سورنا فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

سورنا فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

مقاله ناصرخسرو قبادیانی

اختصاصی از سورنا فایل مقاله ناصرخسرو قبادیانی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله ناصرخسرو قبادیانی


مقاله ناصرخسرو قبادیانی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 12

 

ناصرخسرو قبادیانی

فهرست

زندگی نامه..................................................................................2

سال شمار زندگی........................................................................4

نگارش های ناصرخسرو..............................................................4

شعر ناصرخسرو..........................................................................5

سفرنامه ی ناصرخسرو..............................................................9

 

ناصرخسرو قبادیانی

ناصرخسرو قبادیانی(۴۸۱ ۳۹۴ قمری) از شاعران برجسته ی ایران است که با دانش های روزگار خود نیز آشنا بود. او طی سفری هفت ساله از سرزمین های گوناگونی دیدن کرد و گزارش آن را در سفرنامه ای به یادگار گذاشت. در مصر با فرقه ی اسماعیلیه آشنا شد و به خدمت خلیفه ی فاطمی مصر، المستنصر بالله، رسید. او برای فراخواندن مردم به مذهب اسماعیلی به خراسان بازگشت، اما مردم آن جا چندان از دعوت او خشنود نبودند. به ناچار در سرزمین کوهستانی یمگان در بدخشان گوشه نشین شد و به سرودن شعر و نگارش کتاب هایی در زمینه ی باورهای اسماعیلیان پرداخت.

● زندگی نامه

ابومعین حمیدالدین ناصرخسرو قبادیانی مروزی، در سال ۳۹۴ هجری در روستای قبادیان مرو، که اکنون در تاجکستان است، دیده به جهان گشود. جوانی را به فراگیری دانش های گوناگون پرداخت و در سایه ی هوش سرشار و روح پژوهشگر خویش از دانش های دوران خود مانند فلسفه، اخترشناسی، کیهان شناسی، پزشکی، کانی شناسی، هندسه ی اقلیدوسی، موسیقی، علوم دینی، نقاشی، سخنوری و ادبیات بهره ها گرفت. خود او در این باره می گوید:

به هر نوعی که بشنیدم ز دانش نشستم بر در او من مجاور

نماند از هیچگون دانش که من زان نکردم استفادت بیش و کم تر

با این همه، چون ناصرخسرو از خانوده ای برخوردار و دیوان سالار بود، در سال های پایانی فرمان روایی سلطان محمود غزنوی به کار دیوانی پرداخت و این کار را تا ۴۳ سالگی در دربار سلطان مسعود غزنوی و دربار ابوسلیمان جغری بیک داوود بن میکائیل ادامه داد. پیوستن او به دربار سرآغاز کام جویی ها، شراب خواری ها و بی خبری های او بود و گاه برای خشنودی درباریان با گفته های هزل آلود خود دیگران را به مسخره می گرفت. خود او پس از آن که از آن آلودگی ها کناره گرفت، خود را به خاطر آن سخنان بیهوده این گونه ملامت می کند:

اندر محال و هزل زبانت دراز بود و اندر زکات دستت و انگشتکان قصیر

بر هزل کرده وقف زبان فصیح خویش بر شعر صرف کرده دل و خاطر منیر

آن کردی از فساد که گر یادت آیدت رویت سیاه گردد و تیره شود ضمیر

چشمت همیشه مانده به دست توانگران تا اینت پانذ آرد و آن خز و آن حریر

اما همین که به چهال سالگی پا گذاشت کم کم از کرده های خود پشیمان شد و سرانجام در پی خوابی شگفت بسیار دگرگون شد. خود او سرگذشت آن دگرگونی را در آغاز سفرنامه چنین نوشته است:

"شبی در خواب دیدم که یکی مرا گفتی: چند خواهی خوردن از این شراب که خرد از مردم زایل کند. اگر بهوش باشی بهتر است. من جواب گفتم که: حکیمان جز این چیزی نتوانستند ساخت که اندوه دنیا کم کند. جواب دادی: در بی خودی و بی هوشی راحتی نباشد. حکیم نتوان گفت کسی را که مردم را به بی هوشی رهنمون باشد، بلکه چیزی باید طلبید که خرد و هوش را بیفزاید. گفتم که: من این از کجا آرم؟ گفت: جوینده یابنده باشد. سپس، به سوی قبله اشاره کرد و دیگر سخن نگفت."

هنگاهی که از خواب بیدار شد، آن گفته ها با او بود و بر او اثری ژرف گذاشت و با خود گفت:" از خواب دوشین بیدار شدم، اکنون باید که از خواب چهل ساله نیز بیدار شوم." و چنین اندیشید که همه ی کردار خود را دگرگون کند و از آن جا که در خواب او را به سوی قبله نشان داده بودند، بر آن شد که سفری به مکه داشته باشد و آیین های حج را به جا آورد. او سفر خود را در سال ۴۳۷ هجری از مرو و با همراهی برادرش ابوسعید و یک غلام هندی آغاز کرد. او از بخش های شمالی ایران به سوریه و آسیای صغیر و سپس فلسطین، مکه، مصر و بار دیگر مکه و مدینه رفت و پس از زیارت خانه ی خدا از بخش های جنوبی ایران به وطن بازگشت و راهی بلخ شد. پیامد آن سفر هفت ساله و سه هزار فرسنگی برای او دگرگونی فکری و برای ما سفرنامه ی ناصرخسرو است.

ماندگاری سه ساله ی ناصرخسرو در مصر باعث آشنایی او با پیروان فرقه ی اسماعیلیه و پذیرش روش و آیین آنان شد. پیروان آن آیین بر این باور بودند که امامت پس از امام جعفر صادق(ع) به یکی از فرزندان ایشان به نام محمد بن اسماعیل رسید که همچنان زنده است و پنهانی زندگی می کند. از آن جا که پیروان اسماعیل به خردورزی اهمیت زیادی می دانند، ناصرخسرو به آن فرقه گرایش پیدا کرد و به جایگاهی دست یافت که در مصر به خدمت خلیفه ی فاطمی مصر، المستنصر بالله ابوتمیم معد بن علی(۴۸۷ ۴۲۰ هجری قمری) رسید و از سوی او به عنوان حجت خراسان برگزیده شد.

ناصرخسرو در بازگشت به ایران، که همزمان با آغاز فرمان روایی سلجوقیان بود، در آغاز به بلخ رفت و در آن جا به تبلیغ مذهب اسماعیلی پرداخت. چیزی نگذشت که با مخالفت های گروه زیادی از مردم آن جا رو به رو شد و بیم آن بود که کشته شود. خود در این باره می گوید:


دانلود با لینک مستقیم


مقاله ناصرخسرو قبادیانی

زندگی نامه ناصرخسرو

اختصاصی از سورنا فایل زندگی نامه ناصرخسرو دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 7

 

زندگی نامه ناصرخسرو

از متن سفر نامه

حکیم ناصربن خسروبن حارث القبادیانی البلخی المروزی، با کنیه ابو معین و ملقب و متخلص به "حجت" در ذی القعده سال 394 هجری قمری متولد شده است. ناصر خسرو خود را در سفرنامه قبادیانی مروزی می‌خواند و این مطلب نشان می‌دهد که او در قبادیان متولد و در مرو ساکن بوده است. او از آن جهت خود را "حجت" می‌نامد که از طرف خلیفه‌ی فاطمی المستنصربالله به عنوان حجت منطقه خراسان انتخاب شده و برای نشر و دعوت در ایران و ماوراءانهر مامور شده بود.

ظاهرا ناصر خسرو از خانواده‌ی محتشمی است که به امور دولتی و شغل دیوانی مشغول بوده‌اند و از اشعار او معلوم می‌شود که در جوانی در دربار سلاطین و امراء راه داشته و چنانچه خود او در سفر نامه گفته از 26 سالگی در مجلس سلطان محمود غزنوی و پسرش مسعود راه یافته بود و پادشاه وقت او را خواجه‌ی خطیر نامیده است.

در مجموع آنچه مسلم است که او در جوانی مرفه و دارای عزت و جاه و جلال بوده و تا قبل از تبعید از وطن دارای مکنت و ثروت بوده و باغ و خان و ملک داشته است.

از شکل ظاهری او چیزی در دست نیست مگر اشاراتی که خود او به تنومندی و کشیدگی قامت و گیسوان بلندش که در جوانی داشته، می‌کند که بعد از آوارگی لاغر و شکسته و گیسوانش سفید شده است. در باب زندگی شخصی و خانوادگی او هم اطلاعات زیادی در دست نیست ولی به نظر می‌رسد دارای خانواده بزرگی بوده است. همچنین او از پسر و دوری و هجران خانواده‌اش در زمان تبعید که ظاهرا همراه او نبوده‌اند، در اشعارش مکرر یاد می‌کند. 

ناصر خسرو جوان

از ایام جوانی ناصر خسرو جز اشارات متفرقه که در اشعار و تصنیفات وی جسته و گریخته می‌شود اطلاع زیادی در دست نیست. آنچه از او می‌توان گفت آن است که ناصر خسرو از ابتدای جوانی به تحصیل علوم و فنون پرداخت و تقریبا در تمام علوم متداول عقلی و نقلی زمان خود مخصوصا علوم یونانی اعم از هندسه طب موسیقی و فلسفه تبحر پیدا کرده بود.

ظاهرا از همان اوایل جوانی به کتابت و شعر مشغول بوده و در ادبیات عرب و عجم هم ید طولانی داشت. به قول خودش مدتی را هم مثل شعرای زمان خود به باده خوری و عشق ورزی و گفتن اشعار مدح و غزل لهو می‌گذرانده و در دربار هم شاعر بوده و هم دبیر ملازم. علاوه بر فارسی و عربی که بر آن کاملا مسلط بوده احتمالا از زبان هندی بی‌اطلاع نبوده است. ناصر خسرو در کنار سایر علوم از نجوم هم سر رشته داشته و هرچند منکر تاثیرات ستارگان نبود ولی به غیبت گویی از روی ستاره‌شناسی اعتقادی نداشت..

در علم ملل و نحل و کسب اطلاع بر مذاهب و ادیان نیز رنج فراوان برده و نه تنها مذاهب اسلامی را بررسی کرده بلکه ادیان دیگر مانند دین هندوان، صائبین، نصاری و زردشتیان را نیز تحصیل نموده و چندی هم در جستجوی کیمیا بوده و غالبا در بحث و استدلال حقیقت‌جویی به سر برده و همین بحث و تحقیق و به قول خود او چون و چرا و نرفتن زیر بار تعبد، خاطر او را مشوش نموده و جوابی برای سوالات بی‌پایان خود در زمینه‌ی خلقت و حکمت شرایع در ظاهرا نیافته است. در حدود چهل سالگی وجدانش بیش از پیش مضطرب گردیده و در پی حقیقت افتاده و چنان که گذشت شاید برای یافتن حقیقت و تسکین وجدان نا‌ آرام خود بعضی مسافرت‌ها به ترکستان و هندوستان و سند کرده و با اندیشمندان ادیان و مذاهب مختلفه معاشرت و مباحثه نمود ولی با این همه جویندگی جواب تسکین بخشی به چون و چرا خود نیافته است..


دانلود با لینک مستقیم


زندگی نامه ناصرخسرو

جهانگردی

اختصاصی از سورنا فایل جهانگردی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

جهانگردی


جهانگردی

تا پنجاه سال قبل تعداد کسانی که برای سرگرمی و استراحت به یک کشور خارجی سفر می کردند بسیار کم و محدود بود. زیرا مسافرت ها اغلب طولانی و ناراحت کننده بودند و وسایل حمل و نقل سریع و راحت وجود نداشت و مسافرت بسیار گران تمام می شد.

جهانگردی در دنیای قدیم فقط به گروه خاصی از افراد اختصاص داشت. در کشور ایران در گذشته کلمه سیاح به کسانی گفته می شد که با هدف و منظور خاصی دست به سفر می زدند مانند ناصرخسرو، اصطلاح توریست (جهانگرد) از قرن نوزدهم معمول شد از ابتدای قرن بیستم حجم فعالیت های جهانگردی با صنعتی شدن جوامع افزایش یافته است.

 

این فایل دارای 11 صفحه می باشد.


دانلود با لینک مستقیم


جهانگردی