سورنا فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

سورنا فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود شش گام موثر در مدیریت بحران

اختصاصی از سورنا فایل دانلود شش گام موثر در مدیریت بحران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 3

 

شش گام موثر در مدیریت بحران مترجم: مسلم متولی حبیبیمنبع: JOURNAL OF BUSINESS STRATEGY, 2004

چکیده

امروزه مدیریت بحران یک بخش اساسی از مدیریت استراتژیک است. قبل از تعقیب هرگونه اهداف بلند، مدیریت بحران برای تضمین ثبات و موفقیت مستمر یک سازمان ضروری است. اساسا سازمانهایی که در معرض بحران قرار دارند به آمادگی بیشتری در برابر آن نیاز دارند. مدیریت بحران موثر نیازمند یک رویکرد منظم و نظام مند است که مبتنی بر هوشیاری، حساسیت مدیریتی و یک درک خوب از اهمیت برنامه ریزی دقیق و آمادگی سازمانی است. این مقاله پیشنهاد می کند که شش گام اصلی می تواند برای آمادگی بیشتر یک سازمان در برابر بحران برداشته شود.

مقدمهتنها چیزی که امروزه در دنیای کسب وکار روشن و مشخص است این است که مدیران باید برای عدم اطمینان آماده باشند. بحرانها رویدادهای ناگواری هستند که می توانند باعث افول سازمان شوند. حوادث 11 سپتامبر نشان دادند که ما هیچ گاه نمی توانیم آسوده باشیم. درمواقع بحرانی خودشیفتگی و رضایتمندی از خود نمی تواند مدیران را در تصمیم گیری اثربخش یاری کند، بلکه تنها آنها را آشفته خواهدساخت. مدیرانی که در شناسایی بحران کوتاهی می کنند و هیچ برنامه ریزی برای آن ندارند، هنگام بحران دچار گرفتاریهای شدیدی خواهندشد.گام اول: مواجهه با بحران: روبرو شدن با بحران، پرداختن به هر اقدامی است که برای کاهش خسارت و زیان ناشی از بحران ضروری است. برخی سازمانها از قبل اقدام به تدوین یک برنامه مدیریت بحران (CRISIS MANAGEMENT PLAN=CMP) کرده اند که به مدیران امکان واکنش مطلوب را می دهد. سازمانهایی که چنین اقدامی نکرده اند، احتمالا دچار ضرر و زیان بیشتری می شوند چون مدیران آنها برنامه مدیریت بحران را تدوین نکرده اند.برای نمونه درمورد فاسدشدن یک محصول، برنامه مدیریت بحران ممکن است رویه های بسیار مطلوبی را برای فراخوانی کالای معیوب فراهم سازد و با مشتریان، کارکنان، نمایندگان و سایر ذینفعان ارتباط برقرار کند. از این رو بدون بهره مندی از منافع یک برنامه مدیریت بحران، مدیران دچار چالشهای زیادی در فرایند مواجهه با بحران خواهندشد. همچنین آنها باید فشار زیادی را از لحاظ احساسی و فیزیکی تحمل کنند. این هم درست نیست که گفته شود یک برنامه مدیریت بحران همه مسایل را حل خواهدکرد، اما در اکثر موارد، مواجهه با بحران با کمک یک برنامه مدیریت بحران، فشار ناشی از آن را حداقل قابل تحمل خواهدکرد. بدیهی است که درهرحال یک سازمان (اعم از اینکه برنامه مدیریت بحران داشته باشد یا نه)، چنانچه دچار بحران شود، راه گریزی از آن نخواهد داشت.مدیران سازمان باید با بحران روبرو و بر آن چیره شوند. آنها باید میزان حمایت مردم و همچنین دارائیهای ارزشمند سازمان شامل دارائیهای ناملموس نظیر حسن نیت و تصویر ذهنی از سازمان را اندازه گیری کنند. از همه مهمتر، آنها باید در مقابل بحران با شجاعت، اراده محکم و تعهد، متانت و پشتکار واکنش نشان دهند. مدیریت خوب بحران می تواند تا حد زیادی باعث تسهیل در مواجهه با بحران و رهایی از خطر شود. متاسفانه مدیران ضعیف ممکن است بحران را خوب درک نکنند و سازمانهای خود را در معرض خطرات بیشتری قرار دهند. یک نمونه در این زمینه بحران شرکتهای کوکاکولا در بلژیک در سال 1999 است.گام دوم: بازاندیشی: بعداز بررسی یک بحران ازطریق مواجهه با آن، مدیران برای جبران خستگی روحی و روانی ناشی از این فشار نیازمند یک وقفه (تجدید قوا) هستند. اما این وقفه نباید بیش از حد طولانی باشد. این وقفه فرصتی است تا مدیران مناسبترین پاسخها را برای پرسشهای ذیل بیابند:1 – چه چیزی و چگونه اتفاق افتاده است؟2 – علت این واقعه چیست؟3 – چرا به این شکل رخ داده است؟بازاندیشی یافتن مقصر یا سپربلا نیست. از لحاظ یادگیری، بازاندیشی درواقع به درک اشتباهات گذشته و یافتن دلسوزانه یک روش بهتر و جلوگیری از تکرار اشتباهات در آینده اشاره دارد. خسارات ناشی از بحران را باید کاملا ارزیابی کرد تا اهمیت و اثر منفی آن برای سازمان مشخص شود.اغلب چنین ارزیابی می تواند درسهای مهمی را درباره نتایج نادیده انگاشتن مدیریت بحران در برداشته باشد. در سازمانی که برنامه مدیریت بحران در واکنش به بحران اجرا می شود، بازاندیشی به معنای نگاه عمیق به برنامه مدیریت بحران برای آزمون مجدد اثربخشی آن است. زمینه های آسیب پذیری که ممکن است به صورت ظاهری موردبررسی قرار گرفته یا کاملا حذف نشده باشند، در برنامه مدیریت بحران می تواند مشخص شود.بازاندیشی با پرداختن به این مسایل، اساس و شالوده ای را برای تلاشهای موردنیاز به منظور تقویت ظرفیتهای سازمانی در یادگیری و جلوگیری از بحران ایجاد می کند.گام سوم: برنامه نوسازی: اگر مدیران به اصل بهبود مستمر اعتقاد نداشته باشند، بازاندیشی توجه آنها را به بررسی روش آمادگی سازمانی دربرابر بحران جلب می کند. از این رو بعد از بازاندیشی نوسازی روشها به عنوان گام منطقی بعدی انجام می گیرد. اگر برنامه مدیریت بحران موجود نباشد، مسلما باید به جعبه ابزار مدیریت افزوده شود. برخی مخالفان سرسخت در سازمان ممکن است قبل از بحران، بر معرفی یک برنامه مدیریت بحران رسمی پافشاری کنند. پیامد بحران و شاهد موجود در مورد اثرات مخرب آن، قدرت زیادی را در متقاعدساختن مدیران فراهم می آورد تا مخالفان برنامه مدیریت بحران را به موافقان آن تبدیل کنند. ازسوی دیگر، چنانچه از قبل یک برنامه مدیریت بحران موجود باشد باید موردبازبینی قرار گیرد تا درسهای آموخته شده از بحرانهای پایان یافته مدنظر قرار گیرد. برنامه مدیریت بحران مستلزم به روزرسانی است و تغییرات صورت گرفته باید به سرعت به اطلاع تمام کارکنان درگیر در برنامه مدیریت بحران سازمان برسد. برنامه نوسازی روشها مستلزم آن است که مدیران و همکاران آنان که ایده مشترکی درمورد بهبود مستمر دارند، نقش مدافعان تغییر را ایفا کنند. اگر مدیران این نقش را به خوبی ایفا کنند، و همکاری همفکران و سایر همکاران (مخالفان) را فراهم سازند، تغییرات مثبتی ایجاد خواهدشد و درنتیجه این تغییرات مثبت، سازمان قوی تر شده و کمتر آسیب پذیر خواهدبود.گام چهارم: احساس بحران: هدف اصلی احساس، یافتن نشانه های اولیه خطر یک بحران بالقوه است. درحقیقت این مرحله تحت نظر گرفتن محیط های داخلی و خارجی یک سازمان است. تجزیه وتحلیل نقاط قوت و ضعف، فرصتها و تهدیدات (STRENGTHS, WEAKNESSES, OPPORTUNITIES AND THREATS=SWOT) به بررسی دقیق محیط عمومی و تشخیص روندهای هشداردهنده ای که ممکن است سازمان را تهدید کند، کمک خواهدکرد. اگر مدیران هشیار باشند، فرصت خوبی وجود دارد که آنها را قادر خواهدساخت تا نشانه هایی را شناسایی کنند که خبر از بحران می دهند. اگرچه پیش بینی یک بحران علم دقیقی نیست ولی باید به عنوان یک بخش اساسی از برنامه ریزی بحران یک سازمان مدنظر قرار گیرد. احساس در پیش بینی دقیق تر بحران از این جهت که لازم است مدیران چشم و گوششان را به خوبی بازنگه دارند و از این رو احتمال احساس نشانه های اولیه بحران را افزایش دهند، نقش مهمی ایفا می کند.به علاوه مدیران می توانند دو روش دیگر را برای افزایش موفقیت در احساس بحران به کارگیرند. در روش اول، آنها ممکن است بخواهند تکنیک مدیریت ازطریق قدم زدن را اجرا کنند. این امر امکان تماس نزدیک تر با سایر افراد در سازمان را فراهم می آورد. صحبت کردن و گوش کردن به صحبتهای زیردستان و همکاران، بویژه آنهایی که در خط مقدم کار می کنند (مثل کارکنان فروش) ایده های بیشتر و بهتری را راجع به سناریوهای مختلف بحران که ممکن است سازمان با آن روبرو شود، برای مدیران فراهم می آورد.روش ارزشمند دوم، کار شبکه ای است. وقتی که مدیران درانجام امور بیشتر مشارکت کنند و همکاری بیشتری ایجاد شود، می توانند از منافع حاصل از دسترسی بیشتر به اطلاعات گرانبها بهره مند شوند. کار شبکه ای تماس‌های بیرونی یک مدیر را گسترش داده و احتمال بهره برداری موفقیت آمیز از منابع حیاتی اطلاعات مرتبط با بحران را که ممکن است در غیر این صورت موردتوجه قرار نگیرد، افزایش می دهد.گام پنجم: مداخله و اقدام: احساس و درک علائم بحران در شرایطی که نشانه های اولیه خطر به قدری روشن است که قابل چشم پوشی نیست، ممکن است مدیران را ناچار به مداخله کند. بررسی مجدد این نشانه ها، مشاوره با کارشناسان و ارزیابی همه عوامل مرتبط با ریسک برای اطمینان از اینکه این نشانه ها نمی توانند به بحران منجر شوند، برای مدیران حائزاهمیت است.بدیهی است توان ادراک و تحلیل مدیران در دستیابی آنها به نتیجه نهایی از اهمیت زیادی برخوردار است. هرگاه مدیران اطمینان یافتند که مداخله روش مناسبی است، باید استراتژی مداخله موردنظرشان را به سرعت و به موقع به اجرا درآورند. بهترین استراتژی آن است که مانع از رشد یک بحران بالقوه شده و آن را به طور ریشه ای مهار کنند.نمونه اخیر درمورد استراتژی مداخله اثربخش، استفاده سنگاپور از قرنطینه برای کنترل اپیدمی سندرم تنفسی شدید در سال 2003 است. وقتی مقامات ارشد دولتی در سنگاپور اثر فاجعه آمیز ویروس سارس بر روی اقتصاد کشور را مشاهده کردند، تصمیم فوق العاده ای را برای قرنطینه صدها نفر اتخاذ کردند که گمان می رفت درمعرض این ویروس قرار گرفته باشند. این اقدام متهورانه نشان داد که یک گام درست برداشته شده، به طوری که به زودی سنگاپو از لیست مناطق دارای ویروس سارس در سازمان بهداشت جهانی خارج شد.اگر بحرانها مهار نشوند، اگرچه در مراحل اولیه شکل گیری باشند، تمایل به توسعه پیدا می کنند و به قدری افزایش می یابند که غیرقابل کنترل و مرگ آور می شوند. مداخله مسلما یک مرحله مشکل در مدیریت بحران است. اگرچه مداخله یک گام ضروری است، چنانچه مدیران بخواهند سازمانهایشان را سریعا از دام یک بحران درحال گسترش در امان بدارند، اساسا به منابع بیشتری برای غالب شدن بر آن نیاز خواهند داشت.گام ششم: اقدامات نهایی آخرین اقدام در مواجهه با بحران: افرادی که نزدیک رودخانه ای که گاها با طغیان همراه است، زندگی می کنند، با کیسه های شن به عنوان روش کنترل سیل آشنا هستند. وقتی برای متوقف ساختن طغیان آب دیگر کاری نمی توان انجام داد، یک سیل در راه است و کیسه های شن ممکن است تنها راه حفظ خانه ها و جلوگیری از ویرانی باشد. همچنین وقتی اقدامات مداخله جویانه قادر به مهار یک بحران ابتدایی نیست، به عنوان آخرین اقدام باید از همه امکانات سازمان بهره برد.سازمانی که دارای یک برنامه مدیریت بحران است، برنامه خود را به اجرا درآورده و همه اعضای تیم مدیریت بحران را در آماده باش کامل قرار می دهد. همه منابع پشتیبانی (کمکی) شامل پرسنل و تجهیزات باید در حالت آماده باش باشد.

نتیجه گیریبدیهی است که مدیران نمی توانند در برابر همه نوع بحران آمادگی داشته باشند. با این حال اگر آنها به مدیریت بحران به عنوان یک بخش جدانشدنی از مسئولیت مدیریت استراتژیک خود معتقد باشند، احتمال اینکه سازمانهایشان گرفتار بحران شود تاحد زیادی کاهش می یابد. توجه به مدیریت بحران و ارتباط آن با برنامه ریزی تکنیکی و عملیاتی بسیار مهم است.در تحلیل نهایی مدیریت بحران ضامن بقا و شکوفایی بلندمدت یک سازمان است. رویکرد شش مرحله ای پیشنهاد شده در این مقاله به مدیران کمک خواهدکرد تا مهارتهای تصمیم گیری خود در مدیریت بحران را توسعه داده و اهمیت نقش مدیریت بحران در فرایند مدیریت استراتژیک را درک کنند.

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود شش گام موثر در مدیریت بحران

تحقیق درباره شش سی ما

اختصاصی از سورنا فایل تحقیق درباره شش سی ما دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 25

 

اقتصاد DFSS – کیفیت بازرگانی – شش سیگما: لغات کلیه ی یک معامله درمورد پیش قدمی شش سیگما GE نوشته شده است. در حقیقت آن در روابط به سمت نابودی پیش رفته است. به هرحال تاکنون بعضی از مواد منتشر شده در مورد تجربه های شش سیگما GE درست شده است، بعضی ها از منابع دستی ثانویه به سومیه قابل سوال نوشته شده است وبه به شدت در زمان نام کلسنی اشاره شده است. جذاب ولی داستان وتخیل مخض هدف این گزارش گسترش یک حساب دسته اول وشخصی از تلاشهای شش سیگما GE ، از آن ابتدا می باشد. همه نظرات بیان شده نظرات شخصی مولف است ونباید با سمینار GE ترکیب شود.

معرفی: یک معامله در مورد پیش قدمی شش سیگما عمومی الکتریکی نوشته شده است. در حقیقت به سوی نابودی پیش رفته است شدیدا در اواسط . به هر حال تاکنون بعضی از مواد منتشر شده در مورد تجربه های سیگما شش GE درست شده است، بعضی ها از منابع دستی ثانویه یا سومیه قابل سوال نوشته شده است وبه شدت در رمان تان کلسنی خوانده شده است، دلربا واما افسانه پاک به نظر می رسد که هر شخصی در اتفاقات افتاده در G E ماهر است وجداکردن حقیقت از دروغ مشکل می آید. به عنوان مثال خوانندگان کتابهای مدیریت عمومی ومتون شش سیگما ممکن است تصمیمات نادرستی در موارد زیر بگیرند: بازخرید کردن شش سیگما G E آسان است در حالیکه نیست. رایزنهای خارجی به ما نشان داد تاچگونه هرچیزی را انجام دهیم در حالی که نشان نداد. کاربردهای طراحی وغیر ساختی در آغاز مطرح شدند آنها بعدا آمدند. G E هیچ اشتباهی در راه خود انجام نداد. آن انجام داد. من در حال تهمت زدن به مولفین قبلی با خراب کردن حقائق نیستم ویا گمراه کردن خواننده های حاضر ، برعکس، بیشتر مولفین تمایل به تاکید درستی ها دارند.وشاید نقش آن ها دراین درستی ها، هدایت خوانندگان معمولی برای رسیدن به تصمیمات اشتباهی است که هیچ قدم اشتباهی برای فائق آمدن وجود نداشت. من صمیمانه درگیر تلاشهای شش سیگما GE بوده ام، از همان ابتدا واز سال 1995 ومن مایل به گسترش یک حساب دست اول وشخصی از آنچه به آن شبیه بود هستم. به علاوه من مایل به تعیین وتنظیم رکوردها به صورت مستقیم به آنچه واقعا در GE اتفاق افتاده هستم. همه نکات بیان شده نقطه نظرات شخصی من هستند ونباید با مقاله ترکیب ومخلوط شوند.

آغار – جک هرگز بلوف نمی کند. درطول دوماه از آغاز مرکز D,R در GE در اسچنکتادی ، NY در سپتامبر من به همه کارمندان مرکز گفتم که برای یک پرزنتیشن سمینار ویدیوئی در سالن جمع شوند. همینکه شرکت اسکات پپرترک شد، که برشکست شده بود. سرانجام بوسیله آن رانلپ به کیمبرلی کلارک فروخته شد، انتظار من از چنین ملاقاتی چندان بالا نبود. هیچکس نمی دانست چه انتظاری داشت باشد. زمانی ما فهمیدیم جک یک سمینار ویدیوئی درست کرده است وخواستار مشارکت باهمه کارمندان شده است. در GE ، EO معمولا به نام کوچک شخص بر می گردد که این نشانه ای از غیر رسمی بودن است. نمایش کوتاه شده بود، در هر چند دقیقه . آن شامل یک خلاصه وضعیت از جک بود که در حال توضیح دادن GE درمورد مبادرت کردن نسبت به یک ابتکار جدید مهم که شش سیگما نامیده می شد بود. جک به موارد وابسته به کیفیت در کمپانی اشاره کرد واعتقاد داشت که شش سیگما راه حل ممکن بود.اوگفت که این نوآوری یکی از مقدمترین نوآوری ها درپنج سال آینده است ومطلقا یک کمپانی متفاوت درپایان آن زمان است به دلیل شش سیگما اومخصوصا به این افتخار می کرد که G E شش سیگما را اختراع نکرده است بلکه به اندازه کافی رشد کرده است تابر NIH اینجا اختراع نشده فائق آید. سیندروم واداپت دومتد قابل ذکر ارائه شده توسط دیگرانند، مثلا موتورلایاسیگنال الاید- جزئیات بیشتری از رهبران تجارت خصوصی ما تعقیب می شود. شک کردن به اظهارات مدیریتی پرآب وتاب ، یا شاید لکه دار شدن بوسیله تجربیات اخیر دونالپ، من به یک هم قطار پیشنهاد کردم هنگامی که درحال قدم زدن خارج سالن بودیم. اگر او واقعا راست می گوید شرایط واقعا عالیست. هم قطار من که می دانست من در GEجدید هستم به من گفت: یک چیز وجود دارد که شما باید بدانید وآن این است که جک هرگز بلوف نمی کند. من پرسیدم این چه معنی می دهد. اوگفت این بدین معنی است که وقتی جک می گوید قصد انجام کاری رادارد اوواقعا دارد. این واقعا خلاصه تجربیات من در پنج سال گذشته با شش سیگما بوده است:جک بلوف نمی کرد.

حدس دوم نه. درطول چندهفته ای من در اولین MBB مستربلک بلت برگزار شده در مرکز اجرائی CE در کروتونوپل شرکت کردم. جلسه توسط میکل هری از آکادمی شش سیگما رهبری می شد. من فهمیدم که هری عضو شش سیگما وعضو سیران قدیمی خوب وانجمن s howman بوده است. اما چیزی


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره شش سی ما

شش سیگما

اختصاصی از سورنا فایل شش سیگما دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 32 صفحه


 قسمتی از متن .doc : 

 

شش سیگما چیست؟ آیا شما می دانید ، آیا شما واقعا می دانید ، چه چیزی در سازمان تان در حال انجام است؟ اعلام اینکه دانش حلقه های یندوات به همان اندازه امروزه درست است که چهار قرن پیش درست بود. درهرصنعتی و سازمانی یا عملکرد روزانه ای، هنگامی که شما نمی دانید چه چیزی را نمی دانید، آن برای شما گران تمام می شود. برای بسیاری از سازمان ها، هزینه های نقص ها وکمبودهای در هر شیوه ای که تولید شوند، بسیار زیاد می باشد. داشتن عملکردهایی که خطاها به ندرت اتفاق می افتد، ممکن نیست به نظر مثل یک معامله بزرگ بیاید.اما هنگامی که شما در نظر بگیرید چه تعداد خطاها ممکن است، درعملکردهای گسترده شرکت پنهان باشد، تاثیر پولی بربهره وری کلی، رضایت مشتری، و قابلیت سوددهی به طور دراماتیک چندبرابر می شود. شیوه شش سیلکس سیگمابرای اداره کردن تقریبا به شما کمک می کند وتا شناسایی کنید چه چیزی را شما نمی دانید وهمچنین تاکید می کندچه چیزی را باید بدانید، وبرای کاهش خطاها ودوباره کاریها که برای شما زمان، پول ، خدمت ومشتری می آورد در انجام دهید. شش سیگما تعبیر می کند که دانش برای خدمت ها به رشد تجارت کمک می کند.

Process : هر عمل تکراری – که در یک اجرا، ساخت یا محیط خدمات وجود دارد. روش شش سیگما اطلاعات را در ارتباط با گوناگونی خروجی های هر فرآیند جمع آوری می کند. بطوری که می تواند بهبود داده شود واین تغییرات کاهش داده شود.

بسیاری از شرکتها اعتقاد دارند که سروکار داشتن با خطاها فقط قسمتی از هزینه های است که در تجارت صرف می شود. اما شما مجبور نیستید تااین منطق غلط را قبول کنید، با شش سیگما، شما می توانید بیشتر خطاها را حذف کنید، هزینه هایتان را کاهش دهید، رضایت بهتری از مشتریانتان را دربافت کنید. شش سیگما تعیین می کند وتوضیح می دهد: شش سیگما یک مفهوم آماری است که یک فرآیند رادر برحسب تعداد نقض ها تعیین می کند. با حصول شیوه های شش سیگما فرآیندهایتان فقط3.4 نقص درهر میلیون فرصت را وارد می کند به عبارت دیگر، آنها تقریبا به طور کامل کار می کنند.

Sigma : یک عنوان استاندارد شده در آمار که انحراف معیار را نشان می دهد ویک شاخص میزان انحراف دریک مجموعه اندازه گیری یا یک فرآیند است. شش سگما: یک مفهوم آماری است که فرآیند را برحسب نقص ها اندازه گیری می کند ، در سطح شش سیگما شما 3.4 نقص درهر یک میلیون فرصت وجود دارد. شش سیگما همچنین یک فلسفه مدیریتی است که برروی حذف نقص ها از طریق عملکرد تمرکز می کند که برفهم ، اندازه گیری وبهبود فرآیند تاکید می کند.

سیگما حرف یونانی یک اصطلاح در آمار است که چیزی را تعیین می کند که انحراف معیار استاندارد نامیده می شود. در استفاده تجاری اش ، آن نقص ها در دردون داده های یک فرایند مشخص می کند وبه ما کمک می کند تا بفهمیم به چه فاصله ای فرایند از حدمطلوب منحرف می شود. یک سیگما نقص ها 91462.s رادر هر میلیون فرصت نشان می دهد، که در یک درصدی از برون داده های غیر ناقص در حدود 30.834% تعبیر می شود. آن به طور روشن عملکرد ناچیزی است. اگر ما عملکردهایی داشته باشیم که در یک سطح سه سیگمای عمل کنند، این بدان معنا است که ما اجازه داریم تا 66807.2 خطا در هر میلیون فرصت ، با توزیع 93.319% درون داد غیر معیوب داشته باشیم. این خیلی بهتر است، اما ما هنوز پول هدر می دهیم ومشتریان مان را نا امید می کنیم.

Defect: یک مشخصه اندازه گیری فرایند یا خروجی آن فرآیند است که در محدوده پذیرفته مشتری نیست وبا مشخصات آن منطق نیست شش سیگما در باره کارهائی است که به شما کمک می کند که نقص ها را حذف کند وهمیشه در محدوده مورد نظر مشتری محصولات یا خدمات تولید می کند. سطح سیگما یک فرایند برحسب تعداد نقص ها . نسبت تعداد فرصتها برای نقص محاسبه می شود.

فرآیند شما چقدر به خوبی عمل می کند؟ آیا آنها سه سیگما هستند؟ یا چهار سیگما؟ یا پنج سیگما؟بیشتر سازمان ها در اوپک در سطوح کیفیت سه تا چهار سیگما عمل می کنند. این بدان معناست که آنها می توانستند بالای 25% از کل در آمدشان رایه دلیل عملکردها از دست بدهند که نقص های بسیار را در آورند – نقص هایی که زمان می برد تا اصلاح شود و همچنین مشتریانی ناراضی ایجاد می کند. آیا آن به اندازه کافی خوب است؟جواب ساده است.نه آن نیست هنگامی که شما می توانستید خیلی بهتر انجام دهید کمک کردن به شما چیزی است که این کتاب به شما ارائه می دهد. عقیده کلی مدیریت شش سیگما این است که اگر شما بتوانید نقص ها را دریک عملکرد تعیین کنید، شما می توانید به طور سازمان یافته شیوه هایی را ترتیب دهید تا آنها را حذف کند، تایک سطح کیفیت از نقص های صفر را پیشنهاد دهد. بنابراین، به طور خلاصه ، شش سیگما چندین چیز است: یک پایه آماری از اندازه گیری : 3.4 نقص درهر میلیون فرصت- یک فلسفه ویک هدف: به طور نسبی کامل بودن هرچه ممکن – یک شیوه – علامت از کیفیت. شش سیگما


دانلود با لینک مستقیم


شش سیگما

موتورهای شش زمانه

اختصاصی از سورنا فایل موتورهای شش زمانه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 10

 

موتورهای شش زمانه

 

مقدمه

عملیات سیکل های مختلف بیشتر موتورهای احتراق داخلی فعلی، دارای یک طرح رایج است به این صورت که انفجار در یک سیلندر پس از تراکم انجام می شود. نتیجه ان است که انبساط گاز مستقیما روی پیستون اثر گذاشته (کار انجام می دهد) و میل لنگ را 180 درجه بچرخاند.

با توجه به طراحی فنی و مکانیکی، موتور شش زمانه همانند موتورهای احتراق داخلی می باشد. اگر چه سیکل ترمودینامیکی و یک سر سیلندر اصلاح شده همراه دو اتاق اضافی ان را به کلی متمایز می کند. یک محفظه ی احتراق و یک محفظه ی تراکم( گرمکن هوا) هر دو از سیلندر جدا هستند. احتراق درون سیلندر رخ نمی دهد اما در محفظه ی احتراق کمکی هم فوری روی پیستون اثر نمی گذارد و زمان ان از 180 درجه ی چرخش میل لنگ، در زمان انفجار(کار) جدا می باشد.

محفظه ی احتراق به طور کلی توسط محفظه ی گرمکن احاطه شده است. با تبادل گرما از طریق دیواره های محفظه ی احتراق که با محفظه ی گرمکن در ارتباط است، فشار محفظه ی گرمکن افزایش می یابد و قدرت مکملی برای کار تولید می شود.

مزایای موتور شش زمانه:

·                     رسیدن به راندمان حرارتی % 50 (%30برای موتورهای احتراق داخلی فعلی)

·                     کاهش مصرف سوخت با بیش از %40

·                     کاهش الودگی حرارتی، صوتی، شیمیایی

·                     دو کورس مفید کار در طی شش کورس

·                     پاشش مستقیم و بهینه ی سوخت احتراق در هر سرعتی از خودرو

·                     سوخت چند گانه

در خودروهای با موتور شش زمانه شاهد کاهش چشمگیر مصرف سوخت و انتشار الودگی خواهیم بود.

طراحی و عملکرد

در سیکل شش زمانه، دو محفظه ی اضافی اجازه می دهند هشت فرایند که نتایج یک سیکل کامل است همزمان عمل کنند یعنی در یک لحظه دو فرایند همزمان رخ میدهد : دو سیکل چهار فرایندی برای هر کدام از سیکل ها،یک سیکل احتراق داخلی و یک سیکل احتراق خارجی. نمودار پیوستگی هشت فرایند را در سیکل شش زمانه نشان می دهد.

  

اولین سیکل چهار فرایندی احتراق خارجی.

فرایند1 :مکش هوای خالص درون سیلندر(فرایند دینامیکی)

فرایند 2: تراکم هوای خالص در محفظه ی گرمکن(فرایند دینامیکی)

فرایند3 : نگه داشتن فشار هوای خالص در محفظه ی بسته جایی که بیشترین تبادل گرما با دیواره های محفظه ی احتراق رخ می دهد(فرایند استاتیک چون مستقیما روی میل لنگ اثر نمی گذارد.) دمای هوا بالا می رود.

فرایند4 : انبساط هوای فوق داغ درون سیلندر، که کار انجام می دهد.(فرایند دینامیک). طی این سیکل چهار فرایندی، هوای خالص هرگز در تماس مستقیم با سوخت و شمع نمی باشد.

دومین سیکل چهار فرایندی که احتراق داخلی می باشد.

فرایند5: تراکم مجدد هوای خالص گرم درون محفظه ی احتراق(فرایند دینامیک)

فرایند6 : تزریق سوخت و احتراق در محفظه ی احتراق، بدون تاثیر مستقیم روی میل لنگ (فرایند استاتیک)

فرایند7 : گازهای احتراق منبسط می شوند و کار انجام می شود. (فرایند دینامیک)

فرایند8: تخلیه گازهای احتراق (فرایند دینامیک) در طی این چهار فرایند، هوا مستقیما با منبع گرما (سوخت) تماس دارد.

سر سیلندر دو محفظه و چهار سوپاپ که دو تای ان متداول هستند،(برای مکش و تخلیه). دو سوپاپ دیگر از مواد پایدار حرارت دادن مخصوص کارسنگین ساخته شده. سوپاپها در طی مرحله احتراق و گرم کردن هوا می توانند تحت فشار محفظه ها باز شوند. روی هر دو سوپاپ یک پیستون نصب شده که فشار روی سوپاپ ها را خنثی میکند.در سیکل شش زمانه، سرعت میل بادامک یک سوم میل لنگ است.

دیواره های محفظه ی احتراق هنگامی که موتور روشن است، سوزان هستند. محفظه ی گرم کن هوا، محفظه ی احتراق را احاطه کرده است. ضخامت کم دیواره اجازه تبادل حرارت با محفظه ی گرم کن را می دهد. محفظه ی گرم کن هوا از سر سیلندر عایق شده برای اینکه اتلاف حرارتی کاهش یابد.(برای معرفی ساده تر موتور، جز ئیات طرح توضیح داده نشده است.)

تمام گرمای محفظه ی احتراق به محفظه ی گرمکن منتقل می شود. کار به دو مرحله تقسیم می شود، که نتیجه ی ان فشار کمتر روی پیستون و نرمی بهتر عملکرد میشود. زمانی که محفظه ی احتراق از


دانلود با لینک مستقیم


موتورهای شش زمانه

تحقیق درباره شش سیکما و قابلیت اطمینان

اختصاصی از سورنا فایل تحقیق درباره شش سیکما و قابلیت اطمینان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق درباره شش سیکما و قابلیت اطمینان


تحقیق درباره شش سیکما و قابلیت اطمینان

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 10

 

‌در اواسط‌ دهه‌  1980، شرکت‌ موتورولا(MOTOROLA) به‌ تلاشی‌ گسترده‌ برای‌ بهبود کیفیت‌ و دستیابی‌ به‌ نقص‌ صفر در تولیدات‌ و خدمات‌ خود پرداخت. چنین‌ وضعیتی‌ را به‌عنوان‌ کیفیت‌ 6 سیگما نام‌ نهاد و یک‌ سیستم‌ سنجشی‌ ایجاد کرد که‌ عملکرد را به‌ سوی‌ کسب‌ رضایت‌ مشتری‌ به‌ عنوان‌ هدف‌ اصلی‌ سوق‌ می‌داد. سیگما حرف‌ هجدهم‌ از حروف‌ الفبای‌ یونانی‌ و اصطلاحی‌ در آمار است‌ که‌ به‌ نمایش‌ انحراف‌ از وضع‌ مطلوب‌ می‌پردازد. شش‌ سیگما را معادل‌ 4/3 نقص‌ در میلیون‌ تعریف‌ کردند و نقص‌ را هر چیز خارج‌ از رضایت‌ مشتری‌ نامیدند. شرکتهای‌ نمونه‌ آمریکایی، امروزه‌ درحد 3 یا 4 سیگما یا به‌ ترتیب‌ معادل‌ 66807 یا 6210 نقص‌ در میلیون‌ به‌ تولید می‌پردازند. برای‌ دستیابی‌ به‌ 6 سیگما، سازمان‌ به‌ کاهش‌ متغیرهای‌ اثرگذاری‌ بر ضایعات‌ موجود در فرایند می‌پردازد به‌نحوی‌ که‌ فرایندی‌ جدید و محصولی‌ نوین‌ در سطح‌ کیفیت‌ 6 سیگما حاصل‌ گردد. بهبود زمانی‌ تحقق‌ می‌یابد که‌ سیستم‌های‌ بهبود فرایند با انضباطی‌ کامل‌ و مبتنی‌ بر شیوه‌DMAIC اجرا گردد. عواملی‌ که‌ زیر چتر شش‌ سیگمای‌ شرکتها قرار می‌گیرند، متفاوتند.

کمربند مشکی: این‌ اصطلاح‌ به‌ رهبران‌ گروه‌ مسئول‌ اجرای‌ پروژه‌های‌ 6 سیگما اطلاق‌ می‌شود. کمربند مشکی‌ها یک‌ دوره‌ آموزشی‌ حداقل‌ 4 هفته‌ای‌ را سپری‌ می‌کنند و به‌ مدت‌ 2 سال‌ موظفند به‌طور تمام‌ وقت‌ به‌ پروژه‌های‌ 6 سیگما بپردازند. هرچند واحد و سرپرستان‌ آنها نیز به‌ این‌ امر اشتغال‌ دارند، پاداش‌ تلاش‌ آنها، دستیابی‌ به‌ موفقیت‌ در پروژه‌های‌ بهبودی‌ است‌ که‌ به‌وسیله‌ آنها مدیریت‌ می‌شود. به‌طورکلی، نامزدهای‌ کمربند مشکی‌ به‌دلیل‌ مهارتهای‌ رهبری‌ و ارتباطشان‌ انتخاب‌ می‌شوند، اما این‌ انتخاب‌ می‌تواند به‌دلیل‌ تخصصشان‌ در مدیریت‌ پروژه‌ها باشد. مهمتر از همه‌ اینکه، آنان‌ باید عامل‌ تغییر باشند.

شورای‌ رهبری: مدیران‌ ارشد مسئول‌ تعریف‌ 6 سیگما برای‌ سازمان‌ هستند. مسئولیت‌های‌ اصلی‌ آنان‌ هدف‌گذاری‌ در سطح‌ شرکت‌ در راستای‌ استراتژی‌های‌ کسب‌وکار، تعیین‌ نحوه‌ و چگونگی‌ کسب‌ مزیت‌ در تحقق‌ نتایج‌ پروژه‌ها و در بعضی‌ موارد، تعریف‌ پروژه‌های‌ 6 سیگما هستند.

کمربند سبز: به‌ اعضای‌ گروههای‌ بهبود 6 سیگما گفته‌ می‌شود که‌ بر روی‌ دانش‌ 6 سیگما کار می‌کنند. به‌طور نمونه، کمربند سبزها مسئول‌ اجرای‌ 6 سیگما در حوزه‌ وظایف‌ و مسئولیت‌های‌ خود هستند. آنها ممکن‌ است‌ به‌طور تمام‌ وقت‌ یا نیمه‌وقت‌ به‌ این‌ وظیفه‌ بپردازند و سپس‌ به‌ وظایف‌ اصلی‌ خود اشتغال‌ ورزیده‌ و آنها را به‌ اتمام‌ رسانند. کمربند مشکی‌ها عموماً‌ برگزارکننده‌ دوره‌های‌ آموزشی‌ برای‌ کمربند سبزها هستند.

قهرمان: به‌ مدیران‌ ارشدی‌ گفته‌ می‌شود که‌ پروژه‌های‌ 6 سیگما را انتخاب‌ و نظارت‌ می‌کنند. این‌ مسئولیت‌ قهرمان‌ است‌ تا از وجود منابع‌ موردنیاز اطمینان‌ حاصل‌ کرده، محدودیت‌های‌ موجود بر سر راه‌ بروز استعدادها را درهم‌ شکسته، کمک‌ و همراهی‌ سایرین‌ را در صورت‌ لزوم، برای‌ کسب‌ موفقیت‌ پروژه‌های‌ بهبود جلب‌ کنند. قهرمانان‌ معمولاً‌ دوره‌های‌ آموزشی‌ چندروزه‌ را سپری‌ می‌کنند.

تئوری‌ اضطرار: فرایند تصمیم‌گیری‌ خاصی‌ برای‌ مواقع‌ اضطراری‌ است. این‌ تئوری‌ اولین‌بار توسط‌ الیاهوام‌گلدرات‌(ELIYAHU M.GOLDRATT) در کتابش‌ تحت‌ عنوان‌ <هدف> که‌ در سال‌ 1992 منتشر شد، طرح‌ گردید و اصولاً‌ برای‌ حل‌ مشکلات‌ تولید، زمانبندی‌ تولید و کنترل‌ موجودی‌ به‌کار می‌رود.

:DMAIC(این‌ واژه‌ اختصاری‌ با تلفظ‌DEH-MAY-IHK بیان‌ می‌شود) شامل‌ فرایند بهبود 5 مرحله‌ای‌ است‌ که‌ عموماً‌ توسط‌ شرکتها جهت‌ دستیابی‌ به‌ کیفیت‌ 6 سیگما مورداستفاده‌ قرار می‌گیرد. این‌ مراحل‌ عبارتند از تعریف(‌DEFINE) ، سنجش‌ (MEASURE)، تجزیه‌وتحلیل‌ANALYZE) )، بهبود(IMPROVE) و کنترل‌ (CONTROL) بسیاری‌ از شرکتها که‌ فرایند بهبود را خود معرفی‌ می‌کنند مبتنی‌ بر مدل‌ DMAIC به‌ تطابق‌ یافتن‌ و هماهنگ‌ شدن‌ با مراحل‌ آن‌ می‌پردازند. همچنین‌DMADV اختصاری‌ است‌ برای‌ فرایند طراحی‌ در سطح‌ کیفیت‌ 6 سیگما، این‌ مراحل‌ عبارتند از تعریف(‌D) ، سنجش(‌M) ، تجزیه‌وتحلیل(‌A) ، طراحی‌(D) و ممیزی‌(VERIFY) . بعضی‌ از شرکتها نیز ازDFSS به‌جای‌DMADV برای‌ طراحی‌ 6 سیگمای‌ خود استفاده‌ می‌کنند .

بخش اول - شش سیگما( Six Sigma ) سیگما(σ ) یکی از حروف الفبای یونانی و از شاخصهای مهم پراکندگی به نام انحراف معیار و در واقع مقیاسی برای سنجش انحراف است. سیگما بیانگر آن است که یک فرآیند چه اندازه از حالت مطلوب خود منحرف شده است، لذا در واقع استعاره ای است برای دقت فوق‌العاده در کاهش هزینه‌های کیفیت. استعاره‌ای که اهمیت محاسبات دقیق در فرآیند تولید و ارایه خدمات را مورد تاکید قرار می‌دهد. تعریف ( Six Sigma ) :شش سیگما یعنی رسیدن به سطحی از کیفیت تولیدات و ارایه خدمات که خطای فرآیندهای کاری به میزان 4/3 در یک میلیون موقعیت کاهش یابد . شش سیگما یک فلسفه است چون به کمک آن خطای کمتری در کار ایجاد میگردد ، یک اندازه گیری آماری است چون به دقت اندازه گیری محصول , خدمت و فرآیند کمک میکند ، یک ابزار اندازه گیری است چون سیستم اندازه گیری ایجاد میکند و در نهایت یک استراتژی تجاری است ، چون کیفیت بالا ، هزینه را کاهش میدهد . رویکرد شش سیگما کاهش مشخص خطاهای( variation) سازمان و رسیدن به سطح 6 سیگما در کیفیت می باشد .شش سیگما در واقع معرف روش شناسی سیگماها است این به آن معنا است که شش سیگما هدفی مشخص است که بایستی از مراحل و سطوح قبلی سیگماها بگذرد ( 1سیگما به 6سیگما ) برای سازمانی که رویکرد فوق را دنبال می کند ابتدا ورود به حوزه سیگماها و تعیین وضعیت موجود و سپس طی مراحل بهبود تا رسیدن نهایی به سطح شش سیگما 4/3 خطا در میلیون فرصت برنامه ریزی می گردد .منظور از کاهش خطا در سازمان کاهش خطا در فرآیند ها است در واقع محور بررسی و تحلیل ها در شش سیگما فرآیند می باشد و نه افراد . تمرکز سازمان برای کشاندن سطح کل به سطح شش سیگما با تمرکز بر فرآیند آغاز می گردد لذا تدوین فرآیندهای واقعی اصلی از اهمیت ویژه برخوردار است اهداف نهایی ( Six Sigma ) : اهداف شش سیگما در سازمان که بسیار صریح و مورد تاکید است عبارتند از : • افزایش سهم بازار • کاهش استراتژیک هزینه ها • رشد سود نهایی سیگمای فرایند سیگمای فرایند شاخصی است که قابلیت فرایند را با توجه به مشخصه های فرایند نشان می دهد . از آنجایی که سیگمای فرانید ، وجوه مشترکی با قابلیت فرایند دارد ، در موارد ذیل به کار می آید : • هرموقعیتی که بتوان میزان ضایعات در برآورده سازی مشخصات مورد نظر مشتری را حساب کرد .• در فرایند های چند مرحله ایی که دستیابی به یک معیار کلی از عملکرد فرایند مورد نظر باشد .درجه بندی سیگمای فرایند به صورت زیر است : '' شکل 1- سیگمای فرایند ''روش استاندارد تعیین DPMO ( تعداد قطعات خراب در یک میلیون فرصت خرابی ) ، استفاده از داده های واقعی فرایند و شمردن تعداد فرصت های خرابی است که خارج از حدود مشخصه ها قرار دارند و سپس این عدد به مقیاس میلیون آورده می شود .(Defect Per Million Opportunitis) DPMO جدول ذیل ، مقادیر خطا را بر حسب واحد بیان می دارد : '' شکل 2- در صد خطا در سیگمای فرایند ''هرگاه سازمانی به سطح شش سیگما برسد این به آن معنی است که حدود 9997/99 درصد از فرصت ها خطا نبوده اند . برای یک سازمان خطای بیشتر به منزله هزینه بیشتر و کیفیت پائین تر و در نتیجه کاهش میزان ارزش ایجاد شده برای مشتریان و به دنبال آن از دست دادن سطح رقابت پذیری و سهم بازار خواهد بود و توجه داشته باشیم از دید مشتریان ، حتی یک خرابی ، نشان دهنده مشکل است .چرخه DMAICچرخه DMAIC متدولوژی نتیجه گرایی می باشد که پروژه های شش سیگما برمبنای ان انجام می گیرند . بعبارتی ساده تر چرخه DMAIC روش سیستماتیک و منظمی ست برای حل مسائل و پیشبرد این دست از پروژه ها . DMAIC مخفف کلمات Define ( تعریف ) ، Measure ( اندازه گیری) ، Analyze ( تحلیل) ، Improve ( بهبود ) ، Control ( کنترل ) می باشد . چرخه DMAIC یک رویکرد ساخت یافته ، منسجم و همه جانبه برای بهبود فرایند است و شامل 5 فاز ذکر شده می باشد که هر فاز بطور منطقی همانطور که به فاز بعدی مرتبط است به فاز قبلی نیز مربوط می شود . دلیل دنبال کردن چنین متدولوژی منسجمی ، رسیدن به هدف متعالی شش سیگما با 3.4 واحد خرابی در میلیون می باشد . «شکل 3- چرخهDMAIC - D(Define) M(Measure) A(Analyze) I(Improve) C(Control)»فازیک- Define ( تعریف )در فاز تعریف ، اهداف و مرزهای پروژه بر اساس دانش مجریان پروژه از اهداف تجاری سازمان ، نیازهای مشتری و فرایندی که برای رسیدن به سطح سیگما لازم است بهبود داده شود ، تعیین می گردد .ابزارهایی که اغلب در فاز تعریف استفاده می شوند عبارتند از :• منشور پروژه - charter : قراردادی است که بین رهبر سازمان و تیم پروژه در ابتدای پروژه ایجاد می شود . اجزا منشور پروژه عبارتند از : مورد تجاری ( تاثیر مالی ) ، تعریف مشکل ، تعریف اهداف ، محدوده پروژه ، نقش اعضای تیم ، نقاط عطف و اقلام قابل تحویل پروژه و در نهایت پشتیبانی های مورد نیاز . • تحلیل ذی نفعان : برای کاهش مقاومت در برابر تغییرات هنگام پیاده سازی بهبود ها ، لازم است که خیلی سریع ، ذی نفعان پروژه مشخص شده و برنامه ای برای ارتباط با هر کدام از انها تدوین شود .• SIPOC : نقشه کلی فرایند است که شامل تامین کنندگان (Supplier) ، ورودیها (Input) ، فرایند (Process) ، خروجیها (Outputs) و مشتریان (Customers) می باشد . براساس خروجی فرایند در مورد کیفیت قضاوت می شود . کیفیت خروجی فرایند با تحلیل ورودیها و متغیرهای فرایند بهبود داده می شود .• صدای مشتری - VOC : صدای مشتری (voice of customer) ، برای توضیح نیازهای مشتری و درکی که مشتری از محصول یا خدمت ارائه شده توسط سازمان دارد به کار می رود . صدای مشتری برای شناسایی عوامل کلیدی اثر گذار در رضایت مشتری مورد استفاده قرار می گیرد . • نمودار وابستگی : نمودار وابستگی ابزاری است که اظهارات افراد را در گروههای مرتبط سازماندهی می کند .• مدل ‏کانو : تحلیل و درک نوع نیازمندیهای مشتری .• بازده کلی ( Rolled Throughput Yield ): روشی جهت تعیین بازده فرایند جاری .• درخت - CTQ : مشخصه های بحرانی کیفیت (Critical To Quality ) ابزاری است که صدای مشتری را به نیازمندی های کیفی محصول / خدمت تبدیل می کند در پایان فاز تعریف ، تیم پروژه باید قادر باشد موارد زیر را به حامی پروژه( champion ) توضیح دهد :• چرا این پروژه مهم است .• برای اینکه پروژه با موفقیت انجام شود باید به چه اهداف تجاری ( مالی ) برسد .• چه افرادی در پروژه مشارکت دارند ( حامیان پروژه- مشاوران – رهبر تیم و اعضا )• این پروژه با چه محدودیتهایی ( بودجه ، زمان ، منابع ) مواجه است .• چه فرایند کلیدی در این پروژه دخیل است ( تامین کنندگان ، ورودی ، خروجیها ومشتریان – SIPOC )• میزان بازده فرایند جاری چیست .• نیازمندی های مشتری یا مشخصه های محصول تولیدی یا خدماتی چه چیزهایی هستند . فاز دو – Measure ( اندازه گیری)در فاز اندازه گیری ، هدف این است که با ایجاد درک واقعی از مشکلات و شرایط فرایند موجود ، مکان یا منابع مشکلات به دقت مشخص گردد این فعالیت موجب خواهد شد دامنه علل بالقوه ایی که باید در فاز تحلیل ( فاز 3 ) بر انها تمرکز کرد کوچک تر شود بخش مهم فاز اندازه گیری محاسبه قابلیت پایه فرایند است و قابلیت فرایند ، معیاری است که به طور خلاصه میزان تغییرات مربوط به مشکلات مورد نظر مشتری در فرایند را بیان می کند . ابزار های مورد استفاده در فاز اندازه گیری : 1- برنامه جمع آوری داده ها ، 2- فرم های جمع آوری داده ها ، نمودارهای کنترل ،3 - نمودارهای فراوانی ، 4- گیج R7R ، 5- نمودارهای پارتو ، 6- ماتریس اولویت بندی ، 7- FMEA ،8- قابلیت فرایند ،9- سیگمای فرایند ، 10- نمونه گیری ، 11- طبقه بندی و 12- نمودارهای سری های زمانی ( run chart ) در پایان فاز اندازه گیری ، تیم پروژه باید قادر باشد موارد زیر را به حامی پروژه( champion ) توضیح دهد :• مشکل یا مشکلات اصلی بطور مشخص چه چیزهایی هستند . • داده ها چه الگوئی را نشان داده اند .• قابلیت فعلی فرایند چیست . فاز سه – Analyze ( تحلیل)در فاز تحلیل ، تئوری هایی در مورد علل ریشه ای ایجاد شده و با استفاده از داده ها سنجیده می شوند و در نهایت علل ریشه ای مشکلات شناسایی می شوند . علل شناسایی شده ، پایه ای را برای ارائه راه حل ها در فاز بعدی ( فاز بهبود ) شکل می دهند .ابزارهای مورد استفاده در فاز تحلیل :1- نمودار وابستگی ،2- طوفان فکری ،3- نمودارهای علت و معلول ،4- نمودارهای کنترل ، 5- فرم های جمع آوری داده ، 6- برنامه جمع آوری داده ،7- طرح آزمایشات( DOE ) ، 8-نمودارهای جریان ( فلوچارت ها ) ، 9- نمودار های فراوانی ، 10- آزمون های فرض ،11- نمودار پارتو ، 12- تحلیل رگرسیون ،13- متدولوژی سطح پاسخ ، 14- نمونه گیری ،15- نمودارهای پراکنش ، 16- نمودارهای فراوانی طبقه بندی شده .در پایان فاز تحلیل ، تیم پروژه بایستی قادر باشد ضمن بیان عللی که در فاز بعدی ( بهبود ) بر آنها تمرکز خواهند کرد در مورد موارد زیر نیز باید به حامی پروژه( champion ) پاسخ گو باشد : • چه علل بالقوه ای شناسایی شده است .• بر روی چه عللی سرمایه گذاری صورت خواهد گرفت و چرا .• برای بررسی و تایید آن علل چه داده هایی جمع آوری شده است .• داده ها چطور تفسیر شده است . فاز چهار - Improve ( بهبود )در فاز بهبود برای عللی که در فاز قبل بررسی بررسی شد ، راه حل هایی ارائه می گردد ، این راه حل ها پیاده سازی شده و در نهایت نتایج آنها ارزیابی می گردند . در این مرحله بایستی با استفاده از داده ها نشان داده شود که راه حل های ارائه شده ، مشکلات را حل کرده ، و منجر به بهبود شده اند .ابزارهای مورد استفاده در فاز بهبود :1- طوفان فکری ، 2- اجماع ( توافق عمومی) ، 3- تکنیک های خلاقیت ، 4- جمع آوری داده ها ، 5- طرح آزمایشات ، 6- نمودارهای جریان ، 7- FMEA ، 8- آزمون های فرض ،9- ابزارهای برنامه ریزی ، 10- تحلیل ذی نفعان .در انتهای فاز بهبود ، تیم پروژه باید قادر باشد در خصوص موارد زیر به حامی پروژه( champion ) توضیح دهد :• چه راه حل هایی شناسایی شده است • در انتخاب یک راه حل چه معیارهایی بکار برده شده است • راه حل های مختلف با استفاده از آن معیار ها چگونه امتیاز دهی شده است .• نحوه برنامه ریزی های انجام شده برای پیاده سازی راه حل ها چگونه است .فاز پنج - Control ( کنترل )در طول فاز بهبود راه حل به طور آزمایشی اجرا شده است و برنامه ریزی های لازم برای اجرای راه حل به طور کامل انجام شده است . ارائه راه حل برای یک مشکل تنها بطور موقتی مشکل را برطرف می سازد . کاری که در فاز 5 یعنی فاز کنترل انجام می شود ، حصول اطمینان از حل مشکل و در نهایت اینکه روش های جدید به مرور زمان بهبود داده می شوند . ابزارهای مورد استفاده در فاز کنترل :1- نمودارهای کنترل ، 2- جمع آوری داده ، 3- نمودارهای جریان ، 4- نمودارهای فراوانی ، 5- نمودارهای پارتو ، 6- نمودارهای کنترل کیفیت فرایند ، 7- استانداردسازی .در انتهای فاز کنترل تیم پروژه بایستی قادر باشد در خصوص موارد زیر به حامی پروژه( champion ) توضیح دهند : • به کمک داده ها اثر بخشی راه حل ها را نشان دهند و نحوه مقایسه نتایج واقعی با برنامه را مشخص نمایند . • چگونگی استاندارد سازی روش های جدید .• نحوه نظارت بر فرایند ها و چگونگی حصول اطمینان از مطلوب بودن نتایج حاصله .• یافته های کلیدی چه هستند و تیم برای بهبود های آتی چه پیشنهاداتی را ارائه می کنند . توجه : در خصوص چرخه ذکر این نکته ضروری است که شروع هرفاز ، منوط به اتمام فاز قبل نیست ، بلکه در اجرا یک پروژه شش سیگمایی ، در حالی که هنوز فاز تعریف به اتمام نرسیده ، می توانید فاز بهبود را با تکیه بر دانسته های اعضا تیم شروع کنید . یا اینکه گذر از فاز تعریف بمنزله بسته شدن این فاز نیم باشد بلکه در هر مرحله قادر خواهید بود فاز تعریف Define را مورد بانگری قرار دهید.شش سیگما SIX SIGMAروشکاهش خطا هاReduce variationتئوری1. فاز تعریف(define)2. فاز اندازه گیری (measure)


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره شش سیکما و قابلیت اطمینان