سورنا فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

سورنا فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق در مورد تعریف عدالت از منظر امام علی

اختصاصی از سورنا فایل تحقیق در مورد تعریف عدالت از منظر امام علی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد تعریف عدالت از منظر امام علی


تحقیق در مورد تعریف عدالت از منظر امام علی

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)


تعداد صفحه
:3

فهرست مطالب ندارد 

تعریف عدالت از منظر امام علی

 

 

 

 

 

 

 

 

 

شبکه خبر دانشجو ـ سرویس عدالتخواهی-پاسخگویی

 

 

 

 

بهرام اخوان کاظمی

 

 

 

 

 


امام علی درخصوص عدالت بیانی دارد که می توان مفهوم کامل و تعریف جامع این کلمه را از آن دریافت:
وَ سُئل علیه السلام، أیما اَفضلُ: العدلُ او الجود؟ فقال(ع): العدل یضع الامور مواضعها و الجود یخرجها عن جهتها، و العدل سائس عام و الجود عارض خاص، فالعدل اشرفهما و افضلهما؛ از امام(ع) سؤال شد: از عدل و جوُد (بخشش) کدام یک برتر و ارزشمندترند؟ فرمود: عدل امور را به جای خود می نهد اما جود امور را از جهت اصلی خارج می کند. عدل سیاست گری فراگیر همگان است و اداره کننده عموم است اما اثر جُود محدود، و عارضه ایی استثنایی است. بنابراین عدل شریف ترین و بافضیلت ترین آن دو است. این تعریف همان تعریف معروف است که از عدل شده است: وَضع کل شیء فی ما وضع له ، که معنای آن قرار دادن یا نهادن هر چیز در جای مناسب آن است. در جامعه انسانی افراد مختلف اند. صلاحیت ها، لیاقت ها، استعدادها، ارزش ها و پایه های علم، فضیلت، ایمان، اخلاق و درایت ها متفاوت است. حقوق انسان ها در زمینه های مختلف برحسب این موازین تعیین می گردد. اگر این ارزشیابی درست بود و طبق صلاحیت ها هر فردی از حقوق شایسته برخوردار گشت، عدالت اجتماعی تحقق یافته است. اما اگر پایه ها و مراتب اجتماعی را معیارهای واقعی تعیین نکند، این همان ظلم است که نظام جامعه را از هم می پاشد. امام(ع) در مقایسه عدل و جُود، عدل را ترجیح داده و استدلال نموده اند که جود و بخشش گرچه خصلتی ممدوح و قابل ستایش است، ولی همه جا کارسازی ندارد و همیشه نمی توان از صفت بخشندگی یاری جست. ای بسا که جود و بخشش، سبب برهم زدن نظام عدالت در اجتماع شود. در کنار جود، ممکن است حقی از افرادی دیگر تضییع گردد. اما در عدل چنین نیست. اگر حق واقعی هر انسانی داده شود به احدی ظلم نشده و حقی از کسی ضایع نگشته است. لذا عدل در سیاست، اجتماع، حکم و قضا و مسایل مالی حقوقی، کیفری و غیره، محوری است عام که همگان در پرتو آن در امان بوده و از تضییع حقوق خویش، احساس وحشت و اضطراب نمی نمایند. همچنین در تبیین مفهوم عدل در تفسیر آیه کریمه ان الله یامر بالعدل و الاحسان چنین می فرماید: العدلُ الانصاف و الاحسان التفضل؛ عدل انصاف دادن است، و احسان؛ کرم و بخشش نمودن .
البته علمای اخلاق، جود را از عدل بالاتر دانسته اند و شایان توضیح است که چرا علی(ع) عدل را افضل شمرده است؟ پاسخ به این سؤال ویژگی دیگری از عدالت در منظر امام(ع) را هویدا خواهد ساخت. باید گفت که از نظر ملکات اخلاقی و صفات شخصی و فردی، همه متفقند که جود از عدل بالاتر است. اما از نظر اجتماعی، یعنی منظور علی(ع)، چنین نیست. ریشه این ارزیابی، اهمیت و اصالت اجتماع و تقدم اصول و مبادی اجتماعی بر اصول و مبادی اخلاق فردی است. عدل از نظر اجتماعی از جود بالاتر است، زیرا عدل در اجتماع به منزله پایه های ساختمان و جُود و احسان به منزله رنگ آمیزی و نقاشی و زینت ساختمان است. افضلیت عدل بر جود، به دلیل اصالت و اهمیت اجتماع است و اینکه بر اصول و مبادی اخلاقی مقدم است. به تعبیری؛ آن یکی اصل است و این یکی فرع، آن یکی تنه است و این یکی شاخه، آن یکی رکن است و این یکی زینت و زیور. بدیهی است اول باید پایه درست باشد بعد نوبت تزیین آن. اگر خانه از پای بست ویران است، دیگر چه فایده که خواجه در بند نقش ایوان باشد؟ در حالی که در خانه بی تزیین هم می توان زیست و مأوا گرفت. از سوی دیگر جامعه را هرگز با جود و احسان نمی توان اداره کرد. عدالت پایه سازمان و اداره اجتماع است و چه بسا بخشش ها اگر فزونی گیرد، موازنه اجتماعی مُختل شود و صدقات و نذورات، بخشی از جامعه را تنبل و تن پرور بار خواهد آورد. استاد شهید مطهری ضمن ذکر مطالب تفصیلی در باب مباحث پیش گفته، معتقد است که ما تا کنون به عدل و جود از جنبه اخلاقی در فضایل شخصی و نفسانی نگاه کرده ایم اما جنبه دیگر مهم، جنبه اجتماعی قضیه است و ما تا کنون کمتر از این جنبه فکر می کرده ایم. استاد معتقد است که عدالتِ موجبِ شهادتِ امام(ع)، عدالت اجتماعی است. وی در باره عدالت مزبور می نویسد:
آیا یک عدالت صرفاً اخلاق بود، نظیر آنچه می گوییم امام جماعت یا قاضی یا شاهد طلاق یا بینه شرعی، باید عادل باشد؟ این جور عدالت ها که باعث قتل کسی نمی شود، بلکه بیشتر باعث شهرت و محبوبیت و احترام می گردد. آن نوع عدالت مولی که قاتلش شناخته شد، در حقیقت فلسفه اجتماعی او و نوع تفکر مخصوصی بود که در عدالت اجتماعی اسلامی داشت ... او تنها عادل نبود، عدالتخواه بود. فرق است بین عادل و عدالتخواه، همان طوری که فرق است بین آزاد و آزادیخواه ... باز مثل اینکه یکی صالح است و دیگری اصلاح طلب. در آیه کریمه قرآن [نساء، 135] می فرماید: کونوا قوامین بالقسط قیام به قسط یعنی اقامه و به پا داشتن عدل، و این غیر از عادل بودن از جنبه شخصی است. .
بنابراین علی(ع) بیش از آنکه به عدل از دیده فردی و شخصی نگاه کند، جنبه اجتماعی آن را لحاظ می نمود. عدالت به صورت یک فلسفه اجتماعی اسلامی مورد توجه مولای متقیان بوده و آن را ناموس بزرگ اسلامی تلقی می کرده و از هر چیزی بالاتر می دانسته است و سیاستش بر مبنای این اصل تأسیس شده بود. ممکن نبود به خاطر هیچ منظوری و هدفی کوچک ترین انحراف و انعطافی از آن پیدا کند. و همین امر یگانه چیزی بود که مشکلاتی زیاد برایش ایجاد کرد، و ضمناً همین مطلب کلیدی است برای یک نفر مورخ و محقق که بخواهد حوادث خلافت علی را تحلیل کند. علی(ع) فوق العاده در این امر تصلب و تعصب و انعطاف ناپذیری به خرج می داد. موضوع مهم دیگر در باب مفهوم عدالت و جایگاه آن، نقشی است که عدالت از دید علی(ع) در حفظ تعادل اجتماعی دارد. به تعبیر استاد شهید مطهری از نظر علی(ع) آن اصلی که می تواند تعادل اجتماع را حفظ کند و همه را راضی نگه دارد، به پیکر اجتماع سلامت و به روح اجتماع آرامش بدهد عدالت است، ظلم و جور و تبعیض قادر نیست، حتی روح خود ستمگر و روح آن کسی که به نفع او ستمگری می شود راضی و آرام نگه دارد تا چه رسد به ستمدیدگان و پایمال شدگان. عدالت بزرگراهی است عمومی که همه را می تواند در خود بگنجاند و بدون مشکلی عبور دهد، اما ظلم و جور کوره راهی است که حتی فرد ستمگر را به مقصد نمی رساند. .
پس عدالت از دید علی(ع) در مفهوم وضع الشی فی موضعه باعث تعادل اجتماعی در بین جامعه و صنوف آن می گردد؛ زیرا عدالت بنا به کتاب خدا و سنت نبوی، هر قشر و صنفی را در جایگاه ویژه و بایسته شان می نشاند. ذکر بیانی از امام(ع) به ایضاح این مطلب بیشتر کمک می کند ایشان می فرمایند: بدان که ملت آمیزه ای است از قشرهای گوناگون، که هر جزء آن در پیوند با جزء دیگر سامان می یابد و بخشی بی نیاز از بخش دیگر نیست: بخشی لشگریان خدایند و گروهی دبیران عامه مردم و دبیران دیوانیند، و جمعی کارگزاران انصاف و ارفاق؛ بعضی اهل ذمه اند و جزیه پرداز و برخی دیگر پیشه وران و صنعتگران و سرانجام، گروهی از قشرهای پایین جامعه اند، نیازمند و زمین گیر، و خداوند سهم خاص هر کدام را در کتاب خود و سنت پیامبرش ـ که درود خدا بر او و خاندانش باد ـ رقم زده و در جایگاه بایسته شان نشانده است که به عنوان پیمانی از او در نزد ما محفوظ است.

 

 

 

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد تعریف عدالت از منظر امام علی

ازدواج حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها و امیر مومنان علی علیه السلام

اختصاصی از سورنا فایل ازدواج حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها و امیر مومنان علی علیه السلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

ازدواج حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها و امیر مومنان علی علیه السلام


ازدواج حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها و امیر مومنان علی علیه السلام

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه3

ازدواج حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها و امیر مومنان علی علیه السلام

 



کمالات بسیار حضرت فاطمه (س) از یک سو و انتسابش به شخص پیامبر از سوی دیگر و نیز شرافت خانوادگی او سبب شد که بسیاری از بزرگان به خواستگاری او بیایند. تعداد زیای از افراد سر شناس و ثروتمند مکه به خواستگاری فاطمه آمدند و مهریه های بالایی را به پیامبر پیشنهاد کردند. اما هر گاه سخن از پول و ثروت  و مهریه های بالا برای ازدواج با فاطمه میشد، پیامبر با عصبانیت درجواب آنها می فرمودند:" آیا شما گمان می کنید من بنده پول و ثروتم؟"
مسلما پیامبر در امر ازدواج حضرت فاطمه، در صدد تبیین الگوهای اسلامی و از بین بردن سنتهای جاهلیت بود که شخصیت زن  را در بالا برودن مهریه اش می پنداشتند. پیامبر به تمامی کسانی که با معیارهای غلط و رسوم جاهلیت به خواستگاری فاطمه می آمدند، جواب  رد داد. تا اینکه نوبت به شخصیتی ممتاز که سالهای عمرش را در خدمت رسول خدا گذرانده و خود تربیت شده دامن پر فضیلت نبوت بود یعنی حضرت علی (ع) رسید.
ایشان از مال و ثروت دنیا بهره ای نداشت . اما سراسر وجودش مملو از ایمان به خدا و رفتارش مزین به ارزشهای الهی بود. حضرت علی (ع) هنگامی که به قصد خواستگاری فاطمه نزد پیامبر رفت، در حالیکه سراسر وجودش را حجب و متانتی خاص فرا گرفته بود چنین گفت:
" ای رسول خدا ، تو مرا در کودکی از پدرم ابوطالب و مادرم فاطمه بنت اسد گرفتی و در سایه تربیت خود پروردی و در این پرورش از پدر و مادر بر من مهربانتر بودی و مرا از سرگردانی رهانیدی / تو در دنیا و آخرت تنها اندوخته من هستی ، اکنون که خداوند مرا به واسطه تو نیرومند ساخته است می خواهم برای خود سامانی ترتیب دهم و همسری برگزینم. من برای خواستگاری فاطمه آمده ام."
ام سلمه می گوید:" هنگامی که حضرت علی(ع) پیشنهاد خود را مطرح ساخت، چهره رسول خدا از شادمانی روشن گشت، سپس بر چهره علی تبسمی زد و فرمود:" صبر کن تا از دخترم اجازه بگیرم"
پیامبر گرامی اسلام(ص) پس از کسب اجازه از حضرت فاطمه(ص) نزد علی آمد و موافقت خود را با این ازدواج اعلام فرمود.
بدین ترتیب زندگی مشترک حضرت فاطمه (س) و حضرت علی(ع) با عنایت الهی به سادگی و بدور از تشریفات آغاز گردید/ این بانوی گرامی با دریایی از فضائل اخلاقی و روحی وارد مرحله جدیدی از زندگی گردید و تقدیر الهی بر این امر واقع شد که او در مقام مادر فرزندانی را تربیت کند که هر یک از مجریان شایسته احکام الهی کردند.

 درسی از شب ازدواج حضرت فاطمه (س)
در شب ازدواج حضرت فاطمه(س) شور و شوق خاصی در شهر مدینه برپا بود. قلب پیامبر به خاطر این پیوند مقدس مملو ا ز شادی وشعف بود . پیامبر بسیاری از اصحاب و بویژه مستمندان را به میهمانی این ازدواج فرا خوانده بود. زنان بسیاری گرد آمده بودند تا حضرت زهرا را در این مراسم مشایعت کرده و به خانه علی (ع) ببرند. در میان این شلوغی و ازدحام ناگاه زن فقیری نزد حضرت فاطمه رفت و درخواست کمک نمود. همه با تعجب فاطمه را می نگریستند که چگونه در چنین زمان حساس و به یاد ماندنی از زندگی اش ، هر آنچه در پیرامونش می گذرد را رها کرده و به یاری بنده ای از بندگان خدا می شتابد حضرت با قلبی مملو از رحمت و رافت و با نگاهی مهربان به آن زن گفت :
"بگو چه می خواهی تا من تو را یاری کنم ."
زن بامشاهده چهره مهربان حضرت زهرا و در حالکه بغض گلویش را می فشرد چنین گفت:
" ای دختر رسول خدا، نمی خواستم که در چنین شب بزرگی از زندگی ات خاطر تو را آزرده کنم ، ولی چه کنم که ناتوانی به گونه ای مرا در سختی قرار داده که چاره ای جز این ندیدم که به نزد تو بیایم. اکنون نیازمند به پوشاکی هستم که خود را با آن بپوشانم."
حضرت زهرا پس از شنیدن سخنان زن به او گفت :" قدری صبر کن تا من برگردم.
پس از لحضاتی حضرت فاطمه با لباسی که برای مراسم عروسی اش تهیه شده بود، به سوی زن آمد. حضرت  با دستان مهربان خود لباس عروسی اش را به زن بخشید و او را به خدا سپرد. اطرافیان در حالیکه با تعجب بسیار به دختر پیامبر می نگریستند علت این امر را از او جویا شدند و حضرت  در جواب آنان به آیه ای از آیات قرآن استناد کردو فرمود:
" لن تنالوا البرحتی تنفقوا مما تحبون"
"هرگز به مقام نیکو کاران نخواهید رسید مگر از آنچه دوست می دارید در راه خدا انفاق کنید."
پیامبر پس از این اتفاق فرمود:" جبرئیل بر من نازل شد و فرمود:
" خداوند به تو و فاطمه سلام می رساند  و می فرماید هرچه فاطمه بخواهد به او می دهیم."
من با فاطمه (س) ، این موضوع را مطرح کردم و او در جواب من گفت:
" هیچ چیز جز توفیق خدمت در راه حق نمی خواهم و از خداوند طلب می کنم که رحمتش همیشه باقی باشد."
**
زندگی مشترک  حضرت فاطمه (س) و همسر با وفایش علی (ع) به سادگی و بدور از تشریفات آغاز شد و این بانوی گرامی وارد مرحله جدیدی از زندگی گردید. حضرت با کمال میل و در حالیکه احساس خوشبختی می کرد به خانه ساده و بی آلایش علی بن البیطالب (ع) رفت. پدر بزرگوارش معنی زندگی را به او آموخته بود و به وی تفهیم فرموده بود که انسانیت ، جوهر زندگی است و اهمیت ازدواجی که بر اساس خوی و خصلتهای اسلامی استوار گردد، به مراتب از زر و زیور دنیا با ارزشتر است .
ایشان به شئون مختلف زندگی عنایتی خاص داشت و با کار و کوشش به رفع نیازمندیهای منزل می پرداخت . زندگی حضرت فاطمه زهرا(س) بخاطر موقعیت حساسی که خاندان پیامبر داشتند و در راه دعوت اسلام با آزار و اذیت مشرکین و منافقین روبرو بودند آکنده از سختی و فشارهای اقتصادی و اچتماعی بود. اما این شرایط دشوار، خللی در عزم و اراده ایشان ایجاد نکرد و این بانوی گرامی با صبر و تحملی خاص به وظایف خود عمل می فرمود.
در زندگی حضرت عبادت و طاعت پروردگار ، انجام وظایف خانواده و همچنین مشارکت در مسائل اجتماعی و سیاسی هر یک در جای خود جلوه ای خاص داشت.
حضرت فاطمه (س) با اینکه مسئولیت زیادی در خانه بر عهده داشت، اما هیچگاه خود را از مسائل سیاسی و اجتماعی دور نگه نداشت، حمایت بی دریغ ایشان از پیامبر اسلام و همچنین امام علی(ع) درخشانترین نقطه زندگیش می باشد. حضرت در برخی از غزوات مشارکت داشتند و پیامبر در جنگ ها مسئولیت برخی از کارها را به این بانوی گرامی می سپردند. ایشان در سخت ترین شرایط تا آنجا که مقدور بود پدر و شوهر خود را د ر جبهه ها همراهی می کردند.
حضرت فاطمه (س) با تمام توان، برای تبیین و تبلیغ فرهنگ اسلامی و آموزشهای زندگی ساز آن می کوشید. پس از رحلت پیامبر نیز حضرت فاطمه (س) در مورد سرنوشت جامعه اسلامی بی تفاوت نماند و در مقابل ظلم و بیعدالتی به شایستگی ایستادگی کرد. خطبه ای که این بانوی گرامی پس از رحلت پیامبر در مسجد النبی بیان کردند، نمایانگر شجاعت، شهامت ، بینش الهی و آگاهی سیاسی و اجتماعی ایشان است. با وجود چنین مسئولیت هایی ایشان در کنارهمسر با وفایش حضرت علی(ع) فرزندانی را تربیت کرد که هر یک الگویی راستین در ارزشهای انسانی شدند و از آنان نسلی پا به عرصه وجود نهاد که هنوز بعد از گذشت بیش از هزار سال ، سیره آنان در زندگی فرا روی تمامی حق جویان و کسانی است که بدنبال ارزشهای الهی و انسانی هستند
ایشان در مسائل علمی تلاش چشمگیری داشتند و بخصوص بانوان را بر علم آموزی و کسب معارف الهی ترغیب می کردند و می فرمودند:
" جلسه مباحثه و مناظره علمی برای من بسیار ارزشمند است . هر سوالی که دارید بگوئید تا جواب دهم."
نقل شده است که به واسطه کمالات علمی فراوان حضرت فاطمه(س) ، خدمتگذار ایشان " زنی به نام"فضه " بر اثرملازمت و همراهی با این بانوی گرامی، چنان با معارف قرآن آشنا شده بود که سالها با استناد به آیات قرآن به سوالات مختلفی که از سوی مردم مطرح میشد، پاسخ می داد

 

 

 

 


دانلود با لینک مستقیم


ازدواج حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها و امیر مومنان علی علیه السلام

کتاب هاب دکتر علی شریعتی

اختصاصی از سورنا فایل کتاب هاب دکتر علی شریعتی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

کتاب هاب دکتر علی شریعتی


کتاب هاب دکتر علی شریعتی

در این فایل 26 کتاب دکتر علی شریعتی در یک فایل زیپ آماده می باشد برای دریافت شما عزیزان.

فهرست نام کتاب های این مجموعه

1 - Agar-Pop-Va-Marx-Nabudand

2- Akharin-Name-Shariati-Be-Pedar

3 - علی حقیقی گونه ای بر اساطیر

4- مکتب وحدت و عدالت علی

5 - بازگشت به خویشتن

6 - Ebrahim-Dar-Kashakash-Yek-Entekhab

7 - Falsafe-Tarikh

8 - فاطمه ، فاطمه است

9 - گیاه شناسی

10 - Maktab-Vahdat-Edalat-Ali

11 - Masuliate-Shie-Boodan

12 - mazhab_alayhe_mazhab

13 - neeyayesh-shariati

14 - Niazhaye-Ensane-Emruz

15 - Pedar-Madar-shoma-motahamid

16 - Salmane-Pak

17 - Shariati-Rah-ya-Birahe

18 - شهادت

19 - Tajaddod-Ya-Tamaddon

20 - Tashayyoe-Alavi-Tashayyoe-Safavi

21 - Zendgi name Doktor ali shariati (www.4DOWNLOADS.ir)

22 - توتم پرستی

23 - سرود آفرینش

24 - یک جلوش بی نهایت صفر ها

25 - 50 جمله عاشقانه از دکتر شریعتی

26 - پیروان علی و رنجهایش


دانلود با لینک مستقیم


کتاب هاب دکتر علی شریعتی

نقش امام علی در ایجاد دولت اسلامی از دیدگاه نهج البلاغه

اختصاصی از سورنا فایل نقش امام علی در ایجاد دولت اسلامی از دیدگاه نهج البلاغه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  20  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 

• نیاز جامعه بشری، به نظم اجتماعی و دستگاه حکومت و مدیریت، از مسایل بدیهی و مسلّم نزد محققان و متفکران است. گزارش‏های تاریخی و تحقیقات جامعه شناختی و مردم شناختی، و نیز شواهد باستان شناسی، همگی گویای این واقعیت‏اند که جوامع بشری هیچگاه، از نهاد حکومت و دستگاه رهبری و مدیریت سیاسی و اجتماعی جدا نبوده است، هر چند، شکل و شیوه‏ی حکومت و رهبری‏ها متفاوت بوده است. تبیین فلسفی این نیاز اجتماعی این است که زندگی اجتماعی به وجود قانونی نیازمند است که حدود وظایف و حقوق اجتماعی افراد را تعیین کند، و از طرفی، قانون بدون پشتوانه اجرایی کارایی لازم را نخواهد داشت، چرا که قانون شکنان به سادگی می‏توانند از اجرای آن خودداری کنند، از این رو لازم است فرد یا گروهی بر اجرای قانون نظارت کرده و با به کارگیری تدابیر و ابزارهای لازم، زمینه‏ی اجرای آن را فراهم آورند؛ و این همان حکومت و رهبری جامعه است که در طول تاریخ بشر با اشکال ساده و پیچیده در جوامع بشری معمول بوده است.
در سخنان امام علی علیه السلام بر ضرورت حکومت تأکید شده است، تا آنجا که اگر زمامدار صالح و نیکوکار یافت نشود، و امر جامعه دایر مدار این باشد که یا زمامداری ناصالح عهده‏دار تدبیر نظام حکومتی جامعه گردد، یا نظام سیاسی بر جامعه حکمفرما نباشد و جامعه به دست هرج و مرج سپرده شود، فرض نخست رجحان دارد؛ چنان که فرموده است: «لابدّ للنّاس من أمیر برٍّ أو فاجر»:«مردم را از رهبر و پیشوا گریزی نیست، حال آن رهبر یا نیکوکار و خیرخواه است ، و یا ستمکار و نابکار.
امام علی علیه السلام سخنان یاد شده را در پاسخ خوارج نهروان بیان کردند که حکمیّت را بر خلاف قانون الهی می‏پنداشتند. آنان در این پندار نادرست به قرآن کریم استدلال می‏کردند که فرموده است:«لا حکم إلاّ لله» : جز حکم خداوند حکمی مشروعیت ندارد.
از دیدگاه امام علیه السلام خوارج در این استدلال گرفتار مغالطه شده بودند، چرا که آنچه به خداوند اختصاص دارد، حکم به معنای قانونگذاری و تعیین معیارها و ضوابط حاکم بر زندگی انسان است، نه حکم به معنای رهبری جامعه بر اساس برنامه‏ریزی‏های خاص و موردی متناسب با نیازهای جامعه و با در نظر گرفتن معیارها و ضوابط الهی؛ چنان که فرمود:« نعم، لا حکم إلاّ لله ولکن هوءلاء یقولون لا إمرة إل
• لله»: «آری حکم مخصوص خداوند است ، ولی این گروه (خوارج) می‏گویند، فرمانروایی جز برای خدا روا نیست، در حالی که مردم را از داشتن فرمانروا گریزی نیست»
ضرورت وجود قانون، حکومت و رهبری در جامعه‏ی بشری عموماً و در جامعه‏ی اسلامی خصوصاً یکی از اصول مسلم در فلسفه و کلام اسلامی است، آنان بر این اساس بر وجوب نبوت و امامت استدلال کرده‏اند. ابن سینا (متوفای 427ه) درباره‏ی وجوب نبوت گفته است: «از آنجا که انسان به تنهایی نمی‏تواند زندگی کند، بلکه به مشارکت و تعاون در امور زندگی نیاز دارد، لازم است برای حفظ نظام اجتماعی قانونی وجود داشته باشد که توسط قانونگذاری که بر دیگران برتری دارد و آنان اطاعت از او را بر خود لازم می‏دانند، تدوین شده باشد، چنین قانونگذار کسی است که از جانب خداوند برگزیده شده است». سید مرتضی(متوفای436ه) درباره‏ی وجوب رهبر و زمامدار در جامعه‏ی بشری گفته است: «هر عاقلی که با مردم معاشرت داشته و با خلق و خوی مردم آشنایی دارد می‏داند که هرگاه در جامعه رهبری مدبر و با کفایت وجود داشته باشد، ظلم و فساد از جامعه رخت برمی‏بندد، و یا به حداقل ممکن تقلیل می‏یابد، و شرایط زندگی عادلانه برای مردم فراهم‏تر می‏گردد، و هرگاه چنین رهبر و زمامداری وجود نداشته باشد، ظلم و تباهی جامعه را فرا می‏گیرد، یا شرایط زمینه‏ی تحقق آن فراهم‏تر می‏باشد. بر این اساس، رهبری و زمامداری در جامعه بشری از مصادیق قاعده لطف است، و هر کس این مطلب بدیهی را انکار کند، شایستگی مناظره را ندارد» وی، آنگاه به مخالفت خوارج با وجود حکومت و فرمانروایی اشاره کرده و یادآور شده است: «آنان نیز در عمل هیچگاه، بدون رهبر و زمامدار زندگی نکرده‏اند).
• نهج البلاغه، حکمت 22.
• امیرالموءمنین علیه السلام به رهبری حکومت است، لذا اگر سوءال شود چرا خداوند او را به جانشینی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و رهبری امت اسلامی برگزیده است، پاسخ این است که او شایسته‏ترین فرد برای چنین مقام و مسوءولیتی بوده است.
ثالثاً: قیاس اخبار یاد شده به متشابهات قرآن مع الفارق است، زیرا معنای ظاهری متشابهات درباره‏ی خداوند محال است، زیرا مستلزم تجسیم و تشبیه خواهد بود. ولی معنای ظاهری اخبار یاد شده مستلزم محال نیست، زیرا صحابه‏ی پیامبر از مقام عصمت برخوردار نبودند، تا احتمال خطا و گناه درباره‏ی آنان منتفی باشد. از طرفی برخی از آنان بر این عقیده بودند که دستورات پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در مسأله حکومت و نظایر آن، از جمله احکام تعبدّی نیست، و دیگران درباره‏ی این گونه احکام حق اظهار نظر و احیاناً مخالفت دارند».
• امام علی علیه السلام با اینکه خود را شایسته‏ترین فرد برای رهبری و حکومت می‏دانست، و عقل و وحی بر حقانیت او گواهی می‏داد، ولی او به چیزی جز مصلحت اسلام و مسلمین نمی‏اندیشید، اگر از حقانیت خود و غصب شدن حق او توسط دیگران، دردمندانه سخن می‏گفت، از خیرخواهی و مصلحت اندیشی او سرچشمه می‏گرفت، با این حال، هیچگاه برای احقاق حق خود به زور و اعمال قهر و غلبه متوسل نشد، حکومت از دیدگاه او وسیله‏ای بیش نبود که می‏بایست در راه خدمت به جامعه اسلامی و پاسداری از اسلام به کار گرفته شود. شرایط سیاسی اجتماعی دنیای اسلام در آن زمان چنان بود که بیش از هر چیز به یکپارچگی صفوف مسلمین و همکاری و همدلی نیاز داشت. و امام علی علیه السلام که خیراندیش‏ترین افراد امت اسلامی بود، و از شرایط زمان به خوبی آگاه بود، در عین اینکه هر انحرافی را که در مسیر رهبری امت رخ داده بود گوشزد می‏کرد، و از آنان که چنان انحرافی را سبب شده بودند به شدت انتقاد می‏کرد، امّا بیش از هر چیز به مصلحت اسلام و مسلمین می‏اندیشید، و حکیمانه و صبورانه همه ناگواریهایی را که بر وی واقع می‏شد تحمل می‏کرد، و آنجا که به حضور او در حفظ کیان اسلام و تأمین مصالح جهان اسلام نیاز بود، از هیچ کوششی دریغ نمی‏ورزید، آن حضرت خود در این باره چنین فرموده است:
لقد علمتم أنّی أحقّ الناس بها من غیری، ووالله لأسلمن ما سلمت أمور المسلمین و لم یکن فیها جور إلاّ علیّ خاصّة»: «شما می‏دانید که من سزاوارترین افراد به خلافت و امامت می‏باشم، و به خدا سوگند تا هنگامی که سلامت و صلاح امور مسلمانان در گرو تسلیم بودن من باشد، و بر کسی جز من ستم نشود، تسلیم خواهم بود.

 

• وظایف حکومت و حقوق ملت
هدف اساسی یا اساسی‏ترین هدف حکومت از دیدگاه امام علی علیه السلام اجرای حق و بسط عدل در جامعه بشری است. نیل به این هدف در گرو آن است که تعالیم و احکام اسلام در جامعه تحقق یابد، و نظام اجتماعی بر پایه قوانین اسلامی استوار گردد. عمل به دستورات اسلام همه‏ی آرمانهای متعالی را دربردارد، اخوت و برادری، مساوات و برابری، قسط و عدل، امنیت و آرامش، رشد و تعالی، سیادت و آزادگی، همه و همه در پرتو عمل به احکام و تعالیم اسلام به دست خواهد آمد. بدین جهت امام علیه السلام درباره‏ی اهداف خویش از حکومت می‏فرماید:
«اللّهمّ إنّک تعلم أنّه لم یکن الّذی کان منّا منافسة فی سلطان، ولا التماس شیء من فضول الحطام، ولکن لنردّ المعالم من دینک، و نظهر الإصلاح فی بلادک، فیأمن المظلومون من عبادک، وتقام المعطّلة من حدودک».
((خدایا تو می‏دانی که آنچه ما انجام دادیم برای به دست آوردن قدرت و سلطنت، و جمع آوری اموال بی‏ارزش دنیا نبود، بلکه برای آن بود که نشانه‏های دین تو را باز نماییم، و در سرزمین‏های تو اصلاح را نمایان سازیم، تا بندگان مظلوم تو امنیت یابند، و حدود تعطیل شده‏ات، برپا گردد.))
دولت و حکومت, همواره یکی از اصلی ترین مباحث علوم سیاسی بوده است, تا جایی که سیاست به عنوان "هنر حکومت کردن یا حکمرانی" تعریف گشته است. یکی از سؤالات شایع در این حوزه, هدف یا وسیله بودن دولت و حکومت است. برخی ایده آلیستها دولت را یک هدف و واحدی فوق مردم و فرد می دانستند و برخی دیگر از مکاتب و اندیشه گران سیاسی, دولت و حکومت را وسیله ای برای عمل به برخی اهداف مورد نظر جامعه انسانی به شمار می آوردند و ارزش ذاتی را مختص فرد دانسته و دولت را ابزاری مکانیکی و مصنوع دست بشر برای دستیابی به اهداف خویش محسوب می نمودند.

 

همچنین متفکران سیاسی از منظرهای مختلفی به آرمانها و اهداف دولت نگریسته اند. به عقیده ارسطو, هدف راستین حکومت تحقق زندگی خوب است. "جان لاک" معتقد بود هدف حکومت "خیر عمومی" یا "خیر نوع بشر" است. "آدام اسمیت" بر این نظر بود که دولت سه هدف بزرگ دارد؛ نخست: حفظ حکومت و مملکت از تجاوز خارجی یا خشونت بین المللی؛ دوم: حمایت از افراد در برابر بی عدالتی یا سرکوب از سوی اعضای دیگر جامعه ؛ سوم: ایجاد و حفظ آثار خاص و نهادهای عمومی که هیچ فرد یا گروهی تمایل به ایجاد و حفظ آنها ندارند.

 

به گمان "هولزندورف " اندیشه گر آلمانی, دولت سه هدف دارد؛ نخست: توسعه قدرت ملی؛ دوم: حفظ آزادی فرد؛ سوم: پیشبرد ترقی اجتماعی و رفاه عمومی.
"گارنر" ضمن رتبه بندی اهداف و آرمانهای حکومت بر این باور است که هدف اصلی و اولیه و بلاواسطه دولت, حفظ صلح و نظم و امنیت و عدالت در میان افرادی است که آن را به وجود می آورند؛ هدف دوم ـ که فراتر از خواستهای فردی است ـ توجه به تأمین رفاه عمومی در راستای پیشرفت و ترقی ملی است, اما هدف نهایی و آرمان عالی دولت, اعتلای تمدن بشری است.

 

به عقیده "ویلسون", از مؤلفه های جدید برای دولت, این اهداف را می توان بر شمرد:
1ـ ترضیه اراده ها و پاسخگویی به خواسته ها؛
2ـ کسب ترقی اخلاقی؛
3ـ تحقق بیشترین سعادت برای بیشترین افراد؛
4ـ رشد شخصیت فرد؛
5ـ حفظ حقوق؛
6ـ متوازن کردن و نیز حمایت از منافع
به عقیده "پنوک" هدفهای اصلی "دولت نو" در مفهوم عام عبارتند از: تأمین امنیت؛ عدالت؛ آزادی و رفاه. این هدفها و آرمانها توجیه کننده موجودیت دولت و نیز فراهم آورنده زمینه های تکلیف سیاسی اند.
مبحث مهم دولت و حکومت و همچنین آرمانها و مقاصد عالیه آن در منابع اسلامی, از جمله نهج البلاغه, به وفور مورد اشاره است و امام علی(ع) با فطانت و درایت در این مقوله چنان سخن گفته اند که از عالیترین و نابترین اندیشه های سیاسی قدیم و جدید, گوی سبقت را ربوده اند.
از نظر امام(ع) سزاوارترین کس به خلافت, تواناترین و داناترین آنها به فرمان خدا است. و افراد, در صورتی که شایسته تر از آنها وجود داشته باشد, حق ندارند خود را مقدم کنند, همچنان که پیامبر(ص) می فرماید:
"من تقدم علی قوم من المسلمین و هو یَری اَنَّ فیهم مَن هو اَفضل منه فقد خان الله و رسوله و المسلمین
هر کس خود را بر دیگر مسلمانان مقدم کند در حالی که در میان آنها افراد شایسته تری وجود دارد, به خدا و پیامبر و مسلمانان خیانت کرده است".

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   20 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


نقش امام علی در ایجاد دولت اسلامی از دیدگاه نهج البلاغه

اقدام پژوهی آموزگاران ابتدایی چگونه انزوا وگوشه گیری علی را برطرف کنم

اختصاصی از سورنا فایل اقدام پژوهی آموزگاران ابتدایی چگونه انزوا وگوشه گیری علی را برطرف کنم دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

اقدام پژوهی آموزگاران ابتدایی چگونه انزوا وگوشه گیری علی را برطرف کنم


اقدام پژوهی  آموزگاران ابتدایی چگونه انزوا وگوشه گیری علی را برطرف کنم

دانلوداقدام پژوهی  آموزگاران ابتدایی چگونه انزوا وگوشه گیری علی را برطرف کنم بافرمت ورد وقابل ویرایش

اقدام پژوهی حاضر شامل کلیه موارد مورد نیاز و فاکتورهای لازم در چارت مورد قبول آموزش و پرورش میباشد و توسط مدیر سایت طراحی گردیده است. این اقدام پژوهی کامل و شامل کلیه بخش های مورد نیاز در بخشنامه شیوه نامه معلم پژوهنده میباشد

چکیده

همان طور که می دانید اصول وپایه ی هر کشوری از آموزش وپرورش آن کشور نشأت می گیرد واگر کشوری بر آموزش و پرورش خود سرمایه گذاری کند،در بلند مدت شاهد پیشرفت های چشمگیری در تمام امورکشوری خواهند شد. درکشور ما نیز گرچه قبلأ اهمیت خاصی به آموزش وپرورش داده نمی شد ولی درچند سال اخیر در حال ارزش دادن و سرمایه گذاری در آن می باشند. در کشور ما بر اساس سلسله مراتب، وزارت آموزش و پروش در رأس قرار دارد که بر سازمان های آموزش و پروش استانها نظارت دارد که این سازمان ها خود بر ادارات آموزش و پرورش شهرستانها ومناطق تابعه خود نظارت دارند و در نهایت این سلسه مراتب به مدارس ختم می شود که وظیفه تعلیم وتربیت فرزندان این مرز وبوم را بر عهده دارند که همه این سازمانها و تشکیلات هدفی جزء تعلیم و تربیت مردم کشور جهت به وجود آوردن نیروی کارآمد تر ندارند. البته در این راه تعلیم وتربیت مشکلات فراوانی برای معلم ومتعلم وجود دارد که باید از عهده آنها برایند که ما در این تحقیق به یکی از مشکلات که گوشه گیری و انزوا طلبی  در دانش آموز خودم می باشد پرداخته ام و در تلاشم مشکل دانش آموز خود را با روش اقدام پژوهی برطرف کنم. در ادامه تحقیق با مراحل کار و نحوه ی انجام این تحقیق آشنا خواهید شد. 

توصیف وضعیت موجود:

مدرسه ی مورد نظر ما در محیطی سرسبزوپوشیده از درختان بلوط ودر فاصله ی دوری از شهر در یکی از روستاهای دورافتاده واقع گردیده است. این مدرسه به دلیل اختلافات محلی بین دو روستا ، در میانه ی دو روستا واقع گردیده.مدرسه نوسازبوده که چهار سال پیش توسط پیمانکارآموزش وپرورش در زمینی به مساحت ششصد متر مربع بنا شده که زیر بنای ساختمان آن صدمتر مربع است. حیاطی بزرگ دارد که نیمی از آن درپشت ساختمان مدرسه واقع گردیده که در گوشه ی آن سرویس بهداشتی بنا شده و نیمی دیگر درجلوی ساختمان که به زمین ورزش دانش آموزان اختصاص داده شده است. واما ساختمان مدرسه ازچهارقسمت، هال وسه اتاق تشکیل شده است.وقتی از درب ساختمان وارد ساختمان شویم به قسمت هال میرویم که در انتهای آن سه درب چوبی وجود دارد، درب سمت راست مربوط به اتاق بزرگی به مساحت سی متر مربع که دارای دو پنجره ی بزرگ رو به آفتاب میباشد است که از این اتاق به دلیل شرایط مساعدش از آن برای کلاس درس استفاده می شود. درب بعدی که در روبرو قرار دارد مربوط به اتقی است که خود از دو قسمت مجزا تشکیل شده است اول قسمت بزرگ شش متر مربعی و دوم قسمت کوچک دو متر مربعی که از این اتاق دوقسمتی برای آزمایشگاه استفاده میشود. درب سوم که در سمت چپ قرار دارد مربوط به اتاق معلم می باشد که دارای آشپزخانه،حمام، سرویس بهداشتی و قسمت خواب می باشد.  این مدرسه درمقطع ابتدایی، چند پایه، مختلط و دولتی میباشد. مجموع کل دانش آموزان هفت نفر بوده که دو نفرپایه ی اول، دو نفرپایه ی دوم،پایه ی سوم دانش آموزی وجود ندارد، یک نفر چهارم ودو نفرپنجم بوده که همه در یک کلاس در حال تحصیل می باشند. در پایه ی چهارم دانش آموزی وجود دارد که یازده سال سن دارد، یکصدوسی پنج سانتی متر قد وسی ویک کیلو گرم وزن آن می باشد، چشمانی درشت وقهوه ای رنگ که بعضی وقت ها سفیدی چشمان آن قرمز رنگ است ، پوستی گندم گون و سوخته ، موهای سیخ شده که اکثر مواقع آنها را کوتاه می کند ،در لباس پوشیدن همیشه لباسهای او پاکیزه است ولی آنها را نامرتب می پوشد و نیز گاهی اوقات ازعطرهم استفاده می کند، ناخن های خود را همیشه کوتاه می کند وسعی می کند که نظافت خود را همیشه رعایت کند. این دانش آموز برروی کلاس همیشه ساکت و آرام است و معمولأ برای نشستن چه در کلاس وچه در حیاط گوشه ی آخر در کنج را انتخاب می کند، صبحت نمی کند مگر در مواقعی که سوالی از او بپرسیم که آن وقت هم تلاش می کند با سرعت جواب را بدهد و آرام بگیرد و اگرجواب را نداند به من نگاه می کند وهیچ جوابی نمی دهد و وقتی از او میخواهم صحبت کند فقط به من نگاه می کند.درزنگ ورزش با دیگر دانش آموزان بازی نمی کند وتنها در گوشه ای از مدرسه می ایستد وبه آنها نگاه می کند. در زنگ های تفریح بارها وبارها مشاهده شده که فقط در گوشه ای می ایستد و یا نشسته و سنگ های در دستش را به هم می کوبد.تابحال دیده نشده با دانش آموز دیگری در حال گفت وگووقدم ردن باشد.در کلاس ازحق خود دفاع نمی کند و فقط  سرش را پایین می اندارد.ما این دانش آموز را با نام مستعار علی می شناسیم.

فهرست مطالب

مقدمه:    3 بیان مسئله:    4 توصیف وضعیت موجود:    5 جمع آوری اطلاعات(شواهد 1):    6 گوشه گیری وانزوا طلبی چیست؟    6 گوشه گیری در لغت:    7 مشاهده رفتار علی در مدرسه توسط معلم:    8 مصاحبه از والدین ودوستان:    9 اسناد و مدارک موجود:    10 تجزیه و تحلیل اطلاعات جمع آوری شده به روش نقشه ی مفهومی    11 ارائه راه حل:    13 اجرای راه حل:    14 جمع آوری اطلاعات (شواهد2)    15 تجزیه وتحلیل اطلاعات (دوم):    16 ارزیابی نتایج وگزارش نهایی:    16 منابع: فهرست منابع و مــآخذ    17


دانلود با لینک مستقیم


اقدام پژوهی آموزگاران ابتدایی چگونه انزوا وگوشه گیری علی را برطرف کنم