سورنا فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

سورنا فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

مقدمه ای بر رباتیک

اختصاصی از سورنا فایل مقدمه ای بر رباتیک دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 68

 

مقدمه ای بر رباتیک

-1مقدمه

اتوماسیون در بخشهای مختلف صنعت و کارهای تولیدی در چند دهه اخیر ظهور پیدا کرده است و روز به روز نیز در حال توسعه می باشد. بیش از چند دهه از ظهور کارخانجات کاملاً مکانیزه که در آنها تمامی پروسه ها اتوماتیک بوده و نیروی انسانی در آن نقش اجرائی ندارد، نمی گذرد. اما در چند ساله اخیر شاهد بوجود آمدن کارخانجات مکانیزه ای بوده ایم که طراحی، ساخت و نحوه کار آنها واقعاً حیرت انگیز است. ایده و دانش کنترل اتوماتیک و استفاده از سیستمهای مکانیزه در کارخانجات به جنگ جهانی دوم می رسد. ما تحولات عظیم و چشمگیر آن در سالهای اخیر بوقوع پیوسته است.

رباتها جدیدترین مرحله تلاش انسان جهت صنایع اتوماتیک به شمار می روند. رباتها آن دسته از ماشینهای ساخت بشر هستند که لزوماً حرکتهایی شبیه انسان ندارند ولی توان تصمیم گیری و ایجاد و کنترل فعالیتهای از پیش تعیین شده را دارند.

 

شکل 1 : نمونه ای از استفاده از ربات در صنعت

2- تعریف ربات

دو تعریف موجود در رابطه با کلمه ربات از قرار زیر می باشند[9] :

1- تعریفــی که توسطConcise Oxford Dic. صورت گرفتــه است؛ ماشینی مکانیکی با ظاهر یک انسان که باهوش و مطیع بوده ولی فاقد شخصیت است. این تعریف چندان دقیق نیست، زیرا تمام رباتهای موجود دارای ظاهری انسانی نبوده و تمایل به چنین امری نیز وجود ندارد.

2- تعریفی که توسط مؤسسه ربات آمریکا صورت گرفته است؛ وسیله ای با دقت عمل زیاد که قابل برنامه ریزی مجدد بوده و توانایی انجام چند کار را دارد و برای حمل مواد، قطعات، ابزارها یا سیستم های تخصصی طراحی شده و دارای حرکات مختلف برنامه ریزی شده است و هدف از ساخت آن انجام وظایف گوناگون می باشد.

3- دسته بندی رباتها

رباتها در سطوح مختلف دو خاصیت مشخص را دارا می باشند :

1- تنوع در عملکرد

2- قابلیت تطبیق خودکار با محیط

به منظور دسته بندی رباتها لازم است که قادر به تعریف و تشخیص انواع مختلف آنــــــها باشیم. سه

دسته بندی مختلف در مورد رباتها وجود دارد. دسته بندی اتحادیــــــه رباتهای ژاپنی، دسته بندی

مؤسسه رباتیک آمریکا و دسته بندی اتحادیه فرانسوی رباتهای صنعتی.[9]

1-3-دسته بندی اتحادیه رباتهای ژاپنی

انجمن رباتهای صنعتی ژاپن، رباتها را به شش گروه زیر تقسیم می کند :

1- یک دست مکانیکی که توسط اپراتور کار می کند : وسیله ای است که دارای درجات آزادی متعدد بوده و توسط عامل انسانی کار می کند.

2- ربات با ترکیبات ثابت : این دسته رباتها با ترکیبات ثابت طراحی می شوند. در این حالت یک دست مکانیکی کارهای مکانیکی را با قدمهای متوالی تعریف شده انجام می دهد و به سادگی ترتیب کارها قابل تغییر نیست.

3- ربات با ترکیبات متغیر : یک دست مکانیکی که کارهای تکراری را با قدمهای متوالی و با ترتیب تعریف شده، انجام می دهد و این ترتیب به سادگی قابل تغییر است.

4- ربات قابل آموزش : اپراتور در ابتدای امر به صورت دستی با هدایت یا کنترل ربات کاری را که باید انجام شود، انجام می دهد و ربات مراحل انجام وظیفه را در حافظه ضبط می کند. هر وقت که لازم باشد، می توان اطلاعات ضبط شده را از ربات درخواست نمود و ربات وظیفه درخواست شده را بصورت خودکار انجام می دهد.

5- ربات با کنترل عددی : اپراتور وظیفه ربات را توسط یک برنامه کامپیوتری به او تفهیم می نماید و نیازی به هدایت دستی ربات نیست. درواقع ربات با کنترل عددی، رباتی است که با برنامه کامپیوتری کار می کند.

6- ربات باهوش : این ربات درک از محیط و استعداد انجام کار با توجه به تغییر در شرایط و محدوده عمل کار را دارد.

2-3- دسته بندی مؤسسه رباتیک آمریکا

انستیتوی رباتیک آمریکا تنها موارد 3 و 4 و 5 و 6 را به عنوان ربات پذیرفته است.

3-3- دسته بندی اتحادیه فرانسوی رباتهای صنعتی


دانلود با لینک مستقیم


مقدمه ای بر رباتیک

مقدمه ای بر رباتیک

اختصاصی از سورنا فایل مقدمه ای بر رباتیک دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 68

 

مقدمه ای بر رباتیک

-1مقدمه

اتوماسیون در بخشهای مختلف صنعت و کارهای تولیدی در چند دهه اخیر ظهور پیدا کرده است و روز به روز نیز در حال توسعه می باشد. بیش از چند دهه از ظهور کارخانجات کاملاً مکانیزه که در آنها تمامی پروسه ها اتوماتیک بوده و نیروی انسانی در آن نقش اجرائی ندارد، نمی گذرد. اما در چند ساله اخیر شاهد بوجود آمدن کارخانجات مکانیزه ای بوده ایم که طراحی، ساخت و نحوه کار آنها واقعاً حیرت انگیز است. ایده و دانش کنترل اتوماتیک و استفاده از سیستمهای مکانیزه در کارخانجات به جنگ جهانی دوم می رسد. ما تحولات عظیم و چشمگیر آن در سالهای اخیر بوقوع پیوسته است.

رباتها جدیدترین مرحله تلاش انسان جهت صنایع اتوماتیک به شمار می روند. رباتها آن دسته از ماشینهای ساخت بشر هستند که لزوماً حرکتهایی شبیه انسان ندارند ولی توان تصمیم گیری و ایجاد و کنترل فعالیتهای از پیش تعیین شده را دارند.

 

شکل 1 : نمونه ای از استفاده از ربات در صنعت

2- تعریف ربات

دو تعریف موجود در رابطه با کلمه ربات از قرار زیر می باشند[9] :

1- تعریفــی که توسطConcise Oxford Dic. صورت گرفتــه است؛ ماشینی مکانیکی با ظاهر یک انسان که باهوش و مطیع بوده ولی فاقد شخصیت است. این تعریف چندان دقیق نیست، زیرا تمام رباتهای موجود دارای ظاهری انسانی نبوده و تمایل به چنین امری نیز وجود ندارد.

2- تعریفی که توسط مؤسسه ربات آمریکا صورت گرفته است؛ وسیله ای با دقت عمل زیاد که قابل برنامه ریزی مجدد بوده و توانایی انجام چند کار را دارد و برای حمل مواد، قطعات، ابزارها یا سیستم های تخصصی طراحی شده و دارای حرکات مختلف برنامه ریزی شده است و هدف از ساخت آن انجام وظایف گوناگون می باشد.

3- دسته بندی رباتها

رباتها در سطوح مختلف دو خاصیت مشخص را دارا می باشند :

1- تنوع در عملکرد

2- قابلیت تطبیق خودکار با محیط

به منظور دسته بندی رباتها لازم است که قادر به تعریف و تشخیص انواع مختلف آنــــــها باشیم. سه

دسته بندی مختلف در مورد رباتها وجود دارد. دسته بندی اتحادیــــــه رباتهای ژاپنی، دسته بندی

مؤسسه رباتیک آمریکا و دسته بندی اتحادیه فرانسوی رباتهای صنعتی.[9]

1-3-دسته بندی اتحادیه رباتهای ژاپنی

انجمن رباتهای صنعتی ژاپن، رباتها را به شش گروه زیر تقسیم می کند :

1- یک دست مکانیکی که توسط اپراتور کار می کند : وسیله ای است که دارای درجات آزادی متعدد بوده و توسط عامل انسانی کار می کند.

2- ربات با ترکیبات ثابت : این دسته رباتها با ترکیبات ثابت طراحی می شوند. در این حالت یک دست مکانیکی کارهای مکانیکی را با قدمهای متوالی تعریف شده انجام می دهد و به سادگی ترتیب کارها قابل تغییر نیست.

3- ربات با ترکیبات متغیر : یک دست مکانیکی که کارهای تکراری را با قدمهای متوالی و با ترتیب تعریف شده، انجام می دهد و این ترتیب به سادگی قابل تغییر است.

4- ربات قابل آموزش : اپراتور در ابتدای امر به صورت دستی با هدایت یا کنترل ربات کاری را که باید انجام شود، انجام می دهد و ربات مراحل انجام وظیفه را در حافظه ضبط می کند. هر وقت که لازم باشد، می توان اطلاعات ضبط شده را از ربات درخواست نمود و ربات وظیفه درخواست شده را بصورت خودکار انجام می دهد.

5- ربات با کنترل عددی : اپراتور وظیفه ربات را توسط یک برنامه کامپیوتری به او تفهیم می نماید و نیازی به هدایت دستی ربات نیست. درواقع ربات با کنترل عددی، رباتی است که با برنامه کامپیوتری کار می کند.

6- ربات باهوش : این ربات درک از محیط و استعداد انجام کار با توجه به تغییر در شرایط و محدوده عمل کار را دارد.

2-3- دسته بندی مؤسسه رباتیک آمریکا

انستیتوی رباتیک آمریکا تنها موارد 3 و 4 و 5 و 6 را به عنوان ربات پذیرفته است.

3-3- دسته بندی اتحادیه فرانسوی رباتهای صنعتی


دانلود با لینک مستقیم


مقدمه ای بر رباتیک

تحقیق درباره مقدمه و تاریخچه طبقه‌بندی مشاغل در جهان 64 ص

اختصاصی از سورنا فایل تحقیق درباره مقدمه و تاریخچه طبقه‌بندی مشاغل در جهان 64 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 102

 

مقدمه و تاریخچه طبقه‌بندی مشاغل در جهان

طبقه‌بندی مشاغل یکی از پدیده‌های انقلاب صنعتی است و برای رفع مشکلات مربوط به حقوق و دستمزد و استفاده از آن تعمیم و گسترش پیدا کرده‌است. گسترش صنایع و حرف مختلف اختراع و تکامل ماشنینهای صنعتی، پیدایش تخصصهای بیشمار باعث شد تا ضوابطی برای پرداخت حقوق و دستمزد منصفانه‌تر ابداع شود و تعادل و تناسبی بین حقوق و دستمزد مشاغل گوناگون ایجاد گردد.

در بخشهای مختلف خصوصی کشورهای صنعتی طبقه‌بندی مشاغل بتدریج با اتخاذ سیستمهای ساده‌تر مثل سیستم رتبه‌بندی که مشاغل یکجا با یکدیگر مقاسیه می‌گردند آغاز شد و به سیستمهای پیچیده‌تری مثل سیستم مقایسه عوامل و سیستم امتیازی تبدیل شد.

در امریکا مجلس سنا در سال 1883 در اثر پافشاری عده‌ای از کارمندان دولتی که خواهان پرداخت مزد مساوی برای کار مساوی بودند وزارتخانه‌ها را موظف ساخت تا برحسب نوع و مشخصات وظائف محوله و دقت و مسئولیتی که کارکنان در کار دارند و همچنین شرایط و خصوصیات لازم برای عملکرد وظائف و تعیین ارزش نسبی و اجتماعی کار، مشاغل کارکنان را طبقه‌بندی کنند. قبل از آن به علت نفوذ سیستم اسپویلز1 در امریکا و حتی در انگلستان مشاغل تحت نفوذ حزب حاکمه سیاسی، میان اعضای انگلیس حزب تقسیم می‌شد و مبتنی بر سیستم شایستگی و لیاقت نبود.

قانون طبقه‌بندی مشاغل امریکا در سال 1923 در کنگره امریکا به تصویب رسید و می‌توان آنرا ناشی از علل زیر دانست.

1- توسعه و گسترش وظائف و مسئولیتهای دولت

2- لزوم استفاده از تخصصهای مختلف و عدم کارآئی سیستم« اسپویلز»2

3- پرداخت حقوق مساوی برای کار مساوی برای جلوگیری از عدم رضایت

4- لزوم افزایش کارآئی درسازمانهای دولتی

در انگلستان نیز بدنبال اصلاحات، در سیستم استخدام مشاغل دولتی به چهار طبقه تقسیم شدند و برای ورود به هر دسته شرائط سنی و تحصیلاتی در نظر گرفته شد. برای ورود به یک طبقه

کمک‌منشیان تحصیلات ابتدائی کفایت می‌کرد و کسانی می‌توانستند به این طبقه داخل شوند که از 15 سال کمتر داشته‌باشند.

برای دخول به طبقه منشیان تحصیلاتی در حدود سیکل( اول متوسط) ضرورت داشت و شرایط سنی 16 تا 18 سالگی بود. کسانی به طبقه مجریان می‌توانستند داخل گردند که حداقل دیپلم متوسط را داشته باشند وسن آنان از 5/17 سال کمتر و از 19 سال بیشتر نباشد و سرانجام برای ورود به طبقه مدیران شرط فارغ‌التحصیل بودن از دانشگهاهها در رشته‌هائی خاص ضرورت داشت و از لحاظ سن ، این داوطلبان نباید از 5/20 سال کمتر و از 24 سال بیشتر باشند.1 لیکن به علت عدم پاسخگوئی این طبقه‌بندی در حرف علمی و صنعتی بالاخص در بخش خصوصی از طبقه‌بندی و ارزشیابی علمی مشاغل استفاده می‌شود که می‌توان آنرا چهارمین طبقه در انگلیس بشمار آورد.

تاریخچه طبقه‌بندی مشاغل در ایران

1- طبقه‌بندی مشاغل مشمول قانون استخدام کشوری در ایران

قانون استخدام کشوری سال 1301 شامل یک طبقه‌بندی ابتدائی از مشاغل بشرح زیر بود:

ثباتی

منشیگری سوم

منشیگری دوم


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره مقدمه و تاریخچه طبقه‌بندی مشاغل در جهان 64 ص

مقاله درباره عدداسبرن رینولدز

اختصاصی از سورنا فایل مقاله درباره عدداسبرن رینولدز دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله درباره عدداسبرن رینولدز


مقاله درباره عدداسبرن رینولدز

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 11

 

/مقدمه

اسبرن رینولدز یک مهندس مکانیک سیالات انگلیسی بود که در ۲۳ اوت ۱۸۴۲ در بلفاست، ایرلند متولد و در ۲۱ فوریه ۱۹۱۲ در واتچت سامرست انگلیس درگذشت. تحصیلاتش را در ددهام شروع نمود ولی پس از پایان تحصیلات متوسطه بلافاصله به دانشگاه نرفت بلکه در سال ۱۸۶۱ به کارآموزی در شرکت مهندسی ادوارد هیس پرداخت وی پس از کسب تجربه در شرکت مهندسی به تحصیل ریاضیات در کمبریج پرداخت و در سال ۱۸۶۷ فارق التحصیل شد.او نیز همانند پدر ش برندهٔ بورس تحصیلی کالج کویین شد و دوباره به همکاری با یک شرکت مهندسی پرداخت و این بار به کسب تجربه در مهندسی عمران نزد جان لاوسن در لندن مشغول شد. در سال ۱۸۶۸ رینولدز اولین استاد مهندسی در کالج اونز منچستر و دومین در انگلستان شد و این سمت را تا سال ۱۹۰۵ که بازنشست شد نگه داشت.اولین کار وی در مورد مغناطیس و الکتریسیته بود ولی چندی بعد به مطالعه در زمینهٔ هیدرولیک و هیدرودینامیک پرداخت او همچنین خواص الکترومغناطیسی خورشید و ستاره‌های دنباله دار و حرکات جزر و مدی در رودخانه‌ها را مورد بررسی قرار داد. پس از سال ۱۸۷۳ رینولدز کارش را متمرکز دینامیک سیالات کرد و این زمانی بود که مقالات وی شهرت جهانی یافت. او به بررسی شرایطی که در آن جریان یک سیال در لوله از آرام به آشفته تبدیل می‌شود پرداخت نتیجهٔ این آزمایش‌ها بدست آمدن عددی بی بعد بود که عدد رینولدز نامگذاری شد وی در سال ۱۸۸۳ مقاله‌ای با عنوان «یک مشاهدهٔ تجربی از شرایطی که تعیین می‌کنند آیا حرکت آب در کانال‌های موازی باید مستقیم باشد یا پیچ و خم دار و قانون مقاومت در کانال‌های موازی» ارائه داد که عدد رینولدز را معرفی می‌کرد. در سال ۱۸۸۶ او نظریه‌ای در مورد روان سازی (روغن کاری) ارائه داد سه سال بعد او یک مدل تئوری مهم را که یک روش استاندارد ریاضی را که برای بررسی آشفتگی بود ارائه داد. مطالات وی در مورد انقباض و انتقال حرارت بین جامدات و سیالات یک تجدید نظر اساسی در مورد دیگ‌های بخار و دستگاه‌های متراکم کنندهٔ بخار را به وجود آورد.سهم رینولدز در مکانیک سیالات در طراحی کشتی ازبین نرفته توانایی ساخت مدل‌های کوچک از یک کشتی و استخراج اطلاعات قابل پیشبینی مفید نسبت به یک کشتی با اندازهٔ واقعی مستقیماً وابسته به تجربیات کاربردی اصول تلاطم رینولدز در مورد تحلیل نیروی اصطکاک و کاربرد نظریات ویلیام فرود است.رینولدز در سال ۱۸۷۷ به عضویت جامعهٔ رویال در آمد و ۱۱ سال بعد در سال ۱۸۸۸ مدال رویال را برنده شد همچنین در سال ۱۸۸۴ یک درجهٔ افتخاری از طرف دانشگاه گلاسگو به وی اعطا شد.

در آغاز قرن بیستم او سلامتی اش را از دست داد و در سال ۱۹۰۵ بازنشست شد او نه تنها از نظر فیزیکی بلکه از نظر ذهنی نیز ضعیف شد طوری که دیدن مردی به باهوشی او در چنین وضعیتی که به سختی شصت سالش می‌شد خیلی غم انگیز بود. یک دهانهٔ آتشفشان در مریخ به افتخار وی نامگذاری شده‌است.

از جمله دستاوردهای رینولدز و یا دستاوردهایی که به افتخار وی نامگذاری شده‌اند به موارد زیر می‌توان اشاره کرد:

عدد رینولدز

نظریه انتقال رینولدز

تنش رینولدز

علی رغم علاقهٔ شدید وی به تحصیلات او یک سخنران خوب نبود، سخنرانی‌های او به سختی قابل دنبال کردن بود و گاهی به موضوعاتی بی ربط منحرف می‌شد لمب که رینولدز را به خوبی می‌شناخت نوشته: شخصیت رینولدز شبیه نوشته‌هایش به شدت فردی بود با وجودی که از حجم بالای کارش آگاه بود ولی در عوض از این که دنیای علم در مورد کارش قضاوت خوبی خواهند کرد راضی بود او علاقه‌ای به تبلیغات نداشت و پاسخش به ادعاهای بی جهت دیگران لبخندی بردبارانه بود و برای شاگردانش در فرصت برای کارهای با ارزشی که سر راهشان قرار می‌داد و در شراکت و همکاری با آنان بخشنده‌ترین بود.

آزمایش رینولدز

بطور کلی دو نوع جریان لزج مجزا از یکدیگر و بعنوان پدیده طبیعی مورد قبول است . ملاحظه می‌شود دودی که از یک سیگار روشن بلند می‌گردد بطور یکنواخت و آرام در مسافت کوتاهی از سیگار جریان می‌یابد و ناگهان به لایه‌های غیر منظم و غیر پایدار تبدیل می‌شود. همین رفتار را می‌توان در جریان آب که به آهستگی از شیری عبور می‌کند مشاهده کرد. نوع منظم جریان زمانی رخ می‌دهد که لایه‌های سیال مجاور بطور آرام بر روی

/

یکدیگرمی‌لغزند و مخلوط شدن لایه‌های سیال فقط در یک مقیاس ملکولی اتفاق می‌افتد. برای این چنین جریانی بود که رابطه لزجت نیوتنی بدست آمد و لذا برای اینکه لزجت را اندازه گیری نمائیم می‌بایست جریان آرام باشد. دومین نوع جریان که در آن ذرات سیال بین لایه‌ها انتقال یافته و یک طبیعت متغییر به سیال می‌دهند جریان مغشوش نامیده می شود. اگر چه وجود جریان آرام و مغشوش خیلی زود تشخیص داده شد اما اولین بار توسط رینولدز در 1883 از نظر کیفی توصیف گردید. آب می‌تواند از درون لوله‌ای عبور کند. دبی آب توسط یک شیر کنترل می‌شود. یک ماده رنگی که دارای جرم مخصوص یکسان با اب است به داخل لوله بطور تصاعدی جریان می‌یابد. هنگامیکه دبی کم است لایه‌های رنگ بطور منظم و در یک خط مطابق شکل جریان دارند. در دبی‌های زیاد به علت حرکت غیر منظم سیال، رنگها در تمام سطح مقطع لوله پراکنده می‌گردند. اختلافی که در خطوط رنگ ایندو جریان دیده می‌شود در حالت اول مربوط به طبیعت منظم جریان ارام و در خالت دوم مربوط به خصوصیت متغییر جریان مغشوش است. تبدیل جریان آرام به مغشوش در لوله‌ها تابعی از سرعت سیال می‌باشند. عملاً رینولدز دریافت که سرعت سیال تنها یکی از متغییرهای مشخص کننده طبیعت جریان در لوله است و دیگر عوامل عبارتند از: قطر لوله، جرم مخوص و لزجت سیال. چهار متغییر فوق ترکیب شده و پارامتر بدون بعد رینولدز را بوجود می‌اورند.که به افتخار و به پاس خدماتی که رینولدز (Osborne Reynolds). به مکانیک سیالات نموده است به اسم او نام گذاری شده و به Re نمایش داده می‌شود. زمایش نشان داده است که برای جریان در لوله‌های با سطح مقطع دایره ای هنگامیکه عدد رینولدز از 2300 کوچکتر است جریان ارام می‌باشد. و در رینولدز بالاتر از این مقدار هم جریان ممکن است آرام باشد آ. در حقیقت جریان آرام تا رینولدز 40000 نیز در بعضی آزمایشات که اغتشاشات کوچک، سبب انتقال بطرف جریان مغشوش خواهد شد، در حالیکه در کمتر از این مقدار اغتشاشات از بین می‌روند و جریان آرام حاکم بر جریان خواهد بود. بدین ترتیب عدد بحرانی رینولدز برای جریان در لوله‌ها 2300 می باشد.

نیروی درگ Drag

آزمایش رینولدز بطور وضوح دو نوع جریان مختلف ارام و مغشوش را نشان می‌دهد. بررسی نیروی درگ روش دیگری برای نمایش این نوع جریان و بستگی آن به عدد رینولدز است

یک مثال خاص آن نمایش جریان خارجی (جریان اطراف یک جسم بطوریکه مخالف جریان بداخل یک مجرا است) می‌باشد

نیروی درگ اصطکاکی به واسطه تنتن برشی در سطح جسمی که درون سیال لزجی حرکت می‌کند بوجود می آید


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درباره عدداسبرن رینولدز

مقاله درباره مقدمه خداشناسی

اختصاصی از سورنا فایل مقاله درباره مقدمه خداشناسی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 9

 

مقدمه خداشناسی

سپاس بی پایان مر یزدان توانا و بی همتا را سزاست که مرا عمری بخشید و توفیق عنایت کرد که مطالب اساسی و آموزنده در معرض اطلاع هم نوعان خویش قرار دهم تا هر کس را پسند آید از آن بهره برگیرد و کسانی را که نسبت به آن نظری باشد مرقوم دارند باعث تشکر و امتنان خواهد بود. درود بر پیامبران و راهنمایان الهی که راه راست حقیقت را بر ابناء بشر آشکار فرمودند و هر یک در دوران خود بهترین دستورات هدایت را به افراد انسان ابلاغ کرده نورراهنمائی را فرا راه بشر قرار دادند.

ای بار پروردگار مقتدر معظم تو خود خوب می دانی که از نوشتن این مطالب نظری جز پرورش افکار و خدمت به ابناء بشر و پیشرفت بندگان خدا ندارم، پس بر من منت گذار که خطا و لغزشی از قلم من سر نزند تا آنچه می نویسم و می گویم به خیر و صلاح جامعه باشد. پرودگارا مرا یاری فرمای که قلم و قلب و قدمم همه به خیر عالم بشریت به کار افتد. این است آرزوی مشتاقانة من و هدفی که زندگی را در راه آن می گذارنم.

کتاب دینامیسم آفرینش را به خاطر محبت به خلق خدا می نویسم زیرا همة‌ مخلوقات الهی را دوست می دارم و امیدوارم که این سخنان در همه برادران و خواهران نوعی تأثیر بخشد، انوار محبتم را با آغوش باز بپذیرند تا از کار خود سرفراز و خوشحال باشم و زحمتی که در این راه کشیده شده مقبول و مأجور واقع شود. قبل از آنکه وارد سخن شوم علت اختیار رویه ای را که در مقدمه نویسی بکار برده ام بیان می دارم: ‌از آن روی از درگاه یزدان شکر کردم که او مرا در جهان هستی آورد و قدرت و نیرو داد و مکانیسم مغزم را طوری ساخت که بتوانم سخنانی به رشته تحریر در آورم. به پیامبران سلف از این روی درود فرستادم که آنها پایة الفت و برادری ومحبت را گذاردند و دین و دانش را به همراه دستورات الهی به جهان ارائه دادند تا همگان از آن مطالب بهره برند. ما هم امروز به تناسب مغز خود این مطالب را گرفته و از فرآورده های دانش آنها استفاده می بریم و این معلومات را به اضافه آنچه از مکانیسم مغز خود دانسته و درک کرده ایم به صورت کتب و نوشته در دسترس مردمان امروز و جوانان و طبقاتی که از این پس به دنیا می آیند، می گذاریم تا بدین وسیله سطح معلومات آنان را ارتقاء دهیم و از این سخنان هر کدام به تناسب مکانیسم مغزی خود استفاده نمایند و سپس مطالبی متناسب با پیشرفت دانش و قدرت مغزی خویش در زمان خود بدان بیفزایند و مورد استفاده اخلاف قرار دهند از این روی از خدا طلب راهنمائی و مصونیت از خبط و خطا کردم که مبادا در اثر نقص و نارسائی مطلب منظور و هدف من که هدایت بسوی خیر و صلاح است جزئی خدشه پیدا کند. از آن جهت به محبت و برادری اشاره کردم تا همگان بدانند که این وظیفة هر فرد بشر در انجام هر کاری است که پیش می گیرند. بلی تکلیف ما در همة اعمالی که انجام می دهیم قبل از هر چیز خدمت محبت و مهرورزی است و اصولاً مقدمه را از این روی نوشتم که انجام این کار را برای هر کتابی لازم می دانم.

امروزه در کشورهای دنیا و بین کسانی که از روش آنها تقلید می کنند رسم بر این جاری است که بدون ذکر مقدمه یکباره وارد متن کتاب می شوند در حالی که هنوز فکر خواننده آمادگی برای درک مطلب کتاب ندارد و ناچار است دو سه مرتبه کتاب را از ابتدا تا انتها بخواند تا مقصود نویسنده را خوب درک نماید. وقتی قبلاً مقدمة کتابی خوانده شود و ذهن خواننده برای مطالب آماده گردد بهتر می تواند مفهوم آنرا درک کند و از آن بهره برداری نماید.

لذا این طور تشخیص می دهم که این شیوه بهتر از آن روش است و انتظار دارم وقتی جهانیان این عمل را معقول و متین یافتند پس از بررسی و سنجش فایده اش، از آن پیروی کنند و هرگاه دیدند فایده ندارد مختارند. در هر حال تقلید کردن ما از شیوة دیگران بدون سنجش سود و زیان آن معقول نخواهد بود. خوانندة ‌عزیز موضوعی که در این کتاب مورد بررسی قرار گرفته چنان که بعداً خواهید دید در اطراف دینامیسم عالم دور می زند.

در این کتاب سعی به عمل آمده تا آنجا که مقتضی و صلاح باشد نیروی واحدی که سراسر عالم را به جنبش می آورد اثبات گردد و وحدت عالم لایتناهی با همه تنوع و اختلافی که در ظاهر بنظر می رساند نشان داده شود. همانطور که در این کتاب و سایر کتب خویش بیان داشته ایم سراسر عالم وجود با همه رنگارنگی و اشکال عجیب و نقوش گوناگون خود در روح مطلب صاحب یک نیرو، یک هدف، یک نقشه و یک طرح است.

جلوه های مختلف، پرتوهای رنگارنگی است که به مناسبت حیات گردش چرخ کارخانة جهان هستی لاجرم وجودشان لازم است. نتیجه ای که بشر بایستی از این موضوع کسب کند چیست؟ بشر باید بیاموزد که در این عالم وحدت، که هیچ چیز از دیگری جدا نیست و همه بهم پیوند ناگسستنی دارند و همة موجودات عالم اجزاء و وابستگان یکدیگرند برای ادارة نیکوی جهان لازم است که همه با یکدیگر محبت، لطف، مدارا، مهربانی، حسن سلوک و برادری داشته باشند. بایستی این روش را تبلیغ و تزریق کنیم و اشاعه دهیم تا ایده آل و شعار و رویة بشر جز مهر و محبت و صفا و صلح و برادری چیز دیگر نشود و این عطیه بزرگ خداوندی با تمام قدرت تار و پود روابط جامعه بشری را مستحکم سازد.

محبت نزد ادیان و فلاسفه

حدیث اسلامی: هل الدین الاالحب. آیا دین غیر از محبت چیزی است ؟

حافظ: نهال دوستی بنشان که کام دل ببار آرد درخت دشمنی برکن که رنج ببشمار آرد

بودائیسم ـ دهاماپادا: یک عقل صحیح و درست خدمتی را خواهد کرد که نه یک پدر و نه یک مادر و نه یک خویش می کنند.

کنفوسیوس ـ آنالکتها‌1: یک جوان هنگامی که در خانه است باید نسبت به پدر و مادر و در خارج نسبت به بزرگتران با محبت و احترام باشد، بایستی مشتاق و درستکار باشد. بایستی محبت او نسبت به همه جوشان بوده و دوستی نیکو را در خود پرورش دهد.

دین کنفوسیوس: لائوتان از کنفوسیوس پرسید: منظور شما از نیکوکاری و درستی چیست‌؟ کنفوسیوس گفت: «منظور این است که در عمیق ترین باطن قلب خود نسبت به همه چیز محبت روا داریم، همة مردمان را دوست بداریم و سخت از افکار خودخواهانه بپرهیزیم. این است ماهیت نیکوکاری و درستی» در جائیکه محبت باشد جدائی نیست.

دین تائو «کان ینگ یین»: با همه به مدارا و حسن سلوک و محبت رفتار کن

کتاب امثال سلیمان نبی 15: خوان به قول درجائی که محبت باشد بهتر است از گاوپرواری که با آن عدوات باشد.

رساله اول یوحنای رسول باب چهارم: ای حبیبان یکدیگر را محبت بنمائیم زیرا که محبت از خداست و هر که محبت می نماید از خدا مولود شده است و خدا را می شناسد و کسی که محبت نمی نماید خدا را نمی شناسد زیرا خدا محبت است.

امانوئل کانت: فرق است میان آن کسی که عملی از روی تمایل طبیعت انجام می دهد و آن که برای ادای تکلیف احترام به قانون می کند، اولی حظ نفس برده و دومی ادای وظیفه کرده است.

‌یوهان گتلیپ فیخته: ظهور نیکی در اشخاص تجلی و نمایش ذات حق است و ذات حق منشاء درستی اخلاق و کردار است.

شوپنهاور: شفقت بسیار خوب و بنیاد اخلاق می باشد، اما سعادت و آزادی تام در سلب کلی اراده و خواهش است.

اگوست کنت: ترقی نوع انسان بسته به میزان غلبه جنبة انسانی بر جنبة حیوانی است. هنوز حس خودپرستی در مردم غالب است و مدار امر برزد و خورد و جنگ و جدال است.

چارلز داروین: بزرگترین کمال که موجودات جاندار در سیر تحولی و تکاملی به آن رسیده اند پدید آمدن عواطف و احساسات قلبی است که در انسان بوجود آمده است و انسان اگر می خواهد حیوان نباشد باید رحم و مروت و کرم و شجاعت و نوع پرستی و خیر خواهی را در خود بپرورد.

هربرت اسپنسر: چون در تکامل زندگی باید کثرت به وحدت برسد مردم باید به معاشرت زندگی کنند و تا حدی دست از خود خواهی بردارند و رعایت حال دیگران را کنند. هر فردی باید خوشی دیگران را هم بخواهد.

فردریش نیچه: خودپرستی حق است و شفقت ضعف نفس و عیب است. حالا که خوب یا بد بدنیا آمده ام باید از دنیا متمتع شوم هر چه بیشتر بهتر. برای حصول این امر اگر هم بیرحمی و مکرو فریب و جدال و جنگ لازم آید انجام میدهم . آنچه مزاحم و مخالف این فرض است اگر چه راستی و مهربانی و فضیلت و تقوی باشد بد است.

ارسطو: خودخواهی ازآن جهت بداست که غالب مردم برتری که برای خودنسبت بدیگران قائلند در تحصیل مال یا جاه یا لذتها است.

ولتـر: علم انسان را دانشمند میکند ولی آدم نمی کند.

 

می گویم: محبت یک نیرو و لطف الهی و نعمت عظیمی است که خداوند متعال در نهاد بشر به ودیعت گذارده است. حال که چنین نعمت وعطیة بزرگی در اختیارما قرار گرفته چرا نبایستی نخست اهمیت و عظمت آنرا درک کرده و شعار خود قرار دهیم و با تمام افراد بشر در سراسر جهان محبت و برادری ورزیم و از این عطای الهی بهره برداری کامل کنیم. وظیفة ما ایجاب می کند که نخست این محبت را در اطراف خود بکار اندازیم و سپس رفته رفته تا آنجا که بتوانیم و روابط ما ایجاب کند نسبت به سایر افراد بشر و مخلوقات جهان این موهبت را بکار بریم.

شما وقتی به یک کارخانه بزرگ قدم می گذارید هزاران اجزاء آن را از میله چرخ، پیچ و قطعات و ساقه ها و زبانه ها و خلاصه هر چه در ماشینها هست همکار و همراه و موافق یکدیگر می یابید. ممکن نیست یک پیچ یا میله از ماشین برخلاف سیاست و مصلحت سایر قطعات کار کند و اگر چنین باشد ماشین لطمه خواهد خورد. چنانکه اگر قطعه ای از آن پولادها را به میان دندانه های چرخ بیندازید ماشین را صدمه خواهد زد. ما که در چنین عالمی زندگی می کنیم چه وظیفه داریم؟ آیا سزاست که با همنوعان خود که هر کدام قطعات و اجزائی از این دستگاه عظیم اند از در مخالفت و دشمنی در آئیم و مانع کار آنها شویم و به جای همکاری و مودت سدی در راه پیشرفت دیگران بسازیم. آیا شایسته است به جای همفکری و محبت از در عداوت و دشمنی در آئیم و کوس مخالفت و عناد و ضدیت را بنوازیم؟

دو گنجشک بر روی درخت بر سر یک طعمه و یا یک عشق با یکدیگر نزاع می کنند و قدری بر سر وروی هم نوک می زنند ولی پس از مدت کوتاهی این نزاع بر طرف شده و دوباره مانند دو دوست قدیمی پهلوی یکدیگر خزیده و هر یک خود را با حرارت دیگری گرم می سازد و اصلا یادی از آن اختلاف کوچک در مغزش باقی نمی ماند. آیا ما از یک گنجشک ضعیف تریم؟

آیا صلاح است که بین دوستان که مدتها با یکدیگر یار و رفیق و هم پیمان و همراه بوده اند چنان اختلافی پدید آید که از یکدیگر جدا شوند و اثری از آن دوستی و محبت باقی نماند؟

آیا درست است که بین یک خانواده که بایستی مظهر و نمونه اتحاد و اتفاق و دوستی و محبت باشد کدورتها و نقارهائی پیش آید که موجب جدائی و بریدگی آنها شود؟ آیا صلاح است که بین همسایگان یک محل که منافع مشترک با یکدیگر دارند و صلح و صفا و همزیستی آنها زندگی را بر همة افرادشان شیرینتر می سازد جنگ و نزاع و محیط دشمنی و کینه بوجود آید؟ آیا درست است که بین افراد یک شهر که در یک محل زندگی کرده و از مزایای مشترکی بهره می برند و احتیاج به همکاری در امور خود دارند دودستگی و اختلاف و نزاع افتد به طوری که شیرازة کارها از هم بپاشد؟

آیا معقول است که افراد یک کشور که یک واحد یگانه و نمایندة وحدت هستند به جای اینکه پیوندهای هم فکری و هم آهنگی و هم کاری را روز به روز به نفع مشترک خود محکم تر سازند، به دشمنی و کینه و مخالفت و عداوت با یکدیگر پرداخته راه نفاق بپیمانید و بر علیه یکدیگر دسته بندی نموده و میان طبقات و اصناف و گروههای مختلف دیوار جدائی برکشند و روز به روز این شکاف را عمیق تر سازند و راه صلح و آشتی و همکاری را بر روی هم ببندند؟

آیا این بهتر است یا آنکه تمام افراد کشور اعم از هر شغل و مقام و حرفه و وظیفه دست اتحاد و همکاری با هم داده در راه ترقی و تعالی و عظمت کشور که هدف مشترک همة آنها است با یک محبت، صمیمیت و برادری کامل بکوشند و اقدام کنند. آیاصلاح است که بشر به جای این که با اختراعات و اکتشافاتی که محصول فکر و الهام و تقدیر است در راه توسعة رفاه و آسایش و ترقی همنوعان خود بکوشد از وسائلی که بوجود آمده برای تخریب آبادنیها و کشتن عدة بیشماری از همنوعان سوءاستفاده کند؟

آیا در این عالم وحدت که همة موجودات با یکدیگر همکاری می کنند و با هم پیوند دارند و کار آنها در هر احوال وابسته به یکدیگر است، صلاح است بشر به جای این که از این عالم وحدت بهتر استفاده کند باعث پراکندگی شده و وسائلی بکار اندازد که در یک مدت کوتاه عدة بیشماری از موجودات زمینی و هوائی و آبی و نباتات و حیوانات مختلف و جاندران مرئی و غیر مرئی را از بین ببرد؟ آیا عقل سلیم حکم می کند که اجزاء‌ یک دستگاه موزون به جای همکاری و کمک به سایر قطعات آن دستگاه به دشمنی و مبارزه با آنها بپردازند؟ بدن شما مرکب از میلیاردها سلول و گلبول و یاخته و اجزاء مختلفه است که دائم در حال فعل و انفعال هستند ولی ماحصل عمل آنها هر چه باشد یک امر واحد است و آن نگاهداری و ادامة زندگی و سلامت شما است.

آیا نمی خواهید که سلولهای بدن شما همگی با محبت و اتفاق و اتحاد در راه این هدف مشترک بکوشند؟ آیا راضی هستید که مبارزه و دشمنی در داخل بدن شما چنان وسعت گیرد که سلامت و تعادل بدن از بین برود و شما را به دیار مرگ و اضمحلال بکشاند؟ این نکته بسی روشن است که هرگاه بین اجزاء سلولهای کالبد، اختلافی پدید آید سلامت بدن ما دچار اضمحلال خواهد شد و هرگاه صلح و صفا بین آنها جاری بود سلامت و شادابی کالبد تأمین است.

جامعه نیز همین حال را دارد. اگر افراد آن باهم متحد و صمیمی و همکار باشند و با هم آهنگی و صفا و مهر بانجام وظایف خود پردازند پیکرة اجتماع سالم است و هرگاه برخلاف درصدد دشمنی و نزاع و اختلاف برآیند جامعه نیز لطمه خواهد دید. هرگاه دینام بدن انسان یا هر ماشینی تعادل و نظم نداشته باشد تمام بدن لطمه خواهد دید و ماشین از کار میافتد و اگر دینام بدن یا عالم خوب کار کند تمام پیکر آن منظم وعالی بگردش و حرکت و انجام وظیفة خود خواهد پرداخت.

می گویم: دانش و دین که به منزله نیروی مثبته دینام عالم است هرگاه با تعادل کار کردند یعنی دانش درست تجلی نمود و تلفیق آن با دین درست انجام گرفت (دین از تراوشات مختصر دانش و جزء دانش به شمار می رود.مؤلف) همه کارها منظم خواهد بود و افکار بشر نیز به خوبی کار خواهد کرد و هرگاه این دینام از میان رفت و رخت بر بست عالمی در بین نیست. این نکته را در ضمن کتاب با تفصیل بیشتری خواهید دید. باید دانست که این نیرو وسیله ای هم لازم دارد که همان اتم است و بعداً بیان خواهد شد.

دانش است که این مطلب را تشخیص می دهد و اگر دانش نباشد عالم هم نخواهد بود. از این روست که می گویم دانش و دین به منزلة نیروی مثبت دینام عالم است و حتی اگر برای حق تعالی دانش قائل نباشیم، نمی توانیم وجود حضرتش را هم قبول کنیم وناچاریم بگوئیم خدای بی دانش خدا نیست.

در یک دستگاه کوچک مثل ساعت هرگاه چرخها و دنده های آن با نظم و همکاری انجام وظیفه کنند ما بخوبی می توانیم از این ساعت استفاده کنیم و هرگاه علتی بوجود آید که در همکاری آنها اختلال تولید کند نتیجة مطلوب از کار ساعت بدست نمی آید. دستگاه جامعه نیز مشمول همین قاعده است و هرگاه افراد آن خوب انجام وظیفه نموده و همکاری را با محبت و برادری مطابق موازین دین و دانش انجام دادند می گوئیم دنیام این جامعه بسیار خوبست و ماشین آن کاملاً منظم کار می کند و چون از روی دانش کار کرده و از روی دانش به وجود آمده محیطی که در این جامعه حکمفرما شده پاره شدنی نیست. اکنون که روشن شد دانش دینام عالم است و چون این موضوع با تفصیل و شرح لازم برای خوانندگان گرامی در این کتاب بیان می گردد احتیاج به بسط بیشتری در مقدمه نخواهد بود.

 

دانش و خلقت

قرآن مجید فرماید: ولاتقف مالیس لک به علم ان السمع و البصروا الفؤاد کل اولئک کان عنه مسئولا (الاسری 36) و بر آنچه علم و اطمینان نداری دنبال مکن که (در پیشگاه حکم خدا) چشم و گوش و دلها همه مسئولند.

هل یستوی الذین یعلمون و الذین لایعلمون انما یتذکر اولولاالباب (زمر آیه 9) آنانکه اهل علم و دانش اند با مردم جاهل نادان یکسانند؟ فقط خردمندان عالم متذکر این مطلبند.

کتاب ایوب باب 28: پس حکمت از کجا می آید و مکان فطانت کجا است؟ از چشم تمامی زندگان پنهان است و از مرغان هوا مخفی می باشد. خدا راه آن را درک می کند و او مکانش را می داند زیرا که او تا کرانهای زمین می نگرد و آنچه را که زیر تمامی آسمان است می بیند …. و به آنان گفت اینک ترس خداوند حکمت است و از بدی اجتناب نمودن فطانت می باشد.

دین بودا ـ کتاب دهاماپادا: هرگاه خطابه ای مرکب از هزار کلمه ولی لغاتش خالی از معنی باشد یک کلمه معنی دار از آن بهتر است که وقتی کسی آن کلمه را بشنود ساکت می شود ـ بدون دانش تفکر نیست و بدون تفکر دانش نیست. آن کس که دانش و تفکر دارد نزدیک به نیروانا است.

بودا آنالکت یک: مرد بزرگ و برتر می خواهد که در کلماتش هیچ چیز غلطی نباشد ـ مرد بزرگ و برتر در سخن فروتن و خود دار است ولی در عمل افراطی است.

رزتشت زند اوستا ـ مانیوگ خراد 24 : گفته شد که اهورا مزدا خلقت را به وسیلة دانش مؤمن خلق کرده و اداره دنیای مادی و دنیای روحی به وسیله دانش است.

مذمت دانش

کتاب جامعه از کتب تورات باب اول: و دل خود را بر دانستن حکمت و دانش حماقت و جهالت مشغول ساختم پس فهمیدم که این نیز در پی باد زحمت کشیدن است زیرا که در کثرت حکمت کثرت غم است و هر که علم را بیفزاید حزن را می افزاید.

شوپنهاور: فلسفه عبارتست از جهان شناسی نه خداشناسی ـ جهان را نباید به جهان مادی و جهان روحانی تقسیم کرد باید گفت جهانی هست حقیقی وجهـانی هست تصوری و نمایشی.

ارنست رنان: سلطنت حقه ای که مردم منتظر آن هستند نزدیک می شود و آن سلطنت علم است و بنابراین باید اختیار امور در دست اهل علم باشد.

هانری برگسن: فلسفه علم به کنه اشیاء و ادراک حقایق است ولی راهش مستقل نیست و ادراک حقیقی آن است که ادراک کننده با ادراک شونده یکی شود و این کار جز با درون بینی یا جان بینی و الهام درونی امکان پذیر نیست.

فریسیس بیکن: متأخرین، بنده متقدمین علما شده اند. آزاد نیستند و از خود رآی ندارند. هر چه دارند آن است که در کتابها و دفتر ها مقید است و مشغول زیر و روکردن آنهاو مجادله و مباحثه در آن نوشته ها می باشند و موقع و مجالی برای آنها نمی ماند که به مطالب تازه بپردازند و از رسیدن به کشفیات تازه مأیوسند. اگر بیچاره ای هم سخنی بگوید که تازگی داشته باشد غوغا بلند می کنند و مهابت دین را پیش می کشند و می ترسند اگر علم ترقی کند عقایدی مخالف تفسیرات و تأویلات که آنان در دین کردیده اند ظهور کند و این دلیل بر آن است که ایمان به عقاید دین خویش ندارند (والا از پیشرفت علم و عقاید جدید نمی ترسیدند)

لاک: دانش و خرد مایة همه فضائل است و مردم بدان راه توانائی حاصل می کنندوهمه مقتضیات طبیعت خودوطبع عالم رادرمی یابند و از آن پیروی می کنند و به این طریق بشر به سوی پرستیدن خدای واحد سوق داده می شود. دانش انسان محدود است و بر بسیاری از امور نمی تواند اطلاع یابد.

فونتنل: دانش پیوسته از کثرت به وحدت می گرود.

ولتر: در هر موضوع باید طوری سخن گفت که همه کس قدرت فهم آن را داشته باشد. آنچه بیشتر مردم نمی فهمند گفتنش چه فایده دارد؟

 

باز هم می گویم آیا بهتر نیست که همگان از نیروی محبت استفاده کرده و زندگی را بر خود و سایر موجودات جهان شیرین تر و مصفاتر کنند؟ ما که عضوی از اعضاء عالم هستیم و نه تنها با همنوعان خود بلکه با سراسر موجودات و این دستگاه عظیم رابطة نزدیک داریم آیا بهتر نیست در صدد تحکیم این رابطه اتحاد و برادری برآئیم؟ آیا عقل و منطق این حکم را با صدای رسا ابلاغ نمی کند؟ آیا وظیفه ما نیست که هر چه بیشتر در راه این هدف مقدس بکوشیم و سعی کنیم تا آنجا که ممکن است راههای اختلاف و نزاع را کم کرده و به تحکیم مراتب برادری و داد جهانی بکوشیم و تمام همنوعان را اعم از هر نژاد و هر رنگ و هر طبقه و ملیت و آئین به مثابه پدران و مادران و برادران و خواهران و فرزندان خود بشماریم؟

پس ای خواهران و برادران و ای کسانی که به عقل و خرد می بالید و مبنای دانش خود را بر منطق و عقل استوار می دانید و خرد را راهنمای خویش می شمارید، شما را دعوت می کنم که به ندای وجدان و عقل خود گوش فرا دهید و نظری عمیق و تفکری موشکاف در حقیقت وحدت بیفکنید. آنگاه که پرتوی از انوار وحدت بر وجود شما تابید آگاه خواهید شد که مهمترین وظیفه ما و هر فرد بشر محبت و برداری جهانی است یعنی برادری به پهنای سراسر جهان بشریت و محبتی به عظمت همه عالم هستی.

عقلا و بزرگان و دانشمندان و نوابغ و آنها که فکر خود را صرف اختراعاتی می کنند که از آنها سوء استفاده های تخریبی می شود بایستی گرد یکدیگر جمع شده و افکارشان را رویهم بریزند، ‌و سازمانهائی بدهند و فکر خود را در اموری که موجب بسط روابط برادری و توسعه محبت باشد بکار اندازند و در کارهائی کوشش کنند که پیوندهای برادری و مهر انسانی را افزایش دهد. این عقلها و افکار بزرگ بایستی در راه صلح و صفای جهان و گسترش برادری بکار افتد. خداوند متعال این مغزهای بزرگ را برای استفاده رساندن در چنین راههای نیکوئی خلق فرموده و کوشش در قسمتی که آنها مبذول می دارند نبایستی از طرف دیگران در راه از بین بردن افراد بشر و موجودات و نباتات و آلودگی محیط هوا و زندگی و تخریب آبادانیها و بهم ریختن خانواده ها و پاشیدن اجاقهای گرم خانوادگی بکار رود. دانش که دینامیسم خلقت است باید در راه اختراع صحیح که به خیر وصلاح بشریت است بکار برده شود. در اینجا به کسانی که از محصولات علم و دانش بهره برداری می کنند روی نموده می گویم:

اگر منظور از تهیه و ارسال موشک به کرة ماه ابراز و گسترش مهر ومحبت است بدانند که همنوعان کرة زمین واجب تر و نیازمندتر به این محبت هستند و بهتر آن است که اول مخلوق کرة زمین را از محبت سیراب کنند بعد به فکر کرة دیگر بیافتند و اگر قصدشان از ارسال موشک اینست که آن کره را هم آلوده و تخریب کنند بهتر است اصولاً به چنین اقدامی دست نزنند و بیش از این خطا و خرابکاری روا ندارند. چه خوبست کسانی که به این اعمال تخریبی و سوء استفاده از دانش می پردازند دستور محبت و مهرورزی را که از انوار تابان الهی است در نظر گیرند و متوجه دیانت شوند تا در نتیجة تعادل دانش و دین انوار فروزان محبت و صفای زندگی در جهان تجلی کند.

چون وابستگی و پیوند هر فردی با سایر موجودات عالم ناگسستنی است بایستی محبت هر چه بیشتر عالمگیر و رایج شود، بایستی همه را دوست بداریم و حتی نسبت به سایر موجودات و حیوانات و نباتات و گلها مهر بورزیم. بایستی همه را با چشم خوبی و نیکی بنگریم و همة افراد را خوب بدانیم و اگر هر کسی با ما دشمنی کرد او را به عکس دوست بداریم و با محبت با او رفتار کنیم، یقین بدانید که محبت گم نخواهد شد و هر عملی محبت آمیز که انجام دهیم عکس العمل متقابل خواهد داشت. باید همة ما سعی نمائیم که انگیزه های نزاع و کینه و دشمنی و اختلاف را هر چه می توانیم کمتر سازیم و وسائل محبت و وداد را هر چه ممکن است توسعه دهیم و نگذاریم مبارزات و اختلافات و دشمنی در عالم چنان وسعت گیرد که موجب قطع پیوندها و ایجاد محیط نفاق و ناراحتی و جنگ و خونریزی گردد. بایستی تا آنجا که از دستمان برمی آید، هر جا آتشی می بینیم فرونشانیم و هر جا دشمنی بر می خیزد خاموش کنیم و هر جا به نائره کینه بر می خوریم آب محبت و دوستی بر آن بپاشیم تا خود به خود از بین برود.

هر اندازه فکر ما وسیع تر و دائره عمل و قدرتمان بیشتر باشد باید در این وظیفة صلح و برادری و محبت کوشاتر شویم و این محبت و برادری جهانی را وظیفه ای مهم برای خود بشماریم و در راه انجام آن از هیچ چیز فرو گزار نکنیم. اینست راه بشر امروز که به حقایق وحدت واقف می شود.

از آنجا که منظور و مقصود من اینست که دیانت در دنیا برقرار شود و از سوی دیگر می دانم که دیانت بدون دانش و معلومات ارزشی ندارد یعنی دیانت منهای دانش مساوی است با جهل و نادانی اینست که به خواست خداوند متعال درصدد بر آمدم این کتاب (دینامیسم آفرینش) را که به عقیدة من برای بالا بردن فهم و سطح معلومات همنوعان مفید و در تحکیم رشته های محبت و برادری بشری سودمند و درآگاهی بشر بلزوم اتحاد و اتفاق و وحدت ضروری است به رشتة تحریر در آورم و از یزدان دانای توانا خواستارم مرا در ادامة این قبیل خدمات یاری فرماید .


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درباره مقدمه خداشناسی