سورنا فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

سورنا فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

عوامل بی انگیزه گی دانشجویان 16 ص

اختصاصی از سورنا فایل عوامل بی انگیزه گی دانشجویان 16 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 16

 

عوامل بی انگیزگی دانشجویان ونامو فق بودن آن ها در کار یابی واشتغال:

جذب فارغ التحصیلان دانشگاهها و مراکز آموزش عالی کشور در بازار کار منوط به داشتن توانائیها و ویژگیهایی است که بخشی از آنهــا می بایست در طول دوران تحصیل در دانشگاه ایجاد گردد. به نظر می رسد عدم تناسب بین فرایندها و مواد آموزشی رشته های تحصیلی موجود در دانشگاهها با مهارتها و توانائیهای مورد نیاز بازار کار، مهمترین عامل بی انگیزگی دانشجویان و موفق نبـــودن فارغ التحصیلان در کاریابی و اشتغال است. علاوه بر این مورد، برخی از عوامل بیــــرونی که خارج از حوزه فعالیت و کنترل نظام آموزش عالی است نیز بر بی انگیزگی دانشجویانو اشتغــــال فارغ التحصیلان تاثیر بسزایی دارند. در این مقاله چالشها و فرصتهای نظام آموزش عالی در تامین نیازهای مهارتی نیروی انسانی مورد نیاز بازار کار از دو بعد عوامــــل بیرونی و درونی مورد بحث و بررسی قرار می گیرد. عوامل درونی، فرایندها و راهبردهایی هستند که در نظام آموزش عالی به کــــار گرفته می شوند و به طور مستقیم یا غیرمستقیم با مقوله اشتغال و کاریابی فارغ التحصیلان ارتباط دارند. مهمترین این عوامل عبارتند از: ۱ - عدم تناسب بین ظرفیت فعلی پذیرش دانشجو در دانشگاه و نیازهای آتی بازار کار.

۲ - عدم تناسب بین محتوای آموزش با مهارتهای شغلی.

۳ - عدم توفیق دانشگاهها در ایجاد و تقویت روحیه علمی و انگیزه خدمت رسانی به جامعه در دانشجویان.

۴ - مشخص نبودن حداقل قابلیتهای علمی و عملی برای فارغ التحصیل شدن.

۵ - عدم آشنایی اعضای هیات علمی با فرایند و نحوه انجام امور در واحدهای تولیدی و خدماتی مرتبط با رشته تحصیلی فارغ التحصیلان.

۶ - فقدان زمینه مناسب برای آموزشهای علمی و کاربردی.

۷ - ناکارآمدی اعضای هیات علمی در تربیت نیروی کار متخصص مورد نیاز جامعه.

۸ - مطرح نبودن مسائل علمی و پژوهشی به عنوان اولویت اول در دانشگاهها.

عوامل بیرونی شامل کلیه مواردی می شوند که بر اشتغال فارغ التحصیلان به طور مستقیم و غیرمستقیم تاثیر گذاشته و مانع از جذب آنها در بازار کار می گردند. این عوامل عبارتند از:

۱ - رواج نیافتن و مشخص نبودن فرهنگ کاریابی

۲ - عدم توسعه بنگاههای کاریابی خصوصی

۳ - عدم توسعه کانونهای فارغ التحصیلان و ناکارآمدی آنها در کاریابی و هدایت شغلی

۴ - تعدد متقاضیان و رقابت شدید برای کسب مشاغل موجود

۵ - رواج نیافتن فرهنگ کارآفرینی و کم بودن تعداد کارآفرینان

۶ - وجود مشکلات اجرایی در پیاده کردن سیاستها و برنامه های کلان اشتغال. عوامل درونی عوامل درونی فرایندها و راهبردهایی هستند که در نظام آموزش عالی به کار گرفته می شوند و به طور مستقیم یا غیرمستقیم با مقوله اشتغال و کاریابی فارغ التحصیلان ارتباط دارند. مهمتریـن عوامل درونی در زیر ذکر شده اند: ۱ - عدم تناسب بین ظرفیت فعلی پذیرش دانشجو در دانشگاهها و نیازهای آتی بازار کار: براساس مطالعات انجام گرفته جمعیت جوان و فعال کشور تا سال ۱۴۰۰ بالغ بر ۶۱ میلیون نفر می شود و به عبارتی ۲/۵درصد رشد خواهد داشت. پس سطح اشتغال نیز باید رشدی معادل ۲/۵درصد در سال داشته باشد تا وضعیت فعلی حفظ شود. یعنی تا سال ۱۴۰۰ در ایران باید ۲۹ میلیون فرصت شغلی ایجاد شود. براساس و باتوجه به اهمیت موضوع، دولت تدابیری را اتخاذ کرده است. به عنوان مثال، در برنامه سوم توسعه ایجاد حدود چهارمیلیون فرصت شغلی پیش بینی شده است. اما نکته ای که در اینجا مورد نظر است عدم تناسب بین تعداد فرصتهای شغلی تخصصی ایجاد شده در جامعه و تعداد فــــارغ التحصیلان است. در ایران فقدان ارتباط نزدیک بین دانشگاهها و بخشهای مختلف جامعه موجب شده است که بین ظرفیت پذیرش دانشجو و تقاضای بازار به نیروی متخصص تناسب وجود نداشته باشد که علت آن عدم هماهنگی و انسجام در تصمیم گیری بین نظام آموزش عالی با سایر بخشهای جامعه به دلایلی چون: عدم وجود آمار واقعی، فقدان نگرش استراتژیک در بخشهای دولتی و خصوصی، ناتوانی مدیران در طرح ریزی و برآورد احتیاجات نیروی انسانی براساس استراتژی های کلان توسعه، عدم اجرای برنامه های میان مدت و بلندمدت جذب، اجرای سلیقـــه ای سیـاستهــــا و خط مشی ها و تغییر در برنامه های تدوین شده پس از هر تغییر در مدیریتهاست. ضمن اینکه دفتر گسترش آموزش عالی نیز در صورت تامین امکانات و استاد توسط مقامات محلی و بدون در نظر گرفتن وضعیت اشتغال در آینده برای ایجاد رشته تحصیلی مجوز صادر می کند. البته باتوجه به هدف و فلسفه وجودی دانشگاهها که ارتقا سطح علمی و تغییر در نگرش و بینش عمومی مردم و تامین نیازهـــای جامعه به نیروی متخصص است، توسعه آموزش عالی دارای توجیه است. اما فارغ التحصیلان انتظار دارند که با گرفتن مدرک تحصیلی موجبات اشتغال یا تسهیل شرایط اشتغال آنان فراهم آید؛ لذا پیشنهاد می شود تدبیری اتخاذ گردد که اولا ظرفیت پذیرش دانشجو براساس نیاز آینده بازار کار به نیروی متخصص تعیین شود و ثانیاً مجوزهای ایجاد رشته تحصیلی در دانشگاه دائمی نباشد و با تغییر در کیفیت نیازهای جامعه و تخصصهای جدید، مشخصات مجوزهای صادره تغییر یابند. ۲ - عدم تناسب بین محتوای آموزش با مهارتهای شغلی: یکی از مهمترین اهداف نظامهای آموزشی جوامع فراهم آوردن امکان ارائه آموزش متناسب با مهارتهای شغلی مورد نیاز جامعه است. بنابراین، در طراحی هر نظام آموزشی اثربخش، عوامل مهمی چون شرایط و ویژگیهای داوطلبان، محتوای دروس، تسهیلات و تجهیزات مورد نیاز، روشهای تدریس و غیره مدنظر قرار می گیرند. از طرف دیگر به هنگام طراحی مشاغل، شرح شغل و شرایط احراز (که تعیین کننده ویژگیهای رفتاری، توانائیها و مهارتهایی هر شغل است) تنظیم می گردد. این مهارتها شامل مهارت فنی، مهارت انسانی، مهارت ادارکی و آشنایی با رایانه هستند. ضمن اینکه داشتن توانائیهای ذهنی، فیزیکی و سطح تحصیلات و همچنین ویژگیهای رفتاری چون شخصیت، نوع نگرش، انگیزش و ارزشهای فردی نیز در اینجا مطرح هستند. مهارتها، استعدادهای بالفعل و توانائیهـا، استعدادهای بالقـوه تلقی می گردند. در حال حاضر، در آموزش عالی بیشتر سطح تحصیلات به عنوان یک توان یا استعدادهای بالفعل ایجاد می شود و این در حالی است که فارغ التحصیلان برای صعود به قله اشتغال به مهارت نیز نیاز دارند. باتوجه به آنچه بیان شد بازبینی در سرفصلهای دروس دوره های آموزشی و تنظیم آنها براساس اطلاعات علمی (نظری) و عملی مورد نیاز رشته ها و زمینه های شغلی مرتبط با رشته تحصیلی مورد نظر و ایجاد هماهنگی و همسویی بین سرفصل دروس با شرایط احراز مشاغل مورد نظر ضروری به نظر می رسد. ۳ - عدم توفیق دانشگاهها در ایجاد و تقویت روحیه علمی و انگیزه خدمت رسانی به جامعه در دانشجویان: باتوجه به اینکه پایه و اساس دانشگاه را دو عامل مهم و اصلی یعنی دانشجو و استاد تشکیل می دهند علل عدم توانایی دانشگاهها در ایجاد روحیه علمی و انگیزه در دانشجویان را می- توان در ویژگیهای این دو عامل جستجو کرد. دانشجویان اکثراً روحیه علمی و انگیزه کافی ندارند و معمولاً به جای توجه به ارتقای سطح علمی خود فقط به ارتقای سطح تحصیلی (اخذ مدارج بالاتر) می اندیشند. لذا دانشگاهها باید به فراخور تغییرات در شرایط سنی، سطح اجتماعی و انتظارات جامعه از دانشجویان و همچنین تاثیراتی که حضور در مراکز علمی در روند زندگی دانشجویان می گذارد، شیوه آموزشی و تربیتی را ارائه کنند که در دانشجویان انگیزه و روحیه علمی ایجاد کند و این امر زمانی محقق می شود که اعضای هیات علمی به عنوان یکی از دو عامل اصلی دانشگاه، دارای روحیه علمی و انگیزه خدمت رسانی باشند. بنابراین، پیشنهاد می شود ضمن انجام اقدامات بنیادی در خصوص تغییر در شیوه آموزش سنتی موجود، در جذب استادان، افرادی که دارای روحیه علمی و دانش پژوهی هستند در اولویت قرار گیرند و از سوی دیگر، تدابیری نیز برای رفع مشکلات و تنگناهای اقتصادی اعضای هیات علمی اتخاذ گردد. ۴ - مشخص نبودن حداقل قابلیتهای علمی و عملی برای فارغ التحصیل شدن: در نظام آموزش عالی گرفتن حداقل نمره قبولی پیش شرطی برای اخذ مدرک فارغ التحصیلی است. شرایط نامساعد اشتغال از یک طرف و تمیز قائل نشدن بین فارغ التحصیلان از نظر توانمندی علمی و عملی در زمان جذب از طرف دیگـــر، سبب بی انگیزه شدن و از بین رفتن علاقه مندی جمع کثیری از دانشجویان به ویژه در مقطع کارشناسی به فراگیری دروس نظری و فعالیتهای عملی شده است. این شرایط سبب پرورش و تولید فارغ التحصیلانی می شود که دارای روحیه علمی نیستند و در عین ناتوانی در کسب مدارج علمی بالاتر، روحیه کارآفرینی و یافتن کسب و کار مناسب را ندارند. تجربه برگزاری امتحان جامع و ارزیابی دانشجویان در برخی رشته ها (رشته های پزشکی) و مشروط شدن ادامه تحصیل آنان به اخذ نمره قبولی، سبب ورود متخصصان و پزشکانی به جامعه شده که هم در بحث خدمات درمانی و هم در ادامه تحصیل موفق تر بوده اند. بنابراین، ضروری است همان طور که برای هر درس سرفصل آموزشی به صورت استاندارد تعریف شده، معیارهایی نیز برای ارزیابی فارغ- التحصیلان به منظور مشخص کردن حداقل دانش نظری و توان عملی آنان به صورت استاندارد برای هر رشته تحصیلی تعریف شود و براساس آن فارغ التحصیلان ارزیابی شوند.


دانلود با لینک مستقیم


عوامل بی انگیزه گی دانشجویان 16 ص

عوامل بی انگیزه گی دانشجویان 16 ص

اختصاصی از سورنا فایل عوامل بی انگیزه گی دانشجویان 16 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 16

 

عوامل بی انگیزگی دانشجویان ونامو فق بودن آن ها در کار یابی واشتغال:

جذب فارغ التحصیلان دانشگاهها و مراکز آموزش عالی کشور در بازار کار منوط به داشتن توانائیها و ویژگیهایی است که بخشی از آنهــا می بایست در طول دوران تحصیل در دانشگاه ایجاد گردد. به نظر می رسد عدم تناسب بین فرایندها و مواد آموزشی رشته های تحصیلی موجود در دانشگاهها با مهارتها و توانائیهای مورد نیاز بازار کار، مهمترین عامل بی انگیزگی دانشجویان و موفق نبـــودن فارغ التحصیلان در کاریابی و اشتغال است. علاوه بر این مورد، برخی از عوامل بیــــرونی که خارج از حوزه فعالیت و کنترل نظام آموزش عالی است نیز بر بی انگیزگی دانشجویانو اشتغــــال فارغ التحصیلان تاثیر بسزایی دارند. در این مقاله چالشها و فرصتهای نظام آموزش عالی در تامین نیازهای مهارتی نیروی انسانی مورد نیاز بازار کار از دو بعد عوامــــل بیرونی و درونی مورد بحث و بررسی قرار می گیرد. عوامل درونی، فرایندها و راهبردهایی هستند که در نظام آموزش عالی به کــــار گرفته می شوند و به طور مستقیم یا غیرمستقیم با مقوله اشتغال و کاریابی فارغ التحصیلان ارتباط دارند. مهمترین این عوامل عبارتند از: ۱ - عدم تناسب بین ظرفیت فعلی پذیرش دانشجو در دانشگاه و نیازهای آتی بازار کار.

۲ - عدم تناسب بین محتوای آموزش با مهارتهای شغلی.

۳ - عدم توفیق دانشگاهها در ایجاد و تقویت روحیه علمی و انگیزه خدمت رسانی به جامعه در دانشجویان.

۴ - مشخص نبودن حداقل قابلیتهای علمی و عملی برای فارغ التحصیل شدن.

۵ - عدم آشنایی اعضای هیات علمی با فرایند و نحوه انجام امور در واحدهای تولیدی و خدماتی مرتبط با رشته تحصیلی فارغ التحصیلان.

۶ - فقدان زمینه مناسب برای آموزشهای علمی و کاربردی.

۷ - ناکارآمدی اعضای هیات علمی در تربیت نیروی کار متخصص مورد نیاز جامعه.

۸ - مطرح نبودن مسائل علمی و پژوهشی به عنوان اولویت اول در دانشگاهها.

عوامل بیرونی شامل کلیه مواردی می شوند که بر اشتغال فارغ التحصیلان به طور مستقیم و غیرمستقیم تاثیر گذاشته و مانع از جذب آنها در بازار کار می گردند. این عوامل عبارتند از:

۱ - رواج نیافتن و مشخص نبودن فرهنگ کاریابی

۲ - عدم توسعه بنگاههای کاریابی خصوصی

۳ - عدم توسعه کانونهای فارغ التحصیلان و ناکارآمدی آنها در کاریابی و هدایت شغلی

۴ - تعدد متقاضیان و رقابت شدید برای کسب مشاغل موجود

۵ - رواج نیافتن فرهنگ کارآفرینی و کم بودن تعداد کارآفرینان

۶ - وجود مشکلات اجرایی در پیاده کردن سیاستها و برنامه های کلان اشتغال. عوامل درونی عوامل درونی فرایندها و راهبردهایی هستند که در نظام آموزش عالی به کار گرفته می شوند و به طور مستقیم یا غیرمستقیم با مقوله اشتغال و کاریابی فارغ التحصیلان ارتباط دارند. مهمتریـن عوامل درونی در زیر ذکر شده اند: ۱ - عدم تناسب بین ظرفیت فعلی پذیرش دانشجو در دانشگاهها و نیازهای آتی بازار کار: براساس مطالعات انجام گرفته جمعیت جوان و فعال کشور تا سال ۱۴۰۰ بالغ بر ۶۱ میلیون نفر می شود و به عبارتی ۲/۵درصد رشد خواهد داشت. پس سطح اشتغال نیز باید رشدی معادل ۲/۵درصد در سال داشته باشد تا وضعیت فعلی حفظ شود. یعنی تا سال ۱۴۰۰ در ایران باید ۲۹ میلیون فرصت شغلی ایجاد شود. براساس و باتوجه به اهمیت موضوع، دولت تدابیری را اتخاذ کرده است. به عنوان مثال، در برنامه سوم توسعه ایجاد حدود چهارمیلیون فرصت شغلی پیش بینی شده است. اما نکته ای که در اینجا مورد نظر است عدم تناسب بین تعداد فرصتهای شغلی تخصصی ایجاد شده در جامعه و تعداد فــــارغ التحصیلان است. در ایران فقدان ارتباط نزدیک بین دانشگاهها و بخشهای مختلف جامعه موجب شده است که بین ظرفیت پذیرش دانشجو و تقاضای بازار به نیروی متخصص تناسب وجود نداشته باشد که علت آن عدم هماهنگی و انسجام در تصمیم گیری بین نظام آموزش عالی با سایر بخشهای جامعه به دلایلی چون: عدم وجود آمار واقعی، فقدان نگرش استراتژیک در بخشهای دولتی و خصوصی، ناتوانی مدیران در طرح ریزی و برآورد احتیاجات نیروی انسانی براساس استراتژی های کلان توسعه، عدم اجرای برنامه های میان مدت و بلندمدت جذب، اجرای سلیقـــه ای سیـاستهــــا و خط مشی ها و تغییر در برنامه های تدوین شده پس از هر تغییر در مدیریتهاست. ضمن اینکه دفتر گسترش آموزش عالی نیز در صورت تامین امکانات و استاد توسط مقامات محلی و بدون در نظر گرفتن وضعیت اشتغال در آینده برای ایجاد رشته تحصیلی مجوز صادر می کند. البته باتوجه به هدف و فلسفه وجودی دانشگاهها که ارتقا سطح علمی و تغییر در نگرش و بینش عمومی مردم و تامین نیازهـــای جامعه به نیروی متخصص است، توسعه آموزش عالی دارای توجیه است. اما فارغ التحصیلان انتظار دارند که با گرفتن مدرک تحصیلی موجبات اشتغال یا تسهیل شرایط اشتغال آنان فراهم آید؛ لذا پیشنهاد می شود تدبیری اتخاذ گردد که اولا ظرفیت پذیرش دانشجو براساس نیاز آینده بازار کار به نیروی متخصص تعیین شود و ثانیاً مجوزهای ایجاد رشته تحصیلی در دانشگاه دائمی نباشد و با تغییر در کیفیت نیازهای جامعه و تخصصهای جدید، مشخصات مجوزهای صادره تغییر یابند. ۲ - عدم تناسب بین محتوای آموزش با مهارتهای شغلی: یکی از مهمترین اهداف نظامهای آموزشی جوامع فراهم آوردن امکان ارائه آموزش متناسب با مهارتهای شغلی مورد نیاز جامعه است. بنابراین، در طراحی هر نظام آموزشی اثربخش، عوامل مهمی چون شرایط و ویژگیهای داوطلبان، محتوای دروس، تسهیلات و تجهیزات مورد نیاز، روشهای تدریس و غیره مدنظر قرار می گیرند. از طرف دیگر به هنگام طراحی مشاغل، شرح شغل و شرایط احراز (که تعیین کننده ویژگیهای رفتاری، توانائیها و مهارتهایی هر شغل است) تنظیم می گردد. این مهارتها شامل مهارت فنی، مهارت انسانی، مهارت ادارکی و آشنایی با رایانه هستند. ضمن اینکه داشتن توانائیهای ذهنی، فیزیکی و سطح تحصیلات و همچنین ویژگیهای رفتاری چون شخصیت، نوع نگرش، انگیزش و ارزشهای فردی نیز در اینجا مطرح هستند. مهارتها، استعدادهای بالفعل و توانائیهـا، استعدادهای بالقـوه تلقی می گردند. در حال حاضر، در آموزش عالی بیشتر سطح تحصیلات به عنوان یک توان یا استعدادهای بالفعل ایجاد می شود و این در حالی است که فارغ التحصیلان برای صعود به قله اشتغال به مهارت نیز نیاز دارند. باتوجه به آنچه بیان شد بازبینی در سرفصلهای دروس دوره های آموزشی و تنظیم آنها براساس اطلاعات علمی (نظری) و عملی مورد نیاز رشته ها و زمینه های شغلی مرتبط با رشته تحصیلی مورد نظر و ایجاد هماهنگی و همسویی بین سرفصل دروس با شرایط احراز مشاغل مورد نظر ضروری به نظر می رسد. ۳ - عدم توفیق دانشگاهها در ایجاد و تقویت روحیه علمی و انگیزه خدمت رسانی به جامعه در دانشجویان: باتوجه به اینکه پایه و اساس دانشگاه را دو عامل مهم و اصلی یعنی دانشجو و استاد تشکیل می دهند علل عدم توانایی دانشگاهها در ایجاد روحیه علمی و انگیزه در دانشجویان را می- توان در ویژگیهای این دو عامل جستجو کرد. دانشجویان اکثراً روحیه علمی و انگیزه کافی ندارند و معمولاً به جای توجه به ارتقای سطح علمی خود فقط به ارتقای سطح تحصیلی (اخذ مدارج بالاتر) می اندیشند. لذا دانشگاهها باید به فراخور تغییرات در شرایط سنی، سطح اجتماعی و انتظارات جامعه از دانشجویان و همچنین تاثیراتی که حضور در مراکز علمی در روند زندگی دانشجویان می گذارد، شیوه آموزشی و تربیتی را ارائه کنند که در دانشجویان انگیزه و روحیه علمی ایجاد کند و این امر زمانی محقق می شود که اعضای هیات علمی به عنوان یکی از دو عامل اصلی دانشگاه، دارای روحیه علمی و انگیزه خدمت رسانی باشند. بنابراین، پیشنهاد می شود ضمن انجام اقدامات بنیادی در خصوص تغییر در شیوه آموزش سنتی موجود، در جذب استادان، افرادی که دارای روحیه علمی و دانش پژوهی هستند در اولویت قرار گیرند و از سوی دیگر، تدابیری نیز برای رفع مشکلات و تنگناهای اقتصادی اعضای هیات علمی اتخاذ گردد. ۴ - مشخص نبودن حداقل قابلیتهای علمی و عملی برای فارغ التحصیل شدن: در نظام آموزش عالی گرفتن حداقل نمره قبولی پیش شرطی برای اخذ مدرک فارغ التحصیلی است. شرایط نامساعد اشتغال از یک طرف و تمیز قائل نشدن بین فارغ التحصیلان از نظر توانمندی علمی و عملی در زمان جذب از طرف دیگـــر، سبب بی انگیزه شدن و از بین رفتن علاقه مندی جمع کثیری از دانشجویان به ویژه در مقطع کارشناسی به فراگیری دروس نظری و فعالیتهای عملی شده است. این شرایط سبب پرورش و تولید فارغ التحصیلانی می شود که دارای روحیه علمی نیستند و در عین ناتوانی در کسب مدارج علمی بالاتر، روحیه کارآفرینی و یافتن کسب و کار مناسب را ندارند. تجربه برگزاری امتحان جامع و ارزیابی دانشجویان در برخی رشته ها (رشته های پزشکی) و مشروط شدن ادامه تحصیل آنان به اخذ نمره قبولی، سبب ورود متخصصان و پزشکانی به جامعه شده که هم در بحث خدمات درمانی و هم در ادامه تحصیل موفق تر بوده اند. بنابراین، ضروری است همان طور که برای هر درس سرفصل آموزشی به صورت استاندارد تعریف شده، معیارهایی نیز برای ارزیابی فارغ- التحصیلان به منظور مشخص کردن حداقل دانش نظری و توان عملی آنان به صورت استاندارد برای هر رشته تحصیلی تعریف شود و براساس آن فارغ التحصیلان ارزیابی شوند.


دانلود با لینک مستقیم


عوامل بی انگیزه گی دانشجویان 16 ص

عوامل آرامش از نگاه قرآن 66 ص

اختصاصی از سورنا فایل عوامل آرامش از نگاه قرآن 66 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 67

 

عوامل آرامش از نگاه قرآن و...

دراین بخش قصد دارم بحث جدیدی را راه اندازی کنم که به نظرم این بحث برای همه خصوصا جوونا خیلی مفید باشه ...می خوام درباره راههای رسیدن به آرامش با هم بحث کنیم .آرامش چیزی است که همه دنبالش می گردند.وهرکسی از هر راهی که به نظرش می رسه می خواد این آرامش رو به دست بیاره... بعضی ها فکر می کنند آرامش توی پول خلاصه می شه ، بعضی فکر می کنند توی خوش گذرونی ها وبرپا کردن پارتی ها وگوش دادن موسیقی وتماشای فیلم و...خلاصه می شه ، برخی با توسل به موادمخدر ،سیگاروتریاک وکراک و خوردن قرصهای روان گردان دنبال این آرامش هستندو... انصافا آرامش چیه ؟وچگونه به دست می آد.....من می خوام با این بحث ببینم نظر ما آدما راجع به رسیدن به این آرامش چیه ؟چه باید کرد؟وببینم قرآن نظرش چیه وچه راههایی را پیشنهاد می ده تا به این آرامش برسیم؟ از همه شما دوستان عزیز هم دعوت می کنم تاتوی این بحث شرکت کنید ....تا هرچه سریعتر به نتایج خوبی برسیم....

آرامش سرمایه عظیمی است که جز دز سایه الله و محبت آل الله به دست نمی آید.آرامش گوهر نایاب و گمشده بشر قرن 21 است که برای پیدا کردن آن اینچنین خود را به آب و آتش می زند. الا بذکر الله تطمئن القلوب

[quote=شهیدان;6521]دراین بخش قصد دارم بحث جدیدی را راه اندازی کنم ...می خوام درباره راههای رسیدن به آرامش با هم بحث کنیم .... با سلام به دوست عزیز جناب شهیدن بحث بسیار خوبی را شروع کردید. ضمن تشکر از انتخاب موضوع قرآنی و توضیحات شما، درادامه آن... عوامل تسکین قلب و آرامش در قرآن: 1- شب هو الذی جعل لکم اللیل لتسکنوا فیه والنهار مبصرا ان فی ذلک لایت لقوم یسمعون- (سوره یونس آیه 67) 2-خانهوالله جعل لکم من بیوتکم سکنا وجعل لکم من جلود الانعم بیوتا تستخفونها یوم ظعنکم ویوم اقامتکم ومن اصوافها واوبارها واشعارها اثثا ومتعا الی حین - (سوره نحل 80 آیه ) 3- زوج و زوجة ومن ءایته ان خلق لکم من انفسکم ازوجا لتسکنوا الیها وجعل بینکم مودةورحمة ان فی ذلک لایات لقوم یتفکرون - (سوره روم آیه 21) 4- یاد خدا .. الا بذکرالله تطمئن القلوب.(سوره رعد آیه28) دراین آیه با 5 تاکید تنها عامل نهایی آرامش قلب را یاد خدا میداندو بس

برای اینکه بخواهیم به آرامش برسیم قدم اول اینه که درک درستی از وقایع اطرافمون داشته باشیم . تا در مورد وقایع و اتفاقاتی که برامون می افته و مشکلاتی که برامون پیش می یاد ، بینش صحیحی نداشته باشیم ، ثمره ای جز افسردگی روانی و مشکلات روحی و احساس بدبختی و ...... نخواهیم داشت . بنابر این اولین قدم در رسیدن به آرامش درک صحیح داشتن از معنای زندگی است انسان به دلیل اینکه موجودی کمال گرا و هدفمند است که از بیهودگی و بی معنایی و بی هدفی رنج می برد و سخت گریزان است . بیهودگی و پوچی ، چنین موجودی را راضی نمی کند و اگر زندگی ، معنا و هدفی نداشته باشد ، زنده ماندن ، ارزشی نخواهد داشت ؛ هرچند تمامی امکانات زندگی فراهم باشد. علت ناکامی در زندگی ناکامی در رفاه نیست ، بلکه عموما ناکامی در معنا طلبی زندگی است . مسئله معنا چند حالت پیدا می کند : 1. فقدان معنا 2. نا تمام بودن معنا 3. معنای واقعی حیات

1. فقدان معنا این حالت برای کسانی است که اصلا معنایی برای حیات پیدا نمی کنند و نه هدفی برای آفرینش می یابند و نه هدفی برای زندگی خویش دارند و دچار بحران بی معنایی هستند .

 

2. ناتمام بودن معنای زندگی این حالت برای کسانی است که معنایی برای زندگی داشته اند اما وقتی به آن می رسند ، آن را بی ارزش تر از آن می یابند که که به خاطرش زندگی کنند ؛ این وضعیت زمانی اتفاق می افتد که معنای انتخاب شده توان توجیه همه مسائل زندگی را ندارد .طرفداران گروه اول از ابتدا دچار افسردگی و ناکامی خواهند شد و طرفداران گروه دوم از نیمه راه و از زمانی که مکتب آنها توان توجیه مسائل زندگی را از دست می دهد ، دچار ناکامی می شوند . البته این نکته حائز اهمیت است که اساسا مکتب های مادی که با محوریت انسان شکل پیدا کرده اند با چنین مسائلی مواجه می شوند و مکاتب الهی غالبا با این مسائل روبه رو نیستند .

3. معنای واقعی حیات در بازار معانی انسانی موفق است که اشتباهی در انتخاب معنا و مکتب ارائه دهنده معنا نداشته باشد و انتخابگر خوبی باشد و انتخاب خوب منوط به شناخت دقیق وصحیح از زندگی و دنیا است در این راستا بهترین راهنما دستورات دینی است از آن جمله خداوند در قرآن می فرماید :

« قُلْ مَتَاعُ الدَّنْیَا قَلِیلٌ وَالآخِرَةُ خَیْرٌ لِّمَنِ اتَّقَى» (سوره نساء ، آیه 77(

بگو: «سرمایه زندگى دنیا، ناچیز است!و سراى آخرت، براى کسى که پرهیزگار باشد، بهتر است»

خداوند در این آیه معنای زندگی را در زندگی آخرت معرفی می کند و خشنودی دنیا را اندک و زودگذر و در آیه ای دیگر می فرماید :

« وَفَرِحُواْ بِالْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَمَا الْحَیَاةُ الدُّنْیَا فِی الآخِرَةِ إِلاَّ مَتَاعٌ ») سوره زمر،آیه 26 (

«آنها به زندگى دنیا، شاد شدند؛ در حالى که زندگى دنیا در برابر آخرت، متاع ناچیزى است»

این آیه نیز همچون آیه قبلی آنان را که زندگی دنیا را هدف خود قرار داده اند مخاطب قرار داده و هدف آنان را پوچ و گذرا معرفی می کند و در حدیثی مشهوری از حضرت رسول (ص) شنیده ایم که :

دنیا کشتزار آخرت است .(میزان الحکمة , ج 4 ، ص 1691)

و این یعنی دنیا جایگاهی برای حیات است و نه هدف حیات . بنابراین وقتی خداوند و آخرت معنای زندگی شد، انسان برای رسیدن به او تلاش می کند و در این راه هر سختی را تحمل می کند .

حالا پس از اینکه با معنای حقیقی حیات انسان و هدف آن آشنا شدیم لازم است دیدگاه درستی راجع به دنیا و وقایعی که در آن رخ می دهد داشته باشیم . دنیا محل سختی ها ما انسان ها موجوداتی خواهان راحتی و آسایش هستیم و می خواهیم که دنیا برای ما چنین باشد


دانلود با لینک مستقیم


عوامل آرامش از نگاه قرآن 66 ص