سورنا فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

سورنا فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

مقاله در مورد فلسفه طبیعت گرایی اخلاقی

اختصاصی از سورنا فایل مقاله در مورد فلسفه طبیعت گرایی اخلاقی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله در مورد فلسفه طبیعت گرایی اخلاقی


مقاله در مورد فلسفه طبیعت گرایی اخلاقی

فرمت فایل :word (لینک دانلود پایین صفحه) تعداد صفحات 12 صفحه

 

یکی از مباحث بسیار مهم در فلسفه اخلاق این است که تعیین نماید خاستگاه اصول و یا احکام اخلاقی چه چیزی می تواند باشد. چه چیزی یا چه کسی می تواند مشخص کند که: ظلم قبیح است . عدل حسن است ، راستگویی خوب است ، منشاء این مفاهیم اخلاقی چیست؟ آیا خداوند است؟ عقل ، فطرت ، جامعه ، و یا طبیعت . بر همین اساس دیدگاه های مختلفی در این زمینه وجود دارد ، اما در این مختصر ، ما فقط به بررسی دیدگاه کسانی می پردازیم که منشاء قضایا و اصول اخلاقی را طبیعت می دانند. در اینجا طبیعت به معنای وسیع کلمه به کار رفته است، طبیعت هم مبتنی است بر جهان پیرامون ما و مهم مبتنی است بر طبیعت کنشگر اخلاقی ، این برسی مساله طبیعت به ما کمک می کند که از تصور نوعی اخلاق منفی یا جبری رهایی یا بیم و مطمئن باشیم که اخلاق امر مثبتی است و نه منفی. گاهی چنین پنداشته می شود که اخلاق و رعایت مسایل مربوط به آن کار بسیار دشواری است. گویی انسان بهرمند از اخلاق ، بار سنگینی را بر دوش کشیده است و گمان می رود که اخلاق فهرستی از اوامر و نواهی است ، این کار را بکن ! آن حرف را نگو، شایسته نیست تو آن کار را انجام دهی ! بعضی معتقدند که چنین اخلاقی برای بردگان است و نه برای انسان های آزاد ، اگر اینگونه باشد ، چگونه می توان از مراجعه با چنین اخلاق اختناق آوری اجتناب و دوری کرد. گفته می شود این امر هنگامی میسر است که اخلاق را بر پای « طبیعت انسانی » بنا کنیم که در واقع خود نوعی انسان شناسی برای چگونگی رفتار اخلاقی می باشد . اما نه انسان شناسی از نوع انسان شناسی تجربی و ماتریالیستی داروینی و فیلسوفان خلف او همچون هیوم و یا صرفاً از نوع انسان شناسی  ایده آلیستی افلاطونی. از این رد برای درک هر چه بهتر نظریه طبیعت گرایی اخلاقی لازم است مطالبی را درباره طبیعت و غایت ، طبیعت انسانی ، طبیعت و خیر بیان کنیم تا زمینه ای برای فهم این دیدگاه فراهم شود.


دانلود با لینک مستقیم


مقاله در مورد فلسفه طبیعت گرایی اخلاقی

دانلود تحقیق کامل درمورد نظریات اخلاقى در آیینه حقوق

اختصاصی از سورنا فایل دانلود تحقیق کامل درمورد نظریات اخلاقى در آیینه حقوق دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق کامل درمورد نظریات اخلاقى در آیینه حقوق


دانلود تحقیق کامل درمورد نظریات اخلاقى در آیینه حقوق

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 27

 

نظریات اخلاقى در آیینه حقوق

چکیده:

در این مقاله، ضمن معرفى اجمالى برخى نظریه‏هاى غالب اخلاقى، انعکاس این نظریه‏ها در مقررات حقوقى بررسى مى‏شود . اخلاق حق مدار که عمدتا وامدار سیستم اخلاقى کانتى است، به عنوان نظامى اخلاقى، موجه و مبناى استاندارد و هنجارهاى حقوق بشرى است . اخلاق نفع نگار با تمرکز بر مصلحت عمومى، به عنوان ملاک اصلى اخلاقى بودن هنجار، اصولا نمى‏تواند به عنوان مبناى اخلاقى در زمینه حقوق بشر قرار گیرد . اخلاق فضیلت مدار با وجود کاربرد آن در تربیت فضیلت محورانه افراد، قادر به ارائه نظریه عدالت و در نتیجه، ایجاد سیستمى حقوقى نخواهد بود . از سوى دیگر تاکید بر فضیلتها در باز توزیع امکانات اجتماعى، اعم از ثروت و قدرت و معرفت مى‏تواند روحیه دورنگى و نفاق را گسترش داده و در عمل مروج رذیلت و نه فضیلت‏باشد . اخلاق نوع دوستانه على‏رغم این واقعیت که در گفتمانى فمنیستى متولد شده است، ضرورتى ندارد در همان حوزه باقى بماند و مى‏تواند، در نظام حقوقى به عنوان مکملى براى اخلاق حق مدار مطرح باشد . نگارنده در این مقاله به این نتیجه خواهد رسید که نظام حقوقى موجه و در عین حال کارا نمى‏تواند، تنها بر یک نظریه اخلاقى تکیه زند، بلکه بایستى انعکاسى از تلفیق نظریات اخلاقى مختلف باشد .

مقدمه

رابطه اخلاق و حقوق از جمله مسائل مهم و مطرح در فلسفه حقوق است . در برخى نظامهاى فلسفى این مساله از چنان غنا و گستردگى برخوردار شده که مى‏توان گفت، فلسفه حقوق آنها، به رشته‏اى که بخش عمده‏اى از ادبیات آن، حول این مساله متمرکز بوده، تبدیل شده است . براى مثال، چنانچه راجر شاینر (Roger A.Shiner) به درستى بیان داشته، در فلسفه حقوق تحلیلى مسائل متعدد و گوناگونى به بحث رابطه حقوق و اخلاق مربوطه گشته آن گونه که مقاله‏اى در این زمینه به سادگى مى‏تواند به تحقیقى پیرامون فلسفه حقوق بطور عمومى - و نه تنها رابطه اخلاق و حقوق تبدیل گردد . (1)

از همین رو نویسندگانى که درباره رابطه اخلاق و حقوق بحث مى‏کنند، در همان ابتداى بحث تلاش بر مضیق کردن محدوده تحقیق به جنبه‏اى خاص از این مساله را دارند .

نگارنده نیز براى گریز از بررسى ابعاد گوناگون رابطه حقوق و اخلاق، به بررسى این پرسش خواهد پرداخت که نظریات گوناگون اخلاقى مطرح، در نظامهاى فلسفى معاصر، چه تاثیر و انعکاسى در جهت‏گیریهاى حقوقى مى‏تواند داشته باشد . طبیعى است نمونه‏ هاى حقوقى در حد تبیین موضوع ارائه خواهد شد .

تقسیم بندى کلى نظریات اخلاقى

نظریات اخلاقى از نقطه نظرات گوناگونى قابل تقسیم هستند . در این نوشتار از آن جا که عمده توجه نگارنده، بر تاثیر این نظریات بر جهت گیریهاى حقوقى است، این نظریات را تحت عنوانهاى کلى زیر بررسى مى‏کنیم .

الف - نظریات اخلاقى عمل مدار

ب - نظریات اخلاقى فضیلت مدار

ج - اخلاق نوع دوستانه

اخلاق نوع دوستانه از جمله رویکردهاى اخلاقى است که نگارنده بطور خاصى به عنوان مکملى بر اخلاق حق مدار آن را بررسى مى‏کند . طبیعى است که اخلاق نوع دوستانه خود از یک منظر عمل مدار و از منظرى دیگر مى‏تواند فضیلت محور تلقى شود، اما این نظریه در چارچوب گفتمانى هیچ یک از دو رویکرد مذکور قرار نمى‏گیرد .

پس از معرفى اجمالى هر کدام از اینها تقسیمات احتمالى هر کدام را بیان نموده و با ذکر نمونه‏اى، تاثیر هر کدام در جهت‏گیرى نظام حقوقى بیان خواهد شد . چنانچه خواهیم دید، هیچ کدام از نظریات، به تنهایى نمى‏تواند هادى و راهنماى کاملى، براى یک نظام حقوقى باشد; از این رو نگارنده، اعمال ترکیبى نظریات گوناگون را پیشنهاد مى‏دهد .

نظریات اخلاقى عمل مدار 2

در این رویکرد پرسش و عنایت اصلى اخلاق، بر درستى و نادرستى عمل خواهد بود . پرسش اصلى این است که انجام چه کارى، درست (Right) و چه عملى نادرست و غلط (Wrong) است . به دیگر سخن پرسش اصلى این است «من چه باید انجام دهم‏» ؟ نظریات اخلاقى عمل مدار در پى یافتن پاسخ این پرسش هستند که عمل اخلاقى چیست؟ و چه باید انجام دهیم . آنچه در این نظریات عمده مى‏شود عمل است و البته تعریف و توجیه فلسفى عمل اخلاقى .

ذکر این نکته ضرورى است که مراد نگارنده از عمل گرایى بطور خاص نظریاتى هستند که بر عمل اخلاقى در برابر صفت‏حسنه اخلاقى متمرکز هستند . از این رو حتى سود انگاران قاعده محور نیز از این نقطه نظر به عنوان نظریه‏اى عمل مدار طبقه بندى خواهد شد . مثال کانت‏به عنوان یکى از بزرگترین فیلسوفان اخلاقى که در سنت عمل مدار تلاش وافرى در تعریف و توجیه عقلانى عمل اخلاقى داشته، و در نهایت‏با طرح مساله پیروى از آموزه‏هاى آمره اخلاقى که در فرایند تعقل به دست آمده‏اند، باید و نبایدهاى اخلاقى خود را بیان مى‏دارد . تست و آزمون «قانون فراگیر و جهان شمول‏» که ریشه در عقلانیت عملى انسان دارد، دستاورد ماندگار نظریه اخلاقى کانت است . (2)

تفسیرها و قرائتهاى گوناگونى از کانت ارائه شده که یکى از مهمترین و پرنفوذترین آنها قرائت‏حق مدار (of Rights Ethics) که ما در مباحث آینده به آن خواهیم پرداخت .

نظریات اخلاقى نتیجه گرا (Concequentialism) نیز گونه‏اى دیگر از نظریات اخلاقى عمل مدار است . نتیجه گرایان گر چه، در عمل مدارى مشترک با نظریات کانتى هستند، ولى در حقیقت رقیبان جدى و مطرح نظریات کانتى هستند . نظریات اخلاقى نفع انگار (Utilitarianism) مهمترین مثال و مورد شاخص نظریات اخلاقى نتیجه گرا هستند . (3)

نتیجه گرایان و بالطبع نفع انگاران نیز در پى ترسیم و تبیین و توجیه عمل اخلاقى هستند . انجام چه کارى درست و چه کارى نادرست است . چه کارى را باید انجام داد و از انجام چه کارى باید اجتناب کرد . جرمى بنتام و جان استوارت میل از نفع انگاران معروف فلسفه حقوق هستند که تلاش براى ارائه ملاکهاى معین، در تعریف عمل اخلاقى دارند . بنتام گرچه مبدع اصلى و بنیادین نفع مدارى در اخلاق نبوده، اما بى تردید اول کسى است که فلسفه جامع و فراگیرى که پیامدهاى نظریه اخلاقى نفع مدار در نظامهاى حقوقى را نشان مى‏دهد، تبیین و ترسیم کرده است . (4)

نظریه اخلاقى حق مدار در آیینه حقوق (5)

واژه حق که براى سالهاى متمادى در ادبیات فلسفى به معناى درست، در برابر خطا (Right# Wrong) بکار گرفته مى‏شود، پس از عصر روشنگرى بتدریج در معناى دیگر که جمع آن حقوق (حقها) بود، مورد استفاده قرار گرفت . حق به معناى درست‏با فعل ربطى (beto) مورد استفاده قرار مى‏گیرد و حال آن که، حق به این معنا، با فعل داشتن (tohave) بکار مى‏رود . پس باید توجه داشت، وقتى از اخلاق حق مدار سخن مى‏گوییم، از حقى که متعلق داشتن است، بحث مى‏کنیم و نه از حقى که در ترکیب وصفى بودن، بکار برده مى‏شود .

نظام اخلاقى حق مدار، خود شاخه‏اى از رویکرد گسترده‏تر عمل مدار است . (6)

چنانکه دیدیم نظریه‏هاى اخلاقى عمل مدار، حول این محور متمرکز هستند، که چه عملى اخلاقى است و چه عملى غیر اخلاقى و عنایت اصلى آن بر عمل است . نظریه اخلاقى حق مدار حول این محور دور مى‏زند که افراد انسانى (و البته در برخى نظریات جوامع انسانى، حیوانات نیز ممکن است صاحب حق تلقى شوند) اخلاقا داراى چه حقوق و تکالیفى هستند .

و حق حقوقى (Legal Right) از مباحث مطرح در این نظریه اخلاقى است . حق اخلاقى، بر مبناى استدلال عقلانى اخلاقى تعیین و ترسیم مى‏شود . فرد به دلیل انسان بودن، اخلاقا داراى حقوق و وظایفى است . این حقهاى اخلاقى، باید در نظام حقوقى منعکس و به حقهاى حقوقى تبدیل شود . اما انعکاس آن در نظام حقوقى، مساله‏اى جداگانه است که ممکن است، به دلایل خاص اجتماعى، فرهنگى، سیاسى و . . . چنین نشود . پس داشتن حق اخلاقى توجیه (Justification) خاص خود را دارد، و تبدیل آن به حق حقوقى، فرایند خاص حقوقى کردن یک پدیده را دارد .

تحلیل مفهوم حق (C Onceptual Analysis) مطلب دیگرى است که در قلمرو بحثهاى هنجارى حق، بحث و بررسى مى‏شود . در این زمینه مشهورترین نقطه آغاز در ادبیات موجود، در حال حاضر تحلیل هوفیلد (Hofild) است . (7)

تحلیل مفهوم حق و تفکیک قلمروهاى مختلف آن از بسیارى سوء تفاهمات جلوگیرى کرده و به فهم بهتر نزاعهاى احتمالى و کاربردهاى حق در گزاره‏هاى مختلف اخلاقى و حقوقى کمک شایانى کرد .

نظریه اخلاقى حق مدار که عمدتا وامدار اخلاق کانتى است، 3 تاثیرات شگرفى، چه در حوزه اندیشه سیاسى و چه در قلمرو نظامهاى حقوقى داشته است . نظامهاى دمکراتیک و مردم‏سالار بر مبناى نظام اخلاقى حق مدار توجیه خاص خود را مى‏یابند . پاسخگویى حکومت در برابر شهروندان (Accontability) را مى‏توان تحت تاثیر چنین نظام اخلاقى، بخوبى توجیه کرد . اما دست آورد این نظام اخلاقى را عمدتا باید در عرصه حقوق عموما و حقوق بشر خصوصا دانست . حقوق بشر مدرن را مى‏توان ترجمان نظام اخلاقى حق مدار دانست . گر چه، حقوق بشر معاصر، هم در نظریه حقوق طبیعى (Natural Law Theory) ریشه دارد و هم در نظریه اخلاق کانتى ولى باید توجه داشت که نظریه حقوق طبیعى آن گونه که در حقوق بشر منعکس شده است، خود نیز به گونه‏اى اخلاق حق مدار را توصیه مى‏کند .

تفاوت نظریه حقوق طبیعى و حق مدارهاى کانتى در پیامد این نظریات در قلمرو حقوق بشر نیست، بلکه در نحوه استدلال براى این حقوق است . در حالى که نظریه حقوق طبیعى بر مبناى حق فطرى افراد که ناشى از طبیعت آنها و یا طبیعت جوامع انسانى و یا قوانین متغیر طبیعى است . (9)

و تلاش بر توصیه حقوق بشر، نظریه‏هاى کانتى حق مدارانه بر مبناى اصل غایت‏بودن انسان که نتیجه اخلاقى آن منع استفاده ابزارى از انسان مبناى نظرى حقوق بشر مدرن قرار مى‏گیرد .

اگر طرفداران حقوق طبیعى با مشکل منطقى گذار از است (is) به باید (oughtto) هستند، کانتى‏ها با چنین مشکلى نیز روبرو نیستند . بعلاوه نظریه‏هاى سنتى حقوق طبیعى از ارائه لیست قابل دفاعى از حقوق طبیعى ناتوان بوده‏اند . البته این بدان معنا نیست که این نظریه‏ها هیچ لیست قابل توجهى ارائه نکرده‏اند . سخن در این است که این نظریه‏ها تا آنجا که به قلمرو حقوق طبیعى مربوط مى‏شود، لیست جامع و مانعى نتوانسته‏اند ارائه کنند . با این وجود، نمى‏توان از تلاش وافر جان فینیز (John Finnis) از احیاگران معاصر حقوق طبیعى غافل بود . فینیز با ارائه لیست ارزشهاى هفتگانه پایه (Basicgoods) 4 و به مبارزه طلبیدن دیگران براى تکمیل لیست و یا فرو کاستن یکى از ارزشها به دیگرى تلاش کرد تا حداقل از ابهام ادعاهاى نظریه‏هاى حقوق طبیعى بکاهد و به صورت مشخص در نهایت‏بتواند حقوق طبیعى را در چارچوب مشخص‏ترى ارائه دهد .

همچنان که نمى‏توان از تلاش فینیز براى احیاى نظریه‏هاى حقوق طبیعى، در جهان معاصر به سادگى گذشت (البته این بدان معنى نیست که تلاش اندیشمندانى چون لان فولر lonfuller را نادیده بگیریم (11)

11) تلاش کانتى‏هاى جدید همچون جان رولز (John Rawls) (12) و پیرو صدیق او رونالد دورکین (Ronald Dworkin) را باید با تامل بررسى کرد .

جان رولز با ارائه یک نظریه آزادى مدارانه قرارداد محور (libertariancontactarianand) قرائتى جدید و حق مدارانه از اخلاق کانتى ارائه داد که تاثیر شگرفى بر دیدگاههاى سیاسى و در عین حال جهت‏گیرى نظام حقوقى ایفا کرد .

رولز را به حق مى‏توان به عنوان کسى که ادبیات خاموش و خفته فلسفه هنجارى تحلیلى (Analytic Normativephilosophy) را روح و جان تازه‏اى در نیمه دوم قرن بیستم بخشید بحساب آورد . دو اصل بنیادین نظریه عدالت رولز که به اعتقاد او، مردم در وراى پرده غفلت (veilofignorance) در یک قرارداد فرضى ( بر آن توافق دارند، یعنى (13) حداکثر آزادى برابر براى همه شهروندان و توزیع و باز توزیع امکانات اعم از ثروت، قدرت و معرفت‏به نفع ضعیف‏ترین‏هاى جامعه، تبیینى محتوایى از نظریه عدالت او ارائه داده است . نظریه عدالت رولز که یکى از شفاف‏ترین نظریه‏هاى حق مدارانه کانتى است، نظام حقوقى را مى‏تواند، به سمت گونه‏اى نظام سوسیال - لیبرال هدایت کند . نظامى که از یک سو در حوزه آزادیهاى عمومى لیبرالیستى و در توزیع امکانات سوسیالتى است .

دورکین نیز همانند رولز، در پى ترسیم نظریه عدالتى اساسا حق مدار است; اما نقطه محورى در اندیشه دورکین حق مدارانه بودن تحلیلهاى اوست . از دید دورکین تضمین حقوق افراد نقطه محورى عدالت و تضمین عادلانه بودن و در نتیجه اخلاقى بودن سیستم است . به دیگر سخن تضمین حقوق بنیادین بشر، شرط اصلى تحقق عدالت در جامعه است . آموزه اصلى در اندیشه او این است که تمام افراد جامعه از حقوق بنیادین برابر برخوردارند . تا زمانى که نظام حقوقى در پى تحقق این آموزه اخلاقى است، جهت‏گیرى آن جهت‏گیرى عادلانه است . در اندیشه اخلاقى دورکین، حقها به عنوان برگ برنده (Rightsastrumps) ایفاى نقش مى‏کنند و در ارزیابیهاى اخلاقى حرف آخر را مى‏زنند .

در بیان اجمالى نظریات اخلاقى حق مدار، سخن را با این نتیجه به پایان مى‏بریم که تاثیر این رویکرد اخلاقى بر نظامهاى حقوقى، محوریت‏حقوق بنیادین بشر، در جهت گیریهاى حقوقى است . بنابراین تمام شعبه‏هاى حقوق اعم از حقوق مدنى، جزا، بین الملل، ادارى و اساسى و . . . همه باید به سمت تضمین و حمایت از حقوق بنیادین بشر، جهت‏گیرى نمایند . هدف و غایت نظام حقوقى باید تحقق عدالت‏باشد . عدالت در رویکرد اخلاقى حق مدار در نهایت، در تضمین حقوق بنیادین بشر، محقق مى‏شود . اسناد حقوق بشرى، مقررات حقوقى، آراء قضایى همه و همه در واقع متاثر از حقهاى اخلاقى انسان خواهد بود .

نظریه اخلاقى نفع انگار در آیینه حقوق

نظریه اخلاقى نفع انگار (14) با نام فیلسوفانى چون بنتام (Jeremy Bentham) میل (John Stuart Mill) گره خورده است . از دیدگاه بنتام (15) مهمترین مساله انسانى عبارت از تجربه شادکامى و لذت (Pleasure and Happiness) و درد و رنج (pain) است . بنتام از فلسفه اخلاقیى دفاع کرد که بر مبناى آن ارزیابى درستى و نادرستى هر عمل و یا قانونى، نفع و فایده ( utility) آن است . براى مثال، در نظام حقوقى، ملاک ارزیابى، موجه بودن میزان نفعى است که یک قانون و یا یک ترتیب حقوقى به دنبال دارد; بدین معنا که تا چه اندازه آن قانون و یا ترتیب، شادکامى و لذت را در جامعه انسانى افزایش مى‏دهد .

این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق کامل درمورد نظریات اخلاقى در آیینه حقوق

مقاله - فلسفه اخلاق

اختصاصی از سورنا فایل مقاله - فلسفه اخلاق دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله - فلسفه اخلاق


مقاله - فلسفه اخلاق

لینک دانلود "  MIMI file " پایین همین صفحه 

تعداد صفحات "19"

فرمت فایل : "word"

فهرست مطالب :

فلسفه اخلاق

 

حوزه بحث پیرامون فلسفه اخلاق

 

1- اخلاق نظرى

 

2- اخلاق علمى

 

3- اخلاق مکتبى

 

4- اخلاق فلسفى

 

اخلاق از دیدگاه مذاهب و مکاتب

 

حسن قبح عقلى

 

حسن و قبح شرعى

 

نظریات دانشمندان در خصوص حسن و قبح

 

اخلاق از دیدگاه برخى از فلاسفه

 

اخلاق کلبیون

 

اخلاق رواقیون

 

وجه امتیاز رواقیون برکلبیون

 

حاج ملا هادى سبزوارى و عقل عملى و نظرى

 

اخلاق از دیدگاه قرآن

 

اخلاق قرآنى

 

سقراط مى گوید

 

نظریه اخلاقى ارسطو

 

نظریه فلسفى و اخلاقى نیچه 

 

دکارت در اخلاق مى گوید

 

نظریه اخلاقى امام على علیه السلام 

 

نقش علم و اخلاق از دیدگاه جان دیوئى 

 

ارسطو و نقش عقل در اخلاق بشرى 

 

رشد عقلانى در حکومت مهدى موعود (عج ) 

 

نقش اخلاق حسنه ازدیاد رزق و روزى 

 

سخن حکیمانه حضرت على (ع )

 

در اخلاق از نظر بذل و بخشش از همه برتر باش 

 

بخشی از  فایل  :

 

فلسفه اخلاق

 

فلسفه اخلاق از علل پیدایش اخلاق بحث مینماید و اینکه اساسا مبناء و منشااخلاق چیست و از کجا نشاءت گرفته و علت به وجود آمدن قوانین و قواعد آن چه مى باشد؟ و چرا باید به آن گردن نهاد و سر پیچى از آن چه عواقبى را به دنبال مى آورد؟ بحث و مورد گفتگو قرار مى دهد.

 

حوزه بحث پیرامون فلسفه اخلاق

 

1- اخلاق نظرى 2- اخلاق عملى 3- اخلاق مکتبى 4- اخلاق فلسفى

 

1- اخلاق نظرى

 

اخلاق نظرى از کیفیت پیدایش علمى اخلاق بحث مینماید و از شناخت اخلاق در محور خوبیها و بدیها و معیارهاى ارزشى اخلاق سخن میگوید.

 

2- اخلاق علمى

 

اخلاق عملى از کیفیت پیاده کردن و عمل نمودن و به کار بستن اوصاف اخلاقى بحث مینماید.

 

3- اخلاق مکتبى

 

اخلاق مکتبى دیدگاههاى اخلاقى هر مکتبى را مطرح میکند و نظریات جهان بینى مختلف اخلاقى را پیرامون مسئله اخلاق به میان میآورد مثلا دیدگاه مکتب رواقیون چیست ؟ و دیدگاه مکتب الهیون کدام است ؟

 

 

4- اخلاق فلسفى

 

از نظریات و دیدگاههاى فلاسفه در اخلاق از نظر فلسفى بحث مینماید مثلا کانت چه میگوید؟ مارکس چه گفته است ؟ و دیدگاه ارسطو و فارابى در زمینه اخلاق چه میباشد؟

 

اخلاق از دیدگاه مذاهب و مکاتب

 

به دلیل اهمیت و وسیع بودن بحث فلسفه اخلاق در میان مذاهب فقط مذاهب اسلامى خاصه شیعى را مورد بررسى قرار مى دهیم

 

1- اخلاق از دیدگاه مذاهب اسلامى : گروهى از امامیه و معتزله معتقد به حسن و قبح (خوب و بد)عقلى اعمال مى باشد و براى اثبات مدعاى خویش دلائل و شواهدى را اقامه مینماید همچنین گروهى نیز به حسن و قبح شرعى اعمال معتقدند، و میگویند عقل را قدرت و کشش بر درک محاسن اخلاقى و قبایح نیست ، و فقط شارع میتواند حسن و قبح اعمال را تشخیص دهد این گروه همان اشاعره هستند که عقل را کوچکتر و نارساتر از آن میدانند که بتواند همه مسائل اخلاقى را بفهمند و حسن و قبح آنرا را انتزاع نمایند.

 

حسن قبح عقلى

 

همانطورى که بیان شد امامیه و معتزله معتقد به حسن و قبح عقلى اعمال هستند؛ این گروه از دانشمندان علم اخلاق مى گویند: عقل همه بایدها و نبایدها و محاسن و شرور را تشخیص میدهد مثلا صدق عدل خوب و شایسته است و دروغ و ظلم ، بد و ناروا میباشد.

 

نظر برخى از دانشمندان در زمینه حسن و قبح عقلى

 

1 - دلائل حکیم ملا عبدالرزاق فیاض لاهیجى : وى معتقد است که عقل میداند که فعل فلانى که امر شرعى به آن وارد شد در نفس الامر نیکو و احسن است ، اگر فعل مذکور قبیح بود یا خالى از جهات قبح بود، البته قبیح بود از حکیم طلب آن فعل . همچنین فعلى که نهى شرعى بر آن وارد شده عقل مى تواند بفهمد که مذموم است در نفس الامر، و الا نهى از آن مذموم بود (2) مجموع استدلال حکیم متاءله به ثبوت میرساند که عقل حسن و قبح را تشخیص مى دهد یعنى اگر عقل همه بایدها و نبایدها را بفهمد با ادله مستدل ایشان حسن و قبح عقلى است نه شرعى .

 

2 - دلائل محقق بزرگوار طوسى : ایشان در کتاب کشف المراد اثبات نموده اند که حسن و قبح عقلى است نه شرعى ، به دلیل اینکه عقل حسن احسان و افعال ناشایسته و قبح ظلم را بخوبى تشخیص میدهد و هیچ نیازى به شرعى بودن آن نیست ؛ و دیگر اینکه اگر حسن و قبح شرعا و بخصوص ثابت گردد و تشخیص عقل در آن هیچ گونه دخالتى نداشته باشد هر دو از عقلى و شرعى بودن ، منتفى مى شوند.(3)

 

قاعده ملازمه : یکى از دلائل عقلى بودن حسن و قبح قاعدة ملازمه است ، که مى گوید ((کلما حکم به الشرع حکم به العقل )) یعنى هر چه را که شرع به آن حکم میکند، عقل هم همان را حکم میکند، این قاعده یکى از استدلالهاى بسیار مهم کلامى است که اهل استنباط و عقل از این قاعده استفاده میکنند. معتزله و امامیه و همه طرفداران حسن و قبح ، با همین قاعده ملازمه استدلال میکنند، که عقل قدرت فهم حسن و قبح را دارد، همچنین سخن امیرالمؤ منین على علیه السلام نیز گواه بر مسئله میباشد که حسن و قبح عقلى است . حضرت فرمود: من لم یعرف مضره الشرلم یقدر على المتناع منه (4)

 

کسى که زیان و ضرر شر و بدى را نشناسد قادر بر پرهیز از آن نیست .

 

حسن و قبح شرعى

 

برخى معتقدند که حسن و قبح شرعى است ، یعنى هر حکم شرعى که بر آن وارد شده عقل هم باید او را بپذیرد و عقل قبل از ورود شرعى حق حکم کردن ندارد. اشاعره از طرفداران و بنیان گذاران این عقیده میباشد.

 

نظریات دانشمندان در خصوص حسن و قبح

 

گروهى از دانشمندان میگویند: حسن و قبح شرعى است که این نظریه یکى از دلائل اشاعره میباشد. و شبیه به نظریات دانشمندانى است که براى جامعه اصالت قائلند، زیرا سوسیالیستها (جامعه گرایان ) اخلاق رایک پدیده اجتماعى میدانند و میگویند خوب چیزى است که جامعه میطلبد و بد چیزى است که جامعه نفى میکند.

 


دانلود با لینک مستقیم


مقاله - فلسفه اخلاق