سورنا فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

سورنا فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

زنده شدن مردگان در روز رستاخیز

اختصاصی از سورنا فایل زنده شدن مردگان در روز رستاخیز دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 15

 

زنده شدن مردگان در روز رستاخیز

عـقـیـده بـه رسـتـاخـیـز و زنـده شـدن مـردگـان ، اصل خدشه ناپذیرى است که از اصول دین شمرده شده است و تصور نمى کنم هیچ فردى ، مسلمان و مؤ من به قرآن و اسلام باشد و آنگاه با وجود صدها آیه قرآن و صدها روایت و دلایل مسلم عقلى ، باز هم به رستاخیز و مساءله معاد ایمان نیاورد.

ما اینک در اندیشه طرح بحث ((معاد)) نیستیم بلکه تنها به نکات مهم و خدشه ناپذیرى از آن براى ورود به بحث ((رجعت )) اشاره مى کنیم :

1 ـ واقـعـیـت ایـن اسـت کـه تـمـامـى مـسـلمـانـان از هـر مـذهـب و گـروهـى کـه بـاشند، در این اصـل ، اتـفـاق نظر دارند که خداوند، تمامى بندگان خویش را از آغاز تا فرجام گیتى ، همه و همه ، حتى جنینهاى سقط شده را، در روز رستاخیز زنده مى سازد.

قرآن شریف در این مورد مى فرماید:

((وَ حَشرْناهُمْ فَلَمْ نُغَادِرْ مِنهُمْ أَحَداً.)) (35)

یعنى : و همه را براى حسابرسى گرد مى آوریم و یک تن از ایشان را رها نخواهیم ساخت .

شـایـد بـسـیـارى از دیـن بـاوران و پـیـروان مـذاهـب نـیـز در ایـن اصل با مسلمانان هم عقیده و همگام باشند؛ چرا که زنده شدن مردگان به فرمان خدا و اراده او در روز رسـتـاخـیـز از دیـدگـاه مـسـلمـانـان از مسایل قطعى و تردیدناپذیر است و اگر دیـگـران آن را بـعید بشمارند هیچ مسلمانى آن را نمى تواند دور از انتظار شمرده و بدان تردید ورزد.

آرى ! مـشـرکان و مادیگرایان ، برانگیخته شدن در روز رستاخیز و حساب و کتاب را انکار نموده و مى گویند:

((أَ اِذَا مِتْنَا وَ کُنّا تُرَاباً وَ عِظاماً أَ اِنّا لَمَبْعُوثُونَ .)) (36)

یعنى : آیا هنگامى که ما مردیم و تبدیل به خاک و استخوان شدیم ما را زنده خواهند ساخت ؟

مـا در ایـنـجـا، در فـکـر پـاسـخ گفتن به این پندار مادیگرایان نیستم بلکه تنها این سؤ ال را طـرح مـى کـنـیـم کـه زنـده شـدگـان مـردگـان در روز رسـتـاخـیـز، یـک اصل قطعى اسلامى است . اینک ، آیا خداوند قبل از رستاخیز نیز کسى را زنده ساخته است ؟

واقـعیت این است که : هر کس ایمان به معاد دارد و باور مى کند که خداوند در روز رستاخیز تـمـامـى انـسـانـهـا را زنـده مـى سـازد، بـر چـنـیـن انـسـان بـا ایـمـانـى ، مشکل نیست که ایمان بدین واقعیت نیز بیاورد که خداوند بر هرکارى تواناست و مى تواند برخى از بندگانش را بیافریند همانگونه که بر آفرینش دگرباره همگى آنان در روز رستاخیز تواناست .

نه خرد و اندیشه این واقعیت را ناممکن مى شمارد و نه کتاب و سنت .

قرآن و....

قـرآن بـیانگر این واقعیت است که نه تنها احیاى مردگان پیش از معاد ممکن است ، بلکه بـارهـا انـجـام شده است . اینک از آیاتى که براى منصفان بسنده است ، نمونه هایى را مى آوریـم و حـق سـتـیزان هم که به بیان قرآن : هر آیه و معجزه اى که بنگرند، بدان ایمان نمى آورند:

((.... وَ إِن یَرَوْا کلّ ءَایَةٍ لا یُؤْمِنُوا بهَا...)) (37)

نمونه آیات

1ـ قرآن در این مورد مى فرماید:

((... وَ إِذْ قَتَلْتُمْ نَفْساً فَادّارَأْتُمْ فِیهَا وَ اللّهُ مخْرِجٌ مّا کُنتُمْ تَکْتُمُونَ * فَقُلْنَا اضرِبُوهُ بِبَعْضِهَا کَذَلِک یُحْىِ اللّهُ الْمَوْتى وَ یُرِیکمْ آیاتِهِ لَعَلّکُمْ تَعْقِلُونَ . )) .(38)

یـعـنـى : و بـه یاد آورید هنگامى را که کسى را کشتید و درباره او با یکدیگر به ستیزه برخاستید در حالى که خدا آنچه را پنهان مى کردید آشکار ساخت . پس گفتیم پاره اى از آن مـقـتـول بـزنـیـد، خـدا مـردگان را اینگونه زنده مى سازد و نشانه هاى قدرت خویش را اینگونه به شما مى نمایاند.

در آیه شریفه ، روى سخن با بنى اسرائیل است ، چرا که یکى از آنان در زندگى خویش فـردى از نـزدیـکـانـش را کـشـت آنـگـاه پـیکر او را بر سر راه گروهى از گروههاى بنى اسرائیل افکند و سپس همان قاتل فریبکار خودش آمد و خونخواهى نمود.

مـردم از مـوسـى پـرسـیـدنـد کـه : ((قـاتـل ایـن بـنـده خـدا کـیـسـت کـه در مـورد قاتل آن اختلاف مى کنند؟))

مـوسـى فـرمـود گـاوى را بـکـشـنـد و بـا جـزئى از اجـزاى آن ، مـقـتـول را بـزنـنـد و آنـگـاه کـه بـه دسـتـور آن حـضـرت عمل کردند مرده زنده شد و قاتل خویش را معرفى کرد و بار دیگر از دنیا رفت .

قـرآن پس از ترسیم این داستان شنیدنى مى فرماید: ((خداوند اینگونه مردگان را زنده مى سازد.))

از آیـه شـریـفـه ، ایـن واقـعـیـت دریـافـت مـى گـردد کـه خـداونـد، مـقـتـول بنى اسرائیل را در همین جهان و پیش از روز رستاخیز زنده ساخت . این نمونه اى از رجعت یا بازگشت به دنیا.

2ـ (( أَ لَمْ تَرَ إِلى الّذِینَ خَرَجُوا مِن دِیارِهِمْ وَ هُمْ أُلُوفٌ حَذَرَ الْمَوْتِ فَقَالَ لَهُمُ اللّهُ مُوتُوا ثُمّ أَحْیاهُمْ إِنّ اللّهَ لَذُو فَضلٍ عَلى النّاسِ وَ لَکِنّ أَکثرَ النّاسِ لا یَشکرُونَ .)) (39)

یـعـنـى : آیـا آن هزاران تن را ندیده اى که از بیم مرگ از خانه هاى خویش بیرون رفتند؟ سپس خدا به آنان گفت : بمیرید! آنگاه همه را زنده ساخت . خداوند به مردم نعمت مى دهد اما بیشتر مردم ، سپاس نعمتهاى خدا را بجا نمى آورند.

تفسیر آیه :

ایـن آیـه شـریـفـه در مـورد گـروهـى از بـنـى اسـرائیـل سـخـن مـى گـویـد. آنـان دسـتـه اى بـودنـد کـه از بـیمارى کشنده طاعون که در سرزمینشان پدیدار شد، از آنجا گریختند. مفسران در شمار آنان بحث دارند برخى آنان را سه هزار نفر آمار مى دهند و برخى چهل هزار نفر و برخى دیگر هفتاد هزار... .


دانلود با لینک مستقیم


زنده شدن مردگان در روز رستاخیز

مقاله در مورد پیوند اعضاى مردگان مغزى

اختصاصی از سورنا فایل مقاله در مورد پیوند اعضاى مردگان مغزى دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله در مورد پیوند اعضاى مردگان مغزى


مقاله در مورد پیوند اعضاى مردگان مغزى

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه:21

 

  

 فهرست مطالب

 

 

پیوند اعضا به سه صورت قابل تصور است:

صورت نخست

صورت دوم

صورت سوم

ایرادات فقهى درباره پیوند اعضا

سؤال این است که در این جا علاج تزاحم به چیست؟

دیدگاه شیخ انصارى:

دیدگاه محقق نایینى:

دیدگاه امام خمینى:

خلاصه دیدگاه مشهور:

نقد و مناقشه:

شکل هاى گوناگون مساله از جهت تزاحم

اینک تفصیل چهار صورت فوق:

مهم ترین ایرادات فقهى بر جواز، دو ایراد است:

ایراد اول: حرمت مثله کردن

ایراد دوم: ثابت نبودن مرگ

دلیل ثبوت مرگ حقیقى با مرگ مغزى و جواز نقل اعضا

 

تعریف مرگ در ادله

اسباب مرگ از نظر شرعى و علمى

تشخیص موضوعات احکام شرعى

نشانه هاى حیات ومرگ در بیان ادله

استدلال به نشانه ها

دلیلى دیگر بر حصول مرگ با مرگ مغزى

استدلال به قاعده تزاحم بر جواز

استدلال به قاعده «لاضرر» بر جواز

حکم شک در مرگ

اجازه براى برداشتن عضو

 

 

 

پیوند اعضا به سه صورت قابل تصور است:

 

صورت نخست: پیوند عضو از انسان زنده به بیمارى که نجاتش واجب است، به گونه اى که جان اهدا کننده عضو به خطر نیفتد؛ مثل اهداى یک کلیه به بیمارى که هر دو کلیه اش از کار افتاده است؛ زیرا تجربه هاى پزشکى فراوان، امکان زندگى با یک کلیه را به اثبات رسانده است. این حالت هم از دیدگاه فقهى و هم از نظر اخلاق پزشکى جایزاست.

 

صورت دوم: پیوند اعضاى اصلى که حیات انسان به آن وابسته است و اهدا کننده آن را به دام مرگ مى افکند مانند قلب، کبد، ریه ها و... .

این صورت بدون هیچ گونه مناقشه و بحثى هم از دیدگاه شرع و هم از نظر اخلاق پزشکى، ممنوع و غیرقابل قبول است.

 

صورت سوم: پیوند عضو از انسان مرده به زنده قبل از مرگ آن عضو که این خود دو صورت دارد: بعد از سکته قلبى وبعد از مرگ مغزى.

در مورد سکته قلبى، دانش پزشکى جدید به اثبات رسانده است که اعضاى انسان در لحظه سکته قلبى، حیات خود رایکباره از دست نمى دهند، بلکه در این لحظه حیات عضو ادامه دارد؛ زیرا بین یک عضو تا عضو دیگر فاصله کوتاهى وجود دارد که گاهى در بعضى اعضا تا چند دقیقه به هم مى رسد و در حالات سکته قلبى، این فرصت، فرصتى طلایى براى نقل عضو میت به بیمار است؛ اما این فرصت به قدرى کوتاه است که پزشکان جراح نمى توانند عضو مورد نظررا از میت به بیمار انتقال بدهند مگر در حالاتى جدا نادر.

 

اما در حالت مرگ مغزى، پزشکان مى توانند حیات و حرکت قلب و سایر اعضاى درونى و بیرونى بیمار را حفظ کنند.

 

مراد ما از مرگ مغزى، حالاتى است که بازگشت ادراک و احساس و حرکت به بیمار، از دیدگاه پزشکى محال است. دراین حالات، قلب به صورت طبیعى یا به واسطه تجهیزات جدید پزشکى، همچنان خون را به گردش در مى آورد و درنتیجه اعضاى درونى و بیرونى به حیات عادى خود ادامه مى دهند. در این حالت فرصت کافى براى عمل جراحى وجود دارد و مى توان با موفقیت کامل، عضو اهدا کننده را به بیمار پیوند زد.

 

از سوى فقیهان و از نظر اخلاق پزشکى، این صورت است که مورد مناقشه جدى و حقیقى واقع شده است. اشکالات فراوان متوجه این صورت است که باید فقیه به حل آنها بپردازد؛ از جمله این که از نظر شرعى، ثبوت مرگ با مرگ مغزى روشن نیست. اگر سخن پزشکان جدید ثابت شود که در مرگ مغزى، شخص در واقع مرده است، اگر چه قلب اوبه کمک تجهیزات پزشکى یا بدون آن به وظیفه خود عمل کند، در این صورت پزشک جراح مى تواند عضو او را به مریض نیازمند به آن منتقل کند.

 

مشکل دیگر حرمت مثله کردن میت است چنان که مثله کردن زنده حرام است. این امر از دیدگاه فقهى مشکل سازنیست؛ چون قول به حرمت مثله در این گونه موارد، ضعیف است. اما اگر چونان پزشکان پیشین معتقد باشیم که مرگ تنها با توقف قلب محقق مى شود، به ناچار انتقال دادن اعضاى اصلى حیاتى مانند قلب و ریه ها از بیمار مبتلا به مرگ مغزى به بیمار نیازمند، جایز نخواهد بود؛ زیرا طبق این نظریه، بیمار مبتلا به مرگ مغزى زنده است و انتقال اعضاى اصلى او، منجر به مرگش مى شود و این از نظر شرعى حرام است؛ زیرا نمى توان براى نجات جان یک مریض، انسان زنده اى را به هلاکت رساند.

 


دانلود با لینک مستقیم


مقاله در مورد پیوند اعضاى مردگان مغزى