سورنا فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

سورنا فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلودمقاله رابطه حسابداری تعهدی و حسابداری نقدی

اختصاصی از سورنا فایل دانلودمقاله رابطه حسابداری تعهدی و حسابداری نقدی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 
مقدمه
اغلب استانداردهای حسابداری بخش دولتی، با این فرض تدوین می شود که دولت درگیر فعالیتهای بیطرفانه وغیر انتفاعی است و وظیفه حسابداری دولتی، به گزارش فراغت دولت از بودجه، شرح تامین و مصرف وجوه محدود می-شود و نیازی به محاسبه دقیق نتایج عملکرد و وضعیت مالی دولت نیست. اما اخیراً در بعضی از کشورها، از جمله بریتانیا، زلا‌ند نو و استرالیا، رویکردی به سوی استفاده از مبنای تعهدی کامل در حسابداری بخش عمومی ایجاد شده است.
به منظور تحلیل هزینه و منفعت سیستم حسابداری تعهدی کامل، لا‌زم است نخست آن را بشناسیم و سپس تفاوتهای آن با سیستم حسابداری نقدی و دلا‌یل موافقان و مخالفان هر یک از دو سیستم را مورد توجه قرار دهیم. به منظور شناخت سیستم حسابداری تعهدی کامل، معرفی نمونه ای عملی سودمند به نظر می رسد. از این رو، در ابتدا با الگوی حسابداری تعهدی کامل مورد استفاده در استرالیا آشنا می شویم و سپس به شرح نظر موافقان و مخالفان و نتیجه گیری از مباحث ارائه شده می پردازیم.
مبانی حسابداری
مبانی حسابداری، انتخاب زمان شناسایی و ثبت درامدها و هزینه ها در دفاتر حسابداری است.
انتخاب هر یک از روشهای شناسایی و ثبت درامدها و هزینه ها، نوعی مبنای حسابداری محسوب می شود که حسب مورد در حسابداری موسسات بازرگانی و موسسات غیرانتفاعی مورد استفاده قرار می گیرد. (‌باباجانی،1385‌)
باباجانی در کتاب حسابداری کنترل های دولتی، انواع مبانی حسابداری را به شرح زیر معرفی می کند:
مبنای نقدی (کامل)
حسابداری نقدی، روش حسابداری است که اساس آن بر دریافت و پرداخت وجه نقد استوار است. در این سیستم هرگونه تغییر در وضعیت مالی موسسه، مستلزم مبادله وجه نقد است و درامدها زمانی شناسایی و در دفاتر ثبت می شوند که وجه نقد آنها دریافت شود و هزینه ها زمانی شناسایی و در دفاتر ثبت می شوند که وجه آنها به صورت نقد پرداخت گردد.
مبنای تعهدی (کامل)
در مبنای تعهدی کامل، درامدها زمانی، شناسایی و در دفاتر حسابداری منعکس می گردند که تحصیل می شوند یا تحقق می یابند. در این مبنا، زمان تحصیل یا تحقق درامد، هنگامی است که درامد به صورت قطعی مشخص می شود یا بر اثر ادامه خدمات حاصل می گردد. لذا زمان وصول وجه در این روش مورد توجه قرار نمی گیرد بلکه زمان تحصیل یا تحقق درامد در شناسایی و ثبت درامد اهمیت دارد. همچنین در این مبنا، زمان شناسایی و ثبت هزینه ها، زمان ایجاد و یا تحقق هزینه هاست و زمانی که کالایی تحویل می گردد یا خدمتی انجام می شود، معادل بهای تمام شده کالا‌ی تحویلی و یا خدمت انجام یافته، بدهی قابل پرداخت ایجاد می شود.
مبنای نیمه تعهدی
مبنای نیمه تعهدی درحسابداری به سیستمی گفته می شود که در آن، هزینه ها بر مبنای تعهدی و درامدها بر مبنای نقدی، شناسایی و در دفاتر ثبت می-شوند. مبنای نیمه تعهدی، ترکیبی از دو مبنای تعهدی و نقدی است و به لحاظ سهولت و قابلیت اجرا، مورد پذیرش تعدادی از کشورها قرار گرفته است. به عبارت دیگر، چون در ثبت و شناسایی هزینه ها،امکان استفاده از مبنای تعهدی وجود دارد، بنابراین هزینه ها به محض ایجاد، بدون توجه به زمان پرداخت وجه آنها، در دفاتر ثبت می شوند. به این ترتیب، یکی از مزایای مبنای تعهدی یعنی انعکاس واقعی هزینه های دوره مالی، در این سیستم مورد استفاده قرار می گیرد.
مبنای تعهدی تعدیل شده
مبنای تعهدی تعدیل شده، روش حسابداری است که در آن هزینه ها هنگام ایجاد یا تحمل، شناسایی و در دفاتر ثبت می شوند، به همان ترتیبی که در مبنای تعهدی کامل و مبنای نیمه تعهدی عمل میشوند.ولی درامدها در این مبنا برحسب طبع و ماهیت آنها به دو دسته تقسیم می شوند:
دسته ای از درامدها، آنهایی هستند که قابل اندازه گیری بوده و در عین حال در دسترس می باشند، لذا در زمان کوتاهی پس از تشخیص قابل وصول خواهند بود.
دسته دیگر درامدها، درامدهایی هستند که فاقد ویژگیهای پیشگفته بوده و لذا اندازه گیری و تشخیص آنها مشکل و معمولا‌ً ناممکن است و یا وصول آنها پس از تشخیص، در طول دوره مالی یا مدت کوتاهی بعد از دوره مالی امکانپذیر نیست. این درامدها با استفاده از حسابداری نقدی شناسایی و در دفاتر ثبت می شوند.
در حسابداری تعهدی تعدیل شده ‌هزینه‌ها منحصراً در مبنای تعهدی (در زمان ایجاد یا تحمل) شناسایی و در دفاتر منعکس می شوند، در حالی که برخی از درامدها با استفاده از مبنای تعهدی (هنگام تحقق درامد) شناسایی و ثبت و برخی دیگر از درامدها براساس مبنای نقدی (هنگام وصول وجه درامد) شناسایی و ثبت می شوند.
مبنای نقدی تعدیل شده
مبنای نقدی تعدیل شده، روش حسابداری است که به روش حسابداری نقدی کامل شباهت زیادی دارد. تفاوت مبنای نقدی کامل با مبنای نقدی تعدیل شده در نحوه شناسایی و ثبت هزینه هاست. درامدها هم در مبنای نقدی کامل و هم در مبنای نقدی تعدیل شده فقط در زمان وصول وجه شناسایی و در دفاتر ثبت می شوند، لذا این دو مبنا در مورد درامدها مشابه هم عمل می-کنند و تفاوتی با هم ندارند (باباجانی، 1385).
مزایای مبنای تعهدی
• دستیابی سریع به اطلاعات جامع، کامل و دقیق از وضع موجود سازمان .
• امـکـان تشخیـص لــزوم خـرج کـرد، بـراسـاس اطلاعـات صحیـح از منابـع و نیازهـا .
• مشخص شدن میـزان درآمدهـای وصـول نشده هر دوره مالی و امکان برنامه‌ریزی برای وصول آنها .
• دسترسی به اطلاعات دقیقتـر و کاملتـر از درآمدها و هزینه‌های هر دوره ( اعم از نقدی و غیر نقدی ) .
• امکان ایجاد ارتباط بین هزینه‌ها و عملکرد آنها و در نتیجه ایجاد زمینـه برای ورود به بحـث بودجه عملیاتی .
• امکان تعیین نقطـه سر به سر درآمد و هزینه در هر دوره، با مقایسه درآمدها و هزینه‌های هـر دوره و نتایـج حاصل از تهاتـر آنها .
• امکان محاسبه و ثبت استهلاکات به عنوان هزینه‌های دوره .
• دسترسی به اطلاعات لازم جهت برنامه‌ریزی و اعمال کنترل‌های مدیریتی .
• امکان تعیین قیمت تمام شده هر پروژه با استفاده از اطلاعات سیستم حسابداری .
• امکان سنجش دقیقتـر تناسب واحدهای پشتیبانی با واحدهای عملیاتی و تعیین تناسب لازم بین آنها و همچنین ارزیابی سنواتی آنها .
• امکان سنجش مسئولیت‌پذیری مسئولین و مدیران سازمان‌ها و ارزیابی عملکرد ایشان در پایان هر دوره و در سطوح مختلف سازمانی .
• اطلاع از میزان و ارزش موجودی‌ها و دارایی‌های در اختیار سازمان با ثبت و ضبط موجودی‌های جنسی و دارایــی‌های ثابـت از قبـیـل امـوال، ماشیـن آلات و تجهیــزات در سیستم حسابداری .
• امکـان ارزیـابـی و انعکـاس کلیـه دارائـی‌هـای تحصـیـل شـده اعـم از خـریـد یا واگـذاری بابـت سایر حقوق سازمان، براساس مبانی مربوطه .
• امکان مقایسه وضع موجود با وضع مطلوب و تناسـب آن با مأموریت‌هـای سـازمان از نظر منابع، دارایی‌ها و خدمات ارائه شده .
• اطلاعات و گزارش‌های مالی صحیح تر و دقیقتری را جهت برنامه‌ریزی و تصمیم‌گیری و دیگر عملیات اجرایی در اختیار مدیران قرار می‌دهد .
• در مؤسسات انتفاعی وابسته به دولـت، تعیین درآمدهـا و هزینـه‌های واقعی متعلق بـه دوره مالی و بکارگیری نتیجه صحیـح فعالیت‌های مالـی و وضـع مالـی واقعـی در پایـان سال، تنهـا بـا بـه کارگیری مبنای تعهدی امکان‌پذیر است .
حسابداری تعهدی
نقش مبنای حسابداری در ادای مسئولیت پاسخگویی
با توجه به اینکه ایفای صحیح و به موقع مسئولیت پاسخگویی و ارزیابی آن، با اندازه‌گیری واقعی میزان درآمدها و مخارج سالانه و انعکاس کامل آنها در گزارش‌های مالی نهادهای بخش عمومی ارتباط دارد، لذا می‌توان گفت که بکارگیری مبنای نقدی یا تعهدی نیز در نحوه ثبت رویدادهای مالی شهرداری‌ها، خصوصاً برای تسهیل امر قضاوت و ارزیابی دقیق مسئولیت پاسخگویی شهرداران، امری بسیار مؤثر خواهد بود.
هیأت‌های تدوین کننده استانداردهای حسابداری نیز عموماً بر استفاده از مبنای تعهدی کامل در حسابداری فعالیت های غیر بازرگانی نهادهای بخش عمومی تأکید، و در تحقق این امر تلاش نموده‌اند؛ بر این اساس، تغییر مبنای حسابداری فعالیت های غیر بازرگانی نهادهای بخش عمومی در کشورهای آمریکا، استرالیا، کانادا، انگلیس، نیوزلند و بیشتر کشورهای اروپایی از نقدی به تعهدی در دهه‌ 80 و 90 میلادی انجام پذیرفته و برنامه‌ریزی برای فراهم نمودن زمینه‌های لازم جهت استفاده از مبنای تعهدی کامل نیز در سال‌های ابتدایی قرن بیست و یک انجام شده است. این قبیل اقدامات نشان دهنده اهمیت بکارگیری این مبنای حسابداری در ارتقای مسئولیت پاسخگویی نظام‌های حسابداری و گزارشگری مالی بخش عمومی می‌باشد.
در اصل هشتم از اصول دوازده گانه GASB مقرر گردیده است :
"مبنای تعهدی یا تعهدی تعدیل شده، حسب مورد باید در اندازه‌گیری وضعیت مالی و نتایج عملیات مورد استفاده قرار گیرد."
در شرح جزئیات این اصل هیأت استانداردهای حسابداری دولتی مقرر نموده است که :
" در حساب‌های مستقل وجوه دولتی که انجام فعالیت‌های غیر بازرگانی نهادهای عمومی و مؤسسات تابعه به عهده آنان محول گردیده است از مبنای « تعهدی تعدیل شده » یا « تعهدی کامل » استفاده شود و در سایر حساب‌های مستقل که مسئولیت انجام فعالیت‌های بازرگانی را بر عهده دارند از مبنای تعهدی کامل استفاده گردد. "
هیأت مذکور در بند سوم این اصل، در مورد استفاده از مبنای تعهدی و تعهدی تعدیل شده به شرح زیر استدلال می‌نماید :
" مبنای تعهدی یک روش برتر حسابداری برای منفعت اقتصادی هر سازمانی است. این مبنا به جای آنکه صرفاً بر دریافت و یا پرداخت وجه نقد تأکید نماید، بر اندازه‌گیری معاملات و رویدادهای واقعی تأکید دارد و به همین دلیل، مربوط بودن، بی‌طرفی، بهنگام بودن، کامل و قابل مقایسه بودن اطلاعات حسابداری را افزایش می‌دهد. بنابر این استفاده از مبنای تعهدی در کاملترین حد عملی آن در محیط بخش عمومی توصیه می‌شود. مبنای تعهدی در حساب‌های مستقل وجوه سرمایه‌ای و با اندکی تفاوت ( تعهدی تعدیل شده ) در حساب‌های مستقل وجوه دولتی مورد استفاده دارد. مبنای حسابداری نقدی مناسب نمی‌باشد. "
GASB در بند 105 بیانیه اصول، در مورد استفاده از مبنای تعهدی تعدیل شده مقرر می‌دارد :
" تفاوت عمده در کاربرد مفهوم تعهدی در حسابداری حساب‌های مستقل وجوه دولتی در مقایسه با حسابداری حساب‌های مستقل وجوه سرمایه‌ای و بازرگانی، به تفاوت‌های محیطی و اهداف اندازه‌گیری ارتباط دارد‌. این تغییر و تبدیل و تعدیلات به منظور اجرای عملی و کاربرد مناسب مفهوم تعهدی در حسابداری حساب‌های مستقل وجوه دولتی، منسوب به « مبنای تعهدی تعدیل شده » است و باید در حسابداری و گزارشگری مالی حساب‌های مستقل مورد استفاده قرار گیرد. "
بند 197 بیانیه مفهومیFASAB نیز بر استفاده از مبنای تعهدی در حسابداری دولت فدرال تأکید و مقرر نموده است :
" مبنای حسابداری تعهدی بطور کلی اطلاعات بهتری از بهای تمام شده‌ی مربوط به تولید کالاها و خدمات ارائه می‌دهد، لیکن استفاده و کاربرد آن برای هدف معین باید به دقت مورد ارزیابی قرار گیرد.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  32  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله رابطه حسابداری تعهدی و حسابداری نقدی

دانلود مقاله شناخت شناسی

اختصاصی از سورنا فایل دانلود مقاله شناخت شناسی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 


مقدمه
بهترین راه برای رسیدن به خداوندی که وجودش از هر چیزی روشن تر و حضورش برای هر شیء ، در تمام چیزها نزدیک تر می باشد ، همانا غبار راه نشاندن و گردگیری کردن فاهمه است ، چون خفای خداوند از شدت ظهور اوست و دوری او از شدت نزدیکی وی می باشد ، زیرا اگر موجودی بقدری آشکار بود که حتی از فهم ، فاهم و مفهوم ، معلوم تر بود و بقدری نزدیک بود که از خود شی ء به همان شی ء نزدیک تر بود ، چنان ظهوری سبب بطون و خفا می گردد و چنین نزدیکی ، مایه دوری می شود ، لیکن بطون و نیز دوری او از دید محجوبان است ، چون خود بین ، خدا بین نخواهد بود و اگر قصور و ضعف بشر با پرهیز از خود بینی و نجات از احول و اعور و اعمی بودن ، بر طرف گردد ، انگاه می توان خدا را به اندازه سعه وجودی خویش مشاهده کرد و معرفت او را با اعتراف به ما عرفناک حق معرفتک تتمیم نمود.

 


واقعیت شناخت و شناخت شناسی
شناخت و معرفت همواره ناظر به امری است که متعلق آن یعنی معلوم ، می باشد و شناخت به لحاظ مدرکات و موضوعات مختلفی که مورد ادراک قرار می گیرد ، تقسیمهایی را می پذیرد . مانند فلفه که علم به هستی و عوارض ذاتی آن است و یا ریاضیات و علوم مختلف طبیعی .
معرفت شناسی شناختی است که موضوع آن عبارت از معرفت و اگاهی انسانی است نه اشیاء خارجی.
همان گونه که موضوعات مختلف واقعیاتی هستند که علوم مختلف در رتبه دوم نسبت به آن واقعیات هستند شناخت شناسی نیز به عنوان یک علم در رتبه دوم نسبت به سایر علوم قرار دارد و البته شناخت از آن جهت که خود یک علم است با تنقیح مناط و با تعدد جهت محکوم به احکامی است که درباره سایر علوم اثبات می کند و نظیر این مساله که با تعدد جهت و یا با تنقیح مناط یک امر زیر مجموعه اقسام مربوط به خود قرار می گیرد در علوم مختلف وجود دارد .
به عنوان مثال در منطق کلی را به پنج قسم جنس ، نوع ، فصل ، عرض عام و خاص ، تقسیم می کنند و آنگاه مفهوم کلی را که مقسم اقسام یاد شده است در قیاس با هر مفهوم دیگر مصداق برای یکی از اقسام یاد شده می دانند و در فلسفه نیز تقابل را از جهت مصادیقی که دارد به تضاد ، تناقض ف تضایف ، عدم و ملکه ، تقسیم یم کنند و انگاه مفهوم تقابل مصداق یکی از زیر مجموعه خود ، مانند تضایف قرار می گیرد.
اگر در شناخت شناسی نظر به احکام و خصوصیات علم از ان جهت که علم است نباشد بلکه احکام و خصوصیات علم و یا علومی خاص با حفظ خصوصیت مربوط به ان علم ، مورد کاوش قرار گیرند ، مانند آن که فرایند پیدایش ، توسعه و تحول علوم تجربی و یا ریاضی مورد نظر قرار گیرد در این صورت علمی که در این رتبه نظر به علوم قبلی دارد خود می تواند موضوع برای معرفت شناسی دیگری باشد که به فرایند تحول ان به لحاظ زمینه ها و شرایط مختلف می پردازد .

 


شناخت شناسی و شناختهای علمی
شناخت شناسی به عنوان یک علم که ناظر به احکام کلی و عام علوم و معارف انسانی است ، مشتمل بر قضایایی است که در مورد هر علم و از جمله در مرود معرفت و شناخت شناسی نیز از آن جهت که علم است صادق می باشد و این احکام در صورتی که از اصول موضوعه ما خوذ در شناخت شناسی نباشند از زمره مسائل سائر علوم نبوده ، قهرا در مقام داوری نسبت به موضوعات و مسائل سائر علوم نیز نمی باشند .
از جمله قضایا و مسائل اساسی و بنیادینی که در شناخت شناسی مطرح هستند عبارتند از :
اول ، راهی برای شناخت واقع هست و این قضیه بازگو کننده اصل واقعیت علم است و تردید در آن همان گونه که گذشت مجال کاوش و گفتگو را از بین برده راهی برای گریز از آن نیست چه این که تردید و انکار آن نتیجه ای جز سفسطه نمی دهد.
دوم ، راهی که به نام علم ، واقع را ارائه می دهد ، در ارائه خود نسبت به واقع معصوم است و این اصل ، لازم ضروری اصل پیشین است زیرا در صورتی که خاصه واقع نمایی و ایصال به واقع از علم گرفته شود چیزی جز جهل باقی نمی ماند.
سوم ، کسانی که از علم برای رسیدن به واقع استفاده می کنند ، گاه در مسیر آن گام نهاده و گاهی نیز از حدود و ضوابط علمی خارج شده و از وصول به واقع محروم می مانند و گرفتار خطا و اشتباه می شوند پس برخی از افراد که طالب حیات و زندگی علمی هستند در رسیدن به مقصود مصیب هستند و برخی دیگر از مسیر علمی منحرف می شوند و مخطی می باشند .
شناخت شناسی هرگز مصیب و مخطی علوم پیشین را مشخص نمی کند و تعیین مصیب و مخطی در هر علم پیشینی مربوط به مبادی و مبانی همان علم است . معرفت شناس می تواند از ویژگی و خصوصیات معرفت علمی سخن گوید و برخی از احکام ان را نظیر ثبات ف تجرد ، دوام و ... بیان کند چه این که مخالفت و یا موافقت با کسانی که همه معرفتهای بشر را متحول ، متغیر و در معرض دگرگونی و تحول می دانند و یا ان که همه عناصر معرفتی علوم مختلف را در ارتباط متقابل و رویارویی و به ضرورت و یا امکان در معرض تبدل و تغییر می یابند ، در حوزه کار معرفت شناس است و یا این که اثبات غیر قابل تغییر بودن برخی از معارف و ضرورت ثبات بعضی از اندیشه ها کاری معرفت شناسانه است و اما تبیین این که کدام معرفت علمی بوده و از ضوابط و قواعد علمی حاصل شده و یا ان که علمی نبوده و جهلی است که چهره علم به خود گرفته مربوط به علوم خاصه می باشد .
از انچه بیان شد معلوم می شود اختلاف در حوزه های گوناگون علمی و وجود خطاهای فراوانی که در علوم جزئی حاصل می شود هرگز اسیبی به احکام و اصول مربوط به شناخت و معرفت انسانی وارد نمی اورد یعنی کسی نمی تواند با تمسک به خطاها و یا قضایای متناقضی که در علوم مختلف پیدا می شود به انکار راه برای شناخت واقع و یا به نفی عصمت ان راه بپردازد و یا ان که گام نهادن در مسیر معرفت و تحصیل علم و اگاهی را غیر ممکن بخواند .
وجود اختلاف و تهافت در گفتار صاحب نظرات علوم مختلف نه تنها نم یتواند بر احکام و اصول معرفت شناسی خدشه وارد سازد بلکه معرفت شناس می تواند با توجه به قضایای متناقضی که در دایره علوم مختلف اظهار می شود به اجمال بر وجود معرفت صواب و خطا استدلال نماید . زیرا وقتی درباره یک مساله واحد دو قول متناقض اظهار می شود به دلیل امتناع ارتفاع واجتماع نقیضین بدون شک یکی از ان دو گفتار صواب و مطابق با واقع بوده و گفتار مقابل خطا و مخالف با واقع است واما تشخیص این که کدام نظر صحیح و کدامیک غلط است بر عهده معرفت شناس نبوده و از وظائف عالمی است که در قلمرو علم مربوط به ان مساله کاوش می نماید . هر صاحب نظری مبانی و اصول داوری را از علم خاص خویش می گیرد و روش صوری و مادی ان را از منطق استفاده می کند .
و منطق علمی است که شیوه های مختلف انتقالات ذهنی و از جمله ترتیب و چینش قضایا در قیاسات برهانی و همچنین خصوصیات عام مواد یقینی و غیر یقینی را بیان می کند و دانشمندان علوم مختلف با شناخت منطق و رعایت موازین منطقی می توانند به داوری بین قاضایای مختلف و یا متناقض پرداخته و به تشخیص قول صواب و یا خطا مبادرت ورزند .
رعایت نکردن موازین منطقی ، اشتباهات و خطاهای فراوانی را در حوزه های مختلف علمی پدید می اورد و زمینه ظهور قضتایای متهافت و رویارویی را ایجاد می کند و اگر صرف وجود خطا و یا بروز قضایای متناقض دلیل بر نفی حقیقت علم و یا انکار راه معرفت و عصمت ان باشد این مساله انچنان که برخی گمان برده اند منحصر به علمی خاص نظیر فسفه نمی باشد و همه علوم تجربی و غیر تجربی و همه دانشهای نظری و عملی و از جمله علم فقه و مانند ان را نیز در بر می گیرد زیرا اختلافات علمی مختص به دیدگاههای فلسفی نبوده و در همه علوم وجود دارد .

 


استدلالهای منطقی در متون اسلامی
عمده استدلال در بیان فوق این است که در ادیان و خصوصا در قران دلیلی ب روجود خدا از نوع براهین معهود فلسفی آورده نشده است و این گفتار لا اقل در مورد قران از چند جهت مخدوش بوده و نتیجه مورد نظر را نمی دهد .
نخست این که قرآن در هنگام نزول خود مواجه با اهل کتاب و با مشرکانی بود که منکر اصل ذات الهی نبودند و مشکل پیامبر اسلام و بلکه مشکل اصلی انبیای سلف وثنیت ثنویت و نظائر ان بود . تعبیر قرآن در موارد بسیاری درباره کسانی که مورد خطاب ÷یامبر بوده و با او عناد می ورزیدند این است که انها به خداوند و خالقیت او اعتراف دارند .
لئن سالتهم من خلق السموات و الارض و سخر الشمس و القمر لیقولن الله
اگر از انها سوال نمایی چه کسی آسمانها و زمین را افرید و خورشید و ماه را مسخر ساخت هر آینه پاسخ خواهند گفت : الله
ولن سالتهم من نزل من السماء ماء فاحیا به الارض من بعد موتها لیقولن الله
و اگر از انها پرسش نمایی چه کسی از اسمان اب را فرستاد و زمین را به ان پس از خزان و مرگ گیاهان زنده گرداند پاسخ گویند الله
و در سوره لقمان امده است
لئن سالتهم من خلق السموات و الارض لیقولن الله
اگر از انها پرسی چه کسی اسمانها و زمین را خلق کرد پاسخ خواهند گفت : الله
و لئن سالتهم من خلق اسلموات و الارض لیقولن خلقهن العزیز العلیم
و اگر از انها سوال کنی چه کسی اسمانها و زمین را خلق کرد پاسخ خواهند داد: آنها را عزیز علیم خلق کرده است .
و لئن سالتهم من خلقهم لیقولن الله
و اگر از آنها سوال نمایی : چه کسی آنها را خلق کرده است . پاسخ خواهند گفت : الله
مشکل اصلی و ثنیین حجاز و بت پرستان ذات الهی و خالقیت و برخی از دیگر صفات او نبود معضل اصلی آنان در توحید ربوبی بود . آها اوثان و اجسامی را به ربوبیت پرستش می کردند و آنها را دخیل در پرورش و رشد خود دانسته و واسطه در تقرب خود نسبت به خداوند می شمردند . گزارش قرآن در مورد آنها این است که آنها در توجیه رفتار خود می گویند :
ما نعبد هم الا لیقربونا الی الله زلفی
یعنی ما پرستش و عبودیت آنها را نمی کنیم جز آن که ما را به الله نزدیک گردانند و در جای دیگر قران درباره رفتار و گفتار آنها می فرماید
و یعبدون من دون الله ما لایضرهم و لا ینفعهم و یقولون هولاء شفعاء نا عندالله
یعنی انها غیر از خداوند را به عبودیت می گیرند آنچه را که ضرر و نفعی برای انها ندارد می پرستند و می گویند این بتها شفیع ما در نزد الله هستند .
بدیهی است که قؤان در مواجهه با گروههای فوق نیازی به اثبات ذات اقدس اله ندارد بلکه از یک سو گفتار انها را بدون دلیل و برهان خوانده و از دیگر سو بر توحید ربوبی خداوند سبحان اقامه برهان می نماید .
دوم این که آیات قرآن منحصر به موارد یاد شده نبوده و در برخی از موارد مدعای منکران مبدا و یا معاد را فاقد دلیل و برهان دانسته و اعتماد آنها را به ظن و گمان نکوهش نموده است و در موارد دیگر بر هستی خالق اقامه بهران نموده است .
قران کریم در هنگامی که با دهری مسلکان و کسانی سخن می گوید که حیات و ممات خود را به طبیعت و یا دهر نسبت می دهند به استدلال می پردازد و براهینی را اقامه می نماید که بحث و گفتگو پیرامون آنها ابواب و فصول فلسفی خاصی را به ارمغان می اورد .
قرآن کریم گفتار انها را درباره حیات و ممات به این صورت نقل می نماید
و قالو ما هی الا حیاتنا الدنیا نموت و نحیا و ما یهلکنا الا الدهر
یعنی گفتند چیزی جز زندگی دنیا نیست که در ان مرده و زنده می شویم و لاکت ما جز به دهر نیست . پاسخی که قرآن در ادامه آیه به انها می دهد این است که و ما لهم بذلک من علم ان هم الا یظنون
یعنی انها بر این ادعای خود علم ندارند و جز به ظن و گمان سخن نمی گویند و این پاسخ بدین معناست که میازن سنجش اصول اعتقادی چیزی جز علم و برهان نیست .
در سوره مبارک طه در اثبات خالق انسان و خالق اسمانها و زمین می فرماید ام خلقوا من غیر شیء ام هم الخالقون ام خلقوا السموات و الارض بل لایوقنون
آیا اینان بدون خالق از نیستی صرف به وجد امدند و یا خویشتن را خود خلق کردند یا ان که آنان اسمان و زمین را افریدند بلکه به یقین خدا را نشناختند چه این که انها اهل یقین نیستند .
آیه اول برهان بر وجود خالق انسان است به این بیان که شما یا خالق دارید و یا نه و دوم که محال است زیرا تصادف مستحیل است پس دارای خالق هستید و خالق شما یا خود شما هستید و یا غیر شماست و صورت اول که محال است چون محذور دور که همان اجتماع نقیضین باشد محجال بودن ان واضح است . پس خالق شما غیر شماست و غیری را که قران در این ایه معرفی می کند بدون شک علت قابلی انها نیست . زیار اولا انها منکر علت قابلی نیتند و از پذیرش آن نیز ابائی ندارند و ثانیا غرض قران اثبات علت قابلی نیست پس قران در این ایه در صدد اثبات مبدا فاعلی است که غیر انها می باشد .
همان طور که یک قاعده اصولی مانند لا تنقض الیقین بالشک با دقتهای اصولی در قالب فصول و ابوابی چند مباحث مبسوط و مفصل استصحاب را به دنبال می اورد تامل درباره ایه فوق منشا فصول و ابواب فراوانی در شناخت مبدا و خالق انسان می شود 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  20  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله شناخت شناسی

دانلود مقاله اریایی ها

اختصاصی از سورنا فایل دانلود مقاله اریایی ها دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 
آریاها ریشه اقوامی هستند که در اعصار بسیار قدیم به سرزمین های بسیار ، که مهمترین آنها هند و ایران و اروپا بوده است ، کوچ کرده اند . در اصطلاح مردم شناسی این اقوام را ایندوگرمان یا هندواروپایی نامیده اند .
آنچه این اقوام را مشخص میسازد ریشه مشترک زبان ، معتقدات و آداب و رسوم اجتماعی است .
مردمی که به هند و ایران کوچ کرده بودند خود را آریا مینامیدند و در قدیمیترین آثار به جا مانده از آنها ، که در هند ریگ ودا و در ایران اوستا است ، از این آریاها سخن رانده شده است . در اوستا و ریگ ودا کلمه آریا به معنای نجیب ، مهمان نواز و اصیل آمده است . در اوستا ائیریه و ائیرین به معنای منسوب به آریا و در زبان هخامنشی ایریا به معنای ایران است . در اوستا سرزمین اصلی آریاها را آریانام وایجا و یا اران وژ نام برده اند .
در مورد خاستگاه آریاها نظریات مختلفی اظهار شده است و موطن اصلی آنان را از شمال اروپا تا جنوب روسیه حدس زده اند .
در قدیم که تورات و کتب مقدس مذهبی مهمترین منابع اطلاعات به شمار می رفت ، آریاها را از نسل یافث یکی از پسران نوح می دانستند !!! از نظر تورات همه موجودات زمین در طوفان نوح هلاک شده و فقط ساکنان کشتی نوح باقی ماندند . در اینصورت باید تمام ساکنین کنونی جهان از نسل پسران نوح یعنی سام و یافث ، به وجود آمده باشند ! این نظر حتی تا اواخر قرن نوزدهم در اروپا و کشورهای مسیحی پیروان زیادی داشت ، حتی دانشمندانی در اثبات آن می کوشیدند ( هر چند اطلاق دانشمند به این اسطوره خوانان نا به جاست ) .
ماکس مولر محقق و متفکر آلمانی اواخر قرن نوزدهم موطن آریاها را آسیای مرکزی بیان کرد .
پروفسور میلز اوستا شناس مشهور انگلیسی منشاء آریاها را جنوب روسیه و شمال افغانستان حدس می زند .
ویدن گرین محقق هلندی سرزمین نخستین آریاها را از قفقاز تا دریاچه آرال توجیه می کند . اسکیت ها ، سارمات ها و آلان ها در منطق قفقاز و سفدانیان ، ساکها و خوارزمیان در ناحیه آرال.
محققان روس که در این باره تحقیقات جامعی کرده بودند و با بررسی های محلی آن را تکمیل نموده اند ، شمال و شرق دریای مازندران و اطراف دریاجه آرال را موطن نخستین اقوام آریائی پیشنهاد کرده اند . در رساله ای که از جانب آکادمی روسیه تهیه شده به این منطقه تکیه شده است
با توجه به کلیه نظریاتی که ذکر شد می توان منشاء طوایف آریائی را در منطقه ای بین شمال شرقی دریای سیاه تا دریاچه آرال دانست .
درآن زمان که آریایی ها به هند آمدند توجه زیادی به نوشتن تاریخ نداشتند. قبل ازآن ها درهند تمدن بزرگی وجود داشته که از انواع لهجه ها و زبان ها برخوردار بوده است. آریایی ها سفید تر و زیباتر از ساکنین قبلی هند بودند. آن ها در طرح های خود اصول هندسه را بسیار رعایت می کردند.
پیش از آن که آریاییها به هند وارد شوند هند متمدن بود که"دراویدی ها" در جنوب هند یک تمدن غنی و بزرگ داشتند که زبان های دراویدی که با زبان سانسکریت آریایی خویشاوندی ندارد بسیار قدیمی است و برای خود ادبیات غنی و زیبایی دارد. این زبانها عبارتند از زبانهای "تامیل"."تلگو"."کنارس" و"مالایالام" تمام این زبانها هنوز در جنوب هند رواج دارد.
کنگره ملی هند .هند را بر اساس زبان تقسم کرده است و تمامی یک گروه را که به یک زبان واحد حرف می زدند و معمولا آداب و رسوم مشابهی دارند را در یک استان قرار می دهد.
البته باید متذکر شویم زبان های هند از دوخانواده هستند :یکی خانواده های "دراویدی" و دیگری خانواده زبان های هند و آریایی.زبان اصلی هند و آریایی زبان سانسکری بوده است و تمام زبان های هند و آریایی فرزندان زبان سانسکریت هستند.این زبان ها عبارتند از:"هندی" "بنگالی" "گجراتی" و"ماراتی".زبان اردو یک شکل تحول یافته زبان هندی است و کلمه هندوستان شامل هر دو زبان هندی و اردو می شود و زبان مادری بیشتر افراد هند و زبان مشترک تمام هند است.اما امروزه بسیاری از افراد در میان خودشان زبان انگلیسی را به کار می برند.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 10  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله اریایی ها

دانلود مقاله قانون شارل

اختصاصی از سورنا فایل دانلود مقاله قانون شارل دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 


ژاک شارل فیزیکدان فرانسوی درسال ۱۷۸۷ میلادی به رابطه اثر دما برحجم گاز ها درفشار ثابت پی برد.
اوباانجام آزمایش برروی گازهای متفاوت وبامقادیر مختلف دریافت،که براثرتغییر دما به اندازه یک درجه سیلیسیوس ، حجم گازها به اندازه ۲۷۳/۱ برابرحجم آن گاز در دمای صفردرجه سیلیسیوس (oC) تغییر می یابد. قانون شارل را می توان دررابطه زیر خلاصه نمود .
V = V0 +1/273 V0 t
V حجم گازدردمای t درجه ( برحسب V0 ، ( oC حجم گازدرصفردرجه سیلیسیوس می باشد.
اگر نمودار تغییرات حجم گازهارا برحسب تغییردما (برحسب oC ) رسم نمایید خطوط راستی به دست خواهد آمد که اگرآنها را ادامه دهید ( برون یابی ) ،مشاهده خواهد کرد که همگی محورافقی را در
( ۲۷۳ـ oC ) قطع خواهند نمود . لرد کلوین - دانشمند انگلیسی پنجاه سال بعد از شارل این دما را صفر مطلق نامید.این یافته ها می رساند که در( ۲۷۳-) درجه سیلسیوس گاز حجمی ندارد،و یا ناپدید خواهد شد اما تمام گازها قبلا از رسیدن به این دما مایع می شوند و رابطه شارل برای مایعات وجامدات صدق نمی کند.
اگردما را برمبنای این نقطه بسنجیم مقیاس جدیدی به دست می آید که به احترام لرد کلوین، کلوین نامیده شده وبا حرف K نشان داده می شود. t(0 C) +273 =K
طبق قانون شارل ،حجم یک مقدار معین گاز با دمای مطلق به طور مستقیم تغییر می کند .
V = k T
ومی توان نتیجه گرفت . V1 / T1 = V2 / T2
گازها
گاز از ذره های بسیارکوچکی تشکیل شده اند که همواره در حرکت کاتوره ای هستند.فاصله بین ذره ها در مقایسه با اندازه خود ذره ها ی گاز بسیاربزرگ است. به همین علت حجم گاز نه تنها به تعداد ذره های آن بلکه به دما و فشار نیز بستگی دارد.
حجم گاز معمولا در شرایط STP ( دما صفر oC وفشار ۳۲۵/۱۰۱کیلو پاسکال یا یک آتمسفر) گزارش می شود.
فشارگاز به تعداد مولکول ها در واحد حجم و میانگین انرژی جنبشی مولکول هابستگی دارد.
طبق قانون بویل در دمای ثابت ، حجم یک گاز با فشار آن نسبت عکس دارد.( V= k/P )
طبق قانون شارل در فشار ثابت ، حجم یک گاز مستقیما با دمای مطلق تغییر می کند. ( V= kT )
قانون شارل
بر اساس قانون شارل، در فشار ثابت، حجم با دما رابطه ای مستقیم دارد، به گونه ای که اگر دما زیاد شود حجم بالا می رود و اگر دما کم شود حجم نیز کم می شود.
این قانون را می توان در پدیده ی طبیعی زیر بیان نمود:
در تابستان که دمای هوا بالا می رود، حجم گاز درون تایر خودروها نیز افزایش می یابد و بلعکس در زمستان با کاهش دما، حجم تایر خودروها کاهش یافته و باید بر باد آن بیفزاییم.
دید کلی
مفاهیم داغ و سرد برای انسان ، مانند هر موجود زنده دیگر ذاتی است و دمای محیط مجاور را بیلیونها عصبی که به سطح پوسته می‌رسند، به مغز خبر می‌دهند. اما پاسخ فیزیولوژیکی به دما اغلب گمراه کننده است و کسی که چشمش بسته است نمی‌تواند بگوید که آیا دستش با اتوی بسیار داغ ، سوخته یا به وسیله یک تکه یخ خشک شده است. در هر دو حالت احساسی پدید می‌آید، زیرا هر دو عینا پاسخ فیزیولوژیکی به آسیبی هستند که به نسج رسیده است.
یک آزمایش ساده
دو ظرف یکسان انتخاب کرده ، در یکی آب گرم و در دیگری آب سرد بریزید. حال یک دست خود را در آب گرم و دست دیگر را در آب سرد فرو برید. حال هر دو دست را در آب نیم‌گرم وارد کنید. احساس شما چیست؟

 

قطعا دستی که ابتدا در آب گرم بوده است، آب نیمگرم را سردتر و دست دیگر آن را گرمتر احساس خواهد کرد. بنابراین با این آزمایش ساده می‌توان نتیجه گرفت که قضاوت ما در مورد دما می‌تواند نسبتا گمراه کننده باشد. علاوه بر این گستره حس دمایی ما محدود است و ما به یک معیار معین و عددی برای تعیین دما نیاز داریم.
دماسنج‌های اولیه
نخستین وسیله واقعی علمی برای اندازه‌ گیری دما در سال 1592 توسط گالیله اختراع شد. وی برای این منظور یک بطری شیشه‌ای گردن‌باریک انتخاب کرده بود. بطری با آب رنگین تا نیمه پر شده و وارونه در یک ظرف محتوی آب رنگین قرار گرفته بود. با تغییر دما ، هوای محتوی شکم بطری منبسط یا منقبض می‌شد و ستون آب در گردن بطری بالا یا پایین می‌رفت. در این وسیله ، گالیله توجه نداشت که مقیاس برای سنجش دما بکار ببرد، بطوری که وسیله وی ، بیشتر جنبه دما نما داشت تا جنبه دماسنج.

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   16 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله قانون شارل

دانلودمقاله مدیریت در بحران

اختصاصی از سورنا فایل دانلودمقاله مدیریت در بحران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 


پژوهشى موردى در مدیریت پیامبر اکرم(ص) در غزوه احزاب

 

زندگى رسول گرامى اسلام(ص) و ائمه اطهار(ع) سرشار از نکاتى است که اگر با نگاهى نو به آن توجه شود، بسیارى از خط مشى‏ها و سیاست‏هاى اصولى در حوزه‏هاى مختلف علمى، معرفتى، اجتماعى، سیاسى، دفاعى و... شناسایى خواهد شد. بررسى دقیق و همه جانبه ابعاد مختلف زندگى این بزرگان، مخصوصا با شیوه‏هاى جدید و بابهره‏گیرى از آخرین دستاوردهاى علمى، از ضرورت‏هاى جوامع اسلامى است.
یکى از حساس‏ترین و سرنوشت‏سازترین حوادث صدر اسلام، غزوه احزاب است. مورخان، این غزوه را بیشتر از آن جهت‏با اهمیت مى‏دانند که آخرین صحنه تهاجم دشمن به نیروهاى اسلام و نقطه اوج اقدامات دفاعى مسلمین بود. اما آن‏چه کمتر در منابع تاریخى مورد توجه قرار گرفته، مدیریت این حادثه سرنوشت‏ساز و مهم است.
مدیریت پیامبر اکرم(ص) در جریان این غزوه ابعاد مختلفى دارد. در مقاله حاضر کوشش شده‏است، در حد امکان یکى از اقدامات مدیریتى پیامبراکرم(ص) در جریان یکى از تدابیر آن حضرت یعنى «حفرخندق‏» مورد بحث و بررسى قرار گیرد. البته مقاله حاضر به مدیریتى که رسول الله(ص) در جریان حفر خندق اعمال فرمودند محدود نمى‏شود، بلکه موضوع اداره و بهره‏گیرى کامل از این اقدام دفاعى هم مورد بحث قرار مى‏گیرد.
طرح مسئله
مسلمین پس از اطلاع از آغاز تهاجم قریش، حداکثر هشت روز فرصت داشتند تا نسبت‏به انجام هرگونه اقدام تدافعى تصمیم‏گیرى کنند.
تصمیم پیامبر(ص) به حفر خندق یکى از بهترین نمونه‏هاى تصمیم‏گیرى شجاعانه است. خندقى به طول حداقل پنج کیلومتر با عرض تقریبى هفت تا ده متر و عمق حداقل سه‏متر، مستلزم حجم عظیمى از خاکبردارى است، در حالى که تمام نیرویى که در اختیار پیامبر(ص)بود به سه هزار نفر نمى‏رسید. حال این سؤال مطرح است که چه مدیریتى اعمال شد که توانست‏با وجود همه محدودیت‏ها این اقدام کم نظیر را انجام دهد و به نتیجه مطلوب برساند؟
تصویر اجمالى حادثه
غزوه احزاب بنابر قول مشهور در شوال سال پنجم هجرى (1) و در ناحیه شمال و غرب مدینة النبى واقع شد. قرآن مجید در چهار سوره و در قریب 22 آیه به مسائل مختلف این جنگ اشاره کرده‏است. (2)
سپاه مشرکین از سه لشکر به ترتیب زیر تشکیل شده‏بود:
1- لشکر قریش و هم‏پیمانانش به رهبرى ابوسفیان بن حرب، که فرماندهانى چون خالدبن‏ولید، عکرمة بن ابوجهل، عمروعاص، صفوان‏بن امیه و عمروبن عبدود در آن شرکت داشتند. مجموعه نیروهاى تحت فرماندهى ابوسفیان - با احتساب بنى‏سلیم - 4700 نفر بودند که بیش از 300 اسب و 1500 شتر به همراه داشتند. (3) این نیروها پس از نزدیک شدن به مدینه در محلى موسوم به «رومة‏» مستقر شدند.
2- لشکر غطفان و هم‏پیمانان آن‏ها از قبایل نجد، به فرماندهى «عیینة بن حصن فزارى‏» و مسعود بن رخیله و حارث بن عوف جمعا به استعداد 1800 نفر، که در نزدیکى «احد» اردو زدند و تعداد 300 اسب همراه این لشکر بود. (4)
3- بنى اسد به فرماندهى طلیحه‏بن خویلد اسدى، هم‏چنین یهودیان بنى‏نضیر که قریش را همراهى مى‏کردند و نقش آن‏ها بیشتر تقویت فکرى و روحى این حرکت نظامى بود. یهودیان بنى‏قریظه هم با شکستن پیمان، متحد احزاب محسوب مى‏شدند. اکثر مورخان تعداد نفرات احزاب را مجموعا ده هزار نفر گفته‏اند. (5) اما این عدد به نظر اندکى اغراق‏آمیز مى‏رسد. احتمالا مجموع سپاه قریش و متحدانش از حدود 8000 نفر متجاوز نبوده‏است.
امتیاز عمده سپاه احزاب که تا آن زمان در منطقه حجاز کم نظیر بود، برخوردارى از سواره نظامى با حداقل 600 اسب بود که برترى کامل آنان بر نیروهاى اسلام را تضمین مى‏کرد. به احتمال قریب به یقین، نگرانى عمده مسلمین از همین بخش سپاه احزاب بوده است. طبعا اولین اقدام مؤثر سپاه اسلام هم باید به نحوى طراحى مى‏شد که بتواند سواره نظام دشمن را زمین گیر و بى‏اثر کند.
موقعیت مسلمانان
بنا به روایت ابن اسحاق، تعداد نفرات سپاه اسلام در جریان غزوه خندق 3000 نفر بوده‏است. (6) به نظر مى‏رسد که این قول اندکى خوش‏بینانه و همراه با اغراق باشد. احتمالا این رقم با احتساب نوجوانان و جوانان و هم‏چنین همراهى کراهت‏آمیز برخى از منافقین است. لازم به ذکر است که تعداد اسب‏هاى مسلمین در غزوه خندق سى و چند اسب بوده‏است. (7)
بنا به گفته واقدى چهار روز پس از حرکت قریش از مکه، سواران خزاعه خبر حرکت احزاب را به پیامبراکرم(ص) رساندند. (8) فاصله میان مکه و مدینه براى سپاهى که با ساز و برگ جنگى حرکت مى‏کرد، ده تا دوازده روز راه بوده‏است. بنابراین پیامبر اکرم(ص) و مسلمین تنها شش تا هشت روز براى اتخاذ هرگونه تدبیر و تصمیمى فرصت داشته‏اند.
وضعیت عمومى مدینه و روحیه مسلمین
در هر اقدام اجتماعى، سیاسى و نظامى، علاوه بر رهبرى، باید به دو رکن دیگر توجه شود:
1- وضعیت و شرایط عمومى جامعه: شرایط ساختارى هر جامعه و نحوه ارتباط و مناسبات افراد و کانون‏هاى مختلف اجتماعى متناسب با شرایط هر جامعه، در روند تحولات اجتماعى نقش تعیین کننده‏اى دارد. گسستگى یا همبستگى اجتماعى، که در جامعه آن روز مدینه به کیفیت تعامل قدرت‏هاى قبیله‏اى حاضر در شهر بستگى داشت، از جمله عوامل مؤثر در همبستگى یا گسستگى نیروهاى درونى شهر به حساب مى‏آمد. تدابیرى که از قبل اندیشیده شده بود، شرایط مطلوب این همبستگى را فراهم کرده‏بود. انعقاد پیمان‏نامه عمومى مدینه، عقد اخوت، و بناى مسجد جهت ایجاد انسجام در فعالیت‏هاى مختلف جامعه از جمله اقداماتى بود که پیامبراکرم(ص) جهت تحقق شرایط وحدت اجتماعى اندیشیده‏بودند.
2- وضعیت نیروى انسانى: نیروى انسانى رکن اصلى در هر اقدام مدیریتى است. عواملى چون کمیت و آمار نیروهاى در اختیار، شرایط روحى نیروها، ارتباط درونى نیروها، نحوه و چگونگى تنظیم رابطه مدیران ستادى و نیروهاى در صف، عواملى هستند که مى‏توانند در زمینه‏سازى موفقیت‏یا عدم موفقیت‏یک اقدام اجتماعى یا نظامى تاثیر گذار باشد. در صورت تحقق شرایط مطلوب نسبت‏به دو عامل فوق، نفش رهبرى و مدیریت‏به عنوان عامل هماهنگى و بهره‏بردارى از شرایط اجتماعى مناسب و نیروى انسانى آماده، موضوعیت‏خواهدیافت.
پس از انتشار خبر حرکت احزاب در مدینه، جو عمومى شهر دستخوش تلاطم گردید. بهترین تصویر از شرایط عمومى مدینه، و دسته‏بندى گروه‏هاى حاضر در شهر را قرآن مجید طى 17 آیه در سوره احزاب ارائه کرده‏است. دراین آیات با دقت‏شگفت‏انگیز و روانکاوانه‏اى از روحیات و مواضع گروه‏هاى مختلف، در جریان غزوه احزاب، پرده برداشته است. از نظر قرآن این گروه‏ها به سه دسته کلى تقسیم مى‏شوند:
الف - مؤمنین: مطابق آیات قرآن، کسانى که در این گروه جاى مى‏گیرند بسیار معدودند. اینان یاران خالص و فداکار پیامبر اکرم(ص) بوده‏اند که در هر شرایطى هیچ‏گونه تردیدى در اعتمادشان به خدا و رسول ایجاد نمى‏شد. این آیه از سوره‏احزاب در حق این گروه نازل شده‏است:
و لما رءالمؤمنون الاحزاب قالوا هذا ما وعدنا الله و رسوله و مازادهم الا ایمانا و تسلیما; (9)
و چون مؤمنان دسته‏هاى دشمن را دیدند، گفتند: «این همان است که خدا و فرستاده‏اش به ما وعده دادند و خدا و فرستاده‏اش راست گفتند»، و جز بر ایمان و فرمانبردارى آنان نیفزود.
ب - منافقین: کسانى‏که با اجبار و اکراه اسلام را پذیرفته بودند و در دل کینه رسول خدا(ص) را مى‏پروراندند، در موقعیت‏هاى مناسب از ضربه زدن و خدمت‏به دشمنان اسلام دریغ نمى‏کردند. قرآن مجید این گروه را معرفى و باطن آنان را آشکار کرده‏است:
و اذ یقول المنافقون و الذین فى قلوبهم مرض ما وعدنا الله و رسوله الا غرورا × و اذ قالت طائفة منهم یا اهل یثرب لا مقام لکم فارجعوا...; (10)

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   15 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله مدیریت در بحران