سورنا فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

سورنا فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود پروژه بررسی انواع کارت هوشمند

اختصاصی از سورنا فایل دانلود پروژه بررسی انواع کارت هوشمند دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود پروژه بررسی انواع کارت هوشمند


دانلود پروژه بررسی انواع کارت هوشمند

از حدود چهاردهه قبل، اولین کارتهای هوشمند به بازار عرضه شدند و به دلیل کاربردهای گسترده آنها با سرعتفزاینده ای در کشورهای مختلف مورد استفاده قرار گرفتند. یک کارت هوشمند عبارتاست از جسم فیزیکی کارت که یک تراشه رایانه ای برروی آن نصب شده باشد. ظرفیتحافظه این کارت ها بین1الی64کیلو بایت قابل تغییر است. از طرفی، قابلیتذخیره سازی و پردازش اطلاعات و نیز، قابلیت بالای مراقبت از اطلاعات ذخیرهشده، کاربرد این کارت ها را به کلیه عرصه های زندگی انسانگسترشداده است. دراین پروژه ضمن معرفی کارت-های هوشمند و اشاره ای به تاریخچه ظهور و رشد آنها،به فناوری انواع کارت های هوشمند پرداخته شده و پس از برشمردن مزایای استفادهاز این کارت ها، به کاربردهای کارت در پنج حوزه مختلف، از جمله: حمل و نقل؛گردشگری؛ فرهنگی – رفاهی؛ پرداخت های روزمره شهروندان و خدمات نیروی انسانیسازمان ها توجه شده است.

شامل 99 صفحه فایل word قابل ویرایش


دانلود با لینک مستقیم


دانلود پروژه بررسی انواع کارت هوشمند

دانلود پروژه آمار تأثیر موسیقی بر یادگیری

اختصاصی از سورنا فایل دانلود پروژه آمار تأثیر موسیقی بر یادگیری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود پروژه آمار تأثیر موسیقی بر یادگیری


دانلود پروژه آمار  تأثیر موسیقی بر یادگیری

 

 

تعداد صفحات : 48 صفحه

قالب بندی :  word

 

 

 

مقدمه :

( روش شناخت موسیقی اقوام و ملل مختلف که از دو کلمه اتنو یونانی به معنای گروه  موزیکولوژی به معنای موسیقی شناسی تشکیل شده . این علم ، موسیقی همه فرهنگها را در مراحل بدوی و پیشرفته بررسی می کند  . اتنوموزیکولوژی موسیقی شناسی تطبیقی وبررسی موسیقی سنتی و سازهای موسیقی کلیه فرهنگها از ابتدایی ترین تا پیشرفته ترین آنها را معرفی نموده اند ودر واقع قلمرو آن در محدوده شناخت موسیقی فرهنگهای بدوی و محلی است تا دیگر موسیقی ها واز مباحث سیستماتیک عملکردی این علم می توان به موارد زیر اشاره کرد .پیدایش یا بررسی مراحل تکامل موسیقی ، رابطه موسیقی های محلی در سطوح مختلف فرهنگی ، سیستمهای تنال موسیقی اساطیر ، سازها وسیستمهای آنها و مفاهیم رایج در اتنوموزیکو که عبارتند از مدل ملودی ، رئالیزاسیون ( چگونگی ظاهر مدل ) بخشهای مشابه مدل اصلی .‌ملودی تیپ ، کمپوزیسون ، بدیهه سرایی یا ( امپروویزاسیون‌) ، مدولاسیون ، پولیفونی ( چند صوتی ) فرم ، پریود ، جمله ، فیگور ، مد سیستم تنال و شروع و خاتمه صدا .

 

 

سئوال 1: شما چند سال دارید؟

کوچکترین داده :  10 سال                                                        40=10-50 =R

بزگترین داده : 50 سال                                             

 

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود پروژه آمار تأثیر موسیقی بر یادگیری

دانلود پروژه ی اعتیاد 60 ص در قالب ورد قابل ویرایش

اختصاصی از سورنا فایل دانلود پروژه ی اعتیاد 60 ص در قالب ورد قابل ویرایش دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقدمه :

سراسر زندگی آدمی پر از خطرات ، مشکلات و سختی ها است یا بهتر بگوییم امتحان است . گاهی فراز و نشیب هایی در مسیر زندگی ریا، انسان را به نقطه ای میرساند که شخص به ادامه دادن آن شک می کند . دردها ، شادی ها و خوشی ها و همه و همه در چارچوب ذهن محدود ما معنی می شوند و به نسبت آگاهی و علم حاضر از طبیعت ، نظام هستی و خویشتن ، میزان آن کم و زیاد می شود و هر چه شناخت بیشتر باشد عدل را بیشتر می توان دید و کمتر تحت تأثیر قرار گرفت . مقاله ای را که در پیش رو دارید ، فرازهایی از چگونگی اعتیاد به مواد مخدر و راههای جلوگیری از آن است که با جمع آوری مطالب مختلف به صورت علمی و جامع دیدی واقع بینانه به اعتیاد دارد .

از طرفی امروز با دیدن آمار و ارقام مربوط به اعتیاد و مشکلات ناشی از آن بخصوص در میان جوانان ، حقیقتی دردناک در برابر دیدگان انسان ظاهر می شود . حقیقتی که            نمی توان در مقابل آن بی اعتنا بود و به سادگی از آن صرف نظر کرد . اعتیاد به مواد مخدر به عنوان یک مشکل اجتماعی ، پدیده ای است استعماری که علاوه بر آثار ناهنجار و ایجاد زمینه های ناسالم اجتماعی ، اقتصادی ، سیاسی و فرهنگی می تواند در ابعاد شخصیتی ، روانی و تربیتی جامعه تأثیر بسزایی بگذارد و آن را آلوده کند .

به عقیده سیاستمداران استعماری ، برای تصخیر یک مملکت هیچ عاملی بهتر از روانه کردن تریاک به آن جامعه نیست . آنها معتقداند برای مغلوب ساختن ملت ها یک کیلو تریاک و یک حلقه وافور از هزاران توپ و تانک کارسازتر است .

اعتیاد قصه ای تلخ از زندگی انسانهایی است که جوانیشان را پای دود به باد فنا سپرده اند و زمانی که به خود می آیند و می خواهند از این دام نجات یابند متوجه خواهند شد که نه فریادرسی خواهد آمد و نه خود توان برگشت و حالت قبلی را خواهد داشت و بحران قرص های روان گردان یا اکستاسی مانند دیگر آمفتامین ها ، مصرف منظم آن منجر به ایجاد تحمل می شود ، به طوری که برای رسیدن به اثر اولیه باید بر مقدار مصرف آن اضافه کرد که البته امکان وابستگی روانی به اثرات دارو نیز  وجود دارد . اگر چه اکستاسی در روان درمانی دارای جایگاه بخصوصی است اما در حال حاضر استعمال آن در پزشکی مجاز نیست .

اکستاسی را به عنوان داروی رقص آور در مجالس و مهمانیهای بزمی مصرف می کنند تا اثرات احساسی و هیجانی را در رقص ، با موزیک تند برای چندین ساعت به وجود آورد . عوارض جانبی بیشتر به علت مصرف تفریحی آن است تا مقدار وصرف خود دارو . اکستاسی سیستم عصبی مرکزی را تحریک می کند ، بیداری و انرژی را بالا می برد . تشنگی ، خستگی و خواب را کاهش می دهد و بلعکس ضربان قلب و فشار خون را افزایش می دهد . ممکن است بر اثر رقص طولانی و عرق زیاد بدون آنکه فرصت جبران آب از دست رفته بدن باشد ، سکته قلبی ایجاد کند . حمله قلیب می تواند منجر به بی رمق شدن عضلات ، نارسایی کلیه ، ناراحتی های مربوط به لخته شدن خون ، تشنج و مرگ شود . در برخی موارد سدیم کم شده و مغز ورم می کند که اینها به خاطر مصرف زیاد مایعات بدون دفع کافی ادرار است که بیشتر از راه عرق دفع می گردد . استفراغ ، سردرد و خواب آلودگی و نیز آسیب کبدی و سکته مغزی از پیامدهای این دارو است .

البته هنوز اطلاعات اندکی درباره اثرات طولانی این دارو وجود دارد . برخی بیماری های روانی مثل اسکیزوفرنی و افسردگی ، اختلالات خواب ، مشکلات دندان ها و میل زیاد به خوردن شکلات گزارش شده اند . از آنحجایی که اکستاسی آسیبهایی به برخی از سلوللهای عصبی در حیوانات وارد می سازد امکان دارد بیماری های روانی خواصی را ایجاد کند . افسردگی حتی سالها پس از قطع دارو  پیش بینی می شود . همچنین مصرف کنندگان اکستاسی دچار کاهش وزن ، ناراحتیهای دندان به علت قفل کردن فک و فشردن دندان ها و نیز اضطراب می شوند . اکستاسی با برخی داروها تداخل می کند . اگر با بازدارنده های منوآمین اکسیداز (MADIS) مصرف شود ، فشار خون را به طور خطرناکی بالا می برد . همچنین خطر ضربان غیر طبیعی قلب را چنانچه با داروهای دیژیتال ، لو و دوپا و استشناق برخی از بی حس کننده ها مصرف شود ، زیاد می کند . اکستاسی اثرات تسکینی داروهایی را که سیستم عصبی مرکزی را از کار باز می دارد خنثی می کند و این داروها اثر اکستاسی را بر مغز کاهش می دهد . تحقیقات پلیس در سال 1998  نشان می دهد که 33 در صد از 260 نوع مواد شناسایی شده ، از نوع روان گردان هایی مانند زاناکس (XANAX) می باشد که به وسیله یک دانش آموز در خارج از محیط مدرسه به فروش می رسیده است


دانلود با لینک مستقیم


دانلود پروژه ی اعتیاد 60 ص در قالب ورد قابل ویرایش

دانلود پروژه کاشت،داشت،برداشت،خواص بادام

اختصاصی از سورنا فایل دانلود پروژه کاشت،داشت،برداشت،خواص بادام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود پروژه کاشت،داشت،برداشت،خواص بادام


دانلود پروژه کاشت،داشت،برداشت،خواص بادام

بادام یکی از قدیمی ترین درختانی است که در مناطق سردسیری و نیمه سردسیری ایران کشت می شود .

بعضی از دانشمندان گیاه شناس موطن اصلی بادام را به ایران نسبت می دهند .

 فرض بر این است که خواستگاه اصلی بادام منطقه وسیعی از ایران و تاجیکستان و افغانستان تا غرب پاکستان بوده که همراه کاروانها  به فنیقیه و از آنجا به یونان و بعدها توسط یونانی ها به سایر بنادر دریای مدیترانه انتقال و انتشار یافته است قریب دویست سال است که بادام در نقاط مختلف حوزه مدیترانه از طریق هسته تکثیر شده و در اثر انتخاب طبیعی توده های مختلفی از بادام در نقاط مختلف جغرافیایی دنیا به وجود آمده و سازگار شده اند .

شامل 133 صفحه فایل word قابل ویرایش


دانلود با لینک مستقیم


دانلود پروژه کاشت،داشت،برداشت،خواص بادام

دانلود پروژه ی از خود بیگانگی

اختصاصی از سورنا فایل دانلود پروژه ی از خود بیگانگی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

از خودبیگانگی

         از خود بیگانگی، یکی از مهم ترین مسائل انسان شناختی است که در رشته های گوناگون علوم انسانی از جمله جامعه شناسی، روان شناسی، فلسفه و حتی روان پزشکی مورد توجه قرار گرفته است.      

از خود بیگانگی، یکی از مهم ترین مسائل انسان شناختی است که در رشته های گوناگون علوم انسانی از جمله جامعه شناسی، روان شناسی، فلسفه و حتی روان پزشکی مورد توجه قرار گرفته است. مفهوم «alienation» که دز زبان فارسی به «از خودبیگانگی» ترجمه شده است، عنوانی است کلی برای بسیاری از دردهای فردی و اجتماعی انسان; و به دلیل همین کلیت، مفهومی است بسیار مبهم. به عبارت دیگر، وقتی همه مشکلات را زیر یک عنوان کلی خلاصه می کنیم، در واقع روشن نیست که درباره چه مشکلی بحث می کنیم. برای مثال، وقتی می گویم: «فلانی بیمار است» چیزی که از این تعبیر دستگیرمان می شود، این است که حال این شخص خوب نیست; یعنی آن گونه که باید باشد نیست. اما اینکه چه مشکلی برای او پیش آمده، یا چه اختلالی در مزاج او رخ داده، که موجب این وضع شده است و چگونه می توان با ایجاد تغییراتی در مزاج او زمینه بهبودی او را فراهم نمود، مشخص نیست. بر همین اساس است اگر فردی دچار از خودبیگانگی شده باشد. سؤال می شود چگونه این مشکل یا بیماری به وجود آمده، راه حل و یا درمان آن چیست؟ چرا بسیاری از انسان ها به این درد مزمن مبتلا هستند؟ راه های پیشگیری از آن کدام است؟ چه اقداماتی باید در زندگی انسان صورت گیرد تا به رفع آن منجر شود؟ مجموعه سؤالاتی از این دست و پاسخ به این پرسش ها، مستلزم بررسی مفهوم از خودبیگانگی، تبیین دیدگاه های مختلف درباره آن و در نهایت، ارائه راه کارهایی برای پیشگیری یا درمان آن می باشد. ابتدا به بررسی مفهوم از خودبیگانگی می پردازیم:

  • بررسی مفهوم از خودبیگانگی

واژه «alienation» که در زبان فارسی غالباً به «از خودبیگانگی» ترجمه شده است، در فلسفه غرب سابقه طولانی دارد. ریشه این اصطلاح کلمه لاتینی «alius» به معنای «دیگر» است. پسوندen در زبان لاتینی صفت ساز است. بنابراین، «alien» به معنای منسوب به دیگری است. از صفت alienفعل alienate ساخته شده است، به معنای «از آنِ شخص دیگر کردن» یا به عبارت واضح تر، «انتقال به غیر». سپس از این کلمه، اسم فعل alienationبه معنای «انتقال به غیر» (الیناسیون) ساخته شده است. مورد استعمال اصلی آن مناسبات حقوقی است به معنای سلب حقی از یک شخص و انتقال آن به شخصی دیگر. اما با گذشت زمان، این مفهوم آن قدر توسعه پیدا کرده، که در جامعه شناسی، روان شناسی، فلسفه و حتی روان پزشکی کاربرد دارد. در روان شناسی و روان پزشکی، الیناسیون عبارت است از حالت ناشی از اختلال روانی یا به اصطلاح، «روانی» بودن.۱ البته این معنا نیز با مفهوم حقوقی کلمه ارتباط دارد; زیرا از یک سو بیمار روانی، شخصی است که سلامت عقل خود را از دست داده است (عقل از او سلب شده است)، و از سوی دیگر، قانون پاره ای از حقوق چنین شخصی را سلب می کند و به ولی یا وارث او انتقال می دهد. این همان مفهوم قضایی «حجر» است. بنابراین، «فرد الینه» از جهت قضایی معادل «محجور» خواهد بود.۲ پس از بررسی مفهوم «الیناسیون»، نگاهی کوتاه به سیر تاریخی آن، به ویژه در فلسفه غرب، می اندازیم.

  • دورنمای تاریخی از خودبیگانگی

واژه از خودبیگانگی در طول تاریخ گاهی مفهومی با بار ارزشی مثبت و گاهی نیز بار ارزشی منفی و ضد ارزش داشته است. آنچه در محافل علمی و فرهنگی مطرح و در اینجا مدّنظر است، کاربرد منفی آن است. اما به دلیل اینکه در گذشته این واژه بیشتر با بار ارزشی مثبت مورد استفاده قرار گرفته است، اشاره ای کوتاه به معنای مثبت آن می کنیم.

الیناسیون یا از خودبیگانگی به معنای مثبت یعنی وارستن از خود یا از خود بی خود شدن است. از این رو، به معنای خَلْسه یا وجد و حال عرفانی است.۳ اگر الیناسیون را به این معنا در نظر بگیریم، در واقع یک روش عرفانی (mystic) است برای رسیدن به دانش حقیقی. در این صورت، در مقابل روش عقلانی قرار می گیرد. در روش عقلانی انسان می کوشد با تحلیل و ترکیب مفاهیم به حقایق جهان دست یابد، ولی در روش عرفانی، عارف برای رسیدن به حقیقت سعی می کند از خویشتن خویش بیرون آید و حقیقت را در خود حقیقت درک کند. بنابراین، تجربه عرفانی به معنای توضیح (explanation) رازهای نهفته هستی نیست، بلکه به معنای رفتن در دل این رازها و پذیرفتن آن ها به همان صورت سر بسته است. به همین دلیل است که در عرفان ایرانی، در ستایش بیخودی و بیهوشی و نکوهش عقل و هوش مطالب فراوانی بیان شده است.

تاریخ این نحوه تفکّر در غرب نیز از دیر زمان وجود داشته است; هم در ادیان بسیار کهن و هم در نظرات برخی از قدیمی ترین فلاسفه غرب (یونان). در اینجا به عنوان شاهد، نمونه هایی را به اختصار ذکر می کنیم:

فیلون اسکندرانی (حدود ۴۰ م) این رگه عرفانی و شهودی را داخل در فلسفه و دیانت یهودی می کند. در «سفر خروج» چنین آمده: «موسی به خدا گفت: اینکه چون نزد بنی اسرائیل برسم و بدیشان گویم خدای پدران شما مرا نزد شما فرستاده است و از من بپرسند که نام او چیست، بدیشان چه بگویم که خدا به موسی گفت: هستم آنکه هستم و گفت به بنی اسرائیل چنین بگو: اهیه (هستم) مرا نزد شما فرستاد.»۴تعبیر فیلون از این عبارت آن است که خدا می گوید: ماهیت من هستی است و هستی قابل توصیف و بیان نیست; یعنی ذات خداوند را نه با اندیشه تحلیلی، بلکه با مراقبت عرفانی جذبه، با بیرون آمدن از خویشتن می توان دریافت، و کسانی را که نمی توانند این حال بی خویشتنی را درک کنند، «ساکنان همیشگی تاریکی اند» و سخنان کسانی که «در روشنایی زندگی می کنند» باور ندارند.۵

در فلسفه نوافلاطونی قرن سوم نیز در آثار فلوطین (۲۰۵ـ۲۷۰ م) این تعبیر به کار برده شده است. او نیز راه دستیابی به دانش حقیقی را بیرون شدن از خود و جذب شدن به سوی مطلوب می داند.۶ چنانکه می بینیم در فلسفه اشراقی و در یهودیت و مسحیت قرون وسطایی و در عرفان ایران و به طور کلی در تفکر شهودی، بی خویشتنی یا از خود بیگانگی ارزش مثبتی است. اما در عصر جدید، بخصوص از زمان هگل (۱۷۷۰ـ۱۸۳۱) به این سو، مفهوم از خودبیگانگی یا بی خویشتنی معنای منفی پیدا می کند و تقریباً در همه حوزه های علوم انسانی، اعم از جامعه شناسی، روان شناسی، فلسفه و حتی روان پزشکی به عنوان یک آسیب و بحران که هویت انسانی را هدف قرار داده و او را نه تنها از مسیر کمال دور می کند، بلکه سلامتی انسان را نیز تهدید می نماید به کار رفته است. در اینجا برای آشنایی بیشتر با این مفهوم، به بیان فشرده برخی دیدگاه ها درباره از خودبیگانگی می پردازیم.

  • هگل و از خودبیگانگی

در فلسفه هگل دست یافتن به دانش حقیقی (دانش مطلق) به معنای بازیافتن خویشتن است. هگل نیز مانند فلوطین معتقد است که دانش به معنای یگانگی داننده و دانسته است، اما به اعتقاد او این یگانگی با پیوستن انسان به خویشتن خویش حاصل می شود، نه با بیرون آمدن از خویشتن. هگل بر این بارو است که اندیشه باید بر پای خود بایستند و متعلق خود (دانسته عین) و در نتیجه، دانش مطلق، حاصل شود. اما جذب دانسته در داننده به این معناست که داننده ساختگار دانسته را بشناسد و از آنچه در درون آن می گذرد سر در آورد. یعنی داننده دَرِ صندوقچه اسرار را باز کند و محتوای آن را بیرون ریزد. بدین ترتیب، اسراری باقی نمی ماند; نتیجه روش فلسفی یا تحلیلی توضیح اسرار است، و در نتیجه، نفی اسرار. این محور مرکزی اختلاف فلسفه هگل با تفکر شهودی است و گردش مفهوم بی خویشتنی از قدیم به جدید و از مثبت به منفی بر این محور صورت می گیرد.

بنابراین، مفهوم بی خویشتنی در عصر جدید و به ویژه در دست هگل وارونه می شود. هگل مفهوم از خودبیگانگی را در حوزه های مختلف از جمله در حوزه دین به کار می برد و از مجموعه سخنان وی بر می آید که وی دین را یکی از عوامل از خودبیگانگی انسان به معنای منفی آن می داند. هگل می گوید: دو نوع قانون داریم: ۱. قانون طبیعی; ۲. قانون وضع شده. وی دین را مجموعه ای از قضایا می داند که از ناحیه مرجعی وضع شده و ما ملزم به تبعیت از آن هستیم و مبنای چنین دینی را اعتبار و اقتدار آن مرجع می داند نه تشخیص عقل. به نظر هگل، یهودیت یک چنین دینی است. هگل می گوید: پذیرفتن دین یعنی پذیرفتن قوانین وضعی و مقهور اراده غیر شدن و بیرون آمدن از امتداد وجودی خود. هگل این وضع را «بریدن» یا «فصل شدن» انسان از طبیعت خود می داند; زیرا در این حالت دیانت انسان که تعیین کننده رفتار اوست از طبیعت او نمی جوشد، بلکه از بیرون بر او تحمیل می شود.۷ هگل جوهر از خودبیگانگی را در این نکته نهفته می بیند که فرد انسان احساس می کند حیات شخصیت فردی او خارج از ذات او، یعنی در جامعه و دولت وجود دارد. وی پایان از خودبیگانگی را عصر روشنگری می داند که حقایق تقویت کننده بیگانگی کاهش می یابد. انگیزه خارجی امری عینی و صددرصد محسوس و ملموس می شود و دولت و سازمان دینی دیگر حقایقی هراس انگیز و اضطراب آفرین نیستند، بلکه بخشی از عالم مادی هستند که در معرض بررسی و تحقیق علمی قرار می گیرند.۸

هگل به از خودبیگانگی در حوزه اقتصاد نیز عنایت داشته و معتقد است تقسیم کار و تنوع آن انسان را از اینکه نیازهای خود را تأمین کند و به آنچه تولید می کند نیازمند باشد، دور می سازد و سبب اعتماد انسان به غیر خود (انسان های دیگر و صنعت و فن) و پیدایش نیرویی برتر از انسان و حاکم بر او می شود که از حیطه قدرت او خارج است و آن موجود بیگانه بر او مسلّط می شود.۹

  • فوئرباخ و از خودبیگانگی

فوئرباخ، که در حقیقت واسطه فکری میان هگل و مارکس است، از خودبیگانگی هگل را در دین مطرح کرده است. فوئر باخ، که یک فیلسوف ماتریالیست است، دین را عامل بزرگ از خودبیگانگی انسان می شمارد.۱۰ وی معتقد بود که آدمی حق، محبّت و خیر را می خواهد و چون نمی تواند آن ها را تحقق بخشد، آن ها را به موجودی برتر، یعنی نوع انسان که آن را «اللّه» می نامد، نسبت می دهد و در وجود خدایی با این صفات مجسّم می سازد و به این طریق از خود بیگانه می شود. به همین دلیل، وی دین را مانعی در راه پیشرفت مادی، معنوی و اجتماعی انسان تلقّی می کند. وی معتقد است که انسان در سیر خود برای رهایی از دین و به تعبیری از خودبیگانگی، سه مرحله را گذرانده یا باید بگذراند: در مرحله نخست، خدا و انسان در دامن دین به هم آمیخته بودند; در مرحله دوم، انسان از خدا کناره می گیرد تا روی پای خود بایستد و مرحله سوم، که فوئرباخ همه را به سوی تحقق بخشیدن به آن فرا می خواند، مرحله علم انسانی است که انسان ماهیت خود را باز می یابد، مالک جوهر خویش می شود، نوع انسانی خدای انسان می گردد و به جای رابطه خدا و انسان، رابطه نوع انسانی و انسان مطرح می شود.۱۱

  • مارکس و از خودبیگانگی

کارل مارکس برای «کار» بالاترین ارزش را قایل است و می گوید: «انسان در روند کار، خود را می سازد و سرشت نوعی خود را به جا می آورد. بنابراین، زیستن یعنی کار کردن. به همین دلیل، مارکس کار را «تجلّی زندگی» می نامد.۱۲ این تجلّی از زندگی ممکن است موجب «بیگانگی از زندگی» شود. این مشکل زمانی پیش می آید که انگیزه کار نه «نیاز درونی»، بلکه «نیاز بیرونی» و «اتفاقی» باشد;۱۳ یعنی وقتی که انسان ناچار باشد برای ادامه حیات خود، کار خود را و در واقع، خویشتن خود را مانند کالا بفروشد. کارل مارکس می گوید: «انسان از طریق الوهیت و ایدئولوژی "خود حقیقی اش" را تحقق نمی بخشد، بلکه از طریق اتحاد با جهان به وسیله کار خلّاق، فعالیّت سازنده، و روابط اجتماعی عینی و هماهنگش، ذات خود را محقق می سازد.»

مارکس بر این باور است که دین و آموزه های دینی یکی از موانعی است که در مسیر خود شکوفایی کامل انسان قرار دارد و عامل از خودبیگانگی او می شود; به این بیان که دین با دادن وعده و وعیدهای اخروی جلوی حرکت توده های مردمی را می گیرد و نمی گذارد انسان ها در مقابل حکومت های استبدادی قیام کنند و از انسان یک موجود خیالی می سازد و هیچ گاه انسان به هویت حقیقی خودش دست نمی یابد و به این صورت از حقیقت خود فاصله می گیرد و از خود بیگانه می شود. مارکس راه نجات انسان ها را از خودبیگانگی، مقابله با دین و از بین بردن دین می داند.

علاوه بر سه متفکر مذکور، توماس هابز (Tomashabbes)، بندیک اسپینوزا (Bendict spinozsa)، جان لاک (John Locke)، ژان ژاک روسو (jean jacuessRousseau)، ماکس شلر (Max scheler)، یوهان فیخته (Johann Fichte)، ولفونگ گوته (Wolfganggoethe)، ویلهلم ون هامبولت (Wilhelm vonhumboldt)، سورن کی یر که گورد (Soern kierkegoard) و پل تیلیخ (Paul Tilhich) از اندیشمندانی هستند که به مسئله از خودبیگانگی پرداخته اند.۱۴        

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود پروژه ی از خود بیگانگی