سورنا فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

سورنا فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله زمین شناسی پزشکی چکیده

اختصاصی از سورنا فایل دانلود مقاله زمین شناسی پزشکی چکیده دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

زمین شناسی پزشکی به بررسی تاثیر فاکتورهای زمین شناسی بر سلامتی و پراکندگی بیماریها می پردازد. به این ترتیب در این گزارش مهمترین بیماریی های که از سراسر دنیا گزارش شده اند و منشا آنها فاکتورهای زمین شناسی است معرفی شده است. بیماری های فلورزیس ، گواتر، کرتینیسم، بلک فوت، کشان، کاشین بک، سرطان ریه، آسیب دیدگی های سیستم عصبی و ناهنجاری در حیوانات با آلودگی ناشی از عناصر در ارتباط بوده اند که به تفصیل مورد مطالعه قرار گرفته است. مطالعه بیماری ها امکان ارائه راه حل های مناسب برای پیشگیری یا درمان آنها را فراهم می کند. بر این اساس پس از بررسی ارتباط بیماری ها و عناصر، روش های نوینی که برای تعیین پراکندگی عناصر در برخی کشورها بکار می رود معرفی شده است.
تلاش های علمی هماهنگ بین علوم زمین، زندگی و بهداشت می تواند به عنوان یکی از بهترین روش های ارتقاء سلامت جوامع در حال و آینده باشد. نمونه های جهانی مستندی از تاثیرات آرسنیک، زغال سنگ ، آب های اسیدی، گرد و خاک بر سلامتی یافت شده است. این نمونه ها چگونگی ارتباط مخاطرات ژئوشیمیایی و فرایندهای طبیعی را توضیح می دهند و به این نکته می پردازند که ممکن است تغییرات صورت گرفته به دست انسان به جای چاره سازی، منجر به بیماری شود.
راه حل های موثر برای مبارزه با مخاطرات زیست محیطی و جلوگیری از تکرار چنین اشتباهاتی هنگامی ایجاد می شود که بسیاری از افراد صاحب نظر هنگام تصمیم گیری های مهم ، روابط متقابل انسان با محیط و ضرورت فعالیت های جهانی و جامع علوم زمین و بهداشت را کاملا درک کنند.
به علت اهمیت تاثیر فاکتورهای زمین شناسی و پراکندگی جغرافیایی بر بیماری ها و سلامت در سال 1996 کنگره زیست محیطی تصمیم گرفت که گروه کاری بین المللی را در ارتباط با زمین شناسی پزشکی به وجود آورد با این هدف که اهمیت این موضوع را میان دانشمندان، متخصصصین امور پزشکی و عموم مردم ارتقا دهد.

 

1-1- معرفی

 

محیط زیست را می توان به عنوان خاستگاه اثرات متقابل زمین شناسی و زیست شناسی در نظر گرفت. مشکلات، چالش ها و مسائل زیست محیطی در حال گسترش هستند. عناصر اصلی و غیر اصلی سنگ بستر یا خاک ممکن است تحت شرایط خاصی به تهدیدی مستقیم برای سلامتی انسان ها یا حیوانات تبدیل شوند و دلیل اساسی ناهنجاری ارگانیسم ها و مسمومیت ها باشند.
از زمان ظهور علم پزشکی معلوم شده است که بعضی از بیماری های خاص انسان مربوط به نواحی جغرافیایی مشخصی است. بقراط حدود 2400 سال پیش نمونه هایی را در این خصوص مطرح کرده بود. مطالعات درباره بیماری های خاص حیوانات نیز از سالها پیش صورت گرفته است. حتی در متن های پزشکی چینی قرن سوم قبل از میلاد چنین روابطی یافت می شود اگرچه بیشتر مشاهدات مکتوب نشده و از دست رفته اند. همراه با پیشرفت علم بسیاری از روابط ناشناخته میان زمین شناسی و سلامتی کشف شد و باعث به وجود آمدن رشته علمی جدیدی به نام زمین شناسی پزشکی (Medical Geology) گردید.
زمین شناسی پزشکی به عنوان علمی شناخته می شود که به بررسی ارتباط بین فاکتورهای زمین شناسی و سلامتی، و شناخت تأثیر عوامل زیست محیطی بر پراکندگی بیماری ها می پردازد.
بنابراین زمین شناسی پزشکی موضوعی گسترده و پیچیده است که برای شناخت، کاهش یا حل مشکلات موجود نیاز به ارتباط با رشته های مختلف علمی(interdisciplinary science) دارد.

 

1-2- چرا زمین شناسی برای سلامتی مهم است؟

 

فلزات و غیرفلزاتی که به طور طبیعی ایجاد شده اند اگر به مقادیر زیاد و غیرعادی وارد بدن شوند برای سلامتی زیان آورند. فلزات همیشه وجود داشته اند و برای همیشه هم وجود خواهند داشت، گریزی از این حقیقت نیست که فلزات بر انسانها و جانواران تأثیر می گذارند. برخی از فلزات برای سلامتی ما سودمند و بعضی دیگر مضرند. فعالیت های انسانی از هر نوع باعث می شود که فلزات از ساختگاه هایی که در آنها نسبتا بی ضررند به مکانهایی که در آنجا برای انسانها و جانوران زیان آورند، منتقل شوند. این مشکل در مکان هایی که بارش های اسیدی و اسید سازی زیاد است، تشدید می شود. باران های اسیدی و اسیدسازی این فرآیند را تسریع می کنند و فلزات سنگینی به وجود می آورند (مانند جیوه) که به راحتی در دسترس اند و در چرخه غذایی جذب می شوند. همچنین اسید سازی باعث می شود که برخی از عناصر کم مقدار مانند سلنیم در موجودات زنده یافت نشوند.
وجود عناصر سمی در خاک و سنگ، چه بر اثر واکنش های ژئوشیمیایی طبیعی چه بر اثر فعالیت های انسانی، معمولا به طور غیرمستقیم بر سلامتی انسان اثر می گذارد؛ در واقع این عناصر از طریق غذا یا نوشیدنی وارد بدن می شوند. اگرچه بسیاری از اماکن تنها غذاهای محلی تولید می کنند ولی مصرف غذا در جوامع صنعتی مدرن متنوع تر است و شامل غذاهایی است که در مناطق جغرافیایی مختلف تولید می شود. آب آشامیدنی معمولا به طور محلی تأمین شده و به ژئوشیمی محلی وابسته است. نمونه هایی از مشکلاتی که به دلیل وجود ترکیبات غیرآلی در آب آشامیدنی ایجاد شده است عبارتند از : فلوراید در آفریقا و هند؛ آرسنیک در نقاط خاصی از آرژانتین، شیلی و تایوان؛ سلنیم در مناطق سلنیم دار ایالات متحده، ونزوئلا و چین؛ و نیترات در مناطق کشاورزی با مصرف بالای کود شیمیایی.
فلزات سنگین تنها عناصر مورد توجه زمین شناسی پزشکی نیستند. از بیماریهای جهانی و شناخته شده مربوط به زمین شناسی پزشکی می توان به گواتر (کمبود ید) و بیماریهای مربوط به فزونی یا کمبود عناصری خاص مانند فلورین یا سلنیم اشاره کرد. رابطه بیماریهای قلبی-عروقی با سختی آب نیز یکی دیگر از موضوعات زمین شناسی پزشکی است.
انواع بسیاری از سنگ ها اورانیوم بالایی دارند. این سنگ ها شامل شیل های زاجی، گرانیت های خاص و پگماتیت ها هستند. تنفس یا بلع مقادیر غیرعادی رادون- گاز رادیواکتیو که از منابع طبیعی رادیواکتیو در چنین سنگ هایی ایجاد می شود-در سالهای اخیر خطری برای سلامت عموم شناخته شده است. سرطان های ریه ناشی از رادون رو به افزایش است و باعث شده که رادون به عنوان خطری جدی برای سلامتی در بسیاری از کشورها محسوب شود . شکل زیر نشان دهنده خط سیری می باشد که از طریق آن عناصر وارد بدن می شوند.

 

سیاره زمین، منبع نهایی همه فلزات است. فلزات در همه جای لیتوسفر به طور ناهمگن و به فرم های شیمیایی مختلف پراکنده اند. کانسارها صرفا مواد طبیعی انباشته شده ای هستند که از لحاظ اقتصادی قابل بهره برداری اند. در حالیکه چنین تجمع های غیرعادی، مرکز اکتشافات معدنی می باشد، تجمع و انباشت فلزات در سنگ های معمولی، رسوبات و خاک ها نیز نسبت به میزان کل فلزات محیط اهمیت بیشتری دارد. عناصر شناخته شده در سطوح مختلفی از غلظت در طبیعت یافت می شوند. آنها را می توان در مواد معدنی، گیاهان و جانوران یافت، همچنین تأثیرات مفید و مضر آنها از زمان شروع دوره تکامل دیده شده است. شناخت طبیعت و اهمیت این منابع زمین شناسی پیش نیازی برای روشهای توسعه دهنده ارزیابی خطر احتمالی فلزات می باشد. تشخیص تجمع طبیعی فلزات از تجمع آنها به دست انسان اهمیت دارد. به علاوه، آشنایی با فرایندهای طبیعی پایه ای برای درک وضعیت فلزاتی است که حاصل فعالیت های انسانی اند. بنابراین زمین خود یک آلاینده است.
فلزات و دیگر عناصر تحت فرآیندهای زمین شناسی به طور پیوسته وارد هیدروسفر، اتمسفر و بیوسفر می شوند. تعداد این فرایندها زیاد است ولی دو گروه از آنها اهمیت بیشتری دارند: یک گروه آنهایی هستند که فلزات را از عمق به سطح زمین می آورند و گروه دیگر فلزات را در محیط اطراف پراکنده می کنند.
اولین فرایند، منجر به پراکندگی ناهمگن فلزات در سنگ ها می شود. میزان تجمع فلزات در انواع مختلف سنگ ها متفاوت است. از این رو، غلظت عناصری مانند نیکل و کروم در بازالت بیشتر از گرانیت است در حالیکه برای سرب بالعکس است. فلزات سنگین در رسوبات به تجمع در شکاف هایی با کوچکترین اندازه دانه و بیشترین میزان ماده آلی گرایش دارند. بنابراین شیل های سیاه به این عناصر گرایش دارند (جدول 1).

جدول 1. متوسط فراوانی عناصر منتخب در سنگ بستر (غلظت کلیه عناصر ppm است)
دومین فرآیندی که فلزات را در محیط اطراف پراکنده می کند، هوازدگی است. بسیاری از فرایندهای هوازدگی در بازه زمانی خاصی صورت می گیرند که به شرایط زیست محیطی مرتبط است. هوازدگی به خردشدن سنگ ها اشاره دارد و ممکن است شامل فرایندهای فیزیکی، شیمیایی و بیولوژیکی باشد. فرایندهای فیزیکی، توده سنگ را به تکه هایی تقسیم می کنند که قبلا با آب و باد فرسایش یافته اند. خاک ها از طریق برهم کنش سنگ هوازده و ماده آلی شکل می گیرند. فرایندهای شیمیایی فرم کانی شناختی را که فلزات در آن یافت می شوند، تغییر می دهند و می توانند باعث تجمع فلزات جهت انحلال در آب و واکنش با ارگانیسم ها شوند. فرایندهای بیولوژیکی شامل فعالیت های گیاهان و جانوران است. هوازدگی در انتقال فلزات از سنگ بستر به دیگر قسمت های محیط زیست نقش مهمی را ایفا می کند[1].
1-3- عناصر، هم ضروری اند و هم سمی

 

پاراسلسیوس (1541-1493) قانون پایه سم شناسی را اینگونه تعریف نمود "همه مواد سمی اند؛ هیچ ماده سمی وجود ندارد. دوز ماده (dose) است که سمی بودن یا خاصیت درمانی آن را تعیین می کند".

 

شکل 2. الگوهای تاثیر عناصر
ارتباط بین دوز و تأثیر مواد در شکل 3 به صورت منحنی (نقطه شروع = صفر) نشان داده شده است. افزایش غلظت (محور افقی) باعث افزایش تأثیرات منفی بیولوژیکی (محور عمودی) می شود که ممکن است منجر به اختلال در عملکردهای بیولوژیکی و در نهایت مرگ شود. بدیهی است که کاهش غلظت عناصر غیر ضروری سودمند است. وضعیت عناصر ضروری متفاوت است. تأثیرات منفی بیولوژیکی هم با افزایش و هم با کاهش غلظت افزایش می یابد (منحنی قرمز شکل 3). این امر ممکن است به اختلال در عملکردهای بیولوژیکی در هر دو مورد منجر شود. بنابراین مقدار زیاد و مقدار کم هر دو زیان آورند.

 

 

 


شکل 3. منحنی دوز ماده – تاثیرات بیولوژیکی نشاندهنده روابط میان غلظت و تاثیرات بیولوژیکی عناصر ضروری (منحنی قرمز) و عناصر غیر ضروری (منحنی سبز) است.
همه عناصر در طبیعت موجود و بیشتر آنها ضروری هستند. اما کدام عناصر برای انسان ها و جانوران ضروری اند؟ عناصر ضروری عمده برای انسان ها و جانوران کلسیم، کلر، منیزیم، فسفر، پتاسیم، سدیم و سولفور است. عناصر دیگر که به مقدار کمتری لازمند شامل کروم، کبالت، مس، فلوراید، ید، آهن، منگنز، مولیبدنیم، سلنیم و روی می باشد. عناصری که نقش بیولوژیکی شناخته شده ای ندارند جزء عناصر غیرضروری و اغلب مضرند مانند: کادمیم، آرسنیک، جیوه، و سرب. عناصر بسیاری از قبیل آرسنیک، بور، کروم، مس، فلوراید، مولیبدنیم، نیکل و روی در سمی بودن محیط زیست دخالت دارند.
اگرچه ارزیابی خطرات و تأثیرات مضر عناصر امکان پذیر نیست ولی بدیهی است که برخی از آنها مانند سرب، جیوه، و کادمیم خطر بیشتری را نسبت به بقیه ایجاد می کنند. این عناصر خود گروهی را تشکیل می دهند که بسیار مورد توجه دانشمندان است[1].
1-4- آیا همه عناصر در سیستم بیولوژیکی موجودند؟

 

فلزات همیشه وجود دارند و بر انسان ها و جانوران تاثیر می گذارند. درصد کل فلزات در واسطه های طبیعی مانند خاک نمی تواند راهنمای مناسبی جهت شناسایی خطرات زیست محیطی باشد زیرا دسترسی به فلزات مختلف، متفاوت است. ارزیابی های معمول زیست محیطی نشان داده که فلزات از لحاظ زیستی در دسترسند و قابلیت جذب شدن دارند.

شکل 4. مسیرهای کلی که عناصر وارد زنجیره غذایی میگردند (فعالیت های انسانی بررسی نگردیده است)
شواهد نشان می دهد که بسیاری از فلزات موجود در خاک انحلال ناپذیرند و جذب گیاهان نمی شوند. دسترس پذیری، جابجایی و سمیت فلزات نه تنها به حالات فیزیکی و شیمیایی فلز بستگی دارد بلکه به فاکتورهای محلی موجود در محیط نیز وابسته است. برای مثال، pH فاکتور تعیین کننده مهمی در دسترسی به فلزات موجود در خاک است. دسترس پذیری و جابجایی فلزاتی مانند روی، سرب، و کادمیم تحت شرایط اسیدی بسیار افزایش می یابد در حالیکه افزایش pH باعث کاهش دسترسی به آنها می شود. نوع خاک مثلا رسی یا ماسه ای و ویژگی های فیزیکی آن بر جابجایی فلزات در خاک تأثیر می گذارد. همچنین جانداران موجود در خاک بر انحلال پذیری، جابجایی و دسترس پذیری فلزات اثر گذارند. سمیت فلزات نیز به پارامترهای ویژه ای از قبیل حالت شیمیایی، گونه های مولکولی، اتمی و یونی، لیگاند، ظرفیت بافر و ظرفیت تبادلات یونی وابسته است برای مثال ترکیبات آلی جیوه و سرب سمی تر از فرم های غیرآلی هستند. وضعیت اکسایش نیز بر درجه سمیت مؤثر است مثلا کروم با ظرفیت 6 سمی تر از کروم با ظرفیت 3 است.

 

زمین شناسی و پزشکی1
سنگ هاى شفابخش
کانى ها و سنگ هاى با ارزش به علت ساختار اتمى کامل و انرژى بسیارى که دارند و نورهاى ناب رنگى و درخشان که از خود مى تابانند در کنار دانش پزشکى، بدون خطرآفرینى مى توانند اثرهاى مثبتى بر جاى بگذارند. ولى این حرف دلیل بر این نیست که سنگ ها به تنهایى معجزه مى کنند، بلکه این سنگ ها همراه و در کنار درمان هاى پزشکى تأثیرات مفیدى را بر بیمارى ها دارند.
ارتعاشات متغیر در حوزه بدن تعادل جسم و جان را به هم مى ریزد و این ناهماهنگى است که باعث بیمارى مى شود. در این زمان است که مى توان با کمک گرفتن از ارتعاشات کانى ها و سنگ هاى باارزش، این ناهنجارى هاى به وجود آمده را کنترل کرد و هماهنگى لازم را در جسم و جان دوباره ایجاد کرد.
درمان با سنگ هاى شفابخش و باارزش براى زن و مرد و کودک نیز در هر سنى مناسب است و هیچ خطرى ندارد. در صورتى که این کار با آگاهى و دانش لازم انجام شود.
در گذشته هاى دور که مربوط به دوران پارینه سنگى یا عصر حجر مى شود، ابتدا بشر از سنگ به عنوان ابزار استفاده مى کرد. در آنجا بود که آموخت سختى سنگ ها مى تواند حیوانات را که زندگى او را تهدید مى کنند، از بین ببرد. همانجا بود که آموخت با ساییدن سنگ ها جرقه و آتش هم تولید مى شود. این ابتدایى ترین آشنایى بشر با سنگ بود. بعد از این مراحل بود که حس زیبایى پرستى به انسان شوق استفاده از سنگ هاى رنگى مختلف را براى آراستن دست و گردن داد. باستان شناسان در بسیارى از مناطق کهن از جمله ایران در کاوش هاى خودشان آثار زیادى را که مبین آشنایى و استفاده ساکنان مناطق باستانى و ایران از این سنگ ها بوده به دست آورده اند. گیوشمن ضمن اکتشافات خودش از تپه سیلک در کاشان به تعدادى گردنبند با مهره هایى از عقیق، لاجورد، یشم، سنگ شیشه، مرجان، صدف و... برخورد کرد. این اشیا مربوط به هزاره هاى سوم پیش از میلاد و حتى شاید قبل از آن باشد.
در منطقه شوش کنونى که متعلق به دوره ایلامى و هزاره سوم و چهارم پیش از میلاد است، تعدادى تندیس یافت شد. همه این موارد نشان مى دهد که مردم با تراش سنگ آشنا بوده اند.
در تخت جمشید سنگ هایى از جمله مرجان قرمز، فیروزه، عقیق و... به دست آمده که به شکل سرویس شیر، انسان یا انگشترهایى با نگین عقیق که روى آنها نقش پادشاهان در حال جدال با حیوانات اساطیرى است. این هنرها همه مربوط به هزاره اول پیش از میلاد است.
افسانه ها و روایات گوناگونى هم درباره سنگ هاى باارزش نقل شده است. مثل اینکه کاهنان از سنگ هاى باارزش براى تبرک استفاده مى کرده اند یا اینکه جادوگران براى طلسم این سنگ ها را به کار مى بردند.
آتلانتیسى ها مى دانستند که براى درمان بیمارى ها چگونه از این کانى هاى باارزش استفاده کنند. در چین از کوبیدن و پودر جواهرات براى مداواى بیماران سود مى بردند. در قرن هشتم میلادى شخصى به نام «سن هیلدنبژان» با کمک این سنگ ها بیماران خود را درمان مى کرد. این نشانه آن است که در گذشته و در مناطق مختلف انسان ها از سنگ ها علاوه بر استفاده آن به عنوان ابزارهاى گوناگون و زینت و در مراسم مذهبى از جنبه درمانى آن هم سود برده اند.
در بدن مراکزى وجود دارد که به این مراکز انرژى یا چاکرا مى گویند. بیمارى ها در اثر بسته شدن این مراکز انرژى پدید مى آیند. کانى ها و سنگ هاى باارزش قادر هستند تا این گرفتگى ها را از بین ببرند و انرژى حیاتى را به صورت منظم و باارزش در ما جارى کنندافرادى که مدیتیشن یا تمرکز مى کنند روى این نقاط آگاهى دارند و انرژى هاى درونى را از این نقاط بیرون داده و آزاد مى کنند.
طیفهاى رنگى در واقع همان رنگهاى نورى هفتگانه (رنگین کمان) هستند که از نور سفید سرچشمه مى گیرند. رنگهاى نورى به صورت انرژى پایان ناپذیر در سطح کره زمین، کیهان و ماورا همیشه در ارتعاش هستند و به درون زمین نیز نفوذ مى کنند و انرژى هاى مثبت و لازم کیهانى را وارد بدن ما کرده و در ما تعادل و توازن لازم را ایجاد مى کنند. در این زمان است که بیماریها از ما دور مى شوند.
اما این که در چه ساعات یا روزهایى گرفتن این انرژى از سنگها مناسب تر است و اصلاً چه نوع سنگهایى روى ما تأثیرگذار هستند؟
به عقیده بسیاری از کارشناسان این کار منطق و عقل نمى طلبد، بلکه باید اشخاص دریچه هاى قلب خود را باز بگذارند و به خود این فرصت را بدهند تا آن خود برترشان سنگى را که در یک لحظه بخصوص به آن احساس نیاز مى کنند، انتخاب کند. با اطمینان مى گویم که این کار شدنى است و سنگ شما را انتخاب مى کند. اگر در این مورد شک دارید یا در مورد چند سنگ تردید مى کنید، آنها را در دستان خود قرار دهید، آنگاه متوجه خواهید شد که با گرم شدن یکى از آنها، سنگ نسبت به شما واکنش مناسب نشان داده است.
که در این زمان باید سنگ را بشویید و آن را از ناخالصى ها پاک کنید. گاهى اوقات سنگى در اختیار شما قرار مى گیرد تا شما بتوانید از آن انرژى بگیرید. شاید این سنگ قبل از شما مورد استفاده شخصى بوده که دچار بیمارى و ناراحتى خاص بوده است. این سنگ از نظر فیزیکى به شما آسیب نمى رساند، ولى امکان دارد که افکار پریشان و انرژى منفى شخص قبلى را همراه داشته باشد و آن انرژى منفى شما را آزار دهد. بنابراین باید سنگها را پاک کرد.
آب، آتش، خاک و نمک دریا از عوامل پاک کننده سنگ هستند. شما مى توانید سنگ مورد نظرتان را در حدود ? تا ? ساعت در آب جارى قرار داده و تمیز کنید یا آن را داخل خاک بگذارید و سپس آن را بشویید. گاهى هم مى شود سنگ را روى شعله شمع قرار داد یا اینکه از نمک خشک دریا براى پاک کردن آن استفاده کرد.
پس از پاکسازى سنگ مى توانید به پشت دراز بکشید و آرامش بگیرید. مدت زمان مناسب معمولاً ?? دقیقه است. بعد از اتمام این کار چند دقیقه در همان حالت باید باقى ماند. بعد سنگ را برداشته و به آرامى باید بلند شد، سنگ را شست، زیرا انرژى منفى و افکار پریشان که به سنگ منتقل شده را تخلیه کرد. افراد بر حسب نیازشان مى توانند این کار را انجام دهند. البته یک نکته را هرگز نباید از یاد برد و آن اینکه این کار در مورد تمام سنگها صدق نمى کند، باید بعضى از سنگها را مستقیماً روى محل درد قرار داد. بعضى از آنها را در آب قرار داد و بعد آن را می نوشند
مراکز انرژى یا همان چاکراها در هفت منطقه از بدن در راستاى ستون فقرات از پایین ترین قسمت تا بالاى جمجمه سر قرار گرفته اند.
•چاکراى ریشه یا پایه ستون فقرات (مولادهارا Mulddhara) نخستین چاکرا است.
این چاکرا محل ورود «پرانا» یا انرژى حیاتى است.طیف رنگى مربوط به این چاکرا قرمز است که نشانه زندگى، قدرت، نیروى جسمانى و حیات است. این رنگ روى کم خونى و فقر غذایى اثرخوبى دارد و ارتعاشات تقویت کننده و درمان کننده دارد. سنگ هاى قرمز مثل مرجان قرمز، یشم قرمز، یاقوت قرمز و... مناسب این چاکرا هستند.
طیف رنگى یاقوت قرمز، اوپال آتشى، یشم قرمز براى متولدین فروردین مناسب است. یشم قرمز و یاقوت قرمز و عقیق قرمز براى متولدین آبان تیر و مرداد مناسب است.
•چاکراى خاجى یا مرکز کلیه (سواد هیستانا Swadhistana) در قسمت پایین شکم قرار گرفته است.
طیف رنگى مربوط به این چاکرا نارنجى. نارنجى علامت انرژى است. این رنگ قدرت ارتباطى، دفع خشم و کنترل بر خویشتن را متعادل مى کند. مسائل مربوط به هضم غذا و گردش خون را منظم مى سازد.

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   19 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله زمین شناسی پزشکی چکیده

دانلود مقاله سیمای یهود در قرآن

اختصاصی از سورنا فایل دانلود مقاله سیمای یهود در قرآن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 توسعه و تعمق معارف قرآنی خود،‌افزون قطره‌یی بر قوت علمی لازم می‌باشد . برای ورود بایسته و شایسته به مباحث جدید و جهانی در آستانه هزاره سوم که مبنای تمدن جدید بشری خواهد بود،‌مانند صلح جهانی با تکیه بر ادیان، گفتگوی بین ادیان و تمدنها توجه به هشداریهای قرآنی در مورد یهود و نقش تأثیر‌گذار آنان در مناسبات جدید فرهنگی و سیاسی، انگیزه‌های بود که نگارنده را واداشت تا در مورد « اعتقادات و صفات یهود در قرآن و تورات» به تحقیق بپردازم .توصیف اعتقادات و صفات یهود، تعلیل پیدایش و آنها در بستره تاریخی و تبیین پیامدهای آن اعتقادات و صفات، سه هدف عمده‌ای بود که طی مراحل مختلف تحقیق دنبال گردید که اساس آن ، بر این فرضیه استوار بود که قوم یهود در ناحیه اعتقادات و نگرش خود به عالم و آدم در سیر تاریخی خود، دچار انحرافات و خرافات زیادی شده‌اند. و در ناحیه صفات جمعی و قومی نیز گرفتار اعوجاجهای فراوان دنیاگرایانه و خودمدارانه شدند که آثار شومی برای بشریت به دنبال داشت . فرضیه اساسی تحقیق با اعتماد به قرآن به عنوان سند قطعی آشمانی و فهم آن با روش تفسیر قرآن به قرآن و با تأکید بر گزارشهای تورات، بر اساس تناقض بین قرآن و روایات با تورات و تناقض بین اقوال و افعال خدا و انبیاء در تورات، با استفاده از سایر منابع با روش کتابخانه‌ای وبه شکل تحلیل محتوی مورد نقد و بررسی قرار گرفت و این نتیجه حاصل شد که قوم یهود هرگز راه کتب آسمانی را ارج ننهاده ، نه تنها به دنبال طی نمودن آن صراط برنیامدند،‌بلکه بر ضد آن سیر کردند. خصوصاً توصیه اساسی قرآن به تمام ادیان الهی مبنی بر اعتصام به حبل‌الله و اتحاد حول محور مشترک ایمان به خدا،‌آخرت و انجام عمل صالح را زیر پا نهاده، راه تفرد و تفرقه را در پیش گرفتند. آنها خود را ،‌قوم خاص خداوند و برترین نژادها از میان ملل تلقی کردند. خدا،‌پیامبران، جهان آخرت و بهشت را به نفع خود مصادره کرده، آن رامنحصر به خود پنداشتند. لذا قوم و باورها و آئین خود را در حصار بسته‌ای قرار دادند،‌تا از ورود اغیار در بین قوم و آئین خود جلوگیری کنند. و بااین پندارها، اساس زندگی خود را بر نژادپرستی ، دنیاطلبی، ماده‌پرستی و رؤیای سلطه جهانی قرار دادند. و در این راستا از کشتن انبیاء و آمرین به معروف و انتساب اوصاف ناروا و خدا و پیامبران هیچ ابایی نداشتند. آنها مقام الوهیت خداوند را در حد یک موجود مادی تنزل داده،‌احکام ماده را در مورد او جاری ساختند و برایش اعضا قائل شدند و در قرون وسطی « مشه بن میمون» مجازی بودن اعضاء را سر داده،‌روش تورات را کنایی بیان می‌کند. آنها بر خلاف قوانین تورات در منع و محکومیت شراب، زنا، بت‌پرستی و ... نوح را شراب‌خور، ابراهیم را بی‌غیرت ،‌اسماعیل را وحشی،‌لوط و داود را زناکار، سلیمان را بت‌پرست و .. تلقی کردند و منکر نبوت حضرت عیسی(ع) و حضرت محمد (ص) شدند. و وعده بشارت او را در تورات کتمان کردند. آنها، همه این کارها را به دلیل خودبرتربینی، حسادت و عدم اعتقاد به معاد انجام دادند. چنانکه در اسفار پنجگانه حتی کلمه‌ای از معاد، بهشت و جهنم و ... به چشم نمی‌خورد . اگر اثری از این مباحث در اسفار دیگر به طور بسیار محدود و پراکنده وجود دارد،‌به خاطر نفوذ فرهنگ دین زردشت می‌باشد که این عدم یکدستی در تورات کاملاً مشهوداست . یهودیان معتقدند که روز داوری و رستاخیز مردگان در اورشلیم در زمان ظهور مسیح موعود موهوم تحقق می‌یابد . بهرحال این تناقضها در تورات و تناقض آن با قرآن ،‌بیانگر تحریف همه جانبه تورات می‌باشد که مؤلفان آن برای اثبات هویت قومی و ارضاء روحیه خود برتربینی و یا تبرئه کردن خود از گناهان،‌بدون توجه به تاریخ و تناقضهای موجود،‌به نوشتن چنین مطالبی اقدام کرده، آن را به صورت یک کتاب تاریخی یا داستان تخیلی و مملو از خرافات بیرون آورند.
:«ضربت علیهم الذّلّةُ این ما ثُقِفوا الّا بحبل مِنَ الله و حبلٍ من النّاسِ و باءو بَغَضبٍ من الله و ضُرِبَت علیهم المسکنةُ ذلک بأنّهم کانوا یکفرون بآیات الله و یَقْتُلون الانبیاءَ بغیر حقٍّ ذلک بما عَصَوا و کانوا یَعتَدون»
موضوع «یهودشناسی» از جمله مباحثی است که در غرب و مسیحیت سابقه‌ای طولانی دارد و شاید پرداختن به آن برای مسلمانان اهمیت حیاتی تری داشته است، مستندات و شواهد موجود نشان از اهمیت یافتن این موضوع برای دنیای اسلام و به ویژه برای کسانی دارد که در خط اول مبارزه با «صهیونیسم» قرار گرفته‌اند.
در این تحقیق با استعانت از سه تفسیر گران‌سنگ تشیع یعنی تفسیر المیزان، تفسیر نمونه و مجمع‌البیان،وسایر مطالب مطرح شده توسط سخنوران و عالمان دینی که الحمدلله به وفور در کتابخانه های فیزیکی و مجازی یافت می گردد، دیدگاه قرآن مجید در مورد ویژگی های اخلاقی یهودیان تبیین می شود.
بررسی تاریخ، نشان از بروز حوادث عجیب و کم نظیر در تاریخ یهود دارد که در سایر ادیان و مذاهب کمتر یافت می‌شود. یکی از داستان‌هایی که قرآن مجید به عنوان آخرین ذخیره الهی بیش از همه به تفصیل به آن پرداخته، داستان این قوم می‌باشد. از میان دوره‌های تاریخی این قوم، دوره مربوط به فرعون و حضرت موسی (ع) از برجستگی خاصی برخوردار است و بیشترین آیات الهی مربوط به همین دوره تاریخی می‌باشد. گرچه هنوز اسرار این موضوع برای بشر کشف نشده اما شاید یکی از دلایل آن، شباهت سیر حرکتی جوامع انسانی به این دوره تاریخی باشد. به هر صورت آیات بسیاری در قرآن مجید ویژگی‌های اخلاقی،روانی فردی و اجتماعی قوم یهود را برمی‌شمارد که به نظر می رسد، هنوز در جامعه یهودی پابرجا می‌باشد و تغییری در آن حاصل نشده است. بنابراین شناخت و استخراج این ویژگی‌‌ها برای تمام محققان به ویژه محققان مسلمان از اهمیت اساسی برخوردار است؛ هم از این جهت که نماد حقیقی یهود (اسرائیل) خطر و تهدیدی بالفعل برای جوامع مسلمان قلمداد می‌شود و هم از این حیث که قرآن به عنوان وحی الهی، بهترین توصیف را از آنها ارائه داده است. از سوی دیگر وجود همین ویژگی‌هاست که در حال حاضر بسیاری از مشکلات را برای جوامع بشری ایجاد نموده و با شناخت آنها می‌توان راه حل مناسبی جستجو نمود. بنابراین همانگونه که گذشت، مبنای این تحقیق، قرآن مجید است و سه تفسیر ارزشمند شیعه یعنی تفسیر المیزان، نمونه و مجمع‌البیان به عنوان منابع کمکی مورد استفاده قرار خواهند گرفت. هر یک از این ویژگی‌ها، استراتژی و راهبرد ما را نسبت به آنها تعیین و مشخص می‌کند و راهی روشن و مشخص پیش‌رو خواهیم دید.
عدم اعتقاد به خداوند و پیامبران الهی و عدم رعایت ادب حضور
در بحث فضایل اخلاقی متعلق به قوه عاقله یکی از مباحث توحید است که مرحوم نراقی در کتاب شریف معراج السعاده در این باب می فرماید:
\"ضد صفت‏شرک، توحید است و از براى آن اقسامى چند است:
اول توحید در ذات: یعنى ذات خدا را منزه داشتن از ترکیب خارجى و عقلى و صفات‏او را عین ذات مقدسش دانستن. دوم توحید در وجوب وجود: یعنى واجب الوجود را منحصر کردن در خدا و نفى‏شریک از براى او در صفت واجبیت وجود کردن.و در این علم بحث از این دو قسم‏نمى‏شود. سوم توحید در تاثیر و ایجاد: یعنى مؤثر در وجود را منحصر در پروردگار دانستن که‏فاعلى و منشا اثرى به غیر از او نیست.و این قسم توحیدى است که در اینجا گفتگو از آن‏مى‏شود. \"
اما در مورد قوم یهود مستندات فراوانی وجود دارد که در این فضیله اخلاقی ضعف جدی دارند و بر عکس مبتلا به رذیله معکوس آن که شرک است می باشند.
«قالوا یا موسی انّا لن ندخلها ابداً ماداموا فیها فَاذهبْ أنتَ و ربُّک فقاتِلا إنا هیهُنا قاعدون: گفتند: \" ای موسی، تا وقتی آنان در آن [شهر]ند ما هرگز پای در آن ننهیم. تو و پروردگارت برو [ید] و جنگ کنید که ما همین جا می‌نشینیم.\"
پس از آن که قوم بنی‌اسرائیل از فرعون و لشکریان او رهایی یافتند، قرار شد در سر راه خویش وارد سرزمین مقدس شوند، آنجا را از لوث شرک و بت‌پرستی پاک کنند و با آرامش خاطر زندگی نمایند اما همین که فرمان خداوند مبنی بر ورود به شهر و مبارزه با بت‌پرستان به آنها ابلاغ گردید، از آن سر باز زدند و از ورود امتناع کردند. در این شرایط دو نفر که به موسی و راه او ایمان داشتند، شروع به نصیحت قوم بنی اسرائیل کردند اما آنها در واکنش به این خیرخواهی مطالبی بیان کردند که ما فی‌الضمیر آنها را کاملاً آشکار ساخت:
• اولاً با این که علی القاعده بنی‌اسرائیل باید روی سخن خود را به آن دو نفر کنند که گفته بودند: ای مردم! دعوت موسی (ع) را بپذیرید و داخل این سرزمین شوید، چنین نکردند و خطاب را متوجه موسی (ع) ساختند. سپس در این نوبت، به اختصار برگزار نمودند و طول و تفصیل سابق را ندادند. این قسم سخن گفتن را ایجاز بعد از اطناب می‌گویند … . بدین سبب بعد از تفصیل به اجمال گویی پرداخته می‌شود که به طرف بفهماند دیگر حوصله گفتگو با تو را ندارم و از سخنان تو خسته شده‌ام.
• ثانیاً سخن بی ادبانه و عصیانگرانه خود را مجدداً تکرار و تأکید کردند که ما هرگز داخل این سرزمین نخواهیم شد.
• ثالثاً جهالتشان آنقدر به آنها جرأت و جسارت داد که از بی ادبی‌های گذشته خود نتیجه‌ای گرفتند که از سخنان سابقشان نیز زشت‌تر بود: «تو و پروردگارت بروید با مردم این سرزمین قتال کنید. ما همین جا نشسته‌ایم!» این گفتارشان کاملاً حاکی از آن است که درباره خدای تعالی همان اعتقاد باطلی را داشته‌اند که بت‌پرستان دارند؛ یعنی پنداشته‌اند خدای تعالی نیز موجودی شبیه یک انسان است و در حقیقت نیز یهود چنین اعتقادی داشته‌ است زیرا همین یهود بود که بنا به حکایت قرآن کریم، پس از عبور از دریا و رسیدن به قومی که بت می‌پرستیدند، به موسی گفتند: تو نیز برای ما خدایانی چند درست کن، همان گونه که اینها خدایان بسیار دارند. موسی در پاسخشان فرمود: به راستی که شما مردمی نادان هستید. این اعتقاد به جسمانی بودن خدا و شباهت به انسان‌ها، همواره در یهود بوده و امروز نیز بر همان اعتقادند.»
نمونه دیگری که نشان از عدم اعتقاد بنی اسرائیل به ذات باری تعالی دارد، قضیه‌ای است که در آیه شریفه 67 سوره بقره نقل می‌فرماید. جریان از این قرار است که یک نفر از بنی‌اسرائیل کشته شد و قاتل وی مشخص نبود. در این شرایط حضرت موسی (ع) «از طرف خداوند دستور می‌یابد به بنی اسرائیل فرمان دهد گاوی را سر ببرند و یکی از اعضای آن را به پیکر مقتول بزنند تا زنده شود و با زبان خویش قاتل را معرفی کند. موسی این دستور را ابلاغ می‌کند، بنی اسرائیل این سخن را شوخی و استهزاء می‌پندارند و لذا به موسی می‌گویند ما را به مسخره گرفته‌ای؟ موسی (علیه‌السلام) در پاسخ آنها به یک حقیقت بزرگ اشاره می‌کند و می‌گوید مسخره و استهزاء عمل افراد نادان و جاهل است و پیامبر خدا و فرستاده او از استهزاء و سخریه نسبت به دیگران پیراسته است …. این یکی از مواردی است که درجه ایمان آنها را به پیامبرشان روشن می‌سازد. راستی آنها موسی ـ علیه‌السلام ـ را همانند خود جاهل و نادان تصور می‌کردند…. پس از آن که اطمینان یافتند استهزائی در کار نیست، به موسی می‌گویند از خدایت بخواه تا بیان کند که این چگونه گاوی است که باید سر برید؟ در اینجا جمله «از خدایت بخواه» نیز جلب توجه می‌کند؛ مثل این که آنان خدای موسی را از خدای خویش جدا می‌دانستند. این جمله درخواسته‌های بعدی آنها نیز تکرار می‌شود … اما در اینجا که وضع گاو نیز مشخص شده، باز می‌بینیم بهانه گیری را کنار نمی‌گذارند و در عین این که دستور داده شده عمل کنید، باز می‌گویند: «از خدایت بخواه» این چه گاوی است؟ … در صورتی که ظاهر آیات نشان می‌دهد اگر به همان دستور اول عمل می‌کردند و یک گاو از هر قبیل سر می‌بریدند، کافی بود و به زحمت نمی‌افتادند.»
«به طوری که ملاحظه می‌کنید این بی‌ادبان حتی یک بار نیز نگفتند از پروردگار ما بخواه و از این گذشته مکرر گفتند قضیه گاو برای ما مشتبه شده و با این بی‌ادبی خود، نسبت گیجی و تشابه به بیان خدا دادند. علاوه بر همه آن بی‌ادبی‌ها و مهمتر از همه آنها، این که گفتند «إنّ البقر تشابه علینا» (جنس گاو برایمان مشتبه شده) و نگفتند «إن البقرةَ تشابهت علینا» (آن گاو مخصوص که باید به وسیله زدن دُم آن به کشته بنی اسرائیل او را زنده کنی، برای ما مشتبه شده)، گویی خواسته‌اند بگویند همه گاوها که خاصیت مرده زنده کردن ندارند و این خاصیت مال یک گاو مشخص است که این مقدار بیان تو، آن گاو را مشخص نکرده و خلاصه تأثیر نامبرده را از گاو دانسته‌اند، نه از خدا.»
یهود در قرآن
خبرگزاری فارس: از تاریخ زندگى یهود - علاوه بر آیات قرآن کریم - چنین برمى‏آید که آنها خود را یک نژاد برتر مى‏دانسته و معتقد بودند که گل سر سبد جامعه انسانیت اند، بهشت به خاطر آن‏ها آفریده شده و آتش جهنم با آنها کارى ندارد.
قرآن آئینه وحى الهى و یگانه مرجع زوال‏ناپذیر بشرى است که تمسّک به آیاتش روشن‏گر دیده‏هاى بینا و اندیشه‏هاى اهل تأمل است؛ چنان که خود همواره انسان‏ها را به تدبّر در آیات الهى دعوت کرده و آن را ویژه اهل دانش و تعقل معرفى مى‏کند.
یکى از مباحث مهم و مورد تأکید قرآن کریم، تاریخ و عمل کرد یهود است که مرتب از سوى خداوند به مسلمانان تذکر داده مى‏شود تا از آن پند و اندرز گیرند. ما نیز به اندازه فهم اندک و توان خویش بر آن شدیم تا از چشمه‏هاى زلال و جارى این کوثر هدایت جرعه‏اى بنوشیم: لذا از تفسیر گرانقدر «نمونه» به عنوان مرجع تفسیر آیات و کتاب تلمود (تعلیم دیانت و آداب یهود) که کتاب مقدس یهودیان است و نیز از پروتکل‏هاى صهیونیسم(1) استفاده شده است.
پیش از بعثت رسول گرامى اسلام، یهود در کتب خود خوانده بودند که: هجرت گاه آخرین پیامبر بین دو کوه «عِبر» و «احُد» مى‏باشد، بدین سبب از سرزمین خود هجرت کرده و هنگامى که به کوه احد رسیدند متفرّق شدند؛ عده‏اى در «تیما» گروهى در «فدک» و جمعى در «خیبر» سکنى گزیدند.
پس از مدتى آنها که در «تیما» بودند جهت دیدار برادران خود حرکت کرده و در سرزمین مدینه ساکن شدند. آنها در مدت دوران سکونت خود اموال فراوانى کسب کردند. در این زمان سلطانى به نام «تَبَع» بر آنها لشکرکشى کرد و خواست به آن دیار ماندگار شود، ولى یهود اجازه نداده و مدّعى بودند که جز پیغمبر آخرالزمان کسى شایستگى حکومت بر آن سرزمین را ندارد. او نیز از خاندان خود دو قبیله «اوس» و «خزرج» را براى یارى پیامبرى که ظهور خواهد کرد در آن جا اسکان داد.
وقتى این دو قبیله جمعیت‌شان زیاد شد به اموال یهود تجاوز کردند. یهودیان گفتند: پیغمبر آخر الزمان حق ما را از شما خواهد گرفت. لذا منتظر ظهور پیامبر بودند، اما پس از بعثت پیامبر اسلام(ص) به خاطر این که بر خلاف تصوّر ذهنى و نژادپرستى آنها، پیامبر از قوم بنى‏اسرائیل نبود به او کفر ورزیدند. قرآن از این معامله آنها به «فَبَآؤُواْ بِغَضَبٍ عَلَى غَضَبٍ» تعبیر مى‏کند که غضب اولى سرگردانى چهل ساله بنى‏اسرائیل در «بیابان تیه» بود.
عقاید تحریف شده یهود
یهودیان هم مانند گروهى از مسیحیان به خداوند نسبت‏هاى شرک مى‏بستند. در قرآن کریم آمده است: «وَقَالُواْ اتَّخَذَ اللّهُ وَلَداً؛(2) این عقیده خرافى که خداوند داراى فرزند است، هم مسیحیان و هم جمعى از یهود و هم مشرکان به آن اعتقاد داشتند. در جاى دیگر قرآن آمده: «وَقَالَتِ الْیَهُودُ عُزَیْرٌ ابْنُ اللّهِ؛(3) یهود مى‏گفتند: «عُزَیر» پسر خداوند است که خداوند در جواب این سخن آنان مى‏فرماید: همه چیز در آسمان و زمین براى خداوند است و نیازى به فرزند ندارد.(4)
از آن جا که یهودیان بعد از ظهور اسلام قدرت خود را از دست داده بودند، این را به خدا نسبت داده و معتقد بودند: دست خداوند بسته است که به ما بخششى نمى‏کند: «وَقَالَتِ الْیَهُودُ یَدُ اللّهِ مَغْلُولَةٌ»(5) خداوند نیز در ادامه آیه در جواب به آنان مى‏فرماید: «غُلَّتْ أَیْدِیهِمْ وَلُعِنُواْ بِمَا قَالُواْ» دست آنها بسته شده و به لعن خداوند گرفتار شده‏اند.
برنامه دیرینه یهود این است که همیشه خود را برتر از دیگران مى‏دانند(6) تا جایى که وقتى پیامبر اسلام نامه‏اى به یهودیان «بنى‏قینقاع» نوشتند و آنها را به انجام نماز و پرداخت زکات و انفاق (قرض به خداوند) دعوت کردند، گفتند: اگر خداوند فقیر نبود از ما قرض نمى‏خواست: «قَالُواْ إِنَّ اللّهَ فَقِیرٌ وَنَحْنُ أَغْنِیَاء»(7)
مشاهده مى‏کنیم که یهودیان از دادن نسبت‏هاى ناروا به خداوند کوچک‏ترین ابایى ندارند و حتى خود را برتر از خداوند مى‏دانند.
از تاریخ زندگى یهود - علاوه بر آیات قرآن کریم - چنین برمى‏آید که آنها خود را یک نژاد برتر مى‏دانسته و معتقد بودند که گل سر سبد جامعه انسانیت اند(8)، بهشت به خاطر آن‏ها آفریده شده و آتش جهنم با آنها کارى ندارد.(9) آنها فرزندان خداوند و دوستان خاص او هستند. این خودخواهى ابلهانه در آیات مختلفى از قرآن که سخن از یهود به میان آمده منعکس شده است؛ مثلاً: «نَحْنُ أَبْنَاء اللّهِ وَأَحِبَّاؤُهُ؛(10)؛ فرزندان خداوند و دوستان خاصّ او هستیم.» و «وَقَالُواْ لَن یَدْخُلَ الْجَنَّةَ إِلاَّ مَن کَانَ هُوداً أَوْ نَصَارَى»(11)؛ آنها گفتند: کسى در بهشت داخل نمى‏شود، مگر این که یهودى یا نصرانى باشد.»
این پندارهاى موهوم از یک سو آنها را به ظلم، خیانت، گناه و طغیان دعوت مى‏کرد و از سوى دیگر به کبر و خودپسندى و خودبرتربینى. از آن جا که همیشه شیوه و روش قرآن بر منطق و استدلال استوار است، در پاسخ به این زیاده خواهى آنان چنین مى‏فرماید: «قُلْ إِن کَانَتْ لَکُمُ الدَّارُ الآَخِرَةُ عِندَ اللّهِ خَالِصَةً مِّن دُونِ النَّاسِ فَتَمَنَّوُاْ الْمَوْتَ إِن کُنتُمْ صَادِقِینَ»(12)؛ اگر آن چنان که شما مدّعى هستید سراى آخرت نزد خداوند مخصوص شما است نه سایر مردم، پس آرزوى مرگ کنید اگر راست مى‏گویید.»
ادعاهاى دروغین یهود یکى از دلایل روشن خودخواهى آنان است و این برترى‏طلبى با هیچ منطقى سازگار نیست، چنان چه قرآن پرده از روى تزویر و دروغ آنان برمى‏دارد، زیرا آنان به هیچ وجه حاضر به ترک زندگى دنیا نیستند: «وَلَتَجِدَنَّهُمْ أَحْرَصَ النَّاسِ عَلَى حَیَاةٍ وَمِنَ الَّذِینَ أَشْرَکُواْ یَوَدُّ أَحَدُهُمْ لَوْ یُعَمَّرُ أَلْفَ سَنَةٍ وَمَا هُوَ بِمُزَحْزِحِهِ مِنَ الْعَذَابِ أَن یُعَمَّرَ وَاللّهُ بَصِیرٌ بِمَا یَعْمَلُونَ»(13)؛ آنها را حریص‏ترین مردم و حتى حریص‏تر از مشرکان، بر زندگى این دنیا و اندوختن ثروت خواهى یافت (تا آن جا که هر یک از آنها دوست دارد هزار سال عمر کند، در حالى که این عمر طولانى او را از عقاب خداوند باز نخواهد داشت و خداوند به اعمال آنها بینا است.»
در مباحث مقدماتى به بررسى ریشه‏هاى تاریخى دشمنى یهود با اسلام پرداختیم و عقاید آنها نسبت به خداوند را مورد توجه و بررسى قرار دادیم، در ادامه این گفتار عقاید یهود درباره نبوت و وحى از دیدگاه قرآن مورد توجه قرار مى‏دهیم:
یهود در گفت و گوهاى خود با مسلمانان، همواره ادعا داشتند که تمام پیامبران از میان ما برخاسته‏اند و دین ما قدیمى‏ترین ادیان و کتاب ما کهن‏ترین کتاب آسمانى است، اگر محمد(ص) نیز پیامبر است باید از میان ما مبعوث شده باشد.

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   42 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله سیمای یهود در قرآن