سورنا فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

سورنا فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق درباره ابوالفضل رشید الدین بن ابی سعید احمد بن محمد بن محمود میبدی

اختصاصی از سورنا فایل تحقیق درباره ابوالفضل رشید الدین بن ابی سعید احمد بن محمد بن محمود میبدی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 10

 

ابوالفضل رشید الدین بن ابی سعید احمد بن محمد بن محمود میبدی

ابوالفضل رشید الدین بن ابی سعید احمد بن محمد بن محمود میبدی از مؤلفان نیمه اوّل قرن ششم هجری است . کتاب او به نام کشف الاسرار و عدةالابرار تفسیر بزرگ مشروحی است از قرآن که تألیف آن در اوایل سال 520 ق آغاز شد و چنانکه خود در آغاز کتاب خویش گقته در حقیقت شرحی است بر تفسیر ی که استاد او خواجه عبدالله انصاری ترتیب داده بود و به همین سبب در بسیاری از موارد کتاب خود نام آن استاد را با عناوینی از قبیل پیر طریقت و عالم طریقت و شیخ الاسلام انصاری و امثال آنها آورده است . کلام میبدی در تفسیر او روان و منسجم و در بسیاری از موارد به شیوه سخنان استاد او موزون و مقفّی یا مسجّع است و به همین سبب هنگام بحث در سبک موزون آن سخن رفته است.

میبدی در تفسیر هر یک از آیات آنرا یک بار به فارسی روانی معنی میکند و آن را النوبة الاوّلی مینامد و در نوبت ثانی به تفسیر همان آیه بنا بر روش عامه مفسران و در نوبت ثالث باز به تفسیر آن آیه به شیوه صوفیان می پردازد و در این مورد است که زیبایی نثر میبدی آشکار می شود. کتاب کشف الاسرار به همّت آقای علی اصغر حکمت از سال 1331 ش به بعد در ده مجلد در دانشگاه تهران به طبع رسیده است.»

کشف الاسرار و عدة الابرار:

مقّدمه کتاب: « کتاب فرید عصر و فرید دهر شیخ الاسلام، ابو اسماعیل عبد الله بن محمد بن عمی انصاری را در تفسیر قرآن و کشف معانی آن خواندم که در لفظ و معنی و تحقیق و زیبایی به حدّ اعجاز رسیده بود ولی چون در نهایت ایجاز و کوتاهی بود مقصود آموزندگان و رهروان از آن برآورده نمی شد . بنا بر آن به شرح و تفصیل آن پرداختم »

شروع کشف الاسرار: « بسم الله الرحمن الرحیم ـــ خیر کلمات الشکر ما افتتح به القرآن من الحمد فالحمد لله رب العالمین والصلوة و السلام علی رسوله محمد و آله اجمعین اما بعد فانی طالعت کتاب شیخ الاسلام فرید عصره و وحید دهره ابی اسمعیل عبد الله بن محمد بن علی الانصاری قدس الله روحه فی تفسیر القرآن و کشف معانیه و رایته قد بلغ به الاعجاز لفظاً و معنی و تحقیقا و ترصیعاً غیر انه او جز غایةالاعجاز و سلک فیه سبیل الاختصار، فلا یکاد یحصل غرض المتعلم المستر شد، او یشفی غلیل صدر المتأهل المستبصر فاردت ان انشر فیه جناح الکلام و ارسل فی بسطه عنان اللسان، جمعاً بین حقائق التفسیر و لطائف التذکیر و تسهیلا للامر علی من اشتغل بهذا الفن . فصممت العزم علی تحقیق مانویت، و شرعت بعون الله فی تحریر ما هممت، فی اوائل سنه عشرین و خمس مائه و ترجمت الکتاب بکشف الاسرار وعدةالابرار . ارجو ان یکون اسما یوافق مسماه و لفظاً یطابق معناه والله ولی التوفیق لاتمامه و تحقیق غرضنا فیه وهو حسبی و نعم الوکیل .

...همانگونه که گفته شد، میبدی بر اساس تفسیر الهروی خواجه عبدالله انصاری کتاب کشف الاسرار وعدةالابراررا در ده مجلد به رشته تحریر در آورده است . اساس کار میبدی در این است که هر آیه ای را سه بار مطرح می کند .در نوبةالاوّلی معنی تحت اللفظ آیه ( و در عین حال سلیس و روان آن ) می آید که در این قسمت لغات و ترکیبات بسیار جالب فارسی در مقابل کلمات عربی آمده است و شایسته تحقیق و تدقین بسیار است . دفعه دوّم یعنی در نوبت الثانیه شأن نزول آیه و ناسخ و منسوخ بودن آن و تفسیر آن از نظر شرعی و اقوال مفسّران آمده است که در حقیقت بخش اعظم کتاب صرف این قسمت شده است . و هم در این قسمت است که احادیث نبوی و اقوال صحابه و بزرگان دین می آید و کتاب را از معارف اسلامی سر شار می کند . البتّه احادیث مجعول وسخنان بی هویت نیز در میان بسیار کم است امّا غلبه با احادیث صحیح و سخنان با مأخذ است . این قسمت هم از نظر زبان فارسی کم اهمیّت نیست . دفعه سوم یعنی در النوبةالثالثه چند آیه که در النوبة الاوّلی آمده است از نظر عرفانی مورد بحث قرار گرفته است و در این قسمت به اشعار عربی و فارسی فراوانی بر می خوریم که تفسیر را از حالت یکنواختی بیرون می آورد و هنر نویسندگی و ذوق میبدی و تأثیر آواز خواجه عبدالله را نشان می دهد و این قسمت را باید شاهکار در تفسیر و نویسندگی و ذوقیات دانست . امّا چنانکه اشاره شد همه آیات قرآنی در این قسمت مطرح نشده است و اگر در فهرست آیات می بینید که در مورد هر آیه ای اغلب به دو شماره صفحه اشاره شده است از این جهت است که آن آیه در النوبة الثالثه مطرح نشده است .(و گاهی هم در النوبةالثالثه مطرح نمی شود و این به ندرت اتّفاق می افتد )

شروع این تفسیر: شرط ما در این کتاب آن است که مجلسها سازیم در آیات قرآن برولا، و در هر مجلس سه نوبت سخن گوییم :

اوّل : پارسی ظاهر، بروجهی که هم اشارت به معنی دارد و هم در عبارت غایت ایجاز بود .دیگر نوبت : تفسیرگوئیم و وجوه معانی و قراآت مشهوره، و سبب نزول، و بیان احکام و آثار اخبار و آثار، و نوادر که تعلق به آیات دارد، و وجوه و نظایر و ما یجری مجراه . سه دیگر نوبت : رموز عارفان و اشارات صوفیان، و لطائف مذکّران . اکنون به توفیق الهی و تیسیر ربّانی در آن خوض کنیم . . .

سرآغاز « نخستین بار که راقم سطور به وجود این تألیف شریف و تفسیر لطیف آگاه شد در سال 1325 شمسی بود در آن موقع که در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران برای زمره ای از دانشجویان دانشپژوه خلاصه ای از تاریخ علم تفسیر قرآن بیان می نمود به مجموعه ای مراجعه نمود که پروفسور استوری راجع به آثار ادبی زبان فارسی نگاشته است .... و این کتاب را به غلط به سعد الین تفتازانی نسبت داده است . و به وجود کاملی از آن را در کتابخانه ینی جامع استانبول تصریح می نماید .... دو نسخه از همان تقسیر متعلق به آقای خلیل الله خان خلیلی در کابل بود ... و نیز در کتابخانه آستان قدس رضوی نیز به دو نسخه از این کتاب برخورد نمودم ....با کمال تأسف اصل تفسیر خواجه انصاری در دست نیست .... از مطالعه و تصفح در این نسخ معلوم شد که کتاب مذکور خزانه ایست آگنده به لئالی و جواهر، مشتمل بر تفسیر قرآن شریف به سبک مفسرین عامّه .... کتابی است بی نظیر و بدیل و گنجی است بی شبیه و مثیل که در بحث از کلمات رب جلیل برای عباد ذلیل به پارسی گرد کرده و به روزگاران، به یادگار گذاشته است .... پس به عنایات وزارت معارف دولت جمهوری ترکیه در استانبول از نسخه موجود در ترکیه عکسبرداری شد ... و به یاری رحیم الله خان سفیر افغانستان در تهران از نسخه ای در میر گازر گاه هرات نیز عکسبرداری شد ... و شورای دانشگاه تهران در تاریخ آذر 1329 طبع کشف الاسرار و عدة الابرار را تصویب نمود ... کتاب قطع نظر از جنبه دینی از لحاظ ادبی و همچنین در مباحث عرفانی و تصوّف یکی از نوادر زبان فارسی است که مانند گنجی ثمین هزاران فایده علمی و ادبی و لغوی و تاریخی را به پارسی زبانان تقدیم می دارد و صد ها لغات و اصطلاحات رائج در قرن پنجم و ششم هجری که دوره اوج ادبیات فارسی بوده است، در این گنجینه وجود دارد و طالبان ادب و لغت و صرف و نحو از آن بهره مند توانند شد .... امید که خدمت این بنده ناتوان در حضرت صاحب قرآن تشریف قبول یابد ... تهران بهمن 1331 علی اصغر حکمت »

ت: « استاد فقید علی اصغر حکمت وزیر معارف و ریاست اداره تفتیش کل معارف ایران بود »

ت: « استحراج سال و تاریخ، که میبدی در نگارش تفسیرکشف الاسرار به کار برده است .

ج 1 ص195 : « . . . . و اینک امّت محمد پانصد و اند سال گذشت و . . . بنگر پس از پانصد سال . . .»

ج3ص139:«. . . لاجرم پانصد سال گذشت تا این قرآن در زمین میان خلق است با چندان خصمان دین که در هر عصری بودند . »

ج3ص139:« لاجرم بنگر پس از پانصدو اند سال رکن دولت شرع محمدی که چون عامر است »

ج5ص636:« ششصدو اند سال گذشت تا هزاران دشمنان ازین زندیقان و خصمان دین کوشیدند تا در قرآن طعنی زنند و نقصی آرند نتوانستند همه رفتند و قرآن بی عیب و نقصان بماند . »

ج 5 ص219: « اصلی عظیم است این خبر در علوم حقایق و تمکین ارباب معارف و ماشرح آن در کتاب اربعین مستوفی گفته ایم کسی که این بیان خواهد از آنجا طلب کند .»

ج 9 ص14: « پس از پانصد و اند سال تباشیر صبح روز دولت شریعت او تابنده . . . »


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره ابوالفضل رشید الدین بن ابی سعید احمد بن محمد بن محمود میبدی

مقاله درباره زندگینامه ابوالفضل عبدالرزاق کاشانی ملقب به کمال الدین

اختصاصی از سورنا فایل مقاله درباره زندگینامه ابوالفضل عبدالرزاق کاشانی ملقب به کمال الدین دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله درباره زندگینامه ابوالفضل عبدالرزاق کاشانی ملقب به کمال الدین


مقاله درباره زندگینامه ابوالفضل عبدالرزاق کاشانی ملقب به کمال الدین

لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"

 فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 تعداد صفحات:105

نام ونسب کاشانی:

اهل کاشان است، نامش عبدالرزاق، کنیه‌اش ابوالفضل و ملقب به کمال‌الدین می‌باشد، پدرش نیزبا لقب جمال‌الدین و کنیه ابوالغنائم مشهور است.

تاریخ زندگی جناب عبدالرزاق بخاطر همزمانی و شباهتهای اسمی با سه عالم برجسته دیگر- دونفر هم نام ودیگری همشهری – دچار ابهامات و تناقضات زیادی گردیده است تا جائیکه از کنیه او گرفته تا محل زندگانی، نام پدر و آثار او را تحت الشعاع خود قرار می دهد. این سه که به ترتیب عبارتند از:

1- کمال الدین عبدالرزاق مشهور به (ابن فوطی) (م723 هـ ق) تراجم نگار هم عصر کاشانی و صاحب <مجمع الآداب فی معجم الالقاب> و تلخیصی ازآن بوده، پدرش احمد و شانزده سال پیشتر از کاشانی دار فانی را وداع گفته است.

2- کمال الدین عبدالرزاق سمرقندی (ت 816هـ ق م 887 هـ ق) مؤلف «مطلع سعدین و مجمع بحرین»، پدرش اسحاق،ملقب به جلال الدین می‌باشد.( همچنانکه می بینیم نزدیک به یک قرن بعد از کاشانی می زیسته است).

3- عزالدین محمود کاشانی (م735هـ ق) صاحب دو اثر مشهور «مصباح الهدایه و مفتاح الکفایه»- که در اصل ترجمه وتلخیص از عوارف المعارف سهروردی است – و شرح عالمانه وادیبانه تائیه ابن فارض مشهور به «کشف الوجوه الغر لمعانی نظم الدّر» می‌باشد.

این همعصر وهمشهری ملا عبدالرزاق – همچون او – در عرفان عملی و نظری تبحر داشته و دو اثر ماندگارش نشان از تضلع او در این دو حوزه دارند.گروهی چون علامه امین عاملی[1] و حاجی خلیفه[2]،علامه مدرس تبریزی[3]، مرحوم آقا بزرگ تهرانی[4] - به اشتباه- ابوالغنائم را کنیه ملا عبدالرزاق بر شمرده اند در حالیکه

 

می دانیم- براساس آنچه تلمیذ نامدارش قیصری در مقدمه شرح مخصوص خود ضبط کرده ابوالغنائم کنیه پدرش می باشد.

 علامه طهرانی نام پدر او احمد[5] و مدرس تبریزی اسحاق[6] می دانند و این در حالیست که این دو بترتیب – نام پدر ابن فوطی[7] و عبدالرزاق سمرقندی[8] می‌باشند.

 در مورد زادگاه ایشان نیز با اینکه همه جا، نام «قاسی»[9]«قاسانی»[10]و«کاشی»[11] «کاشانی»[12] «قاشانی»[13]آمده است.اما حاجی خلیفه در کشف الظنون[14] هنگام معرفی «تأویلات القرآن الکریم» لفظ «سمرقندی» را بعد از «الکاشی» بکار می‌برد، تا جائیکه جناب آقای بیدار فر در مقدمه وزین خود برشرح منازل السائرین – با توسل به کاربرد «القاسانی»توسط قیصری و قول یاقوت حموی در معجم البلدان_ تمایل خود را به سمرقندی بودن ملا عبدالرزاق ابزار می‌دارد.[15]و این در حالیست که ابوالفداء در تقویم البلدان قاشان را به صورت قاسان را نیز مجاز دانسته[16] و بغدادی نیز در مراصد الاصلاع، قاسان و قاشان  –هر دو – را شهری در نزدیکی اصفهان معرفی می‌کند[17] پس باید گفت که حاجی خلیفه بین صاحب مطلع سعدین و ملا عبدالرزاق دچار خلط شده است. از طرفی می دانیم کاشی مخفف کاشانی و قاشی نیز تلفظ

 

 

 

دیگری از قاشانی در زبان عامه است[18]پس نام کاملش – همچنانکه قیصری(ره) در مقدمه شرح فصوص الحکم آورده – عبارتست از: <کمال الدین ابوالفضل عبدالرزاق بن جمال الدین ابی الغنائم الکاشانی[19]>

 

آغاز ، حیات وانجام کاشانی:

در هیچیک از تراجم مشهور نظری نسبت به تاریخ تولد ایشان به چشم نمی خورده لذا ما برای مشخص شدن دوران حیات و سال تولد تقریبی او به تحقیقی درباره تاریخ وفات ورویکردش به عرفان دست می زنیم باید گفت که در مورد تاریخ وفات ایشان چهار نفر ارائه شده است.

1) حاجی خلیفه در کشف الظنون تاریخ وفات کاشانی را سال (730 هـ ق) می‌دانند[20]که همین نظر به اعیان الشیعه[21] نیز راه یافته است.

2) صاحب روضات الجنات سال وفات را سال( 735هـ ق) ضبط نموده است[22] و مدفنش را خانقاه زین الدین ماستری داخل شهر نطنز و در جوار مسجد جامع می دانند.

3) سومین تاریخ ازآن صاحب مجمل التواریخ می ‌باشد ایشان سال وفات را سوم محرم سال 736 هـ.ق) می‌دانند که از دقت بیشتری نسبت به بقیه برخوردار است.


[1] -عاملی، امین/ اعیان الشیعه/ تحقیق:حسن امین/ دارالتعارف للمطبوعات/ بیروت ، 1403/ ج 7، ص 470

[2] - حاجی خلیفه، مصطفی بن عبدالله / کشف الظنون/ تحقیق :یالتقیاالکیسی/ وکالة المعارف/استانبول،1360 /ج1، ستون336

[3] - مدرس تبریزی،محمد/ریحانة الادب / خیام/ تهران، 1374 /ج 5،ص 34

[4] - تهرانی، آقا بزرگ / الحائق الراهنه/ اسماعیلیان/ قم،بی تا/ ص 112

[5] - همان منبع /ص 112

[6] - مدرس تبریزی ، محمد علی / ریحانة الادب/ همان منبع/ ج 5،ص 34

[7] - زرکلی، خیرالدین/ الاعلام/دارالعلم للملائین/بیروت، 1986/ج3،ص 349

[8] -سمرقندی،عبدالرزاق/ مطلع سعدین و مجمع بحرین/مقدمه و تصحیح: عبدالحسین نوائی/طهوری/ تهران،1353/ مقدمه، ص 9

[9] - ابن فوطی، عبدالرزاق/ تخلیص مجمع الآداب فی معجم الألقاب/ تحقیق:محمد الکاظم/ ارشاد اسلامی / تهران ،1416/ج 4،ص 180

[10] -قیصری، محمد داود/ شرح فصوص الحکم/ همان منبع /ص 4

[11] -تهرانی،آقا بزرگ / الحائق الراهنه/ همان منبع /ص 112

[12] -مدرس تبریزی،محمد علی/ ریحانة الادب/ همان منبع/ ج5،ص 34

[14] - حاجی خلیفه،مصطفی بن عبدالله / کشف الظنون/ همان منبع/ ج1،ستون336

[15] -کاشانی،عبدالرزاق/ شرح منازل السائرین/ تصحیح وتعلیق: محسن بیدار فر/ قم،1372/مقدمه،ص 18

[16] - ابی الفداء/ تقویم البلدان/ مکتبة المثنی/ بغداد،بی تا /ص 420و 421

[17] -بغدادی، علی محمد / مراصد الاطلاع/ دارالاحیاء الکتب العربیة/ قاهره، 1373/ ج 3،ص 1056و1057

[18] - حموی،یاقوت / معجم البلدان / دارصادر/بیروت، 1388/ج4،ص 296

[19] - قیصری، محمد داود /شرح فصوص الحکم/ تصحیح و تعلیق: جلال الدین آشتیانی/ علمی و فرهنگی/ تهران،1375/ص 4

[20] -  حاجی خلیفه، مصطفی بن عبدالله / کشف الظنون/ همان منبع/ ج 1، ستونهای107تا226

[21] - عاملی، امین/ اعیان الشیعه/ همان منبع/ ج 7،ص 480

[22] - خوانساری، محمد باقر/ روضات الجنات/ اسماعیلیان/قم، 1339/ ج4،ص 198


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درباره زندگینامه ابوالفضل عبدالرزاق کاشانی ملقب به کمال الدین

تاریخچه حرم ابوالفضل العباس 19 ص

اختصاصی از سورنا فایل تاریخچه حرم ابوالفضل العباس 19 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 19

 

 

 

دبیر:آقای علی د هباشی

تهیه کننده:مهدی براقی

دوم انسانی کلاس 201

سال تحصیلی 85 – 84

حرم ابوالفضل(علیه السلام) در فاصله تقریبىسیصدمترى و در شمال حرم امام حسین(علیه السلام)قرار دارد; یعنى در همان جایى که آن حضرت به شهادت رسید و در آن به خاک سپرده شد و بر مرقد او بنایى ساختند. این بنا شامل یک صحن، بارگاه و گنبدى پوشیده از کاشى و دو گلدسته با سرگلدسته هاى طلاکارى شده است.

از دیرباز همه تغییرها و توسعه هایى که در حرم امام حسین(علیه السلام) پدید آمده، کمابیش حرم حضرت عباس(علیه السلام) را نیز در برگرفته و همه کسانى که به بنا و نوسازى حرم امام(علیه السلام)پرداخته، به بنا و نوسازى حرم آن حضر ت نیز توجه کرده اند، خواه در بناى صحن، خواه گنبد و بارگاه و خواه گلدسته ها. البته از جزئیات نخستین بنایى که بر مرقد آن حضرت ساخته شد، اطلاعات روشنى در دست نیست و آنچه در دست داریم اطلاعاتى مربوط به طرح و نقشه حرم‌، عناصر بنا، چگونگى معمارى و تزیین ها در دوره قبل از قرن هفدهم میلادى است.

به هر روى، حرم حضرت عباس(علیه السلام) قطعهاى از سرزمین مبارکى ا ست که خداوند به دیده عنایت در آن نگریسته و آن را کعبه دلها کرده است. حرم آن بزرگ، مجموعه اى است داراى4370 متر مربع مساحت که مرقد عباس(علیه السلام) را در میان دارد. گنبد خانه اى مستطیل شکل با ابعاد 110 در 120 متر و با چهار رواق در چهار طرف. محوطه اى روباز این گنبد خانه و رواق ها را در میان گرفته که آن را صحن گویند.

حرم حضرت عباس(علیه السلام) در کلیات نقشه و طرح بنا با حرم امام حسین(علیه السلام) تفاوتى چندان ندارد و تنها تفاوت در تعداد رواق هاى پیرامون گنبد خانه و همچنین غرفه هاى پیرامون صحن است. قبر درست در میان گنبد خانه است و بر روى آن صندوق گرانبها از جنس شیشه است و روى آن نیز صندوق مشبک نقره اى یا ضریحى که آن را «صندوق خاتمى » گویند.

تاریخ روایت مى کند که آل بویه (دیالمه) علا قه مندترین خاندان به اهل بیت بودند. همین حکمرانان بودند که یاد و نام حسین(علیه السلام) و برادرش عباس را زنده و جاودانه ساختند; بویژه در روزگار حکمرانى عضدالدوله دیلمى که اعلام تشیع کرد و حرم حضرت ابوالفضل و گنبد و بارگاه آن مرقد را ساخت. در دوران صفویه تحول چشمگیرى در بنا و نوسازى حرم روى دادو در همین دوران بود که شاه طهماسب صفوى به سال 1032 ه .ق. (=1622 م.) به تزیین گنبد با کاشى همت گماشت. ضریحى بر روى «صندوق خاتمى » نصب کرد. رواق و صحن را نظم و سامان داد. ایوان نخستین درِ حرم را ساخت و فرشهاى گرانبهایى از ایران براى مفروش کردن حرم فرستاد. درسال1153 ه .ق. نادرشاه افشار هدیه هاى فراوانى به حرم هدیه کرد و برخى از بناهاىحرم را نیز آینه کارى کرد.

در سال 1172 ه .ق. وزیر اندیشمند او به زیارت کربلا رفت. صندوقى را که بر روى قبر بود نوسازى کرد و در رواق هم نوسازیهایى به عمل آورد و چلچراغى براى نهادن شمع در آن به منظور روشن کردن حرم هدیه داد.در سال 1236 ه .ق. محمدشاه قاجار فرمان داد ضریحى نقرهاى بر مرقد آن حضرت بسازند.در سال 1259 ه .ق. محمدعلى شاه پسر سلطان ماجد شاه از شاهان هند، گنبد خانه حرم حضرت عباس(علیه السلام) را نوسازى کرد.

پس از هجوم وهّابیان به سال 1216 ه .ق. که به غارت و تخریب حرم امام حسین و حضرت عباس(علیهما السلام) انجامید‌‌، فتحعلىشاه قاجار به نوسازى حرم پرداخت و از جمله، گنبد حرم حضرت عباس را کاشىکارى کرد. در سال 1263 ه .ق. سلطان عبدالمجید محمود عثمانىدو شمعدان تزیین یافته به گلبرگهایى طلایى به حرم حضرت عباس هدیه کرد که همچنان در حرم وجود دارد.در سال 1266 ه .ق. سلطان عبدالمجید خان عثمانى، همچنین بناى حرم حضرت عباس(علیه السلام) را نوسازى کرد.

مادر سلطان عبدالمجید نیز در سال 1266 ه .ق. پردههاى حریرى به حرم حضرت ابوالفضل هدیه کرد. در جریان نوسازیهاى اخیر صندوق داخلى ضریح «صندوق خاتمى »، عبارت «یا اباالفضل العباس(علیه السلام) أدرکنى 1264 ه .ق.» را بر آن یافتند.

بعدها حکمرانان بهرة هند سقف ضریح را با سقفى دیگر از چوب جاوه جایگزین کردند.بر تبدیل این سقف به سقف جدید، میرزا محمدباقر راجة حائرى نظارت داشت و استاد اسماعیل نجار کار تزیین آن را انجام داد.

بر ضریح فولادى که روى صندوق خاتمى قرار داشته، این عبارت نقش بسته است: «ضریح العباس سنه 1182 ه .ق. عمل احمد اکبر» آن سان که از تاریخ مکتوب بر این ضریح پیداست کار آن به سال 1182 انجام یافته است. عبارتى دیگر هم بر این ضریح نقش بسته که ظاهراً همین ماده تاریخ را نشان مى دهد. آن عبارت چنین است: «لازال مطافاً لخیار الناس، عمل مهدى القلقاوى».

این کتابت ها به خطى زیبا و به صورتى هنرى انجام گرفته است.در سال 1358 ه .ق. این ضریح فولادى برداشته و صندوق خاتمکارى دیگرى که فردى به نام فولاد زرى آن را ساخته بود، جایگزینش شد.ضریح نقره اى حرم حضرت عباس، اهدایى محمدشاه قاجار است و نظارت بر ساخت آن را نیز، چونان که بر سر در ضریح نوشته است، حاج عبدالهادى استرآبادى، نیاى بزرگ خاندان استرآبادى ساکن در کاظمین، برعهده داشته است.در قرن سیزدهم هجرى بانو تاج محل هندى به روکش کردن صندوق خاتمى با روکشى از نقره اقدام کرد و این کار ضررهایى بر صندوق در پى داشت و این عملیات تزیین، به کوچکترشدن صندوق انجامید و صندوق را به شکلى درآورد که اکنون نیز مشاهده مى شود.


دانلود با لینک مستقیم


تاریخچه حرم ابوالفضل العباس 19 ص

تاریخچه حرم ابوالفضل العباس 19 ص

اختصاصی از سورنا فایل تاریخچه حرم ابوالفضل العباس 19 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 19

 

 

 

دبیر:آقای علی د هباشی

تهیه کننده:مهدی براقی

دوم انسانی کلاس 201

سال تحصیلی 85 – 84

حرم ابوالفضل(علیه السلام) در فاصله تقریبىسیصدمترى و در شمال حرم امام حسین(علیه السلام)قرار دارد; یعنى در همان جایى که آن حضرت به شهادت رسید و در آن به خاک سپرده شد و بر مرقد او بنایى ساختند. این بنا شامل یک صحن، بارگاه و گنبدى پوشیده از کاشى و دو گلدسته با سرگلدسته هاى طلاکارى شده است.

از دیرباز همه تغییرها و توسعه هایى که در حرم امام حسین(علیه السلام) پدید آمده، کمابیش حرم حضرت عباس(علیه السلام) را نیز در برگرفته و همه کسانى که به بنا و نوسازى حرم امام(علیه السلام)پرداخته، به بنا و نوسازى حرم آن حضر ت نیز توجه کرده اند، خواه در بناى صحن، خواه گنبد و بارگاه و خواه گلدسته ها. البته از جزئیات نخستین بنایى که بر مرقد آن حضرت ساخته شد، اطلاعات روشنى در دست نیست و آنچه در دست داریم اطلاعاتى مربوط به طرح و نقشه حرم‌، عناصر بنا، چگونگى معمارى و تزیین ها در دوره قبل از قرن هفدهم میلادى است.

به هر روى، حرم حضرت عباس(علیه السلام) قطعهاى از سرزمین مبارکى ا ست که خداوند به دیده عنایت در آن نگریسته و آن را کعبه دلها کرده است. حرم آن بزرگ، مجموعه اى است داراى4370 متر مربع مساحت که مرقد عباس(علیه السلام) را در میان دارد. گنبد خانه اى مستطیل شکل با ابعاد 110 در 120 متر و با چهار رواق در چهار طرف. محوطه اى روباز این گنبد خانه و رواق ها را در میان گرفته که آن را صحن گویند.

حرم حضرت عباس(علیه السلام) در کلیات نقشه و طرح بنا با حرم امام حسین(علیه السلام) تفاوتى چندان ندارد و تنها تفاوت در تعداد رواق هاى پیرامون گنبد خانه و همچنین غرفه هاى پیرامون صحن است. قبر درست در میان گنبد خانه است و بر روى آن صندوق گرانبها از جنس شیشه است و روى آن نیز صندوق مشبک نقره اى یا ضریحى که آن را «صندوق خاتمى » گویند.

تاریخ روایت مى کند که آل بویه (دیالمه) علا قه مندترین خاندان به اهل بیت بودند. همین حکمرانان بودند که یاد و نام حسین(علیه السلام) و برادرش عباس را زنده و جاودانه ساختند; بویژه در روزگار حکمرانى عضدالدوله دیلمى که اعلام تشیع کرد و حرم حضرت ابوالفضل و گنبد و بارگاه آن مرقد را ساخت. در دوران صفویه تحول چشمگیرى در بنا و نوسازى حرم روى دادو در همین دوران بود که شاه طهماسب صفوى به سال 1032 ه .ق. (=1622 م.) به تزیین گنبد با کاشى همت گماشت. ضریحى بر روى «صندوق خاتمى » نصب کرد. رواق و صحن را نظم و سامان داد. ایوان نخستین درِ حرم را ساخت و فرشهاى گرانبهایى از ایران براى مفروش کردن حرم فرستاد. درسال1153 ه .ق. نادرشاه افشار هدیه هاى فراوانى به حرم هدیه کرد و برخى از بناهاىحرم را نیز آینه کارى کرد.

در سال 1172 ه .ق. وزیر اندیشمند او به زیارت کربلا رفت. صندوقى را که بر روى قبر بود نوسازى کرد و در رواق هم نوسازیهایى به عمل آورد و چلچراغى براى نهادن شمع در آن به منظور روشن کردن حرم هدیه داد.در سال 1236 ه .ق. محمدشاه قاجار فرمان داد ضریحى نقرهاى بر مرقد آن حضرت بسازند.در سال 1259 ه .ق. محمدعلى شاه پسر سلطان ماجد شاه از شاهان هند، گنبد خانه حرم حضرت عباس(علیه السلام) را نوسازى کرد.

پس از هجوم وهّابیان به سال 1216 ه .ق. که به غارت و تخریب حرم امام حسین و حضرت عباس(علیهما السلام) انجامید‌‌، فتحعلىشاه قاجار به نوسازى حرم پرداخت و از جمله، گنبد حرم حضرت عباس را کاشىکارى کرد. در سال 1263 ه .ق. سلطان عبدالمجید محمود عثمانىدو شمعدان تزیین یافته به گلبرگهایى طلایى به حرم حضرت عباس هدیه کرد که همچنان در حرم وجود دارد.در سال 1266 ه .ق. سلطان عبدالمجید خان عثمانى، همچنین بناى حرم حضرت عباس(علیه السلام) را نوسازى کرد.

مادر سلطان عبدالمجید نیز در سال 1266 ه .ق. پردههاى حریرى به حرم حضرت ابوالفضل هدیه کرد. در جریان نوسازیهاى اخیر صندوق داخلى ضریح «صندوق خاتمى »، عبارت «یا اباالفضل العباس(علیه السلام) أدرکنى 1264 ه .ق.» را بر آن یافتند.

بعدها حکمرانان بهرة هند سقف ضریح را با سقفى دیگر از چوب جاوه جایگزین کردند.بر تبدیل این سقف به سقف جدید، میرزا محمدباقر راجة حائرى نظارت داشت و استاد اسماعیل نجار کار تزیین آن را انجام داد.

بر ضریح فولادى که روى صندوق خاتمى قرار داشته، این عبارت نقش بسته است: «ضریح العباس سنه 1182 ه .ق. عمل احمد اکبر» آن سان که از تاریخ مکتوب بر این ضریح پیداست کار آن به سال 1182 انجام یافته است. عبارتى دیگر هم بر این ضریح نقش بسته که ظاهراً همین ماده تاریخ را نشان مى دهد. آن عبارت چنین است: «لازال مطافاً لخیار الناس، عمل مهدى القلقاوى».

این کتابت ها به خطى زیبا و به صورتى هنرى انجام گرفته است.در سال 1358 ه .ق. این ضریح فولادى برداشته و صندوق خاتمکارى دیگرى که فردى به نام فولاد زرى آن را ساخته بود، جایگزینش شد.ضریح نقره اى حرم حضرت عباس، اهدایى محمدشاه قاجار است و نظارت بر ساخت آن را نیز، چونان که بر سر در ضریح نوشته است، حاج عبدالهادى استرآبادى، نیاى بزرگ خاندان استرآبادى ساکن در کاظمین، برعهده داشته است.در قرن سیزدهم هجرى بانو تاج محل هندى به روکش کردن صندوق خاتمى با روکشى از نقره اقدام کرد و این کار ضررهایى بر صندوق در پى داشت و این عملیات تزیین، به کوچکترشدن صندوق انجامید و صندوق را به شکلى درآورد که اکنون نیز مشاهده مى شود.


دانلود با لینک مستقیم


تاریخچه حرم ابوالفضل العباس 19 ص