سورنا فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

سورنا فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق درباره ولادت حضرت مهدی

اختصاصی از سورنا فایل تحقیق درباره ولادت حضرت مهدی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 30

 

ولادت باسعادت حضرت ولی عصر (ع)

و سرگذشت مادر بزرگوارش

کلینی، در کتاب «کافی» روایت نموده که: ولادت باسعادت وجود امام زمان (ع) در سال 255 هجری روی داده است.

شیخ صدوق، در «کمال الدین» نقل کرده که چون مادر امام عصر (ع) حامله گشت، حضرت امام حسن عسکری (ع) به وی فرمود: پسری می آوری که نامش محمد و پس از من، جانشین من خواهد بود.

و صدوق در کمال الدین از استادش ابن ولید قمی و او از محمدبن عطار از حسین بن رزق الله از موسی بن محمدبن القاسم بن حمزه بن الامام موسی بن جعفر (ع) و او از حکیمه خاتون دختر امام محمدتقی (ع) روایت نموده که گفت: امام حسن عسکری (ع) مرا خواست و فرمود: عمه! امشب نیمه شعبان است. نزد ما افطار کن که خداوند در این شب فرخنده کسی بوجود می آورد که حجت او در روی زمین می باشد. عرض کردم: مادر این نوزاد مبارک کیست؟ فرمود: نرجس. گفتم: فدایت گردم! اثری از حاملگی در نرجس خاتون نیست. فرمود: همین است که می گویم. سپس به خانه حضرت درآمدم و سلام کرده نشستم.

نرجس خاتون آمد کفش از پای من در آورد و گفت: ای بانوی من شب بخیر! گفتم: بانوی من و خاندان ما توئی! گفت: نه! من کجا و این مقام بزرگ؟ گفتم: دختر جان! امشب خداوند پسری به تو موهبت می کند که سرور دو جهان خواهد بود. چون این سخن شنید با کمال حجب و حیا نشست.

سپس نماز شام را گذاردم و افطار کردم و خوابیدم سحرگاه برای اداء نماز شب برخاستم. بعد از نماز دیدم نرجس خوابیده و از وضع حمل او خبری نیست. قبل از تعقیب نماز دوباره خوابیدم و بعد از لحظه ای با اضطراب بیدار شدم، دیدم نرجس خوابیده است. در آن حال دربارة وعده امام تردید می کردم، که ناگهان حضرت از جایی که تشریف داشتند با صدای بلند مرا صدا زده فرمودند: عمه! تعجب مکن که وقت نزدیک است!

چون صدای امام را شنیدم شروع به خواندن سوره «الم سجده» و «یس» نمودم. در این وقت نرجس با حال مضطرب از خواب برخواست. من به وی نزدیک شدم و نام خدا را بر زبان جاری کردم و پرسیدم: آیا احساس چیزی می کنی؟ گفت: آری، گفتم: ناراحت مباش و دل قوی بدار، این همان مژده است که به تو دادم سپس هر دو به خواب رفتیم.

اندکی بعد برخاستم دیدم بچه متولد شده و روی زمین با اعضاء هفتگانه خدا را سجده می کند. آن ماه پاره را در آغوش گرفتم. دیدم بعکس نوزادان دیگر، از آلایش ولادت پاک و پاکیزه است!

این هنگام امام حسن عسکری (ع) صدا زد: عمه جان! فرزندم را نزد من بیاور. چون او را نزد پدر بزرگوارش بردم، امام دست زیر رانها و پشت بچه گرفت و پاهای او را به سینه مبارک چسبانید و زبان در دهانش گردانید و دست بر چشم وگوش و بندهای او کشید و فرمود: فرزندم! با من حرف بزن! آن مولود مسعود گفت:

‹‹ اشهد ان لااله الاالله وحده لاشریک له و اشهد ان محمداً رسول الله ››

آنگاه بر امیرالمؤمنین و ائمه طاهرین علیهم السلام درود فرستاد و چون به نام پدرش رسید. دیدگان گشود و سلام کرد. امام فرمود: عمه جان! او را نزد مادرش ببر تا به او نیز سلام کند و باز نزد من برگردان. چون او را نزد مادرش بردم سلام کرد، مادر نیز جواب سلامش را داد. سپس او را پیش امام حسن عسکری (ع) برگردانیدم.

حضرت فرمود: عمه! روز هفتم ولادتش نیز بچه را نزد من بیاور. صبح روز نیمة شعبان که به خدمت امام رسیدم سلام کردم، روپوش از روی او برداشتم ولی بچه را ندیدم عرض کردم: فدایت گردم بچه چه شد؟ فرمود: عمه جان! او را به کسی سپردم که مادر موسی فرزند خود را به او سپرد!

چون روز هفتم به حضور امام شرفیاب شدم فرمود: عمه فرزندم را بیاور. او را در قنداقه پیچیده نزد حضرت بردم. امام مانند بار اول فرزند دلبندش را نوازش فرمود و زبان مبارک آنچنان در دهان او مینهاد که گوئی شیر و عسل به او می خوراند. سپس فرمود: ای فرزند با من سخن بگو! گفت: ‹‹ اشهد ان لااله الاالله ››

آنگاه بر پیغمبر خاتم (ع) و امیرالمؤمنین (ع) و یک یک ائمه تا پدر بزرگوارش درود فرستاد و سپس این آیة شریفه را تلاوت نمود:

‹‹ و نرید ان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم ائمه و نجعلهم الوارثین و نمکن لهم فی الارض و نری فرعون و هامان و جنودهما منهم ماکانوا یحذرون ››

‹‹ اراده کرده ایم که منت بنهیم بر آنان که در زمین زبون گشتند و آنها را پیشوایان و وارثان زمین قرار دهیم و آنها را در زمین جای دهیم و به فرعون و هامان و لشکریان آنان نشان دهیم آنچه را که آنها از آن می ترسیدند. ››

صفحه 82 تایپ نشده است

غیبـت :

پس از هجوم ,ذموران خلافت عباسی، به خانة امام حسن عسکری (ع) و جستجوی فرزند و جانشین آن امام، روشن گشت که خطری که جان امام آینده را تهدید می کند، خطری بس سهمگین است. این هجوم و پیگیری، در پیدا کردن مهدی، ایجاب می کرد تا برای نگهداری جان باقیماندة سلسلة امامت، و سلالة نبوت، و مصلح بزرگ بشریت، اقدامی بس جدی به عمل آید. در امر غیبت امام دوازدهم، و علل آن، مسائل بسیاری وجود دارد. یکی از علتهای ظاهری و ملموس آن، همین چگونگی و پیشامد بود، که از سوی دشمنان پدیدار گشت، و باعث امر عظیم «غیبت» شد. در احوالی که یاد شد، ضمن مقازناتی، زمینة ناپدیدی امام از نظرها فراهم آمد. و دوازدهمین هادی، به فرمان الاهی، و به قدرت و حکمت خدایی، از نظرها پنهان گردید.

غیبت صغری :

غایب شدن امام دوازدهم از نظرها، به دو مرحله تقسیم گشت: مرحلة کوتاه مدت (غیبت صغری)، و مرحلة درازمدت (غیبت کبری). غیبت اول، از دو جهت محدود بود: از جهت زمانی و از جهت شعاعی.

از نظر زمانی، بیش از 70 سال به طول نینجامید، و از این رو «غیبت صغری» نامیده گشت.

از نظر شعاعی نیز، این غیبت، غیبتی همه جانبه نبود، و شعاع و دامنة آن محدود بود. یعنی در طول مدت 70 سالة این غیبت، اگرچه امام از نظرها پنهان بود، لیکن این غیبت و پنهانی، نسبت به همه کس نبود، بلکه کسانی بودند که به صورتی با امام در تماس بودند. و اینان نایبان خاص امام بودند، کارهای مردم را می گذرانیدند، نامه ها و سؤالات مردم را به نزد امام می بردند ـ یا می فرستادند ـ و پاسخ امام را به مردم می رساندند. و گاهی گروهی از مردم، به وسیلة آن نایبان خاص ـ که ذکرشان می آید ـ به دیدار امام دوازدهم بار می یافتند. این بود که در این مدت، امام هم غایب بود و هم غایب نبود.

غیب کبری :

پس از گذشتن دورة غیبت صغری، غیبت کبری و درازمدت آغاز گردید. و این غیبت است که تاکنون ادامه یافته است.

و در این مدت طولانی است، که بزرگترین مرحلة آزمایش و امتحان، در دار طبیعت، و سنجش


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره ولادت حضرت مهدی

تحقیق درباره امام مهدى در قرآن ، سنت و تاریخ

اختصاصی از سورنا فایل تحقیق درباره امام مهدى در قرآن ، سنت و تاریخ دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 19

 

امام مهدى(عج) در قرآن، سنت و تاریخ

بسم ‏اللَّه الرّحمن الرّحیم

الحمدلله رب العالمین و الصلوة و السلام على اشرف الأَنبیاء المرسلین سیدنا و نبینا ابى‏القاسم محمدصلى الله علیه وآله و على اهل بیته‏ علیهم السلام الطیبین الطاهرین المعصومین و من اهتدى بهداه الى یوم الدین. مطالبى را که تهیه کرده‏ام به صورت فشرده، خیلى مختصر و فهرست وار عرض مى‏کنم. اگر فایده‏اى در این مطالب باشد، همان مختصر و فهرست کافى است.مطلع بحث«وَ لَقَدْ کَتَبْنا فِى الزَّبورِ مِنْ بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُها عِبَادِىَ الصَّلِحُونَ، إِنَّ فى‏ هَذا لَبَلغاً لِّقَوْمٍ عَبِدینَ وَ مآ أَرْسَلْنَکَ إِلاَّ رَحْمَةً لِّلْعَلَمِینَ.»(75)سوره انبیا مکى است؛ خداوند و پیامبرصلى الله علیه وآله آینده اسلام را تبیین کرده‏اند و حال آن که هنوز اسلام نو پا بود.سخن ما به صورت فشرده درباره حضرت مهدى(عج) حول سه محور است: قرآن، سنت و تاریخ.امام مهدى (عج) در قرآن کریماین مسئله در قرآن تحت سه عنوان مطرح است:عنوان اوّلیکى مسأله «وراثت ارض» است که در آیه مذکور با دقایق و لطایفى مطرح شده است؛ مانند مسأله کتابت و وراثت آن هم وراثت ارض. خداوند مى‏فرماید: «....وَ کُنَّا نَحْنُ الْورِثِینَ.»(76) در حقیقت عاقبت جهان به دست افراد صالح مى‏افتد. در واقع این اشاره به همان عقیده‏اى است که در بین مسلمان‏ها رواج دارد مبنى بر این‏که در آخرالزمان و در پایان جهان و قبل از قیامت، حضرت ظهور مى‏کند. از این کلام که «عباد صالح وارث هستند»، در مى‏یابیم عابدین باید خودشان را آماده، و این برنامه را تهیه کنند. این برنامه همان برنامه پیغمبر(ص) است: «وَ مَآ اَرْسَلْنکَ إلَّا رَحْمَةً لِّلْعَلَمِینَ.»(77) همان برنامه جهانى است. پیغمبر (ص) براى جهان رحمت بود؛ ولى این مأموریت به دست مهدى(عج) و اصحاب صالحش انجام مى‏گیرد. در این زمینه مرحوم طبرسى روایتى نقل کرده است. عن ابوجعفرعلیه السلام: «هُمْ اصحابُ المهدى(عج)(78)».عنوان دوّمعنوان دوم، غلبه دین است بر همه ادیان که تاکنون محقق نشده است. درست است از لحاظ علمى حجت و برهان اسلام قوى‏تر است؛ اما بالاخره نه آن رحمة للعالمین محقق شده نه تسلط و غلبه آشکار و ملموس دین بر همه ادیان. در این‏جا، سه آیه به یک مضمون آمده است:«هُو الّذى أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى‏ وَ دِینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ‏و عَلَى الدِّینِ کُلِّهِ وَلَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ.»(79)عنوان سومعنوان سوم، «استخلاف» است. خدا وعده کرده است:آیه دوم «وَعَدَاللَّهُ الَّذِینَ، امَنُوا مِنکُمْ وَ عَمِلُواْ الصَّلِحَتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فىِ الْأَرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ لَیُمَکِّنَنَّ لَهُمْ دِینَهُمُ الَّذِى ارْتَضَى‏ لَهُمْ...»(80)این آیه اشاره به یک حقیقتى است که تا حالامحقق نشده است. اگر فرض مى‏کردیم هیچ روایتى نداشتیم و ما بودیم و این آیات، جاى این سخن بود که استخلاف تا حالا محقق نشده است و چون وعده خدا است، بى‏تردید تحقق مى‏یابد. وقتى خدا وعده کرده است این دین را به دست عباد صالح خودش در سراسر جهان نشر بدهد، عاقبت انجام خواهد شد. کلمات استخلاف وارثین اشاره به مسأله حکومت هم دارد. استخلاف یعنى همین عباد صالح خدا خلیفه بشوند براى خدا در روى زمین. هر دو آیه ارض دارد؛ یعنى کل زمین. البته کلمه «مهدى(عج)» با این لفظ در قرآن نیامده، اما در روایات آمده است و بیش‏تر به امامت و رهبرى آن حضرت اشاره دارد. ما نمى‏دانیم نحوه حکومت آن حضرت چگونه است. شاید این‏گونه باشد که آن حضرت رهبر جهان به شمار آید و کشورها و حکومت‏هاى صالح دیگر هم وجود داشته باشند. این‏ها باهم منافات ندارد؛ همه حکومت‏هاى دیگر صالح هستند و از آن حضرت دستور مى‏گیرند.امام مهدى (عج) در سنت و حدیث :محور دوم، بررسى مسأله در سنت و حدیث است. مرحوم طبرسى، در ذیل آیه «...کتبنا فى الزبور...(81)»، مى‏گوید: «و یدل على ذلک ما رواه الخاص و العام عن النبى (ص).(82)» پیامبرصلى الله علیه وآله فرمود:«لو لم یبق من الدنیا إلاّ یومٌ واحد لَطَوَّلَ اللَّهُ ذلکَ الیوم حتّى یَبْعَثُ رجلاً من اهل بیتى یَملاءُ الارضَ عدلاً و قسطاً کَما مُلِئَتْ جوراً و ظلماً.»(83)بعد مى‏گوید روایات وارده از طریق فریقین در این زمینه فراوان است و این روایت را از سنن بیهقى نقل مى‏کنند. خاطرم مى‏آید درحدود چهل و پنج سال قبل، شاید هم بیش‏تر، در خدمت مقام آیت‏اللَّه صدر (رض) بودم و صحبت از کتاب المهدى(عج) به میان آمد. ایشان گفتند در مجلسى بحث شد که آیا روایات راجع به حضرت از طریق اهل سنت هم آمده است یا نه، من گفتم: بله، هست؛ و در این باره کتاب «المهدى(عج)» رانوشتم. یک نسخه را هم به من هدیه دادند که در آن نوشته‏ام این را مؤلف به من اهدا کرده است. ایشان روایات مرتبط با حضرت مهدى(عج) را از طُرُق اهل سنت جمع‏آورى کرده است. در این زمینه خیلى هم کار انجام شده است. یکى از کارهایى که انصافاً باید از آن تقدیر کرد، کتابى است به نام «منتخب الاثرفى الامام الثانى عشر» که حضرت آیت اللَّه صافى نوشته‏اند. بعد از آن هم دائرة المعارف راجع به حضرت مهدى(عج) نوشته شده است.ما در روایات، تواتر معنوى داریم. منتها در روایات شیعه و نیز روایاتى که آیت‏اللَّه صدر نقل کرده‏اند، حتى مواردى مانند این‏که مهدى(عج) از فرزندان حسین‏علیه السلام و از فرزندان سجادعلیه السلام است، نیز وجود دارد. این‏ها را هم یک مقدارى از «ینابیع الموده» و جاهاى دیگر نقل کرده‏اند. البته آیت اللّه العظمى آقاى صافى (دام عزّه) خیلى بیش‏تر از این‏ها تحت این عناوین روایت ذکر کرده است. این مطالب در روایات شیعه بیش‏تر است و روایات زیادى هم از اهل سنت در کتاب‏هایى که احتمالاً مؤلفش هم شیعه بوده مثل «ینابیع الموده» و موارد دیگر نقل شده است. همین طور که آیت اللَّه عسکرى فرمودند، روایات ما روشن‏تر است. آن‏قدر که قضیه در روایات ما روشن است، در روایات اهل سنت نیست؛ ولى در عین حال اگر همین دو کتاب را ملاحظه کنید، در مى‏یابید جزئیات، [براى مثال حضرت از نسل کیست‏]، در روایات اهل سنت نیز نقل شده است. این نکته را مى‏خواستم عرض کنم که ما همه جا «مهدى(عج)» داریم. البته این هدایت همان هدایت واقعى است. منتها در دین یهود از او تعبیر به مسیح کرده‏اند. همین الآن یهودى‏ها منتظر حضرت مسیح‏علیه السلام هستند؛ چون حضرت موسى‏علیه السلام را قبول نکردند. یکى از یهودى‏ها در یکى از روزنامه‏ها گفته بود آن روز که حضرت مسیح‏علیه السلام ظهور بکند چنین و چنان مى‏کنیم.(84) مسیح، یعنى مسح شده، یعنى متبرک. از لحاظ محتوا، خیلى با مهدى(عج) تناسب دارد. مهدى(عج) جنبه روح او را بیان مى‏کند، یعنى کسى که خدا او را هدایت کرده است. مسیح جنبه جسم او را باز مى‏گوید؛ یعنى کسى که متبرک شده


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره امام مهدى در قرآن ، سنت و تاریخ

دانلود تحقیق درباره خلاصه کتاب قیام و انقلاب مهدی ( ع ) از دیدگاه

اختصاصی از سورنا فایل دانلود تحقیق درباره خلاصه کتاب قیام و انقلاب مهدی ( ع ) از دیدگاه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق درباره خلاصه کتاب قیام و انقلاب مهدی ( ع ) از دیدگاه


دانلود تحقیق درباره خلاصه کتاب قیام و انقلاب مهدی ( ع ) از دیدگاه

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 8

 

خلاصه کتاب: قیام و انقلاب مهدی ( ع ) از دیدگاه

"این کتاب که مجموعا دو بخش غیر مرتبط با یکدیگر است ، بخش یکم آن‏ با همین عنوان ابتدا به صورت مقاله‏ای کوتاه و مختصر در یک نشریه دینی‏ در تهران منتشر شد و سپس مطالبی بر آن افزوده شد و به صورتی که در چاپهای اول تا چهارم ملاحظه شده است در آمد . اما بخش دوم که عنوان " شهید " دارد ، تفصیل یافته یک سخنرانی در شب عاشورای سال 1393 هجری‏ قمری در تهران است .

اندیشه پیروزی نهائی نیروی حق بر نیروی باطل، استقرار کامل و همه جانبه ارزشهای انسانی ، تشکیل مدینه فاضله و جامعه ایده‏آل و اجراء این ایده‏ انسانی به وسیله شخصیتی عالیقدر که در روایات متواتر اسلامی " مهدی " نامیده شده ، اندیشه‏ای است که همه فرق ومذاهب اسلامی بدان مؤمن و معتقدند . زیرا این اندیشه ، به حسب اصل و ریشه ، قرآنی است .این اندیشه بیش از هر چیز مشتمل بر عنصر خوشبینی نسبت به جریان کلی‏ نظام طبیعت و سیر تکاملی تاریخ و اطمینان به آینده ، و طرد عنصر بدبینی‏نسبت به پایان کار بشر است ، که طبق بسیاری از نظریه‏ها و فرضیه‏هافوق‏العاده تاریک است. انتظار فرج امیدو آرزوی تحقیق این نویدکلی جهانی انسانی ، در زبان روایات اسلامی "انتظار فرج" خوانده شده و افضل عبادات شمرده شده است. اصل انتظار فرج از یک‏ اصل کلی اسلامی و قرآنی استنتاج می‏شود و آن اصل " حرمت یأس از روح الله " است. دو گونه انتظار انتظار فرج دو گونه است : انتظاری‏که سازنده و نگهدارنده است ، به گونه‏ای است که می‏تواند نوعی عبادت شمرده شود ، و انتظاری که گناه است و ویرانگر و نوعی " ابا حیگری " باید محسوب گردد. شخصیت و طبیعت جامعه ممکن است کسی تحولات تاریخی را یک سلسله امور تصادفی و اتفاقی یعنی‏اموری که تحت قاعده و ضابطه‏ای کلی در نمی‏آید بداند. نظریه دیگر این است که جامعه به نوبه خود ، مستقل از افراد ، طبیعت و خصلت و سنت و قاعده و ضابطه دارد ، تاریخ آن گاه موضوع تفکر و مایه عبرت و قابل درس آموزی است‏که جامعه از خود طبیعت و شخصیت داشته باشد . علیهذا برداشت داشتن ازتاریخ و تحولات آن، فرع بر مسأله طبیعت و شخصیت داشتن جامعه است. قرآن و تاریخ در این که قرآن مجید تاریخ را به عنوان یک درس و یک منبع معرفت و یک موضوع تفکر و مایه تذکر و آیینه عبرت یاد می‏کند جای‏ تردید نیست . قرآن کریم این گمان را که اراده‏ای گز افکار ، و مشیتی بی قاعده و بی‏حساب سرنوشتهای تاریخی را دگرگون می‏سازد به شدت نفی می‏کند و تصریح‏می‏نماید که قاعده‏ای ثابت و تغییر ناپذیر بر سرنوشتهای اقوام حاکم است. قرآن کریم ، نکته فوق‏العاده آموزنده‏ای در مورد سنتهای تاریخ یاد آوری‏می‏کند و آن این که مردم می‏توانند با استفاده از سنن جاریه الهیه در تاریخ‏، سرنوشت خویش را نیک یا بد گردانند. توجیه و تفسیر تکامل تاریخ توجیه تکامل تاریخ با دو شیوه مختلف صورت می‏گیرد . ما یکی از این دو شیوه را " ابزاری " و از نظری دیالکتیکی می‏نامیم . و شیوه دیگر را " انسانی " یا " فطری " می‏خوانیم . بینش دیالکتیکی یا ابزاری بینش دیالکتیکی طبیعت بر این اساس است که : اولا- طبیعت در حرکت و تکاپوی دائم است ، توقف ویکسانی در طبیعت وجود ندارد. ثانیا - هر جزء از اجزاء طبیعت تحت تأثیر سایر اجزاء طبیعت است و به نوبه خود در همه آنها مؤثر است . ثالثا- تضادها و کشمکشها پایه حرکتها است ، رابعا - جدال درونی اشیاء رو به تزاید است و شدت می‏یابد تا به اوج‏ خود یعنی آخرین حد اختلاف و کشمکش می‏رسد و شی‏ء یک سره به ضد خود تبدیل می‏شود )حالت تز). این مرحله نیز به نوبه خود ضد خویش را می‏پرورد(حالت آنتی تز) و پس از یک سلسله کشمکشها به نفی خود ، که نفی‏ نفی مرحله اول است و به نحوی مساوی با اثبات است(حالت سنتز) منتهی می‏شود . طبیعت هدفدار نیست و کمال خود را جستجو نمی‏کند ، بلکه به سوی انهدام‏ خویش تمایل دارد ، ولی چون آن انهدام نیز به نوبه خود به انهدام خویش‏ تمایل دارد و هر نفی کننده به سوی نفی کننده خود گرایش دارد ، نفی نفی‏ که نوعی ترکیب میان دو مرحله قبل از خود است صورت می‏گیرد و قهرا تکامل رخ می‏دهد . این است دیالکتیک طبیعت . تاریخ نیز جزئی از طبیعت است و ناچار - هر چند عناصر مشکله‏اش‏ انسانها هستند - چنین سرشت و سرنوشتی دارد . یعنی تاریخ یک جریان دائم‏ و یک ارتباط متقابل میان انسان و طبیعت و انسان و اجتماع ، و یک صف‏ آرائی و جدال دائم است. هسته اصلی این بینش دو چیز است : یکی‏ این که اندیشه مانند واقعیت خارجی وضع دیالکتیکی دارد. یعنی اندیشه ‏محکوم اصول چهارگانه فوق است . دیگر اینکه این مکتب تضاد را به صورت مراحل تز، آنتی تز و سنتزتعبیر می‏کند که به این ترتیب طبیعت و تاریخ همواره از میان اضداد عبور می‏کنند و تکامل ، جمع میان دو ضد است که یکی به‏ دیگری تبدیل شده است . از آنچه گفتیم نتایج زیر گرفته می شود: الف- نو و کهنه در این منطق مفهوم نسلی ندارد ، بلکه صرفا مفهوم‏ اقتصادی و طبقاتی دارد . طبقه کهن یعنی طبقه منتفع‏ از وضع موجود و طبقه نو یعنی طبقه ناراضی از وضع موجود و طرفدار دگرگونی روبنای اجتماع است ب - مراحل تکاملی تاریخ به حکم این که یک رابطه طبیعی و منطقی آنها را به‏ یکدیگر پیوسته است امکان جا به جا شدن ندارند ، هر حلقه از حلقات تاریخ جای مخصوص به خود دارد و قابل‏ پیش و پس شدن نیست . ج - هر مرحله نیز به نوبه‏ خود باید به اوج و کمال خود برسد تا به ضد خود تبدیل گردد و امر تکامل صورت گیرد . د - جهاد یعنی مبارزه نو با کهنه بهر حال مقدس است ، کهنه از آن جهت‏ که از میان بردن وی جامعه را به سوی تکامل پیش می‏برد ، استحقاق‏ نابودی دارد نه از آن جهت که متجاوز است و دفع تجاوز مشروع و مقدس‏ است . ه - هر جریان دیگر نیز که‏ مقدمات انقلاب را فراهم و تکامل را تسریع نماید ، مشروع و مقدس است،از قبیل ایجاد نابسامانیها برای ایجاد نارضائیها و توسعه شکافها و داغتر و پیگیرتر شدن مبارزه‏ها. و - متقابلا اصلاحات جزئی ، گامهای التیام بخش و تسکین آلام اجتماع ، خیانت و تخدیر و نارواست . بینش انسانی یا فطری بینش انسانی تاریخ نقطه مقابل بینش ابزاری است. بینش ابزاری انسان را در آغاز پیدایش یک ماده خام و کار و ابزار کار را شکل دهنده آن می داند یعنی انسان نه شخصیت بالفعل دارد و نه شخصیت بالقوه . ولی از نظر بینش انسانی و فطری ، هر چند انسان در آغاز پیدایش ، شخصیت انسانی بالفعل ندارد ، ولی بذر یک سلسله بینشها و یک سلسله‏ گرایشها در نهاد او نهفته است .بر حسب این بینش ، تضاد درونی فردی میان‏ جنبه‏های زمینی و جنبه‏های ماورائی انسان از ویژگیهای انسان است. نبرد درونی انسان ، خواه‏ و ناخواه به نبرد میان گروههای انسانها کشیده می‏شود ، یعنی نبرد میان‏ انسان کمال یافته و انسان‏ منحط و حیوان صفت، به تعبیر قرآن : نبرد میان " جند الله " و " حزب الله " با " جند الشیطان " و " حزب الشیطان " . از بیان گذشته نتایج زیر گرفته می‏شود : الف - نبردهای پیشبرنده: نبردهای تاریخ دارای شکلها و ماهیتهای مختلف ، و معلول علل‏ متفاوتی بوده است ، ولی نبردهای پیشبرنده که تاریخ و انسانیت را تکامل بخشیده نبرد میان انسان متعالی وابسته به عقیده و ایمان و ایدئولوژی با انسان‏بی مسلک خود خواه بوده‏ است که آخرین مرحله آن" حکومت مهدی " می باشد. ب - تسلسل منطقی حلقات تاریخ آن چنانکه " ابزار گرایان " ابراز داشته‏اند بی‏اساس است . ج - مشروعیت مبارزه و قداست آن ، مشروط به این نیست که حقوق فردی و یا ملی مورد تجاوز واقع شده باشد ،بلکه در همه زمینه‏هائی که یکی از مقدسات‏ بشر دچار مخاطره شده باشد مبارزه مقدس است . د –اصلاحات جزئی و تدریجی به هیچ وجه محکوم نیست بلکه آهنگ حرکت را تندتر و سریعتر می کند. ه - ایجاد نابسامانیها و تخریبها به منظور ایجاد بن بست و بحران که نظریه ابزاری‏ تجویز می کند نا مشروع است. و - حرکت تاریخ ، تکاملی است ولی - بر خلاف نظریه‏ ابزاری - سیر تکاملی تاریخ جبری و لایتخلف نیست . ز - سیر تکاملی بشریت به سوی آزادی از اسارت طبیعت مادی و حکومت ایمان و ایدئولوژی بوده و هست . ح - جهاد و امر به معروف ماهیت انسانی دارد نه طبقاتی . ط - نیروی اقناع فکری ، یعنی نیروی برهان و استدلال اصالت دارد. ی - مثلث " تز – آنتی تز - سنتز " در شکل هگلی و مارکسیستی نه در طبیعت صدق می‏کند و نه در تاریخ . دو تلقی از انسان این دو نوع بینش درباره حرکت تکاملی تاریخ ، نتیجه دو نوع تلقی از انسان است .


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق درباره خلاصه کتاب قیام و انقلاب مهدی ( ع ) از دیدگاه

مقاله درباره مبانی غیبت و ظهور حضرت مهدی علیه السلام

اختصاصی از سورنا فایل مقاله درباره مبانی غیبت و ظهور حضرت مهدی علیه السلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله درباره مبانی غیبت و ظهور حضرت مهدی علیه السلام


مقاله درباره مبانی غیبت و ظهور حضرت مهدی علیه السلام

لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"

 فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 تعداد صفحات:17

مبانی غیبت و ظهور حضرت مهدی علیه السلام

اشاره: 
در این نوشتار به این پرسشها پاسخ خواهیم داد که چرا غیبت اتفاق افتاد و چه زمانی ظهور رخ خواهد داد؟ در لابلای پاسخ به این دو پرسش، مسائلی چون خشونت های هنگام ظهور و جایگاه آزادی و اختیار بشر در پدیدة ظهور و چگونگی ادارة جهان پس از ظهور مطرح خواهد شد.

 پاسخ به این پرسشها و پرسشهای دیگری که پیرامون پدیدة غیبت و ظهور وجود دارد، نیازمند بررسی مبانی غیبت و ظهور است. با روشن شدن مبانی این پدیده، پاسخ پرسشهای گوناگون آن نیز روشن خواهد شد. این نوشتار، در سه اصل به بررسی مبانی پدیدة غیبت و ظهور خواهد پرداخت و سپس بر مبنای اصول یاد شده، پدیدة غیبت و ظهور و برخی مسایل پیرامونی آن را بررسی خواهد کرد.

 اصل‌ اول‌

 تغییرناپذیری‌ امامت‌ و ولایت‌

 1-1  طرح‌ خداوند برای‌ ادارة‌ امور جهان‌

 طرحی‌ که‌ خداوند متعال‌ برای‌ «ادارة‌ امور جهان‌» تنظیم‌ کرده‌ است‌، نظریة‌ امامت‌ و ولایت‌ است‌. این‌ نظریه‌، نه‌ یک‌ نظریة‌ اسلامی‌ که‌ یک‌ نظریة‌ الهی‌ و مورد پذیرش‌ همة‌ ادیان‌ آسمانی‌ است‌.
 شاید تصور شود که‌ تا پیش‌ از رحلت‌ پیامبر اسلام‌، صلّی‌الله علیه‌وآله‌، دوران‌ نبوت‌ و رسالت‌ جریان‌ داشته‌ است‌ و بعد از آن‌ دوران‌ امامت‌ و ولایت‌ آغاز می‌شود و لذا نمی‌توان‌ ادعا کرد که‌ نظریة‌ امامت‌ و ولایت‌، طرح‌ همیشگی‌ خداوند برای‌ ادارة‌ امور جهان‌ است‌، بلکه‌ این‌ نظریه‌ از زمان‌ رحلت‌ پیامبر اسلام‌، صلّی‌اللهعلیه‌وآله‌، آغاز گردید.

 واقعیت‌ این‌ است‌ که‌ نظریه‌ امامت‌ و ولایت‌ در تعارض‌ با رسالت‌ و نبوت‌ نبوده‌، بلکه‌ با آن‌ قابل‌ جمع‌ است‌. نبوت‌ و رسالت‌، مقام‌ گرفتن‌ و ابلاغ‌ کردن‌ وحی‌ هستند و امامت‌ و ولایت‌ مقام‌ اجرای‌ آن‌. به‌ همین‌ جهت‌ «رسول‌» و «نبیّ» می‌توانند «امام‌» و «ولیّ» هم‌ باشند، چنانکه‌ درمورد رسول‌ مکرم‌ اسلام‌، صلّی‌الله علیه‌وآله‌، اینگونه‌ بوده‌ است‌.

 البته‌ در برخی‌ نظریه‌ها ادعا شده‌ که‌ هدف‌ بعثت‌ انبیاء، «خدا و آخرت‌» بوده‌ و «امامت‌ ناس‌» جزء مأموریت‌ الهی‌ انبیاء، از جمله‌ نبی‌ مکرم‌ اسلام‌، صلّی‌الله علیه‌وآله‌، نبوده‌ است‌. این‌ نظریه‌ هرچند در زمان‌ ما پردازش‌ شده‌ و برای‌ نظریه‌ پرداز آن‌ جدید محسوب‌ می‌شود ولی‌ ریشه‌ در تاریخ‌ اسلام‌ دارد. نظریة‌ تفکیک‌ میان‌ رسالت‌ و امامت‌، و محدود ساختن‌ مأموریت‌ انبیا به‌ ابلاغ‌ رسالت‌، یک‌ نظریة‌ اموی‌ است‌. معاویه‌ در یکی‌ از نامه‌هایی‌ که‌ به‌ حضرت‌ علی‌، علیه‌السلام‌، نوشته‌ است‌، نظر خود را این‌گونه‌ بیان‌ می‌کند:

 ألا و إنّما کان‌ محمّد رسولاً من‌ الرسل‌ إلی‌الناس‌ کافة‌ فبلّغ‌ رسالات‌ ربّه‌ لایملک‌ شیئاً غیره‌.
 بدان‌ که‌ محمد فقط‌ فرستاده‌ای‌ از خیل‌ فرستادگان‌ خدا به‌سوی‌ همة‌ مردم‌ بود که‌ رسالت‌ خود را تبلیغ‌ کرد و ولایت‌ و تملّک‌ بر هیچ‌ چیز دیگر نداشت‌.

 همانگونه‌ که‌ معلوم‌ است‌، معاویه‌ «امامت‌» رسول‌ خدا، صلّی‌الله علیه‌وآله‌، را انکار کرده‌ است‌ و مأموریت‌ الهی‌ ایشان‌ را فقط‌ ابلاغ‌ رسالت‌ می‌داند. امّا در مقابل‌ وی‌ حضرت‌ علی‌، علیه‌السلام‌، قرار دارد که‌ «امامت‌ ناس‌» را مأموریت‌ الهی‌ پیامبر اکرم‌، صلّی‌الله علیه‌وآله‌، می‌داند. آن‌ حضرت‌ در جواب‌ معاویه‌ می‌نویسد:

 والذی‌ أنکرت‌ من‌ إمامة‌ محمد، صلّی‌اللهعلیه‌وآله‌، و زعمت‌ أنّه‌ کان‌ رسولاً و لم‌ یکن‌ إماماً، فإنّ إنکارک‌ علی‌ جمیع‌ النبیّین‌ الائمّة‌، و لکنّا نشهد أنّه‌ کان‌ رسولاً نبیّأ إماماً، صلّی‌اللهعلیه‌وآله‌  .
 و امّا اینکه‌ امامت‌  (حضرت‌)  محمد، صلّی‌الله علیه‌وآله‌، را انکار کردی‌ و پنداشتی‌ که‌ او فقط‌ رسول‌ است‌ نه‌ امام‌، این‌ در حقیقت‌ انکار همة‌ پیامبرانی‌ است‌ که‌ «امام‌» بوده‌اند، ولی‌ ما شهادت‌ می‌دهیم‌ که‌ او  هم‌ رسول‌ بود و هم‌ نبّی‌ بود و هم‌ امام‌.

 خلاصة‌ سخن‌ اینکه‌ «امامت‌ ناس‌» جزء مأموریت‌ الهی‌ پیامبران‌ است‌ و لذا امامت‌ فقط‌ محدود به‌ ائمه‌ دوازده‌گانه‌ شیعه‌ نمی‌شود، بلکه‌ همة‌ انبیای‌ الهی‌ نیز امام‌اند. البته‌ در شرایط‌ زمانی‌ که‌ ما قرار داریم‌، براساس‌ نظریه‌ «خاتمیت‌»، دوران‌ رسالت‌ و نبوت‌ به‌ پایان‌ رسیده‌ و آنچه‌ الان‌ وجود دارد، «امامت‌» است‌.

 1-2  «ثبات‌ و تغییرناپذیری‌» طرح‌ امامت‌

 طرح‌ دین‌ برای‌ ادارة‌ امور بشر (یعنی‌ طرح‌ ولایت‌ و امامت‌) طرحی‌ ثابت‌ و تغییرناپذیر است‌. شخص‌ امام‌ و ولیّ تغییر می‌کند، امّا نظریه‌ امامت‌ و ولایت‌ تغییر نمی‌کند، زیرا امامت‌ و ولایت‌، همانند توحید و معاد، در زمرة‌ اصول‌ ثابت‌ حیات‌ تکاملی‌ انسان‌ قرار می‌گیرد و لذا تغییرناپذیر خواهد بود. این‌گونه‌ نیست‌ که‌ خداوند متعال‌ با مرور زمان‌ حرف‌ جدیدی‌ و نظر جدیدی‌ و طرح‌ جدیدتر و کارآمدتری‌ برای‌ ادارة‌ امور بشر ارائه‌ کند. تغییرپذیری‌ در حوزة‌ حاکمیت‌، یا به‌ دلیل‌ غیراصولی‌ بودن‌ موضوع‌ است‌ که‌ با مقتضیات‌ زمان‌ قابل‌ تغییر است‌ و یا به‌دلیل‌ نقصان‌ دانش‌ بشری‌ و یا به‌ دلیل‌ تغییر زمینه‌های‌ انسانی‌ پذیرش‌ حاکمیت‌ها  ، امّا نظریة‌ امامت‌ و ولایت‌، هم‌ از اصول‌ است‌ و هم‌ از یک‌ منشأ بی‌نقص‌ و کمال‌ سرچشمه‌ می‌گیرد و هم‌ برای‌ سعادت‌ واقعی‌ بشر تنظیم‌ می‌شود، نه‌ مطابق‌ نرخ‌ روز و میل‌ این‌ و آن‌، و به‌همین‌ جهت‌ ثابت‌ و تغییرناپذیر است‌.


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درباره مبانی غیبت و ظهور حضرت مهدی علیه السلام

تحقیق درباره حضرت مهدی صاحب الزمان

اختصاصی از سورنا فایل تحقیق درباره حضرت مهدی صاحب الزمان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 63

 

تحقیق درباره بررسی و ارزیابی زندگینامه حضرت مهدی تا زمان غیبت

فرمت فایل : word ( قابل ویرایش) تعداد صفحات: 63 صفحه

کلمات کلیدی: تحقیق درباره بررسی و ارزیابی زندگینامه حضرت مهدی تا زمان غیبت , بررسی و ارزیابی زندگینامه حضرت مهدی تا زمان غیبت , زندگینامه حضرت مهدی تا زمان غیبت , تحقیق درباره زندگینامه حضرت مهدی تا زمان غیبت ,

شرح کوتاه دو خطی: این تحقیق درباره بررسی و ارزیابی زندگینامه حضرت مهدی تا زمان غیبت می باشد.

قیمت :5900

ولادت

ولادت حضرت مهدی صاحب الزمان ( ع ) در شب جمعه، نیمه شعبان سال 255یا 256 هجری بوده است . پس از اینکه دو قرن و اندی از هجرت پیامبر ( ص ) گذشت  و امامت به امام دهم حضرت هادی ( ع ) و امام یازدهم حضرت عسکری ( ع ) رسید، کم کم در بین فرمانروایان و دستگاه حکومت جبار، نگرانی هایی پدید آمد . علت آن اخبار و احادیثی بود که در آنها نقل شده بود  از امام حسن عسکری ( ع ) فرزندی  تولد خواهد یافت که تخت و کاخ جباران و ستمگران را واژگون خواهد کرد و عدل و داد را جانشین ظلم و ستم ستمگران خواهد نمود .  در این زمان یعنی هنگام تولد حضرت مهدی ( ع )، معتصم عباسی، هشتمین خلیفه عباسی، که حکومتش از سال 218هجری آغاز شد ، سامرا، شهر نوساخته را مرکز حکومت عباسی  قرار داد. این اندیشه، که ظهور مصلحی پایه های حکومت ستمکاران را متزلزل می کند، باید از تولد نوزادان جلوگیری کردو حتی مادران بیگناه را کشت و یا قابله هایی را پنهانی به خانه ها فرستاد تا از زنان باردار خبر دهند، در تاریخ نظایری دارد در زمان حضرت ابراهیم ( ع ) نمرود چنین کرد . در زمان حضرت موسی ( ع ) فرعون نیز به همین روش عمل نمود . ولی خدا نخواست . همواره ستمگران می خواهند مشعل حق را خاموش کنند، غافل ازاینکه، خداوند نور خود را تمام و کامل می کند، اگر چه کافران و ستمگران نخواهند . در مورد نوزاد مبارک قدم حضرت امام حسن عسکری ( ع ) نیز داستان تاریخ به گونه ای  شگفت انگیز و معجزه آسا تکرار شد . امام دهم بیست سال در شهر سامرا تحت نظر و مراقبت بود و سپس امام یازدهم ( ع ) نیز در آنجا زیر نظر و نگهبانی حکومت به سر می برد . به هنگامی که ولادت این اختر تابناک، حضرت مهدی ( ع ) نزدیک شد و خطر او در نظر جباران قوت گرفت ، در صدد بر آمدند تا از پدید آمدن این نوزاد جلوگیری کنند و اگر پدید آمد و بدین جهان پای  نهاد، او را از میان بردارند . بدین علت بود که چگونگی احوال مهدی، دوران حمل و سپس تولد او ، همه و همه ، از مردم مخفی نگه داشته شد ، جز چند تن معدود از نزدیکان، یا شاگردان و اصحاب خاص امام حسن عسکری ( ع ) کسی او را نمی دید . آنان نیز مهدی  را گاهی می دیدند ، نه همیشه و به صورت عادی .

غیبت کوتاه مدت یا غیبت صغری

مدت غیبت صغری بیش از هفتاد سال بطول نینجامید ( از سال 260ه. تا سال 329ه. ) که در این مدت نایبان خاص ، به محضر حضرت مهدی ( عج ) می رسیدند و پاسخ نامه ها و سؤالات را به مردم می رساندند . نایبان خاص که


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره حضرت مهدی صاحب الزمان