سورنا فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

سورنا فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق درمورد اهمیت جنگل ها در محیط زیست

اختصاصی از سورنا فایل تحقیق درمورد اهمیت جنگل ها در محیط زیست دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق درمورد اهمیت جنگل ها در محیط زیست


تحقیق درمورد اهمیت جنگل ها در محیط زیست

فرمت فایل:  ورد ( قابلیت ویرایش ) 


قسمتی از محتوی متن ...

 

تعداد صفحات : 25 صفحه

1- مقدمه با توجه به نقش ارزنده جنگلها در پایداری محیط زیست نقش آن در تولید چوب بعنوان یک ماده طبیعی، لذا در منطقی چوب لزوم حفظ و حراست از جنگل را ایجاب می نماید.
اهمیت چوب حاصل از آن در صنایع و مصارف سنتی کشور، نیاز دائم و مستمر به این ماده بی‌نظیر، نیاز به اطمینان زیاد از سازه ها محصولات ساخته شده چوبی.
امکان پیش‌بینی مقامت های مجاز سازنده ها و همچنین صرفه جویی اقتصادی در ساخت سازه ها و محصولات باعث شده است که در زمینه کاربرد مهندسی شده چوب تاکید زیادی گردد.
بنابراین آماده نمودن هر چه بیشتر و کاملتر اطلاعات مربوط به خواص مهمترین گونه های چوبی صنعتی کشور که پیش نیاز توصعه مصارف مهندسی شده این ماده هست از ضروریات اولیه می باشد.
ولی متاسفانه کافی نبودن اندیشه ها تخصصی و توان انجام آن تاکنون مجال توفیق در مطالعه خواص مهندسی چوب را به نسلهای گذشته نداده است در نسل حاضر هم که امکانات ولوازم این کار وجود دارد تمام توان و تخصص لازم موجود به کار گرفته نشده است و نسل جدید توجیهی برای این کار خود در قبال نسل آینده نخواهد داشت.(1) بنابراین برای ترویج و کاربرد مهندسی شده چوب، این ماده بی‌نظیر، بجای مصارف سنتی لازم است ویژگیهی چوبهای ایران برای مهندسان، معماران، دکورکاران و درودگران تعیین می گردد بدین منظور دفتر فنی صنایع چوب چالوس طرح «تعیین خواص مهندسی چوبهای جنگلی شمال ایران» را تدوین نموده است، تا اطلاعات لازم را در اختیار استفاده کنندگان معلومات مربوط به جدول خواص فیزیکی – مکانیکی های ایران قرار دهد.
با همکاری آزمایشگاه دفتر فنی صنایع چوب کلارآباد اندازه‌گیری خواص مهندسی بخش تر چوب گونه نشاد ایران تعیین و این پایان نامه حاصل از آزمایشات را شرح و نتایج آماری را از آن استنتاج می نماید.
در فصل پنجم این پایان نامه شرح مبسوطی از اثر درختان مختلف، ارتفاعهای مختلف درخت، و وضعیت برجهات ارتودیسک چوب بارگذاری را بر روی خواص مکانیکی و فیزیکی درخت داده شده است همچنین مقایسه بین خواص مقاومت به ضربه چوب شمشاد و چوب مسلح نساجی انجام شده است.
و در فصل ششم خلاصه نتایج کاربردی شامل میانگین، حدود اعتماد 95% برای میانگین جامع و حد 5% پایین جامعه که برای تعیین مقاومت مجاز اعضاء چوبی در طراحی ها مهندسی چوب اهمیت بسزایی دارد آمده است.
امید است با این تحقیق گامی در جهت حفظ منابع طبیعی و استفاده مطلوب و اقتصادی از این ماده بی نظیر ساخت طبیعت برداشته شود و استفاده کنندگان از این پایان نامه که شامل: الف: جنگلبانی که می خواهد در موقع قطع ؟
گزینی دخت، نمونة بهتری را انتخاب می نماید و در امر تولید درختانی با رشد بهتر و بیشتر و خواص کیفی بهتر تولید نمایند. ب: تکنولوژیستی که می خواهد محصول جدیدی از چوب بسازد یا کاربرد آن را توسعه دهد.
ج: طراحی که مقاومت اتصالات اعضاء مبل و درو پنجره را می‌خواهد بیشتر نماید. د: مهندسی طراحی که با شرایط ویژه و خاص بروبرو است و یا خرپاسازی که در پی طرح اتصال دهنده جدیدی است و یا معمارانی که مصالح مختلف را با هم مقایسه می نمایند و… بتواند حداکثر استفاده مطلوب را از آن ببرند. پ: دانش پژوهانی که بخواهند خواص فیزیکی و مکانیکی چوب را دانسته و روشهای اندازه‌گیری شاخصهای مقاومتی را بدانند. 2- تعریف چوب چوب ماده ای

متن بالا فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است.شما بعد از پرداخت آنلاین فایل را فورا دانلود نمایید

بعد از پرداخت ، لینک دانلود را دریافت می کنید و ۱ لینک هم برای ایمیل شما به صورت اتوماتیک ارسال خواهد شد.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورد اهمیت جنگل ها در محیط زیست

دانلود مقاله محیط زیست و امنیت جهانــی

اختصاصی از سورنا فایل دانلود مقاله محیط زیست و امنیت جهانــی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 11

 

محیط زیست و امنیت جهانــی

قرن بیستم و خصوصا" نیمه دوم آن قرنی سرشار از تحولات سریع و بی سابقه در محیط زیست جهان بود. اثرگذاری انسان بر طبیعت اطرافش به جایی رسیده که دارای ماهیت و اهمیت جهانی شده و متاسفانه این تاثیرات از سرعت سرسام آوری نیز برخوردار گردیده است.

دیگر تقریبا" هیچ زیستگاه یا اکوسیستم طبیعی در سطح زمین وجود ندارد که لااقل اندکی دستخوش تغییر نگردیده باشد.اما تحولات زیست محیطی زاییده فعالیتهای بشری، اگرچه از دیر باز آغاز گردیده است اما هیچگاه باندازه چند سال گذشته مورد توجه نبوده و قبلا" به هیچ عنوان نگرانیهای مجامع بشری در این رابطه این قدر با بدبینی عجین نشده بود.

با توجه به قدرت تفکر و تعقل انسان،چنین انتظار میرفت که بشر هر روز بیش از گذشته به قدرتی تبدیل شود که بتواند معیارهای ارزشمند محیط زیست را حفاظت و بهبود بخشد اما بالعکس به نظر می رسد که انسان بطور روزافزون به نیرویی مقتدر تبدیل میشود که مایه ایجاد آشفتگی در بستر حیات خود و قطع ریشه های هستی اش میگردد.

این برداشت غیرقابل انکار به جایی رسیده که این فرض که زمین در حال بهبود است بیش از پیش نیازمند دفاع و توجیه است، در حالی که این فرض که کره زمین بطور خطرناکی در حال از بین رفتن است ، به هیچ یک از این دو رفتار نیازی ندارد!

در هر حال امروزه اغلب مسایل و مشکلات و تنگناهای زیست محیطی دیگر بعنوان یک موضوع محلی و یا حتی ملی بشمار نمی آیند و با توجه به وابستگی متقابل و غیر قابل تفکیک محیط زیست با مباحث کلان انسانی از جمله اقتصاد ، فرهنگ ، توسعه ، سیاست و بویژه نوع خاص آن یعنی ژئوپلتیک ، اخلاق ، فلسفه وعرفان و بسیاری دیگر از جنبه های مادی و معنوی حیات انسانها ،در واقع هر مشکل زیست محیطی در هر اندازه وحتی محدود در داخل مرزهای قراردادی یک کشور مشکلی برای کل جهان ونوع بشر بشمار می آید.

در این مقاله سعی شده تا با تأکید بر ارتباط محیط زیست با مسایل ژئوپلتیک و نیز اقتصاد و فقر،گوشه ای از اهمیت آن را بیان و نیز توجه هرچه بیشتر سیاستمداران،عقلا و تصمیم سازان اجتماعی و فرهنگی کشور را به این مسئله اساسی جهان امروز معطوف نماید.

ژئوپلتیک :

ژئوپلتیک،مطالعه روابط و کشمکش های بین المللی از دیدگاه جغرافیایی است.بر اساس این تعریف،موقعیت ، مسافت و چگونگی توزیع منابع انسانی و طبیعی تأثیرات قابل توجهی بر روابط بین المللی دارند.

جغرافیا دارای دو زیرشاخه اصلی است،جغرافیای طبیعی و جغرافیای انسانی.جغرافی طبیعی موقعیت و توزیع جنبه های مختلف سیستمهای طبیعی زمین مثل آب و هوا،پوشش گیاهی مناطق مختلف و اقلیمها، علل پیدایش عوارض سطح زمین و شناخت روابط فیزیکی بین آنها را مورد توجه قرار میدهد و جغرافیای انسانی روابط بین جوامع انسانی ،فرهنگها و تمدنها و گستردگی آنها را در کانون توجه خود دارد.ژئوپلتیک، زیر مجموعه ای از جغرافیای انسانی است.

یک ژئوپلتیست،دانش اجتماعی ،اقتصادی،سیاسی ،فرهنگی و نیز نیروهای زیست محیطی را بعنوان شکل دهنده فعالیت بشر در نقاط مختلف جهان در تحلیل های خود مورد استفاده قرار میدهد.

امروزه بخش قابل ملاحظه ای از روابط بین الملل حول محور محیط زیست صورت می گیرد.اگر بدانیم که استفاده روزافزون از منابع زیستی و به تبع آن تخریب سیاره زمین پدیده هایی هستند که اثرات آنها بندرت در درون مرزهای قراردادی یک کشور محدود میگردند،آشکارا به این نتیجه می رسیم که موضوعات زیست محیطی می توانند دقیقا" از موضع ژئوپلتیک مورد بررسی واقع شوند.

اما محیط زیست دقیقا" چیست ؟بنا به یک تعریف ساده محیط زیست عبارت است از همه عناصر جاندار یا بی جان طبیعتی که پیرامون انسان را فرا گرفته و همه آنها با یکدیگر دارای ارتباطی متقابل می باشند.دانشمندان در قرن نوزدهم واژه زیستکره را برای تعریف محیط زیست زمین و ارتباط بین ارگانیزمها و عناصر بی جان آن بکار گرفتند.

در سطحی محدودتر،زی بومها یا اکوسیستمها،به محدوده های وسیعی از سطح زمین اطلاق میگردند که در برگیرنده گونه های خاص گیاهی و جانوری و تأثیرات متقابل همه عوامل درونی این مجموعه بر یکدیگرند.

به لحاظ نظری ،انطباق مرزهای قراردادی سیاسی کشورها بر مرزهای اکوسیستمی موجود در جهان امری محال یا لااقل بسیار مشکل است.بعنوان مثال،پرندگان مهاجری که در فصول سرد سال از سیبری به ایران و یا دیگر کشورهای واقع در عرض های پایین تر جغرافیایی مهاجرت و مجددا" باشروع گرما به زیستگاههای اولیه خود باز میگردند و یا غازهای وحشی که در دوران جنگ سرد بین آمریکا و شوروی سابق بدون توجه به مسایل و کشمکش های سیاسی موجود،بین این دو کشور مهاجرت میکردند.

بر این اساس،دیدگاه محیط زیست در بحث ژئوپلتیک،به درگیریهای بین المللی و روابطی اشاره دارد که در سطح جهانی با تأثیر بر زیستکره یا سطوح منطقه ای ،بین دو یا چند کشور بروز میکند.

منابع طبیعی سیار یا اصطلاحا" منابع ناپایدار،بدلیل برخورداری از نیروی بالفعل خود برای عبور از مرزهای کشورها،موضوع اصلی درگیریهای ژئوپلتیکی بشمار می روند.ذخایر ماهیها،حوضچه های نفتی زیر زمینی مشترک، رودهای مرزی و دریاها،جانوران وحشی مهاجر و موارد مشابه از این گروه منابع بشمار می آیند که سعی در بهره گیری بیشتر از آنها توسط دولتهای همجوار در بسیاری از نقاط جهان موجب بروز تنش های سیاسی و حتی جنگ گردیده و میگردد.

اما روش صحیح استفاده از یک عنصر یا منبع طبیعی چیست ؟ آیا استفاده از منابع تا حد تهی سازی کامل قابل قبول است ؟ آیا اصولا" دولتها می توانند در داخل مرزهای خود ،مستقلا" تصمیم به بهره برداری هر چه بیشتر از منابع طبیعی به هر ترتیب که می خواهند بنمایند؟پاسخ مثبت به این سؤالات برای بسیاری از منابع همچون حیات وحش،جنگلها،معادن اورانیوم و منابع آبی و حتی هوا یقینا" موجب بروز تنش های اصولی گردیده و چالش انگیز است.

مفهوم منابع طبیعی کاربردی در ژئوپلتیک :

امروزه دولتهای صنعتی و غربی، مصرف کننده عمده منابع زیستی جهان بشمار می آیند.اما در سالهای آینده ،دولتهای در حال توسعه بدلیل رشد جمعیت و برخورداری از شتاب در رشد صنعتی و اقتصادی و بواسطه آن افزایش سطح استفاده از مواد،نقش فزاینده ای را در تأثیر بر اکوسیستمهای کره زمین ایفا خواهند نمود و البته زمین نیز با کاهش روزافزون منابع مواجه خواهد گردید.

بلی ،منابع طبیعی ذاتا" کمیاب هستند؛ یعنی در کمیت و موقعیت دارای محدودیت می باشند وبا این منطق و الگوی پیش رو در رشد اقتصادی و بهره برداری از منابع،درگیریهای ژئوپلتیکی و جنگ بر سر منابع بشدت افزایش خواهد یافت و البته طرف برنده آن است که منابع بیشتری را ذخیره و یا در اختیار داشته باشد.به عنوان مثال،گسترش سریع مستعمرات کشورانگلیس در واقع پس از شروع انقلاب صنعتی در اروپا و بدنبال آن تهی شدن این قاره از منابع اولیه طبیعی مورد نیاز صنایع این کشور آغاز گردید.

▪ منابع طبیعی به دو دسته طبقه بندی میشوند:

۱) منابع تجدید شونده،که با بکارگری شیوه های مدیریتی صحیح میتوان در یک چارچوب زمانی تعریف شده و بگونه ای خردمندانه بصورت مستمر از آنها بهره برداری نمود مثل ماهیها،حیوانات وحشی،جنگل،آب شیرین، هوا و ...

۲) منابع غیر قابل تجدید،که از ذخایر ثابتی در جهان برخوردار بوده و در یک محدوده زمانی مشخص به پایان می رسند نظیر سوختهای فسیلی و ذغال سنگ و مواد معدنی.

همانطور که در تعریف بند اول یعنی منابع تجدید شونده گفته شد ،مدیریت اصولی و بهره برداری خردمندانه اصل اساسی پایداری و ایجاد قابلیت تجدید در این منابع است و بدون توجه به این دو اصل،این منابع نیز در اثر بهره برداری بی رویه و یا عدم بکارگیری مدیریت و روشهای اصولی در جایگزینی بموقع آنها و در واقع عدم ایجاد فرصت احیاء و تجدید برای آنها،ناپایا و غیر قابل تجدید خواهند بود!همچنین آب و هوا و خاک چنانچه تا حد عدم امکان بازیابی آلوده شوند،آنگاه جزء منابع غیر قابل تجدید بشمار می آیند.طبق مطالعات سازمان ملل در سالهای ۱۹۹۲ تا ۱۹۹۵ حدود ۸۹ میلیون هکتار از خاک کره زمین بدلیل عدم استفاده صحیح آنقدر خسارت دیده که دیگر قابل احیاء نیست و ذخایر آب آشامیدنی نیز آنقدر کاهش یافته که در آینده نزدیک به ۸۰ کشور جهان با کمبود جدی آب روبرو خواهند شد.

در مناقشات مرزی،بویژه زمانی که صحبت از منابع زیستی سیال در میان باشد،گاه با زیرکی می توان بگونه ای مرزبندی نمود که حقوق دیگر کشورها نسبت به برخی منابع سلب گردد؛ لذا برخورداری نمایندگان سیاسی کشورها از اطلاعات دقیق زیست محیطی و دانستن ارزشهای منابع مورد بحث کاملا" ضروری و اصلی انکارناپذیر است.

مهمترین موضوعات زیست محیطی جهانی :

مقیاس جهانی آسیب های زیست محیطی نشان میدهد که تمایز بین کشورهای غنی و در حال توسعه باعث ایجاد یک بحران در بیوسفر کره زمین گردیده است.همه موضوعاتی که در این بخش به آنها اشاره میشود دارای محدوده ای فرامرزی بوده و مستلزم تفاهم و همکاری بین کشورها برای حل آنها می باشند.

۱) گرم شدن کره زمین ( اثر گلخانه ای:

مصرف سوختهای فسیلی موجب ایجاد دی اکسید کربن و گازهای دیگری میگردد.تجمع و افزایش بیش از حد این گازها در جو زمین،موجب ایجاد لایه ضخیمی از گاز میگردد که همانند پوشش پلاستیکی گلخانه ها، از بازگشت حرارت مازاد حاصل از تابش نور خورشید به سطح زمین به فضا جلوگیری کرده و گرما را در نزدیکی سطح زمین نگه میدارد و همانند گلخانه باعث گرم شدن هوای زمین میگردد.

در اثر بروز این پدیده زیست محیطی،بنا به تخمین دانشمندان دمای کره زمین در طی قرن حاضر بین ۸/۰ تا ۵/۳ درجه سانتیگراد افزایش می یابد.این اثر از یکسو موجب بروز تغییرات گسترده آب و هوایی در مناطق مختلف زمین و بروز وقایعی نظیر خشکسالی یا بالعکس سیل و طوفانهای شدید می گردد و از سویی دیگر با افزایش سرعت ذوب یخهای قطبی باعث بالا آمدن آب دریاها و اقیانوسها و به زیر آب رفتن بسیاری از مناطق ساحلی و ارضی مستعد سرزمینی خواهد شد.


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله محیط زیست و امنیت جهانــی

دانلود مقاله نقش مذهب در نجات محیط زیست

اختصاصی از سورنا فایل دانلود مقاله نقش مذهب در نجات محیط زیست دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 5

 

نقش مذهب در نجات محیط زیست

نویسنده: بیل مک کیبن

معضلات زیست محیطی با روند کند ولی تهدیدآمیزی که دارند، آینده ای تاریک را رقم زده اند. نویسنده این متن، مذهب و علمای مذهبی را برای مبارزه با این معضلات به مدد می طلبد و خواهان استفاده از مفاهیم مذهبی و توان دین برای رفع و جلوگیری از این معضلات رو به تزاید است. او خواهان همکاری علمای مذاهب جهانی با دانشمندان و فعالان محیط زیست برای مقابله با معضلات زیست محیطی است.

آیا آنچه تیروش ساموئل سان در مورد یهودیت می گوید، در مورد همه مذاهب صادق است؟ او می نویسد: «مذهب یهود تا همین اواخر، توجه به مسائل زیست محیطی را امری کاملاً جانبی و غیرجدی تلقی می کرد.» البته این بدان معنی نیست که مذاهب به جهان طبیعت توجهی نداشته و آن را نادیده انگاشته اند. در حقیقت اگر از کتاب دعای مسیحیان، سرودهای مذهبی ای را که حضور خدا را از طریق تندر، چرخه فصول و شبنم متذکر می شود حذف کنیم، بخش زیادی از آن باقی نمی ماند. اما برای چندین قرن برخی از این مذاهب باستانی، جهان طبیعت را موهبتی تضمین شده تصور می کردند که صرفاً زمینه و پشت صحنه ای است برای روابط مختلفی که انسان ها و خدایان با یکدیگر برقرار می-کنند.

اکنون در پاسخ به اعلام خطرهای شدید دانشمندان، خداشناسان و تاریخ دانان مذاهب، متون قدیمی و سنت ها را برای یافتن منابعی برای اخلاق زیست محیطی جدید زیرورو می کنند؛ چراکه ناگهان متوجه شدیم، رابطه انسانی ما با زیستگاه طبیعی مان از حیطه روابط ما انسان ها خارج شده است. شاهکار این تاریخ دانان، در یک سلسله کتب منتشر شده از سوی «هاروارد» که در مورد مذهب و محیط زیست است، ارائه شده است. این مقالات مشخص می کند که سنت های ما در بطن خود حاوی هزاران پیشنهاد و دستور ضمنی در مورد شیوه صحیح زندگی در این سیاره است. علاوه بر این، در این کتاب ها مثال هایی از برنامه های زیست محیطی ارائه می شود که از دستورات مذهبی الهام گرفته اند و در جای جای جهان در حال اجرا هستند.

در این کنفرانس ها، فعالان محیط زیست و دانشمندان مشارکت فعالی داشته اند؛ اما نقش رهبران مذهبی و افراد عادی نیز چشمگیر بود. در حال حاضر به جز چند استثنای مهم از جمله پاتریارک بارتولومه رهبر ارتدوکس های یونان و دالایی لاما، رهبر بودائیان تبتی و اسمار شوروش صدر اعظم مذهبی یهودیان، رهبران مذهبی اندکی موضوع محیط زیست را در مرکزیت فعالیت ها و آثار مذهبی خود قرار داده اند. فرقه های مذهبی ای که عدالت اجتماعی و حقوق مدنی را مورد توجه قرار داده اند، نگاه برابری به اخلاق زیست محیطی نداشته اند. آن ها آلوده سازی محیط زیست و یا گرم شدن تدریجی زمین را تنها به عنوان موضوعاتی تأسف برانگیز صرفاً به صورتی گذرا و سطحی مورد توجه قرار داده اند. بنابراین لازم به نظر می رسد که برخی راه های ممکن برای پیشرفت در زمینه استفاده از متون و سنت های مذهبی برای ایجاد آگاهی و استفاده از آگاهی برای ایجاد عمل معرفی گردد تا به زودی به نیازهای ضروری موجود در این زمینه پاسخ داده شود. ما نیازمند تداوم کار آغاز شده توسط این پروژه ها هستیم تا از علم و عمل در کنار هم استفاده کنیم.

نکته اصلی ای که من می خواهم مطرح کنم، بسیار ساده است؛ آگاهی مذهبی عمیق در مورد رابطه خدا، طبیعت و انسان ظهور نمی کند مگر آن که انسان های مذهبی ـ که بر مبنای دستورات مذهبی خود عمل می کنند ـ در این حرکت مشارکت کنند. اصل مشارکت مذهبی ها، به خودی خود تفکرات جدید و فهم های جدیدی را در این موضوع به همراه خواهد داشت.

به عبارت دیگر، می توان گفت: برای بسیاری از مسیحیان، فهم مشهور از داستان «سفر خروج» در کتاب مقدس، تمثیلی از پی جویی آزادی است، اما این تمثیل هرگز تصمیم «روزاپارک» (1) را مبنی بر این که در صندلی های جلوی اتوبوس شهری مونتگمری بنشیند در بر نمی گیرد. او بدون هیچ حسی از درست یا غلط و یا امید و ناامیدی، بر آن صندلی باقی ماند، اما کلیساها هدف او را دست گرفتند و سنت های خود را عمیق تر مورد بررسی قرار دادند و آنگاه بود که آیه هایی جدید از کتاب مقدس به زندگی واقعی و جدید خود وارد شدند و مفاهیم جدیدی خلق شد. به طور مشخص، آگاهی های ایجاد شده توسط بسیاری از خداشناسان آزادی خواه آمریکای لاتین، آسیا و آفریقا می تواند رویکردهای مهمی به مسئله فهم دینی و رابطه انسان و طبیعت داشته باشد، آن هم در بخش هایی از جهان که این مسئله بیشترین ضرورت را دارد.

این حقیقتی غیرقابل انکار است، چنان که سالی مکفیگ در مقاله مهم خود می گوید: «دین به ما کمک می کند که در میان همه چیزهای دیگر، خود را بشناسیم و بدانیم که چگونه باید عمل کرد.» اما همان گونه که از بیان او می توان فهمید، این آگاهی از طریق وعظ و خطابه و یا اصلاح متون به دست نمی آید. در این مورد می توان گفته کریستوفر کی چپل در مورد سنت ها استفاده کرد که می گوید: «تلاش های زیست محیطی برای آن که بتواند موثر باشد، باید از یک داستان مذهبی آغاز شود.» اما این داستان که فهم جدیدی از چگونه بودن ماست، خود محصول تلاش و عمل است.

به عنوان مثال، در طول 50 مایل از منطقه دیدالوس چندین کارخانه تولید برق که با زغال سنگ تغذیه می شوند، وجود دارد که بخشی از برق منطقه ماساچوست را تأمین می کند. فعالان محیط زیست در آن منطقه، سال ها تلاش کردند که این کارخانه را به تعویض سوخت از زغال سنگ به گاز طبیعی متقاعد کنند و برای این کار از تحقیقات صورت گرفته در مورد آثار زیان بار دوده زغال سنگ بر انسان و طبیعت استفاده می‌کردند، اما اگر صد کشیش و پدر روحانی مسیحی و روحانی یهودی و امام مسلمان و چندصد نفر انسان عادی در مقابل این کارخانه ها راه پیمایی می کردند، چه تفاوتی در نتیجه حاصل می شد؛ شاید روند سیاسی این موضوع چندان تغییری نمی کرد (که البته به نظر من، روند سیاسی موضوع هم تغییر می کرد) اما صرف انجام این عمل، قطعاً عوامل دخیل در این موضوع را مجبور می کرد که جدی تر به این موضوع بیاندیشند و آن را یک نیاز سنتی در نظر گیرند و راهی نداشتند جز این که حقایق موجود در مورد گرم شدن زمین و... را مورد مطالعه قرار دهند.

مثال دیگر، مبارزه علیه غذاهای دست کاری شده ژنتیکی است. این مبارزه در گذشته توسط فعالان سکولار زیست محیطی رهبری می شد، اما ناگهان شاهد مشارکت قابل توجه مذهبی ها در این مورد بودیم. این مومنین به زودی بخش هایی از سنت های دینی را که به این موضوع می پردازد کشف می کنند و می فهمند که در این ماجرا ما که هستیم و چه باید بکنیم.

اهمیت مشارکت مذهبی در این حرکت های اجتماعی را نمی توان کم ارزیابی کرد. به عنوان مثال، مکینگ پیشنهاد طرح یک کیفرخواست قوی علیه اقتصاد نئوکلاسیک را مطرح ساخته است. که این اقتصاد را به علت ناتوانی در درک همه نیازهای بشری مورد انتقاد قرار دهد. چنین کیفرخواستی در میان حلقه فعالان محیط زیست عادی و شناخته شده است، اما پیدا کردن جایگزینی برای تقویت انتقادات و اعتراضات، تا کنون با مشکل مواجه بوده است. چپ سیاسی کمک چندانی نکرده است و صرفاً انتقاداتی در مورد «توزیع» مطرح می کند، اما همچنان به ایده پی گیری «بیشتر» وابسته است و در حال حاضر، صرفاً نهادهای مذهبی رایج در غرب، آسیا و دیگر جوامع هستند که می توانند با تعهد کامل اعلام کنند که زندگی چیزی بیش از انبوه و ذخیره کردن ثروت است و برای این پیام خود مخاطبینی بیابند. در گذشته، چنین مفاهیمی صرفاً در حیطه روانی و ذوقی گفته شده است اما اکنون کاملاً ضرورت علمی یافته است. اکنون راهبین با دانشمندان در ایده های زیر مشترک شده اند: سادگی، جامعه و خویشتن داری. این تکامل، نیروی بالقوه بسیار زیادی را در خود جای داده است.

البته این بدان معنی نیست که جنبش های مذهبی جدید می توانند در مدت کوتاهی تأثیرات فراوان داشته باشند. در حال حاضر، حداقل در غرب، بسیاری از دستورات دینی حتی در میان آن ها که به آن دین اعتقاد دارند، نادیده گرفته می شود به آن عمل نمی شود. با این همه، هنوز فرصتی واقعی وجود دارد که تاکنون از آن استفاده نشده است و البته با توجه به حاد بودن بحران، نمی توان آن را نادیده انگاشت. خمیرمایه های اندکی در جامعه ما باقی مانده است که می توان از آن ها به عنوان عاملی برای ایجاد آگاهی در اکثریت مرفه جامعه استفاده کرد. فعالان بالقوه موجود در کلیساها کنیسه ها، مساجد، معابد و... از این در هراسند که اگر فاصله خود را با جریان اصلی زیاد کنند، تبدیل به گروهی منزوی و حاشیه ای شوند؛ اما در حال حاضر، آن ها در توافق عمومی خفه کننده جامعه ما به نحو نامشهودی حاشیه ای شده اند. تنها راهی که اینان می-توانند احتمال تأثیرگذاری و تغییر وضعیت فعلی ما را که از مصرف گرایی خود خوشنودیم، داشته باشند، خارج شدن از این وضعیت حاشیه ای و تحمل خطرات فراوان است.

اگر اختلافات را تقلیل دهیم، احتمالاً بسیاری از درگیری های تئوریک از میان خواهد رفت. اصولاً در بسیاری از مواد تصمیم گیری در موضوعات خارجی، نظرات گروه های متفاوت می تواند به هم نزدیک شود. به هر حال، تفاوت میان سنت ها یک مسئله ثانوی است و می توان به موضوعاتی پرداخت که همه سنت ها زمینه آن را دارا هستند.

اگر چنین کاری صورت گیرد و تئوریسین های مذهبی به این حیطه وارد شوند، مطمئناً رویکردی قوی ظهور خواهد کرد که از همه آن چه تا کنون بوده است، قدرت بیشتری دارد. به عنوان مثالی در این زمینه، می توان به جنبشی اشاره کرد که در شمال تایلند ایجاد شده است. در این جنبش، دونالد سوئیرر برای مقابله با ایجاد یک ماشین کابلی در کوهستان های دویی سوتپ که از نظر مردم آن منطقه مقدس است،‌ مبارزه می‌کند. این کوهستان‌ها از جمله کوه های مقدس بودائیان است و مبارزه موجود، از تغییر زیست محیطی این منطقه جلوگیری می کند. سوئیرر در یک روزنامه محلی، در مورد مقابله گسترده با این پروژه می نویسد: «مقامات این طرح، مردم شمال تایلند را دست کم گرفته اند. روح شمال تایلند هنوز زنده است. مردم شمال هرچند گاهی نمی توانند به نحو معقولی توضیح دهند، اما خواهان حفظ این کوهستان به همان شکل موروثی هستند که طبیعت آن را به ایشان واگذار کرده است، تا حد ممکن دست نخورده و مقدس.» همچنین احساسات مذهبی ـ زیست-محیطی را می توان در میلیون ها انسان دیگر نیز یافت و یکی از وظایف جوامع مذهبی این است که به این احساسات اجازه بروز و ظهور بدهند.

اکولوژی می تواند در نجات مذهب از سستی ای که به آن گرفتار شده موثر باشد. ارائه یک دلیل عملی قانع کننده برای مقابله و مقاومت در برابر گسترش نابود کننده و بی پایان مصرف گرایی، یکی از این موارد است و این مسئله ای در مورد گذشته نیست، بلکه به حال و آینده نیز مرتبط است. این امر مهم ترین موضوع حال حاضر ماست و همین امر است که مذهب ـ زیست گرایی (eco-theology) را ضروری می سازد.

مقصود اصلی من، ابراز این «ضرورت» و نشان دادن آن است. ممکن است آدمی دائماً فقرا را در نظر داشته باشد، اما اتمسفر این گونه نیست. تغییرات آب و هوایی ، یک آزمون زمان بر و طولانی مدت است؛ بسیاری دیگر از بحران های زیست محیطی نیز این گونه اند. بنابراین ما نیاز کنفرانس ها و مجامع مذهبی بیشتری از سران مذهبی، دانشمندان و فعالان محیط زیست هستیم که البته این مجامع باید متفاوت از گذشته برگزار شود. ما باید گرد هم آئیم، نه تنها برای بررسی عقاید گذشته، بلکه برای بررسی این نکته که این عقاید چگونه باید به اجرا گذاشته شوند. ما باید، چنان که در مقالاتی بررسی شده است. فعالیت های مذهبی ـ زیست محیطی ای را که هم اکنون در بسیاری از نقاط جهان وجود دارد، شناسایی کنیم و این نیاز ضروری ما است.

اجلاس ها و گردهم آیی هایی را در نظر آورید که در آن عالمان مذهبی و دانشمندان و فعالان محیط زیست گردهم می آیند و تا به برنامه هایی اجرایی برای پایان دادن کار کارخانجات آلوده کننده دست نیافته اند، متفرق نمی شوند و در این گردهم آیی ها، انرژی های جایگزین را مورد بررسی قرار می دهند و صدها دستور کار دیگر را که می توان به برخی از آن ها اشاره کرد، بررسی می کنند: کمک به برگزاری همایش های عمومی، راه پیمایی، جشن ها و تجمعات غیرخشونت آمیز، و کمک به ایجاد کارخانه ها و طرح های جدید انرژی مانند Episcopal Power andight که مجتمعی غیرانتفاعی است و توسط کلیسا بنیان گذاری شده است و به دنبال انرژی سبز می باشد و یا تقویت تلاش های جدید مانند اتحادیه مسئولیت پذیری زیست محیطی (CERES) که در بوستون ایجاد شده است و هدف آن بیان حقیقت به قدرتمندان جهان اقتصاد و سیاست است. از دیگر کارهایی که گردهم آیی رهبران مذهبی و دانشمندان و فعالان زیست محیطی می تواند بر عهده گیرد، صادر کردن بیانیه-ها و اعلامیه ها در زمینه هایی مانند معاهده کیوتو است که نیازمند حمایت اخلاقی و معنوی است و... به طور کلی، هر کار جدید و فعالیت نو. هزاران کاری که تحت عنوان «تقدس حیات» صورت گرفته است، همه با این هدف بوده است که تفاوتی آشکار، واقعی و درخشان را ایجاد کند.

منبع انگلیسی :

نشریه American Academy of Arts and Sciences, no. 130

پی‌نوشت:

* Bill Mckibben نویسنده آمریکایی کتاب پایان طبیعت (The End of Nature) و از نویسندگان فعال عرصه های زیست محیطی.

1) Rosa Park، زنی سیاه پوست در ایالات متحده که برای اولین بار، به صراحت قانون تبعیض نژادی حاکم بر ایالات متحده در زمینه این که سیاهان حق نشستن در صندلی های جلوی اتوبوس را ندارند و در صورت ورود سفیدپوستی به اتوبوس باید جای خود را به او بدهند، شکست. اقدام او را می توان آغاز مبارزات سیاه پوستان


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله نقش مذهب در نجات محیط زیست

مقاله در مورد تأثیر محیط زیست سالم بر انسان

اختصاصی از سورنا فایل مقاله در مورد تأثیر محیط زیست سالم بر انسان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 16

 

تأثیر محیط زیست سالم بر انسان

به طور قطع یکى از امورى که زمینه‏ساز سعادت و کمال انسان در دنیا و آخرت است، داشتن محیطى سالم و امن است، که انسان بتواند در پناه آن، به تربیت جسم و جان خویش بپردازد و اصولاً یکى از وظائف مهم بشر که حفظ جان است، جز با زیستن در محیط سالم و زیبا امکان‏پذیر نیست. بدین سبب شرط اولیه داشتن روحى سالم، جسم سالم است و جسم سالم نیز فقط زمانى حاصل مى‏شود که انسان از محیط زیست طبیعى سالم و دلگشا بهره‏مند باشد.

محیط زیست طبیعى سالم تأثیر شگرفى بر روح و روان آدمى دارد. محیط پاک و آراسته و خرّم، زندگى را شاداب و معطر مى‏سازد. شنیدن آواز روح‏بخش پرندگان، ترنم لطیف جویباران، آهنگ دلرباى چشمه‏ساران، صفاى سبز سبزه‏زاران، نسیم لطیف کوهستان، رقص دلنشین درختان و زیبایى شهر و دیار، همه و همه تأثیر اعجاب‏انگیزى بر زندگى و حیات انسان دارند. هر کسى از تماشاى چنین منظره‏هاى زیبایى احساس آرامش و نشاط کرده و امنیت و آسایش را در حیات خویش لمس مى‏کند. بر عکس، آسیب رساندن به محیط زیست و نابودى طبیعت باعث وارد آمدن صدمات و زیان‏هاى جبران‏ناپذیرى به بشریت مى‏شود.

افسردگى و افزایش بیمارى‏هاى روحى و روانى انسان امروز بدون ارتباط به آسیب رساندن به محیط زیست نیست. هیچ کس نمى‏تواند منکر بشود که تخریب محیط زیست تأثیر منفى بر شیوه رفتار آدمیان مى‏نهد، و اثرات ویرانگرى بر اخلاق فردى و جمعى جامعه بشرى بر جاى مى‏گذارد.

آب و هوا، درختان و گیاهان، غذاها و میوه‏ها و به طور کلى طبیعت و محیط زیست نقش عظیمى در زندگى بشر دارند.

سلامت محیط زیست بر هوش و استعداد و لیاقت‏هاى فردى اثر مى‏گذارد و میانه‏روى در اخلاق و منش متأثر از میانه‏روى در محیط زیست است.

ساکنان مناطق معتدل کره زمین، داراى ویژگى‏ها و روحیه‏هاى خاص هستند که مقایسه با جوامع ساکن در مناطق گرمسیر و سردسیر، از تفاوت بسیارى برخوردارند.

محیط زیست افزون بر تأثیر در قد و قامت و چگونگى اندام ظاهرى، بر فکر و اندیشه و اعمال و رفتار انسان داراى تأثیر شگرف است.(1)

قرآن‏کریم و روایات اسلامى فوائد بسیار آب، هوا، گیاهان و درختان را با تعبیرهاى بسیار دقیق و گاهى شگفت‏انگیز برشمرده‏اند و از تأثیر به سزاى آنها بر تن و روان آدمى سخن گفته‏اند.

دانشمندان مسلمان و غیرمسلمان نیز با توجه به طبیعت، از تأثیر حیرت‏آور آن بر جسم و جان انسان سخن‏ها گفته و در مقایسه با جامعه‏هاى مختلف بشرى تأثیر فراوان طبیعت را بر اعمال و رفتار و فکر و اندیشه و نیز خصوصیات ظاهرى انسان، تبیین و تشریح کرده‏اند. از این‏رو، در این نوشتار برآنیم تا با ذکر برخى از آیات و روایات و گفتار دانشمندان مسلمان و غیر مسلمان تأثیر محیط زیست طبیعى سالم بر انسان را مورد بررسى قرار دهیم.

آثار روانى آب و هوا بر انسان از دیدگاه قرآن و روایات‏

در آموزه‏هاى اسلامى از تأثیر طبیعت در انسان به گونه‏هاى مختلف، سخن به میان آمده است، چنان‏که قرآن‏کریم درباره اثر محیط زیست مى‏فرماید: «و البلد الطیب یخرج نباته باذن ربّه و الذى خبث لایخرج الاّ نکدا...؛(2) سرزمین پاکیزه، گیاهش به فرمان پروردگار مى‏روید؛ اما سرزمین‏هاى بدطینت و شوره‏زار، جز گیاه ناچیز و بى‏ارزش، از آن نمى‏روید.»

از این آیه شریفه استفاده مى‏شود همان طور که طبیعت و سرزمین پاک در رشد و پرورش بهینه گیاهان مؤثر است، در رشد و تکامل انسان نیز مؤثر مى‏باشد، و همان‏گونه که از زمینهاى شوره زار، جز گیاهان بى ارزش نمى‏روید، محیط آلوده نیز تأثیر منفى و اثرات زیانبارى بر تربیت انسان دارد.

براین اساس، امام على(ع) در مذمت اهل بصره مى‏فرماید: «اخلاق شما پست، پیمان‏هاى شما سست، سیره و روشتان دورویى و آب شهرتان شور(بدطعم) است.»(3) و در بیانى دیگر فرمود: خاک سرزمین شما بدبوترین خاکهاست؛ از همه جا به آب(سطح دریا) نزدیکتر و از آسمان دورتر است (منطقه پست و پایین) که 9دهم بدیها در محیط شماست.(4)

آب تأثیر شگرفى بر جسم و روح انسان دارد، به تعبیر قرآن‏کریم «مایه حیات» همه چیز آب است.(5) و به بیان امام صادق (ع) طعم آب، طعم زندگى است: از امام صادق (ع) در باره طعم آب پرسیدند، حضرت فرمود: «براى یادگرفتن بپرس، نه براى به دشوارى انداختن؛ طعم آب، طعم زندگى است.»(6)

علامه مجلسى (ره) در تشریح این حدیث مى‏نویسد: «مراد از (طعم زندگى) این است که طعم آب با سایر مزه‏ها قابل مقایسه نیست و از بالاترین وسایل براى ایجاد و بقاى حیات است؛ پس مزه آب، مزه حیات است.»(7)

نگاه مسلمانان به آب، نگاهى سرشار از قداست و پاکیزگى و عظمت است، آب وسیله‏اى است که زمینه ارتباط آنان با معبودشان را فراهم مى‏سازد. در شریعت اسلام هیچ‏کس نمى‏تواند به راز و نیاز با خدا بپردازد و در آستان مقدس او به نماز ایستد، مگر این که با آب خود را شستشو دهد(8) و این شستشو با آب داراى خصوصیات ویژگى‏ه‏اى است که اگر درست انجام شود، نام وضو و غسل به خود مى‏گیرد.

هیچ مسلمانى نمى‏تواند به طواف خانه خدا بپردازد، جز آن که زمینه آن را با آب فراهم آورده باشد و نیز تماس با خطوط قرآن‏کریم جایز نیست، مگر این که قبلاً زلال آب تماس گرفته باشد.

آب نه تنها جسم ظاهرى را شستشو مى‏دهد، بلکه حالتى روحى و روانى در انسان ایجاد مى‏کند و به او تقدس مى‏بخشد.(9) و زمینه‏ساز راه‏یافتن به حریم مقدسات دینى مى‏شود.

قرآن کریم مى‏فرماید: «و انزلنا من السماء ماءً طهوراً؛(10) ما از آسمان، آبى طهور فرو فرستادیم.»

مفسران در تشریح طهور گفته‏اند: طهور یعنى، بسیار پاکیزه که خود به خود پاک است و غیر خود را پاکیزه مى‏کند، چرک را از جسم شستشو مى‏دهد و پلیدى‏هاى روحى را از روان مى‏زداید.»(11)

در روایات اسلامى به مسلمانان توصیه شده است که هرگاه براى تطهیر یا وضو نگاهشان به آب افتاد بگویند: «الحمدلله الذى جعل الماء طهوراً و لم یجعله نجساً؛(12) سپاس خداى را که آب را (طهور) قرار داد (پاک و پاک کننده) و آن را پلید قرار نداده است.» بدین سان، آب با وصف پاک‏کنندگى، چهره‏اى مقدس به خود مى‏گیرد که رفتن به حضور خالق یکتا بدون آن میسر نمى‏شود و (و آن‏گاه که آب یافت نشود و یا به دلیلى براى شخص مضر باشد، باید به جاى آن بر خاک پاک تیمم کرد.)(13) و تماشاى آب، شکر و سپاس الهى را مى‏طلبد. افزون بر این، در روایات نگاه به آب جارى توصیه شده و آن را سبب جلاى چشم و افزودن روشنایى آن دانسته‏اند. چنان که از امام صادق (ع) نقل شده است: «چهار چیز چهره را روشن و نورانى مى‏کند که یکى از آنها نگاه کردن به آب جارى است.»(14)و نیز امام کاظم (ع) فرمود: نگاه به آب جارى چشم را جلا داده و به روشنایى آن مى‏افزاید.(15) بر اساس این روایات نگاه کردن به آب جارى، خود نقشى به سزا در شادى و انبساط روحى داشته و علاوه بر روشن کردن چشم دل و افزایش بصیرت انسان، داراى تأثیر قابل توجهى در تقویت نور چشم ظاهرى است.

افزون براینها، برخى آبها، مانند آب باران، آب جوشیده، آب زمزم، آب فرات و ...مورد تمجید بیشترى قرار گرفته و از آثار شگرف آنان بر جسم و روح آدمى اشاره شده است.

نقش تربیتى هوا

هوا نیز همانند آب یکى از عوامل فوالعاده مهم حیاتى برای زندگى انسان است؛ عامل حیاتى که بدون آن حتى لحظه‏اى زندگى امکان‏پذیر نیست. این عامل حیاتى اطراف زمین را فرا گرفته است و ما اکسیژن مورد نیاز خود را به وسیله تنفس از هوا مى‏گیریم. در هوا مقادیر زیادى اکسیژن وجود دارد و گیاهان نیز پیوسته این موجود را تجدید مى‏کنند و نمى‏گذارند این ماده حیاتى از اندازه لازم کسر شود. در بیانات معصومان (س) از تأپیر شگرف هوا بر جسم و جان سخن رفته و آثار مخصوص هواى هر فصل بیان شده است.

در منابع روایى اسلام به منافع فراوان گرما و سرما در طول سال اشاره شده و نیز در قرآن و روایات «بادها» با اهمیت تلقى شده‏اند. پیداست که باد چیزى جز هوا نیست و اگر هوا حالت وزش به خود گیرد، باد نامیده مى‏شود.(16)

امام على (ع) درباره اثر هواى هر فصل بر انسان فرموده است: «از سرما در آغاز آن (فصل خزان) پرهیز کنید و در پایان آن (فصل بهار) به اسقبال آن بشتابید (در پاییز خود را بپوشانید و در آغاز بهار از لباس‏هاى خود کم کنید)؛ زیرا تأثیر سرما بر بدنها و درختان یکسان است. اوّل سرما درختان را مى‏سوزاند (باعث ریزش برگها و خشکاندن درختان مى‏شود و پایان آن مى‏رویاند درختان را به برگ و بار مى‏آورد).»(17)

کلام امام درباره تأثیر طبیعت بر جسم و جان آدمى بسیار روشن و صریح است و همان‏گونه که طبیعت بر جسم و بدن اثرگذار است، بر روح و روان بشر نیز اثرگذار مى‏باشد؛ حضرت در این بیان حکیمانه به مقایسه بین سرماى پاییز و سرماى بهار پرداخته‏اند گر چه به ظاهر، سرماى ابتداى پاییز و سرماى ابتداى بهار از جهت درجه برودت یکسان مى‏نماید و هر دو فصل را فصل اعتدال هوا به شمار مى‏آورند، ولى تأثیر این دو کاملاً متضاد بوده و اثرى مخالف یکدیگر دارند.

ابن میثم بحرانى در شرح این مطلب مى‏نویسد: پرهیز از اول سرما که ابتداى پاییز است به این دلیل است که تابستان و پاییز هر دو از جهت خشکى (یبوست) مشترک هستند و بدن‏ها با حرارت تابستان خو کرده‏اند؛ از این رو، هنگامى که با سرما مواجه شوند، به سرعت از آن متأثر شده و دو نیروى برودت و یبوست که طبیعت ضعف و فناست در بدن قوى مى‏شود و به همین دلیل درختان خشک شده و برگ‏هاى آنها مى‏سوزد و بدن‏ها ضعیف و لاغر مى‏شود... امّا سرما در آخر زمستان و طلیعه بهار اثرى به عکس دارد؛ زیرا زمستان و بهار در طبیعت رطوبت، اشتراک دارند، ولى زمستان سرد است و بهار گرم و از این‏رو سرماى آخر زمستان با حرارت بهارى ممزوج شده و از شدت سرما کاسته مى‏شود و این اعتدال حرارت همراه با رطوبت زمینه مناسبى براى ایجاد طبیعت حیات و زندگى است و سبب رشد گیاهان و به برگ و بار آمدن درختان و تقویت بدن انسان‏ها مى‏شود.(18) ابن ابى الحدید نیز ضمن تأیید سخن بالا، مواجه شدن بدن را با سرماى ابتداى پاییز به انسانى تشبیه مى‏کند که ناگهان از مکان بسیار گرم به خانه بسیار سرد وارد شود، ولى مواجهه با سرماى طلیعه بهار، موجب ضرر نیست؛ زیرا بدن با سرماى شدیدترى در زمستان خود گرفته است.(19)

امام صادق (ع) در گفتگو با «مفضل بن عمر» به سودمندى بسیار در وجود سرما و گرما (در طول سال) اشاره فرموده و آن راسبب عبرت بشر و دلیل محکمى بر تدبیر حکیمانه الهى دانسته‏اند.

«(اى مفضل) به گرما و سرما با دیده عبرت بنگر که پیاپى بر این عالم وارد مى شوند؛ این دو دما، با فزونى و کاستى و تعادل باعث شده‏اند که فصول و تنوع هوا در سال پدید آید و مصالح فراوان را در پى داشته باشند؛ این دو (گرما و سرما) بدن‏ها را دباغى کرده و باعث پایدارى و استحکام آنها مى‏گردند؛ تأمل کن که چگونه یکى از آن دو به تدریج وارد دیگرى مى‏شود و آن دیگرى اندک اندک کم مى‏شود و دیگرى آرام آرام افزوده مى‏شود تا هر یک به منتهى درجه خود در فزونى و کاستى برسند؛ اگر یکى از آن دو، ناگهان وارد دیگرى مى‏شد، باعث بیمارى و زیان بدن‏ها مى‏شد....»(20)

در قرآن و روایات اسلامى از تأپیر مهم بادها در زندگى انسان و نقش عظیم آن در عدم تعفن اشیاى روى زمین سخن به میان آمده است. خداوند متعال در سوره مبارکه ذاریات، سوره را با سوگند به بادها آغاز مى‏کند: «و الذاریات ذرواً» که همه مفسران قرآن مراد از آن را بادها دانسته‏اند(21) و دلیل آن را بیان پیامبر اکرم(ص)(22)و حدیث امام على (ع)(23) در پاسخ سوال ابن کوا و... دانسته‏اند.

شیخ طوسى (ره) پس از بیان این که شاید مراد قسم به پروردگار بادها باشد، مى‏گوید: اگر قسم به خود بادها باشد دلیل آن، عظمت مهمى است که در سکون و وزش بادها، براى پراکندن ابرها و گردافشانى میوه‏ها و غذاها نهفته است.(24) مرحوم طبرسى دلیل قسم به بادها را دو چیز دانسته است: نخست سودمندى‏هاى


دانلود با لینک مستقیم


مقاله در مورد تأثیر محیط زیست سالم بر انسان