پروژه درسی تحلیل اثربخشی کارت امتیازی متوازن در بیش از 45 صفحه پاورپوینت فارسی
فرمت فایل : WORD (قابل ویرایش)
تعداد صفحات:195
فهرست مطالب:
عنوان صفحه
چکیده
فصل یکم : مقدمه پژوهش
1-1- عنوان تحقیق: 1
1-2- مقدمه 1
1-3- بیان مساله: 2
1-4- اهمیت و ضرورت پژوهش 7
1-5- اهداف پژوهش: 9
الف- هدف کلی: 9
ب - اهداف جزئی: 9
1-6- پرسشهای پژوهش: 9
الف- اصلی: 9
ب- فرعی: 9
1-7- متغیرهای پژوهش: 10
متغیر پیش بین: 10
متغیر ملاک: 10
متغیر تعدیل کننده 10
متغیر کنترل 10
1-8- تعاریف علمی واژه ها: 10
1-9- تعاریف عملیاتی واژه ها: 14
فصل دوم : بررسی پیشینه پژوهش
مقدمــه 16
الف- بررسی نظریهها 19
2-1- ارتباطات 19
2-1-1- اهمیت ارتباطات 19
2-1-2- تعاریف ارتباطات 22
2-1-3- فرآیند ارتباط 26
2-1-3-1- منبع 26
2-1-3-2- رمزگذاری 27
2-1-3-3- وسیله 27
2-1-3-4- رمزگشایی 28
2-1-3-5- دریافت کننده 28
2-1-3-6- بازخورد 29
2-1-4- مسیر ارتباطات 29
2-1-4-1- ارتباطات عمودی 29
الف- مسیر رو به پایین 29
ب- ارتباطات رو به بالا 30
2-1-4-2- ارتباطات در سطح افقی 31
2-1-5- مدل ارتباطات 32
2-1-6- اصول ارتباطات 35
2-1-7- ارتباطات سازمانی از دیدگاه مکاتب مختلف مدیریت 38
2-1-7-1- دیدگاه کلاسیکها در مورد ارتباطات: 38
2-1-7-2- نظریه نئوکلاسیکها و ارتباطات 40
2-1-7-3- دیدگاه سیستمی در مورد ارتباطات 40
2-1-7-4- دیدگاه اقتضایی و ارتباطات 41
2-1-7-5- دیدگاه مراودهای یا تعاملی در مورد ارتباطات 41
2-1-8- اثربخشی در ارتباطات میان فردی 42
2-1-9- ویژگیهای اثربخشی 43
2-1-9-1- گشودگی 43
2-1-9-2- همدلی 45
2-1-9-3- حمایتگری 46
2-1-9-4- مثبت گرایی 46
2-1-9-5- تساوی 47
2-1-9-6- همانندی «تشابه با هم» و «تخالف با هم» 47
2-1-10- موانع ارتباطی 48
2-2- قدرت 61
2-2-1- اهمیت قدرت 61
2-2-2- تعاریف قدرت 62
2-2-3- قدرت در سطوح مختلف سازمان 65
2-2-3-1- قدرت در سطح عمودی 65
2-2-3-1-1- منابع قدرت مدیران ردهی عالی سازمان 66
2-2-3-1-2- منابع قدرت مدیران رده میانی سازمان 69
2-2-3-1-3- منابع قدرت مدیران ردهی پایین سازمان 69
2-2-3-2 - قدرت در سطح افقی 71
2-2-4- روابط قدرت 72
2-2-4-1- رابطه صف و ستاد 73
2-2-4-2- تشکیل دستهها و ائتلاف 74
2-2-5- منابع قدرت بر اساس پژوهشهای فرنچ و راون 75
2-2-6- انواع رویکردها به قدرت 77
2-2-6-1- راسل و قدرت: 78
2-2-6-2- هیکس، گولت و قدرت: 79
2-2-6-3- گالبرایت و قدرت: 81
2-2-6-4- اتزیونی و قدرت: 83
ب- پیشینه پژوهشهای انجام شده 85
2-3- پژوهشهای پیرامون ارتباطات سازمانی 85
2-3-1- پژوهشهای انجام شده در داخل کشور: 85
2-3-2- پژوهشهای انجام شده در خارج از کشور: 89
2-4- پژوهشهای پیرامون منابع قدرت 99
2-4-1- پژوهشهای انجام شده در داخل کشور 99
2-4-2- پژوهشهای انجام شده و در خارج از کشور 108
نتیجه گیری کلی 121
فصل سوم: روش پژوهش
3-1- جامعه آماری 123
3-2- گروه نمونه 123
3-3- روش و طرح نمونهبرداری 124
3-4- حجم نمونه 124
3-5- ابزار گردآوری دادهها 125
3-5-1- پرسشنامه اثر بخشی ارتباطات سازمانی 126
3-5-2- پرسشنامه منابع قدرت «شرایخیم و هینکین» 127
3-6- تعیین روایی و اعتبار پرسشنامه 128
3-6-1- روایی 128
3-6-2- اعتبار 128
3-7- نوع مطالعه (روش گردآوری دادهها- 131
3-8- طرح پژوهش و روش تجزیه و تحلیل دادهها 131
فصل چهارم : یافتههای پژوهش
مقدمــه 133
تبدیلهای انجام شده بر روی متغیرها جهت تغییر مقیاس: 134
4-1- توصیف دادهها: 135
4-1-1- توصیف مولفه های منابع قدرت: 135
توصیف منابع قدرت بر حسب قدرت غالب مدیران: 138
4-1-2- توصیف مؤلفههای اثربخشی ارتباطات سازمانی 126
4-1-3- توصیف سایر دادهها 154
4-2- تجزیه و تحلیل دادهها بررسی فرضیات 158
4-2-1- نتایج و یافتههای سوالهای پژوهشی 158
فصل پنجم: تفسیر و استنتاج نتایج پژوهش
5-1- تجزیه و تحلیل نتایج پژوهش 178
5-2- محدودیتهای پژوهش 191
5-3- پیشنهادها 192
5-3-1- پیشنهاد به برنامهریزان: 192
5-3-2- پیشنهاد به پژوهشگران : 193
1-1) عنوان تحقیق:
بررسی رابطه بین اثر بخشی ارتباطات سازمانی و منابع قدرت مدیران-ادارات هفتگانه آموزش و پرورش مشهد- سال تحصیلی 85-84.
1-2) مقدمه
دنیایی را تصور کنید که در آن «ارتباط» وجود ندارد؛ در این دنیا انسان،تنها و انفرادی زندگی می کند و هرگز مشارکتی در تجربه اندوزی و علم ورزی ندارد! هرگز نمی تواند برای فائق آمدن بر مشکلات و محدودیتهای شخصی،از اتحاد و یکپارچگی برخوردار شود! هرگز سهمی در اختراعات نداشته و از شانس و فرصت زیادی بهره مند نخواهد شد! در چنین جهانی انسان نمی تواند از دیگران تاثیر بپذیرد و به گونه ای متقابل بر آنان تاثیر بگذارد. در یک کلام:تصور چنین جهانی اگر ناممکن نباشد،دشوار است.
این تصور بسیار مشکل است؛ زیرا ارتباط طرح چنین سوالی را درزندگی بشری از میان برده و غیر قابل بحث نموده است. دنیایی که ما در آن بسر می بریم بسیار مبهم و پیچیده است. در جهانی بدون وجود ارتباط، تمدن- به مفهومی که امروز می شناسیم- امکان وجود و ظهور نداشته است. ما به وسیله ارتباط،موفق شده ایم علوم و آموخته ها و تلاشهایمان راتجزیه و ترکیب کنیم. تواناییها و تلاشها و آموخته های علمی ما را قادر ساخته است تا ظرفیت علمی،تکنولوژی و فرهنگی مان توسعه یافته و رو به تکامل و تعالی بروند. بدون وجود یک زمینه مناسب برای ایجاد ارتباط با یکدیگر در سطحی قابل قبول انسان هرگز نمیتوانست موقعیت ما قبل تاریخ را پشت سر گذاشته و به پیشرفتهای کنونی دست یابد.
ارتباط از این جهت مهم است که سازماندهی را امکان پذیر می سازد و سازمانها نیز به نوبه خود افراد را قادر می سازند تا در روش زندگی به سیستمهای سازمان یافته موجود، دسترسی پیدا کنند. در هر حال اهمیت و مفهوم واقعی یک ارتباط خوب می تواند از دیدگاهها و جنبه های گوناگون مورد توجه قرار گیرد.
بنا به تعریف، سازمانها برای بقای خود به کنش و واکنش متقابل و یا ارتباط نیاز دارند. بنابراین منطقی است اگر بگوئیم درک و شناخت بهتری از ارتباط موجب ارتقای سازمانها می شود.
از طرف دیگر قدرت به عنوان یک عامل و عنصر بسیار مهم در اداره امور جوامع و سازمانها همواره دلمشغولی دولتمردان و مدیران بوده است. مدیران،قدرت را به عنوان جزئی بسیار سازنده در ساختار سازمان و وسیله اجرای تــعهــــدات آن می دانند.
قدرت به عنوان مهمترین و نافذترین پدیده اجتماعی جوامع انسانی شناخته شده است. نتایج نفوذ قدرت در کلیه سطوح سازمانهای اجتماعی تجربه شده است. چون قدرت بخشی مهم و تاثیر گذار در حیات سازمانی میباشد،محققین تلاش زیادی برای توضیح مسائل سازمانی در اصطلاح «روابط قدرت» مطرح کرده اند، اول اینکه، واحدهای تابعه سازمان را متاثر میسازد،و دوم، در سطوح سازمانی و روابط بین افراد سازمان تاثیر قابل توجه می گذارد. (فخیمی،1379).
1-3) بیان مساله:
فرایند ارتباطات یکی از فرایندهای مهمی است که بر روی اثر بخشی سازمانها و موفقیت مدیر نقشی اساسی ایفا می کند. تحقیق وبررسی در محیط سازمانها و حیات کاری نشان می دهد که بطور متوسط مدیران سطوح مختلف بین 75% تا 95% از اوقات خود را صرف ارتباطات و پیام رسانی می کنند.
مکالمات تلفنی،جلسات،بررسی گزارشها،دادن دستور و تعلیمات، نوشتن نامه، بررسی اطلاعات فاکس و تلکس، و فعالیتهایی از این قبیل مثالهایی بر فرایند ارتباطات می باشد. سیستم گردش خون در اعضای بدن چه نقش مهمی را ایفا می کند، ارتباطات نیز در سازمانها همان نقش را ایفا می کند (امیر کبیری،1377).
ارتباطات به عنوان یکی از مهمترین عناصر فرایند مدیریتی محسوب می شود. وجود ارتباطات موثر و صحیح در سازمان همواره یکی از اجزای مهم در توفیق مدیریت به شمار آمده است. به تجربه ثابت شده است که، اگر ارتباطات صحیحی در سازمان بر قرار نباشد،گردش امور مختل شده و کارها آشفته می شوند. هماهنگی، برنامه ریزی، سازماندهی، کنترل و سایر وظایف بدون وجود سیستم ارتباطی موثر در سازمان قابل تحقق نبوده و امکان اداره سازمان مهیا نخواهد بود. (میرابی،1380).
طی مطالعاتی که گری بینسون توسط سوالاتی که برای 175 نفر از مدیران شرکتهای بزرگ ایالتهای غربی آمریکا فرستاد، روشن ساخت که مهارتهای ارتباطی چه شفاهی و چه کتبی نه تنها در احراز شغل بلکه در انجام موثر امور محوله تاثیر بسزایی دارد. سوالات مطروحه در زمینه فاکتورها و مهارتهای مهم و حیاتی که در استخدام دانشجویان فارغ التحصیل موثر بوده، میباشد در این بررسی و تحقیق به عمل آمده، مشخص گردید که ارتباطات شفاهی (Oral commuinction ) به عنوان اولین و مهمترین مهارت و ارتباط کتبی (Write communication) دومین مهارت محسوب می گردند. ( همان منبع).
با توجه به اندازه یا بزرگی سازمان، تکنولوژی پیچیده، میزان پیچیدگی و رسمی بودن امور، ساختار طرح ریزی می شود و بر این اساس سیستم اطلاعاتی به وجود می آید. تعیین ساختار سازمانی خود نشانه ای از مسیر خاصی است که تعیین کننده نوع ارتباط در سازمان است. قدرت، رهبری و تصمیم گیری (علنی و یا غیر علنی) به فرایند ارتباطات وابسته اند، زیرا بدون وجود اطلاعات این فرایندها بی معنی خواهند شد.
تحلیلگران سازمانی درجات متفاوتی از اهمیت برای فرایند ارتباطات قائل شده اند برای مثال بارنارد چنین ابراز میکند:
«در تئوری فراگیر سازمان،ارتباطات در کانون یا مرکز قرار می گیرد، زیرا ساختار،گستره و حدود سازمان تقریبا به وسیله شیوه های ارتبـــاطی تعیـــین می شوند. از این دیدگاه که به موضوع نگاه کنیم، ارتباطات در قلب سازمان جای می گیرد. دو پژوهشگر دیگر به نامهای کتزوکان چنین میگویند: ارتباطات- مبادله اطلاعات و انتقال مقصود- روح و اساس سیستم اجتماعی سازمان را تشکیل می دهد. به تازگی نویسنده ای به نام استینچکامب نیز در بررسی سازمانها،ارتباطات را در کانون یا مرکز سازمان قرار داد. به هر حال ســـایر نظریه پردازان به اندازه های متفاوت به این موضوع توجه کرده اند. (پارسائیان واعرابی،1376).
از طرف دیگر، قدرت ویژگی اساسی نقش یک مدیر بوده و زمینه اثر بخشی او را در سازمان فراهم می سازد. در واقع یک پدیده اجتناب ناپذیر در سازمان است که البته در سازمانها مدیران به آن به عنوان یک پدیده منفی می نگرند. ولی حقیقت این است که این جریان ذاتا یک پدیده منفی نیست، بلکه منفی و مثبت بودن آن بستگی به قضاوت و نوع کاربرد آن دارد. یقینا اگر هدف از قدرت، اهداف سازمانی باشد می تواند پدیده ای مثبت و کارکردی محسوب گردد و باعث پویایی سیستم و سازمان شود، اما اگر هدف از آن دستیابی به اهداف شخصی و فردی باشد، مطمئنا یک پدیده منفی وناپسند خواهد بود.(پارسائیان واعرابی،1375).
دیوید مک کللند دو روی سکه قدرت را نشان داده است. یک رویه را روی مثبت و طرف دیگر را روی منفی نامیده است. طرف منفی را معمولا با جملات، کلمات و عبارتهایی که بیانگر رییس و مرئوسی،فرماندهی و فرمانبری،دستور دادن و تسلیم بودن است،بیان میکند. یعنی اگر من ببرم، شما باید ببازید. آن نوع رهبری که بر پایه و اساس جنبه های منفی قرار گرفته باشد،افراد را چیزی بیش از بازیچه یا آلت دست خود نمی داند و به هنگامی که ایجاب کند آنها را استثمار یا فدای مقاصد خود می نماید.
روی دیگر سکه یا جنبه مثبت قدرت را می توان در توجهی که به هدفهای گروه می شود، توجیه کرد. زیرا،با استفاده از قدرت فرد،درصدد تعیین هدف و تامین آن بر می آید. چون از این دیدگاه به قدرت نگاه کنیم،دارای مفهوم متفاوتی می گردد،یعنی اعمال قدرت از جانب دیگران و نه آنان. مدیرانی که می خواهند قدرت خود را به صورت مثبت اعمال کنند، اعضای گروه را تشویق و تقویت می نمایند تا بر صلاحیت و شایستگی خود بیفزایند تا در نتیجه بتوانند به عنوان فرد و عضو سازمان، در کارها موفق گردند.(پارسائیان و اعرابی،1375).
دو پژوهشگر به نامهای مک کللند و دیوید برن هام بر این باورند،مدیران موفق کسانی هستند که به نفع سازمان،(ونه برای فخر فروشی)،بر دیگران اعمال نفوذ نمایند وقدرت خود را در آن راه به کار برند. آنان که با تسلط کامل بر نفس سرکش خویش (تنها جهت تامین منافع سازمان)بر دیگران اعمال قدرت می نمایند (در مقایسه با آنان که از قدرت برای تامین منافع شخصی سوء استفاده می کنند یا می کوشند تا با تکیه بر آن محبوب القلوب شوند)موثرتر و موفق تر خواهند بود. مک کللند چنین نتیجه گرفت که مدیران قدرتمند و توانا در اوج قدرت خویشتن دار هستند. چنین مدیرانی روح همکاری را تقویت می کنند،زیر دستان را تایید می نمایند و پاداش می دهند،بدین وسیله باعث بهبود روحیه افراد در سازمان می گردند. جان کاتر چنین استدلال می کند که مدیران موفق از روشها و فنون ثابت شده و معینی استفاده میکنند و قدرت خود را در راه بهبود بهره وری اعمال می کنند.
رزابت کنتر چنین استدلال کرده است که قدرت می تواند به راحتی جنبه نهادی به خود بگیرد کسانی که دیگران به قدرتشان ایمان و اعتقاد دارند و پذیرفته اند که آنان دارای قدرت هستند راحت تر می توانند بر مردم اطراف خود اعمال نفوذ نمایند وبدین طریق صاحب قدرت اصیلتری می گردند. از همین دیدگاه کنتر استدلال می کند که «فقدان قدرت،از جمله شرایطی است که به زحمت می توان بر آن فائق آمد.(همان منبع).
چکیده :
پژوهش حاضر با هدف تعیین میزان اثربخشی طرح سباح در دستیابی به اهداف کلان تربیت بدنی انجام شد. برای رسیدن به هدف مورد نظر در این پژوهش، این سوال مطرح بود که تأثیر طرح سباح (آموزش شنا) بر کدام یک از ابعاد مورد بررسی(شناختی، اجتماعی، عاطفی ، جسمانی ، روانی و حرکتی)بیشتر می باشد؟ جامعه ی آماری پژوهش حاضر را کلیه دانش آموزان دختر سال سوم ابتدایی مدارس شهرستان ساوه که در سال تحصیلی 90-91 مشغول به تحصیل بوده اند، به تعداد 1200 نفر، تشکیل می دادند که از این جامعه با استفاده از جدول مورگان به تعداد 150 نفر به شیوه تصادفی انتخاب گردید و پرسشنامه محقق ساخته بر روی آنها اجرا شد. سپس داده های به دست آمده از پرسشنامه با استفاده از مدل آماری تحلیل واریانس یک طرفه در نرم افزار Spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد که بیشترین تأثیر طرح سباح بر بعد اجتماعی بوده است. بدین معنی که والدین این دانش آموزان بیان می کردند شرکت در کلاسهای آموزش شنا باعث تقویت بعد اجتماعی دانش آموزان به وضوح شده است.
کلید واژگان: طرح سباح(آموزش شنا) ، تربیت بدنی
فصل اول
کلیات
1-1- مقدمه
از جمله اهداف هر جامعه ای، پرورش انسان هایی است که هم از سلامت جسمانی و هم از سلامت روانی برخوردار باشند. یکی از راه های ایجاد سلامت جسمانی، ورزش می باشد. با توجه به اهمیت ورزش در زندگی انسان ها، امروزه به این بعد اهمیت خاصی داده شده است. یکی از طرح هایی که امروزه جهت تقویت و پرورش فرهنگ ورزش و تربیت بدنی در مدارس به اجرا درآمده، طرح سباح می باشد. طرحسباح،طرحآموزششناویژهدانشآموزانپایهسومابتدائیسراسرکشوراستکهباحضورمربیدراستخر،طبقبرنامهوطرحدرسمشخصوشیوهنامهمربوطهطی 12 جلسهاجرامیگردد. مسئولینآموزشوپرورشدرکشورماندریافته¬اندکهسرمایهگذاریوتوجههرچهبیشتربررویایندورهآموزشیوتلاشبرایتحققاهدافآن،میتوانندضمنتغییرنگرشدانشآموزانبهسمتوسویمثبت،چشماندازسلامترابهمیزانقابلتوجهیبهبودبخشد. بنابراینآنچهدراینجاازاهمیتخاصیبرخوردارمیشود،میزاناثربخشیایندورهآموزشیاستکهازدرجهویامیزانتحققاهدافتعیینشدهآندرحیطههایجسمانی،روانیحرکتی،شناختی،عاطفیواجتماعیخبرمیدهد.
1-2- بیان مسئله
بررسیاندیشههاوالگوهایتربیتیدرطولقرنهاوتمدنهانشانمیدهدکهورزشوتربیتبدنیدربافتنظامآموزشیجایگاهمتمایزوبرجستهاییافتهوضمناستفادهگستردهدرحوزههایمختلفاجتماعیبهیکمیانجیتربیتیبرایجامعهشناسانومتخصصینسایرعلومتبدیلشدهاست. زمانیکهصحبتازاهدافتعلیموتربیتبهمیانمیآید،نقشتربیتبدنیبهعنوانیکیازمهمترینابزارها،تحققاهدافراازطریقطرحریزیبرنامههایسالموکاربردیمنجرمیشود. فراهمشدنزمینههایلازمبرایحضورورزشدرپژوهشهاومطالعاتاجتماعیوپرداختنبهآنبهعنوانیکمیانجیتوسعهنگرشهاورفتارهایانسانیامریبودکهدرآغازسهدههپایانیقرنبیستمبرپایهتحقیقاتپژوهشگرانیچونلوشن (1959)،ساتناسمیت(1962)،کنیون،لوی(1965) و ... تحققیافت. رویکردعمومیوکلیدراینراستاایجادنظامآکامیکواحدیبودکهمیتوانستجنبه ها،اهدافوحیطه هایگوناگونتربیتبدنیرادرپرتونظریاتومباحثمختلفوالبتهبرمبنایپژوهشهایبنیادیوکاربردیتبیینوشناسایینماید. بابرقراریپیوندهایکارکردیمیانورزش،تربیتوآموزش،فعالیتهایورزشیبهابزارهایتربیتیبسیارارزشمندیتبدیلشدند (الخولی، 2001).
پاسخبهاینسئوالکهتربیتبدنیچهاهدافوحیطههاییرادرارتباطباکسانیکهبهآنمیپردازنددنبالمیکند،مسئلهایبودکهتوجهبسیاریازپژوهشگرانرابهخودجلبکرد. کرکدرسال 1993،ازطریقبررسیآثاریمنتخب،سهحیطهرابرایتربیتبدنیمشخصنمود: روانیحرکتی،عاطفیوشناختی»لیکنبراساسنظریههایسایدنتاپ(1991)،توسیگنانتوسایدنتاپ(1983) تینینگوسایدنتاپ(1985) کههمگیبرحیطهاجتماعیدرستربیتبدنیاتفاقنظرداشتند،کرکحیطهاجتماعیرانیزبهطبقهبندیخودافزود. برپایهتحقیقاتانجامشدهدرانگلستان(1987) توسطانجمنتربیتبدنیبریتانیاوایرلندشمالی، 9 هدفعمدهآموزشیبرایمربیانتربیتبدنیشناساییشدندکهایناهدافشاملمهارتهایحرکتی،پیشرفتجسمانیوگذراندناوقاتفراغت (حیطهجسمانی)،رشدوپیشرفتشناختیودرکهنرشناختی (حیطهشناختی)،قابلیتاجتماعی (حیطهاجتماعی)،خودشناسی،پیشرفتاخلاقیوثباتاحساسی (حیطهعاطفی) میباشند.
باشناساییاهدافمذکورکهشرحیازتحقیقاتانجامشدهدرپیشینهطرحارائهشدهاست،حضوربرنامه¬هایتربیتبدنیدردورههایآموزشیوتربیتیبهیکضرورتتبدیلشدهوبحثپیراموناثراتمختلفآنبرنگرشهاورفتارهایدانشآموزانودانشجویان،سیرگسترده ایازادامهپژوهشهارادربرگرفتهاست.
طرحسباح،طرحآموزششناویژهدانشآموزانپایهسومابتدائیسراسرکشوراستکهباحضورمربیدراستخر،طبقبرنامهوطرحدرسمشخصوشیوهنامهمربوطهطی 12 جلسهاجرامیگردد. مسئولینآموزشوپرورشدرکشورماندریافته اندکهسرمایهگذاریوتوجههرچهبیشتربررویایندورهآموزشیوتلاشبرایتحققاهدافآن،میتوانندضمنتغییرنگرشدانشآموزانبهسمتوسویمثبت،چشماندازسلامترابهمیزانقابلتوجهیبهبودبخشد. بنابراینآنچهدراینجاازاهمیتخاصیبرخوردارمیشود،میزاناثربخشیایندورهآموزشیاستکهازدرجهویامیزانتحققاهدافتعیینشدهآندرحیطههایجسمانی،روانیحرکتی،شناختی،عاطفیواجتماعیخبرمیدهد. پیتردراکراثربخشیراانجامکارهایدرستتعریفمیکند.
مقدمه
یادگیری حرکتی حیطه ای از یادگیری انسان است که مطالعه آن راهبردهای تازه ای را برای زندگی بهتر ارائه می دهد. یادگیری به عنوان یک پیشرفت دائمی در ظرفیت انجام یک مهارت است که در نتیجه تمرین بدست می آید(مگیل 2004)
مطالعه یادگیری مهارت های حرکتی شامل شناخت فرایندهای زیر بنایی در اکتساب و یادگیری مهارتها و همچنین کاربرد آنها در موقعیت های آموزشی است. یکی از اهداف اصلی تربیت بدنی، تسهیل فراگیری مهارت از طریق آموزش مناسب است. پژوهشگران علوم تربیت بدنی همواره در تلاشند تا با معرفی روشهای جدید، توانایی معلمان و مربیان را در آموزش افزایش دهند. بدین منظور دانشمندان رفتار حرکتی سالها تحقیق و مطالعه کردهاند تا عوامل اثرگذار بر اجرا و یادگیری مهارت ها را شناسایی کنند.
بدون تردید مهمترین عامل در یادگیری، به ویژه یادگیری حرکتی، تمرین است. در گذشته های دور برای یادگیری بهتر، کمیت تمرین را بسیار مهم میدانستند و قانون تمرین که یکی از سه قانون مهم یادگیری (طبق نظریه ثوراندیک قبل از سال 1930) است، تأیید کننده این مطلب است. اما حتی خود ثوراندیک نیز پس از سال (1930) قانون تمرین را مردود اعلام کرد و عنوان نمود که تکرار و تمرین به تنهایی نمیتواند پیوند بین محرک و پاسخ را نیرومند سازد. به عبارت دیـگر تمرین محض، یادگیری مطلوب را تضمین نمیکند بلکه برای اینکه یادگیری مؤثر صورت گیرد تمرین باید در شرایط مناسب و با برنامه مطلوب ارائه گردد. به این ترتیب مسأله مهمی به نام کیفیت تمرین مطرح شد کیفیت تمرین تا حدود زیادی به سازماندهی تمرینات وابسته است. سازماندهی تمرین نیز به روشهای بیشماری امکان پذیر است. گرچه فهمیدن طریقه تأثیر متقابل این روشها بر یکدیگر و اثرشان بر یادگیری، امر پیچیدهای است اما بسیار قابل توجه است؛ چرا که یکی از دغدغههای اصلی مربیان سازماندهی تمریناتی است که باید در یک جلسه توسط فـــراگیران انـجام پذیرد. به عبارت دیــگر معلمان ومربیان میخواهند بدانند، در یک جلسه، مهارتهای مختلف را چگونه و با چه نظمی تمرین دهند تا به یادگیری مطلوب و بیشینه دست یابند. و در راستای رفع این نیاز، محققان سعی در روشن کردن زوایای مختلف نحوه سازماندهی تمرین و میزان کارآیی روش های مختلف تمرینی در هر شرایط دارند. مهمترین مسأله ای که این روش ها را از هم متمایز می کند، تداخل ضمنی است که حوزه مورد توجه مطالعه حاضر است.
بیان مسأله
نحوه آموزش مهارت ها تأثیر بسزایی در یادگیری مهارت ها دارد، یادگیری حرکتی حیطهای از یادگیری انسان است که مطالعه آن راهبردهای تازهای را برای زندگی بهتر و مؤثرتر ارائه میدهد. مهارت های حرکتی بخش بزرگی از زندگی انسان را تشکیل میدهد، سالها تلاش مربیان و دانشمندان بر این بوده است که فاکتورهایی که بر اجرا و یادگیری مهارت اثر میگذارند، را در یابند. برنامهریزی جلسات تمرین یکی از متغیرهایی است که مربیان و معلمان تحت کنترل خود دارند. اثر تداخل ضمنی که توسط بتیگ(1966)مطرح شد و توسط شیا و مورگان (1979) در یادگیری حرکتی معرفی شد, یکی از عوامل تأثیرگذار بر اجرا و یادگیری مهارت های حرکتی است که به برنامهریزی جلسات تمرین مربوط است. تداخل ضمنی عبارت از تداخل ناشی از تمرین چند تکلیف مختلف در یک جلسه تمرین میباشد. مهمترین عامل تعیین کننده در میزان این تداخل، شیوه آرایش تکالیف مختلف است که ممکن است به صورت قالبی، زنجیرهای یا تصادفی باشد که به ترتیب سطوح کم، متوسط و زیاد تداخل ضمنی را ایجاد میکند. همچنین طبق نظر مگیل و هال(1990) اثر تداخل زمینهای شامل همه گونه تغییر در مهارت ها نیست، و تنها با تغییر در برنامه حرکتی پارامترها حاصل میشود(مگیل و هال، 1990؛ لاندین و هربرت، 1998) از سوی دیگر برادی (1998) در بررسی تحقیقاتی که فرضیه مگیل و هال (1990) را مورد آزمون قرار داده بودند، به این نتیجه رسیدند که بیشتر تحقیقات آزمایشگاهی از این فرضیه حمایت میکنند ( پیگوت و شاپیرو، 1984 و ترنبال و دیکنسون1986 و لی، ولف و اشمیت 1992)، اما در شرایط خارج از آزمایشگاه شواهد کم و بسیار مبهمی در مورد اثر تداخل ضمنی وجود دارد. و حتی برادی (1998) در ادامه تحقیقات انجام شده در زمینه فرضیه مگیل و هال(1990) اشاره کرد که نتایج اکثر تحقیقات میدانی از این فرضیه حمایت نمیکنند، زیرا که در شرایط میدانی، هنگام تمرین چند تکلیف مشابه( برنامه حرکتی تعمیم یافته مشابه و یا تعدیل در پارامتر) در مقایسه با تمــرین تکالیف متفاوت( برنامه حرکتی تعمیم یافته متفاوت) تداخــل ضمنی بیشتری ایجاد میشود(فرنچ و همکاران، 1990و میرا و تانی،2001 و کوفوو همکاران،2003 و جونز، 2006 و زتو و همکاران، 2007). واز این رو. برادی معتقد است که تعمیم پذیری این اثر به شرایط میدانی به دلیل پیچیدگی مهارت های حرکتی در مقایسه با تکالیف آزمایشگاهی امکان پذیر نیست. علاوه بر این نتایج یک تحقیق مروری انجام شده توسط گیلبر(2005) در تأیید نتایج برادی(2008) حاکی از تفاوت کم و بعضاً متوسط بین نتایج تمرین مسدود و تصادفی در شرایط میدانی بودهاست. اگر چه گیلبر اثر تداخل ضمنی را در شرایط میدانی حمایت کرده و معتقد است که اثر تداخل ضمنی در شرایط میدانی بدون توجه به ماهیت یا ویژگیهای تکلیف به وجود میآید.
بر این اساس یکی از چالش های پیش روی محققان، تناقض نتایج تحقیقات انجام شده در این زمینه است که سبب شده است که تعمیم نتایج در یک موقعیت به موقیت های دیگر امکان پذیر نباشد در این راستا در تحقیق حاضر سعی شده است تا با استفاده از یک چهار چوب هدفمند، متغیرهای اثرگذار بر تداخل ضمنی در حوزه تکالیف و مهارت مداوم شنا مورد مطالعه قرار گیرند.
عنوان مقاله: بررسی اثربخشی داستان گویی در فرآیند یادگیری با تکیه بر درس ریاضی پایه هفتم
قالب بندی : Word
شرح مختصر : هدف از پژوهش حاضر، بررسی بهره گیری از داستان گویی مباحث درسی توسط دبیر مربوطه در دستور کار قرار گرفته است. رویکرد این پژوهش کیفی و ملهم از نظریه تفسیری است. جمع آوری داده ها از طریق مشاهده تاملی ، عاطفی-روانی و آموزشی کلاس هفتم انجام شده است. یافته های این پژوهش ، تاثیر مثبتی که تخیل در یادگیری دانش آموزان و جو کلاس ریاضی می گذارد که منجر به ایجاد یادگیری مطلوب درس ریاضیات در اکثر فراگیران شده است را نشان میدهد. نتایج حاصل نشان می دهد استفاده از این روش باعث افزایش تمرکز دانش آموزان می شود و این یادگیری فعال را در آنها افزایش می دهد؛ و با تحریک افکار آن ها ، فراگیران را به مشارکت در کلاس وا می دارد و فرایندهای ذهنی را بهبود می بخشد؛ واُفت تسلط بر مبحث که بعداز مدتی در هر درسی رایج است را به حداقل می رساند
فهرست :
چکیده
مقدمه
اهداف کلی
اهداف رفتاری
روش آموزشی
اجرا
ارزیابی عملکرد فرآیند کار
موانع احتمالی
راهکار
منابع