سورنا فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

سورنا فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله ترس کودکان

اختصاصی از سورنا فایل دانلود مقاله ترس کودکان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

همه کودکان در چند مقطع سنی در زندگیشان دچار ترس و وحشت می شوند و این معمولاً یک بخش طبیعی از رشد آنها محسوب می گردد. این ترس ها در صورتی غیر طبیعی هستند که به صورت دائمی و به مدت طولانی در کودک باقی بمانند یا ذهن کودک را به طور کامل اشغال کنند، که این ترس در تمام فعالیت های عادی آنها مداخله داشته و تأثیر می گذارد و اگر کودک نتواند از آن رهایی یابد مبتلا به بیماری تشویش که همان ترس بی مورد و بی اساس است می گردد.
هرگز احساسات و ترس در کودک را بی ارزش نشمارید و هیچ موقع به خاطر ترسیدنش او را تحقیر نکنید و بدانید که بی توجهی به چیزهایی که او را می ترساند کمکی به حل مشکل نمی کند.
آیا ترس بی اساس به سن و سطح رشدی کودک بستگی دارد؟!
برای مثال در یک کودک 2 ساله ترس از نشستن روی لگن دستشویی، طبیعی است ولی در یک کودک 8 ساله همان ترس کاملاً غیرعادی و بی اساس است.
کودکان نوپا معمولاً از تنهایی (جدا شدن از پدر یا مادر)، اصوات آزار دهنده، زمین خوردن، حیوانات و حشرات، استفاده از لگن توالت، حمام کردن و تاریکی هنگام خواب می ترسند.
ترس در میان کودکان پیش دبستانی شامل ترس از حیوانات و حشرات، غول ها و ارواح، گم شدن، طلاق، از دست دادن پدر یا مادر، و تاریکی هنگام خواب می باشد. کودکانی که تازه به مدرسه می روند از چیزهایی مانند تنهایی، بعضی صداها، زمین خوردن، ورود به مکان جدید (به خصوص ورود به مدرسه) و تاریکی هنگام خواب [در بچه های کوچک تر] و وازدگی های اجتماعی، جنگ، فضاهای جدید و ترس از دزد [در بچه های بزرگ تر] می ترسند. نوجوانان (که به سن بلوغ رسیده اند) معمولاً از دزد، موقعیت های جدید (مثل رفتن به دانشگاه و...) جنگ، طلاق و روابط غیرمعمول واهمه دارند و می ترسند.
این قبیل ترس ها در کودکان در تمام گروه های سنی، در بعضی از دوران های زندگیشان ممکن است افزایش یابد: تولد یک فرزند جدید در خانواده، نقل مکان از خانه ای به خانه دیگر، طلاق و غیره. حتی بعضی اوقات بعد از وقوع یک اتفاق تحریک کننده، ترس در کودکان تقویت می گردد مثلاً افتادن در آب، سوختن بر اثر تماس با یک شیء داغ یا فرار کردن از یک سگ. بعضی کودکان نسبت به کودکان دیگر بیشتر می ترسند و این بستگی به روحیات و خلق و خوی آنها دارد. والدینی که همیشه نگران هستند و در تشویش به سر می برند یا زود در مقابل هرچیز عکس العمل نشان می دهند، فرزندانشان اغلب دارای همان روحیات هستند و همیشه در ترس و واهمه قرار دارند.

 


چگونگی برخورد با ترس در کودکان
- هرگز احساسات و ترس در کودک را بی ارزش نشمارید و هیچ گاه به خاطر ترسیدنش او را تحقیر نکنید و بدانید که بی توجهی به چیزهایی که او را می ترساند کمکی به حل مشکل نمی کند.
- از او بخواهید علت ترسش را بگوید و درباره آن با او صحبت کنید، این راه در صورتی که ترس کودک ناشی از وقوع یک اتفاق تحریک کننده باشد، بسیار مفید است.
- بیش از حد لزوم از او مواظبت نکنید و اجازه بدهید او خودش از چیزهایی که می ترسد دوری کند و کودک را هیچ وقت به انجام دادن کارهایی که از آن واهمه دارد وادار نکنید.
- بیش از حد عکس العمل نشان ندهید زیرا توجه زیاد شما باعث تقویت ترس در کودک می شود.
- به کودک دلداری دهید تا یاد بگیرد بر ترسش مسلط گردد. برای مثال اگر او از رفتن به یک مدرسه جدید می ترسد، باید با او همدردی کنید و برایش توضیح دهید. به عنوان مثال بگویید «من می دانم که از رفتن به این مدرسه هراس داری و شاید از این که دوستان جدیدی پیدا می کنی نگران هستی؛ ولی من فکر می کنم در آن لحظه احساس خیلی بهتری خواهی داشت.»
با او در مورد چیزهایی که او را می ترساند گفت وگو کنید. به او یادآوری کنید که قبلاً هم دوستان جدید زیادی پیدا کرده بود و او را تشویق کنید که به مدرسه برود. راه حل مفید دیگر این است که شما برایش نقش بازی کنید که چه طور با مردم روبه رو شود و خودش را معرفی کند.
- یادش بیاورید که قبلاً هم در یک زمانی از چیزی می ترسیده و بعد از مدتی ترسش ریخته و دیگر از آن نمی ترسد.
- به او قوت قلب بدهید و به او کمک کنید تا با ترس روبه رو شود. در ضمن در یک دوره طولانی، صلاح نیست دائم به او یاد بدهید که از هر چیزی که می ترسد دوری کند.
سرانجام اگر ترس تبدیل به یک بیماری شود و به هیچ طریقی نتوان ترس را از بین برد مخصوصاً اگر در رشد و فعالیت های روزمره کودک تأثیر بگذارد، می بایست جهت درمان به یک روان پزشک کودک مراجعه کنید.
کودک و ترس ، ترس از شب
ترس از شب
ممکن است کودک شما مثل بسیاری از بچه های دیگر شب ها احساس ترس و اضطراب کند ؛ این ترس به سن او و مرحله رشد احساسی و جسمی او بستگی دارد و همین طور هم که بزرگتر می شود با انواع مختلفی از تنشها مواجه می گردد. او باید یاد بگیرد وقتی که او را با پرستار و یا در مهدکودک و یا مکان بازی تنها می گذارید صبور باشد و بپذیرد که شب ها جدا از شما بخوابد .
همچنین باید بیاموزد که رفتار خود و همین طور ادرار و مدفوع و احساسات خشم و حسادت و تهاجم را کنترل کند. کودک درباره موضوعاتی از قبیل مرگ ، خدا ، بهشت و جهنم تفکر می کند و دچار ترس و نگرانی می شود. به زودی در می یابد که والدین برای او آرزوهایی دارند و می ترسد که از عهده آنها بر نیاید .
کودک نگران
کودک در هر مرحله از رشد که باشد ، حوادث خاصی ممکن است در او ایجاد نگرانی بکند ، به عنوان مثال وقتی او بازی های گروهی و یا رفتن به مهدکودک را آغاز کند برای مدتی ممکن است جدایی از والدین او را نگران کند. ممکن است برای ترک ما در طول روز و شب و یا برای رفتن به رختخواب به طور جداگانه از خود تمایلی نشان ندهد و اگر شما بیمار شوید احساس تقصیر کند و فکر کند که کلمات پرخاشگرانه ی او این بیماری را در شما ایجاد کرده است.
زمانی که می خواهیم به کودک دستشویی رفتن را یاد بدهیم دوره دیگری از نگرانی را در او مشاهده می کنیم . او دائماً می ترسد که مبادا نتواند خود را کنترل کند .
حتی گاهی اوقات هول شده و شلوارش را خیس می کند و چون دوست دارد که شما را هم خوشحال کند می ترسد که شاهد ناراحتی و نارضایتی شما باشد . در بسیاری از بچه های نوپا این هیجانات در شب اوج می گیرد و رفتن به سوی رختخواب به معنای کنترل هیجانات است .
دیدن فیلم یا برنامه وحشتناک برای بچه های بزرگتر زنگ خطر است . کودک 5-6 ساله ممکن است از دیدن صحنه بچه دزدی و یا پرخاشگری کودک در مقابل والدین به شدت آشفته شود . چنین صحنه هایی برای کودک کاملاً واقعی به نظر می آید . همه ی کودکان تخیلات پرخاشگرانه دارند و تا حدودی نسبت به آن احساس گناه می کنند . مواردی از قبیل بیماری ، اختلافات خانوادگی ، جدائی ، طلاق ،‌ اعتیاد و مرگ و میر باعث ایجاد تشویش ، نگرانی ، احساس گناه و ترس در هر سنی از زندگی کودک می شوند . در شب کودک از کنترل دنیای پیرامونش مأیوس می شود ، زیرا نمی تواند به طور مداوم محیط اطراف و تخیلات ناشی از احساسات خود را کنترل کند و همین وضعیت باعث بروز ترس در او می شود .
جوانان هم به خاطر این که تغییرات احساسی و جسمی سریع و دوران بلوغ را پشت سر گذاشته و از کودکی به بزرگسالی می رسند، نگرانی های اساسی را متحمل می شوند . آنها به آینده ، امتحانات ،‌ شغل ، پول می اندیشند و با فشارها و تمایلات شخصی زیادی مواجه و گاهی ناگزیر می شوند با معیارهای خانوادگی در برخوردهای اخلاقی مخالفت کنند و ممکن است نظامهای ارزشی جدید را پایه گذاری کرده و ارزش های قدیمی را کنار بگذارند و تصور کنند که والدین آنها دیگر تکیه گاه مناسبی نیستند ، و یا به طور کل حمایت والدین خود را رد کنند .
در طول روز راحت تر می توان نگرانی را تحت کنترل درآورد ؛ اکثر بچه ها در طول روز سرگرم هستند و فرصتی ندارند تا به مشکلاتشان فکر کنند . اما در تاریکی شب که به رختخواب می روند و چراغ را خاموش می کنند کاری جز فکر کردن ندارند و در تخیلات خود فرو می روند و همین که خواب آلوده می شوند توانایی خود را برای برخی افکار از دست می دهند و کنترل چندانی روی احساسات ، تمایلات شدید و ترس های خود ندارند و در این موقع احساسات و یا حتی اعمالشان خیلی بچگانه می شود. در این وضعیت نامناسب ، کودک چهار پنج ساله همان اطمینانی را نیاز دارد که احتمالاً کودکان 2-3 ساله در طول روز به آن نیازمند هستند . کودک 4-5 ساله ای که در روز بدون هیچ گونه مشکلی شما را رها کرده و به مهد کودک می رود ، ممکن است در شب برای رفتن به رختخواب مشکلات بسیاری را به وجود آورد . سرزنش کردن و اظهار این مطلب که او مثل بچه های کوچک رفتار می کند هیچ فایده ای ندارد . بهتر است بفهمید که چرا او احساس ناامنی می کند . حتی کودکی که در طول روز به خوبی از خود مراقبت می کند و از اعتماد به نفس خوبی برخوردار است ممکن است در شب وقتی سیل افکار به او هجوم می آورد این اطمینان را ازدست بدهد . در چنین موقعیتی او به شما نیاز دارد تا بیشتر مراقبش باشید .
بسیاری از خانواده ها مشاجرات زمان خواب را تجربه کرده اند . بچه ها برای فرار از خواب درخواست های متفاوتی از قبیل شنیدن داستان ، تماشای تلویزیون و بازی دارند . برخی کودکان به هنگام خواب با برادران و خواهران خود نزاع می کنند ؛ گاهی اوقات در رختخواب آرام و قرار ندارند و برای فرار از افکار نگران کننده مرتب تکان
می خورند.
اگر کودک شما به دلیل ترس و نگرانی برای خوابیدن با مشکل مواجه است ، در طول روز با او بیشتر صحبت کنید وبه او اطمینان بدهید که او را حمایت می کنید . با این حال لزومی ندارد تغییرات اساسی در برنامه خواب به وجود آورید ؛ برای دقایقی او را ماساژ دهید و یا مدتی بیشتر از سایر اوقات پیش او بنشینید ، اما برنامه و روال روزمره او را تا جایی که امکان دارد ثابت نگه دارید .
کودک ، ترس از هیولا و تاریکی
بچه ای که از هیولا می ترسد
ممکن است کودکی به دلیل افکار و نگرانی هایی که از دید شما واقعی به نظر نمی رسند با مشکلات خواب مواجه باشد. او ممکن است تصور کند که یک هیولا در زیر زمین و یا جن در رختخواب و یا در جایی بیرون از پنجره است . اگر چه او این جور مواقع به شدت می ترسد اما معمولاً ترسش را بروز نمی دهد . به او دلگرمی بدهید و بگویید که مراقبش هستید و او کاملاً در امان است . برایش یک قصه بگویید و آهسته صحبت کنید . اگر در دراز مدت ببیند که شما به هنگام این وحشت ها مراقبش هستید اطمینان خاطر بیشتری به دست می آورد .
بد نیست برایش توضیح دهید که این چیزهایی که باعث وحشت او شده اند سایه اشیاء هستد نه هیولا . به کودکتان بگویید که هیولا وجود خارجی ندارد. اما احساس نگرانی و ترس و اضطراب های او واقعیت دارند. او نمی تواند درک کند که این احساسات خودش هستند که او را چنین مضطرب و پریشان می سازد. او باید با استفاده از تخیلاتش بر این احساسات غلبه کند و باید به اطمینان خاطر برسد .
به این ترتیب دیگر نیاز به حمایت در مقابل ترس از هیولا نخواهد داشت . او به یک درک بهتری از احساسات و تمایلات خود نیاز دارد . همچنین باید دریابد که اگر شلوارش را خیس کند و یا اگر نسبت به خواهر یا برادرش بداخلاقی کند و یا عصبانی شود هیچ حادثه ناگواری رخ نخواهد داد و یا در این گونه مواقع او باید اطمینان داشته باشد که شما اوضاع را تحت کنترل دارید و مراقبش هستید .
کودکی که از تاریکی می ترسد
اکثر کودکان دوست ندارند در تاریکی کامل و یا در اتاقی که درش بسته است بخوابند . هیچ فایده ای هم ندارد که ما به کودکمان بیاموزیم که در تاریکی کامل بخوابد . بهتر است که به هنگام خواب ، اتاق خواب او را با چراغ کم نور روشن نگه داریم ؛ بدین ترتیب هرگاه کودک بعد از خوابی که می بیند بیدار شود می تواند موقعیت خود را در اتاق بیابد و رویا و واقعیت را از هم تشخیص دهد . همچنین اگر در ، باز باشد او کمتر احساس جدایی و تنهایی می کند .
خواب بد
همه ی بچه ها گاهی دچار کابوس می شوند اما این کابوسها نمی تواند موجب بروز اختلالات دائمی خواب شود. آنچه را که بیشتر خانواده ها به عنوان کابوس های مکرر تلقی می کنند به معنای واقعی ، خواب ترسی و نیمه بیداری های مقطعی مشابه است . وقتی کودک از خوابی وحشتناک سراسیمه بیدار می شود نباید او را مجبور کرد که به تنهایی بخوابد و بحث در مورد خواب ترسناک کودک چه همان موقع و چه صبح برای اصلاح وضع مفید خواهد بود. این کار به کودک کمک می کند تا موقعیت خود را بازیابد و بفهمد که هیچ خطری او را تهدید نمی کند . اگر کودک دچار کابوس های مکرر می شود باید به شیوه های مختلف با او صحبت کنید .
وقتی کودک از ترس شکایت دارد سعی کنید تا ماهیت آنچه که سبب ترس او می شود برایش شرح دهید. اکثر بچه ها اظهار می کنند که خیلی ترسیده اند در حالی که اصلا هم نترسیده اند ، اما چنین می گویند تا شما را به نزد خود بکشانند .
اگر کودک اظهار می کند که ترسیده اما علائم ترس و وحشت در او مشاهده نمی شود ( بیشتر والدین قدرت تشخیص چنین امری را دارند ) باید در تصمیم خود با ثبات باشید وهمچنان برنامه و عادت خواب را رعایت نمایید و او را به جایش برگردانید .
البته مواردی نیز وجود دارد که کودک واقعاً به هنگام شب به طور نامعقول وحشتزده و مضطرب می شود ؛ در چنین موقعی تأکید شما بر برنامه تعیین شده نه تنها کاری از پیش نمی برد بلکه وضع را بدتر می کند .
اگر او را در اتاقش تنها رها کنید و در را به روی او ببندید آرام و قرار نخواهد گرفت بلکه ممکن است دچار حمله ی هیستریک ( هیجان و تشنج ) شود . او نیاز به توجه و همدردی دارد . در چنین موقعیتی ترس شبانه تنها مشکل نیست بلکه خود نشانه خود آشفتگی احساسی است که باید درمان شود. در هفته های اول درمان ، در اغلب موارد بدون مراجعه به روان پزشک این مشکلات برطرف می شوند . اگر ترس در کودک به تازگی عارض شده حتی اگر این ترس واقعی هم باشد ، ظرف چند هفته از بین می رود . البته باید علت ترس و اضطراب او را در طول روز ریشه یابی کنید . به او کمک کنید تا به این ترس غلبه کند .
او می ترسد که به هنگام شب در اتاقش تنها بماند . بهتر است در طول روز ساعاتی را در اتاق به مطالعه و بازی و یا صحبت کردن با او سپری کنید .
به مرور می توانید او را تشویق کنید تا ساعات بیشتری را ابتدا در روز و سپس عصر، بدون شما و در اتاق خودش بگذراند .
هنگامی که ترس او کاهش یافت باید برای برقراری مجدد برنامه روزمره ی خواب او و جلوگیری از جایگزینی برنامه موقت به جای برنامه دائمی از خود ثبات نشان بدهید .

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   22 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله ترس کودکان

دانلود مقاله مطالعه رایج ترین ترس های دوران کودکی و هر گروه سنی و شناختن موضوعات ترس آور عمده

اختصاصی از سورنا فایل دانلود مقاله مطالعه رایج ترین ترس های دوران کودکی و هر گروه سنی و شناختن موضوعات ترس آور عمده دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

مقدمه
ابهامات گوناگونی در زمینه ریشه ترس وجود دارد. برخی از افراد اعتقاد دارند که ریشه ارثی دارد. در حالی که دیگران بر این باورند که ترس منشأ اکتسابی است و به عنوان یک ویژگی ارثی و خصیصه ای شناخته نمی شود افرادی که به اکتسابی بودن ترس ها تأیید دارند، بر این باورند که ریشه تمامی اختلالات اضطرابی را می توان در اصول دیگری مورد بررسی قرار داد و از طریق قوانین شرطی شدن توجیه منطقی را برای بروز ترس های غیر منطقی ارائه دهند. (شرفی، 1367).
بین کشورها و گروه های اجتماعی مختلف به اشکال گوناگون، روابط والدین و فرزندان یا به عبارت دیگر شیوه های متفاوت فرزند پر وری بر می خوریم. بالاخص در آمریکا در قرن نخست شیوه خشن و خشک رایج بود. در دهه 1940 شیوه ای آسان گیر و انعطاف پذیر زیر نفوذ مکتب روانکاوی قرار داشت (اتکینسون1 ، 1984. ترجمه براهنی، 1367).
بیشتر والدین در مورد ویژگیهایی که مایلند فرزندانشان داشته باشند و شیوه های پرورش کودک که منجر به آن ویژگیها می شود اعتقاداتی دارند. آنان برای سوق دادن کودک خود به سوی اهدافی که برگزیده اند با تلقینهای مختلفی از پذیرش و سختگیر رفتار می کنند. گاهی هم پذیرا و سختگیرند. این گونه والدین بدون اضطراب و بازداری، جزء شیوه ای انضباطی خصومت آمیز محدود کننده و قدرت طلبانه است یا ناآزمودگی در همنوایی با خواسته ها و نیازهای دیگران که با آسان گیر مفرط توأم می باشد به کودکان فرصت می دهند تا محیط اطراف را کند و کاو کنند. گاهی طرد کننده و سخت گیرند و شیوۀ آنان بر انضباط سخت، پیروی بی چون و چرا از مقررات و دستورات سخت و خشک و تنبیه و قهرآمیز در برابر اشتباهات استوار است که این وضعیت به رفتار نامناسب منجر می شود. گاهی آسانگیر و طرد کننده هستند به انضباط بیش از حد آسانگیر و به کودکان اجازه می دهند که هر کاری می خواهند، بکنند و تکانشهای خود را بطور آزادانه ای اظهار کنند. آنان از فرزندان خود چندان متوقع نیستند که عاقلانه رفتار کنند و گاهی آسانگیر و پذیرا هستند که بر شیوه هایی چون گفتگوی دوستانه، توضیح و استدلال و تغیرهای ملایم در برابر اشتباهات تکیه می کنند. به هر حال افراط در آسان گیری یا محدودیت توسط والدین، بخصوص از طرف مادر نقش وی مهمتر از نقش پدر قلمداد شده است. رشد ناقص پرورش در کودکان منجر به رفتارهای نابهنجار یا ناسازگاری در کودکان می شود. (ماسن1) 1982، ترجمه یاسائی 1372).
تا قبل از قرن بیستم به بیماریهای روانی کودکان به صورت میناتوری از بزرگسالان نگاه می شد. از اوایل قرن بیستم با شروع مطالعات سیستماتیک بر روی جنبه های مختلف کودکان، اختلالات رفتاری آنان نیز به طور مستقل مورد توجه قرار گرفت (سیف نراقی، 1379).
بسیاری از این کودکان مبتلا به این اختلال، حاصل حاملگی های ناخواسته و طرحریزی نشده هستند، این گونه والدین بخصوص، پدران غالباً مبتلا به اختلال یا الکسیم شناخته می شوند (کاپلان1 ، 1991 . ترجمه پور افکاری 1382).

 

بیان مسئله
وجود مقدار معینی ترس و اضطراب در انسان برای وی مفید و حتی برای زنده ماندن او ضروری است. این حالات هیجانی می توانند انسان را از بسیاری از خطرات حفظ نمایند. همچنین ترس می تواند از منابع بسیار مهم انگیزش آدمی به حساب آید. بعنوان مثال دانش آموزی از گرفتن نمره کم به هنگام امتحان می ترسد، این ترس انگیزه ای برای مطالعه در او بوجود می آورد و برعکس ورزشکاری که خیلی آرام و بی دغدغه است بعید به نظر می رسد که به اندازه کافی برای پیروزی و برتری برانگیخته شود. در چنین مواردی ترس و اضطراب می توانند تا حدودی تسهیل کننده شرایط موجود باشند. از طرف دیگر ترس ها از شدت و قوت زیادی برخوردار باشند می توانند در عملکرد انسان مداخله نموده و باعث گردند تا یادآوری موضوعات یاد گرفته شده به آسانی صورت نگیرد (شرفی، 1367).
در این میان نقش خانواده ها و ارتباط مستقیم کودک با والدین حائز اهمیت است. نفوذ والدین در کودکان تنها محدود به جنبه های ارثی نمی باشد بلکه نحوه آشنایی و ارتباط کودک با بنیانهای فرهنگی، تربیتی جامعه بستگی به نحوه ارتباط والدین و فرزندان دارد. نقش مادر در تربیت کودک تا حدی است که محدودیت از وجود او اثرات ناگواری از جمله افزایش میزان ترس و اضطراب، کاهش اعتماد به نفس، کاهش واکنش عاطفی ... را به همراه دارد. (کندال1 1982، ترجمه رضازاده، 1382).
از سوی دیگر خانواده ها علاقمند هستند، روشهای درست رویارویی با مسئله ترس را بدانند تا شیوه هایی که منجر به کاهش مشکلات کودکان خود می شود را مورد استفاده قرار دهند. آنان بیان می کنند که کودکان خود در مواجه با موارد ترس زا، دچار استرس، دلهره شدید شده و این مسائل موجب اختلال در مسائل زندگی، شخصی خود کودک می شود.
صحبت از ناسازگاریهای کودکان به مراتب پیچیده است. زیرا یک رفتار در یک مورد ممکن است نابهنجار تلقی شود و در شرایط دیگر مشکل آفرین نباشد که مثلاً شب ادراری کودکان زیر یک سال امر بدیهی است وی در نوجوانی به عنوان یک رفتار نابهنجار تلقی می شود (سیف نراقی و همکاران، 1379).
بر طبق تحریف DSM , IV , TR 2 : الگوی رفتاری مداوم و مقاوم که در آن حقوق اساسی دیگران یا هنجارهای اجتماعی را متناسب با سن زیر پا گذاشته می شود. شامل تخریب اموال، نقض جدی مقررات، پرخاشگری نسبت به مردم و حیوانات...
بتازگی با دخیل کردن نقش سیستم های خانوادگی در بروز اختلالات رفتاری، حوزه جدیدی در این مقوله گشوده شده که توجه محققین را به خود جلب کرده است. در این مورد استدلال می کنند: پدر و مادرهایی که از خود استقلال کمتری را نشان می دهند تا حدی نمی توانند رفتارهای خود را کنترل کنند، دارای فرزندانی با یکی از انواع اختلالات رفتاری هستند 1 ، ترجمه رضازاده، 1382).
بسیاری از این کودکان ناتوان در برقراری با روابط همسالان خود هستند، کناره گیر و تنها هستند. احترام به نفس ضعیف دارند این کودکان نسبت به احساسات، امیال و رفاه دیگران اهمیتی قائل نیستند.... (کاپلان2 ، 1991، ترجمه پور افکاری، 1382).
در ارتباط با ترس های تحولی این کودکان با همان ترتیب، کودکان مادی شکل می گیرد یا اینکه در طی ایجاد رفتارها و هیجانات نابهنجار در آنها، ترس ها به صورت غیر عادی هستند.
به طور کلی سؤالات اساسی پژوهش حاضر شامل:
1- ترس های تحولی بلند در هر گروه سنی چیست؟
2- آیا همان ترس ها در کودکان ناسازگار نیز می توان دید؟
3- آیا در کودکان ناسازگار، ترس های متفاوتی با کیفیتی متفاوت دیده می شود؟
4- آیا بین الگوهای فرزند پروری والدین با ترس های تحولی کودکان رابطه وجود دارد؟
5- آیا الگوهای فرزند پروری والدین بین دو گروه کودکان عادی و ناسازگار تفاوت وجود دارد؟

 

اهمیت پژوهش
یکی از اهداف عمده آموزش و پرورش در هر کشوری تهیه برنامه ریزی مناسب برای دانش آموزان است. در این راستا توجه به نگرانیهای عاطفی دانش آموزان یکی از عواملی است که در تهیه برنامه ریزی مناسب درسی کمک کننده است.
یکی از مشکلات عمده ای که والدین با آن روبرو هستند، عدم آگاهی از چگونگی شیوه های تربیتی در برخورد با این نوع ترس هاست. والدین معمولاً از نتایج برخوردهای خود با کودکانشان بازخوردی دریافت می کنند که ممکن است ناصحیح و به طور منامناسب باشد که ناشی از شرایط سنی کودکان و یا عواملی چون ناسازگاری و عقب ماندگی ذهنی است.
در این زمینه نحوه برخورد والدینی که دارای کودکان ناسازگار هستند با این نوع ترس ها و روش های بکارگیری تربیتی آنان در برخورد با این مسائل حائز اهمیت است.
اهمیت و نقش نهاد خانوادگی به عنوان جایگاه کودک در خانواده و شیوه های تربیتی مناسب برای کودکان مهم است. زیرا شیوه های نامناسب قرین با منحرف کردن زمینه های رشد به هنجار، می تواند آنرا به سوی نابهنجاری سوق دهد.

 

اهداف پژوهش
1- مطالعه رایج ترین ترس های دوران کودکی و هر گروه سنی و شناختن موضوعات ترس آور عمده.
2- مطالعه رابطه شیوه های تربیتی والدین با ترس های عادی کودکان
3- مقایسه ترس های کودکان عادی و ناسازگار
4- مقایسۀ شیوه های تربیتی والدین کودکان عادی و ناسازگار.
فرضیه های پژوهش
1- بین شدت ترس های تحولی و سن ارتباط وجود دارد.
2- بین شیوع ترس های تحولی و جنسیت ارتباط وجود دارد.
3- ترس های تحولی کودکان عادی و ناسازگار تفاوت وجود دارد.
4- الگوهای تربیتی والدین با ترس های تحولی رایج ارتباط دارد.
5- الگوهای تربیتی والدین کودکان عادی و ناسازگار تفاوت دارد.
6- بین راهبردهای رویارویی والدین در کودکان عادی و ناسازگار ارتباط وجود دارد.

تعریف اصطلاحات
ترس های تحولی
تعریف نظری: ترس یک واکنش طبیعی به تهدیدهای خیالی یا واقعی است که به عنوان یک تست لاینفک از رشد شناخته شده است. ترس های کودکان در یک توالی نظامدار، موازی با تغییرات رشد شناختی پیاژه (1955) قرار دارد. (میلر1، 1983) در توالی رشد، ترس دوران نوزادی ممکن است به صورت افزایش و بستگی بین نوزاد و مادر باشد. مانند ترس از صدای بلند، فقدان حمایت به صورت بالقوه در نوزاد وجود دارد (کوکر2 و همکاران، 1976).
در اولین سال زندگی اضطراب جدائی و ترس از غریبه پدیدار می گردد. در سال دوم: ترس از حیوانات در سال سوم ترس از مخلوقات بدیهی (مثل لولو) سال چهارم: ترس از تاریکی. همزمان با ورود مدرسه ترسهایی چون ترس از مدرسه، ترس از شکست و انتقاد و آسیب های بدنی. در نوجوانی: ترس از مرگ (سولانتز3 و همکاران ، (1984).
تعریف عملیاتی: نوعی از ترس ها که به صورت طبیعی در مرحله سن 12-7 سالگی بروز یابند که شامل:
امتحان – صدای بلند – حادثه – حیوانات – دیدن خون – جاهای نا آشنا – غریبه – مسافرت با وسایل نقلیه – دزد – تنهایی – آمپول زدن – بیمارستان یا درمانگاه استخر یا آب رودخانه یا دریا – قایق سواری – موجودات خیالی – مورد تمسخر قرار گرفتن – سایه – کتک کاری – تاریکی – جاهای متروکه – رعد و برق – دارو خوردن – ترک پدر و مادر – سنگ قبر – محبت ندیدن – عبور از خیابان – ساختمان بلند
این ترس ها بر حسب نتایج حاصل از پاسخگویی به پرسشنامه محقق ساخته مشخص می شوند.

 

الگوهای (فرزند پروری)
تعریف نظری : روشهایی که والدین در برخورد با فرزندان خود اعمال می کنند و در شکل گیری رشد و تکامل کودک در دوران کودکی و خصایص بعدی شخصیت و رفتار تأثیر فراوان و عمیقی دارد. مثلاً طرد کودک یا فقدان ارتباط معنادار بین کودک و مادر سبب پیدایش اختلال شخصیت می شود. (شعاری نژاد، 1364).
هر خانواده شیوه های خاص را در تربیت فردی و اجتماعی فرزندان خویش بکار می گیرد که این شیوه ها به صورت مستبد – سهل گیر – مقتدر در خانواده ها بروز می کند (هاردی1 و همکاران، 1993).
تعریف عملیاتی: مقصود از شیوه هایی است که پرسشنامه ستوه های فرزند پروری با مریند آنرا می سنجد.
سهل گیر: سخت گیری کمتری را نسبت به کودکان خود اعمال می کنند و به آنها اجازه می دهند که تا خودشان فعالیتهای خود را تنظیم نمایند و کنترل کمتری روی رفتار کودکان خود داشته و بندرت آنها را تنبیه می کنند.
مستبد: بیشتر دستور می دهند و عقیده دارند که کودک باید بدون چون و چرا از دستورات آنها پیروی نماید، در مقایسه با دیگر والدین صمیمیت کمتری با کودکان خود دارند و کودک را از گفت و شنود کلامی باز می دارند.
مقتدر منطقی: بین دو جنبه افراطی قرار می گیرند و کودکان خود را با صراحت و روشنی راهنمایی می کند و نظم و انضباط تربیتی آنها توأم با گرمی، منطقی، انعطاف پذیر و گفت شنود کلامی است.
در این تحقیق نمره ای که از پرسشنامه بدست می آید شاخصی برای تعریف عینی نوع الگوی فرزند پروری والدین است.

 

راهبردهای رویارویی
تعریف نظری: به کارگیری شیوه های مثبت، حل مشکل کودک، بوجود آوردن فضایی آکنده از محبت و صمیمیت، تلاش در برقراری آرامش و امنیت در خانه، بوجود آوردن استقلال و اعتماد به نفس در کودکان از جمله راهبردهایی است که برای بروز ترس می توان نام برد. (نوابی نژاد، 1379)
شرکت دادن کودک در رقص، بازی، موزیک، نقاشی، نوشتن و فعالیتهای تفریحی را از جمله راهبردها می توان نام برد. (میلانی فر، 1379)
تعریف عملیاتی: نوعی از راهبردها که به صورت مثبت و منفی در پرسشنامه محقق ساخته ذکر شده که شامل
الف) نوع مثبت
1- همیشه او را بغل کرده و آرام می کنیم.
2- بببرایش توضیح می دهیم که آن شیء یا موقعیت ترسناک نیست.
3- با آوردن وسایل دلخواهش او را سرگرم می کنید تا موضوع ترس آور را فراموش کند.
4- در فعالیتهای دسته جمعی شرکت می دهید.
5- به او آگاهی های بیشتر در مورد ترس می دهید.
ب) نوع منفی
1- او را از آن موقعیت دور می کنید.
2- به او دروغ گفته و تنها شیء را پنهان می کنید.
3- اهمیتی نمی دهید زیرا مسئله مهمی نیست.
4- به خاطر این رفتار او را سرزنش یا مسخره می کنید.
5- به زور و بالاجبار او را با موقعیت ترس آور روبرو می کنید تا ترسش بریزد.
6- گاهی اوقات برای تنبیه او، از آن شی یا موقعیت استفاده می کنید.
این راهبردها برحسب نتایج حاصل از پاسخگویی به پرسشنامه محقق ساخته مشخص می شوند.
کودک ناسازگار
تعریف نظری: کودک ناسازگار یا کر خو به افرادی اطلاق می شود که معمولاً از هوش عادی و یا حتی بالاتر برخوردار هستند وی دارای رفتاری غیرعادی و نابهنجار هستند و یا به عبارت دیگر مبتلا به اختلالات رفتاری می باشند، گاهی این کودکان را کودکان دشوار نیز می نامند (میلانی فر، 1356)
PSM – IV – TR ملاک های زیر را عنوان می کند:
الگوی رفتاری مداوم و مقاوم که در آن حقوق اساسی دیگران یا هنجارهای اجتماعی و اصول عمده متناسب با سن زیر پا گذاشته می شود و با وجود حداقل یک ملاک در 6 ماه گذشته تظاهر می کند.
- پرخاشگری نسبت به مردم و حیوانات
1) غالباً قلدری می کند، دیگران را می ترساند، تهدید می کند.
2) غالباً شروع کننده نزاع فیزیکی است.
3) از اسلحه ای که می تواند آسیب جدی به دیگران برساند (مثل چماق، پاره آجر، بطری شکسته، چاقو، تفنگ،
4) نسبت به مردم از نظر فیزیکی بی رحمی نشان داده است.
5) نسبت به حیوانات از نظر فیزیکی بی رحمی نشان داده است.
6) با حضور ، قربانی، اقدام به دزدی کرده است (مثل جیب بری – کیف زنی – اخاذی – سرقت مسلحانه)
7) کس دیگر را وادار به فعالیت جنسی کرده است.
تخریب اموال
8) عمداً به قصد ایجاد صدمه جدی دست به آتش افروزی زده است.
9) عمداً مال دیگران را تخریب کرده است (غیر از آتش افروزی)
حقه بازی یا دزدی
10) بدون اجازه وارد خانه، ملک یا اتومبیل دیگری شده است.
11) غالباً برای بدست آوردن چیزی یا محبتی یا اجتناب از تعهد دروغگویی می کند (گوش بری می کند)
12) بدون حضر (قربانی) اشیاء با ارزش را دزدیده است (مثل دزدی از مغازه، اما بدون شکستن قفل
نقض جدی مقررات
13) علیرغم قدغن نمودن والدین قبل از 13 سالگی شبها بیرون از خانه می ماند.
14) ضمن اقامت با والدین یا جانشین آنها حداقل دوبار شبانه از خانه فرار کرده است (یا یکبار به مدت طولانی بدون مراجعت به خانه)
15) غالباً از 13 سالگی مدرسه گریزی را شروع کرده است.
- شروع حداقل یک ملاک مشخص اختلال سلوک قبل از 10 سالگی (کاپلان1 ساووک، (1991)، ترجمه پور افکار 1382).

 

تعریف عملیاتی
در این پژوهش کودک ناسازگار، کودکی است که دارای مشکلات رفتاری بر شمرده CSI 4 , DSM – IV – TR می باشد که با استفاده از مراکز روان شناسی و متخصصین مجرب انجام شده در مدارس ناسازگار مشغول به تحصیل هستند.


ادبیات تحقیق
الف) ترس های تحولی
کاربرد مفاهیم ترس، اضطراب، خوبیها ایجاب می کند تا قبل از هر چیز به تمرین اصطلاحات مذکور اقدام بنماییم.
برای برخی از روانشناسان ، دانشجویان و یا حتی مردم عادی این سه اصطلاح مترادف هم بوده اما برای تعدادی دیگر، این مفاهیم سه پدیده متفاوتند.

 

ترس
رابر1 (1985): عنوان می کند که تعریف این داده بسیار مشکل است. احتمالاً هیچ واژه دیگری در روانشناسی نیست که با وجود این همه استفاده تا بدین حد غیر قابل تعریف باشد. آنچه که تمام نظریه پردازان بر آن اتفاق نظر دارند این است که ترس شامل بخش های رفتاری: زیست شناسی و روان شناسی است.
گلمن2 (1995): ترس را این گونه تعریف می کند: «یک اسحاس و اندیشه ای خاص است که با حالات فیزیولوژیک و بیولوژیک و یک سلسله تمایلات باطنی برای فرار از محیط های اضطراب، مشخص می شود.
الگوهای اصل ترس که از این بحث شکل گرفته اند شامل: نظریه زیستی، اجتماعی، نظریه ادراکی، روانکاوی، ساختاری و عملکردی است که در صفحات بعد عنوان خواهد شد.

 

ترس های سیال و ثابت
محققان تفاوت هایی را بین ترس های ثابت و سیال قائل می شوند. یک ترس سیال، ترسی است که می آید و می رود. اگر ترس هفته به هفته تغیر کند یا در دوره ای محدود باقی بماند و شروع به محو شدن نماید. می توان آن را صلیبی دانست، ترس ثابت تا باقی می ماند و حتی ممکن است تشدید شود. ترسهای ثابت ممکن است بر اثر مرور زمان به ترسهای مرضی یا فوبیا تبدیل شوند (میلر 1983)1

 

فوبیا
یکی از اصلاحاتی که به صورت مشابه به کار برده شده و نیاز به توضیح دارد. فوبیا یا ترس مرضی است. فوبیا عبارت است از ترس نامعقول و اغراق آمیز که با تهدید واقعی با خطر واقعی تناسبی ندارد. فوبیا شکل خاصی از ترس است که:
1- با موقعیت های بی تناسب است.
2- قابل توجیه عقلانی نمی باشد.
3- فراتر از کنترل ارادی است.
4- منجر به اجتناب از واقعیت ترس زا می گردد. (مارکس 1969)
برخلاف ترس ها که در اولین سال زندگی پدیدار می گردند نیازمند یک نضج شناختی هستند یعنی زمانی که کودک توانایی بخاطر آوردن و تشخیص آشنا از غریبه را کسب کرده باشد در همین زمان است که اضطراب جدائی و ترس از غریبه پدیدار می گردند. در سال هایی که کودک تازه به راه می افتد ترس از حیوانات کوچک و مخلوقات بدیهی است. با آغاز سال چهارم زندگی، ترس از تاریکی مسلط می شود و همزمان با ورود به مدرسه یعنی در طولهای سالهای پنجم و ششم ترس های اجتماعی و ترس های مربوط پدیده های ماوراء طبیعی ظهور می نماید. حالاتی چون ترس از مدرسه به صورت شکست و انتقاد و آسیب های بدنی از حدود سالهای ششم تا نوجوانی. ترس هایی هستند که ثابت باقی می مانند در صورتیکه فوبیا به صورت ترسهای مرضی که بر خلاف دوره های رشد می باشد بروز می کنند و با مواردی چون ترس از ایستادن در ساختمان بلند، سوار شدن آسانسور و... همراه با علائم ترس و بدون دلیل اغراق آمیز بروز می کند (زمانی ، 1383).
در دوران نوجوانی ترسهای جنسی، مذهبی، اخلاقی، ترس از مرگ و جنگ هسته ای مسلط هستند (میلر ، 1983. به نقل از زمانی، 83)

 

ترس ها
ترس های کودکان اسلوبی روشن دارند، چرا که هر مقطع سنی بحرانهای «سازگاری» یا اضطرابهای خودش را دارد. نوزادان تا شش یا هفت ماهگی از بودن با غریبه ها اصلاً نگران نمی شوند. اما پس از آن اوضاع تغییر می کند. نوزادان بتدریج یاد می گیرند بین آشنایان (برای مثال مادر) و دیگران (غریبه ها) فرق بگذارند. در بسیاری از نوزادان پس از ترس اولیه از جدا شدن از مادر. خیلی سریع ترس از غریبه ها به وجود می آید. این ترس ممکن است تعمیم یابد و به یک ترس گذرا رایج از غریبه ها و ناشناخته ها تبدیل شود.
ترس های بعدی کودکان پیش دبستانی همه کماکان به مسئله احساس امنیت خاطر و ترس و خوف از امور عجیب و غیر منتظره بر می گردد. این کودکان از هر چه خارج از کنترل آنان باشد، می ترسند مثل تاریکی، پارس سگهای بزرگ، سر و صداهای گوشخراش، طوفان، اقیانوس، دکتر ، یا افراد غریبه، با بزرگتر شدن کودک، ترس های او در امور محسوس به امور نامحسوس تغییر می یابد. ترس او از اموری چون چیزهای اسرار آمیز، تاریکی، تنهایی، تصادفات و جراحات ، آدمهای بد، از دست دادن یا مرگ نزدیکان، درمانهای پزشکی، مکانهای بلند، شکستهای احمقانه، مرگ و بیماری افزایش می یابد این ترس های کودکان همپای بیشتر شدن اسباب بازیها و اشتیاقها و شور و حال کودکانه آنان افزایش می یابند.
هربرت، مارتین (1993) ترجمه فیروزبخت، مهرداد (1378) روانشناسی بالینی کودک. انتشارات شناخت.

 

شباهت و تفاوت اضطراب با ترس
نگرانی یا اضطراب با ترس فرق دارد. در حالت ترس منشأ ناراحتی معلوم است ولی اضطراب در واقع ترس بدون علت است و منشأ معینی ندارد. اضطراب در کودکان متداول و معمولاً با ترس همراه است و عده ای عقیده دارند که در دختران بیشتر از پسران دیده می شود (میلانی فر، 1374).
کانون ترس ممکن است صدمه پیش بینی شده از جهت بعضی جوانب شی یا موقعیت خاص باشد (مثلاً، فرد ممکن است به دلیل نگرانی در مورد سانحه از مسافرت هوایی بترسد، به دلیل نگرانی از مورد حمله واقع شدن از سگ بترسد یا ممکن است به دلیل نگرانی در مورد تصادف با دیگر اتومبیل ها در جاده از رانندگی بترسد) (انجمن روان پزشکان آمریکا، ترجمه نایفنان و همکاران، 1374).
هر وقت عامل توازن حساس، خود را تهدید کند و باعث متزلزل شدن آن شود، زنگ های خطری بصدا در می آید این زنگ خطر اضطراب نام دارد. اضطراب شبیه به ترس است. با این تفاوت که ترس عامل مشخص و ویژه دارد، در حالیکه اضطراب بیشتر جنبه عمومی دارد و احساس وحشت و ترس مبهم و نامعلوم است (راس1 1974، ترجمه جمالفر، 1382).
اضطراب و ترس هر دو در مقابل خطر و در پاسخ به آن احساس می شوند و عکس العمل های فیزیولوژیکی مشابهی دارند. بین اضطراب و ترس در معنای روان پزشکی شان فرقی وجود دارد، بدین معنی که : اضطراب پاسخی است به تهدیدی ناشناخته و نامشخص ، ترس، اشاره به واکنش طبیعی به یک تهدید واقعی یا ادراک شده می باشد.
- اضطراب مزمن است.
- اضطراب دارای جنبه تعارفی است.
- ریشه اش درونی روانی است و از داخل شخصیت بیرون می آید. (راو 19912، ترجمه وهاب زاده، 1370)
از اصطلاح ترس اغلب برای اشاره به واکنش طبیعی به یک تهدید واقعی یا ادراک شده استفاده می شود. مثلاً ممکن است در کودکی ترس از مطب دندانپزشکی به دلیل درد واقعی که در ضمن کشیدن دندان احساس شده بوجود آید (کراتوچویل و همکاران 1982 3، ترجمه نایفنان 1378)
اضطراب باعث بوجود آمدن تغییرات فیزیولوژیک در بدن می گردد که ضمن آن بدن خود را آماده برای فعالیت شدید جهانی می نماید.
به وسیله اضطراب است که دفاع فیزیولوژیک و روان شناختی جهت تأمین بقای حیات بسیج می گردد دراو (1991، ترجمه وهاب زاده، 1370)
علامت مشخصه ترس و نگرانی نا آرامی است. در مورد ترس، علت نا آرامی به وضوح پیداست حال آنکه در اضطراب علت مشخص نیست و افراد دچار اختلالات اضطراب از علل ترسشان آگاهی ندارند. بنابراین هر چند ترس و اضطراب واکنش های مشابهی دارند، علت نگرانی در مورد ترس کاملاً معلوم و در مورد اضطراب نامعلوم است (ساراسون1 و ساراسون (1987)، ترجمه نجاریان و همکاران، 1375).
ترس های غیرمنطقی و مرضی، بیشتر در کودکان ناراحت، مضطرب و وابسته دیده می شود. دامنه تشویش و نگرانی در این نوع ترس ها از ترس های طبیعی و منطقی بسیار زیاد است (سیف نراقی و همکاران، 1379).

 

ویژگی های محرک
عمده ترین مشخصه تمایز ترس و اضطراب قابل شناسایی بودن و اختصاصی بودن منبعی است که موجب پاسخ های هیجانی می گردد. با توجه به تفاوت محرک ها، ترس پاسخی است که محرکی قابل شناسایی و مشخص دارد در حالی که در اضطراب محرک مبهم و فراگیر است (مارکس2 ، 1969).
علاوه بر تمایز مذکور خصوصیت دیگری که بیان گردیده آن است که اگر پاسخی به محرکی که تهدیدی واقعی است داده شود و آن تهدید به هر حال معقول و کارکردی باشد به این حالت ترس می گویند. در حالیکه اضطراب ، پاسخ به تهدیدی نامعقول و غیر کارکردی است. سیگلمن ضمن اشاره به پاره ای از تفاوت های موجود بین ترس و اضطراب آنها را تحت عنوان پیش بینی پذیری شرح داده است.
اظهار دارد که عامل عمده ای که ترس را از اضطراب متمایز می کند عبارت است از پیش بینی منبع تهدیدی که شخص به آن پاسخ می دهد. یعنی هنگامیکه شی یا موقعیت علامت روشنی را تهدید یا خطر را مهیا می کند بنابراین قابل پیش بینی باشد حالت هیجانی حاد تجربه شده ، ترس نامیده می شود.
در حالیکه اضطراب ترس مزمن است و هنگامی که رخ می دهد رویدادی تهدید کننده. متحمل الوقوع و اما غیر قابل پیش بینی است.

 

ویژگیهای پاسخ
گروهی دیگر از نویسندگان بین دو اصطلاح ترس و اضطراب تفاوتی قائل نشده و بیشتر به ویژگیهای پاسخ تأکید می نمایند.
آنها چنین اظهار می دارند که علیرغم تفاوت در محرکها، پاسخ ها یا آنچه که شخص تجربه می کند اساساً در هر دو یکسان است. شخصی که ترس یا اضطرابی را تجربه می کند. بدون توجه به خصوصیات منبع ترس یا اضطراب، افکار، تغییرات جهانی و یا پاسخ های رفتاری معین را از خود نشان می دهد. بنابراین آنها نیاز به تمایز این دو اصطلاح نمی بینند (راچمن 1978)

 

ترس به عنوان هسته اصلی هیجان
هیجان ترس به دلایل مختلف بعنوان مرکز توجه این محققان انتخاب شده است. اولاً به خاطر بسامد درونی یا اصلی خواندن این هیجان، ثانیاً انتخاب یک هیجان بعنوان نمونه نخستین برای کل هیجانات روشی است که آوریل1 (1982) در تحقیقی در مورد عصبانیت در پیش گرفت و لدوکس2 (1998) در مقاله ای با عنوان «مغز هیجانی» با انتخاب ترس به عنوان مرکز توجه «همین روش را دنبال کرده است. آخرین دلیل این که ترس تأثیر زیادی بر روی یادگیری و رشد دارد. ترس می تواند از پیشرفت عملکرد ادراکی جلوگیری کند. اما هیجان قوی عملاً می توانند حافظه را افزایش دهند. ترس همچنین می تواند به عنوان انگیزه ای برای کنش عمل کند و انسان ها را به هم پیوند زند. یک تجربه ترسناک می تواند مدتها در حافظه بماند و اثر منفی اش از خود درد هم بیشتر باشد. از پیشرفت قربانی اش ممانعت کرده و او را بی حرکت سازد. (ذنرین3 ، 1984)
ایزارد4 (1991) با تحقیق و بررسی هفت فرهنگ مختلف دریافت که ترس نگران کننده ترین و نیز کمیاب ترین هیجان است .
در حالیکه ترس عمدتاً به عنوان یک هیجان منفی شناخته می شود اما می تواند اثرات مثبتی داشته باشد. مثلاً مردم را به انجام عمل تحریک کند. داروین (1872، به نقل از ایزارد، 1991: خاطرنشان ساخت که ترس زیاد به عنوان یک محرک عمل می کند و توان قدرت انسان را به حرکت وا می دارد.
شاید نگران کننده بودن این هیجانات کمکی باشد در توجیه این واقعیت که ترس نسبتاً به ندرت تجربه می شود. اشخاص مورد آزمایش در فرهنگهای مختلف گزارش دادند که حس ناراحتی، عصبانیت، تنفر و تحقیر و حتی خجالت را بسیار بیشتر از ترس تجربه کرده اند. (ایزارد1، 1991).
ترس شدید اغلب در آغاز یک محرک قوی است. انسان یا حیوانی که از شدت ترس به ناامیدی رسید. قدرت عصبی پیدا کرده و بسیار خطرناک است. (داروین2، 1965، به نقل از ایزارد، 1991).

نظریه های مربوط به ترس
درباره بروز ترس نظریه های مختلفی در چند سال اخیر بسیار مورد بحث قرار گرفته و چندین الگوی مختلف از آن شکل گرفته است.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 107   صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله مطالعه رایج ترین ترس های دوران کودکی و هر گروه سنی و شناختن موضوعات ترس آور عمده

تحقیق بررسی علل ترس دانش آموزان پایه اول مقطع ابتدایی از دیدگاه معلمان مدرسه دکتر علی شریعتی شهر صفی آباد

اختصاصی از سورنا فایل تحقیق بررسی علل ترس دانش آموزان پایه اول مقطع ابتدایی از دیدگاه معلمان مدرسه دکتر علی شریعتی شهر صفی آباد دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق بررسی علل ترس دانش آموزان پایه اول مقطع ابتدایی از دیدگاه معلمان مدرسه دکتر علی شریعتی شهر صفی آباد


تحقیق بررسی علل ترس دانش آموزان پایه اول مقطع ابتدایی از دیدگاه معلمان مدرسه دکتر علی شریعتی شهر صفی آباد

 

 

 

 

 

 

 


فرمت فایل : WORD (قابل ویرایش)

تعداد صفحات:13


فهرست مطالب:
فصل اول
مقدمه
چکیده
ضرورت پژوهش
بیان اهداف پژوهش
کاربرد پژوهش
بیان مسئله
فرضیه های پژوهش
سؤالات پژوهشی
فصل دوم
ترس از مدرسه
تفاوت ترس با هراس در کودکان
تفاوت ترس با اضطراب
راه کارهای تربیتی


مقدمه:
ترس واکنشی است طبیعی، لازم، مهم و مفید، در صورتی که به طور کامل کنترل و به طور منطقی تعبیر شود ترس باعث می شود شخص در مراجعه با مشکلات بیشتر احتیاط کند. روش های پیشگیری در پزشکی ناشی از ترسی است که از مبتلا شدن به بیماری وجود دارد. ترس های کودکان نیز الگوی روشنی دارد، چرا که هر مقطع سنی بحران های«سازگاری» یا اضطرابهای خودش را دارد. نوزادان تا 6-7 ماهگی از بودن با غریبه ها اصلاً نگران نمی شوند اما پس از آن اوضاع تغییر می کند. نوزادان به تدریج یاد می گیرند بین آشنایان (برای مثال مادر) و دیگران (غریبه ها) فرق بگذارند. در بسیاری از نوزادان پس از ترس اولیه (جدا شدن از مادر) خیلی سریع، ترس از
 غریبه ها به وجود می آید. این ترس ممکن است تعمیم یابد و به یک ترس گذرا اما رایج از غریبه ها و ناشناخته ها تبدیل شود. امروزه از مشاهدة تحقیقات بعمل آمده چنین بر می آید که ناتوانی فرد در کنترل عوامل طبیعی به عنوان یک عامل فشارزا معرفی شده است با ایجاد شدن درماندگی و ناتوانی امکان ادامة فعالیت های هدفمند انسان از او سلب گردید. و یا حداقل با کندی روبرو می شود. به این ترتیب کنترل ناپذیری به عنوان عامل عمدة درماندگی و ترس معرفی شده است ناتوانی در کنترل متأسفانه نه تنها موجب درماندگی می شود، بلکه با گسترش آن زمینة واکنش های تنش زا نیز فراهم می آید، و این گونه فشارهای روانی در طولانی مدت می تواند باعث اضطراب و ترس شود. یکی از مسائل رایج و بسیار مهم عاطفی- روانی افراد از بدو تولد تا دوران بزرگسالی وجود ترس های مختلف است. ترس ها انواع مختلف دارند. مثلاً ترس از مدرسه، ترس از ارتفاع، ترس از اشیاء، ترس از موقعیت ها و فعالیت ها و ......
چکیده:
ترس حالتی ناخوشایند همراه با احساس تهدید و اضطراب می باشد که بیشتر افراد در دوران زندگی خود به طور مکرر و در مواقع مختلف آن را تجربه کرده اند. ترس از کسب نتیجة نامطلوب از کارها و اعمال بر عملکرد مثبت دانش آموزان نوجوان تأثیر منفی گذاشته و مانع بروز تواناییها و استعدادهای آنان می گردد و در موارد شدیدتر سلامت روانی و جسمانی فرد را نیز به مخاطره می اندازد. با توجه به اهمیت و نقش ترس در زندگی روزمرة افراد در این پژوهش به بررسی علل ایجاد ترس در کودکان و راه های پیشگیری و درمان دانش آموزان پایة اول شهر صفی آباد پرداخته شده است. حجم نمونه در این پژوهش تعداد 100 نفر دانش آموز می باشد که متشکل از 50 دانش آموز دختر و 50 دانش آموز پسر، به صورت تصادفی ساده انتخاب شده اند. در این پژوهش به آزمون 5 فرضیه مبادرت گردید که از این قرارند:
1-    بین ترس دختران و پسران دبستانی تفاوت معناداری وجود ندارد.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق بررسی علل ترس دانش آموزان پایه اول مقطع ابتدایی از دیدگاه معلمان مدرسه دکتر علی شریعتی شهر صفی آباد

دانلود مقاله ترس

اختصاصی از سورنا فایل دانلود مقاله ترس دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله ترس


دانلود مقاله ترس

برخی کودکان هیچگاه بطور جدی معنای ترس را درک نمی کنند، اما بسیاری از آنها با مجموعه ای از تجربه های ترسناک در طول زندگی شان روبه رو می شوند. آنها از افراد غریبه، تاریکی، حیوانات، طوفان، توالت، مکانهای بسته، مرگ یا هر چیز جدید یا متفاوتی می ترسند. این گونه ترسها در برخی سنین یا دوره هایی خاص تشدید می شوند، مثلاً ترس از زلزله که در بعضی دوران زندگی کودک رخ می دهد، بیشتر ناشی از این است که کودک احساس می کند مبادا والدینش را از دست دهد، یا خودش بمیرد.

ترس از مرگ، یکی از ترسهای معمول در کودکان به شمار می رود و ممکن است به صورت اضطراب شدید از تنها ماندن، ناتوانی در به خواب رفتن، یا صحبت همیشگی درباره مرگ تظاهر پیدا کند. در 5 یا 6 سالگی، بیشتر کودکان سئوالاتی درباره مرگ می پرسند، اما از آنجا که مفهوم چرخه زندگی را به طور کامل درک نکرده اند، مرگ را مرتبط با پیری می دانند و خود را در خطر نمی بینند. در 7 سالگی مشکوک می شوند که مرگ فقط به پیرمردان و پیرزنان اختصاص ندارد و برای آنها نیز محتمل است. در نتیجه این سن بیشتر سئوالاتشان درباره بیماری ها و عوارض آنها متمرکز می شود. بیشتر کودکان 9 یا 10 ساله انتظار دارند پاسخ سئوالات خود را به طور دقیق دریافت کنند. ما نباید واقعیت ها را از فرزندان مان مخفی کنیم؛ حتی واقعیت تلخی چون مرگ را بنابراین وقتی فرزند 4 ساله شما می پرسد عمه وقتی مرد کجا رفت از پاسخهای پیچیده خودداری کنید. پاسخ شما می تواند براساس و اعتقادات مذهبی استوار باشد. برای نمونه می توانید از این پاسخ ساده استفاده کنید رفت به دنیای دیگه، پیش خدا از واژه های مناسب استفاده کنید از به کار بردن واژه هایی مانند کشته شدن یا مردن خودداری نکنید، زیرا کودک معنی آنها را درک می کند. روی زندگی تمرکز کنید. پس از آنکه به کودک اجازه دادی احساس خود را بیان کند و پاسخ سئوالاتش را بگیرد، روی زندگی و زنده بودن تمرکز کنید درباره روشهای سالم زندگی که موجب طول عمر می شود، بحث کنید. برای مثال، تغذیه صحیح، معاینات پزشکی مرتب، ورزش منظم و غیره. چرخه زندگی را برای کودک شرح دهید. بهترین راه برای افزایش آگاهی کودک درباره مرگ، درک زندگی است. اگر فرزندتان به سن مناسب رسیده است، اجازه دهید گیاهی را بکارد و مراحل مختلف حیات را مشاهده کند.

1- ترس در کودکان    1
2-ترس از تاریکی    3
3- استفاده بر تقویت کنندها    3
4-پاداش مخصوص    4
5-ترس کودکان    4
6-آیا ترس بی اساس به سطح ورشد کودک اثر دارد    5
7- چگونگی بر خورد با ترس کودکان    6
8- مقابله با ترسهای بی اساس    7
9- روشهای کسب آرامش    8
10- بچه ها از چه چیزهایی می ترسند؟    8
11- هراس های شبانگاهی    9
12- با ترس مقابله کنید    10
13-کودک و ترس از هیولا و تاریکی     11
14-بچه ای که از هیولا می ترسد    11
15-کودکی که از تاریکی می ترسد    12
16- خواب بد    12
17- ترس از شب    14
18-کودک نگران    14
19- ترس و اضطراب در کودکان    17
20- چگونگی بوجود آمدن ترس در کودکان    18
21-ترس های مفید و ترس های مخرب    19
22- روشهای ازمیان بردن ترس    20
23- اضطراب و عوامل ایجاد کننده آن    21
24- وسائل دفاعی مقابله با اضطراب    22
25- عواملی که باعث اضطراب در دانش آموزان می شود    22
26- اثرات نگرانی بر کودکان را می توان به عوامل زیر نسبت داد:    22
27- چرا کودکان از تاریکی می ترسند؟    23
28- نتیجه گیری وخلاصه     25
29- منابع     27

 

شامل 28 صفحه فایل word


دانلود با لینک مستقیم