سورنا فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

سورنا فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

سیاست های پولی و مالی دولت و هزینه های تحمیلی بر مردم 7

اختصاصی از سورنا فایل سیاست های پولی و مالی دولت و هزینه های تحمیلی بر مردم 7 دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 7

 

سیاست های پولی و مالی دولت و هزینه های تحمیلی بر مردم

 

اگر مبنای ارزیابی خط و شدت فقر در ایران را با توجه به درآمدهای کشور بومی کرده و از فقر مطلق و فقر نسبی و دیگر شاخص های فقر (که از زوایایی متفاوتی به این موضوع می پردازد) بهره بگیریم، آن گاه تحقق اهدافی چون کاهش و به نصف رسانیدن جمعیت زیر خط فقر و بهبود توزیع درآمدها با توجه به سیاست های جاری به چالشی اساسی بدل خواهد شد.

سیاست های پولی

نبود رشد اقتصادی مناسب و مستمر نقشی اساسی در تداوم فقر دارد. رشد اقتصادی بالاتر منابع افزون تری در اختیار جامعه قرار می دهد تا در اشغال، تولید و توسعه اجتماعی و محو فقر و محرومیت هزینه کند. از سوی دیگر فقر و تورم رابطه یی تنگاتنگ با یکدیگر داشته و بر رشد اقتصادی تاثیرگذار هستند، در طی سه دهه اخیر تورم بر سطح دستمزدها تاثیری مخرب داشته و فقر و نابرابری را تشدید کرده است، این تورم مزمن که سالیان متوالی دو رقمی بودن را تجربه کرده است به دنبال خود رکود و کاهش رشد تولید را نیز به ارمغان آورده است. فروش سرمایه به صورت نفت خام و کسب درآمدهای دلاری و تبدیل بخشی از آن به ریال و تزریق آن به بازار در کنار کسری بودجه و به تبع آن چاپ و نشر اسکناس و رشد نقدینگی منجر به ایجاد زمینه های تورم شده این شرایط موجب تداوم و گسترش چرخه فقر شده است. به گزارش خبرگزاری فارس (19/7/1385) حجم برداشت دولت از حساب ارزی در سال 1385 به 24 میلیارد دلار می رسد و همین منبع به نقل از صندوق بین المللی پول از رشد نقدینگی ایران به میزان 41 درصد تا پایان سال 2006 میلادی خبر داد و این در حالی است که به دنبال برخی از تصمیم گیری های شتاب زده از روزهای آغازین سال1385 (تعیین دستمزد ها) شاهد گسترش موج بیکاری و رکود بنگاه ها هستیم و از سوی دیگر کاهش تقاضا (به دلیل کاهش قدرت خرید) برخی از واحد ها را به ورطه ورشکستگی سوق داده است. به عبارتی در برابر پول جدیدی که خلق شده (تبدیل دلارهای نفتی به ریال و چاپ بی رویه اسکناس و رشد نقدینگی) کالا یا خدمات جدیدی به بازار عرضه نشده و این موضوع کاهش ارزش پول ملی و قدرت خرید مردم را به ارمغان آورده که به شدت بر فقیرتر شدن گروه ها و دهک های اجتماعی و اقتصادی موثر است. برداشت عجولانه و بدون منطق از حساب ذخیره ارزی و رشد بی رویه نقدینگی قدرت خرید مردم ایران را روز به روز کاهش می دهد.

سیاست های مالی

درآمدها و هزینه های دولت به صورت مستقیم و غیرمستقیم بر روند کاهش یا افزایش فقر تاثیر می گذارد. از مهمترین سیاست های مالی دولت ها برای اثرگذاری بر «قدرت خرید» اقشار فقیر را می توان «یارانه» دانست. در ایران هر ساله ارقام درشتی از بودجه سنواتی به یارانه ها اختصاص می یابد اما یارانه ها در ایران اثری معکوس بر فقر دارند و به عبارتی هر چه این یارانه ها بیشتر می شود شکاف فقر نیز گسترده تر می نماید. روغن، قند و شکر از جمله کالاهایی هستند که به آن یارانه تعلق می گیرد. سرانه مصرف روغن و قند و شکر بالاتر از سرانه بهداشتی این اقلام در جهان است و افزایش تصاعدی بیماران قلبی و عروقی حاصل تزریق یارانه به این کالاها است. بنزین نیز یارانه کلانی را به خود اختصاص می دهد و در عین حال شاهد فقر سلامت و بهداشت شهروندان ایرانی ساکن در شهرهای بزرگ هستیم. در ایران به تولید نیز یارانه تعلق می گیرد صنایع یارانه های مختلفی از انرژی ارزان قیمت تا برخی مواد اولیه و تسهیلات مالی دریافت می کنند و در حالی که محصولات برخی صنایع (مانند خودروسازان)ثروت ها را می بلعد و محیط زیست و حیات انسان را می رباید. به تولید برخی از محصولات کشاورزی مانند چای نیز یارانه پرداخت می شود اما این یارانه اثری معکوس دارد و ما شاهد نزول کیفی محصول بدون مشتری ایرانی و از بین رفتن باغات چای و اشتغال هستیم. بی تردید کلیدی ترین عنصر در توسعه نیافتن ایران، تزریق درآمد حاصل از فروش سرمایه های ملی تحت عنوان یارانه در تولید و مصرف جامعه است. سیاست های اقتصادی ایران بر مبنای قیمت جهانی نفت خام و نوسانات آن شکل می گیرد و با توجه به این موضوع که «حساب ذخیره ارزی» در ایران از اهداف اصلی خود دور بوده و به محلی برای برداشت های ارزی مکرر دولت و تزریق معادل ریالی آن به جامعه و کاهش قدرت خرید مردم بدل شده است، رهایی از بودجه نفتی و تکیه بر مالیات ها و عوارض را باید بهترین یارانه برای فقر زدایی دانست.

بیکاری

اشتغال به دلیل ایجاد فرصت برای کسب درآمد و تشکیل دارایی بر رفاه مادی خانوار فقیر موثر است. افزایش فرصت های شغلی و کسب درآمد و در نتیجه تشکیل دارایی برای فقرا به معنای کاهش آسیب پذیری آنها در برابر ریسک هایی چون مخاطرات ناشی از بیماری و بلایای طبیعی است، ایجاد اشتغال نیازمند فراهم آمدن فضایی مناسب برای کسب و کار و حضور جدی بخش خصوصی و سرمایه گذار داخلی و خارجی است که متاسفانه در ایران با وجود آمارهای دو رقمی بیکاران، تنش ها و شوک های سیاسی و اقتصادی فضایی ملتهب و سرمایه گریز را رقم زده است.

هزینه های تحمیلی

یکی از دلایل پایین بودن قدرت خرید مردم ایران را باید در «هزینه های تحمیل شده» به آ نان دید. شهروند ایرانی در بازار داد و ستد (شامل کلیه کالا و خدمات) تن به اجباری ناخواسته می دهد او در بازاری که سالیان درازی است در انحصار دولت است برای بسیاری از کالاها و خدمات مورد نیاز خود هزینه های تحمیل شده یی را می پردازد که بسیار افزون تر از ارزش واقعی کالا یا خدماتی است که به او عرضه می شود. این موضوع ریشه بسیاری از نابسامانی های اقتصادی را برای شهروند ایرانی رقم زده و ترکش های آن دیگر نیازهای او را هدف قرار داده است. تنگ شدن دایره انتخاب در کنار محدود شدن قدرت خرید از یک سو بسیاری از کالاها را از سبد انتخاب او خارج می کند (اوقات فراغت، آموزش و بهداشت) و از سوی دیگر موجب سوق دادن او به سمت جست وجوی مشاغل دوم و سوم است که تاثیری غیرقابل انکار در بالا بودن نرخ بیکاری در ایران دارد. گروه های درآمدی پایین با توجه به اینکه طیف وسیعی از آنها از گروه کارمندان و کارگران (قشر حقوق بگیر) هستند برخلاف دیگرشهروندان پیش از دریافت حقوق، مالیات خود را به طور تمام و کمال می پردازند. این «شهروندان» پاداش «خوش حسابی» خود را زمانی خواهند گرفت که با مانده اندک حقوق خود راهی بازار کالا و خدمات می شوند بازاری که تحت سیطره «سیاستگذاری و حجم» دولت است. در این بازار سیاست های متناقض یا فاقد اراده لازم برای اجرا، بیداد می کند. این شهروند به هر سویی می نگرد باید هزینه هایی تحمیلی را برای نازل ترین کالا ها و خدمات بپردازد. شاید ذکر چند نمونه به درک بهتر این مطلب کمک کند. یکی از مهمترین نیازهای این شهروند تامین مسکن است. شکل گیری تورم نجومی در بخش مسکن (خرید و اجاره) در ایران حاصل سیاستگذاری های غلط و غیرکارشناسی است که توسط دولت در ارکان اقتصاد مسکن تزریق شده است. دولت با در اختیار داشتن انحصار بازار دو کالای استراتژیک آهن و سیمان و حکومت بر بازار عرضه زمین (با سیاستگذاری) در کنار تن ندادن به رشد شرکت های انبوه ساز و غفلت از سرمایه گذاری روی «صنعت


دانلود با لینک مستقیم


سیاست های پولی و مالی دولت و هزینه های تحمیلی بر مردم 7

نگرش و سیستم یکپارچة هزینه یابی بر مبنای فعالیت

اختصاصی از سورنا فایل نگرش و سیستم یکپارچة هزینه یابی بر مبنای فعالیت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 37

 

 

موضوع تحقیق:

* نگرش و سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت(EVA)و ارزش افزوده اقتصادی(ABC)

*مفاهیم هزینه کیفییت

استاد مربوطه: آقای اکبر زاده

گرد اورنده : حاتم حصومی دانشجوی ترم 4 رشته امور مالی و مالیاتی

شماره دانشجویی: 8525288041

نگرش و سیستم یکپارچه ی هزینه یابی بر مبنای فعالیت

(EVA) و ارزش افزودة اقتصادی (ABC)

چکیده

مقالة حاضر سیستم سنجش و ارزیابی هزینه و عملکرد را از طریق یکپارچه کردن روش هزینه یابی بر مبنای فعالیت( ABC) با ارزش افزودة اقتصادی( EVA) به عنوان معیار ارزیابی مالی مبتنی بر ارزش مورد بررسی قرار میدهد. در سیستم یکپارچه ABC-and-EVA

هزینة فعالیت ها نه تنها نرخ مصرف منابع را شامل می شود.

، بلکه تقاضای سرمایه فعالیت ها را از طریق هزینه سرمایه در نظر می گیرد. در این مقاله

نخست پیشرفتهای اخیر در هزینه یابی بر مبنای فعالیت و نقش ارزش افزوده اقتصادی در محیطهای تجاری جدید و همچنین هدف و انگیز ة به کارگیری سیستم یکپارچه ABC-and-EVA در شرکت ها بیان می گردد.

سپس متدلوژی و روش اجرا ی آن با استفاده از تحقیقات انجام شده در این زمینه تشریح می شود. به طور کلی یافته ها و نتایج تحقیقات انجام شده بیان کنندة این است که اطلاعات هزینه روش هزینه یابی بر مبنای فعالیت به تنهایی در بسیاری از موارد منجر به تحریف اطلاعات هزینه و اّتخاذ تصمیمات ضعیف و حتی گمراه کننده می گردد در حالی که در سیستم یکپارچه، ABC-and-EVA قابلیت اتکای اطلاعات هزینه به طور قابل توجهی. افزایش می یابد و موجب بهبود تصمیمات استراتژیک و عملکرد تجاری موثرتر خواهد گردید .

واژه های کلیدی

هزینه یابی بر مبنای فعالیت ، ارزش افزودة اقتصادی ، سیستم هزینه یابی، مدیریت هزینه ، مدیریت استراتژیک.

مقدمه

هدف اصلی اکثر شرکت ها ایجاد پول در زمان حال و آینده است . اگر یک شرکت قادر

به ایجاد سود اقتصادی کافی در طول زمان نباشد حیات و بقای آن در تردید و ابهام قرار دارد.از این رو شرکت با سود پایین یا بدون سود برای سهامداران و سرمایه گذاران بالقوه

جذاب نیست؛ از این رو مدیریت برای جلب رضایت سرمایه گذاران ضمن حفظ حداقل سطح سودآوری مورد انتظار مجبور به مدیریت هزینه و ایجاد ارزش اقتصادی خواهد بود.

در بسیاری از شرکت های بزرگ در ترکیب با سایر ABC در سال های اخیر سیستم

ابزارهای نوین ، از طریق حذف فعالیت های فاقد ارزش افزوده و بهبود فرآیندها ، مدیران

واحدهای تجاری را قادر به مدیریت هزینه به طور موفق تر و عملکرد تجاری کارا و مؤثرتر

کرده است .

امروزه در محیط تجاری بسیاری از شرکت های تولیدی در مواجه با نیروهای رقابتی

در بازار های محلی و جهانی ابزارهای مدیریت استراتژیک را به منظور افزایش قدرت رقابت به کار می برند EVA و ABC هر دو از چنین ابزارهای مدیریت استراتژیک هستند.

و به طور متداول روش های EVA و ABC به طور مجزا مورد استفاده میباشند

. اساسا ABC یک سیستم هزینه یابی برای بهبود کارایی عملیات و EVA

به عنوان یک معیار

عملکرد(مالی برای بهبود کارایی مالی شمرده می گردد . در سال های اخیر بسیاری از

محققان موضوع ترکیب این دو نگرش را برای ایجاد یک سیستم یکپارچه هزینه یابی و عملکرد مطرح نمودند در این سیستم یکپارچه بخش ABC روی هزینه های عملیاتی( برگرفته از صورت سود و زیان) و بخش EVA روی هزینه های سرمایه

(برگرفته از ترازنامه) شرکت متمرکز می گردد در واقع این سیستم با نگرش ترکیبی

EVA و ABC به عنوان یک ابزار قدرتمند مدیریت استراتژیک قادر به محاسبه کل هزینه های رخ داده اعم از هزینه های مستقیم، هزینة عملیاتی و هزینة سرمایه در فرایند ایجاد محصولات، سفارشات و خدمات خواهد شد به منظور به دست آوردن اطلا عات هزینه کامل و قابل اتکا هزینه یابی بر مبنای فعالیت برای ردیابی هزینه عملیاتی ( سربار) و ارزش افزود ة اقتصادی، برای برآورد هزینه سرمایه و ضمنا هزینه های مستقیم ، مستقیمابه موضوع هزینه ردیابی می شود .طی سال های اخیر این سیستم و نگرش یکپارچه ABC و EVA به طور موفقیت آمیز در بسیاری از شرکت های بزرگ اجرا شده است .

EVE یک معیار مالی است که بر اساس آن کارایی کل فرآیند در مقایسه با سرمایه قابل دسترس ارزیابی می گردد . در حالی که ABC برای تخصیص و توسعه هزینه ها به محصول به کار می رود . سیستم یکپار چه ABC و EVA یک ابزار حمایتی

مدیریت است که از طریق ترکیب آنها، عدم کارایی و معایب هر دو روش مورد استفاده به طور مجزا رفع می شود

کوپر و کاپلان در کتاب» هزینه و ارزش« عنوان کردند که یکپارچه کردن

EVA و ABC مسلم به نظر می رسد و هر دو نگرش برای حل و رفع تحریف گزارشگری مالی در واحدهای اقتصادی یکی از بعد عملیاتی و دیگری از بعد مالی توسعه یافته است .

هزینه یابی بر مبنای فعالیت تخصیص اختیاری هزینه های غیر مستقیم یا سربار

کارخانه به محصولات و مشتریان را اصلاح و ارزش افزود ة اقتصادی نقص حسابداری

مالی را در گزارشگری سود شرکت ها با در نظر گرفتن هزینه سرمایه به عنوان یک هزینه

اقتصادی رفع می نماید . توانایی واقعی ترکیب این دو ابزار مکمل این است که مدیران

درک واضح و ,واقع بینانه ای از چگونگی مخارج و منابع سرمایه دارند و این که چگونه در بُعد

عملیاتی و استراتژیک تصمیم گیری کنند.

پیشرفت های اخیر در ABC

کاربرد گسترده تکنولوژی اطلاعات و جهانی شدن محیط رقابتیی ای ایجاد کرده است که در آن اغلب واحد های تجاری با ساختار هزینه پایین در بحرانها موفق


دانلود با لینک مستقیم


نگرش و سیستم یکپارچة هزینه یابی بر مبنای فعالیت

هزینه یابی کیفیت

اختصاصی از سورنا فایل هزینه یابی کیفیت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 14

 

هزینه یابی کیفیت

امروزه قیمت و کیفیت از مهمترین مزیت‏های رقابتی در صنایع به شمار می‏آیند. از این رو بررسی رابطه بین این دو مزیت رقابتی در سال‏های اخیر به ویژه در صنایع پیشرو و کشورهای صنعتی بسیار مورد بحث بوده است. این که بدی کیفیت چه تاثیری بر قیمت محصولات و متعاقباً درآمد شرکت خواهد داشت و نیز برای رسیدن به کیفیت مطلوب باید چقدرهزینه کنیم، بحث هزینه‏یابی کیفیت را جایگاهی ویژه بخشیده است.

هزینه‏یابی کیفیت از مباحث جدید مدیریتی است که می‏تواند وضعیت و عملکرد شرکت را از ابعاد مختلف مانند حسابداری بهای تمام شده (حسابداری صنعتی)، کنترل کیفیت، تعمیرات و نگهداری، زنجیره تامین، مدیریت تولید، انبارها، ایمنی و بهداشت، آموزش و بهسازی و موارد دیگر نشان دهد و با تهیه ترازنامه کیفیت در شرکت و مقایسه روند هزینه‏های کیفیت می‏توان هزینه کیفیت در شرکت را کنترل و بهبود بخشید.

تاکید و کار بر روی مفاهیم هزینه‏یابی کیفیت در طول زمان، نکات مهم و ارزشمندی را مشخص کرده است که از اهمیت بالایی برخوردارند. برخی از این نکات عبارتند از:

هزینه‏های کیفیت در گزارش‏های حسابداری به طور کامل ثبت نمی‏شوند و اغلب هزینه‏های واقعی کیفیت بسیار بیشتر از موارد گزارش شده هستند.

هزینه‏های کیفیت نباید تنها در مورد فعالیت‏های عملیاتی و تولیدی درنظر گرفته شوند بلکه فعالیت‏های خدماتی و پشتیبانی نیز تاثیر عمده‏ای در افزایش یا کاهش هزینه‏های کیفیت دارند، بنابراین باید هزینه‏های مربوط نیز در هزینه‏های کیفیت مورد سنجش و ارزیابی قرار گیرند.

کاهش هزینه‏های کیفیت در چارچوب برنامه‏های استراتژیک سازمان‏ها قرار دارد.

1- هزینه‏های کیفیت کدامند؟

سه دیدگاه اصلی در مورد تعریف هزینه‏های کیفیت وجود دارد که عبارتند از:

هزینه‏های رسیدن به کیفیت مطلوب از طریق طراحی و سازماندهی

هزینه‏های عملیاتی واحد کنترل کیفیت (تجهیزات، حقوق و دستمزد و…)

هزینه‏هایی که از کیفیت پایین و نامطلوب محصول ناشی می‏شود (شامل ضایعات، افت قیمت محصول و...).

در این پژوهش، هزینه کیفیت برابر با مجموع هزینه‏های سه گروه پیشگفته در نظر گرفته شده و تلاش بر این است سیستم هزینه‏ای جامعی طراحی شود که تمامی دیدگاه‏های هزینه‏ای یادشده را در برگیرد.

گام برداشتن در جهت بهبود کیفیت، به تعریف پروژه‏های بهبود کیفی و همزمان با آن توسعه سیستم حسابداری نیاز دارد؛ به طوری که بتوان اطلاعات مورد نیاز به منظور بررسی عملکرد پروژه‏های بهبود کیفیت را به دست آورد. بنابراین یک گام اساسی در کاهش هزینه‏ها، اصلاح و توسعه سیستم حسابداری است؛ به گونه ای که بتوان هزینه‏های کیفیت را محاسبه کرد و ضمن ارائه گزارش‏های مناسب، به اندازه‏گیری اثربخشی فعالیت‏ها و پروژه‏های کاهش هزینه پرداخت و راهکارهای عملی برای کنترل و بهبود هزینه‏های کیفیت و به تبع آن، عملیات تضمین و کنترل کیفیت ارائه کرد.

به منظور اصلاح و توسعه سیستم حسابداری باید هزینه‏های کیفیت را طبقه‏بندی کرد و به هر یک از گروه‏های هزینه‏ای، کد هزینه تخصیــص داد.

به منظور اندازه‏گیری هزینه‏های کیفیت لازم است ابتدا اجزای هزینه‏های کیفیت شناسایی و طبقه‏بندی شده، سپس کلیه هزینه‏های مرتبط با کیفیت بر اساس آمار داده‏های هزینه‏ای موجود یا طرح مدون جمع‏آوری اطلاعات، مشخص و در قالب طبقه‏بندی شده دسته بندی شوند. تنها در این صورت است که می‏توان راهکارهای مناسبی برای حذف هزینه‏های عمده کیفیت ارائه و اجرا کرد.

2- طبقه‏بندی

کارشناسان، هزینه‏های کیفیت را در چهار گروه اصلی قرار می‏دهند. این گروه‏بندی در مقایسه با سایر گروه‏بندی‏های رایج، از پذیرش و مقبولیت بیشتری برخوردار است. این چهارگروه عبارتند از:

الف - هزینه‏های شکست درونی (درون سازمانی)

ب – هزینه‏های شکست برونی

ج – هزینه‏های ارزیابی کیفیت

د – هزینه‏های طرح ریزی، پشتیبانی و پیگیری کیفیت

هر یک از این گروه‏های اصلی نیز زیر مجموعه‏هایی دارند.

الف : هزینه‏های شکست درونی (درون سازمانی)

این هزینه‏ها شامل ایرادهایی است که در مراحل مختلف پیش از تحویل محصول به مشتری بروز می‏کنند و سازمان به روش‏های مختلف از قبیل بازرسی و آزمایش توسط کارکنان واحد کنترل کیفیت خود یا بازرسان خارجی به این عیوب پی می‏برد و به حذف آنها اقدام می‏کند. زیر گروه‏های تشکیل‏دهنده این گروه عبارتند از:

1ـ هزینه‏های دورریز یا اسقاطی : محصولات و اقلامی که به علت عدم انطباق با مشخصه‏های مهندسی تعریف شده، قابلیت ارائه به مشتریان و یا استفاده در کاربردهای دیگر را نداشته باشند، به عنوان دورریز یا اسقاط درنظرگرفته می‏شوند. مانند تغییر شکل ورق‏های فولادی به علت بالا بودن دمای کوره‏های لعاب .

2ـ هزینه‏های تعمیر و دوباره‏کاری محصولات تولیدی شرکت: محصولاتی که در داخل شرکت ساخته می‏شوند و به دلیل مطابقت نداشتن با مشخصه‏های مورد نیاز، قابل استفاده نیستند، در برخی موارد با تکرار برخی فعالیت‏های اصلاحی یا انجام فعالیت‏های تعمیراتی قابل استفاده می‏شوند که هزینه این گونه فعالیت‏ها باید از فعالیت‏های تولیدی تفکیک و در سرفصل هزینه‏های کیفیت منظور شود. اصلاح سوختگی رنگ بدنه خودروها، رگلاژ کردن درهای خودرو و … مثال‏های این نوع هزینه‏ها هستند.

3ـ هزینه‏های تحلیل شکست: هزینه‏های مربوط به بررسی و تحلیل کارشناسی علل بروز ایراد در محصول و چاره‏اندیشی در خصوص راه حل‏های رفع و جلوگیری از تکرار آنها در این زیر گروه قرار می‏گیرند.

کلیه هزینه‏های مربوط به گروه‏های مهندسی، R&D و مشاوران و جلسات متعددی که با حضور مدیران و کارشناسان ارشد به منظور رفع علت وقوع ضایعات تشکیل می‏شود، در این گروه از هزینه‏ها جای می‏گیرند.

4ـ تعمیر واصلاح اقلام معیوب دریافتی: شامل هزینه‏های مربوط به آماده سازی اقلام دریافتی از تامین‏کنندگان مواد مورد استفاده که به علت عدم رعایت مشخصه‏های درخواستی از طرف تامین‏کننده، به شکل فعلی قابلیت به کارگیری و استفاده را ندارند و باید تعمیر یا اصلاح شوند. (قطعات دریافتی از شرکت‏های طراحی ومهندسی و یا دیگر ساپلایرها).

5ـ هزینه‏های ناشی از نگهداری نامناسب مواد اولیه : هزینه‏های ناشی از مناسب نبودن نحوه انبارش که به صدمه دیدن اقلام مصرفی منجر می‏شود، در این گروه قرار می‏گیرند. مثال‏هایی از این دست عبارتند از :

فاسد شدن لاستیک در زیر نور آفتاب

فاسد شدن رنگ و مواد شیمیایی به دلیل گرمای محل نگهداری

زنگ زدگی فولاد در مجاورت رطوبت و یا ریزش باران

افت کیفی روغن‏ها به دلیل نفوذ آب و یا اتمام تاریخ مصرف

از بین رفتن محصولات کشاورزی در کارخانه‏های مواد غذایی

کلیه مواردی که شرایط محیطی و جوی بر کیفیت ‎آنها تاثیر می‏گذارد، در این سرفصل گنجانده می‏شود.

6ـ هزینه‏های آزمایش مجدد اقلام اصلاح شده : در صورتی که محصولی تعمیر و اصلاح شود یا دوباره کاری روی آن صورت گیرد، نیازمند بازرسی و آزمایش به منظور کسب اطمینان از قرار گرفتن در حدود تلرانس قابل‏ قبول است. هزینه‏های آزمایش‏های مربوط باید از بازرسی و آزمایش‏هایی که در شرایط عادی تولید انجام می‏شوند، تفکیک و به طور جداگانه محاسبه شود، مانند رنگ بدنه خودروهایی که پس از پولیش کردن دوباره تست می‏شوند.

7ـ هزینه درجه بندی کیفیت محصولات زیر سطح قابل قبول : هزینه ناشی از فروش محصولات با قیمتی پایین‏تر، به دلیل مطابقت نداشتن مشخصه‏های آنها با محصولات استاندارد در این زیرگروه قرار می‏گیرد. اگر به هر دلیل محصولات تولید شده در سطوح کیفیت درجه دو یا پایین‏تر ارزیابی شوند، با قیمت کمتر به فروش خواهند رسید که این کاهش درآمد را نیز می‏توان به عنوان هزینه‏های کیفیت محاسبه کرد.

ب - هزینه‏های شکست برونی (برون سازمانی)

این گروه، هزینه‏هایی را دربرمی‏گیرد که پس از دریافت محصول توسط مشتری ایجاد می‏شوند و تا پیش از به کارگیری محصول توسط مشتری، مشخص و کشف نشده‏اند.

عناصر این گروه از هزینه‏ها عبارتند از:

1ـ هزینه‏های ضمانت: این زیرگروه دربرگیرنده هزینه‏های گارانتی شامل هزینه‏های تعویض، تعمیر ویا جایگزینی محصولات، حمل ونقل و نصب مجدد است.


دانلود با لینک مستقیم


هزینه یابی کیفیت

هزینه یابی بر مبنای فعالیت (2)

اختصاصی از سورنا فایل هزینه یابی بر مبنای فعالیت (2) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 11

 

 

هزینه یابی بر مبنای فعالیت

 روش محاسبه صحیح بهای تمام شدهوقوع رویدادهایی نظیر توسعه رقابت جهانی، پیشرفت فن آوری اطلاعات و ارتباطات و دسترسی به سیستم های اطلاعاتی ارزان طی دو دهه گذشته و تلاش واحدهای اقتصادی جهت احراز رتبه جهانی و ورود به بازارهای بین المللی، لزوم داشتن نگرشهایی همچون رضایت مشتریان و مدیریت بر مبنای فعالیت را اجتناب ناپذیر کرده است. همچنین با افزایش سهم فن آوری و سایر اجزای هزینه های سربار در تولید کالاها و خدمات ، روشهای هزینه یابی سنتی، اطلاعات صحیح در مورد هزینه سر بار و تسهیم آن فراهم نمی آورد در حالیکه اطلاعات بهای تمام شده محصولات، خدمات و مشتریان از مهمترین اطلاعات مالی است که برای تصمیمات مدیریت مورد نیاز است. برآورده نشدن اطلاعات مورد نیاز مدیریت توسط سیستم های هزینه یابی سنتی، واحدهای اقتصادی را به سمت استفاده از سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت (ABC) متمایل کرده است. سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت یکی از سیستم های نوین هزینه یابی محصولات و خدمات است که نیازهایی از قبیل محاسبه صحیح بهای تمام شده محصول، بهبود فرایند تولید، حذف فعالیت های زائد، شناخت محرک های هزینه، برنامه ریزی عملیات و تعیین راهبردهای تجاری را برای واحد اقتصادی برآورده می سازد. این سیستم به جای پرداختن به نشانه و معلول ، علت ایجاد هزینه و تولید را کالبدشکافی می کند و اگر فعالیتی دارای فلسفه توجیهی، متقاضی و حتی ارزش  افزوده نباشد، زمینه حذف، تعدیل یا بهبود آن را فراهم می کند. در ادبیات حسابدرای تعاریف مختلفی از هزینه یابی بر مبنای فعالیت ارائه شده است. می هر و دیکین معتقدند : «هزینه یابی بر مبنای فعالیت یک روش هزینه یابی است که بهای تمام شده محصولات را از جمع هزینه فعالیتهایی که منجر به ساخت محصول می شوند بدست می آورد». هیلتون می نویسد: «هزینه یابی بر مبنای فعالیت روشی است که در آن هزینه ها بر مبنای نسبت سهم فعالیتهای صرف شده بوسیله هر محصول، از یک مخزن هزینه به محصولات مختلف تخصیص داده می شود». با توجه به تعاریف فوق می توان گفت که ABC ، بر فعالیتهایی تأکید دارند که برای تولید محصولات (خدمات) باید انجام شوند و سپس هزینه فعالیتها با توجه به میزان استفاده هر محصول از فعالیتها به محصولات تسهیم می شود. مرروی اجمالی بر تاریخچه ABC در اواخر دهه 1960 و اوایل دهه 1970، برخی نویسندگان حسابدرای به رابطه بین فعالیت و هزینه اشاره نمودند. اما در دهه 1980 به دنبال انعکاس ضعف ها و نارسایی های سیستم های رایج حسابداری در ارائه اطلاعات دقیق هزینه، توجه جدی در محافل دانشگاهی و حرفه ای به این رابطه بیشتر جلب گردید. این توجه عمدتاً براساس پیدایش 3 سازه اصلی بود. سازه اول تغییر نوینی بود که در دنیا جهت معرفی تکنولوژی مدرن، مکانیزم های تولیدی جدید در کشورهای مختلف بویژه در ژاپن و ... رخ داد. سازه دوم این بود که در دهه 1980 فلسفه فکری بسیاری از مدیران شرکت ها دستخوش تغییرات عمده گردید و علاوه بر سود آوری، رقابت در سطح جهانی، افزایش رضایت مشتریان، تأکید بر کنترل کیفیت محصولات و کاهش هزینه ها نیز جزو اهداف اصلی مدیران قرار گرفت. سازه سوم این بود که عده ای از نویسندگان حسابداری به تشریح فضای جدید تولید، نقشهای گوناگون تکنولوژی و دیدگاههای جدید مدیران پرداختند. نویسندگان مذکور ادعا کردند که سیستم های سنتی حسابداری صنعتی و مدیران نه تنها پاسخگوی احتیاجات مدیران نیست بلکه استفاده از اطلاعات حاصل از آنها سبب گمراهی و تصمیم گیری های نادرست مدیران می شود. به دنبال آن، این نویسندگان اقدام به معرفی سیستم جدید تحت عنوان «هزینه یابی بر مبنای فعالیت» نمودند. نیاز به اطلاعات عملیاتی در مورد هزینه ها، مقدمه ظهور سیستم دوبعدی ABC را فراهم آورد. این نگرش جدید مشخصاً به منظور ارائه اطلاعات مفید جهت دستیابی به اهداف اصلاحی در داخل و خارج از سازمان پدید آمد. این سیستم دارای دو دیدگاه اساسی می باشند. دیدگاه اول بیانگر تخصیص هزینه ها از منابع به فعالیت ها و از فعالیتها به اهداف (موضوع) هزینه (شامل مشتریان و محصولات) می باشد. اطلاعات فراهم شده در این بخش پشتیبان تصمیمات کلیدی سازمان مانند قیمت گذاری، تعیین ترکیب محصول تأمین منابع و تعیین الویت هایی برای اقدامات اصلاحی است. دیدگاه دوم پاسخگوی نیاز سازمان به اطلاعاتی درباره عوامل موثر بر فعالیتهاست. به عبارت دیگر چه عواملی باعث انجام کارها می شوند و چگونه می توان این فعالیتها را به نحو مطلوب انجام داد. چنین اطلاعاتی به سازمان کمک می کند تا علاوه بر بهبود عملکرد خود، ارزش دریافتی توسط مشتریان را نیز اصلاح نماید. فرایند محاسبه بهای تمام شده توسط سیستم های سنتی و ایرادات وارد بر آن: پیشرفت تکنولوژی تولید و استفاده از تفکر مدیریت موجودی، نظیر jit ، و چند عامل دیگر ساختار هزینه های محصول را به شدت تغییر داده است و باعث افزایش هزینه های سربار و در عوض کاهش شدید هزینه های کار مستقیم و هزینه مواد اولیه شده است. در سیستم های سنتی هزینه یابی، برای تخصیص هزینه سربار در غالب موارد از هزینه (ساعت) کار مستقیم به عنوان مبنای تخصیص استفاده می شود. در حالیکه امروزه هزینه کار مستقیم غالباً کمتر از 15% و در مقابل هزینه های سربار بیش از 50% از هزینه محصول را دربر می گیرد. بنابراین تخصیص هزینه های سربار بر اساس مبناهایی همچون ساعت (هزینه) کار مستقیم منجر به محاسبه نادرست بهای تمام شده محصولات می شود. در نظام سنتی، بهای تمام شده محصول طی فرایند زیر محاسبه می شود: 1)      ردیابی (اختصاص) مواد مستقیم و دستمزد مستقیم به محصولات یا خدمات 2)      تخصیص هزینه های سربار به محصولات یا خدمات بر مبنای یک نرخ جذب معین. 3)      محاسبه بهای تمام شده محصولات به این شیوه محاسبه بهای تمام شده ایراداتی وارد شده است که می توان موارد زیر را بیان کرد: 1)      هزینه کار مستقیم اهمیت خود را از دست داده است. 2)      استفاده از یک مبنای تخصیص نمی تواند به طرز مناسبی تمام روابط بین هزینه ها را نشان دهد. 3)      علی رغم بالا بودن سهم هزینه سربار در هزینه محصول، نحوه تخصیص هزینه سربار به هر اندازه که باشد فاقد اهمیت است. 4)      این سیستم در جریان تولید پیچیده و غیرمعمول جوابگو نمی باشد. 5)      اطلاعاتی صحیح و واقعی در مورد بهای تمام شده و سودآوری شرکت ارائه نمی کند.بسیاری از شرکتها به منظور برطرف نمودن انتقادات مطرح شده در بخش قبل به سمت استفاده از سیستم ABC گرایش یافته اند. این سیستم جانشین هزینه یابی سفارش کار یا روش مرحله ای نیست، بلکه می تواند همراه با آنها به کار گرفته شود . سیستم ABC فلسفه نوین مدیران (جلب رضایت مشتریان) و رقابت با سایر شرکت ها را به طور کمی در هزینه یابی محصول منظور می کند. یعنی این سیستم علاوه بر هزینه های مواد مستقیم و دستمزد مستقیم ، هزینه های گوناگون مربوط به تکنولوژی، کیفیت محصول و هزینه های مربوط به تولیدات انعطاف پذیر را نیز در برمی گیرد. چه شرکت هایی بهتر است از سیستم ABC استفاده کنند؟ استفاده از ABC برای برخی شرکت ها نامناسب بوده و برای برخی دیگر بی تأثیر می باشد. هزینه یابی بر مبنای فعالیت در شرکتهایی مناسب است که دارای ویژگی های زیر باشند: 1)      شرکتهایی که دارای تولیدات گوناگون و متنوع و یا ارائه دهنده خدمات مختلفی باشند. 2)      شرکتهایی که هزینه سربارشان بالا بوده و این هزینه به محصولات مختلف با توجه به میزان تولید هر یک به نسبت یکسان قابل تخصیص نباشد. 3)      شرکتهایی که از ماشین آلات پیشرفته خودکار در تولید استفاده می کنند. 4)      شرکتهایی که دارای جریان تولید پیچیده و غیرمعمول می باشند. طبقه بندی هزینه ها در روش ABC طرفداران ABC ادعا می کنند که کلیه فعالیتهایی که در یک سازمان صورت می گیرد نهایتاً در راستای حمایت از تولید و توزیع محصولات یا خدمات می باشد. بنابراین هزینه کلیه فعالیتها باید به عنوان هزینه های محصول درنظر گرفته شوند. در سیستم ABC ، 4 طبقه فعالیت وجود دارد که هزینه این فعالیتها نیز با توجه به میزان استفاده هر محصول (خدمت) از فعالیتها، به محصولات (خدمات) تخصیص می یابد. 4 طبقه فعالیت عبارتند از: 1)   فعالیتهای سطح واحد محصول که با هر بار تولید یک واحد محصول انجام می شود (سوراخ کردن، ماشین کاری هر قطعه) هزینه این نوع فعالیتها بین واحدهایی که فعالیت برای تولید آنها انجام شده است تسهیم می شود. 2)   فعالیتهای سطح دسته محصول که با هر بار تولید یک دسته از محصول انجام می شود (آماده سازی ماشین آلات یا سفارش مجموعه ای از قطعات) هزینه های سطح دسته محصول  صرف نظر از تعداد واحدهای موجود در هر دسته اغلب ثابت است. 3)   فعالیتهای سطح محصول که براساس نیاز پشتیبانی انواع محصولات مختلف اجرا می شود و هزینه های آن ثابت بوده و می توان آنها را به محصولات تخصیص داد. (حفظ مشخصات محصول و انجام تغییرات مهندسی). 4)   فعالیتهای سطح کارخانه که فرایند عمومی تولید کارخانه را پشتیبانی می کند. 3 طبقه اول با هزینه هایی سر و کار دارد که می توان آنها را مستقیماً به محصولات تخصیص داد. اما طبقه اخیر شامل هزینه هایی است که برای انواع محصولات مشترک است و تنها بر مبنای اختیاری می توان آنها را بین محصولات تسهیم کرد (روشنایی و نظافت کارخانه) اجرای سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیتدر سیستم های هزینه یابی سنتی، عموماً از طریق ایجاد مراکز هزینه، کلیه هزینه های دوایر مختلف تولیدی و غیرتولیدی به تعداد محصولات تولید شده تقسیم می شود تا بهای تمام شده محصول تعیین شود. در این سیستم هیچ گونه ارتباط مستقیمی بین فعالیتهای لازم جهت تولید محصولات (خدمات) با هزینه ها و همچنین میزان استفاده این فعالیتها از منابع مالی شرکت وجود ندارد. در نتیجه بهای تمام شده محصول منعکس کننده مستقیم فعالیتها و ارزش منابع به کار گرفته شده شرکت نیست. سیستم ABC این نقیصه را بوسیله مرتبط نمودن مستقیم هزینه های سازمانی با هزینه های فعالیت عملیاتی مرتفع می سازد. سیستم ABC تخصیص هزینه های عمومی و مشترک را در دو مرحله انجام می دهد. در مرحله اول هزینه فعالیتهایی که منجر به پیداش محصولات یا خدمات گشته اند تعیین می شود . این مرحله شامل موارد  زیر است :1)      بررسی هزینه های تولیدی و غیر تولیدی.2)      تعیین فعالیتهای مربوط به تولید یا توزیع محصولات یا خدمات.3)      تعیین تعداد مراکز فعالیت جهت جمع آوری هزینه ها و 4)      تعیین هزینه های مربوط هر فعالیت مرحله دوم مربوط به جذب هزینه مراکز فعالیت به محصولات یا خدمات جداگانه است.این مرحله شامل موارد زیر است:1-       تعیین مبناهای متعدد تولید و غیر تولیدی جهت تخصیص هزینه ها2-       تقسیم هزینه مراکز فعالیت به منباهای مختلف و تعیین نرخ سربار 3-       جذب نرخ سربار محصولات یا خدمات گوناگون برخی از مباحث کلیدی ABCالف) محرکهای هزینه : محرکهای هزینه مشخصه یک رویداد یا فعالیت است که منجر به وقوع هزینه می شود در انتخاب محرک های هزینه مناسب 3 عامل حائز اهمیت وجود دارد: 1)      میزان همبستگی 2)      هزینه اندازه گیری 3)      آثار رفتاری ب) همگن بودن فعالیت ها: یعنی اینکه اقلامی از هزینه سربار در یک گروه گردآوری شوند که تقریباً به نسبتی یکسان توسط هر یک از محصولات به مصرف برسند. ج) تعیین زمان طراحی و اجرای سیستم ABC


دانلود با لینک مستقیم


هزینه یابی بر مبنای فعالیت (2)

آشنایی با برخی مفاهیم اساسی حسابداری مدیریت هزینه یابی برمبنای فعالیت، ارزیابی متوازن و ارزش افزو

اختصاصی از سورنا فایل آشنایی با برخی مفاهیم اساسی حسابداری مدیریت هزینه یابی برمبنای فعالیت، ارزیابی متوازن و ارزش افزو دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 12

 

حسابداری صنعتی - آشنایی با برخی مفاهیم اساسی حسابداری مدیریت هزینه یابی برمبنای فعالیت، ارزیابی متوازن و ارزش افزوده اقتصادی

هزینه یابی برمبنای فعالیت و ارزیابی متوازن اطلاعاتی را فراهم می آورند که مدیران جهت تصمیم گیریهایی که منجر به خلق ارزش می شود به آن نیازمندند. ارزش افزوده اقتصادی فراهم آورنده چارچوب تصمیم، معیارهای عملکرد و محرکهایی است که مدیریت را برای خلق ارزش بر می انگیزد.

برای درک بیشترِ مفاهیم هزینه یابی برمبنای فعالیت، ارزیابی متوازن و ارزش افزوده اقتصادی می توان تجارت را به فوتبال تشبیه کرد. مربی یک تیم فوتبال به عوامل متعددی جهت موفقیت نیاز دارد. برای مثال به دست آوردن ضربه های ایستگاهی، به دست آوردن کرنر، فراهم سازی یک دفاع محکم و داشتن یک دروازه بان مناسب. اما در پایان مسابقه تنها چیزی که اهمیت دارد این است که مسابقه را برده ایم یا باخته ایم نه اینکه در طول بازی چند کرنر یا چند ضربه ایستگاهی به دست آورده ایم. در تجارت نیز مدیر معیارهای زیادی را برای کسب موفقیت لازم دارد. هزینه یابی برمبنای فعالیت وارزیابی متوازن معیارهایی هستند که مدیر را در تصمیم گیری و دستیابی به موفقیت یاری می رسانند، اما آیا صرفاً استفاده از این معیارها دلیل بر موفقیت است؟

این موضوع که مدیریت برای دستیابی به موفقیت به این معیارها نیاز دارد امری بدیهی است اما تعیین کننده برد یا باخت شرکت ارزش افزوده اقتصادی است؛ با به کارگیری ارزش افزوده اقتصادی مدیران در استفاده از اطلاعات به منظور خلق ارزش و خواسته مالکان برانگیخته می شوند. نیاز سازمانها به سازگاری با محیط تجاری پویا و پیچیده امروزی برای ادامه بقا که ناشی از توسعه بازارهای رقابتی است از یک سو و از سوی دیگر فشار مجامع سرمایه گذار به مدیران جهت تعیین ارزش و تبیین معیارهای اندازه گیری دقیق و شفاف، باعث شد سازمانها سیستمهای سنتی پاداش و اندازه گیری عملکرد را که در دهه قبل به وجود آورده بودند مورد بازنگری قرار دهند و دوباره آنها را بیازمایند که آیا مبنای صحیح و قابل اتکایی برای تصمیم گیری بوده اند یا خیر؟ در حال حاضر تکنیکهای اندازه گیری بیشتر از اینکه بر چارچوبهای حسابداری استوار باشند براساس تئوریهای اقتصادی بنا شده اند.

اما براستی شرکت باید از چه چارچوبی استفاده کند؟ و زمانی که چارچوب جدیدی در حال اجراست آیا این بدان معنی است که شرکت باید دیگر چارچوبها را نادیده بگیرد؟

این مقاله سه چارچوب هزینه یابی برمبنای فعالیت، ارزیابی متوازن و ارزش افزوده اقتصادی را که استفاده از آنها در صنایع به طور گسترده در حال افزایش است مورد بحث قرار می دهد. اگر چه در این مقاله به طور خلاصه این سه چارچوب توصیف می شود اما بیشتر با جواب این سئوال سروکار داریم که آیا می توان این چارچوب ها را به طور همزمان به کاربرد یا آنها با هم ناسازگارند؟

این مقاله بیان می کند که این چارچوبها در واقع مکمل همدیگرند و زمانی که با هم به کاربرده شوند می توانند بسیار موثر باشند.

هزینه یابی برمبنای فعالیت

با متنوع شدن تولیدات و مشتریان یک سازمان، تخصیص هزینه های سربار نیز امری گمراه کننده و تحریف کننده بهای تمام شده تولیدات یا خدمات خاص می گردد. همان طور که می دانیم سیستم هزینه یابی برمبنای فعالیت و سیستم هزینه یابی سنتی از لحاظ نحوه تخصیص هزینه های سربار با یکدیگر متفاوتند. این تفاوت در شکل 1 نشان داده شده است. بدین معنی که در سیستم هزینه یابی سنتی، هزینه های سربار تنها براساس یک محرک هزینه که می تواند حجم تولید، ساعات کار مستقیم، ساعات کار ماشین یا میزان دستمزد مستقیم باشد تسهیم می گردد و این نمی تواند مبنای صحیحی برای تسهیم هزینه های سربار پدید آورد، زیرا برای مثال، محصولی که چرخه عملیات تولیدی آن کوتاه است ممکن است به میزان غیرمتناسبی از هزینه های انبار یا بارگیری بهره ببرد. لذا حسابداری صنعتی به شکل سنتی پیام نادرست به مدیران می دهد. اما در سیستم هزینه یابی برمبنای فعالیت، تسهیم هزینه های سربار شامل دو مرحله است که در مرحله اول فعالیتهای عمده شناسایی می شوند و هزینه سربار به تناسب منابعی که در هر فعالیت مصرف می شود به آن فعالیتها تخصیص می یابد. سربار تخصیص یافته به هر فعالیت هزینه انباشته فعالیت4 نامیده می شود. پس از تخصیص سربار ساخت به فعالیتها در مرحله اول، محرکهای هزینه5 مناسب و مربوط به هر یک از فعالیتها شناسایی می شوند. سپس در مرحله دوم هزینه انباشته هر فعالیت به نسبت مقدار مصرف محرکهای هزینه در هر یک از خطوط تولید محصول به این خطوط تخصیص داده می شود. این سیستم هزینه یابی می تواند اطلاعات بهتری را برای تصمیم گیریهای استراتژیک مدیریت فراهم آورد و به تشخیص هزینه های بدون ارزش افزوده کمک کند. بنابراین هزینه یابی برمبنای فعالیت، کیفیت تولید و هزینه یابی را بهبود می بخشد.

مدیران برای آنکه بتوانند عملکرد شرکتشان را بهبود بخشند نیازمند شناخت چگونگی اثر متقابل بهای تمام شده با دیگر معیارهای عملکرد هستند. این موضوع به کمک تکنیک ارزیابی متوازن حل می شود.

ارزیابی متوازن

با توسعه شرکتها بتدریج مدیریت از مالکیت جدا می شود و بحث مسئولیت پاسخگویی به وجود می آید، بدین معنی که مدیران در برابر مالکان باید پاسخگو باشند. با تمایز مالکان از مدیران و توجه به اینکه مالکان آگاهی کمی از مسائل مالی دارند و به اطلاعات گزارش شده از سوی مدیریت متکی هستند آنان به ارزیابی عملکرد مدیریت نیاز دارند و در این ارزیابی ناچار به استفاده از اندازه گیری می باشند (مثالی در ادبیات مدیریت وجود دارد که اگر کسی نتواند چیزی را اندازه بگیرد نمی تواند آن را اداره کند)، اما اگر این اندازه گیری تنها متکی بر ارقام و اطلاعات مالی باشد نمی تواند مبنای صحیحی برای قضاوت و تصمیم گیری پدید آورد. یک دلیل این امر این است که مدیران مسئول گزارش ارقام و اطلاعات


دانلود با لینک مستقیم


آشنایی با برخی مفاهیم اساسی حسابداری مدیریت هزینه یابی برمبنای فعالیت، ارزیابی متوازن و ارزش افزو