سورنا فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

سورنا فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

احادیث تهمت

اختصاصی از سورنا فایل احادیث تهمت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 48

 

داستان اِفک یا ((حدیث اِفک )) یعنى تهمت زدن به یکى از همسران پیامبر، معروف است . و ماجراى آن در سوره نور به تفصیل آمده است . آیات مربوط به این ماجرا از آیه یازده آغاز و تا 26 پایان مى یابد.تفاسیر و احادیث و تواریخ اسلامى راجع به زنى که مورد تهمت قرار گرفته است دو نظر دارند:1 - عموم مفسران و محدثان و مورّخان عامه نوشته اند: وى عایشه دختر ابوبکر بوده است . این نظر هم بر اساس حدیثى است که راوى آن خود عایشه است ، به شرحى که خواهد آمد. بعضى از تفاسیر و تواریخ شیعه نیز بر اثر عدم توجه ، همین نظر را اظهار داشته اند.2 - بیشتر تفاسیر شیعه نوشته اند که ماجراى ((اِفک )) از تهمت زدن عایشه به ((ماریه )) همسر مصرى پیغمبر ناشى شده است .اینک نخست به شرح نظریه اول مى پردازیم ، آنگاه نظر خود را درباره نظریه دوم ابراز مى داریم .عایشه مى گوید: رسم پیغمبر این بود که هر گاه مى خواست به سفر برود، قرعه مى انداخت و به حکم قرعه یکى از همسران خود را همراه مى برد.در غزوه ((بنى مُصطلق ))قرعه به نام من اصابت کردومن همراه پیغمبربودم .پس از خاتمه جنگ و شکست دشمن ، در یکى از منازل میان راه مدینه ، شب هنگام چون کاروان ما خواست حرکت کند، من براى قضاى حاجت به نقطه اى رفتم و چون برگشتم دیدم گردنبندم نیست . به نقطه اى که رفته بودم بازگشتم تا آن را بیابم . وقتى به محل اقامت کاروان مراجعت کردم دیدم قافله حرکت کرده است و به تصور اینکه من در محمل هستم ، آن را برداشته و به شتر بسته و رفته اند.در آن هنگام یکى از اعراب بادیه به من نزدیک شد و چون مرا شناخت شترش را خوابانید و مرا سوار کرد وبه قافله رسانید. همین معنا موجب شد که منافقان سروصدا به راه اندازند و پیغمبر مرا به خانه پدرم بفرستد و حتى در صدد طلاق من بر آید تا اینکه آیات ((اِفک )) نازل شد و خدا مرا از تهمتى که زده بودند تبرئه کرد و نظر پیغمبر نسبت به من عوض شد!این خلاصه داستان افک و نزول شانزده آیه سوره نور به روایت عایشه است . اگر داستان این بوده است که عایشه مى گوید، چندین اشکال در این حدیث به نظر مى رسد که باید براى آن پاسخى منظور داشت :1 - آیا پیغمبر اجازه داده که زن جوانش شب هنگام بدون اطلاع او از میان جمعیت خارج شود و تنها به نقطه تاریک و دورى از بیابان رود؟2 - آیا پیغمبر این قدر نسبت به ناموس خود (نَعُوذُ بِاللّهِ) سهل انگار بوده است که موقع کوچ کردن نداند همسرش در محمل هست یا جا مانده تا اینکه عربى او را بیابد و سوار کند و بیاورد و به کاروان برساند؟!3 - آیا پیغمبر تا آنجا بى خبر بوده که نداند تهمت منافقان ، راست است یا دروغ تا اینکه ((آیات افک )) نازل شود و یقین کند که سخن منافقان تهمت بوده است و عایشه تبرئه شود و باردیگر او را بپذیرد و به خانه برگرداند؟4 - آیا براى پیغمبر روا و جایز است که بر اساس شایعه سازى منافقان ، زن جوانش را از خود براند و نسبت به او سوءظن پیدا کند و باعث شود که شخصیت و آبروى او و خودش لکه دار گردد؟!اینها نقاط مبهمى است که به طور آشکار در حدیث افک عایشه دیده مى شود و قبول آن ماجرا از زبان عایشه را مورد تردید قرار مى دهد.آنچه در احادیث معتبر شیعه راجع به ((حدیث افک )) آمده است ، به خوبى مى رساند که موضوع چیز دیگرى بوده است و با توجه به آن هیچیک از این اشکالات مورد پیدا نمى کند.آنچه شیعه در این خصوص روایت کرده این است که روزى پیغمبر اکرم ، کودک خردسالش ((ابراهیم )) را که از همسر مصرى خود ((ماریه )) داشت به عایشه نشان داد و فرمود: ((ببین چقدر شبیه من است )).عایشه گفت : نه ! نمى بینم که شباهتى به شما داشته باشد!!عایشه مى خواست به ((ماریه )) از این راه تهمت بزند. چون او پس از خدیجه تنها زنى بود که از پیغمبر بچه آورده بود و عایشه تنها دخترى که به عقدپیغمبر درآمده بود،نمى توانست شاهداین منظره باشد و آن راتحمل کند.خود وى مى گوید: حالتى که در این مواقع به هر زنى دست مى دهد، بر من عارض شد.ولى به گفته علامه فقید سید عبدالحسین شرف الدین عاملى : ((خداوند، ابراهیم و مادرش ماریه را به دست امیرالمؤ منین علیه السّلام از این اتهام تبرئه کرد)).حاکم نیشابورى داستان آن را در حدیث صحیح ((مستدرک )) و ذَهَبى در ((تلخیص )) به نقل از خود عایشه آورده اند. نگاه کنید به جلد چهارم مستدرک و تلخیص آن ، صفحه 39 و تعجب کنید.(93)بارى ، بنابرآنچه در حدیث افک راجع به سوءنظر و حسد عایشه نسبت به ماریه همسر دیگر پیغمبر دیده مى شود این است که چون او نمى توانست خود را فاقد اولاد ببیند و بچه هوو را در بغل پیغمبر مشاهده کند، لذا به هووى خود تهمت زد و کسان خود و دیگران را نیز با خود همدست کرد و آن سرو صدا را به راه انداخت . خداوند آیات افک را در تبرئه ماریه از تهمت عایشه نازل فرمود و منافقان را تخطئه کرد که درست به عکس منظور عایشه نتیجه مى دهد؛ زیرا:اولا :خداوند ماریه را تبرئه کرده است نه عایشه .ثانیا :عایشه بود که ماریه را مورد تهمت و افک قرار داد و موجب شد که منافقان ، زبان درازى کنند و سروصدا به راه بیندازند.ثالثا :آیات افک در نکوهش عایشه و تخطئه او نازل شده است ، نه براى دفاع از وى و آن داستان نامناسب .رابعا :باتوجه به این واقعیت کاملا پیداست که عایشه خواسته است با جعل آن حدیث کذایى ، مسیر نزول آیات افک را منحرف سازد و آن را به نفع خود متمایل کند که چون در آن ایام حکومت تعلق به پدر او داشت ، توانست این کار را عملى سازد و تخطئه خود را به صورت تبرئه خویش در آورد، اما در مورد دیگر جلوه گر سازد.اینک ترجمه آیات افک ، که عینا از نظر خوانندگان محترم مى گذرد:((کسانى که تهمت (به ماریه ) زدند، گروهى از شما مسلمانان (اما منافق ) هستند. (اى مسلمانان راستین )گمان نکنید که این تهمت ، شما را دچار شرّ کند بلکه سرانجام به نفع شما خواهد بود(و منافقان شناخته مى شوند) هر یک از آنان که تهمت زده اند،گناه آن را خواهند برد و کسى که بیشترین تهمت را به عهده گرفت ، عذابى بزرگ خواهددید)).((چرا وقتى آن تهمت را شنیدید، مردان و زنان با ایمان درباره خود گمان نیک بردند و فقط گفتند: این تهمتى آشکار است (که منافقان زده اند)؟)).((چرا وقتى منافقان این تهمت را زدند، چهار شاهد براى اثبات آن نیاوردند؟ وقتى گواهانى نیاوردند، نزد خداوند دروغگو خواهند بود)).((اگر تفضل خدا و رحمت او در دنیا و آخرت بر شما اهل ایمان نبود، در این سخنان و تهمتها که در


دانلود با لینک مستقیم


احادیث تهمت

تحقیق و بررسی در مورد احادیث تهمت

اختصاصی از سورنا فایل تحقیق و بررسی در مورد احادیث تهمت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 48

 

داستان اِفک یا ((حدیث اِفک )) یعنى تهمت زدن به یکى از همسران پیامبر، معروف است . و ماجراى آن در سوره نور به تفصیل آمده است . آیات مربوط به این ماجرا از آیه یازده آغاز و تا 26 پایان مى یابد.تفاسیر و احادیث و تواریخ اسلامى راجع به زنى که مورد تهمت قرار گرفته است دو نظر دارند:1 - عموم مفسران و محدثان و مورّخان عامه نوشته اند: وى عایشه دختر ابوبکر بوده است . این نظر هم بر اساس حدیثى است که راوى آن خود عایشه است ، به شرحى که خواهد آمد. بعضى از تفاسیر و تواریخ شیعه نیز بر اثر عدم توجه ، همین نظر را اظهار داشته اند.2 - بیشتر تفاسیر شیعه نوشته اند که ماجراى ((اِفک )) از تهمت زدن عایشه به ((ماریه )) همسر مصرى پیغمبر ناشى شده است .اینک نخست به شرح نظریه اول مى پردازیم ، آنگاه نظر خود را درباره نظریه دوم ابراز مى داریم .عایشه مى گوید: رسم پیغمبر این بود که هر گاه مى خواست به سفر برود، قرعه مى انداخت و به حکم قرعه یکى از همسران خود را همراه مى برد.در غزوه ((بنى مُصطلق ))قرعه به نام من اصابت کردومن همراه پیغمبربودم .پس از خاتمه جنگ و شکست دشمن ، در یکى از منازل میان راه مدینه ، شب هنگام چون کاروان ما خواست حرکت کند، من براى قضاى حاجت به نقطه اى رفتم و چون برگشتم دیدم گردنبندم نیست . به نقطه اى که رفته بودم بازگشتم تا آن را بیابم . وقتى به محل اقامت کاروان مراجعت کردم دیدم قافله حرکت کرده است و به تصور اینکه من در محمل هستم ، آن را برداشته و به شتر بسته و رفته اند.در آن هنگام یکى از اعراب بادیه به من نزدیک شد و چون مرا شناخت شترش را خوابانید و مرا سوار کرد وبه قافله رسانید. همین معنا موجب شد که منافقان سروصدا به راه اندازند و پیغمبر مرا به خانه پدرم بفرستد و حتى در صدد طلاق من بر آید تا اینکه آیات ((اِفک )) نازل شد و خدا مرا از تهمتى که زده بودند تبرئه کرد و نظر پیغمبر نسبت به من عوض شد!این خلاصه داستان افک و نزول شانزده آیه سوره نور به روایت عایشه است . اگر داستان این بوده است که عایشه مى گوید، چندین اشکال در این حدیث به نظر مى رسد که باید براى آن پاسخى منظور داشت :1 - آیا پیغمبر اجازه داده که زن جوانش شب هنگام بدون اطلاع او از میان جمعیت خارج شود و تنها به نقطه تاریک و دورى از بیابان رود؟2 - آیا پیغمبر این قدر نسبت به ناموس خود (نَعُوذُ بِاللّهِ) سهل انگار بوده است که موقع کوچ کردن نداند همسرش در محمل هست یا جا مانده تا اینکه عربى او را بیابد و سوار کند و بیاورد و به کاروان برساند؟!3 - آیا پیغمبر تا آنجا بى خبر بوده که نداند تهمت منافقان ، راست است یا دروغ تا اینکه ((آیات افک )) نازل شود و یقین کند که سخن منافقان تهمت بوده است و عایشه تبرئه شود و باردیگر او را بپذیرد و به خانه برگرداند؟4 - آیا براى پیغمبر روا و جایز است که بر اساس شایعه سازى منافقان ، زن جوانش را از خود براند و نسبت به او سوءظن پیدا کند و باعث شود که شخصیت و آبروى او و خودش لکه دار گردد؟!اینها نقاط مبهمى است که به طور آشکار در حدیث افک عایشه دیده مى شود و قبول آن ماجرا از زبان عایشه را مورد تردید قرار مى دهد.آنچه در احادیث معتبر شیعه راجع به ((حدیث افک )) آمده است ، به خوبى مى رساند که موضوع چیز دیگرى بوده است و با توجه به آن هیچیک از این اشکالات مورد پیدا نمى کند.آنچه شیعه در این خصوص روایت کرده این است که روزى پیغمبر اکرم ، کودک خردسالش ((ابراهیم )) را که از همسر مصرى خود ((ماریه )) داشت به عایشه نشان داد و فرمود: ((ببین چقدر شبیه من است )).عایشه گفت : نه ! نمى بینم که شباهتى به شما داشته باشد!!عایشه مى خواست به ((ماریه )) از این راه تهمت بزند. چون او پس از خدیجه تنها زنى بود که از پیغمبر بچه آورده بود و عایشه تنها دخترى که به عقدپیغمبر درآمده بود،نمى توانست شاهداین منظره باشد و آن راتحمل کند.خود وى مى گوید: حالتى که در این مواقع به هر زنى دست مى دهد، بر من عارض شد.ولى به گفته علامه فقید سید عبدالحسین شرف الدین عاملى : ((خداوند، ابراهیم و مادرش ماریه را به دست امیرالمؤ منین علیه السّلام از این اتهام تبرئه کرد)).حاکم نیشابورى داستان آن را در حدیث صحیح ((مستدرک )) و ذَهَبى در ((تلخیص )) به نقل از خود عایشه آورده اند. نگاه کنید به جلد چهارم مستدرک و تلخیص آن ، صفحه 39 و تعجب کنید.(93)بارى ، بنابرآنچه در حدیث افک راجع به سوءنظر و حسد عایشه نسبت به ماریه همسر دیگر پیغمبر دیده مى شود این است که چون او نمى توانست خود را فاقد اولاد ببیند و بچه هوو را در بغل پیغمبر مشاهده کند، لذا به هووى خود تهمت زد و کسان خود و دیگران را نیز با خود همدست کرد و آن سرو صدا را به راه انداخت . خداوند آیات افک را در تبرئه ماریه از تهمت عایشه نازل فرمود و منافقان را تخطئه کرد که درست به عکس منظور عایشه نتیجه مى دهد؛ زیرا:اولا :خداوند ماریه را تبرئه کرده است نه عایشه .ثانیا :عایشه بود که ماریه را مورد تهمت و افک قرار داد و موجب شد که منافقان ، زبان درازى کنند و سروصدا به راه بیندازند.ثالثا :آیات افک در نکوهش عایشه و تخطئه او نازل شده است ، نه براى دفاع از وى و آن داستان نامناسب .رابعا :باتوجه به این واقعیت کاملا پیداست که عایشه خواسته است با جعل آن حدیث کذایى ، مسیر نزول آیات افک را منحرف سازد و آن را به نفع خود متمایل کند که چون در آن ایام حکومت تعلق به پدر او داشت ، توانست این کار را عملى سازد و تخطئه خود را به صورت تبرئه خویش در آورد، اما در مورد دیگر جلوه گر سازد.اینک ترجمه آیات افک ، که عینا از نظر خوانندگان محترم مى گذرد:((کسانى که تهمت (به ماریه ) زدند، گروهى از شما مسلمانان (اما منافق ) هستند. (اى مسلمانان راستین )گمان نکنید که این تهمت ، شما را دچار شرّ کند بلکه سرانجام به نفع شما خواهد بود(و منافقان شناخته مى شوند) هر یک از آنان که تهمت زده اند،گناه آن را خواهند برد و کسى که بیشترین تهمت را به عهده گرفت ، عذابى بزرگ خواهددید)).((چرا وقتى آن تهمت را شنیدید، مردان و زنان با ایمان درباره خود گمان نیک بردند و فقط گفتند: این تهمتى آشکار است (که منافقان زده اند)؟)).((چرا وقتى منافقان این تهمت را زدند، چهار شاهد براى اثبات آن نیاوردند؟ وقتى گواهانى نیاوردند، نزد خداوند دروغگو خواهند بود)).((اگر تفضل خدا و رحمت او در دنیا و آخرت بر شما اهل ایمان نبود، در این سخنان و تهمتها که در


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق و بررسی در مورد احادیث تهمت

دوران زندگانی حضرت علی

اختصاصی از سورنا فایل دوران زندگانی حضرت علی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 9

 

((دوران زندگانی حضرت علی (ع) ))

دوران زندگانی 63 ساله حضرت علی (ع) را می توان به پنج بخش تقسیم کرد :

1-از ولادت تا بعثت پیامبر اکرم (ص)

2-از بعثت تا هجرت

3-از هجرت تا رحلت پیامبر گرامی (ص)

4-از رحلت نبی اکرم (ص) تا خلافت ظاهری

5-از خلافت تا شهادت

از ولادت تا بعثت

حضرت علی (ع) در سال سی ام عام الفیل ( ده سال قبل از بعثت ) در خانه خدا چشم به جهان گشود . پیامبر اکرم (ص) ، علی (ع) را برای تربیت از شش سالگی به منزل خود آورد و هیچ گاه آن حضرت را از خود جدا نکرد. امام (ع) در توصیف این دوران می فرماید :

«... من در آغوش پر مهر او بزرگ شده ام . به هنگام کودکی ، پیامبر مرا به دامان می گرفت ، به سینه می چسبانید و در بستر خویش جای می داد ، بدنش را به بدنم می چسباند و من بوی خوش او را استشمام می کردم ، غذا را می جوید و در دهانم می گذاشت ...»

از بعثت تا هجرت

در این دوره نقش امام (ع) در دو حادثه مهم می درخشد :

نخست اسلام آوردن امام به عنوان اولین مسلمان است که قرآن چنین پیشگامی را می ستاید . و پیامبر اکرم (ص) نیز به چنین سبقتی تصریح می فرماید :

«نخستین کسی که ( در روز رستاخیز ) با من در کنار حوض کوثر ملاقات می کند ، پیشقدم ترین شما در اسلام ، علی بن ابی طالب است.»

دیگری ، خوابیدن حضرت علی (ع) در بستر پیامبر(ص) در « لیله المبیت » است . امام با جانبازی خویش ، جان پیامبر مکرم (ص) را – که دلیران قریش تصمیم داشتند وی را در آن شب بکشند و لذا به خانه او هجوم آورده بودند – حفظ کرد و خطر کرد و خطر ها و پیامدهای آن را بر خویش هموار ساخت.

از هجرت تا رحلت پیامبر (ص)

امین رسول الله (ص) : رسول اکرم (ص) پس از تصمیم بر هجرت به مدینه ، امین تر از علی (ع) برای جانشینی خود در مکه نیافت ، از این رو ، حضرت را مأمور دو کار کرد :

امانت های مردم را – که نزد حضرت بود – به صاحبانش بازگرداند و قرضهایش را ادا کند و دخترش زهرا (ع) و برخی دیگر از زنان را به مدینه آورد.

علی (ع) برای انجام سفارش های پیامبر (ص) سه روز در مکه ماند . سپس به اتفاق همراهان در قبا به پیامبر (ص) ملحق شد.وقتی دیدگان رسول خدا (ص) به علی (ع) افتاد ، دید پاهای آن حضرت در اثر پیاده روی زیاد تاول زده و خون از آن می چکد ، در حالی که اشک از دیدگانش می ریخت ، علی (ع) را در آغوش گرفت و برایش دعا کرد ، سپس از آب دهان مبارک بر پاهای علی (ع) کشید و آثار جراحت بر طرف شد .

برادر رسول خدا (ص) : علی (ع) به خاطر فداکاری ها و جانبازی هایش در راه حق ، چهره ای بی نظیر است .وی بجز غزوه تبوک – که به امر پیامبر در مدینه ماند – در بقیه غزوات حضور فعال داشت و غالبا در اثر ایثار و دلاوری های آن حضرت ، سپاه اسلام بر شرک غلبه می نمود و اگر جانبازی های این پیشتاز اسلام نبود ، چه بسا مشرکان و کفار چراغ رسالت را به آسانی خاموش و پرچم حق را سرنگون می کردند . پیکار های بدر، احد ، خندق ، خیبر و ... یادآور رشادت های مخلصانه آن امام همام است.

جانشینی پیامبر (ص) : پیامبر (ص) از آغاز دعوتش ، ولایت را با توحید و نبوت بیان فرمود و از جانب خدا مأمور بود که ولایت علی (ع) را بر امور دین و دنیای مسلمانان و جانشینی وی را پس از خود ، اعلام نماید. این رسالت بارها توسط آن عزیز اعلام شد که تفصیل آن در زندگی پیغمبر (ص)گذشت.

از رحلت پیامبر تا خلافت ظاهری

سقیفه و غصب خلافت : لحظاتی که علی (ع) مشغول غسل رسول خدا (ص) بود و مسلمانان در انتظار پایان مراسم غسل کفن بودند ، خبر آوردند که جمعیتی از انصار در « سقیفه بنی ساعده » جمع شده و درباره انتخاب خلیفه بحث می کنند . عمر و ابوبکر با نگرانی همراه عبیده وارد سقیفه شدند . عمر خواست زمینه را برای خلافت ابوبکر آماده سازد ولی ابوبکر مانع شد و خود به سخن پرداخت و انصار را به بیعت با عمر و ابوعبیده فرا خواند اما عمر متقابلا ابوبکر را بر خود ترجیح داد و او را شایسته تر دانست.

سرانجام پس از کش مکش های فراوان بین مهاجران و انصار ، کفه ترازو به نفع ابوبکر سنگین و وی با پنج رأی به عنوان خلیفه برگزدیده شد.

عکس العمل امام (ع) : اجتماع سقیفه با بیعت عده ای از انصار و مهاجران با ابوبکر به پایان رسید و برای بیعت عمومی رهسپار مسجد شدند . عمر در بین راه در پیشاپیش جمعیت حرکت می کرد و به هر کسی می رسید ، او را وادار به بیعت با ابوبکر می کرد.

علی (ع) از سر و صدای جمعیت از حادثه مطلع شد و با شنیدن استدلال مهاجران برای شایستگی ابوبکر به خلافت فرمود : اینها به درخت استناد کردند ، ولی میوه و ثمره آن را نابود ساختند .

دومین عکس العمل امام(ع) زمانی بود که عده ای از افراد بیعت کننده با ابوبکر ، دور حضرت و بنی هاشم را در مسجد گرفتند و آنان را تهدید کردند که اگر بیعت نکنید ، با شمشیر درباره شما حکم می کنیم . حضرت در پاسخ فرمود :

«من برای این بیعت سزاوارترم .شما باید بامن بیعت کنید . شما به موجب قرابت با رسول خدا (ص) ، خلافت را از انصار گرفتید ... من نیز با شما چنین استدلال می کنم ... من وصی و وزیر و حامل علم او هستم ... »

سومین عکس العمل آن حضرت خطابه ای است که در برابر انصار و مهاجران ایراد فرمود . این خطبه آنچنان قوی و مستدل بود که جماعتی از انصار گفتند : ای ابوالحسن ! اگر انصار این سخنان را قبل از بیعت با ابوبکر می


دانلود با لینک مستقیم


دوران زندگانی حضرت علی

تحقیق درمورد تفسیر سوره ملک

اختصاصی از سورنا فایل تحقیق درمورد تفسیر سوره ملک دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 17

 

این سوره در ((مکه )) نازل شده و داراى 30 آیه است .

محتواى سوره

سوره ملک ـکه نام دیگرش ((منجیه )) (نجاتبخش ) و نام سومش ((واقعیة )) یا((مانعة )) است زیرا تـلاوت کـننده خود را از عذاب الهى یا عذاب قبر نگاه مى داردـ ازسوره هاى بسیار پرفضیلت قرآن مى باشد, و مسائل زیادى در آن مطرح شده که عمدتا بر سه محور دور مى زند.

1ـ بـحـثـهـائى پـیرامون ((مبدا)) و صفات خداوند, و نظام شگفت انگیز خلقت مخصوصا آفرینش آسمانها و ستارگان , و آفرینش زمین و مواهب آن , و همچنین آفرینش پرندگان , و آبهاى جارى و آفرینش گوش و چشم و ابزار شناخت .

2ـ بحثهائى پیرامون ((معاد)) و عذاب دوزخ , و گفتگوهاى ماموران عذاب بادوزخیان , و مانند آن .

3ـ انذار و تهدید کافران و ظالمان به انواع عذابهاى دنیا و آخرت .

فضیلت تلاوت سوره

در حدیثى از امام باقر(ع ) مى خوانیم که فرمود: ((سوره ملک سوره ((مانعه ))است , یعنى از عذاب قـبـر مـمـانعت مى کند, و در تورات به همین نام ثبت است ,کسى که آن را در شبى بخواند بسیار خوانده , و خوب خوانده , و از غافلان محسوب نمى شود)).

البته این همه آثار عظیم مربوط به خواندن بدون فکر و عمل نیست , هدف خواندنى است آمیخته با الهام گرفتن براى عمل .

به نام خداوند بخشنده بخشایشگر.

(آیه )ـ این سوره با مساله مهم مالکیت و حکامیت خداوند و جاودانگى ذات پاک او آغاز مى شود که در واقع کلید همه بحثهاى این سوره است .

مـى فـرماید: ((پربرکت و زوال ناپذیر است کسى که حکومت جهان هستى به دست اوست , و او بر هر چیز تواناست )) (تبـارک الذى بیده الملک وهو على کل شى قدیر).

(آیـه )ـ در ایـن آیه به هدف آفرینش مرگ و حیات انسان که از شؤون مالکیت و حاکمیت خداست اشاره کرده , مى فرماید: ((آن کسى که مرگ و حیات راآفرید تا شما را بیازماید که کدامیک از شما بهتر عمل مى کنید)) (الذى خلق الموت والحیوة لیبلوکم ایکم احسن عملا ).

منظور از آزمایش خداوند نوعى پرورش است , به این معنى که انسانها را به میدان عمل مى کشد تا ورزیده و آزموده و پاک و پاکیزه شوند و لایق قرب خداگردند.

به این ترتیب عالم میدان آزمایش بزرگى است براى همه انسانها و وسیله آزمایش , مرگ و حیات , و هـدف ایـن آزمون بزرگ رسیدن به حسن عمل , که مفهومش ((تکامل معرفت , و اخلاص نیت , و انجام هر کار خیر)) است .

و از آنـجـا کـه در ایـن میدان آزمایش بزرگ , انسان گرفتار لغزشهاى فراوانى مى شود و نباید این لغزشها او را مایوس کند, و از تلاش و کوشش براى اصلاح خویش باز دارد, در پایان آیه به بندگان وعده یارى و آمرزش داده مى گوید: ((و اوشکست ناپذیر و بخشنده است )) (وهو العزیز الغفور).

(آیـه )ـ بـعـد از بـیـان نـظـام مرگ و زندگى , به نظام کلى جهان پرداخته , وانسان را به مطالعه مـجـمـوعـه عـالم هستى دعوت مى کند, تا از این طریق خود را براى آن آزمون بزرگ آماده کند, مـى فـرمـایـد: ((هـمان کسى که هفت آسمان را بر فراز یکدیگرآفرید)) (الذى خلق سبع سموات طبـاقا).

و به دنبال آن مى افزاید: ((در آفرینش خداوند رحمان هیچ تضاد و عیبى نمى بینى )) (مـا ترى فى خلق الرحمن من تفـاوت ).

بـا تـمـام عـظـمتى که عالم هستى دارد هرچه هست نظم است و استحکام , وانسجام , و ترکیبات حـسـاب شـده , و قوانین دقیق و اگر بى نظمى در گوشه اى از جهان راه مى یافت آن را به نابودى مى کشید.

و در پـایـان آیـه بـراى تاکید بیشتر مى فرماید: ((بار دیگر نگاه کن (و عالم را بادقت بنگر) آیا هیچ شکاف و خلل و اختلافى (در جهان ) مشاهده مى کند))؟!(فارجع البصر هل ترى من فطور).

مـنـظـور ایـن است که هر چه انسان در جهان آفرینش دقت کند کمترین خلل وناموزونى در آن نمى بیند.

(آیـه )ـ و لذا در این آیه براى تاکید همین معنى مى افزاید: ((بار دیگر به عالم هستى بنگر, سرانجام چشمانت به سوى تو باز مى گردد در حالى که خسته وناتوان شده )) و در جستجوى خلل و نقصان در این عالم بزرگ ناکام مانده است ! (ثم ارجع البصر کرتین ینقلب الیک البصر خـاسئا وهو حسیر).

(آیـه )ـ ایـن آیـه , نـظرى به صفحه آسمان افکنده , و از ستارگان درخشنده وزیبا سخن به میان آورده , مـى گـویـد: ((مـا آسـمان پایین را با چراغهاى فروزانى زینت بخشیدیم , و آنها [ شهابها] را تـیـرهـائى بـراى شیاطین قرار دادیم , و براى آنان عذاب آتش فروزان فراهم ساختیم )) (ولقد زینا السمـا الدنیـا بمصـابیح وجعلنـاهـارجوما للشیاطین واعتدنـا لهم عذاب السعیر).

ایـن آیـه بـار دیـگر این حقیقت را تاکید مى کند که تمام ستارگانى که ما مى بینیم همه بخشى از آسمان اول است , آسمانى که از میان آسمانهاى هفتگانه به ما نزدیکترمى باشد, و به همین دلیل به عنوان ((السما الدنیا)) (آسمان نزدیک و پائین ) از آن تعبیر شده است .

(آیـه )ـ از آنـجـا که در آیات گذشته سخن از نشانه هاى عظمت و قدرت خدا و دلائل آن در عالم آفـرینش بود, در اینجا سخن از کسانى مى گوید که این دلائل را نادیده گرفته , و راه کفر و شرک را پیش مى گیرند, و همچون شیاطین , عذاب الهى را به جان مى خرند.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورد تفسیر سوره ملک