سورنا فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

سورنا فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تاریخچه خط نسخ و توقیع محقق و رقاع 10 ص

اختصاصی از سورنا فایل تاریخچه خط نسخ و توقیع محقق و رقاع 10 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 10

 

تاریخچه خط نسخ و توقیع محقق و رقاع

خط نسخ، در آغاز خطى بوده هم پایهٔ خط کوفی. اصل این خط از خط ”نبطی“ مى‌باشد. خط نسخ بطورکلى از اواخر قرن دوم هجرى رایج شد. ولى تا اواخر قرن سوم هجرى چندان متداول نبود. این خط به تمام سرزمین‌هاى شرقى که تحت لواى اسلام بوده‌اند، گسترش یافت. ایرانیان براى نیازهایى چون کتابت نوعى نسخ بکار مى‌بردند که متفاوت بود. امتیاز مهم خط نسخ در رعایت نسبت است، که یکى از قواعد مهم خوشنویسى مى‌باشد که موجب زیبایى خط است. ابن‌مقلد تناسبات خط نسخ را استحکام بخشید و آن را به یکى از سطوح متعالى خوشنویسى رسانید. در حال حاضر در کشورهاى اسلامی، خط نسخ اهمیت بسیار دارد و در تحریر آن بکار مى‌رود. حروف چاپ و ماشین تحریر نیز با این قلم فراهم آمده است و کتاب‌ها و نشریات نیز به همین خط چاپ مى‌شوند، که البته با نسخ قرآنى تفاوت‌هایى مختصر دارد.

خواندن و نوشتن در خوشنویسى نسخ بسیار ساده و روان است؛ علت آن نظم خاص و دقیقى است که در چیدن حروف و کلمات در داخل سطر بکار مى‌رود.

از اساتید این خط می توان به عثمان طه ( شیوه عربی) و احمد نیریزی تبریزی (شیوه ایرانی) اشاره کرد. توقیع تقویع در لغت به معنى امضاء است که توقیعى نیز گفته شده است. این خط در زمان خلافت مأمون ابداع شده است. تحول نهایى خط توقیع در قرن چهارم هجرى اتفاق افتاد. احمد بن محمود ملقب به ابن خازن از شاگردان نسل دوم ابن بواب و از مریدان وی، شوکت لازم را به این خط بخشید. در اواخر قرن نهم هجری، نوع درشتى از خط توقیع در ترکیه ابداع شد که موردپسند ترک‌ها بود. اما میان عرب‌ها چندان متداول نگشت. خط توقیع را مشتق از خط ثلث دانسته‌اند. محقق محقق نخستین خطى است که در آغاز خلافت عباسیان از کوفى استخراج شد و نزدیکترین خطوط به آن است. و نیز اولین خطى است که ابن مقلد تهذیب و هندسى کرده است. ابن‌بواب تکامل نهایى را به آن بخشید. خط محقق چهار قرن محبو‌ب‌ترین خط میان خوشنویسان جهت کتابت قرآن در تمام سرزمین‌هاى اسلام در شرق بوده است. تأثیر ذوق ایرانى در این خط کاملاً بارز است. محقق خطى است باشکوه و اندام درشت و فواصل منظم، یکدست و ساده. رقاع رقاع در لغت به معنى صفحهٔ کوچک است. این خط از خطوط نسخ و ثلث مشتق شده است. خط رقاع در مکاتبات خصوصى و کتاب‌هاى عرفى و روى کاغذهاى در ابعاد کوچک رواج داشت. رقاع از خطوط محبوب خوشنویسان عثمانى بود و توسط خوشنویس مشهور شیخ حمدالله الاماسى اصلاحات لازم در آن صورت گرفت. این خط تدریجاً توسط دیگر خوشنویسان ساده‌تر شد و از رایج‌ترین خطوط گردید. امروزه خط رقاع از متداول‌ترین خطوطى است که در سرتاسر دنیاى عرب بکار مى‌رود. خط رقاع بر اثر نیاز به تندنویسى و مختصر نوشتن، در مکاتبان بکار مى‌رفته است. و از نظر تشابه و مقایسه با خط فارسی  شبیه خط شکسته نستعلیق در مقابل خط نستعلیق است.

نگاهی به خطوط ششگانه (اقلام ستّه )

اقلام ستّه (شش قلم) شامل ثلث، نسخ، محقق، توقیع، رقاع و ریحان است. این اقلام توسط یاقوت مستعصمى از بین اقلام مختلف انتخاب شد. وى در زیبا کردن این خطوط ابتکاراتى بخرج داد و در واقع این خطوط توسط وى ظهور کرد. این اقلام به خطوط اصول نیز مشهورند. کوفی ریحان توقیع رقاع ثلث نسخ محقق کوفى نخستین نوع خوشنویسى که قرآن به آن نوشته شد کوفى بود. بعد از ظهور اسلام در ایران، این خط نیز رواج یافت. با تأسیس شهرهاى کوفه و بصره در دومین دههٔ شکوفایى اسلام، دانشمندان گرانقدرى بوجود آمدند که توجه زیادى به زبان و خط عربى داشتند و کوفه نقش تعیین‌کننده‌اى در خط مکّى - مدینه‌اى داشت؛ و خط جدیدى پدید آمد که بنام خط کوفى مشهور شد. خط کوفى در نیمه دوم قرن اول هجرى به اوج خود رسید و سه قرن دوام یافت. بطورکلى خط کوفى در دو نوع ظاهر شده است. یکى تحریری، کتابتی، ساده و تزئینى و موشّح و دیگرى کوفى بنّایى ومعقّلی. خط کوفى تزئینی، از قرن دوم هجرى عامل بسیار مهمى در هنر اسلامى براى سوره‌هاى قرآن مجید، نوشته‌هاى روى سکه‌ها و لوحه‌هاى یادبود بشمار مى‌آمد. اما مهم‌ترین جلوۀ خط کوفى تزئینى را باید در قرن چهارم هجرى در کتیبه‌هاى سلجوقى که در اواخر حکومت خلفاى عباسى فعالیت داشتند، جست‌وجو کرد. از قرن چهارم به بعد خط کوفى به تنهایى شکل تزئینى یافت و این تحول تا اواخر قرن پنجم هجرى ادامه یافت. از این زمان به بعد خط کوفى عملکرد اصلى خود را از دست داد و صرفاً تزئینى گشت. خط بنایى یا معقلى خطى است بدون دور و متکى بر سطح. خط بنایى تشکیل شده از خطوط مستقیم عمود برهم که زوایایى را بوجود مى‌‌آورد. اصل و منشأ خط کوفى از خط سریانى است. خط کوفى ایرانى نیز براساس نتایج برخى پژوهندگان معاصر در آثار بازمانده کشف شده است. این خط کوفى شیوهٔ خاصى داشته با حروف منفصل که با خاطى مویین به یکدیگر پیوسته و در آن شباهتى با خط اوستایى و پهلوى یافت شده است که آن را کوفى شیوهٔ ایرانى نامیده‌اند. خط کوفى در ایران تا مدت پنج قرن معمول بوده است که بیشتر در کتابت قرآن و تزئین ابنیه و کتب، ظروف و ... بکار مى‌رفته است. ثلث خط ثلث با ساختارى ایستا و موقر، بیشتر در تزئین کتاب‌ها و کتیبه‌ها بکار مى‌رفته است. انواع گوناگون ثلث تزئینى توسط ابن‌بواب و یاقوت ابداع شده که براى کتابت قرآن و دیگر کتب مذهبى بکار مى‌رفته است. ابن‌بواب زیبایى و ظرافت را با خط ثلث همراه کرد. خط ثلث در ایران براى نوشتن عنوان سوره‌هاى قرآن کریم، پشت جلدنویسی، سرلوحه‌ها، و بخصوص در کتیبه‌ها و کاشى‌کارى‌ها بکار رفته است و هنوز نیز رایج مى‌باشد. ریحان خط ریجان از خط نسخ مشتق شده است؛ اما از خط ثلث نیز بهره گرفته است ولى از آن ظریف‌تر است. خط ریحانى بسیار نزدیک به خط محقق است. این خط از ابداعات على ابن - عبیدالله ریحانى است و به همین دلیل نام ریحانى گرفته است. برخى نیز آن را به ابن‌بواب نسبت مى‌ٔهند، زیرا براى این خط و زیباسازى آن تلاش‌هاى شایانى کرده است. برخى نیز خط ریحان را مشتق از خط محقق مى‌دانند که سال‌ها پس از آن پدید آمده است. این خط همهٔ محاسن و ویژگى‌هاى خط محقق را دارد. ولى ظریف‌تر از آن نوشته مى‌شود و به ظرافت و لطافت ممتاز است

اختراع نوشتن


دانلود با لینک مستقیم


تاریخچه خط نسخ و توقیع محقق و رقاع 10 ص

تحقیق و بررسی در مورد تاریخ خط در ایران (2)

اختصاصی از سورنا فایل تحقیق و بررسی در مورد تاریخ خط در ایران (2) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 8

 

تاریخ خط در ایران

از ویکی‌نبشته

پرش به: گشتن, جستجو

تاریخ خط در ایراناز سعید نفیسی

به نقل از مجلهٔ کاوش، شمارهٔ اول، دورهٔ دوم، آبان ماه ۱۳۴۲، صص ۱۸‐۲۶.

در روایات زردشتی از داستانهای ملی ایران چنین آمده است که طهورث پیشدادی پس از آنکه بر اهریمن پیروز شد هفت گونه خط را که بکسی یاد نمیداد بزور از او فرا گرفت. در اسناد سریانی آمده است که زردشت کتاب اوستارا بهفت زبان سریانی و فارسی و آرامی و سگستانی و مروزی و یونانی و عبری نوشته است. آیا هر یک از این زبانها خطی نداشته‌اند؟ مامیدانیم که در ایران پیش از اسلام خط سریانی و خط میخی برای پارسی باستان و خط آرامی و یونانی و عبری در میان یهود ایران رواج داشته است. پس میتوان گفت که برای زبان سگستانی(سیستانی) و مروزی(زبان مرو)نیز خطی بکار برده‌اند.

معمولا واضع خط را در جهان فنیقیان میدانند. این نکته تنها درباره‌ٔ ملل سامی درستست و ملل آریائی مخصوصاً در هند شاید پیش از فنیقیان خطهای دیگری اختراع کرده‌اند که از سلسلهٔ خطوط سامی مأخوذ از خط فنیقی نیست.

در ایران ما خط داستانی بسیار مفصل دارد و موضوع باندازه‌ای وسیعست که میتوان کتاب جداگانه‌ای در تاریخ خط در ایران نوشت. کسانی که درین زمینه اندکی ممارست بکنند فوراً بنکتهٔ مهمی برمیخورند و آن اینست که نیاکان بزرگوار ما درین مدت دو هزار و پانصد سال که ما تاریخ مدون و معروف داریم هرگز در هیچ خطی تعصب نورزیده‌اند و هر زمان که خط آسان‌تر و بهتری‌پیدا شده است در پذیرفتن آن درنگ نکرده‌اند.

اکنون قدیم‌ترین اسنادی که در دست ماست از دورهٔ هخامنشیان بخط میخی است. این نام را اروپائیان از روزی که با‌آن روبرو شده‌اند بروی آن گذاشته‌اند زیرا که این خط مرکب از خطوط افقی و عمودی و منکسرست که بالای آن پهن‌تر و پائین آن باریک‌ترست بشکل میخ. ناچار درین خط برای هر حرف و مخرجی چند خط افقی و عمودی و منکسر بانواع مختلف باید ترکیب کرد تا هرعلامتی با علامت دیگر اشتباه نشود وقهراً نوشتن باین خط وقت زیاد میگیرد و باری هر حرفی‌چندین بار باید دست راباینطرف و آن طرف حرکت داد و گرداند.

این خط را نخست برای زبانهای بین‌النهرین یعنی زبان الامی و بابلی و آسوری بکار برده‌اند و چون الامیان در خوزستان امروز میزیسته‌اند و همسایهٔ پارسیان بوده‌اند مردم پارس یا پیش از تشکیل شاهنشاهی هخامنشی و یا در آغاز این دوره این خط را برای زبان پارسی باستان هم پذیرفته‌اند و میتوان حدس زد که مادها نیزبرای خود آنرا اختیار کرده باشند زیرا که ایشان نیز با آسوریان و بابلیان همسایه بوده‌اند.

در پذیرفتن خط میخی برای زبان پارسی باستان تصرفی کرده‌اند باین معنی که پیش از سال سه هزار قبل از میلادسومریان خطی اختراع کرده‌اند که در قرن نوزدهم اروپائیان بآن خط میخی گفته‌اند زیرا که این خط مرکب از خطوط عمودی و افقی و منکسرست که شکل میخ دارد و سپس آکادیان و آسوریان و کلدانیان و الامیان و هیتی‌ها و ایرانیان وارمینان نیز آنرا برای زبانهای خود اختیار کرده‌اند. درخطوط میخی ملل دیگر چند نقش از هشتصد تا سه هزارعلامت بکار می‌رفته است. ایرانیان تصرف جالبی که در خط میخی برای زبان پارسی باستان کرده‌اند اینست که تنها چهل و دو علامت برای اصوات مرکب بکار برده‌اند. این خط تا پایان دورهٔ هخامنشی در کتیبه‌ها و سکه‌ها بکار رفته است اما برای زبان بابلی تا آغاز تاریخ میلادی آنرا بکار برده‌اند. ازین ۴۲ علامتی که در خط میخی ایرانی بکار میرفته است یک علامت حکم نقطه را دارد و برای وقف در میان حروف بکار می‌رفته و پنج علامت دیگر باصطلاح فنی ایدئوگرام بوده است یعنی در برابر پنج کلمه‌ٔ رایجی که بسیار بکار می‌رفته می‌نوشته‌اند و حاکی از صدای مخصوص نیست. یک علامت را برای کلمهٔ شاه ودو علامت را برای کلمهٔ کشور و یک علامت را برای‌کلمهٔ زمین و یک علامت را برای کلمهٔ اهورمزد بکار میبرده‌اند و علائم دیگر برای حروف مرکب از یک حرف باصدا و یک حرف بی‌صدا بوده‌است.

خط میخی چنان می‌نماید که تنها برای زینت و در کتیبه‌ها و سکه‌ها بکار رفته و چون نوشتن هرحرفی چندین حرکت دست و چندین خط افقی و عمودی و منکسر لازم داشته است در حوائج روزانه‌ و درکارهای عادی آنرا بکار نمی‌برده‌اند زیرا که تاکنون جز در کتیبه‌ها و سکه‌ها و الواح سیم‌وزر که برای تاریخ ساختمانهای مهم ترتیب می‌داده‌اند و در مهرها در جای دیگر دیده نشده است. قدیم‌ترین کتیبه خط میخی ایران از کورش بزرگ از سال ۵۳۸ و آخرین آن از اردشیر سوم از سال۳۳۸ پیش از میلادست.

چون در دورهٔ هخامنشیان اقوام آرامی از نژاد سامی ساکنان ایالات غربی ایران در کرانه‌های فرات‌و دجله بوده‌اند و خط و زبان مخصوص از نژاد خط‌ها و زبانهای سامی داشته‌اند خط ایشان که از خط فنیقی گرفته شده آسان‌تر بوده و هر حرفی از آن بیش از یک حرکت دست لازم نداشته است، درایران رایج شده و ناچار زبانشان هم در کارهای اداری و دیوانی دورهٔ هخامنشی رواج یافته است، چنانکه قراین بسیار گواهی میدهد این خط و زبان در دورهٔ هخامنشیان درایران متداول بوده است و زبان پارسی باستان را بخط آرامی هم می‌نوشته‌اند چنانچه قسمی از کتیبه‌ای از اردشیر اول بهمین خط مانده است در همین دوره هنوز زبان ایلامی و خط میخی مخصوص آن بعنوان زبان اداری در دربارهخامنشی بکار می‌رفته ‌است.

در ۱۳۱۲ در گوشهٔ شمال غربی صفهٔ تخت جمشید در ضمن خاک برداری بآستانهٔ دری برخوردند که از همان زمان هخامنشیان تیغه کرده بودند ودر پشت‌آن تیغه،‌سی‌هزار لوحهٔ گلی یا خشت‌های کوچک و بزرگ بشکل مربع مستطیل‌بدست آمد که بخط و زبان ایلامیست. چندی بعد۷۵۰خشت دیگر درجنوب شرقی همان صفه بدست آمد و ثابت شد که حساب ساختمانهای مختلف کاخ هخامنشیان را باین خط وزبان می‌نوشته‌اند.

استیلای یونانیان و مقدونیان برایران در سال ۳۳۰ پیش از میلاد‌خط و زبان یونانی را در ایران رواج داد و ناچار در سراسر دورهٔ سلوکی وقسمتی از دورهٔ اشکانی تاآغاز تاریخ میلادی این خط در ایران رواج یافته‌ ودرین مدت خط میخی و زبان پارسی باستان متروک شده است. ‌خط و زبان یونانی تا اوایل دورهٔ ساسانی تا اندازه‌ای هنوز در ایران رایج بوده است زیرا که در کتیبه‌های شاپور اول که از ۲۴۱ تا۲۷۲ میلادی در ایران پادشاهی کرده است خط وزبان یونانی دیده میشود و مهم‌ترین نمونه‌های آن در کتیبهٔ معروف زردشت در صحرای مرودشتست.

تا زمان بلاش دوم در سکه‌های اشکانی جز خط وزبان یونانی چیزی دیده نمی‌شود و تنها درسلطنت بلاش دوم که از۱۲۱ میلادی آغاز شده است نخستین بار حروف آرامی در سکه‌های ایران پدیدار شده است. زبانی را که در سکه‌های اشکانی درین تاریخ بخط آرامی پدید ارشده بخطا خاور شناسان و دانشمندان اروپائی بازبان پهلوی یکی دانسته‌اند و نخست آنراپهلوی شمالی یا پهلوی اشکانی نامیده‌اند و درین اواخر نام آنرا زبان پارتی گذاشته‌اند. چون این‌زبان همین زبان امروزی ادبی ماست که بمرور زمان در نتیجهٔ تحول باین شکل درآمده است واز قدیم باین زبان ، زبان دری گفته‌اند البته درست‌ترین اصطلاح دربارهٔ آن همان زبان دریست و باید گفت زبان دری را نخست از آغاز قرن سوم میلادی بخط آرامی نوشته‌اند.

در دورهٔ ضعف سلوکیان در ایران در گوشه و کنار سرزمین ما پادشاهان محلی بفرمانروایی آغاز کرده‌اند. ‌نخست در سرزمین فارس خاندانی از پادشاهان ایرانی مستقل شده‌اند که جز سکه‌های ایشان سندی دربارهٔ ایشان بدست ما نرسیده است. پایتخت ایشان شهر استخر بوده است‌ودرآنجا سکه‌هائی زده‌اند بزبان آرامی و بهمان خط آرامی و در حدود سال۲۲۰ میلادی باین کار آغاز کرده‌انداین خاندان پادشاهان محلی فارس که همان «فرته‌داران»باشند نیاکان پادشاهان ساسانی بوده‌اند که سرانجام پادشاهانی کوچک باصطلاح ملوک‌الطوایف را برانداخته و شاهنشاهی بزرگ ساسانی را تشکیل داده‌اند و سکه شناسان این سلسله را«پرسید» نام داده‌اند.

از سوی دیگر در قسمت شرقی خوزستان نیز پادشاهان محلی در همین دوره استقلالی یافته‌اند و سلسله‌ای تشکیل‌داده‌اند که‌سکه شناسان اروپائی و بپیروی ایشان تاریخ نویسان نام این سلسله را«المائید» گذاشته‌اند و در حدود سال ۱۶۳ پیش از میلاد بفرنانروائی آغاز کرده‌اند. در سکه‌های این سلسله نخست خط وزبان یونانی بکاررفته است‌اما درپایان سلطنت فرهاد که‌از۱۰۶ تا۱۳۰ میلادی فرمانروائی داشته است‌خط وزبان آرامی در‌سکهٔ وی آشکار میشود.

درقسمت غربی خوزستان درمیان رودهای دجله و فرات تا کرانه‌های خلیج فارس سلسلهٔ دیگری استقلال یافته است که ازسال۱۲۹ پیش از میلادآثاری ازآن بمارسیده است. پایتخت آن شهر خاراکس در همان زمان آباد شده و نام این شهر هنوز برجزیرهٔ‌ خارگ باقیست. درپادشاهی آنامبلوس سوم پادشاه این سلسله در حدود سال ۵۴ میلادی نخستین بار در روی سکه‌ها نوع‌خاصی‌ازخط‌آرامی پدیدار شده‌است سجع این سکه‌ها بهمان زبان آرامیست‌اما خط‌آنها تفاوتی با خط‌آرامی‌معمولی دارد.

خط آرامی که در اواسط دورهٔ اشکانی برای زبان دری بکار رفته درآسیای مرکزی نیز رایج شده وبا تصرفاتی آنرا برای زبان سغدی و تخاری بکار برده‌اند و سپس در متون مانوی‌نوع دیگری از آن رایج شده است.

در نخستین کتیبه‌های ساسانی چنانچه پیش ازاین اشاره رفت خط و زبان یونانی و پس‌ازآن‌دری بخط آرامی و زبان پهلوی یعنی زبان دربار ساسانیان بهمان خط آرامی دیده میشود. اندک‌اندک زبان و خط یونانی از میان میرود و در همین دوره زبان دری را نیز دیگر در کتیبه‌ها بکار نبرده‌اند وتنها زبان پهلوی باقی مانده است.

کتاب اوستا که بزبان باستانی مشرق ایران بود قرنها خط مخصوص بخود نداشته‌ است و روحانیون زردشتی تنها آنرا از برمیکرده‌ و بیاد می‌سپرده‌اند. دراواسط دورهٔ اشکانی در صدد برآمده‌اند آنچه راکه از اوستا پس از استیلای یونانیان‌و مقدونیان برایرانیان‌باقی مانده بود بنویسند اما گویا باین‌کار توفیق‌نیافته‌اند ومعلوم نیست بچه‌خط میخواسته‌اند‌بنویسند. اینکه باین کار کامیاب نشده‌اند گویا برای این بوده است که درآن زمان خطی وجود نداشته است که درآن علامت‌هایی برای همهٔ اصوات زبان اوستا باشد و ناچار ازاین کار چشم پوشیده‌اند.

ظاهرا از قرن اول پیش‌از میلاد در صدد برآمده‌اند اوستا را بنویسندو سپس درزمان اردشیربابکان و پسرش شاپوراول نیز کوششهایی درین راه کرده‌اند که نتیجهٔ مطلوبی نداده است‌تاآنکه در زمان شاپور دوم که از ۳۱۰ تا۳۷۹ میلادی پادشاهی کرده است موبد بزرگ ایران آذر پدماراسپند(آذر بدمهراسپند)از خط آرامی خط تازه‌ای با ۴۳ علامت اختراع کرد و بازمانده اوستا را بآنخط نوشتند که تا کنون باقیست.

خط آرامی که برای زبان پهلوی بکار برده‌اند منفصل و منقطع است و چون درنوشتن عادی و کتابت دشوار بوده است برخی از حروف آنرا مانند همان خط امروزی بیکدیگر متصل کرده‌اند و خط دیگری در ایران پیدا شده ‌است که‌همان‌خط پهلوی باشد و از آن روزی که‌این کار را کرده‌اند خط آرامی برای زبان پهلوی متروک ومنسوخ شده‌است.

خط پهلوی در ایران دردوره‌های اسلامی باز تامدت درازی بکار میرفته‌ است چنانکه در سکه‌های پادشاهان طبرستان تا سال۱۶۱ تاریخ طبرستان این خط دیده میشود وتا سال ۱۶۸ هجری نیز درشهرری سکه‌هایی بخط پهلوی زده‌اند. تا آغاز قرن پنجم هجری نیز‌خط پهلوی در ساختمانهای مهم شمال ایران بکار رفته‌ است چنانکه گنبد قابوس که در۴۰۳ ساخته شده کتیبهٔ پهلوی دارد و برج لاجیم در ناحیهٔ سواد کوه در مشرق راه فیروزکوه بساری که برسر قبرابوالفوارس شهریاربن عباس‌بن شهریار از پادشاهان مازندران در۴۱۳ هجری ساخته شده است نیز کتیبهٔ پهلوی دارد.

دانشمند نامی ایرانی ابن‌الندیم درکتاب معروف الفهرست در جایی که ذکر ازخطوط‌قدیم ایران کرده از هفت خط که‌در پیش ازاسلام‌رایج بوده‌است‌بدین گونه‌نام میبرند:«دین دفتریه»که باید«دین دبیره» خواند،«ویش دبیریه» دارای ۳۶۵ حرف،«کستج»دارای ۲۸ حرف،«نیم کستج»دارای ۲۸ حرف،«شاه دبیریه»دارای ۳۳ حرف که نقطه ندارد،«رازمهریه» و «راسی‌مهریه‌دارای ۲۴ حرف.

آنچه ابن‌اندیم درکتاب الفهرست آورده مطالبی راکه درآغاز این مقال ذکر کردم بیاد می آورد که طهمورث هفت خط را ازدیوان اخذ‌ کرد وزردشت کتاب اوستا را بهفت زبان نوشت.

چنان می‌نماید که از آغاز دورهٔ اسلامی ایرانیان خط عربی را برای زبانهای ایرانی نپذیرفته باشند زیرا که تا پیش‌از دورهٔ سامانیان ماهیچ اثر کتبی اززبانهای ایرانی امروز نداریم و پیداست که این‌آثار بخطی بوده است بجز خطوط اسلامی که چون ازمیان رفته است اسنادی که بآن خط بوده ناپدید شده‌ است.

اما کتابت مصحف شریف در میان مسلمانان نیز تاریخی دارد. مرخان اسلام همه تصریح کرده‌اند که درزمان رسول اکرم تنها چند تن‌ازصحابهٔ نزدیک وی کتاب وحی بودند و ایشان کسانی بودند که هروقت آیه‌ای ازقرآن برپیغمبر نازل میشد هریک که حاضر بودند بنوبت آن آیه را می‌نوشتند. حتی صریحاً‌گفته‌اند که در قریش تنها هفده تن خط داشتند بدین ترتیب عمر‌بن خطاب،‌علی‌بن ابی‌طالب،‌عثمان‌ بن‌عفان،‌ابوعبیدة بن الجراح ،‌ طلحه ،‌ یزید بن ابوسفیان،‌ ابوحذیفة بن‌عتبة‌بن ربیعه، حاطب بن عمروعامری،‌ابوسلمة بن عبدالاسد مخزومی،‌ ابان بن سعید بن‌العاص بن امیه،‌برادرش خالد بن سعید، عبدالله بن سعد بن ابوسرح عامری،‌حوبطب بن عبدالعزی عامری، ‌ابوسفیان بن حرب بن امیه،‌ معاویة بن ابوسفیان، و جهیم بن الصلت بن مخزمة بن‌المطلب بن عبد مناف،‌ از قریش و علاء بن‌الحضرمی خارج از قریش.

از طرف دیگر کتاب وحی یعنی نویسندگان قرآن را ابی بن کعب و عبدالله بن مسعود وزید بن ثابت از اصحاب رسول مینوشتند. گذشته از ایشان ابوموسی عبدالله اشعری و مقداد بن عمرونیزجزو کتاب وحی بوده‌اند.

ظاهراً این گروه که درزمان رسول اکرم خط داشته‌اند برخی بخط آرامی وبرخی بخط حمیری و شاید برخی هم بخط نبطی آشنا بوده‌اند و این هرسه خط در میان اصحاب رسول رواج داشته است بسته باین هریک در کدام ناحیه خط آموخته بوده باشند. درزمانی که عثمان خواست آیاتی را که بر پیغمبر نازل شده بود در یک نسخه جمع کند وقرآن را بصورت امروز درآورد آیات قرآن پراکنده بود زیرا که در هرموقع که آیه‌ای نازل شده بود هر یک از کتاب وحی که حاضر بود آنرا روی سنگی یا چوبی یالیف خرما یاهر چه یافته بود نوشته بود وهر‌یک از ایشان بدین گونه قسمتی از قرآن را بیاد داشت وهمهٔ قرآن نزد هیچ یک از ایشان نبود. کسانی نیز از اصحاب بودند که برخی از قسمت‌های قرآن را از بر کرده بودند وایشان را قاری و قراء می‌گفتن وچند تن ازایشان در جنگهای پس ازرحلت رسول بامسیلمه کذاب کشته شده بودند.

نخست عمربن خطاب درخلافت ابوبکرخلیفهٔ اول زید بن ثابت راکه از کاتبان وحی بودمأمور کرد قرآن را تدوین کند وی آنچه را که برروی سنگ و چوب ولیف خرما نوشته بودند یا اصحاب ازبر کرده بودند گردآورد ودر روی اوراق جداگانه بنام«صحیفه»نوشت که مجموع‌آنها«صحف»می‌گفتند و چون باهم گردآوردند«مصحف»نام گذاشتند. زید بن ثابت این نسخه را بابوبکردادو‌پس از مرگ ابوبکربدست عمررسید واو بدختر خود حفصه زن پیغمبر بخشید.

سرانجام عثمان هم باین کار دست زد و چون درمیان نسخه‌ها مختلف از یک آیه که چندتن نوشته بودند یاچند تن از برخوانده بودند اختلاف بود یکی ازروایات راکه بهتر میدانست ترجیح داد و ظاهراً ترتیب امروزی قرآن ازوست وبرخی گفته‌اند که آیاتی از قرآن را از میان برده ‌است.

در هرصورت قرآنی که عثمان ترتیب داده ازروی چهار نسخه بوده است‌که وی آنها را برنسخه‌های دیگر ترجیح داده و حتی گفته‌اند هر یک ازآن نسخه‌ها دریک ناحیه ازقلمرو اسلام فراهم شده بود. نسخهٔ ابی بن کعب در دمشق،‌ نسخهٔ مقداد بن عمرو درشهر حمص(درمیان دمشق وحلب)،‌نسخهٔ عبدالله بن مسعود درکوفه ونسخهٔ ابوموسی اشعری در بصره فراهم شده بود و چون هریک از این چهار نسخه درناحیهٔ دیگر تدوین شده بود درزبان هریک‌ازاین چهارناحیه خصوصیاتی بود و لهجهٔ دیگری بشمار می‌رفت ناچار درمیان این‌چهارنسخه‌وچهارروایت‌قرآن‌اختلافی درلهجه وطرزاداکردن‌برخی از کلمات‌بوده است و بهمین جهت‌بعضی ازآیات را بدووگاهی بچند اعراب مختلف باید خواندوبرخی تاچهارده روایت قائل شده‌اند. چنکانه‌خواجه حافظ فرموده‌است.

عشقت‌ رسد بفریاد، ارخود بسان حافظ قرآن ز بر بخوانی درچارده روایت

درقرون اول اسلامی دانشمندان و ادیبانی که درعلوم قرآنی زبردست‌تر بودند در دوشهر کوفه و بصره گردآمده بودند و درمیان بصریان و کوفیان دربسیاری از مسائل ادبی اختلاف بود. درکوفه چون خطوط قدیم سامی‌را برای‌زبان‌تازی مناسب وکافی نمی‌دانستند از خط آرامی خطی اختراع کردند که بخط کوفی معروف شد.

خط کوفی چند قرن یگانه خط مشترک زبان تازی و پارسی بود وحتی درزمانی که خطوط دیگر رواج یافت‌تا مدت‌ها خط کوفی را در کتیبه‌ها وگاهی در کتابها یا سرفصل کتابها برای زینت بکار بردند و بهمین جهت انواع مختلف از خط کوفی در نواحی مختلف قلمرو اسلام پدید آمده است. درآغاز،‌خط کوفی نقطه واعراب نداشت وپس از چندی این تصرف را درآن کردند. همهٔ خطهای مختلفی که بیشتر آنرا درایران ایرانیان وضع کرده‌اند در نتیجهٔ تصرفات و اصلاحاتی که در خط کوفی کرده‌اند فراهم شده‌است.

خط شناسان و کسانی که در‌این زمینه بحث کرده‌اند اصول راشش(۶)خط دانسته‌اند که از خط نسخ بیرون آمده‌اند و خط نسخ بمنزلهٔ مادر خطوط دیگرست. خط نسخ نیز بنسخ قدیم و نسخ جدید تقسیم میشود وخطوط اصلی عبارتست از شش خط یا باصطلاح خوش‌نویسان اقلام‌سته که عبارت باشد ازرقاع و ثلث وغبار و ریحان و‌محقق و توقیع. دراین مدت که از ظهور خطوط تازی میگذرد درایران‌وخارج ازایران‌برای زبانهای اسلامی خطوط مختلف وضع‌واختراع کرده‌اند که شمارهٔ آنها از شست تجاوز میکند. معروف ترین خطی که درخارج از ایران پیدا شده خط مغربی دردیار مغرب وخط نسخ کشمیری درهندوستانست و انواع تفننی آنها طغرا وزلف‌عروس ولرزه وجودو مقرمط وتحریر ومعقلی و غیره است. پنج خط فرعی هم اختراع کرده‌اند که عبارت باشد از تعلیق و شکسته تعلیق ونسخ تعلیق(نستعلیق) وشکسته تعلیق وشکسته.

تاقرن هشتم هجری ایرانیان هنوز تصرفی در خط عربی برای چهار حرف مخصوص زبان فارسی که در تازی نیست یعنی پ و‌ج وژ وگاف نکرده بودند واز قرن هشتم ببعد اندک‌اندک املای کنونی یعنی سه نقطه گذاشتن پ و چ و ژ و د و سرکش گذاشتن برگاف معمول شده است.

ابتکار دیگری که ایرانیان در حدود قرن ششم هجری کرده‌اند خط سیاق برای محاسبات دیوانست که اعداد را اززبان تازی گرفته‌اند وبرای نقد وجنس این‌کلمات را بصورت مخصوصی که نوشتن‌آن آسان ترباشدوقلب و تحریف درآنها راه نیابد درآورده‌اند وپیداست که این کار برای اجتناب از ارقام متعارفیست که درآنها۲و۳و۴و۵و۶وصفر بآسانی باهم مشتبه میشوند این خط مخصوص به ایرانیان،‌که‌درین مورد خاص چند قرن درایران بکاررفته‌ است تاجوانی ما جزوخطوطی بود که همه یاد میگرفتند و متأسفانه امروز نسلی که از پی ما آمده است ازآن بیگانه است.

از قرن دوم تا قرن هشتم هجری ایرانیان پی‌درپی درصدد اصلاح خط و رفع معایب ونواقص آن بوده‌اند چنانکه درین مدت چند خط تازه درایران وضع کرده‌اند مانند خط شکسته تعلیق‌ونسخ تعلیق وآخرین مرحلهٔ آن خط شکسته است که درآغاز قرن یازدهم بمنتهای کمال وزیبائی خودرسیده است.فکری که‌باعث وضع‌خط شکسته برای زبان فارسی شده بسیار حکیمانه‌بوده‌است. خواسته‌اندباین‌وسیله‌یکی ازنواقص عمدهٔ خط‌رابرای اغلب‌اجزای‌یک‌کلمه‌باکلمهٔ‌دیگرمتبشه میشود.

عیب‌جوئی از خط عربی تازگی ندارد. ادیب ومورخ معروف ایرانی‌ابو‌عبدالله حمزة بن حسن اصفهانی که درمیان سالهای۳۵۰و۳۶۰ هجری در گذشته است بیش از هزارسال پیش ازما بمعایب بسیاراین خط برخورده و کتاب مبسوط ومستقلی بزبان تازی دراین زمینه نوشته است بنام« کتاب التنبیه‌علی حدوث التصحیف». یگانه نسخهٔ این کتاب درکتابخانه مدرسهٔ‌خان مروی درطهرانست و تعجب درینست که درنتیجه بدی خط نام‌همین کتاب را بغلط خوانده و کلمهٔ«حدوث»را حروف»خوانده‌اند.

بحث دربارهٔ معایب این خط بسیار درازست‌ومیتوان کتاب جداگانهٔ پرحجمی درین زمینه فراهم کرد. ناسازگاری‌این خط بازبان فارسی باندازه‌ایست که باین اختصار نمیتوان برگذار کرد. درحال حاضر بسیاری از کلمات فارسی اصیل هست که در تلفظ و اعراب‌آنها درقسمت‌های مختلف ایران اختلاف دارد. مثلا«کلمات رایج مانند سفید ودرازرا برخی از ایرانیان بکسراول وبرخی بفتح اول تلفظ میکنند. کلمهٔ گواه را برخی به فتح وبرخی بضم ادا میکنند. کلمهٔ چادر درشعر همه جا بفتح دال آمده‌ودرحال حاضر برخی از ایرانیان آنرا بضم دال و برخی بکسردال میگویند اگر درست دقت بکنیم تقریباًدرصدی پنجاه کلمات فارسی اصیل ایرانیان امروز اختلاف دارند. همچنین درتلفظ کلماتی که از زبان تازی وارد زبان ما شده است و درین زمینه گویندگان رادیوهای ایران امروز گرفتار دشواری های بسیارند. درنتیجه بدی خط حتی نام برخی ازآبادیهای ایران تغییر کرده است از آن جمله تردیدی نیست که نام درست شهر قوچان در خراسان خبوشان‌و خوجان بوده است و بواسطهٔ شباهت حروف تغییر کرده است همچنین نام شهر طیبات امروز قطعاً نادرست ودرست آن تایباد است. درهمین اواخر که مراسمی برای افتتاح کارخانه‌ای در دورود روی‌داد درهمهٔ روزنامهای طهران نام این آبادی را«درود» نوشتند و حال آنکه چون درمیان دو رودخانه واقع شده است باید«دورود»نوشت.

سه سال پیش که زلزله‌ای درناحیهٔ فیروزکوه روی داد نام آبادی زلزله زده‌ای را همه‌ جا«ترود» نوشتند و درفرهنگ جغرافیای ایرانی که‌دایره جغرافیائی ارتش تدوین کرده«طرود»چاپ کرده‌اند وحال آنکه نام درست این آبادی«تاب‌رود» و «تاورود» از مادهٔ تاب بمعنی حرارت بسیار ورودست که اهالی محل بتلفظ محلی خود«تورود»بضم تاوسکون‌واوادا میکنند وآن چنانکه همه نوشتند بهیچ‌وجه درست‌نیست.

اگر در اشتقاق بعضی از کلمات فارسی دقت بکنید‌می‌بینید که در نتیجهٔ بدی خط چه تحریفها درین کلمات راه یافته است. مثلا این چهار کلمه«دستور» و«رنجور» و «مزدور» و «گنجور» که ما امروز آنها را با اشباع واو مانند دور و شور تلفظ میکنیم وحتی بزرگان زبان ما آنها را بهمین شکل قافیه بسته‌اند دراصل بفتح واو بوده است مانند دانشور وهنرود وپیشه‌ور وکلماتی نظیر آنها. یکی از معانی دست، اختیارست و دستور بمعنی‌صاحب اخیتار مانند هنرور و پیله‌ور باید خواند شود و بهمین قیاس مزدور و رنجور گنجوروچون‌درین‌خط واو این کلمات رابدو شکل میتوان خواند این کلمات را تحریف کرده‌اند.

در تقویم ایران پیش از اسلام که هر ماه راسی روز حساب میکردند پنج روز از بازماندهٔ سال را در پایان سال جداگانه میگرفتند و بآن پنج روز«وهیزک» یا«بهیزک» میگفتند. بسیاری از شاعران ایران این کلمهٔ بهیزک را«بهترک» خواند و در شعر بهمین گونه‌آورده‌اند چنانکه در وزن شعر جز بهترک نمیتوان خواند. در دین زردشت نام پلی هست در میان بهشت و دوزخ که


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق و بررسی در مورد تاریخ خط در ایران (2)

تحقیق و بررسی در مورد رله و سکسیونر

اختصاصی از سورنا فایل تحقیق و بررسی در مورد رله و سکسیونر دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 37

 

رله های حفاظت خط

1ـ رله دیستانس اولیه ، ساخت آلمان B.B.C دارای سه زون

2ـ رله رکلوزتیک ( دوباره وصل کن ) ، ساخت آلمان B.B.C

3ـ رله جریان زیاد ، ساخت آلمان B.B.C

رله های حفاظتی خط 20c

1ـ رله اضافه جریان

2ـ رله اتصال زمین

ضمناً کلیه اتفاقات در پست توسط دستگاه ثبت می گردد و در حادثه ای که درخطهای خروجی رخ دهد توسط مودم ارسال و ثبت می گردد .

حفاظت توسط رله ها :

رله به دستگاهی اطلاق می گردد که در اثر تغییر کمیتی الکتریکی یا مکانیکی مشخص تحریک گردیده و سبب به کار افتادن دستگاههای الکتریکی دیگری می گردد .

رلة حفاظتی رله ای است که بمنظور حفاظت دستگاهها و تجهیزات الکتریکی مورد استفاده قرار می گیرد . رله ها را می توان ازجهات مختلف دسته بندی نمود یکی از این جهات کمیت مورد کنترل رله می باشد به این ترتیب رله ها به انواع زیر دسته بندی میشوند :

1ـ رله های جریانی ( یعنی رله هایی که جریان را کنترل می کنند ) مانند رله های اضافة جریان ـ دیفرانسیل

2ـ رله های ولتاژی ( یعنی رله هایی که ولتاژ را کنترل می کنند ) مانند : رله های اضافه ولتاژ ـ افت ولتاژ ـ تنظیم ولتاژ

3ـ رله های واتمتریک ( یعنی رله هایی که جریان و ولتاژ را به اشکال مختلف کنترل می کنند )مثل رله های کشنال و دیستانس

4ـ رله های فرکانسی ( یعنی رله هایی که فرکانس را کنترل می کنند )

5ـ رله هایی که کمیات غیر الکتریکی را مثل : گاز فشار و یا حرارت کنترل می کنند مانند رله های : بوخهلتس ، رله ای حرارتی و…

رله اضافه جریان

ساختمان ابتدایی یک رله اضافه جریان ممکن است .

عبور جریان از سیم پیچها باعث بحرکت در آمدن قسمت های متحرک در رله و در نتیجه وصل کنتاکت مربوط به صدور فرمان می گردد . می توان از طریق کشش فنر نگهدارنده رله یا از طریق تغییر تعداد دور رسم پیچ تنظیم جریان رله را می توان تغییر داد . به این رله ها ، رله های اضافه جریان با عملکرد آنی یا رله های اضافه جریان با عملکرد بدون زمان می گویند . معمولاً به هنگام وصل مدار ، برای چند لحظه اول جریان زیادی در مدار برقرار می شود و در چنین شرایطی اگر رله اضافه جریانی که در صفحه قبل تشریح مدار وجود داشته باشد موجب قطع کلید خواهد شد لذا معمولاً رله ها را به ترتیبی طراحی می کنند تا هنگام تشخیص اضافه جریان بلافاصله فرمان تریپ ندهد . بلکه بعد از مقداری تأخیر ( در حدود چند ثانیه ) فرمان تریپ بدهد . به این رله ها رله های اضافه جریان تأخیری زمان معین می گویند .

در شبکه معمولاً اضافه جریان بام مقادیر مختلف اتفاق می افتد . مثلاً اضافه جریان در حدود 5/1 برابر جریان نامی شاید برای چند


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق و بررسی در مورد رله و سکسیونر

دانلود مقاله کامل درباره سیر تحول خط ایران

اختصاصی از سورنا فایل دانلود مقاله کامل درباره سیر تحول خط ایران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 12

 

پیشگفتار:

دیرزمانی است که مردم جهان به اهمیت پیدایش خط والفبای آن پی برده، خواسته اندبدانند،کی وکجاوچگونه اختراع شده است.ولی باوجودتحقیقات وآراء مختلف این بحث هنوزبه مرتبه قطعیت نرسیده وتحقیقات همچنان ادامه دارد.

باشگفتی مشاهده می کنیم علیرغم دگرگونی ورشدوتحولات خط درطول تاریخ بازهم امروزدرزندگی روزمره ازانواع سیاق های موجوددرطول تاریخ خط،استفاده می شود. سرزمین پهناورایران نیزکه ازدوران باستان مصرتمدن های گوناگون ونقطه تلاقی فرهنگ های مختلف ودرنتیجه جایگاه زبانهای مختلف منسوب به شاخه های مستعدوباخطوط متنوع بوده است،ازاین قاعده مستثنی نیست،لیکن تحقیقات وپژوهشهای ما دراین زمینه بسیارناقص ومختصراست وکفاف سطح معاصراین علم را نمی دهد از این روجای پژوهش که حاوی تاریخچه خطوط اسلامی می باشد، همواره خالی بوده است.

گردآوری این تحقیق انگیزه هایی چون جلوگیری ازفراموشی وازمیان رفتن زحمات هنرمندان پیشین، دردسترس نبودن کتب وتحقیقات برای بهره جویی هنرجویان وعلاقه مندان وآگاه شدن اساتیدودانشجویان و علاقه شخصی به پیدایش وسیه تحول خط می باشد و اینکه بدانیم منشأخط نوشتاری امروزه ازکجاست.

مقدمه:

در روایت است که پیامبر(ص) فرمودند:«نخستین خط خداقلم بود و بفرمود تا همه بودنیهارا به رستاخیز بنویسند.»بدین ترتیب،نوشتن دارای منشأ الهی است.

سرنوشت انسان از همان روز ازل نوشته شده و تغییرناپذیری اش درحدیث پیامبر(ص) بیان شده است آنجاکه می فرماید:«قدرفع القلم».

نعمت داشتن "زبان واندیشه"وبه دنبال این دو،دستیابی انسان به«خط وکتابت» بارزترین ویژگی برتری انسان نسبت به سایرموجودات است.خط ونوشته را شاید بتوان مهمترین اختراع بشر در طول تاریخ دانست چراکه نوشته ها، مجرای انتقال اطلاعات،ثبت وضبط تاریخ هستند.

درمیان ملل متمدنه،خط منحصراًوسیله ی نمایش وضبط و تفهیم مقاصد و افکار است و استثناء ذوق لطیف ایرانی توانسته است ازآن، مانندسایرآثارصنایع ظریفه نیزاستفاده کند و اینک قرنهاست که خط ایرانی یکی ازمظاهرهنری ظریف ملی میباشد. ابن خلدون محقق تونسی تعریف جامع وکاملی ازخط نموده است. او می نویسد: خط عبارتست ازنشانه هاواشکالی از حروف که این شکلها کلمات شنیدنی رانشان میدهد و دلالت برنیات درونی انسان دارد. بنابراین خط نسبت به کلمات یانشانه های لغوی درمرتبه دوم قرارداردواین فن ازهنرهای شریف است.

قبل ازظهوراسلام زبان وخط ایرانی،پهلوی بودوکتب علمی،سیاسی وادبی باآن نوشته می شدوفقط کتابهای دینی به خط اوستایی نگاشته می شد.ولی پس ازظهوراسلام،شهرهای ایران یکی پس ازدیگری خط عربی را (که دراوایل اسلام خط کوفی بود)اقتباس کردند و ازآن پس ایرانیان به خط کوفی وسپس به خط نسخ می نوشتند. دراین رهگذرزبان فارسی نیز با برخی ازلغات عربی درآمیخت،درنتیجه زبانی موسوم به فارسی دری به وجودآمد.

قابل ذکراست که این دگرگونی به دلیل وسعت خاک ایران،درهمه جابه یک گونه ویک زمان صورت نگرفت.

چنانکه دربرخی ازنقاط ایران نظیرناحیه ی طبرستان که تعصب ویژه ای نسبت به حفظ شعایرملی خویش داشتند،درقرن دوم وسوم هجری نیزحتی ازخط پهلوی استفاده میکردند.بزرگترین سنداین دوران سکه های اسپهدان طبرستان است.آنها خط پهلوی را برروی سکه های خودضرب میکردند. آثاردیگری نیز وجود داردکه بیانگر استفاده ازخط پهلوی درقرن چهارم ه.ق است.مثل کتیبه های برجهای لاجیم و رسکت در مازندران که به خط پهلوی می باشد.

این نکته مسلم است که خط ازآغازپیدایش خوددرطی قرون واعصاربتدریج تحولات ودگرگونی های پیاپی دیده وراهای صعب ودشوارپیموده تابصورتهای کنونی درآمده است واین موضوع بستگی به تحولات وپیچ وخمهای تاریخ بشری واحتیاجات ورویدادهای مهم داشته است،ازقبیل تأسیس تمدنها،روی کارآمدن سلسله ها و انقراض سلسله های دیگر، مهاجرتهای اقوام،روابط بین آنها و ظهورادیان کتب مقدسه.

محققان، سیرتکاملی خط رابه صورت زیرتقسیم بندی کرده اند:

خط تصویری

2- خط صوتی یامفهوم نگار

3- خط هجایی یاسیلابی

4- خط الفبایی

دراین تحقیق به بررسی چگونگی پیدایش خط درایران خواهیم پرداخت.


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره سیر تحول خط ایران

مقاله درباره توجه به خط و نوشتار

اختصاصی از سورنا فایل مقاله درباره توجه به خط و نوشتار دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 172

 

توجه به خط و نوشتار

و اهمیت آن

فصل اول

طرح تحقیق

چکیده

بشر زمانی که خواست آنچه را می اندیشد نقش کند، قدم به دنیای خط و نگارش گذاشت و به دنبال آن طی حدود بیست هزار سال فرایندی طولانی و سراسر دگرگونی را به کندی و با پیچیدگی پشت سر نهاد.

این مقاله با این هدف نگاشته شده که هرچند اجمالی و گذرا، با کاستی های اجتناب ناپذیر که ناشی از گستره وسیع مطالب در این حوزه بوده، ابتدا رو نوشتی از تاریخ پرفراز و نشیب خط و کتابت در جهان و ایران را به تصویر بکشد، سپس فرضیاتی را در بخش نوشتار مطرح کرده، درستی یا نادرستی انها را مورد بررسی قرار داده و در نهایت نیز پیشنهاداتی در جهت رشد و ارتقای بهره وری فرهنگی از این میراث مکتوب ارائه دهد.

واژگان کلیدی: خط، نویسه، همخوان

مقدمه

خط و نوشتار در واقع وسیله ای برای ذخیره‌سازی اطلاعات است. در جوامع اولیه، پیش از بهره‌گیری از نوشتار، ذخیره‌سازی اطلاعات به کمک حافظه انجام میگرفت. بسیاری از باستان شناسان بر این عقیده پایبندند که فرایند نوشتار از زمانی شکل ‌گرفت که ماده‌ای برای نوشته شدن وجود داشت؛ به عبارت دیگر، موجودیت نوشته وابسته به موجودیت ماده‌ای بود که بتوان روی آن نوشت. نوع این ماده بر تکامل خط، شکل و اندازه ابزار نوشتار تأثیر داشته است. همانطور که گفته شد پیشینه نوشتار به معنی عام، حدوداً به 20000 سال می‌رسد و از جمله موادی که نوشتار روی آنها صورت گرفته می‌توان به سنگ، چوب، فلز، پوست، برگ درخت، استخوان، صدف، گِل‌رُس و غیره اشاره کرد.

انسان ها در غارها برای نخستین بار، تصاویر را بر روی سنگ و دیوار رسم کردند. انها در مرحله نخست تصویرهای واقعی را برای ارتباط ترسیم کردند و با این کار خط تصویری آغاز شد. از آن پس تقریبا هفده هزار سال طول کشید تا هنر خط و نوشتار، شگفت انگیزترین دستاورد انسان، به صورت تدریجی تکامل یابد. باستان شناسان معتقدند که احتمالا انسانهای اولیه علامتهای مکتوب را به منظور حفظ حکایتهای خود و تاریخ نویسی ابتدایی به کار گرفته اند.تعداد فراوان تصویر ها وعدم امکان نقش کردن مسائل عاطفی، کمبودهای این روش نگارش بود.کم کم تصویرها شکل ساده تر و نمادین تری به خود گرفتند و برای مفاهیم عاطفی علائمی قراردادی وضع شد. (مثلا نقش دو پا نشانه راه رفتن وچشم اشک آلود نشانه اندوهگینی بود) و در نهایت مجموعه این تلاشها نوعی خط اندیشه نگار را در دسترس نگارندگان قرارداد.

اهمیت نوشتار در سیر تحول جوامع انسانی به حدّی است که به اعتبار بهره‌گیری یا عدم بهره‌گیری از خط، جوامع انسانی را به دو گروه "دارای خط" و "فاقد خط" تقسیم کرده‌اند.

خط و نوشتار را می‌توان با دو مفهوم عام و خاص مورد اشاره قرار داد. مفهوم عام آن بر هر گونه استفاده از فرایند نوشتار جهت ذخیره‌سازی و انتقال اطلاعات دلالت می‌کند. بدیهی است که نوشتار با این مفهوم، کلیه نگاره‌های ما قبل تاریخ و مفاهیم منقوش بر دیواره غارها، خطوط تصویری و حتی خطوط امروز را نیز در برگرفته در حالی که نوشتار به معنی خاص یعنی مجموعه‌ای از نشانه‌های نوشتاری که بر پایه ویژگی‌های آوایی زبان نظام یافته باشد


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درباره توجه به خط و نوشتار