سورنا فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

سورنا فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

شیطان الرجیم

اختصاصی از سورنا فایل شیطان الرجیم دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 2

 

سان بن انس یا شیطان رجیم:

او از کوفه به بصره گریخت و مختار دستور داد نخست خانه اش را ویران کردند. او با آگاهی از موضوع به قادسیه گریخت و در بیابانها و روستاها مخفی شد. اما مأموران مختار بر اثر پی جویی او را دستگیر کرده ؛ ابتدا انگشت های او را بریدند، بعد دست و پایش را قطع کرده و سپس او را در روغن جوشان و آتش شعله ور انداختند.بجدل بن سلیم:

هنگامی که وی را دستگیر کردند. دست ها و پاهایش را قطع نموده و او را در بیابان برهوت رها کردند تا به جهنم رفت.تیره بختان سنگدل:

در ادامه کار مختار دستور داد که کسانی که با اسب از روی پیکر حسین (ع) رد شدند را ابتدا با میخ به زمین دوختند و آن چنان با اسب از روی آن ها رد شدند که بدنشان بر روی زمین تخت شد و به آن چسبید و سپس بدنشان را به آتش کشیدند.شمر ملعون:

او از سپاه بدترین مردم بود و حرام زاده ای بیش نبود . او پرونده ننگین داشت . او مرض هایی مثل مرض "پیسی" گرفته بود. بعد از دستگیری، وی را به روغن جوشان انداختند تا که این پیکر پلید از صحنه روزگار حذف شود.خولی:از کسانی بود که ذره ای از کیفر شقاوت خویش را کشید. وقتی به خانه او وارد شدند از همسرش پرسیدند که خولی کجاست و همسرش در حالی که اشاره به مستراح داشت گفت: نمی دانم. آن ها به مستراح رفتند و خولی را در حالی که در مستراح زیر سبدی پنهان شده بود کشتند و جسد وی را به آتش کشیدند.

از جمله روایاتی که به انتقام گرفتن از قاتلین امام حسین(ع) تصریح دارد، روایاتی است که ابوحمزۀ ثمالی نقل می کند که: از امام باقر(ع) پرسیدم: یابن رسول ا...! مگر شما ائمه همه « قائم» نیستید؟ فرمود: بلی. عرض کردم: پس چرا فقط امام زمان(ع) را قائم نامیده اند؟ فرمود:« چون جدم امام حسین(ع) شهید گردید، فرشتگان به درگاه الهی نالیدند و گفتند: پروردگارا! آیا قاتلان بهترین بندگانت و زادۀ اشرف برگزیدگانت را به حال خود وامی گذاری؟ خداوند به آنها وحی فرستاد که ای فرشتگان من! آرام گیرید. به عزت وجلالم سوگند از آنها انتقام خواهم گرفت، هرچند بعد از گذشت زمانها باشد. آنگاه پروردگار عالم، امامان از اولاد سیدالشهدا(ع) را به آنها نشان داد و فرشتگان مسرور و شاد گشتند، یکی از آنها ایستاده بود و نماز می خواند، خداوند فرمود:«بذلک القائم إنتقم منهم: یعنی؛ به این قائم از آنها انتقام می گیریم.»(


دانلود با لینک مستقیم


شیطان الرجیم

دانلود مقاله و تحقیق درباره دیدگاه علما درباره شیطان

اختصاصی از سورنا فایل دانلود مقاله و تحقیق درباره دیدگاه علما درباره شیطان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 10

 

دیدگاه علما درباره شیطان

 

امام علی علیه السلام در خطبه پنجاهم نهج البلاغه می فرمایند:

آغاز پیدایش فتنه ها پیروی از هوا و هوسها و بدعتهایی است که با کتاب خدا مخالفت دارد و گروهی (چشم و گوش بسته یا هواپرست آگاه) به پیروی از آنان برمی خیزند و برخلاف دین خدا از انان حمایت می کنند اگر باطل از آمیختن با حق جدا می گردید بر کسانی که طالب حقند پوشیده نمی ماند و اگر حق از آمیزه باطل پاک و خالص می شود زبان دشمنان و معاندان از ان قطع می گشت ولی بخشی از این گرفته می شود وبخشی از آن و این دو را بهم می آمیزند و اینجاست که شیطان بر دوستان و پیروان خود مسلط می شود. و تنها کسانی که مشمول رحمت خدا بودند از آن نجات می یابند.

 آری مستضعفین فکری و ساده لوحان ممکن است در این میان ناآگاهانه در دام شیطان بییفتند در حالی که آنها نیز اگر رهبر و راهنمایی برای خود انتخاب می کردند گرفتار چنین سرنوشتی نمی شدند.

 به این ترتیب مردم در برابر آمیزش حق و باطل به سه گروه تقسیم می شوند:

گروه اول: همان «الذین سبقت لهم من الله الحسنی» که در آیه 101 سوره انبیاء به آن اشاره شده است می باشند و به تعبیر دیگر همان حق طلبان آگاه و مخلصند که به لطف پروردگار از توطئه های شوم فتنه جویان درامانند.

گروه دوم: هوی پرستان بهانه جو هستند که می خواهند به بهانه حق در راه باطل گام بگذارند و در واقع نیمه آگاهند و با پای خود در دام شیطان می روند.

گروه سوم: افراد ساده لوحی هستند که تشخیص حق از باطل در این آمیزه خطرناک برای آنها مشکل است و ناآگاهانه گرفتار دام شیطان می شوند مگر اینکه در پناه رهبر آگاه و فرزانه ای جای گیرند. شبیه همین معنی را امام در خطبه 38 نیز می فرمایند آنجا که حضرت شبهه را تفسیر می فرماید و راه نجات از آن را نشان می دهد و می گوید: شبهه را از این رو شبهه نام نهاده اند که شباهت به حق دارد اما اولیاء الله گرفتارآن نمی شوند، چراکه نور یقین در اینجا راهنمای آنها است. ولی دشمنان خدا بر اثر گمراهی در دام شبهات گرفتار می شوند.

 وظیفه ما هنگام مواجهه با وسوسه های شیطانی

با صرف نظر از آیاتی که به انسان هشدار می دهند تا مبادا از شیطان پیروی کند: «الم اعهد الیکم یا بنی آدم ان لا تعبدوا الشیطان انه لکم عدو مبین و ان اعبدونی هذا صراط مستقیم» و آیاتی که نشانه های کارهای شیطانی را بیان می کنند. و همه آیات هشدار دهنده در رابطه با شیطان، قرآن به پیامبر صلی الله علیه و آله دستور می دهد که هنگام مواجهه با وسوسه های شیاطین به خدا پناه ببر.

 «و اما ینزغنک من الشیطان نزغ فاستعذ بالله انه سمیع علیم» این روش متقین است؛ آنها هنگامی که بعضی از شیاطین در اطراف قلبشان شروع به گشت زنی می کنند تا در آنها ایجاد وسوسه کنند، متذکر گشته، ناگهان بینا می شوند و حجاب غفلت از آنها برطرف می شود. «ان الذین اتقوا اذا مسهم طائف من الشیطان تذکروا فاذاهم مبصرون»3

 البته استعاذه و پناه بردن به خدا هم خود نوعی ذکر و (متوجه شدن به خداست) چراکه معنای استعاذه این است که فقط خدای سبحان است که می تواند این دشمن مهاجم را به همه نیرویی که دارد، دفع نماید و همین طور استعاذه، خود نوعی توکل به خدا است.

 و در جای دیگر می فرماید:

«و اما ینزغنک من الشیطان نزغ فاستعذ بالله انه هو السمیع العلیم»

 و نیز می فرماید:

«و قل رب اعوذبک من همزات الشیاطین و اعوذ بک رب ان یحضرون» به پیامبر دستور می دهد که بگو پروردگار من از وسوسه های شیطان ها به تو پناه می برم و (باز ) به تو پناه می برم از اینکه نزد من حاضر شوند. (مؤمنون، 98-97)5

 بعضی از نشانه های کارهای شیطانی

بعضی از آیات نشانه هایی را برای کارهای شیطانی ذکر می کنند بدین معنا که هشدار می دهند که شیطان دستور چنین کارهایی را می دهد.

 این مسأله کمال لطف و عنایت الهی را نسبت به بندگانش می رساند که آنها را به نحو احسن هدایت می کند تا مبادا دستخوش وساوس و حیله های شیطانی قرار گیرند به هر حال بعضی از علائم کارهای شیطانی عبارتند از:

1- وعده فقر: انسان را از انفاق و ادای زکات و خمس بازداشته تا مبتلا  به فقر نشود. (الشیطان یعدکم الفقر)6

2- امر به فحشا: (... و یامرکم بالفحشاء)7

3- امر به منکر: (فانه یأمر بالفحشاء و المنکر)8

4- ترساندن دوستان خود (تا مبادا جهاد کرده با کفار مواجه شوند) «انما ذلکم الشیطان یخوف اولیاء فلا تخافوهم و خافون ان کنتم مؤمنین.»9

5- ایجاد دشمنی بین مسلمانان از طریق شرب خمر و قماربازی: «انما یرید الشیطان ان یوقع بینکم العداوة و البغضاء فی الخمر و المیسر»10

6- بازداشتن انسان از یاد خدا: «و اما ینسینک الشیطان بعد الذکری لا تقعد بعد الذکری مع القوم الظالمین»11، «استحوذ علیهم الشیطان فانسیهم ذکر الله»12

7- در آرزو قرار دادن: «یعهم و یمنیهم و ما یعدهم الشیطان الا غروراً»13


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله و تحقیق درباره دیدگاه علما درباره شیطان

دانلود تحقیق کامل درباره گفتارى درباره شیطان و عمل او 21 ص

اختصاصی از سورنا فایل دانلود تحقیق کامل درباره گفتارى درباره شیطان و عمل او 21 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 21

 

مقدمه

موضوع ابلیس نزد ما امری مبتذل و پیش پا افتاده شده که اعتنایی به آن نداریم ، جز اینکه روزی چند بار اورا لغت کرده و از شرش به خدا پناه میبریم و بعضی افکار پریشان خود را به این جهت که از ناحیه او است تقبیح میکنیم . و لیکن باید دانست که این موضوع ، موضوعی است بسیار قابل تامل و شایان دقت و بحث .

چرا در شناختن این دشمن خانگی و درونی خود بی اعتناییم ؟ دشمنی که از روز پیدایش بشر تا روزی که حیاط زندگی اش برچیده می شود بلکه حتی پس از مردنش هم دست از گریبان او بر نمیدارد و تا در عذاب جاودانه دوزخش نیندازد آرام نمیگیرد .

آیات 10-25 سوره اعراف ابتدای خلقت انسان و صورت بندی او و ماجرای آن روز آدم و سجده ملائکه و سرپیچی ابلیس و قریب خوردن آدم و همسرش و خروجشان از بهشت و سایر اموری را که خداوند برای آن دو مقدر کرده بود بیان میفرماید .

« ثم قلنا للملائکه اسجدوا لادم » بیانگر دو حقیقت است :

حقیقت اول اینکه سجده ملائکه برای جمیع بنی آدم و در حقیقت خضوع برای عالم بشریت بوده ، و اگر حضرت آدم (ع) قبله گاه سجده ملائکه شده از جهت خصوصیت شخصیتش نبوده بلکه از این باب بوده که آدم (ع) نمونه کامل انسانیت بوده ، و در حقیقت از طرف تمام افراد انسان به منزله نماینده بوده است ، همچنانکه خانه کعبه از جهت اینکه حکایت از مقام ربوبی پروردگار می کند قبله گاه مردم قرار گرفته است .

حقیقت دوم آنکه خلقت آدم در حقیقت خلقت جمیع فرزندان نوع بشر بوده است .

« فسجدوا الا ابلیس لم یکن من الساجدین »

در این جمله و همچنین در آیه « فسجد الملائکه کلهم اجمعون » خدای تعالی خبری دهد از سجده کردن تمامی فرشتگان مگر ابلیس . و علت سجده نکردن وی را این دانسته که او از جنس فرشتگان نبوده، بلکه از طایفه جن بوده است .

یعنی اگر ابلیس از جنس فرشتگان می‌بود چنین عصیانی را مرتکب نمی‌شد . از آیه 30 سوره بقره نیز این استفاده می شود که او و همه فرشتگان در مقامی قرار داشتند که میتوان آن را مقام « قدس » نامید، و امر به سجده هم متوجه این مقام بوده نه به یک یک افرادی که در این مقام قرار داشته اند، ابلیس قبل از تمردش فرقی با ملائکه نداشته ، و پس از تمرد حسابش از آنان جدا شده ، ملائکه به آنچه مقام و منزلت شان اقتضا میکرد، باقی ماندند و خضوع بندگی را از دست ندادند و لیکن ابلیس بدبخت از آن مقام ساقط گردید ، همچنانکه فرموده : « کان من الجن ففسق عن امر ربه = چون از جنس جن بود نسبت به امر پروردگارش فسق ورزید » و « فسق » به معنای بیرون شدن خرما از پوسته است ، ابلیس همه با این تمردش در حقیقت از پوست خود بیرون گشت و زندگانیی را اختیار کرد که جز خروج از کرامت الهی و اطاعت بندگی چیزی دیگر نبود . مقصود از اینکه ابلیس عمل تمرد را انجام داد به این معنی بود که وی در برابر حقیقت انسانیت خاضع نشد و جمله « فما یکون لک ان تتکبر فیها » این بیان را تایید می کند : برای اینکه ظاهر آن این که آن مقام ، مقامی است که ذاتاً قابل تکبر نیست ، و ممکن نیست بتوان از آن سرپیچی کرد و لذا تکبر ابلیس نسبت به این مقام همان و بیرون شدنش از آن و هبوطش به درجه پایین تر همان .

موید دیگر این بیان این است که امر به سجده بر آدم نسبت به ابلیس و ملائکه امر واحدی بوده ، و معلوم است که امر به ملائکه امر مولوی نبوده زیرا امر مولوی آن امری است که مامور نسبتش به اطاعت و معصیت و شقاوت درباره ملائکه چنین نیستند ، زیرا معصیت و شقاوت درباره ملائکه تصور ندارد و آنان مخلوق بر اطاعت و مستقر در سعادتند ، پس امر به ابلیس هم امر مولوی نبوده و ابلیس در مقابل ملائکه مخلوق بر معصیت و شقاوت بوده است .

چیزی که هست مادامی که آدم خلق نشده بود و خداوند ملائکه و ابلیس را امر به سجود بر وی نکرده بود ابلیس و ملائکه هر دو در یک رتبه بوده بدن امتیاز از هم هر دو در مقام قرب بودند ، و پس از آنکه آدم آفریده شد این دو فریق از هم جدا شده یکی راه سعادت و دیگری راه شقاوت را پیش گرفت .

« قال ما منعک الا تسجد اذ امرتک . قال انا خیر منه خلقتنی من نار و خلقته من طین »

مراد از این ایه این است که : ای ابلیس ! چه چیزی باعث شده که سجده نکنی . گفت من از او بهترم آفرینش من از آتش و آفرینش او از خاک می باشد . »

این جواب اولین نافرمانی ابلیس می باشد . در این جواب خدای تعالی ، برای اولین بار ابلیس دچار معصیت شد چون برگشت تمامی معصیتها به دعوای انانیت ( خودخواهی ) و منازعه با کبریای خدای سبحان می باشد ، در حالی که کبریا ، ردایی است که بر اندام کسی جز او شایسته نیست و هیچ مخلوقی را نمی رسد که درمقابل انانیت الهی و آن وجودی که جمیع چهره ها در برابرش خاضع و گردن همه گردن فرازان در پیشگاه مقدسش خمیده و هر صوتی در برابر عظمتش در سینه حبس شده و هر چیزی برایش ذلیل و مسخر است برای خود انانیت قائل شده به ذات خود تکیه زده و « من » بگوید .

اگر ابلیس اسیر نفس خود نمیشد و نظر و فکر خود را محصور در چهار دیواری وجود خود نمیساخت هرگز خود را مستقل به ذات نمی دید ، بلکه معبودی مافوق خود مشاهده میکرد که قیوم او و قیوم هر موجود دیگری است ، و ناچار انانیت و هستی خود را در برابر او به طوری ذلیل می‌دید که هیچ گونه استقلالی در خود سراغ نمیکرد ، و به ناچار در برابر امر پروردگار خاضع شده نفسش بطوع و رغبت تن به امتثال اوامر او می‌داد ، و هرگز به این خیال نمی افتاد که او از آدم بهتر است ، بله این طور فکر میکرد که امر به سجده آدم از مصدر عظمت و کبریای خدا و از منبع هر جلال و جمالی صادر شده است و باید بدون درنگ امتثال کرد ، لیکن او اینطور فکر نکرد و حتی این مقدار هم رعایت ادب را نکرد که در جواب پروردگارش بگوید : «بهتری من ، مرا از سجده بر او بازداشت » بلکه با کمال جرات و جسارت گفت : « من از او بهترم » تا بدین وسیله هم انانیت و استقلال خود را اظهار کرده باشد و هم بهتری خود را امری ثابت و غیر قابل زوال ادعا کند ، علاوه بر اینکه به طور رساتری تکبر کرده باشد . از همین جا معلوم می شود که در حقیقت این ملعون به خدای تعالی تکبر ورزیده نه به آدم .

و آدم استدلالی که کرد اگر چه استدلال پوچ و بی مغزی بود ولیکن در اینکه او از آتش و آدم از خاک بوده ، راست گفته است ، و قرآن کریم هم این معنا را تصدیق نموده ، از یک طرف در آیه « کان من الجن ففسق عن امر ربه » فرموده که ابلیس از طایفه جن بوده ، و از طرف دیگر در آیه « خلق الانسان من صلصال کالفخار و خلق الجان من مارج من نار » فرموده که ما انسان را از گل و جن را از آتش آفریدیم . پس از نظر قرآن کریم هم مبدا خلقت ابلیس ، آتش بوده ، ولیکن ادعای دیگرش که « آتش از خاک بهتر است » را تصدیق نفرمود، بلکه در سوره بقره آنجا که برتری آدم را از ملائکه و خلافت او راذکر کرده این ادعا را رد کرده است .و در آیه 76 سوره « ص » در رد ادعایش فرموده ملائکه مامور به سجده بر آب و گل آدم شدند تا شیطان بگوید : « گل از آتش پست تر است » ، بلکه مامور شدند سجده کنند بر آب و گلی که روح خدا


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق کامل درباره گفتارى درباره شیطان و عمل او 21 ص

دانلود تحقیق و مقاله درباره شیطان پرستی

اختصاصی از سورنا فایل دانلود تحقیق و مقاله درباره شیطان پرستی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 19

 

عنوان :

آئین شیطان پرستی

شیطان‌پرستی

شیطان پرستی یک حرکت مکتبی، شبه مکتبی و یا فلسفی است که هواداران آن شیطان را یک طرح و الگوی اصلی و قبل از عالم هستی میپندارند. آنها شیطان را موجودی زنده و با چند وجه از طبیعت انسان مشترک می‌دانند. شیطان پرستی را در گروه «راه چپ» مخالف با «راه راست» طبقه بندی می‌کنند. دست چپی‌ها به غنی سازی روحی خود در جریان کارهای خودشان معتقدند. و بر این باورند که در نهایت باید تنها به خود جواب پس دهند. در حالی که دست راستی‌ها غنی سازی روحی خود را از طریق وقف کردن و بندگی خود در مقابل قدرتی بزرگ‌تر بدست می‌آورند. لاوییان‌ها در واقع خدایی از جنس شیطان و یا خدایی دیگر را برای خود قائل نیستند. آنها حتی از قوانین شیطان نیز پیروی نمیکنند. این جنبه اعتقادی آنها به طور مکرر به اشتباه نادیده گرفته می‌شود و عموماً آنها را افرادی میشناسند که شیطان را به عنوان خدا پرستش می‌کنند.

شیطان پرستی به جای اطاعت از قوانین خدایی یا قوانین طبیعی و اخلاقی، عموماً بر پیشرفت فیزیکی خود با راهنمایی‌های موجودی مافوق یا قوانینی فرستاده شده تمرکز دارد. به همین دلیل بسیاری از شیطان پرستان معاصر از باورها و گرایش‌های ادیان گذشته اجتناب می‌کنند و بیشتر گرایشات خودپرستانه دارند. به گونه‌ای که خود را در مرکز هستی و قوانین طبیعی می‌بینند و بیشتر شبیه به مکاتبی چون ماده‌گرایی و یا خودمحوری و جادومحوری هستند. به هر حال بعضی شیطان پرستان به طور داوطلبانه بعضی از قوانین اخلاقی را انتخاب می‌کنند. این یک جریان وارونه سازی را نشان می‌دهد. بر این مبنا شیطان پرستان به دو گروه اصلی شیطان پرستان فلسفی و شیطان پرستان دینی تقسیم بندی می‌شوند.

تاریخچه

مفهوم شیطان در طول قرنها مورد مکاشفه قرار گرفته‌است. در اصل در سنت مسیحیان جودو، شیطان به عنوان بخشی از آفرینش دیده شده‌است که در برگیرنده قانونی است که می‌تواند در مقابل خواست خداوند مخالفت کند و با اختیار تام خود، قادر است مبارزه طلب باشد. (یادآور یکی از تفسیرهای یهودی که می‌گوید تنها زمانی که پتانسیل توانایی تخلف از خواست خدا را داشته باشید و با او مخالفت نکنید موجودی بسیار خوب خواهید بود) در خلال قرنها این مفهوم به مخالفت صرف علیه خداوند تحریف شده‌است.این دیدگاه که هرچیزی نقطه مقابل خود را دارد و خداوند (تماماً خوب) باید یک نیروی خدای بد (شیطانی) نیز در مقابلش باشد (بسیار از الهه‌های قدیمی نیز این نیروهای بد را در خود داشته‌اند، به طور مثال تمدن مصر باستان نیز چنین باوری را داشته‌است).

با گسترش دین مسیحیت و بعد از آن اسلام، که هردو پیروان بسیاری بدست آوردند و یک رستگاری اعلا را برای خود قائل هستند و به زندگی بعد از مرگ اعتقاد دارند، و در میان آموزه‌های آنها شیطان وجود دارد و در همه جهان‌بینی‌های الهی، شیطان سعی دارد خداوند را تحلیل برد و خراب کند.

با رشد رو به جلوی جامعه از دوران اصلاحات به دوران روشنفکری (قرون ۱۷ و ۱۸)، مردl در جوامع غربی به پرسش سوالاتی راجع به شیطان کردند و این شیطان نیز در پاسخ به تدریج بزرگ و بزرگ‌تر شد، لذا شیطان پرستی به صورت یک رسم که با رسوم دینی گذشته مخالفت دارد ظهور پیدا کرده.

به علاوه شیطان پرستی برمبنای آموزه‌های مخالف دین‌های ابراهیمی به مخالفت با خدای ابراهیمی پرداخته‌است. قدیمی‌ترین شاهد ثبت شده راجع به این واژه (شیطان پرستی) در کتاب «تکذیب یک کتاب» توسط توماس هاردینگ (۱۵۶۵) به چشم میخورد که در آن از کلیسای انگلیس دفاع می‌کند: «در خلال زمانی که مارتین لوتر برای اولین بار فرقه ملحد و شیطان پرست خود را به آلمان آورد،...». در حالی که مارتین لوتر خود هرگونه ارتباطی را بین آموزه‌هایش و شیطان نفی کرد. شیطان در یهودیت، مسیحیت، اسلام و آیاواشی کلمه شیطان در ابتدا از دین یهود آمده و در مسیحیت و اسلام تکمیل یافته‌است. این نگاه یهودی-مسیحی-اسلامی از شیطان می‌تواند به موارد زیر تقسیم شود:یهود: شیطان در یهودیت، در لغت به معنای «دشمن» یا «تهمت زننده» است. و همینطور نام فرشته‌ای است که مومنین را مورد محک قرار می‌دهد. شیطان در یهود به عنوان دشمن خدا شناخته نشده‌است بلکه یک خادم خدا است که وظیفه دارد ایمان بشیریت را مورد آزمایش قرار دهد.

اسلامی: کلمه شیطان در عربی «الشیطان» به معنای خطاکار، متجاوز و دشمن است. این یک عنوان است که معمولاً به موجودی به نام ابلیس صفت داده می‌شود.شیطان یکی از فرشتگان خاص خدا بوده که جایگاه ویژه ای نزد خدا داشت . پس از آفرینش حضرت آدم خدا به تمامی فرشتگان دستور داده که در مقابل آدم سجده کنند که شیطان از این امر سر باززده و خود را برتر از آدم دانسته چون آدم از خاک آفریده شده و فرشتگان از آتش وبه همین خاطر مورد غضب خدا قرار گرفته و از آن روز شیطان دشمنی انسان راآغاز کرده و سعی در به انحراف کشیدن انسانها داشته.

مسیحیت: در بسیاری از شاخه‌های مسیحیت، شیطان (در اصل لوسیفر) قبل از آنکه از درگاه خدا ترد شود، یک موجود روحانی یا فرشته بوده که در خدمت خداوندگار بوده‌است. گفته می‌شود شیطان از درگاه خداوند به دلیل غرور بیش از حد و خودپرستی ترد شده‌است. همینطور گفته شده‌است است شیطان کسی بوده‌است که به انسان گفته‌است می‌تواند خدا شود، و موجب معصیت اصلی انسان در درگاه خدا شده‌است و در نتیجه از بهشت عدن اخراج شده‌است. از شیطان در کتاب یونانی «دیابلوس» به عنوان روح پلید (Devil) نیز نام برده شده‌است که به معنای «تهمت زننده» یا «کسی که به ناحق دیگران را


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق و مقاله درباره شیطان پرستی

مقاله شیطان یا ابلیس

اختصاصی از سورنا فایل مقاله شیطان یا ابلیس دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله شیطان یا ابلیس


مقاله شیطان یا ابلیس

لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"

فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحات 24

مقدمه

شیطان یا ابلیس . این بحث مد نظر ما برای گرد آوری یک مقاله در مورد تفاوتهای بین شیطان و ابلیس است که در آخر متوجه تفاوت این دو اسم می شویم .

شیطان از بدو وجود به دنبال گمراه کردن انسان و به بیراهه کشاندن او بوده است . هیچ انسانی نیست که از حیله شیطان در امان باشد مگر امامان و پیامبران الهی که از گناه مصون هستند . شیطان هیچگاه از تلاش خود برای گمراه کردن انسان ها دست نمی کشد .

در عالم خلقت موضوع ابلیس یکی از موضوعات مهم و شگفت انگیز است . قرآن کریم ضمن اشاره به (نار) منشاء پیدایش شیطان به اختصار به خط فکری و موضوع گری ها و نصبت وی با خداوند و آدمیزاد به این موضوع می پردازد . 

ارباب اندیشه بر این عقیده‏اند که «جسم وى انبوه و متراکم نبوده جسمى است هوایى و مجرد. هیات ظاهرى و شیوه رفت و آمدش نیز با دیگر موجودات تفاوت دارد. داراى شعور و خرد است. به صورتهاى گوناگون تغییر شکل مى‏یابد و از عهده انجام کارهاى سنگین و خارق‏العاده برمى‏آید، نه جایى را فرا مى‏گیرد و نه در جایى نیز فرود مى‏آید». در فرهنگ اسلامى وى مبدا غوا، شر و وسوسه معرفى شده و آدمى را در مسیر خلاف انسانیت و کمال مى‏کشاند. نیرویى است که حق را باطل و باطل را حق و شر را خیر و خیر را شر مى‏نماید. هوى و شهوت از وسوسه‏هاى اوست. «و صورت انسانى در حکم عقبه و گردنه‏اى است میان قرارگاه فرشتگان و جایگاه شیاطین. هر کس که راه گمراهى را پیمود پیرو شیاطین است و آن که راه هدایت را برگزید از اهل الله است‏». با یادآورى گوشه‏اى از خصوصیات ابلیس و حضور فعال او در میان آدمیزاد مى‏توان نتیجه گرفت که: «ابلیس اگر چه فرشته یا اجنه‏اى است که به عالم ملکوت تعلق دارد و از موجودات طبیعت نیست; ولى آثار وجودى او مى‏تواند در دنیا ظاهر شود»


دانلود با لینک مستقیم


مقاله شیطان یا ابلیس