سورنا فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

سورنا فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق جامع و کامل درباره ناتوانی یادگیری

اختصاصی از سورنا فایل تحقیق جامع و کامل درباره ناتوانی یادگیری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق جامع و کامل درباره ناتوانی یادگیری


تحقیق جامع و کامل درباره ناتوانی یادگیری

فرمت فایل word: (لینک دانلود پایین صفحه) تعداد صفحات : 73 صفحه

 

 

 

 

مقدمه:

چه بسیارند کودکانی که تنها به دلیل داشتن ضعف خاص در دیکته، حساب یا روخوانی علی‌رغم داشتن هوش عادی، توانایی جسمی خوب و روانی سالم به دلیل شکستهای پی درپی تحصیلی برای همیشه با دنیای کتاب، مشق و مدرسه خداحافظی کرده‌اند. چه بسیارند استعدادهایی که بدین سان نشکفته پرپر گشته و می‌شوند و چه بسیارند زیانهایی که جامعة ما از این راه متحمل می‌گردد.

ناتوانیهای یادگیری مقولة خاص دیگری است که درحیطة کودکان استثنایی قرار دارد و درصد چشمگیری از کودکان را در بر می‌گیرد. ناتوانیهای یادگیری، نارساییهای یادگیری خاصی است که در صورت عدم شناسایی آن معمولاً تحقیرها، توهینها، مقایسه‌های نابجای خردکننده وشکستهای تحصیلی پی در پی را به بار می‌آورد. میلیونها کودک در سراسر جهان به اختلالات یادگیری مبتلا هستند. آنان علی‌رغم رشد جسمی،‌ذهنی، زبانی، اجتماعی، اخلاقی و عاطفی طبیعی هنگامی که به سنین مدرسه می‌رسند با مشکلاتی ویژه روبرو می‌گردند که عرصه را بر آنها تنگ می‌کند. اشکال بزرگ این اختلال آن است که بر خلاف نابینایی ، ناشنوایی، سرآمدی، ناسازگاری و معلولیتهای جسمی که تشخیص آن در سنین پیش‌دبستانی به آسانی امکانپذیر است،‌براحتی نمی‌توان آن را در سنین پیش‌دبستانی تشخیص داد. کودک مبتلا به اختلال یادگیری خود نیز از این که نمی‌تواند در انجام تکالیف تحصیلی همانند دیگر همسالانش موفق باشد،‌رنج می‌برد. او نیز همانند دیگر کودکان تصویری توانا و مثبت از خود ساخته است که به دلیل این اختلال و رویارویی پی در پی با ناکامیهای اصلی، فرعی تحصیلی این تصویر خدشه‌دار می‌شود واحساس حقارت درونی جایگزین آن می‌گردد[1].

مسئله ناتوانیهای خاص یادگیری اخیراً به طور چشمگیری توسعه پیدا کرده و توجه متخصصان و دست اندرکاران مسائل آموزش کودکان را بیش از پیش به خود جلب نموده است، درکنار کودکان ناشنوا، نابینا و عقب‌مانده ذهنی کودکانی هستند که بدون اینکه ناشنوا باشند کلمات را درک نمی‌کنند و بعضی دیگر با اینکه نابینا نیستند اما آنچه را که می‌بینند درک نمی‌کنند. و گروهی دیگر از کودکان علیرغم آنکه از نظر ذهنی عقب مانده نبوده و همانند سایر همسالان خود هستند با روشهای معمول آموزشی قادر به یادگیری مفاهیم نمی‌باشند. معلمان مدارس استثنایی بسیار با این کودکان برخورد داشته‌اند. که به علت ناتوانیهای خاص در یادگیری خواندن، صحبت‌کردن ، هجی‌کردن، نوشتن وحساب کردن و... در این مدارس آموزش می‌بینند.

 

                     
تاریخچه و تعریف و فراوانی

تاریخچه:

متأسفانه تاریخچة آموزش کودکان مبتلا به ناتوانیهای خاص یادگیری بسیار کوتاه است. تا سال 1960 مشکل این کودکان تقریباً شناخته نشده بود. در این سال تلاشهایی وسیع آغاز شد و نظریات متفاوتی عنوان گردید، دسته‌ای ناتوانیهای خاص یادگیری را معلول تنبلی کودکان خواندند، دسته‌ای دیگر وجود ضایعة مغزی را علت این عارضه تلقی کردند. گروهی معلولیت ادراکی و گروه دیگر اختلالات عصبی را علت ناتوانی یادگیری می‌شناختند. آشفتگی و سردرگمی موجود چندان هم بی‌علت نبود. اصولاً شناخت کودکان مبتلا به ناتوانی‌های خاص یادگیری، مستلزم گذشت زمان بود. گذشت زمانی که موجبات به هم رسیدن علوم متفاوتی چون پزشکی، علوم تربیتی، روان‌شناسی، توانبخشی و ... درگره‌گاه واحدی به نام اختلال یادگیری را فراهم کرد. در این میان پزشکی نخستین رشته‌ای بود که به تشخیص دانش آموزان دارای مشکلات یادگیری توجه کرد. پس از آن روانشناسان به مطالعة خصوصیات این دانش آموزان پرداختند. با این وجود تا اوایل دهة 1960 کاری که در خور توجه باشد انجام نگرفته بود، به همین علت در این دهه، علمای تعلیم و تربیت نیز به جریان مذکور پیوستند و برای حل این مشکل پیشقدم گشتند.

در سال 1896 پزشکی انگلیسی به نام مورگان وضعیتی را گزارش کرد که آن راکوری لغات می‌نامید. حالتی که ناتوانی در خواندن کلمات از آن تعبیر می‌شد. چند سال پس از آن یعنی در سال 1920 این مورد جای خود را به  عنوان مفهومی در مطالعات علمی بازکرد.

در سال 1930 عصب آسیب‌شناسی به نام اُرتون[2]  رابطة میان غلبه مغز و اختلالات تکاملی زبان را مورد مطالعه قرار داد. در سال 1947 اشتراوش[3]  و لتی‌نین [4] کتاب «آسیب‌شناسی روانی و تربیت کودک معلول مغز» را منتشر کردند که بر پایة آن ناتوانیهای یادگیری ناشی از ضایعات مغزی قلمداد می‌شوند.

از سال 1948 به بعد تلاشهایی شکل یافته‌تر در این زمینه آغاز شد که به طور عمده مربوط به تلاش برای کشف حدود و علل متفاوت ناتوانیهای یادگیری بود. این تلاشها ادامه یافت و به پدید آمدن گروههای محلی و سازمان‌های ایالتی متفاوتی انجامید که در سال 1963 با برگزاری یک کنفرانس ملی به رهبری ساموئل کرک[5]  در شیکاگو اقدام به ایجاد و سازماندهی یک مؤسسه ملی کردند. در همین سال کرک طی سخنانی در این کنفرانس گفت: موضوع بحث ما در این جا کودکانی هستند که یا به جهت سبب‌شناسی ( برای مثال نقص کار مغز ، نقص جزئی در کار مغز یا اختلال عصبی روانی) ، یا به سبب جلوه‌های رفتاریشان (برای مثال، اختلالهای ادراکی، فعالیت‌های حرکتی بیش از حد، نارساخوانی یادیس لکسی) نامی بر آنها نهاده شده است» کرک در اظهارات خود پیشنهاد کرد که برای پرهیز از معمای پیچیدة کار ناقص مغز،‌از اصلاح «ناتوانی یادگیری» که در برگیرندة تمام افراد مورد نظر است استفاده شود.

اولیای کودکانی که به ناتوانی یادگیری مبتلا بودند و با اصطلاحات پیشنهاد شدة قلبی موافقت نداشتند. این اصطلاح را شور و شوق پذیرفتند و مؤسسه کودکان ناتوان در یادگیری را تشکیل دادند. این نامگذاری مشکل به وسیلة کرک و تشکیل مؤسسه کودکان ناتوان در یادگیری معمولاً به عنوان شروع اداری و رسمی حرکت در جهت برخورد با ناتوانیهای یادگیری در نظر گرفته می‌شود[6].

تعریف اختلالات یادگیری:

اصطلاح اختلالات یادگیری از نیاز به تشخیص و خدمت به دانش‌آموزانی برخاسته است که به طور مداوم در کارهای درسی خود با شکست مواجه می‌شوند و درعین حال در چهارچوب سنتی کودکان استثنایی نمی‌گنجند.

تعاریف ناتوانی یادگیری با تغییرات متنوعی همراه بوده است این امر ممکن است به خاطر ارزشیابی و بازنگری‌های متحد و در این قلمرو و ماهیت علمی آن باشد. رشته‌های تخصصی متعددی به طور مثال پزشکی، روانشناسی، علوم تربیتی، ‌زبان شناسی و عصب شناسی، هر کدام اصطلاحاتی را برای تبیین این اختلال دخیل کرده‌اند. برای مثال علوم تربیتی عبارت ناتوانی یادگیری خاص را به کار می برد، روانشناسی از مقولات همچون اختلالات ادراکی، رفتارهای فزون کنشی، نقص توجه و زبان شناسی از عبارات ناگویی اکتسابی، نارساخوانی و پزشکی و عصب‌شناسی از موارد ضربه مغزی،‌ نارساکنش‌وری قلیل مغز، صدمه یا آسیب‌ مغزی استفاده می‌کنند[7].

تعریف قانون آموزش و پرورش برای کودکان دارای ناتوانی یادگیری چنین است:

«ناتوانی یادگیری بخصوص ، یعنی اختلالی در یک یا چند فرایند روانی پایه که به درک یا استفاده از زبان شفاهی یا کتبی مربوط می‌شود و می‌تواند به شکل عدم توانایی کامل در گوش کردن ،‌فکر کردن، صحبت‌کردن، خواندن، نوشتن، هجی کردن، یا انجام محاسبات ریاضی ظاهر شود. این اصطلاح شرایطی چون معلولیت‌های ادراکی ،آسیب دیدگی‌های مغزی، نقص جزئی در کار مغز ، دیس‌لکسی یا نارساخوانی و آفازیای رشدی را در بر می‌گیرد[8]

انجمن مخصوص کودکان و بزرگسالان مبتلا به ناتوانیهای یادگیری تعریف دیگری را ارائه داده است، این تعریف معتقد است که ناتوانیهای یادگیری ریشه نورولوژیک دارد و وجه تمایز این تعریف آن است که وسعت حوزه‌هایی که تحت تأثیر آن قرار می‌گیرند. وسیعتر می‌کند و آن را به چیزی غیر از دروس نیز گوش می‌دهد. تعریف چنین است:

«ناتوانیهای یادگیری ویژه، حالتی مزمن است که منشأ نورولوژیک دارد و به صورت انتخابی در کار رشد و یا ابزار مهارتهای کلامی و غیر کلامی دخالت می‌کند. این اختلال ممکن است در افرادی که دارای هوش متوسط یا بالا و کسانی که سیستمهای حسی و حرکتی‌شان به طور کافی درست کار می‌کند و اشخاصی که از فرصت‌های یادگیری به اندازه کافی استفاده می‌کنند نیز تظاهر کند. ناتوانیهای یادگیری از نظر نوع تظاهرات و میزان رشد فرد می‌تواند متفاوت باشد. این حالت ممکن است در سراسر زندگی در عزت نفس، تحصیلات، شغل، ارتباط با دیگران و فعالیت‌‌های روزمره فرد، تأثیر منفی بگذارد




دانلود با لینک مستقیم


تحقیق جامع و کامل درباره ناتوانی یادگیری

دانلود تحقیق با عنوان - ناتوانی یادگیری

اختصاصی از سورنا فایل دانلود تحقیق با عنوان - ناتوانی یادگیری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق با عنوان - ناتوانی یادگیری


دانلود تحقیق با عنوان - ناتوانی یادگیری

دانلود تحقیق برای کمک به چگونگی یادگیری کودکان در دیکته - روخوانی و حساب

با فرمت :word

تعداد صفحه :82

 

مقدمه:

چه بسیارند کودکانی که تنها به دلیل داشتن ضعف خاص در دیکته، حساب یا روخوانی علی‌رغم داشتن هوش عادی، توانایی جسمی خوب و روانی سالم به دلیل شکستهای پی درپی تحصیلی برای همیشه با دنیای کتاب، مشق و مدرسه خداحافظی کرده‌اند. چه بسیارند استعدادهایی که بدین سان نشکفته پرپر گشته و می‌شوند و چه بسیارند زیانهایی که جامعة ما از این راه متحمل می‌گردد.

ناتوانیهای یادگیری مقولة خاص دیگری است که درحیطة کودکان استثنایی قرار دارد و درصد چشمگیری از کودکان را در بر می‌گیرد. ناتوانیهای یادگیری، نارساییهای یادگیری خاصی است که در صورت عدم شناسایی آن معمولاً تحقیرها، توهینها، مقایسه‌های نابجای خردکننده وشکستهای تحصیلی پی در پی را به بار می‌آورد. میلیونها کودک در سراسر جهان به اختلالات یادگیری مبتلا هستند. آنان علی‌رغم رشد جسمی،‌ذهنی، زبانی، اجتماعی، اخلاقی و عاطفی طبیعی هنگامی که به سنین مدرسه می‌رسند با مشکلاتی ویژه روبرو می‌گردند که عرصه را بر آنها تنگ می‌کند. اشکال بزرگ این اختلال آن است که بر خلاف نابینایی ، ناشنوایی، سرآمدی، ناسازگاری و معلولیتهای جسمی که تشخیص آن در سنین پیش‌دبستانی به آسانی امکانپذیر است،‌براحتی نمی‌توان آن را در سنین پیش‌دبستانی تشخیص داد.

و..............

.................

.......................

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق با عنوان - ناتوانی یادگیری

تحقیق در مورد یادگیری

اختصاصی از سورنا فایل تحقیق در مورد یادگیری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

فرمت فایل:word



تعداد صفحات:54

 

 

 

اهداف یادگیری

پس از بررسی این فصل شما باشد:

- نقش ایفا شده توسط کنترل را در محصول و فقط امنیت رایانه درک نمایید.

- درک بهتری از مدیریت وتنش آن درکنترل فرابند توسعه CBIS داشته باشید.

- بدانبد که چگونه کنترل ها می توانند در طراحی سیستم ادغام شوند.

- بدانید که چگونه عملیات سیستم می تواند کنترل شود

- با وظایف وکارهای انجام شده توسط پرسنل عملیات رایانه آشنا شوید

- ضرورت طرح ریزی وانواع طرح های خاصی را درک نمایید که امکان پذیر هستند

مقدمه:

اکنون که CBIS اجرا شده است، می تواند به صورت روزانه برای ارائه منافعی استفاده شودکه توسعه آن را توجیه می نماید.سه مرحله اول چرخه،زندگیCBIS احتمالا چندین ماه یا یک سال یا بیشتر طول بکشد تا کامل شود.شرکت امیدوار است که مرحله عملیات چندین طول بکشد قبل از اینکه چرخه زندگی تکرار شود.در این فصل مابه کنترل ها در CBIS توجه می کنیم تا آن را ایمن سازیم. با این حال، مدیریت منتظر نمی ماند تا اینکه فاز عملیات کنترل را تثبیت نماید.

 

اهمیت کنترل:

یکی از اهداف CBIS عبارت اند از پشتیبانی مدیران می باشد هنگامی که آنها نواحی عملیاتی خودشان را کنترل می نمایند. اما حتی اگر CBIS کنترل را آسان نماید، CBIS خودش باید کنترل شود.مدیران کنترل کار تیمهای پروژه را در طی مراحل طراحی واجرا را بررسی میکنند. وقتی که CBIS عملیاتی می شود، عملکرد آن باید به دقت کنترل شود. همه ما داستانهایی درباره جنایت رایانه ای مطالعه کرده ایم
 (یعنی چگونه هزاران دلار از یک بانک توسط دسترسی به پایگاه داده رایانه ای اختلاس شده است).همچنین درباره مهاجمان (هکر) رایانه ای که سازمانها ومنبع ایشان را تهدید می کنند مطالعه کرده ایم و اینکه چگونه ویروس ها را منتشر می کنند که باعث خراب شدن اطلاعات و برنامه ها می شوند. این اقدامات عمدی موجب تهدیدهایی به سازملن ومنبع اطلاعات آن می شوند، همانگونه که اقدامات غیر عمدی و بصورت تصادفی باعث بلایا و فجایع می شود.مدیریت کنترل را انجام میدهد تا از وقوع این بلا یا کاهش تأثیر آنها جلوگیری کند. فقط با توسعه یک CBIS کنترل شده مادیران میتوانند به خروجی آن اعتماد داشته باشند.

رابطه امنیت کنترل- امنیت ممکن است بصورت حفاظت منابع فیزیکی ومفهومی از آسیب های طبیعی و انسانی تعریف شود. امنیت منابع مفهومی یعنی دیتا واطلاعات مورد توجه ما می باشد اگرچه امنیت اطلاعات ودیتا شکل های مختلفی را ممکن است به خود بگیرد و همگی آنها در شش مقوله در جدول 18.1 قرار می گیرد.

جدول 18.1 شش روش برای نقض breach امنیت اطلاعات و دیتا (اطلاعات خام)

تصادفی

عمدی

تعدیل

اصلاح وتغییر

خراب کردن

خراب کردن

افشا(فاش) کردن

افشاء کردن

نقض تصادفی امنیت اطلاعات و دیتا در مقایسه با اقدامات عمدی، تهدید بیشتری
می باشند. اقدامات عمدی معمولا بیشترین طرفدار را دارند ولی اقدامات تصادفی در بیشتر مواقع رخ می دهند.

خصوصیات سیستم امنیت را آسان میکند: اگر یک سیستم اطلاعات بخواهند
محتویات اش را ایمن نگه دارد وآنگاه او باید سه خاصیت داشته باشد: یکپارچگی، قابلیت ممیزی و قابلیت کنترل

یکپارچگی:یک سیستم دارای یکپارچگی است بصورت عمدی اجرا شود.طراحان سیستم تلاش دارند که سیستمی را توسعه دهند که دارای یکپارچگی عملیاتی است وقادر به ادامه عملیات است حتی هنگامی که  یک یا چند مؤلفه شکست بخورد.یک مثال خوب عبارت اند از یک شبکه پردازش توزیع یافته است که به کار خودش ادامه میدهد پس از اینکه پردازشگرها غیر عملیاتی می شوند.

قدرت ممیزی شدن: وقتی که یک سیستم دارای قدرت ممیزی باشد براحتی میتوان آن را بررسی و یا تایید کرد و عملکرد را نمایش داد. افرادی که مستقل از واحد خدمات اطلاعات هستند از قبیل ممیزهای داخلی وخارجی، ممیزی را انجام می دهند. برای اینکه یک سیستم قابل ممیزی گردد باید آزمایشاتی را طی نماید و قابلیت حسابداری داشته باشد یعنی هر رویدادی که در داخل سیستم رخ میدهد باید برای یک فرد واحد قابل ردیابی باشد همچنین مدیران سیستم باید متوجه عملکرد غیر قابل قبول سیستم باشند.

یک سیستم CBIS قابل ممیزی است هنگامی که مستند سازی افرادی را مشخص نماید که آن را توسعه دادند و برنامه ها شامل کنترل های خطای ضروری هستند.

قابلیت کنترل شدن:مدیریت میتواند یک تأثیر هدایت کننده یا محدود کننده بر روی سیستم را انجام دهد.هنگامی که از قابلیت کنترل بهره میبرد.یک روش موثر برای حصول قابلیت کنترل سیستم عبارت اند از تقسیم کردن سیستم به زیر سیستم هایی است که کراهای مجزا را کنترل مینمایند.

یک نقض یکپارچگی در یک زیر سیستم، کل سیستم را مختل مینماید. مثلا، یک سیستم فرعی در یک بانک برای گشایش حساب ها استفاده می شود و زیر سیستم دیگر برای برداشت از حساب ها استفاده می شود. اولین سیستم فرعی از زیر سیستم،دومین زیر سیستم را کنترل می کند تا مانع از بکارگیری غیر مجاز بودجه ها گردد مانند شخصی که یک حساب را تحت یک نام مفروض گشایش مینماید و بودجه ها را به صورت غیر قانونی بداخل آن، از سایر حساب ها منتقل مینماید. بنابراین مدیران، امنیت سیستم اطلاعات را با توسعه دادن سیستم هایی بدست می آورند که خصوصیات یکپارچگی، توانایی ممیزی و قابلیت کنترل را نمایش می دهند. کار کنترل CBIS کنترل CBIS تمام مراحل چرخه زندگی را در بر می گیرد.در طی چرخه زندگی، کنترل ها میتوانند به مواردی تقسیم بندی شوند که به توسعه، طراحی واجرا مطابق با طرح پیش برود. وقتی CBIS توسعه می یابد، مدیریت تضمین میکند که طراحی، احتمال خطا را به حداقل می رساند، خطاها را آشکار می کند هنگامی که آنها را بوجود می آیند، و آنها  با نزم افزار وسخت افزار حاصل میشوند.

وقتی که CBIS اجرا می شود، کنترل های عملیات ویکپارچگی سیستم را حفظ میکنند. یک مثال درباره یک کنترل عملیات عبارت اند از تقسیم کردن وظایف در بین پرسنل عملیات می باشد.کنترل های عملیات بعهده مدیر عملیات رایانه است.

روش های خصول ونگهداری کنترل: مدیریت می تواند کنترل را به سه روش اساسی مطابق شکل 18.1 انجام دهد. اولا، مدیریت می تواندکنترل مستقیم را انجام دهد وپیشرفت وعملکرد را ارزیابی کند و اقدامات اصلاحی لازم را تعیین نماید، این امر مستلزم آگاهی از رایانه است.ثانیا، مدیریت CBIS را بطور غیر مستقیم بصورت تمام وقت از طریق CIO کنترل میکند. CIO مسئول توسعه یک CBIS است که نیارهای مدیران را تأمین مینماید و CBIS را عملیاتی نگه می دارد.ثالثا، مدیریت CBIS را بطور غیر مستقیم بر اساس پروژه از طریق شخص ثالث کنترل میکند از قبیل ممیزهای داخلی یا خارجی.این متخصصان یک سری اطلاعات رایانه ای را فراهم می نمایند که مدیران فاقد آن هستند. ما اکنون به ذکر سه حوزه کنترل CBIS می پردازیم یعنی توسعه، طراحی وعملیات.

کنترل فرایند توسعه- هدف از کنترل توسعه عبارت اند از تخمین این امر است که یه CBIS اجرا می شود که نیازهای کاربران را تأمین میکند. شکل 18.2 هفت مثال درباره کنترل توسعه را تعیین می نماید و به موارد کاربرد آنها در چرخه زندگی اشاره دارد.

شکل 18.1 مدیر میتواند سه مسیر را برای کنترل CBIS طی کند.

1-مدیریت ارشد، کنترل پروژه را بطور کلی در طی مرحله طرح ریزی توسط تشکیل یک کمیته MS وتعریف اهداف ومحدودیت ها وایجاد یک مکانیزم کنترل پروژه را انجام میدهد.

2-مدیریت موضع کاربر در خصوص CBIS را با تعیین هویت نمودن نیازهای اطلاعاتی اولیه در مرحلع تحلیل و طراحی روشن میکند.

3-مدیریت معیارهای عملکرد را معین میکند که در ارزیابی CBIS عملیاتی استفاده خواهد شد.

4-سرویس های اطلاعات ومدیریت، طراحی CBIS و استانداردهای عملیاتی را تثبیت میکند تا بصورت خطوط راهنمایی عملکرد قابل قبولی برای سرویس های اطلاعات عمل نماید. سرویس های اطلاعات خطوط راهنما را در یک کتابچه راهنمای استاندارد بیان می نماید.

5-سرویس های اطلاعات و مدیریت با یکدیگر یک برنامه آزمایش قابل قبول را تعریف میکنند که نیازهای برای تصویب هر برنامه رایانه را مشخص میکند- تصویب لازم است قبل از اینکه یک برنام هوارد کتابخانه نرم افزار شود.

6-مدیریت یک بازنگری را انجام میدهد تا تضمین نماید که CBIS معیارهای عملکرد را تأمین می نماید.



 

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد یادگیری