سورنا فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

سورنا فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

مقاله درباره حافظ شیرازی 10 ص

اختصاصی از سورنا فایل مقاله درباره حافظ شیرازی 10 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 10

 

حافظ شیرازی

الا ای آهوی وحشی کجایی

الا ای آهوی وحشی کجایی مرا با توست چندین آشنایی

دو تنها و دو سرگردان دو بیکس دد و دامت کمین از پیش و از پس

بیا تا حال یکدیگر بدانیم مراد هم بجوییم ار توانیم

که می‌بینم که این دشت مشوش چراگاهی ندارد خرم و خوش

که خواهد شد بگویید ای رفیقان رفیق بیکسان یار غریبان

مگر خضر مبارک پی درآید ز یمن همتش کاری گشاید

مگر وقت وفا پروردن آمد که فالم لا تذرنی فردا آمد

چنینم هست یاد از پیر دانا فراموشم نشد، هرگز همانا

که روزی رهروی در سرزمینی به لطفش گفت رندی ره‌نشینی

که ای سالک چه در انبانه داری بیا دامی بنه گر دانه داری

جوابش داد گفتا دام دارم ولی سیمرغ می‌باید شکارم

بگفتا چون به دست آری نشانش که از ما بی‌نشان است آشیانش

چو آن سرو روان شد کاروانی چو شاخ سرو می‌کن دیده‌بانی

مده جام می و پای گل از دست ولی غافل مباش از دهر سرمست

لب سر چشمه‌ای و طرف جویی نم اشکی و با خود گفت و گویی

نیاز من چه وزن آرد بدین ساز که خورشید غنی شد کیسه پرداز

به یاد رفتگان و دوستداران موافق گرد با ابر بهاران

چنان بیرحم زد تیغ جدایی که گویی خود نبوده‌ست آشنایی

چو نالان آمدت آب روان پیش مدد بخشش از آب دیده‌ی خویش

نکرد آن همدم دیرین مدارا مسلمانان مسلمانان خدا را

" حافظ " در بلندای اعتراض و اندرز

انسانهای وارسته اززاویه والای دیدگاه خویش نمی توانند هم نوع و بنی آدم را درپستنای خواسته های نفسانی و حضیض حقارت های حیوانی مشاهده نمایند .

با این تعریف ، فریاد اعتراض لسان الغیب رو به سوی اشرف مخلوقات بازتاب طبیعی روح بزرگ انسانی رسته ازبند است انسانی که صفیرنیوش کنگره عرض گشته و خود را مسئول ابلاغ این صفیربه خلق می داند انسانی که ازغبارراه را تا رسیدن به خورشید پشت سرنهاده و دلش کانون انتشار نور به آفاق گشته است .بعد از این ، نور به آفاق دهم از دل خویش

که به خورشید رسیدیم و غبار آخر شد

نوع هر ابلاغ مخاطب خاص خود را می طلبد و شعاع ابلاغ انسانها به یکدیگر بستگی تام به کمال روحی ایشان دارد . یعنی هر چه انسان کامل ترگشت ، مخاطبان وی به موزارات تعدد و کثرت خواهند یافت و آنگاه که ابلاغ گرشخصی یا لقب لسان الغیب باشد طبیعی است که خطاب وی دایره وسیع جهان و جهانیان را شعاع خواهد زد .

در پیامد مطلب مشروح تر درباره رازکلمات بحث خواهد شد اکنون اما جهت آمادگی ذهن بالا شاره باید نوشت رسول مامور ابلاغ است. آن کس که به راز کلمه الله ره یافت مامور ابلاغ کلمه توحید است(پیامبران الهی)؛ و کسانی دیگر که در پرتو رهیافت پیامبران موفق به کشف راز کلماتی دیگر درحیطه همت و استعداد خویش می شوند باید در ابلاغ آن جهد و استقامت می ورزند . که حافظ نبود بر رسول غیر بلاغ .

و خاستگاه فریادهای خواجه محققا دریافت چنین رازی است و اهتمام عظیم وی بر نجات انسان از یوغ تمام اسارتهای مادی و تعلقات خاکی و دنیوی لازمه این دریافت است. ومی بینیم که تهمتنانه و بی محابا نخست آن را که رفتار و کردارشان تاثیر مستقیم در تربیت خلق دارد( دستگاه حکومتی) و سپس وابستگان و کارگزاران حکومت ( قاضی ، فقیه ، محتسب ، شحنه ، مفتی ، عسس ، واعظ و ... ؛ یعنی آنان که بر عمود این خیمه تکیه کرده اند و زیر چتر آن سایبانی برای حشمتها و عشرتها خود یافته اند)، آنگاه مردم تحت نفوذ ایشان (ملت) را در تمام دیوانش با هشدارهای پیامبرانه به هدایت و رهگشایی می نشیند و چراغ تابان شعرش را که شعله از سوی خورشید سوز دارد کار افزار رهایی خلق از چنگال هر چه جز حق است قرار می دهد و دراین راستا حتی از ملامت نمودن صریح و انتقاد کردن بی شایبه ازخویش نیز مستمسکی عاقلانه می سازد تا پذیرش انتقادش بر مذاق کژراهان، تلخ وتند ننمایند. بدینوسیله با قلمداد کردن خویش در زمره و شمار آنان فریادش را سهل و رسا با قوسی آسمانگیر به گوش همگان از عوام وخواص می رساند .

چه بسیار اتفاق افتاده که لسان الغیب بنا به دلایلی نمی توانسته مستقیما شخص و یا جمع مورد نظرش را به شلاق انتقاد بکشد لاجرم خود را نیز در همان طیف و ردیف گنجانده آنگاه بی ترس از هیچ عقوبتی بدین شیوه بخردانه تازیانه غریوش را برگرده کجتابان خونین نموده است ، بدین گونه فشرده و فسرده بانگ اعتراضش را که از رهیابی به راز کلمات ریشه گرفته دلنشین و گوشنواز در زیر گنبد مینا به یادگار نهاده است.

می خور که شیخ و حافظ و مفتی و محتسب

چون نیک بنگری ، همه تزویر می کنند

*

آتش زهد و ریا خرمن دین خواهد سوخت

حافظ این خرقه پشمینه بیانداز و برو

*

حافظ این خرقه بینداز، مگر جان ببری

کاتش از خرمن سالوس وکرامت برخاست

*

شرممان باد ز پشمینه آلوده خویش


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درباره حافظ شیرازی 10 ص

تحقیق درباره راز موفقیت حافظ

اختصاصی از سورنا فایل تحقیق درباره راز موفقیت حافظ دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 73

 

راز موفقیت حافظ

نام محقق: آرش رفیعی

نام استاد: خان محمدی

رشته: حسابداری

مدد از خاطر رندان طلب ای دل، ورنه

کار صعب است مبادا که خطایی بکنیم

حمد خدایی را که دوستی او مؤمنان را ذخیرة سعادات ابدی و نصرت او وسیلة سیادات سرمدی است. خدایی که شقة بارگاه کبریایش از هر گمان که دوایر وهم و خیال محیط آن است منزه و دامن سرادقات جلالش از دسترسی عقل و اندیشه مقدس و متعالی است. خدایی که اظهار محاسن هر جمیلی از عوارف لطف اوست و ستر معایب هر قبیحی از ذوارف کرم او.

درود خدا بر نخستین تجلی و آخرین پیامبر، که خاک نشینان بادیه امکان و گمگشتگان بیداری حرمان را به روضة امان هدایت و به دولت ایمان، سعادت بخشید.

از کجا باید آغاز کرد؟

در کنار دانستن هدف و شناختن راهی که به آن ختم می گردد، از کجا آغاز کردن قطعاً و حتماً در دست یافتن به مقصود و وصول به مطلوب بسیار مؤثر و قابل اعتنا می‌باشد. زیرا همانطور که اگر معمار نخستین خشت هر بنایی را کج بر زمین نهد تا ثریا دیوار کج می رود، ندانستن و نشناختن موضوع شروع تحقیق، انسان جستجوگر را به بیراهه های تاریخ می کشاند، ترکستان خیال به جای کعبة‌مقصد و مقصود و روی به سراب دارد. نتیجتاً نه تنها به آرزویش نمی رسد بلکه آنچه به بشر پیشکش می‌کند غیر واقعیت هایی می باشدکه در مسیر «گم کرد، راه مقصود» بدست آورده است.

بـخش یـکم

عـصر حـافظ


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره راز موفقیت حافظ

خواجه شمس الدین محمد بن محمد حافظ شیرازی

اختصاصی از سورنا فایل خواجه شمس الدین محمد بن محمد حافظ شیرازی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 41

 

خواجه محمد حافظ شیرازی

 

خواجه شمس الدین محمد بن محمد حافظ شیرازی (حدود ۷۲۷-۷۹۲ هجری قمری)، شاعر و غزلسرای بزرگ قرن هشتم ایران و یکی از سخنوران نامی جهان است. در خصوص سال دقیق ولادت او بین مورخین و حافظ شناسان اختلاف نظر است. دکتر ذبیح الله صفا ولادت او را در ۷۲۷ (تاریخ ادبیات ایران) و دکتر قاسم غنی آن را در ۷۱۷ (تاریخ عصر حافظ) می‌دانند. برخی دیگر از محققین همانند علامه دهخدا بر اساس قطعه ای از حافظ ولادت او را قبل از این سال‌ها و حدود ۷۱۰ هجری قمری تخمین می‌زند(لغتنامه دهخدا، مدخل حافظ). آنچه مسلم است ولادت او در اوایل قرن هشتم هجری قمری و بعد از ۷۱۰ واقع شده و به گمان غالب بین ۷۲۰ تا ۷۲۹ روی داده‌است.

سال وفات او به نظر اغلب مورخین و ادیبان ۷۹۲ هجری قمری می‌باشد. (از جمله در کتاب مجمل فصیحی نوشته فصیح خوافی(متولد ۷۷۷ ه.ق.) که معاصر حافظ بوده و همچنین نفحات الانس تالیف جامی(متولد ۸۱۷ ه.ق.) صراحتاً این تاریخ به عنوان سال وفات خواجه قید شده‌است). مولد او شیراز بوده و در همان شهر نیز وفات یافته‌است.

نزدیک به یک قرن پیش از تولّد او (یعنی در سال ۶۳۸ ه‌ق - ۱۲۴۰ م) محی‌الدّین عربی دیده از جهان فروپوشیده بود، و ۵۰ سال قبل ازآن (یعنی در سال ۶۷۲ ه‌ق - ۱۲۷۳ م) مولانا جلال‌الدّین محمد بلخی (رومی) درگذشته بود.

بسیاری حافظ شیرازی را بزرگترین شاعر ایرانی تمام دورانها می‌دانند. اشعار حافظ را غزل می‌گویند و بن‌مایه غالب غزلیات او عشق است.

حافظ به همراه سعدی، فردوسی و مولانا چهار رکن اصلی شعر و ادبیات فارسی را شکل داده‌اند

بلبل از فیض گل آموخت سخن، ورنه نبود

     

این‌همه قول و غزل تعبیه در منقارش (حافظ)

حافظ را در زمرهٔ چیره‌دست‌ترین استادان غزل‌سرایی در زبان فارسی دانسته‌اند (صفحهٔ ۲۲۴ Arthur Arberry) موضوع غزل وصف معشوق، می، و مغازله‌است و غزل‌سرایی را باید هنری دانست ادبی، که درخور سرود و غنا و ترانه پردازی‌ست.

با آنکه حافظ غزل عارفانهٔ مولانا و غزل عاشقانهٔ سعدی را پیوند زده‌است، نوآوری اصلی به‌سبب تک بیت‌های درخشان، مستقل، وخوش‌مضمون فراوانی ست که ایجاد کرده‌است. استقلالی که حافظ از این راه به غزل داده به میزان زیادی از ساختار سوره‌های قرآن تأثیر گرفته‌است، که آن را انقلابی در آفرینش اینگونه شعر دانسته‌اند (صفحهٔ ۳۴ حافظ‌نامه، شرح الفاظ، اعلام، مفاهیم کلیدی و ابیات دشوار حافظ، بخش اوّل.)

حافظ و پیشینیان

یکی از باب‌های عمده در حافظ‌شناسی مطالعهٔ کمّی و کیفی میزان، گستره، مدل، و ابعاد تأثیر پیشینیان و هم‌عصران بر هنر و سخن اوست. این نوع پژوهش را از دو دیدگاه عمده دنبال کرده‌اند: یکی از منظر استقلال، یگانگی، بی نظیری، و منحصربه‌فرد بودن حافظ و اینکه در چه مواردی او اینگونه‌است. دوّم از دیدگاه تشابهات و همانندی‌های آشکار و نهانی که مابین اشعار حافظ و دیگران وجود دارد.

از نظر یکتا بودن، هر چند حافظ قالب‌های شعری استادان پیش از خودش و شاعران معاصرش همچون خاقانی، نظامی، سنایی، عطار، مولوی، عراقی، سعدی، امیر خسرو، خواجوی کرمانی، و سلمان ساوجی را پیش چشم داشته، زبان شعری، سبک و شیوهٔ هنری، و نیز اوج و والایی پیام‌ها و اندیشه‌های


دانلود با لینک مستقیم


خواجه شمس الدین محمد بن محمد حافظ شیرازی

رند در دیوان حضرت حافظ

اختصاصی از سورنا فایل رند در دیوان حضرت حافظ دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 22

 

واژه رند در دیوان حضرت حافظ

تاریخچه واژه رند

رند، واژه‌ای فارسی است به معنای زیرک، حیله‌گر، منکر، بی‌قید و لاابالی، بی‌سر و پا و آن که پایبند آداب و رسوم عمومی و اجتماعی نباشد و مصلحت‌اندیشی را انکار کند و هرچه پیش بیاید انجام دهد و بگوید. در اصطلاح تصوف، کسی است که ظاهر خود را در ملامت دارد و باطنش سالم باشد و نیز، دوستدار ذاتی که از التفات به غیر خدا آزاد گشته است، به تمامی گرفتار او شده، جز او کسی را نشناسد و جز او نبیند و نیندیشد. او کسی است که تمام رسوم ظاهری و قید و بندهای معمول را رها کرده و محو حقیقت شده باشد، اسرار حقیقت را دریافته و شریعت و طریقت را طی کرده باشد و به عبارت دیگر، به هیچ قیدی جز خدا مقید نباشد. واژۀ رند در تاریخچۀ خود سه مرحله را پشت سر گذاشته است:

در مرحلۀ نخست، این واژه معنایی منفی دارد.

در مرحلۀ دوم، در متون عرفانی (به ویژه شعر) شخصیتی مطلوب دارد و برخی از خصوصیات ناپسندِ وی، مثل باده‌پرستی و لاابالی‌گری، مظهر وارستگی و سرمستی و رهایی از بندِ تعلقات می‌شود و این فحوای مثبت در شعر حافظ به اوج شکوفایی خود می‌رسد، به گونه‌ای که رند و رندی از واژه‌های نهادین شعر او به شمار می‌آید. در مرحلۀ سوم، رند دوباره معنایی منفی می‌یابد، چنان که امروزه در ایران رند به آدمی فرصت‌طلب گفته می‌شود که جز به سود خود و زیان دیگران به چیز دیگری نمی‌اندیشد و ترکیباتی از آن نیز، مانند کهنه‌رند و مردِ رند و خرمرد رند، کاربرد دارد. شماری از ترکیباتی که با واژۀ رند در شعر فارسی به کار رفته، چنین است: رند اوباش، رند بازاری، رند بی‌سر و پا، رند پارسا، رند جامه‌سوز، رند جرعه‌نوش، رند خداشناس، رند خرابات، رند ره‌نشین، رند صاحبدل، رند قلندر، رند لاابالی، رند لوند، رند مفلس قلاش و رند میکده.

واژۀ رند در آغاز معنایی منفی و ناپسند داشته است، دارای هیچ‌گونه اشارۀ عرفانی و فحوای مثبت نبوده و برابر بود با مردم بی‌سر و پا و اراذل و اوباش. در میان شاعران فارسی زبان، رند نخستین بار در دیوان سنایی غزنوی (ـ ۵۲۵/۵۳۵ق) است که فحوایی مثبت می‌پذیرد و ارزشی والا می‌یابد. برای نمونه، او در شعرهایش رندی و ناداشتی [= فقر] را در روز رستاخیز خوب می‌داند، رند را با خرابات و می‌پرستی و مستی مرتبط می‌گرداند و مذهب و شیوۀ او را قلاشی می‌داند و در کنار این‌ها عقیده دارد که: از بند علایق نشود نفس تو آزاد تا بندۀ رندان خرابات نگردی تا خدمت رندان نگزینی به دل و جان شایستۀ سکان سماوات نگردی خیام نیز در رباعیات خویش واژۀ رند را به کار برده است و او را نیست انگار و آنارشیستی معرفی می‌کند که نمودگار لاابالیگری و بی‌هراسی است: رندی دیدم نشسته بر خنگ زمین نه کفر، نه اسلام، نه دنیا و نه دین نه حق، نه حقیقت، نه شریعت، نه یقین اندر دو جهان که را بود زهرۀ این؟ عطار نیشابوری (۵۴۰ـ۶۱۸ق) رند را مفلس قلاش و قلندر و عاشق پیشه و لاابالی و باده‌نوش وصف می‌کند. در غزلی در توصیف صفات رند آورده است: گرچه من رندم ولیکن نیستم دزد شب رو، رهزن و دریوزه‌گر نیستم مرد ریا و زرق و فن فارغم از ننگ و نام و خیر وشر چون ندارم هیچ گوهر در درون می‌نمایم خویش را من بدگهر رند سعدی شخصیتی است منفی و مست و باده‌خوار و نافرزانه و شاهدباز و البته، مخالف زهد و زاهد و ننگ و نام. در شعر سلمان ساوجی (ـ ۷۷۸ق)، رند پربهاست و شباهت شگفت‌انگیزی با رند شعرهای حافظ دارد:

درون صافی از اهل صلاح و زهد مجوی که این نشانۀ رندان دردی‌آشام است مکن ملامت رندان و ذکر بد نامی که هرچه پیش تو ننگ است، پیش ما نام است ● رندی حضرت حافظ

دکتر تقی پورنامداریان در گمشده لب دریا پیرامون رندی حافظ می‌آورد: "رند، چهرۀ محبوب دیگری است که آن هم تصویر «منِ» شعری حافظ است. رند نیز نقطۀ مقابل صوفی و شیخ و زاهد و مفتی و محتسب است و در کنار پیرمغان و حافظ. اگر پیر مغان اغلب چهرۀ حکیمانه و متفکر حافظ را می‌نماید، رند بیشتر چهرۀ عامی نما و پرخاشجویانه و گستاخانه و شیدا و شیفته گونۀ او را نشان می‌دهد به همین سبب رند شعر حافظ، رند بازاری که خود مظهر طمعکاری و ریا و تظاهر است، نیست، بلکه رند مدرسی و روشنفکر است.

به عبارت دیگر اگر «منِ» شاعرانۀ حافظ نمایندۀ انسان طبیعیِ مقیم در عالم برزخی و مقام عدل انسانی است، پیر مغان چهرۀ معمولاً معقول و روحانی و رند چهرۀ محسوس و نفسانی اوست. این هر سه بر خلاف گروه مقابل مهم‌ترین صفتشان آن است که نه ادعای تدین و تقدس و بی‌اعتنایی به دنیا و تعلقات دنیوی دارند و نه از طریق لباس خاص یا انتساب به دسته و گروهی تظاهر به صلح و پاکی و وارستگی می‌کنند. اینان بی آن که مثل ملامتیه برای بد نام کردن خود پیش خلق در کارهای گناه آلود و خلاف عادت افراط کنند، آن چه گروه نخست به ظاهر منع می‌کنند تا پیش خلق نیک بنمایند، انجام می‌دهند و موجه می‌شمارند. این شیوۀ رفتار ـ که البته در عالم شعر حافظ وجود دارد و نه در عالم واقع ـ بر خلاف شیوۀ


دانلود با لینک مستقیم


رند در دیوان حضرت حافظ

مقاله زندگی نامه حافظ شیرازی

اختصاصی از سورنا فایل مقاله زندگی نامه حافظ شیرازی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله زندگی نامه حافظ شیرازی


مقاله زندگی نامه حافظ شیرازی

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 فرمت فایل:word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  تعداد صفحات:33

خواجه شمس الدین محمد بن محمد حافظ شیرازی (حدود 727-792 هجری قمری)، شاعر و غزلسرای بزرگ قرن هشتم ایران و یکی از سخنوران نامی جهان است. در خصوص سال دقیق ولادت او بین مورخین و حافظ شناسان اختلاف نظر است. دکتر ذبیح الله صفا ولادت او را در 727 (تاریخ ادبیات ایران) و دکتر قاسم غنی آن را در 717 (تاریخ عصر حافظ) می دانند. برخی دیگر از محققین همانند علامه دهخدا بر اساس قطعه ای از حافظ ولادت او را قبل از این سال ها و حدود 710 هجری قمری تخمین می زند(لغتنامه دهخدا، مدخل حافظ). آنچه مسلم است ولادت او در اوایل قرن هشتم هجری قمری و بعد از 710 واقع شده و به گمان غالب بین 720 تا 729 روی داده است.

سال وفات او به نظر اغلب مورخین و ادیبان 792 هجری قمری می باشد. (از جمله در کتاب مجمل فصیحی نوشته فصیح خوافی(متولد 777 ه.ق.) که معاصر حافظ بوده و همچنین نفحات الانس تالیف جامی(متولد 817 ه.ق.) صراحتاً این تاریخ به عنوان سال وفات خواجه قید شده است). مولد او شیراز بوده و در همان شهر نیز وفات یافته است.

نزدیک به یک قرن پیش از تولّد او (یعنی در سال 638 ه‌ق - 1240 م) محی‌الدّین عربی دیده از جهان فرو‌پوشیده بود، و 50 سال قبل از‌آن (یعنی در سال 672 ه‌ق - 1273 م) مولانا جلال‌الدّین محمد بلخی (رومی) درگذشته بود.

بسیاری حافظ شیرازی را بزرگترین شاعر ایرانی تمام دورانها می‌دانند. اشعار حافظ را غزل می‌گویند و بن‌مایه غالب غزلیات او عشق است.

حافظ به همراه سعدی، فردوسی و مولانا چهار رکن اصلی شعر و ادبیات فارسی را شکل داده اند. تبحر حافظ در سرودن غزل بوده و با ترکیب اسلوب و شیوه شعرای پیشین خود سبکی را بنیان نهاده که اگر چه پیرو سبک عراقی است اما با تمایز ویژه به نام خود او شهرت دارد. برخی از حافظ پژوهان شعر او را پایه گذار سبک هندی می دانند که ویژگی اصلی آن استقلال نسبی ابیات یک غزل است (حافظ نامه، خرمشاهی). دیوان او مشتمل بر حدود 500 غزل، چند قصیده، دو مثنوی، چندین قطعه و تعدادی رباعی است. با این حال عمده شهرت وی در سرودن غزل است. مضامین غزلیات او عمدتاً متاثر از تالمات روحی، اعتقادات مذهبی و شخصی، اخلاق، عشق و تحت تاثیر وقایع سیاسی و حوادث اجتماعی عصر خود است.

حافظ به زبان عربی یعنی نگه دارنده و به کسی گفته می‌شود که بتواند قرآن را از حفظ بخواند.

آرامگاه حافظ شیرازی

آرامگاه حافظ در شب

از زندگی حافظ اطلاع چندانی در دست نیست. آنچه از فحوای تذکره ها بدست می آید بیشتر افسانه هایی است که از این شخصیت در ذهن عوام ساخته و پرداخته شده است. در اشعار او نیز که می تواند یگانه منبع موثق زندگی او باشد اشارات اندکی از زندگی شخصی و خصوصی او یافت می شود. با این همه آنچه با تکیه به اشارات دیوان او و برخی منابع معتبر قابل بیان است آن است که او در خانواده ای از نظر مالی در حد متوسط جامعه زمان خویش متولد شده.( با این حساب که کسب علم و دانش در آن زمان اصولاً مربوط به خانواده های مرفه و بعضاً متوسط جامعه بوده است. ) در نوجوانی قرآن را با چهارده روایت آن از بر کرده و از همین رو به حافظ ملقب گشته. در دوران امارت شاه شیخ ابواسحاق (متوفی 758 ه.ق) به دربار راه پیدا کرده و احتمالاً شغل دیوانی پیشه کرده است. (در قطعه ای با مطلع "خسروا، دادگرا، شیردلا، بحرکفا / ای جلال تو به انواع هنر ارزانی" شاه جلال الدین مسعود برادر بزرگ شاه ابواسحاق را خطاب قرار داده و در همان قطعه بصورت ضمنی قید می کند که سه سال در دربار مشغول است. شاه مسعود تنها کمتر از یکسال و در سنه 743 حاکم شیراز بوده است و از این رو می توان دریافت که حافظ از اوان جوانی در دربار شاغل بوده)

زندگی او در شیراز ادامه یافته و به جز سه سال که در یزد سکنی داشته تمام عمر خویش را در شیراز گذرانده (تاریخ ادبیات ایران، دکتر صفا). قریب به هفتاد سال زیسته و در سال 792 در شیراز بدرود حیات گفته.

در زمان حیات خود شاهد مرگ یکی از فرزندان و احتمالاً همسر خود بوده. (حافظ در چندین شعر به این نکات اشاره دارد و از جمله در قطعه ای به مطلع "دلا دیدی که آن فرزانه فرزند / چه دید اندر خم این طاق رنگین" به مرگ فرزند خود اشاره داشته و در غزلی با مطلع "آن یار کزو خانه ما جای پری بود


دانلود با لینک مستقیم


مقاله زندگی نامه حافظ شیرازی