سورنا فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

سورنا فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

گزارش تخصصی معلمان چالش ها ، مشکلات و موانع در رابطه با مشکلات درس تربیت بدنی

اختصاصی از سورنا فایل گزارش تخصصی معلمان چالش ها ، مشکلات و موانع در رابطه با مشکلات درس تربیت بدنی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

گزارش تخصصی معلمان چالش ها ، مشکلات و موانع در رابطه با مشکلات درس تربیت بدنی


گزارش تخصصی معلمان چالش ها ، مشکلات و موانع در رابطه با مشکلات  درس تربیت بدنی

دانلود گزارش تخصصی معلمان چالش ها ، مشکلات و موانع در رابطه با مشکلات  درس تربیت بدنی بافرمت ورد وقابل ویرایش تعداد صفحات 115

دانلود گزارش تخصصی معلمان,راهکارها,پیشنهادات,گزارش تخصصی فرهنگیان,

این گزارش تخصصی جهت ارائه برای ارزشیابی و کسب امتیاز کامل و همچنین جهت ارائه به عنوان تحقیق ارتقاء شغلی بسیار کامل میباشد

مقدمه


معلمان تربیت بدنی که همچون سایر معلمان، وظیفه خطیر تعلیم و تربیت را بر عهده داشته و از جهاتی که بعداً ذکر آن به میان خواهد آمد، شاید کارشان مؤثرتر نیز باشد، در طول سال تحصیلی بر خلاف نظر عامه که معتقدند، معلمان تربیت بدنی، کار راحت‌تری در مدرسه دارند. با مشکلات عدیده‌ای روبرو می‌باشند.
وابسته نبودن درس تربیت بدنی به چارچوب کلاس، نداشتن امتحان کتبی و تصحیح اوراق و... موجب شده تا عموم مردم تصور کنند، معلم تربیت بدنی راحت‌ترین و بی دردسرترین معلم مدرسه است. اما برخلاف این تصور، با مشکلات و عوامل استرس‌زای متعددی مواجهند که می‌توان با دقت به آنها به وظیفه سنگین دبیران تربیت‌بدنی، علاوه بر وظیفه‌ای که سایر همکاران بر عهده دارند پی‌برد. لذا ذیلاً به اهمّ آنها اشاره شده تا بتوان با برنامه‌ریزی دقیق از طرف مسوولین و با مساعدت همکاران در جهت حل آنها اقدام کرد:
1- کمبود یا عدم وجود امکانات و فضای مناسب ورزشی
پرواضح است، مدارسی که به جای یک توپ در زنگ ورزش، از چند توپ و علاوه برداشتن میدان فوتبال، دارای میدان‌های والیبال، بسکتبال و... باشند، موجب افزایش کارایی معلم ورزش و کاهش برخورد و تنش بین معلم و دانش‌آموزان می‌شود. همچنین کمبود فضای مناسب ورزشی در برخی مدارس، منجمله مدارس غیر انتفاعی استیجاری که بعضی دانش‌آموزان مجبورند زنگ ورزش را به یک رشته ورزشی پرداخته و بعضی نیز در حیاط مدرسه بیکار بمانند. خود موجب برخوردهایی بین شاگردان می‌شود.
2- عوامل تهدید کننده سلامت دانش آموزان
حفظ سلامت شاگردان، از وظایف اولیای مدرسه می‌باشد. برخی عوامل تهدید کننده سلامت شاگردان مانند: دیرک‌های دروازه، رعایت نشدن فاصله مناسب بین دیوارها و خطکشی میادین ورزشی مدرسه و... که ‌گاه صدمات جسمی و در پی آن مشکلات حقوقی را برای همکاران موجب شده است. البته بخشنامه شده که جهت رفع این موانع، باید کتباً معلم تربیت‌بدنی از مدیر مدرسه درخواست کند. لذا پیشنهاد می‌شود که شایسته است این موارد به‌صورت بخشنامه، مسوولیت را مستقیماً بر عهده مدیران محترم مدارس واگذار کند.
3- شرایط نامطلوب حیاط مدرسه به عنوان کلاس ورزش
معلمان تربیت‌بدنی مجبور به حضور در حیاط مدرسه بوده و لذا به قولی، سرد و گرم روزگار را می‌چشند. در حالی که سایر همکاران از شرایط نسبتاً مطلوب داخل کلاس بهره‌مندند. لذا با توجه به اینکه کشورمان از انواع اقالیم برخوردار می‌باشد شایسته است جهت کاهش اثرات نامطلوب آب و هوایی (که ناشی از عناصر اقلیمی از قبیل: تابش شدید آفتاب، سرما، باد، باران و... می‌باشد)، طراحی ساختمان و حیاط مدارس به گونه‌ای باشد که هماهنگ با اقلیم منطقه باشد و حتی‌الامکان به ساخت سالن ورزشی در مدارس اقدام شود. همچنین در حیاط مدرسه مکانی مناسب برای استقرار معلم تربیت‌بدنی تعبیه شده تا بهترین شرایط را برای نظارت کامل در حیاط مدرسه داشته باشد.
4- نظارت بر کلاسی به وسعت حیاط مدرسه و بر شاگردانی که خود را نسبتاً آزاد و خارج از چارچوب کلاس می‌پندارند، از دیگر مشکلات معلمان تربیت‌بدنی است.
5- کم اهمیت بودن درس تربیت‌بدنی در نظر عامه مردم
از دلایل کم اهمیت بودن، می‌توان به: نبود معلمان متخصص تربیت‌بدنی در مدارس، نبود کتاب تربیت بدنی و....
6- سروکار داشتن با دانش‌آموزان مقطع راهنمایی که از یک سو دارای ویژگی‌های شخصیتی کودکی (مقطع ابتدایی) و از سوی دیگر دارای ویژگی‌های شخصیتی مقطع متوسطه هستند و دارای روان ناآرام خاص دوره نوجوانی و بلوغند، از لحاظ نحوه تعامل و ارتباط در طول سال، مشکلاتی را برای همکاران ایجاد می‌کند.
7- نحوه تعامل معلمان تربیت بدنی با شاگردانی که به نوعی مشکل جسمی دارند از قبیل دانش‌آموزان دارای نقص عضو، بیماری‌های قلبی-ریوی، شاگردان دارای اضافه وزن یا بی‌علاقه به ورزش و... از حیث انجام فعالیت‌های ورزشی و نیز نحوه گرفتن امتحان و نمره دادن از دیگر مشکلات همکاران محترم می باشد.

8-حضور شاگردان کلاس‌هایی که دارای وقت بیکاری می‌باشند، موجب مزاحمت و اخلال در کلاس تربیت‌بدنی می‌شوند.
9- عدم آگاهی کافی همکاران تربیت‌بدنی از قوانین و مقررات جدید رشته‌های مختلف ورزشی.
10- عدم آگاهی معلمان تربیت‌بدنی از شیوه‌های تدریس و کلاسداری موفق سایر همکاران. که لازم است بهترین شیوه‌های تدریس در قالب کلاس‌های ضمن خدمت یا به صورت کتابچه جهت استفاده در اختیار همکاران قرار گیرد.
11- شیوه امتحان گرفتن.
اینکه معلم تربیت‌بدنی موظف است در هر نوبت، 2 تست آمادگی جسمانی، امتحان عملی و تئوریِ مهارت ورزشی از آموخته‌های شاگردان را تک به تک و بدون کمک و مراقبت سایر همکاران بگیرد که این حداقل 2 تا 3 هفته از وقت همکاران را به خود اختصاص می‌دهد.
12- نحوه نمره دادنِ پس از امتحان.
جدول نُرم پیشنهادی، متأسفانه از استاندارد خاصی برخوردار نبوده و بهتر است، از جدول مذکور برای هر شهرستان جداگانه تهیه و تدوین شده و شرایط بدنی دانش‌آموزان از قبیل قد و وزن نیز در آن لحاظ گردد.
13- عدم همکاری برخی مدیران مدارس با اعزام تیم‌های ورزشی مدرسه به مسابقات آموزشگاه‌ها.
بررسی و تحلیل تربیت بدنی در کشور و مدارس
 حضور تاریخی تربیت بدنی در برنامه‌های درسی مدارس و سایر نهادهای رسمی و غیررسمی اجتماعی گویای این حقیقت است که تربیت بدنی آزمون زمان را پشت سر گذارده و به‌عنوان یک فعالّیت آموزشی و پرورشی پذیرفته شده است. به راستی شواهد علمی بسیاری وجود دارد که بر نیاز اساسی کودکان، نوجوانان و جوانان به آموزش تربیت بدنی و نقش یک زندگی فعّال و سهم تربیت بدنی در آن و همچنین لزوم تشویق کودکان به شرکت در ورزش‌ها تأکید دارد.
در نیمه دوم قرن بیستم شواهد بسیار قوی پزشکی و سایر شواهد علمی در تأیید وجود درس تربیت بدنی به‌عنوان یک درس اساسی در برنامه درسی مدارس ارائه شد که این شواهد مبانی علمی سنگ زیربنای "فرد فرهیخته در تربیت بدنی" و شرکت منظّم و مادام العمر در فعالیت‌های بدنی را تشکیل می‌دهد. تربیت بدنی آن‌قدر مهّم است که تشکیلات آموزشی، علمی و فرهنگی سازمان ملل (یونسکو) در منشور خود به سال ۱۹۷۸ جایگاه آن را به‌عنوان یکی از "حقوق اساسی بشر" به رسمیت شناخت و خواستار فراهم آوردن فرصت‌های آموزشی برای آن در سیستم‌های آموزشی کشورها گردید (ماده ۱) و از کشورها خواسته شد تا با اختصاص جایگاه شایسته و مهم در نظام آموزشی، تربیت بدنی و ورزش را ارتقاء بخشند (ماده ۲). همچنین مادّه‌های ۴ و ۵ منشور یونسکو بر تأمین نیروی انسانی کافی و متخصّص برای درس تربیت بدنی، برنامه‌ریزی درسی جامع‌الاطراف و فراهم آوردن امکانات و ابزارهای لازم برای درس تربیت بدنی و ورزش تأکید دارند. علاوه بر این‌ها، حمایت پژوهشی، اطلاع رسانی کافی و حمایت وسائل ارتباط جمعی، مقامات دولتی و نهادهای تخصّصی غیردولتی نیز به صورت یک کوشش هماهنگ در جهت ارتقای درس تربیت بدنی خواسته شده است (مواد ۶ و ۸). امّا علی‌رغم حضور تاریخی و شواهد فراوان علمی و پذیرش ماهیّت تربیت بدنی به‌عنوان نیاز دانش‌آموزان و یک فعالیت آموزشی، تربیت بدنی برای سیاست‌گزاران در مدارس بسیاری از کشورها اولویت به شمار نمی‌آید و به نظر می‌رسد که این درس در مدارس این‌گونه کشورها در خطر قرار دارد. درس تربیت بدنی در ایران نیز در طول تاریخ ۸۰ ساله خود دستخوش فراز و نشیب‌های فراوانی شده است.
 این درس که در بدو قانونی شدن آن به سال ۱۳۰۶ شمسی توسط مجلس شواری ملی سابق روزی ۱ ساعت در برنامه درسی همه پایه‌های تحصیلی دبستانی و دبیرستانی قرار گرفت، همواره با کمبود معلمان متخصّص و امکانات فیزیکی و ابزار و وسایل ورزشی و از همه مهّم‌تر کاهش زمان از ۱ ساعت در روز به ۲ ساعت در هفته در مدارس روبه‌رو بوده و علی‌رغم تلاش‌هایی که برای تربیت معلم صورت پذیرفته است، کمبود معلم متخصص هنوز به چشم می‌خورد. همچنین امکانات فیزیکی و ابزار و وسائل لازم نیز هیچ‌گاه در حد قابل قبول نبوده است. اگر چه عواملی مانند ناپایداری بخش مدیّریت تربیت بدنی در سطح وزارت آموزش و پرورش از جمله تحولات نگران‌کننده‌ای است که هر چند سال یکبار اتفاق می‌افتد، اما نشانه‌های مثبتی نیز از توجه به اهمیت تربیت بدنی مشاهده می‌شود از جمله مصوبه هیات دولت در مورد افزایش ساعت درس تربیت بدنی که پس از گذشت ۷ سال هنوز روی کاغذ قرار دارد و به مرحله عمل در نیامده است.
نشانه‌های نگرانی در مورد سرنوشت درس تربیت بدنی در سایر کشورها نیز در نشریات آن‌ها و همچنین همایش‌هائی که در این مورد تشکیل شده است، به‌عنوان مثال در جی لانگ استرالیا به سال ۱۹۹۱ تحت عنوان بحران در تربیت بدنی و در اورلاندو در ایالات متحده آمریکا به سال ۱۹۹۲ که بیانگر مشکلات تربیت بدنی در مدارس آمریکا بود، به خوبی مشاهده می‌شود.
در این پژوهش کوشش شده است تا با توجه به مدارک و شواهد موجود، عملکرد یادگیری در حیطه تربیت بدنی در وضعیت مطلوب با عملکرد یادگیری در این حیطه در وضعیت موجود بررسی و مقایسه شود و با مشخص شدن تفاوت‌های موجود بین این دو وضعیت، نقاط قوت و ضعف مشخّص گردد. همچنین با بررسی نقش مؤلّفه‌های پنج‌گانه در فرآیند آموزش تربیت بدنی سعی شده است تا پیشنهادها و راه‌کارهای برون رفت از وضعیت کنونی و نزدیک شدن به وضع مطلوب ارائه شود.
هدف تحقیق:
تحلیل و ارزیابی وضع مطلوب و موجود تربیت بدنی به منظور تعیین نقاط قوّت و ضعف و تبیین آن‌ها با توجه به محیط یادگیری.
سؤالات تحقیق:
۱) وضع مطلوب تربیت بدنی با توجّه به عملکرد یادگیری کدام است؟
۲) وضع موجود تربیت بدنی با توّجه به عملکرد یادگیری کدام است؟
۳) نقاط قوّت و ضعف تربیت بدنی چیست؟
۴) نقاط قوّت و ضعف تربیت بدنی به کدامیک از مؤلفه‌های پنج‌گانه مرتبط است؟
۵) چالش‌های مقدماتی تربیت بدنی و راه‌کارهای احتمالی آن‌ها کدام است؟
نقاط قوّت:
۱) وجود ساختار مدیریّت مجزا در وزارت آموزش و پرورش، که تنها مختص درس تربیت بدنی است و می‌تواند بر تمام جنبه‌های این درس در وزارتخانه تأثیرگذار باشد و آن را حمایت کند.
۲) دارا بودن برنامه درسی مکتوب که مورد تصویب شورای عالی آموزش وپرورش نیز قرار گرفته است.
۳) وجود اعتبارات مستقّل از سایر بخش‌های آموزش و پرورش، که این هم تنها مختص درس تربیت بدنی است.
۴) جایگاه مشخص در برنامه درسی مدارس به‌عنوان یک درس رسمی، که زمان مختص به خود را دارا می‌باشد.
۵) تربیت بدنی تنها درسی است که به پرورش بعد فیزیکی و حرکتی دانش‌آموزان می‌پردازد و در فضائی که تأکید همواره بر بی‌حرکتی و فعالیت ذهنی است، امکان فعالیت بدنی و یادگیری حرکتی را برای آنان فراهم می‌آورد و این ویژگی آن را از سایر دروس متمایز می‌سازد.
۶) وجه تمایز یا به عبارتی نقطه قوت دیگر در درس تربیت بدنی آن است که کلاس تربیت بدنی، جلوه گاه بروز عواطف و احساسات و رفتارهای اجتماعی است و در عین حال مکانی برای یادگیری این‌گونه رفتارها به شمار می‌آید، در حالی که همان‌گونه که عنوان شد، در سایر کلاس‌ها تأکید بر فعالیت ذهنی است و بروز عواطف جایگاه چندانی ندارد.
۷) تأمین بخشی از نیاز فیزیولوژیکی دانش‌آموزان به حرکت برای حفظ سلامت آنان
نقاط ضعف:
۱) پایبند نبودن مدیران تربیت بدنی آموزش و پرورش به اهداف، رویکردها و راهبردهای علمی تربیت بدنی در جهت ارتقای سطح دانش، مهارت، نگرش و آمادگی جسمانی همه دانش‌آموزان و پرداختن به برنامه‌های جنبی و فوق برنامه، مانند مسابقات، جشنواره‌ها و اعزام تیم‌های ورزشی به خارج از کشور که بیشتر جنبه تبلیغاتی دارند و معدودی از دانش‌آموزان را تحت پوشش قرار می‌دهند.
۲) عدم ثبات در ساختار مدیریت تربیت بدنی در آموزش و پرورش به ویژه پس از پیروزی انقلاب که دوباره به صورت معاونت تربیت بدنی و در زمان طولانی‌تر در حد اداره کل تربیت بدنی و زیر مجموعه معاونت پژوهشی سابق و کنونی اداره شده است.
۳) مدیریت جزیره‌ای در وزارت آموزش و پرورش، به این معنی که تصمیم‌گیری‌ها در معاونت‌های مختلف بعضاً مانع فعالیت سایر معاونت‌ها می‌شود و چون برای بخش‌های مهمّی از مقرّرات تربیت بدنی مانند اعتبارات، برنامه‌ریزی درسی و تأمین نیروی انسانی در سایر معاونت‌ها تصمیم‌گیری می‌شود، ناهماهنگی بین این بخش‌ها، گاهی باعث عقیم ماندن یا ناکارآمدی برنامه می‌شود.
۴) همسوئی خواسته‌های مدیران تربیت بدنی، داوران، مربیان تیم‌های ورزشی، رسانه‌ها و خبرنگاران در دامن زدن هر چه بیشتر به تنور مسابقات (که یک فعالیت فوق برنامه است) و ایجاد این نگرش نابه‌جا که کار تربیت بدنی آموزش و پرورش تنها اجرای مسابقات است، که این همسوئی به ارائه چرخه معیوب مسابقات، المپیادهای ورزشی، جشنواره‌ها و صرف اعتبارات سایر بخش‌های تربیت بدنی در این‌گونه فعالیت‌ها منجر می‌شود.

۵) نگاه ضعیف به تربیت بدنی از سوی مسئولان رده بالا در وزارت آموزش وپرورش (به جز برخی برهه‌های زمانی). به‌عنوان مثال، در اهداف آموزش و پرورش، که از سوی شورای عالی آموزش وپرورش منتشر شده است، تنها چند هدف خرد آن هم در محدوده زیستی در مورد تربیت بدنی عنوان شده است، حال آن‌که تربیت بدنی علاوه بر بعد جسمانی، اهداف گسترده ای را در حیطه‌های اجتماعی، عاطفی و شناختی دارا می‌باشد.
۶) تبین شاخص‌های نامناسب مانند تعداد مدال‌های کسب شده از مسابقات جهانی دانش‌آموزان و غیره در برنامه‌های پنج ساله وزارتخانه که به هیچ عنوان نشانه رشد واقعی تربیت بدنی نمی‌باشند.
۷) اجاره اماکن ورزشی مختّص دانش‌آموزان (سالن‌ها، استخرها و زمین‌های ورزشی) به گروه‌های بزرگسال غیردانش‌آموز به منظور کسب درآمد از سوی مناطق آموزش و پرورش.
۸) نامتناسب بودن فضاهای بسیاری از مدارس برای برگزاری کلاس درس تربیت بدنی.
۹) کمبود ابزارها و وسائل ورزشی لازم برای برگزاری کلاس درس تربیت بدنی.
۱۰) متخصّص نبودن برخی از معلمان تربیت بدنی (افراد با تحصیلات نامرتبط)
۱۱) کم توجهی برخی از مدیران و مسئولان مدارس به اهمّیت درس تربیت بدنی که با رفتارهائی از قبیل اختصاص ساعات نامناسب به این درس یا برگزاری درس تربیت بدنی چند کلاس، به طور همزمان و یا اختصاص ساعت درس تربیت بدنی به سایر دروس به ویژه در هنگام فصل امتحانات نمود پیدا می‌کند.
۱۲) ناکافی بودن زمان درس تربیت بدنی در هفته برای حفظ و توسعه آمادگی جسمانی دانش‌آموزان و کسب مهارت‌های ورزشی با توجه به نتایج پژوهش‌های انجام شده در کشور و خارج از کشور.
۱۳) جابه‌جائی اعتبارات تربیت بدنی و صرف آن در امور دیگر توسط مدیران ارشد وزارتخانه.

نقاط قوّت و ضعف تربیت بدنی و ارتباط آن با مؤلفّه‌های پنجگانه
مدیریت:
مدیریّت مستقل در سطح وزارتخانه برای تربیت بدنی همانند تیغ دو لبه است که اگر به درستی مورد استفاده قرار گیرد، بسیار سودمند و اگر درجای خود استفاده نشود، مخرّب و ویرانگر خواهد شد.
نخست ذکر این نکته لازم است که مدیریت تربیت بدنی، جزئی از مدیریّت کلان آموزش و پرورش است؛ بنابراین بخشی از اقدامات آن (مفید یا زیانبار) از سطوح بالاتر نشاْت می‌گیرد. اولین آفت در این زمینه، تغییرات متعدد در ساختار مدیریتی است که هر بار تا مدتی طولانی فعالیت‌های این بخش را به حالت رکود در می‌آورد و احتمالاً برخی برنامه‌ها را دچار تغییراتی می‌نماید.
دوم آن‌که اگر مدیریت تربیت بدنی از برنامه مدونی که با توجه به اهداف و استانداردهای تربیت بدنی تدوین شده باشد، تبعیت ننماید، تصمیم‌گیری‌های خود سرانه در همه فعالیت‌های تربیت بدنی پیش می‌آید. مؤلفه مدیریت با توجّه به اختیارات آن نسبت به سایر مؤلفه‌ها، اولویت قطعی دارد. چرا که مدیر می‌تواند سایر مؤلفه ها مانند نیروی انسانی ، منابع مالی و تحقیق و توسعه را دستکاری کند.
به‌عنوان مثال، در مدیریت‌های گذشته در بسیاری از موارد، افراد بسیار کم تجربه در بخش ستادی در پست‌هایی به کار گمارده شده‌اند که نیاز به بیش از بیست سال تجربه در آموزش و پرورش دارد. در چنین مواردی، معمولاً پس از این‌که مدیر دوره مدیریتش تمام می‌شود، افرادی که همراه با وی‌ آمده‌اند در اداره رسوب می‌کنند و تا سال‌ها باقی می‌مانند، که این خلاف اصول مدیریت است.
همچنین مدیر می‌تواند منابع مالی را در غیر جای خود و در جهت فعالیت‌های فوق برنامه، نمایشی و تبلیغی به کار گیرد، که زیان‌های آن قابل جبران نیست. در بخش تحقیق و توسعه نیز دیده شده است که مدیران و حتی معاونان وزیر اغلب در رأس شوراهای پژوهشی قرار می‌گیرند و با اعمال نظریات شخصی طرح‌های پژوهشی را به سوی فعالیت‌های مورد نظر سوق می‌دهند. پژوهشگران نیز در ازای این لطف نام معاون یا مدیر کّل مربوط را به‌عنوان ناظر تحقیق و یا حتّی محقق روی جلد تحقیق خود می‌آورند. به این ترتیب و با ادامه این چرخه معیوب نام یک مدیر کل که با کار تحقیق آشنائی ندارد، پس از ۴ سال روی ۲۰ جلد تحقیق آورده می‌شود. در چنین شرایطی آخرین موضوعی که مورد توجه قرار دارد، لزوم تحقیق و فایده آن برای آموزش و پرورش است.
آن‌چه عنوان شد برخی از عواقب سیستم مدیر سالاری است که در بخش ستادی اتفاق می‌افتد. امّا پس لرزه‌های چنین مدیریتی، تربیت بدنی آموزش و پرورش را در سطح کشور متأثر می‌سازد و عواقب ناخوشایندی به دنبال دارد. بنابراین به اعتقاد این پژوهشگر، مؤلفه مدیریت در شرایط کنونی از سایر مؤلفه‌ها تاثیرگذارتر است و با سایر مولفه‌ها قابل مقایسه نیست. تنها در شرایطی که مدیر سالاری جای خود را به برنامه سالاری بدهد، این روند تا حدودی تعدیل خواهد شد.
برنامه درسی:
این مؤلفه‌ای است که به اعتقاد صاحب‌نظران باید بر همه فعالیت‌های تربیت بدنی حاکم باشد و منابع مالی، منابع انسانی، توسعه و تحقیق و در نهایت مدیریت در جهت تحقق آن به‌کار گرفته شوند. چنان‌چه برنامه درسی، محور همه فعالیت‌ها قرار گیرد، از اتلاف منابع در برنامه‌های جنبی جلوگیری می‌شود، آموزش نیروی انسانی جهت صحیح خود را پیدا می‌کند، عناوین پژوهشی مرتبط مشخّص می‌شود و سرانجام، مدیران جهت مدیریت خود را بهتر خواهند شناخت.
همان‌گونه که عنوان شد برنامه مدوّن و مصوب درسی تربیت بدنی در ایران هنوز در آغاز کار است و نیاز به زمان بیشتر و انجام اصلاحات لازم دارد تا نقش مهم خود را در آینده درس تربیت بدنی بهتر ایفا کند.
نیروی انسانی:
نیروی انسانی، یکی از تعیین‌کننده‌ترین مؤلفّه‌های تأثیرگذار بر فرآیند تربیت بدنی است. وجود نیروی انسانی متخصّص به اعتقاد صاحب‌نظران می‌تواند کاستی‌های موجود در سیستم تربیت بدنی را تا حدودی پوشش دهد و بدون وجود نیروی انسانی کارآمد، فرآیند تربیت بدنی وجود خارجی نخواهد داشت. در سال‌های ۱۳۱۴ و ۱۳۱۵ هجری شمسی، دوره‌های کوتاه مدت تربیت معلم تربیت بدنی زیر نظر یکی از مستشاران آمریکائی بنام گیبسون تشکیل گردید، که حاصل کار آن تربیت ۱۰۰ معلم تربیت بدنی بود. در سال ۱۳۱۷ دانشسرای مقدماتی تربیت بدنی تأسیس شد و نهایتاً در سال ۱۳۳۵ دانشسرای عالی برای نخستین بار دانشجوی دوره کارشناسی تربیت بدنی پذیرفت. از آن زمان تاکنون، دانشگاه‌های مختلف به تربیت معلم تربیت بدنی پرداخته‌اند، اما به دلایل مختلف، از جمله محدودیت ردیف‌های حقوقی برای استخدام معلم تربیت بدنی، کمبود نیروی انسانی متخصّص همواره وجود داشته است. به‌عنوان مثال در سال ۱۳۸۳ معاونت تربیت بدنی و تندرستی اعلان نمود که نه هزار و هشتصد و هشتادو سه نفر (۹۸۸۳) کمبود در زمینه معلم متخصّص تربیت بدنی وجود دارد. به‌نظر می‌رسد که رفع کمبود در این زمینه هرگز به‌عنوان یک اولویت برای مسئولان ارشد آموزش و پرورش مطرح نبوده است. مشکل دیگر در زمینه نیروی انسانی، آموزش ضمن خدمت معلمان است. از سال ۱۳۷۰ تا سال ۱۳۸۵ مجموعا چهارصد و چهل‌وهشت هزار و سیصدو شصت‌وسه (۴۴۸۳۶۳) نفر در دوره‌ها و کلاس‌های آموزش ضمن خدمت تربیت بدنی شرکت داشته‌اند. این رقم نشان‌دهنده آن است که هر یک از معلمان تربیت بدنی بارها و بارها در کلاس‌ها و دوره‌های ضمن خدمت شرکت داشته اند. بخش آموزش تربیت بدنی کاملاً فعال بوده است و از لحاظ کمّی کار قابل توجهی انجام داده است؛ اما از آن‌جا که مبنای برگزاری بعضی از کلاس‌ها (عمدتاً کلاس‌های داوری و مربیگری) برنامه درس تربیت بدنی و نیاز دانش آموزان نیست، این‌گونه دوره‌ها بیشتر در خدمت سازمان تربیت بدنی بوده است.
تجربه نشان داده است که معلمان تربیت بدنی هر چه در کار داوری و مربیگری، کلاس‌های بیشتری دیده و مدارک جدیدی گرفته‌اند، بیشتر و بیشتر از کلاس درس تربیت بدنی روگردان شده و در خدمت ورزش حرفه‌ای قرار گرفته اند. بنابراین مبنای تشکیل دوره‌های آموزش ضمن خدمت معلمان تربیت بدنی باید در درجه اوّل، برنامه درسی مدون و مصوب و نیازهای دانش‌آموزان باشد.


دانلود با لینک مستقیم


گزارش تخصصی معلمان چالش ها ، مشکلات و موانع در رابطه با مشکلات درس تربیت بدنی

گزارش تخصصی معلمان چالش ها ، مشکلات و موانع در رابطه با مشکلات واحد آموزشی

اختصاصی از سورنا فایل گزارش تخصصی معلمان چالش ها ، مشکلات و موانع در رابطه با مشکلات واحد آموزشی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

گزارش تخصصی معلمان چالش ها ، مشکلات و موانع در رابطه با مشکلات واحد آموزشی


گزارش تخصصی معلمان چالش ها ، مشکلات و موانع در رابطه با مشکلات واحد  آموزشی

دانلود گزارش تخصصی معلمان چالش ها ، مشکلات و موانع در رابطه با مشکلات واحد  آموزشی بافرمت ورد وقابل ویرایش تعداد صفحات 110

دانلود گزارش تخصصی معلمان,راهکارها,پیشنهادات,گزارش تخصصی فرهنگیان,

این گزارش تخصصی جهت ارائه برای ارزشیابی و کسب امتیاز کامل و همچنین جهت ارائه به عنوان تحقیق ارتقاء شغلی بسیار کامل میباشد

مقدمه


دیدگاههای مختلفی در مورد شیوه مدیریت مدارس وجود دارد عده ای از مدیران مدارس ریشه بسیاری از مشکلات وراه حل های مدارس را در منابع مالی ، فیزیکی وبودجه آن می دانند این افراد بیشترین توجه خود را به ورودی های سیستم مدرسه معطوف می دارند عده ای دیگری اعلام می دارند که اگرچه توجه به منابع موجود در ورودی های سیستم ازاهمیت بالایی برخوردار است اما باید به فرایند سیستم توجه بیشتری معطوف داشت آنها در فرایند سیستم به محتوی ، روش ها ، چگونگی تدریس ، نحوه ی مدیریت وارزشیابی تاکید می نمایند .
در مدیریت کیفیت جامع که خود محصول مدیریت فرایند مداراست تلاش می کند برنامه ریزی استراتژیک را وارد رفتار روزانه مدارس کند در این روش که به مشارکت همه کارکنان تاکید می ورزد روش ها ، ابزارومدل های مناسبی برای بهبود بخشیدن به کیفیت کار مدرسه به مدیران وکارکنان ارائه می دهد که لازم است مدیران وکارکنان با آموزش این شیوه ها تغییرات عمده ای را در روشهای کاری خود بوجود آورند وهمزمان با این تغییرات برنامه ریزی مناسبی را معمول واجرا نمایند .
از بررسی ومطالعه ی آثار گذشتگان روشن می شود که مدیریت از قدیم الایام در جوامع مختلف بشری وجودداشته است وبزرگان ورهبران ملل وادیان مختلف ضرورت وجود مدیریت ورهبری را نیز یک امر مسلم شمرده اند در قرون اخیر هم نهضت های مختلفی در امر مدیریت ظهور کردند که می توان به نظریه مدیریت علمی نظریه مدیریت نهضت روابط انسانی نظریه سیستمها در مدیریت ونظریه ترکیبی مدیریت اشاره کرد .
از آغاز کار تعلیم وتربیت انسان نیز از روشهای مختلف مدیریت در امر آموزش بهره برده است اما از آنجایی که تحولات اجتماعی جدید تغییراتی را در ابعاد مختلف جامعه از جمله در زمینه های مختلف فن آوری های اطلاعاتی وارتباطی ایجاد کرده خود به خود نیازهای جدیدی راهم بوجود آورده است لذا برای پاسخگویی به این نیازهای جدید افراد جامعه تغییرودگرگونی در روشهای مدیریت مدارس وتلاش برای بهبود بخشیدن به کیفیت مدیریت مدارس ضروری است .
امروزه دراین دنیای درحال تغییر وپیشرفت ، مدارس نیاز به تغییر ودگرگونی دارند واین تغییر باید ابتدا در مدیریت ایجاد شود چرا که واقعیات امروز جامعه را نمی توان با روشهای دیروز فهمید بلکه باید با تجدید نظر در روشها وبرنامه های گذشته نظریه ها وروشهای نوینی را جایگزین کنیم در حال حاضر مدیریت آموزشی رویکرد جدید فرآیند مدار محور را برای اثر بخش کردن مدارس آغاز نموده است در این مقاله برآنیم تااین رویکرد جدیدرا روشن وراهبردهای مناسب آن را بیان نماییم .
تعریف ومفهوم مدیریت :
بارشد وپیشرفت جامعه انسانی ، سازمانهایی به وجود آمده است که افراد هر سازمان برای دست یافتن به هدفهای آن فعالیت می کنند ومی دانیم تامین هدف های یک سازمان بدون طرح وتنظیم برنامه های دقیق ، ایجاد تشکیلات منظم وهماهنگ ورهبری وکنترل فعالیت های دسته جمعی افراد میسر نیست بنابراین می توان مدیریت را علم وهنر متشکل وهماهنگ کردن رهبری وکنترل فعالیت های دسته جمعی به منظور تامین هدف یا هدفهای مشترک خاصی تعریف نمود. علمای علم مدیریت تعاریف متعددی از مدیریت بیان کرده اند که به چند تعریف اشاره می شود .
مدیریت یعنی گردآوری اطلاعات وتنظیم آنها در جهت انجام کارهای سازمانی  یا مدیریت عبارت است از هماهنگی منابع انسانی ومادی ، در جهت دست یافتن به هدفهای سازمان  ودر تعریف دیگر مدیریت یعنی به وجودآوردن یا تامین یک محیط مناسب ، برای افراد سازمانی درجهت هدفهای سازمان می باشد (3).
در مدیریت کمال مطلوب این است که بالاترین بهره از کار گرفته شود واین امر به زور امکان نخواهد داشت زیرا وفاداری ، علاقه به کار وابتکار عمل را بازور نمی توان در افراد ایجاد کرد بطور خلاصه بایدگفت مدیران موسسات مدرن امروزی با داشتن آخرین اطلاعات وتکنولوژی وقتی با انسانها سروکار پیدا می کنند باید در درجه نخست به نیازهای آنان توجه داشته باشند تا بتوانند از ابتکار عمل آنان در بالا بردن سطح کارآیی وافزایش بازده کار موسسات استفاده کنند
وظایف مدیر آموزشی
هدف اصلی مدیریت آموزشی تسهیل وپیشبرد امر آموزش ویادگیری است که برای رسیدن به این هدف مدیران آموزشی باید وظایف زیر را انجام دهند
الف - وظایف عمومی
برنامه ریزی عبارت است از تعیین اهداف وتدارک فعالیتها ، امکانات ووسایل برای تحقق اهداف لذا داشتن طرح وبرنامه کار هفتگی ، ماهانه وسالانه از وظایف مهم یک مدیر موفق آموزشی است
سازماندهی : فرا گرد سازماندهی یعنی جریان نظم وترتیب دادن به کار وفعالیت ، تقسیم وتکلیف آن به افراد به منظور انجام دادن کار وتحقق هدفهای معینی می باشد . مدیر آموزشی بدین منظور باید هماهنگی های لازم را بین افراد وواحدهای مختلف بوجود آورد .
هدایت ورهبری : رهبری در مدیریت ، فراگرد اثر گذاری ونفوذ در رفتاراعضای سازمان برای یاری وهدایت آنها در ایفای وظایفشان است .لذا یک مدیر مدرسه باید قبل ازهرچیز یک رهبر آموزشی باشد چرا که رهبر آموزشی با برقراری ارتباط متقابل با کارکنان انگیزه کار وفعالیت را در آنها بوجودمی آورد وهمواره مشکلات وکشمکش های آنها را حل می نماید .
نظارت وکنترل : نظارت وکنترل فراگرد ارزشیابی عملکرد فردی وسازمانی است برای آن که معلوم شود آیا هدفهای سازمان تحقق پیدا کرده یا نه . یک مدیر خوب ابتدا ملاکها وروشهای سنجش عملکرد را تعیین می کند وآنگاه برعملکردها نظارت وآنهارا اندازه گیری می کند ودر ادامه نتایج حاصله را مقایسه ودر پایان برای تصحیح عملکرد ها اقدام می نماید .

- یکی دیگر از وظایف عمومی مدیر آموزشی برقراری ارتباط مناسب با افراد سازمان است که می بایست ضمن روشن نمودن هدف ومنظور پیام پیامهارا بدون ابهام ارسال نماید وهمواره قابلیت پذیرش ومیزان اثرگذاری آن را از سوی مخاطبان مورد بررسی قرار دهد .
2- وظایف خاص
برنامه آموزشی وتدریس : مهمترین وظیفه مدیران آموزشی هدایت جریان آموزش ویادگیری به ویژه تسهیل جریان رشد وپرورش دانش آموزان است مدیران مدارس اگر برنامه هایشان را باروشن بینی اجرا نمایند وهدفهای خود را بصورت قابل فهم وعملی طرح نمایند می توانند بازده آموزشی مدارس را بهبود بخشند لذا تعریف دقیق هدفهای کلی نظام آموزشی بصورت معنی دار ، تقسیم هدفهای کلی به هدفهای فرعی ، تبدلی هدفها به هدفهای عملی در کلاس به کمک معلمان ، بالا بردن روحیه کارکنان و... می تواند تغییرات چشمگیری را در بازده کارمعلمان و دانش آموزان ایجاد کند علاوه براین مدیر آموزشی می بایست با ارزشیابی مستمر تدریس وفعالیتهای آموزشی مدرسه میزان اثر بخشی وکارایی معلمان ومیزان تحقق هدفهای آموزشی را مشخص ودر زمانهای معینی از تغییر وتجدید نظر در برنامه آموزشی مدرسه استفاده کند .
یکی دیگر از وظایف مدیران آموزشی توجه به امور دانش آموزان است مدیر مدرسه هم وظیفه ارائه خدمات اداری وسرپرستی امور دانش آموزان را بعهده دارد وهم وظیفه شناسایی توانایی ها ، علایق ونیازها وپرورش آنها را عهده دار می باشد .
امور کارکنان : مدیران آموزشی با بهره گیری از شایستگی های فردی و تخصصی معلمان وراهنمایان تعلیماتی می توانند به پیشرفت فعالیتهای آموزشی وبررسی وافزایش بازده مدارس کمک کنند .
یکی دیگر از وظایف مدیران برقراری ارتباط موثر میان مدرسه واجتماع است هدف از ایجاد این رابطه ، ایجاد اعتماد متقابل ازطریق اطلاع رسانی به مردم درباره ی وضعیت کار مدارس است تا بدین وسیله حمایت آنان را برای حل وفصل مشکلات گوناگون مدارس جلب نمایند مردم باکسب آگاهی بیشتر از اهمیت آموزش وپرورش به مشارکت در سرنوشت آموزشی وتربیتی فرزندان خود تشویق می شوند مدرسه هم متقابلا" از نظرات ونیازهای مردم واجتماع مطلع می شود لذا تشکیل انجمن های اولیا ومربیان ، تشکیل شوراهای آموزشی محلی ، برقراری ارتباط با موسسات فرهنگی دینی ، اجتماعی و... ازاهمیت بسزایی برخوردار است .
یکی دیگر از وظایف مدیران آموزشی تهیه وتدارک امکانات ، تسهیلات وتجهیزات ویژه است دراین زمینه می توان به ساختمان وتاسیسات مدرسه ، زمین بازی و ورزش ، آزمایشگاه ، کتابخانه و وسایل وابزار کمک آموزشی ، میز ونیمکت - وسایل آموزشی - بهداشتی وورزشی ، تعمیر ونگهداری ساختمان و تاسیسات حرارتی وتهویه وتامین امکانات آب ، برق ، گاز ، تلفن و.... اشاره کرد .
امور مالی واداری : ارائه خدمات آموزشی وفعالیتهای مدرسه منوط به اداره موثر امور وتامین منابع مالی وبودجه است بنابراین اداره موثر امور گوناگون مدرسه ، ثبت نام ، تقسیم کار باتوجه به شرح وظایف کارکنان ابلاغ آیین نامه ها ، بخشنامه ها ودستورالعمل ها ، نظارت بردفاتر ومدارک مدرسه ونگهداری از آنها ، تامین منابع مالی مدرسه چه از طریق دولتی یا مردمی نیز از وظایف مدیران به شمار می رود ( علاقه بند ، 1374)
مدیران و ارتباط با دانش آموزان:
موفقیت در هر جمعی مستلزم این است که آن محیط را خوب بشناسیم و از نظرات و دیدگاههای افراد آن محیط شناخت کافی داشته باشیم. بدون ارتباط با افراد این شناخت بدست نمی آید. چنین وضعیتی در محیط های مدرسه خصوصا در مدارس متوسطه اهمیت دو چندان دارد. چون ما در محیط های مدرسه آینده یک ملت را رقم می زنیم. برای همین ما باید ضمن داشتن وجدان کاری از مسئولیت پذیری بالایی نیز بر خور دار باشیم. در پی چنین توضیحاتی است که مسئولیت سنگین مدیران در شناخت و ارتباط با دانش آموزان مشخص می شود. حقیقت این است که بدون ارتباط با دانش آموزان و بدون آگاهی از نظرات دیدگاهها و نگرشهای آنان از آنچه که در مدرسه می گذرد و یا باید بگذرد. امکان یک مدیریت خوب در مدرسه وجود ندارد.
در همین راستاست که مدیر مدرسه باید جلسات انجمن و اولیا را فعال کند تا بتواند با آگاهی از آنچه که مسائل از دریچه آنان نگریسته می شود، مدیریت کارآمدی را اعمال کند. ارتباط با اولیا دانش آموزان در واقع نوعی ارتباط با دانش آموزان است چون قسمتی از برداشتهای دانش آموزان در اولیا آنها تجلی پیدا کرده است. علاوه بر این ما بر فرزندان آنها مدیریت می کنیم. و آنها برای ما مهم هستند.که بدانیم چه دیدگاهی در مورد مسائل مختلف مدرسه دارند و انتظارات آنها چگونه است. و چگونه می توانیم با همکاری آنها دانش آموزان را برای رسیدن به اهداف آموزشی و تربیتی سوق دهیم. اما بسیاری از مدیران ما به انجمن و اولیا اعتقاد کمتری دارند. و یا اگر اعتقاد دارند در این زمینه کم کاری می کنند. شاید هم مهارت لازم را برای کار کردن ندارند.
ارتباط با اولیا دانش آموزان و فعال سازی جلسات انجمن و اولیا یک واقعیت است نه به قول برخی فرمالیته است و نه در صورت لزوم، فقط به درد برخی کارهای خدماتی می خورند.
آیا به نظر شما اگر ما از دیدگاهها و نگرشها و انتظارات دانش آموزان و اولیا آنها آگاهی داشته باشیم و بتوانیم از آنها در ادراه مدرسه کمک بگیریم خوب می توانیم مدیریت کنیم یا نه خود به تنهائی همه چیز را به عهده بگیریم و همه چیز را از دریچه خود بنگریم. و به جای چند دست، تنها یک دست داشته باشیم. به جای ارزش گذاری، توجهی به آنها نکنیم. به جای بسیج نیروها، تنها خود باشیم؟
مدیر از چه راههایی می تواند با دانش آموزان ارتباط داشته باشد؟
راههای ارتباط مدیر با دانش آموزان:
- فعال کردن صندوق ارتباط با مدیر مدرسه.
- برگزاری جلسات شورای دانش آموزی.
- ارتباط های موردی و خصوصی.
- بر گذاری جلسات انجمن و اولیا.
- ارتباط با اولیای دانش آموزان در جلسات آموزش خانواده.
عواقب ناشی از عدم ارتباط مدیر با دانش آموزان:
1- عدم آشنائی مدیر با نظرات و دیدگاههای دانش آموزان در مورد مسائل مدرسه.
2- عدم آشنائی مدیر با مشکلات دانش آموزان.
3- عدم آشنائی دانش آموزان با دیدگاهها و انتظارات مدیریت مدرسه.
4- تضعیف یا نبود حس همکاری دانش آموزان در رابطه با مسائل مربوط به مدرسه.
5- بروز این اعتقاد که دانش آموزان مدیر مدرسه را بی لیاقت، بی خیال، زور گو و بی عرضه می دانند.
6- عدم ارزش گذاری روی دانش آموزان و حکومت بر کسانیکه ما به آنها اهمیت نمی دهیم.
7- عدم شناخت بسیاری از مشکلات که از دید ما پنهان است
اجزا سیستم مدرسه
اجزا سیستم یک واحد آموزشی به چهار قسمت زیر تقسیم می شود
1- ورودی های سیستم مدرسه
2- فرایندهای مدرسه
3- خروجی های سیستم مدرسه
4- بازخورد
ورودی های سیستم مدرسه عبارتند از دانش آموزان ، معلمان ، منابع فیزیک ، منابع مالی ، دانش نظری وعلمی فنی وپژوهشی فرایند های مدرسه عبارتند از : تدریس ، مدیریت ، ارزشیابی ، محتوا وروشها به سخن دیگر آنچه در حد فاصل ورود دانش آموزان به مدرسه تا خروج آنان در پایان سال تحصیلی اتفاق می افتد واز آنها فرد مورد نظر ومعطوف به هدف را می سازد فرایند نامیده می شود .
خروجی های سیستم مدرسه هم همان دانش آموختگان وفارغ التحصیلان هستند .
مثلا" دانش آموزان بعنوان ورودی های سیستم ، تحت آموزش قرار گرفته ودر مسیر وجریان یاددهی - یادگیری ،تغییر رفتار داده ودر پایان سال تحصیلی به مرتبه وقابلیت هایی می رسند( خروجی )
منظور از بازخورد رابطه ای است که بین برونداد، درونداد وفرایند، باعملیات سیستم برقرار می گردد تا براساس مقتضیات محیطی ونیازها به کارسیستم اصلاح گردیده وآن را در تعادل نگهدارد.
دیدگاههای موجود در مدیریت آموزشی
باتوجه به بررسی ومطالعه شیوه های مدیریت ودیدگاههای مدیران آموزشی نسبت به حل مشکلات ومعضلات واداره مدرسه به دودیدگاه مهم در زیر اشاره می شود:
الف – برخی مدیران مدارس ریشه بسیاری از مشکلات و نیز راه حل ها را در ورودی های سیستم مدرسه می جویند آنها معتقدند که اگر ظرفیت های ورودی مدرسه ازقبیل منابع مالی ، فیزیک وپول افزایش یابد می توان همه ی تنگناها ومشکلات مدرسه راحل کرد دراین نگاه سنتی مدیریت کار وقتی خوب انجام شده که درصد قبولی از بالاترین میزان برخوردار باشد اغلب مدیران ومعلمان هم دانش آموزان را افرادی بی انگیزه وناتوان از شناخت نیازهایشان می دانند دانش آموزان هم تصور می کنند کارشان فقط حفظ مفاهیم کتابها و آوردن نمره قبولی است .
ب- دسته دوم براین باورند که گرچه توجه به منابع موجود ومورد انتظار در ورودی های سیستم مدرسه حایز اهمیت وتاثیر بسیار است اما باتمرکز در فرآیند سیستم مدرسه وبهبود ارتقای مستمر فرایند ها همراه با تعیین استراتژی ها وراهکارهای مرتبط می توان بسیاری از حفره های آشکار و پنهان راحتی در ورودی های سیستم مدرسه بهبود بخشد وبرطرف کرد .
در مدیریت فرایند محورهمه ی تلاش وهدف مدرسه ومدیر معطوف به رضایت دانش آموزان وتوسعه ی یادگیری است وتاوقتی رضایت دانش آموزان ومعلمان حاصل نشده باشد در مدرسه کاری انجام نگرفته است دراین شیوه مدیریت دانش آموزان ار باب وسرور هستند
مدیریت کیفیت جامع
قبل از اینکه مدیریت کیفیت جامع را تعریف کنیم لازم است بدانیم مدارس کیفی جامع چیست ؟
مدارس کیفی جامع محصول مدیریت فرایند مدار ومدیریت کیفیت جامع است دراین مدارس بین همه کارکنان ازجمله معلمان ودانش آموزان ارتباط مطلوبی برقرار است به معلمان ، دانش آموزان ، خانواده ها وکارکنان قدرت می دهند تا فرصت را برای توسعه ی کیفیت درمدرسه درک کرده وبا ابزارهای مدیریت موجبات توسعه مدارس رافراهم آورند دراین مدارس همه کارکنان درغنی سازی وارتقای کیفیت مدرسه مشارکت دارند بهسازی همه ی عناصر وعوامل مدرسه ازجمله برنامه های درسی ، آموزشی ، امور پرورشی ، فوق برنامه ، منابع انسانی ارتباط با والدین وروش های ارزشیابی ، اصول ناظر بر مدارس کیفی جامع است .
مدیریت این مدارس فرایند مداراست وتلاش می کند برنامه ریزی استراتژیک را وارد رفتار روزانه مدارس کند این مدارس به رهبران ومدیران اثر بخش نیاز دارند مدیرانی که آینده گرا بوده ودیدگاههای آینده را بررسی کرده وایده هایی را برای تغییر پیشنهاد کنند پذیرای ایده های جدید بوده وبرای دیگران بویژه دانش آموزان ومعلمان امید وخوش بینی ونشاط فراهم کنند
حال می توان گفت که مدیریت کیفیت جامع یک نظریه نیست بلکه یک حرکت ونهضت همگانی است یک راه صحیح کار است که همه افراد بایددر این نهضت مشارکت کنند در واقع مدیریت کیفیت جامع ، روش مدیریت گروهی انجام دادن کار برای بهبود مداوم کیفیت وبهره وری قابلیت ها واستعداد های مدیریت ونیروی انسانی کار است

توجه به نیازها
پاسخ به نیازها وانتظارات دانش آموزان یکی از مسائل مهم وجدی است که باید در مدیریت مدرسه به آن توجه شود چرا که یکی از بهترین راه ها برای کسب توفیق پایدار در زمینه ی تعلیم وتربیت ، پاسخ به انتظارات ونیازهای دانش آموزان است دانش آموزان نیازهای متفاوتی دارند ولی اکثر آنها نیازمند کیفیت یادگیری هستند عده ای از آنها مایلندمدرسه ای شاد داشته باشند وجمعی دیگر علاقمندند که از تکنولوژی روز در آموزش برخوردار شوند وتعدادی دیگر به ارتقای فردی خود می اندیشند اما همه ی آنها می خواهند مدرسه ای باکیفیت وبانشاط داشته باشند ویادگیری عمیق را بهبود بخشند .
متمرکز شدن برخواسته های دانش آموزان باعث ایجادرضایت در دانش آموزان شده وکارکرد مدرسه مفید ویادگیری دانش آموز را عمیق وموثر می سازد مدیریت فرایند محور بر دانش آموز تمرکزدارد واین کمک می کند تا مدیر مدرسه در کارهای خود مطابق اهداف برنامه ریزی شده پیش رود واز حاشیه روی پرهیز نماید وهمیشه منافع دانش آموز را موردتوجه قرار دهد .
ارتقای مستمر کیفیت
در مدیریت کیفیت جامع فقط به تعیین اهداف در برنامه های آموزشی ودرسی اکتفا نمی شود چرا که اهداف به تنهایی نمی توانند منجر به نتایج پایدار وقابل اعتماد شوند .
ارتقای مستمر کیفیت مشارکت همه ی مدیران ، معلمان ، کارشناسان ، متخصصان ، دانش آموزان و والدین آنها را برای ارتقا برنامه ی درسی وآموزشی مدرسه با تاکید بررضایت دانش آموزان مورد توجه قرار می دهد به عبارت دیگر ارتقای مستمر کیفیت برمشارکت همه ی عوامل دست اندرکار ، برای جلب رضایت دانش آموزان ، تاکید برتحول وتغییر در شناخت ، نگرش فردی وجمعی همه ی کارکنان مدرسه به طور مستمر وتوجه به تکنولوژی در فرایند برنامه های مدرسه تاکید دارد . دریک مفهوم کلان ، ارتقای مستمر کیفیت شامل ایجاد زیر ساخت مناسب وتیم های ارتقا برای ارتقای فرایند ها است
آشنایی مدیران با روش ها ، ابزارها ومدل ها و بهره مندی از آنها بطور عملی مورد انتظار است
از آنجایی که مدیریت کیفیت ، حرکتی است از بالا به پایین لذا مدیران باید قبل از کارکنان آموزش ببینند وبااین روشها ،ابزار ومدلهاآشنا شوندچرا که اگر مدیران شخصا" درگیر فرایند ارتقا نشوند ولو همه ی معلمان و کارکنان تحت نظر آنهادر فعالیت های ارتقا مشارکت کنند، کار به جایی نخواهد رسید .
مشارکت همگانی درمدرسه
مشارکت که از آن به عنوان دخالت در فرایند تصمیم گیری هاوتصمیم سازی ها یادشده است موجب افزایش بهره وری در کار ، یگانگی وافزایش اعتماد افراد به یکدیگر می شود .
مدیریت کیفیت جامع فقط نمی تواند به قابلیت وتوانایی مدیران متکی باشد بلکه به مشارکت افراد وکارگروهی واستفاده از خرد جمعی برای بهینه سازی فرهنگ سازمانی مدرسه تاکید دارد ، جو سازمانی دوستانه ، حسن مناسبات وارتباطات بین نیروهای انسانی ، شناخـت واعتماد مدیراز گروه وکارگروهی می تواند زمینه ساز وفراهم آورنده ی آموزش وپرورش با نشاط وموثر در مدرسه باشد .
مدیران مدارس باید مهارت کار گروهی در مدرسه را فراگیرند وبرای ایجاد محیطی مشارکت پذیر نگرش خود رانسبت به سازماندهی کارها تغییر دهند چراکه در کار گروهی می توان از خرد ، هوش وابتکار همه ی کارکنان بهره مند شد .
آنچه که دانستن آن می تواند راهگشا باشد روشهای فعال شدن کار گروهی درمدرسه است که می توان به نام گذاری گروه ، درک اعضای گروه از سوی رهبر گروه ، توجه به نیازهای مادی ومعنوی آنان ، محبت وصداقت ورزیدن به آنان ، عدم شتاب دررسیدن به نتیجه ، برداشتن گامهای آهسته ولی پیوسته ، اداره ی خودب وفعال جلسات گروه اشاره کرد .


چگونگی فرایند حرکت
در مدیریت کیفیت جامع تغییر دائمی در روش مورد نظر است بطوری که این حرکت آهسته ولی پیوست باشد وزمانی این حرکت به نتیجه می رسد که مدیر در اجرای آن مشارکت فعال وموثر داشته باشد .
مدیر موفق کسی است که قبل از اجرای کار زمینه رابرای آن آماده کند برای زمینه سازی توجه به موارد زیر ضروری است : تغییر دادن عادت های قدیمی ، حاکم کردن تفکر سیستمیک ( توجه به کل نه به جزء ) صبور بودن ، به منافع درازمدت اندیشیدن ، ازبین بردن ترس بعنوان منابع تغییر ، حمایت کامل وجدی رهبر مدرسه ومنطقه آموزشی ، تهیه برنامه استراتژیک وراهبردی درمدرسه ، گسترش رویکرد مشارکتی در مدرسه وجایگزین کردن برنامه محوری به جای موضوع محوری .علاوه برموارد فوق می بایست به نکات کلیدی دیگری در فرایند حرکت مدیریت کیفیت جامع توجه نمود از آن جمله می توان به مشارکت مدیر مدرسه بعنوان یکی از مهمترین عوامل دست اندر کار حرکت ، بالابردن وگسترش آگاهی کلیه کارکنان از موضوع ، ایجاد تغییر در نگرش کارکنان وبالا بردن مهارتهای آنها اشاره کرد پس از زمینه سازی نوبت به تهیه برنامه ی اجرایی بهبود مدرسه می رسد ابتدابه مطالعه موقعیتی که در آن قرار داریم می پردازیم در این مرحله ترسیم چشم انداز - ماموریت رسالت مدرسه ، چالش ها ونهایتا" موقعیتی که می خواهیم به آن برسیم را مورد توجه قرار می دهیم به عبارت دیگر وضعیت موجود مدرسه ووضعیت مطلوب مدرسه شناسایی می گردد .
در مرحله دوم از طریق ابزارهای مختلف به شناسایی مشکلات پرداخته و فاصله ی بین وضعیت موجود ومطلوب را مشخص می نماییم در مرحله سوم به شناسایی ، انتخاب وتحلیل فرایندهای مدرسه برای بهبود وارتقای فرایندها می پردازیم در ادامه استراتژی های بهبود مدرسه را تعیین می کنیم درمرحله پنجم برای بهبود مدرسه برنامه ریزی می کنیم این برنامه ریزی شامل زمان بندی پروژه ها وفعالیت ها ، اولویت گذاری ، سازماندهی وبسیج منابع وامکانات برای هرچه بهتر انجام شدن برنامه ها و... است در مراحل بعدی به اجرا برنامه های اجرایی وتفصیلی ، ارزیابی در حین اجرای برنامه ها ونهایتا" اقدام برای برنامه ریزی مجدد ودوره ی بعدی می پردازیم .
ویژگی های مدیر مدرسه کیفی جامع
پس از مشخص کردن هدفهای میانی وسالانه مدرسه نوبت به سازماندهی می رسد برای اینکار کمیته ای تحت عنوان کمیته مدیریت کیفیت جامع در مدرسه تشکیل می شود که وظیفه ی آن هدایت و اشاعه ی مدیریت کیفیت جامع است مدیر مدرسه بعنوان متولی اصلی فرایند بهبود در مدرسه می بایست بعنوان رییس این کمیته شخصا" فعالیت را در دست گیرد مدیر مدرسه باید دارای ویژگیهای زیر باشد
1- تلاش ، فداکاری ووقت گذاری برای کار
2- تلاش مستمر در جهت افزایش هوش وذکاوت خود داشتن
3- بخشندگی نسبت به دیگران وسخت گیری نسبت به خود داشتن
4- باغلبه برنفس خود ، فاتح دیگران شدن
5- نمونه بودن درفضیلت و عادت های پسندیده داشتن
6- روحیه ی مشارکت داشتن
7- برای اندیشه دیگران ارزش قائل شدن
8- دادن آزادی خطر پذیری به نیروهای کاراندیشگر واندیشمند
9- نظارت هوشمندانه داشتن
10- احساس فداکاری شدید داشتن
11- حضور بیشتر در کنار کارکنان داشتن
12- شخصیت دادن به کارکنان
13- کمک به دیگران تاخودشان کار را انجام دهند
14- تشویق همکاران به استفاده از فکر خودشان
15-توانایی سرمایه گذاری در انتقال فن آوری اطلاعات
16- روحیه نوآوری داشتن وتغییرات منطقی را پذیرفتن
17-اندیشه های کارکنان را بارورساختن ومشارکت دادن آنها در برنامه ریزی
18- به ارتقای مستمر کیفیت اندیشیدن
19- بینشی مبتنی برجامعیت کارداشتن
باتوجه به آنچه گذشت ضمن تاکید بر روش دیدگاه دوم در مدیریت مدرسه توجه بیشتر را به کیفیت و فرآیند محوری می دهد تاکید می نماییم که در پیشبرد امور وبهبود بخشیدن به مدیریت مدرسه باید به همه موارد ، امکانات و روشها توجه نمود .
چراکه اگر درمدیریت مدرسه فقط امکانات سخت افزاری مانند ساختمان ، حیاط مدرسه ، سالن ، اتاقها ، وسایل کمک آموزشی ، آزمایشگاه وکارگاه و.. را فراهم نماییم اما برنامه مناسب ، روش صحیح ومحتوای ارزشمند نداشته باشیم هیچ نتیجه و بهره ای نخواهیم برد برعکس هم اگر به فرایند سیستم توجه جدی نماییم اما امکانات سخت افزاری که بعنوان پشتیبانی سیستم مدرسه هستند را تامین ننماییم چندان در کارخود توفیقی نخواهیم داشت زیرا به عقیده روانشناسان حتی اکسیژن هوا، نور کافی ، رنگ وضعیت فیزیکی ، شکل وابعاد کلاس در یادگیری موثرند پس نتیجه می گیریم که در اولویت اول داشتن برنامه توجه به روشهای تدریس ، ارزشیابی مستمر از روشها ومیزان دست یابی به اهداف وتقویت مدیریتی که نتیجه ی همه ی تلاشها واقدامات آن معطوف به رضایت دانش آموزان وتوسعه ی یادگیری باشد ودرمرحله دوم توجه به پشتیبانی وتامین امکانات مالی وفیزیکی واز همه مهمتر رسیدگی به وضعیت معیشتی معلمانی که در راستای اهداف فوق مجددانه تلاش می نمایند در بهبود بخشیدن به مدیریت مدرسه مهم وضروری است .
پیشنهادات راهبردی  برای مدیران
1- در آموزشگاه کمیته ی مدیریت کیفیت را تشکیل دهید وسعی نمایید مدیر مدرسه خودشخصا" مدیریت و رهبری این کمیته را بعهده گیرد وضمن استفاده از همه ی معلمان ودانش آموزان در برنامه ریزی ، فرایند نتایج را مرتبا" ارزیابی نماید .
2- مدیر مدرسه ضمن توجه جدی به مدیریت روابط انسانی در اداره ی مدرسه ، سبک مدیریتی خود را برپایه ی مشارکت قرار دهد تا از این طریق در قلب وروح کارکنان ودانش آموزان نفوذ نماید .
3- مدیرمدرسه می بایست با مشاهده وبازدید از کارها وتجارب موفق سایر مدیران برتجارب خود بیفزایند وطرح ها والگوهای مناسب مدیران موفق را شناسایی وپس از مطالعه وارزیابی باتوجه به شرایط مدرسه خود بعداز تغییرات لازم اجرا نماید .
4- کیفیت بخشی مدرسه ، مستلزم تنظیم اهدافی مشخص است که باید در راستای اهداف وزارت آموزش وپرورش (مصوب شورای عالی آموزش وپرورش ) باشد لذا اهداف وزارت آموزش وپرورش بسیار کلی است ومدیران باید برحسب دوره تحصیلی وبانگاه به اهداف کلی ، اهداف اختصاصی وتفصیلی وقابل دست یابی را تدوین کنند .
5- برای آموزش کارکنان مدرسه وآشنایی آنها با مدیریت کیفیت دوره های آموزشی لازم برگزار شود وبرای کسانی که در این زمینه پیشقدم هستند وتلاش می کنند جوایزی در نظر گرفته شود .
6- باید کارها وفعالیت های خوب وطرح های ارزنده مدرسه درجلسه ای به افراد وگروههای ذیربط ارائه گردد تا از این طریق دیگران با تجارب واندیشه های دیگران آشنا شوند .

7- برای ارائه تجارب واندیشه های نو وپیشنهادهای مفید می توان از وسایلی نظیر اسلاید ، فیلم ، گراف ، ویدئو ، پروژکتور و .... استفاده نمود .
8- کارگروهی را به معلمان آموزش دهید برخوردی باز داشته باشید و جلسات بحث های نظری تشکیل دهید سعی کنید تا از مزایای کارگروهی بهره مند شوید وبه جای پاداش دادن به عملکردهای فردی به عملکرد های گروهی پاداش دهید .
9- شوراهای مدرسه وتشکلات دانش آموزی را تشکیل دهید و با واگذاری مسوولیت های مختلف حتی اداره مدرسه وکلاس به دانش آموزان زمینه پرورش حرفه ای آنها را فراهم کنید .
10- مدیر مدرسه می بایست به معلمان وکارکنان مدرسه برای رفتار درست آنها پاداش دهد این کار باعث می شود تا نتایج مثبت بیشتر شود همچنین باید به کارهای برجسته به خلاقیت های کاربردی ، به ساده کردن کار ، به کیفیت کار ، به کارهای تیمی ونهایتا" به کسانی که رفتار موثر دارند پاداش داد این پاداش می تواند هم مادی وهم معنوی باشد .
11- معلمان می بایست در بهبود فرایند یاددهی – یادگیری فعالیت های آموزشی مدرسه وارتقای شایستگی های حرفه ای معلمان از پژوهش مشارکتی که یکی از اثر بخش ترین نوع پژوهش در حین عمل می باشد استفاده نمایند برای اینکار لازم است آموزش های لازم را به معلمان ارائه داد. 12- مدیر مدرسه باید به همان اندازه که به زیردستان ( معلمان وکارکنان مدرسه) آزادی عمل می دهد به همان اندازه هم اقتدار خود را بکار گیرد ونظارت لازم را برکارآنها داشته باشد.
13- مدیر مدرسه به کارکنان ومعلمان اجازه می دهد تا درحوزه محدودیت های تعیین شده توسط او تصمیم گیری وانجام وظیفه نمایند .
14- مدیران باید بجای سخت کار کردن ، کاغذ بازی و بوروکراسی اداره به زیبا کردن ، وهمچنین درست ونرم وروان کارکردن بپردازند .
15- مدیران باید از پیشداوری در مورد معلمان ، کارکنان ودانش آموزان اجتناب نموده وبه کسی برچسب نزنند ، وطوری رفتار کنند تا همه افراد در کارها وحل مشکلات همدیگر را یاری کنند .
16- در مدارس کیفیت جامع مدیر باید تلاش کند خود رهبر آموزشی باشد وهم مهارتهای رهبری را به معلمان خود بیاموزد .
17 توصیه مهم در مدیریت
1-در اشخاص میل به کار کردن را پدیدآورید.
باید سعی کرد که مردم با رضا و رغبت و خود کارانه به دنبال کارها بروند در حقیقت، رییس یک سازمان نباید نقش راننده را به عهده بگیرد. بلکه باید به رهبری بپردازد و نه اینکه با استفاده از قدرت اداری ،کارمندان را به کار وادارد که این تلاشی زودگذر خواهد بود . اما اگر رهبری به وجهی صحیح اعمال شود و مجریان به طیب خاطر از او پی روی کنند ، هدف مشترک و رضایت خاطر ، موجب تحرک و خودکاری میشود. البته راههای مختلفی برای این کار وجود دارند که در دنیای صنعتی به آن "فروش عقاید " میگویند . یعنی اینکه رهبر برای عقیده خود خریدار دست و پا کند .
2- مستمع خوبی باشید.
گفته اند: "مستمع صاحب سخن را بر سر ذوق آورد "، رهبر با انگشت گذاشتن روی نقاط ضعف یا قوت اشخاص و با توجه به شخصیت آنان می تواندآنها را تهییج کند که آزادانه گفت و گو کنند و سپس با کمال علاقه شنونده ی با حوصله و علاقه مندی برای شنیدن سخنان ایشان باشد.
باید که مدیران با سکوت و حوصله گفته ها را به گوش جان بپذیرند واز اعمال قدرت و سلطه جویی در بحث خودداری کنند. مثلا اگر هر دو باهم شروع به سخن کردند آن به که زیر دستان را بر خود مقدم بدارد.
3- به طور خصوصی انتقاد کنید.
هرگز از کارمندان در حضور دیگران وبه ویژه در نزد زیردستان او انتقاد نکنید که طبعا ایجاد مقاومت و ناراحتی میکند. که گفته اند:نصیحت (انتقاد)در پیشروی دیگران حکم سرزنش را دارد.
 4- هرکسی که کاری را به پایان رسانید باید شخصا پاداش کارش را بگیرد.
اگر قرار شود که مدیر نتیجه ی کار و تلاش زیردستان را به حساب خود بگذارد همه نوآوریها از میان میرود و قبول مسئولیت به دشواری صورت میگیرد.دادن اعتبار به اشخاص در ازا زحمتهایی که کشیده اند مالاً پاداشی است که برای رهبری که چنین محیط سازنده ای را به وجود آورده است.
5- علاقه مندی خود را به کار زیردستان نشان بدهید.
در حقیقت باید دانست که درک "بنی آدم اعضای یک پیکرند" و علاقه مندی به کار زیردستان ، یکی از اصل های اولیه انسانی ، برخورد گرم ، خواندن اشخاص با اسم کوچک و با تظاهرات دوستانه ، مثل پیوستن به جمع همکاران فرودست به هنگام صرف نهار و پرس جو کردن از طرز کار ایشان و حتی تکرار مطالبی از قبیل : " فلانی واقعاً کارت جالب است ، می بینم که با تلاشی که می کنی خسته شده ای ، چطور است فردا کمی استراحت کنی ؟ " موجب می شود که کارمند به خود ببالد که کارش خیلی مهم است و راهبر سازمان با دیده ای باز و ضمیری روشن در کارها نظارت دارد و فارغ از سلامت جسم و روح زیردستان نیست.
6- میل باطنی خود را به صورت پیشنهاد عرضه کنید.
به جای تحکیم صریح و مستقیم ، میل باطنی خود را به صورت غیر مستقیم ظاهر کنید. مثلاً وقتی بگویید به نظر شما بهتر نیست که کار به این صورت باشد؟ ان وقت مطمئن باشید که مخاطب نه تنها متوجه منظور شما نخواهد شد ، سهل است که با علاقمندی و رغبت ، آن را خواهد پذیرفت و حتی از آن حمایت خواهد کرد.
7- وقتی پیشنهادی دارید و یا حتی دستوری می دهید، باید مطمئن باشید که دلایل آن را نیز می توانید ابراز بدارید.
طبیعت آدمی این است که همیشه دوست دارد پیش از آن کاری را صورت بدهد ، از " چرایی " آن آگاه باشد، باید یه صورت شفاهی یا کتبی علت را گوشزد کرد.


دانلود با لینک مستقیم


گزارش تخصصی معلمان چالش ها ، مشکلات و موانع در رابطه با مشکلات واحد آموزشی

بررسی موانع و مشکلات بکارگیری زبان قابل گسترش گزارشگری مالی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران

اختصاصی از سورنا فایل بررسی موانع و مشکلات بکارگیری زبان قابل گسترش گزارشگری مالی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   14 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 

 

چکیده
بسیاری از شرکت ها در تلاش هستند که توان نفوذ اطلاعات مالی خود را از طریق ایجاد وب سایت شرکت و ارائه چنین اطلاعاتی به کارکنان، سرمایه گذاران و تحلیل گران مالی افزایش دهند.یکی از این ابزارهای نوین زبان قابل گسترش گزارشگری مالی (XBRL) می باشد.ولی وجود بعضی مشکلات مانع از بکـارگیری این زبـان جهت گـزارشگـری مـالی شـده است.به نظر می رسد بررسی این موانع و مشکلات و ارائه راه کارهـایی در راستای بکـارگیری این زبـان گـزارشگری ضروری بـاشد.لذا این تحقیق، موانع و مشکلات موجود را تحت سه شاخص محیطی، انسانی و ساختاری طبقه بندی کرده است.شاخص های محیطی به عوامل نـاشی از محیط خارج از شرکتها، شاخص هـای انسانی به عوامل نـاشی از نیروی انسـانی شـاغل در شرکتها و شاخص های ساختاری به عوامل ناشی از ساختار زبان قابل گسترش گزارشگری مالی پرداخته اند.
جامعه آماری این تحقیق شامل شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد.برای تجزیه و تحلیل داده های آماری و فرضیه های تحقیق از نرم افزار SPSS16 استفاده شده است.
نتایج نشان می دهد که با اطمینان 95% نبود شاخص های محیطی، انسانی و ساختاری در عدم بکارگیری زبان قابل گسترش گزارشگری مالی توسط شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران تاثیر مثبت دارد.می توان گفت که عدم وجود عوامل شاخص های انسانی، محیطی و ساختاری به ترتیب تاثیر زیادی در عدم بکارگیری زبان قابل گسترش گزارشگری مالی دارند.

 

واژه های کلیدی
زبان قابل گسترش گزارشگری مالی، اینترنت، زبان قابل گسترش اطمینان بخشی، شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
مقدمه
با ایجاد و گسترش سریع اینترنت، از آمیخته شدن فناوری اطلاعـات و سیستم های اطلاعاتی حسابداری، پدیده ای نو با نام حسابداری در محیط شبکه جهانی وب پا به عرصه وجود گذاشت و به ابزاری برای گردآوری و گزارشگری اطلاعات در حوزه حسابداری بدل شد.استفاده از اینترنت به عنوان یکی از کانال های پخش اطلاعات شرکت ها، پدیده ای است که در سال های اخیر در حال رشد و پیشرفت بوده است.گزارشگری مالی اینترنتی به استفـاده از وب سایت شرکت به منظور انتشار اطلاعـات مربوط به عملکرد مـالی دلالت دارد.بهره گیری از گزارشگری مالی اینترنتی، هزینه تهیه، پردازش و کاربرد اطلاعات را کاهش داده و به خاطر دسترسی آسان و مطمئن به اطلاعات و برقراری سریع با بازارها، اهمیت و حساسیت دارد.زبـان گزارشگری مـالی اینترنتی به عنوان XBRL یا زبـان قابل گسترش گزارشگری مـالی شناخته می شود.تا قبل از پیدایش XBRL، شرکت ها برای ارائه اطلاعـات مالی خود از فنـاوری زبـان نشانه گـذاری فرامتن و یا ارائـه اطلاعـات به صورت فـایـل هـای اطلاعـاتی قـابل حمل استفاده می کردند.این امـر اغلب به کپی کردن و چسباندن یا کپی برداری صرف اطلاعات محدود شده و به دلیل فقدان قالب های پذیرفته شده عمومی و مشترک برای اطلاعات مالی، پرهزینه و همراه با خطا می باشد(عرب مازار یزدی و حسنی آذرداریانی، 1385).برای مثال سازمان بورس اوراق بهادار آمریکا اعلام کرده است که نرخ مغایرت بین اطلاعاتی که تحلیل گران مالی در مدل های ارزیابی خود استفاده می کنند و اطلاعاتی که شرکت ها ارائه می کنند، 28% است(Burnett and etal, 2006).
XBRL یک برنامه استاندارد برای حذف ساختار و اصطلاحات ناسازگار، و یک روش جاری در فناوری است که می تواند داده های مالی را بر اساس زبان های مختلف استانداردهای گوناگون حسابداری پردازش کرده و خود را به سادگی با نیازها و کاربردهای گوناگون منطبق نماید.XBRL مفاهیم گزارشگری مالی یا حسابداری مالی را تعریف نمی کند بلکه مفاهیم موجود حسابداری را به طور الکترونیکی دربر دارد(عزیززاده، 1387).
البته در مورد صحت اطلاعات مورد مبادله از طریق زبان قابل گسترش گزارشگری مالی، زبان دیگری به نام زبان قابل گسترش گزارشگری اطمینان بخشی (XARL) ایجاد شده است.به کمک این زبان جدید، تاییدکنندگان اطلاعات مالی می توانند صحت اطلاعات منتشر شده در اینترنت را تایید کنند و به کاربران و شرکت ها اطمینان دهند که می توانند به چنین اطلاعاتی اتکا نمایند(عرب مازار یزدی و آرین پور، 1387).
این دو پدیده یعنی XBRL و XARL در کنار هم می توانند روش استانداردی را برای تهیه، انتشار و تبادل اطلاعات مالی فراهم کنند و همچنین صحت اطلاعات توزیع شده در اینترنت را تضمین کنند.
چارچوب نظری و پیشینه تحقیق
در آوریل سال 1998 چارلز هافمن حسابدار رسمی، استفاده از زبان قابل گسترش نشانه گذاری (XML) را برای گزارشگری الکترونیک اطلاعات مالی مورد بررسی قرار داد.وی شروع به ایجاد مدلهای نمونه از صورتهای مالی و جداول حسابرسی با استفاده از XML نمود.در جولای 1998، هافمن رئیس بخش فناوری برتر انجمن حسابداران رسمی آمریکـا را در جریان قابلیت هـای استفاده از XML در گزارشگری مالی قرار داد.این پروژه در ابتدا زبان نشانه گذاری گزارشگری مالی توسعه پذیر (XFRML) نام گرفت.در آگوست 1999، دوازده شرکت به عنوان اعضای کمیته راهبری این پروژه جهت مشارکت در تلاش برای استفاده از آن آغاز به کار کردند.در آوریل سال 2000، نام پروژه به XBRL تغییر نام یافت.از دسامبر 2001، زبان XBRL به صورت یک راه کار تازه پیشنهادی مطرح شد و در عمل برای گزارشگری مالی شرکت ها مورد استفاده قرار گرفت(فریور لیلان، 1386).
XBRL یک نوع زبـان گزارشگـری تجـاری است که قابلیت گسترش دارد.چارچوب XBRL مبتنی بر XML است کـه در زنجیره عرضه اطلاعـات تجـاری جهـانی جـهت ایجـاد، تبـدیل و تحلیل اطلاعـات تجاری استفاده می شود.XBRL یک نوع فناوری است که می تواند دقت، درستی، کارایی و شفافیت گزارشگری مالی را افزایش دهد.در واقع یک زبان گزارشگری است که ریشه در XML دارد ولی منحصراً برای گزارشگری مالی توسط انجمن حسابداران رسمی آمریکا طراحی شده است(بزرگ اصل و ولی پور رکنی، 1385).
XBRL استـانداردی جهت تبادل الکترونیکی داده ها بین موسسات تجاری در اینترنت می باشد.این زبان برای فراهم نمودن ابـزار کـارا و مـوثر و تهیه و تبـادل اطلاعـات مـالی توسط کـاربـران در اینتـرنت، ایجـاد شـده است(www.xbrl.org).
بـا بهـره گیری از XBRL می تـوان دوره گـزارشـدهی مـالی را نیز کوتـاه تـر نمـود.عـلاوه بـر این، امروزه سرمایه گذاران نیز متقاضی اطلاعات به موقع تر و گزارشدهی های بیشتر و در دوره های کوتاه تری هستند، چیزی مثل قیمت های لحظه ای سهام روی اینترنت.شاید به زبان ساده بتوان گفت در چنین وضعیتی مثلاً می توان انتشار روزانه درآمد یا سایر شاخص های عملکرد شرکت ها را روی وب سایتشان انتظار داشت(عرب مازار یزدی، 1384).
زبان قـابل گسترش گـزارشگـری مـالی را یک زبـان گـزارشگـری استاندارد شده باز می دانند که برای تهیه و مبادله الکترونیک گـزارش های تجـاری طراحی شـده است.در واقع، XBRL تلاش می کند تا برچسب های XML را که در گزارشگری مالی استفاده می شود، استانداردسازی کند تا اطلاعات دارای قابلیت مقایسه بیشتری شوند(Richard and Smith,2004).
XBRL در واقع نسخه مالی شده XML می باشد.در نتیجه هر ویژگی را که برای XML بتوان شمرد، مشمول XBRL نیز می شود.یعنی اگر بخواهیم اطلاعات مالی و حتی غیر مالی شرکت را ارائه کنیم، با برچسب دار کردن الکترونیکی آن اطلاعات با استفاده از علائم <> آن را ارائه می کنیم.مثلاً برای ارائه حساب های دریافتنی به مبلغ 1000 رالا، به صورت زیر عمل می کنیم:
</receivable> 1000 <receivable>
برای تشریح واژه توسعه پذیر می توان گفت هر اطلاعات مالی و غیر مالی که یک شرکت قصد ارائه آن را دارد، را می توان برچسب دار کرد و گزارش داد(عرب مازار یزدی و جابری نسب، 1388).
به طور خلاصه، XBRL یک زبان گزارشگری تحت وب با استفاده از امکانات XML است که درآن صورتهای مالی طبق فرمت های یکسانی تهیه و در صفحات اینترنت در اختیار استفاده کنندگان قرار خواهد گرفت.این زبان، علاوه بر اینکه در تمام دنیا یک زبان مشترک خواهد بود، امکـان تغییر و پردازش در اطلاعـات را با انتقـال اطلاعـات به نرم افزارهای رایج مانند Excel می دهد تا از طریق آن تحلیل داده ها و اطلاعات دریافتی به راحتی امکان پذیر گردد(زارع بهنمیری و نادی، 1387).
با وجود تمایل شرکت ها برای استفاده از امکانات XBRL هنوز هم نگرانی زیادی در مورد امنیت اطلاعات مالی در اینترنت وجود دارد.اینترنت ناامن است و بدون برقراری امنیت مناسب امکان استفاده از حداکثر توان خدمات XBRL و XARL وجود ندارد و اطلاعات مالی مورد انتشار و مبادله در اینترنت، مخصوصاً وب، در معرض محدودیت و دستکاری است.بنابراین موضوع امنیت به منظور فراهم نمودن امکان انتقال الکترونیک و در عین حال قابل اعتماد و قابل اتکا کردن اطلاعات مالی در اینترنت باید مورد توجه قرار گیرد(عرب مازار یزدی و حسنی آذرداریانی، 1385).
البته در مورد صحت اطلاعات مورد مبادله از طریق زبان قابل گسترش گزارشگری مالی، زبان دیگری به نام زبان گزارشگری اطمینان بخشی توسعه پذیر یا XARL ایجاد شد.به کمک این زبان جدید، تاییدکنندگان اطلاعات مالی می توانند صحت اطلاعات منتشر شده در اینترنت را تایید کنند و به کاربران و شرکت ها اطمینان دهند که می توانند به چنین اطلاعاتی اتکا نمایند.این زبان نیز مثل زبان قابل گسترش گزارشگری مالی عناصر تشکیل دهنده اطلاعات مربوط به فرایند اطمینان بخشی و اجزای پشتیبان آن را برای ترکیب با زبان قابل گسترش گزارشگری مالی توصیف می کند تا به کاربران اجازه دهد درباره میزان اعتماد، قضاوت آگاهانه ای داشته باشند.یک سند XARL شامل برچسب هایی است که نوع تضمین، تاریخ اطمینان بخشی، امضای دیجیتالی حسابرس، قابلیت اتکای سیستم و غیره را نشان می دهد(عرب مازار یزدی و آرین پور، 1387).
برخی از تحقیقاتی که در حوزه گزارشگری مالی اینترنتی و XBRL صورت گرفته است به شرح زیر می باشد:
تحقیقی توسط فریور لیلان در سال 1386 تحت عنوان بررسی عوامل کمک کننده به حسابرسی در محیط XBRL در دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی صورت گرفت.در این تحقیق ابتدا با استفاده از مطالعات کتابخانه ای اطلاعاتی درباره چارچوب نظری و پیشینه تحقیق گردآوری شده است و سپس در بخش اصلی تحقیق برای تایید یا رد فرضیه ها از روش میدانی (استفاده از پرسشنامه) استفاده شده است.در نهایت با تجزیه و تحلیل اطلاعات به این نتیجه رسیده اند که فرضیه های تحقیق رد نشده اند و استفاده از XBRL باعث کاهش هزینه ها و زمان حسابرسی شده و از طرف دیگر باعث افزایش دقت در دسترس بودن اطلاعات و کامل بودن اطلاعات می گردد.
تحقیقی دیگر با عنوان مقدمه ای بر XBRL توسط علی سعیدی، جیم ریچاردز و بری اسمیت در تاریخ هفتم دسامبر 2006 صورت گرفت که در این مقاله نویسندگان ابتدا به تعریف XBRL پرداخته و آنرا زیرمجموعه ای از XML می دانند و XBRL را زبانی برای گزارشگری مالی تعریف می کنند.در نهایت عنوان می کنند که XBRL استاندارد جدید برای حسابداری نیست بلکه استانداردی برای تبادل الکترونیکی اطلاعات در اینترنت است.
حسابـداری تحت وب و تـاثیر آن بر گـزارشگری مالی داخلی و تصمیم گیری نام تحقیقی است که توسط حمید میر مجربیان در دانشگاه تربیت مدرس در سال 1383 انجام شد.در این تحقیق، پژوهشگر با بررسی حسابداری تحت وب و آزمون تاثیر حسابداری تحت وب بر تصمیم گیری اقتصادی مدیران بنگاه های اقتصادی می پردازد و در نهایت به این نتیجه می رسد که ارتقای خصوصیات کیفی مربوط بودن و دسترسی آسان به اطلاعات در حسابداری تحت وب بر تصمیم گیری های اقتصادی مدیران داخلی شرکت ها تاثیر مثبت دارد.
گزارشگری مالی در اینترنت و وضعیت آن در ایران عنوان مقاله ای است که توسط دکتر ثقفی، دکتر عرب مازار یزدی و بـاغومیان در سال 1384 تالیف شـد.در این مقـاله ابتدا کوشش شده تا ضمن مروری بر تحقیق های انجام شده درباره گزارشگری مالی در اینترنت، به بیان دیدگاه های نظری موجود در این زمینه پرداخته شود و سپس وضعیت فعلی، تحولات بعدی و چشم اندازهای آتی آن، مورد بررسی و پیش بینی قرار گیرد.در پایان نیز وضعیت ایران در زمینه گـزارشگـری مـالی در اینترنت مورد ارزیابی قرار گرفته و پیشنهادهایی در زمینه بهبود آن از جمله آشناسازی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار با XBRL و تشویق آنها به ارائه داوطلبانه اطلاعات از طریق اینترنت و به زبان بین المللی XBRL، صورت گیرد.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   14 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


بررسی موانع و مشکلات بکارگیری زبان قابل گسترش گزارشگری مالی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران

گزارش تخصصی معلمان چالش ها ، مشکلات و موانع در رابطه با درس شیمی

اختصاصی از سورنا فایل گزارش تخصصی معلمان چالش ها ، مشکلات و موانع در رابطه با درس شیمی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

گزارش تخصصی معلمان چالش ها ، مشکلات و موانع در رابطه با درس شیمی


گزارش تخصصی معلمان چالش ها ، مشکلات و موانع در رابطه با درس شیمی

دانلود گزارش تخصصی معلمان چالش ها ، مشکلات و موانع در رابطه با درس شیمی بافرمت ورد وقابل ویرایش تعداد صفحات 115

دانلود گزارش تخصصی معلمان,راهکارها,پیشنهادات,گزارش تخصصی فرهنگیان,

این گزارش تخصصی جهت ارائه برای ارزشیابی و کسب امتیاز کامل و همچنین جهت ارائه به عنوان تحقیق ارتقاء شغلی بسیار کامل میباشد


مقدمه


علوم تجربی یکی از دانش‌ها و معرفت‌های بشری است که بخش اعظم یافته‌های آن از راه مشاهده و انجام آزمایش به دست می‌آید و ملاک یا معیار درستی آنها، انطباق داشتن با مشاهدات تجربی است. هدف از آموزش علوم تجربی، آموزش پدیده‌هایی است که در زندگی روزانه مشاهده می‌شوند. آموزش علوم تجربی دانش‌آموزان را ترغیب می‌کند تا توانایی سؤال کردن و یافتن پاسخ در مورد دنیای طبیعی و فیزیکی را کسب نمایند و آنان را با با نحوه‌‌ی کاربرد علوم در زندگی روزانه و شیوه فعالیت دانشمندان در جامعه آشنا نموده و کمک می‌کند تا در مورد بحث‌‌های علمی، تصمیم‌گیری و انتخاب موضع، به طور منطقی و عقلانی عمل نمایند.
یکی از حوزه‌های فعال و پرکاربرد علوم تجربی، علم شیمی است که به مطالعه ترکیب، ساختار و خواص مواد می‌پردازد. کاربردهای گسترده‌ی علم شیمی در پزشکی، داروسازی، صنایع غذایی، کشاورزی، آرایشی و بهداشتی، تهیه رنگ، پلاستیک، لاستیک و انواع پوششها، محیط زیست، انرژی و ...، نشان از اهمیت زیاد این علم در بهداشت، سلامت، تامین رفاه، رشد اقتصادی و توسعه پایدار جوامع بشری دارد.
در چند دهه اخیر، علم شیمی از رشد بسیار زیادی برخوردار بوده و موضوع‌ها و نظریه‌های جدیدی به این دانش بشری اضافه شده است.  اهمیت روزافزون علم شیمی در زندگی انسان‌ها سبب شده است تا  آموزش مناسب و اثربخش آن به ویژه در برنامه‌ی درسی مدارس از اهمیت به سزایی برخوردار گردد.
در دهه‌ی گذشته، معلمان و طراحان برنامه‌های درسی شیمی، همواره معتقد بودند که هدف از آموزش شیمی، آماده‌سازی دانش آموزان برای ورود به دانشگاه نیست؛ بلکه هدف اصلی تربیت شهروندانی است که دارای «سواد شیمی» باشند. جامعه‌ی امروز به طور فزاینده‌ای تحت تاثیر علم و فناوری است، بنابراین علم شیمی باید آنچنان آموزش داده شود که ارتباط آن با زندگی، صنعت، فناوری و جامعه مورد تاکید قرار گیرد و دانش‌آموزان بتوانند آموخته‌های خود را در  زندگی مورد استفاده  قرار دهند (بدریان، 1387).

فلسفه و اهداف جدید یاددهی و یادگیری شیمی
امروزه متخصصان توسعه‌شناسی بر فاکتور نیروی انسانی کارآمد و دارای سطح بالای «سواد علمی»  به عنوان مهمترین عامل توسعه و پیش شرط تحقق آن تاکید دارند. در همه‌ی نظام‌های آموزشی تلاش می‌شود تا سطح سواد علمی جامعه بهبود بخشد تا از این راه بتوان زمینه‌ها‌ی توسعه پایدار را فراهم ساخت. مهمترین و شاخص‌ترین فلسفه‌ی آموزش شیمی، ارتقای سطح سواد شیمی است. با آنکه سواد شیمی دارای گستردگی فراوانی است؛ اما می‌توان در یک نگاه ساده آن را به صورت زیر تعریف کرد:
«درک مفاهیم، فرایندهای علمی و آگاهی‌های علمی مورد نیاز در زمینه‌ی علم شیمی را سواد شیمی می‌گویند. شخص دارای سواد شیمی می‌تواند ارتباط مناسبی بین واقعیت‌ها و پدیده‌های علمی مشاهده شده در فعالیت‌های روزانه و علم شیمی برقرار نماید. این شخص می‌تواند انواع پدیده‌های شیمیایی را تشخیص داده و درک کند و از طریق شواهد علمی، پدیده‌های مشاهده شده در زندگی، محل کار و جامعه را به صورت منطقی تجزیه و تحلیل نموده و برای حل مشکلات، تصمیم‌‌گیری و انتخاب گزینه‌های احتمالی آگاهانه ایفای نقش نماید».
در طول ده سال اخیر برنامه‌های درسی شیمی در اقصی‌نقاط جهان به صورت بنیادی تغییر کرده است و رویکردها، راهبردها و روش‌های جدیدی مبتنی بر یافته‌های پژوهشی جایگزین نظام‌های آموزشی سنتی گشته‌ است. در این برنامه‌ها، آموزش شیمی از حالت توصیفی خارج شده و با به‌کارگیری مفاهیم بیشتری از شیمی- فیزیک، حالت مفهومی به خود گرفته اند. در اغلب محتوا‌های آموزشی که با رویکرد چند بعدی و به صورت مفهومی سازماندهی می‌شوند، اصول پایه‌‌ای علم شیمی در قالب شش بعد به شرح زیر آموزش داده می‌شوند:


ساختار مفهومی علم شیمی
    فرایندهای شیمیایی
    کاربردهای فناورانه علم شیمی
    افزایش علاقه‌ی دانش‌آموزان به علم شیمی
    توجه به جنبه‌های فرهنگی علم شیمی
    توجه به دلالت‌های اجتماعی علم شیمی
 با ورود ابعاد جدیدی به برنامه‌‌ی درسی شیمی در مدارس، ضروری است تا روش‌های تدریس نیز به طور اساسی دچار تغییر و تحول گردند. در رویکردهای جدید آموزشی تلاش می‌شود تا فضای کلاس درس به صورتی باشد که در آن به دانش‌آموز اجازه داده شود تا به طور فیزیکی و هوشمندانه با مواد آموزشی تعامل مناسبی داشته باشد. اساس فعالیت‌های تعاملی دانش‌آموزان با مواد آموزشی، بر کاوشگری، کشف مفاهیم و انجام فعالیت‌های ذهنی و عملی استوار است (Johnstone, 1997).
ابعاد مختلف سواد  شیمی
یکی از عواملی که بطور مستقیم بر سطح سواد شیمی مردم یک جامعه اثر می‌گذارد، کیفیت آموزش شیمی در نظام آموزشی هر کشور است. در آموزش علم شیمی تنها آشنا شدن با موضوع‌های علمی و درک و فهم آنها مورد نظر نیست؛ بلکه علاوه بر کسب دانش، باید روش علمی یعنی کاوشگری علمی، تفسیر علمی پدیده‌ها، استفاده از مهارت‌های علمی و نیز داشتن نگرش علمی که تداعی کننده شیوه فعالیت دانشمندان و شهروندان سطوح بالاتر جامعه هستند، را نیز در نظر گرفت (بدریان و کیامنش، 1387).
در بررسی دقیق‌تر مؤلفه‌های سواد شیمی، می‌توان به هفت بُعد مختلف آن اشاره کرد که عبارتند از:
1.       آشنایی با ماهیت علم شیمی؛
2.       آشنایی با مفاهیم کلیدی علم شیمی؛
3.       آشنایی با فرایندهای علمی؛
4.       آشنایی با رابطه بین علم- فناوری- جامعه و محیط زیست؛
5.       آشنایی با مهارت‌های علمی و فنی؛
6.       آشنایی با ارزشهای ناشی از علم شیمی؛
بنابراین با در نظر گرفتن ابعاد ذکر شده، می‌توان برای تعریف دقیقتر سواد شیمی،  آن را در چهار بُعد «محتوا»، «زمینه»، «مهارت‌» و «نگرش‌» تعریف کرد. هر کدام از ابعاد ذکر شده بخشی از برنامه‌ی درسی شیمی در مدارس را تحت پوشش قرار می‌دهند (Shwartz, etal, 2006).
الف- محتوا و سواد شیمی
از لحاظ محتوا، علم شیمی مجموعه‌ای از دانش بشری را شامل می‌شود که تلاش می‌کند تا پدیده‌های شیمیایی قابل مشاهده را در قالب ساختار مولکولی مواد و از طریق زبان تخصصی ویژه علم شیمی توضیح دهد. این علم علاوه بر بررسی پویایی فرایندها و واکنش‌های شیمیایی، تغییرات انرژی را نیز در آنها بررسی می‌کند. رشد بی‌سابقه علم شیمی در چند دهه ی اخیر و پیدایش زیر‌شاخه های جدیدی از این علم سبب شده است تا تنوع مفاهیم مرتبط با علم شیمی بسیار زیاد شده و کتاب‌های درسی توان ارایه‌ی اطلاعاتی در همه‌ی این زمینه‌ها را نداشته باشند. روی این اصل هم معلمان و هم دانش‌آموزان، برای افزایش معلومات خود ناگزیر به استفاده از انواع مجله‌های آموزشی- ترویجی، کتاب‌های کمک آموزشی و همچنین بانک‌های اطلاعاتی موجود در شبکه جهانی اینترنت هستند (Dori & Hameiri, 2003).
افزایش کاربردهای علم شیمی در تامین رفاه، آسایش، بهداشت، تغذیه، پوشاک، مسکن، محیط زیست، انرژی، اشتغال و حتی روابط سیاسی، اقتصادی و اجتماعی، ایجاب می‌کند تا برنامه‌ریزان آموزشی با هدف ارتقای سطح سواد شیمی و آماده سازی دانش‌آموزان برای ورود به دانشگاه، محتوای آموزشی مناسبی را برای استفاده در سطح مدارس تجویز نمایند. در این محتوا به مفاهیم پایه و کلیدی علم شیمی در سه محور: رفتار ذره‌ای ماده، ساختار ماده و تبدیل‌های شیمیایی پرداخته می‌شود.
ب- زمینه و سواد شیمی
کاربردهای متنوع علم شیمی در زمینه‌های اقتصادی، صنعتی، اجتماعی و فرهنگی ایجاب می‌کند تا برنامه‌ریزان درسی برای افزایش سطح سواد شیمی دانش‌آموزان،  به دلالت‌های کاربردی مفاهیم نظری آموخته شده در زمینه‌های ذکر شده نیز بپردازند. در طراحی و اجرای برنامه درسی شیمی اغلب دو بحث چالش برانگیز مطرح است که عبارتند از:
1.      هماهنگی بین مفاهیم و نظریه‌های مطرح شده در کلاس درس و تجربه‌های یادگیری
2.      انگیزه دانش‌آموزان برای یادگیری علم شیمی
به علت وسعت زیاد مباحث طرح شده در برنامه‌ی درسی شیمی و حجم محدود کتاب‌های درسی، اغلب ملاحظه می‌شود که مطالب کتاب‌های درسی به صورت خلاصه شده و نسبتاً محدود ارایه می‌شوند. در این حالت، کتابهای درسی که ساختاری لایه مانند دارند، از قطعه‌های کوچکی تشکیل شده‌اند و ارتباط طولی و عرضی اندکی با هم دارند. دانش‌آموزان با مشاهده قطعات مجزا از مفاهیم شیمی، نمی‌توانند به تصویری جامع و رایج از علم شیمی دست یابند (Gilbert, 2006).
همچنین در اغلب کتاب‌های درسی شیمی، مفاهیم، نظریه‌ها و مدلهای شیمی طوری ارایه شده‌اند که دانش‌آموزان نمی‌دانند چرا یک نظریه از پس نظریه دیگر آمده است، و اصلاً چه نیازی به این کار بوده است. این امر به طور وسیعی سبب کاهش انگیزه دانش‌آموزان برای مطالعه‌ی علم شیمی و ادامه تحصیل در مقاطع بالاتر شده است.
بنابراین می‌توان با یک سؤال اساسی به ادامه بحث پرداخت. «آیا دانش‌آموزان قادر هستند مفاهیم و نظریه‌های آموخته شده شیمی را در زندگی روزمره خود به کار برند»؟ در پاسخ به این سؤال می‌توان گفت که در سالهای نه چندان دور، محتوای یادگیری تنها عامل مهم در یادگیری تلقی می‌شد؛ اما در سالهای اخیر، علاوه بر محتوا، باید به موقعیت یادگیری نیز توجه ویژه‌ای نمود. نظریه‌های جدید یادگیری معتقدند که «شناخت» و یادگیری باید «موقعیت یافته»باشند. بنابراین زمینه‌ایی که در آن شناخت رخ می‌دهد و یا یادگیری صورت می‌گیرد، از اهمیت به سزایی برخوردار است (بدریان و کیامنش، 1387).
برای فعال کردن دانش‌آموزان در فرایند یادگیری شیمی، باید زمینه‌هایی را یافت که برای آنان جذاب و معنی‌دار باشد. در برنامه‌های درسی جدید شیمی باید از زمینه‌هایی استفاده شود که دانش‌آموزان اهمیت و کاربرد مفاهیم آموخته شده را در این زمینه‌ها ببینند و به این ترتیب برای گسترش دانش خود در جهات مختلف، انگیزه‌ی لازم را کسب کنند.
در چند سال اخیر، نگرانیهای جهانی نسبت به منابع انرژی، تغذیه، آب، محیط زیست و آلودگی‌های هوا و آب‌های زیر زمینی، سبب شده است تا علم شیمی جایگاه ویژه‌ای در اقتصاد و علوم اجتماعی  کسب نماید. با استفاده از رویکرد «علم- فناوری- جامعه و محیط زیست»  و استفاده از زمینه‌های اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی، می‌توان مفاهیم و نظریه‌های شیمی را در قالب تجربه‌های یادگیری جدیدی به دانش‌آموزان ارایه کرد. استفاده از «رویکرد زمینه- محور» در آموزش شیمی سبب شده است تا مفاهیم ارایه شده از جذابیّت بیشتری  برخوردار بوده و دانش‌آموزان با ملاحظه کاربرد عینی مفاهیم آموخته شده در زندگی و فعالیت‌های روزانه، انگیزه و رغبت بیشتری برای مطالعه شیمی نشان ‌دهند (Johnstone, 2000).
پ- مهارت و سواد شیمی
از لحاظ مهارتی، یک شخص دارای سواد شیمی، باید بتواند در مواقع لزوم با طرح سوال علمی، به دنبال مشاهده علمی و کسب اطلاعات از منابع علمی روز برود و با گردآوری اسناد و شواهد علمی کافی،  فرضیه علمی خود را به اثبات برساند.بنابراین مهارت‌های لازم در یک شخص با سواد شیمی عبارتند از : «توانایی کار با اعداد»، انجام مشاهده دقیق، فعالیت‌های عملی و ذهنی مبتنی بر روش علمی، توانایی حل مسئله، کاوشگری علمی، توانایی استفاده از منابع اطلاعاتی گوناگون، رعایت نکات ایمنی در کار با مواد شیمیایی و ...
یکی از یادگیری‌های ضروری در آموزش شیمی توانایی کار با اعداد است. برای هر فردی که علوم تجربی را درک کند و به ماهیت تجربی بودن دانش شیمی و اهمیت جنبه‌های کمّی،‌ اندازه‌گیری، احتمالات، صحت و دقت، به کارگیری اعداد و استفاده از ریاضی و روابط کمّی در آن پی ببرد،‌ ضرورت کار با اعداد آشکار می‌شود. حل مسئله به تقویت این یادگیری می‌انجامد. بنابراین باید در جریان انجام فعالیت‌های کاوشگری، دانش‌آموزان فرصت تقویت راه‌هایی را داشته باشند که به کمک آنها بتوانند متغیرها را دستکاری کنند، کمیّت‌ها را اندازه‌گیری کنند، داده‌های به دست آمده را ثبت و آنها را تحلیل و تفسیر نمایند و به اهمیت اطلاعات عددی در دنیای علم شیمی پی ببرند و به آمار و ارقام به دست آمده از پژوهش‌های علمی اعتقاد پیدا کنند.
دانش آموزان علاوه بر آشنایی با زبان تخصصی شیمی و خواندن و نوشتن فرمول شیمیایی مواد، باید به کسب مهارت در نوشتن، موازنه کردن، محاسبات مربوط به جرم، حجم، مول بر پایه معادله‌های شیمیایی نوشته شده بپردازند.
مهارت انجام مشاهده یک فرایند شناختی است و هنگامی به درستی صورت می‌گیرد که دارای هدف مشخصی بوده و بر پایه یک تفکر نظری استوار باشد. بین دیدن و مشاهده کردن تفاوت زیادی وجود دارد. دانش‌آموزان چیزهای زیادی را می‌بینند؛ اما همه آنها را مشاهده نمی‌کنند. عمل مشاهده کردن معمولاً متمایزتر و دقیقتر از عمل دیدن است. باید ذهن دانش‌آموزان را آماده کرد تا بتوانند مشاهده کردن یعنی تمرکز ادراک، حواس و جدیّت در دیدن را یاد بگیرند.
دانش‌آموزان باید بتوانند با شیوه بهره‌برداری و مهارت استفاده کردن از منابع اطلاعاتی گوناگونی همچون کتاب‌های مرجع، مجلات و دیگر رسانه‌های گروهی، فیلم، نوارهای شنیداری و دیداری، نرم‌افزارهای رایانه‌ای و منابع اجتماعی همچون کتابخانه‌ها، موزه ها، سازمانها و کارخانه‌ها آشنا ‌شوند.


ت- نگرش و سواد شیمی
از لحاظ نگرشی شخص با سواد شیمی باید دید واقع بینانه و در عین حال منصفانه از علم شیمی و کاربردهای آن داشته باشد. همچنین بتواند در سطح جامعه و در زندگی شغلی و شخصی خود از مفاهیم و نظریه‌های شیمی استفاده کرده و دلالت های علم شیمی در توجیه رخدادها و پدیده‌های علمی مرتبط را به‌کار بندد. شخص با سواد شیمی با مشاهده مقاله‌های علمی یا برنامه‌های مستند علمی در تلویزیون، به جایگاه ویژه علم شیمی در حل مشکلات بشری پی ببرد.
شخص با سواد شیمی ضمن آگاهی از ضررهای ناشی از مصرف سیگار، مواد مخدر، الکل و برخی داروهای انرژی زا، به صورت منطقی و منطبق بر روش علمی، دیگران را نیز از مصرف مواد خطرناک ذکر شده بر حذر می‌دارد. همچنین صرفه‌جویی در مصرف آب، انرژی، به‌کارگیری شیوه‌های حفاظت از  محیط زیست، جلوگیری  از آلودگی رودخانه‌ها و فضاهای سبز از مشخصات یک شخص با سواد شیمی است. در رابطه با استفاده از مواد غذایی، یک شخص با سواد شیمی از ضررهای ناشی از زیاده‌روی در مصرف نمک، مواد قندی و غذاهای پر چرب، تلاش می‌کند تا برای حفظ سلامت بدن خود، دیگران را نیز با نگرش‌های مثبت تحت تاثیر قرار دهد.
شحص دارای سواد شیمی درک می‌کند که استفاده بی‌رویه از سوخت‌های فسیلی، علاوه بر آلودگی هوا و گرم شدن ناشی از اثرات گلخانه‌ای سبب پیدایش یک سری مشکلات زیست- محیطی در جوامع شهری می‌شود، که ممکن است سلامت کودکان و بزرگسالان را به خطر اندازد. روی این اصل علاوه بر صرفع‌جویی در مصرف انرژی‌های تجدید ناپذیر فسیلی، تلاش می‌کند تا زمینه‌های استفاده از انرژی‌های پاک را در سطح جامعه فراهم سازد.
با توجه به تعریف سواد شیمی در چهار بعد محتوا، زمینه، مهارت و نگرش، سطوح مختلف سواد شیمی عبارتند از:

1-   «سواد شیمی اسمی[]»: این سطح به حیطه محتوا مربوط بوده و شخصی که در این سطح از سواد شیمی قرار دارد، فقط با مفاهیم شیمی آشنایی اولیه دارد.
2-   «سواد شیمی عملکردی[]»: این سطح به حیطه زمینه مربوط بوده و کسانی که در این سطح از سواد شیمی قرار دارند، می‌توانند یک مفهوم شیمیایی را تعریف کرده و توضیح دهند.
3-   «سواد شیمی ادراکی[]»: این سطح به حیطه محتوا و زمینه تعلق داشته و کسانی که به این سطح از سواد شیمی دست می‌یابند، توانایی تفسیر پدیده‌های علمی روزمره با استفاده از مفاهیم و نظریه‌های شیمی را دارا هستند.
4-   «سواد شیمی چند بعدی[]»: این سطح به حیطه زمینه و مهارت‌ها مربوط بوده و افرادی که به این سطح از سواد شیمی می‌رسند، توانایی نوشتن یک متن علمی شیمی را دارا بوده و می‌توانند به طور فعال در بحث‌های علمی شرکت نمایند (Shwartz etal, 2005).
آموزش شیمی به صورت دو بُعدی
«جانستون»[] (1991) معتقد است که برای رسیدن دانش‌آموزان به یک درک صحیح از علم شیمی، باید آنها بتوانند در سه سطح مختلف تفکر به یادگیری بپردازند. این سه سطح که در قالب یک نمایه مثلثی شکل ارایه می‌شوند، شامل سطوح  ماکروسکوپی، مولکولی و نمادی می‌باشند.
در سطح ماکروسکوپی، مشاهده عینی مواد شیمیایی و تغییرات آنها با استفاده از فعالیت‌های آزمایشگاهی و مهارت‌های مربوطه و مرتبط ساختن نظریه‌ها و نمادهای ارائه شده درمحتوای درسی  با اشیای فیزیکی و وسایل اندازه گیری مورد نظر است (Hofstein, 2004).
در سطح نمادی، تبیین پدیده‌های شیمیایی، تغییرات انرژی و نظریه‌های علمی در قالب معادله‌های ریاضی و نمادهای شیمیایی همراه با حل مسئله و «کاربرد اعداد»[] هدف اصلی آموزش شیمی می‌باشد.

در سطح مولکولی رفتار اتم‌ها، یونها و مولکول‌ها در تبدیل های شیمیایی و ارائه پنجره‌هایی برای مشاهده دنیای مولکولی با استفاده از نمودارها، جدول‌ها، استفاده از مدل‌ها و نرم‌افزارهای شبیه‌سازی مجازی در دستور کار قرار دارد. استفاده وسیع از انیمیشن‌های رایانه‌ای، شبیه‌سازی‌ها ومدل‌های مولکولی پویا، انجام آزمایش در یک آزمایشگاه مجازی و ... منجر به تغییر نگرش‌ و توانایی دانش‌آموزان در تجسم مولکول‌ها، یون‌ها و اتم‌ها و همچنین تغییرات شیمیایی صورت گرفته در سطح مولکولی می‌شود.
باید توجه داشت که یادگیری و درک مفاهیم شیمی به خاطر پدیده‌های شیمیایی پیچیده و غیر قابل لمس، اغلب دشوار است. در فرایند یاددهی و یادگیری شیمی، معلمان و دانش‌آموزان با  نظریه‌ها و فرضیه‌هایی روبرو هستند که به راحتی قابل تجسم نیستند. بررسی ویژگی‌ها و رفتار مواد شیمیایی که در اندازه‌های مولکولی و اتمی هستند و با چشم مسطح و حتی میکروسکوپ های قوی نیز قابل مشاهده نیستند، اغلب مشکل است و منجر به کج‌فهمی می‌گردد. همچنین برخی پدیده‌های شیمیایی را به لحاظ محدودیت زمانی و یا ایمنی، نمی‌توان در آزمایشگاه مدرسه تجربه کرد. برای این منظور استفاده از شبیه‌سازی، ساخت مدل و نیز انیمیشن‌های رایانه‌ای پیشنهاد شده است. استفاده از مدل‌ها و شبیه‌سازی‌ها کمک بسیار زیادی به درک عمیق و مفهومی شیمی نموده و بسیاری از کج‌فهمی‌های رایج را برطرف می‌سازد (Badrian, 2008).
آموزش شیمی به صورت سه بُعدی
پیشرفت‌های اخیر در علوم تربیتی و نیز مشخص شدن شیوه یادگیری دانش‌آموزان، به پژوهشگران آموزشی کمک کرد تا بتوانند انتظارات آموزشی خود را به درستی مشخص کنند. باید توجه داشت که هدف از آموزش شیمی در دوره متوسطه تربیت شیمیدان نیست. اگر یکی از اهداف آموزشی علاقمند نمودن دانش‌آموزان به علم شیمی و ادامه تحصیل در آن رشته باشد، باز می‌توان با احتمال به یقین گفت که قرار نیست همه‌ی دانش‌آموزان در رشته شیمی ادامه تحصیل داده و در آینده شیمیدان شوند.
هدف اصلی از آموزش شیمی در دوره‌ی متوسطه این است که فعالیت های انجام گرفته در فرایندهای یاددهی و یادگیری شیمی وسیله‌ای شود برای آموزش مهارت‌های زندگی، حل مسئله، کاوشگری و ارتقای سطح سواد شیمی. در این رویکرد، شیمی در خدمت آموزش است و از جاذبه‌های علم شیمی برای پیشبرد اهداف آموزشی بهره گرفته می‌شود. هدف ذکر شده در آموزش شیمی را می‌توان از منظر عوامل انسانی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و نیز فناورانه به شرح زیر بررسی کرد:
بافت سیاسی، اقتصادی، محیطی، اجتماعی و همچنین ملاحظات تاریخی و فلسفی، با درک ما از مفاهیم شیمی، واکنشها و فرایندهایی که به دانش‌آموزان وعموم مردم آموزش داده می‌شود، ارتباط زیادی داشته و بصورت در هم تنیده است.  
2.    اگر آموزش شیمی در سه بعد ماکروسکوپی، نمادی و مولکولی به صورت مجزا از سایر حیطه‌ها از جمله فناوری و جامعه صورت گیرد، در این صورت نمی‌توان انتظار ارتقای سطح سواد شیمی در دانش‌آموزان را داشت. انجام پژوهش، حل مسئله، کاوشگری و ارتباط دادن منطقی بین علم- فناوری، جامعه و محیط زیست به دانش‌آموزان کمک خواهد کرد تا علاوه بر کسب دید چند رشته‌ای و چند بُعدی در یادگیری شیمی، در حل مشکلات و مسائل موجود در زندگی روزمره فعالانه و آگاهانه عمل نمایند
«ماهافی»[] (2004) با طرح آموزش شیمی به صورت «زمینه- محور»،  برای کامل کردن تاکسونومی سطوح تفکر جانستون، معتقد است که علاوه بر آموزش شیمی در سه سطح تفکر ماکروسکوپی، مولکولی و نمادی، باید سطح چهارمی با عنوان «عوامل انسانی»[] را نیز به این سطوح اضافه کرد و یاددهی و یادگیری شیمی را به صورت سه بعدی انجام داد.
پژوهشگران معتقدند که قبل از سال 1975 میلادی، به هنگام تدوین برنامه درسی شیمی در دوره‌های مختلف تحصیلی، اغلب کارشناسان برنامه‌ریزی آموزشی با این سؤال عمده مواجه بودن که «چه موضوع‌هایی را باید در برنامه درسی شیمی آموزش داد؟» این سؤال باعث شد تا یک برنامه‌ی درسی فشرده و حجیمی از موضوع‌ها و مفاهیم متنوع شیمی  تهیه و به مورد اجرا درآید. این برنامه‌های درسی بر پایه ارزشیابی‌های صورت گرفته بارها مورد اصلاح و بازبینی قرار گرفتند. در اواخر قرن بیستم این سوال در مراکز علمی و صنعتی مطرح شد که «چه چیزی را باید دانش‌آموزان یاد بگیرند؟» با این سؤال، بیشتر پژوهش‌های انجام گرفته در سطح جهان، از برنامه‌های‌ درسی دانش‌- محور به سمت برنامه‌های درسی بین رشته‌ای و زمینه – محور و اتخاذ رویکردهای فرایندی، کاوشگری و  انجام پژوهش سوق داده شد.
وجود سطوح تفکر سه بُعدی و پوشش دادن حیطه‌های مختلف ماکروسکوپی، مولکولی، نمادی و عوامل انسانی در علم شیمی، سبب شده است تا طرح آموزش «زمینه- محور»[] علم شیمی مورد استقبال پژوهشگران واقع شده و از آن به عنوان یک الگوی کامل مطالعاتی در فرایند یاددهی- یادگیری و بررسی اثربخشی یافته‌های جدید علوم تربیتی استفاده نمایند (بدریان، 1387).
با استفاده از رویکرد «علم- فناوری- جامعه و محیط زیست»[] (STSE) و استفاده از زمینه‌های اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی، می‌توان مفاهیم و نظریه‌های شیمی را در قالب تجربه‌های یادگیری جدیدی به دانش‌آموزان ارایه کرد. استفاده از رویکرد زمینه- محور در آموزش شیمی سبب شده است تا مفاهیم ارایه شده از جذابیت بیشتری  برخوردار بوده و دانش‌آموزان با ملاحظه کاربرد عینی مفاهیم آموخته شده در زندگی واقعی، انگیزه و رغبت بیشتری برای مطالعه شیمی نشان ‌دهند.
چندین راهبرد برای آموزش  زمینه- محور شیمی وجود دارند که بیشتر آنها بر اساس  راهبرد «نیاز برای دانستن»[] طراحی شده اند. این راهبردها منطبق بر رویکرد حل مسئله بوده و هدف اصلی آنها «یادگیری معنی‌دار»[] شیمی است. برنامه‌های درسی متعددی بر پایه آموزش زمینه‌- ‌محور شیمی تدوین و در برخی از کشورها به مورد اجرا در آمده است. در جدول 1، برخی از محتواهای آموزشی تدوین شده بر پایه رویکرد زمینه- محور، برای آموزش شیمی آورده شده است.


دانلود با لینک مستقیم


گزارش تخصصی معلمان چالش ها ، مشکلات و موانع در رابطه با درس شیمی