سورنا فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

سورنا فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق درباره رویدادهای مهم هنری قرن بیستم

اختصاصی از سورنا فایل تحقیق درباره رویدادهای مهم هنری قرن بیستم دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دسته بندی : هنر و گرافیک

فرمت فایل :  Doc ( قابلیت ویرایش و آماده چاپ ) Word


قسمتی از محتوی متن ...

 

تعداد صفحات : 11 صفحه

رویدادهای مهم هنری قرن بیستم.
آمریکا .
1905: فرانک لوید رایت طراح آمریکایی و پیرو نهضت ورک بوند برای اولین بار به ژاپن سفر کرد.
1913: اولین مدل T از ماشینهای فورد بر روی سیستم خط تولید ساخته شد.
1919: تاسیس شرکت تولیدی لوازم خانگی به نام لیود لووم ( Iiod Loom ) توسط فردی آمریکایی به نام Marshal B.
Liod 1925: تاسیس آکادمی هنر Cran Book توسط George C.
Booth ناشر روزنامه کانادایی الاصل.
.
1926: یک شرکت حمل و نقل، اولین مقواهای نازک بسته بندی را ارائه و گسترش داد.
29- 1928: یکی از طراحان پیشروی آمریکایی به نام Richard Buckminster Fuller یکی از ایده های خود را به نام Dymaxion House به مرحله ساخت رسانید.
1929: تاسیس موزه هنرهای مدرن Museum Modern Art در نیویورک به نام MOMAکه درآن به مطالعه هنرهای ساختاری و عملی در زندگی می پرداختند و به گفته Alfred H.
Bak این مکان اولین حوزه ای بود که درآن بخشهای مورد علاقه معماران و طراحان صنعتی وجود داشت.

متن بالا فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است.شما بعد از پرداخت آنلاین فایل را فورا دانلود نمایید

بعد از پرداخت ، لینک دانلود را دریافت می کنید و ۱ لینک هم برای ایمیل شما به صورت اتوماتیک ارسال خواهد شد.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره رویدادهای مهم هنری قرن بیستم

فرشهای دوران صفوی

اختصاصی از سورنا فایل فرشهای دوران صفوی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 14

 

فرش صفوی، شاهکار هنری

مقدمه

هنر طراحی و بافت فرش در دوران صفوی آن‌قدر رشد کرد و شکوفا شد که حالا این دوران را یکی از مهم‌ترین و درخشان‌ترین دوره‌های تاریخ فرش ایران به حساب می‌آورند. فرش‌های ایرانی که در این دوره بافته شده‌اند در تمام دنیا شاهکار هنری به حساب می‌آیند.

نقاشان دوره صفویه در طرح و نقش فرش‌ها تحول اساسی به وجود آوردند و بافندگان هم با مهارتشان در بافندگی و انتخاب پشم و ابریشم مرغوب به تخیل طراحان و نقاشان زندگی بخشیدند.

موضوع طرح این فرش‌ها بیشتر درخت سرو، صحنه‌های شکار، طرح‌های تزئینی با گل و نقش و نگارهای تزئینی دیگر هستند.

نقش اصلی این فرش‌ها در بخش اصلی آنها، یعنی وسط فرش ،قرار گرفته و نقش‌های حاشیه طوری طراحی شده‌اند که باعث می‌شوند زیبایی متن اصلی فرش بیشتر و بهتر دیده شود.

همان سه نوع فرش ایرانی در میان فرش‌های دوره صفویه هم دیده می‌شوند: فرش، قالیچه و کناره (فرش‌های باریک با طول زیاد که برای پوشاندن راه پله‌ها یا راهروها از آنها استفاده می‌شود). طرح فرش‌های دوران صفوی آن‌قدر غنی هستند که هنوز طراحان برای طرح های فرش‌های امروزی از آنها الهام می‌گیرند.

مینیاتورهای دوره صفوی الهام بخش قالی های شکارگاهی

شکار یکی از سرگرمی های رایج بزرگان و شاهزادگان ایران قدیم بوده، که در دوره های مختلف تاریخی از رسوم و آداب خاص آن دوران پیروی می کرده است. در متون قدیمی به جا مانده می توان نوشته های بسیاری یافت که به توصیف نحوه شکار بزرگان پرداخته اند.هنرمندان دوره های مختلف نیز از تاثیر این تفریح رایج بی نصیب نبوده اند. چنان که روی بسیاری از آثار هنری ایران باستان که امروزه در موزه های داخلی و موزه های معروف دنیا به نمایش در آمده اند، نقش شکار حک شده است. از مهر و ظروف فلزی تا نقش برجسته های منقوش بر صخره های باستانی و کتیبه های تخت جمشید و قالی های نفیس. در میان این آثار هنری، از قالی ها، به این دلیل که قابل پوسیدن هستند، شواهد کمتری در دست است. اگر چه می دانیم قدیمی ترین تصویر حیوانات روی قالی، تصاویری از گوزن های شمالی، اسب ها به همراه اسفنکس ها (موجودات نیمه حیوان، نیمه انسان) است که بر قالی معروف به پازیریک نقش شده، این قالی هم اکنون در موزه آرمیتاژ (لنینگراد) نگهداری می شود. طبق تحقیقاتی که توسط نسرین نیک نژاد از موزه داران موزه فرش انجام شده، شکار در طرح لچک ترنج، سراسری، گرفت و گیر، قابقابی شکارگاه روی قالی ها نقش شده است. فرش های معروفی نیز با این طرح ها وجود دارد که در موزه های معروف دنیا به نمایش در آمده اند. از جمله قالی ای که در موزه پولدی پتسولی میلان نگهداری می شود. در این فرش شکارچیان در حال تاخت و تاز، با لباس های دوره شاه طهماسب صفوی نقش شده اند، ویژگی این نقش شباهت آن به صحنه های شکاری است که توسط مینیاتوریست های معاصر آن دوران، به ویژه سلطان محمد نقاش بزرگ دوره شاه طهماسب کشیده شده اند و دیگر ویژگی آن تصاویر بسیار زنده و طبیعی است که به روی آن نقش بسته اند، تعداد و تنوع حیواناتی که در حال گریز هستند و نیز بهره از 30 رنگ مختلف‌، در این فرش چشمگیر است. نام بافنده غیاث الدین جامی ذکر شده و تاریخ بافت نیز 949 هجری قمری خوانده می شود. این قالی از اموال سلطنتی بوده که یک بار قطعه قطعه شده و بعد دوخته شده است. از دیگر قالی های طرح شکارگاه، قالی های معروف به مجموعه سنگشکواست که نمونه ای از آن در تالار مرکزی موزه فرش ایران دیده می شود و قدیمی ترین فرش این موزه به شمار می آید. این فرش پیش از این در مجموعه ترور نگهداری می شده که قبل از انقلاب خریداری و به ایران آورده شده است. از دیگر نمونه های این دسته قالی ها، می توان به فرشی از موزه هنر و صنعت اتریش در وین اشاره کرد که یکی از قالی های ایرانی در ابعاد بزرگ است با طرح ترنجی سبز رنگ که در مرکز آن اژدها در نبرد با سیمرغ نقش شده است. این قالی بافت کاشان است و می گویند طرح آن را به سلطان محمد، نقاش معروف دربار شاه طهماسب و شاگرد بهزاد تعلق دارد. طرح دسته دیگر از قالی های شکارگاه برگرفته از مینیاتورهای دروان صفوی و شاهنامه فردوسی و یا خمسه نظامی است، نظیر شکار رستم یا شکار بهرام گور. از این دسته قالی ها که صحنه شکار سرتاسر متن فرش را به صورت نامتقارن در بر می گیرد و به سراسری مشهور است، نمونه ای در موزه هنرهای تزیینی پاریس وجود دارد که نقش پیکره زن و مردی در مرکز آن یادآور قصه لیلی و مجنون است.

همان طور که اشاره شد، نقش های گرفت و گیر که تصویر حیوانات را به صورت نامتقارن نشان می دهد و قابقابی شکارگاه که در متن فرش قاب ها به صورت متناوب تکرار می شوند، از دیگر نقش های معروف منسوب به شکارگاه است، که نمونه هایی از آن شناسایی و در موزه های معروف دنیا به نمایش گذاشته شده اند.

امروزه اما بافت قالی یا قالیچه هایی با طرح شکار بیشتر در میان بافندگان قم طرفدار دارد، اگرچه در اصفهان، ورامین، کرمان و تبریز نیز این طرح بافته می شود

فرشهای دوره صفوی در موزه فرش ایران

در فراز و نشیب تاریخ ، ملت ایران همواره با مصایب و حوادث سختی روبرو شده است . هر بار پس از شکست با نیروی بیشتری تجدید حیات کرده ، بار دیگر با قدرت بیشتری تجدید حیات کرده ، بار دیگر با قدرت بیشتری به مراحل تکامل فرهنگ و هنر دست یافته است . با حمله مغولان در سده هفتم (613 ه.ق) به ایران آن چنان توفانی از ویرانی در این سرزمین برپا شد که همه مراکز علمی ، کتابخانه ها ، باغات و مزارع سرسبز نابود و اغلب بزرگان فرهنگ و هنر این مرز و بوم از بین رفتند . با این همه سنتهای فرهنگی-هنری کشورمان به شیوه های باور نکردنی حفظ شد و چندی نگذشت که فرمانروایان مغول علاقه مند به فرهنگ ایرانی-اسلامی شدند . بعد از مغولان نیز تیموریان از 787 ه.ق تا 907 ه.ق قدرت را به دست گرفتند و یکی از باشکوهترین مکتبهای هنری و فرهنگی در هرات بوجود آمد و آثار باشکوه معماری و کتابت و نگارگری در این عصر به اوج و اعتلای خود رسید. تاسیس سلسله صفوی در سال 907 ه.ق (1147 م )به دست شاه اسماعیل (907-930 ه.ق) صورت گرفت ، سپس شاه تهماسب (930-984 ه.ق) و شاه عباس اول (996-1038 ه.ق ) به حکومت رسیدند . در این عصر مذهب شیعه مذهب رسمی دولت ایران اعلام گردید ، در نتیجه ، آزادی بیشتری در جامعه به هنرمندان


دانلود با لینک مستقیم


فرشهای دوران صفوی

تحقیق وبررسی در مورد تحول تصویر زن در آثار هنری اروپا و ایران 25 ص

اختصاصی از سورنا فایل تحقیق وبررسی در مورد تحول تصویر زن در آثار هنری اروپا و ایران 25 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 23

 

اسطوره‌ای به نام زن

اشاره:

نویسنده در این مقاله به ترسیم تحول تصویر زن در آثار هنری اروپا و ایران می‌پردازد و در مسیر این تحول، پنج مرحله یا نوع نگرش را تشخیص می‌دهد که عبارتند از: نگاه اسطوره‌ای به زن، زن در شمایل مقدس، نقش‌مایه‌ی مادر، سیمای عرفانی زن در قالب عشق معنوی و در نهایت تصویر جنسی از زن.وی با تحلیل نظری آثار نقاشی، شمایل‌ها، ادبیات داستانی و محصولات سینمایی به این نتیجه می‌رسد که نگاه هنرمندان به زن از نگاه اثیری و اسطوره‌ای آغاز و با ایجاد جریان مذهب‌زدایی در جوامع، تحت تأثیر رنسانس اروپا و احاطه‌ی تفکر سکولاریسم بر اذهان هنرمندان، به نگاهی جنسیت‌گرا تبدیل می‌شود که فقط به سوءاستفاده از جذابیت‌های زن برای فروش بهتر آنچه قابل فروش است، می‌اندیشد.

مقدمه

آثار هنری، صرف نظر از انتقال تأثیرات زیباشناختی به مخاطب، حامل پیام‌هایی در حوزه‌های مختلف تفکر بشری هستند، از این رو یک نوع واسطه به شمار می‌روند و در زمره رسانه‌ها قرار می‌گیرند. در این متن قالب‌های هنری را به مثابه نوعی رسانه در نظر گرفته‌ایم؛ رسانه‌ای که عمر آن از بسیاری گونه‌های دیگر بیشتر است. این نوشتار در پی آن است که با مروری تاریخی به اختصار به نحوه حضور زن در رسانه هنر بپردازد.

هر چند حدود نیمی از جمعیت بشری را زنان تشکیل می‌دهند، هنر در طول تاریخ غالباً صبغه‌ای مردانه پیدا کرده و زنان را در مرتبه دوم قرار داده است، به گونه‌ای که چرایی این واقعیت خود می‌تواند موضوع مقالات متعدد دیگر باشد. به اختصار می توان گفت این که عمده آثار هنری در طول تاریخ توسط مردان آفریده شده است، خود به خود، نقش زن را به موضوعی دست دوم بدل کرده است. البته مقصود از مردانه بودن اغلب آثار هنری این نیست که به مقوله زن در آنها پرداخته نمی‌شود، بلکه این است که زنان در عمده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ آثار محور نیستند و فقط نقش مکمل مرد را ایفا می‌کنند. البته در اینجا مراد بیشتر ادبیات آن هم ادبیات داستانی، سینما و هنر‌های تجسمی است که مصداق سخن است، گرچه در سایر قالب‌های هنری مانند معماری، موسیقی و غیره نیز این احساس مردانه را می‌توان به گونه‌ای غالب دید. در ادبیات داستانی و آثار سینمایی معمولاً زن نقش دوم را در شکل‌گیری رویدادها بر عهده می‌گیرد و به ابزاری برای تحلیل شخصیت قهرمان اصلی، که عمدتاً مرد است، مبدل می‌شود. صرف نظر از این مسأله در آثار هنری، زنان از زاویه‌ی دید مردان معرفی، تعریف و تحلیل می شوند. نتیجه‌ی این روند آن است که در آثار هنری‌ای که هنرمندان مرد با محوریت زنان می‌آفرینند، تصویر زن از صافی ذهن مردانه‌ای که در پس کار وجود دارد، گذر می‌کند و این لزوماً نه واقعیت نفس‌الامری بلکه واقعیت پدیداری است که در ذهن مرد شکل گرفته است. «مارگارته فون تروتا» فیلمسازی است که با گرایش‌های زنانه کار می‌کند. او می‌گوید این طبیعی است که مرد نگاه خود را در فیلم روایت کند.(1) قدر مسلم اگر خواهران برونته(2)، که شاهکارهایی مانند رمان « بلندی‌های بادگیر» و «جین‌ایر» را آفریدند، از جنس مذکر بودند و نتیجه کار، نسبت به آثاری که اینک وجود دارد، بسیار متفاوت بود، گرچه آثار زیادی را می‌توان سراغ کرد که موضوع زنانه‌ای داشتهاند و مردان آفریننده‌ی آنهایند، مانند فیلم« بانویی از شانگهای» یا رمان «مادام بواری» از برجسته‌ترین آثار رئالیستی قرن نوزدهم فرانسه از «گوستاو فلوبر» و یا برعکس آثاری که زنان ساخته‌اند اما محور آنها مردان بوده‌اند، مانند «پیروزی اراده» لنی ریفنشتال که فیلم مردانه‌ای به نظر می‌رسد و قدرت آلمان نازی را تبلیغ می‌کند.(3) همچنین آثار آگاتاکریستی و غیره، اما عمده آثاری که زنان هنرمند آفریده‌اند با پرداخت لطیف زنانه همراه بوده است.(4) از این رو به این نکته تأکید می شود که اصولا نگاه زن هنرمند در پرداخت محتوا و زیبایی شناسی با مرد بسیار متفاوت است و از آنجا که عمده آثار را مردان آفریده‌اند میراث هنر بشری بیشتر مردانه است تا زنانه.

علت دیگر این که چرا هنر بیشتر مردانه است شاید این باشد که جوامع قدیمی اصولاً جوامعی مردسالار بوده‌اند (گرچه هم‌اینک نیز عمدتاً چنین است). پیش‌از ظهور نهضت‌ها و نظریه‌هایی که اعاده حقوق اجتماعی و آزادی‌های فردی را برای زن مطرح کرده‌اند (از جمله نهضت‌های فمینیستی که پا را از حد اعتدال بیرون نهادند و زنان را بر مردان ارجح دانستند) زنان، شهروندان درجه دو شناخته می‌شدند؛ بنابراین هنرمند خواسته یا نا‌خواسته موظف می‌شده است که نسبت به طبقه‌بندی منزلتی و ارزشی مرد و زن در جامعه بی‌اعتنا نباشد. در طول تاریخ، عمده‌آثار هنری همواره متأثر از قدرت مادی دربار، سرمایه‌داران و متمولان و یا قدرت ارزشی و معنوی ارباب مذهب شکل گرفته است و عمدتاً مردان سردمدار جریانات یاد شده بوده‌اند و زنان که فاقد این شوون بوده‌‌اند، نتوانسته‌اند مغناطیس نیرومندی در جذب هنر و آثار هنری به سوی خود باشند. می‌توان تصور کرد اگر جای زن و مرد در تاریخ عوض می‌شد هنری شکل می‌گرفت که قطعاً با هنر موجود در تاریخ متفاوت بود. در هر صورت بحث مبسوط در این مقوله را به فرصتی دیگر واگذار و به مروری بسیار گذرا بر نحوه انعکاس زن و موضوعات زنانه در تاریخ هنر بسنده می‌کنیم.

درک صحیح موضوع نحوه انعکاس زن در هنر منوط به توجه به این نکته کلیدی است که چگونه این حضور، اصولاً متأثر از تعاریف بنیادین و فرهنگ جوامعی بوده است که محیط بر هنرمندان بوده‌اند. بنابراین نحوه ترسیم زنان در هنر عملاً آینه‌ای از نحوه اندیشه جوامع مختلف در مورد آنان است.

سیمای زن در آثار هنری را می‌توان از نظر موضوعی به انواع گوناگون طبقه‌بندی کرد؛ گرچه هیچ طبقه‌بندی‌ای را نمی توان از این حیث تمام و کامل دانست. در زیر به چند طبقه‌بندی محوری اشاره می شود.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق وبررسی در مورد تحول تصویر زن در آثار هنری اروپا و ایران 25 ص

آشنایی با سبک هنری کوبیسم

اختصاصی از سورنا فایل آشنایی با سبک هنری کوبیسم دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 13

 

آشنایی با سبک هنری کوبیسم - cubism

به نام خدا

کوبیسم cubism :

جنبش هنری که به سبب نوآوری در روش دیدن، انقلابی ترین و نافذ ترین جنبش هنری سده بیستم به حساب می آید. کوبیست ها با تدوین یک نظام عقلانی در هنر کوشیدند مفهوم نسبیت واقعیت، به هم بافتگی پدیده ها و تاثیر متقابل وجوه هستی را تحقق بخشند. جوهر فلسفی این کشف با کشفهای جدید دانشمندان- به خصوص در علم فیزیک- همانندی داشت.جنبش کوبیسم توسط "پیکاسو" و "براک" بنیان گذارده شد، مبانی زیبایی شناختی کوبیسم طی هفت سال شکل گرفت(1914-1907) با این حال برخی روشها و کشفهای کوبیست ها در مکتبهای مختلف هنری سده بیستم ادامه یافتند. نامگذاری کوبیسم(مکعب گرایی) را به لویی وُسِل، منتقد فرانسوی نسبت می دهند، او به استناد گفته ی ماتیس در باره ی « خرده مکعب های براک» این عنوان را با تمسخر به کار برد، ولی بعدا توسط خود هنرمندان پذیرفته شد.کوبیسم محصول نگرشی خردگرایانه بر جهان بود. به یک سخن، کوبیسم در برابر جریانی که رمانتیسم دلاکروا، گیرایی حسی در امپرسیونیسم را به هم مربوط می کرد، واکنش نشان داد و آگاهانه به سنت خردگرا و کلاسیک متمایل شد. پیشگامان کوبیسم مضمونهای تاریخی، روایی، احساسی و عاطفی را وانهادند و عمدتا طبیعت بیجان را موضوع کار قرار دادند. در این عرصه نیز با امتناع از برداشتهای عاطفی و شخصی درباره چیزها، صرفا به ترکیب صور هندسی و نمودارهای اشیا پرداختند. آنان بازنمایی جو و نور و جاذبه ی رنگ را – که دستاورد امپرسیونیستها بود – از نقاشی حذف کردند و حتی عملا به نوعی تکرنگی رسیدند. با کاربست شکلهای هندسی از خطهای موزون آهنگین چشم پوشیدند و انگیزشهای احساسی در موضوع یا تصویر را تابع هدف عقلانی خود کردند.شاید مهمترین دستاورد زیبایی شناختی کوبیستها آن بود که به مدد بر هم نهادن و درهم بافتن تراز ها(پلانها)ی پشتنما نوعی فضای تصویری جدید پدید آوردند. در این فضای کم عمق، بی آنکه شگردهای سه بعد نمایی به کار برده شود، حجم وجسمیت اشیا نشان داده شد.

 

کوبیست ها – برخلاف هنرمندان پیشین – جهان مرئی را به طریقی بازنمایی نمی کردند که منظری از اشیا در زمان و مکانی خاص تجسم یابد. آنان به این نتیجه رسیده بودند که نه فقط باید چیزها را همه جانبه دید، بلکه باید پوسته ظاهر را شکافت و به درون نگریست. نمایش واقعیت چند وجهی یک شی مستلزم آن بود که از زوایای دید متعدد به طور همزمان به تصویر در آید، یعنی کل نمودهای ممکن شیء مجسم شود. ولی دستیابی به این کل عملا غیر ممکن بود. بنابراین بیشترین کاری که هنرمند کوبیست می توانست انجام دهد، القای بخشی از بی نهایت امکاناتی بود که در دید او آشکار می شد. روشی که او به کار می برد تجزیه صور اشیاء به سحطهای هندسی و ترکیب مجدد این سطوح در یک مجموعه به هم بافته بود. بدین سان، هنرمند کوبیست داعیه واقعگرایی داشت، که بیشتر نوعی واقعگرایی مفهومی بود تا واقعگرایی بصری.کوبیسم را معمولا به سه دوره تقسیم می کنند: مرحله ی اول که آن را « پیشاکوبیسم» یا « کوبیسم نخستین» می نامند، با تجربه های مبتنی بر آثار متاخر سزان و مجسمه های آفریقایی و ایبریایی مشخص می شود این مرحله با تکمیل پرده «دوشیزگان آوینیون» اثر پیکاسو(اوایل 1907) به پایان می رسد. ساختار این پرده آغاز کوبیسم را بشارت می دهد؛ زیرا جابجایی و درهم بافتگی ترازها، تلفیق همزمان نیمرخ و تمامرخ و نوعی فضای دوبعدی را در آن می توان مشاهده کرد.

 

در دو سال بعدی، پیکاسو و براک همراه یکدیگر بر اساس توصیه سزان به امیل برنار مبنی بر تفسیر طبیعت به مدد احجام ساده هندسی، روش تازه ای را در بازنمایی اشیا به کار بردند و از میثاقهای برجسته نمایی و نمایش فضای سه بعدی عدول کردند.در دومین مرحله (1912-1910) که آن را "کوبیسم تحلیلی" می نامند، اصول زیبایی شناسی کوبیسم کامل تر شد. پیکاسو و براک به نوع مسطح تری از انتزاع صوری روی آوردند که در آن ساختمان کلی اهمیت داشت و اشیای بازنمایی شده تقریبا غیر قابل تشخیص بودند. آثار این دوره غالبا تکرنگ و در مایه های آبی، قهوه ای و خاکستری بودند. به تدریج اعداد و حروف بر تصویر افزوده شدند و سر انجام اسلوب تکه چسبانی یا کلاژ به میان آمد که تاکید بیشتر بر مادیت اشیا و رد شگردهای وهم آفرین در روشهای نقاشانه ی پیشین بود.

 

در مرحله سوم(1912-1914) با عنوان "کوبیسم ترکیبی" آثاری منتج ازفرایند معکوس انتزاع به واقعیت پدید شدند. دستاوردهای این دوره بیشتر نتیجه ی کوششهای گریس بود. اگر پیکاسو و براک در مرحله ی تحلیلی به تلفیق همزمان دریافتهای بصری از یک شیء می پرداختند و قالب کلی نقاشی خود را به مدد عناصر هندسی می ساختند، اکنون گریس می کوشید با نشانه های دلالت کننده ی شیء به باز آفرینی تصویر آن بپردازد. بدین سان تصویر دارای ساختمانی مستقل اما همتای طبیعت می شود و طرح نشانه واری از چیزها به دست می دهد. گریس در تجربه های خود رنگ را به کوبیسم باز آورد.کوبیسم بر جنبشهای انتزاعگرا چون کنستروکتیویسم، سوپرماتیسم و دِ استیل اثر گذاشت. امروزه هم کوبیسم در عرصه ی هنر معاصر مطرح است و بسیاری از هنرمندان در کشورهای مختلف از مفاهیم و اسلوبهای آن بهره می گیرند.

عکاسی کوبیستی:در عکاسی کوبیستی از نوعی کلاژ بهره می گیرند، درهم ریختن فضای واقعی توسط چسباندن عکسهای مختلف از زوایای مختلف صورت( در پرتره کوبیستی) و چیدمان تصویری با استفاده از عناصر غیر همگون برای رسیدن به مفاهیم کوبیستی. همچون دیگر سبک های عکاسی نوعی ساختار شکنی تصویری با کم و زیاد کردن عناصر اصلی تصویر با اسلوب و ساختار کوبیسم در نقاشی، می توان گفت فضای پرسپکتیوی یا فضایی که از یک نقطه دید واحد نمایان شده است.

نمونه ای عکسهای Tim Thompson عکاس کوبیست :

 


دانلود با لینک مستقیم


آشنایی با سبک هنری کوبیسم