سورنا فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

سورنا فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله تحلیل روانی توبه

اختصاصی از سورنا فایل دانلود مقاله تحلیل روانی توبه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله تحلیل روانی توبه


دانلود مقاله تحلیل روانی توبه

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 13

 

تحلیل روانی توبه

توبه یعنی چه؟ ماهیت توبه از نظر روانی برای انسان چه حالتی است و از نظر معنوی برای انسان چه اثری دارد؟ در نظر بسیاری از ما توبه یک امر بسیار ساده ای است، هیچوقت به این فکر نیفتاده ایم که توبه را از نظر روانی تحلیل بکنیم. اساسا توبه یکی از مشخصات انسان نسبت به حیوانات است، یعنی انسان بسیاری ممیزات و مشخصات و کمالات و استعدادهای عالی دارد که هیچکدام از آنها در حیوانات وجود ندارد. یکی از این استعدادهای عالی در انسان، همین مسئله توبه است.

حقیقت توبه:

" توبه " بمعنی و مفهومی که انشاءالله برای شما شرح می دهم، این نیست که ما لفظ استغفرالله ربی و اتوب الیه را به زبان جاری کنیم، از مقوله لفظ نیست.

توبه یک حالت روانی و روحی و بلکه یک انقلاب روحی در انسان است که لفظ استغفرالله ربی و اتوب الیه بیان این حالت است، نه خود حالت، نه خود توبه، مثل بسیاری از چیزهای دیگر که در آنها لفظ، خودش، آن حقیقت نیست بلکه مبین آن حقیقت است.

اینکه ما روزی چندین بار می گوئیم استغفرالله ربی و اتوب الیه نباید خیال بکنیم که روزی چند بار توبه می کنیم. ما اگر روزی یک بار توبه واقعی بکنیم، مسلما مراحل و منازلی از قرب به پروردگار را تحصیل می کنیم.

تفاوتی میان جمادات و نباتات و حیوانات وجود دارد و آن اینست که جمادات این استعداد را ندارند که در مسیری که حرکت می کنند، خودشان از درون خودشان تغییر مسیر و تغییر جهت بدهند، مثل حرکتی که زمین به دور خورشید یا بدور خودش دارد، یا حرکاتی که همه ستارگان در مدار خودشان دارند، یا حرکت سنگی که از ارتفاع رها می شود و بطرف زمین می آید.

این مسلم و قطعی است، یعنی سنگی را که شما رها می کنید و در یک مسیر معین حرکت می کند، در همان مسیر و در همان جهت به حرکت خودش ادامه می دهد، تغییر مسیر و تغییر جهت از ناحیه درون این سنگ امکان پذیر نیست عاملی باید از خارج پیدا بشود تا مسیر این سنگ و این جماد را تغییر دهد، حال این عامل می خواهد مجسم باشد و یا از قبیل یک موج باشد. مثلا " آپلو " یا " لونا " را که به فضا می فرستند، از درون خودش هرگز تغییر مسیر نمی دهد.

مگر اینکه از خارج هدایتش بکنند که تغییر مسیر بدهد. ولی موجودات زنده از قبیل نباتات و حیوانات این استعداد را دارند که از درون خودشان تغییر مسیر بدهند، یعنی اگر به شرائطی برخورد کنند که با ادامه حیات آنها سازگار نباشد تغییر مسیر می دهند.

اما در مورد حیوانات بسیار واضح است، مثلا یک گوسفند یا یک کبوتر و یا حتی یک مگس وقتی حرکت می کند، همینقدر که مواجه می شود با یک مشکل، فورا مسیر خودش را تغییر می دهد و حتی ممکن است یک گردش صد و هشتاد درجه ای هم بکند، یعنی درست درخلاف جهت حرکت اولی خودش حرکت بکند.

حتی نباتات هم اینطور هستند، یعنی گیاهان هم در یک شرایط و حدود معین از درون خودشان خود را هدایت می کنند، مسیر خود را تغییر می دهند. ریشه یک درخت که در زیر زمین حرکت می کند و به سویی می رود، اگر به صخره ای برخورد کند، حالا رسیده یا نرسیده، خودش مسیرش را عوض می کند. همین قدر که بفهمد که جای رفتن نیست و راهی ندارد، مسیرش را تغییر می دهد. بدیهی است که انسان هم تا این حدود مثل گیاه و حیوان است، یعنی تغییر مسیر می دهد.

توبه برای انسان تغییر مسیر دادن است اما نه تغییر مسیر دادن ساده از قبیل تغییر مسیری که گیاه می دهد و یا تغییر مسیری که حیوان می دهد بلکه یک نوع تغییر مسیری که مخصوص خود انسان است و از نظر روانی و روحی کاملا ارزش تحلیل و بررسی و رسیدگی دارد.

" توبه " عبارتست از یک نوع انقلاب درونی، نوعی قیام، نوعی انقلاب از ناحیه خود انسان علیه خود انسان. از این جهت، از مختصات انسان است. گیاه تغییر مسیر می دهد ولی علیه خودش قیام نمی کند، نمی تواند قیام بکند، این استعداد را ندارد. همان طوری که میان گیاه و جماد این تفاوت هست که جماد از درون خود برای بقای خویش تغییر مسیر نمی دهد و این استعداد شگفت در نبات هست (در حیوان هم هست)، در انسان استعداد شگفت انگیزتری هست و آن اینکه از درون خودش بر علیه خودش قیام می کند. علیه خودش انقلاب می کند، واقعا انقلاب می کند، و قیام و انقلاب از دو موجود مختلف و متباین مانعی ندارد، مثلا در کشوری، عده ای زمام امور را در دست دارند، بعد عده دیگری علیه آنها قیام و انقلاب می کنند.

خوب، این مانعی ندارد، آنها افراد و اشخاصی هستند و اینها افراد و اشخاص دیگری. آنها به اینها ظلم و ستم کرده اند، اینها را ناراضی و عاصی کرده اند، سبب عصیان و انقلاب اینها شده اند، یکمرتبه اینها انقلاب می کنند و زمام کار را از دست طرف مقابل می گیرند و خودشان در جای آنها قرار می گیرند.

این مانعی ندارد، ولی اینکه در داخل وجود یک شخص قیام و انقلاب بشود. انسان خودش علیه خودش قیام بکند، چگونه است؟ مگر می شود یک شخص خودش علیه خودش قیام بکند؟ بله می شود.

آثار استغفار و توبه

توبه، بازگشت از گناه و استغفار و جبران گناه است. انسان به دلیل آزادی و اختیار و نیز نفس اماره، شیطان، غفلت و... دائم در معرض خطا و گناه قرار دارد.

اما مؤمنان و عاقلان چنانچه به هر دلیل (سهواً یا غفلتاً) آلوده به گناه شوند، سریعاً به خود می آیند و با توبه و انابه و جبران خطاهای گذشته، وجود خویش را از آثار گناه مبرا و پاک می سازند.

این مقاله نگاهی اجمالی به: توبه و استغفار و آثار توبه دارد. مطلب را با هم ازنظر می گذرانیم.

ضرورت و اهمیت بحث


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله تحلیل روانی توبه

دانلود مقاله درباره توبه تنها راه

اختصاصی از سورنا فایل دانلود مقاله درباره توبه تنها راه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 28

 

مقدمه

توبه به معنای برگشت است و لذا در قرآن هم به خدا نسبت داده شده و هم به انسان توبه به خدا یعنی برگرداندن لطف و رحمت خود بر بندگان و توبه انسان به معنای برگشت او از حالات و اعمال فاسد گذشته خود و لذا در هر توبه انسان دو توبه از خدا می بینیم به این بیان که اول خدا توبه می کند یعنی لطف خودش را به بندگان گناهکار بر می گرداند و با این لطف انسان متوجه بدی خود می شود و پس از این توجه، انسان هم توبه و از افکار و اعمال خودش پشیمان شده و بر می گردد پس از این حالت بار دیگر خدا لطف کرده وتوبه او را می پذیرد همانند پدری که لطف می کند و سرمایه ای را به فرزندش می بخشد و این فرزند در اثر همین سرمایه اجناسی تهیه می کند دوباره پدر همین اجناس فرزند را با قیمت چند برابر از پسرش می خرد که یک تجارت و سود فرزند میان دو لطف پدر قرار می گیرد.

ابعاد توبه

در حدیث بسیار عالی و جالبی از رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم توبه را در ابعاد گوناگون بیان می فرماید که ما متن حدیث را با کمی توضیح از خودمان در اینجا می آوریم :

« اَتَدرُونَ مَنِ التَّائِبُ؟ قَالُوا اللَّهُمَّ لَا» آیا می دانید توبه کننده حقیقی کیست؟ گفتند : نه. فرمود :

1-« اِذَا تَابَ العَبدُ وَ لَم یُرضِ الخُصَماءَ فَلَیسَ بِتائِبٍ» هرگاه انسان به زبان و دل توبه کند ولی طلبکاران و ستم کشیدگان را از خود راضی ننماید در حقیقت توبه نکرده است.

2-« مَن تابَ وَ لَم یَزِد فِی العِبادَهِ فَلَیسَ بِتائِبٍ» هر گاه توبه کند ولی به عبادتش چیزی اضافه نشود او هم توبه نکرده است.

3-« مَن تابَ وَ لَم یُغَیِّرُ لِباسَهُ فَلَیسَ بِتائِبٍ» هرگاه کسی توبه کند ولی در لباس و قیافه ظاهری او تغییراتی داده نشود باز هم توبه نکرده است.

4-« مَن تابَ وَ لَم یُغَیِّر رُفَقائَهُ فَلَیسَ بِتائِبٍ» هرگاه شخصی توبه کند ولی در مسائل اجتماعی روابط قبلی خود را با افراد فاسد همچنان ادامه دهد و آنانرا عوض نکندگویا اصلا توبه ای نکرده است.

5-« مَن تابَ وَ لَم یُغَیِّر مَجلِسَهُ فَلَیسَ بِتائِبٍ» هر گاه توبه کند لیکن در نشست و برخاست ها و دعوتها و پذیرائی های او چهره اسلامی مشاهده نشود باز هم توبه او اساسی نیست.

6-« مَن تابَ وَ لَم یُغَیِّر فِراشَهُ وَ وِسادَتَهُ فَلَیسَ بِتائِبٍ» هرگاه کسی توبه کند ولی در مسائل خانوادگی وزناشوئی و تربیت فرزند اخلاق و رفتار اسلامی نداشته باشد و در مسائل جنسی از راه انحرافی که رفته باز نگردد باز هم توبه نکرده است.

7-« مَن تابَ وَ لَم یُغَیِّر خُلقَهُ وَ نِیَّتَهُ فَلَیسَ بِتائِبٍ» هر گاه کسی توبه کند ولی در حالات روحی و فکری و قلبی و برخوردهای اجتماعی او تغییراتی داده نشود و به جای راضی کردن خدا به فکر راضی کردن این و آن باشد و تکبر و کینه وحسادت و بخل و ریاء را کنار نگذارد و انگیزه ها و هدف های مادی خود را به قصد قربت و اخلاص تبدیل نکند باز هم توبه او ریشه و اساس ندارد.

8-« مَن تابَ وَ لَم یَفتَح قَلبَهُ وَ لَم یُوَسِّع کَفَّهُ فَلَیسَ بِتائِبٍ» هرگاه توبه کند لیکن روحش باز و رویش گشاده نباشد بلکه همان تنگ نظری های قبلی را داشته باشد و همچنین دستش را از کمک به این و آن بسته نگاه دارد او هم توبه نکرده است.

9-« مَن تابَ وَ لَم یُقَصِّر اَمَلَهُ وَ لَم یَحفَظ لِسانَهُ فَلَیسَ بِتائِبٍ» هرگاه کسی توبه کند ولی از خیال پردازی های وهم انگیز و آرزوهای دور و دراز خویش دست برندارد و زبانش را از انواع تهمت ها و دروغ ها و غیبت ها و نیش ها و سوگندهای نابجا و گواهی دادن های ناروا و ناسزاها و شایعه سازی ها و یاوه گوئی ها و سخن چینی ها و .... باز ندارد او هم در حقیقت توبه ای نکرده است.

10-« مَن تابَ وَ لَم یُقَدِّم فَضلَ قُوتِهِ مِن بَدَنِهِ فَلَیسَ بِتائِبٍ» کسی که توبه کند ولی در مسائل اقتصادی و مصرف و توجه به محرومان وگرسنگان جامعه بی تفاوت باشد و حاضر نباشد کمی از تشریفات زندگی شخصی خود را در راه رفاه دیگران صرف نماید او هم توبه نکرده است.

سپس پیامبر عزیز اسلام بعد از بیان این ابعاد و آثار توبه سخن شریف خود را چنین ادامه می دهد :

« اذا استقام علی هذه الخصال فذاک التائب » هر گاه توبه کننده این صفات ده گانه را مراعات کرد توبه حقیقی کرده است.

شرائط و انواع توبه

همانگونه که برای هر نوع مرضی یک دوائی است برای هر نوع گناهی هم توبه ای است که مناسب با آن گناه باشد. مثلا توبه کتمان حقائقی که باید برای مردم گفته شودبه این است که انسان آن مسائل را با بیان رسا و گویا بیان نماید و لذا قرآن بعد از آنکه کتمان کنندگان را به سخت ترین نفرین ها تهدید می کند می فرماید :

« الا الذین تابوا و اصلحوا و بیّنوا فاولئک اتوب علیهم و انا التواب الرحیم » هر گاه افراد کتمان کننده توبه نمایند وخرابی ها را اصلاح و به جای کتمان های خود دست به بیان حقائق و افشاگری در مورد خود بزنند من لطف و رحمتم را بر آنان بر می گردانم و من توبه پذیر رحیمی هستم.

در این آیه چگونگی توبه با نوع گناه کاملا تناسب و سنخیت دارد. در قرآن شاید آیه ای نباشد که در کنار توبه وظیفه ای را بیان نکرده باشد مثلا مکرر در کنار جمله «تابوا» جمله «اصلحوا» هم آمده یعنی علاوه بر توبه و پشیمانی قلبی باید انسان توبه کننده خرابکاری های سابق خود را اصلاح نماید.

مثلا در کنار توبه منافقین وظائف متعددی بیان شده از جمله اینکه می فرماید : « الا الذین تابو و اصلحوا و اعتصموا بالله و اخلصوا دینهم لله فاولئک مع المؤمنین». گرچه منافقان در قعر دوزخند لیکن هرگاه توبه کنند و خرابیهای گذشته را اصلاح نمایند « و اصلحوا» و به جای چنگ زدن و وابستگی به شرق و غرب تنها به خدا متوسل شوند واعتصموا بالله و به جای گرفتن قانونی از این و آن و ایجاد یک مکتب التقاطی و درهم تنها از قانون خدا و سنت رسول الله صلی الله علیه و آله پیروی نمایند « و اخلصوا دینهم لله» آری اگر در کنار توبه به این وظائف عمل نمایند و نشان دهند که به راستی ما از راهی که رفته ایم به شدت پشیمانیم ما هم اینان را همراه مؤمنان قرار می دهیم. « فاولئک مع المؤمنین ». در بعضی آیات در کنار جمله «تابوا» جملات دیگری از قبیل « اقاموا الصلوه و آتوا الزکوه» آمده یعنی کسانی که توبه می کنند باید نماز را هم بپا دارند و هرگاه این مسلمان مدت ها نماز را رها کرده و یا سالها زکات خود را نمی پرداخته اکنون که توبه می نماید باید در مقام جبران گذشته ها بر آمده و نمازهای ترک شده را قضا و مالیات های نپرداخته را بپردازد. و در آیات دیگری می بینیم که در کنار توبه شرط عمل صالح و ایمان بیان شده است. کوتاه سخن آنکه توبه تنها با پشیمانی نیست بلکه باید هم حق مردم به مردم داده و هم حق خدا انجام گیرد و خرابی ها اصلاح وکتمان ها افشا و کفرها ایمان و شرک ها توحید تا توبه حقیقی صورت گیرد.

نکته جالب

تازه اگر تمام عبادات انجام گیرد و حقوق الهی و مردم پرداخت شود و پشیمانی قلبی هم صد در صد باشد لیکن در مسائل سیاسی واجتماعی انسان دچار لغزش باشد یعنی خط ولایت و رهبری او سالم نباشد تمام کارها و جبران ها و توبه ها نقش بر آب است.

گوشه ای از راههای توبه و جبران

در آیات قرآن و روایات برای آمرزش وجبران گناهان دستورات و رهنمودهائی رسیده که ما چند نمونه آن را بیان می کنیم.

1-کمک ها و صدقات پنهانی

« ان تبدوا الصدقات فنعمّا هی و ان تخفوها و تؤتوها الفقراء فهو خیرلکم و یکفّر عنکم من سیّئاتکم » اگر به فقرا آشکارا کمک کنید کار نیکوئی کرده اید ولی اگر همین صدقات را پنهانی انجام داده و رسیدگی به فقرا مخفیانه باشد برای شما بهتر و سبب می شود که گناهانتان محو شود.

2-هجرت وجهاد


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله درباره توبه تنها راه

مقاله نقش توبه در سقوط مجازات

اختصاصی از سورنا فایل مقاله نقش توبه در سقوط مجازات دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 80

 

قوه قضاییه جمهوری اسلامی ایران

دانشکده علوم قضایی و خدمات اداری

پروژه تحقیقاتی دوره کارشناسی

موضوع :

نقش توبه در سقوط مجازات

استاد راهنما:

جناب آقای دکتر ناصر قاسمی

استاد داور:

حجت الاسلام والمسلمین قبله ای

مقدمه

اگر بگویم قدرت و ریشة توبه، همپای پای گذاری آدمی بر روی کره خاکی است و عمری به درازای حیات بشری دارد می‌توان ادعا کرد، قلم را به مبالغه نیاورده‌‌ایم.

توبه را نه تنها از دیدگاهی صرفاً دینی و مذهبی، بلکه از منظر انسانی و عرفی نیز می‌توان به نظاره نشست. چرا که آدمی در گذرگاه زمان با صرف نظر از جامعه‌ای که به آن تعلق دارد و با قطع نظر از آداب و رسوم «سنت‌ها» اعتقادات و گرایشات فردی و اجتماعی عدول و احتراز و حتی انزجار از آنچه گذشته است و دوری از آنچه که با ارزیابی و سنجش‌های آدمی در حال انطباق نمی‌یابد، امری بدیهی و واقعیت مکرر است.

از سوی دیگر بازسازی جامعه بر مبنای معیارهای اسلامی و انسانی بدون بازسازی رفتار و شخصیت اعضای آن و بدون تربیت و اصلاح افراد امری غیرممکن و دور از واقعیت به نظر می‌رسد. در قلمرو اجتماع،‌ با اشخاصی که بر مبنای ارزشهای غلط تربیت شده و با آن خو گرفته اند، نمی توان جامعه‌ای سالم بنا کرد، لذا آمادگی و قابلیت و سلامت افراد از شرایط اولیه یک اجتماع سالم است.

توبه می‌تواند به عنوان بهترین روش در جهت نظارت بر خود و بازسازی خویش بر مبنای ارزشهای الهی و انسانی ایفای نقش نماید و شخصیت و رفتار انسان را طوری تغییر دهد که دگربار به سمت گناهان سوق پیدا نکند و همین امر در نهایت به اصلاح و تربیت فرد که هسته اولیه اصلاح ساختار جامعه است منجر شود.


دانلود با لینک مستقیم


مقاله نقش توبه در سقوط مجازات

نقش توبه در سقوط مجازات (تحقیق)

اختصاصی از سورنا فایل نقش توبه در سقوط مجازات (تحقیق) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

نقش توبه در سقوط مجازات (تحقیق)


نقش توبه در سقوط مجازات (تحقیق)

فرمت ورد

79 صفحه+ فهرست

 

نقش توبه در سقوط مجازات

 

فهرست مطالب

عنوان                                    صفحه

مقدمه................................ 1

فصل اول: مباحث عمومی و مبنایی

1-1- تعریف توبه ..................... 3

1-1-1- تعریف لغوی.................... 3

1-1-2- تعریف اصطلاحی توبه ............ 4

1-2- احکام و شرایط توبه ............. 4

1-2-1- شرایط پذیرش توبه ............. 5

1-2-1-1- عدم پذیرش توبه ای از افراد . 6

1-2-1-1-1- مشرف به موت .............. 6

1-2-1-1-2- کفار...................... 7

1-3- آثار توبه ...................... 8

1-3-1- آثار ثبوتی توبه .............. 8

1-3-2- آثار اثباتی توبه.............. 8

1-3-2-1- سقوط مجازات ................ 8

1-3-2-2- قبول شهادت ................. 10

1-3-2-3- عفو امام ................... 10

1-4- کیفیت احراز توبه با ملاحظه قواعد عمومی 11

1-4-1- علم قاضی و توبه .............. 12

1-4-1-1- توبه قبل از علم قاضی ....... 18

1-4-1-2- توبه بعد از علم قاضی ....... 22

1-4-2- مرور زمان و توبه ............. 24

1-4-2-1- تبیین موضوع ................ 26

فصل دوم: کیفیت توبه در مجازات‌ها

2-1- نقش توبه در حدود ............... 31

2-1-1- توبه قبل از دستگیری و اثبات جرم   32

2-1-2- توبه بعد از اقرار به جرم...... 33

2-1-3- توبه بعد از اثبات جرم با شهادت شهود  34

2-1-4- زنا........................... 35

2-1-5- لواط ......................... 37

2-1-6- مساحقه........................ 38

2-1-7- شرب خمر....................... 40

2-1-8- قوادی......................... 41

2-1-9- سرقت.......................... 42

2-1-10- قذف.......................... 44

2-1-11- محاربه....................... 49

2-2- توبه در تعزیرات ................ 50

2-2-1- تعریف تعزیر و اقسام آن........ 50

2-2-1-1- تعریف تعزیر................. 50

2-2-1-1-1- تعریف لغوی تعزیر ......... 50

2-2-1-1-2- تعریف اصطلاحی تعزیر ....... 51

2-2-1-2- اقسام تعزیر از نظر قانونگذار 52

2-2-1-3- تأثیر توبه در سقوط مجازات‌های تعزیری    53

2-2-1-4- بررسی فقهی تأثیر توبه ...... 54

2-2-1-4-1- مرتد...................... 54

2-2-1-4-2- ساب النبی................. 55

2-2-1-4-3- ساحر ..................... 56

2-2-1-4-4- آکل الربا................. 56

2-2-1-4-5- زندیق..................... 56

2-2-1-4-6- مکتسل الصلوه ............. 57

2-2-1-5- بررسی مواد قانونی ناظر به توبه در تعزیرات 57

2-2-1-5-1- توبه در جرایم علیه امنیت داخلی و خارجی موضوع مادة‌512.................................   57

2-2-1-5-2- توبه در جرایم علیه آسایش عمومی موضوع ماده 521..................................... 63

2-3- تأثیر توبه در جرایم منجر به قصاص و دیات 69

2-3-1- تأثیر توبه در جرایم منجر به قصاص 69

2-3-2- تأثیر توبه در جرایم منجر به دیات 70

نتیجه‌گیری و پیشنهاد.................. 71

فهرست منابع ......................... 76

 

 

مقدمه

اگر بگویم قدرت و ریشة توبه، همپای پای گذاری آدمی بر روی کره خاکی است و عمری به درازای حیات بشری دارد می‌توان ادعا کرد، قلم را به مبالغه نیاورده‌‌ایم.

توبه را نه تنها از دیدگاهی صرفاً دینی و مذهبی، بلکه از منظر انسانی و عرفی نیز می‌توان به نظاره نشست. چرا که آدمی در گذرگاه زمان با صرف نظر از جامعه‌ای که به آن تعلق دارد و با قطع نظر از آداب و رسوم «سنت‌ها» اعتقادات و گرایشات فردی و اجتماعی عدول و احتراز  و حتی انزجار از آنچه گذشته است و دوری از آنچه که با ارزیابی و سنجش‌های آدمی در حال انطباق نمی‌یابد، امری بدیهی و واقعیت مکرر است.

از سوی دیگر بازسازی جامعه بر مبنای معیارهای اسلامی و انسانی بدون بازسازی رفتار و شخصیت اعضای آن و بدون تربیت و اصلاح افراد امری غیرممکن و دور از واقعیت به نظر می‌رسد. در قلمرو اجتماع،‌ با اشخاصی که بر مبنای ارزشهای غلط تربیت شده و با آن خو گرفته اند، نمی توان جامعه‌ای سالم بنا کرد، لذا آمادگی و قابلیت و سلامت افراد از شرایط اولیه یک اجتماع سالم است.

توبه می‌تواند به عنوان بهترین روش در جهت نظارت بر خود و بازسازی خویش بر مبنای ارزشهای الهی و انسانی ایفای نقش نماید و شخصیت و رفتار انسان را طوری تغییر دهد که دگربار به سمت گناهان سوق پیدا نکند و همین امر در نهایت به اصلاح و تربیت فرد که هسته اولیه اصلاح ساختار جامعه است منجر شود.

 

 

 

 

1-1- تعریف توبه

1-1-1-تعریف لغوی

توبه از ماده «توب» می‌باشد: «توب‌»، «توبه» «متاب» همه به معنی رجوع و برگشتن می‌باشد. در قاموس و صحاح و اقرب الموارد ، قید معصیت را اضافه کرده و گفته‌اند: رجوع  از معصیت ولی رجوع مطلق صحیح است زیرا این درباره خدای تعالی نیز بکار رفته و در او رجوع از معصیت معنی ندارد. معنای توبه در زبان فارسی اگر چه تفاوتی با معنای توبه در زبان اصلی خویش ندارد ولی با عنایت به توانایی‌ها و چگونگی دستور زبان فارسی مشتقات بسیاری از آن در فارسی ساخته و امروزه کاربرد بیشماری دارند.

مصادر مرکبی چون «توبه دادن» «توبه شکستن» «توبه کار» «توبه کردن» از آن جمله‌اند. در این زبان از همین ریشه حاصل مصدر «توبه‌گری» و «توبه کاری» به کار برده می‌شود.

در شعر و ادب عرفانی فارسی زبانان توبه از واژه‌های پربسامدی است که در آثار ادباء و شعراء از قرون نخستین تا امروز جلوه می نماید.

1-1-2- تعریف اصطلاحی

بر اساس تعریفی که از توبه به عمل آمده است توبه عبارت است از «بازگشت از گناه و پشیمان شدن از نافرمانی خدا» ارکان اصلی آن سه چیز است: 1) علم به اینکه در گذشته نافرمانی خدا نمود. 2) پشیمان شدن از آن عمل 3) تصمیم به ترک آن در آینده و جبران گذشته. ترمینولوژی توبه را به ندامت از گناه دانسته است[1]. بدیهی است صحبت از گناه و نافرمانی خدا و پرداختن به موضوعاتی نظیر آثار ثبوتی گناه مثل عذاب اخروی و . . .  در علم حقوق شاید وجهی نداشته باشد. با این همه مشاهده کردید در تعاریف فوق از چنین واژه‌ ها و عباراتی استفاده شده است که نشان دهندة‌ تأثیرپذیری حقوق وضعی از حقوق اسلامی در این مورد است.

1-2- احکام و شرایط توبه

1-2-1- شرایط پذیرش توبه

در این زمینه روایات وارده از پیامبر اکرم (ص) و ائمه طاهرین (ع) به صورت روشنی به بیان ارکان و شرایط توبه می پردازد و به تفضیل آن را بیان می‌کند. پیامبر اکرم (ص)‌‌‌ می‌فرماید:

«توبه کننده باید اثر توبه را آشکار کند که در غیر این صورت تائب نخواهد بود. این آثار عبارتند از:

ا)‌راضی ساختن دشمن و کسانی که با آنها در حال نزاع و درگیری باشد 2) اعاده نمازهای فوت شده 3) تواضع بین مردم 4) دوری از شهوات 5) روزه گرفتن.[2]

به نظر می‌رسد چهار مورد ذکر شده در حدیث شریف مصادیق اصلاح عمل و عمل صالح باشد که به کرات در آیات فریضه از شرایط پذیرش توبه و صحت آن شمرده است.

در روایات دیگری امیرالمومنین علیه اسلام استغفار را از درجه علیین دانسته و برای آن 6 مرحله بر می‌شمارد،‌1) پشیمانی بر گذشته 2) تصمیم همیشگی بر عدم بازگشت به گناهان 3) ادای حقوق مردم 4) ادای فرائض و واجبات فوت شده 5) گوشت‌هایی که از راه گناه روییده است به  حزن و اندوه آب کند بگونه‌ای که پوست به استخوان بچسبد و دگر بار گوشت در بین آنها بروید. 6) همچنان که حلاوت و شیرینی کاذب معصیت و گناه را به تنش چشانده، همانگونه نیز الم و سخنی طاعت را بر تنش بچشاند. در این هنگام می‌توانی بگویی،‌ استغفرالله.[3]

1-2-1-1- عدم پذیرش توبه‌ ای از افراد:

گفته شده قبول توبه فضلی است الهی و خداوند بواسطة فضل و رحمت خویش آن را نسبت به افرادی که دارای تمامی شرایط توبه صحیح باشند دریغ نمی‌کند و آن هنگام که تائب،‌ موفق به انجام توبه‌ای حقیقی گردد،‌ خداوند توبه‌اش را می‌‌پذیرد.

در قرآن کریم، خداوند در آیاتی،‌ وعید عدم پذیرش توبه دو دسته از افراد را داده و نسبت به آنان انذار کرده است . ظاهراً این «عدم قبولی» کاشف از عدم انجام  توبه‌ای واقعی از سوی دو دسته مذکور و نبود تمامی شرایط توبه صحیح در آنهاست.

1-2-1-1-1- مشرف به موت

در سورة‌ نساء آمده است، «و لیست التوبه للذین یعملون السیئات حتی الذا خصر احدهم الموت قال انی تبت الان . . .» [4] در تفسیر المیزان ذیل آیه مذکور اینگونه آمده: «وقتی گناهکار به مرگ خود نزدیک می‌ شود- در اثر دیدن و زو و بال اعمال ننگین از کردة‌ خویش پشیمان می‌شود و از آنچه کرده بیزاری می‌جوید. اما ندامت به سبب حقیقت ندامت نیست و از طبیعت و هدایت فطرتش نادم نشده، بلکه حیله‌ای است که نفس شریر و حیله گرش برای  نجاتش اندیشیده به دلیل آنکه اگر فرضاً از آن و بال مخصوص نجات یابد و مثلاً مرگش فرا نرسد و بیماریش بهبود یابد دوباره به همان لجاج و عنادش و به همان اعمال زشتش برمی‌‌گردد»

باید این نکته را توجه نمود که اصولاً هیچ عملی بعد از رویت مرگ و در حالت احتضار به تصریح خداوند در قرآن قبول نمی‌شود و مورد منحصر در عدم قبولی توبه نیست به این آیه توجه کنید: «یوم یاتی بعض آیات ربک لاینفع نفساً ایمانها» [5] در این آیه خداوند می فرماید: «ایمان کسانی را که در دنیا و در حالت اختیار ایمان نیاورده‌اند در روز رستاخیز نمی‌پذیرد و یا در آیة « و انفقوا من ما رزقناکم من قبل این یاتی احدکم الموت»[6] از مفهوم آیه فهمیده می‌شود که صدقه هنگام رویت مرگ مفید فایده نیست. بطور کلی از آیات مذکور استفاده می‌شود که هنگام مشاهده مرگ و عذاب الهی نه پشیمانی فضیلت است و نه ایمان موجب تکامل، و نه صدقه وسیله تقاخر،‌ در این حالت هر عملی بلاثر است و بی فایده.

1-2-1-1-2- کفار

گروه دیگری که خداوند عدم غفران را متوجه آنان نموده است مشرکان هستند و قابل ذکر اینکه لحن خطاب در این آیات بسیار شدید تر از دسته اولی می‌باشد.

« ان الذین کفروا بعد ایمانهم ثم از داد و کفروا لن تقبل توبتهم و اولئک هم الظالمون»[7]

1-3- آثار توبه

در قرآن آثار متعددی برای توبه آمده است که قابل تفکیک به آثار ظاهری و اثباتی و آثار ثبوتی و باطنی هستند لذا برای توضیح بیشتر مطلب و ساختن بستری مناسب برای تشریح و گسترش موضوع بحث درد و بند آثار اثباتی توبه و آثار ثبوتی توبه مورد بررسی قرار می‌‌گیرد.

1-3-1- آثار ثبوتی توبه

منظور از آثار ثبوتی توبه آثار و نتایجی است که مربوط به عالم معنی و بعضاً دنیای آخرت می‌‌شود و قابل عرضه در هشت قسمت می‌باشند که عبارتند از : دوستی خداوند، تبدیل سیئات به حسنات بهره‌گیری از دعای فرشتگان،‌ خلو در بهشت، طول عمر ، رفع نگرانی، مانع نزول عذاب و عامل سعادت .

 

1-3-2- آثار اثباتی توبه


[1] - محمد جعفر جعفری لنگرودی،‌ مبسوط در ترمینولوژی حقوق،‌ جلد دوم، چاپ اول،‌ تهران،‌ کتابخانه گنج دانش،‌ 1378، ص 1451

[2] - محمد باقربن محمد تقی مجلسی، بحارالانوار،‌ جلد ششم،‌ تهران، اسلامیه، 1364، ص /25.

[3] - همان، ص / 32 .

[4] - سوره مبارکه نساء، آیه 18.

[5] - سوره مبارکه انعام، آیه 158.

[6] - سوره مبارکه منافقون،‌ آیه 10.

[7] - سوره مبارکه آل عمران، آیه 90.


دانلود با لینک مستقیم


نقش توبه در سقوط مجازات (تحقیق)

تحقیق درمورد َسوره توبه

اختصاصی از سورنا فایل تحقیق درمورد َسوره توبه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 39

 

َسوره توبهََمقدمهاین سوره داراى 129 آیه است که همه در ((مدینه )) نازل شده

 

تفسیر نمونه جلد 7 صفحه 271

توجه به چند نکتهتوجه به این نکات قبل از تفسیر سوره لازم است :1 - نامهاى این سورهمفسران براى این سوره نامهاى زیادى که بالغ برده نام مى شود ذکر کرده اند، که از همه معروفتر ((برائت )) و ((توبه )) و ((فاضحه )) است ، و هر یک از این نامها دلیل روشنى دارد، نام برائت به این جهت بر این سوره گذارده شده که آغاز آن برائت و بیزارى خداوند از مشرکان پیمان شکن است .و ((توبه )) به این خاطر است که در این سوره سخن از ((توبه )) فراوان به میان آمده ، و نامگذارى به ((فاضحه )) به جهت آن است که آیات مختلفى از آن موجب رسوائى و فضاحت منافقان و پردهبردارى از روى اعمالشان بوده است .2 - تاریخچه نزول سورهاین سوره آخرین سوره یا از آخرین سوره هائى است که بر پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) در مدینه نازل گردید، و همانگونه که گفتیم داراى 129 آیه است .آغاز نزول آن را در سال نهم هجرت مى دانند، و مطالعه آیات سوره نشان مى دهد که قسمتى از آن پیش از جنگ تبوک ، و قسمتى به هنگام آمادگى براى جنگ ، و بخش دیگرى از آن پس از مراجعت از جنگ نازل شده است .از آغاز سوره تا آیه 28 قبل از فرا رسیدن مراسم حج نازل گردیده ، و همانطور که شرح آن به خواست خدا خواهد آمد، آیات آغاز این سوره که پیرامون وضع باقیمانده مشرکان بود در مراسم حج به وسیله امیر مؤ منان على (علیه السلام ) به مردم ابلاغ شد.

 

تفسیر نمونه جلد 7 صفحه 272

3 - محتواى سورهاز آنجا که این سوره به هنگام اوج گرفتن در جزیره عرب و پس از در هم شکسته شدن آخرین مقاومت مشرکان نازل گردیده ، محتواى آن داراى اهمیت ویژه و فرازهاى حساسى است .قسمت مهمى از آن پیرامون باقیمانده مشرکان و بت پرستان و قطع رابطه با آنها، و الغاء پیمانهائى است که با مسلمانان داشتند (بخاطر نقض مکرر این پیمانها از طرف آنان ) تا بقایاى بت پرستى براى همیشه از محیط اسلام بر چیده شود.و از آنجا که با گسترش اسلام و در هم شکسته شدن صفوف دشمنان عده اى تغییر چهره داده ، خود را در صفوف مسلمانان جاى دادند، تا در فرصت مناسب به اسلام ضربه کارى زنند، قسمت مهم دیگرى از این سوره از منافقان و سرنوشت آنان سخن مى گوید، و به مسلمانان شدیدا هشدار مى دهد و نشانه هاى منافقان را بر مى شمرد.بخش دیگرى از این سوره پیرامون اهمیت جهاد در راه خدا است ، زیرا در این موقع حساس غفلت از این موضوع حیاتى باعث ضعف و عقب نشینى و یا شکست مسلمانان مى شد.بخش مهم دیگرى از این سوره به عنوان تکمیل بحثهاى گذشته از انحراف اهل کتاب (یهود و نصارى ) از حقیقت توحید، و انحراف دانشمندانشان از وظیفه رهبرى و روشنگرى سخن مى گوید.و نیز در آیات دیگرى به تناسب بحثهاى مربوط به جهاد، مسلمانان را به اتحاد و فشردگى صفوف دعوت مى کند و متخلفین یعنى افراد سست و تنبلى که به بهانه هاى مختلف شانه از زیر بار وظیفه جهاد تهى مى کردند شدیدا سرزنش و ملامت و به عکس از مهاجرین نخستین و سایر مؤ منان راستین مدح و ستایش

 

تفسیر نمونه جلد 7 صفحه 273

مى کند.و از آنجا که جامعه گسترده اسلامى در آن روز نیازهاى مختلفى پیدا کرده بود، که مى بایست بر طرف گردد، به همین مناسبت بحثى از زکات ، و پرهیز از تراکم و کنز ثروت ، و لزوم تحصیل علم ، و وجوب تعلیم افراد نادان را یاد آور مى شود.علاوه بر مباحث فوق ، مباحث دیگرى مانند داستان هجرت پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم )، مساءله ماههاى حرام که جنگ در آن ممنوع است ، موضوع گرفتن جزیه از اقلیتها و امثال آن به تناسب مطرح گردیده است .4 - چرا این سوره بسم الله ندارد؟پاسخ این سؤ ال را چگونگى شروع این سوره به ما مى دهد، زیرا این سوره در واقع با اعلان جنگ به دشمنان پیمان شکن ، و اظهار برائت و بیزارى و پیش گرفتن یک روش محکم و سخت در مقابل آنان آغاز شده است ، و روشنگر خشم خداوند نسبت به این گروه است و با ((بسم الله الرحمن الرحیم )) که نشانه صلح و دوستى و محبت و بیان کننده صفت رحمانیت و رحیمیت خدا است ، تناسب ندارد.این موضوع در روایتى از على (علیه السلام ) نقل شده است .گروهى نیز معتقدند چون این سوره در حقیقت دنباله سوره انفال است ، زیرا در سوره انفال پیرامون پیمانها سخن گفته شده ، و در این سوره پیرامون الغاى پیمانهاى پیمانشکنان بحث شده ، لذا بسم الله در میان این دو ذکر نشده است .

 

تفسیر نمونه جلد 7 صفحه 274

روایتى نیز در این باره از امام صادق (علیه السلام ) نقل شده است .و هیچ مانعى ندارد که علت ترک ((بسم الله )) هر دو موضوع باشد، که به یکى در روایت نخست و به دیگرى در روایت دوم اشاره شده است .5 - فضیلت و سازندگى این سورهدر روایات اسلامى اهمیت خاصى به تلاوت این سوره و سوره انفال ، داده شده است ، از جمله در روایتى از امام صادق (علیه السلام ) مى خوانیم که فرمود: ((من قراء برائة و الانفال فى کل شهر لم یدخله نفاق ابدا و کان من شیعة امیر المؤ منین حقا)): ((کسى که سوره برائت و انفال را در هر ماه بخواند روح نفاق در او داخل نمى شود و از پیروان راستین على (علیه السلام ) خواهد بود)).بارها گفته ایم اهمیت فوق العاده اى که در روایات به خواندن سوره هاى مختلف داده شده نه به این معنى است که خواندن بدون اندیشه و عمل سبب مى شود که به طرز خارق العاده اى این آثار آشکار شود، و فى المثل کسى که الفاظ برائت و انفال را بدون کمترین فهم معنى آنها بخواند از نفاق بیگانه و در صف شیعیان راستین قرار خواهد گرفت ، بلکه اینها در حقیقت اشاره به محتواى سوره و اثر سازنده آن در تربیت فرد و اجتماع است ، که آنهم بدون فهم معنى و آمادگى براى عمل ممکن نیست ، و از آنجا که صفوف مؤ منان راستین و منافقان و خطوط اصلى زندگى آنان در این دو سوره به طرز واضحى مشخص شده ، و براى آنها که مرد عملند نه سخن ، راه را کاملا روشن ساخته است ، بنابر این تلاوت آنها به ضمیمه فهم محتوا و پیاده کردن آن در زندگى ، این اثر فوق العاده را دارد و آنها که به قرآن و آیات نورانیش همانند یک افسون مى نگرند در حقیقت از روح این کتاب تربیتى و انسانساز بیگانه اند.

 

تفسیر نمونه جلد 7 صفحه 275

اهمیت نکات مختلفى که در این سوره به آن اشاره شده بقدرى زیاد است که از پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) نقل شده که فرمود سوره برائت و توحید با هفتاد هزار صف از صفوف ملائکه بر من نازل گردید و هر کدام اهمیت این دو سوره را توصیه مى کردند!6- یک واقعیت تاریخى که بعضى سعى دارند آنرا بپوشانندتقریبا تمام مفسران و مورخان اتفاق نظر دارند که هنگامى که این سوره - یا آیات نخستین آن - نازل شد و پیمان هائى را که مشرکان با پیامبر اسلام (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) داشتند لغو کرد پیامبر اسلام (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) براى ابلاغ این فرمان آن را به ابو بکر داد تا در موقع حج در مکه براى عموم مردم بخواند سپس آن را گرفت و به على (علیه السلام ) داد و على (علیه السلام ) ماءمور ابلاغ آن گردید و در مراسم حج بهمه مردم ابلاغ کرد گرچه جزئیات و شاخ و برگ آن را متفاوت نقل کرده اند ولى توجه به چند نکته زیر مى تواند حقیقتى را براى ما روشن سازد:1 - ((احمد حنبل )) پیشواى معروف اهل سنت در کتاب ((مسند)) خود از ((ابن عباس )) چنین نقل مى کند که پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) فلان شخص را (منظور ابو بکر است که از روایات آینده روشن مى شود) فرستاد و سوره توبه را به او داد (تا به مردم به هنگام حج ابلاغ کند) سپس على (علیه السلام ) را به دنبال او فرستاد و آن را از او گرفت و فرمود ((لا یذهب بها الا رجل منى و انا منه )): ((ابلاغ این سوره تنها به وسیله کسى باید باشد که او از من است و من از اویم )).2 - و نیز در همان کتاب از ((انس بن مالک )) نقل مى کند که پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) سوره برائت را با ابوبکر فرستاد اما هنگامى که به ((ذى الحلیفه )) (نام دیگرش مسجد شجره است که در یک فرسخى مدینه قرار دارد) رسید فرمود:

 

تفسیر نمونه جلد 7 صفحه 276

((لا یبلغها الا انا او رجل من اهل بیتى فبعث بها مع على )):((این سوره را جز خودم یا کسى که از خاندان من است نباید ابلاغ کند. سپس آنرا با على (علیه السلام ) فرستاد)).3 - و نیز در همان کتاب به سند دیگر از على (علیه السلام ) نقل مى کند که پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) هنگامى که سوره برائت را با او فرستاد على (علیه السلام ) عرض کرد اى پیامبر خدا! من خطیب و سخنور نیستم ، پیامبر فرمود چاره اى جز این نیست ، که یا من آنرا باید ببرم یا تو، على (علیه السلام ) گفت : اکنون که چنین است من مى برم ، پیغمبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) فرمود: ((انطلق فان الله یثبت لسانک و یهدى قلبک )): ((برو که خداوند زبان تو را ثابت مى دارد و قلب تو را هدایت مى کند)) سپس پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) دستش را بر دهان على (علیه السلام ) گذارد (تا به برکت آن زبانش گویا و فصیح گردد).4 - ((نسائى )) پیشواى مشهور اهل سنت در کتاب ((خصائص )) از ((زید بن سبیع )) از على (علیه السلام ) چنین نقل مى کند که پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) سوره برائت را با ابوبکر به سوى اهل مکه فرستاد، سپس او (على (علیه السلام ) را به دنبال وى فرستاد و گفت نامه را از او بگیر و به سوى مکه برو، على (علیه السلام ) در راه به ابو بکر رسید و نامه از او گرفت ، ابوبکر محزون بازگشت و به پیامبر عرض کرد: انزل فى شى ؟ آیا درباره من آیه اى نازل شده ؟ (که مرا از این کار عزل کردى ) پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) فرمود نه ، ((الا انى امرت ان ابلغه انا او رجل من اهل بیتى )): ((من ماءمور شدم که یا خودم آنرا ابلاغ کنم یا مردى از


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورد َسوره توبه