پاور پوینت تاریخچه معماری ایران36 اسلاید کامل جهت رائه در دانشگاه
پاور پوینت تاریخچه معماری ایران
پاور پوینت تاریخچه معماری ایران36 اسلاید کامل جهت رائه در دانشگاه
چکیده
خودشناسی به عنوان یکی از فضیلتهای محوری در اغلب ادیان و فرهنگها، در اثر تصریحات ویتگنشتاین به چالش کشیده شده است. وی با رد ثنویت جسم و ذهن و همچنین مغز و جسم، و رد داننده و دانسته در شناخت عالم ذهن، و در عین حال عدم پذیرش تحویلی نگری رفتار گرایانه در تجارب روانشناختی، گزاره های اول شخص مفرد زمان حال در خصوص خود را نه توصیفات درون نگرانه، بلکه ابراز طبیعی احساسات در قالب نظام نمادین و یاد گرفته شده زبان می داند. وی هم شک و هم یقین را در این گزاره ها رد می کند زیرا در آنها شناختی وجود ندارد که تابع ابزارها و شرایط شناخت باشد. این خطا از نظر ویتگنشتاین ناشی از تعمیم قواعد حاکم بر شناخت عالم عین به حالتهای روانشناختی است. از دگرسوی، مفهوم سازیها و پژوهشها در زمینه ماهیت و کارکرد خودشناسی در روانشناسی، اهمیت آن را در برداشتی متداول به میان آورده است. بر مبنای دیدگاه ویتگنشتاین تجارب درون روانی، خود عین آگاهی اند و آگاهی از آنها به مهارتی نیاز ندارند، اما یافته های روانشناختی نشان می دهند عدم آگاهی از تجاربی که عین آگاهی اند نیاز به مهارت دارد، مهارتی مخرب و متداول که به بیگانگی از خود منتهی می شود. از این روی، خودشناسی شناسایی و خنثی سازی عادتهای نمادین در جهت گریز از تجارب روانشناختی معنا خواهد یافت که ماهیتاً زیر نمادین اند و این امر به انسجام تصریحات ویتگنشتاین با تفسیری از یافته های روانشناختی در خصوص خودشناسی می انجامد.
طرح مسأله
مسئله خودشناسی شاید قدمتی به اندازه بشر داشته باشد. در اغلب فرهنگها شناخت خود هسته شکوفایی بشر قلمداد شده است. در باهاگاواگیتا که قدیمی ترین متن مدون مقدس است بر اهمیت خودشناسی به عنوان یک دانش مهم (پرابهوپادا، 1377، ص 601) و به عنوان یک مقام بالا که پس از تهذیب نفس بسیار حاصل می شود تأکید شده است: " مهار فکر، رها کردن کامجویی، فراغت از دلبستگی و تنفر، خلوت گزینی، کم خوری، تسلط بر بدن و فکر، منقطع بودن و در خلسه به سر بردن، فقدان شهوت و خشم و منیت و قدرت و غرور کاذب، رهایی از مالکیت کاذب و چیزهای مادی، و قرار گرفتن در صلح و آرامش از علائم مقام خودشناسی قلمداد شده است" (پرابهوپادا، 1377، ص773)
فلسفه و عرفان بودیسم که بازنگری در آئین گیتاها بود، اولین مفهوم سازی عملیاتی و نظامدار درخصوص خودشناسی را ارائه داد. رهایی از رنج، به عنوان غایت بودیسم، از طریق نوعی خودشناسی تجربه ای حاصل می شود: "وقتی از خودمان و شرایطی که در اطرافمان قرار دارد آگاه شویم، قادر به دیدن و عمل بر روی هر نوع تجلی رنج کشیدن خواهیم بود" (تیتموس، 1988، ص 14). در متون عهد عتیق، فقدان خودشناسی به عنوان یک انحراف عمده انسانی قلمداد شده (اکلیسیاتس، جرمیا، 1709)، و عهد جدید نیز خودشناسی را ترغیب کرده است ( متی 6:19- 7:27؛ براون، 1997، ص 180). ترزای آویلا[1] عارف مسیحی (1577/1979) روح را به عنوان قلعه درون" توصیف می کند که در آن صرف وقت برای خودشناسی، "اطاق اول" است که پیش از عمیق تر شدن در درون قلعه ضروری است. کالوین[2] (1960) که پیشرو یکی از شاخه های مسیحیت است می گوید: "بدون خودشناسی خداشناسی ای وجود ندارد" (ص 35) و "بدون خداشناسی خودشناسی ای نیست" (ص 37).
اسلام نیز بر خودشناسی و ارتباط آن با خدا شناسی رستگاری به شکلهای مختلف تأکید کرده است: فراموشی خدا با خود فراموشی همخوان است ( حشر / 19 )، هر کس خود را شناخت خدای خود را شناخته است (فروزانفر، 1370، ص 167)، خودشناسی مفیدترین شکل دانش و نشانه خردمندی است (خوانساری، 1366، ص 25 و 279)، عدم شناخت خود به هلاکت و عدم بلوغ می انجامد (مولوی، 1365، 26543- 2648)، و در مواجهه با هر رویداد و محرکی، به خصوص متن مقدس، شناخت و نقد خود بر شناخت و نقد آن محرک مقدم است (مولوی، 1365، 1/1080). خودشناسی یکی از ارکان اصلی تصوف اسلامی است.
در فلسفه نیز بر اهمیت خودشناسی تأکید شده است. در دنیای باستان و از زمان سقراط، شناخت خود جایگاه مهمی داشته است (هادوت، 2002). فلاسفه مسیحی قرون وسطی تحت تأثیر تأکید آگوستین بر سفر به "خود درونی"[3] قرار داشتند (آگوستین، 397- 401/1943، ص 149). سپس خود شناسی دکارتی (1637/1968) از منظری مدرنیستی، به سوی دیدگاه روسو[4] درخصوص "نور باطنی"[5] که در "سادگی دل"[6] یافت می شود (ص 292) حرکت کرد. متعاقب آن تحلیل هگل از نمایان شدن دیالکتیکی خود- هشیاری مطلق در فرایند تاریخ که در نهایت به آزادی مطلق منتهی می شود (کوجوو، 1969) مطرح شد، و در قرن 20م نیز اگزیستانسیالیسم و دیگر جنبشهای جدید فلسفه غرب به اهمیت "خود را بشناس" معبد دلفی در یونان باستان بازگشتند (جوپلینگ، 2000).
تاریخچه حقوق بشر در اسلام
هنگامی که مفاهیم حقوق بشر را در بستر تعالیم اسلام مورد بررسی قرارد می دهیم قبل از هر نوع پیشداوری باید نکاتی را به عنوان پیش فرض در زمینه تبیین مبانی و مفاهیم حقوقی مد نظر قرارداد زیرا که بی توجهی و یا بی اطلاعی از این پیش فرضها و مرز بندیها در بسیاری از موارد موجب گمراهی وانحراف از تعالیم واقعی اسلام می گردد . اینک به برخی از این اصول و پیش فرضها به منظور روشنتر شدن موضوع بحث اشاره می شود .
1 ـ مبانی فلسفی و عقیدتی بسیاری از اصولی که بنام حقوق بشر مطرح می گردد و حتی مفاهیم برخی از این اصول از دیدگاه اسلام با آنچه که در تفکر غربی تحت همین عناوین ارائه می شود متفاوت و احیانا\" فاقد مشترکات اصولی است 1 .
2 ـ برای کسانی که حتی مختصر اطلاعاتی از اسلام و تاریخ آن دارند روشن است که بحث حقوق بشر از دیدگاه اسلام صرفا\" یک بحث انفعالی و تطبیقی نیست و ما امروز از آن جهت به این بحث کشانده نشده ایم که در برابر اندیشه های حقوقی وسیاسی غرب تفکر مشابهی را به نام اسلام مطرح نمائیم و یا صرفا\" در مقایسه دو دیدگاه خود را از عقب ماندگی تبرئه نمائیم .
اصولی چون کرامت انسان وآزادی و مساوات و برخورداری از امنیت و دفاع مشروع و تامین اجتماعی و تعلیم و تربیت ونفی اکراه و اجبار و حمایت از حقوق زن و کودک و محرومات جامعه و احترام به مالکیت و دیگر مفاهیم حقوق طبیعی و فطری و قراردادی انسان , از مفاهیم و مقوله های حقوقی و سیاسی آشنا در فقه و تاریخ اسلام می باشد .
مبحث اول: مفهوم همه پرسی
همه پرسی که معادل Referandom و ]فر Referendum] میباشد و اعراب آن «استفتاء الامه»[1] میباشد، در فرهنگ لغت فارسی به معنی مراجعه به آراء و افکار عمومی برای رد و قبول امری آمده است.[2]
از جهت واژه شناسی حقوقی به معنای رجوع به آرای عمومی و مشورت گرفتن مستقیم مردم در مورد وضع قانون یا تغییر و اصلاح آن و همچنین کسب نظر شهروندان در باب مسایل مهم مملکتی را «همه پرسی» و به اصطلاح فرنگیان «رفراندم» میگویند.[3]
از آنجایی که نهاد همه پرسی یا رفراندم از دل حکومتهای دموکراتیک بر خواسته است بدون شک بررسی مفهوم همه پرسی، بدون تعریف و شناسایی دموکراسی امکانپذیر نمیباشد لذا ابتدا به تعریف دموکراسی پرداخته و ضمن شناسایی دموکراسی و بررسی انواع آن به ارائه تعریف جامع و مانعی از همه پرسی میپردازیم.
بند اول: دموکراسی
واژهی دموکراسی مانند بسیاری از واژههای علم سیاست از قبیل آزادی، امنیت، انقلاب، حکومت و ... دست خوش تحولات مفهومی شد. دموکراسی در یونان باستان مطرح شد، افلاطون با دفاع از حکومت فیلسوفان، دموکراسی را حکومت اکثر نادانان دانست. ارسطو با تمجید از حکومت طبقهی متوسط، دموکراسی را حکومت تهی دستان بر شمرد، این برداشت تا عصر رنسانس تداوم داشت اما در عصر مدرن دموکراسی بهترین شیوهی حکومت شناخته شد، به گونهای که امروزه غیر دموکراتیکترین دولتها سعی دارند به نوعی خود را دموکراتیک معرفی نمایند.
علی رغم برداشتهای متفاوت از این واژه میتوان تعریف کلی آن را حکومت به وسیلهی مردم دانست. این واژه در قرن 16 میلادی از لفظ فرانسوی «Democratic» وارد زبان انگلیسی شد که اصل آن از واژهی «Democratia» یونانی میباشد که اجزای آن «Demos» «مردم» و «Krate»، «حکومت و فرمانروایی» هستند اولین شکل حکومت دموکراسی در آتن تحقق یافت ولی در بین مردم تبعیض وجود داشت مردم به شهروند و برده، زن و مرد و خارجیان یا بیگانگان تقسیم میشدند.[4]
معهذا تاریخ دموکراسی را میتوان به دو دورهی دموکراسی کهن و دموکراسی جدید تقسیم نمود.
دموکراسی کهن به 2000 سال پیش و شهرهای یونان و رم باز میگردد. در میان شهرهای یونان آتن بهترین دموکراسی را از سال 508تا 338 قبل از میلاد دارا بود، در این دموکراسی فقط مردان 20 سال به بالا شهروند تلقی میشدند و از حق شرکت در قدرت بهره میبردند. زنان و بردگان و بیگانگان شهروند به حساب نمیآمدند و حق مشارکت سیاسی نداشتند. شهروندان به طور مستقیم در قانون گذاری شرکت میکردند ولی برای احراز از مناصب اجرایی و قضایی بختی برابر داشتند. احراز این مناصب بر اساس قرعه کشی صورت میگرفت.
در رم نیز دموکراسی در قالب حکومت جمهوری متولد شد. پولیپ
(Polipe) نویسندهی یونانی تاریخ رم میگوید نظام جمهوری آن کشور از سه عنصر شاهی (کنسولها)، اشرافی (سنا) و دموکراسی (مجالس مردم) تشکیل میشد در حوالی 1100 میلادی، در ایتالیای شمالی حدود 2 قرن حکومتهای مردمی ظاهر شدند ولی در اواسط قرن 14 میلادی این حکومتها به استبداد انجامیدند.
دموکراسی جدید با پروتستانیسم یا رفرماسیون دینی آغاز گردید. با این حرکت به فرد بها داده شد و او داور رفتارهای خود در پیشگاه خدا قرار گرفت جان لاک در کتاب پدر سالاری و در مخالفت با رابرت فیلمر (Rabbert philmer) ـ که از قدرت طبیعی پادشاهان دفاع میکرد ـ این وضعیت را آخرین مانع ورود به جامعه مدنی دانست و با استناد به طرح مسأله حضرت نوح (ع) و پسران او و یا حکومت داوود نظریه فیلمر را نفی کرد فیلمر با استناد به حضرت آدم (ع)، حق الهی سلطنت را مطرح نمود. و آزادی اختیار انسانها را منکر شده بود.[5]
لاک معتقد بود که هیچ کس حق سلطه بر دیگری را ندارد و نمیتواند آزادی و رشد را سلب کند و حکومت امانت مردم در دست دولت است، پس اگر دولت به این امانت خیانت ورزد مردم حق دارند در برابر آن مقاومت کنند حق وضع قانون از طرف مردم به دولت داده شده است و افراد باید با رضایت از آن اطاعت و تبعیت نمایند قدرت و قانون برای حفظ آزادی انسان است.
دولت مجبور نبوده یک عقیده را قبول کند پس اصل به تساهل در عقاید افراد است. دموکراسی قرن 20 بر خلاف آنچه که برخی میاندیشند نتیجه لیبرالیسم قرن 19 است و نه دموکراسی دولت شهرهای یونان.[6]
هدف از دموکراسی تأمین آزادی فرد و فضیلت مدنی یا برابری سیاسی است. این هدف در اشکال مختلفی از مشارکت سیاسی مستقیم و غیر مستقیم مردم تجلی مییابد. به طور کلی انواع دموکراسی را میتوان به سه دسته محصور دانست.[7]
در این نوع دموکراسی، مردم مستقیماً در امور قانون گذاری مشارکت دارند و امور اجرایی در سطح قوهی مجریه و قضاییه به گروهی سپرده میشود که به صورت قرعه کشی انتخاب میشوند. تحقق این نوع دموکراسی مستلزم وجود جوامع کوچک و اندک است زیرا همهی مردم باید بتوانند در یک جا گرد آمده و به وضع قانون بپردازند لذا با جوامع پر جمعیت امروزی سازگار ندارد.
در این نوع دموکراسی نمایندگان منتخب مردم به امور قانون گذاری، قضایی و اجرایی میپردازند و مردم به طور غیر مستقیم در امور مشارکت میورزند عیب این نوع دموکراسی این است که نمایندگان پس از انتخاب خود را متعهد و پاسخگو به خواستههای مردم نمیبینند.
مخلوطی است از دموکراسی مستقیم و دموکراسی غیر مستقیم. در این رژیم به طور کلی رهبری سیاسی امور کشور به عهدهی نمایندگان ملت است اما در بعضی موارد خاص مخصوصاً در قانون گذاریهای مهم و قانون اساسی، مردم مستقیماً مداخله میکند به طور کلی رویههای دموکراسی نیمه مستقیم بر قرار ذیل است:
در این رویه پس از آن که یک قانون به تصویب پارلمان رسید، در صورتی قطعیت قانونی مییابد که طی مدت معین و مفروض، تعداد معینی از مردم (حد نصاب) نسبت به آن قانون اعلام مخالفت ننمایند.
در صورت اعلام رأی مخالف مذکور، قانون به آراء عمومی مردم گذارده میشود. اگر اکثریت واجدین حق رأی یا هیئت رأی دهندگان رأی مخالف دهند آن قانون تصویب نشده و مردود تلقی میشود. البته باید به این نکته توجه داشت که اکثریت واجدین حق رأی با اکثریت افرادی که در رأی دادن شرکت میکنند تفاوت دارد. مثلاً اگر در یک کشور تعداد کلیه افرادی که طبق قانون، واجد حق رأی هستند 5 میلیون نفر باشند.
برای رد قانون مصوبه پارلمان باید بیش از 2 میلیون و پانصد هزار رأی مخالف اعلام شود ولی اگر از 5 میلیون رأی دهنده فقط یک میلیون نفر در رأی دادن شرکت کنند و اگر تمام این یک میلیون نفر هم رأی مخالف دهند آن قانون رد شده تلقی نمیشود و بالعکس قطعیت قانونی مییابد. موارد عملی این سیستم بسیار نادرست و مثال آن را از جنبه نظری، در قانون اساسی 1793 فرانسه میتوان دید.
از بعضی جهات بین رفراندم وتوی عمومی وجوه تشابهی به نظر میرسد زیرا در رفراندم همه مردم نسبت به یک متن قانونی اعم از تقنینی یا تأسیسی مستقیماً نظر میدهند معذالک بین دو رویه مذکور جهات افتراقی وجود دارد که به قرار ذیل است.
اولاً در سیستم وتوی مردم، قانون تحت شرایط اجمال کننده تصویب شده است یعنی کیفیت متزلزل دارد و در صورت قطعی خواهد شد که شرایط مبطله پدید نیاید.[8]
به این ترتیب و کوی مردم رویهای است برای رد قانون تصویب شده اما رفراندم در دموکراسی نیمه مستقیم آخرین مرحله حقوقی آیین قانون گذاری است، یعنی رأی اکثریت برای تصویب لازم است.
ثانیاً: در مورد وتوی مردم وقتی قانونی ملغی و مردود محسوب میشود که اکثریت واجدین حق رأی رأی مخالف داده باشند. در صورتی که در رفراندم نتیجه بر اکثریت افرادی که رأی دادهاند محاسبه میشود یعنی اگر اکثریت کسانی که رأی دادهاند (ولو به نسبت واجدین رأی در اقلیت باشند) رأی مخالف داده باشند قانون ملغی الاثر است ولی چنانچه رأی موافق داده باشند قانون تصویب شده تلقی میشود.[9]
رفراندم یک شیوه و روش مراجعه به آراء عمومی در جهت شناسایی و تضمین حق تعیین سرنوشت و احترام به حق حاکیت مردم میباشد. این حق در بیشتر اسناد بینالملل همچون منشور سازمان ملل ـ اعلامیه اعطای استقلال به کشورها و ملتها، اعلامیه جهانی حقوق بشر و میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی و میثاق بینالمللی حقوق اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی و قطعنامههای سازمان ملل، رویه دولتها و قوانین اساسی ملل تمدن، افکار عمومی، نهادهای جامعه مدنی جهانی به رسمیت شناخته شده است. در قانون اساسی ایران در اصول 6، بند 3 اصل 110 و ذیل اصل 177 پذیرفته شده است.
مفهوم ابدی از قوانین بشری وجود ندارد و مردم پیوسته حق دارند قانون اساسی خود را مورد بازنگری قرار داده و یا آن را اصلاح کرده یا کلاً تغییر دهند. هیچ نسلی نمیتواند نسلهای بعدی خود را ملزم و تابع قوانین خود سازد. (اصل 28 اعلامیه حقوق بشر و شهروند).
برای مثال انقلاب سال 1357 از طریق رفراندم 12 فروردین سال 1358 حق طبیعی و مشروع خود در انتخاب نظام سیاسی و حق تعیین سرنوشت را به اجرا گذاشت. از این رو مراجعه به همه پرسی در راستای احترام به حق حاکمیت مردم و فراهم کردن زمینههای مشارکت فعال مردم در زندگی سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی میباشد و توان و قابلیتهای ملی را برای ایجاد همبستگی بیشتر و تقویتپایههای حاکمیت ملی بسیج نموده، تمامیت ارضی، استقلال و یکپارچگی کشور را در مقابل عوامل تهدید کننده و آسیب رسان بیمه میکند.[10]
فهرست مطالب
عنوانصفحه
بخش اول: مفهوم و اصول همهپرسی و پیشینة تاریخی آن در ایران
الف) دموکراسی مستقیم (مشارکتی):10
ب) دموکراسی غیر مستقیم (دموکراسی بر اساس نمایندگی):11
ب) ضرورت مراجعه به همه پرسی:13
چهار ـ ابتکار عام (پیشنهاد مردم):16
شش ـ حق لغو نمایندگی (باز خوانی)18
بند دوم: تمایز همه پرسی با انتخابات و افکار عمومی19
مبحث دوم: بررسی اصول و مقولههای مرتبط با همه پرسی29
بند اول: همه پرسی و توسعه سیاسی29
دوم: رابطه همه پرسی با توسعه سیاسی31
بند دوم: همه پرسی و حاکمیت قانون34
الف) استقلال قوه قضاییه و حاکمیت قانون35
دوم: رابطه همه پرسی با اصل حاکمیت قانون40
الف) بررسی اصول قانون اساسی در خصوص همه پرسی40
ب)محدودیتهایواردهبراصل حاکمیت قانون درخصوص همهپرسی42
فصل دوم: پیشینة تاریخی همه پرسی در ایران54
مبحث اول: همه پرسی در دورهی مشروطیت54
بند اول: همه پرسی 12 و 19 مرداد 133254
بند دوم: همه پرسی 6 بهمن 134169
مبحث دوم: همه پرسی در جمهوری اسلامی79
بند اول: همه پرسی 12 و 13 فروردین 135879
بند دوم: همه پرسی 12 آذر 135885
بند سوم: همه پرسی بازنگری قانون اساسی91
بخش دوم: بررسی نظام حقوقی همهپرسی
فصل اول: همهپرسی قانونی و سیاسی101
بند اول: همه پرسی تقنینی (موضوع اصل 59)101
اول: قلمرو وضع قواعد از طریق همه پرسی105
سوم: شأن و ارزش مصوبات از طریق همه پرسی109
بند دوم: همه پرسی تأسیسی (موضوع اصل 177)111
دوم: همه پرسی و تعیین نظام سیاسی کشور121
فصل دوم: همهپرسی و قوای مقننه و مجریه127
مبحث اول: همه پرسی و قوهی مقننه127
بند اول: همه پرسی و مجلس شورای اسلامی127
اول: ارتباط همه پرسی با مجلس شورای اسلامی127
دوم: همه پرسی ناقض استقلال قوهی مقننه یا محدودیت دامنهی قانونگذاری مجلس؟129
بند دوم: همه پرسی و شورای نگهبان131
اول: نظارت شورای نگهبان بر مصوبه مجلس در خصوص ارجاع امر به همهپرسی131
دوم: نظارت شورای نگهبان در جریان اجرای همه پرسی132
سوم: نظارت یا عدم نظارت شورای نگهبان بر نتیجهی همه پرسی133
مبحث دوم: همه پرسی و قوهی مجریه139
الف) نظریه عمومیت اختیارات مقام رهبری140
ب) نظریه خاص بودن اختیارات مقام رهبری140
بند دوم: همه پرسی و رئیس جمهور142
الف) منع تجدید نظر در قانون اساسی146
تحقیق معماری چیست؟ به تجزیه و تحلیل کامل و جامع معماری می پردازد که در 42 صفحه با چیدمانی شکیل وزیبا برای شما عزیزان آماده شده است.
تعدادی ازسرفصل ها و بخشی از این پروژه به شرح زیر است:
تاریخچه معماری
تاریخ معماری جهان
معماری یونان
معماری رنسانس
معماری باروک
از رنسانس تا باروک
گوتیک
معماری رومانیک(رومانسک)
معماری بیزانس
معماری روم
گستردگی حجمی بنا
فنون اولیه ساختمان
هنر هخامنشی
کاشیکاری در عهد هخامنشی
فلزکاری در عهد هخامنشی
مرصع کاری در عهد هخامنشی
تمدن هنـد و...
معماری چیست؟
از بارزترین نشانه های تفاوت انسان و حیوان ، عشق به نوجوئی، تکامل و توسعه قدرت خویش بوده است. حیوان از غریزه اش مدد گرفت، لانه و سرپناه ساخت و طی هزاران سال به آن قانع بود و در آن تغیری نداد اما انسان همواره در اندیشه قدرت و توانائی خویش بوده است. او ابتدا دریافت که پوست بدنش قادر به حفظ او در برابر سرما و گرما نیست، پوست دومی چون لباس را کشف کرد تا ضعف پوست بدن را جبران کند. باز هم به آن قانع نشد و پوسته سومی ساخت تا او را از گزند سرما و گرما ، آفتاب، درندگان و مزاحمان بیگانه در امان دارد. این پوسته سوم را خانه نامید.