سورنا فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

سورنا فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق در مورد عبرت و تربیت در قرآن و نهج‏ البلاغه

اختصاصی از سورنا فایل تحقیق در مورد عبرت و تربیت در قرآن و نهج‏ البلاغه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد عبرت و تربیت در قرآن و نهج‏ البلاغه


تحقیق در مورد عبرت و تربیت در قرآن و نهج‏ البلاغه

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه17

 

عبرت و تربیت در قرآن و نهج‏البلاغه

.

 

 

منابع عبرت و شیوه‏هاى عبرت‏آموزى
عبرتها به وسعت دنیا گسترده است. هر پدیده، آیه‏اى از آیات الهى است و پیامى دربردارد. هر کس دیده‏اى عبرت بین داشته باشد، مى‏تواند از لابلاى پدیده‏ها، پیامها را دریابد. براى آگاهى و بیدارى انسان هشدارها داده شده است و عبرتها بى‏پرده و آشکار رخ نموده‏اند. به فرموده امیرالمؤمنین(ع)، اگر انسان چشم باز کند و ببیند، وسایل بینایى او فراهم است، و اگر گوش شنوا داشته باشد، سخنان حق گفته شده است و اگر اهل هدایت باشد، وسایل هدایت فراهم است:
وَلَقَدْ بُصِّرْتُمْ اِنْ اَبْصَرْتُمْ، وَ أُسْمِعْتُمْ اِنْ سَمِعْتُمْ، وَ هُدِیتُم اِنِ اهْتَدَیْتُمْ، وَبِحَقٍّ اَقُولُ لَکُمْ: لَقَدْ جاهَرَتْکُمُ الْعِبَرُ وَ زُجِرْتُمْ بِما فیهِ مُزْدَجَرٌ.23
آن حقایق را به شما نیزنشان دادند، ولى دیدن نخواستید و به گوش شما رسانیدند، ولى شنیدن نخواستید، شما را راه نمودند، ولى ره‏یافتن نخواستید، براستى مى‏گویم که عبرتها و اندرزها بر شما آشکار بود و از آنچه مى‏باید دورى جویید شما را منع کردند .
ولى افسوس که از این همه منابع عبرت‏آموز، اندکى از مردم پند مى‏گیرند و بخش عظیمى از مردم چشم عبرت‏بین ندارند و همچنان در شهوات نفس و غفلتها گرفتارند:
مَا اَکْثَرُ العِبَرُ وَ اَقَلُّ الاِعْتِبَارُ.24
عبرتها چه بسیارند و عبرت گیرچه کم!
در این بخش به مهمترین منابع و شیوه‏هاى عبرت‏آموزى اشاره مى‏کنیم. و پیش از آن، ذکر این نکته را لازم مى‏دانیم که منابع عبرت و شیوه‏هاى عبرت‏آموزى، دو مبحث جداگانه است و هر کدام بحث مستقلى دارد، ولى با توجه به این‏که این دو مبحث بسیار به هم نزدیک هستند و شناخت هر منبع، اتخاذِ روشى را به دنبال دارد،این دو را در یک مبحث ذکرمى کنیم:
الف. دنیا، سراى عبرت
یک نگاه عموعى به دنیا و ویژگیها و سنتهاى حاکم بر آن، جداى از وقایع تاریخى، پندهاى فراوانى به انسان مى‏دهد. قوانینى بر دنیا حاکم است که هر یک مى‏تواند درس عبرتى براى انسان باشد. شناخت دنیا و آشنایى با خصوصیات آن، تأثیر قابل ملاحظه‏اى در سلوک و رفتار فراگیرنده مى‏گذارد. شاید امیرالمؤمنین(ع)، تنها کسى باشد که به طور جامع به توصیف ابعاد و ویژگیهاى مختلف دنیا پرداخته و به قصد تأثیرگذارى و عبرت‏دهى از آن سخن گفته است، تعابیر، تشبیهات و تمثیلات گوناگونى که در باب دنیا، در کلام على(ع) وجود دارد، همه حاکى از همین مطلب است.
تعابیرى چون: «اَلدُّنْیَا دارٌ مُنِىَ لَهَا الفَنَاءُ25 ...»، «اَلدُّنْیَا دَارُ فَنَاءٍ و عَنَاءٍ و غِیَرٍ و عِبَرٍ...26»، «[الدنیا] دَارُ حَرْبٍ وَ سَلْبٍ وَ نَهْبٍ وَعَطْبٍ...27»، «اِنّهَا دَارُ شُخُوصٍ و مَحَلَّةُ تَنْغِیصٍ28...»، «دارٌ بِالْبَلاَءِ مَحْفُوفَةٌ29...»، «مَثَلُ الدُّنْیَا کَمَثَلِ الحَیَّةِ30...»، و صدها تعبیر دیگر، همه درصددِ دادن شناختِ عبرت‏آموز به انسانهاست. چنانچه گذشت، خود حضرت، پس از توصیه‏هاى فراوان در ابعاد گوناگون به فرزندش امام مجتبى(ع)، هدف خود را از این همه سفارش چنین بیان مى‏فرماید:
یَا بُنَىَّ اِنّى قَدْ انْبَأتُکَ عَنِ الدُّنْیَا وَ حَالِهَا، وَ زَوَالِهَا وَ انْتِقَالِهَا وَ أنْبَاْتُکَ عَنِ الآخِرَةِ وَ مَا اَعَدَّ لِأهْلِهَا فِیهَا وَ ضَرَبْتُ لَکَ فِیهِمَا الأمْثَالُ، لِتَعْتَبِرَ بِهَا وَ تَحْذُوَ عَلَیْهَا.31
پسر عزیزم! من تورا از دنیا و تحولات گوناگونش و نابودى ودست به دست گردیدنش آگاه کردم و از آخرت و آنچه براى انسانها در آنجا فراهم است اطلاع دادم و براى تو از هر دو مثال زدم تا به آن پندپذیرى و براساس آن در زندگى گام بردارى.
طبق این کلام، دادن این شناخت در مورد دنیا و آخرت به این دلیل است که فراگیرنده از آن عبرت بگیرد و مسیر زندگى را بر آن اساس پایه‏گذارى کند. بنابراین یکى از شیوه‏هاى عبرت‏آموزى، توصیف دنیا و بیان ویژگیها و سنتهاى رایج آن براى فراگیرنده است.
ب. تاریخ، مدرسه عبرت‏آموزى
تاریخ و حوادث مختلف آن، از ابتداى آفرینش تاکنون، از مهمترین و اصلى‏ترین منابع عبرت‏آموزى است که در منابع اسلامى به صورت گسترده‏اى به آن اشاره شده است. بخش عظیمى از آیات قرآن، ذکر مباحث تاریخى در قالب داستان، قصه و خاطره تاریخى است و همه اینها با هدف پندآموزى و عبرت‏دهى به مخاطبان صورت گرفته است. زیرا غالبا پس از ذکر هر قصه یا جریان تاریخى، به این هدف اشاره شده است. مثلاً، پس از ذکر داستان حضرت یوسف(ع)، به عنوان نتیجه تربیتى آن، چنین مى‏فرماید:
«لَقَدْ کَانَ فِى قِصَصِهِمْ عِبْرَةٌ لاُِولِى الاَلْبَابِ، مَا کَانَ حَدِیثا یُفْتَرى وَ لکِنْ تَصْدِیقَ الّذِىَ بَیْنَ یَدَیْهِ وَ تَفْصِیلَ کُلِّ شَى‏ءٍ وَ هُدَىً وَ رَحْمَةً لِقَوْمٍ یُؤمِنُونَ.32
در سرگذشت آنها درس عبرتى براى صاحبان اندیشه بود! اینها داستان دروغین نبود؛ بلکه وحى آسمانى است، و هماهنگ است با آنچه پیش‏روى او (از کتاب آسمانى پیشین) قرار دارد، و شرح هر چیزى (که پایه سعادت انسان است)؛ و هدایت و رحمتى است براى گروهى که ایمان مى‏آورند!
در این آیه شریفه به چند مطلب اشاره شده است:
1. غرض از ذکر این داستان، عبرتها و پندهایى است که در آن نهفته است. داستان فوق آیینه‏اى است که مى‏توان در آن عوامل پیروزى و شکست، کامیابى و ناکامى، خوشبختى و بدبختى، سربلندى و ذلت و خلاصه آنچه در زندگى انسان ارزشمند و یا بى‏ارزش است، را دید، آیینه‏اى که عصاره تمام تجربیات اقوام پیشین و رهبران بزرگ در آن به چشم مى‏خورد و مشاهده آن، عمر کوتاه مدتِ هر انسانى را به اندازه عمرِ تمام بشریت طولانى مى‏کند.
2. داستان فوق بیان واقعیتهاست و از آمیختگى با دروغ و افتراء منزه است.
3. تنها صاحبان عقل و اندیشه هستند که توانایى مشاهده این نقوش عبرت را بر صفحه این آیینه عجیب دارند.
4. هر آنچه انسان به آن نیاز دارد و در سعادت و تکامل او دخیل است، در این آیات آمده است و به همین دلیل، مایه هدایت و رحمت براى همه کسانى است که ایمان مى‏آورند.33
نمونه این نوع نتیجه‏گیرى در جاى جاى قرآن کریم به چشم مى‏خورد. امیرالمؤمنین(ع) نیز در نهج‏البلاغه، بخش عظیمى از تلاش خود را به بیان عبرتهاى تاریخى اختصاص داده است. به عنوان نمونه به چند مورد اشاره مى‏شود:
ـ وَ اِنَّ لَکُمْ فِى القُرُونِ السَّالِفَةِ لَعِبَرةٌ. اَیْنَ العَمَالِقَةُ وَ ابْنَاءُ العَمَالِقَةِ، اَیْنَ الْفَرَاعِنَةُ وَ اَبْنَاءُ الفَرَاعِنَةُ.34
همانا در قرنهاى گذشته براى شماعبرتى است، عمالقه (پادشاهان حجاز و یمن) و فرزندانشان کجا رفتند؟ فرعونها و فرزندانشان کجایند؟
واعْتَبِروا بِمَا قَدْ رَأَیْتُمْ مِنْ مَصَارِعِ الْقُرُونِ قَبْلَکُمْ، قَدْ تَزَایَلَتْ اَوْ صَالُهُمْ، وَزَالَتْ أَبْصَارُهُمْ وَأَسْمَاعُهُمْ، وَذَهَبَ شَرَفُهُمْ وَعِزُّهُم.35
ـ و از آنچه برگذشتگان شما رفت عبرت گیرید که چگونه بندبند اعضاى بدنشان از هم گسست، چشم و گوششان نابود شد و شرف و شکوهشان از خاطره‏ها محو گردید.
ـ فَاعْتَبِرُوا بِمَا اَصَابَ الاُمَمُ المُسْتَکْبِرینَ مِنْ قَبْلِکُمْ مِنْ بَأسِ اللّهِ وَصَوْلاتِهِ وَوَقَایِعِهِ وَمَثُلاَتِهِ.36
از آنچه از عذاب و صولت خدا و وقایع و عقوبتهاى او به امتهاى مستکبر پیش از شما رسید پند گیرید.
ـ و احْذَرُوا مَانُزِّلَ بِالاْءُمَمِ قَبْلَکُمْ مِنَ الْمَثُلاَتِ بِسُوءِ الاَْفْعَالِ37... .
از کیفرهایى که در اثر کردار بد و کارهاى ناپسند بر امت‏هاى پیشین واقع شده برحذر باشید.
ـ فَاعْتَبِرُوا بِحَال وَلَدِ اِسْمَاعِیلَ وَبَنِى‏اِسحقِ وَ بَنِى‏یَعْقُوبَ عَلَیْهِمِ السَّلامُ.38
از حال فرزندان اسماعیل، فرزندان اسحاق و فرزندان یعقوب عبرت گیرید.
امام(ع) با بیان سرگذشت اقوام و ملل گذشته و توصیف زندگى و مرگ آنها، مردم را به عبرت‏گیرى از سرانجام نیک و بد آنها فرامى‏خواند. مربیان نیز مى‏توانند در تربیت متربیان خود، از همین روش بهره بگیرند و با بیان تاریخ و حوادث تلخ و شیرین آن، درس زندگى به آنها بیاموزند. بررسى این سرگذشتها، متربیان را با مباحثى آشنا خواهند ساخت که در پرتو آن به نکاتى دست خواهند یافت که در سیر و سلوک آنها، تأثیر عمیقى مى‏گذارد. نکاتى مانند:
1. خداوند مفسدان را به سبب فساد و ظلمشان هلاک مى‏کند.
2. تأخیر توبه و ندامت تا زمان نزول بلا سودى به حال انسان ندارد.
3. خداوند بندگان مؤمنش را یارى مى‏دهد و در دل دشمنان آنها رعب و وحشت ایجاد مى‏کند.
4. خداوند فتنه‏ها و توطئه‏هاى منافقین و بدخواهان را خنثى مى‏کند.
5. تغییر سرنوشت انسانها، به خواست و رفتار خود آنها بستگى دارد.
و دهها نکات تربیتى دیگر که همگى درسها و عبرتهایى هستند که تربیت‏آموزان خردمند مى‏توانند به آنها دست یابند و آنها را در زندگى خود به‏کار بندند.
براى سهولت دستیابى این افراد به این نتایج گرانبها، بهتر است مربى قبل از بیان تاریخ، سؤالاتى در همین زمینه طرح کند و اذهان آنان را آماده سازد. او به هنگام بیان تاریخ، با طرح سؤالاتى دیگر، به تجزیه و تحلیل آن بپردازد و نکات ارزشى و یا ضد ارزشى داستان را با کمک آنها مشخص کند و در پایان، موقعیت کنونى تربیت‏آموزان را با آن پیش‏آمدها تطبیق دهد و عبرتها و درسهاى آن را بیان کند.39 البته گاهى هم بهتر است نتیجه‏گیرى را به خود آنان واگذار نماید.
کته قابل توجه اینکه به موازات مطالعه تاریخ، با سیر و سفر در آفاق و انفس‏نیز، مى‏توان به همان نتایج دست یافت. به عبارتى دیگر، بیان تاریخ و سیر و سفر در روى زمین، دو روى یک سکه‏اند که یکى از طریق حس شنوایى و دیگرى از طریق حس بینایى، انسان را به تفکر و اندیشه در سرگذشت پیشینیان فرا مى‏خواند. تاریخ فقط حوادث وقوع یافته و عکسهاى خشک و بى‏روح آنها را براى ما مجسم مى‏سازد، در حالى که آثار باقیمانده از دورانهاى قدیم، در نقاط مختلف کره زمین، اسناد زنده و گویایى است که اشکال و صور و نقوش دل و روح، تفکرات، قدرت و عظمت و یا حقارت و زبونى اقوام گذشته را به ما نشان مى‏دهد. ویرانه کاخهاى ستمگران، بناهاى شگفت‏انگیز اهرام مصر، برج بابل و کاخهاى کسرى، آثار تمدن قوم سبأ و هزاران آثار به‏جاى مانده از اقوام گذشته در گوشه و کنار جهان، هر یک در عین خاموشى، هزاران زبان دارند و سخنها مى‏گویند.
قرآن کریم در آیاتى گوناگون و گاه به صورت امر، انسان را به سیر در زمین دعوت مى‏کند.
سِیرُوا فِى الاَرْضِ فَانْظُرُوا کَیْفَ کَانَ عَاقِبَةُ الْمُجْرِمِینَ.40
در روى زمین سیر کنید و ببینید عاقبت کار مجرمان به کجا رسید!
و در آیه‏اى دیگر در قالب استفهام انکارى مردم را به این امر فرا مى‏خواند.
اَفَلَمْ یَسِیرُوا فِى الاَرْضِ فَتَکُونَ لَهُمْ قُلُوبْ یَعْقِلُونَ بِهَا .41
آیا آنان در زمین سیر نکردند، تا دلهایى داشته باشند که حقیقت را با آن درک کنند؟
این فراخوانى، اهداف مقدسى را دنبال مى‏کند که در آیات مختلف به آن اشاره شده است. اهدافى مانند بیدارى قلوب،42 درک عاقبت پیشینیانى که از نظر قدرت و قوت و خدم و حشم بر انسانهاى کنونى برترى داشتند،43 درک عاقبت گنهکاران و دروغگویان،44 درک چگونگى خلقت و عظمت آن و دیدن شگفتیهاى خلقت45 و... که هر کدام از آن به تنهایى براى پنددهى و عبرت‏آموزى به انسان کافى است.
امیرالمؤمنین(ع) نیز مطالعه آثار گذشتگان را وسیله عبرت و مایه هشدار مى‏داند:
اَوَ لَیْسَ لَکُمْ فِى آثَارِ الاَوَّلِینَ مُزْدَجِرٌ وَ فى آبائِکُم الْماضین تَبْصِرَةٌ وَ مُعْتَبِرٌ انْ کُنْتُمْ تَعْقِلُونَ؟46
آیا براى شما در آثار پیشینیان وسیله عبرتى نیست که شما را (از کرداربد) بازدارد؟ و آیا اگر اندیشه کنید در زندگى پدران خود، آگاهى و عبرت‏آموزى نیست؟
و در جاى دیگر آن حضرت، از تأثیر و نفوذ این آثار بى‏زبان، در چشمان عبرت‏گیر و گوشهاى شنوا سخن مى‏گوید:
وَ لَئِنْ عَمِیتَ آثارُهُمْ وَ انْقَطَعَتْ اَخْبَارُهُمْ، لَقَدْ رَجَعَتْ فِیهِمْ اَبْصَارُ العِبَرِ وَسَمِعَتْ عَنْهُمْ آذانُ العُقُولِ وَتَکَلَّمُوا مِنْ غَیْرِ جِهَاتِ النُّطْقِ.47
و اگرچه آثارشان محوشده و اخبارشان منقطع گشته است، ولى چشمهاى عبرت بین، آنها را مى‏نگرد و گوش هوش، اخبارشان را مى‏شنود و با غیرزبان خود با ما حرف مى‏زنند.
به هر حال سیر در زمین و به تعبیر امروزى، جهانگردى و گردشگرى، یکى از شیوه‏هاى عبرت‏آموزى است که مربیان مى‏توانند از این طریق، تربیت‏آموزان خود را در موقعیت عبرت و تأثیرپذیرى از آثار به جاى مانده از پیشینیان قرار دهند. چرا که جهانگردى با هدف عبرت‏آموزى، قلب انسان را خاشع و دانا، چشم او را بینا و گوش وى را شنوا مى‏گرداند و از خمودى و جمود رهایى مى‏بخشد.
البته جهانگردى صورت دیگرى هم دارد و آن گردشگرى با هدف هوسرانى، بى بند و بارى، سرگرمیهاى ناسالم، انتقال فرهنگهاى مبتذل و غیره است که به آن سیاحت گفته مى‏شود و اسلام آن را نهى کرده است.48 شاید حدیث «لاسِیَاحَةَ (فِى الاِسْلاَمِ)...»49 اشاره به همین مطلب باشد. گردشگرى با این هدف، قلب را مى‏میراند و چشم و گوش را از درک حقایق باز مى‏دارد.
ج. شگفتیهاى خلقت منبعى دیگر
در قرآن منبع دیگرى از عبرت‏آموزى وجود دارد که مى‏توان از آن با عنوان شگفتیهاى خلقت نام‏برد، مانند نزول باران، چهارپایان، میوه‏ها،50 دگرگونى شب و روز51. قرآن همه اینها را آیات الهى و مایه عبرت دانسته است. عبرت بودن این آیات از آن جهت است که چگونگى خلقت آنها و بهره‏مندى فراوان انسان از آنها، موجب شگفتى او مى‏شود و وى را به تفکر و اندیشه درباره خالق قدرتمند آنها وادار مى‏کند. براستى، این قادر مطلق کیست که با نزول باران، زمینهاى مرده و درختان پژمرده را دوباره زنده و شاداب مى‏گرداند و خلقت چهارپایان و میوه‏ها را مایه حیات انسانها قرار مى‏دهد و نوشیدنى گوارا و زندگى‏بخش براى انسان، به‏نام شیر، از لابلاى خون و غذاى هضم شده دورن معده52 بیرون مى‏آورد. آیا خلقت شب و روز و نقش حیاتى آن در تعدیل درجه حرارت هوا و بارور شدن گیاهان و حیات همه موجودات مایه شگفتى نیست؟ تفکر در همه این عجایب، انسان را به عظمت و قدرت خالق آن رهنمون مى‏کند و به کُرنش و خضوع در برابر او وامى‏دارد. وظیفه مربى، توصیف شگفتیهاى خلقت،و آشنا ساختن تربیت‏آموزان با آیات الهى است که خود انگیزه آنان را در جهت تفکر و تدبر در آیات الهى بیشتر مى‏کند.
د. تجربه‏هاى اولیه زندگى، عبرتى دیگر
انسان سرمایه عظیمى به نام عمر دارد که منبع ارزشمند دیگرى براى تنبیه و عبرت‏آموزى اوست. تأمل انسان در آنچه که تاکنون بر وى رفته است و حوادث تلخ و شیرینى که پشت سر گذاشته است مى‏تواند براى او راهنماى خوبى جهت پیمودن راه درست زندگى باشد. عقل، حکم مى‏کند که از تجارب گذشته پند گیریم53 و یک تجربه را تکرار نکنیم، چرا که گفته‏اند: آزموده را آزمودن خطاست، و مؤمن از یک سوراخ دوبار گزیده نمى‏شود.
وظیفه مربى در این باب، تذکر و یادآورى حوادثِ گذشته و بیان پیروزى‏ها و شکست‏ها و ناکامیها و تبیین علت آنهاست. امیرالمومنین(ع)، آنجا که علت هلاک ملتها را بیان مى‏کند، به همین نکته اشاره کرده است:
وَ فِى دُونِ مَا اسْتَقْبَلْتُمْ مِنْ عَتْبٍ وَ مَا اسْتَدْبَرْتُمْ مِنْ خَطْبٍ مُعْتَبِرٌ وَ مَا کُلُّ ذِى قَلبٍ بِلَبِیبٍ ولاَکُلُّ ذِى سَمْعٍ بِسَمیعٍ ولاکُلُّ ناظِرٍ بِبَصِیرٍ.54
و در سختیهایى که با آنها روبه‏رو هستید و مشکلاتى که پشت سر گذاشتید، درسهاى عبرت فراوان وجود دارد، اما افسوس که هر صاحب دلى، اندیشمند و هر صاحب گوشى، شنوا و هر صاحب چشمى، اهل بصیرت نیست.
به هر حال آنچه گذشت مصادیق بارزى از منابع عبرت‏آموزى بود که هریک، اتخاذ روشى را نیز در پى داشت. روشهاى دیگرى مانند بیان خاطرات عبرت‏آموز، سر زدن به مقابر و مزارها، عیادت بیماران خصوصا بیماران صعب العلاج، سرزدن به خانه سالمندان و مشاهده انسانهاى از کارافتاده‏اى که روزى بانشاط و قدرت زائد الوصفى دنیا را تسخیر کرده بودند، و تفکر در صدها حادثه کوچک و بزرگ و تلخ و شیرینى که روزانه در اطراف انسان رخ مى‏دهد، همه مى‏تواند انسان را در عبرت‏آموزى و پندپذیرى یارى دهد.
آسیب‏شناسى روشى
به‏کارگیرى هر روشى ممکن است با مشکلاتى مواجه شود و در نتیجه آسیبهایى را نیز به دنبال داشته باشد. این مشکلات ممکن است به دلیل وجود محدودیتهایى در ناحیه خود روش، مربى، فراگیرنده و یا هر سه مورد باشد. در اینجا در خود روش مشکل خاصى به نظر نمى‏رسد، زیرا این روش عمدتا با بیان تاریخ و دیدن آثار بجاى مانده از گذشتگان و سیر در آفاق و انفس سر و کار دارد که براى انسانها جاذبه دارد.
در ناحیه مربى، همان مشکلى که در بسیارى از روشهاى دیگر مشاهده مى‏شود، در این روش هم وجود دارد و آن دوگانگى در قول و فعل مربى است. خود به آنچه مى‏گوید عمل نمى‏کند و به فرموده امیرالمؤمنین(ع):
یَصِفُ الْعِبْرَةَ وَ لاَیَعْتَبِرُ وَ یُبالِغُ فِى الْمَوْعِظَةِ وَ لاَیَتَّعِظُ فَهُوَ بِالْقَوْلِ مُدِّلٌ وَ مِنَ الْعَمَلِ مُقِلٌّ.55
عبرت آموختن‏را توصیف مى‏کند ولى خود عبرت نمى‏گیرد؛ موعظه بسیار مى‏کند امّا خود موعظه نمى‏پذیرد؛ سخن بسیار مى‏گوید امّا عمل کم مى‏کند .
آرى برخى از مربیان در توصیف عبرتها مهارت خاصى دارند، اما خود بهره‏اى از آن نمى‏برند، در موعظه ید طولایى دارند، ولى خود پندپذیر نیستند و در گفتار از همه پیشى مى‏گیرند، ولى در عمل از گروه بازمى‏مانند. اما اگر مربى از هر جهت صلاحیت تربیت کردن را داشته باشد و بر امر عبرت‏آموزى و تکنیکهاى آن واقف باشد، مشکلى از این ناحیه پیش نمى‏آید.
اما در ناحیه تربیت‏آموزان، عمدتا دو مشکل قابل تصور است، یکى غفلت فراگیرنده و محروم بودن او از داشتن قلبى خاضع و خاشع دربرابر آیات الهى است که هرچه این غفلت و سنگدلى بیشتر باشد، دایره تأثیر شیوه‏هاى عبرت‏آموزى محدودتر خواهد بود. حل این مشکل چندان آسان نیست و به زمان وسیعى نیازمند است. دوم ضعف روحى و عدم آمادگى روانى تربیت‏آموز است که اگر او ظرفیت و آمادگى لازم را نداشته باشد، ممکن است ذکر یک رویداد تاریخى و یا دیدن آثار مخروبه پیشینیان و یا یک صحنه عبرت‏آموز مثل تصادف و ... تأثیر منفى در وى داشته باشد و او را دچار وحشت، بیمارى و بیزارى از زندگى کند. حل این مشکل، داشتن یک مربى آگاه و ماهرى است که به همه جوانب تربیت آشنا باشد.
نتیجه
از مباحث گذشته مى‏توان نتیجه گرفت که عبرت، حالتى است که در اثر امورى خاص براى انسان پدید مى‏آید. طى این حالت انسان از امرى محسوس و ظاهرى به معرفتى باطنى و غیرمحسوس دست مى‏یابد. پیامد این معرفت تغییرى است که در سلوک و رفتار انسان به‏وجود مى‏آید. نقش عمده را در ایجاد چنین حالتى خود فرد به‏عهده دارد و از این لحاظ عبرت یک روش خودتربیتى محسوب مى‏شود. در عین حال، ممکن است دیگران نیز زمینه ایجاد چنین حالتى را در فرد فراهم کنند که در این صورت به نظر نگارنده یک روش دیگرتربیتى قلمداد مى‏شود. عمده‏ترین منبع عبرت‏آموزى، دنیا و تاریخ انسان است، و عمده‏ترین روش آن آشنایى با دنیا و سنتهاى حاکم بر زندگى بشر در طول تاریخ است. به فرموده امیرالمؤمنین(ع):
اگر انسان دنیا را از روى شهرهاى ویران شده و خانه‏هاى درهم فروریخته بشناسد، خواهد دید که دنیا یادآورى کننده‏اى دلسوز و واعظى گویاست و همچون دوستى مهربان است که در رسیدن اندوهى به انسان بخل مى‏ورزد.56
پى‏نوشت‏ها
1. قرآن کریم، سوره حشر، آیه2.
2. سوره یوسف، آیه 111.
3. خوانسارى، جمال‏الدین محمد، شرح غررالحکم ودررالحکم، تهران: دانشگاه تهران، 1373، ج3، ص284، شماره 4493.
4. راغب اصفهانى، حسین بن محمد، المفردات فى غریب القرآن، تهران: مکتبة المرتضویه، ماده «عبر»، ص320.
5. ابن‏منظور، لسان العرب، بیروت: داراحیاء التراث العربى، 1408ق، جلد9، ص18، ماده «عبر».
6. راغب اصفهانى، مفردات، واژه «عبر»، ص320.
7. نهج البلاغه صبحى صالح، نامه 31.
8. شرح غررالحکم و دررالحکم، ج3، ص316، کلام 4574.
9. عبرت‏آموزى روش رمزها و آیه‏هاست و در کشف رموز، عنصر تفکر و اندیشه ضرورى است. چرا که به فرموده على(ع) «مَنْ تَفَکَّرَ اَبْصَرَ» («نهج‏البلاغه» نامه 31). قرآن مجید در آیات فراوانى، خصوصیات کسانى را که مى‏توانند از این روش بهره‏مند شوند، ذکر کرده است. این کتاب الهى، معمولاً پس از ذکر یک مثل، داستان، جریان تاریخى و یا ذکر عجائب خلقت، در قالب «اِنَّ فِى ذلِکَ لاَآیَةً لِقَوْمٍ ...» یا «... لاَآیاتٍ لِقَوْمٍ ...» به خصوصیات این افراد مى‏پردازد، خصوصیاتى مانند اهل تعقل و تفکر بودن، اهل ذکر بودن، چشم بینا و گوش شنوا داشتن، اهل بصیرت بودن و غیره که همگى مى‏توانند فرد را در کشف رمزها و درک عبرتها یارى دهند.
10. باقرى، خسرو، نگاهى دوباره به تربیت اسلامى، تهران: دفتر امور کمک آموزشى و کتابخانه‏هاى وزارت آموزش و پرورش، 1368، ص154.
11. براى تبیین ویژگیهاى رشد در دوره‏هاى مختلف از نظریه رشدشناختى پیاژه استفاده شده است. ر. ک.دفتر همکارى حوزه و دانشگاه، روانشناسى رشد با نگرش به منابع اسلامى(2)، تهران: سازمان سمت، 1375، ج2، ص577ـ625.
12. نهج‏البلاغه، حکمت 208.
13. همان، خطبه 103.
14. همان، خطبه 153.
15. شرح غررالحکم و دررالکلم، ج3، ص75، کلام 3863.
16. نهج البلاغه: نامه 31.
17. شرح غررالحکم و دررالکلم، ج1، ص291، کلام 1121.
18. شرح غررالحکم ودررالکلم، ج1، ص221، کلام 789.
19. نهج البلاغه، خطبه 16.
20. شرح غررالحکم و دررالکلم، ج5، ص217، کلام 8056.
21. نهج البلاغه، نامه 49.
22. همان، نامه 69.
23. همان، خطبه 20.
24. همان، حکمت 297.
25. همان، خطبه 45.
26. همان، خطبه 114.
27. همان، خطبه 191.
28. همان، خطبه 196.
29. همان، خطبه 226.
30. همان، حکمت 119.
31. همان، نامه 31.
32. سوره یوسف، آیه 111.
33. مکارم شیرازى، ناصر، تفسیرنمونه ، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1371، ج10، ص100.
34. نهج البلاغه، خطبه 182.
35. همان، خطبه 161.
36. همان، خطبه 192.
37. همان، خطبه 192.
38. همان، خطبه 192.
39. النحلاوى، عبدالرحمن، اصول التربیة الاسلامیّة وأسالیبها، بیروت: دارالفکر المعاصر، 1403 ق، ص274.
40. سوره نمل، آیه 69.
41. سوره حج، آیه 46.
42. همان.
43. سوره یوسف، آیه 109، روم، آیه 9 و42، فاطر،آیه 44، غافر،آیه 21 و72 و محمد، آیه 10.
44. سوره انعام، آیه 11 و سوره نمل، آیه 69.
45. سوره عنکبوت، آیه 20.
46. نهج‏البلاغه، خطبه 99.
47. همان، خطبه 221.
48. تفسیر نمونه، ج16، ص459.
49. البته عبارت «فى الاسلام» در متن حدیث نیست، وآن راصاحب کتاب نهایة‏الادب، به هنگام تبیین لغت «سیاحة»، به آن اضافه کرده است. متن حدیث چنین است: «اِنَّ اللّهَ تَبَارَکَ وَتَعَالَى أَعْطَى مُحَمَداً(ص) شَرایِعَ نُوحٍ وَ ابْراهِیمَ وَمُوسى وَعیسى: التُّوحِیدَ، وَالاِخْلاَصَ وَخَلَعَ الاَْنْدادَ، وَالفِطْرَةَ، وَالْحَنَفِیَّة السَّمْحَةَ، لاَرُهْبَانِیَّةَ وَلاسِیَاحَةَ...» بحارالانوار، ج68، ص320.
50. سوره نحل، آیه 65 ـ 67 و سوره مؤمنون، آیه 21.
51. سوره نور، آیه 44.
52. سوره نحل، آیه 65ـ67.
53. «انّما اَلْعَاقِلُ مَنْ وَعَظَتْهُ التَّجَارُبُ؛ عاقل کسى است که از تجربه‏ها پند گیرد»، شرح غررالحکم و دررالکلم، ج3، ص75، کلام 3863.
54. نهج‏البلاغه، خطبه 88
55. همان، حکمت 150.
56. همان، خطبه 223.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد عبرت و تربیت در قرآن و نهج‏ البلاغه

تحقیق در مورد گزارش عملکرد تربیت بدنی

اختصاصی از سورنا فایل تحقیق در مورد گزارش عملکرد تربیت بدنی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد گزارش عملکرد تربیت بدنی


تحقیق در مورد گزارش عملکرد تربیت بدنی

ینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه37

 

فهرست مطالب

قسمت مسابقات ورزشی

امام خمینی (رضوان ا… علیه):

*    بشر وقتی دارای تن سالم بود، دارای
روحیه سالم می شود. وقتی این دو نیرو
هدایت صحیح و راهی منطقی قدم بگذارند، جامعه اصلاح می شود.

مقام معظم رهبری :

*ورزش را برای جوانان امری لازم و
برای افراد مسن امری واجب میدانم.
زیرا در پرتو آن انسان میتواند سلامتی
خود را حفظ کند، اعتماد به نفس خویش را افزایش دهد و در خود نشاط و شادابی وزیبایی را بوجود آورد.

بسمه تعالی

ایزدمنان را سپاس و شاکریم که در سالی که به نام پیامبر اعظم (ص) بود عملکرد افتخار آفرین یکساله تربیت بدنی منطقه تبادکان که با برگزاری مسابقات زیاد در سطح منطقه و توسعه و ترویج فرهنگ و ورزش هست را به تصویر بکشیم. بدون کوچکترین مبالغه و اغراق هیچ دینی و هیچ مکتبی مانند اسلام، پیروان خود را نیرومند بار نیاورده و به نیرومندی تشویق ننموده است.

البته در اسلام نیروی بدنی بدون فضائل اخلاقی هیچ ارزش و بهایی ندارد.

بفرموده بنیانگذار معظم انقلاب «آنها که اهل خدا هستند هم ورزش روحی میکنند و هم ورزش جسمی». خوشبختانه مربیان ورزش به این مهم توجه داشته و با تلفیق این دو اصل به تربیت آینده سازان همت گماشته اند. در تحقق فرمایشات مقام معظم رهبری بر همه ورزشکاران و ورزش دوستان لازم است جایی که ایشان می فرمایند : «همه آحاد ملت باید ورزش را جدی بگیرند.» این سخن وظیفه ما را در قبال آماده سازی بستر کار بویژه برای نسل جوان بیشتر می کند. تربیت بدنی منطقه تبادکان این افتخار را دارد که تمام توان خویش را برای فضاسازی وآماده کردن شرایط و برنامه ریزی لازم جهت ایجاد نشاط و شادابی در سطح منطقه بکار بسته است.

امید است که زحمات همه همکاران مورد رضای خداوند متعال قرار بگیرد.

در


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد گزارش عملکرد تربیت بدنی

تحقیق در مورد تعلیم و تربیت

اختصاصی از سورنا فایل تحقیق در مورد تعلیم و تربیت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد تعلیم و تربیت


تحقیق در مورد تعلیم و تربیت

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه60

 

تعلیم و تربیت

پس خدای بزرگ تاریکی های جاهلیت را به وسیله ی حضرت محمد (ص) روشن ساخت و مشکلات و تیرگی کفر را از قلب ها زدود و پرده ها از جلوی دیدگان برداشت . پیامبر (ص) برای هدایت در میان مردم به پا خاست و آنان را از گمراهی نجات داد و از کوری و کور دلی رهانید و به سوی دین استوار الهی رهنمون شد و همه را به راه راست فراخواند .                                              حضرت فاطمه (س)

تربیت در جنبه فردی عملی برای سازندگی انسان وسیله ای جهت هدایت و رشد اوست . از طریق تربیت می توان آدمی را به بلند ترین نقطه جمال و کمال رساند و از افراد بشری که با زمینه های گوناگون و خام بدنیا می آیند ،انسانهایی ساخت متفکر ،مدبر ،خلاق و مولد موجد تحول و تغییر در سطح بین الملل.

تربیت در جنبه جمعی نیز تربیت عاملی برای همسازی و تفاهم داشتن حیات اجتماعی توام با صلح و سعادت زندگی در سایه حفظ و رعایت قوانین است ،امری که وجودش برای ادامه ی حیات همه جوامع ضروری است.

ارزش و قیمت یک جامعه معادن و ثروت های روی زمینی و یا زیر زمینی آن نخواهد بود، بلکه قیمت آن منوط به مغزهای پرورش یافته و انسان های ساخته شده ای است که در آنجا زندگی می کنند و به کار و تلاش می پردازند

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد تعلیم و تربیت

پایان نامه بررسی تعلیم و تربیت اسلامی از دیدگاه معصومین علیه السلام در 73 صفحه با فرمت WORD

اختصاصی از سورنا فایل پایان نامه بررسی تعلیم و تربیت اسلامی از دیدگاه معصومین علیه السلام در 73 صفحه با فرمت WORD دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه بررسی تعلیم و تربیت اسلامی از دیدگاه معصومین علیه السلام در 73 صفحه با فرمت WORD


پایان نامه بررسی تعلیم و تربیت اسلامی از دیدگاه معصومین علیه السلام در 73 صفحه با فرمت WORD

تعریف موضوع تحقیق

تحقیق در زمینه تعلیم و تربیت و روشهای آن در تاریخ تعلیم و تربیت انسان بخصوص جهان معاصر تازگی ندارد ولی با توجه به اهمیتی که روشها برای دستیابی به اهداف تعلیم و تربیت دارند الخصوص از این نظر دیدگاه معصومین علیه السلام عنوان این تحقیق است.

قسمت عمده ای از مشکلات اخلاقی بر اساس روشهای تربیتی نادرست و غیر اسلامی ایجاد می گردد . مطالعه تاریخ تعلیم و تربیت در اسلام نشان می دهد تربیت انسان متقی، مؤمن متعهد و خداجو بر اساس روشهای اصول الهی. اسلامی امکان پذیر است. در منابع معتبر اسلامی آیات و روایات بسیاری در زمینه های اصول و روشهای تربیتی اسلام آمده است.

هدفهای کلی و آرمانی تحقیق

اهداف کلی و آرمانی این تحقیق به دو قسمت تقسیم می شود، خود موضوع تحقیق و پیشنهادها. از آنجا که اهداف تعلیم و تربیت یک کشور باید با توجه به فلسفه اجتماعی مردم و ارزشهای مورد توافق یک جامعه تدوین شود، لذا در این تحقیق روشهای تعلیم و تربیت از دیدگاه معصومین مورد بررسی قرار گرفته که بینش اسلام و قرآن و بینش انبیاء الهی است. با توجه به اینکه روشهای تعلیم و تربیت برگرفته از قرآن و احادیث معصومین علیهم السلام می باشد. این روشها در جوامع اسلامی مخصوصاً ایران مورد استفادة نهادهای آموزشی پرورشی قرار می گیرد. و از سویی الگوهای واقعی تعلیم و تربیت اسلامی ائمه معصومین می باشد که سعی در پژوهش و بررسی روشهای تعلیم و تربیت از دیدگاه معصومین ضروری می باشد.

سؤالهای ویژه تحقیق

  • نظر معصومین علیه السلام درباره شخصیت دادن و محّبت به کودکان و نوجوانان یک روش تربیتی چیست؟
  • اهمیت تربیت کودک در خردسالی از دیدگاه معصومین علیه السلام چیست؟
  • دیدگاه معصومین دربارة نقش خانواده در تربیت کودک چیست؟
  • آیا تربیت امکان پذیر نیست؟

مقدمه                                                7    

موضوع تحقیق                                 8

سؤالهای ویژه تحقیق                                        9

روش تحقیق                                             9

اهمیت و ارزش تحقیق                                      10

معنی لغوی تربیت                                     10

تربیت از نظر اصطلاحی                                 11

معنی تعلیم                                          11

معنی لغوی الگو                                     11

معنی اصطلاحی                                    11

فصل دوم                                                                                                             12

سابقة موضوع تحقیق                                       13

ضرورت و اهمیت تعلیم و تربیت                              14

تعلیم و تربیت در اسلام                                    15

مهمترین مراکز تعلیم و تربیت                                   16

دین چیست؟                                            17

ویژگیهای روش اسلامی                              19

تعریف تربیت                                     20

ویژگیهای تعلیم و تربیت اسلامی                        21

تفاوتهای فردی از نظر قرآن کریم                            25

انواع وراثت                                      27

ویژگیهای رفاقت جوانان                           31

مراحل تربیت                                     32

اهمیت تربیت کودک در خردسالی                         33

پرورش ایمان و اخلاق                                   33

اهمیت رورش و تربیت اسلامی                             34 احترام به شخصیت کودکان                           35

نتایج کرامت و یا حقارت شخصیت                        37

تحولات فرهنگ و تعلیم و تربیت                         38

احتیاجات جامعه و تعلیم و تربیت                      40

فلسفه اجتماعی و تعلیم و تربیت                       41

تنبیه غیر بدنی                                      42

تشویق                                           46

نیاز کودکان به تحسین                                49

آیا تربیت امکان پذیر نیست                           50

روش الگویی                                      52

تربیت در گذشته                                  53

تعلیم و تربیت نوین                                  54

بازیابی فکری                                    55

اجتماعی ساختن محیط تربیتی                           55

تحول تربیتی چگونه به وجود آمد؟                      56

پرورش اخلاقی                                     58

تربیت اجتماعی                                   59

نقش بازی در تربیت                               60

مسؤولان تربیت و مسؤولیت سنگین آنها                   61

عوامل مؤثر در تربیت و ضرورت هماهنگی بین آنها                 62

فصل سوم                                                                                                        64

روش تحقیق                                       65

روش جمع آوری اطلاعات                             65

فصل چهارم                                                                                                     66

یافته های تحقیق                                 67

فصل پنجم                                                                                                        68

پیشنهادها                                       69 

فهرست منابع                                     70


دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه بررسی تعلیم و تربیت اسلامی از دیدگاه معصومین علیه السلام در 73 صفحه با فرمت WORD

مقاله چگونگی و نحوه ی تعلیم و تربیت در کودکان

اختصاصی از سورنا فایل مقاله چگونگی و نحوه ی تعلیم و تربیت در کودکان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله چگونگی و نحوه ی تعلیم و تربیت در کودکان


مقاله چگونگی و نحوه ی تعلیم و تربیت در کودکان

نام محصول: مقاله چگونگی و نحوه ی تعلیم و تربیت در کودکان

فرمت : word

تعداد صفحات : 13

زبان : فارسی

سال گردآوری : 94

حجم فایل : 0.5 مگابایت

 

 

چکیده

 

در تعلیم و تربیت کودکان انضباط همیشه مورد توجه بوده ، ولی در اینکه این انضباط چگونه باید باشد و چگونه می توان آن را آموزش داد عقاید متفاوت است .

«هدف از انضباط این است که کودک را قادر به سازش با قوانین و مقرراتی که فرهنگ یک گروه پذیرفته است بنماید ، به طوری که رفتار خود را با توقعات و خواستهای گروه اجتماعی که در آن زندگی می کند هماهنگ نماید» (بدری مقدم ، 1379)

در مواردی که رفتار فرد در جهتی بر خلاف مقررات و قوانین گروه ، یعنی بر خلاف انتظار و توقعات آنهاست او را فردی بی انضباط می نامند . البته وقتی در آموزشگاه از انضباط صحبت می شود مراد نظم و ترتیب و سکوت دانش آموزان نیست ، بلکه معنی وسیعتری مورد نظر است به این معنی که انضباط باید منجر به انگیزش جهت حفظ مقررات شود و به صورت عادت درآید .

یکی از مشکلاتی که معلمان و اولیای آموزشگاهها با آن مواجه هستند بی انضباطی و عدم رعایت مقررات از طرف دانش آموزان است .

 

 

مقدمه

 

برای اینکه انسان بتواند در اجتماع زندگی کند باید رفتار اجتماعی را بیاموزد به این معنی که رفتارش باید مورد قبول اجتماع باشد . یکی از راههای اجتماعی شدن و مورد قبول قرار گرفتن رعایت انضباط و مقرراتی است که در اجتماع حکمفرماست .

مقررات و قوانینی انضباطی رفتار را تحت کنترل درمی آورد و چون این کنترل اغلب مانع انجام خواسته های کودکان می شود ، گاهی موجب خشم و عصبانیت آنها می گردد .

بیان مساله

اینجانب ...... در سال تحصیلی در پایه  ....در مدرسه.... مشغول به تدریس بودم که با این مشکل مواجه شدم.

در این کلاس با وجود پایه ضعیف دانش اموزان و وجود بی انضباطی مشکل من را صدچندان می کرد . از آنجایی که شخصاً به شغل معلمی علاقه داشته و دوست داشتم در کارم موفق باشم و کلاسی نمونه در هر زمینه داشته باشم درصدد برآمدم تا مشکل دانش آموزان این کلاس را حل نموده و آنها را متقاعد به پذیرش نظم و مقررات نمایم .

با توجه به اینکه مقالات مربوط به انضباط در مجلات ماهانه تربیت ، پیوند ، آموزش ابتدایی را مطالعه می کردم و در دروس دانشگاهی نیز پیرامون این مسأله ، کتبی را مطالعه کرده بودم سعی کردم با استفاده از مطالب مفید این مقالات و راهنمایی های معلمان باتجربه به حل مشکل بپردازم .

هدف من از انجام این پژوهش این بود که دانش آموزان کلاس علاوه بر داشتن رفتار مؤدبانه، کارشان را به بهترین وجه در کلاس انجام دهند ، همچنین اهمیت رفتار مؤدبانه ، انضباط و تلاش واقعی خود جهت نیل به یادگیری را همیشه به خاطر داشته باشند و از طریق آن در امتحانات خود نیز موفقیت کسب نموده و برای ادامه تحصیل نشاط و سرزندگی داشته باشند و پس از آن در کلیة مراحل زندگی خود به قوانین و مقررات احترام گذاشته و موجبات سعادتمندی آنان در جامعه فراهم گردد

شواهد یک

همانطور که در مقدمه پژوهش به آن اشاره شد مشکل من در کلاس پنجم این آموزشگاه بی انضباطی چند تن از شاگردان در کلاس بود . تعدادی از دانش آموزان همیشه و در همه حال از پای میز آموزگار تکان نمی خوردند و با تهدید و زور و داد و فریاد هم میز را ترک نمی کردند که این امر خود باعث به هم ریختن نظم عمومی کلاس و از بین رفتن حالت تعادل می شد . همچنین بدون اجازه معلم شروع به صحبت و اظهار عقیده در کلاس می کردند و به اصطلاح عامیانه میان حرف معلم می پریدند که این امر هم باعث می شد تا دانش آموزان دیگر هم روش تقلید را در پیش گرفته و همه با هم صحبت و گاه شروع به مخالفت از عقاید و نظرات یکدیگر می کردند . به عنوان یک معلم بسیار متعجب بودم که معلمان سالهای فبل در این کلاس چگونه تدریس می کرده اند؟ آیا تدریس آنها موفق بوده یا خیر؟ چون در این کلاس کلمه ای به نام انضباط کاملاً بی معنی و مفهوم بود و بچه ها با آن بیگانه بودند . در انجام فعالیت های گروهی اخلال نموده و هنگام انجام تکالیف داخل کلاس دیگر همکلاسی ها را آزار و اذیت می کردند .

جمع آوری اطلاعات با مشاهده وضع موجود جریان را با مدیر مدرسه در میان گذاشتم و مشکلات این دانش آموزان را برای ایشان توضیح دادم . با توجه به اینکه معلم سال قبل این دانش آموزان در مدرسه حضور داشت از ایشان نیز سؤالاتی در این مورد پرسیدم که ایشان تمام حرفهای مرا تأیید کردند و این کلاس را کلاسی بی انضباط تلقی نموده و یکی از علل تغییر کلاس ایشان در سال جدید همین بی انضباطی بیش از حد شاگردان این کلاس بود. با توجه به این نکات متوجه شدم که این دانش آموزان از پایة اول با این مشکل مواجه بوده اند و اقدامی جدی جهت رفع این مشکل صورت نگرفته بود ، درحالی که ادامه این وضع برای من بسیار سخت و مشکل بود . با بررسی پروندة دانش آموزان مشکل ساز پی به این نکته بردم که دارای معدل درسی خوب هستند ولی نمرات انضباط در سطح پایین بود . با کمک مدیر مدرسه ، در مورد وضعیت خانوادگی این چند دانش آموز به این نکته پی بردم که برخی آنها در منزل مشکل خانوادگی دارند . دونفر از آنان پدر خود را از دست داده ، یکی پدر و مادرش از هم جدا شده و دیگری به علت اعتیاد پدر با اختلافات خانوادگی روبرو بود ، این در حالی بود که والدین آنها اصلاً به مدرسه نمی آمدند و به امور فرزند خود کمتر رسیدگی می کردند .


دانلود با لینک مستقیم


مقاله چگونگی و نحوه ی تعلیم و تربیت در کودکان