سورنا فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

سورنا فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

ماهیت فقهی و حقوقی اجاره به شرط تملیک

اختصاصی از سورنا فایل ماهیت فقهی و حقوقی اجاره به شرط تملیک دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 12

 

ماهیت فقهی و حقوقی اجاره به شرط تملیک

مقدمه

نیازهای اجتماعی و اقتصادی که هر روز برای جامعه به وجود می آید، نیازمند راهکارها و مکانیزم جدیدی می باشد. با توجه به ویژگیی جامعه اسلامی؛ این راهکارها باید از یک طرف دارای ویژگیهای معاملات ربوی نباشند و از طرف دیگر پاسخگوی نیازهای جامعه در زمینه فعالیت های پویا و سالم اقتصادی باشند تا از این طریق نیاز مردم را به انواع مختلف قراردادها و عقود برآورده سازند. یکی از این راهکارها؛ قرارداد عقلایی و مورد نیاز جامعه، قرار داد (عقد) اجاره به شرط تملیک است. هر چند این قرارداد یک عقدی است جدید که بنا به مقتضای ضرورت جامعه به وجود آمده است اما می توان ماهیت فقهی و حقوقی آن را از لابلای احکام سایر معاملات و شروط بدست آورد و با تعمق در مدارک و منابع اسلامی اشکالات که ممکن است بر این قرارداد مطرح شده و یا وارد گردد، دفع گردیده و پاسخ مقتضی داده شود.

 واژگان کلیدی: اجاره به شرط تملیک/ بیع/ اجاره/ تملیک/ شرط ضمن العقد.

تعریف

قرارداد اجاره به شرط تملیک عبارت است از: " تهیه و واگذاری اموال منقول و غیرمنقول توسط موجر (مالک، بانک) از طریق انعقاد قرارداد اجاره برای مدت معین مشروط براینکه مستاجر در صورت عمل به شرایط مندرج در متن قرارداد، مالک اموال منقول یا غیر منقول مورد اجاره در پایان مدت اجاره گردد". [1]

تعریف دکتر منذر کهف

اجاره به شرط تملیک همان اجاره معمولی است؛ با این ویژگی که هدف در این نوع اجاره این است که مجموع اقساط اجرت عین مستأجره مساوی با قیمت و اجاره آن عین در مدت معین شده باشد چه مجموع مال الاجاره و قیمت در پایان مدت یکجا پرداخت شود و یا به صورت اقساطی. [2]

تعریف مجمع فقه اسلامی

اما در سؤال که بانک اسلامی از مجمع فقه اسلامی نموده است، مجمع مذکور این گونه جواب داده است: این عقد همان عقد اجاره است که در ضمن آن شرط شده است که موجر باید عین مستأجره را بعد از پرداخت تمام اقساط اجرت برای مستأجر هبه نماید. [3]

تعریف اداره حقوقی قوه قضائیه جمهوری اسلامی ایران

اجاره به شرط تملیک از لحاظ قضایی عبارت است از شرط بیع در ضمن عقد اجاره که با پرداخت تمام اقساط، مستأجر ( مشروط له) مالک عین مستأجره بشود. [4]

اهمیت موضوع

اجاره به شرط تملیک یکی از صحنه های فعالیت اقتصادی بانکداری اسلامی در تخصیص منابع می باشد که از این طریق جایگزین اعطای وام اعتبار به شیوه مرسوم در بانک های ربوی می‌شود و این ابزار با کاربرد وسیعی که دارد می‌تواند قسمت عمده‌ای از نیازهای موجود در واحدهای مختلف اقتصادی ( صنعتی، کشاورزی، معدنی، خدماتی و ...) را مرتفع نماید و از طرف دیگر برای مشتری نیز مفید می باشد زیرا وی با اطمنان بیشتری اقساط مال الاجاره (= قیمت) را پرداخت نموده و در پایان مدت مالک عین مورد اجاره می شود.

با وجود این، اجاره به شرط تملیک قراردادی است جدید که با قالب‌های شناخته شده درابواب فقه معاملاتی و حقوقی منطبق نبوده لذا از لحاظ فقهی و حقوقی دچار اشکالاتی است که ذیلا به برخی از آن ها اشاره می شود:

اشکالات

1-   آیا می توان این قرارداد را اجاره نامید؟ زیرا اجاره بر اساس تعریف که فقهاء از آن ارائه کرده اند، تملیک منفعت معلوم در برابر عوض معین [5]، می باشد نه تملیک عین.

2-   بر فرض اینکه تملیک عین موضوع اجاره با شرط ضمن عقد لازم انجام شود، اشکال دیگری بر این قرارداد وارد است و آن اینکه متعاملین قصد جدی خرید و فروش را دارند نه قصد جدی اجاره را حال آنکه عنوان قرارداد عنوان اجاره است نه بیع. (ما وقع لم یقصد و ما قصد لم یقع)

3-   اگر در ضمن عقد شرطی گنجانده شود که آن شرط جنبه اصلی داشته باشد ( هدف اصلی متعاملین شرط باشند نه عقد که جاری گردیده است) نه جنبه فرعی. به عبارت دیگر با این شرط ( شرط تملیک) ذات مقتضای عقد (اجاره) زیر سئوال برود، اشکال که ممکن است در فرض مذکور مطرح شود این است که از لحاظ ماهیت حقوقی و فقهی این قرارداد درست است یانه؟

4-   شرط تملیک که در این قرارداد گنجانده می شود، مبهم است. آیا شرط نتیجه است یا شرط فعل؟ اگر شرط نتیجه باشد ( بعد از اتمام قرارداد و وفای به شرایط مندرج در آن، موضوع مورد اجاره خود بخود به ملکیت مستأجر در آید) برخی از فقهاء شرط نتیجه را درست نمی دانند [6] زیرا تملیک بدون سبب محقق می شود که باطل است. و اگر شرط فعل باشد یعنی موجر« مالک» بعد از اتمام مدت قرارداد، موضوع مورد اجاره را به تملیک مستأجر در آورد؛ سئوال این است که مالک با کدام یک از قراردادهای تملیکی عین مستأجره را به تملیک مستأجر در می آورد؟ با بیع، هبه، صلح و یا... علاوه اگر موجر


دانلود با لینک مستقیم


ماهیت فقهی و حقوقی اجاره به شرط تملیک

دانلود مقاله کامل درباره مالیات بر اجاره 18 ص

اختصاصی از سورنا فایل دانلود مقاله کامل درباره مالیات بر اجاره 18 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 20

 

مقدمه

در چند دهه گذشته، گسترش تکنیک‌های جدید حسابداری در تمامی رشته‌ها و کاربرد آن،‌ نوآوری و دگرگونی‌های بسیاری را در زمینه‌های اقتصادی و بازرگانی پدید آورده است.

جدیدترین رابطه دولت با حسابدرای از رابطه بین حسابداری و مالیات و به طور مشخص مالیات بر درآمد و حساباری نتیجه می‌شود. تکنیک‌های حسابداری در هر کشوری با اصول و قوانین مالیاتی آن کشور ارتباط نزدیک دارد و بدون آگاهی از قوانین و مقررات مالیاتی نمی‌توان بنیان حسابداری و مالی یک دستگاه را بنا نهاد. به عنوان مثال، دفاتر قانونی و نحوه تنظیم آنها، تهیه اظهارنامه مالیاتی و نحوه محاسبه و تعیین مالیات بر درآمد اشخاص حقیقی و حقوقی و موضوعات عدیده دیگر از جمله مطالبی که بدون آگاهی از آنها انجام وظایف حسابداری به طور موثر در یک دستگاه میسر نمی‌باشد. در کشور ما به علت نقش اساسی مالیات در فعالیت‌های بازرگانی داخلی و خارجی و برای رسیدگی و تاثیر آن سود و زیان اشخاص و موسسات و نحوه محاسبات مالیات و چگونگی پرداخت آن به دولت، مقررات بخشنامه‌ها و دستورالعمل‌های مالیاتی مشخصی برای مدیران ارشد سازمان‌ها و مدیران ملی و حسابداران وجود دارد.

تعاریف مالیات

از بدو تاریخ پیدایش حکومت‌ها در زندگانی بشر، همواره تعاریف و توصیه‌هایی از مالیات توسط اشخاص و صاحب‌نظران به عمل‌ آمده است که نمونه‌هایی از آنها ذیلاً عنوان می‌شود:

مالیات مبلغی است که دولت از اشخاص، شرکت‌ها و موسسات بر اساس قانون برای تقویت عمومی حکومت و تامین مخارج دریافت می‌دارد.

مالیات عبارت است از قسمتی از دارایی یا درآمد افراد که به منظور پرداخت هزینه‌های عمومی و حفظ منافع اقتصادی اجتماعی و سیاسی کشور به موجب قانون بوسیله دولت وصول می‌شود. از این تعریف چند مطلب استفاده می‌شود:

الف) مالیات ممکن است از دارایی افراد از هر نوع که باشد و یا درآمد آنها از هر منبعی که تحصیل شده باشد.

ب) منظور از دریافت مالیات، تامین هزینه‌های عمومی است و اختصاص به یک خدمت معین و یا منطقه معین از کشور ندارد.

ج) پرداخت مالیات برای تمام کسانی که موجب قانون مشمول مالیات می‌شوند، اجباری است و مشمولان نمی‌توانند به عنوان عدم استفاده مستقیم از خدمات عمومی و یا عناوین دیگر از پرداخت مالیات یا عناوین دیگر از پرداخت مالیات مقرر خودداری نمایند.

د) منظور از برقراری مالیات ممکن است اصولاً ارتباطی با هیچ نوع خدمات یا تهیه کالایی برای مصرف و استفاده افراد کشور نداشته و صرفاً به منظور حفظ منافع اقتصادی، سیاسی و یا اجتماعی کشور می‌باشد.

مالیات سهمی است که به موجب تعاون ملی و بر وفق مقررات هر یک از سکنه کشور موظف هستند از ثروت و درآمد خود به منظور تامین هزینه‌های عمومی و حفظ منافع اقتصادی، سیاسی و یا اجتماعی کشور به قدر قدرت و توانایی خود به دولت پرداخت نمایند.

نظر منتسکیو ـ نویسنده و فیلسوف فرانسوی ـ درباره مالیات:

عواید دولت را حاصل مالیات دانسته و می‌گوید: عواید دولت عبارت است از سهمی که هر کس از دارایی خود می‌پردازد تا بقیه دارایی او تحت حراست هیات حاکمه در امان باشد و بتوانند از آن به طرز مطلوبی برخوردار شوند.

بر حسب تعریف متعارف از دیدگاه دولت، مالیات عبارت است از توزیع هزینه‌های مصوب و قانونی مندرج در بودجه عمومی دولت بین مردم و بنگاه‌های اقتصادی بر حسب توانایی پرداخت آنها. این تعریف دارای سه ویژگی است:

اول اینکه هزینه‌های مصوب و در نتیجه مشروع دولت را علت برقراری مالیات تعیین می‌نماید. پرداخت مالیات جنبه الزامی و اجباری دارد، ولی سنگینی مالیات، بر حسب وضع مودی و توانایی وی که آن را تحمل می‌کند، تعیین می‌گردد.

دوم اینکه موضوع «عدالت اجتماعی» را مطرح می‌کنند، رعایت عدالت مالیاتی با مفهوم برابری و تساوی در پرداخت مالیات مغایرت دارد، زیرا که توزیع مخارج دولت بین مردم را به طور یکسان تجویز نمی‌کند، بلکه پرداخت مالیات را بر حسب توانایی مودیان مالیاتی و در چارچوب قانون قرار می‌دهد.

سوم اینکه نظام مالیاتی را تابع مقررات و قوانین بودجه قرار می‌دهد. بدین معنی که اخذ مالیات‌ها تنها مبتنی بر کسب مجوزهای قبلی و وضع قوانین توسط نمایندگان مردم در مجلس مشروعیت می‌یابد و حسب واحد زمان که معمولاً یکسان است، از مودیان اخذ می‌گردد.

انواع مالیات

مالیات در هر کشوری به دو بخش مستقیم و غیرمستقیم تقسیم می‌شود:

مالیات‌های مستقیم: مالیات‌هایی هستند که مستقیماً بر منبع درآمد وضع می‌شود. این نوع از مالیات‌ها مستقیماً و متناسب با درآمد اشخاص حقیقی و حقوقی وصول می‌شود که شامل مالیات دارایی (مالیات بر نقل و انتقال و مالیات بر ارث)‌ و مالیات بر درآمد (مالیات بر درآمد املاک).

مالیات‌های غیرمستقیم: مالیات‌هایی هستند که به طور مقطوع بر کالاها و خدمات که مورد مصرف عمومی است برقرار و این نوع مالیات بر درآمد پرداخت کننده ندارد که شامل: مالیات بر واردات (حقوق گمرکی، سود بازرگانی، اتومبیل‌های وارداتی و ...) مالیات بر مصرف و فروش‌ (مالیات بر فرآوردهای نفتی، مالیات بر نوشابه‌های غیرالکلی، مالیات بر فروش سیگار و ...).

اشخاصی که مشمول مالیات می‌باشند:

به استناد ماده یک قانون مالیات‌های مستقیم، اشخاص زیر مشمول مالیات می‌باشند:

کلیه مالکین اعم از اشخاص حقیقی یا حقوقی نسبت به اموال املاک خود واقع در ایران طبق مقررات مربوطه؛

هر شخص حقیقی ایرانی مقیم ایران نسبت به کلیه درآمدهایی که در ایران یا خارج از ایران تحصیل می‌نمایند؛

هر شخص حقوقی یارانی نسبت به کلیه درآمدهایی که در ایران تحصیل می‌نماید؛

هر شخص غیرایرانی نسبت به درآمدهایی که در ایران تحصیل می‌نمایند.


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره مالیات بر اجاره 18 ص

فرم کامل و قابل ویرایش قرارداد اجاره خودرو به صورت ورد 4 قرارداد متنوع جمعا 15 صفحه

اختصاصی از سورنا فایل فرم کامل و قابل ویرایش قرارداد اجاره خودرو به صورت ورد 4 قرارداد متنوع جمعا 15 صفحه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

فرم کامل و قابل ویرایش قرارداد اجاره خودرو به صورت ورد 4 قرارداد متنوع جمعا 15 صفحه


فرم کامل و قابل ویرایش قرارداد اجاره خودرو به صورت ورد 4 قرارداد متنوع جمعا 15 صفحه

فرم کامل و قابل ویرایش قرارداد اجاره خودرو به صورت ورد 4 قرارداد متنوع جمعا 15 صفحه به صورت ورد با قابلیت ویرایش کامل در دسترس شماست.

تاریخ : ..........

شماره : ..........

 

قرارداد اجاره خودرو

 

این قرارداد بین کارخانه ............... از واحدهای تابعه شرکت سهامی عام ............. و ............... به شماره ثبت ........ کد اقتصادی ............... به نمایندگی مهندس ................ ( مدیریت کارخانه ) به آدرس .................. که منبعد در این قرارداد مستأجر نامیده می شود از یک طرف و آقای ................. فرزند ............... شماره شناسنامه .......... صادره از .............. به آدرس ................. کوچه ...............تلفن .......... که منبعد در این قرارداد موجر نامیده می شود از طرف دیگر به شرح زیر منعقد می گردد .

ماده 1) موضوع قرارداد

انجام کلیه خدمات سرویس دهی بوسیله یک دستگاه نیسان کمپرسی با راننده از ساعت 7 صبح لغایت 18 عصر ( از ساعت 15-14 جهت ناهار ) به مدت 10 ساعت همه روزه از شنبه تا پنجشنبه ( به جز جمعه ها ) جهت قسمت های مختلف کارخانه و کوی مهندسین زیر نظر واحد نقلیه و در صورت نیاز حمل اجسام به شهر و بالعکس .

تبصره 1 : هیچگونه اضافه کاری مورد قبول مستأجر نمی باشد و اگر در روزهای تعطیل رسمی مستأجر به خدمات موجر نیازمند باشد با هماهنگی واحد نقلیه موجر موظف به ارائه خدمات می باشد و به ازاء هر ساعت کسر کار مبلغ 6346 ریال از موجر کسر می گردد .

ماده 2 ) مدت قرارداد

مدت موضوع قرارداد از تاریخ .............. لغایت پایان ............. به مدت یک سال شمسی تعیین می گردد .

ماده 3)  مبلغ قرارداد

مبلغ کل قرارداد از قرار ماهیانه ................ ریال برابربا ............... ریال برای مدت یکسال تعیین می گردد , که در پایان هر ماه با ارائه صورت وضعیت توسط موجر و تأیید ناظر قرارداد پس از کسر کسورات قانونی قابل پرداخت می باشد .

ماده 4)  ناظر قرارداد

از طرف مستأجر آقای مهندس .............. ( مدیرامور اداری ) و آقای ......... به عنوان ناظر قرارداد تعیین می گردد و موجر بایستی روزانه ورود و خروج خود را به ناظر قرارداد اطلاع دهد .

ماده 5) کسور

  • از کلیه مطالبات موجر 5% به عنوان مالیات موضوع ماده 104 قانون مالیات های مستقیم کسر به حساب اداره دارایی واریز خواهد شد .

ماده 6) خسارت تأخیر

در صورت بروز تأخیر در انجام تعهدات به ازاء هر یک روز تأخیر 1% ( یک درصد) از مبلغ کل قرارداد به عنوان خسارت کسر و چنانچه بیش از 15 روز باشد طرف مقابل با اخطار 15 روز مجاز به فسخ قرارداد و دریافت کلیه خسارات وارده خواهد بود .

ماده 7 ) تضمین حسن انجام کار

موجر چک شماره .............. عهده بانک ............. شعبه ................ به مبلغ ................ ریال معادل کل قرارداد صادر و به عنوان سپرده تضمین حسن انجام کار به مستأجر تسلیم می نماید که پس از پایان قرارداد و تأیید ناظر قرارداد مسترد خواهد شد .

ماده 8 ) فسخ قرارداد

در صورت عدم اجراء تعهدات به موقع و با شرایط مقرر در این قرارداد توسط یکی از طرفین قرارداد طرف دیگر با اخطار کتبی ده روزه مجاز به فسخ قرارداد می باشد . در این صورت کلیه خسارات و هزینه های ناشی از عدم اجرای کامل این قرارداد به عهده طرف مقابل خواهد بود .

ماده 9 ) حوادث غیرمترقبه

در صورت بروز حوادث غیرمترقبه قرارداد معلق و پس از رفع آن قرارداد ادامه می یابد . چنانچه این مدت بیش از شش ماه به طول انجامد ادامه با توافق طرفین انجام خواهد شد .

ماده 10) سایر شرایط قرارداد

  • تأمین غذای مصرفی به عهده موجر می باشد .

تاریخ : ..........

شماره : ..........

 

قرارداد اجاره خودرو

 

این قرارداد  ............... از واحدهای تابعه شرکت سهامی عام ............. و ............... به شماره ثبت ........ کد اقتصادی ............... به نمایندگی مهندس ................ ( مدیریت کارخانه ) به آدرس تهران بلوار .................. منبعد در این قرارداد مستأجر نامیده  می شود از یک طرف و آقای ................. فرزند ............... به شماره شناسنامه .......... صادره از تهران .............. مجتمع مسکونی ................. بلوک ...............واحد .......... که منبعد در این قرارداد موجر نامیده می شود از طرف دیگر به شرح زیر منعقد می گردد :

ماده 1) موضوع قرارداد

انجام کلیه خدمات مربوط به واحد بازرگانی توسط یک دستگاه وانت پیکان , از ساعت 9 صبح لغایت ساعت 19 شب ( از ساعت 15-14 جهت نماز ) به مدت 9 ساعت همه روزه از شنبه تا پنجشنبه به جز جمعه ها .

تبصره 1 : هیچگونه اضافه کاری مورد قبول مستأجر نمی باشد و اگر روزهای تعطیل رسمی مستأجر به خدمات موجر نیازمند باشد با هماهنگی واحد نقلیه و بازرگانی موجر موظف به ارائه خدمات می باشد و به ازاء هر روز ساعت کسر کار مبلغ 5769 (پنج هزار وهفتصد وشصت و نه ) ریال موجر کسر می شود .

ماده 2 ) مدت قرارداد

مدت موضوع قرارداد از تاریخ 22/9/79 لغایت پایان 21/9/80 به مدت یک سال شمسی تعیین می گردد .

ماده 3)  مبلغ قرارداد

مبلغ کل قرارداد به ازای ماهیانه 1350000ریال برابربا 16200000 ریال تعیین می گردد , که در پایان هر ماه با ارائه صورت وضعیت توسط موجر و تأیید ناظر قرارداد پس از کسر کسورات قانونی قابل پرداخت می باشد .

ماده 4)  ناظرین قرارداد

از طرف مستأجر آقایان .............. از واحد بازرگانی و آقای مهندس .......... ( مدیرامور اداری )  به عنوان دستگاه نظارت تعیین می گردند و موجر بایستی روزانه ورود و خروج خود را به دستگاه نظارت اطلاع دهد .

ماده 5) کسورات قانونی

5-1- از کلیه مطالبات موجر 5% به عنوان مالیات موضوع ماده 104 قانون مالیات های مستقیم کسر به حساب اداره دارایی واریز خواهد شد .

ماده 6) خسارت تأخیر

در صورت بروز تأخیر در انجام تعهدات به ازاء هر یک روز تأخیر 1% ( یک درصد) از مبلغ کل قرارداد به عنوان خسارت کسر و چنانچه بیش از 15 روز باشد طرف مقابل با اخطار 15 روز مجاز به فسخ قرارداد و دریافت کلیه خسارات وارده خواهد بود .

ماده 7 ) تضمین حسن انجام کار

برای دانلود از کادر زیر اقدام به دانلود نمایید.

 

با تشکر


دانلود با لینک مستقیم


فرم کامل و قابل ویرایش قرارداد اجاره خودرو به صورت ورد 4 قرارداد متنوع جمعا 15 صفحه

تحقیق و بررسی در مورد رهن با اجاره

اختصاصی از سورنا فایل تحقیق و بررسی در مورد رهن با اجاره دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق و بررسی در مورد رهن با اجاره


تحقیق و بررسی در مورد رهن با اجاره

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

تعداد صفحه

 28

برخی از فهرست مطالب

 

مساله اول: تعهد صادر کننده کارت براى دارنده آن

مساله دوم: خرید با کارت

مساله سوم: رجوع معتمد به صادرکننده

مساله چهارم: واسطه میان معتمد و صادرکننده

مساله پنجم: رجوع صادر کننده به حامل کارت

مساله ششم: حکم انواع برداشت با کارت

چند فرع

میان عده اى از مردم، نوعى معامله به نام (رهن خانه با اجاره) متداول است، به این صورت که یکى از دو طرف معامله، پولى را به دیگرى قرض مى دهد و درمقابل، دیگرى خانه خود را باقیمتى کمتر به او اجاره مى دهد.

درباره حکم چنین معامله اى ، یکى از فقهاى معاصر، به این صورت فتوا به تفصیل داده است که هرگاه دادن قرض، شرط درضمن عقد اجاره باشد، جایز است، زیرا او در ضمن عقد، شرط جایزى را قرارداده، ازاین رو چنین شرط ى نافذ است. اما اگر اجاره دادن، شرط درضمن عقدقرض باشد، جایز نیست، زیرا در این صورت ازمصادیق دادن قرض همراه با گرفتن منفعت است. «چنین قرضى ربا و حرام است.»

به نظر ما این تفصیل مردود است، زیرا دراین جا (ضمنیت) به معناى تقیید نیست((5))ضمنیت)به معناى ظرفیت محض((6))دون ارتباط دیگر، بى اثر است و سبب نمى شود که این قرض ازمصادیق قرض جلب کننده منفعت باشد.

(ضمنیت) به معناى داعویت((7))انگیزش) یا تقابل ((8))از هردو طرف ثابت است و صرف این که رهن درضمن قرض یا قرض در ضمن رهن آمده باشد به جز ساختار لفظ ى جمله،چیزى راتغییر نمى دهد و ساختار لفظ ى جمله به هیچ وجه درمحتواى حقیقى معامله تاثیر نمى گذارد.

بلى، ممکن است درباره اصل این معامله بگوییم: چنین معامله اى گاه در خود، قرض با منفعت ندارد، زیرا اجرت خانه اى که رهن داده شده ازاجرت خانه بدون رهن، کمتر است، چون مالک نمى تواند خانه اش را به غیر مرتهن (مستاجرى که خانه را به رهن اجاره کرده است) بدهد.بنابراین وقتى مرتهن، خانه را کمتر از قیمت بازار اجاره کند، نفعى نبرده است «تا آن را از نوع قرض منفعت دار بدانیم.»

این تحلیل نادرست است، زیرا اگر واقعا رهن درکاهش منفعت استفاده از خانه(یعنى اجاره)مؤثر مى بود و براین اساس، قیمت اجاره پایین مى آمد، این سخن درست بود، اما واقعیت خارجى خلاف آن است، زیرا پایین آمدن اجاره بها از آن جهت است که مالک به خاطر نیاز نمى تواند خانه اش را به غیر مرتهن(یعنى بدون رهن) اجاره دهد(نه این که اجاره بها در بازار پایین بوده است.) چنین چیزى سبب مى شود که قرض دهنده(مستاجر) سود ببرد.

بلى، درصورتى که مستاجر حاضر به پرداخت قرض باشد و قرض گیرنده (اجاره دهنده)درمقابل این قرض گرفتن ملزم نباشد که خانه اش را به قیمت پایین تر اجاره دهد و آن گاه موجر از روى میل باطنى تصمیم بگیرد که خانه اش را به قیمت پایین تر به مستاجر اجاره دهد،مانعى ندارد و از محل بحث ما خارج است.

برخى درتایید و تقویت دیدگاه تفصیل یعنى اگر قرض، شرط درضمن اجاره باشد، صحیح واگر اجاره، شرط درضمن قرض باشد باطل است گفته اند: اگر درابتدا عقد قرض واقع شده باشد، آن گاه درضمن آن اجاره به قیمت ارزان تر شرط شده باشد، این از مصادیق قرض بامنفعت است، اما اگر درابتدا اجاره واقع شده باشد آن گاه در ضمن آن، قرض شرط شده باشد،عرفا به قرض بعد از عقد اجاره، قرض مشروط به اجاره نمى گویند.

بله، ازاین جهت درست است که اگر اجاره نبود، مستاجر به موجر قرض نمى داد، اما از آن جهت که عقد اجاره بالفعل تحقق یافته، قرض مشروط به اجاره نیست.

این که بعضى گفته اند: تحقق شرط، مشروط را از مشروط بودن خارج نمى کند، این گفته درمورد امر، قرار یا عقدى درست است که درابتدا به صورت مشروط منعقد شده و آن گاه شرطش تحقق یافته است. نظیر آن که مولى بگوید: هنگام زوال خورشید نماز بگذار.

آن گاه وقت زوال خورشید رسید. دراین جا زوال خورشید باعث نشده که نماز از واجب مشروط بودن به مطلق تغییر پیدا کند. اما اگر خورشید زوال پیدا کند و زوال آن موجب گردد که مولى به گونه قضیه خارجیه نه به نحو قضیه حقیقیه به عبد خود فرمان نماز خواندن بدهد، این امردیگر،امر مشروط نیست.

محل بحث ما هم چنین است. به این معنا که اگر عقد قرض به شرط اجاره دادن تحقق گرفته باشد، قرض مشروط است. حال اگر پس از آن، شرط که دادن اجاره است تحقق یابد، عقدقرض از مشروط بودن خارج نمى شود. اما اگر درابتدا عقد اجاره به شرط قرض منعقد شده باشد، سپس قرض محقق شود، چنین قرضى مشروط نیست، زیرا آنچه انتظار مى رفت که شرط اجاره باشد، اینک تحقق یافته است.

این تفصیل نادرست است، زیرا اگر عقد اجاره پیش از قرض انعقاد یافته است به این معنا که بین اجاره و قرض رابطه اى نبوده است و به عبارت روشن تر درهنگام انعقاد اجاره، هیچ هماهنگى بین موجر و مستاجر براى تقابل بین اجاره و قرض و مبادله آنها صورت نگرفته است لیکن پس از تحقق اجاره با قیمت ارزان تر، مستاجر تصمیم گرفت به ازاى پایین بودن اجاره بادادن قرض به موجر، محبت او را جبران کند دراین صورت قرض، مشروط به زیادى نیست تامصداق قرض ربوى بوده باشد.

اما اگر ازاول، موجر و مستاجر بنابر تقابل و داعویت قرض تنها درمقابل اجاره و اجاره تنهادرمقابل قرض داشته اند به گونه اى که قرض بدون اجاره و اجاره بدون قرض متحقق نباشدحتما چنین قرضى از نوع قرضى است که جلب منفعت و افزایش کرده است و چه آن را قرض مشروط بنامیم یا قرض مطلق، رباست. بدین جهت وقتى عرف از حرمت قرض به زیادى آگاه باشد، میان مشروط بودن قرض به زیادى و بخشیدن قیمت بالاتر به شرط قرض، تفاوت نمى گذارد. بنابراین همان گونه که اگر کسى صد دینار قرض دهد و درمقابل شرط کند صد وبیست دینار بگیرد، رباست، همچنین اگر بخشیدن بیست دینار از طرف قرض گیرنده، شرط قرض دادن به او باشد به گونه اى که بدون این کار، هبه انجام نمى گیرد، باز هم رباى درقرض تحقق یافته است، نه به این معنا که عرف حرمت قرض ربوى درمثال نخست را به حرمت قرض درمثال دوم سرایت مى دهد، بلکه به این معنا که اساسا عرف هردو را یکى مى داند.

براى فرار از قرض ربوى حیله هاى شرعى وجود دارد که درواقع، قرض ربوى به شمار نمى آیند. برخى معتقدند عرف دلیل حرمت ربا را به چنین قرض هایى سرایت مى دهد و برخى دیگر این سرایت را قبول ندارند. از جمله حیله هاى شرعى این است که قرض دهنده و قرض گیرنده بنا را برآن بگذارند که یکى(قرض گیرنده) کالایى را مدت دار به طرف دیگر بفروشد، آن گاه فروشنده آن کالا را به صورت نقد با قیمتى پایین تر، از مشترى بخرد یا آن که کالایى را به صورت نسیه با افزایش قیمت بفروشد و افزایش قیمت به خاطر نسیه بودن است، به گونه اى که اگرمشترى خواست همان کالا را به قیمت نقد بخرد، بایع آن را با قیمتى پایین تر به اوبفروشد و افزایش قیمت توسط فروشنده، تنها به خاطر نسیه بودن معامله بوده است.

درمورد این گونه حیله هاى شرعى تفصیل بعید نیست به این معنا که گاهى ازدیاد قیمت تنها به هدف تحقق رباست، چنان که درمثال نخست چنین است و عوض کردن شکل معامله، تنهابراى گریز از ربا بوده است. اما گاهى غیر از ربا، هدف دیگرى را در بردارد، لیکن درهمان زمان،اثر قرض ربوى وجود دارد، مانند مثال بیع نسیه.

مورد اول حرام است، زیرا اگر آن را حلال بدانیم معنایش آن است که حرمت قرض ربوى،تعبدى محض است، درحالى که قطعا حرمت قرض ربوى تعبدى محض نیست یا آن که فهم عرف از دلیل حرمت، چنین چیزى را درنمى یابد.

اما دلیلى برحرمت مورد دوم وجود ندارد، زیرا شاید غرض دیگر غیر از ربا معامله را حلال کرده است و صرف این که چنین معامله اى به طور ضمنى دربردارنده اثر رباست، دلیلى برحرمت آن نداریم، زیرا اثر اقتصادى ربا، یعنى افزایش قیمت، حکمت حرمت است و ثابت نشده که این افزایش، علت حرمت است. علت بودن بدین معناست که هرگاه اثر اقتصادى یافت شود، حرمت نیز تحقق مى یابد و هیچ چیز نمى تواند مانع حرمت آن باشد و حرمت غیرآن براى اشباع حکمت مورد نظر براى تحریم ربا کفایت نمى کند.

ازاین رو مى گوییم: بین قرض ربوى و قرض معامله اى تفاوت است، زیرا حرمت قرض معامله اى، تعبد محض است. شاهد آن این است که اگر دو جنس موزون را با زیادى جنس نامرغوب برجنس مرغوب مبادله کنند یا طلاى خوب را با طلاى مستعمل و نامرغوب با وزنى بیشتر معاوضه کنند، حرام است. اگر چه وزن جنس نامرغوب بیشتر است اما گاه از جنس مرغوب مقابل که وزن آن سبک تر است گران تر نمى باشد و هیچ نکته اقتصادى قابل درک دیگر هرچند به صورت اجمال دراین مورد وجود ندارد. بدین جهت مى گوییم: این حکم صرفا تعبدى است و گریز از ربا دراین مورد با استفاده از حیله شرعى چنان که برخى از روایات تاکید کرده اند    ((9)) جایز است.

اما درمورد رباى قرضى، عرف هرچند به صورت اجمال نکته اقتصادى مؤثر در حرمت رادرمى یابد و آن نکته اقتصادى این است که ربا گیرنده بدون کار مفید، صرفا به خاطر گذشت زمان، درمقابل این زمان، افزایشى را از قرض گیرنده مى گیرد. ازاین جهت ادعا شده که قطع داریم حرمت قرض ربوى حکم تعبدى محض نیست یا این که دست کم قطع داریم عرف نکته اقتصادى آن را مى فهمد.

ازاین رو نمى توان از راه حیله اى که تمام هدف آن، قرض ربوى است ازآن گریخت، زیرا درصورت جواز چنین حیله اى، حکم حرمت، تعبدى محض خواهد بود.بلى، آن جا که هدف دیگرى غیر از قرض ربوى دربین باشد و اثر ربوى تنها به طور ضمنى برآن مترتب گردد، عرفا ازتحلیل آن لازم نمى آید که حرمت ربا، تعبدى محض باشد و عرف حرمت قرض ربوى را به این معامله سرایت نمى دهد.

ممکن است گفته شود: ربا به معناى زیادى کمى درمال است، به این صورت که مالى را به دیگرى قرض دهد و درمقابل، مال بیشتر بگیرد. یا ربا به معناى زیادى کیفى است


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق و بررسی در مورد رهن با اجاره