سورنا فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

سورنا فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

با توجه به اشباع بازارهای داخلی در آینده

اختصاصی از سورنا فایل با توجه به اشباع بازارهای داخلی در آینده دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 2

 

با توجه به اشباع بازارهای داخلی در آینده‌ای بسیار نزدیک و نیز با توجه به ورود محصولات خارجی به داخل کشور، به جرئت می‌توان گفت رمز توسعه و بقای سازندگان داخلی در سال‌های آینده، در گرو موفقیت در امر صادرات است. موفقیت در صادرات، دارای مشکلات و موانعی است که در ادامه به برخی از آنها اشاره می‌شود.

1. رقابتی نبودن سه عامل: قیمت، کیفیت و تحویل بموقع

سه عامل موثر در افزایش صادرات،‌ تولید محصولاتی با قیمت، کیفیت و تحویل به موقع مناسب و رقابتی است. به بیان دیگر، هر سازنده داخلی که بخواهد محصولات خود را صادر کند باید قیمت، کیفیت و تحویل به موقع محصولات خود را به سطح رقابتی در عرصه جهانی برساند. به‌طور خلاصه می‌توان گفت رقابتی نبودن سه عامل قیمت، کیفیت و تحویل بموقع در سازندگان داخلی،‌ ناشی از عوامل ذیل است:

الف - ضعف در مدیریت مالی سازندگان داخلی و در نتیجه افزایش هزینه‌های سربار و کاهش بهره‌وری، موجب افزایش قیمت محصولات سازندگان داخلی و بالاخره خروج از میدان رقابت جهانی خواهد شد.

ب - ضعف یا عدم وجود سیستم‌های کیفی سازندگان داخلی، عدم برخورداری آنها از استانداردهای جهانی و فقدان نظارت کافی برفرایندها و تجهیزات تولید، آزمون و بسته‌بندی محصولات، موجب افت کیفی آنها از سطح رقابت جهانی خواهد شد. نکته بسیار مهمی که در حوزه کیفیت محصولات صادراتی باید مد نظر قرار گیرد بحث خدمات پس از فروش است و باید توسط نمایندگان سازندگان داخلی در کشورهای خارجی انجام شود. متاسفانه سازندگان داخلی در این زمینه، ضعف‌های زیادی دارند.

پ- ضعف در سیستم حمل و نقل داخلی، ضعف در سیستم تأمین و تدارک مواد اولیه از منابع داخلی و خارجی (ضعف در سیستم زنجیره تامین)، عدم آشنایی با اصول و قوانین گمرکی و در نتیجه تاخیر در تولید و تحویل محصولات در سازندگان داخلی، از جمله عواملی هستند که باعث رقابتی نبودن تحویل بموقع سازندگان داخلی خواهند شد.

2. مشکلات سازندگان داخلی در انعقاد قراردادهای همکاری مشترک1

یکی از عمده‌ترین راه‌های افزایش صادرات، انعقاد قراردادهای همکاری مشترک فیمابین سازندگان داخلی و خارجی می‌باشد. شایان ذکر است در قراردادهای J.V. سازنده خارجی تضمین می‌کند که در ازای سرمایه‌گذاری مشترک و ارائه دانش فنی به سازنده داخلی بخشی از تولیدات سازنده داخلی را خریداری کرده و به این ترتیب، مشکل رقابتی نبودن قیمت، کیفیت و تحویل به‌موقع تولیدات سازنده داخلی را مرتفع کند. متاسفانه بعضی از سازندگان داخلی به دلایل ذیل قادر به انعقاد قراردادهای J.V. نیستند.

الف- عدم وجود امنیت، به دلیل اوضاع ناآرام سیاسی برای سرمایه‌گذاری توسط سازندگان خارجی

ب- عدم وجود سیستم‌ها، ماشین‌آلات و تجهیزات آزمون مناسب و در حد استانداردهای جهانی و قابل قبول برای سازندگان خارجی در سازندگان داخلی. این امر، گاهی ناشی از مشکلات مالی سازندگان داخلی است.

پ- عدم آشنایی سازندگان داخلی با اصول و نحوه مذاکره با سازندگان خارجی

3. ضعف در نگرش مدیریت حاکم بر سازندگان داخلی و عدم اهتمام مدیریت بر صادرات

مدیران سازندگان داخلی گاهی اظهار می‌کنند که در حال حاضر حتی قادر به پاسخگویی به بازار داخلی نیستند. در حالیکه بازار داخلی دیر یا زود اشباع شده و سازندگان داخلی چاره‌ای جز صادرات نخواهند داشت.

4. عدم شناخت کافی سازندگان داخلی نسبت به خصوصیات فرهنگی و اقتصادی کشورهای خارجی

یکی از مشکلاتی که باعث شکست در عرصه رقابت جهانی می‌شود این است که سازندگان داخلی با خصوصیات فرهنگی و اقتصادی کشورهایی که مشتریان بالقوه آنها هستند آشنا نیستند. از جمله این خصوصیات می‌توان به موارد ذیل اشاره کرد:

الف- زبان: دفاتر نمایندگی سازندگان داخلی مستقر در کشورهایی که مشتریان بالقوه هستند با زبان و سلایق فرهنگی این کشورها آشنا نیستند و به همین دلیل در برقراری ارتباط مناسب، ارائه تبلیغات موثر و در نتیجه افزایش فروش محصولات خود ناموفق خواهند بود.

ب- نحوه داد و ستد و قدرت خرید مصرف کنندگان خارجی

دفاتر نمایندگی سازندگان داخلی، مستقر در کشورهای خارجی با نحوه داد و ستد (نقدی یا اعتبار، نرخ بهره و ...) و همچنین با قدرت خرید و سطح زندگی مصرف کنندگان کشورهای خارجی آشنایی کامل ندارند و به همین دلیل، در فروش محصولات خود ناموفق خواهند بود.

5. عدم وجود تیمی موثر برای انجام امور صادراتی در سازندگان داخلی

سازندگان داخلی، فاقد تیمی موثر و فعال برای انجام امور صادراتی هستند. این تیم‌ها باید دارای تخصص‌هایی حداقل در زمینه‌های بازرگانی خارجی، تخصص‌های فنی و روانشناسی اجتماعی و غیره همراه با تجربیات عملی در زمینه صادرات باشند.

راه‌های موفقیت در صادرات

راه‌های موفقیت در صادرات به قرار ذیل می‌باشد:

1. رقابتی کردن قیمت محصولات صادراتی از طریق:

مدیریت مالی بهتر

تعریف شاخص‌های عملکردی و بهبود مستمر این شاخص‌ها

افزایش بهره‌وری

کاهش هزینه‌های سربار

2. رقابتی کردن کیفیت محصولات صادراتی از طریق:

ارتقای سیستم‌های کیفی

اخذ گواهینامه‌های کیفی از مراکز بین‌المللی

نظارت کافی مدیریت بر فرایندها و تجهیزات تولید، آزمون و بسته‌بندی

ارائه خدمات پس از فروش به‌طور موثر و کافی

3. رقابتی کردن تحویل بموقع محصولات صادراتی از طریق:

ایجاد سیستم‌های زنجیره تامین و نظارت کافی مدیریت بر فرایندهای زنجیره تامین

استفاده از سیستم‌های حمل و نقل مناسب و موثر

4. ایجاد بسترهای لازم برای انعقاد قراردادهای J.V. از طریق:

ترغیب و حمایت مالی سازندگان داخلی برای سرمایه‌گذاری در زمینه ایجاد سیستم‌ها، تجهیزات و ماشین‌آلات تولیدی و آزمایشگاهی که در حد استانداردهای جهانی بوده و برای سازندگان خارجی قابل قبول باشند.

5. ایجاد تیمی موثر و کارامد برای انجام امور صادراتی که دارای مشخصات ذیل باشند:

آشنایی با اصول و فنون مذاکرات خارجی

آشنایی کامل با اصول و قوانین گمرکی

آشنایی با روش‌های نوین تبلیغاتی

آشنایی با نقاط ضعف و قوت رقبایی که در عرصه بین‌المللی به صادرات محصولات خود می‌پردازند.

6. ایجاد سیستم تشویقی ویژه برای کارکنانی که بتوانند در امر صادرات موفق باشند.

7. ایجاد دفاتر نمایندگی در کشورهای خارجی با مأموریت‌های ذیل:

برگزاری و حضور در نمایشگاه‌های بین‌المللی و عرضه محصولات صادراتی

آشنایی با خصوصیات فرهنگی کشورهای خارجی از جمله زبان و سلایق فرهنگی و الگوهای مصرفی

آشنایی با نحوه داد و ستد کشورهای خارجی (نقدی یا اعتباری، نرخ بهره و ...)

8 . اولویت‌دهی و تمرکز فعالیت‌های صادراتی در کشورهایی که تبادلات بازرگانی بیشتری با ما دارند:

اولویت‌دهی و تمرکز فعالیت‌های صادراتی در کشورهایی که تبادلات بازرگانی بیشتری با ما دارند باعث ایجاد نوعی امنیت در فعالیت‌های صادراتی خواهد شد.

9. استفاده از مشاوران خارجی که دارای تجربه‌های عملی موفق در زمینه صادرات باشند.


دانلود با لینک مستقیم


با توجه به اشباع بازارهای داخلی در آینده

مقاله درباره بازارهای موازی

اختصاصی از سورنا فایل مقاله درباره بازارهای موازی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله درباره بازارهای موازی


مقاله درباره بازارهای موازی

لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"

 فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 تعداد صفحات:18

بازارهای موازی

حاشیه ارزی بازار موازی یکی از قیمت های نسبی مهم در اقتصاد بوده که از وجود بازارهای ارزی نشأت می گیرد. این عامل متغیرهای کلیدی اقتصاد را به طور قابل توجهی تحت تاثیر قرار داده و خود متاثر از آن هاست.

وجود بازارهای دوگانه و چندگانه ارزی در کشورهای در حال توسعه پدیده ای قابل مشاهده و غیرقابل انکار است. وجود چنین رژیم ارزی هرچند اقتصاد را از شوک های برونی در امان قرار داده و برای جلوگیری از تهی شدن ذخایر ارزی کشور پسندیده است، اما اثرات قابل توجهی را بر عملکرد اقتصاد کلان خواهد داشت. در بسیاری از کشورهای در حال توسعه بازارهای موازی ارز از ابعاد قابل توجهی برخوردار هستند و اختلاف قابل توجهی میان نرخ ارز در بازار موازی و بازار رسمی مشاهده می شود. این اختلاف در ادبیات اقتصادی به حاشیه ارزی معروف است.

حاشیه ارزی بازار موازی یکی از قیمت های نسبی مهم در اقتصاد بوده که از وجود بازارهای ارزی نشأت می گیرد. این عامل متغیرهای کلیدی اقتصاد را به طور قابل توجهی تحت تاثیر قرار داده و خود متاثر از آن هاست.

علاوه بر آن حاشیه ارزی یکی از شاخص های مهم از عدم سازگاری میان سیاست های اقتصاد کلان و رژیم های ارزی و تجاری محسوب می شود. تحقیقات نشان می دهد که حاشیه ارزی بالا اثرات زیانباری بر صادرات و رشد اقتصادی داشته و تنها اقتصاد را از شوک های برونی ایزوله می کند. نتایج کمی این تحقیقات حاکی از آن است که افزایش ۱۰ درصدی در حاشیه ارزی، رشد تولید را به میزان چهار درصد کاهش می دهد.

از زمان افزایش قیمت نفت در دهه ۱۳۵۰ تاکنون ساختار اقتصاد ایران وابستگی شدیدی به درآمدهای نفتی داشته است. وجود درآمدهای نفتی بالا در برخی از سال ها ذخایر ارزی قابل توجهی را برای اقتصاد ایران به ارمغان آورده که به اتکای این ذخایر دولت قادر به کنترل نرخ ارز بوده است. در این میان چنانچه شوک غیرمنتظره ای در بازار موازی ارز ایجاد شود، دولت به اتکای درآمدهای ارزی نفتی و تزریق آن در بازار موازی سعی در کنترل قیمت ارز در بازار موازی و حفظ و کاهش در حاشیه ارزی کرده است.با وجود این مساله در برخی از سال ها شاهد شکافی میان ارز رسمی و بازار موازی بوده که این خود ساختار کل اقتصاد را تحت تاثیر قرار می دهد.
وجود این شکاف و گسترش آن، به طور معمول و منطقی باعث قیمت گذاری بیش از حد واردات و قیمت گذاری کمتر از حد صادرات می شود. این مساله خود منجر به کاهش در صادرات رسمی و افزایش در قاچاق صادرات و فرار سرمایه از کانال بازارهای غیررسمی ارز خواهدشد. شکاف بالا میان ارز رسمی و بازار موازی به صورت مالیات منفی بر صادرات و یارانه واردات و کاهش در صادرات رسمی می شود. در این شرایط معمولا سطح بالای واردات از طریق ذخایر ارزی و یا بدهی های خارجی تامین می شود. بنابراین حاشیه ارزی بالا موجب افزایش کسری در حساب جاری، افزایش در بدهی خارجی و کاهش در ذخایر ارزی خارجی خواهد شد.
همچنین شکل گیری واحدهای اقتصادی در مورد قیمت های آتی بازار موازی و وجود شکاف بالا موجب افزایش تقاضای سفته بازی ارز در بازار موازی شده که این به نوبه خود شکاف ارزی را بیش تر خواهد کرد. از طرف دیگر هرچند که وجود شکاف ارزی موجب خرید ارز ارزان توسط دولت از صادرکنندگان می شود و به نوعی یک منبع درآمدی برای دولت منظور می شود اما این مساله خود به دلیل قاچاق صادرات و فروش ارز وارداتی به نرخ رسمی، موجب بدتر شدن وضعیت بودجه دولت در بلند مدت و خلق پول توسط بانک مرکزی جهت تامین کسری بودجه و به دنبال آن افزایش در تورم خواهد شد. مسایل مطرح شده در بالا باعث اتخاذ سیاست ها و اصلاحات ارزی متعددی جهت کاهش در حاشیه ارزی از طریق کاهش ارزش پول داخلی در بازار رسمی می شود. این سیاست توسط بسیاری از کشورهای درحال توسعه اتخاذ شده و در ایران نیز بانک مرکزی جهت از بین بردن حاشیه ارزی مبادرت به اتخاذ این سیاست در دوره های متعددی کرده است.
بررسی سیاست های ارزی و پولی و به خصوص سیاست کاهش ارزش پول داخلی و توسعه حجم پول در اقتصاد و تاثیر آن بر متغیرهای کلیدی اقتصاد، همچون حاشیه ارزی، نرخ ارز واقعی و سطح قیمت ها موضوع و هدف پژوهشی است که حسین قادری در رساله دکترای خود تحت عنوان «بررسی عوامل موثر بر حاشیه ارزی بازار موازی ارز، نرخ واقعی و سطح قیمت ها در اقتصاد ایران: کاربرد یک مدل همزمان» به آن می پردازد.سوالات اصلی و فرضیات این پژوهش که با راهنمایی کاظم یاوری و مشاوره سعید مشیری و حسین صادقی در دانشکده ادبیات دانشگاه تربیت مدرس و برای اخذ درجه دکترا در رشته اقتصاد، انجام و در بهار ۱۳۸۳ به اتمام رسیده است. به شرح زیر است:

▪ سوالات اصلی


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درباره بازارهای موازی

تحقیق و بررسی در مورد شناخت بازارهای فرش استان خراسان رضوی 75 ص

اختصاصی از سورنا فایل تحقیق و بررسی در مورد شناخت بازارهای فرش استان خراسان رضوی 75 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 75

 

عنوان: شناخت بازارهای فرش استان خراسان رضوی

فصل اول:

1-1- مقدمه:

فرش مهمترین کالای غیر صادراتی کشور است که طی چهاردهه گذشته بیش از4/1 ارزش صادرات غیر نفتی را تشکیل داده است. متوسط سهمآن ازصادرات غیرنفتی از27/21درصد طی سالهای 1357-1338به 87/36درصد دردهه بعد از انقلاب (67-1358) رسیده است. طی سالهای برنامه اول ودوم توسعه حدود 87/38درصد ازارزش صادرات غیرنفتی از صدورفرش دستباف تامین شده است.اما درسالهای بعد از برنامه اول توسعه سهم آن ازصادرات غیر نفتی روبه نقصان گذاشته به نحوی که ازدرصد درسال1373به 09/13 درصددرسال1380کاهش یافته است. به طور کلی طی چند دهه اخیرصادرات غیرنفتی کشور ازصادرات فرش دستباف تاثیر چشمگیری پذیرفته است. صادرات غیرنفتی با افزایش یا کاهش صادرات فرش دستباف نوسانهای شدیدی را تجربه نموده است وبا توسعه کمی وکیفی صادرات غیرنفتی ظهورکالاهای جدید درصادرات غیرنفتی، رکود بازار فرش دستباف ایران وجهان سبب شد که سهم فرش دستباف ازصادرات غیرنفتی رو به کاهش گذارد. بدین ترتیب صادرات غیرنفتی از شرایط تک محصولی صدور فرش دستباف رهایی یافته و ازتنوع کمی وکیفی کالای مختلف برخوردار شده است. (حسینی، 1383)

فرش دستباف به علت مرغوبیت کاربری وقیمت تمام شده آن بیشترمصرف خارجی داشته وبازارداخلی بسیارگسترده است.ازنظراقتصادی فرش دست باف کالایی لوکس وبا دوام است وازکشش درامدی بالایی برخوردارمی باشد، بنابراین با افزایش سطح درآمد ملی ورشد اقتصادی کشورهای واردکننده،چنانچه تبلیغات موثری برای ایجاد سلیقه مصرفی وجود داشته باشد، بازارجهانی مصرف فرش دستباف گسترش می یابد. درایران ازسال1362صادرات غیرنفتی بویژه فرش دست باف به تدریج دوران رکود خود راپشت سرگذاشت وسیرصعودی خودرابه طورناهماهنگ آغازکرد. دلیل این تحرک کاربرد برخی ازمکانیسم های تشویقی برای صادرات بود.ازجمله سیاست های تشویقی دراین سالهامی توان به افزایش مهلت واریزپیمان ارزی ومصرفی نرخ ارزشناوربه جای نرخ ارزترجیحی اشاره کرد.مصرفی نرخ ارزشناوربه جای نرخ ارز ترجیحی توسط بانک مرکزی درسال 1369باعث شد که درآمد صادرکنندگان ازجمله فرش به بیش ازسه برابرافزایش پیداکند،بطوریکه صادرکنندگان درازای تحویل هردلاربه جای 425ریال(نرخ ترجیحی)معادل 1350ریال دریافت می کردند.واین باعث افزایش صادرات درسالهای بعد شد.

ازنظراقتصادی،فرش دستباف کالایی لوکس وبادوام است وازکشش درآمدی بالایی برخوردارمی باشد.بنابراین باافزایش سطح درآمد ملی ورشد اقتصادی ،کشورهای واردکننده،چنانچه تبلیغات موثری برای ایجادسلیقه مصرفی وجودداشته باشد،بازارجهانی مصرف فرش دستباف گسترش می یابد.

حال دراین گزارش اهداف زیر مورد بررسی قرار می گیرد

1- بررسی تغییروتحولات تجارت(واردات وصادرات)جهانی فرش دستباف طی سالهای2005-2000

2 - شناسایی بازارهای هدف برای صادرات فرش دستباف خراسان

3 - بررسی اقدامات وتمهیدات لازم برای توسعه بازار صادرات فرش به کشورهای دیگر

شناسایی بازارهای هدف به منظور توسعه تجارت خارجی استان خراسان

بازار هدف نوعی بازار بالقوه است که خارج از مرزهای کشور قرار دارد، ولی احتمالاً هنوز به فعلیت نرسیده است، اما در صورت تدوین راهبرد صحیح بازارشناسی و بازاریابی بین المللی می توان در آن بازار نفوذ کرد. بنابراین، تعریف بازار هدف بی ارتباط با تعریف کلی بازار نیست، با این تفاوت که بیشتر تعاریف مربوط به بازار هدف را می توان به بازارهای بین المللی نسبت داد. چنانچه یک بازار بین المللی از رشد مستمر و با ثبات تقاضا و از مقیاس مناسب اقتصادی برخوردار باشد، می توان آن را به عنوان ابزار بالقوه بازار هدف به حساب آورد (فتحی، 1384). به چند دلیل شناسایی بازار هدف اهمیت دارد:

الف- یکی از عوامل مؤثر در اجرای صحیح راهبرد وابستگی به صادرات (نوعی راهبرد توسعه صادرات) تولید متناسب با نیازها و ترجیحات و سلیقه های مصرف کنندگان خارجی است. به عبارت دیگر در این رویکرد، عوامل مؤثر بر تولید اغلب خارجی هستند. امروزه به جهت رقابت شدید بین عرضه کنندگان محصول در بازارهای جهانی، مصرف کنندگان نقش تعیین کننده در تقاضای جهانی محصولات دارند. از این حیث توجه به عوامل مؤثر بر تقاضای مصرف کنندگان خارجی، می تواند در موفقیت راهبرد توسعه صادرات کشور عرضه کننده محصول، نقش مؤثری ایفا کند. با انتخاب بازار هدف، نه تنها امکان تامین خواسته ها و انتظارات خریداران وسعت می یابد، بلکه ارائه کالاهای مناسب و مطابق مصرف کنندگان خارجی نیز شکل پویا و مناسبی پیدا می کند.

ب- شناسایی بازار هدف، این امکان را می دهد که تلاش بازاریابی متمرکز شود و حتی در زمینه تولید و فعالیت های مربوط به آن نیز از پراکنده نگری و عمل کردن در رشته های متعدد که بنگاه را از دستیابی به تخصص دور می کند و استفاده بهینه از منابع و امکانات را تحت تأثیر قرار می دهد، پرهیز شود. تولید کنندگان نیازمند آن هستند که فعالیت های تبلیغی خود را توسعه دهند و ارتباط قوی تری با بازارهای هدف ایجاد کنند. در واقع آن ها باید به بهترین نحو اطلاعات مفیدی از تولیدات خود را در اختیار بازارهای مذکور قرار دهند و معرفی درستی از محصولات خود داشته باشند.

هر بازار از بخش های کوچکتری تشکیل شده است که هر کدام از نظر نیازها، گرایش ها و سلیقه های مصرفی و نیز قدرت خرید و درآمد، ویژگی های خود را داراست. تمرکز بر هر بخش از یک بازار، به لحاظ این ویژگی ها، این مزیت را دارد که بهتر و مناسب تر می توان برنامه ریزی کرد و نسبت به رفع خواسته های مشتریان اقدامات مؤثری به عمل آورد. بنابراین در تعیین بازار هدف باید به این نکته توجه داشت که تقسیم بازار، کارایی تعیین دقیق بازار هدف یک محصول را افزایش می دهد و در نهایت ریسک تجاری را کاهش می دهد. علاوه بر آن، زمانی که در فرایند تعیین بازار هدف تقسیم بازار مد نظر باشد، به طوری که کالا با تمامی خصوصیات مشتریان مطابقت داشته باشد، به طور مسلم هزینه تبلیغات و سایر هزینه ها کاهش خواهد یافت. تقسیم بازار بر اساس عوامل جغرافیایی، روانی، رفتاری و عوامل بازاریابی صورت می گیرد.

در روابط سیاسی و تجاری، توان اقتصادی و سیاسی کشور مقابل نیز باید در نظر گرفته شود. این امر به ویژه در جهان رو به تحول که هر لحظه با یک نوآوری (فن شناختی) همراه است، اهمیت دارد. ارتباط سیاسی و تجاری با کشورهای در حال توسعه به تنهایی نمی تواند منجر به تحکیم روابط در سطح بین المللی شود. از طرف دیگر، ایجاد روابط قوی با کشورهای پیشرفته نیز در صورت بی دقتی، احتمال بروز رابطه یک طرفه را در پی دارد. بنابراین مراوده با ترکیبی از این دو دسته از کشورها ( کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه)، با توجه به نتایج مطالعات همه جانبه و شرایط سیاسی و تجاری جهانی، میزان خطر را کاهش خواهد داد. در هر حال، در تعیین شرکای تجاری و بازارهای هدف از بین کشورها، عوامل سیاسی و تجاری را باید در کنار هم در نظر گرفت و صرفاً ملاحظات یکی از آن دو را نباید در نظر داشت (فتحی، 1384).

گذشته از امکانات و توانمندی های هر کشور در تولید و صدور کالاها، نقش بازارهای صادراتی و بازارهای هدف نیز بسیار حایز اهمیت است. امروزه به جهت وسعت بازارهای جهانی و وجود تفاوت های مهم اجتماعی و اقتصادی در بین کشورها و گروههای مختلف مصرف کننده، به کارگیری یک روش اصولی و نوین برای شناسایی و یا اصطلاحاً تعیین و اولویت بندی بازارهای هدف صادراتی، از جمله الزامات دستیابی به هدف جهش صادراتی محسوب می شود. ممکن است کشوری در تولید و صدور کالاهایی از مزیت نسبی برخوردار باشد، اما به علت عدم شناخت بازارهای صادراتی (بازارهای هدف)، موانع قرار داده شده در بازارهای هدف و یا عدم آگاهی از قوانین و مقررات حاکم بر آن بازارها، ناتوان از صدور کالا به آن بازارها شود، بنابراین یکی از محوری ترین مباحث در تجارت بین الملل، شناسایی بازارهای هدف کالاهای صادراتی است تا بدین ترتیب با آگاهی از شرایط عرضه و تقاضا، نیازهای وارداتی، کمیت و کیفیت تقاضای وارداتی و سرانجام مجموعه قوانین و مقررات حاکم بر این بازارها و ساختارهای متفاوت اجتماعی و فرهنگی آن ها، زمینه های بازاریابی برای صدور کالاهای صادراتی مورد نظر به این بازارها فراهم شود (فتحی، 1381).


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق و بررسی در مورد شناخت بازارهای فرش استان خراسان رضوی 75 ص

مفاله در مورد شناخت بازارهای فرش استان خراسان رضوی 75 ص

اختصاصی از سورنا فایل مفاله در مورد شناخت بازارهای فرش استان خراسان رضوی 75 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 75

 

عنوان: شناخت بازارهای فرش استان خراسان رضوی

فصل اول:

1-1- مقدمه:

فرش مهمترین کالای غیر صادراتی کشور است که طی چهاردهه گذشته بیش از4/1 ارزش صادرات غیر نفتی را تشکیل داده است. متوسط سهمآن ازصادرات غیرنفتی از27/21درصد طی سالهای 1357-1338به 87/36درصد دردهه بعد از انقلاب (67-1358) رسیده است. طی سالهای برنامه اول ودوم توسعه حدود 87/38درصد ازارزش صادرات غیرنفتی از صدورفرش دستباف تامین شده است.اما درسالهای بعد از برنامه اول توسعه سهم آن ازصادرات غیر نفتی روبه نقصان گذاشته به نحوی که ازدرصد درسال1373به 09/13 درصددرسال1380کاهش یافته است. به طور کلی طی چند دهه اخیرصادرات غیرنفتی کشور ازصادرات فرش دستباف تاثیر چشمگیری پذیرفته است. صادرات غیرنفتی با افزایش یا کاهش صادرات فرش دستباف نوسانهای شدیدی را تجربه نموده است وبا توسعه کمی وکیفی صادرات غیرنفتی ظهورکالاهای جدید درصادرات غیرنفتی، رکود بازار فرش دستباف ایران وجهان سبب شد که سهم فرش دستباف ازصادرات غیرنفتی رو به کاهش گذارد. بدین ترتیب صادرات غیرنفتی از شرایط تک محصولی صدور فرش دستباف رهایی یافته و ازتنوع کمی وکیفی کالای مختلف برخوردار شده است. (حسینی، 1383)

فرش دستباف به علت مرغوبیت کاربری وقیمت تمام شده آن بیشترمصرف خارجی داشته وبازارداخلی بسیارگسترده است.ازنظراقتصادی فرش دست باف کالایی لوکس وبا دوام است وازکشش درامدی بالایی برخوردارمی باشد، بنابراین با افزایش سطح درآمد ملی ورشد اقتصادی کشورهای واردکننده،چنانچه تبلیغات موثری برای ایجاد سلیقه مصرفی وجود داشته باشد، بازارجهانی مصرف فرش دستباف گسترش می یابد. درایران ازسال1362صادرات غیرنفتی بویژه فرش دست باف به تدریج دوران رکود خود راپشت سرگذاشت وسیرصعودی خودرابه طورناهماهنگ آغازکرد. دلیل این تحرک کاربرد برخی ازمکانیسم های تشویقی برای صادرات بود.ازجمله سیاست های تشویقی دراین سالهامی توان به افزایش مهلت واریزپیمان ارزی ومصرفی نرخ ارزشناوربه جای نرخ ارزترجیحی اشاره کرد.مصرفی نرخ ارزشناوربه جای نرخ ارز ترجیحی توسط بانک مرکزی درسال 1369باعث شد که درآمد صادرکنندگان ازجمله فرش به بیش ازسه برابرافزایش پیداکند،بطوریکه صادرکنندگان درازای تحویل هردلاربه جای 425ریال(نرخ ترجیحی)معادل 1350ریال دریافت می کردند.واین باعث افزایش صادرات درسالهای بعد شد.

ازنظراقتصادی،فرش دستباف کالایی لوکس وبادوام است وازکشش درآمدی بالایی برخوردارمی باشد.بنابراین باافزایش سطح درآمد ملی ورشد اقتصادی ،کشورهای واردکننده،چنانچه تبلیغات موثری برای ایجادسلیقه مصرفی وجودداشته باشد،بازارجهانی مصرف فرش دستباف گسترش می یابد.

حال دراین گزارش اهداف زیر مورد بررسی قرار می گیرد

1- بررسی تغییروتحولات تجارت(واردات وصادرات)جهانی فرش دستباف طی سالهای2005-2000

2 - شناسایی بازارهای هدف برای صادرات فرش دستباف خراسان

3 - بررسی اقدامات وتمهیدات لازم برای توسعه بازار صادرات فرش به کشورهای دیگر

شناسایی بازارهای هدف به منظور توسعه تجارت خارجی استان خراسان

بازار هدف نوعی بازار بالقوه است که خارج از مرزهای کشور قرار دارد، ولی احتمالاً هنوز به فعلیت نرسیده است، اما در صورت تدوین راهبرد صحیح بازارشناسی و بازاریابی بین المللی می توان در آن بازار نفوذ کرد. بنابراین، تعریف بازار هدف بی ارتباط با تعریف کلی بازار نیست، با این تفاوت که بیشتر تعاریف مربوط به بازار هدف را می توان به بازارهای بین المللی نسبت داد. چنانچه یک بازار بین المللی از رشد مستمر و با ثبات تقاضا و از مقیاس مناسب اقتصادی برخوردار باشد، می توان آن را به عنوان ابزار بالقوه بازار هدف به حساب آورد (فتحی، 1384). به چند دلیل شناسایی بازار هدف اهمیت دارد:

الف- یکی از عوامل مؤثر در اجرای صحیح راهبرد وابستگی به صادرات (نوعی راهبرد توسعه صادرات) تولید متناسب با نیازها و ترجیحات و سلیقه های مصرف کنندگان خارجی است. به عبارت دیگر در این رویکرد، عوامل مؤثر بر تولید اغلب خارجی هستند. امروزه به جهت رقابت شدید بین عرضه کنندگان محصول در بازارهای جهانی، مصرف کنندگان نقش تعیین کننده در تقاضای جهانی محصولات دارند. از این حیث توجه به عوامل مؤثر بر تقاضای مصرف کنندگان خارجی، می تواند در موفقیت راهبرد توسعه صادرات کشور عرضه کننده محصول، نقش مؤثری ایفا کند. با انتخاب بازار هدف، نه تنها امکان تامین خواسته ها و انتظارات خریداران وسعت می یابد، بلکه ارائه کالاهای مناسب و مطابق مصرف کنندگان خارجی نیز شکل پویا و مناسبی پیدا می کند.

ب- شناسایی بازار هدف، این امکان را می دهد که تلاش بازاریابی متمرکز شود و حتی در زمینه تولید و فعالیت های مربوط به آن نیز از پراکنده نگری و عمل کردن در رشته های متعدد که بنگاه را از دستیابی به تخصص دور می کند و استفاده بهینه از منابع و امکانات را تحت تأثیر قرار می دهد، پرهیز شود. تولید کنندگان نیازمند آن هستند که فعالیت های تبلیغی خود را توسعه دهند و ارتباط قوی تری با بازارهای هدف ایجاد کنند. در واقع آن ها باید به بهترین نحو اطلاعات مفیدی از تولیدات خود را در اختیار بازارهای مذکور قرار دهند و معرفی درستی از محصولات خود داشته باشند.

هر بازار از بخش های کوچکتری تشکیل شده است که هر کدام از نظر نیازها، گرایش ها و سلیقه های مصرفی و نیز قدرت خرید و درآمد، ویژگی های خود را داراست. تمرکز بر هر بخش از یک بازار، به لحاظ این ویژگی ها، این مزیت را دارد که بهتر و مناسب تر می توان برنامه ریزی کرد و نسبت به رفع خواسته های مشتریان اقدامات مؤثری به عمل آورد. بنابراین در تعیین بازار هدف باید به این نکته توجه داشت که تقسیم بازار، کارایی تعیین دقیق بازار هدف یک محصول را افزایش می دهد و در نهایت ریسک تجاری را کاهش می دهد. علاوه بر آن، زمانی که در فرایند تعیین بازار هدف تقسیم بازار مد نظر باشد، به طوری که کالا با تمامی خصوصیات مشتریان مطابقت داشته باشد، به طور مسلم هزینه تبلیغات و سایر هزینه ها کاهش خواهد یافت. تقسیم بازار بر اساس عوامل جغرافیایی، روانی، رفتاری و عوامل بازاریابی صورت می گیرد.

در روابط سیاسی و تجاری، توان اقتصادی و سیاسی کشور مقابل نیز باید در نظر گرفته شود. این امر به ویژه در جهان رو به تحول که هر لحظه با یک نوآوری (فن شناختی) همراه است، اهمیت دارد. ارتباط سیاسی و تجاری با کشورهای در حال توسعه به تنهایی نمی تواند منجر به تحکیم روابط در سطح بین المللی شود. از طرف دیگر، ایجاد روابط قوی با کشورهای پیشرفته نیز در صورت بی دقتی، احتمال بروز رابطه یک طرفه را در پی دارد. بنابراین مراوده با ترکیبی از این دو دسته از کشورها ( کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه)، با توجه به نتایج مطالعات همه جانبه و شرایط سیاسی و تجاری جهانی، میزان خطر را کاهش خواهد داد. در هر حال، در تعیین شرکای تجاری و بازارهای هدف از بین کشورها، عوامل سیاسی و تجاری را باید در کنار هم در نظر گرفت و صرفاً ملاحظات یکی از آن دو را نباید در نظر داشت (فتحی، 1384).

گذشته از امکانات و توانمندی های هر کشور در تولید و صدور کالاها، نقش بازارهای صادراتی و بازارهای هدف نیز بسیار حایز اهمیت است. امروزه به جهت وسعت بازارهای جهانی و وجود تفاوت های مهم اجتماعی و اقتصادی در بین کشورها و گروههای مختلف مصرف کننده، به کارگیری یک روش اصولی و نوین برای شناسایی و یا اصطلاحاً تعیین و اولویت بندی بازارهای هدف صادراتی، از جمله الزامات دستیابی به هدف جهش صادراتی محسوب می شود. ممکن است کشوری در تولید و صدور کالاهایی از مزیت نسبی برخوردار باشد، اما به علت عدم شناخت بازارهای صادراتی (بازارهای هدف)، موانع قرار داده شده در بازارهای هدف و یا عدم آگاهی از قوانین و مقررات حاکم بر آن بازارها، ناتوان از صدور کالا به آن بازارها شود، بنابراین یکی از محوری ترین مباحث در تجارت بین الملل، شناسایی بازارهای هدف کالاهای صادراتی است تا بدین ترتیب با آگاهی از شرایط عرضه و تقاضا، نیازهای وارداتی، کمیت و کیفیت تقاضای وارداتی و سرانجام مجموعه قوانین و مقررات حاکم بر این بازارها و ساختارهای متفاوت اجتماعی و فرهنگی آن ها، زمینه های بازاریابی برای صدور کالاهای صادراتی مورد نظر به این بازارها فراهم شود (فتحی، 1381).


دانلود با لینک مستقیم


مفاله در مورد شناخت بازارهای فرش استان خراسان رضوی 75 ص

تحقیق در مورد بررسی انواع ابزارهای مالی در بازارهای مالی جهان جهت جذب سرمایه های مردمی و رشد اقتصادی

اختصاصی از سورنا فایل تحقیق در مورد بررسی انواع ابزارهای مالی در بازارهای مالی جهان جهت جذب سرمایه های مردمی و رشد اقتصادی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 190

 

بررسی انواع ابزارهای مالی در بازارهای مالی جهان جهت جذب سرمایه های مردمی و رشد اقتصادی

فصل اول :

نوآوریهای ابزاری

1-1) مقدمه:

وجود ابزارهای مالی گوناگون و متنوع در بازار مالی. انگیزش و مشارکت بیشتر مردم را در تأمین منابع مالی فعالیتهای اقتصادی درازمدت به همراه می‌آورد. تنوع ابزارهای مالی از نظر ترکیب ریسک و بازده و ماهیت سود و شیوه مشارکت در ریسک گروههای مختلفی را به سوی خود می‌کشاند. مطالعة سیر تاریخی بازار مالی در کشورهای پیشرفته و توسعه یافته نشان می‌دهد که این کشورها همواره سعی کرده‌اند که با انجام نوآوریهای مالی در زمینة ابزارهای مالی گونه‌ها و زمینه‌های بکارگیری ابزارهای مالی را گسترش دهند و از این طریق سرمایه‌های بیشتری را جذب کنند. شناخت این ابزارهای جدید می‌تواند ما را در توسعه هر چه بهتر بازار مالی کشورمان یاری رساند و بدین ترتیب رشد و توسعة اقتصادی را تسهیل و تسریع بخشد. همانطور که در فصل اول اشاره گردید بهترین شکل تأمین مالی سرمایه‌گذاریهای درازمدت. از محل پس اندازها و نقدینگی بخش خصوصی و از طریق بازار مالی محقق می‌شود. بازار مالی در هدایت پس اندازهای کوچک به سرمایه‌گذاریهای مولد. جذب پس اندازهای راکد در تولید. اصلاح ساختار بخشهای اقتصاد. افزایش درآمد ملی. افزایش درآمد دولت و ... نقش مهمی می‌تواند ایفا کند. دستیابی به این هدفها مستلزم گسترش بازار مالی از طریق تنوع بخشیدن به ابزارها و نهادهای مالی است. بدیهی است نخستین گام در متنوع ساختن، دستیابی به شناخت کامل و دقیق از انواع آن است. در تحقیق پیش روی سعی شده است انواع ابزارهای مالی موجود در بازارهای مالی جهان اشاره شود و ضمن آن ویژگیها، زمینه‌ها، کاربرد، وجوه افتراق و اشتراک ابزارها و ... تبیین شود.

ابزارهای مالی جدید که بواسطة نوآوری‌های ابزاری ایجاد گردیده‌اند از لحاظ تنوع و تعداد بسیار وسیع و گسترده هستند بنابراین در این تحقیق سعی خواهد شد ابزارهای اصلی و بیشتر کاربرد پذیر معرفی و بررسی گردند. بدین منظور ابتدا ابزارهای نوین معرفی شده در سیستم بانکی معرفی می‌شوند و سپس انواع ابزارهای مالی منتشر شده در بازارهای اولیه یا ثانویه سیستم مالی بررسی می‌گردند.

1-2) ابزارهای مالی نوین در سیستم بانکداری

3-2-1) حسابهای ویژه جاری: Special checking Account

این نوآوری مالی در سیستمهای بین سالهای 60-1935 رخ داد. تا قبل از جنگ جهانی بانکهای تجاری فقط برای بنگاههای تجاری واحدها و مؤسسات دولتی و افراد ثروتمند، حساب جاری فراهم می‌کردند. در آن دوره بخش عمده‌ای از جمعیت فقیر بودند و توانایی پرداخت حداقل مقدار برای باز کردن حسابهای جاری (در سال 1930 حداقل مقدار موجودی تقریباٌ معادل 000/10 دلار امروز بود) نداشتند و از سوی دیگر افراد عاید بیشتر خریدهایشان را بصورت نقد انجام می‌دادند. اما پس از جنگ جهانی با رشد و افزایش درآمد و خریدهای افراد، انجام معاملات نقدی با مشکلات مختلف روبرو گردید و به همین دلیل میل شدیدی در بین افراد برای انجام پرداختهای خود بوسیلة چک


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد بررسی انواع ابزارهای مالی در بازارهای مالی جهان جهت جذب سرمایه های مردمی و رشد اقتصادی