فرمت فایل :powerpoint (لینک دانلود پایین صفحه) تعداد صفحات 12 صفحه
پاورپوینت درباره ناتوانی
فرمت فایل :powerpoint (لینک دانلود پایین صفحه) تعداد صفحات 12 صفحه
فرمت فایل : WORD (لینک دانلود پایین صفحه) تعداد صفحات 24 صفحه
اطلاعات ناتوانی: ناتوانی های خواندن و یادگیری (Fs17) Fs17 اطلاعات ناتوانی > انتشارات > NZCHCR انتشارات مرکز ترویج بین المللی برای بچه های ناتوان .ناتوانی های خواندن و یادگیری روزنامه توضیح (توجیه) (FS17) .چاپ چهارم 2004. تقریبا حدود 22 صفحه چاپ شده.تفسیر PDF فهرست:معرفی/نگاهی به یادگیری/ناتوانی ها/کمک به کودکتان/ یادگیری/نوجوانان با مشکلات خواندن یا یادگیری /منابع /سازمان
فرمت فایل word: (لینک دانلود پایین صفحه) تعداد صفحات : 73 صفحه
مقدمه:
چه بسیارند کودکانی که تنها به دلیل داشتن ضعف خاص در دیکته، حساب یا روخوانی علیرغم داشتن هوش عادی، توانایی جسمی خوب و روانی سالم به دلیل شکستهای پی درپی تحصیلی برای همیشه با دنیای کتاب، مشق و مدرسه خداحافظی کردهاند. چه بسیارند استعدادهایی که بدین سان نشکفته پرپر گشته و میشوند و چه بسیارند زیانهایی که جامعة ما از این راه متحمل میگردد.
ناتوانیهای یادگیری مقولة خاص دیگری است که درحیطة کودکان استثنایی قرار دارد و درصد چشمگیری از کودکان را در بر میگیرد. ناتوانیهای یادگیری، نارساییهای یادگیری خاصی است که در صورت عدم شناسایی آن معمولاً تحقیرها، توهینها، مقایسههای نابجای خردکننده وشکستهای تحصیلی پی در پی را به بار میآورد. میلیونها کودک در سراسر جهان به اختلالات یادگیری مبتلا هستند. آنان علیرغم رشد جسمی،ذهنی، زبانی، اجتماعی، اخلاقی و عاطفی طبیعی هنگامی که به سنین مدرسه میرسند با مشکلاتی ویژه روبرو میگردند که عرصه را بر آنها تنگ میکند. اشکال بزرگ این اختلال آن است که بر خلاف نابینایی ، ناشنوایی، سرآمدی، ناسازگاری و معلولیتهای جسمی که تشخیص آن در سنین پیشدبستانی به آسانی امکانپذیر است،براحتی نمیتوان آن را در سنین پیشدبستانی تشخیص داد. کودک مبتلا به اختلال یادگیری خود نیز از این که نمیتواند در انجام تکالیف تحصیلی همانند دیگر همسالانش موفق باشد،رنج میبرد. او نیز همانند دیگر کودکان تصویری توانا و مثبت از خود ساخته است که به دلیل این اختلال و رویارویی پی در پی با ناکامیهای اصلی، فرعی تحصیلی این تصویر خدشهدار میشود واحساس حقارت درونی جایگزین آن میگردد[1].
مسئله ناتوانیهای خاص یادگیری اخیراً به طور چشمگیری توسعه پیدا کرده و توجه متخصصان و دست اندرکاران مسائل آموزش کودکان را بیش از پیش به خود جلب نموده است، درکنار کودکان ناشنوا، نابینا و عقبمانده ذهنی کودکانی هستند که بدون اینکه ناشنوا باشند کلمات را درک نمیکنند و بعضی دیگر با اینکه نابینا نیستند اما آنچه را که میبینند درک نمیکنند. و گروهی دیگر از کودکان علیرغم آنکه از نظر ذهنی عقب مانده نبوده و همانند سایر همسالان خود هستند با روشهای معمول آموزشی قادر به یادگیری مفاهیم نمیباشند. معلمان مدارس استثنایی بسیار با این کودکان برخورد داشتهاند. که به علت ناتوانیهای خاص در یادگیری خواندن، صحبتکردن ، هجیکردن، نوشتن وحساب کردن و... در این مدارس آموزش میبینند.
تاریخچه و تعریف و فراوانی
تاریخچه:
متأسفانه تاریخچة آموزش کودکان مبتلا به ناتوانیهای خاص یادگیری بسیار کوتاه است. تا سال 1960 مشکل این کودکان تقریباً شناخته نشده بود. در این سال تلاشهایی وسیع آغاز شد و نظریات متفاوتی عنوان گردید، دستهای ناتوانیهای خاص یادگیری را معلول تنبلی کودکان خواندند، دستهای دیگر وجود ضایعة مغزی را علت این عارضه تلقی کردند. گروهی معلولیت ادراکی و گروه دیگر اختلالات عصبی را علت ناتوانی یادگیری میشناختند. آشفتگی و سردرگمی موجود چندان هم بیعلت نبود. اصولاً شناخت کودکان مبتلا به ناتوانیهای خاص یادگیری، مستلزم گذشت زمان بود. گذشت زمانی که موجبات به هم رسیدن علوم متفاوتی چون پزشکی، علوم تربیتی، روانشناسی، توانبخشی و ... درگرهگاه واحدی به نام اختلال یادگیری را فراهم کرد. در این میان پزشکی نخستین رشتهای بود که به تشخیص دانش آموزان دارای مشکلات یادگیری توجه کرد. پس از آن روانشناسان به مطالعة خصوصیات این دانش آموزان پرداختند. با این وجود تا اوایل دهة 1960 کاری که در خور توجه باشد انجام نگرفته بود، به همین علت در این دهه، علمای تعلیم و تربیت نیز به جریان مذکور پیوستند و برای حل این مشکل پیشقدم گشتند.
در سال 1896 پزشکی انگلیسی به نام مورگان وضعیتی را گزارش کرد که آن راکوری لغات مینامید. حالتی که ناتوانی در خواندن کلمات از آن تعبیر میشد. چند سال پس از آن یعنی در سال 1920 این مورد جای خود را به عنوان مفهومی در مطالعات علمی بازکرد.
در سال 1930 عصب آسیبشناسی به نام اُرتون[2] رابطة میان غلبه مغز و اختلالات تکاملی زبان را مورد مطالعه قرار داد. در سال 1947 اشتراوش[3] و لتینین [4] کتاب «آسیبشناسی روانی و تربیت کودک معلول مغز» را منتشر کردند که بر پایة آن ناتوانیهای یادگیری ناشی از ضایعات مغزی قلمداد میشوند.
از سال 1948 به بعد تلاشهایی شکل یافتهتر در این زمینه آغاز شد که به طور عمده مربوط به تلاش برای کشف حدود و علل متفاوت ناتوانیهای یادگیری بود. این تلاشها ادامه یافت و به پدید آمدن گروههای محلی و سازمانهای ایالتی متفاوتی انجامید که در سال 1963 با برگزاری یک کنفرانس ملی به رهبری ساموئل کرک[5] در شیکاگو اقدام به ایجاد و سازماندهی یک مؤسسه ملی کردند. در همین سال کرک طی سخنانی در این کنفرانس گفت: موضوع بحث ما در این جا کودکانی هستند که یا به جهت سببشناسی ( برای مثال نقص کار مغز ، نقص جزئی در کار مغز یا اختلال عصبی – روانی) ، یا به سبب جلوههای رفتاریشان (برای مثال، اختلالهای ادراکی، فعالیتهای حرکتی بیش از حد، نارساخوانی یادیس لکسی) نامی بر آنها نهاده شده است» کرک در اظهارات خود پیشنهاد کرد که برای پرهیز از معمای پیچیدة کار ناقص مغز،از اصلاح «ناتوانی یادگیری» که در برگیرندة تمام افراد مورد نظر است استفاده شود.
اولیای کودکانی که به ناتوانی یادگیری مبتلا بودند و با اصطلاحات پیشنهاد شدة قلبی موافقت نداشتند. این اصطلاح را شور و شوق پذیرفتند و مؤسسه کودکان ناتوان در یادگیری را تشکیل دادند. این نامگذاری مشکل به وسیلة کرک و تشکیل مؤسسه کودکان ناتوان در یادگیری معمولاً به عنوان شروع اداری و رسمی حرکت در جهت برخورد با ناتوانیهای یادگیری در نظر گرفته میشود[6].
تعریف اختلالات یادگیری:
اصطلاح اختلالات یادگیری از نیاز به تشخیص و خدمت به دانشآموزانی برخاسته است که به طور مداوم در کارهای درسی خود با شکست مواجه میشوند و درعین حال در چهارچوب سنتی کودکان استثنایی نمیگنجند.
تعاریف ناتوانی یادگیری با تغییرات متنوعی همراه بوده است این امر ممکن است به خاطر ارزشیابی و بازنگریهای متحد و در این قلمرو و ماهیت علمی آن باشد. رشتههای تخصصی متعددی به طور مثال پزشکی، روانشناسی، علوم تربیتی، زبان شناسی و عصب شناسی، هر کدام اصطلاحاتی را برای تبیین این اختلال دخیل کردهاند. برای مثال علوم تربیتی عبارت ناتوانی یادگیری خاص را به کار می برد، روانشناسی از مقولات همچون اختلالات ادراکی، رفتارهای فزون کنشی، نقص توجه و زبان شناسی از عبارات ناگویی اکتسابی، نارساخوانی و پزشکی و عصبشناسی از موارد ضربه مغزی، نارساکنشوری قلیل مغز، صدمه یا آسیب مغزی استفاده میکنند[7].
تعریف قانون آموزش و پرورش برای کودکان دارای ناتوانی یادگیری چنین است:
«ناتوانی یادگیری بخصوص ، یعنی اختلالی در یک یا چند فرایند روانی پایه که به درک یا استفاده از زبان شفاهی یا کتبی مربوط میشود و میتواند به شکل عدم توانایی کامل در گوش کردن ،فکر کردن، صحبتکردن، خواندن، نوشتن، هجی کردن، یا انجام محاسبات ریاضی ظاهر شود. این اصطلاح شرایطی چون معلولیتهای ادراکی ،آسیب دیدگیهای مغزی، نقص جزئی در کار مغز ، دیسلکسی یا نارساخوانی و آفازیای رشدی را در بر میگیرد[8].»
انجمن مخصوص کودکان و بزرگسالان مبتلا به ناتوانیهای یادگیری تعریف دیگری را ارائه داده است، این تعریف معتقد است که ناتوانیهای یادگیری ریشه نورولوژیک دارد و وجه تمایز این تعریف آن است که وسعت حوزههایی که تحت تأثیر آن قرار میگیرند. وسیعتر میکند و آن را به چیزی غیر از دروس نیز گوش میدهد. تعریف چنین است:
«ناتوانیهای یادگیری ویژه، حالتی مزمن است که منشأ نورولوژیک دارد و به صورت انتخابی در کار رشد و یا ابزار مهارتهای کلامی و غیر کلامی دخالت میکند. این اختلال ممکن است در افرادی که دارای هوش متوسط یا بالا و کسانی که سیستمهای حسی و حرکتیشان به طور کافی درست کار میکند و اشخاصی که از فرصتهای یادگیری به اندازه کافی استفاده میکنند نیز تظاهر کند. ناتوانیهای یادگیری از نظر نوع تظاهرات و میزان رشد فرد میتواند متفاوت باشد. این حالت ممکن است در سراسر زندگی در عزت نفس، تحصیلات، شغل، ارتباط با دیگران و فعالیتهای روزمره فرد، تأثیر منفی بگذارد
نوع فایل: word
قابل ویرایش 78 صفحه
مقدمه:
چه بسیارند کودکانی که تنها به دلیل داشتن ضعف خاص در دیکته، حساب یا روخوانی علیرغم داشتن هوش عادی، توانایی جسمی خوب و روانی سالم به دلیل شکستهای پی درپی تحصیلی برای همیشه با دنیای کتاب، مشق و مدرسه خداحافظی کردهاند. چه بسیارند استعدادهایی که بدین سان نشکفته پرپر گشته و میشوند و چه بسیارند زیانهایی که جامعة ما از این راه متحمل میگردد.
ناتوانیهای یادگیری مقولة خاص دیگری است که درحیطة کودکان استثنایی قرار دارد و درصد چشمگیری از کودکان را در بر میگیرد. ناتوانیهای یادگیری، نارساییهای یادگیری خاصی است که در صورت عدم شناسایی آن معمولاً تحقیرها، توهینها، مقایسههای نابجای خردکننده وشکستهای تحصیلی پی در پی را به بار میآورد. میلیونها کودک در سراسر جهان به اختلالات یادگیری مبتلا هستند. آنان علیرغم رشد جسمی،ذهنی، زبانی، اجتماعی، اخلاقی و عاطفی طبیعی هنگامی که به سنین مدرسه میرسند با مشکلاتی ویژه روبرو میگردند که عرصه را بر آنها تنگ میکند. اشکال بزرگ این اختلال آن است که بر خلاف نابینایی ، ناشنوایی، سرآمدی، ناسازگاری و معلولیتهای جسمی که تشخیص آن در سنین پیشدبستانی به آسانی امکانپذیر است،براحتی نمیتوان آن را در سنین پیشدبستانی تشخیص داد. کودک مبتلا به اختلال یادگیری خود نیز از این که نمیتواند در انجام تکالیف تحصیلی همانند دیگر همسالانش موفق باشد،رنج میبرد. او نیز همانند دیگر کودکان تصویری توانا و مثبت از خود ساخته است که به دلیل این اختلال و رویارویی پی در پی با ناکامیهای اصلی، فرعی تحصیلی این تصویر خدشهدار میشود واحساس حقارت درونی جایگزین آن میگردد.(حاج بابایی و دهقانی، 1372)
مسئله ناتوانیهای خاص یادگیری اخیراً به طور چشمگیری توسعه پیدا کرده و توجه متخصصان و دست اندرکاران مسائل آموزش کودکان را بیش از پیش به خود جلب نموده است، درکنار کودکان ناشنوا، نابینا و عقبمانده ذهنی کودکانی هستند که بدون اینکه ناشنوا باشند کلمات را درک نمیکنند و بعضی دیگر با اینکه نابینا نیستند اما آنچه را که میبینند درک نمیکنند. و گروهی دیگر از کودکان علیرغم آنکه از نظر ذهنی عقب مانده نبوده و همانند سایر همسالان خود هستند با روشهای معمول آموزشی قادر به یادگیری مفاهیم نمیباشند. معلمان مدارس استثنایی بسیار با این کودکان برخورد داشتهاند. که به علت ناتوانیهای خاص در یادگیری خواندن، صحبتکردن ، هجیکردن، نوشتن وحساب کردن و... در این مدارس آموزش میبینند.
فهرست مطالب:
انواع ناتوانیهای یادگیری
الف)ناتوانی در خواندن:(دیسلکسی)
ب)ناتوانی در هجی کردن: (دیس آرتوگرافیا)
ج) ناتوانی در نوشتن: (دیس گرافیا)
مشکلات متداول در نوشتن
1ـ کجنویسی بیش از حد
2ـ راست نویسی بیش از حد
3ـ پرفشار یا کم فشار نوشتن
4ـ ناتوانی در نسخهبرداری
5ـ وضعیت بدن وسر
6ـ جدا نویسی و سرهم نویسی
7ـ چپ دستی
8 ـ بد خطی
د) ناتوانی در حساب کردن
1ـ مشکلات در سخن گفتن
الف ـ تأخیر در تکلم
ج ـ لکنت زبان
2ـ مشکلات در نوشتن
ب) چپدستی
3ـ مشکلات در توانائیهای بیناییی و شنوایی
الف) کوری کلمه:
ب ) آگنوزیای شنوایی
4ـ مشکلات در خواندن
علل ناتوانیهای یادگیری
1ـ عوامل آموزشی
2ـ عوامل محیطی
الف) تغذیه
ب) بهداشت
د) تحریک حسی
هـ ) تحریک زبانی
و) رشد اجتماعی و عاطفی
3ـ عوامل روانی
4ـ عوامل فیزیولوژیکی
الف) عوامل ژنتیکی
ب) عوامل بیوشیمیایی
نتیجهگیری:
تشخیص و ارزیابی ناتوانیهای یادگیری
تعریف تشخیص
مراحل تشخیص ناتوانیهای یادگیری
1ـ آیا کودک واقعاً ناتوانی یادگیری دارد
2ـ سنجش میزان تلاش و پیشرفت:
3- تجزیه و تحلیل یادگیری کودک:
4- کشف مانع فراگیری
5- مقابله و تفسیر دادهها و تنظیم پیشفرضهای تشخیص
6- تهیه و تنظیم یک طرح آموزشی بر اساس پیشفرض
الگوهای تشخیص
شیوههای ارزیابی
1- پیشینه کاوی
2- مشاهده بالینی
3- آزمونهای غیررسمی
4- آزمونهای میزان شده رسمی
برنامهها و خدمات آموزشی
کودکان مبتلا به ناتوانیهای یادگیری
برنامه آموزشی کودکان مبتلا به ناتوانیهای یادگیری
توصیههایی برای رفع مشکلات خواندن و هجی کردن
توصیههایی برای رفع مشکلات نوشتن
توصیههایی برای رفع مشکلات حساب کردن
توصیههایی برای رفع مشکلات نارسایی توجه
توصیههای کلی آموزشی
والدین چه اقدامهایی باید انجام دهند؟
درمان ناتوانیهای یادگیری
درمان از نگرش ادراکی- حرکتی
هماهنگی چشم دوست
تشخیص شکل در زمینه
ثبات شکل
موقعیت در فضا
ارتباط فاصلهای: بین اشکال و الگوها
درمان از شیوههای رفتاری
منابع ومآخذ
منابع ومأخذ:
1)افروز . غلامعلی، مقدمهای بر روانشناسی و آموزش و پرورش کودکان استثنایی، تهران ، انتشارات دانشگاه تهران، چاپ دوازدهم، 1372
2)اچ، ایلوارد، الیزابت وار.براون.فرانک، تشخیص و ساماندهی ناتوانیهایی یادگیری، ترجمه رضا برادری، تهران، انتشارات سازمان آموزش و پرورش استثنایی، چاپ اول، 1377
3)استادان طرح جامع آموزش خانواده، خانواده و فرزندان در دورة ابتدایی، تهران، انتشارات انجمن اولیاء و مربیان، چاپ هشتم، 1378
4)جمعی از مشاوران، ناتوانیهای یادگیری، یزد، انتشارات سازمان آموزش و پرورش استثنایی ، 1382
5)حاج بابایی، مرتضی و دهقانی هشتجین،یاور، آشنایی باویژگیها و مسایل کودکان استثنایی ، تهران، نشرایران،1372
6)دورکین، بل، اچ، مشکلات و رفتاری دانش آموزان، ترجمه پرویز صالحی، تهران، نشر بشری، چاپ اول، 1376
7)شریفی درآمدی، پرویز، روانشناسی کودکان استثنایی ، تهران، نشر روانسنجی، چاپ اول ، جلد 2، 1381
8)علیزاده، حمید، نشریه تعلیم و تربیت استثنایی، تهران، انتشارات سازمان آموزش و پرورش استثنایی، شماره 10 و 11 ،خرداد و تیر 1381
9)فرقانی رئیسی، شهلا، شناخت مشکلات رفتاری در کودکان و نوجوانان، تهران، انتشارات وزارت آموزش و پرورش، چاپ اول، 1372
10)کرمینوری ، رضا ومرادی، علیرضا،روانشناسی تربیتی ،تهران، نشرایران، 1377
11)کریمی ، یوسف، اختلالات یادگیری، تهران، نشر ساوالان، چاپ اول، 1380
12)نیلسن، براتلند، کودک استثنایی درمدرسه عادی، ترجمه غلامعلی افروز و محمود میرنسب،تهران ، نشر نوادر،1379
13)نیکولاس، کریستوفرجی، نشریه تعلیم و تربیت استثنایی، ترجمه ابوالفضل عطاران، تهران، انتشارات سازمان آموزش و پرورش استثنایی، شماره 20 و 21 ، مرداد و شهریور 1382
14)وستاوود، پیتر، آموزش و پرورش کودکان با نیازهای ویژه، ترجمه شاهرخ مکوند حسینی و فرح شیلاندری ـ تهران، انتشارات رشد، چاپ اول، 1381
15)والاس، جراید و مکلافلین، جیمزآ، ناتوانیهای یادگیری: مفاهیم و ویژگیها،ترجمه محمد تقی طوسی ،مشهد ،انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ چهارم، 1376
16)هامالان،دانیلپی و کافمن، جیمزام، کودکان استثنایی:مقدمهای بر آموزشهای ویژه، ترجمه مجتبی جوادیان، مشهد، انتشارات آستان قدس رضوی ، چاپ سوم، 1375
دانلود تحقیق برای کمک به چگونگی یادگیری کودکان در دیکته - روخوانی و حساب
با فرمت :word
تعداد صفحه :82
مقدمه:
چه بسیارند کودکانی که تنها به دلیل داشتن ضعف خاص در دیکته، حساب یا روخوانی علیرغم داشتن هوش عادی، توانایی جسمی خوب و روانی سالم به دلیل شکستهای پی درپی تحصیلی برای همیشه با دنیای کتاب، مشق و مدرسه خداحافظی کردهاند. چه بسیارند استعدادهایی که بدین سان نشکفته پرپر گشته و میشوند و چه بسیارند زیانهایی که جامعة ما از این راه متحمل میگردد.
ناتوانیهای یادگیری مقولة خاص دیگری است که درحیطة کودکان استثنایی قرار دارد و درصد چشمگیری از کودکان را در بر میگیرد. ناتوانیهای یادگیری، نارساییهای یادگیری خاصی است که در صورت عدم شناسایی آن معمولاً تحقیرها، توهینها، مقایسههای نابجای خردکننده وشکستهای تحصیلی پی در پی را به بار میآورد. میلیونها کودک در سراسر جهان به اختلالات یادگیری مبتلا هستند. آنان علیرغم رشد جسمی،ذهنی، زبانی، اجتماعی، اخلاقی و عاطفی طبیعی هنگامی که به سنین مدرسه میرسند با مشکلاتی ویژه روبرو میگردند که عرصه را بر آنها تنگ میکند. اشکال بزرگ این اختلال آن است که بر خلاف نابینایی ، ناشنوایی، سرآمدی، ناسازگاری و معلولیتهای جسمی که تشخیص آن در سنین پیشدبستانی به آسانی امکانپذیر است،براحتی نمیتوان آن را در سنین پیشدبستانی تشخیص داد.
و..............
.................
.......................