سورنا فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

سورنا فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله کامل درباره نگاهی به جغرافیای سرخس 13 ص

اختصاصی از سورنا فایل دانلود مقاله کامل درباره نگاهی به جغرافیای سرخس 13 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 13

 

نگاهی به جغرافیای سرخس

شهر سرخس با پهنه‌ای حدود 10 کیلومتر مربع در خاور خراسان در کنار مرز ایران و جمهوری ترکمنستان در 36 درجه و 32 دقیقه و 15 ثانیه پهنای شمالی و 61 درجه و 10 دقیقه در ازای خاوری نسبت به نیروی نیمروز گرینویچ قرار دارد.

این شهر از سوی شمال به رود تجن از شمال باختری به روستای ابراهیم‌آباد از باختر به آبادی حسن‌آباد از خاور به مرز ایران و جمهوری ترکمنستان و از جنوب به آبادی آصف‌آباد محدود است.

هریرود نیز از شرق سرخس می‌گذرد و مرز مشترک ایران و ترکمنستان محسوب می‌گردد.

بلندی شهر سرخس از سطح دریا 275 متر و فاصله هوای آن تا تهران 883 کیلومتر است فاصله زمینی این شهر تا مشهد 185 و تا مرز ایران و ترکمنستان 2 کیلومتر می‌باشد.

اراضی سرخس را هریرود مشروب می‌سازد. هریرود از کوه بابا در افغانستان سرچشمه می‌گیرد و از شرق به غرب افغانستان در جریان است در نزدیکی کوهستان غرب هرات مسیر خود را عوض می‌کند و از سرخس وارد ایران می‌شود این رودخانه تا پل خاتون به نام هریرود معروف است و از آن‌جا تا سرخس که به طرف شمال غربی از ایران خارج می‌گردد تجن نام می‌گیرد.

آب و هوا

در واقع هر قدر از مشهد به سوی سرخس نزدیک می‌شویم و خصوصاً وقتی از گردنه مزدوران می‌گذریم و وارد منطقه واقعی سرخس می‌گردیم کیفیت آب و هوایی خاص منطقه بروز می‌کند.

کمی ارتفاع ناحیه سرخس و مجاورت با صحرای قره‌قوم در پدید آوردن کیفیت آب و هوایی آن مؤثر است روی هم رفته سرخس از نواحی مجاور غربی خود همچون مشهد بسیار گرم‌تر است و به همین دلیل به منزله یک منطقه قشلاقی در شمال خراسان به شمار می‌آید.

باران

میزان انحراف بارندگی از میانگین بسیار زیاد است سال‌هایی پیش می‌آید که میزان باران کمتر از 100 میلی‌متر است ولی در سال‌های دیگر به بیش از 350 میلی‌متر افزایش پیدا می‌کند به این ترتیب می‌توان میزان نوسانات فعالیت‌های دامپروری و کشاورزی وابسته به آن را نیز حدس زد.

تابستان فصل همیشه خشک است و ریزش باران در اولین ماه پاییزی آغاز می‌شود و آخرین ماه بارندگی اردیبهشت ماه و گاهی چند روزی در خرداد است.

تعداد روزهای یخبندان سرخس که به طور متوسط 70 روز است از متوسط روزهای یخبندان شهرهای شمالی خراسان حداقل 10-15 روز کمتر است متوسط درجه حرارت آن نیز از دیگر شهرهای شمالی خراسان بالاتر است.

بادها

به شکل کلی بادهای غربی و شمال غربی که بیشتر در نیمسال ملایم می‌وزند برای سرخس حامل رطوبت و بارندگی هستند بادهای شرقی و شمال شرقی که بیشتر در نیمسال گرم می‌وزند باعث خشکی و شدت هوا می‌گردند.

تحت تأثیر بادهای 120 روزه شرق ایران در سرخس هم به همین نام از جهت شمال شرق و مشرق می‌وزد و از اواخر خرداد ماه به تدریج آغاز می‌گردد گاه این باد بسیار شدید است و سبب طوفان‌های شدید و حرکت ریگ‌های روان می‌شود.

آب‌ها

آب‌های مورد نیاز کشاورزی سرخس از منابع زیر به دست می‌آید:

نزولات آسمانی

آب‌های سطحی: مهم‌ترین آب سطحی سرخس رودخانه تجن (کشف‌رود-هریرود) است.

آب‌های عمقی (زیرزمینی): سطح آب‌های زیرزمینی به نسبتی که از مشرق به مغرب دور می‌شویم کاهش می‌یابد.

در اینجا بد نیست اشاره‌ای هم به دریاچه بزنگان داشته باشیم.

بزنگان:

این دریاچه در 130 کیلومتری جاده مشهد-سرخس قرار دارد آب این دریاچه از بارندگی‌های سالانه و چشمه‌های کوچک تأمین می‌شود وسعت تقریبی آن 80 هکتار و حداکثر عمق آن 12 متر می‌باشد و در جنوب رشته کوه‌های هزار مسجد واقع گردیده و نوعی ماهی قزل‌آلا نیز در آن پرورش می‌یابد.

پوشش گیاهی

ناحیه سرخس تحت تأثیر آب و هوای نیمه استپی (علف‌های کوتاه) و جنس خاک و پستی و بلندی دارای پوشش گیاهی متنوعی است اما به طور کلی می‌توان آن را به دو نوع تقسیم نمود:

جنگل: عمده درختان جنگلی سرخس از دسته پسته می‌باشند غیر از پسته می‌توان بادام کوهی و درختچه‌های گز و قیچ را نام برد.

مرتع: مراتع به دو دسته زمستانی و بهاره تقسیم می‌شوند؛ مراتع زمستانی به طور کلی شامل درمنه و گون می‌باشند که در محل به نام تریخ مشهور است اما مهم‌ترین علوفه بهاری سرخس نبات چهل روزه (نوعی خوراک دام) است مراتع یکی از منابع مهم ثروت طبیعی سرخس به شمار می‌روند و در حفظ خاک و جلوگیری از فرسایش شدید آن مؤثرند.

ویژگی‌های انسانی

مردم سرخس را طایفه‌های عرب بهلولی، سیستانی، بلوچ و... تشکیل می‌دهند.


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره نگاهی به جغرافیای سرخس 13 ص

دانلودتحقیق درمورد جغرافیای جزیره‌العرب

اختصاصی از سورنا فایل دانلودتحقیق درمورد جغرافیای جزیره‌العرب دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 700

 

جغرافیای جزیره‌العرب

جزیره‌العرب سرزمین خشکی است که از سه سوی در حصار آب قرار گرفته است. در غرب آن دریای سرخ قرار دارد که حد فاصل جزیره‌العرب و قارة آفریقاست؛ جنوب آن به اقیانوس هند محدود می‌شود و در شرق آن دریای عمان و خلیج‌فارس قرار گرفته است که جزیره‌العرب را از ایران جدا می‌سازد. تنها در قسمت شمالی با عراق و شامات پیوند زمینی دارد.

جزیره‌العرب از نظر جغرافیایی به چند بخش تقسیم می‌شود:

1. حجاز؛ سواحل شرقی دریای سرخ و طبعاً شامل بخشی از ناحیة غربی جریره‌العرب است. در این باره بیشتر خواهیم نوشت.

2. تهامه؛ آن بخش از جزیره‌العرب است که در جنوب حجاز قرار دارد.

در تعریفی دیگر، خود حجاز دو ناحیة غربی و شرقی دارد؛ ناحیة شرقی آن، که منطقه‌‌ای کوهستانی است «حجاز» نامیده می‌شود و قسمت غربی آن، که دشتی سرازیر به سوی دریای سرخ است، «تهامه» نام دارد.

3. نجد؛ قسمت میانی جزیره‌العرب از شمال به جنوب است، که در شرق حجاز قرار دارد.

4. عروض؛ به بخش وسیعی از جزیره‌العرب، که در ناحیة شرقی جزیره است، اطلاق می‌شود. در این قسمت، شهرهای احساء و قطیف واقع است. در حاشیة شرقی و جنوب‌شرقی جزیره، کشورهای قطر، بحرین و عمان قرار دارند.

5. یمن؛ شامل نواحی جنوبی جزیره‌العرب است و یمن جنوبی و یمن شمالی را دربر می‌گیرد که خود دو کشور مستقل‌اند.

بدین ترتیب، جزیره‌العرب افزون بر آنکه از لحاظ جغرافیایی به مناطق مختلف تقسیم می‌شود، از لحاظ سیاسی نیز کشورهای چندی در آن قرار دارد. امروزه گسترده‌ترین و مهمترین بخش جزیره‌العرب، کشور عربستان سعودی است.

کشور عربستان سعودی

در دوران ما، بخش بزرگی جزیره‌العرب را کشور عربستان سعودی تشکیل می‌دهد؛ دیگر کشورهای موجود در شبه جزیره، عبارتنداز یمن، کویت، بحرین، امارات‌متحدة عربی، قطر و عمان.

کشور سعودی که در گذشته به نام «الجزیره‌العربیه» شهرت داشته، اکنون به نام خاندان آل سعود شناخته می‌شود؛ خاندانی که فعالیت خود را از قرن دوازدهم هجری در «نجد» آغاز کرد. در این باره در جای دیگری سخن خواهیم گفت.

زمانی که ملک عبدالعزیز بر این کشور سلطه یافت، نام آن را به «المملکه‌العربیه السعودیه» تغییر داد. مساحت این کشور 000/240/2 کیلومتر مربع است. در شمال با اردن و عراق، در جنوب با یمن جنوبی و شمالی و در شرق با امارات، بحرین قطر و عمان همسایه است. نشان عمومی این کشور یک نخل در بالا، با دو شمشیر در پایین است که یکدیگر را قطع کرده‌اند. هر دوی اینها به نوعی فرهنگ عربی را در کشور عربستان سعودی نشان می‌دهد.

کشور سعودی، دارای شش منطقة بزرگ است که عبارتنداز:

1ـ منطقة حجاز، که مهم‌ترین شهرهای آن مکه، مدینه، طائف و جده است.

2ـ منطقة شمالی، که شهرهای مهم آن تبوک، حائل و عرعر است.

3ـ منطقة ربع‌الخالی، که مهم‌ترین شهرهای آن عبیله و شواله است.

4ـ منطقة شرقی، که مهم‌ترین شهرهای آن عبارتنداز دمام، ظهران و جبیل.

5ـ منطقة عسیر، که مهم‌ترین شهرهای آن نجران، ابها، خمیس و جیزان است.

6ـ منطقة نجد،‌ که مهم‌ترین شهرهای آن عبارتنداز:‌ ریاض، الخرج، درعیه، عنیزه و بریده.

منطقة حجاز

کلمة‌ حجاز از «حاجز» گرفته شده و به معنای «مانع» است. این نام بدین دلیل است که رشته‌کوه «سراه»‌ که از شمال تا جنوب در برابر دریای سرخ کشیده شده و طول آن 1760 کیلومتر است، دو قسمت را از یکدیگر جدا کرده که در یک سوی آن نجد و در سوی دیگر تهامه قرار گرفته است. بدین ترتیب، این کوهها مانعی در میان این دو ناحیه است و حجاز دقیقاً شامل بخش کوهستانی به سمت غرب؛ یعنی دریای سرخ است. در واقع، بخشی از حاشیة شرقی دریای سرخ را که مکه و مدینه در آن قرار دارد، حجاز می‌نامند.

حجاز چون دیگر نواحی جزیره‌العرب، بسیار خشک و کم آب است و تنها در برخی از وادی‌ها، آب‌های فصلی و یا چاه وجود دارد که از قدیم برخی از قبایل عرب را پیرامون خود گرد آورده است. به همین دلیل، در قدیم و تا چند دهة اخیر، یکجانشینی شهری و روستایی کمتر در حجاز وجود داشته و در زمان ظهور اسلام تنها چند ناحیه به عنوان مراکز شهری شناخته می‌شده است:‌ مکه، طائف،‌یثرب و خیبر.

شهر مکه و موقعیت جغرافیایی آن

مهمترین شهر و مقدس‌ترین نقطة حجاز، بلکه جزیره‌العرب، شهر مکه است. این شهر در فاصلة هشتاد کیلومتری شرق دریای سرخ واقع است. شهر مکه در طول 40 درجه و 9 دقیقه و عرض 31 درجه و 28 دقیقة خط استوا قرار گرفته و 330 متر از سطح دریا بلندی دارد.

فلسفة پیدایش این شهر که به نام «ام‌القری» نیز شناخته می‌شده، به دو جهت است: نخست مرکزیت عبادی و دوم مرکزیت تجاری آن. این شهر، در قرآن «بکه» هم نامیده شده است. در برخی از روایات، مکه نام حرم و بکه نام مکان کعبه دانسته شده است. در برخی نقلها «بکه» به معنای بکاء مردم در آن و در برخی دیگر «یبک الناس بعضهم بعضا» به معنای مزاحم شدن برخی بر برخی دیگر و در واقع ازدحام معنا شده است.

دربارة نامگذاری آن به «مکه»، اقوال مختلفی نقل شده است؛ از آن جمله گفته‌اند: مکه در اصل ترکیبی از «مک» و «رب» بوده. مک به معنای «بیت»‌ است و مکه یعنی بیت‌الرب یا بیت‌الله. در نقلی دیگر آمده است: بک به عنوان یک پسوند، به معنای واحه و وادی آمده، مثل «بعل‌بک» که به معنای وادی بک است. بدین ترتیب، براساس نامی که بطلمیوس برای مکه گفته است (یعنی «ماکارابا») باید این شهر را به نام وادی رب بشناسیم. برخی هم «مکرابا» را از کلمة عربی مقرب گرفته‌اند، اصطلاحی که به احتمال، مربوط به کسانی می‌باشد که مدعی نزدیکی به خدا، یا خدایان بوده‌اند. جدای از آنچه گذشت، معنای فراوانی بر بکه و مکه گفته شده که بسیاری از آنها حدسی است.

روشن است که در این نامگذاری‌ها یکی از عناصر اصلی، «رب» و «خانة» رب است. این مسأله، نشان‌دهندة شکل‌گیری این شهر بر گرد خانة خداوند است که خود تقدس کهن این شهر را آشکار می‌کند.

نام دیگر مکه «البلدالأمین» و «البلدالحرام» است که به تناسب مرکزیت عبادی آن، بر آن شهر اطلاق شده و مکرر در قرآن بر این بعد شهر تکیه شده است.

از مکه،‌ در نوشته‌های تاریخی نسبتاً قدیمی یاد شده و دلیلش آن است که مسیر تجارب از شامات به سمت یمن، از این ناحیه عبور می‌کرده است. افزون بر آن، باید تاریخ بنای این شهر را از زمان بنای کعبه و یا دست کم تجدید بنای آن دانست.

مکه در بعد دینی خود، دارای فضایل بی‌شماری است. مهم‌ترین فضیلت آن، وجود خانة خدا و مسجد‌الحرام و به تعبیر ابراهیم در سخن وی با خدا «بیتک‌المحرم» است. خداوند شهر مکه را در قرآن، در کناره کوه مقدس طور قرار داده و فرموده است: «و التین والزیتون و طور سینین و هذا البلد الامین»


دانلود با لینک مستقیم


دانلودتحقیق درمورد جغرافیای جزیره‌العرب

تحقیق و بررسی در مورد جغرافیای جزیره‌العرب

اختصاصی از سورنا فایل تحقیق و بررسی در مورد جغرافیای جزیره‌العرب دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 704

 

جغرافیای جزیره‌العرب

جزیره‌العرب سرزمین خشکی است که از سه سوی در حصار آب قرار گرفته است. در غرب آن دریای سرخ قرار دارد که حد فاصل جزیره‌العرب و قارة آفریقاست؛ جنوب آن به اقیانوس هند محدود می‌شود و در شرق آن دریای عمان و خلیج‌فارس قرار گرفته است که جزیره‌العرب را از ایران جدا می‌سازد. تنها در قسمت شمالی با عراق و شامات پیوند زمینی دارد.

جزیره‌العرب از نظر جغرافیایی به چند بخش تقسیم می‌شود:

1. حجاز؛ سواحل شرقی دریای سرخ و طبعاً شامل بخشی از ناحیة غربی جریره‌العرب است. در این باره بیشتر خواهیم نوشت.

2. تهامه؛ آن بخش از جزیره‌العرب است که در جنوب حجاز قرار دارد.

در تعریفی دیگر، خود حجاز دو ناحیة غربی و شرقی دارد؛ ناحیة شرقی آن، که منطقه‌‌ای کوهستانی است «حجاز» نامیده می‌شود و قسمت غربی آن، که دشتی سرازیر به سوی دریای سرخ است، «تهامه» نام دارد.

3. نجد؛ قسمت میانی جزیره‌العرب از شمال به جنوب است، که در شرق حجاز قرار دارد.

4. عروض؛ به بخش وسیعی از جزیره‌العرب، که در ناحیة شرقی جزیره است، اطلاق می‌شود. در این قسمت، شهرهای احساء و قطیف واقع است. در حاشیة شرقی و جنوب‌شرقی جزیره، کشورهای قطر، بحرین و عمان قرار دارند.

5. یمن؛ شامل نواحی جنوبی جزیره‌العرب است و یمن جنوبی و یمن شمالی را دربر می‌گیرد که خود دو کشور مستقل‌اند.

بدین ترتیب، جزیره‌العرب افزون بر آنکه از لحاظ جغرافیایی به مناطق مختلف تقسیم می‌شود، از لحاظ سیاسی نیز کشورهای چندی در آن قرار دارد. امروزه گسترده‌ترین و مهمترین بخش جزیره‌العرب، کشور عربستان سعودی است.

کشور عربستان سعودی

در دوران ما، بخش بزرگی جزیره‌العرب را کشور عربستان سعودی تشکیل می‌دهد؛ دیگر کشورهای موجود در شبه جزیره، عبارتنداز یمن، کویت، بحرین، امارات‌متحدة عربی، قطر و عمان.

کشور سعودی که در گذشته به نام «الجزیره‌العربیه» شهرت داشته، اکنون به نام خاندان آل سعود شناخته می‌شود؛ خاندانی که فعالیت خود را از قرن دوازدهم هجری در «نجد» آغاز کرد. در این باره در جای دیگری سخن خواهیم گفت.

زمانی که ملک عبدالعزیز بر این کشور سلطه یافت، نام آن را به «المملکه‌العربیه السعودیه» تغییر داد. مساحت این کشور 000/240/2 کیلومتر مربع است. در شمال با اردن و عراق، در جنوب با یمن جنوبی و شمالی و در شرق با امارات، بحرین قطر و عمان همسایه است. نشان عمومی این کشور یک نخل در بالا، با دو شمشیر در پایین است که یکدیگر را قطع کرده‌اند. هر دوی اینها به نوعی فرهنگ عربی را در کشور عربستان سعودی نشان می‌دهد.

کشور سعودی، دارای شش منطقة بزرگ است که عبارتنداز:

1ـ منطقة حجاز، که مهم‌ترین شهرهای آن مکه، مدینه، طائف و جده است.

2ـ منطقة شمالی، که شهرهای مهم آن تبوک، حائل و عرعر است.

3ـ منطقة ربع‌الخالی، که مهم‌ترین شهرهای آن عبیله و شواله است.

4ـ منطقة شرقی، که مهم‌ترین شهرهای آن عبارتنداز دمام، ظهران و جبیل.

5ـ منطقة عسیر، که مهم‌ترین شهرهای آن نجران، ابها، خمیس و جیزان است.

6ـ منطقة نجد،‌ که مهم‌ترین شهرهای آن عبارتنداز:‌ ریاض، الخرج، درعیه، عنیزه و بریده.

منطقة حجاز

کلمة‌ حجاز از «حاجز» گرفته شده و به معنای «مانع» است. این نام بدین دلیل است که رشته‌کوه «سراه»‌ که از شمال تا جنوب در برابر دریای سرخ کشیده شده و طول آن 1760 کیلومتر است، دو قسمت را از یکدیگر جدا کرده که در یک سوی آن نجد و در سوی دیگر تهامه قرار گرفته است. بدین ترتیب، این کوهها مانعی در میان این دو ناحیه است و حجاز دقیقاً شامل بخش کوهستانی به سمت غرب؛ یعنی دریای سرخ است. در واقع، بخشی از حاشیة شرقی دریای سرخ را که مکه و مدینه در آن قرار دارد، حجاز می‌نامند.

حجاز چون دیگر نواحی جزیره‌العرب، بسیار خشک و کم آب است و تنها در برخی از وادی‌ها، آب‌های فصلی و یا چاه وجود دارد که از قدیم برخی از قبایل عرب را پیرامون خود گرد آورده است. به همین دلیل، در قدیم و تا چند دهة اخیر، یکجانشینی شهری و روستایی کمتر در حجاز وجود داشته و در زمان ظهور اسلام تنها چند ناحیه به عنوان مراکز شهری شناخته می‌شده است:‌ مکه، طائف،‌یثرب و خیبر.

شهر مکه و موقعیت جغرافیایی آن

مهمترین شهر و مقدس‌ترین نقطة حجاز، بلکه جزیره‌العرب، شهر مکه است. این شهر در فاصلة هشتاد کیلومتری شرق دریای سرخ واقع است. شهر مکه در طول 40 درجه و 9 دقیقه و عرض 31 درجه و 28 دقیقة خط استوا قرار گرفته و 330 متر از سطح دریا بلندی دارد.

فلسفة پیدایش این شهر که به نام «ام‌القری» نیز شناخته می‌شده، به دو جهت است: نخست مرکزیت عبادی و دوم مرکزیت تجاری آن. این شهر، در قرآن «بکه» هم نامیده شده است. در برخی از روایات، مکه نام حرم و بکه نام مکان کعبه دانسته شده است. در برخی نقلها «بکه» به معنای بکاء مردم در آن و در برخی دیگر «یبک الناس بعضهم بعضا» به معنای مزاحم شدن برخی بر برخی دیگر و در واقع ازدحام معنا شده است.

دربارة نامگذاری آن به «مکه»، اقوال مختلفی نقل شده است؛ از آن جمله گفته‌اند: مکه در اصل ترکیبی از «مک» و «رب» بوده. مک به معنای «بیت»‌ است و مکه یعنی بیت‌الرب یا بیت‌الله. در نقلی دیگر آمده است: بک به عنوان یک پسوند، به معنای واحه و وادی آمده، مثل «بعل‌بک» که به معنای وادی بک است. بدین ترتیب، براساس نامی که بطلمیوس برای مکه گفته است (یعنی «ماکارابا») باید این شهر را به نام وادی رب بشناسیم. برخی هم «مکرابا» را از کلمة عربی مقرب گرفته‌اند، اصطلاحی که به احتمال، مربوط به کسانی می‌باشد که مدعی نزدیکی به خدا، یا خدایان بوده‌اند. جدای از آنچه گذشت، معنای فراوانی بر بکه و مکه گفته شده که بسیاری از آنها حدسی است.

روشن است که در این نامگذاری‌ها یکی از عناصر اصلی، «رب» و «خانة» رب است. این مسأله، نشان‌دهندة شکل‌گیری این شهر بر گرد خانة خداوند است که خود تقدس کهن این شهر را آشکار می‌کند.

نام دیگر مکه «البلدالأمین» و «البلدالحرام» است که به تناسب مرکزیت عبادی آن، بر آن شهر اطلاق شده و مکرر در قرآن بر این بعد شهر تکیه شده است.

از مکه،‌ در نوشته‌های تاریخی نسبتاً قدیمی یاد شده و دلیلش آن است که مسیر تجارب از شامات به سمت یمن، از این ناحیه عبور می‌کرده است. افزون بر آن، باید تاریخ بنای این شهر را از زمان بنای کعبه و یا دست کم تجدید بنای آن دانست.

مکه در بعد دینی خود، دارای فضایل بی‌شماری است. مهم‌ترین فضیلت آن، وجود خانة خدا و مسجد‌الحرام و به تعبیر ابراهیم در سخن وی با خدا «بیتک‌المحرم» است. خداوند شهر مکه را در قرآن، در کناره کوه مقدس طور قرار داده و فرموده است: «و التین والزیتون و طور سینین و هذا البلد الامین»

خداوند همچنین دعای ابراهیم را دربارة این شهر اجابت کرد؛ زمانی که به پروردگار خود عرضر کرد: رب اجعل هذا بلداً آمناً وارزق اهله من الثمرات من آمن منهم بالله و الیوم الآخر» و آن را حرم امن خود قرار داد. رسول خدا به هنگام خروج از حرم می‌فرمود:

«ما اطیبک من بلد و احبک الی و لو لا ان قومی اخرجونی منک ما سکنت غیرک»

«چه شهر پاکی هستی تو و چقدر دوست داشتنی برای من. اگر نبود که قوم من،‌ مرا از این شهر بیرون کردند، جز در تو سکونت نمی‌کردم.»

امام باقر علیه‌السلام دربارة این شهر فرمود: «النائم بمکه کالمتهجد فی البلدان»؛ «خوابیدن در مکه مساوی شب زنده‌داری در شهرهای دیگری است.»

امام صادق علیه‌السلام نیز فرمود:


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق و بررسی در مورد جغرافیای جزیره‌العرب

تحقیق و بررسی در ورد جغرافیای مهاجرت 13 ص

اختصاصی از سورنا فایل تحقیق و بررسی در ورد جغرافیای مهاجرت 13 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 16

 

جغرافیای مهاجرت

جهانی شدن و مهاجرت

از دیدگاه اقتصادی، گروهی از کارشناسان و جامعه شناسان معتقدند که مهاجرت در حقیقت پاسخی است که به تأخیر روی داده در فرآیند توسعه کشورها داده می شود، زیرا اگر افراد زندگی مطمئنی در کشور خود داشته باشند، به سرزمین و کشور خود وابسته خواهند ماند و در همان محل زندگی خویش را تشکیل و ادامه خواهند داد. ولی اگر امیدی به اصلاح و بهبود شرایط زندگی خویش نداشته باشند، انگیزه کافی برای مهاجرت با هدف دستیابی به زندگی بهتر را خواهند داشت. هر اندازه دستمزدها و فرصت های شغلی بین کشورها یکسان نباشد، گرایش عمومی به مهاجرت افزایش خواهد یافت. مهاجرت را می توان راه حلی دانست که فرد یا خانواده برای گریز از شرایط نامطلوب زندگی می یابد

تحلیل تاریخی فرایند مهاجرت نشان می دهد که بین مهاجرت و توسعه در زمینه های گوناگون ارتباط وجود دارد. شکاف بین سطح زندگی افراد همواره عامل و انگیزه اصلی در پدید آمدن جریانهای مهاجرت نیست وانگهی همیشه این گروههای آسیب پذیر جامعه نیستند که مهاجرت می کنند. در قرن ۱۹ مهاجرتهایی که بین قاره ها صورت می گرفت در کشورهایی آغاز شد که انقلاب صنعتی در آنها پدید آمد نه در کشورهای فقیر اروپا. در دهه ۶۰ نیز مهاجرت های اروپایی نخست گریبانگیر مناطق توسعه یافته تر نظیر ایتالیا، اسپانیا و یونان شد.

در واقع آغاز فرآیند توسعه(اعم از ورود اقتصاد تجاری یا راهبرد ملی توسعه) توازن بین جمعیت و اقتصاد را بر هم زد و شرایط را برای جابه جایی کارگران فراهم  آورد. به این ترتیب پیش بینی و آینده نگری افرادی را که تصور می کردند روزی به رفاه دست می یابند، تغییر داد و هزینه جابه جایی آنها را فراهم آورد. بنابراین بدون آن که سعی کنیم تأثیر سیاستهای مهاجرتی در کشورهای مهاجرپذیر را بر فرآیند مهاجرت کاهش بدهیم، تحلیل اقتصادی که مبتنی بر مشاهده فرآیند مهاجرت است، اهمیت واقعی نیروهای بازار بالاخص شرایط عرضه و تقاضای نیروی کار در کشورهای مبدأ و مقصد را خاطرنشان می سازد. تحولات ساختاری و تعامل بین شرایط عرضه و تقاضای نیروی کار، به خوبی ظهور جریان مهاجرت را توجیه می کند.

سؤالی که مطرح می شود این است که آیا مهارتها قادر به تسهیل شرایط توسعه در کشورهای مبدأ هستند؟ برخی از اقتصاددانان بر این باورند که مهاجرت را می توان فرآیند تخصیص اعتبار و منابع بین کشورهای مبد أ و مقصد دانست که هر یک امکانات مختلفی از قبیل نیروی کار متخصص و غیرمتخصص، سرمایه و منابع طبیعی در اختیار دارند. از این رو منابع کسب درآمد در این کشورها متفاوت از یکدیگر خواهد بود. وانگهی مهاجرت در کشورهایی که با افزایش و انباشت نیروی کار مواجه هستند، باعث افزایش تولید حاشیه ای کسانی می شود که در آن کشور باقی مانده اند. در نتیجه انتقال دستمزد و حقوق مهاجران به افراد باقی مانده در کشور مبدأ، سطح زندگی این خانواده ها را بالا می برد. به عبارت دیگر مهاجرت عدم تعادل و توازن اقتصادی را که خود محصول آن است، کاهش می دهد و توسعه را در سطح بین المللی جابه جا می کند.

البته باید بین نتایج مثبت و کوتاه مدت مهاجرت بر سطح درآمد مهاجران و نتایج و پیامدهای مهاجرت بر جمعیت غیرمهاجر تمایز قایل شد. این مسئله نیز باید به گونه ای مشخص شود که آیا مهاجرت تأثیر قابل ملاحظه ای بر عوامل توسعه بالاخص انباشت سرمایه و رشد فن آوری دارد یا نه؟

به واقع تحلیل های ارائه شده، گواه وجود مکانیسم هایی است که با آغاز مهاجرت توازن را در بخش های مختلف اقتصادی بر هم می زند. به این ترتیب مهاجرت که بیشتر برای بهبود شرایط رفاهی مهاجران به کار می رود (که هدف اولیه مهاجران نیز به شمار می رود) تأثیر محدودی بر عوامل توسعه دارد.

به علاوه، انتقال سرمایه تأثیر دوگانه دارد: در کوتاه مدت، انتقال سرمایه موجب می شود بسیاری از اعضای خانواده مهاجران در کشور مبدأ به زندگی خود ادامه بدهند و در بلندمدت افرادی که تاکنون رغبتی به مهاجرت نداشتند و نیز خانواده های مهاجران قبلی نیز تصمیم به مهاجرت می گیرند. تاریخ مهاجرت ها گواه این مدعی است که هر گونه رابطه مثبت بین مهاجرت و توسعه مستلزم وجود برخی نهادها و بازاریابی(نظیر بازار کار، سرمایه و اعتبار) است که عموماً نیز وجود ندارند و فقدان آنها یکی از دلایل مهاجرت به خارج از کشور می باشد. وانگهی چنین رابطه ای مستلزم برخورداری از سیاستهای توسعه مناسبی است و امکان بهره وری مطلوب از انباشت سرمایه مهاجران را فراهم می آورد. به این ترتیب مهاجرت بین المللی اروپاییان به کشورهای شمال آمریکا در کنار عواملی نظیر تجارت و جریان یافتن سرمایه ، عامل مهمی در همگرایی دستمزدهای واقعی بین ساکنان و مردم این دو قاره به شمار می رود. مهاجرتهای انجام


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق و بررسی در ورد جغرافیای مهاجرت 13 ص

تحقیق و بررسی در مورد جغرافیای ایران 30 ص

اختصاصی از سورنا فایل تحقیق و بررسی در مورد جغرافیای ایران 30 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 30

 

فهرست

آب و هوای ایران…..…….…………..……………………………………………………….1

آب های ایران…..…...………..……………………………………………………………….3

آب های زیرزمینی…..……...………………………………………………………………6

دریاهای ایران………………..……………………………………………………………….7

جزایر ایران….….……………………………………………………………………………..11

چشم انداز گیاهی وزندگی جانوری ایران…......………………………….13

مرز های جغرافیایی و سیاسی ایران…..…....….…………………………….16

دین و مذهب و زبان………....…..………………………………………………………16

جمعیت و پراکندگی در ایران……....……….…………………………………….19

تحول رشد جمعیت ایران…….…………………………………………………….19

ساخت جنسی و سنی..………….…………………………………………………….20

نوع خانوار و پراکندگی ایران…...…..……..………………………………………21

توزیح جمعیت…..………..………………………………………………………………..22

کشاورزی و منابع طبیعی در ایران…….…….…..……………………………23

مشخصات کشاورزی….…..……...…………………………………………………….24

صنعت در ایران….…...……..….………………………………………………………….25

تقسیمات کشوری..….…….….……...………………………………………………….27

پایتخت…..…………………………………………………………………………………....28

ویژگی جمعیت…….….….………………………………………………………………..29

ویژگی های اقتصادی در تهران…...…..…………….…………………………..30

موقعیت……….………………………………………………………………………………………………37

وسعت و شکل گیری جغرافیای ایران..…….……………………………………………39

ناهمواری های ایران…..……………...………………………………………...……………………40

تقسیم بندر ناهمواری های ایران….….………...…………………………………………..41

حکومت و قوای سگا نه….………………………………………………………………………..50

جغرافیای ایران

آب و هوای ایران

ایران در منطقه معتدله خشک شمالی و در عرض متوسط روی کره زمین در ناحیه جنب استوایی و استوایی قرار دارد. همین موقع جغرافیایی با دوری از دریاهای بزرگ، به ویژه جریانات هوایی موجب شده است تا آب و هوای ایران خشک و بَرّی باشد، اما به سبب وسعت بسیار و وجود عوارض گوناگون طبیعی مانند ارتفاعات بلند در شمال و مغرب و پستیهای وسیع، چون دشتهای مرکزی در داخل فلات و افزون بر آن، مجاورت دریای خزر و خلیج فارس و اقیانوس هند ـ که هر یک از این افقها، اقلیمی جداگانه می‌سازند، ایران از اقلیم مختلف و آب و هوای متنوع برخوردار است. ایران فلاتی مرتفع، نزدیک به دشتهای وسیع آسیا که ارتفاع متوسط آن حدود 1200 متر از سطح دریاست. وضع چین‌خوردگیها و ارتفاعات که بلندی برخی از آنها از 4000 متر بیشتر است و وجود دریاهای شمال و جنوب که دور از نواحی مرکزی قرار دارند، به ویژه وضع قرار گرفتن کوهها که بر گرد ایران حلقه زده‌اند این کشور را از جمله کشورهای نادر جهان قرار داده است که می‌توان در آن انواع آب و هوا را شاهد بود.

ارتفاع کوههای ایران بقدری بلند است که از تأثیر بادهای مرطوب دریای خزر، دریای مدیترانه و خلیج فارس در نواحی داخلی ایران جلوگیری می‌کند. به همین سبب، دامنه‌های خارجی این کوهها دارای آب و هوای مرطوب بوده و دامنه‌های داخلی آن خشک است. در کرانه‌های جنوبی دریای خزر، آب و هوا معتدل و میزان بارندگی آن به ویژه در سواحل غربی گیلان بیشتر از دیگر نقاط است. مقدار متوسط گرمای سالانه در حدود 18 درجه سا نتیگراد است. آب و هوای قسمت غربی کشور مدیترانه‌ای است و در نواحی جنوبی آن، آب و هوای نیمه صحرایی گرم نیز بر آن تأثیر می‌گذارد. در این نواحی، تابستا نها با گرمای سختی در درّه‌ها و هوای معتدل در ارتفاعات همراه بوده و در زمستانها هوای معتدل در درّه‌ها و سرمای سخت در ارتفاعات حکم فرماست.

در نواحی جنوبی، با وجود هوای مرطوبی که در سرتاسر این منطقه حاکم است، میزان حرارت بالاست، به طوری که حداکثر گرما در خوزستان به 54 درجه سانتیگراد نیز می‌رسد. از ویژگیهای این ناحیه تابستانهای گرم و زمستانهای معتدل است و اختلاف درجه حرارت در فصول مختلف و شب و روز زیاد نیست. به سبب وجود کوههای البرز در شمال و رشته کوههای زاگرس در غرب کشور، نواحی داخلی فلات ایران دارای آب و هوای خشک و بیابانی است. با توجه به مطالب بالا، سه نوع آب و هوا به طور کلی در ایران دیده می‌شود: آب و هوای بیابانی و نیمه بیابانی، آب و هوای معتدل کوهستانی و آب و هوای معتدل خزری.

آبهای ایران

رودهای ایران را از نظر مقدار آب آنها می‌توان به دو دسته تقسیم کرد:

یکی رودهای دائمی که پیوسته و به طور دائم در بستر آنها آب جریان دارد و دارای آبگیر مشخص هستند و دیگری رودهای موقت یا فصلی که فقط درفصول پرباران آب دارند و در دیگر فصول، کم‌آب و بلکه خشک‌اند. رودهای ایران از حیث آبریزها به سه حوضه عمده تقسیم می‌شوند:

حوضه آبریز دریای خزر؛

حوضه آبریز خلیج فارس و دریای عمان؛

حوضه آبریز داخلی.

حوضه آبریز دریای خزر : دریای خزر سطح مبنای رودخانه‌هایی است که آبهای ارتفاعات البرز، کوههای خراسان، کوههای کردستان و بخشی از فلات آذربایجان را از حوضه‌ای به مساحت تقریبی 206750 کیلومترمربع کشیده و به حوضه جنوبی این دریا می‌رساند.

مهمترین رودخانه‌های این حوضه از مغرب به مشرق عبارتند از: ارس، سفیدروس، چالوس، هراز، گرگان و اترک.

حوضه آبریز خلیج فارس و دریای عمان : این حوضه وسیع‌ترین حوضه آبریز ایران و از کردستان غربی تا بلوچستان شرقی شامل مجموع ناهمواریهای زاگرس و ارتفاعات جنوبی جازموریان است. الوند و زردکوه دو منبع بزرگ تأمین آب رودخانه‌های عظیم این حوضه به شمار می‌آیند و غالب رودخانه‌هایی که در پیچ و خم درّه‌های زاگرس غلتیده و آبهای کف‌آلود را از درّه‌ای به درّه دیگر منتقل ساخته، سپس در جلگه خوزستان گسترش می‌یابند، از این منابع سرشار سرچشمه می‌گیرند. مهمترین رودخانه‌های این حوضه از مغرب به مشرق عبارتند از: گاماساب، کارون، جراحی، شور و میناب.

حوضه‌های آبریز داخلی : بین رشته کوههای زاگرس و رشته کوههای مرکزی، همچنین میان کوههای مرکزی و رشته کوههای شرقی، حوضه‌های پست داخلی قرار گرفته‌اند که همگی ظاهری کاسه مانند (ناودیس) دارند. صفت مشترک رودخانه‌های تابع این حوضه‌های نامنظم و قلیل، یک دوره کوتاه طغیان و کاهش سریع مقدار آب است و هر قدر به طرف مشرق نزدیک شویم، بستر رودخانه‌ها در فصول گرما خشک شده و وسعت سطوح مبنا که معمولاً گودالهای کوچک و پراکنده هستند، محدودتر می‌شود. حوضه‌های آبریز داخلی با توجه به موقعیت جغرافیایی، تفاوت آب و هوا و اختلاف ارتفاع سطح پایه شبکه آبها به شرح زیرند:

حوضه آبریز غربی؛

حوضه‌های آبریز مرکزی؛

حوضه‌های آبریز شرقی.

حوضه آبریز غربی (دریاچه اورمیه): دریاچه اورمیه در ارتفاع 1225 متر از سطح دریا واقع شده و وسعت آن به 6000 کیلومتر مربع بالغ می‌شود. این گودال حوضه وسیعی را تشکیل می‌دهد که رود ارس و ارتفاعات سهند و سبلان حد شمالی و شرقی،‌ درّه سفیدرود و کوههای کردستان حد جنوب شرقی و جنوبی، و کوههای مرزی حد غربی آن را تشکیل می‌دهند. آب دریاچه بسیار شور و تلخ و املاح آن در حدود 23% است،‌ به علت زیادی املاح، به جز موجودات ذره‌بینی محدودی، هیچ نوع ماهی و جانوری در آن زندگی نمی‌کند. در وسط دریاچه حدود 56 جزیره کوچک و بزرگ وجود دارد که از همه معروفتر جزیره اسلامی (شاهی) است که قسمت شرقی آن در موقع پس‌روی آب به شبه جزیره تبدیل می‌شود.

چشمه‌های آب معدنی شامل آبهای گوگردی و گازدار و قلیایی و نمکی و غیره در ارتفاعات دریاچه وجود دارد که از نظر بهداشتی و درمانی مفیدند. در فصل تابستان، مردم برای استفاده از این چشمه‌ها و نیز گل و لای و لجنهای اطراف دریاچه به بنادر آن روی می‌آورند. مهمترین رودهای این حوضه عبارتند از: تلخه رود، زرینه رود، سیمینه رود.

حوضه‌های آبریز مرکزی : در فاصله کوههای بینالود و آلاداغ درخراسان، دامنه جنوبی البرز در شمال، پیشکوههای داخلی زاگرس در مغرب و جنوب و دامنه‌های غربی کوههای کرمان و طبس، حوضه‌های آبریز پهناور مرکزی ایران را تشکیل می‌دهند که مساحت آن بیش از 455000 کیلومتر مربع است. این حوضه‌ها عبارتند از:

حوضه آبریز دریاچه قم (دریاچه نمک)؛

حوضه آبریز باتلاق گاوخونی؛

حوضه آبریز دریاچه‌های نیریز، مهارلو، پریشان.

حوضه‌های آبریز شرقی : در مشرق ایران در حد فاصل بین فلات ایران و افغانستان منطقه پستی قرار دارد که از شمال به جنوب از مجموعه‌ای از عوارض مرکب از درهّ‌ها و دشت‌ها، گودالها و باتلاقها تشکیل یافته و منطقه‌ای طبیعی در حد فاصل این دو فالت ایجاد کرده است.

هریرود که در سرحد ایران «تجن» نامیده می‌شود، پس از خروج از افغانستان درّه خود را در همین سرزمین پست رو به شمال حفر کرده و بخشی از بستر آن مرز ایران


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق و بررسی در مورد جغرافیای ایران 30 ص