سورنا فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

سورنا فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق درباره بررسی عوامل تسهیل کننده و بازدارنده مطالعه و رابطه نگرش به مطالعه و کتابخوانی با الگوی انگیزشی مزلو

اختصاصی از سورنا فایل تحقیق درباره بررسی عوامل تسهیل کننده و بازدارنده مطالعه و رابطه نگرش به مطالعه و کتابخوانی با الگوی انگیزشی مزلو دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 13

 

چکیده

پژوهش حاضر با استفاده از روش پیمایشی، انگیزة مطالعه و کتابخوانی و رابطه آن با الگوی انگیزشی مزلو را مورد بررسی قرار داده است. نمونه‌ای متشکل از 1535 نفر در دامنه سنی 12 تا 60 سال از چهار شهر استان خراسان رضوی(کلات، تربت حیدریه، فردوس و مشهد) به شیوه‌ نمونه‌گیری خوشه‌ای چند مرحله‌ای انتخاب و پرسشنامه بین آنها توزیع شد. نتایج پژوهش نشان داد بالاترین سطح نیاز جامعه مورد مطالعه، «نیاز به احترام» است. نیاز‌های «تعلق و دوست‌داشتن»، «خود‌شکوفایی»، «ایمنی» و «فیزیولوژیک» در مرتبه‌های بعدی قرار دارند. تمامی عوامل بازدارنده و تسهیل کننده مورد مطالعه در این پژوهش، نقش زیادی در بازدارندگی و تسهیل کنندگی مطالعه و کتابخوانی داشته‌اند. آزمودنیها نگرش مثبت نسبت به مطالعه داشته و این نگرش از جنبه شناختی بالاتر از جنبه هیجانی قرار دارد. بین سطوح 1،3،4و5 سلسله مراتب نیازهای مزلو، با نگرش به مطالعه، رابطه‌ای معنا‌دار وجود دارد. بین افراد در دامنة سنی 35-31 با افراد در دامنه‌های سنی 15-10، 20-16 و25-21 سال تفاوت معنا‌داری در نگرش به مطالعه پیدا شد. همچنین، افراد با مدرک تحصیلی لیسانس و بالاتر تفاوتی معنا‌دار را با افراد با مدارک تحصیلی ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان در گرایش به مطالعه از خود نشان دادند. از سوی دیگر، نتایج تحلیل واریانس نشان داد بین مشاغل فرهنگی و سایر مشاغل مانند کارمندان، نظامیان، مشاغل آزاد، افراد بیکار و کارگران، تفاوت معنا‌داری در گرایش به مطالعه وجود دارد. نتایج آزمون T نشان داد زنان به طور‌معنا‌داری نسبت به مردان دارای گرایش مثبت به مطالعه و کتابخوانی هستند.

کلیدواژه‌ها: انگیزة مطالعه، کتابخوانی، نگرش به مطالعه، سلسله مراتب نیازهای مزلو.

مقدمه

انگیختن به معنی به حرکت یا به فعالیت درآوردن موجود زنده است. در واقع، هر عاملی که باعث فعالیت یک موجود زنده شود، نوعی انگیزش محسوب می‌شود (مان،1368). انگیزش یک مفهوم وسیع است و دربرگیرنده نیازها، علایق، ارزشها، گرایشها و اشتیاقها و مشوقهاست و منبع ارضای نیاز‌ها و رغبتها محسوب می‌شود (گیج و برلاینر، 1374). دانشمندان زیادی به مقولة انگیزش و مطالعه آن بر روی انسان پرداخته‌اند، از آن جمله می‌توان به «هنری موری»، «آبراهام مزلو»، «کلایتون آلدرفر»، «فردریک» و «هرزبرگ» و «کارل راجرز» اشاره کرد. نظریه‌ها و پژوهشهایی که بر پایه نظریه‌های آنان در جوامع و موقعیتهای مختلف انجام گرفته، گویای اهمیت نقش انگیزه در پیشرفت آدمی و به تبع آن جامعه است.

نظریة «مزلو» درباره انگیزش، در بطن رویکرد او نسبت به فهم شخصیت قرار دارد. به نوشتة «مزلو»، تعدادی نیازهای ذاتی وجود دارد که رفتار هر فرد را فعال و هدایت می‌کنند. این نیاز‌ها غریزی هستند؛ یعنی مجهز به آنها به دنیا می‌آییم. اما رفتارهایی که برای ارضای نیاز‌ها به‌کار می‌بریم، نه ذاتی بلکه اکتسابی اند، بنابراین در معرض تفاوتهای فراوانی از یک شخص به شخصی دیگر هستند. از دیگر ویژگیهای این نیازهای همگانی، قرار گرفتن آنها در یک ترتیب سلسله مراتب اهمیت به صورت زیر است:

1.نیازهای فیزیولوژیکی[3]

2.نیاز به ایمنی[4]

3.نیاز به عشق و تعلق داشتن[5]

4.نیاز به احترام[6]

5.نیاز به خودشکوفایی.

در سلسله مراتب نیاز‌های «مزلو»، نیاز‌هایی که در پله‌های پایین نردبان انگیزشی هستند باید قبل از نیازهایی که در پله‌های بالای این نردبان هستند، ارضا شوند. هرچه یک نیاز از نظر سلسله مراتب پایین‌تر باشد، قوّت، توانایی و اولویت آن بیشتر است. واضح است، نیاز‌های رده بالاتر ضعیف‌ترند. «مزلو» بین نیاز‌های رده بالاتر و رده‌های پایین‌تر، تمایز‌های دیگری نیز به شرح زیر قایل شده است:

1.   نیاز‌های بالا‌تر بعدها در رشد تکاملی ما پیدا شده‌اند. همه موجودات زنده به غذا و آب نیاز دارند، اما تنها انسانها هستند که به خود‌ شکوفایی، دانستن و فهمیدن نیازمندند. بنابراین، هرچه‌نیاز بالاتر باشد، به شکل بارزتری انسانی خواهد بود .

2.   نیاز‌های سطح بالاتر بعداً در روند رشد فرد ظاهر می‌شوند. نیاز‌های فیزیولوژیکی و ایمنی در دوره نوزادی و تعلق داشتن و عشق و نیاز به احترام در دورة بلوغ پدیدار می‌شوند. اما نیاز به خود‌شکوفایی معمولاً تا میانسالی ظاهر نمی‌شود.

3.   نیازهای سطح بالاتر برای بقای صرف کمتر لازم هستند؛ از این رو، ارضای آنها می‌تواند به مدتی طولانی‌تر به تأخیر افتد. ناتوانی در برآوردن نیازهای رده بالاتر، اضطرار فوری یا واکنش بحرانی چندانی ایجاد نمی‌کند که ناتوانی به ارضای یک نیاز سطح پایین. به همین جهت، نیازهای سطح پایین‌تر نیازهای «کمبود»[7]یا «نارسایی»[8] نیز خوانده می‌شوند، زیرا ناتوانی در برآورده کردن آنها نوعی نارسایی در فرد ایجاد می‌کند.

4.   نیاز‌های سطح بالاتر برای بقا ضرورت کمتری دارند، با وجود این می‌توانند به بقا و رشد کمک کنند. ارضا کردن سطوح بالاتر، سلامت بهتر، عمر طولانی‌تر و به طور کلی کارایی زیست شناختی بیشتری را ایجاد می‌کند. به همین دلیل، نیاز‌های رده‌بالاتر نیاز‌های رشد[9]یا بودن[10]نیز نامیده شده‌اند.

5.   برآورده‌شدن نیاز‌های بالاتر نه تنها از نظر زیست‌شناختی، بلکه از نظر روان‌شناختی نیز سودمندند، زیرا آرامش فکر و کمال را در زندگی درونی شخص ایجاد می‌کند.

6.     ارضای نیاز‌های سطح بالاتر در مقایسه با ارضای نیازهای سطح پایین‌تر، پیش‌آمادگی و پیچیدگیهای بیشتری دارند.

7.   ارضای نیاز‌های سطح بالاتر مستلزم شرایط بیرونی (اجتماعی، اقتصادی و سیاسی) بهتری است تا ارضای نیاز‌های سطح پایین‌تر(شولتز،1377).

انگیزه خواندن نیروی انرژی‌زاست و هنگامی موجب خواندن می‌شود که فرد در مورد مواد خواندنی موجود دارای نگرش مطلوب باشد(Eny, 1998). «تیلور، هریس و پیرسون»[11] (1988) در توصیف علاقه برای انجام عملی، معتقدند هرگاه نگرش مثبت و انگیزه هردو موجود باشد، عمل اتفاق می‌افتد. از نظر آنها، نگرش خواندن به تنهایی سبب نمی‌شود فرد به خواندن بپردازد، بلکه علاقه عاملی است که باعث شروع فعالیت خواندن می‌شود (قریشی،1383).گرایشها یا نگرش، جزئی از نظام انگیزش فرد به شمار می روند. نگرش نوعی حالت آمادگی است. تمایل به عمل یا واکنشی خاص در مقابل محرکی خاص است. نگرشها به وسیله عقاید و باورها تقویت می‌شوند(عامل ادراکی یا شناختی) و اغلب احساسات قوی( عامل هیجانی) به ‌نوع خاصی از رفتار( عامل حرکتی) منجر می‌گردد. «اوپنهام»، الگوی زیر را در ارتباط با نگرشها ارایه داده است. این الگو تا اندازه زیادی به درک نگرش افراد نسبت به یک موضوع کمک می‌کند:

 

رفتار یا نظریه

گرایشها (نگرشها)

ارزشها

شخصیت

 

مطابق این نظر، ارزشها ناشی از ویژگیهای شخصی افراد است. ارزشها به عنوان زیر‌بنا، بر نگرشهای افراد تأثیرگذارند. به عبارت بهتر، نگرشها بخشی از نظامهای ارزشی زیر‌بنایی و ترکیبهای شخصیتی می‌باشند. نگرشها به صورت نظرها و یا رفتار‌ها در فرد جلوه‌گر می‌شوند. به عنوان مثال، افراد و یا جوامعی که به ارزشهای اقتصادی بیشترین اهمیت را می‌دهند، در وهله اول بر نگرشهای آنان تأثیرگذار بوده و سپس در رفتار‌هایشان ظهور می‌یابد. با این وصف، می‌توان نگرش‌ و یا گرایشها را شامل دو بُعد اساسی شناختی و هیجانی دانست (گیج و برلاینر، 1374). به طور کلی و با توجه به مطالب فوق می‌توان اذعان کرد، ارزشها در ارتباط تنگاتنگ با نیاز‌ها و سطوح این نیاز‌ها در هر جامعه‌ای است. چون گرایش عمومی به کتاب از شاخصهای فرهنگی است و از آنجا که انگیزش، منع اولیه ارضای نیاز‌ها و رغبتهاست و الگوی سلسله مراتب نیاز‌های مزلو به لحاظ اینکه بیانگر و نشان دهنده وضعیت جامعه براساس نیاز‌هاست، مسئله اساسی این پژوهش آن است که بین سلسله مراتب نیاز‌های مزلو و گرایش عمومی به کتابخوانی چه رابطه‌ای وجود دارد؟

 

پیشینة پژوهش

نتایج بررسیهایی که خارج از کشور براساس نظریه انگیزشی مزلو انجام شده، نشان دهنده همبستگی مثبت با ویژگی پیشرفت تحصیلی(لی‌می[12]و دام[13]، 1968،استیو‌وارت[14]،1966) و سازگاری هیجانی(متاکس[15]و جو[16]،1974) است (کارور و شی‌یر، 1375).

به‌کارگیری نظریه مزلو در زمینه‌های اجتماعی، بالینی و شخصی، بسیار موفق بوده است. متخصصان در بسیاری حوزه‌ها با اندیشه‌های مزلو موافقند و نظریه او را در حوزه وسیعی از کوششهای انسانی از جمله روان‌درمانی، تعلیم و تربیت، پزشکی و مدیریت سازمانی، به کار‌برده‌اند. این موارد بازتاب تأکید او بر تحقق خود، ارزش‌، اختیار و مسئولیت بوده و بر دیدگاهی کل‌نگر نسبت به فرد در میان خانواده، فرهنگ و محیطهای شغلی و فرهنگی مبتنی است (کاکس[17]،1987،به نقل از شولتز،1377).

«استفان کراشن» (1998)، بر پایه نتایج بررسی خود در زمینه رشد مطالعه در کودکان و نوجوانان و توسعه آن در میان اقشار مختلف جامعه اظهار می‌دارد که برای رشد موفقیت دانش‌آموزان باید آنان در معرض موادی خواندنی‌ قرار گیرند که از آنها لذت ببرند. وی همچنین بیان می‌کند که نرخ وجود کتاب به ازای هر دانش‌آموز نیز یکی از موارد مهم در جلب رضایت فرد است. به علاوه، وجود کتابداران متخصص را نیز نباید نادیده گرفت.

از نظر «استینگر» (1370) افرادی که در مراحل نخستین تحصیل به سوی کتاب هدایت شده‌ و به کتاب‌خوانی روی آورده‌اند، در مراحل دیگر تحصیل نیز به کتاب و کتابخانه مراجعه بیشتری داشته‌اند.

«دافنوسکا»[18]، «کاری»[19]، «بایلی»[20]و «رافو»[21](2004) در بررسی خود که به نقش نظریه‌‌های هوشی در موقعیتهای یادگیری در کشور فرانسه پرداخته‌اند، اذعان می‌دارند عامل دیگری به جز مشکلات مدرسه و عامل هوش، به شکست تحصیلی منجر می‌شود و آن «انگیزه» است. عوامل انگیزشی، موقعیتهای موفقی را برای فرد ایجاد می‌کند که می‌تواند شایستگی‌های خود را نشان دهد، بویژه‌ آنکه انگیزه موفقیت، هدفمند است. این پژوهشگران بر پایه مطالعات خود یاد‌آور می‌شوند که الگوی انگیزشی موفقیت تحصیلی، درک بهتری را در فهم رفتار‌های غیرسازشی که شکست درسی را به دنبال می‌آورد، ایجاد خواهد کرد.

نتایج مطالعات «اسمیت»[22] (1995) و «آمبی‌گا پاسی»[23] (1997) نشان داد نگرش خواندن، بر رفتار خواندن، انتخاب مواد خواندنی و همچنین بر توسعه مهارتهای خواندن فرد تأثیر می‌گذارد. بزرگسالانی که دیدی مثبت نسبت به خواندن دارند، وقت بیشتری را صرف مطالعه روزانه و خواندن مطالب متنوع می‌کنند. بهبود نگرش خواندن موجب توسعه خواندن، عادت خواندن، بهبود درک مطلب و مهارتهای تجزیه و تحلیل واژگان در خوانندگان می‌شود. آنان معتقدند اگر آموزش خواندن صرفاً بر مهارتها تأکید کند و هیچ تلاشی را در جهت ایجاد علاقه و نگرش مثبت نسبت به خواندن صورت ندهد، نتیجة آن به وجود آمدن نسلی بدون خواننده و یا باسوادان بی‌سواد خواهد بود.

«ویگفیلد»[24] (1997) جنبه‌های گوناگون انگیزه خواندن را و اینکه چگونه این انگیزه‌ها به فعالیت خواندن می‌انجامد، مورد مطالعه قرار داده است. او در پیوند با مفهوم‌سازی انگیزه خواندن، به دو نکته توجه کرده است؛ نخست اینکه انگیزه‌های متنوعی برای خواندن وجود دارد که بر فعالیت خواندن مؤثر است و این تفاوت انگیزه، خوانندگان را به مطالعه وا می‌دارد. دوم آنکه، مفهوم سازی انگیزه خواندن تا حد زیادی بر نظریه انگیزه مبتنی است؛ یعنی عمدتاً بر

1. نظریه خود توانایی[25]

2. نظریه دسترسی به هدف[26]

3. نظریه انگیزه غریزی[27]

4. نظریه انتظار ارزشی[28] وابسته است.

طبق بررسی به عمل‌آمده توسط مرکز افکار‌سنجی دانشجویان ایران (ایسپا) که در میان 400نفر از دانشجویان دانشگاه‌های تهران انجام شده است، کتابخوانی در بین تحصیل‌کردگان جامعه وضعیت قابل قبولی ندارد. بر پایه نتایج این بررسی، 3/62% دانشجویان کمتر از یک ساعت در شبانه روز مطالعه می‌کنند. در این بین، 8/17% کمبود وقت، 5/15% حجم زیاد تکالیف دانشگاهی و 4/11% دانشجویان، گرانی کتاب را از جمله موانع مطالعه بر‌شمرده‌اند (ایسپا،1382).

«اخوان بهابادی» (1375)، طی پیمایشی، نقش دبیران و پیشرفت تحصیلی در ایجاد گرایش به مطالعه را در دانش‌آموزان پایه سوم متوسطه دبیرستانهای شهر تهران مورد مطالعه قرار داد.‌ نتایج به دست آمده نشان داد دانش‌آموزان رشته تجربی تمایل بیشتری نسبت به عدم گرایش به مطالعه از خود نشان داده‌ و دو رشته دیگر یعنی ریاضی و ادبیات تمایل یکسانی در عدم گرایش به مطالعه داشتند. دبیران در ایجاد گرایش به مطالعه در دانش‌آموزان رشته‌های ریاضی فیزیک و ادبیات نقش چندانی نداشته‌اند، اما در مورد دانش‌آموزان رشته تجربی نقش تعیین‌کننده‌ای را ایفا کرده‌اند؛ یعنی توانسته‌اند در دانش‌آموزان رشته تجربی که کمترین علاقه را به مطالعه داشتند، گرایش ایجاد کنند. این امر از آن جهت مهم است که معلمان در تأثیر‌گذاری بر دانش‌آموزان می‌توانند نقشی بسیار تعیین کننده داشته‌باشند.

در بررسی «زرسازی» (1383) که تحت عنوان «علل و عوامل عدم گرایش جوانان به مطالعه کتاب در شهر تهران» به شیوه پیمایشی صورت گرفت، نتایج نشان داد گروه سنی 10تا 20 سال که قشر فعال و پویای کشور را تشکیل می‌دهند، بیش از دیگران در اوقات فراغت خود به تماشای تلویزیون می‌پردازند و این گروه با9/0%، بیشترین گرایش را به کتابخانه دارند. البته این مقدار بسیار ناچیز و از سویی نگران‌کننده است. به عبارت دیگر، می‌توان گفت فرهنگ شفاهی جایگزین فرهنگ دیداری و نوشتاری شده و این خود به کاهش رغبت جامعه به استفاده از کتابخانه‌ها کمک کرده است.

«قریشی» (1384) در پژوهشی، به بررسی نگرش دانشجویان دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشکده فردوسی مشهد درباره «خواندن به قصد یادگیری»، «خواندن به قصد لذت»، «خواندن به قصد تصمیم‌گیری» و دو اصل «معقول اندیشی» و «کمترین کوشش»، پرداخته است. این مطالعه نشان داد دانشجویان بر «خواندن به قصد یادگیری» بیشتر‌ از «خواندن به قصد تصمیم‌گیری» تأکید دارند. دانشجویان زن بیشتر‌ از دانشجویان مرد بر «خواندن به قصد لذت» تأکید دارند. بین رشته تحصیلی و مقاصد خواندن در دانشجویان تفاوتی معنا‌دار وجود ندارد. اصل کمترین کوشش برای هر نوع خواندنی مورد تأکید دانشجویان می‌باشد و معقول‌اندیشی، شکل‌دهندة رفتار‌های مطالعاتی در دانشجویان است.

 

هدفهای پژوهش

·بررسی جامعه مورد مطالعه از نظر سلسله مراتب نیازهای مزلو و رابطه آن با گرایش افراد به کتابخوانی.

·مشخص ساختن عوامل باز‌دارنده و تسهیل کننده که بر انگیزه افراد نسبت به گرایش به مطالعه و کتابخوانی تأثیرگذارند.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره بررسی عوامل تسهیل کننده و بازدارنده مطالعه و رابطه نگرش به مطالعه و کتابخوانی با الگوی انگیزشی مزلو

بررسی عوامل داخلی موثر بر سود آوری شعب بانک کشاورزی مطالعه موردی استان کردستان

اختصاصی از سورنا فایل بررسی عوامل داخلی موثر بر سود آوری شعب بانک کشاورزی مطالعه موردی استان کردستان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

بررسی عوامل داخلی موثر بر سود آوری شعب بانک کشاورزی مطالعه موردی استان کردستان


بررسی عوامل داخلی موثر بر سود آوری شعب بانک کشاورزی مطالعه موردی استان کردستان

پایان نامه کارشناسی ارشد   با فرمت    pdf       صفحات      293

فصل اول :کلیات پژوهش

فصل دوم پیشینه پژوهش

فصل سوم روش شناسی پژوهش

فصل چهارم تجزیه و تحلیل آماری

فصل پنجم نتیجه گیری و پیشنهادات


دانلود با لینک مستقیم


بررسی عوامل داخلی موثر بر سود آوری شعب بانک کشاورزی مطالعه موردی استان کردستان

تحقیق درباره برداشت اقتصاد نهادگرا و مطالعه اقتصاد اسلامی 16ص

اختصاصی از سورنا فایل تحقیق درباره برداشت اقتصاد نهادگرا و مطالعه اقتصاد اسلامی 16ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 16

 

برداشت اقتصاد نهادگرا و مطالعه اقتصاد اسلامی

چکیده: با توجه به پیچیده‌تر شدن مسائل اقتصادی، لزوم نگاه چند بعدی به مسائل اجتماعی بر اساس چارچوب تحلیل بین ‌رشته‌ای[1] هرچه بیشتر روشن می‌شود. اقتصاددانان نهادگرا از اوایل قرن بیست بر این مسئله تأکید داشته و تلاش‌هایی در جهت تبیین آن صورت داده‌اند. در این مقاله با توجه به تجربیات ادبیات اقتصاد نهادگرائی به ارائه چارچوبی برای تحلیل مسائل اقتصاد اسلامی می‌پردازیم. این مقاله با توجه به دیدگاه نهادی به بررسی نهاد مالکیت می‌پردازد و سپس با ارائه تحلیل نهادی از مدل تعادل عمومی والراس امکان نگاه وسیع‌تر در اقتصاد اسلامی را فراهم می‌آورد. در نهایت برخی درس‌ها برای اقتصاد اسلامی و رویکرد به برنامه‌های تحقیقاتی آینده مشخص خواهد شد.

کلیدواژه‌ها: اقتصاد ـ اقتصاد نهادی ـ اسلام و اقتصاد ـ اقتصاددانان.

مقدمه

تاریخ مکاتب اقتصادی مملو از تلاش متفکران در زمینه عملکرد اقتصاد است. در سال 1776 آدام اسمیت فیلسوف اخلاق دانشگاه گلاسکو با کتاب ثروت ملل سنتز کاملی از بحث‌های پیشینیان خویش ارائه داد و بسیاری از اصول اساسی علم اقتصاد را برای بهروزی انسان‌ها بر شمرد. اصول اقتصادی رقابت کامل، مبادله آزاد، تقسیم نیروی کار و بسیاری دیگر چراغ راهی برای بقیه متفکران بود تا بتوانند عملکرد اقتصادی را بهتر تبیین کنند. سنت کلاسیکی و چارچوب تحلیلی آن پس از مدتی بر اساس پیش‌فرض‌هایی ادامه یافت که جهانشمول در نظر گرفته می‌شد. نویسندگان کلاسیک تجزیه و تحلیل خود را بر این فرض بنیان نهاده‌اند که عامه مردم بر مبنای الگوی انسان اقتصادی به محاسبات عقلائی مطلوبیت‌ها و رنج‌ها می‌پردازند و با پیروی از دست نامرئی بازار یا قانون طبیعی و به طور کلی احساس لذت طلبی که بوسیله «بنتام»[2] تشریح شده می‌کوشند تا بالاترین مطلوبیت را برای افراد بیشتری بدست آورند.

کارل مارکس در کتاب «سرمایه»[3] و توریستین و بلن در مقاله‌ای تحت عنوان «مفاهیم از پیش مطرح شده علم اقتصاد» اساس این فرضیه‌ها را به چالش کشیدند. در فضای اجتماعی سیاسی آمریکا که به تازگی از انگلیس استقلال یافته بود، انتقادهای وبلن برای پیگیری مباحث ضد کلاسیکی بسیار مساعد بود. این زمینه باعث شد تا مکتب نهادگرائی[4] در برابر اقتصاد کلاسیک قد علم کند. البته نهادگرائی هیچ‌گاه تبدیل به جریان مسلط اقتصادی نشد و دیدگاه‌های آنان همیشه مورد بی توجهی قرار می‌گرفت. با این وجود اگر تمام مباحث نهادگرائی نیز نادیده گرفته شود، علم اقتصاد و حتی اندیشه بشری وامدار تحلیلی هستند که ارمغان این مکتب برای تفکر بشری است. نورث[5] در کتاب ارزشمند نهادها، تغییرات نهادی و عملکرد اقتصادی[6] به این نکته اشاره می‌کند:

«نه در نظریه‌ اقتصادی معاصر و نه تاریخ نگاری بر پایه اعداد و ارقام هیچ کدام نقش نهادها در عملکرد اقتصادی را به حساب نمی‌آورند. چرا که چارچوب‌های تحلیلی لازم برای وارد نمودن تحلیل‌های نهادی در علم اقتصاد و تاریخ اقتصادی هنوز آماده نشده است. هدف از نگارش این کتاب فراهم آوردن چنین چارچوب‌های بنیانی است. پیامد منطقی این تحلیل آن است که بخش عمده‌ای از نظریه‌پردازی در علوم اجتماعی بطور اعم و علم اقتصاد به طور اخص باید مورد بررسی و مطالعه مجدد قرار گیرد، دیگر اینکه در سایه این تحلیل فهم جدیدی از تغییرات تاریخی حاصل می‌گردد» (داگلاس نورث، 1377، ص 19).

اگر بخواهیم مباحث اقتصاد اسلامی در کنار سایر معارف اسلامی شرایطی را برای بهروزی و رستگاری نوع بشر فراهم آورد، استفاده از این چارچوب تحلیلی باعث می‌شود که بتوان هرچه کامل‌تر ابعاد بیشتری را در تحلیل مسائل اقتصاد اسلامی به کار برد.

در این مقاله سعی می‌کنیم به تبیین ضرورت بررسی مسائل از نگاه‌ نهادی بپردازیم. سئوال اساسی در این بخش آن است که نگاه نهادی چه کمکی به تبیین اقتصادی از نگاه اسلامی می‌کند. در بخش بعد به تحلیل نهادها و تأثیر آن در اقتصاد اسلامی می‌پردازیم. نهاد مالکیت که در اقتصاد جزو نهادهای اساسی به شمار می‌رود بررسی خواهد شد و در نهایت یک تحلیل نهادی از مدل معروف نئوکلاسیکی تعادل عمومی و الراس ارائه می‌دهیم و مشخص می‌کنیم که نگاه نهادی چه تغییری در حل مسائل ایفا می‌کند و در پایان درس‌هایی برای اقتصاد اسلامی برخواهیم شمرد.

1- ضرورت تحلیل مسائل از نگاه نهادی

1-1- تعریف نهاد

تعاریف گوناگونی از نهاد ارائه شده است که معمولا بسیار نزدیک به هم می‌باشد:

1) نهادها قوانین بازی در جامعه‌اند، یا به عبارتی سنجیده‌تر قیودی هستند وضع شده از جانب نوع بشر که روابط متقابل انسان‌ها را شکل می‌دهد (داگلاس نورث، 1377، ص 19).

2) وبلن را می‌توان اولین نهادگرا در زمینه اقتصاد دانست، وی نهادها را اینگونه تعریف می‌کند: «عادت‌های ایجاد شده در ذهن هستند که بین عموم مردم مشترک‌اند» (T, Veblen, 1919).

3) مجموعه قواعد رفتاری ایجاد شده توسط انسان به منظور اداره و شکل‌دهی به تعامل انسان‌ها که تا حدی به آنها کمک می‌کند انتظاراتی از کنش دیگران داشته باشند (Lin and Nugent, 1995).

همان‌گونه که در تعاریف نیز مشخص است نهادها ساز و کاری هستند برای اینکه انسان‌های اقتصادی حداکثر کننده مطلوبیت وارد یک جنگ هابزی نشوند. تفاوت ویژة انسان با سایر جانوران را هابز مانند ارسطو در خرد انسان می‌بیند. اما هابز بر خلاف ارسطو بر این نظر است که انسان این خرد را به مثابه ابزاری در خدمت ارضای غریزه‌های خود بکار می‌گیرد. در عین حال، قدرت خرد باعث می‌گردد که انسان مانند جانوران، اسیر و دربند تأثرات حسی لحظه‌ای نباشد، بلکه فراتر از لحظة حال، گذشته و آینده را نیز فراچنگ خواهش‌های خود قرار دهد. فاصلة خرد از ادراک حسی و جمع آن دو بر روی هم، انباشت تجربه و برنامه‌ریزی آینده را برای انسان ممکن می‌سازد. درست به همین دلیل، آدمی بر خلاف حیوانات، فقط گرسنة حال نیست، بلکه همچنین گرسنة آینده است، بنابراین درنده‌ترین، زیرک‌ترین، خطرناک‌ترین و قدرتمندترین حیوان به شمار می‌آید. خرد، سلاح برنده‌ای در خدمت خواهش‌های نفسانی است و بطور همزمان انسان را به موجودی دارای اراده تبدیل می‌کند، پس آدمی موجود زنده‌ای است که با ارادة آگاه در پی امیال خویشتن است. همین امر انسان را به ذات قدرت‌طلبی تبدیل می‌سازد که همة خواهش‌ها و اشتیاق‌ها در او گرد آمده‌اند. برای چنین موجودی، علایق و امر حفظ خویشتن و تضمین زندگی مهم‌ترین هدف است. به این سخنان هابز توجه کنیم: «در وهلة نخست، خواست مستمر و بی‌وقفه برای کسب قدرت هر چه بیشتر، رانشی عمومی در همة انسانهاست که تنها با مرگ پایان می‌یابد. علت این امر در آن نیست که آدمی آرزومند لذتی بزرگتر از لذتی است که به آن دست یافته و یا اینکه نمی‌تواند با قدرتی ناچیزتر قانع باشد، بلکه در آنست که آدمی نمی‌تواند قدرت فعلی و وسایل یک زندگی خوشایند را بدون کسب قدرت افزون‌تر تضمین کند» (توماس هابز،1380). آنجا که آدمی همواره از طریق افزایش قدرت خود به دنبال تضمین و ارضای خواهش‌ها و تمایلات خویشتن است، به دشمن انسان‌های دیگر تبدیل می‌گردد. هر انسانی باید در پی آن باشد تا میدان بازی قدرت خود را تعیین و تثبیت کند و گسترش بخشد. انگیزش ارادی هر فرد بنا بر طبیعتش خودخواهانه است و در یک کمبود انسانی، این خودخواهی‌ها رودرروی یکدیگر قرار می‌گیرند. هابز معتقد است که: «چنانچه دو انسان در پی چیز واحدی باشند که هر دو نتوانند از آن بهره‌مند شوند، دشمن یکدیگر می‌گردند و در تعقیب هدف خود که اساسا" حفظ خویشتن و گاه لذت است، تلاش می‌ورزند تا یکدیگر را نابود یا مطیع سازند» (توماس هابز،1380).

به این ترتیب از نظر هابز، رقابت انسان‌ها بر سر ثروت، افتخار، حکمرانی یا سایر قدرت‌ها، به جدال و دشمنی و مآلا" جنگ میان آنان می‌انجامد. زیرا هر کس برای رسیدن به آرزوی خویش، باید از جادة کشتن، مطیع ساختن و یا از میدان به در کردن حریفان خود عبور کند. وجود بستر اقتصادی مناسب برای فعالیت‌ها و تعاملات انسانی با توجه به مشکلات انسان اقتصادی تناقضی را به وجود می‌آورد. این تناقض که با وجود انسان اقتصادی هر فرد شاهد اجتماع پایدار و با ثباتی است تنها به کمک نهادها و تأثیر آنها در شکل‌دهی تعاملات انسانی حل خواهد شد.

نهادها را می‌توانیم به دو بخش رسمی و غیررسمی تقسیم کنیم. در میان نهادهای رسمی می‌توان از مقررات، قانون‌های اساسی، قراردادها و حقوق مالکیت نام برد. این نهادها در جامعه از مشروعیت بالایی برخوردار هستند و تخلف از آنها منجر به مجازات خواهد شد. نهادهای رسمی بوسیله دولت، مؤسسه‌های خصوصی یا دیگر افراد در یک جامعه مدنی به وجود می‌آید و اغلب در ارتباط با ساختار پایه‌ای نهادهای غیر رسمی می‌باشد.

در میان نهادهای غیررسمی می‌توان هنجارها، اخلاق، رسوم، محرمات[7] و ایدئولوژی‌ها را نام برد. این نهادها قوانین رفتاری غیررسمی جامعه هستند، که بخشی از فرهنگ محسوب می‌شوند. نهادهای غیررسمی از طریق اجتماعی کردن ایجاد می‌شوند و بیشتر به جهان‌بینی موروثی از نسل‌های گذشته بازمی‌گردد. این نهادها در سطح ریشه‌دار اجتماعی تأثیر می‌گذارند که البته مذهب نقش عمده‌ای در آن ایفا می‌کند (الیور ویلیامسون، 1381). بررسی ریشه‌های نهادهای غیر رسمی موضوع بسیار پیچیده‌ای است که همیشه مورد توجه محققان بوده است.

1-2- وظایف نهادها

لین و نوجنت (1995) دو وظیفه اساسی برای نهادها را ذکر می‌کنند: اقتصادی کردن[8] و توزیع مجدد[9]. اقتصادی کردن به کاهش هزینه‌های معاملاتی توسط نهادها اشاره دارد. این هزینه‌ها شامل مذاکرات در قرارداد و گرفتن اطلاعات درباره فرصت‌های مبادله، نظارت برقرار داد و هزینه‌های دادرسی وقتی که یک طرف شروع به تقلب می‌کند می‌باشد. نهادها از طریق ایجاد قانون و نظم باعث می‌شود که تولید و تجارت بدون داشتن عواملی برای ورود به فعالیت‌های پرهزینه شکل بگیرد. نظام مبادله پولی هزینه حمل و نقل را می‌کاهد زیرا یک کالای فیزیکی نمی‌تواند در قبال یک کالای فیزیکی دیگر مبادله شود. اخلاق تضمین می‌کند که افراد از یکدیگر دزدی نخواهند کرد حتی در شرایطی که امکان چنین کاری را دارند (Ola olsson, 1999).


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره برداشت اقتصاد نهادگرا و مطالعه اقتصاد اسلامی 16ص

پاورپوینت ضرورت مطالعه روستا

اختصاصی از سورنا فایل پاورپوینت ضرورت مطالعه روستا دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

دسته بندی : پاورپوینت 

نوع فایل:  ppt _ pptx

( قابلیت ویرایش )

 


 قسمتی از محتوی متن پاورپوینت : 

 

تعداد اسلاید : 7 صفحه

ضرورت مطالعه روستا 2 ویژگیهای معماری روستایی معماری روستایی و بومی دارای خطوط ارتباطی مستقیم ، بلاواسطه و محکمی با فرهنگ توده ها و با زندگی روزمره آنهاست . بدلیل ستنی بودن جامعه ، شکل مسکن (الگو) شدیداً در برابر تغییرات مقاومت می کند و دوام می آورد .
تا زمانی که این الگو الزامات فرهنگی و مناسبات اجتماعی و اقتصادی و ...
را برآورده کند، مورد قبول جامعه است. نسبت جمعیت شهری و روستایی کشورهای صنعتی ، به دلیل سازمان تولید ، عمدتاً شهری هستند .
کشورهای به اصطلاح ” توسعه نیافته ” و یا ” درحال توسعه ” درصد بالاتری از آنها ساکن روستا هستند .
پارامتر نسبت جمعیت شهری به روستایی دارای اهمیت زیادی است ، زیرا چگونگی ترکیب جمعیت شهری و روستایی ، یکی از شاخصهای تعیین و تشخیص موقعیت یک کشور در ” زمینه توسعه یافتگی“ است .
مرکز آمار ایران روستا را چنین تعریف کرده : به سکونتگاهی که تولید غالب آن کشاورزی و دامداری بوده و جمعیت آن حداکثر 5000 نفر باشد ، روستا گفته می شود ” . ویژگی روستاها در کشورهای در حال توسعه عدم تعادل کلی بین روستا و شهر به لحاظ : ثروت ، قدرت ، فرهنگ ، جاذبیت و امید .
سلامت شهر تماما ً وابسته به سلامت مناطق روستایی است .
شهرها با همه ثروتشان صرفاً تولید کنندگان درجه 2 هستند .
در حالی که روستا تولید کننده اصلی حیات اقتصادی است .
شکاف بین شهر و روستا ازلحاظ امکانات سبب مشکلاتی چون ”مهاجرت” و توسعه بی قواره و نامنظم شهرها شده ، دولتها برای حل این معضل ، طرحهایی تحت عنوان “ توسعه روستایی ” را در پیش گرفته اند .
وظیفه یا نقش معماری در این فرایند چیست ؟
قسمتی از اهداف توسعه روستایی متوجه بخش کالبدی روستا ، یعنی بافت و ساختار روستا ، بناهای عمومی و مساکن خواهد بود . مخاطبان این بخش از برنامه های توسعه روستایی تنها معماران خواهند بود تا طرحهای لازم را تهیه نموده و ارائه راه حل اجرایی نماید .
یکی از آسیب پذیرترین سطح غالب روستا ، عدم مقاومت شالوده های ساختمانی در مقابل مخاطرات طبیعی و مصنوعی است .
مثلاً 90% از مرگ و میرها در زلزله ، بر اثر فرو ریختن سقفها و دیوارهای سنگین ساختمان ها است .
وابستگی شهر به روستا 1.
تأمین کننده نیازهای حیاتی و زیستی (بیولوژیکی) که همان مواد غذایی است .
2.
خود کفایی در بخش کشاورزی : استقلال در تولید مواد غذایی ، حمایت از بخش کشاورزی که در برنامه های توسعه بدان تأکید شده .
برقراری عدالت اجتماعی : تأمین نیازهای مادی و معنوی ( اقتصادی ، اجتماعی ، فرهنگی ) . * تأکید معماری بر اثرات کالبدی است و مطالعه دیگر پارامترها بخاطر تأثیر و تأثر از آن می باشد.
بهسازی کالبدی روستاها در ایران الگوی معماری روستایی بر مبنای سنت است و تا زمانی کآرا است که این کالبد خوب عمل می کند .
(سنت هم پویا است) اما بتدریج با توسعه ، نهادهای بیشتری در جامعه شکل می گیرند .
نهادی شدن جامعه آغاز می شود .
و هر نهاد بخشی از وظابف سنت را به عهده می گیرد .
حتی نهادها هم با تغیرات جامعه متحول می شوند .
نهادهای مسئول شامل : 1.
جهاد سازندگی : سالهای اول بعد از انقلاب تشکیل شد .
اقدامات خودخوش و پراکنده ، عمدتاً در ب

  متن بالا فقط قسمتی از محتوی متن پاورپوینت میباشد،شما بعد از پرداخت آنلاین ، فایل را فورا دانلود نمایید 

 


  لطفا به نکات زیر در هنگام خرید دانلود پاورپوینت:  توجه فرمایید.

  • در این مطلب، متن اسلاید های اولیه قرار داده شده است.
  • به علت اینکه امکان درج تصاویر استفاده شده در پاورپوینت وجود ندارد،در صورتی که مایل به دریافت  تصاویری از ان قبل از خرید هستید، می توانید با پشتیبانی تماس حاصل فرمایید
  • پس از پرداخت هزینه ،ارسال آنی پاورپوینت خرید شده ، به ادرس ایمیل شما و لینک دانلود فایل برای شما نمایش داده خواهد شد
  • در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون بالا ،دلیل آن کپی کردن این مطالب از داخل اسلاید ها میباشد ودر فایل اصلی این پاورپوینت،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
  • در صورتی که اسلاید ها داری جدول و یا عکس باشند در متون پاورپوینت قرار نخواهند گرفت.
  • هدف فروشگاه پاورپوینت کمک به سیستم آموزشی و رفاه دانشجویان و علم آموزان میهن عزیزمان میباشد. 


 

دانلود فایل  پرداخت آنلاین 


دانلود با لینک مستقیم


پاورپوینت ضرورت مطالعه روستا

مبانی نظری مطالعه ارتباط اجزاء سرمایه فکری با عملکردمدیریت ارتباط با مشتریان CRM کارکنان بانک

اختصاصی از سورنا فایل مبانی نظری مطالعه ارتباط اجزاء سرمایه فکری با عملکردمدیریت ارتباط با مشتریان CRM کارکنان بانک دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مبانی نظری مطالعه ارتباط اجزاء سرمایه فکری با عملکردمدیریت ارتباط با مشتریان CRM کارکنان بانک

بصورت ورد ودر45صفحه

دارای پیشینه ومنابع کامل

فصل دوم

مروری بر ادبیات تحقیق

مقدمه:

بخش اول) سرمایه های فکری

2-1-1- دسته بندی دارایی های سازمان

2-1-2- سرمایه های فکری

2-1-3- مفهوم سازی های سرمایه فکری و اجزای آن

2-1-4-الگو های اندازه گیری سرمایه های فکری

2-1-4-1- الگوی رهیاب اسکاندیا

2-1-4-2- الگوی شاخص سرمایه ی فکری

2-1-4-3- الگوی تکنولوژی بروکینگ

2-1-4-4- الگوی نمایشگر دارایی های نامشهود

2-1-4-5- الگوی کارت امتیازی متوازی

2-1-5- مدیریت سرمایه فکری

بخش دوم) مدیریت ارتباط با مشتریان (CRM):

2-2- مدیریت ارتباط با مشتریان

2-3- بررسی مدل های مدیریت ارتباط با مشتری

2-3-1- مدل توسعه یافته مدیریت ارتباط با مشتری

2-3-2- مدل گوپا و شارما

 

2-3-3- مدل گاریدو و پادیلا

2-3-4- مدل جامع مدیریت ارتباط با مشتریان

2-3-5- مدل گام به گام پیاده سازی سیستم های سازمانی

2-3-6- گام های متوالی بکارگیری

2-3-7- مدل ایمهوف (2002)

2-3-8- مدل دانشگاه استکلهم

2-3-10-  مدل شرکت دتکون

2-4-5- مروری بر تحقیقات انجام شده

مدل2-13 – مدل مفهومی برگرفته از مدل فانگ (2009) و مورونو (2011)

مدل2-13 – مدل پیشنهادی تحقیق

 


دانلود با لینک مستقیم


مبانی نظری مطالعه ارتباط اجزاء سرمایه فکری با عملکردمدیریت ارتباط با مشتریان CRM کارکنان بانک