سورنا فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

سورنا فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

مقاله درباره مرورى بر تاریخ وتمدن اشکانیان ( با تاکید بر تاج و تخت ، پایتخت ها ، نظام کیفرى و گاهشمار بر اساس آثاربر جاى مانده

اختصاصی از سورنا فایل مقاله درباره مرورى بر تاریخ وتمدن اشکانیان ( با تاکید بر تاج و تخت ، پایتخت ها ، نظام کیفرى و گاهشمار بر اساس آثاربر جاى مانده ) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله درباره مرورى بر تاریخ وتمدن اشکانیان ( با تاکید بر تاج و تخت ، پایتخت ها ، نظام کیفرى و گاهشمار بر اساس آثاربر جاى مانده )


مقاله درباره مرورى بر تاریخ وتمدن اشکانیان ( با تاکید بر تاج و تخت ، پایتخت ها ، نظام کیفرى و گاهشمار بر اساس آثاربر جاى مانده )

 لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"

 

 فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

 تعداد صفحات:36

 

مقدمه

اَشکانیان (250 ق. م 224 م) که از تیره ایرانی پرنی از طوایف وابسته به اتحادیه داهه از عشایر سکاهای حدود باختر بودند ابتدا از بین قبایل کوچ نشین ماوراالنهر برخواستند و در حدود میانه قرن سوم قبل از میلاد، به ستان (ساتراپی) پارت که دربرگیرنده خراسان کنونی بود کوچ کردند. نام سرزمین پارت در سنگ‌نبشته‌های داریوش پرثوه آمده است که به زبان پارتی پهلوه می‌شود. چون پارتیان از اهل استان (ساتراپی) پهله بودند، از این جهت در نسبت به آن سرزمین ایشان را پهلوی نیز می‌توان خواند. استان (ساتراپی) پارتی‌ها از مغرب به دامغان و سواحل جنوب شرقی دریای مازندران و از شمال به ترکستان و از مشرق به رود تجن و از جنوب به کویر نمک و سیستان محدود می‌شد. قبایل پارتی در آغاز با قوم داهه که در مشرق دریای مازندران می‌زیستند در یک جا سکونت داشتند و سپس از آنان جدا شده در ناحیه خراسان مسکن گزیدند.

«سلطه جانشینان اسکندر بر قلمرو هخامنشی (با وجود خشونت نظامی سلوکیان) در سراسر ایران طولانی نشد و فترت حاکمیت در ایران، شصت و پنج سالی بیش نکشید. حتی، در همان دوران اقتدار نظامی سلوکیان مقارن با سالهایی که مهاجران یونانی در استان باکتریا (باختر ،بلخ) به رهبری سر کرده خویش به نام دیودوتس، اعلام استقلال کردند. (حدود 250 ق.م.) در استان پارت (پارتیا، پرثوه) نیز دولت ایرانی مستقلی به وجود آمد که به نام موسس آن دولت، ارشکان (اشکان، اشکانیان) نامیده شد[1]». بعدها به دنبال طرد سلوکیان از ایران، این دولت به شاهنشاهی بزرگی تبدیل شد که در توالی شاهنشاهیهای بزرگ شرق، ششمین شاهنشاهی بزرگ دنیای باستان محسوب شد. این دولت طی چندین قرن فرمانروایی، از بسیاری جهات هماورد و رقیب و حریف روم بود.ارشک اول موسس این دولت که بر وفق روایات، سرکرده طایفه آریایی پرنی (اپرنی) از طوایف وابسته به اتحادیه داهه از عشایر سکاهای حدود باختر بود بنابر مشهور حدود دو سال بعد از اعلام استقلال کشته شد. برادر وی تیردات، که جانشین او گردید خود را ظاهرا" به احترام نام او ارشک خواند (ارشک دوم). پادشاهان بعد از وی هم از همین بابت، نام ارشک را به عنوان نوعی لقب بر نام خود افزودند. بدین گونه، سلسله جانشینان ارشک به نام " ارشکان " خوانده شدند (اشکانیان) .

هر چند دولت اشکانی به وسیله ارشک اول و برادرش تیردات (که امروز دیگر تردیدی در تاریخی بودن آنان نیست) پایه گذاری شد، اما تأسیس واقعی آن به وسیله میتره دات (مهرداد) اول، (ششمین اشک) و تحکیم نهایی آن به وسیله مهرداد دوم، (نهمین اشک) انجام شد. ظاهرا"، مقارن این احوال که چندی بعد منجر به طرد قطعی سلوکیان از ایران شد، پادشاهان این سلسه خود را وارث ملک پادشاهان قدیم پارس (هخامنشیها) خواندند. چنانکه از یک مورخ یونانی (آریان) نقل شده است. نسبت خود را هم به هخامنشیها رساندند، البته با انتساب به ارتخشیر دوم. اما، شاهنشاهی پارت با شاهنشاهی هخامنشی به کلی تفاوت داشت. نه تنها نظام حکومت آن هرگز استواری و انسجام آن دولت را دارا نبود، بلکه وسعت آن هم حتی بدون مصر که از زمان اسکندر به کلی از ایران جدا شد، به پای وسعت شاهنشاهی هخامنشی نرسید .قلمرو آنان که شامل تعدادی دولتهای مستقل دست نشانده هم می‌شد، در آنچه به وسیله حکام (ساتراپهای) اشکانی اداره می‌شد، شامل هجده استان (ساتراپی) بود که یازده استان را از استان‌های علیا و هفت استان را، استان‌های سفلی می‌خواندند. استان‌های علیا، شامل ولایات شرقی این قلمرو و استان‌های سفلی خوانده می‌شد، عبارت بودند از:

  1. میانرودان (Mesopotimia) با اراضی شمال بابل .
  2. آپولونیاتیس (Apolloniatis): جلگه واقع در شرق دجله .
  3. خالونی تیس (Chalonitis): بلندیهای اطراف زاگرس .
  4. ماد غربی: حدود نهاوند .
  5. کامبادین (Cambaden): حدود بیستون و بخش کوهستانی ماد .
  6. ماد علیا: اکباتانا (همدان)
  7. رگیان (Rhagiane): نواحی شرقی ماد .ولایت شرقی که استان‌های علیا خوانده می‌شد، از این قرار بودند:
  8. خوارنه (Choarene): سردره خوار .
  9. کومیسنه (Comisene): کومس (قومس) ناحیه کناره کویر .
  10. هورکانیا (Hyrcania): گرگان .
  11. استابنه (Astabene): ناحیه استوا (قوچان)
  12. پارتیا (Parthyene): خراسان .
  13. اپه ورکتی کنه (Apavarcticene): ابیورد، حدود کلات .
  14. مرگیانه (Margiane): ولایت مرو .
  15. آریا (Aria): هریو، ولایت هرات .
  16. انائون (Anauen): بخش جنوبی هرات .
  17. زرنگیان (Zarangiane): زرنج، کنارهامون .
  18. آراخوزیا (Arachosia): رخج در ساحل علیای هیرمند در ناحیه قندهار .

«ولایت سکستان در قسمت سفلای هیرمند، دولت محلی مستقل داشت و بر خلاف آنچه در بعضی ماخذ آمده است، استان نوزدهم قلمرو اشکانیان محسوب نمی‌شد. علاوه بر این استان‌های هجده گانه که فقط قسمتی از قلمرو داخلی هخامنشیها بود، تعدادی از استان‌های سابق هخامنشی هم در این دوره به صورت امارتهای مستقل در اطراف این ولایت وجود داشت. فرمانروایان این مناطق خود را متحد و تحت الحمایه اشکانیان می‌شمردند[2]». اما، در عین آنکه به پادشاه متبوع خود باج می‌دادند و در هنگام ضرورت، سپاه مجهز در تحت فرمان او قرار می‌دادند، در سایر امور استقلال داشتند. معهذا، در بعضی موارد هم از تبعیت دولت پارت خارج می‌شدند و به تبعیت دولت مهاجم یا مخاصم در می‌آمدند. بدین گونه، قلمرو اشکانیان شامل یک مجموعه ملوک الطوایفی بود که خاندان ارشک، در راس آنها قرار داشت. اتحاد آنها، به خصوص در مواقع جنگ، وحدت و تمامیت قلمرو ارشکها را تأمین می‌کرد. تعدادی از این دولتهای تابع که در نهایت جزو قلمرو رسمی پادشاه اشکانی محسوب می‌شد، از این قرار بود :


[1] - « سر فراز – علی اکبر / فیروزمندی – بهمن / ماد هخامنشی پارت ساسانی »

[2] - « هرمان – جرجینا / تمدن اشکانی و ساسانی »


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درباره مرورى بر تاریخ وتمدن اشکانیان ( با تاکید بر تاج و تخت ، پایتخت ها ، نظام کیفرى و گاهشمار بر اساس آثاربر جاى مانده )

اشکانیان

اختصاصی از سورنا فایل اشکانیان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 11

 

مقدمه

سلطه جانشینان اسکندر بر قلمرو هخامنشی (با وجود خشونت نظامی سلوکیان) در سراسر ایران طولانی نشد و فترت حاکمیت در ایران، شصت و پنج سالی بیش نکشید. حتی، در همان دوران اقتدار نظامی سلوکیان – مقارن با سال هایی که مهاجران یونانی در استان باکتریا (باختر ،بلخ) به رهبری سرکرده خویش به نام دیودوتس، اعلام استقلال کردند. (حدود 250 پ.م) – در استان پارت نیز دولت ایرانی مستقلی به وجود آمد که به نام موسس آن دولت، "ارشک"، اشکانیان نامیده شد. بعدها به دنبال طرد سلوکیان از ایران، این دولت به شاهنشاهی بزرگی تبدیل شد که در توالی شاهنشاهی های بزرگ شرق، ششمین شاهنشاهی بزرگ دنیای باستان محسوب شد. این دولت طی چندین سده فرمانروایی، از بسیاری جهات هماورد و رقیب و حریف روم بود.

ارشک اول موسس این دولت که بر وفق روایات، سرکرده طایفه آریایی پرنی (اپرنی) از طوایف وابسته به اتحادیه داهه از عشایر سکاهای حدود باختر بود – بنابر مشهور – حدود دو سال بعد از اعلام استقلال کشته شد. برادر وی تیرداد، که جانشین او گردید خود را ظاهرا به احترام نام او ارشک خواند (ارشک دوم، البته در برخی مطالعات تیرداد را همان ارشک اول دانسته اند). پادشاهان پس از وی هم از همین بابت، نام ارشک را به عنوان نوعی لقب بر نام خود افزودند. بدین گونه، سلسله جانشینان ارشک به نام " ارشکان " خوانده شدند (اشکانیان) .

هر چند دولت اشکانی به وسیله ارشک اول و برادرش تیردات (که امروز دیگر تردیدی در تاریخی بودن آنان نیست) پایه گذاری شد، اما تأسیس واقعی آن به وسیله میتره دات (مهرداد) اول، (اشک ششم) و تحکیم نهایی آن به وسیله مهرداد دوم، (اشک نهم) انجام شد. ظاهرا، مقارن این احوال که چندی بعد منجر به طرد قطعی سلوکیان از ایران شد، پادشاهان این سلسه خود را وارث ملک پادشاهان قدیم پارس (هخامنشیان) خواندند. چنانکه از یک مورخ یونانی (آریان) نقل شده است. نسبت خود را هم به هخامنشیان رساندند، البته با انتساب به اردشیر دوم. اما، شاهنشاهی پارت با شاهنشاهی هخامنشی به کلی تفاوت داشت. نه تنها نظام حکومت آن هرگز استواری و انسجام آن دولت را دارا نبود، بلکه وسعت آن هم حتی بدون مصر که از زمان اسکندر به کلی از ایران جدا شد، به پای وسعت شاهنشاهی هخامنشی نرسید .

قلمرو آنان که شامل تعدادی دولت های مستقل دست نشانده هم می‌شد، در آنچه به وسیله حکام (ساتراپ های) اشکانی اداره می‌شد، شامل هجده استان (ساتراپی) بود که یازده استان را از استان‌های علیا و هفت استان را، استان‌های سفلی می‌خواندند. استان‌های علیا، شامل ولایات شرقی این قلمرو و استان‌های سفلی خوانده می‌شد، عبارت بودند از:

میانرودان (Mesopotimia) با اراضی شمال بابل .

آپولونیاتیس (Apolloniatis): جلگه واقع در شرق دجله .

خالونی تیس (Chalonitis): بلندیهای اطراف زاگرس .

ماد غربی: حدود نهاوند .

کامبادین (Cambaden): حدود بیستون و بخش کوهستانی ماد .

ماد علیا: اکباتانا (همدان)

رگیان (Rhagiane): نواحی شرقی ماد .ولایت شرقی که استان‌های علیا خوانده می‌شد، از این قرار بودند :

خوارنه (Choarene): سردره خوار .

کومیسنه (Comisene): کومس (قومش) ناحیه کناره کویر .

هورکانیا (Hyrcania): گرگان .

استابنه (Astabene): ناحیه استوا (قوچان)

پارتیا (Parthyene): خراسان .

اپه ورکتی کنه (Apavarcticene): ابیورد، حدود کلات .

مرگیانه (Margiane): ولایت مرو .

آریا (Aria): هریو، ولایت هرات .

انائون (Anauen): بخش جنوبی هرات .

زرنگیان (Zarangiane): زرنج، کنارهامون .

آراخوزیا (Arachosia): رخج در ساحل علیای هیرمند در ناحیه قندهار .

(البته نام هایی که در بالا آمده است نام های رومی و یونانی این استان هاست) ولایت سکستان در قسمت سفلای هیرمند، دولت محلی مستقل داشت و بر خلاف آنچه در بعضی ماخذ آمده است، استان نوزدهم قلمرو اشکانیان محسوب نمی‌شد. علاوه بر این استان‌های هجده گانه که فقط قسمتی از قلمرو داخلی هخامنشیان بود، تعدادی از استان‌های سابق هخامنشی هم در این دوره به صورت امارت های مستقل در اطراف این ولایت وجود داشت. فرمانروایان این مناطق خود را متحد و تحت الحمایه اشکانیان می‌شمردند. اما، در عین آنکه به پادشاه متبوع خود باج می‌دادند و در هنگام ضرورت، سپاه مجهز در تحت فرمان او قرار می‌دادند، در سایر امور استقلال داشتند. معهذا، در بعضی موارد هم از تبعیت دولت پارت خارج می‌شدند و به تبعیت دولت مهاجم یا مخاصم در می‌آمدند. بدین گونه، قلمرو اشکانیان شامل یک مجموعه ملوک الطوایفی بود که خاندان ارشک، در راس آنها قرار داشت. اتحاد آنها، به خصوص در مواقع جنگ، وحدت و تمامیت قلمرو اشکانیان را تأمین می‌کرد. تعدادی از این دولت های تابع که در نهایت جزو قلمرو رسمی پادشاه اشکانی محسوب می‌شد، از این قرار بود :

ارمنستان که پادشاه مستقل آن، غالبا متحد و دست نشانده پارت بود. اما، با توجه به اینکه وی از خاندان اشکانیان بود، ولی بارها به روم می‌تاخت، و بهانه جنگ ایران و روم می‌شد.

امارت اسروئن (Osroene) در شمال شرقی میانرودان که تحت حکم سلاله عرب ابجر (Abgar) اداره می‌شد. مرکز آن ادسا (Edessa) نام داشت که بعد اورفه و الرها خوانده شد .

امارت کردئن (Cordoen) (بیت کردو) در جنوب دریاچه وان و مشرق دجله که سرزمینی کوهستانی بود .

امارت آدیابن (Adiabene) (حدیب، حاجی آباد) در کنار رود زاب که شامل سرزمین آشور می‌شد و مرکز آن، اربل (Arbela) خوانده می‌شد.

امارت هترا (Hatra)، الحضر در واحه، واقع در مغرب دجله که قلعه ای استوار داشت.

امارت آتروپاتن (Atropaten) سرزمین آذربایجان که ماد کوچک نیز خوانده می‌شد و در دوران سلوکی هم مستقل بود. این ولایت در عهد اشکانیان تحت حکمرانی یک شاهزاده اشکانی اداره می‌شد. پادشاه این ولایت متحد و تحت الحمایه اشک بود. آذربایجان در عهد سلوکی نیز مانند عهد اشکانیان، یک مرکز دینی آریایی بود. در عین حال، یک سنگر ایرانیگری در مقابل یونانی مآبی رایج عصر نیز محسوب می‌شد.

امارت میسان (Mesene) که در ارضی میانرودان جنوبی در اطراف مصب دجله و فرات قرار داشت و مرکز آن به نام خاراکس (Charax) تقریبا در محل خرمشهر کنونی واقع بود.

امارت ایلام (Elymais) در شرق دجله که شامل شوش و اهواز کنونی بود و تا قسمتی از دره‌های زاگرس ادامه داشت. با آنکه مهرداد اول آنجا را تسخیر کرد، بعدها دوباره استقلال محلی یافت و بارها در مقابل اشکانیان قیام کرد .

امارت پارس که پادشاهان کوچک محلی آن، از زمان سلوکیان مستقل بودند. در عهد اشکانیان، قسمتی از نواحی جنوبی کرمان هم به آنان تعلق یافت. قلمرو آنان، کانون آیین زرتشت و آتش مقدس قوم بود و با آنکه اشکانیان آنجا را به انقیاد در آوردند، دعوی استقلال آنان باقی ماند. سرزمین های باختر وسغد، هرگز جزو قلمرو اشکانیان در نیامد. چنانکه اراضی واقع در شمال دره اترک هم که جزئی از سرزمین عشایر داهه و سکاها بود، از شمول در داخل قلمرو اشکانیان خارج ماند. حتی، طوایف ساکن در نواحی بارها در مرزهای شرقی اشکانیان، مزاحم و معازض دولت آنان نیز می‌شدند.

به دنبال طرد نهایی سلوکیان از خاک ایران، دولت اشکانی که در توسعه به جانب غرب ظاهرا ناظر به تسخیر تمام میراث هخامنشیان بود، با دولت روم که او نیز در توسعه به جانب شرق طالب دستیابی به میراث فتوحات اسکندر به نظر می‌رسید، در نواحی ارمنستان و سوریه با یکدیگر تصادم پیدا کردند.

اولین تصادم، بین اشک یازدهم(فرهاد سوم) با پمپه، سردار معروف روم روی داد. این برخورد به جنگ منجر نگردید ودر واقع فقط یک تصادم سیاسی بود (حدود 63پ.م) تصادم واقعی، اول بار در عهد ارد اول (اشک سیزدهم) واقع شد که محرک آن تجاوز کراسوس (سردار روم) به مرزهای ایران بود. این برخورد در حران (کاره) به شکست و قتل کراسوس و اسارت عده زیادی از سربازان او منجر گشت (53 پ.م) از آن پس، روم بارها با پارت که خود را حریف و هماورد واقعی او نشان داد، به زور آزمایی پرداخت .بهانه، مرزهای سوریه و مسائل ارمنستان بود، اما تعرض همواره جز در مواردی که پارت خود را ناچار به تلافی یا استرداد می‌یافت، از جانب روم می‌شد. بالاخره، از عهد ارد اول (اشک


دانلود با لینک مستقیم


اشکانیان

دانلود تحقیق کاخ آشور اشکانیان 70 ص

اختصاصی از سورنا فایل دانلود تحقیق کاخ آشور اشکانیان 70 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 103

 

اشکانیان

در شما خاوری ایران که اینک کشورهای آسیای میانه قرار دارند، قومی دیگری به نام پارتیان معماری کاملاً متفاوتی را تکوین بخشید. پارتیان با حرکت به سوی باختر، مقدار زیادی از قلمرو سلوکیان را تسخیر کردند، ولی برای مدتی هر دو شاهنشاهی وجود داشت. معماری پارتیان، با ترکیب عناصر یونانی و ایرانی شیوه جدید و بی‌نظیری را در معماری بوجود آورد و با تجدید حیات مجدد به ویژگی‌های نمادی طرح ایرانی پرداخت.

دو ارکان مهم پارتیان در زمینه معماری، یکی دستیابی به گنبد روی گوشواره و دیگری، تکوین ایوان طاقدار است که هر دو رشد معماری ایرانی در دوره‌های واپسین، نقش حیاتی داشت. متاسفانه از این آثار، چندان چیزی سالم باقی نمانده و اغلب بناهای قابل مطالعه، در بیرون از خاک اصلی ایران واقع است، یعنی در بین‌النهرین و قسمت شمال شرقی. این امر، سرعت گسترش نیروی پارتیان را در سراسر فلات ایران نشان می‌دهد. با این که، هنر پارتی در حدود سال 250 ق.م شناخته شده است، با این همه در واقع از زمان پادشاهی مهرداد دوم از سلسله اشکانی در سال 123 ق.م معلومات ما درباره معماری گسترده پارتی شکل می‌گیرد. از ویرانه‌های کاخ بزرگ مربوط به سده دوم میلادی در الحضر (عرق کنونی)، اگر هم نخستین نوآوری‌های پارتی را نتوان دید، ولی آنقدر رد پا و نشانه هست که بتوانیم استعدادهای پارتی را بازشناسیم.

کاخ آشور، که یکی از بناهای اشکانی مربوط به قرن اول میلادی است، با اضافاتی از قرن سوم، بازهم نقشه جالب‌تری را دست کم از لحاظ پیشرفت‌های بعدی ایرانیان، ارائه می‌دهد. در آن نخستین نمونه چهار ایوان را می‌بینیم که به یک حیاط چهارگوش مرکزی مشرف است. این طرح با تغییرات اندکی، همان نقشه چهار ایوان است که شالوده مسجدها، مدرسه‌ها و کاروانسراهای ایرانی را در قرون بعد تشکیل می‌دهد.

ارشک شاه و سلسله اشکانیان

در زمان سلوکیان در اوایل قرن دوم پیش از میلاد وقتی امپراتور روم ضربت مهکمی به پادشاهان سلوکی در غذب وارد ساختند وعامل اصلی انحطاط یونانیان گردیدند در شرق نیز پارت ها علیه قدرت سلوکیها قد علم کردن سلو کوس دوم در صدد بر امد تا پارت ها را سرکوب کند چون سپاه سلوکوس به سرزمین پارت رسیدارشک با سواران خویش به شیوه اشکانیان به سوی دشت ها عقب نشیست تا نیروی دشمن راخسته وپراکنده کند چون سپاهیان سلوکوس متفرق شدن.سپاهیان ایران فرصت یافت تا با جنگ وگریز به ضربات بسیاری وارد آورند سرانجام سلوکوس این نبربی نتیجه راواگذاشت ودر پی خبرهای ناگواری که از غرب به اورسیده بود به روسیه بازگشت نتیجه جنگ به رسمیت شناختنارشک بعنوان پادشاه گرگان بود که شاه پارت در برابر سلوکی خود راتابع می شمرد ولی به صورت این پیروزی پارت ها قطعی بود چون بعد از اشک تیرداد برادر وجانشین او خود را شاه پارت خواند وبه احترام ارشک سلسله پادشاهان پارت نیز به اشکانیان معروف شد.بعضی از موزخین براین عقیده اند که چون محل اولیه پارت در ناحیه آساک نزدیکقوچان امروزی بوده است. ازاین رو آنها را اشکانیان گفته اند ولی این مطلب چندان منطقی وروشن نیست.شاید اشک یا ارشک برای آنکه خودرا ازاعقاب هخامنشیان قلمداد کند نسبت خودرابه اردشیر هخامنشی برساند تا حکومت و سلطنت خود را قانونی وبرحق جلوه دهد نام اشکانیان را برای سلسله خود انتخاب کرداند.

به هر صورت پس از مرگ تیرداد اردوان وپس ازمرگ اردوان حدود191ق.م دو فرزندش فرهاد اول ومهرداد به ترتیب به سلطنت رسیدن.مهرداد اول موفق گردید پس از تصرف هکاتوم پلیس سراسر ایرانغربی را تسخیر کند ودامنه متصرفات خود را تابابل برساند و از طرف جنوب تا خلیج فارس پیش رود به این ترتیب در حدود یک قرن پس از پیروزی اسکندر مجدایکی از بزرگترین امپراطوریهای دنیا ایران آن روز تشکیل میشود هر چند دامنه نفوذ متصرفات آنها به حد زمان هخامنشیان نمی رسید ولی پارتها توانستند مدت 5 قرن در ایران وبین النهرین حکومت کنند.

دوره سلطنت اشکانیان را می توان دوره عکس العمل سیاسی ایران دانست یعنی پس ازبین رفتن هخامنشیان با روی کار آمدن پارت دو مرتبه ایران استقلال خود رابدست آورد.و قریب 300سال از حکومت پانصد ساله خود را صرف جنگ وجدال با قدرت ونفوذ رومیان کردند.

باید اذعان نمود که تاریخ اشکانیان ازمرگ مهرداد دوم تا پادشاهی ارد (55 ق.م) واقعا روشن نیست و درست نمی دانیم که در این مدت چند تن از پارت ها به حکومت رسیده اند. قدر مسلم آن است که دولت اشکانیان گرفتار کشمکش ها واختلافات داخلی وخارجی بوده ولی در زمان مهرداد که سلطنت او 38سال دوام یافت دولت اشکانیان توانسته جانی تازه بگیرد و به اوضاع داخلی وتشکلات کشوری خود سر وصورتی دهد.در این در این زمان دو مجلس یکی مجلس شاهزادگان وافراد خاندان شاهی ویکی مجلس اشراف وروحانیون بزرگ بوجود آمدکه مورخین رومی آن رامجلس سنا گفته اند وتشکیلات دو مجلس را مهستان می نامیدند که در امور کشوری از این دو مجلس نظر خواهی ومشورت به عمل میآمد.اما به هر صورت سلطنت پارت ها بر اساس ملوک الطوایفی بنیان گذاشته شده بود. چنان که این دولت از دو قسمت کاملا متمایز یعنی خود پارت و دیگر ممالک تابعه تشکیل شده بود که آنها نیز بر دو نوع بودند:اول آنهائیکه جزو استانهای دولت پارت ودارای استاندارد بودن.دوم:آنهایی که تابع دولت پارت بودناما توسط شاهای محلی اداره میشدن ودر امور داخلی خود کاملا آزاد بودن از جمله مسائل مهم حکومت پارت ها که در حقیقت مانع قدرت مرکزی می شد قوانینی بود که حکومت شاه را محدود مکرد. دخالت ونظارت دوم مجلس برای انتخاب شاه تعیین استاندرد ها موجب شده بود که یک نوع محدودیت برای شاه بوجود


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق کاخ آشور اشکانیان 70 ص

تحقیق درباره ی اشکانیان

اختصاصی از سورنا فایل تحقیق درباره ی اشکانیان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 11

 

مقدمه

سلطه جانشینان اسکندر بر قلمرو هخامنشی (با وجود خشونت نظامی سلوکیان) در سراسر ایران طولانی نشد و فترت حاکمیت در ایران، شصت و پنج سالی بیش نکشید. حتی، در همان دوران اقتدار نظامی سلوکیان – مقارن با سال هایی که مهاجران یونانی در استان باکتریا (باختر ،بلخ) به رهبری سرکرده خویش به نام دیودوتس، اعلام استقلال کردند. (حدود 250 پ.م) – در استان پارت نیز دولت ایرانی مستقلی به وجود آمد که به نام موسس آن دولت، "ارشک"، اشکانیان نامیده شد. بعدها به دنبال طرد سلوکیان از ایران، این دولت به شاهنشاهی بزرگی تبدیل شد که در توالی شاهنشاهی های بزرگ شرق، ششمین شاهنشاهی بزرگ دنیای باستان محسوب شد. این دولت طی چندین سده فرمانروایی، از بسیاری جهات هماورد و رقیب و حریف روم بود.

ارشک اول موسس این دولت که بر وفق روایات، سرکرده طایفه آریایی پرنی (اپرنی) از طوایف وابسته به اتحادیه داهه از عشایر سکاهای حدود باختر بود – بنابر مشهور – حدود دو سال بعد از اعلام استقلال کشته شد. برادر وی تیرداد، که جانشین او گردید خود را ظاهرا به احترام نام او ارشک خواند (ارشک دوم، البته در برخی مطالعات تیرداد را همان ارشک اول دانسته اند). پادشاهان پس از وی هم از همین بابت، نام ارشک را به عنوان نوعی لقب بر نام خود افزودند. بدین گونه، سلسله جانشینان ارشک به نام " ارشکان " خوانده شدند (اشکانیان) .

هر چند دولت اشکانی به وسیله ارشک اول و برادرش تیردات (که امروز دیگر تردیدی در تاریخی بودن آنان نیست) پایه گذاری شد، اما تأسیس واقعی آن به وسیله میتره دات (مهرداد) اول، (اشک ششم) و تحکیم نهایی آن به وسیله مهرداد دوم، (اشک نهم) انجام شد. ظاهرا، مقارن این احوال که چندی بعد منجر به طرد قطعی سلوکیان از ایران شد، پادشاهان این سلسه خود را وارث ملک پادشاهان قدیم پارس (هخامنشیان) خواندند. چنانکه از یک مورخ یونانی (آریان) نقل شده است. نسبت خود را هم به هخامنشیان رساندند، البته با انتساب به اردشیر دوم. اما، شاهنشاهی پارت با شاهنشاهی هخامنشی به کلی تفاوت داشت. نه تنها نظام حکومت آن هرگز استواری و انسجام آن دولت را دارا نبود، بلکه وسعت آن هم حتی بدون مصر که از زمان اسکندر به کلی از ایران جدا شد، به پای وسعت شاهنشاهی هخامنشی نرسید .

قلمرو آنان که شامل تعدادی دولت های مستقل دست نشانده هم می‌شد، در آنچه به وسیله حکام (ساتراپ های) اشکانی اداره می‌شد، شامل هجده استان (ساتراپی) بود که یازده استان را از استان‌های علیا و هفت استان را، استان‌های سفلی می‌خواندند. استان‌های علیا، شامل ولایات شرقی این قلمرو و استان‌های سفلی خوانده می‌شد، عبارت بودند از:

میانرودان (Mesopotimia) با اراضی شمال بابل .

آپولونیاتیس (Apolloniatis): جلگه واقع در شرق دجله .

خالونی تیس (Chalonitis): بلندیهای اطراف زاگرس .

ماد غربی: حدود نهاوند .

کامبادین (Cambaden): حدود بیستون و بخش کوهستانی ماد .

ماد علیا: اکباتانا (همدان)

رگیان (Rhagiane): نواحی شرقی ماد .ولایت شرقی که استان‌های علیا خوانده می‌شد، از این قرار بودند :

خوارنه (Choarene): سردره خوار .

کومیسنه (Comisene): کومس (قومش) ناحیه کناره کویر .

هورکانیا (Hyrcania): گرگان .

استابنه (Astabene): ناحیه استوا (قوچان)

پارتیا (Parthyene): خراسان .

اپه ورکتی کنه (Apavarcticene): ابیورد، حدود کلات .

مرگیانه (Margiane): ولایت مرو .

آریا (Aria): هریو، ولایت هرات .

انائون (Anauen): بخش جنوبی هرات .

زرنگیان (Zarangiane): زرنج، کنارهامون .

آراخوزیا (Arachosia): رخج در ساحل علیای هیرمند در ناحیه قندهار .

(البته نام هایی که در بالا آمده است نام های رومی و یونانی این استان هاست) ولایت سکستان در قسمت سفلای هیرمند، دولت محلی مستقل داشت و بر خلاف آنچه در بعضی ماخذ آمده است، استان نوزدهم قلمرو اشکانیان محسوب نمی‌شد. علاوه بر این استان‌های هجده گانه که فقط قسمتی از قلمرو داخلی هخامنشیان بود، تعدادی از استان‌های سابق هخامنشی هم در این دوره به صورت امارت های مستقل در اطراف این ولایت وجود داشت. فرمانروایان این مناطق خود را متحد و تحت الحمایه اشکانیان می‌شمردند. اما، در عین آنکه به پادشاه متبوع خود باج می‌دادند و در هنگام ضرورت، سپاه مجهز در تحت فرمان او قرار می‌دادند، در سایر امور استقلال داشتند. معهذا، در بعضی موارد هم از تبعیت دولت پارت خارج می‌شدند و به تبعیت دولت مهاجم یا مخاصم در می‌آمدند. بدین گونه، قلمرو اشکانیان شامل یک مجموعه ملوک الطوایفی بود که خاندان ارشک، در راس آنها قرار داشت. اتحاد آنها، به خصوص در مواقع جنگ، وحدت و تمامیت قلمرو اشکانیان را تأمین می‌کرد. تعدادی از این دولت های تابع که در نهایت جزو قلمرو رسمی پادشاه اشکانی محسوب می‌شد، از این قرار بود :

ارمنستان که پادشاه مستقل آن، غالبا متحد و دست نشانده پارت بود. اما، با توجه به اینکه وی از خاندان اشکانیان بود، ولی بارها به روم می‌تاخت، و بهانه جنگ ایران و روم می‌شد.

امارت اسروئن (Osroene) در شمال شرقی میانرودان که تحت حکم سلاله عرب ابجر (Abgar) اداره می‌شد. مرکز آن ادسا (Edessa) نام داشت که بعد اورفه و الرها خوانده شد .

امارت کردئن (Cordoen) (بیت کردو) در جنوب دریاچه وان و مشرق دجله که سرزمینی کوهستانی بود .

امارت آدیابن (Adiabene) (حدیب، حاجی آباد) در کنار رود زاب که شامل سرزمین آشور می‌شد و مرکز آن، اربل (Arbela) خوانده می‌شد.

امارت هترا (Hatra)، الحضر در واحه، واقع در مغرب دجله که قلعه ای استوار داشت.

امارت آتروپاتن (Atropaten) سرزمین آذربایجان که ماد کوچک نیز خوانده می‌شد و در دوران سلوکی هم مستقل بود. این ولایت در عهد اشکانیان تحت حکمرانی یک شاهزاده اشکانی اداره می‌شد. پادشاه این ولایت متحد و تحت الحمایه اشک بود. آذربایجان در عهد سلوکی نیز مانند عهد اشکانیان، یک مرکز دینی آریایی بود. در عین حال، یک سنگر ایرانیگری در مقابل یونانی مآبی رایج عصر نیز محسوب می‌شد.

امارت میسان (Mesene) که در ارضی میانرودان جنوبی در اطراف مصب دجله و فرات قرار داشت و مرکز آن به نام خاراکس (Charax) تقریبا در محل خرمشهر کنونی واقع بود.

امارت ایلام (Elymais) در شرق دجله که شامل شوش و اهواز کنونی بود و تا قسمتی از دره‌های زاگرس ادامه داشت. با آنکه مهرداد اول آنجا را تسخیر کرد، بعدها دوباره استقلال محلی یافت و بارها در مقابل اشکانیان قیام کرد .

امارت پارس که پادشاهان کوچک محلی آن، از زمان سلوکیان مستقل بودند. در عهد اشکانیان، قسمتی از نواحی جنوبی کرمان هم به آنان تعلق یافت. قلمرو آنان، کانون آیین زرتشت و آتش مقدس قوم بود و با آنکه اشکانیان آنجا را به انقیاد در آوردند، دعوی استقلال آنان باقی ماند. سرزمین های باختر وسغد، هرگز جزو قلمرو اشکانیان در نیامد. چنانکه اراضی واقع در شمال دره اترک هم که جزئی از سرزمین عشایر داهه و سکاها بود، از شمول در داخل قلمرو اشکانیان خارج ماند. حتی، طوایف ساکن در نواحی بارها در مرزهای شرقی اشکانیان، مزاحم و معازض دولت آنان نیز می‌شدند.

به دنبال طرد نهایی سلوکیان از خاک ایران، دولت اشکانی که در توسعه به جانب غرب ظاهرا ناظر به تسخیر تمام میراث هخامنشیان بود، با دولت روم که او نیز در توسعه به جانب شرق طالب دستیابی به میراث فتوحات اسکندر به نظر می‌رسید، در نواحی ارمنستان و سوریه با یکدیگر تصادم پیدا کردند.

اولین تصادم، بین اشک یازدهم(فرهاد سوم) با پمپه، سردار معروف روم روی داد. این برخورد به جنگ منجر نگردید ودر واقع فقط یک تصادم سیاسی بود (حدود 63پ.م) تصادم واقعی، اول بار در عهد ارد اول (اشک سیزدهم) واقع شد که محرک آن تجاوز کراسوس (سردار روم) به مرزهای ایران بود. این برخورد در حران (کاره) به شکست و قتل کراسوس و اسارت عده زیادی از سربازان او منجر گشت (53 پ.م) از آن پس، روم بارها با پارت که خود را حریف و هماورد واقعی او نشان داد، به زور آزمایی پرداخت .بهانه، مرزهای سوریه و مسائل ارمنستان بود، اما تعرض همواره جز در مواردی که پارت خود را ناچار به تلافی یا استرداد می‌یافت، از جانب روم می‌شد. بالاخره، از عهد ارد اول (اشک


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره ی اشکانیان

تحقیق درمورد باستان شناسی دوره اشکانیان

اختصاصی از سورنا فایل تحقیق درمورد باستان شناسی دوره اشکانیان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق درمورد باستان شناسی دوره اشکانیان


تحقیق درمورد باستان شناسی دوره اشکانیان

دسته بندی : فنی و مهندسی _ معماری ،

فرمت فایل:  Image result for word ( قابلیت ویرایش و آماده چاپ

فروشگاه کتاب : مرجع فایل 

 


 قسمتی از محتوای متن ...

تعداد صفحات : 34 صفحه

( باستان‌شناسی و هنر اشکانی ) تاریخ فرهنگ و تمدن سلوکی و اشکانی خشایارشا برای جبران شکستی که در دشت ماراتن به لشگریان پدرش وارد شده بود، در سال 480 ق.
م با سپاه‌گرانی که هرودت مورخ یونانی تعداد آنها را به گزاف 2641000 نفر و سایر مورخین 100000 نفر و برخی هم 35000 نفر نوشته اند، عازم یونان شد، و با سپاه ده هزار نفری اسپارت به فرماندهی لئونداس به جنگ پرداخت که ظاهراً فاتح شد و مردم اسپارت شهر را تخلیه کردند و خشایارشا هم آنجا را به آتش کشید و در دنباله اقدام توسعه طلبانه‌اش معبد پارتنون را که متعلق به آتنا دختر زئوس خدای خدایان بود آتش زد.
در بابل نیز چنین کرده بود و مجسمه مردوک خدای ملی بابلیان را که مورد ستایش و احترام مردم بابل و بعضی از مردم کشورهای دیگر امپراطوری بودند از معبد بزرگ بعل خارج کرده بود.
همه این خودخواهی‌ها به آشفتگی هر چه بیشتر اوضاع کمک می‌کرد و در نتیجه آتش طغیان و شورش‌ها را تندتر می ساخت و بر شدت نارضایتی‌ها می‌افزود، چنان که آتش کینه مردم آتن بر علیه ایران افروخته شد و پیوسته مترصد بودند که در فرصتی مناسب از پارسیان انتقام گیرند.
اگر چه در زمان خشایارشا به علت عدم وحدت در شهرهای یونانی این کار عملی نبود، ولی سرانجام در زمان داریوش سوم اهالی مقدونیه پرچمدار این نهضت و اندیشه در سرزمین یونان شدند.
مقدونیه سرزمینی ثروتمند بود و اساس اقتصاد آن بر پایه کشاورزی خوب مقدونیه نهاده شده بود و همین امکانات طبیعی سبب شده بود ملت واحدی از کشاورز و گله‌‌دار و شبان تحت اداره یک نفر پادشاه در آنجا تشکیل شود.
در صورتیکه موقعیت جغرافیایی یونان بگونه‌ایست که مانع شده است از اینکه مقر یک ملت واحد باشد بلکه آن را مجموعه ای از دول کوچک ساخته بود که برای امر معاش خود ناچار متوجه دریا بودند.
وانگهی مرد مقدونی حق نداشت اگر آدمی نکشته با دیگر مردان روی یک میز بنشیند مگر بدست خود لااقل‌گزاری کشته باشد.
از طرفی اختلافات و کشمکش‌هایی پیوسته بین این دول وجود داشت.
چنانکه فیلیپ پدر اسکندر در دوره جوانی مدت سه سال، بطور گروگان در تب، که آن زمان دولت نظامی مهم یونان بود بسر برد و بعد از این اسارت بود که موفق شد سپاهی بنام فلانژ تشکیل دهد در حالیکه آتن و تب با به قدرت رسیدن فیلیپ سخت مخالف بودند اما در جنگهایی که فیلیپ با قبایل مختلف کرد با دولت‌های تب و آتن که با هم متحد شده بودند وارد جنگ شد.
فیلپت فاتح شد و بعد تسخیر آتن و تب متوجه اسپارت گردید و آنجا را نیز به تصرف خود درآورد و بعد از این فتوحات بود که فیلیپ، خود را

  متن بالا فقط تکه هایی از محتوی متن پاورپوینت میباشد که به صورت نمونه در این صفحه درج شدهاست.شما بعد از پرداخت آنلاین فایل را فورا دانلود نمایید 

 


  لطفا به نکات زیر در هنگام خرید دانلود مقاله :  توجه فرمایید.

  • در این مطلب،محتوی متن اولیه قرار داده شده است.
  • به علت اینکه امکان درج تصاویر استفاده شده در ورد وجود ندارد،در صورتی که مایل به دریافت  تصاویری از ان قبل از خرید هستید، می توانید با پشتیبانی تماس حاصل فرمایید.
  • پس از پرداخت هزینه ،ارسال آنی مقاله یا تحقیق مورد نظر خرید شده ، به ادرس ایمیل شما و لینک دانلود فایل برای شما نمایش داده خواهد شد.
  • در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون بالا ،دلیل آن کپی کردن این مطالب از داخل متن میباشد ودر فایل اصلی این ورد،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد.
  • در صورتی که محتوی متن ورد داری جدول و یا عکس باشند در متون ورد قرار نخواهند گرفت.
  • هدف اصلی فروشگاه ، کمک به سیستم آموزشی میباشد.

دانلود فایل   پرداخت آنلاین 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورد باستان شناسی دوره اشکانیان