود مقاله تاریخچه یهود

اختصاصی از سورنا فایل دانلود مقاله تاریخچه یهود دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

دین‌ یهود یک‌ آئین‌ توحیدی‌ و یکتاپرستی‌ است‌ که‌ حدود سال‌ 1350 م‌. توسط‌ موسی‌بن‌عمران‌ که‌ از نژاد بنی‌اسرائیل‌ (حضرت‌ یعقوب‌) بود، به ‌جهانیان‌ عرضه‌ گردید. گرچه‌ اساس‌ این‌ آئین‌ بر پایه ی‌ توحید استوار می‌باشد، ولی‌ در اثر تحولات‌ و دگرگونی‌هایی‌ که‌ در طول‌ تاریخ‌ بدان‌ راه‌ یافته‌ و به‌ویژه‌، تحریفات‌ و دست‌کاری‌هایی‌ که‌ در متن‌ تورات‌ (کتاب‌ حضرت‌ موسی‌) داده‌ شده‌ است‌، انسان‌ را نسبت‌ به‌ توحیدی‌ ماندن‌ آن‌ دچار شک‌ّ و تردید می‌نماید.
«پیروان‌ این‌ آئین‌ را یهودی‌ می‌نامند که‌ اغلب‌، آن‌ها را با لقب‌ «بنی‌اسرائیل‌» معرفی‌ می‌نمایند. بنی‌اسرائیل‌ در شهر «کنعان‌» که‌ از اراضی‌ فلسطین‌ می‌باشد، اقامت‌ داشتند.» بعد از این‌که‌ حضرت‌ یوسف‌ فرمانروای‌ مصر شد، قوم‌ بنی‌اسرائیل‌ به‌ مصر مهاجرت‌ نمودند و علاوه‌ بر این‌که‌ جمعیّت‌ آن‌ها رو به‌ افزایش‌ گذاشت‌، در علوم‌ و فنون‌ نیز به‌ پیشرفت‌های‌ قابل‌ توجّهی‌ دست‌ یافتند و همین‌ امر موجب‌ نگرانی‌ مصریان‌ شد که‌ مبادا این‌ قوم‌ با نیروی‌ خود، زمام‌ امور را به‌ دست‌ گیرند. از این‌ رو، یکی‌ از فراعنه ‌تصمیم‌ گرفت‌ از جمعیّت‌ آن‌ها بکاهد؛ لذا دستور کشتن‌ نوزادان‌ پسر بنی‌اسرائیل‌ را صادر نمود.
«در باب‌ دوّم‌ سفر خروج‌ تورات‌ آمده‌ است‌ که‌ در آن‌ ایام‌ زنی‌ از بنی‌اسرائیل‌ فرزند پسری‌ به‌ دنیا آورد و به‌ منظور نجات‌ وی‌ از چنگال‌ مأموران‌ فرعون‌، او را به‌ مدت‌ سه‌ ماه‌ پنهان‌ نمود.» از آن‌جایی‌ که‌ مخفی‌ نگه‌ داشتن‌ کودک‌ برای‌ همیشه‌ ممکن‌ نبود، صندوقی‌ را تهیه‌ کرد و کودک‌ را در آن‌ نهاد و در نیزارهای‌ رود نیل‌ رها کرد؛ همین‌ که‌ صندوق به‌ نزدیکی‌های‌ قصر فرعون‌ رسید، به‌ دستور همسر فرعون‌ از آب‌ گرفته‌ شد و با وساطت‌ وی‌ کودک‌ از خطر مرگ‌ جان‌ سالم‌ به‌ در برد؛ این‌ کودک‌، موسی‌ بود.
«حضرت‌ موسی‌ (ع‌) در دامن‌ دشمن‌ سرسخت‌ بنی‌اسرائیل‌، یعنی‌ فرعون ‌پرورش‌ یافت‌.» آن‌ حضرت‌ به‌ جهت‌ مخالفت‌هایی‌ که‌ با عقاید فرعون‌نمود، جان‌ خویش‌ را در خطر دید و برای‌ حفظ‌ جان‌ خود و فرار از خشم‌ فرعون‌ و فرعونیان‌ از مصر خارج‌ شد و به‌ «مدین‌» وطن‌ حضرت‌ شعیب‌ (ع‌) پناه‌ برد. او پس‌ از هشت‌ یا ده‌ سالی‌ که‌ در خدمت‌ حضرت‌ شعیب‌ (ع‌) بود، مدین‌ را به‌ قصد زادگاه‌ خودش‌ (مصر) ترک‌ کرد و در بین‌ راه‌ مدین‌ و مصر، به ‌پیامبری‌ مبعوث‌ و برای‌ دعوت‌ فرعون‌، با همرامی‌ برادرش‌ هارون‌ به‌ سوی‌ مصر رهسپار شد.
حضرت‌ موسی‌ (ع‌) یکی‌ از پیامبران‌ «اولوالعزم‌» و صاحب‌ شریعت‌ مستقل‌می‌باشد که‌ در زمان‌ سلطنت‌ یکی‌ از فراعنه ی‌ مصر به‌ نام‌ «مفتاح، فرزند رامسس‌ دوّم‌، در حدود 1350 قبل میلاد مسیح‌ به‌ پیامبری‌ مبعوث‌ گردید. داستان ‌بعثت‌ حضرت‌ موسی‌ (ع‌) و کیفیت‌ تبلیغ‌ و چگونگی‌ دعوت‌ آن‌ حضرت‌، از پرماجراترین‌ حوادثی‌ است‌ که‌ در تاریخ‌ بشریت‌ به‌ وقوع‌ پیوسته‌ و قرآن‌ کریم ‌نیز در سوره‌های‌ متعدد، در ضمن‌ آیات‌ فراوانی‌، از چگونی‌ برخورد حضرت‌ موسی با فرعون‌ و درگیری‌های‌ او با امتش‌، یعنی‌ بنی‌اسرائیل‌، سخن‌ گفته ‌است‌.
تورات‌ (کتاب‌ حضرت‌ موسی‌) در سفر خروج‌، باب‌ سوّم‌، عدد 13، ابتدای‌ بعثت‌ موسی‌ (ع‌) را چنین‌ به‌ تصویر می‌کشد. موسی‌ به‌ خدا گفت‌:
اینک‌ من‌ می‌روم‌ نزد بنی‌اسرائیل‌ و چون‌ به‌ ایشان‌ بگویم‌، خدای‌ پدران‌ شما، مرا به‌ سوی‌ شما گسیل‌ داشته‌ است‌، پس‌ اگر از من ‌پرسیدند که‌ نام‌ او چیست‌، من‌ در جواب‌ ایشان‌ چه‌ بگویم‌؟ خدا به ‌موسی‌ گفت‌ «آهیة‌ الذی‌ آهیة‌» هستم‌ آنکه‌ هستم‌، تو به‌ بنی‌اسرائیل‌ بگو «آهیة‌» مرا به‌ نزد شما فرستاده‌ است‌. دوباره‌ خدا به‌ موسی‌ گفت‌: به‌ بنی‌اسرائیل‌ چنین‌ بگو: یَهُوَه‌، خدای‌ پدران‌ شما، خدای‌ ابراهیم‌ و خدای‌ اسحاق و خدای‌ یعقوب‌، مرا به‌ سوی‌ شما فرستاده‌ است‌؛ این‌نام‌ من‌ است‌ تا ابد و همین‌ است‌ یادگار من‌ نسلی بعد از نسل.
مسلم‌ این‌ است‌ که‌ دعوت‌ حضرت‌ موسی‌ (ع‌) به‌ سوی‌ توحید و یکتاپرستی‌ بوده‌ است‌. او علاوه‌ بر توحید، مردم‌ را از ستمکاری‌ منع‌ و در مقابل‌ ظلم‌ و بیدادگری‌، آن‌ها را بسیج‌ می‌نموده‌ است‌. خدایی‌ که‌ حضرت‌ موسی، مردم‌ را به‌ آن‌ دعوت‌ می‌کرده‌، خدایی‌ واحد و این‌ دعوت‌ برای‌ عموم‌ جهانیان‌ بوده‌ است‌ و هرگز خدای‌ اختصاصی‌ که‌ تنها طرفدار یهود باشد، مدنظر آن‌ حضرت‌ نبوده‌؛ امّا ملّت‌ یهود طبق‌ برداشتی‌ که‌ از تورات ‌فعلی‌ و مخصوصاً از کتاب‌ «تلمود» می‌نمایند، خودشان‌ را بهترین‌ نژادها و عزیزترین‌ امّت‌ها نزد خدا می‌دانند و خدا را تنها به‌ خودشان‌ اختصاص‌داده‌ و او را تنها، حامی‌ یهود قلمداد می‌کنند.
یهودی‌ها معتقدند: دنیا و آنچه‌ در آن‌ می‌باشد و حتی‌ افراد بشر، همه‌ برای بنی‌اسرائیل‌ و به‌ خاطر آن‌ها آفریده‌ شده‌ است‌. یهودی‌ها روی‌ این‌ پندار، به خودشان‌ حق‌ می‌دهند تا به‌ هر نحوی‌ که‌ بتوانند از همه‌ ی مواهب‌ آفرینش‌ بهره‌گیری‌ نموده‌ و حتی‌، انسان‌ها را نیز به‌ استخدام‌ خودشان‌ درآورند. ملّت‌ یهود معتقد است‌ که‌ از نژاد برتر آفریده‌ شده‌ و آسمانی‌منش‌ می‌باشد. این ‌است‌ که‌ این‌ ملّت‌ در جمع‌آوری‌ ثروت‌، بسیار حریص‌ هستند و همیشه‌ در صدد بسط‌ نفوذ خود بوده‌ و خواهان‌ تصرف‌ جمیع‌ کشورهای‌ دنیا می‌باشند.
حضرت‌ موسی‌ (ع‌) رسالت‌ یافت‌ تا فرعون‌ و فرعونیان‌ را از گمراهی‌ نجات‌ دهد. خداوند به‌ وی‌ قدرت‌ داد تا در مسابقه‌ای‌ که‌ فرعون‌ با جمع‌ کردن‌ جادوگران‌ و ساحران‌ برای‌ مقابله‌ با حضرت‌ موسی‌ (ع‌) ترتیب‌ داده‌ بود، با اژدها شدن‌ عصای‌ آن‌ حضرت‌ و بلعیدن‌ مارها و آلات‌ و ادوات‌ ساحران‌، پیروز گردد و تعداد کثیری‌ به‌ او ایمان‌ بیاورند. فرعون‌ با شکست‌ در مقابل ‌حضرت‌ موسی‌ (ع‌) در زمینه‌های‌ مختلف‌، برای‌ حفظ‌ تخت‌ و تاج‌ خود، تصمیم ‌به‌ نابودی‌ او گرفت‌ و لذا با لشکر خود به‌ تعقیب‌ آن‌ حضرت‌ که‌ به‌ سمت‌ رود نیل‌، عزیمت‌ نموده‌ بود پرداخت‌؛ امّا قبل‌ از رسیدن‌ لشکر فرعون‌ به ‌اردوگاه‌ آن‌ حضرت‌، به‌ امر خدا، حضرت‌ موسی‌ و یارانش‌ از رود نیل‌ گذشتند و با وارد شدن‌ فرعون‌ و لشکریان‌ به‌ رود نیل‌، همه ی‌ آنها به‌ هلاکت‌ رسیدند.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   12 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله تاریخچه یهود