سورنا فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

سورنا فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق درمورد تفسیر سورة شعرا

اختصاصی از سورنا فایل تحقیق درمورد تفسیر سورة شعرا دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

فرمت فایل:  ورد ( قابلیت ویرایش ) 


قسمتی از محتوی متن ...

 

تعداد صفحات : 34 صفحه

تفسیر سوره ( شعرا )بخش اول اجمالی از سوره شعرا : - نام این سوره از چند آیه آخر آن که پیرامون شعرای بی هدف سخن می گوید گرفته شده است.
- این سوره 227 آیه دارد، تمام این آیات ( به جز چهار آیه آخر آن ) در مکه نازل شده است.
لحن این آیات مانند دیگر سوره های مکی بیشتر روی اصول اعتقادی، توحید، معاد و دعوت پیامبران خدا و اهمیت قرآن تاکید شده است.
در حدیثی از پیامبر اسلام (ص) در اهمیت تلاوت این سوره چنین می خوانیم: کسی که سوره شعرا را بخواند، به عدد هر کسی که نوح را تصدیق و یا تکذیب کرده است، ده حسنه برای او خواهد بود، و همچنین هود، شعیب و صالح، ابراهیم و به عدد تمام کسانی که تکذیب عیسی و تصدیق محمد(ص) کرده اند.
ناگفته روشن است که این همه اجر و پاداش تنها برای تلاوت منهای اندیشه و عمل نیست، بلکه قرائن متعددی در روایات فضائل سوره ها است که نشان می دهد، منظور تلاوتی است که مقدمه تفکر و سپس اراده و عمل باشد. محتوای سوره: در حقیقت می توان محتوای این سوره را در چند بخش خلاصه کرد: بخش اول: طلیعه سوره است که از حروف مقطعه و سپس عظمت مقام قرآن و تسلی خاطر پیامبر در برابر پافشاری و خیره سری مشرکان و اشاره ای به بعضی از نشانه های توحید و صفات خدا سخن می گوید.
بخش دوم: فرازهایی از سرگذشت هفت پیامبر بزرگ و مبارزات آنها را با قومشان ولجاجتها و خیره سری های آنان را در برابر این پیامبران بازگو می کند، که بعضی مانند داستان موسی و فرعون مشروحتر و بعضی دیگر مانند سرگذشت ابراهیم و نوح و هود و صالح و لوط و شعیب کوتاهتر است.
بخش سوم: که در حقیقت جنبه نتیجه گیری از بخشهای گذشته دارد، پیرامون پامبر اسلام (ص)و عظمت قرآن و تکذیب مشرکان و دستوراتی به آن حضرت در زمینه روش دعوت و چگونگی برخورد با مومنان سخن می گوید و سوره را با بشارت به مومنان صالح و تمدید شدید ستمگران پایان می دهد.
بخش دوم : بررسی آیات سوره مبارکه شعراء ( از نظر مباحث تربیتی ) بسم الله الرحمن الرحیم 1- طلسم: طا – سین - میم روایات متعددی از پیامبر اکرم (ص) یا بعضی از صحابه در تفسیر "طسم" نقل شده که همه نشان می دهد، این حروف علامتهای اختصاری از نامهای خدا، یا نامهای قرآن، و یا مکانهای مقدس و یا بعضی از درختان بهشتی و مانند آن است.
(تفسیر نمونه – مکارم شیرازی). 2- تلک آیات الکتاب المبین ( این آیات کتاب مبین است.) اصل تعقل. نکته تربیتی: توصیف قرآن به مبین که در اصل از ماده بیان است اشاره به آشکار بود عظمت و اعجاز آن می باشد که هر چه انسان در محتوای آن بیشتر دقت کند به معجزه بودنش آشناتر می شود.
از این گذشته قرآن بیان کننده "حق" از "باطل" و آشکار کننده راه سعادت و پیروزی و نجات از گمراهی است.
4- ان نشا تنزل علیهم من السماء آیه فظلت اعنا قهم لما خاضعین. ( اگر ما اراده کنیم از آسمان بر آنها آیه ای نازل می کنیم که گردنهایشان در برابر آن خاضع گردد.) اصل عدل – روش انذار نکته تربیتی: اشاره به اینکه ما این قدرت را داریم که معجزه خیره کننده، یا عذاب شدید و وحشتناکی بر آنها فرو بفرستیم که همگی بی اختیار سرتعظیم در برابر آن فرود آورند و تسلیم شوند.
ولی این ایمان اجباری ارزشی ندارد، مهم آنست که آنها از روی اراده و تصمیم و درک و اندیشه در برابر حق خاضع گردند.
5

متن بالا فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است.شما بعد از پرداخت آنلاین فایل را فورا دانلود نمایید

بعد از پرداخت ، لینک دانلود را دریافت می کنید و ۱ لینک هم برای ایمیل شما به صورت اتوماتیک ارسال خواهد شد.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورد تفسیر سورة شعرا

تحقیق وبررسی در مورد شعرا

اختصاصی از سورنا فایل تحقیق وبررسی در مورد شعرا دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 29

 

شهریار

سید محمدحسین بهجت تبریزی (۱۲۸۵ - ۲۷ شهریور ۱۳۶۷) متخلص به شهریار (قبل از

آن بهجت) شاعر ایرانی بود که شعرهایی به زبان‌های فارسی و ترکی آذربایجانی دارد. از

شعرهای معروف او می‌توان به «علی ای همای رحمت» و «آمدی جانم به قربانت» به

فارسی و «حیدر بابایه سلام» (به معنی سلام بر حیدر بابا) به ترکی آذربایجانی اشاره کرد.

روز وفات این شاعر در این ایران «روز ملی شعر» نام‌گذاری شده‌است.[1

زندگی

 

 

شهریار در جوانی

شهریار به سال ۱۲۸۵ در روستای خشگناب در بخش قره‌چمن آذربایجان ایران در

اطراف تبریز متولد شد. پدرش حاج میر آقا خشگنابی نام داشت که در تبریز وکیل

بود. پس از پایان سیکل اول متوسطه در تبریز در سال ۱۳۰۰ برای ادامهٔ تحصیل از

تبریز به تهران رفت و در مدرسهٔ دارالفنون (تا ۱۳۰۳) و پس از آن در رشتهٔ پزشکی

ادامهٔ تحصیل داد. حدود شش ماه پیش از گرفتن مدرک دکتری «به علل عشقی و

ناراحتی خیال و پیش‌آمدهای دیگر» ترک تحصیل کرد (زاهدی ۱۳۳۷، ص ۵۹). پس

از سفری چهارساله به خراسان برای کار در ادارهٔ ثبت اسناد مشهد و نیشابور،

شهریار به تهران بازگشت و به سال ۱۳۱۵ در بانک کشاورزی استخدام و پس از

مدتی به تبریز منتقل شد. بعدها دانشگاه تبریز وی را یکی از پاسداران شعر و ادب

میهن خواند و عنوان استاد افتخاری دانشکده ادبیات تبریز را نیز به وی اعطا نمود.

شهریار پس از انقلاب ۱۳۵۷، شعرهایی در مدح نظام جمهوری اسلامی و مسئولین

آن، از جمله روح الله خمینی و سید علی خامنه‌ای و نیز اکبر هاشمی رفسنجانی (انتشار

پس از مرگ شهریار)سرود.

شهریار در روزهای آخر عمر به دلیل بیماری در بیمارستان مهر تهران بستری شد و

پس از مرگ در ۱۳۶۷، بنا به وصیت خود در مقبرةالشعرا در تبریز دفن شد.

شهریار دو دختر به نام‌های شهرزاد و مریم و یک پسر به نام هادی داشت.

عشق و شعر

 

 

مقبره شهریار در مقبره الشعرای تبریز

گفته می‌شود، شهریار سال آخر رشته پزشکی بود که عاشق دختری شد. پس از مدتی

خواستگاری نیز از سوی دربار برای دختر پیدا می‌شود. گویا خانواده دختر با توجه

به وضع مالی محمدحسین تصمیم می‌گیرند که دختر خود را به خواستگار مرفه‌تر

بدهند. این شکست عشقی بر شهریار بسیار گران آمد و با این که فقط یک سال به پایان

دوره ۷ ساله رشته پزشکی مانده بود ترک تحصیل کرد. غم عشق حتی باعث مریضی

و بستری شدن وی در بیمارستان می‌شود. ماجرای بیماری شهریار به گوش دختر

می‌رسد و همراه شوهرش به عیادت محمد در بیمارستان می‌رود. شهریار پس از این

دیدار در بیمارستان شعری را که دو بیت آن در زیر آمده است، در بستر می‌سراید.

این شعر بعد ها با صدای غلامحسین بنان به صورت آواز خوانده شد.

آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا

بی وفا حالا که من افتاده‌ام از پا چرا ...

نازنینا ما به ناز تو جوانی داده‌ایم

دیگر اکنون با جوانان ناز کن با ما چرا

شهریار بعد از این شکست عشقی که منجر به ترک تحصیل وی می شود به صورت

جدی به شعر روی آورده و منظومه های زیادی را می سراید.

شعرها و کتاب ها

حیدر بابایه سلام، شعر ترکی

کلیات محمد حسین شهریار، مجموعه اشعار به زبان فارسی

پروین اعتصامی

 

پروین اعتصامی

 

پروین اعتصامی شاعر در 25 اسفند 1285 شمسی در تبریز بدنیا آمد. پدرش یوسف اعتصام الملک و مادرش اختر فتوحی بود. او درست در زمانی متولد شد که جبشی به نام مشروطه در ایران شکل گرفته بود و تمام ارکان جامعه و از جمله ادبیات را تحت تاثیر خود قرار داده بود

پروین اعتصامی شاعر در 25 اسفند 1285 شمسی در تبریز بدنیا آمد. پدرش یوسف اعتصام الملک و مادرش اختر فتوحی بود. او درست در زمانی متولد شد که جبشی به نام مشروطه در ایران شکل گرفته بود و تمام ارکان جامعه و از جمله ادبیات را تحت تاثیر خود قرار داده بود.اعتصام الملک پدر پروین خود از نویسندگان و ادبای مبارزان دوران مشروطه بود. به همین دلیل پروین از کودکی با مشروطه خواهان و چهره های فرهنگی دوران خود آشنا شد و ادبیات را در کنار پدر و استادانی چوت دهخدا و ملک الشعرای بهار آموخت.در دوران کودکی، زبان های فارسی و عربی را زیر نظر معلمین خصوصی در منزل و زبان انگلیسی را در مدرسه آمریکاییها فراگرفت.او نخستین اشعار را در سالهای نوجوانی و به هنگام تحصیل سرود. اشعار پروین اعتصامی بیشتر در قالب قطعات ادبی است که مضامین اجتماعی را در آن تصویر کشیده است که با دیده انتقادی آنها را به تصویر می کشید. پروین که در اوج دوران شعر مشروطه مشق شعر را از شاعران به نام این سبک چون ملک الشعرا آموخت، نگاه نقادانه این سبک را در شعر خود پدید آورد. به تشویق کسانی مانند ملک الشعرای بهار در سال 1315 دیوان خود را منتشر کرد . دیوان پروین ، شامل 248 قطعه شعر می باشد که 65 قطعه از آن به صورت مناظره می باشد، که به شیوه ای هنرمندانه به پند و اندرز و شرح پریشانی مستمندان و انتقاد از عالمان بی عمل می باشد.مناظره میان گل و گیاه ، نخ و سوزن ، سیر و پیاز ، مور و مار، دیگ و تاوه ، مست و هشیار .....که با طنزی لطیف همراه است ، گویای اشاراتی است واضح و


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق وبررسی در مورد شعرا

دانلود مقاله کامل درباره وضع عمومی شعرا

اختصاصی از سورنا فایل دانلود مقاله کامل درباره وضع عمومی شعرا دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 20

 

وضع عمومی شعرا

شعرای این عهد در شمار طبقات مهم و مورد احترام بوده اند0مهمترین امری که در مطالعه احوال شعرا جلب توجه می کند وجود عده یی از رجال و معاریف هر زمان در زمره انانست0بسیاری از سلاطین و وزرا‌‌‌ی و صدور ورجال زمان به فارسی یا عربی شعر می گفته و دیوان و دفتر شعر داشته اند ویا در مجالست و موانست با شاعران روزگار می گذرانده اند0پیش از این عده یی از پادشاهان و شاهزادگان و امارت جویان را اورده ایم که اشعاری از انان نقل شده است0مانند امیر علی بوری تکین و قلج طمغاج خان و نصرت الدین قلج ار سلان از سلاطین آل افراسیاب و طغرل بن ار سلان از سلجوقیان عراق و استزو علاالدین تکش و سلطانشاه بن ایل ارسلان و سلطان محمد و علیشاه ازخوارزمشاهان و مظفرالدین محمد شبانکاره و علاالدین حسین غوری 0علاوه براینان عده یی دیگر از سلاطین اشعاری نسبت داده شده است مانند سلیمان بن سلطان محمد سلجوقی و طغان شاه بن محمد بن موید آی ابه و بیغو ملک و بسیاری دیگر که فرصت شمارش همه نیست0

بعضی از این پادشاهان و امیران الحق اشعار ابدار و لطیف داشته اند مانند این ابیات از طغان شاه بن محمد:

گل دوش به هنگام سحر خواسته بود خودراچوعروس نوبیاراسته بود

مشتی زر ریزه ریزه در کف کرده زو نیز مگر که یار زر خواسته بود

و ملک نصرت الدین کبود جامه پادشاه عشایر کبود جامه که نشست ایشان در اراضی میان استر اباد و خوارزم بود،و به سال 600به دست خوارزمشاه کشته شد،بنا بر قول عوفی شعر شناس بود و اشعار خوش می گفت0این رباعی از اشعار او نقل می شود:

ترکی که بر رخ درد مر ادرمانست اورا دل من همیشه در فرمانست

بخرده امش بزر،به صد جان ارزد جانی که بزرتوان خریدارزان است

اشعار بیغو ملک را در ذکر شاعران این عهد خواهیم اورد ،و به علی بن روزبه از ملوک جبال نیز اشعار ابدار نسبت داده شده است0

نام بسیاری از وزرا و صدور و روسا و علمای بزرگ هم در شمار شاعران این عهد امده است که بعضی از انان مانند امیر مسعود بن سعد بن سلمان و خواجه رشید الدین و طواط و خیام اکنون در میان ما بیشتر به شاعری اشتهار دارند،با انکه نخستین از امرای روزگار خود وممدوح شاعران ،و دومین از خواجگان وزرا ،و سومین از علماو فیلسوفان بزرگ زمان بوده است ،و نظایر اینان بسیارند و نام همه را در مجلد اول از لباب الالباب عوفی می توان یافت0

غالب سلاطین و امرا زمان بمجالست با شاعران میلی وافر داشتند و انانرا در سفر و حضر همراه می بردند و یار دمجالس بار با ایشان سخن در می پیوستند و مزاح می کردندو بین آنان تضریب می نمودندوازایشان میخواستند و یا با انان مجلس عیش میگستردند و بلهووطرب و نرد و شطرنج می نشستند و نسبت بشاعران خود بردیگر امیران تعصب میکردندواگر درباره انان تمجید و تحسینی می شنیدندخشنودمی شدندو یا چنانکه درحال معزی اورده ایم گاه ایشان رابالفاظی از قبیل پدرخطاب میکردند و یا بنحوی که درباره اتسزو و طواط می بینیم از مجالست شب و روز انان سیر نمی شدند و حتی درمجالس طرب و عیش باحترام انان دست از سماع اغانی و مجالست غوانی باز می داشتند و نظایر این اخبار در شرح احوال شاعران این دوره بسیار دیده میشودوبا مطالعه در تراجم شاعران این دوره که در همین کتاب خواهیم اورد بسیاری از اینگونه مطلبها باز میخوریم.

امرای زمان بداشتن شاعران بزرگ دردستگاه خود علاقه و میلی وافرداشته اند و این خصوصا ازامروزی بود که شاعران بامدایح غرای خود وسیله بزرگی برای شهرت پادشاهان بوده اند و علاوه براین وجود علماوشعرامترسلان دربارها از لوازم ریاست و سلطنت شناخته میشدو بهیمن سبب حتی رجال و صدور و روسا محلی هم بداشتن شاعران مداح در دستگاه خود توجه میکردند.گاهی اصرار دراین امر بکشاکش بین امرا می کشید چنانکه دراحوال ظهیرالدین فاریابی و مجیرالدین بیلقانی واشهری خواهیم دیدوکشاکشهای قزل ارسلان ومحمدجهان پهلوان وابوبکربن محمدجهان پهلوان برسر شاعران چنانکه خواهیم مشهوراست.

احساس احتیاج بشعرا باعث ود که پادشاهان صلات گران بدانان بپردازند و اموالی راکه بجبروغارت ازین وان بدست میاوردند دربرابرقصائدوقطعات بدانان نثارکنندوپیداست که شاعران نیزباکسب این اموال طریق لهو و عشرت پیش می گرفتند وروزگار را بتبذیر و اسراف می گذراندندوهمین امرسبب عمده شهرت شعرا بهو و خلاعت بوده است.بااین حال باید توجه داشت که اشتغال شاعران بلهو و طرب دردوره مقدم رائج تر از دوره یی بود که مورد مطالعه ماست زیرا درین دوره بسیاری از شاعران را می یابیم که یا از اغاز کارویا بعد طی دوره هایی از عیش و عشرت راه تقوی و فضیلت پیش گرفتند و زندگی راسرمشقی از دینداری قراردادندمانند ناصرخسرو قبادیانی،سنائی غزنوی،خاقانی،نظامی و امثال انان ،و بهمین سبب دراثار شاعران این عهد بسیار بوعظ و نصیحت باز میخوریم و مانمونهای بسیار از قصائد وعظ و اندرز در ذکر شعرای همین دوره درین کتاب نقل خواهیم کرد.

موضوع مهم قابل ذکر درین دوره انست که شاعران عاده مردمی فاضل و مستطرف درعلوم بودند.ازاغاز این عهد تاپایان این دوره عده کثیری از شاعران را می یابیم که به علوم مختلف سرگرم و گاه دارای تالیفات و تصانیفی در أن علوم بوده اند0در اغاز این دوره ناصر خسرو قبادیانی ،متکلم و فیلسوف و صاحب اطلاعات وسیع در عوم مختلف معقول و منقول بودواثار او مشهور است،ودر پایان این عهد ظهیر الدین فاریابی رساله یی در ابطال احکام منجمین

در باره قران کواکب و خسف و طوفان بال 582نوشته و در شرح حال اوبدین امر اشاره خواهد شد0تتبع در احوال شاعران دیگر اشتغال انانرا بعلوم گوناگون ثابت می کند و تحصیلات شاعران نیز بنحوی بود که انان را جامع الاطراف ببار می اورد

شرایطی نیز که برای شاعری پیشنهاد می شد سنگین و به نوعی بود که انانرا مردمی فاضل و مطلع ببار می اورد0بهترین کسی که این شرایط را به تفضیل اورده ،نظامی عروضی است0وی می گوید:"شاعر باد که 000در انواع علوم متنوع باشد ودر اطراف رتم مستطرف ،زیرا که چنانکه شعر در هر علمی به کار همی شود هر علمی در شعر به کار همی شود000و باید که شعر اوبدان در جه رسیده باشد که در صحیفه روزگار مسطور باشد و بر السنه احرار مقروع 000اما شاعر بدین درجه نرسد الا که در عنفوان شباب ودر روزگار جوانی بیست هزار بیت از اشعار متقدمان یاد گیرد و ده هزار کلمه از اثار متاخران پیش چشم کند و پیوسته دواوین استادان همی خواند و یاد همی گیرد که در امد و بیرون شد ایشان از مذایق و دقایق سخن بر چه وجه بوده است تاطرق و انواع شعر در طبع او مرتسم شود و عیب و هنر شعر بر صحیفه خرد او منقش گردد تا سخنش روی در ترقی دارد و طبعش به جانب علو میل کند0هر که را طبع در نظم شعر راسخ شد و سخنش هموار گشت روی به علم شعر اورد و عروض بخواند و گرد تصانیف استاد ابوالحسن السرخسی البهرامی گردد چون غایت العروضین و کنزالقافیه ،و نقد معانی و نقد الفاظ و سرقات و تراجم و انواع این علوم بخواند بر استادی که ان داند تا نام استادی را سزاوار شود و اسم او در صحیفه روزگار پدید اید000"0

موضوع امتحان شعر ادر این دوره هم از مسائل قابل توجه است0معمولا کسی که به تازگی درعوی شعر می کرد و می خواست در میان استادان سخن راه جوید ،به انواع و انحا ی طرق مورد ازمایش قرار می گرفت 0غالبا برای ازمایش طبع او موضوعی را مطرح می کردند تا او بر ارتجال در ان باره چند بیتی را بسازد و به همین سبب بدیهه گویی از لوازم شاعری شمرده می شد و کسی که در این معنی راجل بود بکار نمی امد و می گفتند "در خدمت پادشاه هیچ بهتر از بدیهه گفتن نیست که به بدیهه گفتن طبع پادشاه خرم شود و مجلسها بر افروزد و شاعر به مقصود رسد0"

نخستین از مایش امیر معزی در شعر بدیهه یی بود که می بایست در صفت ماه نورمضان که ملکشاه دیده بود ،بگوید وباز در باره تشرف سلطان که یکی از اسبهای خاص وی بوده است ،از وبدیهه یی خواستند وازرقی ببدیهه که در مجلس نرد طغانشاه بن الب ار سلان گفت،جان خود و همکاران خویش رااز شمشیر ان شاهزاده رهانیده و سیدالشعرا رشیدی سمرقندی بامر خضر خان در مجلس سلطان بدیهه یی در جواب اعتراض عمعق بر اشعار خویش سرود ،و امثال این موارد که بسیار ست و فرصت شمارش همه نیست0

موضوع دیگر انکه شاعران می بایست از عهده التزامهای دشواری که برای هر بیت یا هر مصراع از هر قصیده معلوم می شده است بر ایند،یا انکه ردیفهای سخت انتخاب کنند0از امثال اینها ست:امتحانی که از دهقان علی شطرنجی کردند0

عوفی گوید:"در ماوراالنهر انروز که خورشید بحوت اید ،همان روز لکلک بدان دیار اید ،و خلقی برسیدن او شادی کنند و اور امبشر قدوم بهار خوانند0دهقان علی را امتحان کردند که قصیده لکلک ردیف پرداخت در غایت لطف اما بیتی بر خاطر بود بنشته أمد:

بشارت ارد از نوروز مارهر زمان لکلک کندغمگین دل زان بشارت لکلک"

"و محمد بن عمر الفر قدی قصیده یی گفت بامتحان افاضل ،ردیف تیغ و قلم ،سخت لطیف می گوید:

کس ازملوک جهان یادگارتیغ وقلم نبوده است مگرشهریار تیغ وقلم"

و شاعری دیگر به نام عبدالرافع بن ابی الفتح هر وی قصیده یی بامتحان باردیف أستین ساخته است:

جانا مپوش بر گل رخسار استین وز خون مرامخواه چوگلناراستین

وشاعری بنام حکیم جنتی راوقتی "بقصیده یی امتحان کردند ردیف پیاله ،این قصیده بر بدیهه بگفت:

چوارد سوی لب دلبر پیاله کند لعلش پراز شکر پیاله000"

وضع این شرایط وپیش اوردن این ازمایشهای دشوار وسیله بزرگی بود برای انکه هر کس راه نفوذ و رسوخ در صف شعرای بزرگ نداشته باشدواین فخر برای کسانی که جودت ذهن و صفای ذوق راباتحصیلات متمادی وزحمات وافر در کسب دانش همراه کرده بودند ،میسر شود0اینست که شاعران قرن پنجم وششم غالبا مردانی فاضل و دانشمند و زبان اور و مستطرف در علوم و متبحر در انواع دانشها از کار در می امدند و دیوانهای انان شاهدی گویا بر این دعوی ما تواند بود0

گروهی از شاعران زمان همچنانکه گفته ایم سرگرم وعظ و تحقیق بوده اند ویا قسمتی از اوقات خودرا وقف این کارها می داشتند و الحق بعضی از انان مانند ناصر خسرو و سنائی در کار خود به


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره وضع عمومی شعرا

دانلود تحقیق وضع عمومی شعرا 20 ص

اختصاصی از سورنا فایل دانلود تحقیق وضع عمومی شعرا 20 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق وضع عمومی شعرا 20 ص


دانلود تحقیق وضع عمومی شعرا 20 ص

دسته بندی : علوم انسانی _ تاریخ و ادبیات، تحقیق

فرمت فایل:  Image result for word ( قابلیت ویرایش و آماده چاپ

فروشگاه کتاب : مرجع فایل 

 


 قسمتی از محتوای متن ...

 

تعداد صفحات : 20 صفحه

وضع عمومی شعرا شعرای این عهد در شمار طبقات مهم و مورد احترام بوده اند0مهمترین امری که در مطالعه احوال شعرا جلب توجه می کند وجود عده یی از رجال و معاریف هر زمان در زمره انانست0بسیاری از سلاطین و وزرا‌‌‌ی و صدور ورجال زمان به فارسی یا عربی شعر می گفته و دیوان و دفتر شعر داشته اند ویا در مجالست و موانست با شاعران روزگار می گذرانده اند0پیش از این عده یی از پادشاهان و شاهزادگان و امارت جویان را اورده ایم که اشعاری از انان نقل شده است0مانند امیر علی بوری تکین و قلج طمغاج خان و نصرت الدین قلج ار سلان از سلاطین آل افراسیاب و طغرل بن ار سلان از سلجوقیان عراق و استزو علاالدین تکش و سلطانشاه بن ایل ارسلان و سلطان محمد و علیشاه ازخوارزمشاهان و مظفرالدین محمد شبانکاره و علاالدین حسین غوری 0علاوه براینان عده یی دیگر از سلاطین اشعاری نسبت داده شده است مانند سلیمان بن سلطان محمد سلجوقی و طغان شاه بن محمد بن موید آی ابه و بیغو ملک و بسیاری دیگر که فرصت شمارش همه نیست0 بعضی از این پادشاهان و امیران الحق اشعار ابدار و لطیف داشته اند مانند این ابیات از طغان شاه بن محمد: گل دوش به هنگام سحر خواسته بود خودراچوعروس نوبیاراسته بود مشتی زر ریزه ریزه در کف کرده زو نیز مگر که یار زر خواسته بود و ملک نصرت الدین کبود جامه پادشاه عشایر کبود جامه که نشست ایشان در اراضی میان استر اباد و خوارزم بود،و به سال 600به دست خوارزمشاه کشته شد،بنا بر قول عوفی شعر شناس بود و اشعار خوش می گفت0این رباعی از اشعار او نقل می شود: ترکی که بر رخ درد مر ادرمانست اورا دل من همیشه در فرمانست بخرده امش بزر،به صد جان ارزد جانی که بزرتوان خریدارزان است اشعار بیغو ملک را در ذکر شاعران این عهد خواهیم اورد ،و به علی بن روزبه از ملوک جبال نیز اشعار ابدار نسبت داده شده است0 نام بسیاری از وزرا و صدور و روسا و علمای بزرگ هم در شمار شاعران این عهد امده است که بعضی از انان مانند امیر مسعود بن سعد بن سلمان و خواجه رشید الدین و طواط و خیام اکنون در میان ما بیشتر به شاعری اشتهار دارند،با انکه نخستین از امرای روزگار خود وممدوح شاعران ،و دومین از خواجگان وزرا ،و سومین از علماو فیلسوفان بزرگ زمان بوده است ،و نظایر اینان بسیارند و نام همه را در مجلد اول از لباب الالباب عوفی می توان یافت0 غالب سلاطین و امرا زمان بمجالست با شاعران میلی وافر داشتند و انانرا در سفر و حضر همراه می بردند و یار دمجالس بار با ایشان سخن در می پیوستند و مزاح می کردندو بین آنان تضریب می نمودندوازایشان میخواستند و یا با انان مجلس عیش میگستردند و بلهووطرب و نرد و شطرنج می نشستند و نسبت بشاعران خود بردیگر امیران تعصب میکردندواگر درباره انان تمجید و تحسینی می شنیدندخشنودمی شدندو یا چنانکه درحال معزی اورده ایم گاه ایشان رابالفاظی از قبیل پدرخطاب میکردند و یا بنحوی که درباره اتسزو و طواط می بینیم از مجالست شب و روز انان سیر نمی شدند و حتی درمجالس طرب و عیش باحترام انان دست از سماع اغانی و مجالست غوانی باز می داشتند و نظایر این اخبار در شرح احوال شاعران این دوره بسیار دیده میشودوبا مطالعه در تراجم شاعران این دوره که در همین کتاب خواهیم اورد بسیاری از اینگونه مطلبها باز میخوریم.
امرای زمان بداشتن شاعران بزرگ دردستگاه خود علاقه و میلی وافرداشته اند و این خصوصا ازامروزی بود که شاعران بامدایح غرای خود وسیله بزرگی برای شهرت پادشاهان بوده اند و علاوه براین وجود علماوشعرامترسلان دربارها از لوازم ریاست و سلطنت شناخته میشدو بهیمن سبب حتی رجال و صدور و روسا محلی هم بداشتن شاعران مداح در دستگاه خود توجه میکردند.
گاهی اصرار دراین امر بکشاکش بین امرا می کشید چنانکه دراحوال ظهیرالدین فاریابی و مجیرالدین بیلقانی واشهری خواهیم دیدوکشاکشهای قزل ارسلان ومحمدجهان پهلوان وابوبکربن محمدجهان پهلوان برسر شاعران چنانکه خواهیم مشهوراست.
احساس احتیاج بشعرا باعث ود که پادشاهان صلات گران بدانان بپردازند و اموالی راکه بجبروغارت ازین وان بدست میاوردند دربرابرقصائدوقطعات بدانان نثارکنندوپیداست که شاعران نیزباکسب این اموال طریق لهو و عشرت پیش می گرفتند وروزگار را بتبذیر و اسراف می گذراندندوهمین امرسبب عمده شهرت شعرا بهو و خلاعت بوده است.
بااین حال باید توجه داشت که اشتغال شاعران بلهو و طرب دردوره مقدم رائج تر از دوره یی بود که مورد مطالعه ماست زیرا درین دوره بسیاری از شاعران را می یابیم که یا از اغاز کارویا بعد طی دوره هایی از عیش و عشرت راه تقوی و فضیلت پیش گرفتند و زندگی راسرمشقی از دینداری قراردادندمانند ناصرخسرو قبادیانی،سنائی غزنوی،خاقانی،نظامی و امثال انان ،و بهمین سبب دراثار شاعران این عهد بسیار بوعظ و نصیحت باز میخوریم و مانمونهای بسیار از قصائد وعظ و اندرز در ذکر شعرای همین دوره درین کتاب نقل خواهیم کرد.
موضوع مهم قابل ذکر درین دوره انست که شاعران عاده مردمی فاضل و مستطرف درعلوم بودند.
ازاغاز این عهد تاپایان این دوره عده کثیری از شاعران را می یابیم که به علوم مختلف سرگرم و گاه دارای تالیفات و تصانیفی در أن علوم بوده اند0در اغاز این دوره ناصر خسرو قبادیانی ،متکلم و فیلسوف و صاحب اطلاعات وسیع در عوم مختلف معقول و منقول بودواثار او مشهور است،ودر پایان این عهد ظهیر الدین فاریابی رساله یی در ابطال احکام منجمین در باره قران کواکب و خسف و طوفان بال 582نوشته و در شرح حال اوبدین امر اشاره خواهد شد0تتبع در احوال شاعران دیگر اشتغال انانرا بعلوم گوناگون ثابت می کند و تحصیلات شاعران نیز بنحوی بود که انان را جامع الاطراف ببار می اورد شرایطی نیز که برای شاعری پیشنهاد می شد سنگین و به نوعی بود که انانرا مردمی فاضل و مطلع ببار می اورد0بهترین کسی که این شرایط را به تفضیل اورده ،نظامی عروضی است0وی می گوید:"شاعر باد که 000در انواع علوم متنوع باشد ودر اطراف رتم مستطرف ،زیرا که چنانکه شعر در هر علمی به کار همی شود هر علمی در شعر به کار همی شود000و باید که شعر اوبدان در جه رسیده باشد که در صحیفه روزگار مسطور باشد و بر السنه احرار مقروع 000اما شاعر بدین درجه نرسد الا که در عنفوان شباب ودر روزگار جوانی بیست هزار بیت از اشعار متقدمان یاد گیرد و ده هزار کلمه از اثار متاخران پیش چشم کند و پیوسته دواوین استادان همی خواند و یاد همی گیرد که در امد و بیرون شد ایشان از مذایق و دقایق سخن بر چه وجه بوده است تاطرق و انواع شعر در طبع او مرتسم شود و عیب و هنر شعر بر صحیفه خرد او منقش گردد تا سخنش روی در ترقی دارد و طبعش به جانب علو میل کند0هر که را طبع در نظم شعر راسخ شد و سخنش هموار گشت روی به علم شعر اورد و عروض بخواند و گرد تصانیف استاد ابوالحسن السرخسی البهرامی گردد چون غایت العروضین و کنزالقافیه ،و نقد معانی و نقد الفاظ و سرقات و تراجم و انواع این علوم بخواند بر استادی که ان داند تا نام استادی را سزاوار شود و اسم او در صحیفه روزگار پدید اید000"0 موضوع امتحان شعر ادر این دوره هم از مسائل قابل توجه است0معمولا کسی که به تازگی درعوی شعر می کرد و می خواست در میان استادان سخن راه جوید ،به انواع و انحا ی طرق مورد ازمایش قرار می گرفت 0غالبا برای ازمایش طبع او موضوعی را مطرح می کردند تا او بر ارتجال در ان باره چند بیتی را بسازد و به همین سبب بدیهه گویی از لوازم شاعری شمرده می شد و کسی که در این معنی راجل بود بکار نمی امد و می گفتند "در خدمت پادشاه هیچ بهتر از بدیهه گفتن نیست که به بدیهه گفتن طبع پادشاه خرم شود و مجلسها بر افروزد و شاعر به مقصود رسد0" نخستین از مایش امیر معزی در شعر بدیهه یی بود که می بایست در صفت ماه نورمضان که ملکشاه دیده بود ،بگوید وباز در باره تشرف سلطان که یکی از اسبهای خاص وی بوده است ،از وبدیهه یی خواستند وازرقی ببدیهه که در مجلس نرد طغانشاه بن الب ار سلان گفت،جان خود و همکاران خویش رااز شمشیر ان شاهزاده رهانیده و سیدالشعرا رشیدی سمرقندی بامر خضر خان در مجلس سلطان بدیهه یی در جواب اعتراض عمعق بر اشعار خویش سرود ،و امثال این موارد که بسیار ست و فرصت شمارش همه نیست0 موضوع دیگر انکه شاعران می بایست از عهده التزامهای دشواری که برای هر بیت یا هر مصراع از هر قصیده معلوم می شده است بر ایند،یا انکه ردیفهای سخت انتخاب کنند0از امثال اینها ست:امتحانی که از دهقان علی شطرنجی کردند0 عوفی گوید:"در ماوراالنهر انروز که خورشید بحوت اید ،همان روز لکلک بدان دیار اید ،و خلقی برسیدن او شادی کنند و اور امبشر قدوم بهار خوانند0دهقان علی را امتحان کردند که قصیده لکلک ردیف پرداخت در غایت لطف اما بیتی بر خاطر بود بنشته أمد: بشارت ارد از نوروز مارهر زمان لکلک کندغمگین دل زان بشارت لکلک" "و محمد بن عمر الفر قدی قصیده یی گفت بامتحان افاضل ،ردیف تیغ و قلم ،سخت لطیف می گوید: کس ازملوک جهان یادگارتیغ وقلم نبوده است مگرشهریار تیغ وقلم" و شاعری دیگر به نام عبدالرافع بن ابی الفتح هر وی قصیده یی بامتحان باردیف أستین ساخته است: جانا مپوش بر گل رخسار استین وز خون مرامخواه چوگلناراستین وشاعری بنام حکیم جنتی راوقتی "بقصیده یی امتحان کردند ردیف پیاله ،این قصیده بر بدیهه بگفت: چوارد سوی لب دلبر پیاله کند لعلش پراز شکر پیاله000" وضع این شرایط وپیش اوردن این ازمایشهای دشوار وسیله بزرگی بود برای انکه هر کس راه نفوذ و رسوخ در صف شعرای بزرگ نداشته باشدواین فخر برای کسانی که جودت ذهن و صفای ذوق راباتحصیلات متمادی وزحمات وافر در کسب دانش همراه کرده بودند ،میسر شود0اینست که شاعران قرن پنجم وششم غالبا مردانی فاضل و دانشمند و زبان اور و مستطرف در علوم و متبحر در انواع دانشها از کار در می امدند و دیوانهای انان شاهدی گویا بر این دعوی ما تواند بود0 گروهی از شاعران زمان همچنانکه گفته ایم سرگرم وعظ و تحقیق بوده اند ویا قسمتی از اوقات خودرا وقف این کارها می داشتند و الحق بعضی از انان مانند ناصر خسرو و سنائی در کار خود به تمام معنی موفق اند0برخی دیگر دست بخلاعت و بذائت لسان می زدند و مانند سوزنی که به قصائد غرای پر از هزل خود معروف است0بعضی تمسک بذیل دیانت را لازم می شمردند ،و دسته بی مانند خیام سخن از مسائل فلسفی و گروهی، بحث در ،حقایق عرفانی عده یی مدح و فرقه یی هجو را پیشه خود می ساختند و شاعرانی در همه این مباحث وارد می شدند و اقتصار استادان را به یک یا بعض این ابواب عیب می شمردند چنان که خاقانی در این ابیات گوید: زده شیوه کان شیوه شاعریست بیک شیوه شد داستان عنصری تحقیق گفت ونه حکمت نه پند که حرفی ندانست از ان عنصری در میان شاعران این دوره به بعضی از افراد بلند طبع باز می خوریم که سخن خودرا ارزان نمی فروخته و دست تکدی نزد این و ان دراز نمی کرده اند 0اگر چه عدد این گونه شاعران کم است لیکن در بین ان دیگران هم که روزگار را به مداحی و کسب معاش از بخششهای سلاطین و بزرگان می گذرانیده اند0بسیار کسان را می یابیم که برای کسب روزی حاضر به هتک حرمت و ابروی نبوده اند0عده یی دیگر بودند که همواره چشم طمع به مال کسان داشته و برای مال غیر کیسه می دوخته اند 0نمونه بارز این خوی شاعران را در انوری می توان یافت که حتی از خانه کسان شراب و کاغذ هم می خواست و هر گاه از ممدوحان کوتاهی در بخشش می دید انان را به تصریح و تعریض اگاه می ساخت و عطایای دیگران را به چشم انان می کشید0نمونه یی از این عمل اورا در ابیات ذیل و ایرادی که فتوحی بر اوگرفته است می بینیم0انوری بممدوح خود گفته است: در چنین دولت من یکتن وقانع بکفاف بیم انست که ابم ببردبی نانی تو که ازدور همی بینی پوشیده مرا حال بیرون ودرونم نه همانادانی طاق بوطالب نعمه است که دارم زبرون وزدرونپیرهن بوالحسن عمرانی فتوحی مروزی در پاسخ اوابیاتی دارد که در انها اورابسبب طمع ورزی وکدیه نکوهیده و گفته است: انوری ای سخن تو بسخا ارزانی گر بجانت بخرند اهل سخاارزانی گفتی اندرشرف وقد رفزون از ملکم باری اندرطمع وحرص کم ازانسانی غایت حکمت اگر کردت سلطان همت ایت کدیه چواراذل چرا میخوانی پیش خاصان مطلب کام زحکمت چندین چون خسان درطلب جامه وبندنانی نفس راباز کن ازشهوت نفسانی خویش تادست درهمه احوال بودروحانی ز اب حکمت ،چو همی باملکان بنشنی، اتش ازچراازدل وجان ننشانی از پس انکه بیک مهر دو الف ملکی داشت دربلخ ملکشاه به توارزانی، وز پس انکه هزاردگرت داد وزیر قرض ان پیرسرخسی زچه می بستانی ازپس انکه زانعام جلال انوررا به توهرساله رسدمهری پانصدگانی ای بدانایی معروف چرا می گویی درثنایی که فرستاده ای ازنادانی، طاق بوطالب نعمع است که دارم زبرون وزدرون پیرهن بوالحسن عمرانی چه بخیلی که بچندین زروسیم ونعمت طاق وپیراهنیی دوخت همی نتوانی پانزده سال فزون باشد تاکشته شدست بوالحسن انکه زاحسانش سخن میرانی پیرهن کهنه اوگرت بجاست پس مخوان پیرهنش او زره خفتانی باقی عمربس ان پیرهن و طاق تورا سزد ارندهی ابرام و دگرنستانی نعمت انراست زیادت که همی شکرکند تونه ای ازدر نعمت که همی کفرانی00 از مسائل قابل بحث دیگر در این دوره اختلافات شدید شاعران با یکدیگر است0 مثلا همین اختلاف میان انوری و فتوحی که دیده ایم در عهد مورد مطالعه ما امری تازه نیست و نظایر بسیار دارد0 چنانکه در شرح احوال فتوحی و انوری خواهیم دید اختلاف ان دو با یکدیگر به اختلاف مردم بلخ با انوری و ازار او دران شهر منجر شد، و اختلاف میان اقانی و مجیر الدین بیلقانی که انهم ضمن احوال هر دو مذکور خواهد شد ، برای خاقانی ایجاد زحمت بسیار از طرف مردم اصفهان نمود و به بدگویی های تند انان از استاد انجامید چنانکه خاقانی ناگزیر شد در قصیده ای ان شهر را بستاید و از خطایی که مجیر مرتکب شده بود تبری نماید 0 مجیر هم در این میانه بی نصیب نماند و ازبابت بد گویی های خود از اصفهان در زبان شاعران ان شهر افتاد چنانکه شرف الدین شفروه و جمال الدین محمدبن عبدالرزاق اورا هجوهای رکیک گفتند 0 مجیر الدین تنها اصفهان و شاعران ان شهر را به تیغ زبان نیازرد بلکه استاد خود را نیز به اشعار ابدار فصیحش به باد هجا گرفت0 لیکن او نخستین کسی نبود که در ساحت استاد پای جسارت پیش می نهاد و زبان به بی ادبی می گشود بلکه استاد او خاقانی هم همین کار را با ابو العلای گنجه ای استاد خویش کرد و اورا هجوهای سخت گفت و ان استاد نیز از هجو شاگرد باز نایستاد 0 همین خاقانی فاضل و زبان اور چندی با رشید الدین و طواط مکاتبه داشت و با انکه هیچ یک از ان دو به دیدار دیگری موفق نشده بود ، هردو یکدیگر را در اشعار خویش بستودند و به بزرگی یکدیگر اقرار دادند 0 لیکن معلوم نیست به چه سبب کاران دو عاقبت بنقار و مهاجات کشید و به تفضیلی که در احوال واثار ان دو مشاهده می شود یکدیگر را به سنان قلم طعن ها زدند و به زبان شعر دشنام ها دادند0 نظایراین امر دراین دوره ممتدانقدر هست که همه را نمی توان در اینجا نقل کرد و اصولا نقل ان شواهد که غالبا مشهورست، زائد به نظر می رسدزیرا فقط وسیله ای برای تطویل کلام خواهد بود و بس.
ارتباط شاعران تنها به همین روابط سومنحصرنبوده است بلکه بسیاری از انان هم در حال مکاتبه و ارسال شعر و ذکر خیر از یکدیگر بوده اند مثلا فضل بن یحیی صاعدهروی معروف به"عارف زرگر"از ال صاعد هرات ،که ذکر انان پیش از این گذشته است،سنایی را در شعری که بدو خطاب کرده بدین گونه ستود: شعرتوروحانیون گربشنوندازروی صدق بانگ برخیزدازیشان کای سنایی مرحبا حجتی برخلق عالم زان دو فعل خوب خویش شاعری بی ذل طمع و پارسایی بی ریا.
.
.
ومختاری غزنوی همین شاعر استاد را درقصدیده ای که در مدح سلطان مسعود غزنوی ساخته بود،بدین نحو ستایش کرد: سنایی را صلتها بخش تا او ایچنین مدحی بپردازد که همتانیست اندر شعر زاقرانش وامام علی بن هیثم هروی از او بدین گونه سخن گفت: سنایی ثنای خرد را سزاست جمالش جهان راکمال و بهاست ودردیوان سنایی هم ابیات بسیار در ستایش شاعران معاصردیده می شودو هجوهایی هم که بعضی از شاعران مخالف عهد خویش را کرده دردیوان او کم نیست.
به هرحال روابط خوب وبد و مدحهاوستایشها و هجوهاوبدگویی ها دراین زمان میان شاعران چه در حضوروچه در غیاب و چه با مکاتبه و چه با مشاعره بسیار بود.

  متن بالا فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است.شما بعد از پرداخت آنلاین فایل را فورا دانلود نمایید

بعد از پرداخت ، لینک دانلود را دریافت می کنید و ۱ لینک هم برای ایمیل شما به صورت اتوماتیک ارسال خواهد شد.

( برای پیگیری مراحل پشتیبانی حتما ایمیل یا شماره خود را به صورت صحیح وارد نمایید )

«پشتیبانی فایل به شما این امکان را فراهم میکند تا فایل خود را با خیال راحت و آسوده دریافت نمایید »


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق وضع عمومی شعرا 20 ص

تحقیق درباره شعرا 15 ص

اختصاصی از سورنا فایل تحقیق درباره شعرا 15 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق درباره شعرا 15 ص


تحقیق درباره شعرا 15 ص

 

فهرست مطالب

 

 

 

عنوان                                                                    صفحه

 

 

 

 

نیما یوشیج............................................................................................ 4

استاد شهریار.......................................................................................... 5

 پروین اعتصامی...................................................................................... 12

 منابع ................................................................................................... 15

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

نیما یوشیج پدر شعر نو

 پدر شعر نو علی اسفندیاری متخلص به نیما یوشیج، فرزند ابراهیم خان اعظم السلطنه نوری در دهکده یوش از بخش بلده شهرستان نور متولد شد. خواندن و نوشتن را نزد آخوند ده فرا گرفت. در مدرسه عالی سن لوئی تهران به ادامه تحصیل پرداخت. با آموختن زبان فرانسه با ادبیات غرب آشنا شد. نیما در شرح احوال خود می‌نویسد: « آشنایی با زبان خارجی ، راه تازه‌ای پیش چشم من گذاشت». اولین اثر وی در سال 1300 هجری به نام « قصه رنگ پریده » منتشر شد. او مبتکر سبکی نو در شعر پارسی است که به نام "شعر نو" معروف شده است. او در سال 1301 سرآغاز شعر نو، افسانه را منتشر ساخت و چند سال بعد یعنی در سال 1305 شعر خانواده سرباز را سرود. نیما شغل آموزگاری را در سال 1309 یعنی زمانی که 33 سال داشت در مدرسه حکیم نظامی آستارا آغاز کرد که آن دوران در تحول فکری نیما بسیار حائز اهمیت است. لازم به ذکر است او در سالهای نوجوانی به تشویق استادش « نظام وفا » به سرودن شعر پرداخت. باید خاطر نشان ساخت که یادداشت‌هایی به صورت پراکنده در سالهای 1301 الی 1314 از وی به جای مانده است.مجموعه اشعار وی به نامهای قصه رنگ پریده، ای شب، منت دونان، شیر، چشمه کوچک. یادگار، انگاسی. بز ملاحسن، گل ناز دار، خارکن، روباه و خروس، به یاد وطنم ... توسط تورج قوچانی جمع آوری گشت. از زمان مشروطیت به بعد به ویژه از زمان روی کار آمدن رضاخان تا اتمام دوره حکومت او، شاعران بی‌پروا و واقع گرا و حتی رومانتیک سیاست سرا مورد قلع و قمع قرار گرفتند. برای مثال عشقی و فرخی جان خود را از دست می‌دهند، عارف قزوینی خانه نشین می‌شود و در گرسنگی می‌میرد، ایرج میرزا خود را به آن راه می‌زند و ... نیما در چنین دوره‌ای به سمبولیسم خاص خود روی می‌آورد. سمبولیسمی که عموماً دیدگاه سیاسی غیر مستقیم پوشیده گویی و رمزنویسی را به عنوان تنها حربه موثر به کار می‌گرفت و چنین است که در دیوان نیما نه تنها بیشتر شعرها نمادین هستند بلکه عنوان شعر هم نمادین است مانند : ققنوس، ناقوس، مرغ آمین و ... مرحوم اخوان ثالث نقل می‌کرد که روزی در زندان شاهی پس از کودتا می‌پرسد، باز هم می‌شود شعری گفت که این آقایان نفهمند ولی مردم بفهمند. به قول یکی از زبان شناسان و منتقدان، شعر حافظ هم با استعارات و ابهامات کلامی که می‌آفریند در ساز و کارهای ذهنی دست به همان ترفندهایی می‌زند که نمونه‌اش را در  شعر نیما می‌بینیم. جلال آل احمد می‌گوید هر شب شعرهایی در این کنگره خوانده می‌شود و شبی که نوبت شعر خواندن نیما رسید به ناگاه همگان با قطع برق مواجه شدند، روی میز خطابه شمعی نهاده شد و نیما شروع به خواندن شعر « آی آدمها » نمود که با حال و هوای موجود در سالن بسیار مناسب بود.

متن کامل را می توانید بعد از پرداخت آنلاین ، آنی دانلود نمائید، چون فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است.

پس از پرداخت، لینک دانلود را دریافت می کنید و ۱ لینک هم برای ایمیل شما به صورت اتوماتیک ارسال خواهد شد.

 
/images/spilit.png

دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره شعرا 15 ص